ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

تحلیل


رییس کمیته مخابرات مجلس گفت : وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برای کیفیت نامطلوب تلفن های همراه به مردم غرامت می پردازد .

رمضان علی صادق زاده در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی مهر گفت : از دو هفته قبل مهلت سه ماهه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای بهبود شبکه تلفن همراه به پایان رسید و وی درباره وضعیت موجود تلفن همراه گزارشی را به کمیسیون ارایه کرد .
وی گفت : در این جلسه وزیر ارتباطات و فناوری تصریح کرد که وضعیت موجود از نظر فنی دارای مشکلات بسیاری به خصوص دربخش BTS ها است که نیازمند ترمیم و بهبود است .
به گفته وی ، برهمین اساس مجلس شورای اسلامی به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات پیشنهاد کرد که این وزارتخانه به دلیل فاصله بسیار شبکه کنونی تلفن همراه با استانداردهای تلفن همراه در دنیا مکانیزم های غرامتی بیشتری را به منظور رضایت صاحبان سیم کارت در نظر بگیرد .
وی گفت : مقرر شد نرخ ارتباطهای ناموفق زیر 3 تا 5 ثانیه تلفن همراه که به دلیل مشکلات شبکه به وجود آمده است توسط مخابرات شناسایی و از فیش آنها کسر شده و از سویی دیگر کمیسیون به وزیر ارتباطات و فناوری پیشنهاد کرد که هزینه دایورت تلفن های همراه که صاحبان سیم کارت به دلیل وضعیت نا مناسب شبکه انجام می دهند تا در شبکه باشند را نیز حذف کند، که به احتمال زیاد پیش بینی می شود این پیشنهاد نیز به تصویب برسد .
به گفته وی ، همچنین در این جلسه وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات طی گزارشی اعلام کرد که تیم های فنی درحال بهبود وضعیت موجود هستند اما آنها قول دادند که توسعه سیم کارت های اعتباری تالیا و سیم کارت های اپراتور اول را با تامل بیشتری انجام دهند .
وی در پاسخ به سوال مهر که این امر با ثبت نام های جدید در بهمن ماه مغایر است، گفت : .مقرر شده ثبت نام ها صورت گیرد اما درباره زمان واگذاری آن هنوز زمانی تعیین نشده است ولی به هر حال واگذاری منوط به بهبود شبکه موجود است .
وی گفت : البته به وزارت ارتباطات و فناوری گفته شده که در این باره با تامل بیشتری حرکت کند. زیرا با توجه به اینکه از تابستان سال آینده واگذاری های اپراتور دوم یا سیم کارت های 150 هزار تومانی آغاز می شود درنتیجه پیش بینی می شود ثبت نام کنندگان نسبت به بازپس گیری سیم کارت های اپراتور اول یا 390 هزار تومانی در همان زمان اقدام کنند و پول های خود را پس بگیرند .
وی در ادامه درباره مشکلات کنونی شبکه تلفن همراه گفت : در مدار نبودن BTS های کنونی و مشکل دار بودن آنها و کم بودن بی تی اس ها از مهمترین مشکلات است.
وی در پایان گفت : در این جلسه مقرر شد اگر وزارت ارتباطات با حل این مشکلات نتوانست در بهبود سیستم گام بردارد باید نسبت به تجدید نظر سیستم فعلی اقدام کند که این کار زمان بر است .

علی اصغر هلالی* - بازاریابی و فروش شاید مهمترین قسمت از چرخه کسب و کار هر بنگاه اقتصادی باشد بدون یافتن بازار هدف و خریدار محصولات یا خدمات خود حتی اگر در نوع خود بهترین باشند، امیدی به ادامه حیات کسب و کار خود نخواهیم داشت.
بازاریابی در جهان امروز خود به صورت علم در آمده و متخصصین خود را طلب می نماید در جهان پیشرفته امروز و تخصصی شدن کلیه امور، یکی باید تحقیق کند، دیگری تولید و متخصصی دیگر آن را در بازارهای داخلی و خارجی به فروش برساند.
بنگاه های اقتصادی که خود تمایل به انجام تمامی کارهابه تنهایی داشته باشند یا موفق نخواهند شد و یا به موفقیت های مقطعی و بسیار کمتر از سقف توانایی های خود دست خواهند یافت.
صنعت نرم افزار در ایران بسیار جوان بوده و برای بسیاری ازمردم وحتی مدیران داخلی نیز کاملا ملموس نیست و در بسیاری از جنبه های صنعت نرم افزار برای اغلب افراد ناشناخته است صنعت نرم افزار ایران نیز برای جهانیان بسیار ناشناخته تر است صادرات ایران همواره تنها با نفت، پسته و فرش عجین است.
در چنین فضایی تنها راه حل پیشرفت در صادرات نرم افزار،تعامل مستمر و مناسب و قوی با دنیا و حضور قدرتمند در بازارهای هدف و البته تنها با تکیه بر توانایی ها و مشخصات خدمات و محصولات خوداست.
حضور در هیات های اقتصادی، ارتباطات الکترونیکی و سنتی، تماس های تلفنی هر چند بسیار پراهمیت هستند ولی هیچ گاه جایگزین حضور در نمایشگاه های بین المللی و تماس مستقیم و چهره به چهره با مخاطبان و خریداران خارجی نخواهد بود.
در این بین انتخاب نمایشگاه های مناسب و نحوه حضور در آن نقش کلیدی خواهد داشت. حضور پرتعداد در نمایشگاه های مختلف اگر بدون برنامه ریزی و هدف گذاری مشخص انجام گردد تنها سبب اتلاف وقت و صرف هزینه بسیار خواهد شد.
شرکت های ایرانی به عنوان بازیگران تازه وارد به عرصه جهانی باید فقط با توجه به محصولات و توانایی خود و بازار هدف آن به انتخاب نمایشگاه جهت حضور اقدام نماید و حضور در سایر نمایشگاه ها حتی اگر به علت پشتیبانی دولت هزینه های زیادی را در بر نداشته باشد سودی را نیز در پی نخواهد داشت و در بسیاری از موارد سبب از دست رفتن فرصت ها نیز خواهد گردید.
در طی سالیان گذشته مرکز صنایع نوین در اقدامی ویژه و با پوشش قابل توجه هزینه‌های حضور در نمایشگاه های CeBIT و Gitex اقدام به اعزام شرکت های نرم‌فزاری ایرانی به این دو نمایشگاه معتبر اروپایی و آسیایی نمود.

حضور در این نمایشگاه‌ها سبب افزایش حس خودباوری شرکت های ایرانی جهت حضور در بازارهای بین المللی، آشنایی شرکت های ایرانی با نحوه حضور در بازارهای جهانی، چگونگی تعامل با خریداران و بازدیدکنندگان خارجی و شنیده شدن اسم ایران به عنوان بازیگر جدید عرصه نرم افزار جهانی و با پشتوانه نیروی جوان تحصیل کرده و باهوش و البته بازار بسیار بزرگ ایران و همچنین امکان تماس با ایرانیان صاحب تخصص و سرمایه در خارج کشور گردید.
دست آوردهای یاد شده فوق العاده ارزش مند هستند و باید پشتوانه حرکات بعدی شرکت های نرم افزاری جهت حضور موثر و پربار در بازارهای هدف خود باشند.
شرکت ها پس از این مرحله با توجه به نوع محصول وتوانایی خود و همچنین شناسایی بازارهای هدف و بررسی وضعیت رقبای خود در آن بازار، باید اقدام به انتخاب هدفمند نمایشگاه های بین المللی نمایند.
قطعا حضور در نمایشگاه های منتخب، با پیگیری های مناسب، استفاده از تجربیات موسسات معتبر بین المللی جهت بازاریابی و فروش محصولات و یا یافتن عوامل فروش (Agent) کارآمد وآشنایی کافی با قوانین بین المللی و چگونگی انعقاد قرارداد و مسائل مالی مربوطه به نتیجه دلخواه خواهد رسید.
حضور در تک نمایشگاه ها قطعا دارای تاثیر مناسب نخواهد بود و تنها حضور مستمر دارای اثربخشی مناسب است انتخاب نمایشگاه ها نیز باید هوشمندانه صورت پذیرد به عنوان مثال شرکتی که دارای محصول نرم‌افزار طراحی انواع مبلمان و یا طراحی دکوراسیون داخلی است قطعا با حضور در نمایشگاه های مبل، چوب و تزئینات داخلی به نتیجه دلخواه خواهد رسید و در نمایشگاه های عمومی کامپیوتری تنها به صورت اتفاقی ممکن است با مخاطب اصلی خود برخورد نماید.
موقعیت جغرافیایی نیز فوق العاده مهم است به عنوان مثال برای شرکتی که دارای محصولی درزمینه نساجی می باشد حضور در نمایشگاه های آسیای میانه به علت بکر و تازه بودن بازار و عدم حضور پرتعداد رقبای خارجی دارای بازده بهتری از حضور در در نمایشگاه های اروپایی با حضور رقبای خارجی مقیم در اروپا و بازار قدیمی در اکثر آن خواهد بود.
در این میان نقش سازمان هاو طرح های ذی ربط مانند سازمان توسعه تجارت ایران، مرکز صنایع نوین و طرح هایی همچون تکفا بسیار موثر است. همان گونه که ذکر شد مرکز صنایع نوین تاکنون از چند حضور گروهی مناسب شرکت های ایرانی پشتیبانی کرده است و اکنون زمان آن رسیده است که این مرکز یا سایر دستگاه‌ها،از حضور تکی و منفرد شرکت های نرم افزاری در نمایشگاه های تخصصی نیز حمایت لازم و البته مستمر و دائم خود را به عمل آورند و در نتیجه شرکت ها نیز توان حضور مناسب و پرتعدادتر و در نتیجه موثرتری درخارج از کشور خواهند داشت. البته این کمک ها نیز باید هدفمند و با بررسی عملکرد صادراتی شرکت ها صورت پذیرد و هر چه شرکت موفق تر و قوی تر عمل نماید باید بیشتر مورد حمایت قرار گیرد و برعکس از حمایت شرکت هایی که دارای بازده مناسب نیستند خود داری کرد.

*مدیر عامل شرکت آرشام کوشا(نخستین صادرکننده نمونه کشور

در زمینه صدور خدمات فنی مهندسی نرم افزار)

سیستم سنتی ایران، بهشت مفسدان اقتصادی

پنجشنبه, ۱ دی ۱۳۸۴، ۰۲:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

در حالی که پانزده سال از ورود «وب» و سیستم اینترنت به جهان می‌گذرد، گسترش تجارت الکترونیکی و شفاف‌سازی اقتصاد به عامل مهم جلوگیری از جرایم اقتصادی تبدیل شده، سیستم قدیمی و سنتی اقتصاد ایران، زمینه مناسبی را برای انواع مفاسد به وجود آورده است.
یک کارشناس ارشد فناوری اطلاعات با اعلام این مطلب به خبرنگار «بازتاب» گفت: وب پانزده ساله شد و در این پانزده سال، اقتصاد کشورهای با تفکر باز را به اندازه چند ده سال به پیش برده و با رشدی تصاعدی، باز هم به پیش می‌برد.
وی افزود: آنچه این کشورها در طول این مدت به آن بسیار خوب توجه کرده و بسترهای سخت/نرم‌افزاری لازم را برای آن فراهم نمودند، آینده اقتصادی دنیاست که به آن، «اقتصاد بدون مرز» می‌گویند و حجم فعلی آن، چندین تریلیون دلار است. همان اقتصاد الکترونیکی که موجبات رشد اقتصادی SMEها را فراهم کرده و آنها را از یک فروشگاه الکترونیکی چند صد دلاری، به غول‌های الکترونیکی چند صد میلیون دلاری تبدیل کرده است و تمام اینها در همان زمانی شکل گرفت و رشد پیدا کرد که مسئولان ما با عملکردشان، موجبات شکل‌گیری پدیده‌هایی به نام آقازاده‌ها و سلاطین اقتصادی مانند سلطان شکر و مافیاهایی نظیر مافیای نفتی و اختلاس‌کنندگانی مانند اختلاس‌کنندگان بانک صادرات و ... را فراهم نمودند.
وی با اشاره به زمینه این اقدامات اظهار داشت: تمام هنر این افراد، بهره‌گیری از باگ‌ها و اشکالات موجود در سیستم سنتی اقتصادی و نظارتی کشور بوده و البته تمام حیات خود را هم در ادامه حیات این نامدرن ناسیستم سنتی می‌دیدند و همین تفکر بود که موجب گردید در این 15 سال ما اینگونه از قافله تجارت جهانی عقب افتاده و به جای کارآفرینی و خلق ارزش افزوده و ثروت همگانی، از این موهبت دیجیتال با ندانم‌کاری و شاید هم دانسته و آگاهانه راه به ناکجا آبادی به نام اقتصاد بیمار ایرانی با نرخ تورم بسیار بالا ببریم.
این کارشناس ادامه داد: در دنیایی که رشد فناوری همانطور که رشد بهداشت، طاعون را ریشه‌کن کرد، موجبات ریشه‌کنی بیماری اقتصادی و درمان اقتصاد بیمار را آن هم به شیوه‌ای ساده فراهم آورده، کدام یک از مسئولان ما می‌توانند ادعا کنند که توانسته‌اند به طور مستدل و در قالب یک برنامه استراتژیک همانطور که کشورهایی نظیر هند و مالزی انجام دادند، به طور علمی و با دید بلندمدت موجبات اصلاح اقتصاد مبتنی بر بازار سنتی و بازمهندسی فرایندهای اقتصادی کشور را فراهم نمایند؟ چگونه توانسته‌اند موجبات بکارگیری نیروهای مستعد و تحصیل‌کرده در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات را به شیوه‌ای کارآمد فراهم نمایند به طوری که این نیروهای ارزشی برای ادامه حیات خود مجبور به ترک میهن نشده و به دامن همسایه پناه نبرند؟
وی با انتقاد از نگاه صرف تبلیغاتی ارگان‌ها به موضوع فناوری اطلاعات گفت: کدام یک از مسئولان محترم در وزارتخانه‌های ارتباطات و فناوری اطلاعات و بازرگانی و کشاورزی و اقتصاد و... و سازمان‌هایی نظیر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و... توانسته‌اند طرح قابل دفاع و پایداری را بدور از جو زدگی و روزمرگی در حوزه فناوری اطلاعات نهاد(های) تحت مدیریتشان ارائه دهند و از امکانات طرح‌هایی نظیر طرح تکفا به آن شیوه‌ای که مناسب است و به دور از ژست‌گیری‌های تبلیغی استفاده نمایند. آقایانی که هر روز که صحبت از یک فناوری جدید در این حوزه می‌شود چندین سخنرانی و سمینار تشکیل داده و صحبت از مزایای آن می‌نمایند ولی در عمل، اولین افرادی هستند که به آن عمل نمی‌کنند و صحبت در آن مقوله را تنها پلکانی برای ترقی خود و به قولی به روز نشان دادن خود می‌دانند.
این کارشناس در پایان با اشاره به شعار عدالت‌محوری دولت جدید اظهار داشت: بر دولت جناب آقای احمدی‌نژاد که داعیه عدالت‌گستری دارد فرض واجب است که به عنوان اصلی‌ترین ابزار مدرن برقراری عدالت به گسترش بیش از پیش فناوری اطلاعات همت گمارده و با اشاعه آن در کلیه سطوح کشور راه را برای دسترسی همگان به همه اطلاعات هموار کرده و به توسعه تجارت الکترونیک و دیگر انضباطهای مرتبط با فناوری اطلاعات بپردازند و بدین ترتیب ضمن آن‌که نابودی پدیده‌های مذموم ذکر شده در سطور قبل را تسریع می‌بخشند، مسیر اعتلای اقتصاد ملی و توزیع ثروت را احداث کرده و قبل از آن‌که وب 19ساله شود حتماً به کاروان آن ملحق شده و در منحنی سیر به جامعه سبز عدالت‌محور قرار گیریم.

ITanalyze.ir - در پنجمین جلسه کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در وزارت ارتباطات با تقسیط پرداخت جریمه شرکت های PAP ( خدمات انتقال داده ) موافقت شد .
در این جلسه اعضای کمیسیون با تقسیط پرداخت جریمه چهارشرکت PAP که پیش از این مشمول جریمه شده بودند توافق کردند تا به این ترتیب زمینه گسترش فعالیت های این شرکت ها نیز در کشور فراهم شود.
بر این اساس کمیسیون موضوع ممنوعیت واگذاری XDSL ( هر نوع خدمات اینترنتی پرسرعت) در لایه دسترسی (Access) در هر شهر بزرگ کشور از سوی مخابرات استان ها را به تصویب رساندند تا به این ترتیب زمینه رقابت هر چه بیشتر شرکت های PAP در استان های بزرگ کشور فراهم شود.
کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی همچنین هر گونه توسعه دیتای پرسرعت در استان های کشور را منوط به اجازه سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات کرد.
اعضای کمیسیون تنظیم مقررات عبارتند از وزیر ارتباطات، رییس سازمان تنظیم مقررات، سه کارشناس خبره ، معاون زیربنایی سازمان مدیریت و برنامه ریزی و معاون شرکت های وزارت امور اقتصادی و دارایی.

پشتیبانی از بخش خصوصی، چگونه؟!

دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۸۴، ۰۱:۳۷ ب.ظ | ۰ نظر

بهمن برزگر - چندی پیش در خبرها آمده بود که امسال نیز سیم کارت تلفن همراه پیش‌فروش می شود. این خبر چندپرسش رابه ذهن می آورد و پاسخ‌گویی به آن ها می‌تواند در تحلیل درست‌تر یاری گر باشد.

- هدف از پیش فروش سیم کارت چیست؟ جذب منابع مالی یا برآورد تقاضا ؟

- آیا پیش فروش‌های گذشته تلفن همراه، ما را در ارایه خدمات بهتر یاری کرده است؟

- آیا شرایط جدید با شرایط گذشته یکی است که مانندگذشته عمل می‌کنیم؟

- اگر شرایط یک سان نیست این کار بر بازار چه اثراتی می گذارد؟

- آیا چنین کاری پشتیبانی از بخش خصوصی است؟!

- اگر می‌خواستیم از بخش خصوصی پشتیبانی نکنیم چه می‌کردیم؟!

- اگر می‌خواستیم ریشه ی بخش خصوصی را از بزنیم چه می‌کردیم؟!

- اگر بخواهیم به بازار نشان دهیم که دولت می‌خواهد فعالیت بخش خصوصی را رونق دهد باید چه کنیم؟!

اکنون افزون بر شرکت ارتباطات سیار که شرکت دولتی فراهم آور خدمات است شبکه تالیا ، تنها نماینده بخش غیر دولتی، نیز خدمات ارایه می دهدو به تازگی اعلام کرده اند که بهره بردار دوم تلفن همراه نیز به زودی فعالیت خود را آغاز خواهد کرد. شکی نیست که پیش‌فروش سیم کارت شرکت دولتی کل بازار خدمات تلفن ‌همراه را دچار اعوجاج شدید خواهد کرد و به نوعی فعالیت‌های شرکت‌های غیر دولتی را دچارتهدید می‌کند.
آیااین درباره ی بهره برداران تلفن ثابت و PAP نیز صدق می کند؟

تا هنگامی ‌که فضای فعالیت‌های شرکت‌های تلفن ثابت غیر دولتی به طوردقیق شفاف نشده، نحوه تنظیم بازار روشن نشود و جایگاه بخش خصوصی و بخش دولتی ( شرکت‌های مخابراتی استانی ) تعریف نگردد، بدون هیچ تردیدی فعالیت جدی در این حوزه شکل نخواهد گرفت، موضوعی که تا کنون شواهد حکایت از آن دارد.

در مورد شرکت‌های PAP نیزاوضاع به همین منوال است. اگر شرکت دولتی و خصوصی فعالیت و بازار یک سانی داشته باشند و مرجع تنظیم مقررات و سیاستگذار به درستی به تبیین آن نپرداخته باشند آنگاه باید خطر را جدی گرفت، خطری که گویا دچار آن شده‌ایم.

و نکته آخر این‌که، سه نقش سیاستگذار، مقررات‌گذار و بهره بردار، سه نقش مجزا و متفاوتند و شخص وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در هر سه نهاد حضور دارد.

شغل وزارت یعنی سیاست‌گذاری از طرف دولت، ریاست کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات و ریاست مجمع شرکت‌های مخابرات دولتی با وزیر است بنابراین او در هر سه جا حضور دارد و نحوه ی رهبری وی بسیار کارساز است. میزانی که وزیر در هر یک از حوزه‌ها وقت می‌گذارد نشان دهنده اهمیت موضوع برای دولت است. اگر وزارت نقش سیاست گذاری و مقررات گذاری را جدی بگیرد، می‌توان امیدوار بود که بخش غیر دولتی نیز در آینده شکوفا شود. ولی اگر فعالیت‌های جاری بنگاه‌های دولتی اکثریت زمان نفر نخست وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را بگیرد و او به جای مدیر عامل و یا رئیس هیت‌مدیره سخن بگوید آنگاه نقش بهره برداری برای دولت مهم تر می شود یعنی عرصه ی فعالیت برای غیر دولتی‌ها تنگ تر و دور از دسترس‌تر.

منبع : ماهنامه دنیای مخابرات و ارتباطات

فناورى VOIP همچنان بى رقیب

يكشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۸۴، ۰۱:۰۶ ب.ظ | ۰ نظر

مینو مومنی - در زمان هایى نه چندان دور یک تماس تلفنى با خارج از کشور یک تماس غیرمتعارف به شمار مى آمد که مى توانست در ازاى هر دقیقه تماس صدها تومان روى دست صاحب تلفن بگذارد. اما امروزه تکنولوژى به جایى رسیده که مى توان از همین تهران با هر دقیقه ۵۰ تومان با هزاران کیلومتر دورتر ارتباط برقرار کرد. این مهم به جز گسترش و نفوذ اینترنت در سراسر جهان امکان پذیر نشده و این شبکه ارتباطى که کارت هاى آن را حالا مى توان از نزدیک ترین خواربارفروشى محل نیز تهیه کرد عملاً امکانات پهناورى را براى نزدیک تر کردن انسان ها به یکدیگر ایجاد کرده است.

• • •

• یک فرزند جنگى

مزیت تلفن اینترنتى یکى از ده ها مزیت جانبى اینترنت است. این شبکه ارتباطى که در واقع یک فرزند جنگى به حساب مى آید حاصل یک پروژه نظامى محسوب مى شود، حالا ده ها کاربرد در کنار آن ظهور کرده و به قابلیت هاى آن اضافه شده است. در واقع تبادل صدا روى این شبکه ایده نخستین تلفن اینترنتى است. با توجه به ارسال بسته هاى متعدد اطلاعاتى روى اینترنت ایجاد کردن فضایى براى ارسال بسته هاى حاوى صوت مى توانست نخستین جرقه شکل گیرى تلفن اینترنتى به حساب بیاید. ارسال پیام هاى صوتى توسط پست الکترونیک در واقع نخستین قدم ها در این زمینه بود و حالا تا اتصال مسنجرها به شبکه هاى تلفن عادى امتداد یافته است. تلفن اینترنتى هر چند در ابتداى توسعه خود به شکلى آماتورگونه و غیرکاربردى به نظر مى آمد که به هیچ رو آمادگى رقابت با تلفن ها و مکالمات عادى را نداشت اما امروزه به رقیب اصلى تلفن هاى عادى و شبکه هاى PSTN تبدیل شده است. حالا بسیارى از دولت ها که انحصار مخابراتى را در دست خود دارند ضربه هاى عظیمى را بابت رویکرد مردم به تلفن عادى تحمل کرده اند و حجم زیادى از درآمدهاى آنان کاسته شده است. مزیت اصلى تلفن اینترنتى در مقایسه با تلفن هاى عادى قیمت بسیار پایین آنهاست. با توجه به اینکه مکالمات در عرصه تلفن اینترنتى از شبکه هاى مخابراتى عبور نمى کند و یا حداقل استفاده را از این شبکه ها دارد، قیمت تمام شده براى این دسته از تلفن ها بسیار پایین است. از سوى دیگر با توجه به رشد سریع تکنولوژى در عرصه اینترنت و ایجاد فضاى رقابتى براى شرکت هاى موجود در این عرصه عملاً قیمت هاى آن طى چند سال اخیر به سرعت کاهش یافته است.

تلفن اینترنتى معمولاً به مکالمه اى گفته مى شود که از طریق دستگاه کامپیوتر با یک تلفن معمولى انجام گیرد. چنین مکالمه اى به دلیل استفاده بخشى از فضاى درخواست مکالمه از امکانات مخابراتى شامل هزینه ها شارژ مى شود. با این حال نوع تلفن اینترنتى کامپیوتر به کامپیوتر ( که

هم اکنون توسط برخى مسنجرها مثل یاهو و AOL امکان پذیر است) عملاً از این شبکه ها استفاده نمى کند و کاربران مى توانند به طور مجانى ساعت ها با یکدیگر به گفت وگو بپردازند. مهمترین کمبود در این زمینه کیفیت پایین مکالماتى است که از طریق اینترنت صورت مى گیرد. با توجه به شکل بسته ارسال و دریافت اطلاعات کامپیوترى در هنگام یک مکالمه که نیاز به حضور و تداوم یک مکالمه است برخى بسته ها دیرتر به مقصد مى رسند و یا در میانه راه گم مى شوند. به این ترتیب بخشى از فضاى مکالمه عملاً غیرقابل شنیدن است و یا با تاخیر و کیفیت نامناسب صورت مى گیرد. اما به نظر مى رسد به تدریج با افزایش سرعت ارتباط اینترنتى در جهان این نقص نیز در حال رفع شدن باشد. ضمن این که هم اکنون برخى شرکت هاى اینترنتى با همین امکانات و سرعت موجود نیز فضایى را فراهم آورده اند که کیفیت یک مکالمه اینترنتى با کیفیت یک مکالمه عادى چندان تفاوتى نداشته باشد.

امروزه در بسیارى از کشورهاى جهان مى توان مغازه ها و فروشگاه هایى را مشاهده کرد که امکان ارتباط صوتى اینترنتى را براى مشتریان خود فراهم مى آورند و این در واقع ایجاد یک شغل جدید نیز هست. بیشتر این دفاتر بدون دخالت دولت و به طور خودجوش و براساس نیاز جامعه به ارتباطى ارزان تر ایجاد شده است. با این حال هنوز بسیارى از کشورهاى جهان با بهانه کاهش درآمدهاى مخابراتى خود با ایجاد و فعالیت چنین دفاترى مخالفت مى کنند و یا در زمینه فعالیت آنان مشکلات متعددى قرار مى دهند. هر چند بهانه بسیارى از دولت ها در این زمینه افزایش درآمد مخابرات و در نهایت کمک به کشور و مردم است اما در واقع آنان با تکنولوژى مبارزه مى کنند که خود مردم به خاطر ارزان بودن آن را انتخاب کرده اند. با توجه به مزیت هاى تلفن اینترنتى بسیارى از تلاش هاى دولت ها براى مبارزه با این پدیده با شکست مواجه شده است و حتى چندین شرکت مخابرات دولتى عملاً به ورشکستگى رسیدند. با این حال بسیارى از کشورهاى جهان با درک فضاى مخابراتى آینده عملاً به جاى مبارزه در این عرصه راه استفاده از این پدیده را در پیش گرفتند. موضوع تکنولوژى انتقال صدا از طریق اینترنت یا VOIP امروزه در بسیارى از طرح هاى توسعه اى در کشورهاى توسعه یافته مورد توجه قرار گرفته و بسیارى از شرکت هاى مخابراتى حتى سیستم هاى خود را برپایه VOIP پایه ریزى کرده اند.
•نگران از کاهش درآمد
در ایران به دلیل وجود سیستم مخابرات دولتى از یک سو و بى توجهى نسبت به گسترش اینترنت در آغاز کار موضوع تلفن اینترنتى خیلى زود در میان جامعه جاى خود را باز کرد. چند سال قبل و به دنبال ایجاد کافى نت هاى متعدد در سطح شهرها این مراکز عملاً جاى مراکز مخابراتى را گرفت که صرفاً به کار تماس هاى تلفنى شهروندان مى آمد. کافى نت ها با بهره گیرى از تکنولوژى تلفن اینترنتى این امکان را براى مردم فراهم مى کردند که به ارزان ترین شکل ممکن با خارج از کشور ارتباط برقرار کنند. هر چند مقامات مخابراتى نارضایتى خود را از وجود چنین مراکزى پنهان نمى کردند اما موضوع برخورد با این پدیده زمانى جدى شد که مقامات مخابراتى متوجه شدند تلفن اینترنتى بخش عمده درآمدهاى مخابراتى ایران را کاهش داده است. این موضوع ضرورت وجود قانونگذارى در این عرصه را ایجاد کرد و با توجه به اینکه حتى در زمینه اینترنت نیز در کشور قانون مدونى وجود نداشت عملاً تلفن اینترنتى بدون نظارت و یا کمک دولتى رشد کرد و بسیارى از شرکت هاى خدمات دهنده اینترنت به دلیل بازار پرمنفعت به این سمت روى آوردند. پس از دوره قانونگذارى اینترنتى در ایران که از مصوبه شوراى عالى انقلاب فرهنگى شروع و با ایجاد مراکز قانونگذارى در وزارت ICT ( سازمان تنظیم مقررات) ادامه یافت، بحث نظارت بر تلفن اینترنتى با عنوان قانونمند شدن این عرصه پیگیرى شد. در نخستین اقدام بحث تلفن هاى خارج به داخل ( ترمینیشن) به عنوان یک خط قرمز مطرح شد. مقامات مخابراتى معتقد بودند با توجه به اینکه بخش عمده درآمدهاى مخابراتى آنان حاصل مکالمات خارج به داخل تلفن هاى عادى است ورود اینترنت به این بحث عملاً به درآمدهاى مخابرات ضربه سنگینى وارد مى سازد. در این زمینه حتى پاى بحث هاى امنیتى نیز به ماجرا باز شد و سرانجام مقرر شد که در زمینه ترمینیشن هیچ گونه مجوزى به شرکت هاى ایرانى داده نشود. همزمان با گروهى از شرکت هایى که از مدت ها قبل به کار ترمینیشن روى آورده بودند برخورد شد. این دسته از شرکت ها با عقد قرارداد با شرکت هاى تلفن اینترنتى در کشورهاى دیگر به افراد دیگر کشورها و یا هموطنان خارج از کشور اجازه مى دادند که از طریق شرکت هاى اینترنتى داخلى به یک تماس تلفنى اینترنتى دست یابند. مخابرات با طرح این موضوع که این شرکت ها در نقطه پایانى و براى اتصال نهایى خود از شبکه مخابرات کشور استفاده مى کنند تا اندازه اى جلوى این دسته از شرکت ها را گرفت. از سوى دیگر با ارائه مجوزهایى به برخى از شرکت هاى اینترنتى این امکان براى این دسته از شرکت ها فراهم شد که در زمینه ارائه کارت هاى تلفن اینترنتى و خدماتى از این دست به فعالیت بپردازند.

باز کردن فضاى تلفن اینترنتى ( ارائه مجوز به شرکت هاى اینترنتى) و به نوعى قانونمند کردن این فضا ( حداقل در مورد تلفن هاى داخل به خارج) باعث شد که رقابت در این عرصه به کاهش قیمت و تا اندازه اى به افزایش کیفیت در این عرصه منجر شود. هم اکنون کاربران ایرانى با تعداد نسبتاً قابل توجهى کارت هاى تلفن اینترنتى مواجه هستند که با قیمت نسبتاً معقول امکان تماس آنها را با کشورهاى خارجى فراهم مى کند. با این همه در اواخر کار مسئولان قبلى وزارت ICT موضوع تصویب آ یین نامه جدیدى براى ارائه خدمات تلفن اینترنتى که عملاً دایره انحصارى این سرویس را تنگ تر مى کرد باعث شد تا موجى از اعتراضات بخش خصوصى به سمت مخابرات سرازیر شود. سرانجام این آیین نامه به دلیل این اعتراضات تا اندازه اى مسکوت ماند تا در دوره جدید ریاست جمهورى و انتخاب مسئولان جدید مخابراتى تصمیمات دیگرى براى آن گرفته شود. از سوى دیگر با وجود محدودیت هاى اعمال شده بر مکالمات اینترنتى خارج به داخل بسیارى از مردم شاهد چنین مکالماتى بودند و این شائبه به وجود آمد که محدود کردن شرکت هاى تلفن اینترنتى عملاً به فعالیت آزادانه گروهى دیگر منجر شده و محدودیت ها در این زمینه به طور یکسان صورت نگرفته است.
• اعلام جنگ
در زمانى که شرکت هاى ایرانى با مسئولان بر سر داشتن مجوز و چگونگى سرویس دهى چانه مى زدند برخى شرکت هاى اینترنتى مشغول توسعه فعالیت هاى تلفن اینترنتى بودند. شرکت اینترنتى اسکایپ که حالا به عنوان یک غول تلفن اینترنتى حتى بزرگان عرصه اینترنت را نیز تهدید مى کند در مدت زمان کوتاهى توانسته بیش از ۶۰ میلیون کاربر اینترنتى را به سمت خود جلب کند. این شرکت با ارائه یک نرم افزار ساده براى مکالمه به کاربران این امکان را مى دهد که از طریق اینترنت با یکدیگر گفت وگو کنند. چنین امکانى پیش از این نیز در مسنجر یاهو وجود داشت، اما اسکایپ با تکامل آن عملاً نرم افزارى کاربرپسندتر به بازار ارائه کرد. در کنار این اسکایپ این امکان را براى کاربرانش فراهم کرد که با مبلغ اندکى با تلفن هاى عادى نیز مکالمه برقرار کنند. این شرکت طى یک سال اخیر به چنان رشدى در این زمینه دست یافته که همگان معتقدند در آینده سلطان بى چون و چراى تلفن اینترنتى جهان خواهد شد. شرکت هاى رقیب اسکایپ مثل یاهو نیز بیکار ننشسته اند. در تازه ترین اقدام یاهو اقدام به ارتقاى نرم افزار مسنجر خود کرده تا بتواند بر مسنجر اسکایپ پیشى بگیرد. یاهو همچنین قیمت خدمات مکالمه با تلفن هاى عادى خود را نیز کاهش داده تا در این زمینه بتواند بر مزیت هاى اسکایپ فایق آید. این همه در حالى است که یاهو پیش از این نیز برخى سرویس هاى دیگر را به امکانات مسنجر خود افزوده بود که از جمله آن مى توان به اتصال مسنجر به تلفن همراه در چند کشور جهان اشاره کرد.

در این میان کارى که اسکایپ انجام مى دهد، حتى برخى شرکت هاى تولیدکننده گوشى موبایل را نیز هراسان کرده است. این شرکت ها از این هراس دارند که اسکایپ با چنین رشدى بتواند به زودى تلفن هاى همراهى را ارائه دهد که از طریق شبکه VOIP کار مى کنند. به این ترتیب با توجه به مزیت هاى چنین تلفن همراهى به نظر مى رسد عملاً دایره ورشکستگى شرکت هاى مخابراتى به شرکت هاى سازنده تلفن همراه نیز کشیده شود.

هم اکنون براى کاربران ایرانى ( که داخل کشور زندگى مى کنند) استفاده از اسکایپ و یا یاهو براى یک اتصال تلفن اینترنتى ( در مقایسه با کارت هاى اینترنتى) چندان مقرون به صرفه نیست و خصوصاً با توجه به اینکه این شرکت ها از سیستم پرداخت اعتبارى بهره مى برند که در ایران به دلیل فقدان کارت اعتبارى قابل انجام نیست عملاً نمى توان امیدوار بود که در کوتاه مدت چنین نرم افزارهایى مورد استقبال قرار گیرند. اما با توجه به رشد رقابت در این عرصه و کاهش چشمگیر قیمت ها شاید دور نباشد که حتى کاربران ایرانى نیز به سمت این دسته از شرکت ها هجوم ببرند. یاهو اخیراً اعلام کرده است که در سرویس جدید تلفن اینترنتى خود هزینه مکالمه با تلفن عادى بین یک تا دو سنت در دقیقه است. چنین کاهش قیمتى در تلفن اینترنتى مى تواند یک اعلام جنگ بر سر تلفن اینترنتى باشد و بسیارى از معادلات در این عرصه را به هم بزند.
•••
تلفن اینترنتى به عنوان یک تکنولوژى جدید روز به روز در حال رشد است و به نظر مى رسد دایره تغییرات و تاثیرات این تکنولوژى بر بسیارى از کشورها از جمله کشور ما قابل تعمیم باشد. رشد تکنولوژى در این عرصه آنقدر سریع است که شاید طولى نکشد که تلفن هاى عادى به دلیل هزینه هاى سنگین نگهدارى شبکه، راهى جز موزه ها نداشته باشند.

منبع : شرق

علی اصغر هلالی* - حضور شرکت ها و بنگاه های اقتصادی در بورس اوراق بهادار کشور مادر و یا حتی بورس های منطقه ای و جهانی دارای فواید پرشمار و به عقیده نویسنده تنها راه تداوم بلند مدت سودآوری و ارزش آفرینی برای شرکت ها به ویژه هنگام وارد شدن به دوران بلوغ سازمان می باشد.

حضور شرکت ها در بورس اوراق بهادار دارای ویژگی های پرشماری می باشد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:

- افزایش اعتبار شرکت ها به منظور حضور در بازارهای مختلف داخلی و خارجی

- افزایش منابع شرکت جهت توسعه خود و یا اجرای پروژه های جدید

- ایجاد ارزش افزوده بیشتر برای سهامداران

- امکان نقد شدن تمام یا بخشی از شرکت در بازار سرمایه

- دارای ارزش مادی شدن دارایی های نامشهود و معنوی شرکت ها

- امکان انتقال مدیریت شرکت از دست پدیدآورندگان و کارآفرینان اولیه به دست مدیران حرفه ای و پدید آمدن فرصت برای ایشان جهت حضور در عرصه های جدید

- ایجاد شفافیت در مسائل مالی و در نتیجه افزایش اعتماد به ایشان

- امکان جذب ساده تر سرمایه های خارجی

- امکان ورود آسان شرکای تجاری جدید

هر کدام از موارد فوق خود به تنهایی دارای جاذبه فراوان برای ورود به بورس اوراق بهادار می باشند و حتی آن را الزامی می نمایند ولی در این بین جایگاه شرکت های نرم افزاری کجاست؟

صنعت نرم افزار از جمله صنایع با فن آوری پیشرفته (High-Tech) محسوب می گردد که بر پایه دانش محوری و محصولات غیر فیزیکی و ارزش افزوده فراوان حاصل ایده ها منتهی شده به محصول یا خدمت شکل می گیرد. از ویژگی های عمومی شرکت های فعال در این صنعت می توان به موارد زیر اشاره نمود:

- ایجادکنندگان شرکت ها اغلب جوان و مسلط به امور فنی و نه مالی و تجاری می باشند.

- شرکت ها (به ویژه در ابتدا) دارای دارایی های فیزیکی زیادی نمی باشند.

- دارای ریسک بالا و در مقابل سوددهی بسیار بالاتری در مقایسه با صنایع سنتی می باشند.

- شرکت ها عمر کوتاهی داشته و جوان هستند.

- اساس کسب و کار این شرکت ها معمولا بر مبنای تحقیق و توسعه سپس تولید و بعد تجارت پایه گذاری شده است

- بر خلاف تصور عمومی تولید نرم افزار جدید و بازاریابی آن، امریست بسیار هزینه بر و طولانی

- با توجه به ماهیت غیرفیزیکی محصول نهایی بر خلاف محصولات سنتی نیازی به مواد اولیه جهت تولید مستمر ندارند.
با نگاهی اجمالی به بازارهای سرمایه کشورهای پیشرفته ملاحظه می گردد که در 20 سال گذشته بیشترین پیشرفت و بالا رفتن ارزش سهام متعلق به شرکت های با فن آوری پیشرفته و به ویژه نرم افزاری می باشند که مثال های معروفی از جمله مایکروسافت، …, Oracle, SAP, Yahoo, Google, ebay از آن جمله اند. این امر حتی سبب ایجاد بورس های ویژه صنایع پیشرفته و رونق فراوان آن گشته است.
تمام ویژگی های ذکر شده در ابتدای این مطلب درباره این شرکت ها صادق است و این شرکت ها با حضور در بازارهای سرمایه و بورس توانستند حتی در سطح بین المللی به غول های اقتصاد تبدیل گردند.
با نگاهی به بورس اوراق بهادار ایران ملاحظه می گردد که شرکت های نرم افزاری در این بازار حضور ندارند و معدود شرکت هایی هم با عنوان شرکت های کامپیوتری در این بازار حضور دارند به معنای واقعی و یا ویژگی های ذکر شده شرکت های نرم افزاری محسوب نگردیده و عموما شرکت های بازرگانی و یا تولید کننده سخت افزار و البته با بازارهای ویژه دولتی و دارای دارایی های فراوان فیزیکی نظیر زمین و ساختمان می باشند.
در واقع هنوز هیچ شرکت کاملا نرم افزاری در بورس اوراق بهادار کشور وجود ندارد و با توجه به شاخص های ذکر شده، متخصصین جوان و تحصیل کرده فراوان صنعت نرم افزار کشور، پتانسیل بالا تولید محصولات با ارزش افزوده بالا، روند رو به رشد ایجاد و توسعه شرکت های نرم افزاری و افزایش قابل توجه حجم بازار داخلی و یا ایجاد فرصت های جدید حضور در بازارهای بین المللی به ویژه در منطقه نظیر عراق و افغانستان و همچنین نقش شرکت های نرم افزاری در بورس های بزرگ جهان، جای ایشان بسیار خالی است.
شرکت های نرم افزار ایرانی با افزایش و بالا بردن کیفیت واحدهای تحقیق و توسعه خود که لازمه پیشرفت شرکت‌های High-Tech است، شفافیت در عملکرد مالی، ایجاد سازمان های کارا و بالغ مبتنی بر اصول علمی بنگاه داری در شرکت های خود، تنوع بخشیدن به محصولات خویش و بالا بردن کیفیت آن و همچنین عدم اتکاء صرف به بازارهای داخلی و ایجاد محصولات جهانی و حضور در عرصه های بین المللی، با توجه به حاشیه سود بالای این صنعت قادر خواهند بود که در کوتاه مدت به برترین و پرمخاطب ترین شرکت های بورسی ایران تبدیل گردند.
قطعا حضور در بورس اوراق بهادار برای شرکت های نرم افزاری ایرانی سبب یک جهش بلند و سکوی پرتابی برای آینده خواهد بود که اثرات آن حتی در کوتاه مدت سبب رشد سریع و چشمگیر این صنعت در ایران می گردد.

در این بین مسئولین بورس اوراق بهادار کشور و اعضای هیات پذیرش آن در این فرآیند نقش کلیدی بر عهده دارند که با درایت و آینده نگری امکان حضورصنایع جدید با دارایی های غیر فیزیکی و نامشهوددر کنار سایر صنایع سنتی در بورس اوراق بهادار کشور را فراهم آورند و در کنار آن نیز مردم عادی و دست اندرکاران و کارگزاران این بازار را با این صنایع و میزان ریسک و البته ارزش افزوده بالای آن آشنا نموده و سبب رونق این بازار در کنار فرصت رشد این صنعت درایران گردند.
* مدیرعامل شرکت مهندسی صنعتی آرشام کوشا

صادرکننده نمونه کشور در زمینه صدور خدمات مهندسی نرم افزار

مجلس مخالف ثبت نام تلفن همراه است

شنبه, ۲۶ آذر ۱۳۸۴، ۰۱:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر

مرجان ربانی - با توجه به کیفیت نامطلوب شبکه تلفن همراه، کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی اقدام به طرح پیشنهادی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات مبنی بر توقف ثبت نام تلفن همراه در بهمن ماه سال‌جاری کرده است.
طبق این پیشنهاد مجلس از وزیر ارتباطات خواسته ثبت‌نام‌های خود را بعد از بهبود بخشیدن به کیفیت شبکه تلفن همراه آغاز کند.
به گفته رمضان علی صادق زاده، نایب رییس کمیسیون صنایع و معادن و رییس کمیته مخابرات مجلس، این پیشنهاد پس از ارائه گزارش در خصوص کیفیت تلفن همراه و تایید نامطلوب بودن کیفیت این شبکه توسط وزیر ارتباطات در مجلس مطرح شده و کمیسیون صنایع و معادن خواستار آغاز ثبت‌نام‌ها پس از تحقق وعده‌های چندین ساله وزارت ICT در زمینه به استاندارد رساندن کیفیت شبکه تلفن همراه شده است.
این در حالی است که محمد سلیمانی وزیر ارتباطات با اشاره به برنامه چهارم توسعه، مکلف بودن وزارت ICT بر افزایش ضریب نفوذ تلفن همراه در کشور را محدودیتی برای اجرای پیشنهاد مطرح شده از سوی مجلس عنوان کرده است.در این میان کمیسیون صنایع معتقد است: افزایش ضریب نفوذ تلفن همراه تنها بر عهده بخش دولتی نیست و این افزایش می‌تواند از طریق اپراتور دوم، سوم و اعتباری صورت گیرد و وزارت ICT نباید بر توسعه شبکه توسط اپراتور اول اصرار کند.
به گفته صادق زاده با توجه به نامطلوب بودن کیفیت شبکه در تهران و شهرهای بزرگ، بهتر است وزارت ICT ابتدا وضعیت شبکه را مطلوب کرده و سپس به توسعه آن بپردازد.
در همین زمینه داوود زارعیان، مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات نیز به خبرنگار ما می‌گوید: به پیشنهاد مطرح شده از سوی مجلس در بحث کیفیت احترام می‌گذاریم اما دیدگاه مجلس به این مساله یک بعدی است.
زارعیان معتقد است: در فاصله‌ای که مخابرات اقدام به ثبت نام تلفن همراه نکرده است بین 250 تا 300 شهر کشور زیر پوشش تلفن همراه رفته اما تلفنی به آنها واگذار نشده است و به همین دلیل با توجه به نصب تجهیزات در بسیاری از شهرها باید واگذاری در بهمن امسال صورت گیرد.
وی همچنین می‌گوید: تلفن همراه تنها برای تهران نیست و ظرفیت‌های خالی موجود در کل کشور اهمیت داشته و باید در کنار ظرفیت سازی‌های انجام شده، طبق رویه همیشگی در ثبت نام‌ها از امکانات اپراتور اول برای ارائه سیم‌کارت‌ها استفاده شود.
زارعیان در ادامه با اشاره به فعالیت‌های صورت گرفته توسط گروه های تخصصی برای ارتقای کیفیت شبکه تلفن همراه اعلام کرد: طبق آمار شرکت مخابرات که بر اساس میزان قطعی‌های مکالمات صورت گرفته هم اکنون کیفیت شبکه ارتقا یافته و نسبت به سال‌های قبل بهتر شده است.همچنین وی قول ارائه این آمار را در هفته جاری به خبرنگار ما داد.
وزارت ICT در حال بررسی پیشنهادها
نایب رییس کمیسیون صنایع و معادن با اشاره به فرصت‌های متعدد ارائه از سوی مجلس به وزرای قبلی ارتباطات و عدم تحقق قول‌ها مبنی بر بهبود کیفیت شبکه تلفن همراه گفت:
محمد سلیمانی پیشنهادهای مجلس را قابل بررسی عنوان کرده و وزارت ICT قصد بررسی آنها را دارد.
صادق زاده در خصوص دیگر پیشنهادهای مجلس در زمینه تلفن همراه به وزارت ICT گفت: کمیسیون پیشنهادی برای مکانیزم جبران عدم کیفیت تلفن همراه در تهران به این وزارتخانه ارائه کرده تا طبق این مکانیزم در زمان‌هایی که مشترکان با مشکلاتی نظیر عدم دسترسی و قطعی‌های نا خواسته مواجه می‌شوند، تلفن همراه آنها به خط تلفن ثابتی که خود آن را اعلام می‌کنند به صورت مجانی دایورت شود تا حداقل در مواقع بروز این مشکل‌ها راهی برای دریافت پیغام‌ها برای مشترکان وجود داشته باشد.

منبع : دنیای اقتصاد

شهرام شریف - معاون بنیاد مستضعفان چند ماه قبل در جریان کنفرانس مطبوعاتی که برای اعلام خبر کنار گذاشتن ترک سل از پروژه اپراتور دوم برگزار شده بود بارها تاکید کرد که با انجام قرارداد بین ایرانسل و شرکت MTN این اپراتوری تا پایان امسال ضمن راه اندازی شبکه هر طور که شده توزیع سیم کارت های اپراتور دوم را تا قبل از پایان امسال آغاز خواهد کرد.
حالا اما با اجرایی شدن قرارداد با MTN دزفولی مدیرعامل شرکت ایرانسل دیروز در یک مصاحبه اعلام کرده که تکمیل شبکه اپراتور دوم تا شهریور سال 1385 به طول می انجامد ودر این زمینه نباید مردم را متوقع کرد. با توجه به این اظهار نظر که تکمیل شبکه را به شهریور سال آینده موکول کرده به نظر می رسد ارایه سیم کارت ها به دلیل عملیات مختلف قبل از ارایه مانند تست و بهبود شبکه حداقل مدتها بعد از این زمان باشد.
موضوع عمل نکردن به وعده ها و صحبت های گفته شده در کشور ما چندان موضوع جدیدی نیست اما در مورد تلفن همراه که موضوعی آمارپذیر است و در شرایط فعلی که هر گونه اظهار نظری به سادگی از آرشیوهای دیجیتالی قابل بازیابی است موضوع پیگیری وعده ها اهمیت بیشتری می یابد.
اپراتور دوم از آن دسته پروژه هایی است که از ابتدای تولد خود تا کنون با مشکلات بسیاری درگیر بوده و پس از حذف پرسروصدای ترک سل از این پروژه و حمایت همه جانبه مقامات جدید وزارت ارتباطات از این موضوع پیش بینی می شد که حداقل دراین برهه که محدودیت شدید تلفن همراه در بازار کاملا محسوس است به تاخیر انداختن زمان ارایه سیم کارت های تلفن همراه چه معنی دارد؟
به نظر می رسد حداقل وزارت ارتباطات به عنوان کافرمای اصلی این پروژه باید پاسخ گوی اصلی هر گونه تغییر زمانی در واگذاری سیم کارت های اپراتور دوم باشد.

منبع : آی تی ایران

بهمن 84 , نوبت سوم" تسونامی" ثبت نام تلفن همراه

چهارشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۸۴، ۱۰:۵۲ ق.ظ | ۰ نظر

1- سرمایه‌گذاری مردمی، برنامه‌گذاری مردمی
این مدیر عامل سابق شرکت مادر تخصصی مخابرات ایران بود که برای نخستین بار در اواخر وزارت سلف سلیمانی، درمصاحبه‌ای ابراز داشت: در پایان سال 84 نوبت سوم ثبت نام برای واگذاری سیم کارت‌های جدید " پس پرداختی" تلفن همراه، اعلام خواهد شد.

حالا همان وعده را وزیرکنونی می‌دهد!

انگار: " تا سه نشه، بازی نشه" ! و این " سه" از آن " سه" ‌هاست!! – چرا که اول بنا نبود پیش از بهبود کیفت خدمات همراه، شماره‌ای واگذار بشود! و حالا ( در اواسط آبان ماه 84) یک شبه و با سرعتی انقلابی، زیر قول خود می‌زنند و هنوز کیفیت خدمات تلفن همراه بهبود نیافته ( و به این زودی‌ها هم بهبود نخواهد یافت ) بشارت می‌دهند: بهمن ماه، برای سومین بار، پنجره‌ی فرصتی را به سوی نام نویسی برای اخذ سیم کارت‌های جدید، باز می‌کنیم!

کدام تیم کارشناسی و کدام مشاور، چنین فتوایی را داده است؟ - معلوم نیست! البته به گفته‌ی آقای حسن رضوی، مدیر کل " فراگردی" و روابط میان – اپراتوری شرکت ارتباطات سیار، در گفت و گو با مجری رادیو تهران مورخ 29/8/84 ( ساعت 13:30 الی 14:30 )، تیم کارشناسی هنوز نه سقفی را برآورد کرده و نه شرایطی را برای ثبت نام تنظیم نموده است، نه ظرفیتی، پیش بینی شده و نه چگونگی استقبال مردم!! یعنی این‌که به چه میزان سرمایه‌گذاری مردمی خواهیم داشت؟ _ معلوم نیست که نیست!

در بار دوم نام نویسی، بهترین پیش بینی ‌های کارشناسان شرکت ارتباطات سیار، از دو میلیون تقاضای جدید فراتر نمی‌رفت اما نزدیک به 6/5 میلیون تقاضا، ثبت شد! _ در نتیجه، دو سال طول کشید تا تقاضا‌های مردم، اجابت شود.

آیا حالا هم همان آش است و همان کاسه؟ به ظاهر هیچ چیز تغییر نکرده است: مردم، خود سرمایه‌گذاری می‌کنند و به میزان استقبال خود، ناخواسته، برنامه ریزی هم می‌کنند!!
2- سرمایه‌گذاری با احتمال سود کمابیش صد در صد!!
شرایط برای استقبال میلیونی مردم، آماده می‌شود:

اول به مردم می‌گویند سود بانکی یک رقمی می‌شود، بعد روسای بانک‌های دولتی عوض می‌شوند و سپس بانک‌های خصوصی " به میل خود" یک و نیم درصد از سود بانکی را می‌کاهند(!) و بعد پنجره‌ی فرصتی طلایی باز می‌شود:

سرمایه‌گذاری در سیم کارت پس پرداختی شرکت ارتباطات سیار، با احتمال سودی کم و بیش صد در صدی! بهتر از این نمی‌شود!
3- پیش بینی استقبال مردم
اگر در نوبت اول و دوم مردم عادی هم یاد گرفتند، بیش از یک تقاضا، عرضه کنند به امید آن که در فرصتی کوتاه، سودی چندین برابر سود بانکی ببرند.

البته عده‌ای بالای صد در صد سود بردند، عده ای هم صد در صد سود داشتند وبعضی‌ها هم ( مانند این یک میلیون متقاضای که در آذر و بهمن 84 سیم کارت‌شان واگذار می‌شود ) کمتر از صد در صد سود خواهند برد. یعنی به طور میانگین، سودی صد در صدی نصیب متقاضیان شد!

• پس عامل نخست و مهم در پیش‌بینی سقف تقاضای احتمالی مردم در نوبت سوم نام نویسی برای تلفن همراه، میزان سود حاصل از فروش آن در بازار آزاد است.

• عامل دوم، بدون شک، " ارتباطی" ست یعنی به تقریب هیچ کس نمی‌خواهد منزوی باشد! اگر درسده‌ی بیستم اکثر " ارتباطی" ها، سرمایه داران و صنعت گران بودند، در سده‌ی بیست و یکم، اکثر کودکان و نوجوانان و جوانان شهری، خواهان ارتباط‌اند و چه وسیله‌ای بهتر از گوشی‌همراه، نیاز آنها را برآورده می‌کند؟!پس در کشوری که " جوان "‌ترین کشور جهان است، میلیون‌ها تقاضا تنها از سوی گروه‌های سنی پائین‌تراز 20 سال عرضه می‌شود. از کار افتادن شبکه،درست در زمانی که مدارس تعطیل می‌شوند، نشانه‌ی فعال شدن هزاران موبایلی است که در دست جوانان است.

• عامل سوم، اقتصاد کاذبی است که سرمایه های انباشته شده در بنیاد ها،موسسه های مالی – اعتباری وبانک ها را از تولید، زده کرده و از بورس، فراری داده و به واسطه گری سوق می دهد .

بازار دلالی سیم کارت همراه اگر چه عمدتا از هزاران خرده مالک، کارمند و کارگر کم درآمد نان می‌خورد اما از سوی نهادهای مالی هم پشتیبانی می‌شود .

در واقع این نهادهای مالی – اعتباری که هر یک، برای اخذ چند صد سیم کارت، نام نویسی می کنند، شرکت های موبایل "مجازی " به شمار می‌آیند و با قدرت مالی خود بخشی از "دولت پنهان" را در عرصه‌ی ارتباطات کشور، شکل می دهند.

*عامل چهارم ،"حیثیتی " ست یعنی از نوع پرستیژ و پزاست ! اکنون دیگر نه همین لباس زیباست، نشان آدمیت بلکه لباس زیبا به علاوه یک موبایل! حال اگرلباس، هم زیبا نبود، مهم نیست! مهم، موبایل زیباست!

*عامل پنجم، وضعیت سایر اپراتورهای موجود در شبکه است که در مجموع به نفع شرکت ارتباطات سیار تمام می‌شود. اپراتورهای کیش و اصفهان، به لحاظ جغرافیایی، محدودیت دارند و اپراتور تالیا هم به لحاظ نوع،کمیت،کیفیت و قیمت خدمات !

*عامل ششم، پا در هوا بودن "ایران سل" است.

*عامل هفتم، پایین بودن ضریب نفوذ تلفن همراه در وضعیت فعلی آن است به طوری که در فرصت باقی مانده یعنی تا چهار سال آینده (تاپایان برنامه‌ی پنج ساله‌ی چهارم) به طور متوسط سالی هفت میلیون شماره‌ی موبایل باید واگذار شود تا در نهایت به هدف برنامه ریزی شده برسیم.

البته عوامل دیگری هم مطرح هستند که می‌توانند در صورت بروز ظهور خود، بر میزان تقاضای موبایل تاثیر بگذارند.

*یکی ازاین عوامل، بهبود کیفیت سرویس موبایل شرکت ارتباطات سیار است.

*دیگری نوسازی شبکه و ارتقا‌ی آن از طریق باب کردن نسل‌های بعدی فناوری موبایل است.

- مانند GPRS

- یا EDGE

- ویا3G

_همچنین مباحث NGNوIN می‌توانند در میزان تقاضای موبایل تاثیر گذار باشند. این عوامل، همه دارای یک ویژگی هستند و آن نیز مثبت بودن باز خورد آن هاست. به عبارت دیگر تمام این عوامل، تشدید کننده تقاضاهستند و "رشد آفرین" به شمار می آیند. اما عوامل دیگری هم هستند که تاثیر شان، باز خورد منفی است یعنی هر چه تشدید شوند از میزان تقاضا وفروش خدمات موبایل کم می‌کنند مثل ظهور سریع و قوی اپراتور دوم موبایل که البته در دولت نهم، چنین ظهوری، بعید است!! ولی در هر حال این عامل بازدارنده و سایر عوامل منفی نباید ازنظر کارشناسان پیش بینی تقاضای موبایل دور بماند . حال فرض می‌کنیم که تمام عوامل تشدید کننده و بازدارنده را احصاء کرده‌ایم پس نوبت می رسد به مدل سازی که آن ‌را هم می‌توانیم به ساده‌ترین شکل آن، مدلی خطی در نظر بگیریم .

به پیش بینی نگارنده، اگر پنجره‌ی فرصت نام نویسی نوبت سوم، به قدرکافی باز باشد تا مردم براحتی و سر فرصت بتوانند به باجه‌های ثبت نام مراجعه کنند، بسیار بیشتر از نوبت اول، استقبال می کنند. اما این میزان چقدر است؟

سه پاسخ حداقلی، متوسط وحداکثری می‌توان به این پرسش داد:
- حداقل حدود ده میلیون

- حد متوسط حدود 15 میلیون

- و حداکثر حدود بیست میلیون، تقاضای جدید موبایل!

4- سهم موبایل، به جای نفت
اگر بنا بود سهم نفت، سر سفره ی مردم بیاید، سهم موبایل، به زودی سر سفره‌ی قشری از مردم خواهدآمد، هم چنان که تا کنون آمده است، قشری که یا مرفه‌اند و یا چنان در لبه‌ی خط فقر قرار دارند با آوردن سهم موبایل به سفره‌ی خود، برای مدت کوتاهی نفسی راحت می کشند.
5- آزادسازی، در حرف و"انحصاری تر" سازی در عمل
نتیجه تصمیم دولت نهم و پی آمد اعلام و اجرای ثبت نام نوبت سوم، تغذیه کردن"ضعیف"و مستضعف پروری‌ست و بسا، با این کارها، شرکت ورشکسته‌ای، ور شکسته تر می‌شود. کافی است تنها به حجم ودایع نگاهی بیاندازیم:

در پایان سال 84 حجم ودایع 8/8 میلیون اشتراک بالغ بر 2552 میلیارد تومان است، دیون انباشته ای که تاکنون، مدیریت نشده و هیچ کس هم به فکر مدیریت آن نیست! معنای این اقدامات نیز چیزی نیست جز بزرگ تر کردن یک تک قطبی و لخت و بی‌حس و حال ترکردن یک غول بی شاخ و دم، ازیک سو و از سوی دیگر بی‌رنگ کردن آزاد سازی بازار خدمات موبایل در کشور و بی اعتبار نمودن حرف و حدیث‌های مربوط به آزاد سازی .

- آری، دیگرکسی، حتی خوش باوران نیز، آزاد سازی این بازار را باور نخواهند کرد!
6- رنگ باختن رگولاتور
سیاست گذاری برای بازار موبایل کشور، در دست پر قدرت کیست؟

- دولت آشکار؟

- وزیر؟

- دولت پنهان؟

- یا رگولاتور؟

بدیهی است که دراین مورد نیز رگولاتور را دور زده اند! اصلا و ابدا خبری از رگولاتور نیست که نیست!

دولت ( معلوم نیست کدام) تصمیم گرفته است و وزیر، آن‌را ابلاغ می‌کند و شرکت ارتباطات سیار هم مجری تصمیمات وزیر است!

در این دور باطل و دایره بسته، رگولاتور را جایی و مکانی نیست.

در بدترین حالت، رگولاتور هم باید عبد و عبید باشد! یعنی اصلا نیازی به هم‌چو نهادی بی وجود هست؟ به عقیده نگارنده، نیست!
منبع : ماهنامه دنیای مخابرات و ارتباطات

شهر الکترونیکى در مرز محال

چهارشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۸۴، ۱۰:۲۴ ق.ظ | ۰ نظر

معصومه وروانى - شهر الکترونیکى آرزوى بسیارى از جوانان نوجویى است که سر و کارشان فقط و فقط کامپیوتر است و نرم افزار و عجبا که این جماعت وارثان تمدن گل و بلبل شاعر مسلک ایرانى هستند و این قرابت و نزدیکى میان آخرین نسل ایرانیان زمانه امروز حتى در ذهن و مخیله بسیارى نمى گنجد و باور نمى کنند که بازماندگان حافظ و سعى هر کدام بالقوه و البته بسیارى بالفعل تکنسین هاى چیره دست دنیاى دیجیتال و نرم افزارهاى مجازى شده باشند. گرچه میان «سعدى» بودن و «حافظ» شدن وفضاى لایتناهى کامپیوتر پارادوکس و تضاد غیرقابل انکارى است اما این فرهنگ تطبیق پذیرى ایرانى با دنیاى روز و «فرزند زمان خویشتن» بودن ما ایرانى ها بسیار حیرت آور و کم نظیر است. گرچه سهم مان از تجلیات تمدن هزاره سوم به مراتب کمتر از لیاقتمان است. چنانکه گفته اند سهم ایرانیان از دنیاى الکترونیک تنها ۲ درصد است و در علم و استفاده از نرم افزار بسیار عقب مانده هستیم. چرا؟
دولت الکترونیکی
ساز و کار اصلى شهر الکترونیک حضور و وجود دولت الکترونیک است. در ایران اینگونه است و باقى دنیا را نمى دانم. دلیل این ادعا آن است که چون بخش خصوصى و لایه هاى مدنى ایران همچنان در خم اول بوروکراسى پیر و عقب مانده و سنگین دولتى وامانده و ضعیف است و یاراى حرکتى انفرادى را ندارد و تکیه اش همین عروس پیر هزار ساله است. پس باید دولت در امرى پیشگام و پیشقدم شود تا لاجرم بخش خصوصى و مدنى را با خود به ورطه ماجرا بکشاند. اما در حال حاضر خود دستگاه دولتى مانع اصلى شکل گیرى دولت الکترونیک است.

در این باره حرفهاى «معصوم فردیس» شنیدنى است. او که رئیس سازمان تنظیم مقررات کشور است، مى گوید: «وضعیت هرم انسانى در دولت یاراى پاسخگویى به تکنولوژى امروزى را ندارد چرا که با آمار ۴۵ درصد کارکنان زیر دیپلم نمى شود طرح دولت الکترونیک را عملى کرد. به همین خاطر حاکمیت براى معنى دار کردن خود باید به آموزش منابع انسانى خود بپردازد. او لازمه خدمت رسانى به مردم در دنیاى نوین را داشتن کیفیت بالا و ارائه سرویس هاى به روز شده مى داند و مى گوید: «پرداختن به رژیم تعرفه داینامیک ایجاد فضاى لازم براى بخش خصوصى که رسالت تنظیم روابط بخش دولتى و خصوصى قرار گیرد، به همراه فرهنگ سازى در بدنه دولت مبنى بر اینکه بخش خصوصى رقیب نیست و همکار است لازمه رسیدن به یک دولت الکترونیک کارآمد است.»

اما مدیر عامل مجتمع فنى تهران در این باره نظر دیگرى دارد. او مى گوید: «همیشه در مقابل دولت الکترونیک، بحث شهروند الکترونیک نیز مطرح بوده که متأسفانه در کشورمان از این موضوع مهم غفلت مى شود.» دکتر سعید سعادت معتقد است «براى استحکام و قوام دولت الکترونیک به برنامه استراتژیکى براى شهروندان نیاز داریم، این برنامه در واقع از ابتدا شهروند را براى زندگى در عصر دیجیتال آماده مى کند.»

از منظر او «اگر مردم را براى زندگى در عصر دیجیتال آماده نکنیم، بحث شهروند الکترونیکى تحقق نیافته و در نهایت این طرح با شکست مواجه مى شود. از این رو دولت باید سرمایه گذارى عمده اى را در این حوزه و به ویژه براى کودکان انجام دهد و آنها را براى زیستن در این عصر و در واقع دولت الکترونیکى آماده کند.»
در جست وجوى شهر الکترونیکی
مهمترین مزایاى ایجاد شهر مجازى صرفه جویى در هزینه هاى اقتصادى و رفاه بیشتر شهروندان است که با ایجاد ارتباط میان مصرف کننده و تولیدکننده به رشد اقتصادى کمک مى کند. در این باره مهندس «رضا صیامى نمین» مسؤول شبکه محلى دانشگاه شهید بهشتى مى گوید: «نداشتن سرویس اینترنت با معنا و مفهوم اصلى، عامل اساسى در به تأخیر افتادن سرویس هاى الکترونیک است و متأسفانه در ایران به اینترنت به عنوان سرویس پیشرفته نگاه نمى شود و در اجراى زندگى مردم رسوخ پیدا نکرده است در حالى که لزوم ایجاد شهرک هاى مجازى در کلان شهر تهران به دلیل ساختار غیر استاندارد آن ضرورى به نظر مى رسد، و از آنجایى که هنوز دولت الکترونیک محقق نشده است و همه کارها مستلزم داشتن رفت و آمد و ثبت روى کاغذ است، وجود اینگونه شهرهاى الکترونیکى رفت و آمدها را کاهش داده و هزینه ها را مى کاهد.»

با این همه از منظر بسیارى از کارشناسان براى محقق شدن یک شهر الکترونیکى در ایران مسائل و مشکلات فراوانى وجود دارد. چنانکه مهندس «صیامى» مى گوید: «نسبت کیفیت و قیمت خدمات اینترنتى و کامپیوترى در ایران نسبت خوبى نیست. گرانى سرویس ها با هزینه هاى زیادى که صرف مى کنند، سرویس هاى مطلوبى نیست و سرویس بى کیفیتى عموماً ارائه مى دهند که نشان دهنده پایین بودن اینترنت از لحاظ فنى است.»

مسؤول شبکه محلى دانشگاه شهید بهشتى معتقد است «وجود سرویس هاى الکترونیکى مستلزم نوعى هماهنگى بین حداقل امکانات اساسى مثل شهردارى، آتش نشانى و نیروى پلیس است تا سرویس هماهنگى را به شهروندان ارائه دهند و مدیریت مطمئن موردنیاز را دراختیار مردم قراردهند.»

ازطرفى، بسیارى از کارشناسان امور اینترنت و فضاهاى مجازى معتقدند براى تشکیل یک شهر الکترونیکى به «بک بون» مخابراتى براى ارائه اینترنت پرسرعت نیاز است و وجود سرویس هاى ADSL و اینترنت دائمى بدون قطعى از ضروریات ایجاد شهرک هاى الکترونیکى است و باید دراین شهر مراکز مخابراتى ارتقا یابد نه ظرفیت تعداد مشترکان، چرا که با نبود زیرساخت هاى شبکه نمى توان به شاخ و برگ شهر مجازى رسید و باید سیستم حمایت کننده اى براى برآوردن توقعات کاربران از اینترنت وجودداشته باشد.

در این باره مهندس صیامى مى گوید: «وجود مدیریت هاى متفاوت در اجزاى مختلف شهر الکترونیکى عاملى برنیاز به سازمان و سیستم هماهنگ کننده است و عدم هماهنگى یک سرویس با سرویس دیگر باعث اخلال درعملکرد کل سیستم مى شود و سرویس جامع با ارزیابى مداوم سیستم اجزا را هماهنگ مى کند و زیر سیستم ها نیز با سلیقه خود، سیستم را ارائه مى دهند.»

او مى افزاید: «درحال حاضر زیرساخت هاى لازم براى ایجاد یک شهر الکترونیکى نه تنها درتهران بلکه در کل ایران مهیا نیست. به عنوان مثال دارا بودن کدملى براى تمام شهروندان نیازى است که با مهیانشدن آن اجراشدن شهر الکترونیک با مشکل مواجه خواهد شد.»

به همین خاطر سازمان دهى در سایر سازمان هاى کشورازجمله گام هاى ابتدایى در اقدام به راه اندازى شهر مجازى است.

شهر الکترونیک فقط حرف است

این که شهر الکترونیک در ایران در چه مرحله اى قراردارد را باید از زبان معاون فناورى اطلاعات وزارت ارتباطات شنید. او مى گوید: ایجاد شهر الکترونیک در تهران صرفاً درحد گفتار مطرح شده است. اما طرح مربوطه باید به شکل کلان و با اختصاص اعتبارات تعریف شود.

مهندس «عبدالمجید ریاضى» معتقداست: «ایجاد شهر الکترونیک در شهر بزرگى مانند تهران کاملاً معنا و مفهوم دارد زیرا در شهرهاى کوچک با جمعیت کم که فراهم کردن دسترسى ها و نیازمندى ها قابل تأمین است، معنایى نخواهدداشت.»

او یادآور مى شود: «ایجاد شهر الکترونیک در شهرتهران با توجه به این که براى انجام هرکار، ساعت ها وقت مردم تلف مى شود، موضوع قابل طرحى است، اما طرح مربوطه باید به شکل کلان و با اختصاص اعتبارات تعریف شود و اجراى این طرح قطعاً در بسیارى از مسائل اجتماعى تأثیرگذار خواهدبود و آسایش جامعه را به دنبال دارد و با راحت تر شدن زندگى مردم بحث عدالت بهتر و قابل اجراست چرا که امکانات به طور مساوى دراختیار همه قرارخواهدگرفت.

با این همه او معترف است که «ایجاد شهر الکترونیک در تهران صرفاً در حد گفتار مطرح شده است، اما آنچه تاکنون در وزارت ارتباطات دراین رابطه مطرح شده، بحث ایجاد دولت الکترونیک، بهداشت، تجارت و آموزش الکترونیک در مقیاس کلى و ملى است اما همه این موارد مى توانند بخش مهمى از شهر الکترونیک باشد که ابتدا در تهران پیاده سازى شود.»
کدام شهر الکترونیکی
آنچه مسلم است، هنوز ملزومات ایجاد شهر الکترونیک در تهران مهیا و فراهم نشده و على رغم آنکه ساخت و احداث این فضاى مجازى موجب سرعت بخشیدن به تمام کارهایى مى شود که سیستم فشل بوروکراسى دولتى در انجام آنها ناتوان است، اما هنوز نیاز به این امر میان مسؤولان و دولتمردان به صورت یک امر ضرورى، متصور و متجلى نشده است. حال آنکه خود آنها نیز مى دانند که در شرایط کنونى روزانه بسیارى از اوقات مردم با ایستادن در صف ها تلف شده و بسیارى از هزینه هاى شهرى درجهت کنترل ترافیک، عبور و مرور و یا انجام مراحل ادارى تلف مى شود. حال آنکه ایجاد شهر الکترونیک به عنوان راه حلى اساسى براى بهبود این وضع در سطح کشورهاى دنیا مطرح است و عملاً بسیارى از دولتها و کشورها به آن مبادرت مى ورزند.

شهر الکترونیک دسترسى الکترونیکى شهروندان به شهردارى، ادارات دولتى، بنگاههاى اقتصادى و کلیه خدمات فرهنگى و بهداشتى شهرى به صورت شبانه روزى را قابل اطمینان و امن مى کند. این شهر از بستر پیشرفته اطلاعات مخابراتى برخوردار است، به صورتى که مى توان ازطریق کامپیوتر با خانه ها، مدارس، ادارات و غیره ارتباط برقرارکرد.

این درحالى است که جامعه ما بویژه دولت هنوز توانایى برقرارى بسیارى از زیرساخت هاى لازم براى احداث چنین شهرمجازى را ندارد و از آن جمله مى توان به نبود امنیت لازم و فرهنگ مناسب آن اشاره کرد. نکته دیگر بحث آموزش است که کمابیش از سوى برخى از دانشگاهها آغاز شده و اما همچنان در ابتداى راه است. ضمن آنکه باید قوانین و مقررات مربوط به این شهر را تدوین و تصویب کرد که چنین اتفاقى لااقل در چندسال آینده بعید به نظرمى رسد، چه ما ایرانى ها همواره عادت داریم مظاهر تمدن را - آن هم سطح و نه درعمق _ بجوییم و هرگز سراغ ریشه ها نمى رویم الا به ضرورت. ظاهراً ضرورت دست یافتن به یک شهر الکترونیکى همچنان در بسترى از شایدها و بایدها گرفتار است و فعلاً نمى توان این خواب شیرین را درعالم واقع تعبیر کرد!
منبع : ایران

امروزه یکی از اساسی‌ترین و بدیهی‌ترین حقوق شهروندی، دسترسی آزاد به اطلاعات و اخبار است تا جایی که مهم‌ترین شاخص توسعه هرکشور بر اساس میزان تولید، امکان توزیع ومصرف اطلاعات ارزیابی می‌شود.

این در حالیست که شرایط کنونی جامعه ما، تولید اطلاعات تنها در سطوح و لایه‌های خاصی از جامعه صورت صورت می‌پذیرد و حق دسترسی به اطلاعات برای عموم شهروندان هنوز چندان گسترده نشده است.

از طرف دیگر طی یک سال اخیر سایت‌های خبری متعددی که از سوی گروه‌های مختلف سیاسی و حتی افراد راه‌اندازی شده‌اند، تحولی عظیم در عرصه اطلاع‌رسانی کشور به وجود آمده ست.

حال پرسش اینجاست، با توجه به شرایط کنونی جامعه، پدید آمدن این کانال‌های جدید ارتباطی واطلاع‌رسانی تا چه حد می‌تواند خلا موجود اطلاع‌رسانی کشور را پر کند؟ نقش این اطلاعات در توسعه علمی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه تا چه حد می‌تواند مهم تلقی شود؟ پرسش دیگر آنکه با پدید آمدن این کانال‌های جدید ارتباطی که به معنای حذف دروازه‌بان خبری است، مرز میان صحت و سقم اخبار چگونه قابل تشخیص است و ...
همانطور که می‌دانیم، در کشورهای غربی، جامعه اطلاعاتی در حال پیشرفت و گسترش است، اما کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما طی چند سال اخیر که روند گسترش اطلاعت در این کشورها شتاب بیشتری گرفته است، از پیامدهای مختلف آن متاثر شده‌اند. جنابعالی چشم‌انداز این تحولات را در ایران چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر کشورهای در حال توسعه با پدیده جهانی شدن وجامعه اطلاعاتی برخوردی خلاق و فعال نداشته باشند، مانند بسیاری از مظاهر تمدن غربی به جای بهره‌برداری مطلوب و منطقی از این پدیده دچار عوارض آن می‌شوند. به تعبیری سیاست نفی و انکار و نادیده انگاشتن مقتضیات جامعه در این برهه از زمان کارساز نبوده و تنها راه حل ممکن ، پذیرش واقعیت ورود به جامعه اطلاعاتی و مجهز شدن در برابر آن است. در این صورت می‌توند سهم‌خود را در زمینه بهره‌برداری از دستاوردهای جامعه اطلاعایت به دست آورد
بهترین راه حل برای پذیرش آمادگی ورود به جامعه اطلاعاتی را در چه می‌بینید؟
برای پذیرش تحولات جدید که در عرصه اطلاع‌رسانی در حال وقوع است، نخست باید از نظر فرهنگی فهم و درک صحیحی از این نظام حاصل شود. این پذیرش به این معناست که نخست نگرش به مفهوم سرمایه اجتماعی تغییر پیدا کند. امروزه سرمایه اجتماعی شامل ابزار، ساختمان، تکنولوژی و ...نیست، بلکه اطلاعات، تخصص،کارآمدی و نیروی انسانی ماهر به عنوان عوامل زمینه ساز توسعه و پیشرفت در عرصه‌های مختلف توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مطرح می‌شود.
مهم‌ترین اقدام برای تغییر مفهوم سرمایه اجتماع چیست؟
ضروری است، در نگرش به مقوله اطلاعات، کارکرد و جایگاه آن و ذهنیتی را که در تفکر سنتی‌مان وجود دارد، مورد بازنگری قرار دهیم. به این مفهوم که حق دسترسی همگانی به اطلاعات محور شدن دانش در جامعه، بها دادن به نیروی انساین متخصص و شایسته گرایی در همه امور،مهم‌ترین محور توسعه بخشی قرار گیرد.
امروزه مهم‌ترین شاخص توسعه در هر کشور بر اساس میزان تولید، توزیع و مصرف اطلعات ارزیابی می‌شود، برای توسعه این عوامل، چه راه‌کارهایی پیشنهاد می‌کنید؟
برای تولید اطلاعات این گرایش‌های علمی را در جامعه تقویت کنیم، چراکه تولید اطلاعات ارتباط مستقیمی با رشد علمی اطلاعات دارد. هر جامعه‌ای که امکان تولید علمی در آن وجود دارد، امکان تولید، توزیع و مصرف اطلاعات در آن بیشتر است.
در شرایط کنونی ، در کدام بخش( تولید، توزیع و مصرف اطلاعات) بیشتر با مشکل روبرو هستیم؟
در کشور ما تولید اطلاعات دچار نقصان است. چون هنوز توسعه علمی پیدا نکرده‌ایم و به جامعه دانش محور تبدیل نشده‌ایم.
منظور از جامعه دانش محور چیست و چرا ما با این جامعه فاصله داریم؟
جامعه دانش محور، جامعه‌ای است که در آن گردش امور بر مبتنی بر دستاوردها، اطلاعات و شاخص‌های علمی باشد. ما در عرصه علوم محض، انسانی، فرهنگی، تکنولوژی و حتی در عرصه‌های عمومی تولید اطلاعات دچار مشکل هستیم. علت این امر نیز به یک میراث تاریخی کهنه در ایران برمی‌گردد و آن رابطه عمودی و یک‌سویه قدرت و سیاست با جامعه و مردم است که اطلاعات را در انحصار خود قرار می‌دهد. در چنین فضایی تنها شاختار قدرت می‌تواند از اطلاعات برخوردار باشد و این اطلاعات را در انحصار خویش نگاه دارد. چنین ساختاری حق مردم را برای آگاهی و دسترسی به اطلاعات را به رسمیت نمی‌شناسد. هرچند که این طرز تفکر در طی چند سال اخیر متحول شده است، اما میراث گذشته آن هنوز باقی است
لطفا در مورد تبعات منفی این نگرش و راه برون رفت از این وضعیت بیشتر توضیح دهید.
در صورتی که تولید اطلاعات تنها در سطوح و لایه‌های خاصی از جامعه صورت پذیرد و حق دسترسی به اطلاعات تنها برای افراد خاصی وحودداشته باشد، که از ابزارهای مهم توسعه که همان دسترسی عمومی مردم به اطلاعات است، عملا محقق نشده است. برای خروج از این انسداد، باید به لحاظ ذهنی و فرهنگی متحول شویم. درواقع نگرش به موضوع اطلاعات نیز باید دگرگون شود. متاسفانه هنوز به اطلاعات نگاه امنیتی داریم و تا زمانی که به انتشار اطلاعات و دسترسی همگانی به آن به عنوان مساله امنیتی نگاه کنیم با مشکل روبرو هستیم همچنین مادامی‌که اطلاعات به عنوان سرمایه اجتماعی برای همگان شناخته نشده و انحصار دسترسی به آن در قلمرو عمومی هرچه محدودتر نشود، فرآیند تولید و مصرف اطلاعات با چالش روبرو خواهد شد. مانع بعدی، مربوط به امکانات سخت‌افزاری و زیرساختی است. ما حتی از نظر بعضی ابزارها، امکانات ارتباطی و اطلاع‌رسانی هم در کشور عقب هستیم. زیرساخت‌های ما به‌شدت توسعه نیافته‌اند. برای تهیه وتامین سرمایه به منظور توسعه ارتباطات با موانعی روبور هستیم، همانطور که می‌دانیم،امکانات و ابزارها باید در خدمت توسعه ارتباطات باشد، چون یک ارتباطات توسعه یافته، نیازمند، نیازمند امکانات وابزارهای لازم است. ساختار یک ارتباط توسعه یافته می‌تواند نقش مؤثری در توسعه ملی، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی‌های مهم داشته باشد. ما هنوز در زمینه تعداد ایستگاه‌های تلفن همراه، تعدادتلفن‌های ثابت و ... با مشکل روبرو هستیم. با ابزارهای نوین ارتباطی قادریم فرآیند تولید، توزیع و مصرف اطلاعات را برنامه‌ریزی کنیم. در زمینه توسعه زیرساخت‌ها، نیازمند مدیریت و برنامه‌ریزی هستیم. برپایی همایش‌هایی در زمینه ارتباطات و اطلاع‌رسانی ، ادبیات ارتباطات را در کشور توسعه می‌دهد. به تعبیری، میان متخصصان و غیرمتخصصان مفاهیم و اصطلاحات پایه‌ای علوم ارتباطات جای خود را باز کرده و این امر به صلاح نگرش‌های بسته‌ای که در گذشته در امر اطلاع‌رسانی وجود داشته، کمک کرده وسبب گستردگی ذهنیت‌های فرهنگی می‌شود. برپایی همایش علمی ایران و جامعه اطلاعاتی در سال 1400 هجری شمسی کمک بزرگی به شکل‌گیری و درک متقابل میان آنها خواهد کرد. در عصر کنونی که ارتباطات محور توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است، توجه به این مقوله از ضرورت‌ها و بایسته‌های علم ارتباطات است
به نظر می‌رسد، با وجود مشکل در حوزه سخت‌افزاری، مشکلات این حوزه کمتر از مشکلات حوزه نرم‌افزاری است. دلیل این امر را در چه می‌دانید؟
بلی. در زمینه استفاده از تکنولوژی روزآمد، باوجود قبول مشکلات آن باید، از کشورهای پیشرفته خیلی عقب نیستیم. این مساله به آن معناست که مفهوم سرمایه اجتماعی متحول شده است. این یک واقعیت است که با پرداخت هزینه می‌توان تکنولوژی و ابزار را تهیه کرد، اما فرهنگ ونگرش نیروی انسانی متخصص را باید با برنامه‌ریزی و متناسب با نیازهای روز متحول کرد. توسعه انسانی در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما هنوز درگیر مسائل پایه‌ای است.
در سال‌های اخیر به سرعت شاهد گسترش سایت‌های خبری از سوی موسسات، احزاب و افراد مختلف هستیم این در حالیست که گسترش این سایت‌ها و این‌که هرفردی می‌تواند خود تولیدکننده و دریافت کننده خبر باشد، مساله دروازه‌بانی خبر را عمله نفی منتفی می‌سازد تا جایی که مرز میان شایعه از خبر قابل تفکیک نیست. نظر شما در مورد این کانال‌های جدید ارتباطی چیست و اساسا پیدایش این قبیل شبکه‌های ارتباطی نوین را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تکنولوژی‌ها و فناوری‌های جدید ارتباطی با سرعت بیشتری از سایر عرصه‌های فناوری، فراگیر شده و فارغ از ملاحضات و مرزهای ملی به درون کشورها راه پیدا می‌کند. در حقیقت کاربرد این اطلاعات، فردی بوده و از انحصار دولت خارج شده است. امکان استفاده افراد از اطلاعات و کاهش انحصار دولت‌ها و حکومت‌ها، ازجنبه‌های مثبت این تکنولوژی نوین اطلاعات است. همچنین استفاده از این کانال‌های جدید اطلاعاتی به ویژه دموکراتیزه شدن و عادلانه شدن اطلاع‌رسانی کمک می‌کند. چراکه اگر انحصار تولید و توزیع در دست گروهی خاص نبوده و حق دسترسی به اطلاعات برای همگان میسر است. زیرا هرکس بالقوه این امکان را پیدا می‌کند که نقش گیرنده و فرستنده را ایفا کند. این‌نوع ارتباطات، دسترسی فردی را به حوزه اطلاعات گسترش داده و به تعاملی و دوسویه شدن ارتباطات کمک می‌کند. از طرفی حق انتخاب مخاطب را افزایش می‌دهد. از جانب دیگر فناوری‌های جدید، نگرانی‌هایی را با خود به همراه دارد. از جمله دامن زدن به اضافه بار اطلاعاتی در سطح بین‌المللی. در چنین شرایطی مخاطبان تحت بمباران اطلاعاتی قرار می‌گیرند که صحت و سقم آن برای آنان مشخص نیست. همانطور که اشاره شد، اطلاعات این سایت‌ها از نظر اعتبار علمی، اجتماعی، فرهنگی و ...ممکن است خدشه‌پذیر باشد، چون هرفردی به راحتی می‌توان هم نقش گیرنده و هم فرستنده خبر را عهده گیرد. حتی گاهی تصویه حساب‌های شخصی، گروهی، اقتصادی و... ممکن است سبب انتشار اخبار نادرست شود. انعکاس اخباری در مورد مضرات نوعی دارو ممکن است توسط شرکت‌های دیگر با هرف رقابت تجاری صورت پذیرد. به هر حال این پدیده نیز مانند هر پدیده دیگری نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد.
طی یک سال اخیر تعدادی از سایت‌های خبری در کشور از سوی برخی جناح‌های سیاسی و افراد راه‌اندازی شده است. آیا می‌توان گفت این کانال‌های جدید ارتباطی خال روزنامه‌های تعطیل شده را تاحدی پر خواهند کرد؟
ما در ایران در طی دو سه سال اخیر به موازات مشکلاتی که برای مطبوعات(مکتوب) ایجاد شده است، شاهد توسعه ارتباطات الکترونیک بوده‌ایم. در حال حاضر شاید هزاران نفر در ایران از طریق شبکه‌های کامپیوتری به اطلاعات مورد نیاز خوددسترسی پیدا می‌کنند. اگر سیاست‌ها مبتنی بر واقعیات جهان امروز نباشد، جامعه به دنبال راه گریز می‌گردد. به تعبیری استفاده از این فناوری‌ها، نوعی استفاده از ظرفیت‌های موازی برای پرکردن برخی خلاهایی است که به طور رسمی در جامعه وجود دارد. حال این‌که تا چه اندازه اراده ساختار قدرت بر دموکراتیزه‌کردن ارتباطات استوار است، بستگی به سیاست‌های حکومت کنندگان دارد. در عصر ارتباطات نوین، برای تسهیل در امور اطلاع‌رسانی، عمل دولت‌مردان در زمینه توسعه و کاربرد فناوری‌های اطلاعاتی در سطح بین‌المللی مهم است. زیرا در غیر این صورت استفاده از این فناوری‌های اطلاعایت ممکن است به نوعی عمیق‌تر کردن شکاف دولت و ملت منجر شود. انتشار اطلاعات و اخبار از طریق سایت‌ها در کشور، در حقیقت انتشار اخباری است که شاید از طریق رسانه‌های رسمی قابل انعکاس نبوده و انتشار آن به صورت رسمی همراه با مشکلات وهزینه است. به عبارتی هرچه سیاست‌های کلان کشور به سمت محدود کردن قلمرو عمومی حرکت کند، طبقاتی شدن اطلاعات عمیق‌تر می‌شود.
آیا می‌توان با وضع قوانین بر نحوه کار این قبیل سایت‌ها نظارت کرد؟
قوانین را باید متناسب با واقیت‌های اجتماعی تدوین کرد. مادامی که در حوزه‌های علمی، فرهنگی، اجتماعی و ... متحول نشده باشیم، صرف وضع قوانین، تنهایی کارسازنیست. این اتفاقات در بسیاری از حوزه‌ها به وضوح قابل مشاهده است. مواردی که ما قانون داریم، اما جامعه راه خودش را می‌رود. بدیهی است علت فرار از قانون، پاسخ‌گو نبودن آن به نیازهای جامعه است. در چنین شرایطی جامعه راه حل‌های فرار از قانون را پیدا می‌کند. بستن یک راه نوین ارتباطی بدون جایگزین کردن پدیده‌ای دیگر، تنها سبب روی آردن مردم به راه‌های فرار شده است و شکاف میان دولت و ملت را افزایش می‌دهد. در حالی‌که اگر ارتباطات به شیوه صحیحی توسعه یابد، میان دولت پل ارتباطی ایجاد شده و این شکاف تاریخی به تدریج از میان خواهد رفت. با پیچیده‌تر شدن تکنولوژی‌های ارتباطی، عملا مقابله با این سایت‌ها امکان‌پذیر نیست و بی‌توجهی به این پدیده، شکاف میان دولت‌مردان و افکار عمومی را هرروز بیشتر می‌کند. تا زمانی که سیاست کلان ملی نداشته باشیم، عملا به حوزه‌هایی که تحت کنترل هستند، بیشتر امکان رشد داده‌ایم .در حوزه رسانه‌هایی که تحت کنترل هستند، سخت‌گیرانه‌تر عمل کرده‌ایم.
گسترش این سایت‌های خبری تا چه اندازه سبب توسعه ارتباطات و پرکردن خلاهای ارتباطی می‌شود؟
در بسیاری از این سایت‌های اطلاعاتی، متاسفانه شاهد تولید اطلاعات علمی نیستیم. بلکه بیشتر آنها یابرداشت از منابع خارجی هستند یا اطلاع‌رسانی آنان مبتنی بر اطلاعات علمی نیست. صرف استفاده از تکنولوژی به تنهایی باعث توسعه ملی نمی‌شود. اگر مظروفی نداشته باشیم، بازهم مصرف کننده باقی خواهیم ماند. به تعبیری گسترش این سایت‌ها حوزه مصرف اطلاعات را گسترش داده تا تولید اطلاعات را.

منبع : دنیای اقتصاد

کپى کردن از کپى ممنوع

يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۸۴، ۰۸:۴۱ ب.ظ | ۰ نظر

مینو مومنی - جهان فناورى اطلاعات از تعدادى دستگاه کامپیوتر و شبکه هاى غول پیکر تشکیل شده اما تمامى این شبکه ها و دستگاه هاى موجود در آن به وسیله ماده سیالى به نام محتوا معنا پیدا مى کند. درواقع محتوا همان چیزى است که با ابزارهاى گوناگون ارتباطى مانند کتاب، مجله، تلویزیون، ویدئو و ماهواره نیز تطبیق یافته و به وسیله این ابزارها در سطح جامعه جهانى جارى مى شود. بحث بر سر محتوا و مالکیت آن از دیرباز به عنوان یکى از موضوعات مهم جهان امروز به شمار مى رفته و جدل هاى قانونى و حقوقى بسیارى نیز بر سر چگونگى انجام و اجراى آن صورت گرفته است. هرچند براى بسیارى در ایران کپى رایت و حقوق معنوى حداقل از سطح نوشتارى بالاتر نیامده، اما امروزه کمتر محتوایى در جهان بدون داشتن حقوق معنوى خاص ارائه مى شود. کاربران ایرانى که بدون قوانین حق مالکیت معنوى با جهان تکنولوژى اطلاعات خو گرفته اند درواقع از معدود کاربران جهان هستند که آزادانه مى توانند هر محتوایى را از روى شبکه ها برداشت کرده و مورد استفاده قرار دهند، براى کاربران ایرانى حتى محدودیتى براى استفاده از نرم افزار نیز وجود ندارد و سال ها است کاربران این مرز و بوم با نرم افزارهایى سروکار دارند که با قفل هاى شکسته و یا به همراه نرم افزار هاى کرک (قفل شکن) به آنها عرضه شده است. در چنین بازار به هم ریخته اى از قضا حالا مى توان شرکت هایى را یافت که کار آنها فقط کپى و بسته بندى نرم افزارهاى قفل شکسته است و بسیارى از آنان از طریق این کپى کارى و بدون پرداخت یک دلار بابت حق لیسانس استفاده و کپى این دسته از نرم افزارها به نان و نوایى رسیده اند و اسمى به هم زده اند. بسیارى از این دسته از شرکت ها روى محصولات سراسر کپى خود این جمله را با تاکید نوشته اند که هرگونه کپى و فروش مجدد از نرم افزارهاى این بسته نرم افزارى ممنوع است. درواقع در اینجا حداقل اگر کپى ممنوع نیست فعلاً کپى کردن از کپى ممنوع شده است.
• کپى رایت و ایجاد ضابطه
حدود یک سال قبل حکم محکومیت هشت نفر از تکثیرکنندگان غیرمجاز یک نرم افزار مترجم صادر شد و متهمان تنها به پرداخت جزاى نقدى محکوم شدند. این شاید یکى از معدود پیگیرى هاى حقوقى در زمینه مالکیت معنوى در فضاى دیجیتالى در ایران بود که آن هم با پیگیرى هاى شرکت ایرانى تولید کننده نرم افزار مترجم و پس از مدت ها به نتیجه حداقلى رسید. هرچند مشخص نشد میزان ضرر و زیانى که کپى کاران محترم از این طریق به شرکت مزبور وارد ساخته اند واقعاً جبران شد یا نه. این پرونده از تیرماه سال ۸۳ و با شکایت تولید کننده نرم افزار مترجمى آغاز شد که قادر بود متون تخصصى را به ۴۴ رشته گوناگون ترجمه کند. پس از آنکه این پرونده براى رعایت کار تخصصى به شعبه هفت بازپرسى کارکنان دولت ارجاع شد با هماهنگى اداره عملیات ویژه آگاهى و همچنین کمیته مبارزه با جرایم رایانه اى قوه قضائیه پیگیرى هاى سازمان یافته اى در خصوص کشف نرم افزارهاى تقلبى و شناسایى متهمان به عمل آمد و پس از بررسى هاى لازم طى چند عملیات اداره آگاهى موفق به دستگیرى متهمان به همراه سى دى هاى قفل شکسته شد و پس از آن با انتقال متهمان و سى دى هاى مکشوفه به دادسرا رسیدگى قضایى این پرونده آغاز شد. دادگاه سرانجام با توجه به دلایل موجود در پرونده هشت نفر را به خاطر نقض حقوق پدیدآورندگان نرم افزار مجرم دانسته راى به محکومیت کپى کنندگان داد ولى با توجه به رعایت حال مرتکبین که سن کم و شرایط خاص جرم عنوان شد حکم محکومیت آنها به جزاى نقدى تخفیف یافت هرچند گفته شد در صورت تکرار برابر با ماده ۱۳ قانون حمایت از پدیدآورندگان نرم افزارهاى رایانه اى مجازات زندان در انتظار آنها خواهد بود. نمونه پرونده هایى از این دست را عمدتاً با شکایت برخى تولید کنندگان نرم افزار ایرانى مى توان در دادگاه هاى ایران پیدا کرد، محکومیت تعدادى از کسانى که مرتکب چنین کپى کارى هایى شده اند نیز نشان مى دهد که حداقل از نظر قانونى در این زمینه خلأ وجود ندارد. اما امروزه به راحتى مى توان نرم افزارهاى غیرایرانى را در بازارهاى نرم افزار پیدا کرد که چندین برابر ارزان تر از قیمت واقعى آنها به فروش مى روند. به واقع به نظر مى رسد که قانون پدیدآورندگان نرم افزار و جرایم آن صرفاً در مورد مواردى است که نرم افزار در داخل کشور تولید شده است چراکه نرم افزارهاى خارجى به شکل علنى و واضح و درواقع پشت ویترین به فروش مى رسند.

هرچند آئین نامه هایى از قبیل حمایت از پدیدآورندگان نرم افزار هم اکنون در کشور شکل اجرایى به خود گرفته اما بسیارى از کارشناسان اعتقاد دارند که نپیوستن به سازمان هاى مالکیت معنوى مانند سازمان کپى رایت جهانى عملاً اجراى چنین آئین نامه هایى را به صورت فقط یک تمرین کپى رایت درآورده است.

سهیل مظلوم رئیس انجمن شرکت هاى انفورماتیک که خود در تدوین آئین نامه حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم افزار همکارى داشته در این زمینه مى گوید: با تدوین این آئین نامه تمام طرف هاى درگیر در تولید و ایجاد یک نرم افزار اعم از پدیدآورنده، مالک و ثبت کنندگان تکلیف خود را دانستند و حقوق مادى و معنوى آنها مشخص شد تا هنگام اجراى عملى دچار ابهام نشوند و با تدوین این آئین نامه حد فاصل میان نرم افزار و سخت افزار منتفى شد.

با این حال حتى مظلوم هم تاکید مى کند که این آئین نامه صرفاً در حیطه داخل قابلیت اجرا دارد و صرفاً مى تواند تمرینى باشد تا در آینده و در صورت پیوستن به کپى رایت جهانى با مشکلات نرم افزارى کمترى در داخل کشور مواجه شویم.

با این حال حتى خوشبین ترین کارشناسان نیز معتقدند که باید براى اجراى چنین آئین نامه اى یک متولى مشخص وجود داشته باشد. تا پیش از این صحبت از شوراى عالى انفورماتیک بود اما از چند سال قبل و با مشخص شدن طرح ایجاد سازمان نظام صنفى رایانه اى این موضوع به آن نهاد سپرده شد. هرچند هنوز از سوى سازمان نظام صنفى رایانه اى در زمینه قوانین مربوط به کپى رایت و حق مالکیت معنوى فعالیت بیرونى مشخصى دیده نشده اما به نظر مى رسد موجه ترین مرجع براى پیگیرى این دسته از موضوعات و اجراى آئین نامه مذکور همین سازمان باشد.

محمدامین شهرستانى رئیس مجمع ناشران الکترونیکى نیز اخیراً در یک مصاحبه اینگونه اظهارنظر مى کند که کپى رایت باید در اولویت کارى کمیته قرارگیرد، زیرا کار با محتوا مرتبط است و تا زمانى که امنیت سرمایه گذارى در بخش محتوا نداشته باشیم، هیچ حرکت دیگرى نتیجه نخواهد داشت، به گونه اى که اطلاعات محصولات تولیدى در مسیر دستبرد حقوقى متخلفان قرار مى گیرد.به گفته شهرستانى کپى رایت همچنان مهمترین مشکل این صنف است. او تاکید مى کند : ما صنف را به عنوان ایجاد ضابطه مى خواستیم، به گونه اى که قبل از تشکیل دادگاه براى رسیدگى به مشکلات تولید کنندگان داخلى با اخطارهاى کتبى به واحدهاى متخلف مقابله کند، همچنین سازمان با شناسایى فروشگاه هاى مجاز براى فروش نرم افزار آنها را به استفاده از نرم افزار اصلى متعهد کند، از طرفى حرکت کپى سى دى ضابطه مند باشد و نظارت بر کارخانه هاى تکثیر سى دى وجود داشته باشد. به اعتقاد وى سازمان نظام صنفى باید قادر باشد کمتر از۲۴ ساعت واحدهاى متخلف را شناسایى کند و با دادن اخطار آنها را جریمه و یا تعطیل کند تا تولیدکننده ها اسیر سیکل چندساله دادگاه ها نشوند.
•خلاء قانونى
موضوع کپى رایت در حوزه دیجیتال هرچند با حضور و گسترش استفاده از کامپیوتر و اینترنت شکل جدى ترى به خود گرفته اما سال ها است در جهان به عنوان یک بحث پیاده شده شکل و قالب اصلى خود را پیدا کرده است. به رغم اینکه کپى رایت در این حوزه در جهان به صورت نسبتاً یکسانى اعمال مى شود، اما تغییرات سریع تکنولوژى عملاً ریسک استفاده هاى غیرقانونى از محتوا را روى ابزارهاى دیجیتالى افزایش داده است. مشهورترین مورد در این زمینه جنجال هایى بود که سایتى با عنوان «نپستر» خلق کرد. این سایت به کاربران اینترنتى اجازه مى داد با دانلود کردن یک نرم افزار خاص به آهنگ هاى مورد علاقه خود گوش بدهند. هرچند نپستر هزینه یک بار استفاده از این آهنگ ها را پرداخته بود اما به دلیل آنکه این آهنگ ها را در اختیار میلیون ها کاربر اینترنتى قرار داد از سوى صنعت موسیقى تحت تعقیب قرار گرفته و درست در زمانى که این سایت به اوج محبوبیت خود رسیده بود، دادگاه حکم به تعطیلى آن داد. نپستر درواقع از خلاء قانونى در زمینه ارائه موسیقى روى اینترنت استفاده کرد. اما به نظر مى رسید آنها حداقل هوشمندى مدیران شرکت کازا را نداشتند. کازا به دنبال نپستر پا به میدان گذاشت و نرم افزارى را روى سایت خود ارائه داد که کاربران مى توانستند از طریق آن به جست وجوى فایل هاى مورد علاقه خود ( از جمله فایل هاى موسیقى) بپردازند. در این میان کازا براى آنکه اسیر شکایت هاى خرد کننده صنعت موسیقى قرار نگیرد نرم افزار خود را به گونه اى طراحى کرد که کاربران موسیقى ها را نه از سایت این شرکت بلکه از کامپیوتر دیگر کاربران دانلود کرده و استفاده کنند. کازا با این کار عملاً قدرت مانور تکنولوژى را در مقابل قوانین سنتى به رخ کشید هرچند صنعت موسیقى هم بیکار ننشست و این بار کاربرانى را هدف قرار داد که با استفاده از نرم افزار کازا به دانلود غیرقانونى موسیقى مى پرداختند.

اما موسیقى همه موضوعات مربوط به حقوق معنوى را در اینترنت تحت تاثیر قرار نداده است. گوگل به عنوان شرکتى که همواره در فکر توسعه و کسب سهم بیشتر از فضاى دیجیتالى است یکى دیگر از شرکت هایى است که در معرض چنین اقدامات قانونى قرار داشته است. چند ماه قبل درست پس از آنکه این شرکت اعلام کرد قصد دیجیتالى کردن کلیه کتاب هاى موجود در کتابخانه هاى بزرگ جهان را دارد بنگاه هاى انتشاراتى بزرگ جهان اعلام کردند که تصمیم دارند علیه این اقدام گوگل اعلام جرم کنند. گوگل البته مى گوید تمامى تلاش خود را به کار خواهد گرفت تا با ارائه بهترین و منطقى ترین خدمات، منافع شرکایش را در این پروژه حفظ کند. اگرچه مقامات ارشد گوگل حاضر نشده اند توضیح دهند چطور قصد دارند با آن لاین کردن کتب منافع خود، ناشران و نویسندگان کتاب را حفظ کنند اما آدام اسمیت مدیر ارشد تولید تجارى گوگل اعتقاد دارد که گوگل بر مبناى تعامل با سایرین و اصل خوددارى از به مخاطره انداختن منابع سایرین پا به عرصه حیات گذاشت. غول جست وجوگر اینترنت حاضر نیست به شکایاتى که تا این مقطع دریافت کرده، اشاره کند. یکى از سخنگو هاى گوگل گفته بود شرکت متبوعش ناشران را از طرف هاى ذى نفع در پروژه هاى دیجیتالى کردن کتابخانه ها مى داند اما حاضر به ارائه توضیحات بیشترى در این زمینه نشده بود. این در حالى است که تا پیش از اعلام برنامه گوگل بسیارى از ناشران مشارکت در زمینه انتشار آن لاین کتب برروى شبکه جهانى وب را فرصتى طلایى براى خود مى پنداشتند اما امروز ورود این غول را به عرصه نشر و کتاب خطرى جدى براى خود تلقى مى کنند. با این حال مقامات گوگل قصد ندارند با گذاشتن کل یک کتاب روى سایت خود عملاً این شرکت را در معرض هزاران شکایت قرار دهند. شیوه کار گوگل نیز مشابه کازا به نوعى منفعت بردن از این قضیه با توجه به محدودیت هاى قانونى است. پیشنهاد گوگل این است که وقتى کتابى به روى بانک کتب این پورتال قرار مى گیرد کاربر تنها مى تواند چند صفحه از آن را مطالعه کند اما در صورتى که تمایل داشته باشد کتاب را به طور کامل مطالعه کند به لینکى ارجاع داده مى شود که او را به سایت ناشر و عرضه کننده کتاب ارجاع مى دهد. اگر قرار باشد کتاب با پرداخت وجهى در اختیار شخص قرار گیرد گوگل از محل قراردادن آگهى بر روى وب سایت ناشران منافعى به دست مى آورد که بخشى از آن به مالکان سایت ها تعلق مى گیرد. آنچنان که مدیران گوگل مى گویند آنان مانند سایر خدمات متعارف گوگل بابت جست وجوى کتب و معرفى ناشران هزینه اى دریافت نمى کنند و عواید آنها از بابت دریافت پورسانت فروش هم ناچیز است. همین مسئله باعث شد که بسیارى از ناشران حاضر شوند در پروژه آزمایشى گوگل مشارکت کنند. آنچه مایه ناخرسندى ناشران شد گسترش برنامه گوگل بود که براساس آن حیطه ارائه کتب به کتابخانه هاى بزرگ نیز رسید و این پورتال از تصمیم خود براى دیجیتالى کردن کتاب هاى موجود در کتابخانه هاى بزرگى چون آکسفورد و نیویورک خبر داد. گوگل مى گوید صرفاً آن دسته کتب موجود در این کتابخانه ها دیجیتالى مى شوند که کپى رایت ندارند اما این نیز لطمه اى به کار ناشران خواهد بود.

• • •

فضاى دیجیتالى تعاریف جدیدى را به وجود آورده و ضرورت هاى جدیدى را مى طلبد. موضوع محتوا و مالکیت معنوى آن از جمله مباحث بحث برانگیزى است که احتمالاً با فراگیر شدن و گسترش شبکه هاى ارتباطى در داخل کشور ما شکل جدى ترى به خود خواهد گرفت. به رغم این بحث هایى از این دست همچنان نیز در جهان وجود دارد ولى مشکل کشور ما این است که همچنان در بحث کپى رایت جدا از سایر جهان پیش مى رود. این در حالى است که اینترنت و فناورى هاى مبتنى بر آن فضاهاى مرزگونه را شکسته اند و عملاً ما را در یک مجموعه جهانى قرار داده اند. به طور طبیعى در چنین مجموعه جهانى بدون رعایت قوانین عملاً زندگى ممکن نیست و وفق دادن هرچه سریع تر با این زندگى مى تواند هزینه هاى کمترى را در آینده به ما تحمیل کند.

منبع : شرق

وام شرکت‌های ICT گرفتار سیستم بانکی‌

يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۸۴، ۰۲:۳۳ ب.ظ | ۰ نظر

مرجان ربانی - پس از گذشت حدود دو سال از اختصاص 20میلیارد تومان اعتبار توسط سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی به طرح‌های فناوری اطلاعات و واریز 5میلیارد تومان از این بودجه به حساب بانک رفاه برای پرداخت وام‌ها به شرکت‌های ICT هنوز این وام‌ها به شرکت‌های فعال در این حوزه واگذار نشده است.
این در حالی است که از زمان اختصاص این مبلغ، شرکت‌های ICT طرح‌های خود را به شورای عالی اطلاع‌رسانی برای تایید و تعیین سقف وام فرستادند و پس از تایید این شورا برای دریافت وام به بانک رفاه مراجعه کرده‌اند اما به دلیل شرایط نامناسب و متغیر تعیین شده از سوی این بانک تاکنون وامی به این شرکت‌ها تعلق پیدا نکرده است.
مسوولان شورای عالی اطلاع‌رسانی با اشاره به مدت رسوب این مبلغ در بانک رفاه معتقدند این بانک برای استفاده از سود این مبلغ روند تخصیص وام‌ها را طولانی‌ کرده است و تنها سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی می‌تواند مشکل به وجود آمده را برطرف کند.
طبق گفته‌های برخی از مسوولان بانک رفاه بودجه کافی از سوی سازمان مدیریت به حساب این بانک واریز نشده است و دلیل عدم اختصاص وام‌ها به شرکت‌ها واریز نشدن این مبلغ از سوی سازمان مدیریت است.
خسرو سلجوقی معاون فنی دبیرخانه شورای عالی اطلاع‌رسانی به خبرنگار ما در این زمینه می‌گوید: بانک رفاه حدود دو سال پیش 5میلیارد تومان از 20میلیارد بودجه اختصاص یافته به شرکت‌های ICT را دریافت و یک میلیارد و دویست میلیون تومان آن را پرداخت کرد اما 3میلیارد و هشتصد میلیون تومان دیگر در این بانک نگهداری می‌شود که متاسفانه هیچ وامی به شرکت‌ها از این مبلغ واگذار نشده است.
وی معتقد است این بانک انتظار دارد کل 20میلیارد تومان را دریافت کند سپس اقدام به ارائه وام‌ها کند در حالی که تاکنون از مبلغ دریافت شده وامی پرداخت نکرده است و امکان رفتاری مشابه را در صورت در اختیار گرفتن 20میلیارد تومان دارد.
با توجه به اینکه شورای عالی اطلاع‌رسانی و سازمان مدیریت تنها مراجع پاسخگو به شرکت‌ها در این زمینه هستند سلجوقی می‌گوید: به صورت عملی هیچ ابزاری در دست این شورا برای برخورد با بانک نیست و تنها سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی می‌تواند با پس گرفتن مبلغ وام‌ها از این بانک و واگذاری آن به بانکی دیگر، روند تخصیص وام را به شرکت‌های IT تغییر داده تا بالاخره این وام به شرکت‌ها پرداخت شود.
به نوشته ایستنا (ICTna) نحوه برخورد بانک رفاه با شرکت‌های درخواست کننده وام تاکنون متغیر و با سنگ‌اندازی همراه بوده چنانچه از ابتدا شرکت‌ها پس دریافت رونوشت معرفینامه خود می‌بایست به شعبه مرکزی بانک رفاه در میدان ونک مراجعه می‌کردند تا به یکی از شعب این بانک که نزدیک به محل شرکت آنها است، معرفی شوند. طبق اعلام اولیه شعبه مرکزی این بانک، شرکت‌ها برای دریافت وام باید یک شرکت دیگر را به عنوان ضامن خود معرفی می‌کردند و مدارک خود را در اختیار بانک قرار می‌دادند تا مورد بررسی قرار گیرد. در این مرحله شرکت‌ها با بهانه‌جویی‌هایی از طرف بانک مواجه شده بودند. مانند الزام بانک به ارائه اصل شناسنامه سهامداران شرکت و نیز شرکت ضامن که واضح است برای شرکتی که سهامداران زیادی دارد جمع‌آوری آن مقدور نیست. پس از مذاکرات طولانی بالاخره متصدیان بانک به اصل شناسنامه اعضای‌ هیات مدیره شرکت‌ها رضایت دادند.
بنا بر آن بود که شرکت‌ها و شرکت‌های ضامن پس از تکمیل مدارک خود نزد بانک توسط یک ارزیاب از طرف بانک نیز مورد ارزیابی حضوری قرار گیرند تا بانک از صحت اطلاعات ارائه شده اطمینان حاصل کند.
پس از گذشت زمان بیشتر و عدم اختصاص وام به شرکت‌ها و در حالی‌که این شرکت‌ها برای کاهش هرچه بیشتر زمان طولانی دریافت وام درحال عمل به روال‌های اعلام شده بانک بودند، ناگهان شعب بانک رفاه اعلام کردند که رویه این بانک در تخصیص وام تغییر یافته و از این پس شرکت‌ها توسط سرپرستی‌های بانک رفاه مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت. در این مرحله شعب تخصیص وام پا را از این هم فراتر نهادند و اعلام کردند رویه اولیه این بانک در تخصیص وام به شرکت‌ها با تنها یک ضامن نیز نادرست بوده و از شرکت‌ها خواسته شد هرکدام دو تا سه ضامن برای خود معرفی کنند و همچنین اعلام شد که ضامن‌ها نیز باید سرمایه ثبتی خود را در رهن بانک قرار دهند تا بانک حاضر شود وام مربوط به آنها را در اختیارشان قرار دهد!
در حال حاضر شرکت‌های سرگردان و متحیر از نبود وحدت رویه بانک رفاه در تخصیص وامی که از چند سال قبل اعتبار آن تامین شده است، به‌دنبال ضامنینی هستند که حاضر شوند سرمایه‌های خود را در رهن این شرکت‌ها قرار دهند و این درحالی است که پیشتر برخی شعب همین بانک بدون قرار دادن چنین موانعی در مسیر دریافت وام شرکت‌ها، بدون طلب سرمایه از شرکت‌های ضامن، وام اختصاص داده شده به شرکت‌ها را در اختیار آنها قرار داده است.
سلجوقی با اشاره به نحوه رفتار بانک رفاه می‌گوید: در صورتی‌که سازمان مدیریت موافقت کند تا بانک‌های خصوصی در این زمینه وارد عمل شوند خدمت‌رسانی با تعیین حداقل امکانات و شرایط و سرعت بالا به شرکت‌های IT انجام می‌شود.
وی در پایان گفت: شورای عالی‌ اطلاع‌رسانی در سال 82 از سازمان مدیریت درخواست انتخاب یک بانک خصوصی برای ارائه وام‌های شرکت‌های ICT کرد و اسامی بانک‌هایی که اعلام آمادگی در این زمینه کرده‌اند را در اختیار این سازمان قرار داده و تصمیم نهایی برای رفع مشکل‌های به وجود آمده و با توجه به راه‌حل موجود برعهده مسوولان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور است.

منبع : دنیای اقتصاد

شبنم کهن چی - بزرگترین مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات تهران (شهید رجایی) که با صرف صدها میلیون تومان در پر جمعیت ترین منطقه شهر (منطقه 16) راه اندازی شده بود، چند روزی است به جای دانشجویان، میزبان کارتن خواب ها شده است.

با ابلاغ دستورالعمل معاونت اجتماعی شهرداری تهران، مسوولان مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات شهید رجایی از اواخر هفته گذشته ملزم به تخلیه این مرکز شده اند تا از این پس کارتن خواب‌ها، کودکان خیابانی و معتادان بتوانند در این ساختمان جای بگیرند.

این در حالی است که برای راه اندازی این مرکز صدها میلیون تومان هزینه شده است تنها برای کابل کشی و تجهیزات زیر ساخت مورد نیاز این مرکز بیش از 130 میلیون تومان هزینه شده است.

براساس پیگیری های ما، معاونت اجتماعی شهرداری تهران از یک ماه پیش به دنبال تخلیه مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات شهید رجایی بوده اند اما

اواخر هفته گذشته دستورالعمل آن به صورت رسمی صادر شده است.

ادامه...

صادرات نرم افزار و شرکت های ایرانی

شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۸۴، ۰۱:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

علی اصغر هلالی - بنگاه های اقتصادی معمولا جهت کسب درآمد به ارائه محصولات و خدمات خود در بازارهای داخلی و خارجی می پردازند.

ارائه نرم افزار در عرصه جهانی دارای ویژگی های زیر می باشد:

- افزایش حجم بازار از بازار محدود داخل کشور به کل دنیا

- امکان ارائه و فروش محصولات نرم افزاری مستقل از محدودیت های مکانی و زمانی و نادیده گرفتن مرزهای سیاسی (تجارت الکترونیکی)

- امکان ارائه ایده های نوین و محصولات خاص حتی بدون سرمایه گذاری های سنگین توسط نوآوران جهان

- سادگی دسترسی به آخرین فن آوری روز تولید نرم افزار

- ارزش افزوده بسیار بالای نرم افزار در مقایسه با کالاهای سنتی
برای بسیاری از افراد حتی فکر دست یابی به یکی از مزایای فوق، خیالی دور از دسترس می باشد، چرا؟ زیرا ابعاد مختلف مهندسی نرم افزار برای بسیاری از افراد شناخته شده نیست و ایشان تنها نرم افزار را به عنوان نرم افزارهای مالی، اداری، مالتی مدیا و یا بازی های رایانه ای می دانند.

صادرات خدمات نرم افزاری دارای جنبه های مختلفی می باشد که از آن جمله می توان به دسته بندی های زیر اشاره نمود:
کالای نرم‌افزاری :
1- فناوری‌های نرم‌افزاری مشتمل بر الگوریتم‌ها، نرم‌افزار، مستندات طراحی و غیره

2- نرم‌افزار

3- بسته نرم‌افزاری

4- برنامه منبع (Source Code) نرم‌افزار

5- حقوق مادی مرتبط با نرم‌افزار
خدمات نرم‌افزاری
1- خدمات بالاسری (Up-Stream) فرآیند پدیدآوردن نرم‌افزار که عمدتاً مربوط به مطالعه، تحقیقات، بررسی و نیازسنجی، امکان‌سنجی (از جنبه کسب و کار) و طراحی سیستم‌ها و سازمان می‌شوند، نظیر مهندسی و مهندسی مجدد فرآیندها (BPE, BPR)، عارضه‌یابی، و طراحی ساختار و فرآیند

2- خدماتی که مستقیماً منجر به پدید آمدن نرم‌افزار (Software Development) می‌شوند، شامل انجام همه یا بخشی از تحقیقات (فنی)، امکان‌سنجی (فنی)، تجزیه و تحلیل، نیازسنجی، طراحی، برنامه‌سازی، آزمایش، و مستندسازی

3- خدمات جانبی مربوط به پروژه‌های نرم‌افزاری، شامل مشاوره، عمل به عنوان عامل چهارم، مدیریت پروژه، مدیریت کیفیت، مدیریت پیکربندی، و نظارت

4- خدماتی که امکان استفاده و کاربری از نرم‌افزار را فراهم می‌آورند، شامل نصب، راه‌اندازی، آموزش، راه‌بری، کرایه نرم‌افزار و غیره

5- خدماتی که مرتبط با نگه‌داری نرم‌افزارها هستند، شامل نگه‌داری، رفع ایرادات نرم‌افزار، انتقال نرم‌افزارها از یک محیط به محیط دیگر، به‌بود و ارتقای نرم‌افزار

6- خدمات داده‌ای، شامل ورود داده‌ها، تغییر و تبدیل داده‌ها، بازیابی داده‌ها و غیره

7- ارائه خدمات در محیط تار جهانی (web) شامل طراحی، نگهداری، پیاده‌سازی، فروش سرویس ASP یا نرم‌افزار به صورت Online

8- خدمات کارشناسی مرتبط با موضوعات فوق
بنابراین صادرات خدمات مهندسی نرم افزار از ارائه خدمات مختلف مشاوره ای، برنامه نویسی های خاص حتی به صورت Embedded در کاربردهای صنعتی، نرم افزارهای مهندسی CAD/CAM تا حتی یک الگوریتم برنامه نویسی را در بر می گیرد.

به عقیده نویسنده، ایران در حال حاضر به علت عدم وجود تیم های کاری ورزیده که اغلب درگیر پروژه های داخل کشور هستند، به ویژه پس از اجرای طرح تکفا و افزایش ناگهانی حجم بازار نرم افزار داخل کشور، و در نتیجه کمبود نیروی متخصص، مشکلات سیاسی و به ویژه تحریم از سوی ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین بازار نرم افزار جهان و مشکلات جدی در زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی در مقایسه با سایر کشورهای رقیب که اکثرا دارای هیچ کدام از مشکلات فوق نبوده و بعضی از ایشان مانند کشور ایرلند دارای نزدیکی های نژادی به بازارهای عمده هدف می باشند در بحث ارائه خدمات و انجام پروژه های برون سپاری دارای مزیت رقابتی نمی باشد.

تربیت نیروی متخصص داخلی و همچنین ارتباط با ایرانیان دارای تخصص و سرمایه در خارج کشور به عنوان دروازه های ورود به بازار جهانی از کلیدهای موفقیت در این بخش و در حال حاضر محسوب می گردند.

در حوزه محصولات نیز اغلب محصولات ایرانی نظیر نرم افزارهای مالی، اداری و بسته های حامل محتوی فرهنگی، آموزشی نیز به علت کیفیت پایین، بومی بودن و مشکلات کپی رایت قادر به حضور در بازارهای جهانی نیستند.

در این میان تنها نقطه قوت ایرانیان به صورت بالفعل استفاده از هوش و تخصص بالای نخبه های ایرانی درتولید ایده و یا محصولات پیچیده و با کاربردهای خاص نظیر نرم‌افزارهای مهندسی و یا شبیه سازی و هوشمند می باشد که پشتوانه تولید آن تسلط به علوم مهندسی، ریاضیات و فیزیک کاربردی، علوم نرم افزاری و هوش مصنوعی می باشد.

در این زمینه ها بر خلاف نرم افزارهای ویژه بازارهای افقی (Vertical Market) که اساس کاردر تولید پایگاه های اطلاعاتی ساده یا پیچیده، تحلیل پروژه و ارتباط با کارفرما و در نتیجه نیاز به سیستم برنامه سازی پر تعداد و مجرب با تجربه فراوان می باشد، هوش و درک بالا از تحلیل های عمودی و عمیق مسائل توسط تعداد معدودی نخبه به ایجاد محصول با ارزش افزوده بالا منتهی خواهد شد.

ایران همیشه دارای ستارگان و نخبه های ورزیده در تمامی رشته ها می باشد که در رشته های تخصصی خود سرآمد می باشند ولیکن همانگونه که ذکر گردید در رشته های عمومی تولید نرم‌افزار شرکت های ایرانی از وضعیت مناسبی در بازار جهانی برخوردار نمی باشند.

این امر به آن معناست که در تولید نرم افزار جهت اهداف صادراتی شرکت ها و افرادی که توانایی تولید یا ارائه خدمت در زمینه های بسیار تخصصی و حضور در بازارهای عمودی را دارند از اولویت بالاتری از شرکت های دارای محصول و خدمات در بازارهای افقی برخوردارند و باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند.

در بازار داخل شرایط کاملا برعکس می باشد و به علت نیاز بالا و بازار بزرگ ایران و عدم اشباع آن، تولید نرم افزارهای افقی و پایگاه های اطلاعاتی باید مورد توجه بیشتر قرار گیرند زیرا در صورت عدم تحقق این امر این بازار نیز در اختیار شرکت های خارجی قرار خواهد گرفت.

البته امیدواریم با توجه ویژه به این صنعت به زودی ایران در کلیه شاخه های مهندسی نرم افزار دارای مزیت رقابتی در بازارهای جهانی گردد.

* مدیرعامل شرکت آرشام کوشا

نخستین صادرکننده نمونه کشور در زمینه صدور خدمات فنی مهندسی نرم افزار

بازخوانى پرونده اپراتور دوم‌

چهارشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۸۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ | ۰ نظر

شهرام شریف- محمد طاهرى - ماجراى اپراتور دوم‌ تلفن همراه و کشمکش‌هاى پشت پرده آن و آنچه طى چند سال اخیر بر بزرگ‌ترین پروژه خصوصى‌سازى ارتباطات ایران گذشته، مى‌تواند به صورت یک کتاب چند هزار صفحه‌اى پر از مطلب و خبر منتشر شود. پروژه‌اى که بازخوانى سرنوشت آن مى‌تواند پر از درس و عبرت براى راهیان مسیر پر سنگلاخ توسعه باشد. پروژه‌اى که خود زمانى پرچم شکست انحصار دولتى را به دوش مى‌کشید، اینک به حکم تغییر و تحولات مختلفى که طى سال‌هاى اخیر بر آن گذشته عملا به مجموعه دولت بازگشته و بخش عمده سهام آن هم‌اکنون در اختیار شرکت‌ها و موسسات دولتى قرار دارد. اخراج ترک سل و ورود MTN (اپراتور آفریقایى)، تغییر نسبت سهام داخلى و خارجى و افزودن بخشى از سهام به مجموعه بانکى کشور ازجمله مهم‌ترین اتفاقاتى بوده که پروژه اپراتور دوم را به فضاى مه‌آلودى فرو برده که حتى ابراز اطمینان از حضور شرکت آفریقایى و تعیین زمان براى ارائه سیم‌کارت‌هاى 150هزار تومانى هم نتوانسته بازار بى‌اعتماد به اجراى این پروژه را به وجد بیاورد. رمضانعلى صادق‌زاده، رییس کمیته ارتباطات و مخابرات و نایب رییس اول کمیسیون صنایع مجلس در تمام مدت مصاحبه تلاش مى‌کند به حساسیت‌هاى موجود در این عرصه نیافزاید، هر چند در زمینه اپراتور دوم و اشکالاتى که در مسیر آن به وجود آمده به صراحت سخن مى‌گوید. او داراى مدرک فوق دکتراى مخابرات از انگلیس و عضو هیات علمى دانشگاه صنعتى خواجه نصیر است و نظراتش درباره برخى موضوعات مثل آزادسازى ماهواره، تلویزیون خصوصى و فیلترینگ اینترنت به عنوان یک نماینده مجلس هفتم قابل توجه است.
اجازه بدهید سوالاتمان را با مهم‌ترین چالش مخابراتى کشور یعنى پروژه اپراتور دوم آغاز کنیم، به نظر مى‌رسد براى اجراى این پروژه، مشکلات تمام‌شدنى نیست و سطح آن از تصمیم‌گیرى‌هاى عادى و مدیریتى گذشته و به یک بحران رسیده است. ماجراى ترک سل هم‌اکنون به جایى رسیده که بحث شکایت در مجامع بین‌المللى و همچنین قضایى کشورمان تبدیل شده، مشخصا بفرمایید که چرا ماجرا به این جا کشیده شد؟
در آخرین جلسه‌اى که با وزیر ارتباطات سابق در کمیسیون داشتیم از طرف‌هاى داخلى ایران که متشکل از صاایران و بنیاد مستضعفان بود خواستیم درباره آخرین وضعیت پروژه گزارش بدهند. در آن جلسه، که اواخر دولت قبلى بود و قبل از تعطیلات تابستانى مجلس، وزیر سابق اعلام کرد، با توجه به گزارش‌هایى که از داخل کنسرسیوم مى‌آید به نظر مى‌آید ترک سل خیلى علاقه‌مند به ادامه پروژه نیست. طرف‌هاى داخلى هم چنین برداشتى داشتند. ما هم در مجلس معتقد بودیم که باید آخرین فرصت‌هاى قانونى به طرف خارجى داده شود.
بحث این بود که اگر آنها در فرصت‌هاى داده شده نتوانستند و یا نخواستند حق‌السهم خود را به حساب تعیین شده واریز کنند، براساس مجوزى که از شوراى اقتصاد گرفته بودند حق دارند، با برنده دوم مناقصه وارد مذاکره شوند. موضوع تا اینجا ادامه یافت تا اینکه مجلس تعطیل شد بعد هم دولت تغییر کرد. بعد از اینکه تکلیف دولت جدید مشخص شد، ما دوباره خواستار بررسى پروژه شدیم. در فاصله تعطیلات مجلس، مصاحبه‌اى به نقل از مدیرعامل صاایران منتشر شد، مبنى بر اینکه ترک‌سل کناره‌گیرى کرده است و ما قصد داریم با طرف دوم وارد مذاکره شویم. بعد از این تغییرات ما بلافاصله جلسه‌اى را با معاون وزیر ارتباطات برگزار کردیم براى اینکه ببینیم چه اتفاقاتى در داخل کنسرسیوم مى‌افتد، از خود نمایندگان ترک‌سل هم دعوت کردیم، ضمن اینکه طرف‌هاى داخلى (بنیاد و صاایران) هم بودند. این جلسه زمانى برگزار شد که مطابق اعلام وزارت ارتباطات، دولت تقریبا به یک جمع‌بندى در مورد پروژه رسیده بود.
فرصت‌ها تمام شده بود و آنها نتوانسته بودند به تعهدات خود عمل کنند و این مطلب را صاایران و بنیاد هم تایید کردند که در واقع ترک‌سل به تعهدات و مهلت‌هاى داده شده عمل نکرده است. براساس مصوبه مجلس سهام اپراتور دوم به 49درصد طرف خارجى و 51درصد طرف داخلى تقسیم شد که در این میان سهم طرف داخلى 30درصد بنیاد و صاایران و 21درصد سهم بانک عنوان شده بود.در مذاکرات داخلى کنسرسیوم به این جمع‌بندى رسیده بودند که 21درصد را به بانک ملى واگذار کنند، مبنى بر اینکه فعلا به عنوان دارنده این سهام باشد و بعدها بتواند نصف این بلوک را از طریق بورس به سهامداران عام واگذار کند. نمایندگان ترک‌سل گفتند در تاریخ‌هاى داده شده و به موقع به بانک مراجعه کرده‌اند اما این مذاکرات و نامه‌ها نشان مى‌داد که دو، سه روز از تاریخ فرصت نهایى داده شده، گذشته بود ولى ترک‌ها مدعى بودند که چون خود بانک ملى به عنوان صاحب 21درصد سهام در این قضیه ذى‌نفع است، طورى عمل مى‌کند که ما نتوانیم حق سهم خودمان را واریز کنیم، ما هم در پاسخ گفتیم اگر بانک ملى این موضع را داشت شما مى‌توانستید به بانک دیگرى مراجعه کنید و حق سهم خود را واریز کنید چرا که قبلا به اینها گفته شده بود، به هر کدام از شعب بانک‌ها مى‌توانندمراجعه کنند، این روندى بود که آنها گزارش دادند و اعلام آمادگى کردند که سهم خود را واریز کنند.
موضع کمیته مخابرات این بود که ما به عنوان نمایندگان مجلس موضعمان این است که وزارت ارتباطات به عنوان کارفرماى اصلى بایستى براساس مصوبه مجلس هرچه سریع‌تر این پروژه را اجرایى کند و از وزارتخانه خواستیم به عنوان کارفرماى اصلى مسائل داخلى کنسرسیوم را خودش ساماندهى کند. به اعتقاد ما در کمیته مخابرات و کمیسیون صنایع چون قول سیم‌کارت 150هزار تومانى به مردم دادیم آنها منتظرند که بیش از این پروژه به تاخیر نیفتد از آن تاریخ وزارتخانه را موظف کردیم که به هر جهت به سمت اجرایى شدن این روند برود و آنها هم گفتند با توجه به اینکه براساس تاریخ‌هاى داده شده نتوانستند حق سهم خود را واریز کنند به این نتیجه رسیده‌اند که اینها خیلى علاقه‌مند به ادامه پروژه نیستند. بنا به این مجوز مذاکره با ام تى ان‌ به بخش داخلى کنسرسیوم داده شده و آنها هم وارد مذاکره شدند و تفاهمنامه‌اى هم امضا شده است و ظاهرا کار به مراحل نهایى نزدیک مى‌شود. پس از این ماجراها ترک‌‌ها اعلام کردند حدود 172میلیون یورو به‌عنوان حق سهم، 49درصد خود به حساب بانک صادرات شعبه لندن در آنجا واریز کردند که البته این به حساب وزارتخانه وارد نشد، در آنجا پول خود را به عنوان حق سهم در بانک گذاشتند که آماده باشد تا واریز شود به حساب دولت، به دنبال آن هم شنیدیم که شکایتى را در قوه قضاییه طرح کرده‌اند.
به‌رغم این کنار گذاشتن ترک سل و ورود یک اپراتور خارجى دیگر به ایرانسل خیلى سریع اتفاق افتاد و موضوع حتى از طرف وزارت ارتباطات به عنوان متولى این مزایده و کارفرماى کار هیچ‌گاه به طور رسمى به ترک‌ها اعلام نشده است.

با توجه به فرآیند کار به نظر مى‌رسید که خروج ترک‌ها از مزایده باید به تکرار مزایده منجر شود نه به ورود بخشى از کنسرسیوم بازنده به کنسرسیوم برنده، از طرف دیگر مجلس هنگامى که این مصوبه را بررسى مى‌کرد روى ترک‌سل به عنوان شریک خارجى به توافق رسیده بود و به نظر مى‌رسد حتى به خود مصوبه مجلس هم تا اندازه‌اى خدشه وارد آمده است؟
براساس مصوبه اخیر مجلس ترکیب سهام تغییر کرد و 70درصد سهم طرف خارجى به 49درصد کاهش یافت. براى مجلس این تغییر سهام مهم بود و اینکه 51درصد سهم طرف داخل بنیاد است یا صاایران و یا شرکت دیگر مدنظر نبود.
ما اعتقاد داریم چارچوب مصوبه مجلس رعایت شد، نکات مهمى که در مصوبه مجلس وجود داشت یکى ترکیب سهام بود، دیگرى مدیریت و مسایل امنیتى و سوم توجیه اقتصادى، مسایل مربوط به توجیه اقتصادى را شوراى اقتصاد به تصویب رسانید. در مسایل امنیتى نظر شوراى عالى امنیت ملى جلب شد. در مورد مدیریت و ترکیب هیات مدیره هم قرار شد
چهار عضو هیات مدیره ایرانى باشند و سه عضو هیات مدیره خارجی. علاوه بر این وقتى ترکیب هیات مدیره این طور مى‌شود طبیعى است که مدیریت پروژه باید دست سهامداران ایرانى باشد. بر اساس این چارچوب ضمن اینکه نکته اصلى این است که بر اساس مصوبه شوراى اقتصاد این اختیار داده شد که ترکیب سهامداران ایرانسل (سهامدار خارجى) تغییر کند.
شوراى اقتصاد زمانى که این مجوز را صادر مى‌کرد تصور کنار کشیدن ترک سل را از پروژه داشت در حالى که ترک‌سل هیچ‌گاه کناره‌گیرى نکرد بلکه کنار گذاشته شد، آیا شوراى اقتصاد مجوز کنار گذاشتن ترک سل را هم داده بود؟
هر چند شوراى اقتصاد این مجوز را به وزارت ارتباطات داد ولى آنها بلافاصله از این مجوز استفاده نکردند، وزارت ارتباطات معتقد است که ما فرصت نهایى را به طرف ترک داده‌ایم ولى آنها رعایت نکردند.
آنچه از نظر ما مهم است رعایت قانون است همان نکاتى که عرض شد به اعتقاد ما این چارچوب قانون رعایت شد، براى حل مسایل داخلى کنسرسیوم هم از وزارت ارتباطات به عنوان کارفرماى اصلى خواستیم که خودش نظارت داشته باشد. طرف ما مجلسى‌ها وزارت ارتباطات است که این پروژه را به سرعت اجرایى کند و ما تاخیر نکنیم چون در قرارداد هم ذکر شده 6 ماه بعد از امضاى قرارداد بایستى سیم‌کارت‌هاى 150هزار تومانى توزیع شود.
به نظر مى‌رسد با مشکلى که به وجود آمده در واقع در یک مزایده بدعتى گذاشته شده شوراى اقتصاد و مجلس و دیگر نهادها به اضافه شرکاى داخلى و طرف خارجى در این قرارداد دخالت کرده‌اند و نتیجه آن به هر حال به طولانى‌‌تر شدن زمان ارائه سیم‌کارت‌هاى ارزان و شکستن انحصار مخابراتى منجر شده است. با توجه به اینکه مسوولان قبلى وزارت ICT هم در مورد ترک سل و هم نحوه قرارداد آن با چنین اطمینانى از قانونى بودن صحبت مى‌کنند چگونه مى‌توان اطمینان داد چنین مشکلاتى براى MTN هم پیش نیاید؟
ما خودمان راغب بودیم بعد از اینکه چارچوب مصوبه اخیر مجلس توسط طرفین داخلى و خارجى رعایت شد پروژه با حضور ترک سل، اجرایى شود ولى با تغییر دولت نمى‌دانم چه اتفاقى افتاد و وزارت ارتباطات هم این موضع را گرفت که ترک سل خیلى راغب به سرمایه‌گذارى نیست.
یعنى این موضوع مى‌تواند به تغییر دولت ارتباط داشته باشد؟
شاید انتخابات ریاست جمهورى یکى از عواملى بود که باعث شد ترک سل در فاصله 2- 3 ماهه شکل محتاطانه‌اى به خود بگیرد و فرصت‌هاى داده شده را رعایت نکند. از نگاه ما شاید تغییر رییس جمهور و یا دولت یک چیز حقوقى است اما دیدگاه آنها به عنوان یک شرکت اقتصادى مى‌تواند ثبات اقتصادى یک کشور هم باشد.
مجلس یک بار وارد این قضیه شد و دخالت کرد و قرارداد را به طور کلى تغییر داد و بنابراین الان هم مى‌تواند در خصوص مساله به وجود آمده دخالت کند و راى بدهد که ترک سل اگر پول را ریخت ادامه بدهد و یا مزایده دوباره برگزار شود؟
این دیگر نیاز به قانون ندارد، مجلس یک ابزار نظارتى دارد و زمانى که تصور کرد باید به ماجرا وارد شود این کار را کرد ولى الان نیاز به قانون نیست ما باید از اهرم‌هاى نظارت خودمان استفاده کنیم و نهادهاى اجرایى را موظف کنیم که قانون را رعایت و اجرا کنند.
آیا از دیدگاه نظارتى مجلس تفاوتى بین ترک سل و MTN وجود ندارد؟
به هر جهت، MTN آفریقاى جنوبى در یک کنسرسیوم حضور داشت که این کنسرسیوم در مکان دوم مزایده جاى گرفت. بنابراین هم توانمندى‌هاى مالیشان بررسى شده و هم توانمندى‌هاى فنی.
پس مجلس مطمئن است که MTN مى‌تواند این پروژه را انجام دهد؟
خب این بررسى‌هاى فنى و توانمندى‌هاى اقتصادى را همان موقع در زمان انجام مزایده هم انجام دادند ...
بله ولى در آن زمان MTN شرکاى داخلى دیگرى داشت و ترکیب آن زمان با ترکیب فعلى تفاوت مى‌کرد، در واقع الان کنسرسیوم ایران‌سل متشکل از بخشى از برنده اول و بخشى از برنده دوم است، آیا این بر اساس مزایده روال صحیحى است؟
اگر آن کنسرسیوم باشد، الان دیگر صاایران و بنیاد نباید در پروژه باشند ولى به هر حال این شکل فعلى است و باید آن را بپذیریم.
در مورد بحث امنیتى هم ظاهرا نگرانى‌هایى نسبت به حضور ترک‌ها وجود داشت، مثلا آقاى کاتوزیان هم معتقد بود، دادن فرودگاه به عنوان محور ارتباطات هوایى و اپراتور دوم به عنوان محور ارتباطات تلفن به یک کشور خاص با اشغال نظامى تفاوتى ندارد؟
در واقع در زمینه ارتباطات نگرانى‌هایى وجود داشت مبنى بر اینکه بحث ارتباطات هم مخابراتى است و هم امنیتی. این نگرانى وجود داشت که از نظر امنیتى ممکن است مقامات مهم مورد شنود قرار بگیرد.
هنوز هم چنین نگرانى وجود دارد؟
نه، آن مراحل طى شده، یکى از بندهاى قانون این بود که طرح امنیتى به تایید شوراى‌عالى امنیت ملى برسد که این کار انجام شد.
در واقع در مورد عدم شنود تلفن شوراى‌عالى امنیت ملى به اطمینان رسید؟
بحثى که در این زمینه وجود داشت اعمال نظرات نمایندگان شوراى امنیت و سپاه و وزارت اطلاعات، نیروهاى مسلح و فرماندهى کل قوا بود که این مراحل طى شده است. الان مشکل امنیتى در رابطه با اجرایى شدن این نظارت چه با حضور ترک‌سل چه با حضور شریک خارجى دیگر، وجود ندارد.
واگذارى سهام اپراتور دوم از طریق بورس چطور؟ آیا این قضیه منتفى شد؟
منتفى نشده است، تجربه اپراتور دوم، بر اساس ماده 124قانون برنامه سوم در مسیر آزادسازى (و نه خصوصى‌سازى) بخشى از فعالیت‌هاى مخابرات است. اگرچه آن موقع سهامداران 70درصد خارجى بودند و 30درصد داخلی. این قضیه صادق بود آزادسازى بود چون قسمت عمده سهام خصوصى بود حال خارجى و داخلیش را کارى نداریم، 30درصد هم دست سهامداران با مالکیت عمومى بود، مثل بنیاد و صاایران، اینها اگرچه دولتى نیستند ولى مالکیت عمومى دارند و شبه دولتى هستند، الان با تغییرى که در چارچوب قانون مصوب جدید اتفاق افتاد، 51 درصد سهام توسط مالکیت عمومى اداره مى‌شود و 30‌‌درصد مال بنیاد و صاایران و 21درصد در واقع براى بانک ملى و پست بانک.
ظاهرا شرکاى ایرانى حاضر نیستند بانک‌ها را به عنوان سهامدار بپذیرند؟
به هر جهت مذاکرات انجام شد و بانک ملى پذیرفت که بخشى از سهام را، براى خودش داشته باشد و نصف دیگر را بعد از مدتى از طریق بورس واگذار کند.
یعنى 21درصد خودش را؟
بله‌
صاایران و بنیاد در مصاحبه‌هایى که در گذشته انجام دادند، گفتند بانک‌ها صرفا ودیعه‌گذارند.
البته در مذاکرات خود با MTN چنین بحث‌هایى را مطرح کردند ولى آیا به توافق رسیدند یا نه، هنوز مذاکرات ادامه دارد، یعنى ما چیزى به عنوان تفاهمنامه یا قرارداد داخلى بین اعضاى کنسرسیوم را مشاهده نکردیم.
بنیاد و صاایران موقعى که وارد پروژه شدند 30 درصد سهم را داشتند ولى در زمینه اپراتورى تلفن همراه چندان تجربه ندارند، حال یکباره به عنوان صاحب 51 درصد سهام فکر مى‌کنید مى‌توانند موفق باشند.
خب، به هر جهت با 49درصد سهام که بخش خارجى دارند واگذار مى‌کنند و براى MTN و ترک‌سل از تجارب آنها استفاده مى‌کنند، به همین اندازه همه آنها در سرمایه‌گذارى‌ها شرکت مى‌کنند، حجم سرمایه‌گذارى در کل 2/2میلیارد دلار است، یعنى بزرگ‌ترین قرارداد خارجى بعد از انقلاب از نظر سرمایه‌گذاری.
چقدر درآمد براى کشور کسب مى‌کنیم؟
16میلیون تلفن همراه در طول 15سال واگذار مى‌شود که طبق پیش‌بینى و محاسبات اولیه در حدود 30میلیارد دلار درآمد خواهدداشت.
30میلیارد دلار در کل 15سال، هر‌سال چیزى حدود 2میلیارد، ما الان با از دست دادن یک سال و خرده‌اى از پروژه، چیزى حدود 3میلیارد دلار خسارت دیدیم.
سرمایه‌گذارى نشده، فرصت سرمایه‌گذارى از دست رفته است.
گفتید که وارد بورس مى‌شود، آیا قرار است این شرکت را وارد بورس کنید؟
کنسرسیوم بخشى از سهام خودش را قرار است وارد بازار کند.
به چه شیوه‌اى؟
مثل سایر شرکت‌ها، بخشى از سهام خود را.
بخشى از سهام در دست دولت بلوکه مى‌ماند، بقیه را واگذار مى‌کند؟
دولت نه، همان کنسرسیوم.
فکر مى‌کنید چه دوره زمانى این تحقق پیدا مى‌کند؟
بستگى به این دارد که آن 21درصد مذاکراتشان در داخل با کدام بانک باشد، آن موقع که بانک ملى بود، با چه مکانیزمى به توافق برسند، چه بخشى را بانک براى خود نگه دارد، چه بخشى را به بورس واگذار کند و چه بخشى از مال خود را باز از طریق بورس به سهامداران واگذار کند.
بورس هم براى خودش ضوابطى دارد مثلا در مورد عرضه اولیه که حتما اول، باید 10درصد سهم به صورت IPO عرضه شود.
معمولا، سازمان خصوصى‌سازى، شرکت‌هایى که سودده هستند در خصوص واگذارى سهامشان خیلى مشکل وجود ندارد.
اینکه شامل خصوصى‌سازى نمى‌شود، چون براى اولین بار درج نام شرکت است؟
اول آزادى‌سازى بود بعد با تغییر ترکیب سهام دیگر، مشمول آیین‌نامه معاملات دولتى نمى‌شود، چون 51‌درصد سهام غیردولتى است، به دلیل اینکه صا ایران و بنیاد و شرکت‌هایشان طبق آیین‌نامه معاملات دولتى، کمتر از 50 درصد در دست دولت است دیگر دولتى محسوب نمى‌شوند.
اگر با هر شرکت خارجى، چه ترک‌سل چه آفریقاى جنوبى، چه هر شرکت دیگرى در نهایت به تفاهم برسند و پروژه را اجرا کنند قابلیت عرضه در بورس آن کشور را دارد، درست؟
سهام خودشان را بله، منتهى همان چارچوب قانون باید رعایت شود، در هر شرایطى باید حداقل 50 درصد سهام دست ایرانى‌ها باشد.

منبع : روزنامه دنیای اقتصاد

کودکان اینترنتی ایران

سه شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۸۴، ۱۰:۴۵ ق.ظ | ۰ نظر

داوود پنهانى - اینترنت به مثابه عرصه اى تازه در ارتباط میان آدمیان، فضاى سیالى است که امکان حضور در آن به مراتب آسانتر از حضور نیافتن در آن به شمار مى آید. براى کسانى که به زندگى در این عرصه عادت کرده اند بخشى از زندگى روزمره با حضور در این فضاى مجازى معنا پیدا مى کند. اینجاست که از اینترنت به مثابه جهانى یاد مى شود که براى بزرگ و کوچک به یک اندازه ایجاد جذابیت مى کند. ویروس فراگیر آن از مرز سن و سال آدمیان گذشته، کودکان و بزرگسالان را به یک میزان گرفتار خود مى کند. در این میان وضعیت کودکان با بزرگسالان اندکى تفاوت دارد. آنها پیش از ورود به جهان واقعى، به جهان مجازى پا مى گذارند تا از تولدى به تولدى دیگر رسیده، در فاصله اى اندک زایش دوباره اى را تجربه کنند. تمایل به حضور در چنین عرصه اى براى کودکان و نوجوانان آن قدر جذاب شده که روز به روز به تعداد علاقه مندان کم سن و سال براى استفاده از اینترنت افزوده مى شود. بسیارى از کارشناسان در بررسى این نکته بر لزوم ایجاد نشریات الکترونیکى و سایت هاى مخصوص براى کودکان در این فضاى سایبر تأکید مى کنند. این یعنى هدایت به سوى دلخواه با استفاده از همان ابزار. موفق شدن در چنین عرصه اى به باور این عده یعنى کانالیزه کردن نیازهاى کودکان در اینترنت به سمت و سوى مناسب و جلوگیرى از تخریب ذهنیت کودکانه آنها.

تحقیقات به عمل آمده در مورد استفاده کودکان از اینترنت و کامپیوتر از رشد روزافزون این پدیده در این سنین حکایت مى کند. داده هاى آمارى در این زمینه نشان مى دهد که تعداد کودکان ۲ تا ۷ساله اى که در منزل از کامپیوتر استفاده مى کنند، از ۴۸ درصدى که در سال ۱۹۹۶ به ثبت رسیده بود به ۷۰درصد در سال ۲۰۰۰ افزایش یافته است. استفاده از اینترنت نیز در میان این علاقه مندان کوچک از ۱۵ درصد به مرز ۵۲درصد در این سال مبنا رسیده است. اقبال گسترده به اینترنت را مى توان در سرعت این وسیله ارتباطى جست وجو کرد. تحقیقات صورت گرفته در این زمینه نشان مى دهد که سرعت انتشار اینترنت ۹ برابر سریع تر از رادیو، ۴ برابر سریع تر از کامپیوترهاى شخصى و سه برابر سریع تر از تلویزیون بوده است. این سرعت بالا و جذابیت جست وجوى اینترنتى، باعث شده که در حال حاضر ۱۴۹ میلیون نفر در برابر جاذبه جادویى آن سر تسلیم فرود بیاورند.این در حالى است که هر ماه ۱۲درصد به این تعداد افزوده مى شود. بررسى هاى آمارى در سال ،۲۰۰۰ یعنى درست ۴ سال پیش نشان مى دهد که کودکان سن ۲ تا ۷ سال به طور متوسط ۳۴دقیقه در روز از کامپیوتر استفاده مى کرده اند. این استفاده با افزایش سن و سال کودکان به میزان بیشترى نیز رسیده است. با گذشت ۴ سال از این تحقیقات مى توان اطمینان حاصل کرد که رقم مورد نظر در حال حاضر افزایش چشمگیرى پیدا کرده است.
کودکان اینترنتى
«کودکان اینترنتى» بهترین عنوان براى معرفى بچه هایى است که از طریق قطع ارتباط با دنیاى واقع به فضاى مجازى پناه برده اند تا از طریق جست وجو در این فضاى دیجیتال و شبکه اى تصویر دیگرى از دنیا، دنیاى دیگرى براى خویش بسازند. قاعده کار بنا به میلى مبهم با ورود به فضاى اینترنت آغاز مى شود. هر گشتى با شکست قواعد و معیارهایى همراه مى شود که تا پیش از این به عنوان امرى غیرقابل تغییرشناخته مى شد. جست وجوى سیال و سرعت بالا براى ورود به فضاى سایبر چنین فضایى را آن قدر جذاب کرده که توانایى هر نوع مقاومت در برابر آن با سستى و رخوت همراه مى شود. شاید از این روست که اینترنت به امرى غیرقابل فراموش تبدیل شده است. این موضوع در کشور ما نیز به امرى معمول تبدیل شده است. دکتر «عفت صادقیان» عضو هیأت علمى دانشگاه علوم پزشکى که در این زمینه تحقیقاتى به عمل آورده در این زمینه چنین توضیح مى دهد: «کشور ما از نظر بهره مندى از اینترنت در بین ۱۷۸ کشور جهان، مرتبه ۸۷ را دارد که بر اساس طبقه بندى اتحادیه جهانى مخابرات از کشورهاى متوسط به شمار مى رود. ۳۵ درصد استفاده کنندگان اینترنت را جوانان تشکیل مى دهند و میانگین صرف شده براى اینترنت ۵۲ دقیقه درهفته بوده است.» وى با بیان این ارقام بر جنبه هاى منفى استفاده از اینترنت براى کودکان و خطراتى که از این طریق آنها را تهدید مى کند، هشدار داده و مى افزاید: «با وجود جنبه هاى مثبت از قبیل جنبه هاى آموزشى و ارائه خدمات ارتباطى رایانه و اینترنت جنبه هاى منفى نیز دارند. استفاده کنترل نشده از کامپیوتر بویژه وقتى که با دیگر فناورى ها از قبیل تلویزیون همراه باشد کودک را در معرض خطر اثرات مضر آن بر تکامل فیزیکى، اجتماعى و روانى قرار مى دهد.» وى مى افزاید: «فعالیت فیزیکى و تعاملات اجتماعى براى سلامت و خلاقیت کودک ضرورى است، در حالى که اگر کودک مدت زمان زیادى را در مقابل صفحه کامپیوتر بگذراند او را از ورزش و دیگر فعالیت هایى که براى تکامل وى مفید است، بى بهره مى کند. به علاوه کودک ممکن است در معرض محتویات خشن و جنسى که در حد سن آن ها نیست قرار گیرد. دسترسى به چنین مطالبى ممکن است کاملاً تصادفى یا عمدى باشد.» این انتقادات از منظر آسیب شناسانه کاملاً قابل تأیید است. به هر حال سن و سال کودکان در کنار آزادى عملى که هنگام ورود به اینترنت دارند، تا حدودى در تعارض با هم قرار مى گیرند. فضاى سیال و حضور بى واسطه در دنیاى مجازى مى تواند آسیب ها و خطراتى براى آن ها به دنبال داشته باشد. با این حال با فرض این خطرات نمى توان مانع حضور کودکان در اینترنت شد. به این ترتیب با چه وسیله اى مى توان کودکان و اشتیاق آنها به استفاده از فضاى مجازى سایبر را به راه درست هدایت کرد؟
نشریات الکترونیکى براى کودکان
انتشار نشریات الکترونیکى براى سنین مختلف در اینترنت به امرى معمول تبدیل شده است. سرعت در اطلاع رسانى و هزینه اندکى که این کار مى برد در کنار جذابیت هایى که این شکل از فعالیت ارتباطى دارد. بسیارى از علاقه مندان به اینترنت را جذب این بخش کرده است. انواع وب سایت هایى که جذب مخاطب را در میان سنین مختلف هدف قرار داده اند، هر یک مى کوشند تا با ایجاد جذابیت هاى گوناگون مخاطب را به سمت خویش هدایت کنند. فضاى شبکه اى اینترنت و سرعت که در ارتباط میان آدمیان به وجود مى آورد،باعث شده تا مرز هر گونه پراکندگى جغرافیایى براى کسانى که از طریق اینترنت با هم ارتباط برقرار کرده اند به امرى بى معنا تبدیل شود. زیستن در همان حوزه معنا پیدا مى کند. ما بیرون از واقعیت خویش در قلمرو واقعیتى دیگر به سر مى بریم. این تلقى براى کودکان نیز وجود دارد. اینجاست که تمایل به راه اندازى وب سایت ها یا نشریات الکترونیک براى کودکان در این بازار رقابت، اهمیت خاصى پیدا مى کند. این کار چه از طریق کودکان صورت گرفته باشد، چه بزرگسالان، با هدف هدایت کودکان این کار را انجام داده باشند، کارى است مثبت و درخور تقدیر. در حال حاضر در میان وب سایت ها و نشریات متعددى که در این حوزه فعالیت مى کنند، وب سایت کودکان و نوجوانان، کانون پرورشى فکرى کودکان و نوجوانان، سایت کودکان او.آر.جى و وب سایت هاى نونهالان، نیم رخ، کودکان سازمان بهینه سازى مصرف انرژى، وب سایت مهد کودک بامداد در کنار وب سایت شرکت آب و فاضلاب، رنگینک، پیش دبستانى، کوچولو و وب سایت دارا و سارا در میان نشریات و وب سایت هاى ایرانى از همه معروف تر و پرمخاطب ترند. فهرست موضوعات درج شده در هر کدام از این سایت ها به نمادین مختلفى تقسیم مى شود. براى مثال در وب سایت کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان موضوعات متنوعى چون کاردستى، حکایت هاى خواندنى، افسانه ها و روایت ها، دانستنى ها، علمى، دینى و قرآنى، ضرب المثل، بازى ها، چیستان، لبخند، نقاشى، شعر، آثار شاعران معاصر، معما و سرگرمى، هوش و حواس، سخن بزرگان، چهره هاى ماندگار و بزرگان دین به کار رفته است.

«رضا قائم مقامى» کارشناس IT در زمینه فعالیت هاى این وب سایت ها در حوزه کودک مى گوید: «فعالیت در عرصه اینترنت براى کودک و اطلاع رسانى یا هر گونه برنامه اى که در این حوزه همزمان به دو تخصص نیاز دارد. افراد مورد نظر برخلاف فعالان حوزه عمومى در این عرصه هم باید از فضاى دیجیتال اطلاع داشته باشند، هم باید کودک را به عنوان سوژه تحت مطالعه بشناسند. اینجاست که استفاده از تکنیک هاى خاص و تدوین برنامه هاى مورد نیاز کودکان باروش هاى خاص و جذاب، در اولویت کارى این عده قرار مى گیرد.»

وى ادامه مى دهد: «من شاید در حوزه IT تخصص داشته باشم، ولى نوشتن و طراحى براى کودکان به یک اندازه ایفاى نقش مى کنند، تا زمانى که من از دنیاى کودکانى اطلاع نداشته باشم، هر گونه جذابیت بصرى براى کودکانه بى توجه به معانى آن، چیزى جز آب درهاون کوبیدن نیست.» وى با اشاره به خطراتى که در فضاى دیجیتال و مجازى اینترنت، کودکان را تهدید مى کند، بر لزوم راه اندازى وب سایت هاى کودکان تأکید کرده و مى گوید: «کودکان هم حق انتخاب دارند، آن ها باید اجازه حضور در اینترنت را داشته باشند. با این حال به نظر من ما باید بتوانیم با راه اندازى سایت و غنادادن به این نشریات الکترونیکى چنان در ذهن کودک جا بیفتیم که او هنگام استفاده از اینترنت فقط به دنبال استفاده از سایت هاى مورد نیاز باشد نه چیزى بیش از این.»
* منبع: ایران

بابک سیف - توضیح: مقاله حاضر، برداشتى آزاد، از تحقیقات معتبر انجام گرفته توسط «اى. جى. ویلسون» تحت عنوان «جهانى سازى، فناورى اطلاعات و تضاد بین کشورهاى جهان هاى دوم و سوم» است که بنا به یافته هاى نویسنده این سطرها، در آن تغییراتى داده شده است.

کلیه منابعى که داخل کروشه به آن ها ارجاع داده شده در پایان بخش دوم مقاله در سایت روزنامه خواهد آمد.

•••

• مقدمه
از آنجا که هر فعالیتى در حوزه فناورى اطلاعات متاثر از روند هاى جهانى و نیز شرایط حاکم است بنابراین نمى توان بدون داشتن یک تصویر «جهانى» فعالیت ثمربخشى را پى گرفت. روند هاى متعددى را مى توان در سطح بین المللى یافت که تاثیرات بسیار زیادى در زندگى بشر امروز دارند.

اخبار روزانه که در جهان منعکس مى شود حاکى از تضاد هاى اجتماعى در کشور هاى در حال توسعه آسیایى، آفریقایى و یا کشور هاى از بند کمونیسم رها شده است. این تضادها در بسیارى از کشورها نظیر اسرائیل، بوروندى و یا لیبریا تبدیل به حرکت هاى قهرآمیز شده است. از دیگر روندها، فرآیند جهانى شدن است. جهانى سازى در اقتصاد، تولید و حتى فرهنگ در قالب این مقوله قرار مى گیرند. در حدود یک تریلیون دلار در روز در سراسر جهان جابه جا مى شود و اتومبیلى که یک فرد در عراق سوار مى شود، مى تواند در برزیل مونتاژ شده باشد که در ساخت آن حدود ۵ کشور دیگر دخیل باشند. بعضى بیکارى هاى محلى مى توانند منشاء جهانى داشته باشند و بعضى اعتراضات سیاسى مثلاً در ایران مى تواند داراى اهمیت بسیارى براى سران کشور هاى بزرگ باشد.

روند دیگرى که چهره جهان را تحت تاثیر خود قرار داده است، «انقلاب اطلاعاتى» است. این انقلاب اطلاعاتى دیگر چنان شناخته شده است که نیاز به شرح فراوان در مورد ابعاد آن نیست.

سه «کلان روند» انقلاب اطلاعاتى، تضاد هاى سیاسى قومى و جهانى شدن هر یک مى توانند بر آینده جهان تاثیر بسیار زیادى باقى گذارند. تصمیم گیرى براى آینده، کاملاً متکى بر این سه کلان روند خواهد بود. تعامل این سه روند، مبحث اصلى این نوشته را به خود اختصاص مى دهد.

تحقیقات نشان مى دهند که بر خلاف ادعاى بعضى از هواخواهان فناورى اطلاعات، این فناورى بر روى جوامع با توسعه کمتر تاثیرگذارى کمترى دارد.[۱] در مطالعه ادبیات موضوع فناورى اطلاعات، در بسیارى از زبان هاى غیرانگلیسى به عباراتى نظیر «خواهد شد»، «ممکن است»، و«باید»، برمى خوریم. به عبارت دیگر، مطالعات، بیشتر حول آنچه که قرار است بشود است، تا آنچه که شده است. نکته دیگر که به دست آمده آنکه، جامعه بر فناورى اطلاعات مسلط است و برعکس آن صحت ندارد. فناورى اطلاعات یک نیروى مجزا و برتر از جامعه نیست بلکه ابزارى تحت تسلط گروهى است که در دسترس بودن و تمایل به آن وسیله توزیع قدرت و ثروت در یک جامعه معین مى شود.

نکته حائز اهمیت آنکه، دو مقوله «فناورى اطلاعات به عنوان رسانه» و«فناورى اطلاعات به عنوان عامل عجین شده با تولید» با یکدیگر متفاوتند. مطالعات نشان مى دهند که دومى تاثیرات بسیار بیشترى بر روى جامعه مى گذارد. به عنوان مثال، تولید تراشه هاى با سرعت بالاتر تاثیرات عمیق ترى برروى شغل و وضعیت اقتصادى افراد نسبت به تلویزیون و فیلم هاى هالیوودى دارند.

جنبه مهمتر آنکه، جهان گرایى در فناورى اطلاعات، پایه هاى حکومتى را هرچه بیشتر از گذشته سست و ناپایدار خواهد کرد و این به دلیل دسترسى مردم به اطلاعاتى است که در گذشته تنها مخصوص دولت ها و حکومت ها بوده است. اکنون بررسى اثر فناورى اطلاعات بر زندگى بشر، از بحث سلامت گرفته تا حمل ونقل، از حوزه دفاع گرفته تا آموزش چندان ناشناخته نیست.

اگر بخواهیم تعریفى از جهانى شدن به دست دهیم مى توان گفت: «جهانى شدن بسط و گسترش کمى و کیفى جریان هاى فعال و نیز عقاید و ایده ها در فرامرزها است.»

این پدیده مى تواند شامل جریان هاى اقتصادى و یا فرهنگى باشد. البته استدلال هایى نیز وجود دارند که جهانى شدن را یک مرحله بعد از «بین المللى شدن» در نظر مى گیرند. بعضى دیگر تفاوتى بین «بین المللى سازى» و جهانى شدن قائل نیستند.

در این بررسى «جهانى شدن فناورى اطلاعات» براى انتقال دو بعد از موضوع به کار مى رود: جریان بین مرزى از مضامین اطلاعات نظیر فیلم، دیسک هاى فشرده، پخش رادیویى، نوار هاى ویدئویى و نظایر آن و دیگرى توزیع گسترده سخت افزارى که به صورت ملى و منطقه اى تولید، توزیع و مصرف اطلاعات را بر عهده دارد. بنابراین منظور از جهانى سازى در حوزه فناورى اطلاعات به دو بخش مضامین و سخت افزار اشاره دارد.

یک مفهوم دیگر که در این نوشته به آن اشاره خواهد شد آن است که در بسیارى از نوشته ها سه منظر مشخص و جدا از فناورى اطلاعات معمولاً با یکدیگر یکسان در نظر گرفته مى شوند. این سه منظر عبارتند از : «فناورى اطلاعات به عنوان رسانه»، «فناورى اطلاعات به عنوان عامل عجین شده با تولید» و در نهایت «فناورى اطلاعات به عنوان محرک تغییرات ساختارى».

استفاده از «فناورى اطلاعات به عنوان رسانه» به این معنا است که فناورى اطلاعات را به عنوان یک مضمون در نظر گرفته ایم. تحلیلگران سعى مى کنند خبر هاى آشکار و صریح را ارائه کرده و خبر هاى تلویحى را تفسیر کنند و آن را از طریق سیستم هاى اطلاع رسانى به مخاطب برسانند. ممکن است براى بسیارى، چنین فعالیت هایى به عنوان اثر فناورى اطلاعات کافى باشد اما بسیارى از کارشناسان تاثیر این اطلاعات بر تصمیم گیرى و رفتار مخاطب را به عنوان اثر فناورى اطلاعات در نظر مى گیرند. بررسى این رفتارها باعث مى شود که بتوان تعاملات، همکارى ها و یا تشکل هایى که ایجاد مى شوند را ارزیابى کرد.

«فناورى اطلاعات به عنوان عامل عجین شده با تولید»، این فناورى را به عنوان یک منبع، همانند سرزمین، نیروى کار و نظایر آن در نظر مى گیرد که در کنار عوامل دیگر موجب رشد در تولید و نیز اقتصاد مى شود. فناورى اطلاعات مى تواند در «بازساخت» منابع و نیز دسترسى و توزیع آنها موثر باشد. توسعه سیستم هاى ارتباطى در کشور هاى در حال توسعه یکى از مصداق هاى این تعریف است.

منظر سوم، «فناورى اطلاعات به عنوان محرک تغییرات ساختارى» است که نمایانگر ارتباط درونى و بیرونى سلسله مراتب مختلف از سازمان هاى عمومى، خصوصى، دولتى و یا غیردولتى است. این روابط سبب بازتعریف سازمان ها خواهد شد.

نکته مهم آنکه، استفاده از مفاهیم مختلف نباید باعث شود که این منظرها از فناورى اطلاعات با یکدیگر اشتباه شوند و باید توجه داشت که هر یک از این رویکردها مکانیسم هاى مخصوص به خود را به کار مى گیرند.
• بعضى تلقى هاى مشترک در فناورى اطلاعات
بر خلاف تفسیر هاى متنوع در مورد فناورى اطلاعات سئوالات مشترکى وجود دارد که هریک از تفسیرها باید به آن پاسخ دهند. به عنوان مثال بین «فناورى اطلاعات» و «جامعه» آیا مى توان اولویت بندى کرد؟ در رشد یک جامعه،«فناورى اطلاعات» بیشتر تاثیرگذار است و یا مشخصه هاى اجتماعى آن؟

عده اى که اولویت را به فناورى اطلاعات مى دهند معتقدند که این فناورى یک متغیر مستقل است که کنش ها، نحوه رفتار، فرآیند ها و ساختار هاى بعدى جامعه را شکل مى بخشد. با توسل به این عقیده، فناورى رایانه ها در یک کشور و یا سازمان، سلسله مراتب اجتماعى و روابط سیاسى را تغییر مى دهد.

در طرف روبه رو عد ه اى با شدت مخالف این عقیده هستند. آنها بیان مى کنند که ساختارها و فرآیند هاى اجتماعى است که اثربخشى فناورى را شدت و ضعف مى بخشد.

دسته سومى نیز وجود دارند که هرچند اثرات اجتماعى و فناورى اطلاعات را متقابل در نظر مى گیرند اما بر این عقیده هستند که تاثیرات فناورى اطلاعات عمیق تر و گسترده تر است. («الوین تافلر» در بین این دسته قرار مى گیرد.)

سئوال دیگرى که مطرح است آنکه، اثرات فناورى اطلاعات مثبت یا منفى است؟ بیشتر مولفان و نویسندگان خوشبین نظیر « جورج گایلدر» تاثیرات فناورى اطلاعات را تقریبا در همه جا مثبت ارزیابى مى کنند. اما دیگرانى هم نظیر «استال» نسبت به «مهره مارسیلیکون» به خوانندگان خود هشدار مى دهند.[۲] البته رویکرد هاى مختلف که در ادبیات موضع مطرح هستند نمى توانند یک شرح یکسان از فناورى اطلاعات ارائه دهند.

یکى از تفسیر هاى خلاصه و روشنگر، به وسیله «امانوئل مستنه»، رئیس گروه فناورى دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۶۰ ارائه شده است. وى سه وجه فناورى را معرفى کرد که اولى عبارت بود از آنکه فناورى یک نعمت ناخالص براى بشر و اجتماع است و موتور هرگونه پیشرفت و توسعه جوامع براى عبور از مشکلات محسوب مى شود و نیز کمک مى کند که اشخاص از محدودیت هاى موجود در یک جامعه با ساختار پیچیده رها یابند. در واقع فناورى منبع کامیاب هاى همیشگى در نظر گرفته مى شود.[۳] دومین تفسیر، با توجه به عبارت «نعمت ناخالص» چندان امیدوارانه نیست. وى معتقد است که فناورى مى تواند همچنین خطرى براى زندگى خصوصى و حتى حقوق اساسى انسان امروزى باشد. این پدیده همچنین مى تواند به صورت غیرقابل کنترلى ارزش هاى مادى را حاکم برسرنوشت بشر کرده در گشایش یک جامع دیوانسالارانه و فن سالارانه عقاید و دین افراد را مورد تهاجم قرار دهد. نکته سومى که «مستنه» بیان مى کند آنکه هر چند فناورى اطلاعات نهایتاً یک فناورى است اما تاثیرات اجتماعى آن مى تواند فراتر از فناورى هاى دیگر باشد. در نهایت وى نتیجه گیرى مى کند که این سه منظر (یا تفسیر) از فناورى اطلاعات ما را با فهم عمیق ترى از رابطه فناورى اطلاعات، تضادها و دموکراسى در کشور هاى روبه رشد رهنمون مى شود. یک فناورى نو فرصتى را براى جوامع به وجود مى آورد اما در همان موقع مسائلى را نیز پیش روى جوامع نمایان مى کند. این دو جنبه از فناورى ملازم و همراه یکدیگرند.

چنین تفاسیر خوش بینانه و در عین حال شکاکانه اى نسبت به فناورى اطلاعات توسط «باربر» و یا «بارستین و کلاین» نیز ارائه شده است.
• فناورى اطلاعات و جوامع در حال توسعه: یک نظرگاه
یک تحقیق توسط «کاهین» و «نسان» بیان مى کند که انقلاب اطلاعاتى بیش از هر پدیده دیگرى تاکنون اثر اثربخشى در زندگى داشته است. این اثربخشى خود داراى کیفیتى منحصر به فرد هم بوده است. البته هنوز توافق کمى بر اثر جهانى شدن فناورى اطلاعات در کشور هاى در حال توسعه وجود دارد. در کشور هاى بسیار پیشرفته نظیر آمریکا نیز چنین علامت سئوال هایى کاملاً از بین نرفته است. به عنوان مثال با همه تحقیقاتى که سال هاى متوالى انجام شده است و برخلاف به ظاهر انبوهى از شواهد، یک اجماع در اینکه آیا خشونت هاى به نمایش در آمده در تلویزیون بر رفتار هاى تهاجمى اطفال در آمریکا تاثیر داشته است یا خیر وجود ندارد.[۴]

بنابراین نباید چندان تعجب کرد که جنبه هاى مختلف فناورى اطلاعات بر روابط حاکم بر ملت ها و یا بین ملت ها چندان مشخص نیست هرچند در این مورد سعى و تلاش هاى متعددى به صورت سازماندهى شده براى اندازه گیرى اثرات فناورى اطلاعات انجام گرفته است.[۵] _ [۶]

• فناورى اطلاعات و توازن بین تمرکز و یا توزیع قدرت

آیا فناورى اطلاعات مى تواند توزیع قدرت را افزایش و یا کاهش دهد؟ نویسندگانى نظیر تافلر در کتاب«موج سوم» عقیده دارند که این فناورى مى تواند یک رابطه مثبت بین شهروندان و حکومت ایجاد کند.[۷] در یک مقاله خوش بینانه، «جان کتز» بیان مى کند که جریان اطلاعات مى تواند بسیارى از تابوها، هزینه ها و محدوده را بشکند و شنوندگان شهروندان بیشتر شده، که این خود به خود منجر به دموکراسى مى شود.[۸]

بعضى دیگر از نویسندگان از جمله «اسنایدر» بیشتر به جنبه هاى مستقیم فناورى اطلاعات بر ساختار اجتماعى از جمله «همایش هاى اجتماعى الکترونیکى» توجه نشان داده اند.[۹] حتى«اسلاتون» با استفاده از مفهوم «راى گیرى الکترونیکى» راهى براى دخالت بیشتر شهروندان در حکومت ارائه داده است.[۱۰] البته در دهه ۱۹۵۰ اثر مثبت رسانه هاى مکتوب و دیدارى - شنیدارى بر فرآیند دموکراسى بررسى شده است.[۱۱]

فناورى اطلاعات و گسترش شبکه هاى ارتباطى، به جوامع این فرصت را مى دهد که در فرآیند هاى سیاستگزارى و تصمیم گیرى مشارکت بیشترى داشته باشند. دسترسى بیشتر به این فناورى جوامع را مطلع تر از منازعه قدرت در سطح حکومت مى کند.[۱۲] بعضى شکاکان معتقدند که: به نظر مى رسد در مقدار این تاثیرگذارى تا حدى مبالغه شده باشد.[۱۳] آنها معتقدند که حکومت ها از فرصتى که این فناورى در اختیار آنها گذاشته است مى توانند براى تحکیم خود بهره برند.[۱۴]

مولفان بدبین و نیز افراطى فناورى اطلاعات بر این عقیده اند که این فناورى مى تواند تاثیر خوب یا بد در حکومت هاى مردم سالار یا اقتدارگرا را به یکسان داشته باشد.

البته دموکراسى مى تواند تحت تاثیر اطلاعاتى قرار گیرد که در درون یک کشور در جریان است. سوق پیدا کردن این جریان اطلاعات به خارج از مرزها، مى تواند به تولید نیرویى براى کنترل حکومت از خارج منجر شود.[۱۵] فناورى اطلاعات مى تواند بر تمرکز و یا توزیع قدرت تاثیرگذارد که این قانون را مى توان به شکل وسیعى به جوامع تعمیم داد.

«باربر» نشان داده است جهانى شدن فناورى مى تواند روى دیگرى داشته باشد. وى بیان مى کند که فناورى ارتباطات، توانایى تقویت جوامع متمدن را دارد اما علاوه بر آن ظرفیتى بى نظیر براى نظارت و ممانعت از دسترسى به اطلاعات در اختیار قرار مى دهد.[۱۴] البته نویسندگانى نظیر «بل» [۱۶]، «تافلر»[۱۷]، «نورا» و «مینک»[۱۸] و «روسنا»[۱۹] ادعا مى کنند که فناورى باعث توزیع قدرت و اختیار بیشتر شهروندان شده است. این اجماع در بین آنها وجود دارد که فناورى هاى نو فرصت مغتنمى را براى سازماندهى داخلى سازمان هاى غیردولتى ایجاد کرده است،[۲۰] به طورى که بین خودشان و نیز با حکومت، مى توانند ارتباط سودمندترى برقرار کنند. «گیلدر» نیز از دسته نویسندگانى است که اعتقاد به اثر مثبت فناورى اطلاعات بر تمرکززدایى قدرت دارد.[۲۱]

«کدزى» تاثیرات متقابل فناورى اطلاعات و ارتباطات و دموکراسى را در یک مقاله به عنوان «موج سوم» بررسى کرده است. او از آثار تافلر و «هانتینگتون» که قبل از او این عبارت را استفاده کرده اند با اطلاع بوده است.[۲۲]، [۷] وى متذکر مى شود که هر چند عنوان هاى استفاده شده در نوشته هاى «هانتینگتون» و «تافلر» با یکدیگر فرق دارند، اما مفاهیم آنها به طور مثبت با یکدیگر همبسته هستند. «کدزى» در نامه اى به «اسکولنیکوف» از دانشگاه ام اى تى بیان مى کند که: «فناورى اطلاعات محدودیت هاى زیادى را براى تمرکز قدرت سیاسى ایجاد مى کند.» بیل کلینتون (رئیس جمهور سابق آمریکا) نیز ادعایى شبیه به این دارد که: «انقلاب اطلاعاتى- ارتباطى، فناورى و تولید، چیز هایى هستند که دموکراسى را امکان پذیرتر مى کنند.»[۲۲]

«کدزى» سپس براى بررسى و محک این فرضیه، تاثیر توسعه اینترنت را در فرآیند دموکراسى مطالعه مى کند. وى به طور واضح درستى نظریات «تافلر» و «هانتینگتون» را اثبات مى کند و نشان مى دهد که هرگونه «اتصال ارتباطى»، یک پشتیبان قدرتمند براى دموکراسى است. به عنوان یک متغیر مستقل این ارتباط، همبستگى بسیار زیادى از هر متغیر دیگر با دموکراسى دارد.[۲۳] بنابراین به نظر مى رسد، فناورى اطلاعات بر دموکراسى و مظاهر سیاسى (پایین به بالا) از راه هاى مختلف تاثیر مى گذارد. به طور خلاصه:

*تعداد کانال هایى که افراد مى توانند وجود خود را ابراز کنند توسط فناورى اطلاعات متنوع مى شوند.

*فناورى اطلاعات باعث گریز از کنترل هاى حکومتى مى شود.

*فناورى اطلاعات موجب رشد رقابت بین کانال هاى مختلف خواهد شد.

*این فناورى باعث تشویق در تولید مضامین و مفاهیم تولید شده توسط گروه هاى مختلف شده، به طورى که با هزینه هاى ساده تر تولید و با قیمتى ارزان تر توزیع شود.

این فناورى به گروه هایى که داراى ایده آل ها، اهداف و علایق سیاسى مشترک هستند اما داراى فاصله جغرافیایى هستند، مجال تعامل و تفکر مى دهد.

نتیجه این روندها نیز توسط اسکولنیکوف پیشنهاد شده است که فناورى اطلاعات فرصت هاى دموکراسى را گسترش مى دهد.
• فناورى اطلاعات و توسعه اقتصادى
بسیارى از دلایل تضادها در جوامع کمترتوسعه یافته، مرتبط با ساختار اقتصادى آنها است. داشتن اقتصاد بر مبناى کشاورزى و یا صنعتى پیشرفته، بر مبناى منابع زیرزمینى و یا مبتنى بر خدمات، با درآمد سرانه بالا و یا پایین، بر الگوى تضادها و نیز الگوى سیاسى تاثیر زیادى دارند.

طبیعت تضاد هاى سیاسى در کشور هاى با اقتصاد صنعتى پیشرفته، اتحادیه هاى با سازماندهى مناسب، منابع تولید متنوع و بخش خدمات معتبر، با اکثر کشور هاى با اقتصاد کشاورزى متفاوت است. بنابراین فناورى اطلاعات که مى تواند بر شکل ساختار اقتصادى تاثیر گذارد، این تاثیرات را نیز بر تضاد هاى اجتماعى از این طریق اعمال مى کند.

البته روابط بین اوضاع اقتصادى، فناورى اطلاعات و همچنین مشخصات اجتماعى چندان ساده نیست. اما «نلسن» در سال ۱۹۹۸ نشان داده است که نوع رشد از نوع کشاورزى و یا صنعتى است که مى تواند تاثیرات فناورى اطلاعات را جهت دهد. چندان تعجب آور نخواهد بود اگر متوجه شویم که کانون توجه، در کشور هاى جهان سوم به تدریج به سوى فناورى اطلاعات و اثرات اقتصادى، سیاسى و اجتماعى آن معطوف شده است. توسعه روزافزون و نیز تجارت رو به گسترش، سرمایه گذارى در بخش فناورى اطلاعات در کشور هاى در حال توسعه را شتاب بخشیده است. بعضى از مراجع نظیر بانک جهانى مدعى هستند که فناورى اطلاعات مهمترین عامل توسعه است. این موضوع نه تنها باعث توسعه بهره ورى اقتصاد محلى شده بلکه باعث مى شود که توان رقابت کشور هاى کمترتوسعه یافته در بازار جهانى ارتقا پیدا کند. «شویر»[۲۴]، « موسا و شویر»[۲۵]، «هانا»[۲۶] و «پول»[۲۷] بر این عقیده هستند که فناورى اطلاعات یک عامل اساسى براى رشد و توسعه اقتصادى است.
-----------------------------

نکته
هانتینگتون به شدت نسبت به ظرفیت هاى فناورى اطلاعات وارداتى از طرف غرب براى تاثیر بر رفتار و آراى افراد در دیگر تمدن ها مشکوک است. همچنین بیان مى کند که دلایل قانع کننده اى براى اثبات این فرضیه که سیستم هاى ارتباطى باعث همگرایى آرا و نظرات و عقاید هستند در دست نیست. مایکل ولاهوس نیز بر این عقیده است که «سرگرمى ها» باعث تبدیل و تغییر در فرهنگ نمى شود. هانتینگتون بیان مى کند که مردم از طریق ارزش هاى خود در مورد آنچه که در صفحات بزرگ یا کوچک (سینمایى یا تلویزیونى) مى بینند ابراز نظر مى کنند. به عنوان مثال بمباران بغداد داراى انعکاس هاى مختلف در تمدن هاى غربى و اسلامى بوده است.
بر مبناى عقاید «تالرو» اگر «زیربناى اطلاعاتى ملى» یا NII، متشکل از دو بخش شبکه هاى ارتباطى و سیستم هاى اطلاعات راهبردى باشد، در این صورت این زیربنا ارزش و اهمیت فوق العاده اى را به توسعه ملى خواهد داد. NII ابزارى جدید است که با استفاده از آن کشورها با مشکلاتى که در پیش روى دارند دست و پنجه نرم مى کنند. از این منظر، NII بسیار اساسى تر از مثلاً ایجاد امکانات با پهناى باند زیاد در منازل جهت بالابردن درآمد اقتصادى آنها است.[۲۸]

«تالرو» به عنوان یک متخصص پیشرو در زمینه فناورى اطلاعات و توسعه، سپس به بعضى از چالش هایى که فناورى اطلاعات در کشور هاى فقیر مورد هدف قرار مى دهد اشاره مى کند که موارد قابل اشاره عبارتند از: جنگ فقیر و غنى، کاهش انزوا در محیط هاى روستایى، آموزش بیشتر مردم و حمایت از دوره هاى یادگیرى در طول زندگى، بالابردن کارآمدى حکومت از طریق قابل بررسى و شفاف کردن آن و افزایش اثربخشى در اصلاحات اقتصادى، حفاظت و «دیدبانى» محیط، رشد شرکت ها و سازمان هاى کوچک و متوسط و مشارکت در تجارت جهانى.[۲۸]

به نحو دیگر «هانا، گاى و آرنولد» نشان داده اند که در بین همه فناورى هاى رو به رشد، بدون شک فناورى اطلاعات بزرگترین تجلى را در اقتصاد جهانى داشته و وسیله آن فرآیندها و انتقال اطلاعات با هزینه کم و بهره ورى افزوده، با کیفیت بالاتر در همه بخش هاى صنعت و خدمات نمایان مى شوند. این انقلاب تنها به بخش اطلاعات ختم نمى شود بلکه به نحو آشکارى در همه بخش ها، موجب انقلاب شده است.[۳۳]

تمامى فعالیت هاى اقتصادى (نظیر کشاورزى، منابع زیرزمینى، بانکدارى، تجارت و حمل و نقل) با سرعت بیشتر و انعطاف ناشى از تمرکز بر اطلاعات به جریان افتاده اند که این خود سبب تغییر در تولید، توزیع دانش و اندیشه در همه حوزه ها و تضعیف مهارت هاى موجود شده و ساختار سلسله مراتبى را با چالش روبه رو خواهد کرد.[۲۹]

انقلاب فناورى اطلاعات بسیارى از سطوح خرد و کلان را تحت تاثیر قرار مى دهد. در سطح خرد، یک شرکت و یا یک مزرعه، بسیارى از سلسله مراتب ها کاهش یافته (مخصوصاً شغل هاى میانى) و فرصت هاى جدید ایجاد مى شوند. همچنین در روابط بین دو شرکت و یا سازمان و یا روابط بین شرکت و مشتریانش سبب تحول مى شود. روش هاى تجارت الکترونیکى و یا تعامل الکترونیکى داده ها به نحو چشمگیرى حجم هزینه ها را کاهش مى دهند و حتى ممکن است باعث حذف بعضى شغل ها در یک شرکت و افزایش موقعیت شغلى در شرکت دیگر شوند.

فناورى اطلاعات سبب صرفه جویى در زمان و غلبه بر موقعیت و فاصله مکانى شده و باعث مى شود که تجارت از راه هاى دورتر موقعیت اقتصادى تر بیابد.[۳۰]

این فناورى اطلاعات سبب حرکت بیشتر شده[۳۱] و همچنین باعث تنوع تعاملات بین اشخاص مى گردد[۳۲] که هر دو این مشخصات سبب توسعه اقتصادى مى شوند.

با این حال باید به هشدارها در مورد این فناورى و نیز توسعه توجه کرد. گاه گسترش این فناورى براى بعضى از سازمان ها و شرکت ها قابل تحمل نیست، زیرا این گسترش سبب مى شود که بعضى تغییر ساختار هاى اساسى به سازمان ها تحمیل شود، که بالاخص در کشور هاى کمترتوسعه یافته چندان مورد استقبال قرار نمى گیرد. تنها با قراردادن چند کامپیوتر در یک ساختار قدیمى نمى توان سبب بهبود کارایى شد.[۲۶]، [۳۳]، [۳۴]، [۳۵]

از طرف دیگر هیچ ضمانتى براى تاثیرگذارى یکنواخت فناورى اطلاعات در سازمان ها و کشورها وجود ندارد. بنابراین براى غلبه بر این ناهماهنگى ها و بالابردن کارایى فناورى اطلاعات نیاز به آن است که آن به نحو مطلوب و هوشیارانه مورد استفاده قرار گیرد. با استفاده از این ذهنیت پویا است که کمیسیون توسعه علم و فناورى سازمان ملل(UNCSTD) توصیه مى کند که تاکیدات سیاستگزارى در کشور هاى کمترتوسعه یافته، باید بر استفاده از اطلاعات و تغییرات سازمانى جهت ایجاد فرصت هاى یادگیرى و مهارتى بوده به طورى که یک رابطه منطقى و اثربخش بین کاربرد هاى فناورى اطلاعات و ارتباطات و اولویت هاى توسعه ایجاد شود.

یکى از مولفه هاى اصلاحات اقتصادى، آزادسازى اقتصاد است. مخصوصاً آزاد سازى ارتباطات از عوامل مهم این آزاد سازى و اصلاحات خواهد بود. عقایدى وجود دارند که کشور هاى در حال توسعه باید سرمایه گذاران را براى خصوصى سازى صنعت فناورى اطلاعات تحت فشار قرار دهند.[۳۶)، [۳۷]

اما دیگرانى نیز بر این عقیده هستند که مدرنیزاسیون با سرمایه گذارى و خدمات بهتر براى کشور هاى کمترتوسعه یافته بهتر است.[۳۸]
• فناورى اطلاعات و فرهنگ
یکى از داغ ترین مباحث سیاسى در تاثیرات فناورى اطلاعات بر جامعه، ایجاد ارتباطات فرهنگى از طریق این فناورى است. سئوال اینجاست که آیا چنین ارتباطاتى وجود دارد؟ در صورت وجود، این ارتباط قوى یا ضعیف است، این ارتباطات سودمند است یا مضر؟ پاسخ به این سئوالات در اینجا مورد نظر نیست اما برآنیم که بعضى از خطوط کلى آن را شفاف کنیم.

به دلیل آنکه فرهنگ براى بیشتر شهروندان و خصوصاً رهبران، مقوله اى مهم است بنابراین حفاظت از آن بسیار اهمیت داشته و حتى داراى جنبه هاى سیاسى است. شاید اولین بحثى که به نظر مى رسد به طور جهانى همه گیر شده است حقوق و ظرفیت دولت ها براى حفاظت از فرهنگ و ارزش هاى بومى در مقابل آنچه آنها همسان سازى فناورى اطلاعات با جامعه مصرفى مى نامند است. بسیارى از نقطه نظرات حاکى از آن هستند که فرهنگ هاى بومى مورد تهاجم وجه جهانى فناورى اطلاعات قرار گرفته اند. نظرات مخالف نیز اذعان مى دارند، به رسمیت شناختن حق مردم در انتخاب، مى تواند اثرات مثبتى را بر تولیدات فرهنگى نظیر سینما داشته باشد. اثرات فرهنگى به یک سرى از منطق ها و فرضیات مرتبط است. فناورى اطلاعات مفاهیم فرهنگى را در معرض مفاهیم متعددى قرار مى دهد و تغییر در ارزش ها سبب تغییرات در رفتار خواهد شد که چنین تغییراتى احتمالاً در تضاد با فرهنگ و سلامت جامعه بومى خواهد بود. «ونگ» در مطالعات بر کشور هاى آسیایى نشان داده است هنگامى که شنوندگان (یا مخاطبان) فرصت انتخاب بین برنامه هاى ملى یا خارجى داشته باشند، آنها به نحو چشمگیرى مضامین ملى را برمى گزینند.[۳۹] البته وى بیان کرده است که چنین ترجیحى در بین کشور هاى مختلف داراى سطوح متفاوتى است.

از جنبه سیاسى نیز این موضوع در کشور هاى کمتر توسعه یافته بسته به آن است که حکومت ها چگونه با چالش ها روبه رو مى شوند. بعضى از آنها به شدت در مقابل مضامین وارداتى محدودیت ایجاد مى کنند و بعضى دیگر نیز براى تشویق به رجوع به فرهنگ محلى سعى در تولید متنوع محصولات فرهنگى بر مبناى فرهنگ سنتى و با کمک فناورى اطلاعات دارند.

افراد مشهورى نظیر «ساموئل هانتینگتون» و «بنجامین باربر» در این مورد اندیشه هاى خود را منتشر کرده اند. هانتینگتون در کتاب معروف خود با عنوان «برخورد تمدن ها و تفسیر نظم جهانى» اعتقاد دارد که شکاف بین یک دولت _ ملت با دولت و ملت دیگر در دوره مدرن در حال از بین رفتن است.[۴۰] زیرا چنین مدل هایى مخصوص زمان جنگ سرد بود. با از بین رفتن بلوک هاى کمونیستى، شکافى که در صحنه سیاست بین الملل رخ نمود، بیشتر در لایه بین تمدن ها وجود داشت. از نظر «هانتینگتون» تمدن هاى اسلامى، هند، بودایى و ارتدوکس از جمله تمدن هاى مبتنى بر دین هستند. وى دیگر تمدن ها را مبتنى بر نوعى رابطه جغرافیایى به صورت تمدن غربى، آمریکاى لاتین، آفریقایى، چینى و ژاپنى تقسیم بندى کرد. در جهان هانتینگتون گروه بندى نه گانه تمدن ها قدیمى ترین نوع تقسیم بندى است. امروز (علاوه بر چنین هویت هاى قدیمى) بیشتر از فناورى اطلاعات، پول و ایدئولوژى ها، سرنوشت جهان را تحت تاثیر قرار داده است. بر طبق نظر وى فناورى اطلاعات بزرگترین حلال مشکلات تمدن ها نیست. با همه اهمیت فناورى اطلاعات، آن را تنها ابزارى در دست تمدن ها در نظر مى گیرد و نه سازنده و یا نابودکننده آن.

وى به شدت نسبت به ظرفیت هاى فناورى اطلاعات وارداتى از طرف غرب براى تاثیر بر رفتار و آراى افراد در دیگر تمدن ها مشکوک است. همچنین بیان مى کند که دلایل قانع کننده اى براى اثبات این فرضیه که سیستم هاى ارتباطى باعث همگرایى آرا و نظرات و عقاید هستند در دست نیست. «مایکل ولاهوس» نیز بر این عقیده است که «سرگرمى ها» باعث تبدیل و تغییر در فرهنگ نمى شود.[۴۰] هانتینگتون بیان مى کند که مردم از طریق ارزش هاى خود در مورد آنچه که در صفحات بزرگ یا کوچک (سینمایى یا تلویزیونى) مى بینند ابراز نظر مى کنند. به عنوان مثال بمباران بغداد داراى انعکاس هاى مختلف در تمدن هاى غربى و اسلامى بوده است.

برخلاف چنین عقایدى امور حوزه فناورى اطلاعات مى تواند توسط نخبگان دستکارى مى شود. زیرا که این حوزه یکى از کلید هاى تمدن هاى غربى است که باعث شود که در کشور هاى غیرغربى به تقبیح فرهنگ (امپریالیستى) غربى ها پرداخته و افراد به پاى فشارى بر فرهنگ سنتى خود تشویق شوند. به عبارت دیگر، فناورى اطلاعات منبع اصلى خشم و دشمنى مردم غیرغربى برعلیه کشور هاى غربى در نظر گرفته شده است.[۴۰]

یک رویکرد دیگر توسط «بنجامین باربر» در اثر معروفش به نام «جهاد در مقابل مک جهان» ارائه شده است. همانند «هانتینگتون» وى نیز مبانى مشاهدات خود را بر تعامل و رقابت جوامع و فناورى ها قرار داده است. وى چندان به اثرات چنین شکاف هایى در زندگى بشر خوش بین نیست. دستاورد هاى فناورى، اقتصادى و حتى زیست محیطى باعث شده است که مردم در بسیارى از نقاط جهان به سمت یک تجمع و یا یکسان سازى در بعضى رفتارها مانند گرایش به «آهنگ تند»، کامپیوترهاى سریع و «غذا هاى آماده» (با سه نماد «ام تى وى»، «مکینتاش» و مک دونالد) تحت فشار قرار گیرند.[۱۴]

البته حجم درآمد سرانه افراد و این که کشورها چقدر توان اقتصادى براى تولید و انتشار اطلاعات بر مبناى فرهنگ ملى دارند مى تواند بر حفظ و تاثیرگذارى این فرهنگ ها بسیار موثر باشد.
• فناورى اطلاعات: جنگ ها و امنیت ملى
شکى نیست که نمى توان از جنبه هایى از فناورى اطلاعات که بر امنیت ملى کشورها تاثیرگذار است به راحتى عبور کرد. البته در بسیارى از کشور هاى کمتر توسعه یافته یک رابطه منسجم و معقول بین این فناورى و امنیت ملى برقرار نیست.

در دهه اخیر کلماتى مانند «جنگ اطلاعات» و نیز «جنگ از راه دور» در مقالات و کتاب ها بسیار دیده مى شوند. چنین ادبیاتى نشانگر چند موضوع است. مهمترین موضوع آنکه، فناورى اطلاعات به نحو بسیار مشهودى بر ظرفیت ها و توانمندى هاى جنگى کشورها مى افزاید. اما از طرف دیگر به عنوان یک شمشیر دو لبه باعث مى شود که آشوبگران و نیز تروریست ها ابزارى در اختیار گیرند که تاکنون در دسترس آنها نبوده است. به دیگر سخن علاوه بر ایجاد روابط مستمر بین گروه هاى تروریستى، آنها مى توانند از طریق شبکه هاى اطلاعاتى و ارتباطى به بسیارى از شبکه هاى امنیتى و حتى اقتصادى حمله ور شده و ضایعات گسترده ایجاد کنند.

در حوزه راهبردهاى کلان، در این مورد در «کانون هاى تفکر» نظیر «بنگاه رند» توجه ویژه اى به اثرات فناورى اطلاعات در امنیت ملى نشان داده شده است.[۴۱] در کتاب «انقلاب اطلاعات و امنیت ملى» که توسط «استوارت شوارتزستین» تدوین شده، به ویژه کشور هاى در حال توسعه مورد بررسى قرار گرفته است. وى در کتاب خود «تروریسم سایبر» گروه ها و یا حکومت هاى کشور هاى در حال توسعه را یکى از خطر هاى مهم بر علیه کشور هاى غربى به طور اعم و آمریکا به صورت اخص برشمرده است. وى در این مطالعه کشور هاى چین و خاورمیانه را با عمق بیشترى بررسى کرده است.

«آونز» و «ناى» بزرگترین قدرت آمریکا را در قالب «قدرت نرم» و فراتر از «جنگ از راه دور» مدل کرده اند و بر این عقیده اند که این برترى موجب مى شود بسیارى از کشورها و گروه ها خواهان آنچه که آمریکا مى خواهد، هستند.[۴۲]

البته مطالب منتشره در مورد اثرات فناورى اطلاعات بر ظرفیت سازى امنیت ملى چندان متعدد نیستند، اما به نقل از بعضى سخنگویان کشور هاى کمتر توسعه یافته، نگرانى زیادى در آزادسازى بازار بین المللى ارتباطات در جهت تضعیف حاکمیت دولت ها در داخل مرز هاى ملى وجود دارد. بسیارى از چنین نگرانى هایى ناشى از قوانین تجارت جهانى است.[۳۸] البته نباید از نظر دور داشت که حدود ۹۰ درصد ثبت اختراعات توسط تنها ده کشور ثبت و کنترل مى شود، که بسیارى، آن را مدیون توسعه فناورى اطلاعات و نیز تجارى سازى آن مى دانند.
• فناورى اطلاعات و استقلال
از دیگر ریشه هاى تضادها و فرهنگ ها، تابع استقلال ملت ها در عصر اطلاعات است. البته حجم وسیعى از مطالب منتشره بر این مطلب تاکید دارند که انقلاب اطلاعاتى باعث ضعف استقلال دولت هاى تقریباً همه جوامع به ویژه در جوامع در حال توسعه شده است.

استقلال دولت در این متون به مفهوم آن است که اعتبار، اقتدار و اثربخشى قدرت حاکمه بر شهروندان و نیز بازیگران قدرتمند بین المللى باعث اقتدار آنان در عرصه بین المللى است.

جهانى شدن و تهدید آن علیه استقلال از طریق نیرو هاى پایین به بالا و بالا به پایین که توسط فناورى اطلاعات و ارتباطات ایجاد شده است اعمال مى شود. فناورى اطلاعات زمینه تضعیف دولت ها را از طریق ارتباطات فرامرزى که شهروندان مى توانند برقرار کنند ایجاد مى کند که این نمونه اى از حمله «بالا به پایین» است.

به عنوان مثال، کشور هایى نظیر مالزى و یا مکزیک در اواسط دهه ۹۰ میلادى با متصل شدن به شبکه جهانى اقتصاد، متحمل زیان هایى شدند که کنترلى بر آن نداشتند.

در جهانى شدن از «پایین به بالا»، فناورى اطلاعات داراى نقش موثرى است. بازیگران غیرحکومتى نظیر «سازمان هاى غیردولتى»، کسب و کار هاى کوچک و افراد، به نحو فزاینده اى این فناورى را به کار مى گیرند. چون این فناورى روز به روز ارزان تر مى شود، راحت تر در دسترس قرار مى گیرد. بنابراین براى انتقال «پیام» خود با هزینه کمترى روبه رو هستند و این یعنى داشتن شانس بسیار بیشتر در برقرارى ارتباط با دیگران و نیز ایجاد و دریافت خدمات (آسان تر و بهتر) است که در نهایت سبب افزایش قدرت افراد در تعامل با دولت است.

این نظریه با مصاحبه هایى که «ارنست ویلسون» با بسیارى از سازمان هاى غیردولتى در غرب آفریقا انجام داده است تایید شده است.[۱] پایین رفتن هزینه و افزایش حجم تولید در بخش فناورى اطلاعات، سازمان هاى غیردولتى را قدرتمند کرده و حرکت هاى اجتماعى، در جهت تضعیف دولت ها با سهولت بیشترى انجام مى گیرد، و جلوگیرى از انتقال پیام و یا تندکردن قدرت مانور از سوى دولت ها با هزینه زیاد صورت خواهد گرفت.[۴۳]، [۱۵]

چنین تسهیلاتى داراى اثرات متعددى است، زیرا سازمان هاى غیردولتى و یا حرکت هاى اجتماعى داراى اهداف متفاوتى هستند. بعضى از بخش هاى غیردولتى به دنبال مثلاً پایین آوردن بودجه دفاعى و بعضى دیگر به دنبال افزایش آن و یا بعضى به دنبال کنترل موالید و بعضى دیگر مخالف آن هستند. از طرف دیگر ارتباطات با سرعت بالاتر تغییرات سیاسى را شتاب مى بخشد. به ویژه زمانى که عکس العمل و پاسخ صریح دولت در کوتاه ترین زمان مورد نیاز باشد. این موضوع سیاستگزاران را وادار به تصمیم گیرى سریع تر و حسابگرى دقیق تر مى کند. اگر واکنش دولت به موقع نباشد در این صورت مردم از آن ناامید شده و ممکن است واکنش هاى نامشخصى از خود نشان دهند و از طرف دیگر اگر این پاسخ دولت با سرعت ولى بدون فکر باشد سبب پایین آمدن کارآمدى و بالارفتن ریسک سیاسى مى شود. نشان داده شده است که پایدارى دولت ها با توان پاسخگویى مناسب رابطه دارد.[۴۴]

فراتر از تهدید هایى که استقلال دولت ها با آن مواجهند، فشار هاى دیگرى بر حکومت ها از ناحیه بحران بودجه و «چند صدایى» بودن جامعه وجود دارند که از طریق گسترش خصوصى سازى و تجارى سازى به ویژه در فعالیت هاى ارتباطى تحمیل مى شوند. به طور کلى گسترش خصوصى سازى باعث محدودیت براى دولت ها مى شود.[۴۵] لذا با گسترش فناورى اطلاعات در شرکت هاى خصوصى و سازمان هاى غیردولتى، دولت ها مجبور به تاثیرپذیرى سیاست هاى خود از تصمیمات و فعالیت هاى آنها هستند. این مشکل هنگامى بیشتر نمایان مى شود که سازمان ها و شرکت هاى فرامرزى نیز در این فشار براى تغییر دخالت کنند.
• نتیجه گیرى
در این مقال، جنبه هاى مختلف کلان اثرات فناورى اطلاعات بر جوامع بررسى شد. نکته حائز اهمیت آنکه بسیارى از مولفین «فناورى اطلاعات به عنوان رسانه» را با « فناورى اطلاعات به عنوان عاملى عجین شده با تولید» یکسان فرض مى کنند. در حالى که در این نوشته نشان داده شد که این دو بخش داراى جنبه هاى متفاوتى هستند. همچنین متوجه شدیم که پاسخ به سئوالاتى نظیر تاثیرات مثبت یا منفى فناورى اطلاعات بر جوامع چندان واضح و در دسترس نیستند.

به عنوان مثال مقدار تاثیرات جهانى شدن فناورى اطلاعات بر جوامع تا چه حدى است؟ پاسخ آن است که تاثیر آن در کشور هاى مختلف در سطوح متفاوت قرار دارند. در کشور هاى در حال توسعه و یا کمتر توسعه یافته این اثرات کمتر از کشور هاى توسعه یافته است.

حال پاسخ به سئوال بعدى اندکى ساده تر مى شود که از بین فناورى اطلاعات و مشخصات اجتماعى کدامیک تاثیرگذارى بیشترى بر دیگرى دارد؟ یافته ها نشان مى دهند که مشخصه هاى اجتماعى داراى اثربخشى بیشترى است.

حال باید این سئوال را مطرح کرد که اثرات فناورى اطلاعات مثبت است و یا منفى؟ پاسخ کوتاه و صریح مثبت است. پاسخ عمیق تر آنکه چنین پدیده اى در بعضى از حوزه ها مثبت و در بعضى دیگر منفى است. به عنوان مثال ممکن است در بعضى از مناطق سبب تولید شغل شده، موجب آزادى هاى اجتماعى و سیاسى شده و یا سطح آموزش را ارتقا دهد، اما از طرف دیگر ممکن است سبب تضاد هاى اجتماعى شده و یا سبب تغییرات کنترل نشده فرهنگى شود. البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که ارزش گذارى مثبت و یا منفى بر مبناى ارزش هاى حاکم بر هر جامعه اى تغییر مى کند.

از نکات دیگر که توسط « ریچ» و بعضى دیگر مطرح شده است آنکه، در جهانى شدن فناورى اطلاعات کارمندان و کارگرانى که آموزش سطح بالاترى دارند کارایى بیشترى پیدا مى کنند و این در حالى است که کارگرانى که متکى بر نیروى بدنى هستند چندان تحت تاثیر این فناورى داراى عملکرد بهترى نخواهند شد. از طرف دیگر فناورى اطلاعات قدرت مانور مردم را براى عکس العمل، رد و یا قبول پدیده ها افزایش مى دهد. این مورد در کشور هاى توسعه یافته داراى جلوه بیشترى است. البته با افزایش حجم مضامین غربى در سطح سیستم هاى اطلاع رسانى، بدبینى و عکس العمل منفى همراه با عصبانیت را در کشور هاى غیرغربى بر علیه مادى گرایى، فردگرایى غربى و نظایر آن موجب شده است. به طور خلاصه فناورى اطلاعات بسیار فراتر از یک فناورى معمولى بر زندگى امروز تاثیر گذاشته است که بدون هرگونه پیشداورى باید اثرات مثبت و منفى آن را بر سرنوشت ایران به دقت پیگیرى کرد. چنین فناورى اى موجب تاثیرگذارى بر دیگر روندها است و بنابراین چالش ها و فرصت هایى که این فناورى در پیش روى قرار مى دهد چندبعدى است.
مراجع

۱. E. J. Wilson III, …Globalization, information technology, and conflict in the
۱. E. J. Wilson III, …Globalization, information technology, and conflict in the second and third world: A critical review of the literature,” Project on World Security, Rockefeller brothers fund, 1998.

۲. C.Stoll, Silicon Snake Oil: Second Thoughts on the Information Highway, New York: Doubleday, 1995.

۳. E.G. Mesthene, …Technology: the opiate of the intellectuals,” in Technology and the Future, 7th ed., ed. A. H. Teich, New York: St. Martin’s Press, 1996.

۴. S. Lowery and M. L. DeFleur, …Milestone in mass communications research: Media effects,” White plains,3rd ed., New York: Longman Publisher, 1995.

۵. E. J. Wilson III, …Mapping the global information infrastructure,” Commissioned by COLCIANCIAS as a background paper for the UNCSTD working group on IT and Development, 1996.

۶. E. J. Wilson III, …Managing change in the information technology sector: scenarios and strategies for the future,” Commissioned by COLCIANCIAS as a background paper for the UNCSTD working group on IT and Development, 1996.

۷. Toffler, The Third Wave, William Morrow and Co., New York, 1980.

۸. Katz, …The Netizen: birth of digital nation,” Wired, 5.۰۴, 1990.

۹. J. Snider, …Democracy on-line: tomorrow’s electronic electorate,” The Futurist, vol.25, no.5, 1994.

۱۰. C. Slaton, Televote: Expanding Citizen Participation in the Quantum age, New York: Prager, 1992.

۱۱. Lerner, The Passing of Traditional Society, The Free Press, Glencoe: 1958.

۱۲. M. J. O’Neill, The Roar of the Crowd: How Television and People power are Changing the World, Times Book, New York: 1993.

۱۳. J. L. Neuman, Lights, Camera, War: Is media technology driving international politics?, St. Martins press, New York : 1996.

۱۴. B. R. Barber, Jihad vs. MacWorld: How Globalism and Tribalism are reshaping the World, Bullantine, New York: 1996.

۱۵. R. Livernash etal. ed., …Policies and Institutions: Nongovernmental organizations: A driving force in the developing world,” Word resources 1992-۹۳, World Resource Institute, Washington, D.C: 1993.

۱۶. D. Bell, …The third technological revolution,” Dissent, vol.36, no.2, 1989.

۱۷. Toffler, Power Shift: Knowledge, Wealth and Violence at the Edge of the 21st Century, Bantam, New York: 1991.

۱۸. S. Nora and A. Minc, The Computerization of Society, MIT Press, Cambridge, Mass: 1980.

۱۹. J. N. Rosenau, Turbulence in World Politics: A Theory of Change and Continuity, Princeton University, Princeton, N.J.: 1990.

۲۰. S. Weyker, …Kayapo spin doctors and truth commission computer programs: Information technology and Latin American social movements,” Occasion Paper, Harisson Program for the future of the global agenda,” University of Maryland, 1995.

۲۱. G. Gailder, Microcosm: The Quantum Revolution in Economic and Technology, Simon and Schuster, New York: 1989.

۲۲. S. P. Huntington, The Third wave: Democratization in the Late-Twentieth Century, University of Oklahama Press, Norman: 1991.

۲۳. C. R. Kedzie, …The third waves,” in Borders in Cyberspace Information Policy and the Global Information Infrastructure, ed. Kahin and Nesson, Cambridge, MIT Press, Mass: 1997.

۲۴. R. Schware, …Software industry entry strategies for developing countries: A walking on to legs’ proposition,” Word Development, vol.20, no. 2, pp.143-۱۶۴, 1992.

۲۵. Moussa and R. Schware, …Information in Africa: Lessons from world bank experiences,” World Development, vol.20, no.12, pp1737-۱۷۵۲,1992.

۲۶. N. Hanna, …The information technology revolution and economic development,” World Bank discussion paper (120), World Bank, Washington, D.C., 1991.

۲۷. de S. Pool, The Social Impact of the Telephone, MIT Press, Cambridge, Mass: 1977.

۲۸. Talero, …National Information Infrastructure in developing economics,” in National Information Infrastructures Initiatives: Vision and Policy Design, ed. B. Kahin and E. J. Wilson III, MIT Press, Cambridge, Mass: 1997.

۲۹. N. K. Hanna, K. Guy and E. Arnold, Information Technology Diffusion Policies in OECD Countries, Technical Dept., World Bank, Washington, D.C: 1994.

۳۰. N. Robinson, …Bring the internet to zambia,” in Bridge Builders: African Experiences with Information and Communication Technology, ed,, Office of International Affairs National Research council, National Academy Press, Washington, D.C. 1996.

۳۱. Cherry, …The telephone systems: Creator of mobility and social change,” in The Social Impact of the telephone, ed., I. Pool, MIT Press, Cambridge, Mass: 1977.

۳۲. B. Wellenius, …Estimating telephone necessities in developing nations,” IEEE Trans. on Communication Technology, vol.19, pp.333-۳۳۹.۱۹۷۱.

۳۳. Hanna, N., and S. Boyson, Information Technology in World Bank Lending: Increasing the development impact, Asia Technical Department (Private Sector/Public Sector and Technology Development Division), World Bank, Washington, D.C.: 1991.

۳۴. H. Sazanami and J. S. Edralin, …Information technology initiatives for development,” Media Asia , vol.19, no. 4,1992.

۳۵. R. Adkins, …Organizational implications of information technology in third world countries,” public administration and Development, vol. 8, pp.373-۳۸۹, 1988.

۳۶. J. Hills, …The telecommunications rich and poor,” Third World Quarterly, vol.12, no.2, 1990.

۳۷. N. C. Quebral, … The application of information and communication technology to development,” Media Asia, no.4, pp.143-۱۶۹, 1992.

۳۸. B. A. Petrazzini, The Political Economy of Telecommunications Reform in Developing Countries: Privatization and Liberalization in Comparative Perspective, Praeger, Westport, Conn: 1995.

۳۹. Wang, …Beyond Media Globalization: A Look at Cultural Integrity From a Policy Perspective,” Paper presented at the seminar on Telecommunications Policies in Western Europe and Southeast Asia: Cultural and Historical Perspectives, 29 August, Bruges, Belgium, 1996.

۴۰. S. P. Huntington, The Clash of civilizations and Ranking of World Order, Simon and Schuster, New York: 1996.

۴۱. J. Arquilla and D. Ronfeldt, …Information power and Grand strategy: in Athen’s camp.” paper presented at Cantingy Cconference, pp.20-۲۱, Chicago, IL: 1995.

۴۲. W. A. Owens and J. S. Nye, …American information edge,” Foreign Affairs, vol.10, no.2. ۱۹۹۶.

۴۳. B. Taylor etal., …Grass roots resistance: The emergence of popular environmental movements in less affluent countries,” in Environmental Politics in the International Arena, ed. S. Kamieniecki, Suny Press, Albany, NewYork: 1993.

۴۴. B. Sterling, …High Technology Crime Investigation Association Speech,” available on the: http://www.gopler.well.sf.ca.us,1994.

۴۵. B. Kahin and E. J. Wilson III, eds., National Information Infrastructure Initiatives: Vision and Policy Design, MIT Press, Cambridge, Mass: 1997.

*پژوهشگر پژوهشکده فناورى اطلاعات دانشگاه تربیت مدرس

منبع: شرق

سایت های بی برنامه

يكشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۸۴، ۱۲:۲۳ ب.ظ | ۰ نظر

پرستو دوکوهکی - شاید هیچ کتابخوانی حاضر نباشد لذت چرخ زدن در کتابفروشی ها را با چیز دیگری عوض کند؛ شاید هیچ کتابفروشی نخواهد فرصت گپ وگفت با خریدار کتاب را از دست بدهد، اما واقعیت های یک جامعه شهری که با سرعت دست کم در مصرف- به سوی مدرن شدن می رود چیزهای دیگری می طلبد: مثلا همه این را می دانند که در ایران کتابفروشی های آن لاین کم است.

ضریب نفوذ اینترنت در ایران کم است؛ همه این را می دانند، اما میان کسانی که دسترسی به این منبع بی پایان اطلاعاتی دارند، هستند افراد زیادی از نخبگان و دانش آموزان و دانشجویان و استادهایشان که وقت محدود دارند و نیاز به کتاب؛ نیازی که آنها را مجبور می کند دست کم یک نیم روز را در ترافیک و رفت وآمد به مرکز شهر بگذرانند تا شاید به کتاب مورد نظرشان برسند. بعضی ها هم که از شهرستان ها برای پیدا کردن کتاب مورد نیازشان رنج سفر را به جان می خرند. تازه به این افراد اضافه کنید جمعیت نخبه و کتابخوان ایرانی مهاجر را که دستشان از همین در ترافیک ماندن هم کوتاه است و برای حفظ رابطه فرهنگی شان با ایران، کتاب را بهترین ابزار می دانند. پس شما هم می توانید با ما هم عقیده باشید که فروش آن لاین می تواند نیاز این عده را تامین کند.
ایده ای آزموده
تاسیس کتابفروشی آن لاین ایده جدیدی نیست. با اینکه ساختار گردش پولی کشورمان، برای انجام دادن فعالیت های اقتصادی اینترنتی مناسب نیست، اما سایت سخن ازسال،۱۳۷۷ یعنی 7 سال پیش، این کار را در ایران شروع کرد: هر کس چنین کاری را شروع می کند، الگوی آمازون را در ذهن دارد، سایت بزرگی که کتاب می فروشد و از هر جای دنیا سفارش آن لاین می گیرد .

اما سایتی که شاید آرمان راه اندازندگانش رسیدن به موقعیت سایت آمازون بود - آن طور که محمد سلیمانی نیا، مدیر سایت سخن می گوید- خیلی زود فروش آن لاین را کنار گذاشت: فروش آن لاین در کشور که هیچ توجیه اقتصادی ندارد، فروش خارج از کشور هم همین طور و البته مسائل مهمتر دیگر هم هست .

او تعریف می کند که بیمه نبودن بسته های پستی برای کشور آمریکا چقدر به آبروی این وب سایت ضرر زده: یا کتاب نمی رسید، یا بازشده و پاره پوره می رسید. با این وضعیت مرتب مشتریانمان را از دست می دادیم، ضمن اینکه هر سال چیزی حدود 70 درصد بر هزینه های پست کتاب اضافه می شد. بنابراین مجبور بودیم چند برابر قیمت کتاب را از مشتریان بگیریم که نه برای آنها صرف اقتصادی داشت و نه برای ما. در داخل کشور هم در عمل نمی توانستیم فعالیت چندانی داشته باشیم. پست امکان دریافت پول را از دریافت کننده نمی داد، به دلیل سیستم پولی کشور، برای شهرستان ها هیچ خدماتی نمی دادیم و فقط در تهران، آن هم به تعداد خیلی محدود فروش داشتیم. چون کتاب را با پیک می فرستادیم، هزینه آنقدر زیاد می شد که خریدار تهرانی از سفارش دادن به ما منصرف شود .

جز اینها، یک کتابفروشی آن لاین باید یا مثل کتابفروشی های واقعی انبار کتاب داشته باشد یا باید اول سفارش بگیرد و بعد کتاب ها را تک تک از ناشران بخرد. سلیمانی نیا می گوید: گرفتن کتاب از ناشر خودش مرحله مهم و سختی ست. امکان انبار کتاب را ندارید، ضمن اینکه باید دست کم چیزی حدود 8 هزار عنوان کتاب را داشته باشید، از هر کتاب هم یکی- دوتا. بنابراین نمی توانید روی تعداد از ناشر تخفیف بگیرید. تهیه کردنش هم مشکل است و هم پرهزینه. تناقض اینجا شکل می گیرد که انبار داشتن از کتاب ضرر می زند و اگر بعد از سفارش بخواهید کتاب را تهیه کنید با این بازار نشری که در ایران وجود دارد، یا کتاب را به سختی پیدا می کنید، یا می فهمید چاپش تمام شده یا چاپ جدید با قیمت جدید آمده به بازار. آن وقت است که چشم باز می کنید و می بینید همه اش ضرر است .
سایت های بی برنامه
با این حال روز به روز به تعداد سایت هایی که فروش آن لاین کتاب را جزو خدماتشان قرار می دهند اضافه می شود. اگر تا دو سال پیش فقط سایت سخن بود و پرشین بوک و ایران فرهنگ ، حالا آی آی کتاب و قفسه و فردوسی و ایران بین و چندین و چند وب سایت شناخته شده و تازه تاسیس برای این کار وجود دارد.

هر چند می شود انگیزه های راه انداختن چنین خدماتی را حدس زد، اما دانستن مشکلات کار این وب سایت ها و روند کاری شان قابل بررسی ست.

میان کارشناسان کتاب و آدم های فعال در حوزه ادبیات، هستند کسانی که اعتقاد دارند فروش آن لاین کتاب می تواند فراگیر شود، فقط اگر به چشم کار حاشیه ای به آن نگاه نشود. می گویند اگر فکر درست و حساب شده ای البته همراه با سرمایه ای مناسب - پشت چنین وب سایتی باشد، براحتی می تواند کار خودش را گسترش دهد، مخصوصا که سفارش های خوبی از خارج کشور به دست چنین وب سایت هایی خواهد رسید.

عده ای از فعالان اینترنتی نبود فرهنگ خرید اینترنتی را در شکست فروش آن لاین کتاب تاکنون موثر می دانند، اما مدیر سایت سخن نظر دیگری دارد: موضوع فرهنگسازی برای خرید اینترنتی نیست. مردم خوب بلدند. چطور یکی از وب سایت هایی که بلیت های کنسرت شجریان را آن لاین می فروشد، بدون اینکه در هیچ خبری آدرس وب سایتش درج شود، از صبح تا عصر 7 هزار تقاضا دریافت می کند؟ چرا خرید آن لاین بلیت قطار این قدر رایج است؟ اگر مردم به مزیت چیزی پی ببرند، حتما از آن استفاده خواهند کرد. مهم این است که کتاب و کتابخوانی اولویتی در زندگی مردم ندارد. ضمن آنکه خرید آن لاین مزیتی برای او ندارد. پشت در کدام کتابفروشی صف وجود دارد که حالا با خرید آن لاین دسترسی به کتاب آسان شود؟

به عقیده سلیمانی نیا فروش آن لاین هیچ سود مالی نخواهد داشت، برای همین هم بیشتر سایت ها برای تفنن و در حاشیه دیگر فعالیت هایشان کتاب می فروشند.

این طرز فکر میان ناشران هم کم وبیش وجود دارد. هیچ کدام از ناشران بزرگ و نام آشنا کار فروش آن لاین را انجام نمی دهند و با اینکه با وب سایت هایی که این کار را انجام می دهند، همراهی می کنند، اما امیدی به موفقیت و کسب سود مالی از این راه ندارند.

سایت سخن فعالیت های دیگری هم در این سال ها داشته است و با قرار دادن تعداد زیادی نقد کتاب، معرفی کتاب وگزارش از جلسه های بررسی کتاب روی سایت، مخاطبان جدی ادبیات را به خودش جلب کرده است: چیزی حدود یکهزار و 200 داستان کوتاه در حال حاضر در آرشیو سایت موجود است، ولی حتی تولید محتوا هم نمی تواند در جذب افراد برای خرید کتاب موثر باشد . نگاه بدبین او با اشاره به تاثیر مثبت معرفی کتاب تعدیل می شود، اما او از مشکل بزرگتری صحبت می کند: مردم اصلا حاضر نیستند برای کتاب پول بدهند. ما یک بار برای فروش کتاب الکترونیکی شانس خودمان را آزمایش کردیم که نتیجه ای باورنکردنی داشت. سال 79 نسخه الکترونیکی کتاب هاشمی رفسنجانی و دوم خرداد نوشته صادق زیباکلام را مجانی، برای دانلود گذاشتیم روی وب سایت. در یک ماه چیزی حدود 100هزار نسخه از این کتاب را دانلود کردند. بعد، نسخه های الکترونیکی چندین کتاب پرفروش از همین نویسنده و الهی قمشه ای و نبوی را با مبلغ بسیاد ناچیز برای فروش گذاشتیم. چیزی حدود 3 تا 5 دلار کانادا. فکر می کنید چند نفر این کتاب ها را خریدند؟ فقط 5 نفر .

با این همه بدبینی و بدبیاری، او از احتمال از سرگیری فروش آن لاین سایت سخن حرف می زند. مشخص است که به کتاب و کتابفروشی علاقه خاصی دارد.
تجربه موفق
سایت آمازون، با فروشی حدود 10 میلیارد دلار در دهمین سال تاسیسش، معروف ترین و موفق ترین سایت فروش کتاب است. این سایت چیزی حدود 50 میلیون مشتری از سراسر دنیا دارد.

ماه پیش اعلام شد بیش از 100 عنوان کتاب ایرانی در بخش فروش کتاب سایت اینترنتی آمازون قرار گرفته است. می گویند بعد از رفع تحریم فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آمریکا، یک شرکت خصوصی ایرانی با نام شرکت گسترش فرهنگ رایانه ای کتاب طی قراردادی با موسسه فرهنگی آمازون تاکنون 100 عنوان کتاب را به زبان انگلیسی معرفی کرده است.

آمازون، فروشگاه اینترنتی کتاب، در 1995 ایجاد شد. نام وب سایت برخلاف تصور از جنگل های آمازون گرفته نشده، بلکه لغتی یونانی ست که به زنان جنگجوی افسانه های یونان گفته می شده.

جف بزوس، بنیانگذار این وب سایت موفق، گفته است: اواخر دهه 1990 درآمد سایت حدود یک و نیم میلیارد دلار بود ولی همچنان ضرر می داد. سالی قریب به یک میلیارد دلار قرض می گرفتیم تا ورشکست نشویم .

اما حالا سایت آمازون روزهای سخت را پشت سر گذاشته و دست کم با خیالی آسوده فعالیت می کند.

هدف آقای بزوس ابتدا این بود که سایت آمازون را به بزرگترین فروشگاه خرده فروشی لوازم الکترونیکی تبدیل کند. شعار شرکتش نیز این بود: تند بزرگ شو!

بعد از گذشت 10 سال، او شرکتی دارد که بزرگترین فروشگاه اینترنت است، هرچند که گستردگی و سوددهی سوپرمارکت های بزرگ را ندارد.

بر اساس گزارش بی بی سی، سال گذشته فروش آمازون حدود هفت میلیارد دلار، بیش از تمام فروشگاه های اینترنتی بوده و مثلا شرکت رایانه سازی دل فقط 3 میلیارد و 250 میلیون دلار کالا فروخته است.

سال گذشته یکی از تحلیل گران بانک آمریکا این سئوال را مطرح کرد که شاید بهتر باشد آمازون اقلام کمتری را بفروشد و فروش خود را به اجناسی محدود کند که سود بیشتری به ارمغان می آورند.

اما دیدگاه مخالف این است که ایجاد وفاداری میان مشتریان وقت می برد و منوط به این است که مردم با علم به اینکه هرچیزی بخواهند در آمازون هست، به طور خودکار به این سایت مراجعه کنند. اگر مردم نتوانند کتابی را در آمازون بیابند، آنها دیگر مکررا به این سایت نخواهند آمد.

چند نوآوری ناب در آمازون صورت گرفته، از جمله نرم افزاری که جزئیات مشخصات شما را به خاطر می سپارد و چرخ دستی خرید مشتری را سریع و آسان به پای صندوق می برد.خرید کتاب زحمتی ندارد زیرا سایت آمازون آدرس پستی و جزئیات کارت اعتباری خریدار را به خاطر می سپارد. همچنین از علایق وی آگاه می شود تا مرتب کتاب هایی را پیشنهاد کند که ممکن است بر اساس خریدهای پیشین موردپسند قرار گیرد.

آمازون مرتبا اجناس تازه ای ارائه می دهد و کسب و کارش را می گستراند. مثلا این شرکت به دنبال راهکاری ست تا بتوان کتاب ها را بنا به تقاضای مشتریان چاپ کرد.

وب سایت آمازون جالب و غریب است و خوانندگان، کتاب ها را نقد و توصیه می کنند. کتابفروشی های اینترنتی، مطالعه را دگرگون کرده و این امکان را فراهم آورده اند که کتاب بیشتر در دسترس عموم قرار گیرد و در نتیجه افق های فکری گسترش یابد. هرچند به خاطر تخفیف های زیادی که باید بدهند، سود چندانی نمی کنند، اما همه می دانیم که سود فقط مادی نیست.

منبع: همشهری

امیر علیخانزاده* - دومین نمایشگاه فناوری اطلاعات، نرم‌افزار و شهر الکترونیک (اله‌سیت) از 9 لغایت 13 آذر 1384 در محل دایمی نمایشگاه‌های بین‌المللی مشهد برگزار شد. رویکردی که اله‌سیت از اولین تجربه‌اش در حوزه تعامل مدیریت شهری و فناوری اطلاعات برگزید، مبتنی بر شناخت فناوری و به‌کارگیری آن در مدیریت شهری و دست‌یابی به مفهوم شهر الکترونیک و شهروند الکترونیک است. اله‌سیت مشهد با این ادعا و تلاش دست‌اندرکاران آن در سازمان فناوری اطلاعات شهرداری مشهد، دومین نمایشگاه را نیز در این عرصه برگزار کرد، با این هدف و شعار: "اله‌سیت؛ چشم‌انداز توسعه شهری مبتنی بر فناوری اطلاعات". آن‌چه در این فرصت به آن خواهم پرداخت، یادآوری نکاتی به‌منظور تبیین رابطه مدیریت شهری و IT است.
انقلاب دیجیتال
افکار عمومی جهان هنوز وعده سیاست‌مداران اوایل دهه 80 میلادی را از یاد نبرده است که خواستار مقابله با "جهانی آکنده از جزایر مرفه در اقیانوسی از بدبختی و بینوایی" با تدوین منشور جهانی ارتباطات بودند.

اما اکنون پس از گذشت دو دهه از این سخنان در کجا قرار داریم؟

باید اذعان کرد که دستاوردهای انقلاب دیجیتال همراه با پیشرفت سایر حوزه‌های علوم و تکنولوژی، شکاف‌های تازه‌ای را پدید آورده است و بر نابرابری‌های گذشته عمق بخشیده است. همچنین شکاف دیجیتال، شکاف تکنولوژی و شکاف دانایی باعث شده که یک بخش از جهان به سرعت پیش رود و بخش دیگر عقب بماند.

ویژگی عصر کنونی این است که علم و فناوری بر آن حاکم شده است. به عبارت دیگر امکان پیشرفت و نابودی نامحدود.

این که فناوری خوب است، توسعه به همراه می آورد، شغل ایجاد می‌کند، حرکت و تنوع در بازار مرهون وجود اوست و تولید را رونق می بخشد، همه از صفات شناخته شده Technology است. فناوری به راستی می‌تواند فرصت های بزرگ برای اقتصاد، فرهنگ و اجتماع به بار آورد و هر روزه نقش ماشین را در "کیفیت زندگی" آدمی افزون کند، اما شرایط و بستر به‌کارگیری آن و لزوم سازگاری بین ابزارهای فناوری و انسان و شناخت آن برای استفاده بهینه ضروری است.

علم و فناوری برای رشد و توسعه نیازمند محیط مناسب و فراهم بودن عوامل تاثیرگذار است. ازجمله، وجود محققان و پژوهش‌گران جدی، حمایت‌های مالی و معنوی دولت به نحوی که در نظارت باقی بماند، جریان سالم و ساده برای دریافت، پردازش و ارسال داده‌ها و زیرساخت مناسب اطلاعاتی و ارتباطی.
رویکرد فناوری اطلاعات
برنامه‌ریزان نظام توسعه در ایران رویکرد توسعه مبتنی بر دانایی را به‌عنوان اساس برنامه چهارم توسعه برگزیده‌اند. بر این مبنا، دانش و دانایی موتور محرکه توسعه است و نقش علم و فناوری، مهم و اثرگذار. مدیریت امروز به دنبال بهره‎گیری از اطلاعات برای اثربخشی بیشتر است، پس مدیریت و مدیریت اطلاعات مفاهیمی مشترک شده‎اند که در سازمان‌های امروزی به دنبال اثربخشی و بهره‎وری در تصمیم‌سازی و اجرا هستند. فراموش نکنیم که این فرایند، فرایندی صرفاً کمی نیست بلکه کیفیت در اطلاع‌رسانی و کاربرد اطلاعات، بستری را آماده می‎سازد که می‎توان بر پایه آن به برنامه‎ریزی جامع و استراتژیک دست یافت. از این رو بر پایه این نگرش است که فناوری‎های اطلاعاتی و ارتباطی، کلید دست‎یابی به توسعه پایدار معرفی می‎شود و انتخاب رویکرد فناوری اطلاعات در تدوین سیاست‌های علم و فناوری و برنامه‌ریزی برای توسعه، حرکت درست در این راستا است.
توسعه پایدار و توسعه محلی
دست‌یازیدن به توسعه پایدار ملی نیازمند پی‎ریزی نظام‎های توسعه‎ای محلی و نظام‎های توسعه شهری است. بیشترین اطلاعات و داده‎های ملی هم در شهرها تولید می‎شود. از این رو بهره‎گیری از فناوری‎های اطلاعاتی در شهرها با چالش‌هایی روبرو است.

چالش همگانی در پی‎ریزی و برنامه‎ریزی با هدف دست‌یافتن به توسعه، البته توسعه پایدار و همه‌جانبه و نه توسعه مقطعی، نبود سازوکارهای جمع‎آوری و بازیابی اطلاعات است. در شهر با انبوهی از داده‎های خام سروکار داریم. اطلاعاتی که هر روزه بر حجم آن افزوده می‎شود. اطلاعاتی که از ملک، پارک، مکان‎های تفریحی و دیگر مکان‎ها و موقعیت درون شهر تولید می‎شود. این داده‎ها، داده‎های محلی هستند، ولی وقتی درباره یک کلان شهر صحبت می‌کنید با بسیاری از داده‎ها و اطلاعاتی طرف هستید که منشا آن محلی نیست و در واحد زمان، تغییرات زیادی می‎کند. حال می‎خواهیم برای این شهر برنامه‌ریزی استراتژیک انجام دهیم، اولین قدم جمع‎آوری اطلاعات است و با بسیاری از گروه‎های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی طرف هستیم. اولین قدم بن‌بست است، چون نمی‎توانید با این پراکندگی و موازی‎کاری و نبود ساختار منظم و تعریف شده به سامان‌دهی اطلاعات بپردازید. اطلاعاتی را که نتوان فرموله کرد، نمی‎توان بر مبنای آن طرح توسعه ریخت و برنامه عمرانی اجرا کرد. ناگزیر به سمت برنامه‎های کوتاه‌مدت و بخشی حرکت می‎کنید و چون داخل سیستم بروکراتیک فعالیت می‎کنید از قافله عقبید و با این مدیریت کوتاه مدت و بخشی نیز عقب‎تر می‎مانید.

حال ‎فناوری‎های اطلاعاتی با ویژگی اثربخشی در سازمان‌دهی و سامان‌دهی داده‎ها و پیاده‎سازی سیستم‎های اطلاعاتی امکان گسترده‎ای را برای طرح و اجرای نظام‎های توسعه‎ای در اختیار قرار می‎دهند.

دوران گذار و پیاده‎سازی کامل این سیستم‎ها و بهره‎گیری از IT در سازمان‎های شهری نیز با توجه به نظام‎های سنتی و نبود فرهنگ لازم خود چالشی در کاربری این فناوری‎ها می‎باشد. اما در این روند، مهم درک نیاز و حرکت به سمت برآورده‌کردن آن است.
مدیریت فناوری و فناوری مدیریت
اما نسبت "توسعه" و "فناوری" چیست؟ الگوی رشـد کشورهـای پیشرفته نشـان می‌دهد که فناوری اطلاعات یک توان‌مندساز است، یعنی بدون دست‌یابی به فناوری اطلاعات و ارتباطات نمی‌توان به توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دست یافت. برای تحقق مفهوم توسعه، باید زیرساخت‌های نرم و سخت را در حوزه فناوری اطلاعات فراهم کرد، نیروی انسانی متخصص را برای تعامل با این سیستم‌ها آموزش داد و با سامان پروتکل‌های مدیریتی، راه‌های حرکت به سمت اقتصاد پویا و رشدیافته را مهیا کرد. بنابراین نقش "مدیریت" ، مهم و اساسی است. نگرش و مدیریت راهبردی مبتنی بر فناوری اطلاعات، می‌تواند هم شناخت درون را برای بهره‌گیری از ابزار بیرون محقق کند، هم روندهای جهانی را احصا کند و از رهگذر روابط و تعامل این دو، می‌تواند در جهان امروز سهم مناسبی از توسعه را به خودش اختصاص دهد.

در مناسبات دنیای کنونی، وجود زیرساخت ارتباطی و اطلاعاتی، ضرورت اول هر جامعه نوینی است و برای این که این زیرساخت را بـه‌کار بگیریم و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تحقق بخشیم، به‌کارگیری دانش مدیریت این زیرساخت ضروری است. به دیگر سخن این که، به چه میزان زیرساخت مدیریتی توان‌مند است، قوانین، مقررات و نیروی انسانی آن تا چه اندازه موثرند و مدیرانی که درک صحیح از توسعه دارند و آشنا به مهارت‌های مدیریتی هستند، در کجای این فرایند قرار گرفته‌اند.

پس، تنگنای اصلی توسعه در ایران زیرساخت مدیریت است و برای "مدیریت فناوری" باید به "فناوری مدیریت" مجهز شویم. به‌کارگیری فناوری مدیریت جز در تعامل فضای جهانی ممکن نیست و باید در این حوزه از تجربیات جهانی استفاده کنیم.

برای دست‌یابی به فناوری مدیریت در مسیر تحقق توسعه مبتنی بر IT ، مدیریت دانش و تعامل بین فناوری، فنون و انسان بایسته است. همچنین ارایه و کاربرد دانش در توان‌مندسازی ایده‌ها و راه‌حل‌های نوین، مفید و پرفایده می‌نماید، این روند در مناسبات سازمـانی بـه خلق واقعیت‌ها و منابع جدید منتهی می‌شود و هنگامی که در سطح کلان نهادینه شود و با ابزار و تجربیات جهانی همراه شود، به توسعه مبتنی بر فناوری اطلاعات که زیرساخت توسعه علمی، توسعه فرهنگی، توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی است، منتهی می‌شود. لازمه مدیریت دانش هم، ایجاد محیط مشارکت، همکاری و اشتراک منابع، داده‌ها، اطلاعات و دانش است که با تغییر روندهای سنتی و تقویت ساختارها و زیرساخت‌ها همراه است.

خلاصه این که، "مدیریت فناوری" و "فناوری مدیریت"، فراگرد آگاهانه ایجاد دانش و اطلاعات، تصمیم، ارایه و کاربرد دانش و اطلاعات و اجرای برنامه‌های راهبردی در این حوزه است. چالش مهم توسعه شهری، بسیج منابع نرم‌افزاری و سخت‌افزاری و مدیریت بر داشته‌ها و کسب دانش‌های جدیـد است. توسعه مبتنی بـر IT به عنوان الگوی حرکت ایران در مسیر دست‌یازیدن به فناوری‌های نوین، نیازمند حرکت آهنگین و منظم اجزای تشکیل دهنده آن است. بخش خصوصی و دولتی ایران توانایی برنامه‌ریزی مشارکتی در روند توسعه و فناوری را دارند که با حلقه مدیریت به هم پیوند می‌خورند و نوید استقرار فناوری اطلاعات در شهر را می‌دهند.
اله‌سیت پایدار
منظور این که باید "نگرانی از تغییر" را با امید به بهبود شاخصه‌های کیفیت زندگی شهروند ایرانی و تعدیل فاصله علمی ایران با کشورهای توسعه یافته، به امکان توسعه علمی و جنبش نرم افزاری تبدیل کنیم. اکنون باید نقش ایران از نظاره‌گر و گزارش‌گر عرصه دانش و فناوری به تولید کننده علم، دانش و فناوری تغییر یابد. این هدف بزرگ و کلان نیاز به برنامه‌ریزی و تعیین اهداف کوچک‌تر برای نیل به آن دارد.

می‌توان گفت، یکی از این اهداف کوچک که در جایگاه خود ماموریتی ملی به حساب می‌آید برگزاری نمایشگاه فناوری اطلاعات، نرم افزار و شهر الکترونیک مشهد برای شفاف‌کردن نقش "شهر" ، "شهروند" و نهادهای اجتماعی تاثیرگذار در ساخت و رفتار شهر در راستای مدیریت شهری پویا و کارا می‌باشد.

نمایشگاه اله‌سیت مشهد که در حوزه نرم‌افزار و شهرالکترونیک برگزار می‌شود، اقدام پسندیده و هوشمندانه‌ای است که پایداری در برگزاری هر ساله آن و افزایش پارامترهای کیفی در برنامه‌ریزی و اجرای آن ضروری است. اداره شهر فردا بر عهده شهروندان الکترونیک است، مراقب باشیم که جزو طردشدگان این شهرالکترونیک نباشیم.
*عضو هیات علمی گروه کامپیوتر دانشگاه فردوسی مشهد

شکاف دیجیتالى در دهکده جهانى

چهارشنبه, ۹ آذر ۱۳۸۴، ۱۱:۵۰ ق.ظ | ۰ نظر

علی محمد آقا زمانی - شکاف دیجیتالى، چالشى است که امروز دنیاى مجازى با آن رو به رو شده است و یکى از محورهاى اصلى دومین دوره برگزارى اجلاس جهانى جامعه اطلاعاتى تونس، به این امر اختصاص یافته است. شکاف دیجیتالى، فرآیند بى عدالتى حاکم بر سرزمین دیجیتالى میان جامعه اطلاعاتى زنان و مردان است. پیوستارى که در اختیار دارید، به جنبه هاى شکل گیرى و رفع این نابسامانى در دگردیسى جهانى شدن اطلاعاتى مى پردازد و در پایان، راه حل هایى براى رفع شکاف دیجیتالى در کشور ارائه مى کند.
• در باب شکاف دیجیتالى
شکاف دیجیتالى دو نوع دارد. یکى شکاف بین زن و مرد و دیگر شکافى که برد سرزمینى دارد. جامعه اى که شکاف دیجیتالى از نوع سرزمینى در آن مشاهده مى شود، معمولاً از بى عدالتى دیجیتالى شخصى (زن _ مرد) نیز رنج مى برد. وقتى برخى نقاط یک کشور به دسترسى هاى آى تى مدار، متصل باشند، بستر براى ایجاد چندقطبى شدن دیجیتالى فراهم مى شود. آمار و اطلاعات فراوانى در تایید شکاف دیجیتالى در دنیاى سایبرنتیکى امروزى وجود دارد. نابرابرى واقعى در دسترسى و استفاده از اطلاعات و فناورى هاى ارتباطى حقیقتى است که آمار و اطلاعات فراوانى در تایید آن موجود است. براى مثال در سراسر آفریقا تنها ۱۴ میلیون خط تلفن وجود دارد که بسیار کمتر از توکیو یا منهتن است. در حالى که از هر دو آمریکایى یک نفر متصل به اینترنت است در آفریقا این آمار در هر ۲۵۰ نفر یک مورد است. کشورهاى دارنده اطلاعات دسترسى خود به این فناورى ها را آنقدر توسعه داده اند که شکاف بین کشورها هر لحظه در حال گسترش است. به نظر مى رسد پیش از آنکه این شکاف دیجیتالى بین کشورهاى غنى و فقیر در استفاده از اطلاعات مطرح باشد بیشتر شکاف در باورها و عقاید و فرهنگ مشهود است.

اصطلاح «شکاف دیجیتالى» (digital divide) به فاصله بین افراد داراى مهارت هاى استفاده از کامپیوتر و اشخاص فاقد این مهارت اشاره مى کند. هرچند «شکاف دیجیتالى» مى تواند به این واقعیت اشاره داشته باشد که زنان معمولاً از سطح سواد کامپیوترى نازل ترى برخوردارند. علت آن را همچنین مى توان در عدم آموزش، فقر و دسترسى نامناسب زنان به تکنولوژى جست وجو کرد که در نتیجه مى بینیم زنان به نسبت کمترى در دنیا از کامپیوتر استفاده مى کنند. هرگاه زنان به آموزش و امکان دسترسى دست پیدا کرده اند شاهد آن بوده ایم که از کامپیوترها براى آموزش خود استفاده کرده اند، با دیگران شبکه هایى را تشکیل داده، فرصت هاى شغلى و اقتصادى براى خود و سایر زنان به وجود آورده اند و دیگران را در معلومات خود شریک کرده اند. (http://www.worldcivilsocietyorg/ report). در واقع این شکاف دیجیتالى، پیش روى چالش هاى موجود در دنیاى غیرمجازى به سرزمین دیجیتال و نمود پیدا کردن علنى کاستى هاى موجود در امر دسترسى برابر زنان نسبت به مردان در حقوق شهروندى در دهکده جهانى به شمار مى آید. این بى عدالتى در سطح دسترسى، نوع دسترسى و شیوه هاى ارتباطى و از همه مهمتر، در حقوق جنسیتى کاربران در استفاده از پتانسیل ها و ظرفیت هاى جدید نمود پیدا کرده است. بانک جهانى، مدتى پیش در مورد شکاف دیجیتالى در حال شکل گیرى و تاثیر آن بر اقتصاد و فرهنگ ملل مقاله اى را در نشانى: http://www.worldbank.org/gender/digitaldivide منتشر کرد. در این مطلب از قول جیلیان مارسل(Gillian Marcelle) که از وى به عنوان پیشقراول فعال در زمینه توسعه و اجراى استراتژى هاى عدالت جنسیتى در بخش فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات نام برده مى شود، ارائه شده است که سیاستگزارى در زمینه فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات در صورتى که مبتنى بر فرایند تصمیم گیرى آگاهانه و مطلع از مسائل جنسیتى باشد به شکل فوق العاده اى سودمند خواهد بود. با این حال، میزان برابرى جنسیتى در سطوح تصمیم گیرى در میان دست اندرکاران فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات هنوز در سطح غیرقابل قبولى است. متخصص دیگرى به نام هاملینک (Hamelink) نیز معتقد است: توزیع منابع فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات به ویژه کاربرد آن در ارتباط با زنان نابرابرى مشاهده مى شود. مشکل اینجاست که کسب مهارت هاى فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات تقریباً تماماً به سواد ارتباط دارد و چنین شرایطى به ویژه زنان را تحت تاثیر قرار مى دهد، چرا که در سراسر دنیا نرخ بیسوادى زنان نسبت به مردان بالاتر است. هرچند وى خاطرنشان مى سازد که این فناورى ها مى توانند ابزارى تولید کنند مبتنى بر صدا، تماس، تصویر یا نمادهایى که مستلزم سواد نیستند، اما این بازارهایند که نیروى محرکه براى اینگونه نوآورى هاى تکنولوژیک هستند و نیازهاى بیسوادان معمولاً از سوى آنان مورد غفلت یا بى توجهى قرار دارد.
• شکاف هاى عمده
عمده شکاف هاى دیجیتالى در چه مواردى اتفاق مى افتد؟ سایبر اطلس مالتى مدیایى که در نشانى:

www.cyberatlas.internet.com/big_picture/ قرار دارد، عمده ترین شکل شکاف دیجیتالى را مربوط به استفاده از اینترنت مى داند. به طورى که کمترین میزان کاربران را در کشورهاى در حال توسعه زنان تشکیل مى دهند. به عنوان مثال فقط ۳۸ درصد از کاربران اینترنت در آمریکاى لاتین زنان هستند، در حالى که در اتحادیه اروپا این رقم ۲۵ درصد، در روسیه ۱۹ درصد، در ژاپن ۱۸ درصد و در خاورمیانه فقط ۴ درصد است. بنا به این گزارش، در سطح جهان بیشترین تعداد کاربران اینترنتى را مردان، دانش آموختگان دانشگاهى و یا آنان که از میانگین درآمد بالاترى برخوردارند تشکیل مى دهند. تنها آنجا که دسترسى به اینترنت توسعه خوبى یافته است، نظیر کشورهاى اسکاندیناوى و آمریکا است که از فاصله جنسیتى در استفاده از اینترنت کاملاً کاسته شده است. دکتر شیرین احمدى نیا استادیار دپارتمان مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایى در مقاله اى با عنوان جایگاه زن در جامعه اطلاعاتى (www.iwna.ir) موانع این شکاف هاى عمده را چنین تشریح مى کند:

طى کنفرانس تدارکاتى وزیران مجمع اروپایى براى اجلاس جهانى جامعه اطلاعاتى (بخارست ۲۰۰۲) بر فهرستى از موانع خاص جنسیتى در دسترسى به فناورى هاى ارتباطى و اطلاعاتى به شرح زیر تاکید شد:

- هزینه هاى بالاى دسترسى و گزینه هاى تکنولوژى

- دسترسى محدود در جهت آموزش مهارت هاى جدید (فقدان اطلاعات و تشویق لازم در مورد درخواست براى فراگیرى فناورى هاى ارتباطات و اطلاعات

- ناکافى بودن شبکه ها و وجود این تصور که این فناورى ها «مردانه» است برخى نیز بر این باورند که تفاوت هاى موجود میان زنان در دسترسى به اینترنت از جمله تحت تاثیر عوامل زیر قرار دارد:

- عامل جغرافیایى (تفاوت هاى مناطق شهرى و روستایى).

- وضعیت خانوادگى (مادران مجرد دسترسى کمتر دارند.

_ سن کاربران (مشکل دسترسى براى زنان بالاى ۴۵ سال).

البته در این مورد نیز توافق وجود دارد که اطلاعات محدود در مورد وضعیت زنان به عنوان کاربران، تولیدکنندگان و تصمیم گیران این فناورى ها، ارزیابى دقیق ترى در خصوص شکاف دیجیتالى جنسیتى را امکان پذیر نمى سازد.

برنامه منتشر شده تحت عنوان فرصت هاى دیجیتالى که در سال ۲۰۰۲ در تارگاه سازمان یونسکو منتشر شد و در نشانى اینترنتى: www.unesco.org/press/pr2002/۰۲opal8e.html قابل دسترس است، با ارجاع به قابلیت هاى فناورى هاى اطلاعات و ارتباطات در برقرار کردن ارتباط میان افراد و اجتماعات محلى با اطلاعات و منابعى فراتر از مرزهاى جغرافیایى شان، به ویژه بر اهمیت و سودمندى این نکته در ارتباط با اجتماعات به حاشیه رانده شده و گروه هایى مانند زنان، جوانان و اقلیت هاى قومى تاکید شده است. افراد این گروه ها مى توانند به اطلاعات مورد نظر خود دسترسى پیدا کنند و به تبادل اطلاعات مورد علاقه خود بپردازند، قدرت جمعى خود را تقویت کنند و راه حل هاى مناسب براى بهبود و توسعه شرایط خود را بیابند. به عنوان نمونه از گروه زنان فعال در مکزیکوسیتى یاد شده است که توانستند با برقرارى ارتباط با گروه زنان همفکر خود در کالیفرنیا از طریق پست الکترونیکى e- mail اطلاعات مفیدى را در مورد کارخانه نساجى اى که در آن مشغول به کار بودند کسب کنند و در جریان چانه زنى در باب شرایط کارى خود با مدیریت کارخانه از آن در جهت حمایت از حقوق خود سود ببرند.
• راه حل هاى دیجیتالى
شکاف دیجیتالى، یک چالش در جامعه اطلاعاتى (Information Society) امروزى محسوب مى شود. رسیدن به آمال دولت هاى الکترونیک پویا و گسترش فناورى اطلاعات و ارتباطات در حوزه هاى مختلف علوم، بدون ارائه ابزارهاى گسترده به زنان و حتى مردان، و بدون توجه به نقش بازیگرى موثر هر کدام از طرفین، غیرقابل دسترس خواهد بود. شکاف دیجیتالى به دلیل گستردگى ارتباطات الکترونیکى در دنیاى امروزى، مى تواند زمینه ساز شکاف جنسیتى در جامعه اطلاعاتى متمرکزخواه شود. این شکاف، با آرمان شبکه هاى اطلاع رسانى با رویکردهاى اجتماعى که دهکده اى شدن جهان را پیش فرض قرار مى دهند، در تقابل خواهد بود. دکتر جلالى، رئیس پژوهشگاه IT دانشگاه علم و صنعت، سال گذشته به خبرگزارى سینا گفته بود که پروژه ICT روستایى کشور که تجهیز و راه اندازى ۱۰ هزار دفتر آى تى روستایى را در نظر دارد، به جهت کاهش شکاف دیجیتالى سرزمینى در ایران به وقوع پیوسته است. علاوه بر این، مهندس آشنا معاون جهاد دانشگاهى تهران نیز آموزش مفاهیم الکترونیکى را در سطحى گسترده به شهروندان، از مهمترین عوامل کاهش شکاف دیجیتالى در کشور دانسته است. (خبرگزارى مهر) آن چه مسلم است براى کاهش شکاف دیجیتالى و در حقیقت، حفظ سهم گسترش فناورى اطلاعات در سبد خانوارهاى ایرانى، مى بایست رسانه هاى ملى و غیردولتى کشور در جهت اطلاع رسانى مفاهیم و اصول این عصر به کاربران مختلف خود بکوشند.

منبع : شرق

سند تعهد تونس و شکاف دیجیتالی

سه شنبه, ۸ آذر ۱۳۸۴، ۰۳:۱۷ ب.ظ | ۰ نظر

تابان خواجه نصیری - وضعیت کنونی اینترنت برای کاربری مثل من که در این گوشه از جهان، از ایران به اینترنت متصل است اینگونه است که اگر بخواهم نرم‌افزار جاوا را از طریق اینترنت بگیرم به من پیام داده می‌شود چون ظاهراً (با توجه به IP به هنگام تماس) در کشوری هستم که مشکلات پیچیده‌ای در روابط سیاسی با ایالات متحده امریکا دارد نمی‌توانم آن نرم‌افزار را - که استفاده از آن برای همه رایگان است و نیز برای انجام برخی کارهای اینترنتی یک ضرورت و نیاز است - دریافت کنم. وضعیت کنونی اینترنت که دلچسب و دلخواه امریکایی‌هاست من کاربر اینترنت را (که باز ظاهرا از بد حادثه در ایران به اینترنت تحت کنترل امریکا متصل هستم) از ثبت نام و به روزرسانی نرم‌افزارهای ضروری ضد ویروس کمپانی‌هایی چون مک‌آفی محروم می‌کند با همان پیام و البته گاه همراه با یک عذرخواهی ساده. در حال حاضر، بسیاری از شرکتهای امریکایی، که بیشترین سرویس‌های ضروری اینترنتی را در طی ده سال اخیر بر روی اینترنت برده‌اند به این موج پیوسته‌اند تا جایی که نام ایران را در فرم‌های ثبت نام - که جهت کار با سرویس‌هایی که علی‌الظاهر باید برای همه‌ی کاربران اینترنت آزاد و باز باشند - حتی از فهرست کشورها حذف کرده‌اند. برخی سرویس‌دهندگان امریکایی میزبانی سایت‌های اینترنتی، فضای مشتریان ایرانی را از سرورهایشان حذف کرده‌اند و هیچ اطلاعات ذخیره شده‌ای را در اختیار مشتریان ایرانی‌شان قرار نمی‌دهند و این باز ظاهراً طبق دستور مستقیم دولت امریکاست که خود را پیروز میدان تونس می‌داند در حفظ وضعیت کنونی اینترنت. استدلال امریکایی‌ها این است که شما برای خودتان قواعد و قوانینی دارید و ما هم برای خودمان قواعد و قوانینی داریم، شما اگر دلتان می‌خواهد می‌توانید نرم‌افزارها و برنامه‌های کاربردی و سرویس‌های دیگری غیر از نرم‌افزارها و برنامه‌ها و سرویس‌دهنده‌های امریکایی انتخاب کنید.
هفته‌ی پیش، در تونس سند تعهدی (Tunis Commitment) به امضاء رسید. آن را خوانده‌اید؟ من آن را بارها خواندم و همانطور که حدس می‌زدم، نمی‌دانم شاید از قبل - کلمه به کلمه و جمله به جمله‌ی آن بسیار ماهرانه و استادانه نوشته شده بود، درست مثل یک سناریوی فیلم هالیوودی، سناریویی که همه از دیدن یا خواندن آن احساس رضایت می‌کنند، فیلم که درست شود قدیمی‌ترها خواهند گفت که ای بابا این فیلم را پنجاه سال پیش هم ساخته بودند و ما دیده‌ بودیم. امریکایی‌ها نشان داده‌اند که در این جور کارها استادند و مهارت بسیاری دارند و این از هالیوودشان پیداست. این سند به گونه‌ای تهیه و تنظیم شده است که جا برای تفسیر آن بسیار باز است. همه‌ی طرف‌های ظاهراً درگیر در تنظیم این سند و حتی کاربران عادی اینترنت که دستی در تهیه و تنظیم آن نداشته و ندارند هم به راحتی می‌توانند بخش یا بندی از این سند را به نفع خودشان تعبیر و تفسیر کنند. چطور می‌شود که این سند یا قطعنامه در یازده ساعت تهیه و تنظیم شده باشد خود جای تفکر و بحث بیشتری دارد. احتمالا امریکایی‌ها به بند 33 این سند دلخوشند و اینکه با توجه به آن دست به ترکیب کنونی اینترنت و آیکان نمی‌خورد. کشورهای عضو اتحادیه اروپا هم دل خوشند به بندهایی که در آنها از تقویت و ارتقاء همکاریهای خصوصا در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی یاد شده است و ITU هم آن بندهایی را بیشتر پسندیده است که صراحتاً ضرورت اعمال برخی تغییرات در وضعیت کنونی حاکمیت اینترنت یادآور شده است. به نظرم این سند بیشتر در کل همان چیزی است که امریکایی‌ها می‌خواستند، سناریویی که پیش از اجلاس هم آن را خوانده بودند. اگرچه در این سند از ملل و مردم و استفاده کنندگان نهایی اینترنت به کرات یاد شده است، اما با توجه به اینکه اکثریت نرم‌افزارها و رایجترین سیستم‌های عامل، بیشترین منابع اطلاعاتی و فعالترین منابع انسانی آگاه و فعال در زمینه‌ی اینترنت و خصوصا تجارت الکترونیک در امریکا جمع آمده‌اند حتی اگر ملیتی غیر امریکایی داشته باشند چون در امریکا هستند باید تابع قوانین آنجا باشند و این تابعیت در نهایت به سود مردمانی نیست که از آی پی‌های خاصی می‌آیند!
من از وضعیت کنونی اینترنت در ایران و جهان دلخورم. سرعت و دسترسی سخت و پایین در ایران، هزینه‌های بالا در ایجاد اتصال از طریق مودم و اینترنت پر سرعت یا بی سیم، فیلترینگ گسترده و در بیشتر موارد اشتباهی سایت‌ها و مقالات و منابع علمی و تحقیقاتی و ایجاد موانع و محدودیت‌های متعدد برای پدیدآورندگان محتوا و ...
بیشتر از ده سال است که دوستان و آشنایانی که در آن سوی آبها دارم به من می‌گویند چرا متوقف شده‌ای؟ جرا ایستاده‌ای؟ چرا مانده‌ای، بیا! سه سال است که برادرم در کانادا می‌گوید چه نشسته‌ای؟ بیا اینجا! اینجا برای هر فعالیتی فضا و راه باز است! مانده‌ام که من آخر ایستاده‌ام یا نشسته! روی این حرف ایستاده‌ام که باید آموزش دید و باید به سرعت این آموخته‌ها را آموزش داد، هر کجای دنیا که باشیم، در نیوزلند، استرالیا، مالزی، ایران، انگلیس، آلمان، کانادا یا هر جای دیگر! اما، در این هفت هشت سال اخیر، اینترنت، با همه خوبی‌ها و با همه بدی‌هایش، بهترین دانشگاه برایم بوده است. این سالها بیشتر خوانده‌ام و می‌دانم که باید بیشتر فکر کنم و باید بیشتر یاد بگیرم.
این روایت، روایت عجیبی است اما اگر خوب ببینیم و بشنویم خواهیم دید و خواهیم شنید که بین مردم دنیا، دوستی و صمیمیت کم شده است. بین اعضای خانواده‌‌ها، عشق و محبت آنچنان نیست که سی یا حتی چهل سال پیش از این بود. حجم و انبوه اطلاعات و دانش افزایش یافته است، ارتباطات سریعتر و فراگیرتر شده است، اما، وضعیت مشهود کنونی، در واقع، این شکاف عمیق دیجیتالی است که همچنان پا برجاست و هر روز عمیق و عمیق‌تر می‌شود: در سطح خانواده‌ها، در سطح جامعه، در سطح دنیا. راه چاره، جابجایی فیزیکی نیست، فکرها باید متحول و جابجا شوند. برای کم کردن یا از بین بردن شکاف دیجیتالی، انسان باید محبت، عشق و صمیمیت را در سطح خانواده، جامعه و دنیا افزایش و گسترش دهد. سند تعهد تونس باعث بوجود آمدن تفسیرهای متعدد، اختلافات بیشتر و دوری‌های بیشتر می‌شود و شاید این بدبینانه‌ترین نظری باشد که درباره‌اش می‌نویسم. امیدوارم چنین نشود.

منبع : روایتی از تاریخ شفاهی و فولکلور اینترنتی

یک فیلترینگ برای همه

دوشنبه, ۷ آذر ۱۳۸۴، ۰۲:۱۶ ب.ظ | ۰ نظر

محمد مهدی مولایی - از حدود چهار سال پیش که شورای عالی انقلاب فرهنگی در مصوبه‌ای وضعیت فیلترینگ اینترنت را مشخص کرد و تعیین مصادیق آن را به کمیته‌ای سه‌نفره سپرد، وضعیت فیلترینگ در کشور دستخوش تحولات و تغییرات متفاوتی شده است.

اما آنچه مسئولین را به فکر اجرایی کردن «طرح بانک جامع فیلترینگ کشور» انداخت، ناهماهنگی‌های این حوزه و اعتراضات فراوان -و در پاره‌ای مواقع به‌جا و صحیح- کاربران در مورد اعمال فیلترینگ ناقص و اشتباه بود. مهم‌ترین ویژگی طرح جدید، از بین بردن چند‌گانگی فیلترینگ برای خدمات ارائه شده توسط شرکت‌های ارائه خدمات اینترنتی است.

دو تن از مسئولین شرکت دلتاگلوبال(رییس هیئت مدیره و مدیر عامل) که مسئولیت اجرای این طرح به عنوان پیمانکار به آنها سپرده شده است در گفت‌وگویی اختصاصی با خبرنگار ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات که در شماره آتی این ماهنامه منتشر خواهد شد در این مورد به گفت‌وگو نشسته‌اند. مدیرعامل شرکت دیتا(رشیدی) هم علیرغم قول مساعد اولیه و پس از دو ماه پیگیری، حاضر به گفت‌وگو با ما نشد تا بخشی از سوالات مربوط به این طرح جدید همچنان بی‌پاسخ بماند.
طرح یکپارچه‌سازی فیلترینگ
روش ثابت فیلترینگ در مراکز اینترنتی، در همه جای دنیا استفاده از بسته‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری ویژه فیلترینگ است که دسترسی به ترافیک غیرمجاز و مشاهده آدرس‌های ممنوعه را مسدود می‌کند. این مجموعه، برای تشخیص آدرس‌های غیرمجاز از مجاز، به یک دیتابیس(پایگاه داده) مراجعه می‌کند. در ایران، تهیه مجموعه نرم‌افزاری و سخت‌افزاری فیلترینگ تاکنون به عهده شرکت‌های ایرانی بوده است و از محصولات ساخت داخل استفاده می‌شده است. در مورد پایگاه داده مورد استفاده برای فیلترینگ هم تاکنون آنچه اتفاق افتاده، استفاده از محصولات خارجی بوده است. در واقع برای تهیه و بروز نگهداشتن پایگاه داده مورد استفاده در فیلترینگ، نرم‌افزارهای خاصی وجود دارد که تا کنون از نمونه‌های خارجی و اغلب آمریکایی آنها از قبیل اسمارت فیلتر(smartfilter) و وب‌واشر(webwasher) استفاده می‌شده است.

شرکت فناوری اطلاعات(شرکت دیتا) به عنوان متولی این موضوع، و برای هماهنگی فیلترینگ در سطح کشور، به عنوان گام نخست، امتیاز تهیه و فروش تجهیزات مربوط به فیلترینگ در ایران را به چهار شرکت ایرانی واگذار کرد و همه مراکز ارائه خدمات اینترنتی اعم از آی‌اس‌پی‌ها و آی‌سی‌پی‌ها و شرکت‌های دولتی، ملزم به تهیه تجهیزات فیلترینگ از این شرکت‌ها هستند. در مرحله بعد، برای تعیین شرکت مسئول مدیریت پایگاه داده فیلترینگ، مناقصه‌ای با حضور شرکت‌های ایرانی برگزار شد که از بین آنها «دلتاگلوبال» برنده مناقصه شد.
روش‌های فیلترینگ
در کشورهای مختلف دنیا فیلترینگ به دو روش انجام می‌شود: فیلتر کردن نشانی‌های اینترنتی براساس یک لیست سیاه(در یک پایگاه داده)، و فیلتر کردن براساس محتوای هر صفحه اینترنتی. روش دوم در دنیا به فیلتر محتوا (content filter) معروف است که برای پهنای باند خیلی بالا ‌قابل انجام نیست.

مدیر عامل دلتا گلوبال در توضیح سیستم جدید شرکت که بزودی در سطح کشور بکار گرفته خواهد شد خبر از ابداع روشی جدید و تلفیق این دو روش می‌دهد: «در ایران تاکنون فیلترینگ نوع دوم را نداشته‌ایم، چون برای پهنای باند یک کشور جوابگوی آن نیست. ما با شیوه انحصاری خودمان این دو روش را ترکیب کردیم. در روش ما تمام مواردی که توسط کاربران دیده می‌شود دوباره در مورد آنها تصمیم‌گیری می‌شود.» در واقع در سیستم جدید، همه آدرس‌هایی که توسط کاربران دیده شده‌اند، توسط سیستم جمع‌آوری می‌شوند و دوباره به آنها مراجه می‌شود تا در مورد امکان مشاهده مجدد آن تصمیم گرفته شود. به گفته مسئولین دلتاگلوبال، این روش باعث می‌شود اگر سایت گمنام غیرمجازی با تعداد زیاد مراجعه کننده ایرانی وجود دارد به راحتی شناسایی شود.

آنچه تاکنون در ایران اتفاق افتاده، فیلترینگ بر اساس یک پایگاه داده ثابت بوده که هر چند وقت به یکبار توسط نیروهای انسانی بروز می‌شده است. در حال حاضر در کنار استفاده از فیلترینگ بر اساس پایگاه داده، از روش وجود کلمات کلیدی ممنوعه در آدرس صفحات اینترنتی هم استفاده می‌شود که ضریب خطای بسیار بالایی دارد. بر اساس این روش به نرم‌افزار فیلترینگ فرمان داده می‌شود که مثلا تمام صفحاتی که در آدرس آنها از کلمه «سکس»، «زن» یا «دختر» یا «عشق» استفاده شده است مسدود شوند. هر چند که بر اساس این فرمان، جلوی مشاهده تعداد زیادی از صفحات مستهجن گرفته می‌شود، اما به دلیل هوشمند نبودن سیستم، کاربران از تعداد زیادی از صفحاتی که مطالب مفید علمی در مورد موضوعات فوق دارند هم محروم می‌شوند. از جمله نکات مثبت سیستم جدید، حذف این روش از فیلترینگ است. به عبارت دیگر، در سیستم جدید فیلترینگ، بر اساس کلمات ممنوعه در آدرس صفحات به طور کلی‌ برداشته خواهد شد. آنطور که مدیر عامل می‌گوید، با راه‌اندازی سیستم جدید، کاربران حتی می‌توانند مثلا کلمه «سکس» را به وسیله موتورهای جست‌وجو در اینترنت جست‌وجو کنند و به صفحاتی که از نظر روانشناسی و پزشکی به این موضوع پرداخته‌اند دسترسی داشته باشند.
سیاه، سفید، خاکستری
روش جداسازی صفحات ممنوعه از غیرممنوعه بر اساس تقسیم‌بندی صفحات مشاهده شده، در سه دسته سیاه، سفید و خاکستری انجام می‌شود. به گفته مدیر عامل: «آن دسته از صفحات که روبات تشخیص دهد قطعا باید فیلتر شوند در لیست سیاه قرار می‌گیرند. صفحاتی که مشکل خاصی ندارند هم صفحات لیست سفید محسوب می‌شوند. اما ممکن است وضعیت برخی صفحات در نگاه اول مشخص نباشد. مثلا روبات، یک کلمه سکس در سایت دیده است، اما مشخص نیست سایت مستهجن است یا نه. این سایت‌ها در بخش خاکستری قرار می‌گیرند.»

در سیستم جدید، وظیفه تعیین وضعیت این لیست خاکستری بر عهده یک گروه از نیروی انسانی متشکل از جامعه‌شناس، روانشناس، پزشک و روحانی آشنا با حقوق است. مدیر عامل، توضیحاتش را اینطور ادامه می‌دهد: «این تیم علاوه بر تصمیم‌گیری در مورد لیست خاکستری، به شکایات راجع به لیست سیاه‌ و سایت‌هایی که به اشتباه مسدود شده‌اند و یا به اشتباه مسدود نشده‌اند رسیدگی می‌کند.» به گفته او، کارشناسان بعد از بررسی، لیست خاکستری را به دو قمست «سیاه» یا «سفید» تقسیم می‌کنند. بعد از ۶ ماه هم کل سیاه و سفید دوباره چک می‌شود که اگر تغییر مالکیت دامنه پیش آمده بود مشکلی به وجود نیاید و اشتباهی رخ ندهد.

مسئولین دلتا گلوبال معتقدند با راه‌اندازی سیستم جدید، اعتراضات مردم در مورد اشتباهات فیلترینگ بسیار کاهش خواهد یافت.
مقابله با فیلترشکن‌ها
رئیس هیئت مدیره شرکت وعده می‌دهد که سیستم جدید، فیلترشکن‌ها را در مدت کوتاهی بین چند روز شناسایی و مسدود خواهد کرد. در واقع سیستم از طریق مشاهده مجدد صفحات دیده شده می‌تواند فیلترشکن‌هایی که به تازگی راه‌اندازی می‌شوند را به راحتی شناسایی کند.
مقایسه با سیستم‌های خارجی
«سیستم ما در کنار اسمارت‌فیلتر و وب‌واشر آزمایش شد و نقایص آنها را نشان داد. ظرف 7 روز ما 250 هزار سایت دیدیم که کاربرها دیده بودند و سیستم ما تشخیص داده بود که اینها مشکل دارند. سیستم بصورت قطعی گفته بود ۲۵هزارتای آنها باید بسته شود که تست کردیم و درست بود و چند صدهزارتای دیگر هم باید چک می‌شدند.» این توضیحات را مدیر عامل شرکت در مورد مقایسه سیستم جدید با نمونه‌های خارجی می‌گوید. او در مورد مزیت دیگر سیستم اینطور توضیح می‌دهد: «سیستم ما حسن بارزی که نسبت به بقیه دیتابیس‌های دنیا دارد این است که این دیتابیس نیست. در دنیا همه دیتابیس می‌فروشند، اما این «سیستم تولید دیتابیس» است. اگر الان قرارداد شرکت دیتا با وب‌واشر تمام شود، آنها دسترسی به دیتابیس ندارند و در واقع با اتمام قرارداد، نمی‌توانند دیتابیس را بروز کنند و به شکل کامل از محصول استفاده نمایند. اما دیتابیس ما منبع‌باز است و حتی می‌توان دیتابیس را بطور مستقل فروخت.»
خصوصیات سیستم جدید
مدیر عامل دلتاگلوبال در مورد دیگر ویژگی‌های سیستم جدید هم توضیحاتی می‌دهد: «سیستم فیلتر طراحی شده در کشور، این قابلیت را دارد که بر حسب آی‌پی‌ مقصد مورد استفاده، اینترنت را با سطح خاصی از فیلترینگ در اختیار کاربر قرار دهد. مثلا بدیهی است که فیلتر در یک نشریه باید کمتر از یک مدرسه باشد. در یک نشریه می‌توان دسترسی به برخی سایت‌هایی که برای عموم ممنوع است را آزاد گذاشت، در حالی که در مدرسه حتی باید صفحات مربوط به بازی و گزارش فوتبال را هم بست. یا مثلا در دانشگاه و در سالنی که در آن دانشجویان دکتری می‌نشینند و یا حوزه علمیه، نباید فیلترینگ اعمال شود. سیستم فیلتری که در ایران طراحی شده این امکان برای آن وجود دارد. این کار به وسیله تعریف دسته‌بندی‌های متفاوت در سیستم جدید امکان‌پذیر می‌شود.» به گفته رئیس هیئت مدیره شرکت، سیستم طراحی شده بوسیله دلتاگلوبال، توانایی دسته‌بندی محتوایی صفحات اینترنت را دارد.

برای اعمال فیلترینگ متفاوت بر اساس آی‌پی مقصد هم از این دسته‌بندی‌ها استفاده می‌شود. مثلا چند دسته از موضوعات برای همه کاربران فیلتر می‌شوند و برای هر دسته خاص، فیلترهای خاص دیگری هم می توان اعمال کرد. مثلا دسته‌ای بنام بازی تعریف کرد که مشاهده لیست صفحات موجود در این دسته در مدارس ممکن نباشد. به این ترتیب می‌توان در ادارات و شرکت‌ها جلوی استفاده نامربوط از اینترنت در ساعات اداری را گرفت. استفاده نامربوط از اینترنت در ساعات اداری توسط کارمندان در سال‌های اخیر ضرر و زیان بسیاری را متوجه کشور کرده است و با استفاده از سیستم جدید می‌توان در ساعات اداری، دسترسی به اینترنت در هر شرکت یا اداره را فقط در مورد دسته‌بندی مرتبط آزاد گذاشت.
به گفته رئیس هیئت مدیره دلتاگلوبال، در مرحله اول اجرای این سیستم، مشاهده صفحات هفت دسته بطور مشترک برای همه کاربران ممنوع خواهد بود که این دسته‌بندی‌ها عبارتند از: قمار، سکس، خشونت، تجارت کثیف، پولشویی، قاچاق مواد مخدر، سایت‌های ترویج خودکشی.
متن کامل این گزارش را می‌توانید در شماره آذر ماه ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات(شماره 39) بخوانید.

WSIS فرصتی برنده- برنده برای همه (بخش نخست)

دوشنبه, ۷ آذر ۱۳۸۴، ۰۲:۱۱ ب.ظ | ۰ نظر

ایمان بیک - دور دوم اجلاس جهانی درباره جامعه اطلاعات WSIS روز 18 نوامبر (27 آبان ماه 1384) پس از تقریبا یک هفته مذاکرات فشرده، 8 جلسه اصلی ، 308 رویداد موازی و 33 کنفرانس مطبوعاتی در مرکز نمایشگاهی الکرام شهر تونس پایان یافت.
در این اجلاس نزدیک به 19 هزار مشارکت کننده از 174 کشور جهان، نهادهای سازمان ملل بخش خصوصی و جامعه مدنی گرد هم آمدند تا به بررسی راهکارهای کاهش شکاف دیجیتال و بهره‌گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در پیشبرد توسعه اقتصادی و اجتماعی بپردازند.
نتیجه این اجلاس نیز در قالب دو سند؛ «تعهد نامه تونس» (Tunis Commitment) به عنوان سند سیاسی و «برنامه تونس برای جامعه اطلاعات» به امضای رهبران کشورهای دنیا رسید.
یوشیو اوتسومی دبیر کل اجلاس و دبیر کل اتحادیه جهانی ارتباطات دور برد (ITU) در نشست پایانی اجلاس هیات‌های نمایندگی کشورهای جهان را خطاب قرارداد و گفت: راه‌ درازی طی شده است، و از طرح ایده این اجلاس در مینیاپولیس آمریکا (در جریان کنفرانس ITO) 7 سال گذشته است.
وی افزود: مرحله اول حرکت ما به سوی جامعه اطلاعات در شهر تونس به پایان رسید؛ کشوری که با پیشنهاد خود ایده این حرکت جهانی را مطرح کرد.
به گفته اوتسومی: WSIS رویداد یگانه‌ای است که در دو مرحله برگزار شده است. براساس این رویکرد یک اجلاس در کشوری توسعه یافته ( سوئیس) و دیگری در یک کشور در حال توسعه (تونس) برپا شد تا به ما اطمینان بخشد، دامنه گسترده‌ای از مسایل مرتبط با جامعه اطلاعات، مورد توجه قرار گرفته و بررسی می‌شود.
اوتسومی افزود: این روند دو مرحله‌ای، ایجاد یک طرح دقیق برای پیاده‌سازی جامعه اطلاعات در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی را ممکن کرده است. WSIS درباره استفاده بهینه از فرصت‌ها و ابزار جدید بحث می‌کند و بر ارزش گفت‌وگو و همکاری جهانی برای تامین نیازهای روبه گسترش قرن 21 تاکید دارد.
به گفته دبیرکل ITU، جامعه اطلاعات می‌تواند یک فرصت برنده- برنده برای همه باشد.
حضور جهانی
دور دوم اجلاس جهانی درباره جامعه اطلاعات براساس آخرین آمار، شاهد حضور 19 هزار و 401 نفر بوده این آمار در مقایسه با دور اول نشانگر افزایش بیش از 4 هزار نفری مشارکت‌کنندگان است که به خودی خود، حاکی از افزایش توجه جهانی به این موضوع است.
در اجلاس تونس 46 رییس دولت و 197 نخست‌وزیر و وزیر، 5 هزار و 857 نماینده از 174 کشور (به همراه اتحادیه و شورای اروپا)، یک هزار و 508 نماینده از 92 سازمان بین‌المللی، 6 هزار و 241 نماینده از 606 سازمان غیردولتی و جامعه مدنی به همراه 4 هزار و 816 نماینده از 266 نهاد بخش خصوصی حضور داشتند و یک هزار و 222 روزنامه نگار به نمایندگی از 642 موسسه رسانه‌ای اخبار و گزارش‌های اجلاس را پوشش می‌دادند.
از ایران نیز 7 خبرنگار و عکاس به همراه هیات علمی- فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به انعکاس اخبار و گزارش‌ها پرداختند.
برای تسهیل در انجام وظایف روزنامه‌نگاران، یک مرکز رسانه‌ها (Press Center) با تعداد زیادی کامپیوتر، اینترنت پرسرعت، پرینتر، فاکس و تلفن تدارک دیده شده بود.
نمایشگاه
ICT 4D (فناوری اطلاعات و ارتباطات در خدمت توسعه) شعار فاز اول اجلاس در ژنو بود که نمایشگاهی را نیز با مضمون همین شعار در کنار خود داشت. در اجلاس تونس جامعه جهانی با شعار ICT UALL (فناوری اطلاعات و ارتباطات برای همه) در نمایشگاهی حاضر شده بود که در آن، 319 غرفه در مساحتی بالغ بر 11 هزار مترمربع برپا شده بود.
غرفه‌های دولتی، بخش خصوصی و جامعه معدنی از 66 کشور جهان در 5 منطقه تعریف شده برای این نمایشگاه، با نام‌های راهکارهای الکترونیکی، دسترسی فراگیر، توسعه و مشارکت، پژوهش، نوآوری و غرفه‌های ملی مرتب شده بود.
این نمایشگاه به موازات خود به برگزاری تعدادی کارگاه آموزشی نیز انجامید.
ایران نیز غرفه‌ای در این نمایشگاه تدارک دید که مورد توجه ملل مختلف جهان قرار گرفت و به گفته حاضران، استقبال از غرفه ایران، مایه شگفتی بود. 10 کارگاه آموزشی از جمله با موضوعات ICT روستایی، آموزش و بهداشت و تجارت، حریم خصوصی در اسلام حاصل فعالیت جنبی نمایشگاهی تیم ایران بود
موضوعات مهم اجلاس
سه موضوع کلیدی نشست‌های مقدماتی اجلاس WSIS یعنی راهبری اینترنت، راهبردهای مالی و مکانیزم‌های پیاده سازی برنامه اقدام و پیگیری اسناد به متن اجلاس کشیده شد و به مباحثات داغ و فشرده‌ای انجامید که در ادامه به نتایج حاصله از هر کدام از این مباحثات خلاصه‌وار اشاره می‌کنیم.

راهبری اینترنت
در واقع موافقت دول جهان در مورد راهبری اینترنت را می‌توان یک نقطه عطف در این مورد دانست. در اجلاس تونس، کشورهای جهان، نیاز به یک فضای مشارکتی برای راهبری اینترنت را مورد تاکید قرار داده و به اصول راهبردی و ساز و کاری جدید دست یافتند. براساس این توافقات، «تمامی دولت‌ها باید نقش و مسوولیتی مساوی در راهبری اینترنت داشته باشند» که در ضمن بر ادامه «پایداری، امنیت و کاربری اینترنت» نیز تاکید می‌کند. همچنین «ملل جهان نباید در تصمیم گیری درباره کدهای ملی و دامین‌های سطح بالا (CC TLD) سایر کشورها مداخله کنند.»
همچنین توافق شد که «تمامی ذینفعان باید در زمینه سیاست‌های عمومی و نام‌های دامنه سطح بالای عمومی (gtlD) به همکاری و مشارکت» بپردازند.
این همکاری که شامل «توسعه و ایجاد اصول عملیاتی جهانی درباره سیاست‌های عمومی راهبری اینترنت» می‌شود، در واقع «مدیریت منابع حیاتی اینترنتی» را مدنظر قرار می‌دهد. براساس توافق‌های صورت گرفته در تونس این فضای مشارکتی در سه ماهه اول سال 2006 میلادی شکل عملیاتی به خود خواهد گرفت.
یکی دیگر از نتایج مهم اجلاس تونس در زمینه راهبری اینترنت ، ایجاد مجمع راهبری اینترنت ( IGF) بود. وظیفه برگزاری این مجمع به دبیر کل سازمان ملل سپرده شده و از طریق آن ، فضایی برای گفت و گو و تبادل نظر تمامی ذی نفعان درباره مسایل وسیاست های عمومی اینترنت ایجاد می شود.
پیش بینی شده که این مجمع ( فوروم) در نیمه اول سال 2006 در قالب گردهم آیی ترتیب داده شده در شهر آتن یونان، تشکیل شود.
IGF در واقع به تبادل اطلاعات و تجربیات موفق می پردازد و به «یافتن راهکارهایی برای مشکلات کاربری اینترنت مشخص کردن نیازهای روبه رشد و قرار دادن آنها در برابر چشم سیاست گذاران و راهبران فنی اینترنت » کمک می کند.
البته مجمع راهبری اینترنت قرار نیست جایگزین سامانه و سازو کار کنونی و موسسات متولی راهبری فنی اینترنت شود. در واقع موضوعات روزانه و فنی اینترنت در حوزه اختیارات این مجمع نیست این موضوع اگر چه مورد نارضایتی بسیاری از کشور های مخالف وضع موجود در راهبری اینترنت است و حاکمان فصلی اینترنت نیز تقلیل مواضع کشور جهان به سطح فوروم را پیروزی خود ارزیابی می کنند، اما واقعیت اینجاست که هیچ کس انتظار تغییر و تحول انقلابی و فوری را در راهبری اینترنت نداشت. راه افتادن این مجمع و از سوی دیگر پیگری موضوع راهبری اینترنت در قالب مکانیزم های پیگیری مصوبات اجلاس WSIS ، به هر حال درهای تحول و تغییر را بازنگه می دارد و این موفقیتی برای موافقان تغییر محسوب می شود.
به عقیده بسیاری از کارشناسان اصول و مواد مورد توافق در اجلاس تونس، نقطه عطفی است در مسیر بین المللی شدن راهبری اینترنت در سال های آینده . ادامه تحول در مدیریت منابع اینترنتی در سطح ملی و منطقه ای به نوعی علایق و حقوق ملی کشور ها را در مدیریت منابع اینترنت آنها ، تضمین می‌کند.
ساز و کارهای مالی
اسناد WSIS بار دیگر بر توافقات ژنو مبنی بر شناسایی بر «ict» به عنوان ابزار کلیدی در استراتژی های توسعه ملی تاکید می کند و به این منظور، ایجاد شرایط مالی مناسب به منظور پیاده سازی ICT در جهت دستیابی به اهداف توسعه هزاره سازمان ملل ضروری است.
این سند تاسیس صندوق همکاری دیجیتالی را تشویق می‌کند. همچنین در آن زمینه‌هایی که می‌توان در آنها، ساز و کارهای مالی موجود را بهبود بخشید، مشخص شده است.
جامعه جهانی تاکید دارد که زیر ساخت‌های ICT به ویژه در کشورهای توسعه نیافته، صرفا با سرمایه‌گذاری عمومی قابل ایجاد نیست.» همچنین مشخص است که «سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و نیروی بازار نیز به تنهایی ضامن حضور کشورهای در حال توسعه در بازار جهانی خدمات ICT» نخواهد بود. بنابراین مشارکت و همکاری قوی‌تر جهانی در این زمینه یک اصل ضروری است.
از این منظر، ایجاد صندوق همکاری دیجیتال که به پیشنهاد آفریقایی‌ها و حمایت کشورهایی همچون سوییس مطرح شد و البته کشورهایی همچون آمریکا، از آغاز به آن روی خوش نشان ندادند و در اجلاس تونس مورد تاکید مجدد قرار گرفت و ساز و کارهای مدیریت آن مشخص شد.

منبع : wsis2005

شهرهاى اینترنتى در قرن ۲۱

يكشنبه, ۶ آذر ۱۳۸۴، ۰۲:۴۸ ب.ظ | ۰ نظر

سایه درمانى - امروزه بحث توسعه شهرها به شبکه جهانى (اینترنت) نیز سرایت پیدا کرده است. شهرها و شهرک هاى جدیدى در فضاى مجازى ظاهر مى شوند که مصالح آنها از خشت و ملات دیجیتالى تشکیل شده اند. این شهر هاى الکترونیکى در زبان عامه با اصطلاح شهرهاى مجازى (Virtual Cities) شناخته مى شوند.

در هر لحظه هزاران نفر از مردم سراسر دنیا مشغول استفاده از این شهرهاى مجازى براى انجام کارهاى روزمره مثل خرید، استراحت و یا ملاقات دوستان هستند.شهرها به طور کلى مراکز جغرافیایى تجمع انسان ها و فعالیت ها و خدماتى است که توسط آنها انجام مى شود. به همین دلیل است که نحوه آرایش عناصر شهرى و شکل امروزى شهرنشینى براى مردم بسیار آشنا است. در نتیجه شهرهاى مجازى مى توانند مدل استعارى تمام اطلاعات و خدماتى باشند که در شهرهاى حقیقى وجود دارند. این شهرها کانون هاى الکترونیکى هستند که حتى انسان هاى ساکن محلات و ساختمان ها را نیز بر روى صفحه نمایش کامپیوتر شما به تصویر مى کشند.براى بررسى شهرهاى مجازى لازم است ابتدا به طبیعت آنها بپردازیم و سپس به سراغ نحوه ساخت و انواع سه بعدى آنها برویم. در نهایت نیز رویکردى به آینده این شهرها خواهیم داشت؛ زمانى که «شهرهاى مجازى- حقیقى» با ظاهرى کاملاً مشابه شهرها و ساختمان ها، ظرفیت ذخیره اطلاعات و از همه مهم تر احساس حقیقى شهرنشینى متولد خواهند شد.عبارت شهر مجازى براى توصیف اشکال گوناگون ذخیره و نمایش اطلاعات به کار مى رود. با این حال تفاوت هاى عمده اى میان انواع شهرهاى مجازى در اینترنت وجود دارد و مى توان آنها را به چهار گروه بزرگ تقسیم کرد.

دسته اول صفحات اینترنتى هستند که خود را «شهر مجازى» معرفى مى کنند، اما ماهیت آنان صرفاً در راهنماها و مجموعه هاى فهرست بندى شده اى از اطلاعات خلاصه مى شود. این صفحات فقط براى دستیابى به مقاصد تبلیغاتى و ترویج صنعت توریسم ساخته مى شوند و به هیچ وجه ارائه کننده وجه ساختمانى و ظاهرى شهرهاى مجازى نیستند. براى مثال مى توان از سایت اینترنتى http://www.brighton.co.uk نام برد.

دسته دوم شهرهاى مجازى مسطح هستند که از نقشه هاى شهرى یا ساختمانى براى نمایش اطلاعات استفاده مى کنند. مثال خوب این صفحات اینترنتى «بولونیاى مجازى» (Virtual Bologna) است که از نقشه جزئیات و مشخصه هاى مهم زمینى و ساختمانى شهر به صورت گرافیکى تشکیل شده است.

دسته سوم شهرهاى مجازى سه بعدى هستند که با استفاده از فناورى «حقیقت مجازى» به مدل سازى ترکیب شهرها با درجات مختلف صحت و نزدیکى به واقعیت مى پردازند. بعداً به چند مثال جالب اشاره خواهیم کرد.

دسته چهارم را مى توان «شهرهاى مجازى واقعى» نامید. یعنى معادل هاى بسیار واقع گرایانه شهرها، که احساس اصیل و حقیقى راه رفتن در یک منطقه شهرى را به مردم القا مى کنند.

براى واقعیت بخشیدن به این احساس، شهر مجازى باید داراى ظاهرى به اندازه کافى واقعى، تنوع خدمات، کارکردها و اطلاعات باشد و از همه مهمتر، بستر مناسبى براى تعاملات اجتماعى میان مردم فراهم کند.

البته درباره امکانات وجودى چنین شهرهایى در اینترنت، بیشتر بحث خواهیم کرد. در ابتدا بد نیست به مطالعه عمیق تر مدل هاى سه بعدى بپردازیم.

روش هاى بسیار متنوعى براى ساخت مدل هاى سه بعدى شهر مجازى در اینترنت مورد استفاده قرار مى گیرد که انسان ها را به حرکت و قدم زدن در آنها قادر مى سازد. رویکرد مشهور و متداول سازندگان این مدل ها، استفاده از زبان مدل سازى واقعیت مجازى (Virtual Reality Modeling Language) است؛ زبان اینترنتى که قادر است اشیاى سه بعدى را در ابعاد مختلف، از مولکول گرفته تا ساختمان ها و شهرها، طراحى کند.این نرم افزار، وسیله اى است بسیار منعطف، کارآمد و قدرتمند که براى ساخت شهرهاى مجازى، از جمله شهر مجازى توکیو از آن استفاده شده است. شهر مجازى توکیو به وسیله شرکت (Planet 9Studio) طراحى شده است. علاوه بر این زبان، فناورى هاى اختصاصى دیگرى توسط شرکت هایى که در این زمینه به نوآورى پرداخته اند، ارائه مى شود. یکى از جالب ترین این روش ها متعلق به شرکت «Superscape» است که در حال حاضر براى تسهیل خرید محصولات به صورت آن لاین، مشغول ساخت شهرهاى مجازى اینترنتى است.

مدل هاى سه بعدى، قابل پیاده شدن (Download) از اینترنت هستند. به طورى که شما بدون نیاز به وصل بودن رایانه تان به اینترنت، مى توانید به جست وجوى آزادانه در خیابان ها و مشاهده جزئیات از همه زوایا بپردازید. البته این مثال ها، با «شهر هاى مجازى واقعى» بسیار فاصله دارند. چرا که اطلاعات موجود در آنها داراى عمق نبوده و در وراى ظاهر حقیقى آنها هیچ تعامل اجتماعى صورت نمى گیرد.
• شهرهاى مجازى واقعى
امروزه گروه هاى مختلفى در سراسر دنیا مشغول تحقیق در زمینه طراحى پیش نمونه هاى این شهرها در فضاى مجازى هستند. یکى از این گروه ها در مرکز تحقیقات مجازى پیشرفته (۱) دانشگاه لندن (۲) فعالیت مى کند. این گروه تحقیقاتى مى کوشد شهر مجازى لندن را با ویژگى هاى ریخت شناسى یک شهر واقعى براى تامین یک محتواى اطلاعاتى غنى و مرجع بسازد. این سیستم همچنین امکان تعامل چندطرفه میان ساکنان و بازدیدکنندگان سایت را فراهم خواهد کرد.

براى آنکه این سایت ها بتوانند حس واقعى زندگى در یک شهر را به مردم القا کنند، باید قابلیت برقرارى تعاملات اجتماعى از طرق ملاقات هاى رو در رو، گفت وگو و یا گپ زدن (Chatting) را داشته باشند. این امر امکان پذیر نخواهد بود مگر به وسیله طراحى اشکال سه بعدى در محیط هاى چندکاربره، که به موجب آن هر تعداد از کاربران مى توانند در یک محل واحد حضور پیدا کنند. هر کدام از این کاربران در این محیط مجازى به صورت یک شکل واره (Avatar) و با ویژگى هاى جسمى خاص شناسایى خواهند شد. شکل واره ها تحت کنترل مستقیم کاربران و با جهت دهى آنان حرکت مى کنند و با آنکه نماینده کاربران در محیط مجازى هستند، اما لزوماً نباید به انسان شباهت داشته باشند. گفت وگوى میان شکل واره ها از طریق کادر مشخص شده براى گپ زدن در صفحه نمایش رایانه صورت خواهد گرفت. با وجود سخت بودن نوشتن و ارسال پیام ها براى انجام گفت و گو این روش همچنان بهترین و عمومى ترین روش ارتباط در اینترنت است.

محققین معتقدند یکى از عوامل دیگرى که مى تواند در ساخت یک شهر مجازى واقعى موثر باشد آن است که تمام ساختار این شهر باید از نظر جغرافیایى قابل ارجاع به واقعیت باشد. این شهرهاى مجازى نسل آینده سیستم هاى اطلاعات جغرافیایى (GIS) را نیز شکل خواهند داد؛ زمانى که تمام اطلاعات جغرافیایى از طریق اشیا به نمایش درخواهند آمد.

زبان مد ل سازى حقیقت مجازى (VRML) امکان طراحى شهرهاى مجازى کم حجمى را مى دهد که پیاده کردن شان (Download) بسیار سریع انجام مى شود. حجم صفحات اینترنتى که از طریق این نرم افزار ساخته مى شوند، بسته به بافت سطوح موجود در صفحه متغیر است. هرچه تنوع بافت ها بیشتر باشد درجه نزدیکى این شهرها به واقعیت بالاتر خواهد رفت. به زودى نسخه VRML2.0 جایگزین نسخه پیشین خواهد شد و امکان نمایش رفتارهاى انسانى در شهرها را تسهیل خواهد کرد.

آیا در قرن بیست و یکم شاهد به حقیقت پیوستن رویاى شهرهاى مجازى خواهیم بود؟
منبع : شرق

اسماعیل آزادی - با بلوکه شدن بیش از 4000 سایت ایرانی توسط هاستینگ آمریکایی و همچنین مسدود شدن برخی نرم افزارهای آنتی ویروس آمریکایی از سوی شرکت های ایالات متحده، چالش های ایران و امریکا وارد عرصه دیجیتال شد.
می گویند پدر و مادر اینترنت امریکایی هستند و فرزندان آنها علاوه بر آمریکا در کشورهای پیشرفته اروپایی به سرعت در حال زاد و ولد هستند. اما به نظر می رسند نوادگان اینترنت را باید در کشورهای درحال توسعه جوان ایران جستجو کرد.
در همین راستا هر چند بسیاری بر این باروند که اینترنت متعلق به کسی نیست و از جمله دستاوردهای تمدن بشری به شمار می رود ولی به نظر می رسد با سیاسی شدن عرصه دیجیتال، این تکنولوژِی نیز در حال تبدیل شدن به یک ابزار برای وارد کردن فشار سیاسی علیه برخی کشورها شده است. زیرا به گفته یکی از مدیران ایران شبکه ITC در آمریکا، خطر قطع اینترنت ایران به وسیله آمریکا یک خطر جدی است و اگر آمریکا این کار را انجام دهد در عرض یک روز مخابرات ایران دچار مشکلات جدی خواهد شد. و کلیه سیستم های مخابراتی، سرویس VoIP، سرویس تلفن همراه و سرویس اینترنتی دانشگاهها و مراکز آموزشی، اطلاعات فرودگاه ها و … از کار می افتد.
هر چند به باور برخی کارشناسان این اقدام از سوی امریکا بعید است و از نظر فنی نیز امکانپذیر نیست. اما به قول این مدیر ایرانی در آمریکا، اگر امریکا این کار را انجام دهد، برای ایران از یک بمب اتم مخرب تر است و هیچ خرجی هم برای آمریکا ندارد.
به هر حال فناوری اطلاعات و خصوصا اینترنت را می توان به کشتی ای تصور کرد که امریکا قصد دارد سوراخی در آن ایجاد کند و البته این اقدام مورد اعتراض دیگر سرنشینان این کشتی قرار خواهد گرفت. هرچند متاسفانه وقتی خبرنگاران از زیرخارجه در مورد بلوکه شدن 4000 سایت ایرانی سوال می کنند اظهار بی اطلاعی می کند. اما آیا مسئولان ICT کشور دراین مورد جوابی دارند و به زبان دیگر چه راهکاری برای مقابله با این اقدام احتمالی امریکا پیش بینی کرده اند ؟
هرچند ممکن است گفته شود که وابستگی اقتصادی ایران به اینترنت تا حدی نیست که بتواند اقتصاد ایران را فلج کند. اما باید به یاد داشت که اگر ما امروز کلیه دبستان های کشور را تعطیل کنیم، در کوتاه مدت در کشور هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد. درواقع تعطیل یا مختل شدن اینترنت در ایران همانند تعطیل کردن مدارس ابتدایی است و به منزله ضربه ای سنگین و غیر قابل جبران بر زیرساخت های اقتصادی کشور به شمار می رود. لذا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات باید خیلی زود و زودتر در صدد پیدا کردن راهکارهای فنی و یا تجاری برای مواجهه با این مهم باشد و حتی ایجاد یک WAN مستقل و قابل اتصال به شبکه جهانی را از نظر دور ندارد.
در پایان این نکته گفتنی است که برخلاف دوران مدرنیسم که ما با یک فاصله زمانی 200 – 300 ساله وارد آن شدیم، فاصله ی ما با تمدن دیجیتال فاصله بسیار اندکی است و ما به سرعت توانستیم به ابزارها و ادبیات آن دست یابیم. لذا با توجه به سرعت پیشرفت عجیب تکنولوژی های دیجیتال، کوتاهی در این زمینه ایران را از قافله تمدن دیجیتال دور خواهد کرد. و همان مشکلاتی را که ما در مواجهه با مدرنیسم داشتیم درباره تمدن دیجیتال نیز تجربه خواهیم کرد.

منبع: آی سی تی سنتر

نباید به مستعمره مجازی تبدیل شویم

پنجشنبه, ۳ آذر ۱۳۸۴، ۰۳:۱۸ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – باز هم سایت ها و کاربران ایرانی با بی مهری میزبانان غیر قابل اعتماد آمریکایی خود مواجه شدند تا به این ترتیب یک بار دیگر ثابت شود که تعهد آمریکایی ها در پذیرش حق دسترسی به اطلاعات به عنوان یکی از ارکان حقوق بشر، لطیفه ای بیش نیست.
آمریکایی ها با تداوم این قبیل از اقدامات خود بار دیگر صراحتاً و علناً‌ اعلام کردند که چیزی به عنوان دغدغه حقوق بشر در ذهن و فکرشان جایی ندارد و حقوق بشر زمانی مفهوم می یابد که این کشور قصد کشور گشایی و بلعیدن سرمایه های ملی ملل دیگر را داشته باشد.
از این اقدامات یک جانبه که بگذریم بد نیست سری به داخل مملکت خودمان بزنیم و ببینیم واکنش مسوولان امر در این خصوص چه در گذشته و چه در زمان حاضر چه بوده است.
به اعتقاد نگارنده ما در هیچ کدام از موارد مواجهه با شکل جدید تحریم، یعنی تحریم اطلاعاتی، به هیچ وجه پاسخ درخوری نداده و موضع شایسته ای نیز نگرفته ایم.
این موضوع از دوجهت است چه فنی و چه سیاسی. یعنی ما نه از لحاظ فنی دست به اقدامات عاجل جهت رفع مشکل زده ایم و نه از لحاظ سیاسی و روش های دیپلماتیک به طرح موضوع در محافل و صحنه های بین المللی پرداخته ایم.
ولی امروز کاربران ایرانی و به مفهوم جامع تر و واقعی تر مردم ایران باید به هر طریقی مسوولان را وادار به تحرک بیشتر در این خصوص کنند و در صورت لزوم اقدام به تهیه گزارش ملی از موارد نقض حقوق بشر از سوی آمریکایی ها علیه ایران کرده و نسبت به بازتاب گسترده جهانی اقدامات لازم را به عمل بیاورند.
در این مورد وزارت امورخارجه شاید باید بیشتر از سایر دستگاه ها وارد عمل شده و در راستای وظایف سازمانی خویش صدای اعتراض ایرانیان را به گوش جهان برساند. اگرچه این پایان راه نیست ما باید از لحاظ فنی نیز قوی شویم. باز هم تاکید می شود که در دنیای امروز چاره ای جز قوی شدن نیست در غیر این صورت محکوم به عقب ماندگی و تبدیل شدن به یک مصرف کننده و یک کشور کاملاً وابسته در دنیا خواهیم شد.
در حال حاضر آمریکایی ها و کشورهای پیشرفته روز به روز مرزهای مجازی خود را گستره تر کرده و با کتمرین هزینه به داخل مرزهای مجازی کشورها در حال نفوذ هستند. امروز ما نیز در خانه های خود در محاصره مرزهای مجازی و ناپیدای آمریکایی هایی هستیم.
مخلص کلام آن که اگر در دنیای امروز از مرزها و حریم مجازی کشورمان دفاع نکنیم و قدرتمند نشویم ناگزیر به "مستعمره مجازی" کشورهای قدرتمند تبدیل خواهیم شد. امروز بیش از هر زمان دیگر می توان استعمار مجازی را حس کرد و قطعاً‌ در صورت اهمال، ما اولین قربانیان استعمار مجازی در دنیا خواهیم بود.

IT ، دولت الکترونیکی و تکریم ارباب رجوع

پنجشنبه, ۳ آذر ۱۳۸۴، ۱۱:۰۷ ق.ظ | ۲ نظر

امیر مسعود رادی* - گسترش « عدالت اجتماعی » از جمله رویکرد های جامعه مدنی به شمار می رود که سالیانی است مورد توجه نظریه پردازان علوم اجتماعی قرار گرفته است ، که امید است در عصر جهانی شدن ، با ورود به جامعه اطلاعاتی از سوی دولت الکترونیک تحقق یابد . به همین منظور و در راستای پاسخگویی و رسیدگی به مشکلات مردم که از مهم ترین رویکرد های دولت کریمه به حساب می آید ، اقدامات برنامه ریزی شده ای توسط مسوولان ذیربط طراحی و به مرحله اجرا گذاشته شده است .
دولت الکترونیک یا دهکده جهانی ؟
از جمله اهداف دولت الکترونیک توجه به تکریم ارباب رجوع است ، که در اکثر سازمان ها و شرکت ها به دلیل عدم رسیدگی مناسب و نداشتن متولی مقتدر در این زمینه ، تنها در حد شعار و حرف به صورت یک طرح آزمایشی و نیمه کاره رها شده و متاسفانه در بعد اجرائی هیچگونه اقدام قابل توجهی در این خصوص صورت نگرفته است . البته در سال جاری با برگزاری آزمون طرح تکریم ارباب رجوع از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ، به صورت متمرکز ، در برخی سازمان ها نظیر دانشگاه علوم پزشکی ایران و شرکت مخابرات ایران ، گام مثبتی در زمینه تبیین ، تثبیت و ارزیابی این طرح صورت پذیرفت ، که قابل تامل است ، اما آنچه باید به آن توجه ویژه نمود ، مسکوت ماندن این طرح در سطح کلان سازمان ها و موسسات دولتی خدماتی است . به طوری که مشتریان و مشترکان واقعی استفاده کننده از خدمات برخی از سازمان های دولتی ، رضایت مطلوبی از ارائه دهندگان خدمات مورد نظر ندارند . لذا پیشنهاد می شود ، با بررسی ، ارزیابی و رفع موانع موجود ، نواقص و ضعف های این طرح سر انجام نیافته ، بر طرف و در راستای اجرایی شدن کامل آن ، اقدامات سریع و مناسبی صورت گیرد . تا در این رهگذر ، رضایت مردم شریف کشور عزیز مان جلب شود . گفتنی است ، برنامه ریزی و حمایت روابط عمومی سازمان ها در این مسیر ، بسیار راهگشا و چاره ساز خواهد بود . برای رسیدن به یک دولت الکترونیک و پاسخگو شایسته است در خصوص موارد زیر برنامه ریزی سریع و دقیق صورت گیرد :
1- فرهنگ سازی و آموزش : برای رسیدن به یک جامعه فعال ، زنده و پویا در حوزه پاسخگویی نخستین گام فرهنگ سازی است که در همین راستا نظام آموزشی باید متحول گردد ، در وهله نخست باید در مراحل مختلف تربیتی در کودکان مان حس مسوولیت پذیری را زنده کنیم ، تا آنان بیاموزند که نسبت به خود ، خانواده و جامعه وظایفی دارند . آموزش غیر مستقیم و الگو سازی روش بسیار مناسبی است که به اولیا و مربیان کودک در خانه ، مهد کودک و مدرسه و همچنین در یک فضای وسیع تر در دانشگاه و محیط کار اداری به استادان و مدیران آگاه و مسوول توصیه می شود .
2- پذیرش نقاط ضعف و از بین بردن موانع : مهیا نمودن فضای امن برای طرح سوال و استقبال از پیشنهادهای مردمی ، می تواند گام بسیار مناسبی برای اصلاح روش ها باشد . مستند سازی ، طبقه بندی و پردازش اطلاعات در بانک های امن اطلاعاتی هوشمند ، به منظور دسترسی آسان و سریع به اطلاعات در راستای پاسخگویی به ارباب رجوع و ارجاع انتقاد ها و پیشنهاد ها به مدیران سازمان ها و طراحی و اجرای سیستمی جهت پیگیری سریع انتقادات مردمی .
3- بستر سازی و ایجاد پایگاه اطلاعاتی به روز : خدمات الکترونیکی از راه دور به منظور تحقق دولت الکترونیک در برقراری ارتباط مردمی با روابط عمومی سازمان ها از طریق عضویت در بانک های اطلاعاتی مورد نیاز با اختصاص شناسه و کلمه عبور به استفاده کنندگان ، به منظور دسترسی به هنگام و هدایت ، کنترل و نظارت هر چه بیشتر .
4- اطلاع رسانی سریع و تخصصی : ایجاد خبرگزاری اختصاصی online در سازمان ها و موسسات دولتی به منظور اطلاع رسانی به موقع و سریع به جامعه و پوشش خبری مناسب به سرویس های خبری رسانه های کشور .
دو پیشنهاد و راهکار برای سکان داران ارتباطات فرهنگی داخلی وخارجی کشور
جایگاه روابط عمومی الکترونیک در دولت الکترونیک
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به طور متمرکز و با برنامه ریزی مناسب در خصوص نظارت بر حسن انجام امور پاسخگویی سایر وزارتخانه ها از طریق مجاری روابط عمومی آنها می تواند با تجهیز و تغیر کار بری روابط عمومی سازمان ها ، از مجموعه ای صرفا هزینه بر در حوزه تبلیغات و انتشارات سنتی با محوریت شعار های غیر کاربردی به یک مرکز راهبردی ، آگاه ، مطلع ، شاداب ، پر جنب و جوش و پاسخگو جهت اطلاع رسانی منسجم ، سریع و قدرتمند با ابزار ها و زیر ساخت های کاملا فناوری شده نظیر نشریه الکترونیکی و دسترسی به فضا های پرسش و پاسخ مجازی ، با برنامه ریزی اصولی ، در راستای بهره گیری مناسب از تمام توان علمی ، تخصصی و هنری کارکنان ، کارشناسان و مدیران ، با توجه به باز خورد ها و نیازهای جامعه ، تغیر نگرش درمدیریت سازمان و در نهایت دولت الکترونیک را در راستای تحقق اهداف دولت کریمه محقق سازد .
وزارت امورخارجه دروازه بان جامعه اطلاعاتی
در حوزه بین الملل ، وزارت امور خارجه می تواند با تنظیم برنامه ای منسجم و دقیق نسبت به نظارت بر حسن انجام سیاست های کلان کشور با رعایت اصول قوانین رایج و با در نظر گرفتن نیاز جامعه و تحولات جامعه جهانی در به روز رسانی و تغیر نگرش مدیران دولتی نسبت به تغیرات و تحولات روز جهان در حیطه تخصص کاری سازمان ها از طریق معاونت های بین الملل سایر وزارتخانه ها همت گمارد . تا همزمان با رشد و توسعه جامعه اطلاعاتی جهانی ، کشور نیز به الفبای استاندارد سازی علمی ، تخصصی و فناوری اطلاعات حاکم بر جهان آشنا و در این خصوس برنامه سازی و ارائه طریق شود . تا وظایف این مجموعه تخصصی و کارآمد محدود به برگزاری سفر های خارجی و همایش های پر هزینه نشود و در کنار رسیدگی به این امور، ساز و کار های اصولی همزمان با تحولات ساختاری مناسب در فضایی کاملا دیپلماتیک برای دسترسی آسان به استاندارد های اعمال شده جهانی ، بدون هیچگونه اتلاف وقت و انرژی ، در اسرع وقت ، برای «سازمان دولت » و نیروهای توانمند آن تعریف و به مرحله اجرا گذاشته شود .
* کارشناس و مسوول ارتباط با رسانه های گروهی روابط عمومی شرکت مخابرات ایران

امنیت مجازی یعنی امنیت ملی

چهارشنبه, ۲ آذر ۱۳۸۴، ۱۱:۱۳ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی – امنیت مجازی مترادف است با امنیت ملی. در صحت این جمله شک نکنید و کوچکترین تردیدی هم نداشته باشید. امروز شاهراه های ارتباطی و اطلاعات در دنیا با مساله امنیت ملی و در یک کلام سرنوشت هر کشور درهم تنیده شده است.
به همین خاطر است که آمریکایی ها سالانه میلیاردها دلار صرف تامین امنیت فضای مجازی خود می کنند چرا که کلیه شریان های حیاتی، سیاسی، اقتصادی و بدون اغراق سرنوشت این کشور به این موضوع وابسته شده است. اطلاعات یعنی ثروت و ثروت یعنی قدرت. روزی نیز در آمریکا ازاینترنت صرفاً به عنوان ابزاری برای یک ارتباط ساده دو طرفه استفاده شد اما در یک چشم به هم زدن اینترنت و ارتباطات حتی فراتر از تصور و پیش بینی معمارانش با سرعتی آنچنان شگفت آور پیش رفت که امروز بقا و فنای کشوری همچون آمریکا به شاهراه های ارتباطی و اطلاعاتی اش گره خورده است.
اما موضوع به اینجا نیز ختم نمی شود. در اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعات در تونس،‌ چکیده گزارشی از اتحادیه جهانی مخابرات (ITU) در میان خبرنگارن توزیع شد که بسیار تکان دهنده بود. این گزارش از سرنوشت و مسیر حرکت دنیا با تکیه بر اینترنت و فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی خبر می داد.
فی الواقع اگر "ژول ورن" امروز در کنار ما بود شاید می توانست با توجه به شرایط امروز جهان داستان هایی بنویسد که باور آن همچون مردم دورانش سخت بوده و ما نیز داستان های این نویسنده را در ژانر آثار تخیلی جای می دادیم.
ولی با نگاهی به آن روی گزارش ITU این موضوع دیگر چندان تخیلی به نظر نمی رسد که شاید به زودی و یک روز که در خانه خود هستید، فردی در آنسوی جهان بتواند با فشار دادن چند دکمه کیبرد شما را به قتل برساند. این تخیل نیست.(اگرچه سعی خواهم کرد که به زودی گزارش ITU از مسیر بعدی ارتباطات در دنیا را ترجمه کنم. مطلبی که می تواند نوع نگرش ها را به پیشرفت های بشر در آینده تغییر دهد.)
لیکن در چنین شرایطی که دنیا با سرعتی غیر قابل پیش بینی و ظاهراً غیر قابل توقف در حال تغییر و تبدیل است، ما در کشور خود هنوز با مشکل توسعه مراکز داده (IDC) دست به گریبان هستیم و ظاهراً این موضع با توجه به شرایط ویژه کشور ایران به شکل شایسته ای از سوی مسولان امر مورد توجه واقع نشده است.
تاکید می شود که شرایط ویژه ایران با توجه به پیش بینی های انجام شده که با "تحریم اطلاعاتی" نیزمواجه شده ایم، با سایر کشورهای دنیا دارای تفاوت های اساسی است.در دنیای امروز چاره ای جز قوی شدن نیست.
امروز و برای چندمین بار شاهد مسدود شدن سایت های ایرانی هستیم. شاید در نگاه اول این موضوع از نگاه مسوولان آنطور نیز مهم جلوه نکند ولی فردا و با تداوم روند موجود و کندی مسوولان امر، دفعه بعد امنیت ملی ما دچار تهدید شده و خدشه دار شود.
ایجاد اینترانت ملی و شاید در آینده اینترانت منطقه ای امری گریز ناپذیر است که اجتناب از آن سرنوشت ایران و ایرانی ها را با خطری جدی و قریب الوقوع مواجه خواهد کرد و این موضوع به هیچ وجه اغراق آمیز نیست.
فراموش نشود که "این نه برای نخستین بار بود که سایت های ایرانی با تهدید مواجه شدند و نه آخرین بارخواهد بود." دولتمردان باید همین امروز و نه فردا چاره ای عاجل در این خصوص بیاندیشند.

جامعه جهانی در اجلاس تونس که از ‪ ۱۶‬تا ‪ ۱۸‬نوامبر ‪ ۲۰۰۵‬برگزار شد، به ادامه حاکمیت آمریکا بر اینترنت رای داد، اما کشورهای مخالف انحصار سیاست گذاری "شبکه جهانی وب"، یک امتیاز بزرگ برای ادامه مذاکرات و تغییر این روند بدست آوردند.
به گزارش روز سه‌شنبه بی‌بی‌سی، در مرحله دوم اجلاس تونس، تشکیل شورای مشورتی زیر نظر سازمان ملل به تصویب رسید تا کشورهای مخالف انحصارگرایی آمریکا مانند ایران، چین، برزیل و... که نگران تحریم‌های احتمالی هستند، به پیگیری روند مذاکرات امیدوار باشند.
این شورا مباحث راهبری اینترنت را پس از پایان اجلاس سران در جامعه اطلاعاتی دنبال می‌کند.
نگرانی کشورهای در حال توسعه بیشتر سیاسی است، اما دلایل اقتصادی کشور های عضو اتحادیه اروپا که در کنار کشورهای کمتر توسعه یافته علیه آمریکا موضع گرفته بودند، نشان می‌دهد که عزم جهانی برای تغییر روند انحصاری اداره اینترنت جدی است.
"علیرضا کاشیان" کارشناس مسایل مدیریتی اینترنت در ایران می‌گوید: شرکت آمریکایی "آیکان" که مسوول ثبت آدرس و "‪"IP‬های اینترنتی است، بطور مستقیم تاثیر اندکی در ساز و کار اقتصادی فناوری اطلاعات جهان دارد، اما قدرت سیاست‌گذاری آمریکا باعث شده که منافع کشورهای پیشرفته هم در خطر باشد.
از همین رو اتحادیه اروپا پیشنهادهایی برای تغییر شیوه مدیریت اینترنت به اجلاس جامعه اطلاعاتی در تونس ارایه کرد.
ایران و سایر کشورهای در حال توسعه که از مدافعان سرسخت خروج حاکمیت اینترنت از آمریکا هستند، سهم چندانی در اقتصاد فناوری اطلاعات ندارند، اما تغییر روند کنونی برای منافع شرکت‌های اروپایی بسیار سودمند است.
نقش اساسی آمریکا باعث شده سیاستگذاریهای راهبری اینترنت بیشتر در راستای منافع شرکت‌های خصوصی این کشور باشد.
مسوولان دولتی ایران ارزش بازار فناوری اطلاعات این کشور را در سال ‪۲۰۰۵‬ نزدیک یک میلیارد و ‪ ۴۰۰‬میلیون یورو (‪ ۱۵۰۰‬میلیارد تومان) برآورد کرده‌اند که به گفته کارشناسان بخش خصوصی، برآوردی خوش بینانه است.
این در حالی است که بزرگترین شرکت ارتباطات دور آمریکا به نام"‪"Verizon‬ در این سال به تنهایی یک میلیارد و ‪ ۵۰۰‬میلیون یورو (کمتر از دو میلیارد دلار) درآمد داشته است.
سهم کل اتحادیه اروپا از بازار فناوری اطلاعات جهان بیش از ‪ ۳۲‬درصد است، اما آمریکا به تنهایی ‪ ۴۲‬درصد اقتصاد آی تی دنیا را در اختیار دارد.
تک زبانی یکی دیگر از دلایل کشورها برای مخالفت با سیاست‌های "آیکان" است.
این موسسه علاقه چندانی به "چندزبانی" نشان نمی‌دهد چون انگلیسی، زبان غالب در اینترنت است.
ایران هم مانند کشورهای عربی، مدعی استفاده از زبان ملی در ثبت دامنه یا آدرس‌های اینترنتی است که وظیفه توزیع آن را آیکان به عهده دارد.
این اتفاق می‌تواند علاوه بر تاثیر فرهنگی، تجارت "‪ "domain‬را در این کشورها فعال کند، اما آیکان تاکنون در این زمینه اقدام جدی انجام نداده است.
علاوه بر این، انتشار "هرزنامه" یا "‪ "spam‬موضوعی است که آیکان با وجود اعتراض کشورهای کمتر توسعه یافته، قصد ندارد وظیفه کنترل آن را به عهده بگیرد، در صورتی که این موسسه امکان کنترل اسپم‌ها را در مبدا دارد، اما این موضوع را جزء وظایف خود نمی‌داند.
آمریکا به تنهایی در سال ‪ ۲۰۰۵‬مبدا تولید بیش از ‪ ۳۵‬درصد هرزنامه‌های جهان بود.
اسپم‌های ارسالی تا زمان‌رسیدن به مقصد، بخش مهمی از پهنای باند اینترنتی کشورها را اشغال می‌کنند که در این میان معمولا کشورهای در حال توسعه هزینه بیشتری باید بپردازند چون پهنای باند را با قیمت بیشتر می‌خرند.
بطور کلی، هزینه بالای دسترسی مشکل بزرگ کشورهای در حال توسعه است.
هم اکنون ایران، هر مگابیت پهنای باند ماهواره‌ای را حدود ‪ ۲۱۰۰‬یورو (‪ ۲۵۰۰‬دلار) می‌خرد.
کاشیان درباره دلیل هزینه بالاتر دسترسی به اینترنت برای کشورهای در حال توسعه گفت که عمده شاهراه‌های ارتباطی و اطلاعاتی در کشورهای در حال توسعه قرار دارد.
اصول اقتصاد اطلاعات ایجاب می‌کند که کشورهای خواهان اطلاعات برای دستیابی به آن هزینه بیشتری بپردازند در صورتی که اگر جریان دریافت و ارسال دیتا دو طرفه و برابر بود، هزینه‌ها تفاوت نداشت.
در حال حاضر حدود ‪ ۱۴‬درصد مردم دنیا به اینترنت دسترسی دارند، اما میزان نفوذ شبکه وب در آمریکا بیش از ‪ ۶۲‬درصد یا ‪ ۱۸۵‬میلیون کاربر است.
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران شمار کاربران اینترنت را در سال ‪ ۲۰۰۵‬حدود هفت میلیون نفر اعلام کرده است.
هر چند بسیاری از کشورهای تاثیرگذار پیشرفته بخاطر انگیزه‌های افتصادی به مبارزه با مشارکتی شدن اداره اینترنت ادامه می‌دهند، اما نگرانی کشورهای کمتر توسعه یافته هم بی‌دلیل نیست.
موسسه آیکان با در اختیار داشتن ‪ ۱۳‬مسیریاب موجود در دنیا توانایی کنترل اینترنت را دارد.
‪ ۱۰‬مسیریاب اینترنتی که مهم‌ترین زیرساخت انتقال دیتا در شبکه اینترنت محسوب می‌شوند، در آمریکا قرار دارند.
سه مسیریاب دیگر در کشورهای انگلیس، ژاپن و سوئد است، اما کنترل آنها نیز در اختیار آمریکا است و اجازه نمی‌دهد این شاهراه‌های عظیم ارتباطی در کنترل کشورهای دیگر باشد، همانطور که چندی پیش "دیوید گرایس"هماهنگ‌کننده وزارت امور خارجه آمریکا در امور ارتباطات بین‌الملل گفته بود: "ایالات متحده اجازه نخواهد داد تا انگلستان مدیریت و هدایت نت را بر عهده گیرد".
این موضوع به آمریکا این قدرت را می‌دهد که در صورت دلخواه با شناسایی نکردن ‪IP‬های اختصاص یافته به یک کشور، مسیر اینترنت آن را مسدود کند ضمن آن که بیشتر مراکز میزبانی سایت‌ها یا "دیتاسنتر"ها در آمریکای شمالی قرار دارد.
هرچند کنترل "دیتاسنتر"ها به موسسه آیکان ارتباطی ندارد، اما قانون تجارت ایالات متحده معامله شرکت‌ها با کشورهای تحریم شده را ممنوع کرده است.
شرکت‌های آمریکایی تاکنون چندین بار ارایه خدمات به شرکت‌های ایرانی را متوقف کرده‌اند که در آخرین مورد اواسط نوامبر ‪ ۲۰۰۵‬تمام اطلاعات شرکت خدمات اینترنتی و میزبانی "قاصدک" در ایران از روی میزبان آمریکایی پاک شد.
"محمدصادق جدیدی" مدیر یکی از مراکز خدمات اینترنتی در در ایران در این باره گفت: اگر دولت برای داشتن یک شبکه ملی اینترنت داخلی برنامه‌ریزی کرده بود، دلیلی نداشت برای گرفتن اطلاعات از یک سایت ایرانی که داخل کشور است، از پهنای باند گران بین‌المللی استفاده شود و دیتا در مسیر زاید تا سرورهای کشورهای اروپایی و آمریکایی رفت و آمد کند.
"رضا سمیع زاده" مدیر شرکت گسترش خدمات انفورماتیک در ایران، مشاجره بر سر حاکمیت اینترنت را جدا از مباحث سیاسی دولت‌ها می‌داند و آن را بیشتر نزاع براساس مدل‌های تجاری یا "‪ "Business Model‬ارزیابی می‌کند و می‌گوید:

تجارت الکترونیکی اکنون یک مدل مهم تجاری است.
وی افزود: کشورهای پیشرفته سرمایه‌گذاری زیادی انجام می‌دهند تا با تعریف مدل‌های جدید، منبع درآمد مهمی از اینترنت پیدا کنند اما در ایران جز تلفن اینترنتی یا "‪ "VoIP‬مدل تجاری دیگری رواج ندارد یا اگر وجود داشته باشد، محدودیت‌های زیرساختی اجازه توسعه آن را نمی‌دهد".
‪IP‬هایی که توسط موسسه تحت حمایت وزارت بازرگانی آمریکا به کشورها اختصاص داده می‌شود، مجموعه‌ای از اعداد مشخص است که موقعیت جغرافیایی کاربران را مشخص می‌کند.
شرکت‌های فروش آن‌لاین این آدرس‌ها را به‌راحتی تشخیص می‌دهند.
مدل تجارت الکترونیکی اکنون یکی از روش‌های پربازده و درآمدزا برای کشورها است.
بنابر یکی از گزارش‌های بخش تجارت و توسعه سازمان ملل، در اتحادیه اروپا حدود ‪ ۸۹‬درصد تجارت، از طریق اینترنت انجام می‌شود.
اما در این حوزه هم همچنان قدرت اصلی آمریکا است.
درآمد فروش آن‌لاین این کشور در سال ‪ ۲۰۰۵‬معادل ‪ ۱۴۵‬میلیارد یورو ( ‪۱۷۲‬ میلیارد دلار) بود که با کشورهای در حال توسعه فاصله زیادی دارد.
ایران به دلیل نداشتن پول الکترونیکی هنوز در مراحل اول است و سعی دارد از این بازار بزرگ سهمی داشته باشد.
دولت ایران در کنار چین، برزیل، عربستان و چند کشور در حال توسعه دیگر در طول فرآیند دو ساله برگزاری اجلاس سران در جامعه اطلاعاتی نقش فعالی را برای تغییر شیوه حاکمیت اینترنت از سوی آمریکا داشته است.
با رویکرد جدید، کشورها به موضوع حاکمیت اینترنت و حمایت سازمان ملل از تشکیل شورایی برای ادامه مذاکرات، این اتفاق چندان دور از انتظار نیست.

اینترنت در ایران ; رشد سریع، کیفیت پایین

سه شنبه, ۱ آذر ۱۳۸۴، ۱۱:۱۳ ق.ظ | ۰ نظر

امید حاتمى - هنگامى که بلندگو براى نخستین بار وارد ایران شد، مردم به چشم یک جارچى و هوارکش غریبه به آن نگاه کردند و براى آنان چون غریبه اى ضاله بود که باید آن را طرد مى کردند و کسى هم دست به سوى این میهمان ناخوانده دراز نمى کرد. شاید بلندگو یک تابوى اهریمنى شده بود. اما روزها پس از هم گذشت تا همگان فهمیدند، بلندگو چیز بدى نیست؛ بلکه وسیله اى براى نخراشیدن گلو است. از این قسم داستانها بسیار است، اتومبیل، هواپیما، عینک، رادیو، روزنامه، تلویزیون، سینما و... همگى آرام آرام جاى خود را در زندگى مردم باز کردند. اما ما همواره با یک دیرکرد زمانى متقاعد به بهره ورى از آن شدیم و از این جهت دچار خسارت وهم موجب عقب ماندن از قافله شدیم ... این داستان اما اکنون هم ادامه دارد. اینترنت تازه ترین دستاورد بشرى و آخرین عضو خانواده بزرگ تکنولوژى، اینک تأثیرات خود را بر همه شؤون زندگى جوامع انسانى آشکار کرده است و مى رود تا این پدیده و البته همه گیر، پختگى ها و کارآیى هاى بیشترى را در راه داشته باشد.

***

تا به حال ابداعات تکنولوژیک عموماً به عنوان مسائلى براى رفع نیازهاى قبلاً شناخته شده تولید شدند و سپس به وسیله اى تبدیل گشتند که بسیار فراتر از هدف اولیه مخترعان بود. «الکساندر گراهام بل» بر این باور بود که تلفن براى ارتباطات در تجارت مفید خواهد بود اما براى مصارف خانگى مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت تا چه رسد به تحمیل شدن آن به مردم در حال قدم زدن در خیابان. بر این روال، هنرى فورد فکر مى کرد که اتومبیل امکان حمل و نقل ارزانقیمت، قابل اعتماد و انفرادى را مى دهد، اما تصورش را هم نمى کرد که اتومبیل این چنین مراکز شهرها را تخریب کند. تلویزیون، سینما، ویدئو و... هم همینطور. شبکه جهانى اطلاعات Net اما امرى متفاوت است. هدف اصلى وب www world wide web) ) به وجود آوردن ارتباط بین دانشمندان بود، اما اکنون این مسأله تبدیل به موضوعى جانبى شده است. اینترنت، شبکه، وب و... براى انسان امروز، بیش از آن حدى غول آسا و متغیر است که هر کاربرد تازه آن امرى غافلگیر کننده است.

مى گویند با روش نوین پیوند دادن و دسترسى به اطلاعات، اینترنت عصر نوینى از رونق اقتصادى به دنبال خواهد آورد؛ به ایجاد موتورهاى جست وجوگر هوشمندى منتهى خواهد شد که درست همان اطلاعاتى را که مى خواهیم در اختیارمان خواهند گذاشت، مشکلات آموزش عمومى را حل خواهند کرد، وجوه جدیدى از معنا به زندگى هایمان خواهند افزود. اکنون ما مى توانیم از آخرین وقایع در جهان خبردار شویم، خرید کنیم، به پژوهش بپردازیم، با خانواده، دوستان و همکاران ارتباط برقرار کنیم، افراد جدید را ملاقات کنیم، بازى کنیم، از راه دور روباتها را کنترل کنیم وهمه اینها را بدون ترک اتاق هایمان انجام دهیم.

***

اینترنت، این فرزند ناخلف، در ایران هر روز فراگیرتر مى شود، در حالى که ۲۰سال طول کشید تا رادیو به ایران بیاید، ۳۰سال طول کشید تا سینما در ایران ساخته شود و یا ۱۳سال پس از تولید تلویزیون ایرانیان نیز این جعبه جادویى را به خانه هاى خود بردند، اینترنت پس به فاصله بسیار اندکى از عمومى شدن، به ایران آمد. به طورى که اکنون ضریب نفوذ اینترنت در ایران از متوسط آسیا بالاتر رفته و در خاورمیانه نیز به مقام اول دست یافته است. با این حال، ایران براى رسیدن به جایگاه مناسب در دسترسى به اینترنت، هنوز باید گامهاى بلندى بردارد. شمار کاربران اینترنت در ایران در سال۱۹۹۴ از ۲۵۰نفر فراتر نمى رفت اما اکنون بیش از ۲‎/۵میلیون ایرانى به صورت دائم و ۳‎/۵میلیون نفر به صورت کاربر غیردائم از اینترنت استفاده مى کنند. به این ترتیب ضریب نفوذ اینترنت از صفر در سال۱۹۹۴ به ۵‎/۳ در سال ۲۰۰۳ افزایش یافته است.

براساس برآوردها پیش بینى مى شود که شمار کاربران اینترنت در سال۲۰۰۴ به ۵میلیون و ۶۰۰هزار نفر و در سال۲۰۰۵ به ۱۵میلیون نفر و در سال ۲۰۰۷ به ۳۵ میلیون نفر افزایش یابد. با این حال در سالهاى گذشته آمار و ارقام متعدد، متفاوت و در برخى موارد سؤال برانگیزى از سوى مقامات رسمى و غیررسمى و نهادهاى بین المللى درباره کاربران اینترنت در ایران ارائه شده است. مرکز آمار اینترنت جهان (Internet World States) در فوریه۲۰۰۵ (اواخر سال۸۳) تعداد کاربران اینترنت در ایران را حدود چهارمیلیون و ۸۰۰هزار نفر و با ضریب نفوذ هفت درصد اعلام کرد. دفتر توسعه انسانى سازمان ملل نیز در شهریور امسال آمارى را نزدیک به آمار ارائه شده توسط مرکز آمار اینترنت جهان گزارش کرد. در گزارش توسعه انسانى سازمان ملل، تعداد کاربران اینترنت در ایران تا نیمه اول سال۸۴ به ازاى هر یک هزار نفر، ۷۲نفر (ضریب نفوذ ۲‎/۷درصد) اعلام شد که با در نظر گرفتن جمعیت ۷۰میلیونى ایران، جمعیت کاربران ایرانى حدود پنج میلیون نفر برآورد مى شود.

این در حالى است که وزیر سابق ارتباطات و فناورى اطلاعات در خردادماه ۱۳۸۳ تعداد کاربران اینترنت در ایران را پنج میلیون نفر، در دى ماه،۸۳ شش میلیون نفر، در اردیبهشت سال،۸۴ شش میلیون و ۷۵۰هزار نفر و در مرداد،۸۴ بیش از هفت میلیون و ۵۰۰هزار نفر اعلام کرده است. توجه و دقت بیشتر به آمار ارائه شده توسط وزیر پیشین ارتباطات این سؤال را در ذهن هر خواننده اى ایجاد مى کند که چگونه طى چند ماه میلیونها کاربر به جمع کاربران ایرانى اضافه شده است؟

در این فاصله زمانى نیز آمار متفاوت دیگرى توسط برخى از مقامهاى رسمى کشور ایران ارائه شد.

مدیر امور ارتباطات شرکت مخابرات در سال۸۱ تعداد کاربران اینترنت در این سال را یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر اعلام کرد در حالى که مدیر روابط عمومى وزارت ارتباطات، تعداد کاربران اینترنت در این سال را سه میلیون و ۲۰۰هزار نفر عنوان کرده بود. برخى مسؤولان وزارت ارتباطات نیز تعداد کاربران اینترنت در سال۸۲ را حدود پنج میلیون نفر اعلام کرده بودند در حالى که نهادهاى بین المللى تعداد کاربران در این سال را حدود سه میلیون نفر گزارش کردند.

ادعاى بحث برانگیزى که توسط برخى از مسؤولان و نهادهاى داخلى درباره تعداد کاربران اینترنت تا سال۸۳ مطرح شد نیز مهر تأییدى بر آشفتگى آمار و ارقام این شاخص در کشور است.

مدیر امور ارتباطات شرکت مخابرات ایران در سال۸۱ پیش بینى کرده بود، تا پایان سال۸۳ تعداد کاربران اینترنت در کشور به ۱۵میلیون نفر برسد. سازمان ملى جوانان و یکى از مشاوران وزیر سابق ارتباطات نیز با تکرار این ادعا در اوایل سال۸۳ بحث شگفتى آورى را رقم زدند در حالى که آمار ارائه شده در ماههاى بعد، تحقق چنین ادعایى را کاملاً رد کرد.

وزیر ارتباطات و فناورى اطلاعات در پایان سال ۸۳ تعداد کاربران اینترنت در ایران را حدود شش میلیون نفر اعلام کرد و گفت: تا پایان برنامه چهارم توسعه کشور (سال ۱۳۸۸) تعداد کاربران به ۱۵ میلیون نفر مى رسد. این درحالى است که معاون دفتر تحقیق و توسعه شرکت فناورى اطلاعات (ارتباطات داده هاى سابق) در اسفند سال ۸۳ در مصاحبه با ایرنا ضمن ارائه فرمول استاندارد براى تعیین تعدادکاربران اینترنت این رقم را تا پایان سال ۸۳ ، حدود پنج میلیون نفر وضریب نفوذ ۵‎/۶ درصد اعلام کرد.

«هادى ملکى پرست» ، «کاربر اینترنت» را فردى دانست که به طور متوسط هفته اى حداقل یک بار از خدمات دیتا استفاده کند و «ضریب نفوذ اینترنت» را درصد نسبت کاربران اینترنت به کل جمعیت کشور عنوان کرد. وى افزود: «تعداد کاربران» از حاصل ضرب عدد ۱۶ (SLOT TIME) در پارامترهاى پهناى باند تقریبى در کشور (یک هزار مگابیت) ، تعداد تلفن اختصاصى به ازاى هر ۶۴ کیلوبیت (۱۰) ، تعداد شناسه هاى کاربرى (ID) به ازاى هرخط تلفن (۱۰) و تعداد کاربر به ازاى هر شناسه کاربرى (۳) به دست مى آید. به گفته وى، «تعداد نهایى کاربران» ازحاصل جمع «تعداد کاربران» با ۱۵ درصد از «تعداد کاربران» (براى درصد تقریب) به دست مى آید.

اما وضعیت ایران در مقایسه با دیگر کشورهاى جهان چگونه است؟ براساس شاخص دسترسى دیجیتال، ایران در رده ۸۶ جهان و در میان کشورهاى با دسترسى متوسط طبقه بندى مى شود. در این طبقه بندى کشورهایى از قبیل مصر، تونس و اندونزى در رده هایى پایین تر از ایران قرار دارند و لبنان و ترکیه واردن رده هایى بالاتر را به خود اختصاص داده اند. هم اکنون در جهان ۸۸۸ میلیون و ۶۸۲ هزار کاربر اینترنت وجود دارند که ۷۲۷ میلیون و ۹۲۸ هزار نفر از آنها در ۲۰ کشور زندگى مى کنند.

***

در زمینه اینترنت برنامه ۵ ساله سوم خالى از برنامه مصوب است و به نوعى رشد خیره کننده و تقاضاى سریع بخش مخابراتى را مجبور به ایجاد فضاى توسعه اى در این بخش کرد. رسیدن یکباره تعداد کاربران اینترنت از ۲۰۰ هزار نفر در ابتداى برنامه به بیش از ۶ میلیون نفر در انتهاى آن نمایانگر بازار سریعاً رو به رشد اینترنت است و در این میان خوشبختانه تا اندازه تجربه تلفن همراه تکرار نشد. اعطاى مجوز به شرکت هاى خدمات دهنده اینترنت، ارائه مجوز اینترنت پرسرعت و فراهم کردن فضا براى شرکت هاى خدمات دهنده تلفن اینترنتى از جمله فعالیت هایى است که در راه حذف انحصار در این بخش صورت گرفته با این حال هنوز در برخى از این بخش ها اعتراضاتى به نحوه واگذارى و شیوه توسعه دیده مى شود. در بخش فناورى اطلاعات اجراى برنامه تکفا به عنوان نخستین برنامه فناورى اطلاعات در کشور عملاً جنبش قابل توجهى را در بخش هاى دولتى و متعاقب آن در بخش هاى خصوصى براى بهره گیرى از تکنولوژى اطلاعات به وجود آورد. تکفا در واقع تا اندازه اى خلأ فقدان برنامه در این عرصه را کرد.

***

با تمام این احوال، اینترنت در ایران هنوز غریبه اى تازه وارد است. بیشترین جنبه عمومى شدن آن درتهران ، است.

به نظر مشکل اساسى در کشور ما مسائل فرهنگى استفاده از فن آورى است مثلاً ژاپنى ها از تلفن همراه فقط در مواقع اضطرارى استفاده مى کنند این درحالى است که بیشتر از ۷۰ درصد ژاپنى ها، تلفن همراه دارند ولى با وجودى که تعداد تلفن ثابت آنها کمتر از تلفن همراه است، تلفن ثابت آنها ۳ برابر استفاده از تلفن همراه است. زیرا رسانه هاى گروهى آنجا نحوه استفاده صحیح از تلفن همراه را مرتب به مردم تذکر مى دهند ودر فیلمها و سریالها و برنامه هاى آموزشى یادآورى مى کنند. در زمینه اینترنت نیز ژاپنى ها خوب عمل کرده اند در حالى که ۸۲ درصد بازرگانان و کسبه ژاپنى با اینترنت کار مى کنند، در منازل فقط ۵‎/۱۹ درصد اینترنت دارند که درکشور ما قطعاً این موضوع برعکس است. در بازار ما خبرى از اینترنت و فن آوریهاى نوین نیست و خانواده ها بدون هیچ گونه آموزش از هیچ محلى (دانشگاه ، مدارس، رسانه هاى گروهى) در جریان استفاده صحیح از اینترنت قرار نمى گیرند که این موضوع مى تواند خطرناک باشد».

این جاماندگى از قافله مدرنیته که اینک در چنین پدیده جدیدى تبلور یافته است، بالطبع تبعاتى گریزناپذیر را در پى خواهد داشت.على رستمى کارشناس ارتباطات مى گوید:«ما ناگزیریم که به این سمت حرکت کنیم وگرنه از لحاظ اقتصادى یک عقب افتادگى بیشترى پیدا مى کنیم. مسائل مالى ما ۳۰ - ۴۰ سال از دنیا عقب است یکى از وسایل جبران این عقب ماندگى همین اینترنت است. ازنقطه نظر خبر عدم استفاده با گسترش این وسیله در آینده یعنى ایجاد عقب افتادگى نسبت به سایر کشورها که تبعات اقتصادى اجتماعى فرهنگى دارد. از سویى باید دانست خود اینترنت عامل پیشرفت نیست بلکه مثل رادیو، تلویزیون ، وسیله اى است که آگاهى ایجاد مى کند، هرچه جامعه نظام مند شود بیشتر مى توان از این دانشها استفاده کرد ولى به تنهایى عامل پیشرفت نیست. هرچه توسعه اقتصادى گسترده تر باشد نیاز ما بیشتر مى شود و یا تجارت ما گسترده تر شود به تجارت الکترونیک بیشتر، محتاجیم. اگر بتوانیم نوعى آموزش عمومى داشته باشیم. هزینه کمترى خواهد داشت و بار هزینه آموزش رسمى کم خواهد شد. مهمترین مانع هایى که بر سر راه این قضیه داریم در یک کلام عدم آگاهى و سپس نامفهومى برنامه ریزى به معناى عام و وجود معادلات اجتماعى خاص است».

اما سرانجام و در نهایت ما اینترنت را براى چه مى خواهیم. براى بالندگى کشور در همه سطوح و این بالندگى گذشته از دستیابى به تکنیکها و اقتصاد باز در گرو آگاهى یک ملت است. دستیابى و گسترش اینترنت در نهایت خواهد توانست بر تجارت و اقتصاد اثرگذار باشد و بطور غیرمستقیم ساختار اجتماعى و سیاسى جوامع را دگرگون خواهد کرد.
منبع: ایران

نقش روابط عمومی در عصر ارتباطات

دوشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۸۴، ۰۲:۴۲ ب.ظ | ۰ نظر

امیر مسعود رادی* - پاسخگویی و رسیدگی به مشکلات مردم از مهم ترین رویکرد های دولت خدمتگزار به حساب می آید که در این راستا طی سالیان گذشته اقدامات برنامه ریزی شده ای توسط مسوولان ذیربط طراحی و به مرحله اجرا گذاشته شده است ، که در این راستا برنامه هایی در بدنه دولت طرح ریزی ودر حال اجرا است . به همین منظور فرصت را غنیمت شمرده و پیشنهاد هایی درزمینه :
مسکوت ماندن طرح تکریم ارباب رجوع

طرح تکریم ارباب رجوع ، که در اکثر سازمان ها و شرکت ها به دلیل عدم رسیدگی مناسب و نداشتن متولی مقتدر ، تنها در حد شعار و حرف مانده است ، متاسفانه در بعد اجرائی هیچگونه اقدام قابل توجهی در این خصوص صورت نگرفته است . البته در سال جاری با برگزاری آزمون طرح تکریم ارباب رجوع از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی ، به صورت متمرکز ، برای برخی از کارکنان سازمان ها نظیر دانشگاه علوم پزشکی ایران و شرکت مخابرات ایران ، گام های مثبتی در زمینه تبیین و تثبیت این طرح انجام گرفته ، که قابل تامل است ، اما آنچه باید به آن توجه خاص نمود ، مسکوت ماندن این طرح در سطح کلان سازمان ها و موسسات دولتی خدماتی است . به طوری که مشتریان و مشترکان واقعی استفاده کننده از خدمات برخی از سازمان ها ، رضایت مطلوبی از ارائه دهندگان خدمات مورد نظر ندارند . لذا توجه و عنایت ویژه مسوولان ذیربط را به این موضوع بسیا مهم جلب می کنم ، که شاید با بررسی ، ارزیابی و رفع موانع موجود ، نواقص و ضعف های این طرح سر انجام نیافته ، در راستای اجرایی شدن کامل آن ، اقدامات سریع و مناسب صورت گیرد ، تا در این رهگذر نتیجه هر چه باشد با رضایت مردم شریف کشور عزیز مان همراه خواهد بود. گفتنی است ، برنامه ریزی و حمایت روابط عمومی سازمان ها در این مسیر ، بسیار راهگشا و چاره ساز می باشد .
نقش روابط عمومی مدرن درعصر الکترونیک چیست؟

تجهیز و تغییر کار بری روابط عمومی سازمان ها از مجموعه ای صرفا هزینه بر در حوزه تبلیغات و انتشارات سنتی با محوریت شعار های غیر کاربردی به یک مرکز راهبردی ، آگاه ، مطلع ، شاداب ، پر جنب و جوش و پاسخگو جهت اطلاع رسانی منسجم ، سریع و قدرتمند با ابزار ها و زیر ساخت های کاملا فناوری شده نظیر نشریه الکترونیکی ، ایجاد فضا های پرسش و پاسخ مجازی ، با برنامه ریزی مناسب ، که توان بهره گیری از تمام توان علمی ، تخصصی و هنری کارکنان ، کارشناسان و مدیران مجموعه سازمان را داشته باشد تا با توجه به باز خورد ها و نیازهای جامعه بتواند مدیریت سازمان و در نهایت دولت الکترونیک پیشرو را محقق سازد .
امور بین الملل چه نقشی را به عهده دارد ؟

در حوزه بین الملل نیز امور بین الملل سازمان ها با رعایت اصول قوانین رایج و با در نظر گرفتن نیاز جامعه و تحولات جامعه جهانی می بایست در به روز رسانی و تغیر نگرش مدیران نسبت به تغیرات و تحولات روز جهان در حیطه کاری سازمان مورد نظر همت گمارند . تا همزمان با رشد و توسعه جامعه اطلاعاتی جهانی ، کشور نیز به الفبای استاندارد سازی علمی ، تخصصی و فناوری اطلاعات حاکم بر جهان آشنا و در این خصوس برنامه سازی و ارائه طریق نماید . تا وظایف این مجموعه تخصصی و کارآمد محدود به برگزاری سفر های خارجی و همایش های پر هزینه نشود و در کنار رسیدگی به این امور، ساز و کار های جدید و تحولات ساختاری متناسب با فضای دیپلماتیک بین الملل برای دسترسی به استاندارد های مطرح و آزمایش شده جهان بدون تلف شدن وقت و انرژی« سازمان» و نیروهای توانمند آن تعریف و اجرا شود .
* کارشناس و مسوول ارتباط با رسانه های گروهی روابط عمومی شرکت مخابرات ایران

تحول در راهبری اینترنت ادامه می یابد

شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۸۴، ۱۲:۲۲ ق.ظ | ۰ نظر

ITanalyze.ir - تدوین و تصویب سند مصالحه ای راهبری اینترنت بر خلاف آنچه گفته می شود یک پیروزی برای طرفداران حاکمیت اینترنت محسوب نمی شود زیرا بهترین وضعیت برای آمریکا و همفکرانش این بود که سندی از اجلاس در نیاید.
یک عضو هیات مذاکره کننده ایرانی در اجلاس مقدماتی جامعه اطلاعاتی که دور نهایی آن پیش از اجلاس سران در تونس برگزار شد با بیان این مطلب افزود: راهکار به دست آمده که ترکیبی از ادامه نظام فعلی و تغییر بنیادین در راهبری اینترنت است به هر حال یک گام رو به جلو و پیروزی برای ما محسوب می شود و به هیچ وجه نشان دهنده ادامه روند موجود نیست.
وی که در یک جلسه مطبوعاتی با خبرنگاران سخن می گفت با بیان روند تاریخی از موضوع راهبری اینترنت و پیگیری ان در اجلاس جامعه اطلاعاتی گفت: اگرچه موضوع راهبری اینترنت به پیش از اجلاس ژنو برمیگردد ولی طرح آن در دور اول اجلاس WSIS و تبدیل آن به یکی از موضوعات مهم و تعیین کننده این اجلاس نخستین پیروزی طرفداران تحول بود. در اجلاس ژنو ما موفق شدیم چارچوب لازم را برای تحول ایجاد کنیم و هیات ایرانی موفق شد این اصل را که ] هیچ کسی نمی تواند مانع دسترسی بدون تبعیض آحاد جامعه بشری به ICT شود [ را د رچند جای سند بیانیه اصول بگنجانیم.
وی تصریح کرد:سه اصل مهم در اسناد تصویب شده وجود دارد یکی اینکه اینترنت به عنوان یک مایملک جهانی مطرح شده به این مفهوم که مایملک یک کشور یا حتی چند کشور نیست. دوم اینکه مدیریت بین المللی اینترنت باید چندجانبه ، دموکراتیک و شفاف باشد و سوم اینکه امور مهم مربوط به سیاست های مهم بین المللی حق حاکمیت کشورهاست.
به گفته این عضور مذاکره کننده ایرانی در واقع ایران با گنجاندن این اصول به اسناد اجلاس به نوعی بر این مساله تاکید کرد که اینترنت نباید یکجانبه ، غیردموکراتیک و غیرشفاف اداره شود.

در اجلاس ژنو اگرچه نتوانستیم تحول را از طریق تعبیه مکانیزم های لازم صورت بدهیم اما این اصول بسیار مهم را به دست آوردیم که در نتیجه از دبیرکل سازمان ملل متحد خواسته شد کارگروه راهبری اینرنت (WGIG) را با عضویت جامعه مدنی، بخش خصوصی و دولت ها تشکیل بدهیم.
وی افزود: از مجموعه 10 تا 15 کشور عضو کشورهای WGIG ایران در گروه کشورهای همفکر(Like minded) با کشورهایی مثل عربستان، برزیل ،هند، افریقای جنوبی، کوبا و ونزوئلا عربستان و چین یک ائتلاف راتشکیل دادند زیرا در مذاکرات و تصمیم گیری های بین المللی معمولا کشورهایی موفق هستند که در قالب ائتلاف ها وزن نظر خود را بالا ببرند. ما در این گروه توانستیم موارد خوبی را مطرح کنیم و به کرسی بنشانیم که شاید مهمترین آنها این باشد که هیچ کشوری از نقش منحصر به فرد در زمینه مدیریت اینترنت برخوردار نیست.
از مجموع مذاکرات کارگروه WGIG چهار مدل منتج شد که از این میان دو مدل متعلق به کشورهای در حال توسعه یکی مربوط به اتحادیه اروپا و دیگری مدل ارایه شده از سوی طرفداران وضع موجود بود. پس از این که در ماه جولای سند WGIG نهایی نشد موضوع به سومین نشست کمیته آماده سازی یا Prepcom3 در ماه اکتبر محول شد که از مجموعه توافقات 9 پیشنهاد برای مکانیزم های راهبری اینترنت حاصل شد که یکی از آنها متعلق به ایران بود و نظر کل کشورهای گروه همفکر را پوشش می داد. این پیشنهاد ناظر به دو موضوع است اول اینکه بر اساس پاراگراف 49 بیانیه اصول کشورها باید بتوانند در مورد مسایل عمومی خود تصمیم بگیرند.
وی اضافه کرد: بر اساس این بیانیه ما عقیده داشتیم باید شورای بین الدول در سازمان ملل این کار را برعهده بگیرد در مقابل تمامی مواضع مطرح شده آمریکایی ها هیچ پیشنهادی روز میز نمی گذاشتند و فقط مواضع خود را در قالب بیانیه هایی مطرح می کردند که علنا معنی آن این بود که به هیچ کشوری اجازه ورود به بحث راهبری اینترنت را نخواهند داد. وی سپس به دستاوردهای اجلاس تونس پرداخت و گفت: اگرچه در روزهای آخر ائتلاف کشورهای همفکر تضعیف شد و در لحظات آخر فقط سه کشور ایران ، افریقای جنوبی و عربستان برمواضع گروه پای فشاری می کردند به هر حال توانستیم بندهای اصولی اسناد ژنو را در سند تونس تکرار کنیم.
وی تبیین مکانیزم های مجمع یا فوروم مدیریت اینترنت که منافع ذینفعان را تامین می کند را یکی از دستاوردهای اجلاس تونس ذکر کرد همچنین به مکانیزم همکاری توسعه یافته اشاره کرد که قرار است مسایل عمومی را تبیین و بیان کند.
وی گفت: ما به عنوان ایران باید در تفسیر کلمه Address باید نقش فعال د اشته باشیم که کار این مکانیزم فقط به بیان مسایل نپردازد.
برای این دو مکانیزم تا نیمه دوم سال 2006 مهلت تعیین شده که باید گزارش کار در این رابطه ارایه شود.
وی با بیان این که بحث پیگیری برنامه اقدام یا follow up که ناظر بر پیاده سازی توافقات است راه را برای تحول یا پیگیری بحث راهبری اینترنت باز می گذارد گفت : مساله این نیست که با تشکیل این فووروم یا بحث و تبادل نظر موضوع تمام می شود مسئله راهبری اینترنت جزور توافقات اجلاس است بنابراین از طریق مکانیزم های پیگیری نیز می توان موضوع را ادامه داد.
وی با بیان اینکه فشار همین مذاکرات باعث شده که موسسه آیکان تن به اصلاحات بدهد گفت: عضویت ایران در کمیته مشورتی این سازمان هم دستاوردی بود که از مذاکرات دوساله راهبری اینترنت حاصل شد.

پایان اجلاس جامعه اطلاعاتی در تونس

جمعه, ۲۷ آبان ۱۳۸۴، ۱۰:۱۷ ب.ظ | ۰ نظر

ITanalyze.ir - دور نهایی اجلاس سران جامعه اطلاعاتی پس از سه روز بعد ازظهر روز جمعه به کار خود پایان داد.
در این اجلاس تعهدنامه تونس و برنامه اجرایی تونس برای جامعه اطلاعاتی به تصویب رسید.
در این اجلاس که با حضور بیش از 18 هزار نفر از مقامات دولتی 176 کشور، سازمان های بین المللی، NGO ها ، بخش خصوصی و رسانه ها ارایه شد در سه روز مسایل مربوط به جامعه اطلاعاتی در نزدیک به 300 نشست موازی مورد بحث و بررسی قرار گرفت
در این اجلاس تصمیم گرفته شد که به علت بی نتیجه ماندن موضوع راهبری اینترنت قرار بر این شد که ادامه مذاکرت از طریق یک فوروم پیگیری شده و دبیرکل سازمان ملل گزارشی را ارایه بدهد و در آن نحوه ادامه بحث حاکمیت اینترنت ارایه شود.
www.jpg
همچنین در کنار این اجلاس نمایشگاهی برای نمایش دستاوردهای ICT برگزار شد که قرار است این نمایشگاه تا یک روز بعد نیز ادامه یابد.
در این نمایشگاه 66 کشور حضور داشتند که در قالب 319 غرفه و در پنج بخش ساماندهی شده بودند. بخش اول راهکارهای الکترونیکی، بخش دوم دسترسی فرهنگی، بخش سوم توسعه مشارکت، بخش چهارم پژوهش و نوآوری و بخش پنجم نیز غرفه های ملی بود که ایران در این بخش حضور داشت.
ایران در سه گروه محصولات خود را عرضه کرده بود که مخابرات، شورای عالی اطلاع رسانی، دسترسی، وزارت بهداشت، آموزش و پروش و بازرگانی بودند که در آنها به معرفی سرویس های الکترونیکی پرداخته شدده بود.
همچنین سه گروه اسلامی نیز شامل موسسه تحقیقات علوم اسلامی، دفتر تحقیقات علوم اسلامی، موسسه علوم اسلامی تبیان و سازمان میراث فرهنگی و وزارت خارجه به معرفی محصولات خود پرداختند.
انجمن شرکت های انفورماتیک و مجمع ناشران الکترونیک هم به عنوان بخش خصوصی در این نمایشگاه حاضر بودند .
9 کارگاه برای ایران پیش بینی شده بود که روزانه سه کارگاه را به خود اختصاص می داد.

ITanalyze.ir - دستاوردهای گروه ایرانی مذاکره کننده در اجلاس جامعه اطلاعاتی ، در زمینه پیگیری تعهدات کشورها در اجرای مصوبات این اجلاس طی یک نشست تشریح شد.
به گزارش گروه مذاکره کننده ایران مذاکرات پیرامون جامعه اطلاعاتی برای نخستین بار از حدود چهارسال پیش شکل گرفته و تا به امروز ادامه یافته و با توجه به درگیری این موضوع با جنبه های مختلف زندگی بشری و توسعه جهانی به موضوعاتی پیچیده و حساس برای کشورها تبدیل شد.
بر این اساس سه دوره مذاکره رسمی ( یک بار در تونس و دوبار در ژنو) مباحث پیرامون موضوعاتی همچون بحث پیگیری تعهدات، راهبری اینترنت و مکانیزم های مالی ادامه یافت که در نهایت نیز به نتیجه نرسید و ادامه بحث به سه روز قبل از برگزاری مذاکرات موکول شد.

بنا بر این گزارش در خصوص مباحثی چون راهبری اینترنت این موضوع همچنان لاینحل باقی مانده و پیگیری آن به زمان دیگری موکول شد.
به گفته گروه مذاکره کننده بخش عمده ای از اسناد اجلاس درست در شب قبل از آغاز رسمی اجلاس نهایی شد و چون اصل بر توافق عمومی است حاصل کار اجلاس برآیندی از عقل جمعی محسوب می شود.
اجلاس جهانی سران در جامعه اطلاعاتی در تونس دارای دو سند است نخست سند تونس که شامل بیانیه سیاسی پایانی جامعه اطلاعاتی است که در این سند مجددا بر ایجاد جامعه مردم محور، فراگیر و توسعه مدار تاکید شده است. بر این اساس همچنین به کارگیری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در دستیابی به اهداف هزاره سوم نیز در این سند مورد توجه واقع شده است. همچنین قرار گرفتن حق دسترسی به اطلاعات به عنوان حقوق اولیه بشر نیز از دیگر محورهای مهم سند سیاسی تونس به شمار می رود.
امحا فقر یکی دیگر ازمحورهای کلیدی این اجلاس به شمار می رفت که مجموع این موارد این اجلاس را دررده یکی از مهمترین اجلاس های سازمان ملل قرار داد.
موضوع دوم به سند اجرایی مربوط می شد. بر این اساس قرار بود یک طرح بین المللی برای اجرا و پیگیری تعهدات WSIS تعیین شود و در آن مشخص گردد چه نهاد یا سازمانی می بایست متولی این امر باشد. این در حالی بود که کشورهای غربی به شدت با ایجاد نهاد جدید بین المللی و تخصیص منابع مالی جدید در دنیا مخالفت می کردند. آنها معتقد بودند که هر کشور و نهادهای بین المللی موجود می بایست وظایف خود را در این عرصه به انجام برسانند.
گروه مذاکره کننده تاکید کردند که در مقابل ایران نیز بنا بر مصالح خاص و دیپلماتیک معتقد بود که باید یک نظام نظارتی و پیگیری شکل بگیرد تا به شاخص گذاری و بررسی تعهدات کشورها بپردازد. این بخش در فصل اجرا و پیگیری است و در پاراگراف 102 سند مکانیزم بین المللی آمده که شامل دو بخش است، نخست همکاری بین الدول و دیگری تقسیم کار در میان سازمان های بین المللی.
در نهایت تصمیم بر آن شد که روی مکانیزم های موجود فعالیت ها آغاز شود و سازمان های بین المللی با توجه به شرح ماموریت های خود هر کدام مسئولیت خاصی را در بحث پیگیری برعهده بگیرند. شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل (ECOSOC) از دبیر کل می خواهد که گزارش بدهد و اولین گزارش در ژوئن 2006 تسلیم (ECOSOC) شده و از آنجا به مجمع عمومی سازمان ملل ارایه می شود.
در زمینه تقسیم وظایف نیز یک هیات اجرایی هماهنگی موسوم به

CEB (Chief Executive Board) وجود دارد که اعضای آن را کلیه آژانس های بین المللی به ریاست دبیرکل سازمان ملل تشکیل داده است. بر این اساس اجلاس از دبیر کل سازمان ملل خواسته تا با ایجاد یک گروه جدید به نام GROUP On Information Society UN ( زیر مجموعه CEB) به کار هماهنگی و پیگیری این موضوع بپردازند.
بر اساس این گزارش طی توافقات به عمل آمده به سه آژانس تخصصی و فنی ITU ، یونسکو و UNDP مسئولیت های ویژه ای داده شده است.
هیات ایرانی همچنین خواستار تشکیل یک کمیسیون فعال در ECOSOC شده تا از آن طریق موضوع اجرا و پیگیری مصوبات WSIS مطرح شده و نتیجه آن به ECOSOC و در نهایت به مجمع عمومی سازمان ملل منتقل شود.
هیات ایرانی تاکید کردند که طراحی نحوه پیگیری اجرای مصوبات WSIS از سوی ایران طرح شد که در نهایت از سوی کشور مصر نیز اصلاحاتی روی آن انجام گرفت اما در نهایت حق معنوی این طرح به نام ایران و مصر به ثبت رسید.
در طرح پیشنهادی خواسته شد تا شورای رهبران آژانس های جهانی و دبیرکل سازمان ملل به عنوان مسئولان پیگیری مصوبات WSIS مشغول به فعالیت و ارایه گزارش شوند.
بر این اساس قرار بر این است که در سال 2015 که سال رسیدن به اهداف هزاره است یک کنفرانس جهت مرور و بازبینی تشکیل شود.
با توجه به مقاومت شدیدی که برسر ایجاد یک اژانس جدید از سوی غربی ها وجود داشت این روش بهترین مکانیزم موجود را با تاکید بر نقش دولت ها، بخش خصوصی، NGO ها و آژانس های بین المللی ارایه می د اد.
در نهایت در این اجلاس مصوب شد تا در سال آینده (2006) کلیه اژانس های بین المللی طی یک گزارش به تشریح فرایند کاری خود جهت پیگیری مصوبات WSIS بپردازند.

ITanalyze.ir - با سپاس و ستایشِ خداوند متعال و دورد بر پیامبران الهی که پیام آوران صلح و دوستی, عدالت و خیر خواهی برای بشریتند. خداوندا به ما توفیق عنایت فرما تا راه آنان را دنبال کنیم و در چنین مجامع مهمی در راه توسعه, عدالت و بهره مند سازی همه انسانها از نعمات تو گام بر داریم.
آقای رئیس,

عالی جنابان,

هیئت های محترم نمایندگی,

خانمها و آقایان.

اجازه دهید با تبریک انتخاب جنابعالی به ریاست چنین جلسه مهمی, مراتب قدردانی عمیق خود را به مردم و دولت تونس به واسطه میهمان نوازی گرمی که به اینجانب و هیات همراه از بدو ورود به کشور زیبای تونس ارائه شده است تشکر کنم.

توسعة ارتباطات و فناوری اطلاعات از الویت های خاصی در جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. با اجرای سه برنامه پیاپی پنج ساله توسعه, توانسته ایم گام مهمی در ایجاد زیر ساخت های مناسب مخابراتی برداریم و تا پایان برنامه چهارم توسعه, ضریبِ نفوذِ تلفن ثابت را به50 درصد و همراه را به 35 درصد و اینترنت را به حداقل 30 درصد برسانیم.
آقای رئیس

رویکردِ منعطف و واقع گرایانه در فرآیند آماده سازی این اجلاس در حقیقت پدیده ای منحصر به فرد است که توانسته امکانِ مشارکت تمامی ذینفعان را فراهم آورد.
افزایش شکاف دیجیتالی در شرایطی که کاهش این فاصله می بایست با ایجاد مکانیزم های مناسب حاصل گردد, آینده مبهمی را برای ایجادِ یک جامعة اطلاعاتی رقم زده است که می تواند منجر به دنیای یک قطبی نا متوازن با تمامی عواقب سوء آن گردد.

هم اکنون فرصتی تاریخی برای تمامی دوستداران صلح و ناظران صادق حقوق بشر جهت کمک به جوامع نا امید و محروم پدیدار گردیده است تا از طریق رویکردی مبتنی بر همکاری و مساعدت همگانی, این جوامع را برای بهره برداری از ظرفیت های مادی ناشی از اقتصادِ جدید با استفاده از ارتباطات و فناوری اطلاعات یاری نماید. به منظور کاهش آلام بشری, جامعه بین المللی می بایستی گفتار و تعهدات را به عمل تبدیل کند. و این مهم تنها از طریق اتخاذِ رویکردی جامع, عدالت محور و غیر تبعیض آمیز جهت دسترسی به ارتباطات و فناوری اطلاعات میسر می گردد.

تحمیل موانع دیجیتالی جدید, تنها می تواند مردم جهان را از فوائد بسیار ارتباطات و فناوری اطلاعات محروم سازد. نسل های آینده تلاش های ما در این اجلاس را برای دستیابی به نتایج ملموس در حوزة کاهش و رفع شکاف دیجیتالی مورد قضاوت قضات قرار خواهند داد.
آقای رئیس

اکنون که اراده جهانی بر شفافیت, دمکراتیک و چند جانبه بودن حاکمیت اینترنت تعلق گرفته است, ما باید مکانیزم های ضمانتی کافی جهت دسترسی برابر و ارزان و ارتقاء فرصت های برابر برای مشارکت در کلیه شبکه های دانش و اطلاعات را فراهم آوریم. تلاش های مستمر و سرمایه گذاری های جامعه جهانی در توسعه و گسترش اینترنت نباید موردِ اغماض قرار گیرد. زیرا اینترنت امروز به "تسهیلاتی جهانی" تبدیل شده است که تعلق به همة جوامع بشری دارد. لذا این حق مسلم همة کشورهاست که در حاکمیت آن مشارکت داشته باشند. چگونه می توان اطمینان داشت که در شرایط سختِ رقابت های اقتصادی, سیاسی, علمی و حتی فرهنگی, حقوق دیگر کشورها دستخوشِ اِعمال سلیقه تنها یک محدوده جغرافیائی خاص که می خواهد حاکمیت مطلق اینترنت را در دست داشته باشد نگردد؟ این مهم می باید به عنوانِ یکی از مهمترین دغدغه های جامعه بین المللی مورد توجه قرار گیرد.

توسعة ارتباطات و فناوری اطلاعات مردم جهان را قادر به مشاهدة بی عدالتی ها و تضییعِ حقوق بشر در اقصی نقاط دنیا نموده است که برای ایشان فرصت قضاوت در خصوص چنین رخدادها را فراهم آورده است. ما بر این باوریم که تعاملات گسترده و تبادلات فرهنگی در میان ملل جهان یقیناً به افزایش آگاهی ها و درکِ بهترِ برابریِ واقعیِ حقوق بشر و آزادی بیان خواهد انجامید. کشورهای مدعی حقوق بشر و آزادی بیان بی پروا و بصورتِ غیر قانونی از پخش صدا و تصویر مللِ مظلوم جلوگیری می نمایند در حالیکه دستِ طرفدارانِ خود را برای انتشار هرگونه دروغ پراکنی باز می گذارند.
در پایان آقای رئیس

ضروری می دانم بر نکات زیر تاکید ورزم

1ـ اصولِ مورد توافق در اجلاس سران جامعة اطلاعاتی می باید از طریق ایجاد مکانیزم های اجرا و پیگیری محقق گردند و امیدواریم سازمان ملل در راستای انجام این مهم از هیچ کوششی فرو گذار ننماید.

2ـ تغییر در ساختار حاکمیت اینترنت در جهت ایجادِ نظامی مشارکتیِ مشروع و پاسخگو تحتِ نظارتِ بین المللی ضروری می نماید.

3ـ مشارکت فعالِ کلیه دولتها و طرفهای ذینفع در جامعة اطلاعاتی برای ترسیم طرحهائی در جهتِ کاهشِ شکاف دیجیتالی و به خدمت گرفتنِ ارتباطات و فناوری اطلاعات در جهت توسعه, تنوع فرهنگی و در نتیجه ارتقاء و حمایت از صلح و امنیت بین المللی می باید تضمین گردد.

4ـ اصولِ "عدالت" و "دسترسیِ غیر تبعیض آمیز" به تمامی دستاوردهای مثبتِ جامعة اطلاعاتی می باید همیشه مد نظر جامعة جهانی قرار گیرد چرا که عمارت بلندِ دانش میراث بشریت است.

آقای رئیس از شما متشکرم.

نه من رییس اینترنت هستم نه کسی دیگر

پنجشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۸۴، ۰۷:۳۸ ب.ظ | ۰ نظر

ITanalyze.ir - پل تومی (Paul Twomy) رییس و مدیرعامل استرالیایی الاصل موسسه آیکان (ICANN) شاید تا چند ماه قبل تصور نمی کرد موضوع راهبری اینترنت که طی دو سال گذشته وقت و انرژی زیادی را از مجموعه تحت مدیریت او گرفته، در دور نهایی اجلاس جامعه اطلاعاتی به سرانجام برسد. درست روز نخست اجلاس، زمانی که او وارد سالن الکرام شد، رسانه های جهان از توافق بین المللی بر سر باقی ماندن راهبری اینترنت در دست دولت ایالات متحده سخن می گفتند.

مذاکرات فشرده ای که در زمینه راهبری اینترنت از سه روز قبل از اجلاس در تونس آغاز شده بود سرانجام در آخرین فرصت باقی مانده به یک توافق جمعی منتهی شد، توافقی که در عین تاکید بر باقی ماندن راهبری اینترنت در دست آیکان و تحت اختیار ایالات متحده بر ادامه مسیر بحث درباره راهبری اینترنت از طریق سازمان ملل نیز تاکید می کرد.

آیکان طی دو سال گذشته و خصوصا یک سال قبل، پس از تشکیل کارگروه راهبری اینترنت(WGIG) برنامه های متعددی را ترتیب داد تا همگان را توجیه کند آیکان موسسه ای آمریکایی نیست و یا حداقل می تواند به بخشی از نیازهای جامعه بین المللی نیز جامه عمل بپوشاند. با وجود آنکه این روزها " تومی "در اجلاس WSIS فشرده ترین برنامه کاری خود را پشت سر می گذراند دعوت برای مصاحبه با ما را پذیرفت. شاید روند مذاکرات او را مجبور کرد در نخستین مصاحبه خود بعد از مشخص شدن نتایج بحث های مربوط به راهبری اینترنت برای اولین بار به سوالات روزنامه نگاران ایرانی پاسخ دهد .هر چند در هنگام معرفی، تعجب خود را نیز از دنبال کردن بحث های مربوط به حاکمیت اینترنتی در رسانه های ایرانی پنهان نکرد.

ایمان بیک ، علی شمیرانی، شهرام شریف
آقای تومی چه خبر؟

( با خنده) هیچ ، همه چیز مرتب و خوب است .

twomey_paul.jpg
بر اساس آنچه که برخی رسانه ها مدعی شده اند ایالات متحده در مبارزه بر سر راهبری اینترنت، بحثی که از چند سال قبل شروع شد و در جریان مباحثات اجلاس WSIS شدت گرفت ، به پیروزی رسیده است آیا شما هم به این پیروزی معتقد هستید؟

به نظر من اجلاس برای اینترنت و جامعه چهانی به نتایج خوبی رسیده است. مباحثات پیچیده و فشرده ای صورت گرفت اما موضوع اصلا مبارزه ای برای تعیین دستورالعمل یا ایجاد نهادی برای راهبری اینترنت نبود ما فقط می خواستیم این موضوع به بحث گذاشته شود و ایده های متفاوت در آن مطرح گردد. چنین وضعیتی عملا اتفاق افتاد و البته بر خلاف هراس اولیه هم اکنون هیچ تغییری در ماهیت راهبری فعلی اینترنت ایجاد نشده است.
به نظر می رسد موضوع تغییر شکل مدیریت آیکان به مهم ترین بحث راهبری اینترنت در WSIS تبدیل شد و این نهاد همواره در این دو سال زیر این فشار قرار داشته ، آیا نتایج به دست آمده از مذاکرات تاثیری در وظایف و روش کار آیکان در آینده خواهد گذاشت؟

آیکان یک موسسه چند ملیتی است که جوامع مدنی و دولت ها در آن نقش داشته و گروههای مختلفی هم در آن ذی نفع هستند.آیکان دارای ساختاری پایین به بالاست که شامل گروه ها و زیرشاخه های فنی و علمی متعددی است. در مباحثات WSIS که بعدا از طریق کارگروه راهبری اینترنت (WGIG) نیز دنبال شد موضوع تغییر راهبری مطرح شد ، البته نتایج حاصل از مذاکرات به تغییرات آیکان منجر شده و یا می شود ولی ما تحت فشار قرار نداشتیم چون همواره خودمان به دنبال تغییر بوده ایم.
به نظر می رسد که آیکان هم سعی کرد در این مدت و همزمان با افزایش فشارها تعابیری را که وابستگی این نهاد به یک دولت را تقویت می کرد کمرنگ کند و نقش بین المللی این نهاد را تقویت کند؟

بحث تغییر همواره در آیکان مطرح بوده و هم اکنون هم بحث تغییر در اجلاس مطرح است و ماهم همواره موافق ایجاد تغییر هستیم اما نکته ای که در اینجا مطرح است این است که در WSIS هیچ کس نمی گوید قرار است برای اینترنت قوانینی وضع شود و این بخش اصلی موضوع است. واقعیت است که ماهیت اینترنت با هیچ تکنولوژی دیگری قابل مقایسه نیست و این بحث بسیار روی اقتصاد اطلاعات موثر است به همین دلیل نمی توان اینترنت را بی نیاز از تغییر دانست به طوری که ما هر دو سال مجبور هستیم در ساختار خود آیکان بازنگری کنیم و فکر نمی کنم بتوان سازمانی را سراغ گرفت که به این میزان در معرض تحول باشد.

paultwomy1.jpg

با توجه به توافقاتی که در نشست مقدماتی پیش از اجلاس حاصل شد تصور می کنید که خواسته های کشورهای مختلف در زمینه راهبری اینترنت تامین شده است؟

اجلاس wsis نشان داد که دولت ها در زمینه راهبری اینترنت نگرانی های خود را دارند و خواستار مشارکت در این بحث هستند اما باید توجه کرد که هدف از این نشست ها فقط ارایه دیدگاه ها و مشخص شدن مسیر آینده جهان بود طبیعی است که نمی توان گفت تمامی دغدغه های کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه پاسخ داده شده است. اما مهم این است که ما بین مسایل فنی و سطح کاربری تفاوت قایل شویم.
ایران و برخی کشورهای دیگر طی جلسات مقدماتی و نشست های کارگروه های تخصصی در زمینه راهبری اینترنت همواره نظرات متفاوتی را با عقاید آمریکا و تعدادی از کشورهای توسعه یافته داشته است. از یک طرف کشورهای چون ایران متعقد به راهبری جامع تر و همه جانبه تر اینترنت هستند ولی آمریکا و کشورهای پشتبیان آن از ساختار راهبری فعلی اینترنت حمایت می کنند، به نظر شما عقاید و نظریات ایران تا چه حد منطقی است؟

ما در ژنو مذاکرات خوبی با مقامات ایرانی داشتیم و نظرات آنها را نیز دریافت کرده ایم. ما نگرانی ها و خواست های ایران و دیگر کشورهای همراه را درک می کنیم. آنها ایده های خوبی دارند ولی مهم است که بین مسایل فنی و لایه کاربردی اینترنت که محتوا و مدیریت آن را شامل می شود تفاوت قایل شویم. این لایه کاربردی (Application layer) جایی است که مدیریت آن می تواند در دست دولت ها باشد زیرا مستقیما با ارتباط مردم با مردم یا مردم با دولت سروکار دارد اما کاری که ما می کنیم در لایه فنی اینترنت صورت می گیرد در واقع ما وظیفه داریم اینترنت را سرپا نگاه داریم.
طرفداران وضعیت فعلی حاکم بر اینترنت اعتقاد دارند که دولت ها نباید حاکم بر شبکه ای بشوند که نقش فراگیری در زندگی همه اقشار و گروههای یک جامعه دارد در صورتی که هم اکنون آیکان به عنوان یکی از مراکز اصلی راهبری اینترنت رابطه مستقیمی با دولت آمریکا دارد ، آیا نمی توان برای آیکان و نهادهایی از این دست نقش و مشارکت بین المللی را پررنگ تر کرد؟

اینترنت مثل پدیده های دیگر تکنولوژی نیست شدیدا وارد فعالیت های تجاری شده و قانومند است. امروزه صدها هزار نفر اینترنت را اداره می کنند، رییس اش نه من هستم و نه کس دیگر. با این وجود هیات مدیره آیکان آماده مذاکره با دولت هاست و درهای آن به روی همه باز است . در خصوص رابطه آیکان و دولت آمریکا نیز باید بگویم این یک مساله تاریخی است که به زمان تولد اینترنت و ایجاد شبکه آرپانت برمی گردد.
به این ترتیب شما قصد دارید نقش GAC ( کمیته مشورتی دولتی آیکان) را تقویت کنید؟

بله GAC هم اکنون نیز با داشتن 30 عضو فعال از کشورهای مختلف جهان که ایران هم یکی از آنهاست عملا به عنوان یک بازوی آیکان محسوب می شود و نقش فعالی هم دارد. هفته آینده در ونکوور کانادا و در جریان کنفرانس آیکان قرار است روی این موضوع بحث کنیم.
وینت سرف رییس هیات مدیره آیکان در نامه ای که چند روز قبل از اجلاس wsis به محمد شریل ترمیزی مدیر GAC نوشته رسما به وی اعلام کرده که خود را برای مذاکره بر سر افزایش اختیارات GAC آماده کند آیا می توانید به طور مشخص بگویید که افزایش اختیارات در چه قالب و با چه سازوکاری صورت می گیرد؟

در حال حاضر من نمی توانم چیزی در این زمینه اعلام کنم چون هنوز چیزی مشخص نیست و من هم صرفا مجری سیاست های تعیین شده از سوی هیات مدیره خواهم بود باید تا هفته بعد منتظر بمانیم و ببینیم چه تصمیماتی اتخاذ می شود البته من هم در همین زمینه نامه ای به اقای ترمیزی نوشتم و درمورد مذاکرات هفته آینده نکاتی را مطرح کردم.

(مدیر برنامه های آقای تومی قرار بود این نامه را در اختیار ما قرار دهد که تا لحظه تنظیم مصاحبه این نامه دریافت نشد)
ظاهرا ادامه بحث راهبری اینترنت به تشکیل یک مجمع ( فوروم ) متشکل از نمایندگان کشورهای مختلف موکول شده نقش این فوروم را که قرار است توسط سازمان ملل برگزار شود، چگونه ارزیابی می کنید؟

ابتدا بگویم که خود آقای کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل هم در سخنرانی افتتاحیه اجلاس و هم در جلسه ای که امروز( چهارشنبه 16 نوامبر) با خود من داشت بر این مساله به صورت شفاف تاکید کرد که سازمان ملل هیچ برنامه ای برای کنترل اینترنت ندارد. در مورد فوروم هم ضمن این که تشکیل آن را بسیار مفید ارزیابی می کنم اعتقاد دارم که قرار نیست این مجمع قانون تصویب کند. طبیعی است که این فورم به ویژه در زمینه اقتصاد اطلاعات می تواند بسیار مفید باشد. ما هم اعتقاد داریم که نوآوری های اینترنت تنها مربوط به آمریکا نیست و همه دنیا در این زمینه نقش دارند بنابراین این فوروم جایی است که عقاید و ایده ها مطرح شود و زمینه ای فراهم گردد تا ایده ها را پیاده سازی کنیم.

در مورد این مجمع می توان به یک سابقه تاریخی هم اشاره کرد. در واقع از اواخر دهه 90 میلادی مسایل توسعه ای حول محور اینترنت شکل گرفتو دنبال شد. از جمله OECD در این باره بسیار بحث کرده اما در OECD هم هرگز بحث قانونگذاری مطرح نبوده است. ما هنوز کاملا نمی دانیم دولت ها از این مجمع چه انتظاری دارند و باید ببینیم آقای عنان چگونه مساله فوروم را به سرانجام می رساند.
رسانه ها از پیروزی آمریکا در مذاکرات مربوط به راهبری اینترنت سخن می گویند آیا به نظر شما هم نتیجه این مذاکرات شکست موافقان نظر راهبری بین المللی اینترنت بوده است؟

در این بحث همه برنده هستند و اصلا بازنده ای وجود ندارد . از زمان شکل گیری اینترنت سالها می گذارد و ما می خواهیم همه چیز به ثبات برسد چون میلیون ها کسب و کار روی اینترنت قرار می گیرد و کلا مسایلی که مطرح می شود درباره دستورالعمل ها نیست و بلکه به تولید ایده ها فکر می کند. ما موافق این هستیم که محلی برای ادامه بحث ها همیشه وجود داشته باشد تا بتواند به این موضوعات بپردازد، وضعیت فعلی تفاوتی نسبت به گذشته ندارد ، همه می توانند به کار خود ادامه بدهند و مشکلی هم به وجود نیامده است . البته خیلی از دولت هایی که اینجا حضور دارند روی بحث های محتوایی نظر دارند در حالی که ما نمی توانیم یک نسخه واحد برای همه مردم بپیچیم چون هر کشور قواعد خود را داشته و می تواند آنها را پیاده کند ، این ربطی به همه دنیا ندارد .

به این ترتیب ادامه راهبری اینترنت توسط ایالات متحده و یا سازمان های فعلی حاکم بر اینترنت که با این کشور در ارتباط هستند تهدیدی برای کشورهای مخالف محسوب نمی شود؟

خواهش می کنم بحث راهبری اینترنت را سیاسی نکنید. مقصود از راهبری اینترنت قراهم کردن محلی برای همکاری ها و طرح دغدغه های بین المللی است. اما نکته مهمی که این جا وجود دارد و معمولا نادیده گرفته می شود معنا و ماهیت کلمه Governance است. این کلمه در زبان انگلیسی معنی مشخصی دارد و درزبان فرانسه هم دارای معادل دقیق است اما ترجمه آن به هیچ زبان دیگری روح معنایی آن را منتقل نمی کند تا جایی که بسیاری آن را با دولت و حاکمیت (government) اشتباه می گیرند در صورتی که معنی این کلمه به نوعی اداره خوب، شفافیت، گفت و گو و همکاری است. تعابیر غلط از این کلمه باعث ایجاد هراس در دولت ها و ملتها شده و فکر می کنند این حق انحصاری در دست آمریکاست و منافع شان از این طریق تهدید می شود.
موضوعی که برخی نگرانی ها را برای برخی کشورها از جمله ایران ایجاد کرده این است که حاکمیت یک جانبه اینترنت توسط دولتی مثل ایالات متحده می تواند در مواقعی که روابط سیاسی آن کشور با ایالات متحده تیره است روی خدمات دهی شرکت ها تاثیر بگذارد وحتی از این حق حاکمیت به عنوان یک ابزار فشار استفاده کند .

ما نگرانی های مردم و دولت ها را درک می کنیم. اما این مساله ما نیست وظیفه ما فقط سرپا نگاه داشتن اینترنت در دنیا است روابط دولت ها را خود دولت ها تنظیم می کنند.
اما در برخی مواقع مثل تحریم های اقتصادی همین از این حربه استفاده سیاسی می شود. مثلا هم اکنون سرورهای آمریکایی سرویس دهی به سایت های ایرانی را بدون دلیل قطع و این سایت ها را از روی سرور اخراج می کنند و یا شرکت های ثبت کننده دامنه های اینترنتی دامنه های ایرانی را ثبت نمی کنند و یا آنها را بدون پرداخت هزینه از دیتابیس خود حذف می کنند در اینجا کاربران ایرانی از این تضییع و محدودیت تکنولوژیک بیشترین ضربه را دریافت می کنند.

واقعیت این است که این سوال به حیطه مسئولیت من ارتباطی ندارد و به حیطه دولت ایالات متحده و شرکت های آمریکایی و سیاست دولت در این زمینه باز می گردد.
اما همانگونه که گفتید قوانین آیکان در مورد دامنه های اینترنتی را دولت آمریکا نمی نویسد، آیا در این قوانین یک ثبت کننده دامین (Registrar) حق خارج کردن یک دامنه از روی سرور خود و یا نفروختن آن را به مشتریان دارد؟

باز هم می گویم ما به عنوان آیکان نمی توانیم در حیطه مسئولیت دولت ها وارد شویم اما امروز جهان تکنولوژی جهان بزرگی است و شما می توانید ازامکانات تکنولوژی دیگر کشورها استفاده کنید مثلا در مورد هاستینگ اگر کاربران ایرانی با چنین مشکلی روبه رو هستند می توانند از هاستینگ های هندی و یا دیگر کشورها استفاده کنند.
به عنوان سوال آخر به موضوع IPv6 و مساله محدودیت منابع اینترنتی از جمله نام های دامنه بپردازیم به نظر شما اگر کشوری بخواهد روی IPv4 بماند با تهدیدی مواجه نمی شود؟

حرکت از نسخه 4 به نسخه 6 پروتکل اینترنت کار ساده ای نیست و به صورت مرحله به مرحله انجام می شود طبیعی است که برخی سریع تر و برخی آرام تر این تکنولوژی را پیاده سازی خواهند کرد بنابراین این که کشوری از نسخه 4 استفاده کند یا نکند به نظر من نکته منفی نیست مساله اینجاست که استفاده از IPv6 به دلیل محدودیت منابع اینترنتی در آینده گریز ناپذیر خواهد بود.
متشکریم.

چرا جامعه اطلاعاتی؟

پنجشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۸۴، ۰۷:۰۵ ب.ظ | ۰ نظر

محمود اروج‌زاده - عبارت «جامعه اطلاعاتی» مدت زیادی نیست که وارد ادبیات حوزه‌های فناوری، فرهنگی و اجتماعی ما شده است، اما به نظر می‌آید که این نورسیده در همین زمان کوتاه، جای زیادی برای خود طلب می‌کند. در همین مدت، ایران در همه فعالیت‌ها و همایش‌های مربوط به این موضوع، به عنوان عضوی فعال حضور داشته است، آخرین آن، پذیرش میزبانی و اجرای «کنفرانس منطقه‌ای آسیا-اقیانوسیه برای تدارک اجلاس سران جامعه اطلاعاتی» است که در میانه خرداد ماه شاهد آن بودیم. چرا باید این موضوع را اینقدر مهم بدانیم؟
- جامعه اطلاعاتی، شاید عام‌ترین مدلی است که در تبیین جوامع آینده ارائه شده است، مدلی که فقیر و غنی توان حرکت به سوی آن را دارند. به همین دلیل بود که در اجلاس نخست سران در ژنو، تحرکی جدی در کشورهای کمتر توسعه‌یافته دیده می‌شد، و حضورشان کاملاً پررنگ بود، به ویژه کشورهای آفریقایی.
- جامعه اطلاعاتی، طرحی است که در آن با تاکید بر گسترش ارتباطات متنوع، مرزهای رایج اقتصادی و اجتماعی و جغرافیایی رنگ می‌بازند، و در دل خود، جهانی شدن را نیز می‌پرورد، و این از ویژگی‌های مهمی است که برای جامعه‌ای با پیشینه و وضعیت جامعه ما، ضروری است.
- در جامعه اطلاعاتی، در عین آن که فناوری، مهم‌ترین نقش را از آن خود کرده است، اما همه افراد جامعه در حال ایفای نقش مؤثر خواهند بود و نه فقط متخصصان. این درخشان‌ترین نکته‌ای است که حتماً به مذاق نظریه‌پردازان دخالت همگان در امور و سرنوشت کشور، خوش خواهد آمد. از این نقطه دید، می‌توان جامعه اطلاعاتی را نزدیک‌ترین مدل علمی به مفهوم سیاسی دموکراسی تلقی کرد.
- در جامعه ما معمول نیست که کسی از فناوری بد بگوید، و یا بکارگیری آن در راه پیشبرد کشور را غیرلازم بداند، حداکثر آن است که اصراری بر «بومی‌سازی» را هم چاشنی ضروری آن می‌دانند. با اینحال چرا این عقب‌افتادگی تاریخی در توسعه مبتنی بر دانش را داریم؟ شاید حلقه مفقوده را بتوان نداشتن برنامه‌ای کلان در بهره‌گیری از فناوری در سطح ملی دانست. مدلی که جامعه اطلاعات عرضه می‌کند، می‌تواند بستر مناسبی برای طراحی و ارائه چنین برنامه‌هایی باشد. محوری که اکنون و در برنامه‌های کلان کشورمان، «جامعه دانایی محور» نام گرفته، گویا ترجمه‌ای ایرانی از مدل جامعه اطلاعاتی است.
فرهنگ‌سازی!

به واسطه ارتباط تنگاتنگ این ترم با «تکنولوژی اطلاعات»، بیم آن می‌رود که مفهوم «جامعه اطلاعاتی» به مفهوم «جامعه‌ای غنی از کاربرد فناوری اطلاعات» تبدیل شود، و بدین ترتیب، مفاهیم غلیظ و اساسی دیگری که در دل این ترم وجود دارد، به فراموشی سپرده شود. این مفاهیم که نوعاً از جنس مسائل و حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادیند، و می‌توانند مدلی برای تبیین رابطه آینده جوامع گوناگون انسانی ارائه دهند، وجوه مهمی برای ساخت یک جامعه اطلاعاتی را تشکیل می‌دهند، و بی‌توجهی به آن، مایه نگرانی خواهد بود. برای نخستین بار در زبان فارسی، این دغدغه در نوشته‌ای تازه از دکتر کاظم معتمدنژاد دیده می‌شود. انتشار بخش کوتاهی از مقاله ایشان در این مجموعه، در واقع به قصد جلب توجه به این نگرانی جدی صورت می‌گیرد.

این فرصت را مغتنم می‌شمارم و مجدداً لزوم توجه به مقوله فرهنگ‌سازی را یادآور می‌شوم، موضوعی که حتا بنا به نظر مدیران عرصه فناوری اطلاعات در کشورمان، مغفول بوده است. با مقدمه بالا می‌توان پذیرفت که درانداختن طرح و برنامه‌ای جدی برای آموزش و فرهنگ‌سازی در حوزه‌های مربوط به این فناوری جدید ضروری است.

منبع: ایتنا

قطار جامعه اطلاعاتی در ایستگاه تونس

پنجشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۸۴، ۰۵:۵۵ ب.ظ | ۰ نظر

دکتر یونس شکرخواه - تونس را باید به یاد سپرد. قطاری که برای عده ای از سوئیس به راه افتاد؛ جمع زیادی از مسافران را در ایستگاه تونس پیاده خواهد کرد. اما نه تونس ایستگاه آخر است و نه سوئیس ایستگاه اول .

عده ای از آنانکه که دیروز در ایستگاه سوئیس سوار این قطار شدند و یا حتی امروز در تونس کوپه ای را به خود اختصاص دادند؛ احتمالا نمی دانند قطار جامعه اطلاعاتی از دره تنسی آمریکا به راه افتاده و بنابر این مسافران اصلی؛ از آن دره سوار قطار جامعه اطلاعاتی شده اند. مسافران تنسی عاشق و شیفته تکنولوژی اند؛ بسیار با حوصله اند و معتقدند هر که هر چه تکنولوژیک تر؛ باشد؛ دموکرات تر هم هست. این پر حوصله ها وقتی نخستین نیروگاه های برق را در دره تنسی به پا کردند به زمین و زمان گفتند برق تکنولوژی نیست، دموکراسی است و هر که نیروگاه های ما را نداشته باشد؛ دمکرات نیست و بوئی از دمکراسی نبرده است. دست از کارهای چرک بشوئید و بیائید با نیروگاهها ؛ همه جاها را به باغ تبدیل کنید.

همین ها بعدها به دست برژینسکی از زیستن "در میان دو عصر" حرف زدند و از رسیدن قطار به ایستگاه "تکنوترونیک" جامعه اطلاعاتی و بعد از زبان اتحادیه بین المللی ارتباطات دوربرد آدرس یک "حلقه گمشده" را دادند در گزارشی به همین نام که آهای دنیا هر که اندازه امریکا تلفن نداشته باشد؛ به همان اندازه از دمکراسی دور است. جمع زیادی از اهالی دره تنسی حالا در دره سیلیکون اقامت دارند.

بد نیست که بدانید بعضی از مسافران قطار جامعه اطلاعاتی از بستگان اهالی دره تنسی هستند و از آنها هم "تکنو مذهب" ترند. اینها سوار قطار جامعه اطلاعاتی شده اند؛ اما تگ های بارهایشان به نام اهالی تنسی صادر شده؛ اینها را سوار قطار جامعه اطلاعاتی کرده اند و شاید بهتر باشد که بگویم که از همان لحظه اول که سوارشان کرده اند در واقع پیاده شان کرده اند! به همه این جماعت چه اهل دره تنسی و چه اهل دره سیلیکون می توان گفت مسافران تکنولوزی زده عاشق "توسعه ارتباطات".

اما مسافران دیگر قطار : عده دیگری هم هستند که هوشمندانه سوار این قطار شده اند تا از بقیه مسیر با دیگران حرف بزنند و بگویند اصلا شاید این قطار به ایستگاه کاساندرا برسد.

این مسافران اهل حساب و کتاب، عاشق جمال تکنولوژی نیستند؛ و به جای "توسعه ارتباطات" به "ارتباطات توسعه" فکر می کنند؛ و به جای جامعه اطلاعاتی به "جامعه معرفتی" می پردازند. این مسافران حساب و کتابی؛ واژه ها و عبارات را با وسواس به کار می گیرند؛ از بستگان اهالی دره تنسی نیستند و در عوض با اهالی جامعه مدنی - که آنها هم سوار همین قطار شده اند - رابطه نزدیک تری داند؛ اما ضمنا نگران این هم هستند که مبادا اهالی تنسی و سیلیکون، به جماعت جامعه مدنی امکان سوار شدن به قطار را از این جهت داده باشند که خواسته های آنها را چکش خورده و مشخص شده داشته باشند و به قول معروف آنها را در ریل های و ایستگاههای از پیش طراحی شده راه ببرند.

مسافران دیگر قطار جامعه اطلاعاتی؛ دولتی ها هستند؛ آنها وقت جنگ سرد؛ سردند و وقت جنگ گرم؛ گرم. بین اینها هم اهل تنسی هست؛ هم اهل سیلیکون و هم اهل حساب و کتاب. ایستگاه انها را خودشان تعیین نمی کنند؛ پایتخت هایشان تعیین می کنند.

عده دیگری از مسافران قطار جامعه اطلاعاتی بلیط بیزینس کلاس دارند. نوع بلیط شان نیاز به توضیح درباره انها را از بین می برد و الان سالن "آی سی تی برای همه" اجلاس تونس در کنترل کامل آنهاست. اینها بسیار پیچیده عمل می کنند و به جای دوستان ثابت به منافع ثابت فکر می کنند.

شما چه فکر می کنید؟ کدامیک از این مسافران؛ کنترل لکوموتیو را زودتر از دیگری به دست خواهد گرفت؟ من که فکر می کنم مسافران, تازه به شناخت از هم رسیده اند و از این قطار که پیاده شوند تازه دنبال قطارهای ویژه خودشان خواهند گشت، این را امریکائی به خصوص در بحث حاکمیت اینترنت زودتر از بقیه فهمیدند هر چند ادای طرف پیروز را در می آورند.