تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
سعید میرشاهی - دولت تایوان، رویکرد فعالی برای حمایت از صنعت هوش مصنوعی در پیش گرفته و با تدابیر سیاستی و چارچوبهای حقوقی متناظر، توسعه صنعتی را ترویج میکند. در نیمه دوم ۲۰۲۴، شورای ملی علم و فناوری (NSTC)، پیشنویس قانون پایه هوش مصنوعی را ارائه کرد که اوایل ۲۰۲۵، برای بررسی به هیئت وزیران (کابینه تایوان) ارائه شد.
سمیه مهدویپیام
برای سالها، ایران سعی کرده از طریق حملات سایبری و کمپینهای اطلاعاتی، بر سیاست خارجی ایالات متحده تأثیر بگذارد. در حالی که هکرهای ایرانی، به اندازه هکرهای کشورهای دیگر با حمایت دولتی، مانند کرهشمالی، چین یا روسیه، شناختهشده و توانمند نیستند، اما همچنان، تهدید تلقی میشوند و عملیات سایبری آنها، روزبهروز، پیچیدهتر میشود.
در حالیکه در طول سالها راهبری پروژه ایرانهراسی سایبری و درخواست مقامات کشور برای ارایه مستندات از حملات هکری منتسب به ایران، بیپاسخ مانده است، سایت سایبر نیوز در گزارشی نوشت، طبق ادعاهای مطرحشده، در انتخابات ریاستجمهوری اخیر آمریکا، هکرهای ایرانی موفق شدند به کمپینهای دو حزب جمهوریخواه و دموکرات نفوذ کنند. آنها مسئول بزرگترین حمله و افشای اطلاعات پس از نفوذ روسیه به کمپین هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶ بودند.
• آغاز حملات سایبری ایران
یک رویداد مهم که به تلاشهای سایبری ایران کمک کرد و آنها را به سمت کشورهای خارجی سوق داد، استفاده از استاکسنت بود؛ کرمویروسی که توسط ایالات متحده و اسرائیل، حدود سال ۲۰۰۷، توسعه یافت و علیه ایران استفاده شد. این عملیات منجر به خرابکاری در سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم ایران شد، در حالی که حملات سایبری بعدی توسط آمریکا و متحدانش، زیرساختهای مختلف کشور، از جمله بخش مالی را هدف قرار داد.
ایران در سال ۲۰۱۰، استاکسنت را کشف کرد و در نتیجه، فرماندهی دفاع سایبری را تشکیل داد که دپارتمان جدیدی برای حفاظت از سیستمهای اطلاعاتی داخلی در برابر نفوذ دشمنان خارجی به شبکههای کلیدی بود. با این حال، ایران همچنین منابع اطلاعاتی، امنیتی و صنعتی خصوصی خود را به سمت هدف قرار دادن و نفوذ به شبکههای دشمنان، هدایت کرد.
• مداخله در انتخابات آمریکا
طبق ادعاهای مطرحشده، بخش قابلتوجهی از تلاشهای سایبری ایران، تا به امروز، معطوف به تأثیرگذاری بر دشمنان، از جمله ایالات متحده، اسرائیل و متحدان آنها بوده است. چندین گروه هکری تحت حمایت دولت ایران، سال گذشته به کمپینهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا حمله کردند و موفق شدند ایمیلهای هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه را هک کنند.
در سپتامبر، ایالات متحده سه هکر منتسب به ایران را، به دلیل هدف قرار دادن اعضای کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ، متهم کرد. طبق کیفرخواست، این هکرها با شبیهسازی خود به عنوان مقامات دولتی آمریکا، از طریق فیشینگ هدفمند، مدارک و ارتباطات را بهدست آوردند و سپس برای افشای آنها در رسانهها تلاش کردند.
گزارش قبلی سرویس اطلاعات تهدید گوگل (GTI) Google Threat Intelligence پیش از کیفرخواست، حملات به کمپینهای ریاستجمهوری آمریکا را به گروه هکری APT42 نسبت داده بود که منتسب به ایران است. گروه APT42، به دلیل انجام کمپینهای هدفمند علیه افراد برجسته، از جمله مقامات دولتی، دیپلماتها و کمپینهای سیاسی، بهویژه در ایالات متحده و اسرائیل، شناخته شده است.
طبق ادعای گوگل، گروه APT42، از تاکتیکهای مختلف، مانند میزبانی بدافزار، صفحات فیشینگ و تغییر مسیرهای مخرب، در کمپینهای فیشینگ ایمیل استفاده میکند. این گروه، معمولاً سعی میکند از سرویسهایی مانند گوگل، دراپباکس، واندرایو و دیگر موارد، برای این اهداف استفاده کند.»
• گروه APT33 و دیگر بازیگران تهدید
گروه هکری دیگر منتسب به ایران، APT33 است که به نامهای دیگر مانند Elfin، NewsBeef،Holmium و Peach Sandstorm نیز شناخته میشود. محققان امنیتی، اغلب بر اساس تحلیلهای خود، برچسبهای مختلفی به بازیگران تهدید اختصاص میدهند.
گروهElfin ، از سال ۲۰۱۳ فعالیت خود را آغاز کرده و عمدتاً آمریکا، اروپا و خاورمیانه را هدف قرار میدهد. در یکی از حملات اخیر گزارششده، Elfin از Tickler، به عنوان یک درب پشتی چندمرحلهای سفارشی جدید، برای هدف قرار دادن سازمانهایی در بخشهای دفاعی، فضایی، آموزشی و دولتی ایالات متحده و استرالیا، استفاده کرده است.
طبق ادعای مایکروسافت، گروه Elfin، پروفایلهایی در لینکدین ایجاد میکند که در آن، افراد خود را به عنوان دانشجویان، توسعهدهندگان و مدیران جذب استعدادهای مستقر در ایالات متحده و اروپای غربی، معرفی و عمدتاً از این ابزار، برای جمعآوری اطلاعات استفاده میکنند.
گروه دیگری به نام Olirig، که با نامهای APT34،Earth Simnavaz و Helix Kitten نیز شناخته میشود، اخیراً تلاشهای خود را برای هدف قرار دادن زیرساختها در منطقه خاورمیانه تشدید کرده است. در سالهای اخیر، Olirig حملات برجستهای را به زیرساختهای حیاتی، بهویژه در بخشهای انرژی و مخابرات، انجام داده است. برای مثال، در سال ۲۰۲۰، این گروه به نقض عمده در یک شرکت انرژی در امارات متحده عربی متهم شد؛ جایی که بدافزار سفارشی برای دسترسی به شبکه، نفوذ به دادههای حساس و اختلال در عملیاتها، استفاده شده است.
• بیشترین مصرفکنندگان هوش مصنوعی
در ادامه این گزارش ادعا شده، اخیراً برخی از هکرهای ایرانی مشاهده شدهاند که به طور فعال از جدیدترین ابزارهای هوش مصنوعی بهرهبرداری میکنند. اگرچه استفاده هکرهای سایبری و مجرمان دولتی از ابزارهای هوش مصنوعی، موضوع پنهانی نیست، اما به نظر میرسد ایران با شدت خاصی از این ابزارها استفاده میکند.
گوگل در گزارش اخیر خود، هشدار داد مجرمان سایبری تحت حمایت دولتها مانند ایران، از کاربران پرمصرف چتبات Gemini هستند. این شرکت، متوجه شد ۲۰ کشور از جمله کرهشمالی، روسیه، چین و گروههای هکری تحت حمایت دولت ایران، از پرتعدادترین کاربران این ابزار بودهاند.
طبق ادعای گوگل: «استفاده آنها، بازتاب منافع استراتژیک ایران، از جمله تحقیقاتی است که بر سازمانها و کارشناسان دفاعی، سیستمهای دفاعی، دولتهای خارجی، مخالفان فردی، درگیری اسرائیل- حماس و مسائل اجتماعی ایران، متمرکز بود.»
در مجموع، گوگل، 10 گروه هکری تحت حمایت دولت را شناسایی کرد که از Gemini استفاده میکنند. بیش از ۳۰ درصدِ این استفادهها، به گروه APT42 مربوط میشد؛ همان گروهی که پشت هکهای کمپینهای دموکراتها و جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری اخیر آمریکا قرار داشت.
در گزارش گوگل آمده است: «علاوه بر جمعآوری اطلاعات، APT42، از قابلیتهای تولید و ویرایش متنGemini ، برای تولید مطالبی به منظور کمپینهای فیشینگ، از جمله تولید محتوا با مضامین امنیت سایبری و تطبیق خروجیها برای یک سازمان دفاعی ایالات متحده استفاده کرد.» (منبع:عصرارتباط)
داود صفی خانی - معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان رئیسجمهور میگوید: «سهم تحقیق و توسعه ایران از تولید ناخالص داخلی تنها ۰.۳ درصد است، در حالی که این عدد در کشورهای پیشرو به ۴ الی ۵ درصد میرسد. بازدهی سرمایهگذاریهای اندک ما بهدلیل استعدادهای داخلی و زیستبوم حاصلخیز علمیکشور، چشمگیر بوده است.
احمد محمدغریبان - مقوله هوش مصنوعی با وجود فرصتهای بیشمار، برنامهریزیها و سرمایهگذاریهای کلان از سوی غولهای سایبری دنیا و کشورهای همسایه، در ایران نیز اگرچه به عنوان یکی از اولویتهای راهبردی در دستور کار دارد، اما مانند بسیاری از حوزههای دیگر، شاهد موازیکاریهای ساختاری و مدیریتی هستیم که میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به این فرصت تاریخی وارد کند.
سعید میرشاهی - در اقتصاد دیجیتال امروز، جریان داده فرامرزی نقش حیاتی در تسهیل تجارت و نوآوری ایفا میکند. نِها میشرا، استادیار حقوق بینالملل موسسه تحصیلات تکمیلی ژنو، ضمن بررسی وضعیت فعلی حقوق تجارت بینالملل، استراتژیهایی را برای برقراری تعادل بین اهداف تجاری و ضرورت حفاظت از حریم خصوصی، عدالت و رقابت، مطرح کرده است.
داود صفی خانی - رئیس قوه قضائیه در حاشیه جلسه سران قوا اعلام کرد: «دولت تعیین کند که سرمایهگذاری در کدام نوع تولید اولویت دارد.با هماهنگی موجود و همت مردم و کارگزاران نظام، گام بلندی در راستای تحقق شعار سال و حل مسائل اقتصادی، بهویژه بهبود معیشت مردم، برداشته خواهد شد. با همکاری مجلس، دولت، قوه قضاییه، بخش خصوصی و نهادهای مرتبط، سیاستها و مقررات بازنگری شوند تا در سال ۱۴۰۴ نسبت به سال گذشته، نتایج مطلوبتری در راستای تحقق شعار سال محقق شود.»
بیش از یک دهه است که شعار سال با مضمون اقتصادی است، شعاری که خط مشی اصلی برنامهریزیهای اقتصادی سال توسط دولت را نشان میدهد. اما تحقق این هدفگذاریها تا چه میزان در میدان عملیاتی شده و توانسته است به برنامههای اقتصادی کشور تبدیل شود و از همه مهمتر ثمرات آن را لمس کرد؟
در این بین همواره این نقد مداوم به برنامهریزیهای دولتها توسط مقامات و کارشناسان وارد میشود که عزم و اراده کافی برای تحقق شعار سال را ندارند و آن را ناشی از ضعف در پیگیری و برنامهها توسط دولتها میدانند.
همچنانکه رئیس قوه قضائیه هم با نگرشی در این زمینه به نوعی دولت را مسئول اولویتبندی سرمایهگذاریها برای تحقق شعار سال قلمداد میکند. از قضا این همان چالش جدی در سیاستگذاریهای عملیاتی پیرامون تحقق اجرای آن است.
برای درک بهتر این چالش به سراغ میلتون فریدمن معروف میرویم و درس مداد او را مرور میکنیم که چگونه با مفهومی ساده، عمق استراتژی موثر در این زمینه را بیان میکند:
فریدمن در داستان مداد درس استراتژی تولید و سرمایهگذاری میدهد، او میگوید: هیچ فردی در دنیا نیست که بتواند به تنهایی یک مداد بسازد! سخنی شگفت گفتهام: هرگز!
برای ساختن مداد، چوب آن از درختی در ایالت واشنگتن بریده میشود، برای بریدن آن تبری ساخته شده، برای ساختن تبر از فولاد استفاده شده و برای تولید فولاد سنگ آهن لازم بوده و نوک سیاه گرافیتی مداد هم احتمالا از معدنی در آمریکای جنوبی آمده است، سر قرمز پاکن کائوچویی مداد احتمالا از مالزی میآید و ....
در حقیقت هزاران نفر با هم همکاری کردهاند تا این مداد ساخته شود، آدمهایی که یه یک زبان سخن نمیگویند و پیرو حتی یک دین واحد هم نیستند و حتی ممکن است اگر همدیگر را ببینند از هم متنفر هم باشند!
وقتی به مغازه ای میروید تا آن مداد را خریداری کنید در حقیقت چند دقیقه از وقت خود را با چند ثانیه از وقت آن هزاران نفر مبادله میکنید!
چه چیزی آنها را وادار کرد تا در ساخت این مداد همکاری کنند؟ در این میان هیچ مامور دولتی نبود تا دستوراتی از اداره مرکزی صادر کند!
آن چیزی که عامل ساخت مداد بود، معجزه نظام قیمتها بود، عملیات غیر شخصی قیمتها بود که این آدمها را به همکاری تا این حد رسانید!
به این دلیل است که عملیات بازار آزاد تا این اندازه مهم است، نه فقط از این رو که کارآمدی تولید را افزایش میدهد بلکه به علاوه بر این که صلح و همدلی را در میان مردمان جهان میگستراند!
این مفهوم سادهای از بینش یک نظام سرمایهگذاری کارآمد است که با رویکرد اقتصاد بازار آزاد همه مکانیزمهای سرمایهگذاری را در جهت رفاه مردم تنظیمگری میکند. پیداست از فریدمنی که میگفت: اگر مدیریت یک شنزار را به بخش دولتی بدهید، بعد از مدتی با مشکل کمبود شن در آن شنزار مواجه خواهید شد.
این مفاهیم کلیدی که در راستای نفی برنامهریزی تمرکزگرایانه دولتیهاست درست برعکس آن چیزی که در کشور ما عملیاتی میشود یا میخواهد بشود.
البته اگر در فواید برنامهریزیهای موثر از ژاپن یا کره جنوبی برای توجیه استفاده میشود قاعدتا ابعاد آن باید روشن شود برای نمونه در دهه ۶۰ میلادی، ژاپن تحت فشار دولت آمریکا و صندوق بینالمللی پول، ملزم به آزادسازی بازرگانی خارجی شد. تکنوکراتهای ژاپن برای افزایش رقابتپذیری بنگاههای کشور، تشویق ادغام و ائتلاف در صنایع تولیدی را در نظر گرفتند تا با صرفههای ناشی از مقیاس بزرگ تولید و همکاریهای تجاری و فنیِ میانبنگاهی، در مقابل ابرشرکتهای آمریکا و آلمان غربی بتوانند دوام بیاورند.
این تصمیم محصول فکر بروکراتهای پشتِمیزنشینی نبود که از برج عاج به بخش خصوصی امر و نهی کنند؛ بلکه «همکاری» و «همفکری تنگاتنگ» تکنوکراتها با کارآفرینان بود که اطلاعات لازم برای سیاستگذاری را فراهم کرده، ادغامها و ائتلافها را به نحو احسن مدیریت کرد.
وزارت صنعت و تجارت ژاپن «گروههای گفتوشنود»ی ترتیب داد که در داخل آنها با صنعتگران دیدار و تبادل ایده کند، و در کنارش خودِ صنعتگران و بانکداران هم با همدیگر همفکریهای تجاری داشته باشند. وزارت صنعت با رهنمود بیانی، به صنعتگرانْ ادغام و ائتلاف پیشنهاد میکرد و با پرداخت تخفیفهای هدفمند مالیاتی و وامهای بزرگ در ازای ادغام، مقیاس تولید صنایع را گسترش میداد. در سال ۱۹۶۴، بانک توسعه ژاپن ۴ میلیارد یِن برای تشویق مالی شرکتها به ادغامیابی کنار گذاشت. در یک مورد، شرکت نیسان در ازای ادغامسازی شرکت پرینس، وام ۱۱.۱ میلیون ینی از بانک توسعه دریافت کرد.
این روندی است که در ژاپن توسط یک برنامهریزی نیمه متمرکز دولتی باعث توسعه صنایع و تولید در آن کشور شد.
همانطورکه ذکر شد پیشران این توسعه بازکردن اقتصاد و آزادسازی تجارت و از همه مهمتر ارتباط و استفاده از فناوریهای فراملی ژاپنی بود که عامل سرمایهگذاریها و توسعه ژاپن در نهایت شد.
حال سوال این است که آیا فکر میکنید این سیستم مداد فریدمن یا مدل توسعه ژاپن در ایران کار میکند؟ آیا سرمایهگذاری برای تولید در ایران منطقی و مفید است؟
پرواضح است صحبت از سرمایهگذاری برای تولید در کشوری که سازوکار قیمتی معیوبی دارد یعنی اینکه ما موضوع را جدی نگرفتهایم و بدون توجه و اصلاح زیر ساختها پیش میرویم.
واضح و روشن است گام اول سرمایهگذاری برای تولید حرکت به سمت اقتصاد آزاد است، احترام به نظام قیمتها و تحقق حقوق مالکیت است. در کشوری که اقتصاد آن دولتی است و همه چیز آن قیمتگذاری دستوری میشود سرمایهگذاری در تولید با چالشهای جدی مواجه است.
وقتی در اثر اقتصاد بسته و دستوری، قیمتها دستوری کنترل میشود، امکان ورود فناوریها و نوآوریهای شرکتهای فراملی و زنجیرهای از انتقال سرمایهگذاریها، دانش و تجربیات بسته است، از سوی دیگر دولت خود درگیر انواع ناترازیهایی است که از تامین برق، آب، گاز و ... را شامل میشود و دهها مشکل دیگر که سرمایهگذاری برای تولید را با مانع روبهرو میکند.
«فردریش هایک» میگوید: «ویژگی خاص مسئله یک نظام اقتصادی منطقی دقیقاً از این واقعیت ناشی میشود که دانش مربوط به شرایطی که باید از آنها استفاده کنیم، هرگز به شکل متمرکز یا یکپارچه وجود ندارد، بلکه تنها به صورت تکههای پراکنده و ناکامل از اطلاعات و اغلب متناقض، که در اختیار افراد مختلف است، یافت میشود. بنابراین، مسئله اقتصادی جامعه صرفاً مسئله تخصیص منابع «داده شده» نیست - اگر «داده شده» را به معنای در اختیار یک ذهن واحد بودن در نظر بگیریم که آگاهانه مسئله ایجاد شده توسط این «دادهها» را حل میکند- بلکه مسئله این است که چگونه میتوانیم بهترین استفاده را از منابعی که برای هر یک از اعضای جامعه شناخته شده است، برای اهدافی که اهمیت نسبی آنها را تنها این افراد میدانند، تضمین کنیم. یا به طور خلاصه، این مسئله استفاده از دانشی است که به طور کامل در اختیار هیچ فردی قرار ندارد.» (منبع:عصرارتباط)
افزایش هرساله میزان نفوذ اینترنت در ایران و بیشتر شدن کاربری آن میان جامعه، چنین تصوری را پیش آورده که استفاده از اینترنت در ایران برای انجام کارهای روزمره باید افزایش چشمگیری داشته باشد اما نتایج مرکز افکارسنجی ملت از حضور جامعه ایرانی در فضای آنلاین، گاه دادههای متضادی را با باور اولیه ما پیش میآورد.