استاد دانشگاه پرینستون: «ChatGPT» یک مولد بیهوده است
یکی از اساتید دانشگاه «پرینستون» گفت که صنایع نباید نگران پیشرفت «ChatGPT» باشند زیرا این ربات فقط یک مولد بیهوده است و نمیتواند جایگزین آنها شود.
به گزارش ایسنا و به نقل از بیزینس اینسایدر، یک استاد «دانشگاه پرینستون»(Princeton University) که در مورد تاثیر هوش مصنوعی تحقیق میکند، معتقد است که ربات محبوب «ChatGPT» شرکت «اوپنایآی»(OpenAI) نمیتواند یک ناقوس مرگ برای صنایع باشد.
«آرویند نارایانان»(Arvind Narayanan) گفت: اگرچه چنین فناوریهایی اکنون بیش از همیشه در دسترس هستند و میتوانند اطلاعات حجیم را بلافاصله ارائه دهند و حتی آثار خلاقانه را تولید کنند اما برای دستیابی به اطلاعات دقیق نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
وی افزود: این ربات تلاش میکند تا متقاعدکننده باشد و هیچ راهی برای اطمینان یافتن از صحت یا عدم صحت اظهاراتی که بیان میکند ندارد.
کارشناسانی که هوش مصنوعی را مطالعه میکنند، میگویند محصولاتی مانند ChatGPT که بخشی از فناوریهای «مدل زبانی بزرگ»(LLM) هستند و میتوانند به دستورات انسان پاسخ دهند و خروجی خلاقانه تولید کنند، به جای ترکیب کردن ایدهها مانند مغز انسان، صرفا با پیشبینی در مورد آنچه باید گفت کار میکنند. نارایانان گفت: این باعث میشود ChatGPT بیشتر به یک مولد بیهوده تبدیل شود که پاسخ خود را بدون دقت ارائه میدهد.
نشانههای اولیهای وجود دارند که نشان میدهند چگونه شرکتها از این نوع فناوری استفاده میکنند. به عنوان مثال، گزارش وال استریت ژورنال نشان میدهد شرکت «بازفید»(Buzzfeed) که در ماه دسامبر ۱۲ درصد از نیروی کار خود را اخراج کرد، قصد دارد از فناوری اوپنایآی برای کمک به ساخت آزمونها استفاده کند. واشنگتن پست گزارش داد که سایت بررسی فناوری «سینت»(CNET)، داستانهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی را منتشر کرد اما بعدا مجبور شد آنها را اصلاح کند.
نارایانان، مورد سینت را به عنوان نمونهای از مشکلات این نوع فناوری ذکر کرد و گفت: وقتی مشکلات پیشآمده را با این واقعیت ترکیب کنید که ربات درک خوبی از حقیقت ندارد، به یک فاجعه پی میبرید.
وی افزود: نتیجه محتملتر فناوریهای مدل زبانی بزرگ، تغییر صنایع در پاسخ به استفاده از آن خواهد بود؛ نه این که به طور کامل جایگزین شوند.
نارایانان ادامه داد: حتی با وجود چیزی به ژرفای اینترنت و موتورهای جستجو یا تلفنهای همراه هوشمند، مشخص شده که این یک انطباق است که در آن ما مزایا را به حداکثر میرسانیم و تلاش میکنیم تا خطرات را به حداقل برسانیم، نه اینکه نوعی انقلاب را پدید آوریم. من فکر نمیکنم که مدلهای زبانی بزرگ حتی در آن مقیاس باشند. ممکن است تغییرات، مزایا و خطرات گستردهای در بسیاری از صنایع وجود داشته باشد اما من نمیتوانم تصور کنم که در این شرایط، موضوع سقوط صنایع مطرح باشد.