ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

افتتاح الکامپ بین‌المللی و رییس کثیرالسفر

| دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ق.ظ | ۰ نظر

خوانندگان محترم حتما خاطرتون هست که بنده چند وقت پیش گفته بودم یه جورایی به دفترچه خاطرات یک مسوول ICT دسترسی پیدا کردم که این هفته چون هم حال نوشتن نداشتم هم این که اون مسوول مطلب جالب و قابل انتشاری نوشته بود، تصمیم گرفتم بخش دیگه‌ای از خاطرات ایشون رو منتشر کنم که به این شرح است:

دیروز صبح هوا خیلی آلوده بود، اما باید تا فرودگاه می‌رفتم. دیگه دارم به این نتیجه می‌رسم، اگه بتونم یه جوری به راننده بگم تو راه رفت و برگشت به فرودگاه مسافر بزنیم، پول خوبی گیر این بنده خدا میاد و یه کمک خرج می‌شه. خب چون پیش میاد تو هفته حداقل دو بار می‌ریم بدرقه رییس. چون رییس کثیرالسفر هست. البته بعد فکر کردم اگه خونه رو ببرم یه جا سمت فرودگاه راحت‌ترم! بعد یاد مدرسه و دانشگاه بچه‌ها افتادم دیدم نمی‌شه و به همون زدن مسافر فکر کردم. حالا شاید اینکارو کردم.

امروز هم گفتن افتتاح نمایشگاه الکامپ هست، باید می‌رفتم چون کار خاصی نداشتم. تو برنامه زده بودن ساعت 9 افتتاحیه آغاز می‌شه. خب از خونه یه ضرب با راننده رفتیم اونجا نشستیم تو سالن. روابط عمومیم هم طبق معمول چسبیده بود به من و نشسته بود کنارم. البته خوشم میاد چون آدم احساس مهم بودن پیدا می‌کنه.

نیم ساعتی گذشت، دیدم خبری از افتتاح نیست. یه روزنامه دست روابط عمومیم بود گفتم بده ببینم، یه ورقی زدم. نیم ساعت دیگه گذشت، دیدم خبری از افتتاح نیست. برگه دعوتنامه رو نگاه کردم دیدم زده افتتاح نمایشگاه بین المللی الکامپ ساعت 9 آغاز می‌شود، اما ساعت 10 بود. تو دلم گفتم ای شیطونا حتما چون می‌دونن اکثرا دیر میان این کلک قدیمی رو زدن که سالن همایش پر باشه برای سخنرانا، دیگه الانا باید شروع بشه. آقا دیدم نیم ساعت دیگه هم گذشت دیگه شاکی شدم و فهمیدم موضوع کلک قدیمیه نیست و یه مشکلی تو کاره.

به روابط عمومیم گفتم پاشو ببین جریان چیه. چند دقیقه بعد برگشت گفت، میگن چون همزمان یه نمایشگاه دیگه بوده افتتاح دیر شده! گفتم نمایشگاه دیگه چه ربطی به اینجا داره؟ گفت: میگن چون افتتاح کننده‌ها باید می‌رفتن اونور عقب افتاده! حسابی گیج شده بودم. گفتم خب چه ربطی داره مگه باید دو تا نمایشگاه بین المللی افتتاح می‌کردن، خب اگه اینطوره چرا ساعت افتتاح رو دیرتر ننداختن. روابط عمومی بدبخت که ترسیده بود گفت من اطلاع ندارم قربان.

یواشکی یه نگاهی به اطراف انداختم، دیدم خدا رو شکر خارجی‌ها تو افتتاح این مراسم بین‌المللی نبودن وگرنه خیلی بد می‌شد. بعد تو دلم گفتم ای بابا منم چه فکرا می‌کنم، اصلا به من چه، بی‌خودی به این روابط عمومی هم گیر دادم. اینطوریه دیگه. مراسم که شروع شد، چون می‌دونستم فقط سخنرانی هست، یه چرت جانانه زدم و بعد هم که تموم شد پیچیدم دفتر!

البته کلافه بودم چون فردا باید دوباره می‌رفتم، فرودگاه پیشواز رییس، خسته شدم به خدا! اگه راه داشت به رییس می‌گفتم تو برنگرد همونجاها بگرد من قول می‌دم هیچ اتفاقی نیفته ماشالا اینقدر مدیر هست که نذاره عدم وجود شما اصلا حس بشه و آب از آب تکون نخوره.

عزت زیاد

آق فری

(منبع:عصرارتباط)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">