ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

طی سالیان اخیر و علی‌رغم تاکیدات قانونی، دو نقش توسط دولت به‌درستی ایفا نشد: نخست حمایت از سرمایه‌گذاری در ایجاد اشتغال پایدار، کاهش نرخ بیکاری و امنیت شغلی؛ و دوم تعریف نقش پویا و فعال در فضای مجازی. ادامه یافتن این روند منجر به آن گردید که شبکه‌های اجتماعی از طرفی میزبان تعداد زیادی از کسب و کار مجازی عمدتا کوچک و متوسط گردد. از طرف دیگر این بسترهای ارتباطی خصوصا شبکه‌های اجتماعی غیرایرانی در وضعیت فعلی بیشترین اقبال را بین مردم دارند و به‌علت نبود نظارت درون سرزمینی بر آن، در بحران‌های اجتماعی اهرم افزایش‌دهنده نارضایتی و تلاطم می‌گردند. این وضعیت در شرایط اخیر که کشور با اعتراض، آشوب و ناامنی روبه‌رو شده، کسب‌و‌کارهای کوچک زیادی را نیز با ناامنی و نابودی روبه‌رو ساخته است. برخی از مسئولان دولتی طی روزهای اخیر سعی کرده‌اند با کوچک‌نمایی اعداد و ارقام، اهمیت موضوع را زیر سوال ببرند اما در این گزارش به این موضوع پاسخ داده شده که اهمیت کسب و کارهای حاضر در بستر پلتفرم‌های خارجی تا چه میزان است.

 

اشتغال 1 یا ۹ میلیون نفر با اینستاگرام! 

گزارش‌های متفاوت و متناقضی از تاثیر فیلتر اینستاگرام در مجموعه‌های مختلف بخش دولتی و خصوصی منتشر شده است. در ادامه به بررسی این آمارها می‌پردازیم.

 

  مرکز پژوهشی بتا: 9 میلیون شغل
مرکز پژوهشی «بِتا»، (یک مرکز پژوهشی در حوزه تحلیل کلان داده‌ها) در بهمن سال 1400 در گزارشی مدعی شد: «در سال 1399 بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار کسب‌وکار در اینستاگرام فعالیت داشته‌اند که حداقل ۲۰۰ هزار کسب‌وکار بزرگ و متوسط را شامل می‌شده و ۵۰۰ هزار کسب‌وکار استانی و بومی که هر کدام از این صفحات، منبع درآمد ماهانه یک یا چند نفر بوده است. در این بین یک میلیون صفحه هم در اینستاگرام وجود دارد که درآمد حداقلی دارند.» در ادامه این گزارش آمده است: «نکته مهم‌تر اینکه اینستاگرام با ۸۳ درصد در صدر استفاده کسب‌وکارها قرار دارد که این یعنی حدود ۹ میلیون نفر از طریق اینستاگرام در حال کسب درآمد هستند.» این مرکز در روزهای گذشته نیز در گزارشی دیگری مدعی شده است: «بیش از دو میلیون کسب‌وکار ایرانی در اینستاگرام فعالیت می‌کنند.»

 

  عضو اتاق بازرگانی: 9 میلیون شغل
دومین اظهارنظر، مربوط به یکی از اعضای اتاق بازرگانی است. علی شریعتی، عضو اتاق بازرگانی ایران درخصوص تاثیر قطعی اینترنت بر فعالیت‌های تجاری عنوان کرده است: «گزارشی را کمیسیون فناوری اطلاعات اتاق بازرگانی ایران تهیه و واکاوی کرد و در این خصوص هشدار داد. بنابر آمار گویا حدود 9 میلیون نفر به‌طور مستقیم از این بستر استفاده می‌کنند. گروه‌های دیگری هم مثل ما که کارمان تجارت است و می‌خواهیم با مشتریان خارجی‌مان در ارتباط باشیم، با مشکل مواجه شده‌ایم چراکه به هر حال نمی‌توانیم به مشتریان‌مان بگوییم سروش و بله نصب کنند.»

 

  انجمن تجارت الکترونیک تهران: اشتغال 1 میلیون نفر
7 مهرماه «انجمن تجارت الکترونیک تهران» پیرامون محدودیت‌های اینترنتی بیانه‌ای صادر کرد. در بخشی از بیانیه این انجمن آمده است: «محدودسازی اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، خسارت‌های سنگینی را به کسب‌وکارها و به‌خصوص کسب‌وکارهای کوچک و خانگی وارد می‌سازد. قطع دسترسی به اینستاگرام، بیشتر از ۴۰۰هزار کسب‌وکار را با خطر نابودی مواجه ساخته و امرار معاش بیشتر از یک میلیون نفر را با مشکلاتی جدی همراه کرده است.»

 

  تکراسا: 1 میلیون شغل
گزارش دیگری توسط مجموعه رسانه‌ای تکراسا با عنوان «گزارش بازار فروشگاه‌های اینستاگرامی و صنعت تجارت اجتماعی در ایران ۱۴۰۱» تهیه شده است. موسسه تکراسا خودش را رسانه تکنولوژی و استارتاپی ایران معرفی می‌کند و در گزارش مفصل 57صفحه‌ای خود به بررسی بخش‌های مختلف فعالیت‌های عمدتا اقتصادی در بستر فضای مجازی پرداخته است. در بخشی از گزارش تکراسا آمده است: «در سال 1400 تعداد 44 میلیون ایرانی عضو اینستاگرام بوده‌اند. تعداد فروشگاه‌های اینستاگرامی 415 هزار فروشگاه بوده که شامل 113 هزار فروشگاه پوشاک، 73 هزار فروشگاه خوردنی و آشامیدنی، 42 هزار فروشگاه در حوزه آرایشی، بهداشت و سلامت، 38 هزار فروشگاه در حوزه اکسسوری (دستمال سر، دستمال گردن، شال گردن، کت، چکمه و کفش، کراوات، کلاه، کمربند جوراب، دستکش، جواهرات، ساعت، دستبند، شال، روسری، جوراب و...). 32 هزار فروشگاه مربوط به کیف و کفش، 26 هزار فروشگاه در حوزه خانه و آشپزخانه، 8500 فروشگاه در حوزه دیجیتال و 82 هزار فروشگاه هم مربوط به سایر فعالیت‌هاست. تکراسا و همکارانش اندازه بازار محصولات اینستاگرامی را در بالاترین برآورد حدود 32 هزار میلیارد تومان و اشتغالزایی مستقیم این حوزه را 1 میلیون شغل برآورد کرده‌اند.

 

  شرکت پادرو: 350 هزار فروشگاه اینستاگرامی 
گزارش دیگری که در بخش خصوصی منتشر شده، مربوط به گروه «پادرو» است. پادرو خودش را پلتفرمی هوشمند و فعال در زمینه سوشیال کامرس (تجارت اجتماعی) و لجستیک (حمل‌ونقل) معرفی می‌کند. بخشی از پادرو مربوط به پادروشاپ است که با عنوان سیستم هوشمند مدیریت و ارسال سفارش‌های فروشندگان اینستاگرامی معرفی می‌کند. در گزارشی که پادرو برای سال 1400 منتشر کرده، آمده است تعداد فروشندگان اینستاگرامی ایران در سال 1400 حدود 750 هزار فرووشنده است که از این تعداد، 400 هزار فروشنده سال 1400 فعالیت فروش نداشته (غیرفعال بوده‌اند) اما 350 هزار فروشنده یا فروشگاه اینستاگرامی در سال 1400 فعال بوده و فروش داشته‌اند.

 

  دولت: فقط 3 درصد اقتصاد 
در کنار آمارهای بخش خصوصی، آمارهای ارائه‌شده از سوی دولتی‌ها بسیار متفاوت و قابل تامل است. علیرضا شاه‌میرزایی، معاون تجارت و خدمات وزارت صمت اخیرا گفت: «آمارهای ارائه‌شده درباره تعداد آنهایی که زندگی‌شان به اینستاگرام گره خورده دروغ است و سهم فروشندگان محصولات اینستاگرامی فقط ۳ درصد از کل اقتصاد دیجیتال ایران است.» دومین اظهارنظر رسمی دولتی‌ها مربوط به اظهارات روزهای گذشته امین کلاهدوزان، رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی است. وی خبر از برنامه تشویقی این مرکز برای هدایت کسب‌وکارهای اینستاگرامی روی بسترهای داخلی می‌دهد. امین کلاهدوزان درخصوص برآورد خسارت ناشی از فیلترینگ اینستاگرام به نشریه پیوست می‌گوید: «در این بازه زمانی نقل قول‌ها و اعداد و ارقام متفاوتی از میزان خسارت ناشی از فیلترینگ اینستاگرام شنیده‌ایم. نظر کارشناسی مرکز این است که این اعداد صحیح و کارشناسی نیست. آمار رسمی کشور و گزارش مرکز تجارت الکترونیک کشور نشان می‌دهد کل حجم گردش مالی در تجارت الکترونیکی عددی معادل هزار و ۲۳۰ همت است که بخشی از این گردش در شبکه‌های اجتماعی و عمدتا هم اینستاگرام است. هرچند به علت عدم ثبت کسب‌وکارهای بستر اینستاگرام عدد کاملا دقیقی از تعداد آنها وجود ندارد اما با روش‌های داده‌کاوی و نیز تحلیل داده‌های بانک مرکزی می‌توان تخمینی از گردش گردش مالی کسب‌وکارهای اینترنتی به دست آورد که در سال عددی بین ۲۵ تا ۳۰ همت است. این عدد یعنی حدود دوونیم درصد از کل حجم کل تجارت الکترونیکی کشور. البته این موضوع به معنی نادیده گرفتن کسب‌وکارهای خرد و متوسطی که در آن بستر فعالیت می‌کنند نیست. چون هم تعداد قابل توجهی از هموطنان ما از این طریق امرار معاش می‌کنند و هم هر یک از این کسب‌وکارها ظرفیت رشد و توسعه را در خود دارند.»

 

  گزارش رسمی دولتی: 5 میلیون شاغل در تجارت الکترونیک
در میان انبوهی از آمارهای متناقض و عجیب‌وغریب به یک آمار رسمی هم باید استناد کنیم. این آمار گزارش رسمی نیمه اول سال1399 مرکز توسعه تجارت الکترونیکی کشور زیرمجموعه وزارت صمت و مسئول رسمی تجارت الکترونیک در ایران است. در گزارش نیمه اول سال 1399 مرکز توسعه تجارت الکترونیکی کشور، این نهاد در گزارش خود بیان می‌دارد: «تعداد شاغلان تجارت الکترونیکی حدود ۵ میلیون نفر برآورد می‌شود. با توجه به آخرین آمار تعداد کل شاغلان بالای ۱۵ سال کشور در تابستان سال ۹۹ که توسط مرکز آمار ایران ارائه شده می‌توان گفت به‌صورت میانگین حدود ۲۱ درصد از نیروی کار در کل کشور را شاغلان واحدهای تجارت الکترونیکی تشکیل می‌دهند.»

 

کدام آمار درست است؟

آنطور که در جدول نیز خلاصه‌ای از گزارش‌ها و اظهارنظرها آمده، آمارها بسیار متناقض است. برای مثال اگر گزارش مرکز «بتا»، (یک مرکز پژوهشی در حوزه تحلیل کلان داده‌ها) و اظهارنظر اتاق بازرگانی را بپذیریم، این به معنای نقش اینستاگرام در ادامه حیات 9 میلیون شغل است. اما بررسی آمارهای رسمی نشان می‌دهد این استدلال دچار یک اشتباه فاحش شده است. در این دو گزارش و اظهارنظر مبنای محاسبات، با اشاره به گزارش یکی از رسانه‌ها، مرکز پژوهشی بتا به نقل از یک رسانه مدعی می‌شود حدود ۶۵ درصد مردم ایران از شبکه‌های مجازی و پیام‌رسان‌ها استفاده می‌کنند و ۲۰ درصد آنها معادل ۱۱ میلیون نفر از طریق شبکه‌های مجازی کسب درآمد می‌کنند. یعنی درآمد و اشتغال ۱۱ میلیون ایرانی وابسته به اینترنت و این شبکه‌هاست. نکته مهم‌تر اینکه اینستاگرام با ۸۳ درصد در صدر استفاده کسب‌وکارها قرار دارد که این یعنی حدود ۹ میلیون نفر از طریق اینستاگرام در حال کسب درآمد هستند.» همین موضوع درخصوص اظهارنظر عضو اتاق بازرگانی نیز صدق می‌کند. اشتباه فاحش این دو اظهارنظر و گزارش این است که داشتن صفحه در اینستاگرام را مساوی با وابسته بودن کسب‌وکار به درآمدهای ناشی از فعالیت در اینستاگرام می‌دانند. توجه داشته باشیم اینستاگرام از اوایل دهه 1390 گرچه وارد ایران شده بوده اما تا چندین سال فعالیت ایرانی‌ها در این شبکه اجتماعی چندان قابل توجه نبود. بنابراین اگر بپذیریم ایرانی‌ها به‌طور گسترده از سال‌های 1393 و 1394 به بعد وارد این فضا شدند، در آن سال‌ها براساس گزارش رسمی مرکز آمار ایران تعداد شاغلان کشور نزدیک به 22 میلیون نفر بوده که این تعداد تا تابستان 1401 به 23 میلیون و 778 هزار نفر رسیده است. به عبارتی بعد از گسترده شده استفاده اینستاگرام در فضای کسب‌وکارهای ایران تعداد شاغلان کشور حدود 1.8 میلیون نفر افزایش داشته است که البته این افزایش اشتغال مربوط به همه بخش‌های اقتصادی کشور ازجمله بخش‌های مختلف تجارت الکترونیک است. 
این موارد را که گفتیم، قصدمان این نیست اهمیت اینستاگرام در کسب‌وکارهای ایرانی را زیر سوال ببریم، بلکه قصدمان این است که به آمارهای واقعی و دقیق‌تری از این فضای فعالیت‌ها برسیم. اما درخصوص آمارهایی که دو معاون وزیر صمت (امین کلاهدوزان، رئیس مرکز توسعه تجارت الکترونیکی + علیرضا شاه‌میرزایی، معاون تجارت و خدمات وزارت صمت) ارائه کرده‌اند، در این آمارها اولا به‌هیچ‌وجه به آمار اشتغال فروشگاه‌های اینستاگرامی اشاره نمی‌شود و صرفا از گردش مالی این حوزه صحبت شده است. اظهارات این دو مقام دولتی که با پیش کشیدن رقم 30 هزار میلیارد تومان گردش مالی یا همان 3 درصد از گردش مالی حوزه تجارت الکترونیک، همانند پتکی بر سر منتقدان است. آنها با پیش کشیدن این رقم 30 هزار میلیارد تومان یا 3 درصد گردش مالی در ظاهر از حقوق فروشگاه‌های اینستاگرامی دفاع می‌کنند اما طوری سخن می‌گویند که انگار 3 درصد رقمی بی‌اهمیتی است. اما نکته‌ای که این دو مقام دولتی به آن اشاره نمی‌کنند تعداد شاغلان این بخش است. در گزارش رسمی نیمه اول سال 1399 مرکز توسعه تجارت الکترونیکی کشور آمده است: «تعداد شاغلان تجارت الکترونیکی حدود ۵ میلیون نفر برآورد می‌شود. حال اگر در بخش اشتغال نیز سهم فروشگاه‌های اینستاگرامی را به فرض همان 3 درصد در نظر بگیریم، این به معنی نقش اینستاگرام در 150 هزار شغل است. 150 هزار شغل نیز با در نظر گرفتن بعد 3.3خانوار، معیشت حداقل 500 هزار نفر را به‌طور مستقیم دچار مشکل می‌کند. اما موضوع به همین جا ختم نمی‌شود. براساس یافته‌های گزارش‌های چندین موسسه بسیاری از فروشگاه‌های اینستاگرامی با مدیریت زنان بوده، اغلب کسب‌وکارها با چند نفر شاغل کار می‌کنند. طبق گزارش رسمی مرکز توسعه تجارت الکترونیکی کشور نیز 75 درصد از واحدهای تجارت الکترونیک 1 تا 50 نفر شاغل داشته، 7 درصد دارای 50 تا 100 شاغل، 3 درصد دارای 100 تا 250 شاغل و 15 درصد نیز دارای بیش از 250 شاغل هستند. بنابراین آنچه واضح است اغلب کسب‌وکارهای اینستاگرامی با واحدهای خرد و سرمایه‌های بسیار کوچک شکل گرفته است و نمی‌توان این موضوع را پذیریت که سهم فروشگاه‌های اینستاگرامی از اشتغال نیز 3 درصد اشتغال تجارت الکترونیکی کشور باشد. با این حساب با توجه به اینکه برآوردهای موسسه تکراسا و پادرو در ارقام گردش مالی نزدیک به رقم اعلامی دو معاون وزیر صمت است، اعداد اعلامی این دو موسسه درخصوص فعالیت 350 تا 400 هزار فروشگاه در اینستاگرام شاید خیلی هم دور از واقعیت نباشد. این به معنی پذیرش 700 هزار تا 1 میلیون اشتغالی است که منبع تبلیغات و فروش آنها از طریق اینستاگرام است.

 

3 واقعیت عجیب از اشتغال اینستاگرامی

یکی از گزارش‌هایی که اهمیت کسب‌وکارهای اینستاگرامی و شبکه‌های اجتماعی را بیش از پیش نمایش داد، اظهارات اخیر مسئولان بزرگ‌ترین شرکت پست کشور است. این نکته لازم به ذکر است که براساس گزارش مرکز توسعه تجارت الکترونیکی کشور، در سال 1400 حدود 60 درصد از ارسال کالای تجارت الکترونیک کشور از طریق شرکت ملی پست ایران صورت گرفته است. 20 درصد از طریق شبکه توزیع کسب‌وکار‌ها، 13 درصد با شرکت‌های باربری بین شهری، 9 درصد از طریق شرکت‌های پست بخش خصوصی و 9 درصد نیز از طریق شرکت‌های پیک خصوصی صورت گرفته است. اما محمود لیائی، مدیرعامل شرکت ملی پست با اشاره به اختلال اینترنت در دو هفته اول مهرماه می‌گوید: «درآمد شرکت پست یک‌سوم کاهش یافته و این موضوع نشان می‌دهد یک‌سوم مرسوله‌های پستی و معاملات از طریق اینترنت بین‌الملل و پلتفرم‌های خارجی انجام می‌گرفته است.» 
این اظهارات مقامات رسمی دولتی نشان می‌دهد موضوع کسب‌وکارهای فعال در شبکه‌های اجتماعی در بستر پلتفرم‌های خارجی تا چه اندازه مهم بوده و گردش مالی و مبادلات آنها تا چه اندازه قابل توجه است که موجب کاهش شدید کل مرسوله‌های پستی شرکت دولتی پست ایران شده که سال گذشته 60 درصد از جابه‌جایی کالا در حوزه تجارت الکترونیک را بر عهده داشته است. حال اگر آن 9 درصد جابه‌جایی کالا و خدمات تجارت الکترونیک را که از طریق شرکت‌های پست بخش خصوصی در سال 1400 انجام‌شده را نیز به این عدد اضافه کنیم، 69 درصد از جابه‌جایی کالا در حوزه تجارت الکترونیک را شرکت‌های پست برعهده داشته‌اند که حالا با اعمال فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی، دچار کاهش درآمد قابل توجهی شده‌اند. 
به نظر می‌رسد ابعاد تبعات اقتصادی فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی خارجی کمی فراتر از عدد 3 درصدی است که مسئولان دولتی در اظهارنظرهای خود مطرح کرده‌اند. توجه داشته باشیم مشاغل این حوزه اولا شامل تعداد زیادی از مشاغل خرد و خانگی است که با سرمایه‌های افراد و اشخاص حقیقی و حقوقی کم‌قدرت، زنان خانه‌دار، خانوارهای کم‌درآمد، جوانان فارغ‌التحصیل دانشگاهی بیکار و امثال آن ایجاد شده و دولت نقش چندانی در ایجاد بسیاری از آنها نداشته است. 
موضوع سوم، قبول واقعیت‌های اقتصاد ایران است. توجه داشته باشیم در ایران به دلیل تحریم‌ها، شوک‌های مختلف اقتصاد کلان، تصمیمات سیاسی و فضای ویژه کسب‌وکار، ایجاد مشاغل بسیار امر زمان‌بر و پرمشقتی است. به این آمار توجه داشته باشیم: از سال 1384 تا تابستان سال 1401 تعداد شاغلان کشور (آمار رسمی مرکز آمار ایران) از 20 میلیون و 318 هزار نفر به 23 میلیون و 778 هزار نفر رسیده است. این به این معنی است که طی بیش از 17 سال خالص اشتغالزایی کشور حدود 3.5 میلیون نفر بوده است. به عبارتی طی 17 سال، خالص اشتغالزایی سالانه به‌طور میانگین 203 هزار و 530 نفر بوده است. این عدد به این معنی نیست که سالانه ‌فقط 203 هزار شغل ایجاد شده، بلکه به این معنی است که از کل اشتغالی که در این مدت ایجاد شده بسیاری از آنها به دلیل شوک‌های داخلی و بیرونی از بین رفته و به‌طور میانگین سالانه 203 هزار شغل پایدار مانده است. بنابراین نباید طوری القا شود که اشتغال در شبکه‌های اجتماعی و بستر پلتفرم‌های خارجی برای اقتصاد ایران که میانگین رشد اقتصادی آن در دهه نود نزدیک به صفر بوده و میانگین اشتغالزایی سالانه آن در دو دهه 203 هزار شغل بوده بی‌اهمیت است.

 

مشکل پلتفرم‌های داخلی 

یکی از دعاوی پرتعداد در کشور، دعاوی مربوط به موضوع سرقفلی و حق کسب و پیشه است. این موضوع در قوانین کشور و در رشته حقوق به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین دعاوی شناخته می‌شود و ابعاد بسیار پیچیده‌ای هم دارد. این موضوع گرچه ابعاد حقوقی پیچیده‌ای دارد اما نشان می‌دهد مساله مشتری و بازاریابی تا چه اندازه مهم است، برای مثال مستاجر برای واگذاری ملکی که اجاره کرده، درقبال شهرتی که با کسب‌وکار خودش به آنجا داده، از مالک یا مستاجر بعدی وجهی به‌عنوان حق کسب و پیشه طلب می‌کند. این دعاوی قدیمی حالا درخصوص فعالیت فروشگاه‌های اینستاگرامی و انتقال آنها به فضای امن پلتفرم‌های داخلی نیز مصداق دارد. 
طبیعتا ایجاد آشوب، فراگیری و طولانی شدن آن برای تمام افراد جامعه آسیب‌ها و خطراتی دارد. خصوصا در اقتصاد به‌دلیل آنکه آشوب‌های اجتماعی می‌تواند بر چرخه معمول و عادی آن از طریق اختلال در گردش مالی و یا عملکرد زنجیره تولید، توزیع و فروش اثر بگذارد جای نگرانی بیشتری دارد؛ چراکه با ادامه‌دار شدن اعتراضات، وضعیت مالی بنگاه‌ها و کارکنان آن تحت‌فشار قرار می‌گیرد و این اعتراضات به‌جای آنکه درنهایت به هدف اصلاحی خود برسند به تشدید نارضایتی‌ها کمک می‌کنند. در مطالعات اقتصادی انجام‌گرفته خصوصا پس از جنبش‌های اعتراضی اجتماعی در کشورهای خاورمیانه موسوم به بهار عربی، جلیقه‌زردها در فرانسه و سیاه‌پوستان در آمریکا تخمین زده شد که اگر اعتراضات یک کشور 6 فصل به‌طول بینجامد می‌تواند تا 1.5 واحد درصد رشد اقتصادی آن کشور را کاهش دهد. 
اما وضعیت برای ایران متفاوت‌تر از این نیز هست. در ایران تا اعتراضی صورت می‌گیرد، رسانه‌های معاند و دشمنان کشور با ایجاد فضای امنیتی سنگین و دمیدن بر خشونت، سعی دارند فضای کشور را تا جایی که می‌توانند به‌سمت ناامنی ببرند. از سوی دیگر آمریکا و غربی‌ها به نام حمایت از مردم ایران، فضای تحریمی را گسترش داده، پرونده‌های حقوق بشری درست کرده و درنهایت گرفتاری‌های جدیدی را در فضای بین‌الملل به ایران تحمیل می‌کنند. به‌هرحال با اتفاقاتی که اخیرا رخ داد، کسی نمی‌تواند از این اعتراضات و دامنه ناامنی که ایجاد کرد دفاع کند، اما موضوع مهم این است که باید دولتمردان با درک شرایط کشور، از آسیب بیشتر به کسب‌وکارهای عمدتا فعال در پلتفرم‌های خارجی، از ورشکستگی آنها جلوگیری کند. 
در این خصوص از اظهارات برخی مسئولان این‌طور برداشت می‌شود که با چند دستورالعمل و برطرف کردن مشکلات فنی پلتفرم‌های داخلی می‌توان کسب‌وکارها را به این پلتفرم‌ها هدایت کرد، اما این درحالی است که تجربه نشان داده این‌گونه تصور و اظهارت بسیار ساده‌انگارانه و فاقد منطق است؛ چراکه مساله پلتفرم‌های داخلی صرفا موضوعات فنی نیست که بتوان به تخصیص بودجه و امثال آن حل کرد، بلکه مشکل این پلتفرم‌ها را در همان خط اول گفتیم. مشکل همان دعوای قدیمی حق سرقفلی و حق کسب و پیشه است. یک مغازه‌دار به‌خوبی می‌داند که فروشش درجایی است که به‌اصطلاح پاخورش زیاد باشد. پذیرای جمعیت زیادی باشد، افراد زیادی آنجا را نه‌تنها بشناسند، بلکه به آن مغازه و مغازه‌دار اعتماد هم داشته باشند. در شرایط فعلی پلتفرم‌های داخلی چه خوش‌شان بیاید یا نیاید، آنچنان جذاب جمعیت نبوده‌اند. این پلتفرم‌ها باید یک جذابیت برای همه مردم از هر سلیقه سیاسی و اجتماعی و اعتقادی خلق کرده و اطمینان و اعتماد اجتماعی را بیش‌ازپیش افزایش دهند. پس در کوتاه‌مدت شاید این امر قابل تحقق نباشد اما در بلندمدت امر قابل‌تحقق است. با این حساب، دولت باید در یک فضای امن و با آرامش کسب‌وکارها را به پلتفرم‌های داخلی هدایت کند و بی‌اهمیت تلقی شدن فضای کسب‌وکار موجود در فضای اینستاگرام و دیگر پلتفرم‌های خارجی نه‌تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه پاک کردن صورت‌مساله است. 

(منبع:فرهیختگان)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">