به دنبال آماری از شکست دانشبنیانها و استارتآپها
همه میدانیم که هیچ کس با وعدههای قمارگونه نمیتواند به جذب سرمایههای بخش خصوصی و مردم اقدام کرده و مثلا بگوید اینکار 80 درصد شکست میخورد و 20 درصد احتمال موفقیت دارد که اگر این طور باشد مطمئنا خبری از مشارکت بخش خصوصی و تزریق پولهای شفاف نخواهد بود.
اما با تغییراتی در این منطق میتوان پولهای غیرشفاف و منابع دولتی را به اسم حمایت، تسهیلات، کارآفرینی، اشتغال، حمایت از جوانان، جلوگیری از "خروج مغزها!"، جلوگیری از واگذاری بازار به رقبای قدرتمند خارجی و دیگر عناوینی که از زبان و دهان برخی مسوولان دولتی نمیافتاد، خرج کرد.
با همین مستمسک، برخی مسوولان دولتی به پیش افتاده و با اتکا به آمار و ارقام چند نمونه انگشتشمار موفق که اتفاقا در همان آمار و ارقام نیز شبهات زیادی وجود داشت و شفافیتی در کار نبود، هزاران میلیارد تومان از منابع دولتی را به اسم شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در سالهای اخیر خرج کرده و به عبارتی هدر دادند.
شرکتهایی که برخی از آنها در اساس دانشبنیانی و استارتآپ بودن آنها نیز محل شبه بوده و هست، آن هم در شرایطی که حتی تعریفی مشخص، شفاف و قانونی از استارتآپها نیز وجود ندارد.
اینجا همه چیز گل و بلبل است
معاونت علمی ریاست جمهوری از جمله نهادهای دولتی است که همیشه همه چیز در آن گل و بلبل است و هر چه هست، آمار رشد و پیشرفت و پیشرفت است. مروری بر اخبار این نهاد نشان از آن دارد که همواره خبر از اعطای تسهیلات، منابع مالی، رشد تعداد شرکتها، امضای تفاهمنامهها، برگزاری همایشها، سخنرانی، سخنرانی و رشد و پیشرفت در جریان است.
در عمل اما گزارشهای دقیق، مستند و قابل راستیآزمایی از خروجی این حمایتها و آثار آن بر کشور وجود ندارد.
هر دستاورد در ظاهر موفق (البته غیرشفاف) هم که از رهگذر تزریق رانت، تسهیلات و منابع دولتی در بوق و کرنا میشود، سر و کله کلی نهاد دولتی پیدا میشود که مدعی خروجی عملکرد خود هستند.
اگرچه این یک اصل کلیشهای شده است که نهادهای دولتی همیشه دست به هر کاری که میزنند، موفقیتآمیز است و به همین جهت است که از مرور آمار عملکرد یک نهاد کوچک در گوشهای از ایران گرفته تا نهادهای کلان و بزرگ، پاورپوینتها و گزارش عملکردها همواره نشان از پیشرفت دارد.
این در حالیست که از همان ابتدای این رویکرد، یعنی اعطای تسهیلات، رانتها و پولهای دولتی گفته میشد که این مساله به زیان شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها بوده و از چندین سال قبل زنگ خطر سونامی ورشکستگی این شرکتها به صدا درآمده بود و ما نیز در هفتهنامه عصر ارتباط بارها به آن پرداختیم.
از اواسط سال گذشته اما مسوولان مربوطه که ظاهرا دریافته بودند که دیگر تزریق بیرویه پول و امکانات به استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان دچار مساله و افزایش ابهامات شده و برخی پیگیر خروجیهای احتمالی هستند، یک تغییر رویه و رویکرد کاملا متفاوت از شعارهای قبلی و الزامات حمایتی خود را در دستور کار دادند و از مضر بودن حمایتها گفتند!
چراکه حالا دیگر وقت آن رسیده بود که مسوولان مربوطه پاسخگوی نتیجه عملی اقدامات و سیاستهای خود باشند.
در نتیجه حالا همانها که خود مدعی حمایت مطلق از این کسبوکارها بودند، با صد و هشتاد درجه تغییر رویکرد به تکرار نظرات مخالفانی پرداختند که از ابتدای این راه یعنی از چند سال قبل، مدل مذکور را غلط میدانستند.
آذرماه سال قبل بود که سورنا ستاری معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری، گفت: "روزهای اولی که در نظر داشتیم استارتآپها را آغاز کنیم، مطالعهای را به جوانان فعال در سیلیکون ولی سفارش دادیم این مطالعه نتیجه نسبتاً منسجمی داشت که چرا سیلیکون ولی تنها در کالیفرنیا است؟ چرا در اروپا نیست؟ حتی چرا دوبی با وجودی که ۳۰ سال قبل بنا داشت سیلیکون ولی راهاندازی کند هنوز این اتفاق نیافتاده است؟"
وی ادامه داد: "پاسخ تنها این بود که ما احتیاج به یک زیستبوم داریم و البته این به معنای سیستم دولتی داشتن نیست. همه باید در این بازی حضور داشته باشند. نیروی انسانی، جوان بودن، زیرساختهای سرمایهگذاری، زیرساختهای علمی، خلاقیت، پارکها، مراکز رشد، شتابدهندهها و غیره هرکدام یک فاکتور مهم هستند."
به گفته ستاری: "یکی از بحثهای مهمی که اکوسیستم کارآفرینی ایران در آن ضعف دارد نبود سرمایهگذاری جسورانه (VC) است. ما باید به این برسیم که با وام دادن به استارتآپها خیانت به آنهاست. معاونت علمی پیشازاین از طریق صندوقهای وابسته به بیش از دو هزار شرکت وام داده است؛ اما امروز اثرات آن را میبینیم. بسیاری از این شرکتها شکستخوردهاند و امروز باید پولهای وام گرفتهاند را پس بدهند. وام برای شرکتی است که از آب و گل درآمده و میتواند بازار، قیمت، رقبا و ریسکها را پیشبینی کند؛ اما این در اختیار یک استارتآپ نیست. هیچکس نمیداند یک ماه بعد چه اتفاقی برای یک استارتآپ و شرکت نوپا میافتد!
تکرار تغییر رویکرد معاونت علمی
اواخر دی ماه سال گذشته برخلاف آنچه که در سالهای قبل از سوی دولت شنیده میشد، مدیر صندوق مالی توسعه تکنولوژی با اختصاص وام بیشتر به استارتاپها مخالفت کرده و گفت: ارایه هرگونه وام به استارتآپها یک خیانت به جامعه استارتآپی است و مسوولان باید این مساله را متوجه شوند.
رضا زرنوخی در نشست خبری وزیر ارتباطات با استارت آپها درباره مسایل و مشکلات کسب و کارهای نوپا گفت: "استارتآپها در حال فعالیت هستند و مساله مشکلات آنها ناشی از عدم بهرهوری و ناکارآمدی دولت در این حوزه است. باید موضوع استارتآپها و مسایل استارتآپها را عمیق دید. من از دعوای آینده اکوسیستم استارتآپی ایران نگران هستم."
در حالی که تا پیش از این وام وجوه اداره شده وزارت ارتباطات به سمت برخی استارتاپهای بعضا کم نام و نشان سرازیر بود اما با این اظهارات به نظر میرسید تغییر رویه برخورد با استارتاپها کلید خورده است و با افزایش ابهام درباره دلایل اعطای وام به برخی استارتاپهایی که طرح توجیهی مشخصی نداشتند، دولت فیتیله اعطای وام را پایین کشیده است.
در این مقطع مدیر صندوق مالی توسعه تکنولوژی همچنین گفت: بر اساس گزارشهای منتشر شده، تا امروز 700 تا 800 میلیارد تومان در حوزه سرمایهگذاری در استارتاپها هزینه شده که تمامی این بودجه از بخش خصوصی تامین شده؛ موضع دولت در استارتآپها، استارتآپ سواری است اما باید دولت کمک کند.
تایید ورشکستگی دانشبنیانها
19 اسفند ماه سال گذشته، بهروز سلطانی رییس صندوق نوآوری و شکوفایی با تایید ورشکستگی برخی شرکتهای دانشبنیان به دلیل اقدامات دولتیها توضیح داد: برخی از دستگاههای دولتی با شرکتهای دانشبنیان خصوصی قراردادی را امضا کردند و برای پرداخت اولیه این شرکتها به سمت صندوق نوآوری و شکوفایی هدایت شدند تا تسهیلات خود را از طریق این صندوق دریافت کنند.
وی ادامه داد: این شرکتها نیز پروژهها را اجرایی و محصول مورد نظر را به دستگاههای اجرایی تحویل دادهاند که در حال حاضر به بهرهبرداری رسیده است؛ ولی در این رابطه از پرداخت تعهدات مالی خود از سوی دستگاهها خودداری شده است. این امر موجب شده است تا شرکتهای دانشبنیان به ورطه ورشکستگی نزدیک شوند.
وی خاطرنشان کرد: شرکتهای دانشبنیان تسهیلات این صندوق را دریافت کردهاند و باید بازپرداخت کنند، ولی به دلیل عدم پرداخت دستگاههای دولتی، این شرکتها قادر به بازپرداخت تسهیلات صندوق نیستند و از سوی دیگر دستگاهها با ارسال نامهای به ما اعلام میکنند که به دلیل آنکه ما اعتبارات این شرکتها را ندادهایم، شما نیز از این شرکتها درخواست پول نکنید.
به گفته سلطانی، 10 تا 20 درصد پولهای صندوق به چنین شرکتهایی اعطا شده است و از آنجایی که این شرکتها برای بازپرداخت چک دادهاند، ولی قادر به بازپرداخت این تسهیلات نیستند، لذا صندوق نوآوری به آنها یک فرصت 3 ماهه داده که این امر از نظر بازرسان سازمان بازرسی مردود است.
رییس صندوق نوآوری و شکوفایی در خصوص علت چنین پدیدهای گفت: علت آن است که دستگاههای دولتی اعتبارات مربوط به یک طرح را بلوکه نمیکنند و در نهایت پولی برای بازپرداخت طرحها برای ارایه به شرکتها ندارند، از این رو شرکتها ورشکست میشوند.
وی اضافه کرد: در حال حاضر بدهی دولت به شرکتهای خصوصی حدود 92 هزار میلیارد تومان است.
تولدهای کاذب و مرگ در سکوت
نشریات وابسته به کسبوکارهای اینترنتی و سرمایهداران این حوزه یکی از پرسروصداترین ابزارهای این عرصه هستند که برای بقای خود و تداوم تزریق پولهای بیحساب و کتاب دولتی، تولد کوچکترین استارتآپها را با کاذبترین شکل ممکن در بوق و کرنا کرده و البته همچنان نیز میکنند.
مرور تیترهای برخی از این سایتها و نشریات از سالهای گذشته تا کنون موضوعی است که توجه مسوولان دولتی را میطلبد تا خود مرور کنند نتیجه انتشار این پوسترهای تبلیغاتی و تولدهای کاذب و شلوغکاریها اکنون چیست و چه خبری از سرانجام انتشار عکسهای تمام قد جوانان و آغاز به کار استارتآپها است.
چرا که این کسبوکارها از ابتدای سال جاری یک به یک و در سکوت تعطیل میشوند و به هیچ وجه خبری از هیاهوی راهاندازی آنها نیست. در چنین شرایطی مسوولان حمایت کننده دولتی نیز با رد نظرات قبلی خود مدعی هستند که میبایست شرایط گلخانهای برای استارتاپها برداشته شود تا بدون دریافت وام و تسهیلات رشد طبیعی داشته باشند.
در شرایط فعلی حالا مدیران دولتی نیز به صف منتقدان اعطای تسهیلات به استارتاپها پیوستهاند و البته شاید هم قصد دارند با فرار به جلو از پاسخ دادن به این پرسش که چرا پیش از این وامهای میلیاردی غیر شفاف به برخی از استارتاپها پرداخت کردند طفره بروند.
لزوم ارایه آمار ریزشها در کنار رویشها
زمانی قرار بود چند شرکت انگشتشمار به ظاهر موفق در حوزه دانشبنیانها و استارتآپها که البته در خصوص آمار و اطلاعات و حتی موفقیت آنها ابهامات زیادی وجود دارد، به قولی یونیکورن شده، برخی راهی بورس شوند و برخی هم با صادرات محصولات و خدمات خود منطقه و جهان را در دست بگیرند.
حالا اما نهادهای نظارتی که این روزها بیشتر به تماشاچی تبدیل شدهاند باید دستگاههای مسوول این وضعیت را وادار به پاسخگویی و ارایه آمار از میزان شکستها، خروجی هزینهها و تناسب آن با منابع صرف شده و به هدر رفته باشند، چراکه از رسانهها کاری بیش از طرح مساله ساخته نیست و کسی پاسخگوی آنها نیست.
اکنون اما هر چه قدر جستوجو کنید جایی آماری از شکستها نیست و کلمات دانشبنیان و استارتآپ را که در گوگل سرچ میکنید، همه چیز گل و بلبل است و فقط آمار تزریق پولها و حمایتها را مییابید و خبری از اطلاعات مستند و متقن از شکستها و ناکامیها نیست.
براساس آمار اعلام شده توسط صندوق نوآوری و شکوفایی بالغ بر ۳۵۰۰میلیارد تومان در سال ۹۶ به ۱۲۵۰شرکت از طریق اعتبارات بانکی ارایه شده است. این در حالی است که این صندوق در مدت ۴ سال ۲هزار میلیارد تومان تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان اعطا کرده است. این آمار در شرایطی نقل شده که تاکنون آماری از تاثیر این تسهیلات بر رشد شرکتهای دانشبنیان و میزان شکست آنها منتشر نشده و بر خلاف اعلام آمار دقیق رویشها و حمایتهای مالی، خبری از اعلام دقیق ریزشها و خروجی عملیاتی نبوده و صرفا به اظهار نگرانی و اعلام کلی ورشکستگی این قبیل کسبوکارها اشاره میشود. (منبع:عصرارتباط)