تفاوت های جنسیتی در دولت الکترونیکی
احسان موحدیان - اوا راجبر از مسؤولان گروه مطالعات زنان در دانشگاه اتاوا در کاناداست. وی در مقالهای که در ادامه میآید چنین اظهار عقیده کرده که زنان و مردان از الگوهای متفاوتی برای استفاده از رایانهها و اینترنت استفاده میکنند و دولتهای ملی در سراسر جهان زمانی که در صدد تبیین و اجرای سیاستهای دولت الکترونیکی برمیآیند باید مسایل جنسیتی را نیز در تحلیلهای خود بگنجانند.
امروزه شاهد آن هستیم که مردم بیشتری در سراسر جهان از دستاوردهای فناوری ارتباطات و اطلاعات بهره میگیرند. افراد خوشبین بر این باورند که فناوریهای نوین سرانجام مرزهای جغرافیایی را درخواهد نوردید و فرصتهایی را فراتر از مرزهای بینالمللی برای کاربرانی که مایل به دسترسی سریع به اطلاعات و دانش مورد علاقهشان هستند فراهم میآورد. بیشتر کشورهای صنعتی و برخی از کشورهای در حال توسعه پیش از این ارایه خدمات دولت الکترونیکی را به شهروندان خود آغاز کردهاند و البته به نتایج مثبتی رسیدهاند.
اما اکثر ابتکار عملهای دولت الکترونیکی بدون توجه به این مسئله طراحی شده که زنان و مردان در سراسر جهان از الگوهای متفاوت با یکدیگر برای تعامل با رایانهها و اینترنت استفاده میکنند. در بسیاری از کشورهای صنعتی، میزان استفاده زنان از اینترنت با میزان استفاده مردان قابل مقایسه است، اما استفاده زنان اغلب برای کاربردهای عملی است، یعنی آنان بهدنبال یافتن اطلاعات خاص یا خرید کردن هستند. زنان و دختران زمان بسیار کمی را صرف اجرای بازیهای رایانهای میکنند. در اکثر کشورهای در حال توسعه زنان کمتر از مردان از اینترنت استفاده میکنند، زیرا نه به آن دسترسی دارند و نه مهارت استفاده از آن را دارند. آنها همچنین از درآمد کافی یا زمان و یا علاقه لازم برای این کار برخوردار نیستند. بنابراین نباید تصور کنیم ICT در کشورهای در حال توسعه وسیلهای برای گسترش میزان دسترسی عموم مردم به خدمات دولتی است. باید به این واقعیت ساده توجه داشت که مردان و زنان الگوهای استفاده متفاوتی دارند. از این دیدگاه حرکت بهسوی دیجیتالی کردن خدمات دولتی ممکن است زنان را بیشتر به حاشیه براند.
طبق گزارش توسعه انسانی سال 2005 سازمان ملل در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) از هر 1000 نفر 480 نفر به اینترنت دسترسی دارند. اما در کشورهای در حال توسعه این رقم به 53 نفر به ازای هر 1000 نفر و در کشورهای کمتر توسعه یافته رقم یاد شده به تنها چهار نفر به ازای هر 1000 نفر میرسد.
با در نظر گرفتن چنین وضعیت تبعیضآمیزی بعید است دولت الکترونیکی گزینهای واقعبینانه برای طیف گستردهای از مردم طی سالهای آتی باشد. علاوه بر این هزینه دسترسی به اینترنت در اکثر کشورهای در حال توسعه بالاست. از اواخر سال 2001، اهالی قاره آسیا از نظر تعداد بیشترین رقم کاربران اینترنت را بهخود اختصاص دادهاند، اما ضریبنفوذ اینترنت در کشورهایی که بیشترین کاربر را دارند (چین، هند و اندونزی) نسبت به جمعیت آنها بسیار پایین است. تکلیف قاره آفریقا هم که مشخص است. از سوی دیگر باید توجه داشت که در تمامی مناطق این دو قاره میزان استفاده زنان از رایانه و اینترنت کمتر از مردان است.
فقدان تحلیلهای جنسیتی
بسیاری از نهادهای رگولاتوری مخابراتی در کشورهای شمال و جنوب توجه کافی به تحلیلهای جنسیتی ندارند و نتیجه این امر ایجاد ساختارهایی مبتنی بر فرضیه غلط دسترسی برابر زنان و مردان و نیازهای مشابه آنان است.
با توجه به نبود تحلیلهای مبتنی بر جنسیت، اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITV) با پذیرش این مسئله دستورالعمل «آگاهی جنسیتی» را در سال 2001 صادر کرد.
در خطمشیهای موجود در این دستورالعمل از بهکارگیری تحلیلهای مبتنی بر جنسیت و مسایل زنان و توجه به مسایلی مانند توسعه منابع انسانی و انجام فعالیتهای آموزشی دفاع شده بود، اما به این مسئله اشاره نشده بود که اجرای این خطمشیها در عمل چگونه باید انجام شود. بسیاری از نهادهای رگولاتوری بر دسترسی جهانی و ارایه خدمات ارتباطات روستایی تاکید دارند، اما تعداد کمی از آنها به موضوعات اساسیتری همچون نحوه تامین دسترسی و کاهش هزینههای این کار از دیدگاه جنسیتی پرداختهاند.
در کشورهایی که ارایه خدمات دولت الکترونیکی را به تازگی شروع کردهاند، این کار ضرورتا موجب توانمندسازی زنان نشده است. برای توانمندسازی واقعی زنان با استفاده از دموکراسی الکترونیکی مردم محلی باید در مورد سیاستگذاری مربوط به خود نظر دهند و بازخورد این نظرات در فرآیند سیاستگذاری گنجانده شود. عوامل بسیاری وجود دارد که بر مشارکت زنان و دختران تاثیر میگذارد.
از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که تحلیل موثر جنسیتی تنها در صورت وجود آمار قابل اعتماد در مورد استفاده تطبیقی زنان و مردان از ICT ممکن است. این اطلاعات تا حدی در کشورهای در حال توسعه موجود است. اما به نظر نمیرسد که تحقیقات قابل اتکایی در این مورد در کشورهای در حال توسعه انجام شده باشد. یک بررسی در سال 2001 نشان داد که اکثریت مطلق کاربران اینترنت در سریلانکا و اوگاندا مرد، زیر 30 سال و تحصیلکرده هستند.
نکته قابل توجه دیگر که بر شدت تبعیض در این حوزه میافزاید، کمبود محتوای اینترنتی به زبانهای محلی است. همین مسئله باعث میشود اینترنت برای زنان کشورهای در حال توسعه کمتر جذاب باشد. زنان اغلب از تحصیلات کمتری نسبت به مردان در کشورهای در حال توسعه برخوردارند و بنابراین آشنایی کمتری با زبانهایی همچون انگلیسی یا فرانسه دارند. از سوی دیگر استانداردهای مربوط به استفاده از زبانهای غیرلاتین در اینترنت هنوز در حد ابتدایی باقی مانده است. این وظیفه دولتهاست که دست به ارایه خدماتی به زبانهای محلی بزنند و سرمایهگذاری لازم را در این زمینه صورت دهند.
نکته قابل ذکر دیگر آنکه اکثر نرمافزارهای مهم ICT به زبانهای محلی در دسترس نیستند و حتی بر مبنای نیازهای محلی هم طراحی نشدهاند. استفاده از نرمافزارهای متنباز راهحلی برای این مشکل است، زیرا کدهای آنها بهراحتی قابل ترجمه به زبانهای محلی است. یکی از پیشروترین کشورها در این زمینه برزیل است که خطمشیهایی را برای استفاده از نرمافزارهای متنباز منتشر کرده است.
نکته دیگری که باید به آن توجه شود ضرورت یکپارچگی و همگرایی میان خدمات گوناگون دولت الکترونیکی است. اگرچه در برخی کشورهای در حال توسعه سایتهای مختلفی طراحی شدهاند که هر یک برای امور مختلفی مانند درخواست گذرنامه، ثبت درخواستهای مختلف، دسترسی به نتایج امتحانات مدارس، دریافت راهنماییهای تجاری و پزشکی، انجام امور گمرکی و... به کار میروند، اما اکثر آنها سایتهایی مجزا از هم هستند که هیچ ارتباطی با هم ندارند. بدیهی است که یک ابتکار عمل دولت الکترونیکی تنها زمانی موفق خواهد بود که بخشی از یک طرح استراتژیک کلان باشد. در چنین شرایطی ارایه آموزشهای مورد نیاز به مردم برای استفاده درست از خدمات یاد شده هم آسان است.
استفاده از ICT توسط زنان در کشورهای در حال توسعه
در کشورهای در حال توسعه اولین کاربران دستاوردهای ICT نخبگانی هستند که از مهارتها و منابع مالی لازم برخوردارند. اما خوشبختانه این مسئله در مورد تلفنهای همراه صدق نمیکند و مردان و زنان از هر طبقه اجتماعی میتوانند به آن دسترسی داشته باشند و از خدمات مختلفی بهرهمند شوند. استفاده گسترده از تلفنهمراه توسط مردان و زنان فقیر یا غنی ثابت کرده که فناوریهای ارتباطی اگر در ارتباط مستقیم با زندگی مردم بوده و کمهزینه باشند مورد استقبال قرار میگیرند و زمینهساز تحولات شگرف اجتماعی و اقتصادی خواهند شد.
در مقایسه استقبال زنان از فناوریهای مبتنی بر رایانه کمتر بوده و این مانعی جدی در برابر گسترش خدمات دولت الکترونیکی بهحساب میآید. در اکثر کشورهای در حال توسعه مردم از ادارات یا کافینتها به اینترنت متصل میشوند. در برخی روستاها هم مراکز تلفن در کنار ارایه خدماتی چون تلفن، فاکس، کتابخانه و آموزش رایانه زمینه دسترسی به اینترنت را هم فراهم میآورند.
بدون شک دولتها باید برای ایجاد امکانات اینچنینی که خدمات خود را با کمترین هزینه در اختیار روستاییان قرار میدهند بسیار تلاش کنند. در چنین شرایطی میتوان به افزایش مشارکت زنان در فعالیتهای دولت الکترونیکی امیدوار بود. علاوه بر این باید در جهت برآوردن فاکتورهای زیر نیز تلاش کرد:
1- خدمات دولت الکترونیکی باید به گونهای طراحی شوند که در دسترس تمامی شهروندان قرار گیرند.
2- نیازهای زنان و دختران باید در سیاستگذاریهای ملی مخابراتی گنجانده شود.
3- آموزشهای ICT به زنان و دختران ارایه شود.
4- مراکزی برای دسترسی ایمن و کمهزینه آنان به رایانه و اینترنت فراهم شود.
5- محتویات تحت وب برای رفع نیازهای زنان و دختران به زبانهای محلی تولید شود.
6- مکانیسمهایی برای دریافت بازخورد از زنان و دختران طراحی شود.
منبع : بزرگراه فناوری
- ۸۵/۱۲/۰۳