جنگ جهانی پاچهخواران
بگذارید به عنوان فردی که سالهاست دارم تو این ستون مینویسم یه رازی رو بهتون بگم. واقعیت اینه که بخش بسیاری زیادی از رسانهها به دو بخش بیشتر تقسیم نمیشن. دسته اول: رسانههای پاچهخوار، دسته دوم: رسانههای پاچهخوارتر.
یعنی تو این حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات یه جنگ جهانی بین پاچهخوارها در گرفته که آدم هنگ میکنه از این حجم از پاچهخواری. واقعیت اینه که حالا یکی این کلمه پاچهخواری رو ایجاد کرد، اما باور نمیکرد این کلمه اصلا و ابدا به شکلی که امروز شاهدش هستیم حق مطلب رو ادا نکنه.
نمیدونم چه جایگزینی برای پاچهخواری با شکلی که امروز شاهدش هستیم و جنگی که در حال وقوع هست میشه پیدا کرد. حتی کفش لیسی، جورابخواری و چیزایی مثل این هم گویای وضع موجود حوزه ICT و رسانههاش نیست.
چیزی که میدونم اینه که یه سری خب رسما حقوق میگیرن برای اینکار. یه سری هم پاچه میخورن که بهشون نیمنگاهی بشه و از طرف مدیران مورد عنایت و بنده نوازی قرار بگیرن. یه سری هم بهشون گفتن فعلا پاچه رو بخور و بمال تا بذاریمت تو لیست حقوقبگیرا و آگهیبگیرا.
باور بفرمایید که من در تمام طول عمر کاری خودم، شاهد این حجم از کفشلیسی و مجیزگویی نبود.
البته به شما بگما. این قصه دو طرفه هستا. یعنی مثلا من اگه کارهای باشم و اجازه ندم کسی پاچمو بلیسه، خب جلوی پاچم صف تشکیل نمیشه که تا یکی پاچه رو از دهنش درآورد اون یکی بیفته روش.
پس از اونطرف داستان هم نباید غافل شد، یعنی الان شاهد ظهور مدیرای پاچهخوارپرور هستیم که یه عده برای آینده کاریشون، یه عده از ترس ناکارآمدیشون و یه عده از ترس لو رفتن دزدیهاشون، دارن تخت گاز پول و اعتبار خرج میکنن.
یعنی فضا طوری شده که مدیره دیگه با چند تا تیتر و خبر راضی نمیشه و همینطور که داره پیش میره اگه یه وقت دیدین چندتا خبرنگار دارن جلوی در خونه فلان مدیر رو جارو میکنن، من که اصلا تعجب نمیکنم، دارم میگم که شما هم تعجب نکنید.
خلاصه دوره زمونه بدی شده و هر چی جلوتر میریم اگه تا پیش از این یه اندک نوری هم که به خاطر خطای چشم فکر میکردیم وجود داره، دیگه حتی اونا رو هم نمیبینم و هی تو تاریکی بیشتر و بیشتر داریم فرو میریم.
حرفی هم نه با پاچهخواران دارم و نه با پاچهخوارپروران. چون مثل رابطه مسالمتآمیز انگل و میزبان به وجود همدیگه به شدت نیازمند هستن و از مصاحبت با هم حسابی لذت میبرن.
عزت زیاد
آق فری
- ۹۷/۰۵/۰۲