جنگِ دیجیتال و آینده دنیا
ایرنا- تکنو ژئوپلیتیک با تأثیرگذاری بر الگوهای سنتی رقابت جهانی، تحولات چشمگیری در عرصه فناوریهای دیجیتال و رقابتهای ژئواکونومیک بهوجود آورده است. در این میان چین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا در تلاشند تا از ابزارهای نوین برای تسلط بر آینده جهانی استفاده کنند.
تلاش برای کسب برتری تکنولوژیک به میدان جدید رقابت قدرتهای جهانی، بهویژه چین، ایالات متحده و اتحادیه اروپا، تبدیل شده است. تسلط بر فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی، میکروالکترونیک، کلاندادهها، یادگیری ماشینی و سیستمهای اطلاعات کوانتومی، در نهایت موازنه قدرت بینالمللی را شکل داده و قوام میبخشد. قدرتهای جهانی مصمم به توسعه قابلیتهای تکنولوژیک بهمنظور دستیابی به مزیتی استراتژیک در رقابت کلان خود هستند. توسعه چنین قابلیتهایی در راهبرد کلان قدرتهای جهانی بهعنوان اولویتی ملی مطرح شده و در بالاترین سطح دولتی دنبال میشود. این قدرتها اهمیت کسب برتری تکنولوژیک را از جنبههای توسعه اقتصادی، امنیت ملی و رقابت بینالمللی مورد شناسایی و تأکید قرار دادهاند.
این مهم سبب شده تا مقاله «تکنو ژئوپلیتیک و تغییر الگوهای سنتی جهانی در حوزه فناوریهای دیجیتال؛ چشماندازی استراتژیک برای ایران» [۱] نوشته «سعید پیرمحمدی»، «مهدی هدایتی شهیدانی» و «سید امیر نیاکویی»، با بهرهگیری از روش مطالعه تطبیقی و تحلیل دادهها از نوع منطقی و مبتنی بر شواهد، درصدد بررسی رابطه احتمالی میان تکنو ژئوپلیتیک و تغییر الگوهای سنتی جهانی در حوزه فناوریهای دیجیتال است.
کانون رقابتهای ژئواکونومیک در نظام بینالملل آینده
فناوری، کانون رقابتهای ژئواکونومیک در نظام بینالملل آینده است. ازاینرو، عمدتاً استدلال بر این است که موفقیت و برتری در نظمسازی آینده جهان مستلزم ماندن در لبه فناوری است. از مهمترین فناوریهای مزیتساز میتوان به هوش مصنوعی، فناوریهای هایپرسونیک، محاسبات کوانتومی، اینترنت اشیا و... اشاره کرد که ورود آنها، شکل رقابت قدرتهای بزرگ را متحول ساخته است.
رقابتهای ژئواکونومیکی برای تسلط بر فناوریهای چندمنظوره جدید مبتنی بر کلاندادهها، یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی، ساختار و الگوهای تعامل و کنشگری کشورها در محیطهای منطقهای و بینالمللی را تحت تأثیر قرار میدهد. رقابت قدرتهای جهانی در حوزه تکنولوژیک، بهطور عام و رقابت آنها در حوزه هوش مصنوعی بهطور خاص، رقابتی چندبُعدی است که حوزههای مختلف فناورانه، اقتصادی، نظامی و سیاسی را در برمیگیرد.
عمده این رقابت در عصر کنونی بین آمریکا و چین جریان دارد؛ لذا در روند پژوهش، بایستی تعمق بیشتری در این خصوص انجام گیرد. اتحادیه اروپا نیز بر اهمیت حیاتی فناوریهای حساس و چندمنظوره در تقویت حاکمیت تکنولوژیکی و کاهش وابستگیهای استراتژیک اعضا تأکید دارد.
تکنو ژئوپلیتیک چیست؟
تکنو ژئوپلیتیک یا ژئوپلیتیک فناوری، چنانکه از عنوان آن برمیآید، به بررسی رابطه میان «فناوری» و «ژئوپلیتیک» میپردازد. در نتیجه وقوع انقلاب صنعتی چهارم، قابلیتها و ابعاد تکنولوژیک از جایگاه ویژهای در خط مقدم رقابت قدرتهای جهانی برخوردار شدهاند.
در تعریف سنتی، قدرت با جغرافیا، کنترل قلمرو یا اقیانوسها تعریف میشد، درحالیکه بر مبنای تعریف جدید، قدرت با توانایی نفوذ بر سرمایههای اجتماعی، کنترل کالاها، پول و دادهها و بهرهبرداری از ارتباطاتی که فناوری بسترهای آن را ایجاد میکند، سنجیده و ارزیابی میشود.
به این ترتیب، هرگونه ارتباط بین کشورها -از جریان انرژی گرفته تا استانداردهای فناوری اطلاعات - به ابزار ژئوپلیتیک تبدیل میشود. مفهوم جدید تکنو ژئوپلیتیک نیازمند تبیین بیشتری است. طرح این مفهوم، بهوضوح نشانگر پیوند روزافزون قابلیتهای فناورانه کشورها با امنیت ملی و قدرت ژئوپلیتیکی آنهاست. تکنو ژئوپلیتیک، در سطح کلان و راهبردی، روابط معاصر ایالات متحده و چین و تا حدودی نیز اتحادیه اروپا و آینده امنیت سایبری جهانی را از طریق منشورهای ژئوپلیتیک و رقابت مالی-فناوری مورد بررسی قرار میدهد.
رقابت قدرتهای جهانی در بستر فناوریهای هوش مصنوعی
بهطور کلی، فناوری همواره عنصری حیاتی در تغییر موازنه قدرت بوده است و بدین جهت که رقابت قدرتهای بزرگ با محوریت توزیع نسبی قدرت در جریان است، ازاینرو کنترل و توسعه فناوریهای نوین میتواند بر ابعاد رقابت قدرتهای جهانی تأثیرگذار باشد. این امر نمونههای تاریخی متعددی دارد. بهعنوان مثال، در عصر کشاورزی، ارابه، فالخن، زین اسب، رکاب زین و ادواتی از این دست، همگی ادوات مزیتساز محسوب میشدند. با گذر زمان و در عصر صنعتی شدن، کلاهک هستهای، موشک کروز، موشک بالستیک، موتور احتراقی، زیردریایی و سیستم دفاع موشکی حائز اهمیت شدند. در این راستا، برتری موشکی میتواند گاهی توازن قدرت میان قدرتهای بزرگ را تغییر دهد. این امر جایی اثرگذار است که توان موشکی با فناوریهای نوین و اقتصاد قدرتمند نیز همراه شود.
از نظر بسیاری از تحلیلگران، در حال حاضر فناوری مهمترین و تعیینکنندهترین عرصه رقابت بین قدرتهای جهانی است و هوش مصنوعی محور اصلی رقابت دو طرف محسوب میشود. نگرش غالب در میان نخبگان آمریکایی بر این است که هوش مصنوعی میتواند چین را به تهدید استراتژیک بزرگتری تبدیل کند. با وجود پیشرفتهای چشمگیر شرکتهای چینی در حوزه هوش مصنوعی، کماکان وابستگی تکنولوژیک به شرکتهای غربی و آمریکایی مشهود است.
ظهور اشکال جدید دستگاهها و سیستمهای جاسوسی و ضدجاسوسی
برخی از قانونگذاران آمریکایی ابراز نگرانی کردهاند که چین از دیپفیکهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی برای انتشار اطلاعات نادرست سیاسی استفاده کرده و از این طریق مبادرت به جهتدهی به افکار عمومی در داخل آمریکا، بهویژه در مقاطع سرنوشتسازی چون انتخابات ریاستجمهوری و کنگره، میکند. در مقایسه با تهدیدات سنتی، اشکال جدید دستگاهها و سیستمهای جاسوسی که از هوش مصنوعی بهره میگیرند، تهدیداتی بسیار پیچیدهتر و پردامنهتر هستند؛ ردیابی و مقابله با آنها بسیار دشوار است و بهآسانی برای مدتزمان طولانی در زیرساختهای حیاتی کشور هدف نفوذ میکنند.
رقابت در حوزه تراشههای پیشرفته
قانون تراشهها و علم در آگوست ۲۰۲۲ در ایالات متحده به تصویب رسید. هنگامی که پرزیدنت بایدن این قانون ۵۲ میلیارد دلاری را امضا کرد، موضوعی را مطرح کرد که بسیاری از آن غافل بودند؛ اهمیت حیاتی نیمههادیها. جو بایدن در مراسم امضای این قانون گفت: «تراشههای کوچک رایانهای، بلوکهای سازنده اقتصاد مدرن ما هستند.» این قانون، شرکتهای نیمههادی را از صادرات تراشههای پیشرفته به چین منع کرده و فشارها بر چین را برای توسعه قابلیتهای تولید داخلی افزایش میدهد.
معادله کاملاً روشن است؛ شرکتهایی که قصد دارند تراشههای هوش مصنوعی را به چین یا سایر مناطق تحت تحریم صادر کنند، باید دولت ایالات متحده را مطلع سازند. این تحریمها حتی شرکتهایی که مقر آنها در چین یا سایر مناطق تحت تحریم واقع شده و دارای شعبههایی در سایر کشورها هستند را نیز شامل میگردد. ازاینرو، این رقابت را بایستی بسیار فراتر از لایههای ظاهری، در ابعاد استراتژیک تحلیل کرد.
ایجاد دوگانه تکنو ژئوپلیتیکی هوآوی–اوپنرَن
نگرانیها دراینخصوص که شرکت چینی هوآوی بر فناوری ۵G تسلط پیدا کند، یکی از دغدغههای اصلی مقامات آمریکایی است. این غول چینی، در کنار اریکسون سوئد، نوکیا فنلاند و زد. تی. ای چین، حدود ۲۷ درصد از درآمد بازار جهانی تجهیزات شبکه ۵G را در اختیار دارد.
در حالی که هوآوی بر بسیاری از زیرساختهای مخابراتی قدیمیتر در جهان در حال توسعه و جنوب جهانی مسلط است، برای ارائه خدمات ۵G به فناوری غربی وابسته است. تسلط چین بر ساخت شبکه ۵G، نوعی مزیت راهبردی در اختیار این کشور در رقابت تکنولوژیک با آمریکا قرار داده است. ایالات متحده وزنهای استراتژیک همسنگ با هوآوی، رهبر جهانی در ساخت شبکههای ۵G، در اختیار ندارد.
وضع و اعمال محدودیتها و مقررات جدید علیه پلتفرمهای رقیب
واشینگتن و پکن تلاش کردهاند تا سیستمعاملهای داخلی خود را در پی اهداف ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک به کار گیرند. تیکتاک، بهعنوان اولین پلتفرم اینترنتی جهانی چین، نقشی محوری در گسترش نفوذ دیجیتالی این کشور در اقصی نقاط جهان، از جمله آمریکا، دارد.
این پلتفرم بهعنوان مرجعی برای دریافت اخبار، بهویژه در میان جوانان آمریکایی تبدیل شده و بسیاری از کسبوکارها برای گسترش تجارت خود بدان وابسته شدهاند. باید توجه داشت که ورود تیکتاک به بطن رقابت کلی تکنولوژیک ایالات متحده و چین در قالب بخشی از تلاشهای واشینگتن برای خنثیسازی کمپینهای بالقوه نفوذ خارجی معنا پیدا میکند.
رقابت برای کسب حوزههای نفوذ تکنولوژیک در مناطق ژئوپلیتیکی
در سال ۲۰۱۳، پکن جاده ابریشم دیجیتال را بهعنوان بخشی از ابرپروژه ابتکار "کمربند و جاده" مطرح کرد. این طرح بر حمایت از تلاشهای غولهای فناوری چینی برای گسترش فعالیتهای برونمرزی متمرکز بود. بر این مبنا، فعالیتهای بایدو، تنسنت و علیبابا علاوه بر حوزه داخلی، به عرصه بینالمللی توسعه یافت. ابتکار مذکور، از طریق گسترش فناوریهای دیجیتال در حوزه ژئوپلیتیکی کشورهای در حال توسعه یا جنوب جهانی، چالشهایی را برای تسلط تکنولوژیکی ایالات متحده ایجاد میکند.
بهطور کلی، رقابت در حوزه صادرات فناوریهای مرتبط با هوش مصنوعی میان چین و آمریکا در جریان است. کشورهای اروپایی عمدتاً سیستمهای گرانقیمتتر و درعینحال امنتر آمریکا را انتخاب کردهاند، اما کشورهای فقیرتر، عمدتاً در آفریقا و ایندوپاسیفیک، جذب ابتکارات جاده ابریشم دیجیتال میشوند.
گسترش حوزه رقابت تکنولوژیک به منابع خام مربوطه
رقابت تکنولوژیک میان قدرتهای جهانی تا مدتها ادامه خواهد داشت. هرچند که درگیریها برای کسب برتری تکنولوژیک میان آمریکا (در کنار اروپا، ژاپن و تایوان) در برابر چین تشدید خواهد شد اما بهواسطه درهمتنیدگی ایجادشده در اقتصاد جهانی دیجیتال، رویارویی تمامعیار طرفین دور از ذهن به نظر میرسد.
چین در عرصه داخلی به سرعتبخشی به پیشرفتهای علمی متعهد شده و از طریق تقویت خوداتکایی در حوزه هوش مصنوعی و ساخت تراشهها، درصدد موازنهسازی در برابر برتری فناورانه آمریکا و ائتلاف همسو با آن در اروپا و آسیای شرقی است.
در حوزه بینالمللی نیز، از ترتیبات چندجانبه، از جمله سازمان ملل متحد، برای ایفای نقش رهبری در حکمرانی جهانی هوش مصنوعی حمایت میکند؛ اقدامی که میتواند ایالات متحده را به حاشیه براند. ایالات متحده نیز با استفاده از قدرت نهادی و اجماعسازی خود، در تلاش برای محدودسازی کنشگری و پیشرفت چین در حوزه تکنولوژیک خواهد بود.
بسط رقابت تکنوژئوپلیتیک به حوزه نظامی
واضح است که استفاده چین از هوش مصنوعی در عرصه نظامی، نگرانی مبرم امنیت ملی ایالات متحده به شمار میآید. چین هوش مصنوعی را برای جنگ مدرن حیاتی میداند. تمرکز چین بر «جنگ هوشمند» نشاندهنده تغییر در استراتژی نظامی آن است که بر استفاده گسترده از هوش مصنوعی در تمام سطوح درگیری، از برنامهریزی و اطلاعات گرفته تا عملیات، تأکید دارد. هوش مصنوعی همچنین نقشی کلیدی در دستیابی به هدف کلان چین برای تبدیل شدن به «ارتش در کلاس جهانی» از طریق «هوشمندسازی» نیروهای مسلح دارد.
صفبندیهای تکنوژئوپلیتیکی در بخش نظامی میان آمریکا و چین بهتدریج در حال ظهور است. در استرالیا، مهندسان در حال کار بر روی زیردریایی «گوست شارک» هستند که با هوش مصنوعی کار میکند و خدمه انسانی نخواهد داشت. این پروژه بخشی از رقابت بین ایالات متحده و متحدانش با چین پیرامون توسعه سلاحهای کنترلشده با هوش مصنوعی است. بنابراین، انقلاب نظامی هوش مصنوعی در چهارچوب رقابت تکنوژئوپلیتیک ایالات متحده و چین قبض و بسط پیدا کرده و آینده معادلات جهانی را رقم میزند. موفقیت در این رقابت بزرگ مستلزم حفظ مزیتهای تکنولوژیکی و انطباق هوشمندانه آن بر حوزههای نفوذ ژئوپلیتیکی است.
چشمانداز استراتژیک برای ایران
پیشرفتهای شگرف در حوزه تکنولوژیک و همچنین رقابت جهانی در این حوزه، میتواند فرصتهای راهبردی برای سایر کشورها به دنبال داشته باشد. سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر فناوری میتوانند با دستهبندی دادههای وسیع از مکانهای جغرافیایی مختلف، به شناسایی الگوها و برجستهسازی اطلاعات مفید بپردازند. ازاینرو، اطلاعات مفید و باکیفیتتر را با سرعتی بیشتر در اختیار تصمیمگیرندگان قرار میدهند.
علاوه بر این، نرمافزارهای متنوع فناوریمحور میتوانند با پیمایش و تحلیل افکار عمومی از طریق دادههای شبکههای اجتماعی در عملیات جنگ اطلاعاتی نقش کلیدی داشته باشند. همچنین، ظرفیت فناوری بهطور عام و هوش مصنوعی بهطور خاص، برای تولید نتایج نامتعارف در حوزه نظامی، نوعی مزیت راهبردی محسوب میشود. عدم پیشبینیپذیری فناوری منجر به محاسبات اشتباه طرف مقابل میشود.
ایران یکی از اهداف اصلی سیاست تحریمی آمریکا در حوزه فناوریهای دیجیتال، از جمله توقف صادرات ریزتراشههای پیشرفته و کند کردن توسعه فناوریهای حساس مربوطه، خواهد بود. بااینحال، ایجاد ظرفیت داخلی بومی در عین استفاده از تجربیات خارجی (بهینهسازی سیاستی از طریق توجه همزمان به مقدورات و محذورات)، ضامن موفقیت در این زمینه است.
دستاوردهای شرکای استراتژیکی چون چین و روسیه که دیپلماسی دفاعی ایران با آنها پیشرفت محسوسی داشته، بایستی مورد بهرهبرداری قرار گیرد. در محیط همسایگی نیز، با توجه به پیشرفتهای حاصلشده و اولویتهای ترسیمشده، قدرت مانور و فضای حرکتی مناسبی برای گسترش دیپلماسی دیجیتالی ایران فراهم است.
ایران در بعد عملی، بهتازگی از مرحله تدوین سند ملی و ایجاد سازمان و مرجع داخلی مرتبط در زمینه هوش مصنوعی گذر کرده است. به موجب سند ملی هوش مصنوعی که در سال ۱۴۰۱ به تصویب رسید، قرار گرفتن در میان ۱۰ کشور پیشرو در حوزه هوش مصنوعی در افق ۱۴۱۰ هدفگذاری شده است. سازمان ملی هوش مصنوعی نیز وظیفه توسعه زیرساختها و ساماندهی و توسعه زیستبوم هوش مصنوعی را بر عهده دارد. در کنار ترتیبات نهادی و قانونی، بایستی توسعه زیرساختهای مربوط به فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی در اولویت قرار گیرد.
نتیجهگیری
دوگانههای تکنو ژئوپلیتیکی که در پژوهش حاضر به آنها اشاره شد، از بازیگران همسو و همپیمان میخواهد که رفتار و عملکرد تجاری خود را با استانداردهای ترسیم شده که به وضوح در برابر قطب تکنولوژیک رقیب تعریف شده، تنظیم کنند. واشینگتن در تلاش است تا حوزه نفوذ تکنو ژئوپلیتیکی خود را در برابر تهدید هوش مصنوعی چین به متحدانی مانند ژاپن، هند، استرالیا، کره جنوبی و تایوان گسترش دهد.
شرکتهای چینی نیز کشورهای در حال توسعه و جنوب جهانی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین را هدف قرار دادهاند و برای کسب حوزه نفوذ تکنولوژیک در این مناطق ژئوپلیتیکی تلاش میکنند. رقابت اصلی نیز حول محور کنترل شبکههای مالی، اطلاعاتی و مخابراتی در سطح جهانی و حضور مؤثرتر در تنظیم استانداردهای فناوری بینالمللی و نهادهای هنجارساز مربوطه است.
در مجموع، فناوری الگوهای سنتی رقابت جهانی را متحول ساخته است. در شرایط جدید، جهش اقتصادی از مدلهای سنتی به اقتصاد دانشبنیان تغییر یافته و بررسی مدلهای جدید توسعه نشان میدهد که نقش فناوری دیجیتالی، بهمثابه عنصر اصلی محرکه، ارتقا یافته است.
ازاینرو، کانون رقابت کشورها برای ارتقای وزن راهبردیشان در نظام بینالملل، به سمتوسوی اقتصاد دیجیتالی و فناوریهای پیشرفته گرایش دارد. از این منظر، هر کشور یا بلوکی که در حوزه تکنولوژیک سرآمد و پیشرو باشد، اقتصاد جهانی را رهبری خواهد کرد، وزن ژئوپلیتیکی بیشتری خواهد داشت و بهطور کلی، ترتیبات مربوط به موازنه قدرت بینالمللی را نظم و نسق خواهد داد.
پینوشت
[۱] سعید پیرمحمدی، مهدی هدایتی شهیدانی و سید امیر نیاکویی (۱۴۰۳). «تکنو ژئوپلیتیک و تغییر الگوهای سنتی جهانی در حوزه فناوریهای دیجیتال؛ چشماندازی استراتژیک برای ایران»، مجله روابط خارجی، سال شانزدهم، شماره چهارم.