حمله سایبری محرمانه آمریکا به ایران
نادر نینوایی – علی شمیرانی - جنگهای سایبری در دنیا همچون جنگهای سنتی آثار بلافاصله و روشنی ندارند و رسانههایی هم که اخبار حملات سایبری به دستشان میرسد، اصولا عکس یا فیلمی از جزییات این حملات و خسارات ناشی از آن برای انتشار ندارند.
به همین جهت در حملات سایبری، مجال برای طرح اتهامات و بلوفها نیز زیاد است و کشف حقیقت ماجرا برای طرفهای بیرون از این حملات و رسانهها به سادگی امکانپذیر نیست.
ماجرای خصومت آمریکا و متحدانش و حملات سایبری و متناوب آنها به ایران که یکی از نقاط اوجش حمله استاکسنت بود، مساله جدیدی نیست. اما حالا برخی رسانههای غربی مدعی هستند که آمریکا موفق به انجام یک حمله محرمانه و گسترده سایبری به ایران شده که بنا به ادعای برخی مقامات آمریکا، این حمله منجر به تخریب توان حملات سایبری ایران شده است.
چهاردهم مهرماه بود که سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور با اشاره به اقدامات و تهدیدات سایبری آمریکا علیه کشورمان، اظهار داشت: «آمریکاییها بارها تهدید و اقدام سایبری علیه ما داشته و طبیعتاً هم تبعات حقوقی آن متوجه آنهاست که ظرفیتهای بخش حقوقی و بخش وزارت خارجه ایران این موضوع را بهصورت جدی پیگیری میکنند.»
اگرچه جزییات زیادی از دلیل بیان این اظهارات و جزییاتی از وقوع یک حمله سایبری به کشور باز نشد، اما این موضوع در رسانههای خارجی بازتابهای زیادی پیدا کرد و این رسانهها خبر از پیگیری حقوقی ایران نسبت به این حملات دادند.
اما پیگیری ماجرای حمله سایبری آمریکا به ایران، موضوعی بود که کمی قبلتر در برخی رسانههای بزرگ دنیا بازتابهایی داشته است.
در همین راستا اما نشریه فوربس آمریکا به نقل از مقامات آمریکایی گزارشی داشته و مدعی شده این حمله محرمانه سایبری آمریکا موفق بوده و با هدف تخریب سامانههایی بوده است که به ایران امکان اثرگذاری بر شریان اقتصادی خلیج فارس را میداده است.
براساس تحلیل فوربس جنگ سایبری ایران و آمریکا این روزها تبدیل به یک رقابت جدی بین این دو کشور شده است که حکم یک مسابقه را دارد. رقابتی سایبری این دو کشور اکنون از سویی در شبکههای کامپیوتری و از سویی دیگر در رسانهها در جریان است.
فوربس مدعی شده جنگ سایبری که در ماه ژوئن آمریکا علیه نیروهای اطلاعاتی ایران انجام داده باعث شده چنان اثر مخربی برجای گذاشته که باعث شود هنوز هم تلاش ایرانیها برای جبران خسارات ادامه داشته باشد.
آنطور که مقامهای آمریکایی به رسانههایشان گفتهاند هدف حملات سایبری آمریکا دستیابی به اطلاعات کشتیهای تجاری ایران در خلیجفارس بوده است. آمریکاییها مدعیاند که در نتیجه حملات آنها توان ایران برای انجام حملات سایبری بیشتر نیز به شدت کاهش یافته است.
به گزارش فوربس حمله سایبری مورد نظر به منابع اطلاعاتی ایران در ماه ژوئن اتفاق افتاده که برخی حملات به تانکرهای نفتی انجام شد و به ایران نسبت داده شد.
به ادعای مقامات آمریکایی، ایران همچنان در تلاش است که دادههای از دست رفته خود را بازیابی کند. به عقیده رسانههای غربی جنگ سایبری ایران و آمریکا حال وارد مرحله جدیدی شده است و حداقل آگاهی عمومی در خصوص خطرات یک جنگ سایبری بین این دو کشور افزایش یافته است.
البته این جنگ تا حدودی از دیدگاه رسانههای آمریکایی نامتقارن است چرا که آمریکا به سیستمهای کنترل اصلی و فرماندهی ایران حمله میکند اما نوک پیکان حملات ایرانیها اهداف تجاری در آمریکا را نشانه رفته است.
براساس گزارشی که در نیویورک تایمز منتشر شده یک افسر اطلاعاتی سابق آمریکا ادعا میکند که حملات سایبری علیه ایران به گونهای طراحی شدهاند که صرفا رفتار ایران را تغییر دهند بدون آنکه موجب شکلگیری اقدامات تلافیجویانه یا جنگ شوند. در واقع عملیات آمریکاییها علیه ایران بیشتر حالت پنهانی و مخفیانه دارند.
فوربس در بخش دیگری از گزارش خود نوشته، البته تفاوتهای زیادی میان حملات سایبری و فیزیکی وجود دارد؛ عدم وجود تصاویر و نشانههای قابل نمایش در شبکههای خبری تلویزیونی ممکن است باعث شود سرویسهای اطلاعاتی سعی کنند با اهداف تبلیغاتی کار خود را بزرگتر از آنچه در واقعیت انجام شده نشان دهند.
همواره در حملات سایبری تفاوت زیادی در خصوص ادراک رسانهها و مردم از آسیب وارده و آنچه به واقع رخ داده است وجود دارد. تفاوت ادراک از میزان آسیب وارده در جنگهای سایبری موجب میشود که تحلیلگران در رسانهها تحلیلهایشان اشتباه از آب در بیاید و ابعاد یک جنگ سایبری، بزرگتر و یا کوچکتر از میزان واقعی نشان داده شود.
در چرخه جنگهای سایبری هرکسی نقش خودش را بازی میکند و رسانهها نیز بخشی از فرآیند نبرد سایبری هستند. پیام سایبری رسانههای آمریکایی همواره آن است که توان سایبری آمریکا به قدری زیاد است که هیچ کشور و گروهی توان مقابله با آن را ندارند. ساخت یک چنین چهرهای از آمریکا موجب میشود که کسی جرات حمله سایبری به این کشور را نداشته باشد. درواقع پیامی که آمریکاییها قصد انتقال آن را دارند آن است که این کشور یک قدرت بلامنازع جهانی است و هیچکس توان مقابله با آن را ندارد.
چنین رویکردی موجب میشود که هیچ کشوری جرات انجام اقدام سایبری علیه این کشور را نداشته باشد.
اما تحلیلگران آمریکایی معتقدند، حملات سایبری آمریکا علیه ایران، در بلند مدت میتواند موجب افزایش توان سایبری ایران شود و مهارتهای آنها را برای مقابله، دفاع و جبران بالا ببرد.
در همین رابطه تایمز در گزارشی به نقل از یک مقام رسمی آمریکایی آورده است: «ایرانیها در عرصه سایبری بازیگران خبرهای هستند. آنها صبر کرده و با دقت بالا عملیات انجام شده توسط آمریکا را رمزگشایی میکنند. سپس به کمک مهندسی معکوس، روشهای نفوذ احتمالی دوباره در آینده را میبندند. بنابراین هر برنامهای که برای جنگ سایبری مورد استفاده قرار گیرد فقط یکبار میتوان برای حمله از آن استفاده کرد.»
حملات سایبری اما همیشه به کامپیوترها محدود نمیشوند و گاه نمودهایی نیز در دنیای فیزیکی دارند همچنین ممکن است اطلاعات و دادههایی که در حملات سایبری به دست میآید صرفا برای بررسی و شناسایی نقاط ضعف و قوت حریف استفاده شوند.
طراح هر حمله سایبری تهاجمی به دنبال آن است که منافع گروه امنیتی و سازمان اطلاعاتی سازنده آن را تامین کند. تفاوتی وجود ندارد که کرهشمالی، چین، روسیه و یا ایران طرف حمله سایبری آمریکا باشند، دسترسی به اطلاعات از طریقه حمله سایبری زمان زیادی میبرد و به محض انجام نفوذ و برداشت اطلاعات یا انجام هر اقدامی، نفوذ کشف شده و روش مورد استفاده ناکارآمد میشود. از سوی دیگر از دیدگاه فوربس همواره این احتمال وجود دارد که پکن یا مسکو به ایران در شناسایی تهدیدات سایبری و انجام حمله سایبری احتمالی کمک کنند.
فوربس در پایان گزارش خود مدعی شده: آمریکا با نفوذ به شبکه سرویسهای امن ایران میخواسته این پیام را ارسال کند که اگر بخواهد میتواند به امنترین بخشهای سایبری ایران نیز نفوذ کرده و دسترسی پیدا کند.»
اما کارشناسان عرصه ارتباطات و روزنامهنگاری به خوبی میدانند که بسیاری از رسانههای آمریکا در واقع بخش مهمی در بازسازی چهره آمریکا داشته و از گذشته تا کنون آنها یکی از بازوهای عملیاتی و زیرمجموعههای ارتش و قوای نظامی این کشور هستند.
در جریان حملات آمریکا به ویتنام، رسانههای آمریکایی سالها از افشای واقعیتها و شکستهای این کشور خودداری کردند. در جریان حمله به عراق نیز ابتدا رسانههای آمریکا بودند که در خط مقدم قرار گرفتند و فضای جهانی را برای انجام حملات آماده کردند.
حالا و در جریان جنگهای سایبری نیز رسانههای آمریکایی همان نقش سنتی و سابق خود را بازی میکنند.
از یک نکته دیگر نیز نباید غافل بود. حفظ وجهه و هیمنه آمریکاییها و ارایه چهرهای کلاسیک و همیشگی از شکستناپذیری و مصونیت این کشور از هر گونه تهدید (حتی در برابر موجودات فرازمینی! که هالیود آن را ترسیم میکند) در نگاه مردم سایر کشورهای دنیا، همواره خط قرمز آمریکاییها به شمار میرود.
آمریکاییها با ترسیم این چهره قصد ارسال این پیام را به مردم سراسر دنیا دارند که تنها آمریکاست که امنترین نقطه دنیاست و به همین جهت حتی اگر دنیا در آتش بسوزد، این کشور همواره تنها نقطه دنیا برای سرمایهگذاری، پیشرفت و رسیدن به آرزوها است.
با توجه به چنین رویکرد استراتژیکی که آمریکاییها دارند، میتوان فهمید که سرنگونی پیشرفتهترین و سریترین پهپادهای این کشور توسط ایران، چه فاجعهای برای این کشور محسوب میشود.
به این موضوع اما باید ماجرای ضربه سنگین سایبری ایران به عمیقترین بخش اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و انهدام بخش قابل ملاحظهای شبکه جاسوسی CIA که چند سال قبل انجام شد و به تازگی رسانهای شد را هم اضافه کرد. (گزارش و جزییات این عملیات در آبان ماه سال 97 و با تیتر «انهدام شبکه جاسوسی سایبری CIA توسط ایران» در هفتهنامه عصر ارتباط منتشر شد.)
این حمله به قدری برای آمریکاییها گران تمام شد که حتی تا امروز نیز رسانههای این کشور در حال تهیه گزارش از ابعاد این ضربه اطلاعاتی، امنیتی و سایبری و فشار به مقامات این کشور برای کشف اطلاعات و جزییات بیشتر هستند.
مخلص کلام اینکه تکههای پازل سرنگونی پهپادهای آمریکا در منطقه، انهدام تاریخی شبکه جاسوسان این کشور و سایر موارد مشابه را که کنار هم بگذاریم، آمریکاییها بر اساس اصول استراتژیک خود باید به هر قیمتی که شده نسبت به جبران و ترمیم اقدامی کنند.
ظاهرا یکی از بهترین فضاهای فعلی و باقیمانده برای احیای وجهه آمریکاییها، اما فضای سایبری و طرح ادعای حملات و موفقیتهای بزرگ در این بخش است. وقتی هم حرف از فضای سایبری میشود، مجال برای دروغ، بلوف و اغراق آن هم به شکلی نامحدود باز است. لذا در یک جمله میتوان گفت چه بسا حتی چاپ این گزارش در مجله فوربس و دیگر رسانههای آمریکا که عموما هم به نقل از منابع آگاه و بینام و نشان منتشر میشود نیز به کل عاری از صحت بوده یا بزرگنمایی بیش از حد باشد تا از فشارها روی قدرت و توانایی آمریکا کاسته شود. (منبع:عصرارتباط)