ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

برایان رزنیک – ترجمه علیرضا شفیعی‌نسب - در سال ۲۰۱۳، کاربران ردیت و توییتر اتهاماتی کاملاً جعلی نسبت به یک سری افراد نشر می‌دادند که طبق ادعا، «متهم» بمب‌گذاری بودند. پس از حادثۀ پارکلند هم، یک تئوری توطئه در شبکه‌های اجتماعی نشر یافت که می‌گفت تیراندازانِ جان‌به‌دربرده در اصل کنش‌گرانی هستند که می‌خواهند برای قوانین مربوط به کنترل سلاح جلب حمایت کنند. این شایعه قبل از اینکه پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی وارد عمل شوند و آن را حذف نمایند، به اطلاع صدها هزار کاربر رسید.

اخیراً ژورنال ساینس پژوهشی منتشر کرده که این الگو را (حداقل در رابطه با شیوع اطلاعات غلط در توییتر) اعتبارسنجی می‌کند. این پژوهش با تحلیل میلیون‌ها توییت مربوط به سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷، به نتیجه‌ای شوکه‌کننده می‌رسد: «در تمام شاخه‌های اطلاعات، اکاذیب بسیار دامنه‌دارتر، سریع‌تر، عمیق‌تر و گسترده‌تر از حقایق نشر می‌یابد». این پژوهش همچنین دریافت که «تأثیر اخبار سیاسی جعلی به مراتب پررنگ‌تر از اخبار جعلی مربوط به تروریسم، بلایای طبیعی، علم، افسانه‌های محلی یا اطلاعات مالی است».

این تحلیل عظیمْ با گردهم‌آوردن داده‌ها، به این ظن متداول می‌پردازد که رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان پلتفرمی برای نشر اخبار، گرایش به خبرهای خاله‌زنکی، تأییدنشده، احساسی و جعلی دارد. و این امر نگران‌کننده است، چون رسانه‌های اجتماعی به نیرویی غالب برای نشر اخبار تبدیل شده‌اند.

اما شاید بتوان گفت یافتۀ مهم‌تر این پژوهش این است که چه چیزی به این اخبار جعلی دامن می‌زند؟ این عامل نه حساب‌های پرنفوذ توییتری با میلیون‌ها کاربر دنبال‌کننده است و نه بات‌های روسی که آن‌ها را برای توییت خودکار اطلاعات غلط طراحی می‌کنند. عامل اصلی شیوع این اخبار جعلی خودِ کاربران عادی توییتر با دنبال‌کننده‌های اندک هستند که معمولاً اخبار غلط را با دوستانشان به اشتراک می‌گذارند.

امروزه بیش از هر زمان دیگر مشخص است این است که شیوع اخبار جعلی از پیامدهای نقص در ابعاد روانشناختی انسان است. پلتفرم‌هایی مثل توییتر صرفاً این نقص را تقویت می‌کنند. اما مشخص نیست که آیا چنین پلتفرم‌هایی می‌توانند این مشکل را حل کنند یا نه.

 

چگونه یک دروغ را در سراسر توییتر انگلیسی‌زبان ردیابی کنیم؟

پژوهش جدید ساینس حاصل کار سه محقق علوم کامپیوتری در دانشگاه ام‌آی‌تی است. آن‌ها این پروژه را دو سال قبل از اینکه «اخبار جعلی» به لفظی متداول تبدیل شود، آغاز کرده بودند.

هدف آن‌ها بررسی چیزی بود که ساده به‌نظر می‌رسید، اما دربرگیرندۀ حجمی عظیم از داده‌هاست. همۀ ما واکنش زنجیره‌ای یک توییت ویروسی را دیده‌ایم. یک نفر چیزی را توییت می‌کند، دیگری آن را ریتوییت، فرد سوم بابی کاملاً مجزا اما در رابطه با همان مطلب باز می‌کند. توییت‌ها در واکنش زنجیره‌ای که یادآور شکافت هسته‌ای است، پراکنده و بازنشر می‌شوند.

پژوهشگران ام‌آی‌تی می‌خواستند تلاش کنند تمام آن زنجیره را ثبت کنند (تا ببینند شایعات جعلی با چه سرعت و عمقی و برای چند نفر نشر می‌یابند) و سپس آن را با نحوۀ نشر اخبار واقعی مقایسه نمایند. (توییتر به کاربران اجازه می‌دهد خاستگاه و مسیر نشر توییت‌ها را ببینند. انجام چنین تحلیلی با شبکه‌های الگوریتم‌محورتر مانند فیسبوک بسیار دشوارتر است).

آن‌ها در ابتدای کار به وبسایت‌های حقیقت‌سنجی نظیر اسنوپز، پولیتی‌فکت و فکت‌چک مراجعه کردند تا مطالب واقعی و جعلی که قابل اعتبارسنجی هستند را از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ پیدا کنند. سینان آرال، نویسندۀ ارشد مقاله می‌گوید «سپس سراغ داده‌های توییتر رفتیم و کار را رو به عقب آغاز نمودیم» تا بفهمند هر خبر جعلی اولین بار در کجا مورد اشاره قرار گرفته است.

آن‌ها با این کار تمام دفعاتی را که این اخبار جعلی از روی توییت اولیه، ریتوییت شدند یا کاربری دیگر آن‌ها را بازگو کرد، مشاهده نمودند. سروش وثوقی، یکی دیگر از مؤلفان این مقاله توضیح می‌دهد که این تحلیل شامل ریتوییت‌های نقل‌قول۱ نبود (در این نوع از ریتوییت، کاربران می‌توانند نظری را در بالای توییت اصلی اضافه کنند)، چون نمی‌توان فهمید ریتوییت‌های نقل‌قول «اطلاعات غلط را گسترش می‌دهند یا آن‌ها را اصلاح می‌کنند».

اما در نهایت، پژوهشگران به نمونه‌ای از ۱۲۶۰۰۰«آبشار» توییت (یعنی زنجیرۀ ریتوییت‌ها) رسیدند که ۳میلیون نفر در نشر آن‌ها دست داشتند.

توییتر امکان دسترسی مخصوص به حجم واقعاً شگفت‌انگیزی از داده‌ها را داد. دیوید لیزر، دانشمند علوم سیاسی و کامپیوتری در دانشگاه نورث‌ایسترن می‌گوید: «کمتر پلتفرمی چنین امکان دسترسی‌ای در اختیار قرار می‌دهد». او می‌افزاید توییتر را باید تحسین کرد که با کمال میل به پژوهشگران اجازه می‌دهد هر توییت عمومی را که قصد دارند در تحلیلشان بگنجانند، مورد پرس‌وجو قرار دهند. معمولاً توییتر حجم داده‌هایی را که پژوهشگران از سرورهایش به دست می‌آورند، محدود می‌کند.

 

پژوهشگران پس از اینکه داده‌هایشان را تکمیل کردند، تأثیر این اخبار جعلی را از سه جهت مورد سنجش قرار دادند:

۱. سرعت: مطلب با چه سرعتی به دست تعداد مشخصی از افراد می‌رسد

۲. عمق: هر خبر جعلی چند بار ریتوییت می‌شود

۳. دامنه: کاربران اطلاعات غط را چگونه ارزیابی می‌کنند

 

پژوهشگران شیوع اخبار غلط را با نشر اخبار واقعیِ حقیقت‌سنجی شده و چند خبرِ موردتأیید دستیاران پژوهشی مقایسه کردند.

نتایج بسیار آزارنده بود: در هر یک از این معیارها، اخبار جعلی سرتر از اخبار موثق بود. «در تمام شاخه‌های اطلاعات، اخبار جعلی دامنه‌دارتر، سریع‌تر، عمیق‌تر و گسترده‌تر از حقایق نشر می‌یابد». این را آرال می‌گوید و می‌افزاید که تأثیر اخبار سیاسی به‌طور خاص بیشتر است.

در مجموع، یافته‌های این تحلیل نشان می‌دهد که «حقیقت شش برابر بیشتر از دروغ طول می‌کشد تا به دست ۱۵۰۰ نفر برسد».

 

یک محدودیت بزرگ: آیا مقایسۀ اخبار جعلی با اخبار واقعی منصفانه است؟

بزرگ‌ترین محدودیت این پژوهش نمونۀ مقایسه‌ایِ مربوط به اخبار واقعی بود. پژوهشگرانْ اخباری را استخراج نمودند که وبسایت‌های حقیقت‌سنج آن‌ها را تأیید کرده بود. آن‌ها مسیر این اخبار را در میان اکوسیستم توییتر ردیابی کردند. پژوهشگران همچنین چند خبر واقعی دیگر را هم افزودند که دستیاران پژوهشی آن‌ها را انتخاب کرده بودند.

با این حال، چنین کاری شاید مثل مقایسۀ سیب و پرتقال باشد. وب‌سایت‌های حقیقت‌سنجی صحت اخبار جعلی را هم اگر به‌طور گسترده شیوع و نشر یافته باشد تأیید می‌کنند. خبرهای واقعی ممکن است در آن حد ویروسی نشود.

همچنین اخبار واقعی از طریق خروجی‌های مختلفی به دست ما می‌رسند، اما بسیاری از شایعات ریشه در توییتر دارد.

مثلاً وقتی یک تیرانداز دست به کشتار در محیط یک مدرسه بزند، احتمالاً آن را از منابع مختلفی نظیر تلویزیون، رادیو و پیام‌های متنی دوستان بشنویم. این نوع انتشار اخبارْ تفاوتی کیفی با شایعات توییتری دارد که می‌توان آن‌ها را تا خاستگاه چند نفره‌شان ردیابی کرد. به گفتۀ دیوید رند، روانشناس دانشگاه ییل که در مورد شیوع اطلاعات غلط پژوهش می‌کند «میلیون‌ها خبر واقعی و مهم هم وجود دارد که توجهات زیادی را به خود جلب کرده‌اند».

به همین خاطر سخت می‌توان مشخص کرد که گروه مناسب مقایسه باید در این پژوهش به چه صورت باشد. این را رند می‌گوید که خودش در مقالۀ ساینس دستی نداشته. آیا درست است شیوع تئوری‌های توطئه در مورد دانشجویانی که به عنوان «کنش‌گران بحران» عمل می‌کنند را با اخبار هواشناسی یا بازار سهام مقایسه کرد؟ سخت می‌توان چنین گفت.

اما حتی اگر مقایسه با اخبار واقعی را هم نادیده بگیریم، این مقالۀ ساینس واقعیتی دلسردکننده را در مورد اخبار توییتری نشان می‌دهد: اینکه اخبار جعلی می‌تواند سریع و عمیق نشر یابد.

این پژوهش دریافت که «اکاذیب در هر سطحی نسبت به حقیقت، به دست افراد بیشتری می‌رسد، بدین معنا که افراد اکاذیب را بسیار بیشتر از حقیقت ریتوییت می‌کنند».

همچنین مهم است بدانیم چرا و چه کسی پشت این قضیه است.

برای پاسخ به این پرسش، پژوهشگران بررسی کردند که آیا اخبار جعلی میان افراد عادی و دوستانشان نشر می‌یابد یا اینکه حساب‌های بزرگ با چندین میلیون دنبال‌کننده آن‌ها را می‌پراکنند؟

آن‌ها دریافتند که «افرادی که اخبار جعلی را نشر می‌دهند به‌طور معناداری دنبال‌کننده‌های کمتری دارند، معمولاً اعتبارسنجی نشده‌اند و فعالیت کمتری در توییتر دارند». این را آرال می‌گوید. به عبارت دیگر، همین اعضای عادی هستند که اخبار جعلی را نشر می‌دهند.

این تحلیل چیز چندانی در مورد حساب‌های پرطرفداری مانند اینفووارز۲ که عمدتاً اکاذیب را نشر می‌دهند نمی‌گوید. وثوقی می‌گوید «نمی‌گوییم حساب‌های بزرگ و پرطرفدار نقشی در نشر اخبار جعلی ندارند». حرف آن‌ها به‌طور خلاصه این است که حساب‌های نشردهندۀ اخبار کذبْ نسبت به حساب‌های نشردهندۀ اخبار واقعی، به دست افراد بیشتری می‌رسند.

کنند) را نیز مدنظر قرار می‌دهد. جالب است بات‌ها در مجموع اخبار واقعی و جعلی را با نرخی برابر نشر می‌دهند. با این حال مشخص است که سرعت و عمق انتشار اخبار جعلی را باید به انسان‌هایی نسبت داد که آن‌ها را نشر می‌دهند.

هدف از طراحی این پژوهش درک انگیزۀ افرادِ نشردهندۀ اخبار جعلی نبود. آیا این کاربران عمداً اطلاعات غلط را نشر می‌دهند؟ آیا ترول می‌کنند؟ آیا به طعنۀ ریتوییت می‌نمایند؟ این پژوهش حرفی در این مورد نمی‌زند.

اما پژوهشگران توانستند به یک پاسخ احتمالی برسند: اینکه اخبار جعلی تازه‌تر و غیرمنتظره‌تر از اخبار واقعی هستند. اینجا بود که مجموعه داده‌های عظیم به کار آمد. این قضیه برای پژوهشگران قابل مشاهده بود که آیا کاربرانی که اخبار جعلی توییت می‌کنند، قبلاً این اخبار جعلی را در صفحۀ فید (خوراک) خود دیده‌اند یا نه. اگر قبلاً آن را ندیده‌اند، می‌توان آن اخبار را تازه‌تر به حساب آورد.

به گفتۀ آرال «اخبار جعلی به طور قابل‌توجهی تازه‌تر از اخبار واقعی بودند و این با عقل جور درمی‌آید؛ چون وقتی اصلاً در قید واقعیت نباشید، اطلاعات خیلی تازه‌تری به ذهنتان می‌رسد». تحلیل احساسات در این مقالۀ ساینس نشان داد که پاسخ‌های ارائه‌شده به توییت‌های اخبار جعلی خیلی بیشتر از اخبار واقعی حاوی ابزار شگفتی یا انزجار است. شاید به همین خاطر است که اخبار جعلی مرگ سلبریتی‌ها تا این حد در توییتر شایع‌اند: این اخبار غیرمنتظره و احساسی هستند و سخت می‌توان در برابر به اشتراک‌گذاری آن‌ها مقاومت کرد.

پژوهش‌های دیگری هم این فرضیۀ «تازگی» را نشان داده‌اند. بنا به مقاله‌ای در سال ۲۰۱۷ که رند یکی از نویسندگان آن بود، وقتی شرکت‌کنندگان سرتیترهایی را می‌بینند که تکرار می‌شوند، به احتمال زیاد آن‌ها را باور می‌کنند (این امر نتیجۀ چیزی است که به به «اثر حقیقت موهوم»۳ معروف است)، اما احتمالش کمتر است آن‌ها را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک بگذرانند. پژوهش دیگری دریافت که هر چه بار اخلاقی یا احساسی یک توییت بیشتر باشد، احتمال نشر آن در میان یک گروه با ایدئولوژی خاص بیشتر است.

 

آیا توییتر واقعاً می‌تواند این مشکل را حل کند؟

مشکل پیگیری اخبار از طریق توییتر همین است که بر عمیق‌ترین لایه‌های احساسمان دست می‌گذارد. و اخبار جعلی را هم معمولاً با همین هدف طراحی می‌کنند.

در گفت‌وگویی که با میریام متسگر داشتم، این پژوهشگر دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا که دستی در این پژوهش ساینس نداشت می‌گوید «اخبار جعلی برای نشر دادن بسیار مناسب است: هم شوکه‌آور است، هم غیرمنتظره است و هم بر احساسات مردم دست می‌گذارد. فرمول نشر اطلاعات غلط همین است». نقش ابعاد روانشناختی انسان باعث می‌شود تا بسیاری از ما جذب محتوای جعلی شویم و تمایل به نشر آن داشته باشیم.

رند معتقد است که «همکاری ناسالمی میان ترول‌ها و پلتفرم‌ها وجود دارد. درگیر کردن مردم در محتوا برای پلتفرم‌ها خوب است و ترول‌ها هم می‌خواهند محتوای درگیرکننده ایجاد کنند».

این مسیری سخت است که توییتر باید از آن عبور کند. توییتر می‌خواهد مرجع اخبار فوری باشد. این را نیز می‌خواهد که تجربه‌ای درگیرکننده و موثق برای کاربران خود فراهم نماید. این دو هدف شاید همیشه در تضاد باشند. در عین حال، سود این قضیه (تا حدی) به افرادی هم می‌رسد که درگیر محتوای جعلی هستند و آن‌ها را نشر می‌دهند.

برایم سؤال است که آیا شبکه‌های اجتماعی واقعاً روزی می‌توانند این مشکل را حل کنند؟ اگر آن‌ها بخواهند تجربۀ پلتفرمشان کاربرمحور باشد (و اگر الگوریتم‌ها سرنخ‌های ساده‌ای از کاربران بگیرند تا مشخص کنند چه چیز مهم است)، اخبار جعلی همیشه دست بالا را در نشر در این پلتفرم‌ها خواهند داشت.

توییتر پیشرفت‌هایی داشته: بات‌ها را مسدود کرده و در راستای ارزیابی مجدد سلامت گفتگوهای پلتفرم خود فراخوان داده است. این رسانه پژوهشگرانی نظیر آرال را دعوت می‌کند تا اطلاعات غلط را بر روی پلتفرم بررسی کنند. توییتر می‌تواند در کشف توییت‌های سرشار از نظریه‌های توطئه و سرکوب آن‌ها عملکرد بهتری داشته باشد. همچنین می‌تواند کاربران بیشتری را که عمداً اطلاعات غلط را نشر می‌دهند، مسدود نماید.

اما اخبار جعلی فقط برای کسانی جذاب نیست که خواهان نابودی دنیا هستند، بلکه برای بسیاری از ما جذاب است. ما هم عضو توییتر هستیم.

پی‌نوشت‌ها:

• این مطلب را برایان رزنیک نوشته است و در تاریخ ۱۹ مارس ۲۰۱۸، با عنوان «False news stories travel faster and farther on Twitter than the truth» در وب‌سایت ووکس منتشر شده است و وب‌سایت ترجمان در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۹۷ آن را با عنوان «انتشار اخبار جعلی توییتر کار کیست؟ من و شما» و ترجمۀ علیرضا شفیعی‌نسب منتشر کرده است.

•• برایان رزنیک (Brian Resnick) گزارشگر وب‌سایت ووکس است. نوشته‌های او مرتبط با علوم اجتماعی و رفتاری، فضا، پزشکی، محیط زیست و اصولاً هر چیزی است که باعث شود بگویید «چه جالب».

 

[۱] Quote retweet

[۲] Infowars

[۳] Illusory truth effect

مرجع: ووکس (منبع:سایت ترجمان)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">