سواستفاده از راهکار تکذیبدرمانی
علی شمیرانی - یکی از راههای حل مسایل و مشکلات، تکذیب آنهاست. به این شکل که اگر عدهای ولو شبانه روز بگویند و بنویسند که فلان مشکل وجود دارد، یک مسوول میتواند به راحتی آن را رد کرده و از اساس موضوع را یک ادعای بی اساس دانسته و یا حتی پا را فراتر نهاده و معترضان را به سیاهنمایی متهم کند.
به هر ترتیب سیاست تکذیبدرمانی یکی از راههای گریز از حل مسایل است و اگر هم انبوهی از اخبار و شکایتها واصل شود، برای آن هم به قول خارجیها پلن B و راهکاری وجود دارد به نام استثنا خواندن مشکلات واصله!
مدتهای طولانی است که کاربران اینترنت در کشور از کاهش ناگهانی اعتبار اینترنت حجمی خود ناراحت بوده و از کمفروشی برخی شرکتهای اینترنتی گلهمند هستند.
همین هفتهای که گذشت دو خبرگزاری متفاوت از شمال و جنوب کشور از کندی و کمفروشی اینترنت از سوی برخی شرکتهای حاضر در شهر خود خبر دادند که نمیتوان به راحتی آن را خبرسازی و یا سیاهنمایی دانست.
در این خصوص بعد از مشکلات کاربرانی در پایتخت کشور، هموطنانی در آستارا و بوشهر بودند که دقیقا از مشکل اختلال و پریدن ناگهانی اعتبار اینترنت خود گله داشتند.
سمت دیگر این ماجرا اما مسوولانی هستند که باید در نقش داور و حامی حقوق کاربران، لزوما منتظر شکایت نمانده و به مردم اطمینان دهند که مانع پایمال شدن پول و حقوق آنها میشوند.
اما در همین خصوص وزیر ارتباطات در پاسخ به موضوع کندی اینترنت، در یکی از صفحات اجتماعی خود اینگونه نوشته بود که « به دلیل سرعت ورود تجهیزات، برنامهها و اپلیکیشنهای جدید و وابسته به اینترنت، حجم مصرف اینترنت در کشور به شدت بالا رفته است. برای مثال کاربری که تا پیش از این، ممکن بود یک گیگابایت ماهانه مصرف اینترنت داشته باشد هم اکنون مصرفش به ۲ یا ۴ گیگابایت در ماه رسیده است؛ همه این موارد و برخی مسایل دیگر در کنار پهنای باند بسیار موثر هستند.»
معاون وزیر و رییس سازمان فناوری اطلاعات نیز چندی پیش در پاسخ مشابهی علت کندی اینترنت در قبال اعلام متعدد افزایش سرعت اینترنت برای کاربران را بالا رفتن تعداد و شکل استفاده کاربران اینترنت عنوان کرده بود.
به این ترتیب پرونده اعتراض به کندی اینترنت و کمفروشیها بسته شده و مقصر خود مردم اعلام شدهاند. لذا با پاسخی که ارایه شده، گویی از این پس گلایه و انتقاد از مشکلات اینترنت دیگر وارد نبوده و راه به جایی نخواهند برد و درج گزارشاتی در رسانهها نیز تنها قلمفرسایی و پرکردن صفحات آنها تلقی میشود.
اما اگر منصف باشیم باید بگوییم کم نیستند کاربرانی که نوع نیاز و استفاده آنها از اینترنت تغییر و عبارت درستتر افزایش یافته است.
اما آیا شیوه موضعگیری مدیران دولتی متولی این عرصه و ریختن آب پاکی روی دست کاربران، زمینهساز سواستفاده از سوی شرکتهای اینترنتی فرصتطلب نخواهد شد؟ به عبارت دیگر آیا خیال آنها بابت رویکرد مسوولان راحت نشده و به آنها اجازه دست بردن در حقوق مصرفکنندگان اینترنت را نخواهد داد؟
آیا رسانهای کردن و تاکید چندباره بر چنین پاسخی منجر به سست شدن همین میزان نظارت اندک به تخلفات برخی شرکتهای اینترنتی نشده و دیگر نباید منتظر جریمه و اعلام اسامی شرکتهای متخلف در این عرصه بود؟
آیا نوع پاسخ و نگاه مسوول توسعه و تنظیم بازار اینترنت به منزله پایان به انتظار مردم برای بهبود وضعیت اینترنت به رغم انواع وعدهها و خبرها از افزایش ظرفیت اینترنت است؟
به هر حال ظاهرا دوران بازی با کلمات و گفتاردرمانی به سر نیامده و الگوی جایگزینی "نزول" با کلمه "سود"، همچنان مشتری و کاربران خاص خود را دارد.(منبع:فناوران)