ضعف روابط عمومی؛ پاشنه آشیل مرکز ملی فضای مجازی
مرکز ملی فضای مجازی، بهعنوان نهاد سیاستگذار دیجیتال، در اجرای مصوبات و نظارت بر فضای مجازی با چالشهای جدی مواجه است. ضعف ضمانت اجرایی، نبود استراتژی محتوایی و ارتباطات ضعیف، کارآمدی این مرکز را به چالش خواهد کشید.
به گزارش فارس؛ مرکز ملی فضای مجازی ایران، بهعنوان نهاد اصلی سیاستگذاری در حوزه دیجیتال از زمان تاسیس تا امروز تلاش کرده تا به عنوان بازوی اجرایی شورایعالی فضای مجازی عمل کند اما آن طور که باید نتوانسته انتظارات را برآورده کند. شاید بتوان گفت سه حوزه کلیدی ارتباطات عمومی و رسانهای، ضمانت اجرایی مصوبات، و نظارت بر محتوای فضای مجازی چالشهایی هستند که مرکز با آنها مواجه بوده و نتوانسته نیاز جامعه را برآورده کند. تیر ماه سال گذشته نیز مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی باعنوان «توسعه فناوری های اطلاعاتی در جهت دموکراسی مستقیم» با بررسی عملکرد مرکز ملی فضای مجازی آورده بود که «توسعه فناوریهای اطلاعاتی، توسعهای سیاسی است و البته نیاز به سیاست و سیاستگذار دارد، نمیتوان آن را به پیشآمد روزگار سپرد و برخورد پسینی و انفعالی با آن داشت. ضرورتی که مرکز ملی فضای مجازی در ایران براساس آن تاسیس شده اما هنوز مقصود از آن حاصل نشده است.»
ضمانت اجرایی ضعیف برای مصوبات
یکی از وظایف کلیدی مرکز ملی فضای مجازی، نظارت و اطمینان از اجرای مصوبات مرتبط با فضای دیجیتال است. بااینحال، یکی از چالشهای عمده این نهاد، عدم ضمانت اجرایی کافی برای تصمیمات اتخاذشده است. در حوزههایی مانند شبکه ملی اطلاعات، ساماندهی به رمزارزها، و تنظیمگری پلتفرمهای دیجیتال، مشاهده میشود که برخی دستگاههای اجرایی تعهدات خود را بهدرستی انجام نمیدهند و در عمل، برخی پروژههای کلیدی یا متوقف میشوند یا با کندی شدید پیش میروند.برای مثال، در پروژه شبکه ملی اطلاعات، علیرغم تعیین اهداف مشخص، عدم هماهنگی میان دستگاههای مختلف و نبود ابزارهای نظارتی مؤثر باعث شده است که پیشرفت این پروژه با موانع متعددی مواجه شود. همچنین، عدم وجود مکانیسمهای تنبیهی یا تشویقی برای پایبندی به مصوبات باعث شده است که برخی سازمانها بدون پیامد جدی، تعهدات خود را نادیده بگیرند.برخی کارشناسان میگویند که مرکز ملی فضای مجازی نیازمند بازطراحی است و این موضوع را ناشی از مدیریت بر این نهاد مهم میدانند. احسان کیانخواه دبیر پیشین شورای اجرایی فناوری اطلاعات یکی دیگر از مشکلات اساسی این است که مرکز ملی فضای مجازی، بهجای بهرهگیری از مدیران باتجربه و آگاه به حوزه فناوری و سیاستگذاری، به افرادی سپرده شده که در حال تجربهاندوزیاند. این مرکز نباید محلی برای آزمون و خطا باشد، بلکه باید توسط متخصصانی با دانش عمیق در حوزه فناوری اطلاعات و حکمرانی سایبری اداره شود. در غیر این صورت، نهتنها نقش شورا در سیاستگذاری کشور تثبیت نخواهد شد، بلکه مسیر حرکت در حوزههای مهمی مانند هوش مصنوعی نیز منحرف میشود.
به نظر میرسد مرکز ملی فضای مجازی باید سازوکاری دقیق برای ارزیابی عملکرد نهادهای مرتبط تدوین کند و مکانیسمهای نظارتی کارآمدی برای اعمال ضمانت اجرایی مصوبات ایجاد کند. این نظارت میتواند شامل سیستمهای پایش عملکرد، اختصاص بودجه مبتنی بر میزان پیشرفت پروژهها و اعمال جرایم برای ترک فعلهای اجرایی باشد.
نبود استراتژی مؤثر برای تولید و مدیریت محتوا
یکی دیگر از مسائل قابلتوجه در عملکرد مرکز ملی فضای مجازی، کمتوجهی به نظارت بر محتوای دیجیتال و حمایت از تولید محتوای بومی است. با توجه به اینکه فضای مجازی ایران تحت تأثیر گسترده محتواهای خارجی قرار دارد، انتظار میرود که سیاستگذاریهای این نهاد در راستای هدایت و حمایت از تولید محتوای داخلی باکیفیت باشد. بااینحال، به نظر میرسد که تمرکز این مرکز بیشتر بر کنترل و محدودسازی محتوا بوده تا ایجاد یک اکوسیستم حمایتی برای تولیدکنندگان داخلی.همچنین، نبود هماهنگی کافی میان مرکز ملی فضای مجازی و نهادهای فرهنگی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صداوسیما و دیگر متولیان محتوا باعث شده است که سیاستهای محتوایی فاقد انسجام و تأثیرگذاری کافی باشد. این عدم هماهنگی موجب شده است که در حوزههایی مانند توسعه محتوای بومی، تولید محتوای متناسب با ارزشهای ملی و مقابله با محتوای نامناسب پیشرفت ملموسی مشاهده نشود.شاید اگر مرکز ملی فضای مجازی یک سیاست جامع برای توسعه و حمایت از تولید محتوای داخلی تدوین کند که شامل سرمایهگذاری در تولید محتوا، ارائه تسهیلات به کسبوکارهای دیجیتال داخلی، و همکاری با پلتفرمهای داخلی برای بهبود کیفیت خدمات باشد.
ضعف در ارتباطات عمومی و رسانهای
یکی از مهمترین مشکلات مرکز ملی فضای مجازی، ضعف در ارتباط با رسانهها و افکار عمومی است. در مواقعی که مطالبات عمومی افزایش مییابد و پرسشها و نگرانیها در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطرح میشود، نهادهای حاکمیتی باید با شفافیت و پاسخگویی مناسب به این دغدغهها واکنش نشان دهند اما در مورد مرکز ملی فضای مجازی عدم شفافیت در ارائه اطلاعات و پاسخهای مبهم منجر به افزایش شبهات و کاهش اعتماد عمومی شده است.
بهطور مشخص، عدم توضیح شفاف درباره سیاستهای کلان مانند توسعه شبکه ملی اطلاعات و تغییرات در حکمرانی فضای مجازی باعث شده است تا بخش عمدهای از جامعه احساس کند که تصمیمات این نهاد بدون در نظر گرفتن نظرات مردم و نخبگان اتخاذ میشود. این خلأ در ارتباطات رسانهای، علاوه بر دامن زدن به سردرگمی عمومی، میتواند بر مشروعیت سیاستهای اتخاذشده نیز تأثیر منفی بگذارد.این در حالی است که خودِ مرکز ملی فضای مجازی باید سخنگوی حوزه سیاستگذاری فضای مجازی باشد اما عملاً نتوانسته مسائل و گفتمان خود را برای عموم مردم مطرح کند و آنها را با خود همراه سازد. کارشناسان بر این باورند که همین امر موجب شده است مرکز ملی فضای مجازی هیچ پایگاه اجتماعی نداشته باشد و به نظر میرسد این مرکز باید یک استراتژی مشخص برای تعامل با رسانهها تدوین کند که شامل اطلاعرسانی دقیق و بهموقع، برگزاری نشستهای منظم و ایجاد سازوکارهایی برای پاسخگویی به نگرانیهای عمومی باشد.