ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

من ماتریکس شده‌ام!

| سه شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۰۰ ب.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - خیلی وقت‌ها با "نئو" قهرمان فیلم سه‌گانه ماتریکس با بازی (کیانو ریوز) احساس همزادپنداری می‌کنم. می‌گویم چرا.

به نظر من روزنامه‌نگاری تنها یک شغل نیست. روزی که وارد این کار شدم، اینترنت ابزاری ناشناخته و لوکس بود که حتی روزنامه‌ها نیز به آن دسترسی نداشتند. البته روزگار خیلی زود من را از فعالیت در حوزه‌های جنایی، سینمایی و سیاسی دلزده کرد و وارد حوزه خبری جدیدی شدم که وجود خارجی نداشت و حتی نمی‌دانستیم نامش را چه بگذاریم.

من همنسل سه چهار نفری هستم که برای نخستین بار روزنامه‌نگاری حوزه ICT را در ایران آغاز کردیم. البته آن روزها جامع‌ترین و کامل‌ترین نامی که برای حوزه تازه‌تاسیس خود پیدا کرده بودیم و آن عبارت بر بالای نخستین صفحات یک روزنامه در ایران نقش می‌بست این دو کلمه بود: "کامپیوتر و اینترنت"

حالا ما موجودات عجیب و از نظر برخی تا حدودی سوسول در تحریریه و میان باقی همکاران رسانه‌ای محسوب می‌شدیم که راجع به "کامپیوتر و اینترنت"، دو موجود ناشناخته آن روزها، چیزهایی می‌دانستیم و می‌نوشتیم.

به همین جهت اوایل کارمان بسیاری با تردید به ما و این حوزه کوچک و تازه شکل‌گرفته نگاه می‌کردند و معتقد بودند این حوزه خبری هیچ‌گاه سرپا نمی‌ماند و از بین می‌رود. اما ما به کاری که می‌کردیم اعتقاد داشتیم و حالا در بسیاری از روزنامه‌های ایران صفحه‌ای مرتبط با حوزه کاری ما وجود دارد و چند روزنامه، هفته‌نامه، ماهنامه و البته به میزان غیرقابل شمارشی سایت و بلاگ مرتبط با ICT در ایران داریم. البته که عنوان هیچ‌کدام از آنها دیگر "کامپیوتر و اینترنت" نیست و حالا اسامی به روز شده و پیشرفته‌ای داریم.

فراموشی آن روزهای بدون اینترنت کار آسانی نیست. روزی که کارم را آغاز کردم نام وزارتخانه مرتبط با کار ما، وزارت پست و تلگراف و تلفن بود. پست را می‌شناختم، تلگراف اما دیگر وجود خارجی نداشت و البته تلفن را بهتر از پست می‌شناختم، چون سال‌های زیادی از بچگی‌ام در صف انتظار برای اتصال یک خط تلفن ثابت گذشته بود و این ابزار شگفت‌انگیز زمانی به دست ما رسید که متوجه شدیم فعلا تنها با یکی دو تا از اقوام می‌توانیم تماس بگیریم!

با این اوصاف حتما می‌توانید حدس بزنید روزی که تلفن همراه به ایران آمد و من هم توانستم برای نخستین بار یک گوشی اختصاصی (نوکیا) و یک شماره تلفن اختصاصی داشته باشم، چقدر هیجان‌انگیز بود.

چند ماه قبل با ایمان بیک یکی از دوستان باقی‌مانده از نخستین روزهای کاری گپ می‌زدیم. به او گفتم می‌دانستی اگر من و تو نظامی بودیم، الان درجه "سرهنگ‌تمام‌" را داشتیم! بعد خندیدیم و به مرور سال‌هایی پرداختیم که بیستمین سال آن در حال اتمام و در آستانه ورود به سومین دهه کاری خود هستیم. در این گفت‌وگوها بارها از هم دیگر پرسیده‌ایم اگر مثلا خبرنگار حوزه‌ای مثل بانک و بورس بودیم اکنون چه وضعی داشتیم؟ و بعد بدون هیچ گلایه‌ای به پشت صندلی‌هایمان باز می‌گردیم و مثل همیشه با همان شور و عشق روزهای نخست کاری، مشغول خواندن نوشته‌ها و کلنجار رفتن با نویسنده‌ها و همکارانمان می‌شویم.

روزی که به ابتکار روابط عمومی سامسونگ درخواست نوشتن از خودم و کاری که می‌کنم مطرح شد، مثل همیشه موتور قدیمی تولید فکر و واژه‌ها در سرم با تمام توان مشغول به بحث و جدل با خود شد و نتیجه این مباحث من را در ساعت 4 و 41 دقیقه صبح از خواب بیدار کرد تا در تاریکی شب این مطلب را شروع کنم و ساعت 5 و 33 دقیقه صبح هم به اتمام برسانم.

فراموش نکردم که بگویم چرا با نئو یعنی بازیگر نقش اول سه‌گانه ماتریکس همزادپنداری می‌کنم. در قسمت سوم ماتریکس، نئو بعد از مدت‌ها زد و خورد با دشمنانش (کاستی‌ها و مشکلات) که قصد نابودی او را داشتند، ناگهان از حرکت ایستاد و به جای فرار یا جنگیدن، گویی ناگهان با دنیای اطرافش هماهنگ و یکی شد و به درون آنها شیرجه زد و دشمنانش را از درون منهدم کرد!

آری! حالا روزنامه‌نگاری و حوزه‌ای که سال‌ها در آن کار می‌کنم، امروز دیگر برایم یک کار و حرفه نیست که صرفا برای کسب درآمد به آن نگاه کنم. این کار حالا به شکلی ناخودآگاه بخشی از زندگی و عشق من شده است و آنچنان به درون آن فرو رفته و با آن یکسان شده‌ام که با نئو در ماتریکس احساس همزادپنداری می‌کنم!

  • ۹۶/۱۰/۲۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">