ناتوانی فناوری برای کمک به فناوری!
یه سری از تخلفات توی حوزه بانکی و آیتی کشور تبدیل به بازی من بدو آهو بدو شده که حکایت از یک کار بیپایان داره. چون آهو هیچوقت از دویدن و فرار کردن باز نمیمونه که من به راحتی بتونم بگیرمش.
جالب اینجاست که وقتی حرف از حوزه IT و بانکی میزنیم یعنی خروار خروار سامانه و شفافیت و از این جور چیزها. به قولی همیشه حرف از فناوری اطلاعات که میشه میگن باید همه جا گسترانیده بشه تا مثلا همه چیز به خوبی شفاف بشه و هر خلافی بساطش جمع بشه.
اما جالبه که توی همین حوزههای فناورانه و بانکی هم IT نتونسته حتی به خودشم کمک کنه چه برسه به باقی حوزهها.
حالا عرض میکنم چرا؟
مثلا بد نیست حالا که پرونده قطع اینترنت به سرانجام نرسید و اینترنت وصل شد، یه بار دیگه همین پرونده شرکتهای وس رو با هم مرور کنیم. بعضیها میگن از شرکتهای وس که توی حوزه فناوری اطلاعات کار میکنن شفافتر اصلا وجود نداره، چون همه چیز با کامپیوتر قابل پردازشه و مشخصه کدوم شرکت، بابت کدوم خدمت(!)، از چه تعداد کاربر، چه میزان پول دریافت کرده.
حتی یکی از کارشناسا گفته بود اطلاعات همه اینا سه سوته جلوی چشم هست و وزارت ارتباطات میتونه راحت تهش رو در بیاره. اما حالا توی حوزه کار شرکتهای فناوری، خود فناوری دقیقا به چه دردی خورده؟ تخلفات حوزه وس جمع شد؟ یا با کسی برخورد شد؟ یا کلا جلوی این تخلف به کمک فناوری گرفته شد؟ فعلا که پاسخ منفیه، چون گیر کار جای دیگهس.
توی حوزه بانکی هم با وجود انبوهی از سامانهها و هزینه برای انواع و اقسام فناوری، با کلی تخلف و سرقت و کلاهبرداری مواجه هستیم؛ نمونهش برداشتهای غیرمجاز اونم در حالی که میگن کلی سامانه تقلبیاب وجود داره.
یا انتقال کارتخوانها به خارج از کشور که در اون مورد هم میگن به کمک IP به راحتی قابل شناساییه. اما نه تنها جلوی استفاده از کارتخوانها در خارج کشور گرفته نشده، بلکه تازه میگن یه سری کارشناس از شرکت شاپرک راه افتادن توی کشورهای منطقه دنبال پیدا کردن کارتخوانها. جالبه که توی همین استانبول پر شده از این کارتخوانهای بانکهای ایرانی و شاپرک هم هر چند وقت یه بار یه سری آمار انسداد میده که نشون میده مشکل حل نشده. درست مثل برخورد با سیمکارتهای بیهویت و پیامکهای تبلیغاتی که فناوری نتونسته به خودشم کمک کنه.
یا در مورد حسابهای بانکی اجارهای که برای فرار مالیاتی استفاده میشه. خب در این مورد هم که ما کلی سامانه توی حوزه بانکی داریم. یعنی این سامانهها نمیتونن به دستگاههای نظارتی خبر بدن که چطور توی حساب یه بچه هفت ساله 90 میلیارد تومن پوله؟ یا با همین اتصال سامانههای کشور نمیشه فهمید مثلا مدیرعامل یه شرکت که در واقع همون سرایدار شرکت هست، چطوریه که گردش حساب بانکیش چند صد میلیارد تومنه، اما یه خونه 30 متری اجارهای خارج از تهران داره و حتی یه موتور گازی هم به نامش نیست، چه برسه به اینکه آقای مدیرعامل یه خونه توی فرمانیه داشته باشه و یه ماشین چند میلیاردی هم زیر پاش باشه.
پس همونطور که ملاحظه میکنید فناوری لزوما به داد فناوری نمیرسه و مشکلی از حوزه آیتی و بانکی ما حل نمیکنه، کمااینکه تا الان هم حل نکرده و برای همین هی سامانه میسازیم و باز تو بدو آهو بدو!
عزت زیاد
آق فری
(منبع:عصرارتباط)
- ۹۸/۰۹/۱۸