نقش شبکههای اجتماعی در بحران کرونا در ایران
گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی در گزارشی کارکرد دولبه و وجوه مثبت و منفی شبکههای اجتماعی در بحران ویروس کرونا را مورد بررسی قرار داد.
به گزارش پژوهشگاه فضای مجازی، ویروس کرونا نوعی از ویروس است که برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ کشف شد که موجب بروز بیماریهایی شبیه به سرماخوردگی، آنفولانزا و از کارانداختن دستگاه تنفسی میشود. نخستین بار دسامبر ۲۰۱۹ بود که رسانهها و شبکههای اجتماعی خبر از ابتلای تعداد زیادی از شهروندان شهر «ووهان چین» دادند که دارای علایمی مانند سینهپهلو و آنفولانزا بودند و درمان آنها اثربخش نبوده است.
شبکه های اجتماعی و کارکرد حساسیت زایی و حساسیت زدایی در بحران کرونا
گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی در گزارشی با بررسی نقش آفرینی شبکه های اجتماعی در اطلاع رسانی جهانی در خصوص این بیماری، اعلام کرد: این اولین نقشآفرینی شبکههای اجتماعی در اطلاعرسانی جهانی درباره ویروس کرونا بود. البته ویروس کرونا اولین شیوع بیماریهای ویروسی در عصر رسانهها و شبکههای اجتماعی نبود.
حداقل ۳ مورد بیماری جهانی دیگر در ۱۰ سال اخیر به طور فراگیر وجود داشته که توسط شبکههای اجتماعی درباره آنان تولید محتوا شد.
ویروس H۱N۱ معروف به آنفولانزای خوکی، ویروس ابولا و ویروس زیکا همگی در دهه اخیر برای مدت نسبتأ طولانی توسط شبکههای اجتماعی در صدر اخبار روز قرار گرفتهاند.
پروفسور «دیوید هارپر» در مصاحبه با گاردین به نکات مهمی درباره نقش شبکههای اجتماعی در روزهای بحرانی ناشی از شیوع ویروس کرونا پرداخته است. وی اعتقاد دارد: «اولین نکته درباره ویروس کرونا این است که اکنون نسبت به سالهای گذشته، دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی، هم برای سازمانهای دولتی و هم برای عموم مردم راحتتر شده و این بسیار حائز اهمیت است. زیرا دیگر از بخشنامهها و اطلاعیههای کاغذی و اطلاعرسانیهای غلط و دیرهنگام تا حد زیادی کاسته شده است.»
هارپر که به عنوان پژوهشگر ارشد در اندیشکده «چتم هاوس» مشغول به کار است، میگوید: «نقش شبکههای اجتماعی در کنترل بحران ویروس کرونا، دو لبه است. یعنی هم نقش حساسیتزا دارند و هم نقش حساسیتزدا. ایجاد فضای حساسیتزدا برای عموم مردم خطرناک است زیرا آنان ممکن است با بیتوجهی نسبت به هشدارهای داده شده، سبک زندگی گذشته خود را دنبال کنند و احتمال ابتلا به ویروس را برای خود و اطرافیان افزایش دهند.
از سوی دیگر، همانقدر که حساسیتزدایی میتواند خطرناک باشد، حساسیتزایی نیز دردسرآفرین است. گسترش ترس و اضطراب میان مردم، تشدید حس وسواسیگری و تفکرات منفی از جمله آسیبهایی است که در اثر تولید محتوای بیش از حد شبکههای اجتماعی و رسانهها به وجود میآید.»
وجوه مثبت و منفی نقش شبکه های اجتماعی در بحران کرونا در ایران
در روزهای اخیر، اخبار مرتبط با ویروس کرونا در ایران نیز توسط رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شد. بعد از انتشار خبر شناسایی دو مورد مبتلا به ویروس کرونا در شهر قم و فوتشان بهسرعت رسانهها و شبکههای اجتماعی شروع به انتشار لحظهای از آمار مبتلایان و ارائه راهکارهای مقابله با این ویروس کردند.
به نحوی که فضای شبکههای اجتماعی و رسانهها آکنده از اطلاعات، اخبار و اظهار نظرهای متفاوتی درباره این ویروس شد که طبعا حجم قابل توجهی از محتواهای تولیدی، کارشناسانه و دقیق نبودند.
وقتی به بررسی وضعیت شیوع کرونا و نقش شبکههای اجتماعی در کشور خودمان میپردازیم متوجه میشویم که آنچه مسلم است ویروس کرونا تنها محدود به حوزه بهداشت، سلامت و درمان نیست و مؤلفههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی مختلفی دارد که از طریق شبکههای اجتماعی در فضای مجازی در حال بازنشر است و حجم بسیار زیادی از این محتوا متأسفانه بدون هیچگونه دروازهبانی خبر در اختیار مخاطبان عام قرار میگیرد.
در این راستا میتوان به وجوه مثبت و منفی نقش شبکههای اجتماعی در روزهای بحرانی شیوع ویروس کرونا از جمله اطلاع رسانی، آگاهیبخشی و آموزش و همراهسازی اقشار مردم به عنوان وجوه مثبت و جو روانی منفی، ایجاد حس بیتفاوتی و بهرهبرداریهای معاندان به عنوان وجوه منفی این شبکه ها اشاره کرد.
اطلاعرسانی
پیدایش و شیوع ویروس کرونا در ایران و وحشتی که در پی انتشار این خبر جامعه را فرا گرفت، بیش از هر چیز اذهان را معطوف به قدرت رسانهها و شبکههای اجتماعی در بحرانزایی یا بحرانزدایی میکند. به این معنا که رسانه و شبکههای اجتماعی این قدرت را دارند که با برجستهسازی و بزرگنمایی یک پدیده، آن را تبدیل به بحران کنند و بالعکس با کوچکنمایی و بیاهمیت جلوهدادن پدیدهای دیگر، کاملاً موضوع را مغفول و محو کنند.
البته هر دو مورد آسیبهای فراوانی دارد. اصولأ اطلاعرسانی در دورههای بحرانی، حرکت روی لبه تیغ شفافیت و اجتناب از هراس عمومی است. اینکه رسانه و شبکههای اجتماعی چگونه اطلاعرسانی کنند که نه اعتماد مردم را از دست بدهند و نه میان آنها ترس و اضطراب به وجود آورند. اگر از وجه مثبت به قضیه نگاه کنیم میتوانیم بگوییم که در حال حاضر شبکههای اجتماعی و پیامرسانها کار را در زمینه اطلاعرسانی از طریق منابع رسمی کشور مانند وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با کرونا راحتتر کرده است.
پیامهای کوتاه انبوه، اطلاعیههای مجازی و گسترش سخنان مسئولان مربوط در کوتاهترین زمان ممکن از جمله مزایای شبکههای اجتماعی و پیامرسانها هستند.
آگاهیبخشی و آموزش
علاوه بر اطلاعیههای رسمی سازمانها و نهادهای حاکمیتی، پزشکان و کادر درمانی نیز توانستهاند به صورت خودجوش و بدون ایجاد هیچ هزینهای برای مخاطبان و مردم، از طریق شبکههای اجتماعی با آنها در ارتباط باشند و اطلاعات تخصصی خود را در زمینه کمک به مردم و افزایش آگاهی آنان درباره راههای جلوگیری از ابتلا و یا راههای درمانی در صورت ابتلا، در اختیار مخاطبان و کاربران فضای مجازی قرار دهند.
کاری که هم از تردد و عبور و مرور بسیاری از افراد در مطبها و مراکز درمانی کاسته و هم هزینه مردم را در این شرایط بحرانی کاهش داده است. آگاهیبخشی به مردم از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین راهها برای جلوگیری از شیوع ویروس و برونرفت هر چه زودتر از این بحران است که تلاش همه متخصصان و پزشکان را در شبکههای اجتماعی طلب میکند. تلاشی که میتواند هم در جهت ارائه توضیحات آموزشی صحیح برای مقابله با ویروس و هم در جهت رد اخبار جعلی و بیاساس فضای مجازی به کار گرفته شود.
همراهسازی اقشار مردم
شبکههای اجتماعی با توجه به قابلیتهای بسیار زیادی که در انتقال مفاهیم و نکات آموزشی به مردم دارند، توانستهاند پس از ایفای نقش مناسب در زمینه اطلاعرسانی از طریق سازمانهای رسمی و همچنین آموزش و آگاهیبخشی توسط متخصصان، مردم را نیز با مسئولان و متخصصان برای خروج از این بحران همراه کنند. به عنوان مثال، کمپین «با هم کرونا را شکست میدهیم»، یا کمپین «در خانه میمانیم» و یا کمپینهای «تولید بستههای درمانی و بهداشتی مقابله با کرونا برای افراد نیازمند» از جمله حرکتهای بسیار خوبی بود که در بستر شبکههای اجتماعی رخ داد و توانست حس همدلی و همراهی را در میان مردم کشور افزایش دهد.
جو روانی منفی
اما ایجاد شایعات مهمترین آسیب شبکههای اجتماعی در فضای جامعه است که تنها مربوط به ویروس کرونا نیست. هر روز خبر مهاجرت، درگذشت، ازدواج، طلاق و... از افراد معروف در این فضا منتشر میشود و پس از گذشت مدت کوتاهی تکذیب میشوند. این مسئله متأسفانه در این اوضاع بحرانی نیز وجود دارد. پوشش خبریِ رسانههای معاند و شبکههای ماهوارهای، نقل قولهای گمراهکننده از جانب مسئولان و متخصصان و تولید محتوای کذب از جمله مسائلی است که اثرگذاری منفی آن روی زندگی مردم حتی مهلکتر از ویروس کرونا است.
اینجاست که شبکههای اجتماعی در ایران هیچگونه دروازهای برای کنترل محتوا ندارند و محتواها اغلب به صورت کپیبرداری از روی یک منبع به سرعت پخش و فراگیر میشوند.
در حال حاضر، خبرهای مربوط به ویروس کرونا، به شکل پیامهای ویروسی منتقل میشوند و این شروع یک موج خبری سریع و پُر از هیجان است. چیزی که برای مخاطب بسیار جذاب و سرگرمکننده است؛ سرعت دریافت و انتقال پیام و ایجاد هیجان در سایر مرتبطان خود در شبکههای اجتماعی است که میتواند در ایجاد حس هراس و ترس جامعه بسیار مخرب باشد.
به عنوان مثال، در شهرستان بروجرد به رغم مشکوکبودن یک نفر به ویروس کرونا و نگهداری وی در قرنطینه چنان جو روانی ایجاد شد که دو ساعت بعد از انتشار این خبر هیچ ماسک و وسیله ضدعفونیکننده در داورخانهها پیدا نمیشد. لذا شرایط بهداشتی و سلامت در شهرستان بروجرد بلافاصله از وضعیت مطلوبی که داشت وارد وضعیت قرمز شد و استرس و فشار روانی زیادی به بسیاری از خانوادهها وارد شد.
ایجاد حس بیتفاوتی
امروزه بسیاری از شبکههای اجتماعی و حتی پیامرسانها قابلیت اشتراکگذاری عکس، فیلم، نوشته و... را دارند. در این روزهای بحرانی که در اثر شیوع ویروس کرونا در کشور ترس و اضطراب مردم را فراگرفته، عده زیادی با بیتوجهی به هشدارهای سازمانهای رسمی مبنی بر عدم مسافرت و خارجنشدن از منزل، اقدام به شکستن قرنطینه و سفر به مناطق مختلف کشور میکنند و برای جلب مخاطب، این اَعمال خود را با سایر کاربران هم به اشتراک میگذارند.
این مسئله علاوه بر آنکه برای جان خود افراد و اطرافیانشان بسیار خطرناک است، نوعی بیتفاوتی را نیز به سایر مخاطبان آنان القا میکند تا آنان نیز کاری شبیه به آنچه دوستان خود در فضای مجازی به اشتراک گذاشتهاند انجام دهند تا از قافله جا نمانند. بیخیالی دقیقاً نقطه مقابل هراسافکنی است که هردو عامل توسط شبکههای اجتماعی ایجاد میشوند و در چنین روزهای بحرانی خیلی بیشتر از خود ویروس خطرآفرین هستند.
بهرهبرداریهای معاندان
با شیوع ویروس کرونا نظریههای مختلفی از سوی مسئولان و متخصصان ایرانی و خارجی مطرح شده است. مانند اینکه این ویروس در آزمایشگاه و به عنوان یک سلاح بیولوژیکی ساخته شده است. این نظریه دو جهتگیری دارد. در جهتگیری نخست، ویروس از یکی از آزمایشگاههای شهر ووهان به بیرون درز کرده و در جهتگیری دوم ایالات متحده آمریکا به علت رقابت و کشمکشهای سیاسی و اقتصادی با چین این ویروس را ساخته و در کل جهان منتشر و فراگیر کرده است.
آنچه مسلم است در آینده، صحت و یا رد چنین ادعاهایی مشخص خواهد شد اما نکته قابل توجه استفاده معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران از شبکههای اجتماعی برای متهمکردن مسئولان ایرانی به دروغگویی است.
معاندان که ید طولایی در ایجاد شایعه و اتهامسازی دارند، اینبار نیز بیکار ننشستهاند و دائماً با ایجاد اعداد ساختگی از تلفات و مبتلایان کرونا در ایران و پخش این اخبار کذب در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و کانالهای تلگرامی، هم ذهن مسئولان را درگیر میکنند و هم اعتماد مردم به مسئولان را سلب میکنند.
به هر ترتیب آنچه مسلم است این که نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در حل بحرانهای عمومی مانند شیوع ویروس کرونا، نقش غیرقابل انکاری است و نمیتوان با نگاه سلبی با آن مواجه شد.
کنترل بیشتر بسترهای مختلف در فضای مجازی و بررسی محتوای پخششده در شبکههای اجتماعی توسط متخصصان و اطلاع آن به مسئولان برای مقابله با شایعات و بازیهای رسانهای از جمله اقداماتی بوده که نیاز است برای کاهش وجوه منفی شبکههای اجتماعی برای برونرفت از این بحران انجام شود.
شبکههای اجتماعی اگر به طور هماهنگ و یکپارچه در خدمت اطلاعرسانی صحیح و بهموقع به مردم باشند، بزرگترین نقش را در کنترل شیوع ویروس کرونا و کاهش خسارات احتمالی آن خواهند داشت. مسئلهای که هماهنگی و همکاری میان مسئولان تصمیمساز در حوزه رسانه و ارتباطات و همچنین متخصصان و کارشناسان را طلب میکند.