هشدار آق فری به مدیران بادکنکی
چند سالی میشه که تو حوزه فناوری یه نسل جدیدی از مدیرا دارن روی کار میان که از مدیریت فقط عنوانش رو یدک میکشن. طرف به واسطه فامیل بودن و زد و بند با یه سری آدم رفته شده مدیر عامل یا عضو هیات مدیره فلان شرکت دولتی یا بانکی، بعد جوری ادا از خودش در میاره که هر کی ندونه فکر میکنه طرف قبل از این گوگل رو اداره میکرده.
در حالیکه من میتونم ثابت کنم اگه جاشون درخت بکاری و تو شرکت اعلام کنی، از امروز این درخت مدیر عامل یا عضو هیات مدیره شده، آب از آب تکون نخوره. مثلا طرف یه سری قرارداد انحصاری با یه بانک داره که سالهاست برقراره. خب به موجب این قرارداد، مدیر عامل انسان باشه یا یکی از اقسام مایعات و جامدات، شرکت کارش جلو میره و آخر هر ماه پول به حسابش واریز میشه. یا اگر دولتی باشه که خب بودجه و حقوق اساسی آخر ماه تو حسابشونه.
مشکل من از جایی با این آدمای اضافه و ناکارآمد شروع میشه که این نسل از مدیرای تازه به دوران رسیده اما با پولهای بادآورده چه کارها که نمیکنن.
از اونجا که با پول میشه همه چیز رو خرید، این آقایون از خیر هیچ چیزی نمیگذرن. مثلا طرف برای شرکتش رتبه میخره، تندیس میخره، چهره سال میخره، یه خروار نشریه صبح تا شب عکسشو میزنن، پول میده تو همایشها سخنران ثابت باشه. پول میده بره تو هیات مدیرهها. پول میده ممبر فیک برای کانال تلگرام، توییتر و اینستاگرامش میخره و کلی از این جور کارا.
این وسط برای ملت از خودشون نظریه و تز هم در میکنن که من حسابی بهم فشار اومده.
اینم بگم که این آقایان بادکنک که هر روز هم داره به لطف شبکههای اجتماعی و نشریات دوزاری تعدادشون زیاد میشه، اگر همین فردا و فقط برای یک ماه یک شرکت خصوصی با دو تا کارمند رو بدن دستشون، تعطیل میشه.
لذا همینجا قصد دارم یه هشدار اساسی به این تیپ مدیرا بدم، چون خیلی رفتن روی مخم.
از طرفی خوب میدونم که خوب میدونید منظورم کیا هستین. لذا میخام بگم آقایان، شما لطف کنید به همون حقوقها و پاداشهای یامفتی که میگیرید، سفرهای لازم خارجی که میرید و دزدیهایی که میکنید، مشغول باشید. چون در این مورد کاری نمیشه کرد و اصولا همه به هم گره خوردین و بالاییها تکونتون نمیدن.
اما اگه بخاین اظهار فضل کنید، دست از این کارای خرکی و سخنرانیهای الکلی و مصاحبههای آبکی و خرید مناصف پفکی و ادامه سیاستهای بادکنکیتون بر ندارید، آق فری بد جوری روی شما کلید خواهد کرد و از این به بعد حتما توی این ستون دیگه با ذکر نام و مسوولیتتون شروع میکنه راجع به شماها نوشتن و گیر دادن.
اینم بگم که از مدیرای نشریه شنیدم، وضع کار و بار و کاغذ مطبوعات هم اصلا خوب نیست و شاید بخایم نشریه رو جمش کنیم و قرار شده بزنیم به سیم آخر.
خلاصه تو وضعیت روحی و اقتصادی خطرناکی هستیم که ممکنه مثل دینامیت بشیم و خیلیها رو با خودمون بفرستیم هوا.
این هشدار رو جدی بگیرین چون من از امروز یه کمربند انتحاری بستم. حقوقم هم چند ماهیه عقب افتاده و فشارم بالاس. والسلام نامه تمام.
عزت زیاد
آق فری
- ۹۸/۰۵/۲۱