ورود استارتآپها به بورس خوشایند نیست
فرشاد وکیل زاده* - ورود برخی کسب و کارهای نوین به بورس و تامین مالی آنها در دورانی که هیچ معیار اقتصادی برای ارزشگذاری کسب و کارها وجود ندارد،منجر به تسلط جریان خاص بر اکوسیستم و حذف اکثر کسب و کارهای مستقل و از بین رفتن انگیزه کارآفرینی میشود.
هر چند در نگاه اول عرضه شرکتهای استارتاپی در بورس هم برای دولت و دولتمردان و هم برای فعالان این حوزه میتواند خبر خوبی باشد، اما با نگاهی دقیق تر و از درون کسب و کارهای این حوزه شاید این خبر حداقل در حد انتظار خوشایند نبوده و به جای نوید روزهای روشن، آینده ای مبهم و پر از چالش را فراهم آورد.
به طور طبیعی اگر جزء افرادی باشید که صرفاً اخبار اکوسیستم استارتاپی کشور را دنبال میکنید و به اصطلاح از دور دستی بر آتش دارید یا جزء بخشی از بدنه دولت باشید که این اقدام از دستاوردهای دوران تصدی شما لحاظ شود یا آنکه بصورت مستقیم یا غیر مستقیم از ذینفعان کسب و کارهایی باشید که قصد ورود به بورس را دارند، بی شک خبر ورود چند شرکت استارتاپی به بورس برای شما خبری بسیار خوشایند خواهد بود، به خصوص در دورانی که دولت و حاکمیت قصد دارد آن را تبدیل به دوران طلایی بازار سرمایه نماید.
حال مشکل کجاست؟ برای بررسی دقیق تر این موضوع نیاز داریم که کمی ساختار فعلی اکوسیستم استارتاپی کشور را تشریح کنیم. در حال حاضر بیش از 80 درصد کسب و کارهای شناخته شده کشور متعلق به دو جریان سرمایه گذاری هستند که هر دو جریان بخش عمده ای از سرمایه خود را از خارج از کشور جذب نموده اند، حال فارغ از دغدغه های امنیتی برخی از کارشناسان که دغدغه آنها دسترسی به اطلاعات میلیون ها کاربر توسط سرمایه گذاران خارجی آنها می باشد، دغدغه دیگری که در خلال سال های اخیر همواره ذهن فعالان این حوزه را درگیر نموده است، روش های تامین مالی و ارزشگذاری های صورت گرفته بر روی این کسب و کارها می باشد.
هر چند طبیعی است که ارزشگذاری کسب و کارهای این حوزه نباید مشابه کسب و کارهای سنتی و صرفاً بر اساس سودآوری فعلی و میزان دارائی های فیزیکی آنها باشد و لازم است که در محاسبه ارزش آنها به متغیرهایی مانند سرعت رشد کسب و کار و تحولاتی که در صنعت ایجاد می نمایند (که همگی به نوعی در چشم انداز جریانات مالی و سودآوری آتی آنها تاثیرگذار است) نیز توجه نمود، اما متاسفانه بخشی از سرمایه گذاران این حوزه با بیان استدلال های فوق، در عمل به صورت تصنعی و صرفا بر اساس هزینههای بالای تبلیغات و بازاریابی نسبت به شبیه سازی این رشدها اقدام نموده و با این روش سعی کردند که ارزش کسب و کارهایی که در آن سرمایه گذاری نمودند را به صورت غیرواقعی بالا برند.
متاسفانه یا خوشبختانه در طی دو سال گذشته به دلیل فروکش کردن جو سرمایهگذاریهای نامناسب بر روی کسب و کارهای این حوزه و همزمان خروج برخی از سرمایه گذاران شناخته شده استارتاپی به دلیل فشارهای امنیتی از کشور، هر چند به ظاهر شور و اشتیاق راه اندازی استارتاپ ها تا حدی فروکش کرد، اما همین امر منجر به آن شد که کسب و کارهای این حوزه بجای تمرکز بر هزینه کرد سرمایه های جذب شده و توجه صرف به تبلیغات، تمرکز خود را بر خلق ایده های جدید و بالا بردن راندمان کسب و کارهای خود معطوف نمایند، که این امر به نوبه خود تحولی بسیار مفید و خوشایند در اکوسیستم استارتاپی کشور بود.
حال دولت در آخرین سال زمامداری خود علاوه بر تمایل به رونق دادن به بورس از جنبههای مختلف اقتصادی، تمایل زیادی نیز به عرضه استارتاپ ها در بورس پیدا کرده تا آن را به عنوان یکی از افتخارات خود و در جهت حمایت از جوانان و کسب و کارهای نوآور ثبت نماید، فارغ از آنکه ورود برخی از این کسب و کارهای شناخته شده به بورس و تامین مالی مجدد آنها در دورانی که هیچ معیار اقتصادی برای ارزشگذاری کسب و کارها وجود ندارد، صرفاً منجر به تسلط جریانی خاص بر اکوسیستم و حذف اکثریت کسب و کارهای مستقل و از بین رفتن انگیزه های کارآفرینی آنها می شود. بی شک اگر به اهمیت این حوزه برای رشد و توسعه کشور به خصوص در نوآوری و تکنولوژی توجه می کردیم و دیدگاهی بلندمدت داشتیم، شاید مغلوب تصمیم های شتابزده و انحرافی نمی شدیم.
*دبیر اتحادیه کشوری کسب و کارهای مجازی
منبع:فارس