کارت الکترونیکی کجاست؟
تکفا- گفتوگو با عبدالحمید منصوری معاون فنی و عملیات مکانیزه شرکت تجارت الکترونیک ایرانیان (وابسته به بانک پارسیان) شرکت تجارت الکترونیک ایرانیان از شرکتهای انگشتشمار ایرانی است، که کارت الکترونیکی وخدمات وابسته به آن را ارایه میدهد.
در این نوشتار کوششهای این شرکت و بانک پارسیان را برای گسترش خدمات نوین بانکی، میخوانید.
شرکت تجارت الکترونیک
وظیفه شرکت تجارت الکترونیک ایرانیان بیشتر انجام کارها و ارایه سرویسهای غیرشعبهای به بانک پارسیان - که 80 درصد از سهام شرکت را در اختیار دارد - است. زیرا از آنجا که بانک پارسیان - بهدلیل هزینه بالا - نمیتواند مانند دیگر بانکهای سنتی، شعبههای بسیار داشته باشد، سیاست را بر این گذاشته است که از رفتوآمد مشتریان به شعبه - تا جایی که میتواند - بکاهد و سرویسهای غیرحضوری را مطرح کند.
در بانکهای، دولتی دایرهای به نام دایره کارت وجود دارد. بانک پارسیان این دایره را ندارد و معاونتی به نام معاونت کارت دارد که این کار را برایش انجام میدهد.
اما بهدلیل آنکه تکنولوژی پرداختن به کارتهای الکترونیکی در کشور نبود و نرمافزارهای موجود، توان انجام این کار را نداشتند، بانک پارسیان این شرکت را برپا کرد تا با تولید کارتهای اعتباری آغاز به کار کند.
شرکت ما پیشینه 3 - 4 ساله در این زمینه دارد و نخست وابسته به شرکت گسترش صنایع ایران خودرو بود. سپس قرار شد که شرکت بر پروژه کارتهای اعتباری و بازرگانی الکترونیکی1 در ایران پژوهش کند. پس از 5/1 سال گزارشی کامل از یک گروه 20 نفره از کارشناسان بانک مرکزی در ایران ارایه کردند و طرحی بهدست آوردند که هنوز هم شرکت برپایه آن حرکت میکند.
سپس در سال 81، بانک پارسیان این شرکت را از سازمان گسترش صنایع ایران خودرو خرید. تفکر آغازین بانک پارسیان هم گستره وسیعی از مسایل بانکی و الکترونیکی را شامل میشده است. بانک پارسیان نزدیک به 40 هزار سهامدار دارد و کسی سهامدار عمده آن نیست.
بهنظر من این شرایط در کشور ما کمنظیر است. چون در کشور ما بیشتر یک سهامدار مادر داریم که تصمیمات اصلی را میگیرد. اکنون سهامداران بانک پارسیان با نام مشخص هستند؛ هرچند هنوز وارد بورس نشده است.
میتوان گفت که بانک ما موفق بوده، هرچند تبلیغات چندانی نداشتهایم. بهرغم انتظارمان مراجعه به بانک بسیار بوده است. اما هنوز به دلایل مشکلاتی - مانند مالیات و ناآشنایی مغازهداران - نمیتوانیم دستگاهها را در هر جایی نصب کنیم. هرچند وضعیت مالیات در کشور ما بسیار بهتر شده است.
چرا بانک پارسیان خودش کار این شرکت را انجام نمیدهد؟
چون وظیفه ما رویارویی با مغازهدارها و دارندگان کارت است. هیچ بانکی - بهجز در اندکی از کشورها - نمیخواهد و نمیتواند درگیر کارهای مالی با مغازهداران و بهویژه دارندگان کارت شود. بانک به هیچوجه برای پرداختهای چند میلیون ریالی طراحی نشده؛ بدنه بانک برای تسهیلات و تراکنشهای سنگین طراحی شده است و سازماندهی این کارها را ندارد تا با چند هزار مغازهدار طرف حساب باشد؛ اما در سراسر جهان، شرکتهایی هستند که برای این کار حرفهای میشوند.
اکنون ما صحبت از 500 هزار یا 1 میلیون تومان میکنیم، اما خود بانک پارسیان 50 میلیون تومان وام مسکن میدهد. تفکر اجرایی این کار با تفکر بانکداری متفاوت است. بیشتر وامها - مانند وام ازدواج - بهدلیل مقادیر پایین آنها، برای دایره وصول ادارات، مشکل دارند. اما ما بهگونهای طراحی شدهایم که مقادیر کم - حتی 1 میلیون ریال - را هم پوشش دهیم. اگر 10 میلیون مشتری 1 میلیون ریالی داشته باشیم، شاید از چند بانک هم جلو بزنیم. نقل و انتقالات در اندازههای کوچک است؛ یعنی برای هر کس در ماه تا 10 میلیون ریال تراکنش مالی داریم.
این یک تکنولوژی تثبیتشده در جهان است و کاری که ما کردیم، پیادهسازی آن مدل و بومیسازی آن است.
خدمات و محصولات
بانک پارسیان از ماه گذشته، ارایه برخی از سرویسهای کارت اعتباری، ATM2 و دیگر خدماتی که نیاز به مراجعه مشتری به شعبه ندارند را در سطح تهران آغاز کرده است.
البته هنوز این کارها انسجام و گستردگی دلخواه را در کشور ما ندارد؛ زیرا دیر آغاز شده است، اما ما اعتقاد داریم که این حرکت سرانجام منسجم خواهد شد.
کار بزرگی که بانک پارسیان آغاز کرده، این است که مشتریان بتوانند بهکمک کارتهای اعتباری، در پایانههای فروشگاهی، خریدهایشان را انجام بدهند بهگونهای که بانک هزینهها را از طرف آنها پرداخت میکند و صورتحسابی برای آنها میفرستد.
تاکنون ما 2 محصول بیرون دادهایم: یکی کارت اعتباری بهمعنای واقعی و دیگری کارتی که به آن کارت خرید میگوییم.
کارتهای اعتباری و خرید
در کارت اعتباری، نخست خرید انجام میشود و سپس پولش پرداخت میشود؛ یعنی بانک بهجای دارنده کارت، پول را میپردازد. اما در کارت خرید - که بیشتر، سازمانها از آن استفاده میکنند و بانک پارسیان هم برای بنهای غیرنقدی از همین کارتها استفاده میکند - نخست باید پول به بانک پرداخت شود و سپس خرید انجام میگردد. در بنهای کاغذی، کارهایی مانند بازار سیاه پیش میآید، چون بنی که برای یک فروشگاه صادر میشود، حتما باید در همان فروشگاه خرج شود، اما با کارت خرید میتوان از هر فروشگاه زیر پوشش خرید کرد.
اگر شمار فروشگاههایی که کارت میپذیرند، افزایش یابد - برای نمونه به 5000 برسد - آنگاه هرکس برای خرید بههمان اندازه توان گزینش دارد. اما هماکنون ما 50 فروشگاه را در تهران زیر پوشش بردهایم.
زیربنا و دامنه کار
ما در بخش کاری و اجرایی این پروژه جای داریم، اصول استاندارد آنرا بهکار بردهایم و فناوری آنرا برپایه شبکه همزمان3 و برخط4 گذاشتهایم و همه دستگاههای ما و هر خرید با کارت، از مرکز نظارت5 میشود و در مرکز اجازه انجام تراکنش به مغازهدار داده میشود.
این کار اصلی ما است و آنرا تنها برای بانک پارسیان ارایه نمیدهیم، چون در کشور کارت اعتباری مشکلاتی فراوان دارد و در گذشته هم چندین بار آزموده شده است، بسیاری از بانکها به چنین خدماتی نیاز دارند.
کارها آنلاین است، یعنی برای یک خرید 50 هزار ریالی هم از مرکز اجازه گرفته میشود و ما بهصورت لحظهای در حال کنترل شبکهمان هستیم و منابع مالیمان را میبینیم. اگر کارت کسی گم شود، با یک تلفن قفل میشود و دیگر امکان خرید نخواهد داشت.
روش کار
کاری که ما انجام دادیم، رسمی و قانونمند بوده است. برابر قانون، یکی از تسهیلاتی بوده که در نظام بانکی پیشبینی شده است و ما این پیمان را جاری میکنیم و این اعتبار را به مردم میدهیم. مبلغ اعتبار هم از 1 تا 5 میلیون ریال است و اگر کسی ضامن و معرف معتبری داشته باشد، تا 15 میلیون ریال هم پرداخت میشود و اگر صاحب اعتبار آنرا پرداخت نکرد، هزینهها از شخص ضامن گرفته میشود.
سیستم کارت اعتباری ما بدینصورت است که در پایان ماه صورتحساب فرستاده میشود و مهلت پرداخت دارد و به این شیوه نیست که از پیش پولی بدهند و کارتی بگیرند. امکان قسطبندی هم - تا 6 ماه - وجود دارد. و نیز سرویس اعتبار چرخشی6 هم ارایه میشود. یعنی اگر کسی 500 هزار ریال خرید کرد، سپس 500 هزار ریال بهحسابش ریخت، از نو اعتبارش جاری میشود و نیاز به عقد دوباره نیست.
بانک پارسیان کمک بسیاری برای حل مباحث حقوقی و قراردادی کرده است و عقودی که از سوی بانک مرکزی ابلاغ شده، در قالب همان عقود در حال جاری شدن است و مشکل خاصی هم نداریم.
این کار سرمایهگذاری سنگینی را میطلبد. دو سوی یک معامله - یعنی خریدار و فروشنده - باید سود خود را بسنجند؛ اگر بخواهیم در فروشگاهی این دستگاه را نصب کنیم، مغازهدار با خودش میگوید مگر چند مشتری میخواهد از این دستگاه استفاده کند؟ تا مشتریان پرشمار نباشند، مغازهداران حاضر به نصب این دستگاه نمیشوند. از سوی دیگر، وقتی که میخواهیم کارت صادر کنیم، نخستین پرسش خریدار این است که من با این کارت از کجا میتوانم خرید کنم؟ و اینجا با همان داستان مرغ و تخممرغ روبرو هستیم! بههر حال باید هم دستگاهها و هم دارندگان کارت را با هم افزایش دهیم.
بستر مخابراتی مناسب است!
اگر 5 سال پیش این پروژه را به من پیشنهاد میدادند، من برخط بودن آنرا مناسب نمیدانستم. اما از 5 سال پیش، یک دگرگونی بزرگ در مخابرات کشور انجام گرفت. 3 یا 4 ISP نخست که راه افتادند - با روابط پنهانی - 100 خط میگرفتند، اما هماکنون برپایی یک ISP با 200 یا 300 خط مشکلی ندارد؛ چون پشتوانه این کار یک مخابرات خوب و معتبر دارد. هماکنون هر کس از خانه به اینترنت وصل میشود و قطعی خط ندارد. 7 سال پیش چنین کاری در کشور محال بود.
من یک تجربه 6-7 ساله در سیستمهای آنلاین کشور دارم. و سالها در زمینه سرویس تلفنی کار میکنم و نرمافزار نوشتهام. ما همیشه مشکلاتی مانند پارازیت داشتیم و حتی اگر در تهران باران میآمد، کار شبکهها و سیستمهای ما متوقف میشد. اما امروزه، با وجود برف و سیل هم چنین مشکلی نداریم و این نشان میدهد که به نقطهای رسیدهایم که میتوانیم از سیستمهای آنلاین برای تراکنش استفاده کنیم.
از اینرو سیستم ما برخط است و مشکلی هم نداریم. هر تراکنش ما در کمتر از 20 ثانیه انجام میشود و این انتقال - از دیدگاه فیزیکی - بسیار ایدهآل است.
با توجه به اینکه حداقل استفاده کاربر از اینترنت نیم ساعت است، حتی برای دیدن نامهها هم، 20 ثانیه زمان بسیار خوبی است. یعنی سیستم ما یک شبکه با اطمینان بالا میخواهد که تنها در 20 ثانیه به آن متصل شده، کارش را انجام دهد و خوشبختانه این وضعیت در کشور ما وجود دارد و مخابرات توانسته این سرویس را بدهد و ما هم در این بستر کار میکنیم.
اعتماد سه جانبه
در خارج، سازمانهایی هستند که اشخاص را از نظر اعتباری ارزیابی میکنند، اما کشور ما زیرساختهای این کار را ندارد و ما ناگزیریم که خودمان بیشتر این کارها را انجام دهیم و راههایی را بپیماییم که ممکن است به بیراهه رود.
اگر این زیرساختار وجود داشت، ما این بسیاری از مشکلات کنونی را نداشتیم. هماکنون برای دریافت این کارتها باید از طریق بانک پارسیان درخواست کارت شود؛ چون ما بازوی اجرایی بانک پارسیان هستیم و صادرکننده کارت، بانک پارسیان است. بانک پارسیان اعتبار مورد نیاز را - چه از نظر مالی و چه گردش مالی و پولی - به ما میدهد و ما کارت را صادر میکنیم.
نصب و راهاندازی در مغازهها و تسویه حساب هم بهعهده ما است. یعنی ما از بانک پارسیان مصارف و خرجشدهها را میگیریم و بهعنوان یک واسطه به مغازهدار منتقل میکنیم. بهعبارت دیگر، بانک پارسیان روزانه مقداری پول در اختیار ما میگذارد و ما آن را میان مغازهداران پخش میکنیم.
همه این کارها و گزارشها، بهصورت الکترونیکی انجام میشود. اگر نظامهای بانکی اجازه انتقال الکترونیکی - که به آن اتاق پایاپای الکترونیکی (7ACH) میگویند - بدهد و زیرساختارهایش در کشور راه بیافتد، دیگر مراجعه به شعبه نخواهیم داشت.
نقطه ضعف
مشکلات ما چندان قوانین و رویهها نیست، بلکه زیرساختارها و بیمه است. چنانکه در گذشته هم این مشکل باعث انجام نشدن برخی از کارها شد وگرنه ما میتوانیم - از نظر تکنولوژی ساخت - سیستم بسازیم. نمونه آن، سیستم ما - که تولید خودمان است - که توسط کارشناسان داخلی پایهگذاری شد و من هم در انجام و اجرای آن مشارکت داشتم. این سیستم 100 درصد داخلی است و تا اندازهای پاسخ نیاز ما را میدهد.
اما چرا ما نمیتوانیم سرمایهای سنگین بر این کار بگذاریم؟ زیرا ما هنوز نمیدانیم کارت و رفتار مردم ما با آن چیست؟
ما از دیدگاه آموزش ضعیف هستیم. سالانه بانک مرکزی چند کارشناس را برای آموزش، به خارج میفرستد؛ اما ما با روش سعیوخطا پیش میرویم: سندهای اصلی که به دستمان نمیرسد، از طریق اینترنت یا بروشورها - که یک نسل گذشته - آنها را مطالعه میکنیم و عضو هیچ کمیسیونی هم نیستیم. برنامه بهروزرسانی ما خیلی سنتی و کهنه است و با مباحث روز جهان بسیار بیگانه هستیم. در نتیجه پس از یک سال و نیم، متوجه میشویم که کارت چیست و رفتارش چیست و باید چهکار کرد؟! زیرا هیچ کدام از کارشناسان ما تجربه کامل کارت نداشتهاند.
بنیانگذار این کارت در کشور، ثمین بود، سایپا کارت و بانک ملی هم در سطح محدود وجود دارند.
ما و جهانیان
یکی دیگر از مشکلات ما، امضایی بود که باید پشت کارتها از مشتری میگرفتیم؛ زیرا زیربنای اعتبار کارت، همین امضا است. البته هنوز امضای فیزیکی در جهان حاکم است. امضای دیجیتالی جایی حاکم میشود که خریدار و فروشنده یکدیگر را نمیبینند و بنابراین یک نفر باید امضای دیجیتالی را تایید کند. در جهان امضای دیجیتالی در خرید رو در رو وجود ندارد، اما در ایران هست، چون تجربهاش وجود ندارد.
ما آمادگی داریم که کارتهای بینالمللی را بپذیریم، بهشرطی که آنها با ما تسویهحساب کنند. اما کارتهای آنها رمز ندارد، زیرا این یک استاندارد بینالمللی است؛ یعنی روی کارت اعتباری نباید رمز باشد، اما ما - بهدلیل ناآشنایی با امور و برای امنیت بیشتر - رمز داریم.
در اروپا و آمریکا مغازهداران دنبال این دستگاهها هستند، چون اگر به این دستگاهها مجهز نباشند، 60درصد از فروش خود را از دست میدهند؛ اما در ایران ما در پی مغازهداران هستیم.
در جهان هر کس میتواند صادرکننده کارت اعتباری باشد، تنها باید صادرکننده8 شود. کارت اعتباری را بانکها نمیدهند، شرکتهای اعتباری مانند مسترکارد9 و ویزا10 صادر میکنند. بانک با مشتری طرف حساب نیست، اما در ایران چون انگیزه ایجاد و خرج پول را با اعتبار مطرح میکنند، هنوز اجازه ندادهاند.
باز هم مشکل ATMها !
از مشکلات دیگر، اشتباه در گذاشتن جایگاهها است. کار کارتهای خودپرداز این است که یک پول کمی را به مردم بدهد. اما فرهنگ پول خرج کردن ما در ایران چگونه است؟ بیشترمان یک بار در ماه به بانک میرویم و انبوهی پول میگیریم.
ATM دستگاهی فیزیکی است که در ایران ظرفیت بزرگترین نوع این دستگاه، تا 120 میلیون تومان میرسد. یعنی اگر متوسط حقوقها 120 هزار تومان باشد، بیش از 100 نفر را پاسخ نمیدهد. از اینرو، برخی از ATMهای بانک ملی، تا 4 بار در روز تزریق میشود.
تزریق پول هم یعنی اینکه سه نفر باید حضور داشته باشند، رییس، بازرس و کسی که تایید کند که 120 میلیون تومان پول در این دستگاه گذاشته شده است و این کار 4 بار در روز - در روزهای آغازین ماه - باید انجام شود.
رفتار مصرفی ما این است که اول برج همه پول خود را از بانک بگیریم و شروع به خرج کردن آن کنیم. اما در دنیا اینگونه نیست، بلکه با هر وسیلهای که دارند خرج میکنند. یعنی ما هنوز رفتار کاربر را درست نکردهایم و زیرساخت را درست نکردهایم. زیرساخت تنها تکنولوژی یا مخابرات نیست.
از کلاهبرداران نمیهراسیم !
ما اعتقاد داریم که فطرت انسان، فطرت درستی است و انسانها کمتر از 2-3 درصد کار خطا انجام میدهند؛ اما نمیتوانیم پذیرش عمومی داشته باشیم.
همه سازمانهایی که کارت اعتباری صادر میکنند، استعلام میگیرند و ارزیابی اعتباری میکنند و اگر نکته منفی در اعتبار شخص باشد، به او کارت اعتباری نمیدهند. ما هم اکنون گروهی کار میکنیم: یا بانک پارسیان شخصی را به ما معرفی میکند، یا از طرف بانک پارسیان با سازمانی صحبت میکنیم و برای کارکنان آن سازمان - برپایه صلاحدید سازمان - سقف اعتبار مشخص میکنیم. اگر مشتری (کارمند) بدحساب شود، پس از سه بار، تذکری میدهیم، که او جزو مشتری بدحساب ما است و کارتش بلوکه میشود، به سازمان هم اطلاع میدهیم؛ چون با توجه به پیشینه کاری کارمند در سازمان، بیگمان او مطالباتی از سازمان دارد که این بدحسابی از این طریق جبران میشود.
البته در اینترنت هم، جعل بسیار است. میانگین چک تقلبی در آمریکا برای هر نفر، 2 تا است، اما در آن جامعه، هم خطاکاران و هم فناوران، پیشرفت میکنند، چون آنجا از این نظر، جامعه معتدلی است. اما ما هم نمیتوانیم بنابر کار خطاکاران سیستمهایمان را طراحی کنیم.
درآمد ویژه نداریم
در جهان، مغازهداران 5 درصد تراکنش را به کسانی که تسویهحساب میکنند، میدهند. اما ما در ایران دستگاه را رایگان نصب میکنیم و هیچ درصدی هم نمیگیریم؛ درآمد ما از طریق کارمزد است. یعنی کارمزد آن تعداد از مشتریانی که بازپرداختشان را تقسیط میکنند، برابر با تعرفه بانکی محاسبه میشود.
درآمد ما از این محل، در سال نخست، صفر است، اما در سالهای بعد بیشتر میشود. بهدلیل ناشناخته کار، باید ریسک عدم پرداخت برخی از مشتریان را در سال اول و دوم بپذیریم و افزون بر این، سرمایهگذاری این دستگاه نزدیک به 5 میلیون ریال هزینه دارد.
مشکل زیرساختار و هماهنگی
از مشکلات دیگر، نبود یک زیرساختار استاندارد یا یک تفاهمنامه در کشور است. ما هفتمین شرکتی هستیم که میخواهیم در فروشگاههای شهروند دستگاه بگذاریم، اما هیچیک از این شرکتها همدیگر را نمیپوشانند. البته ما چند شرکت خصوصی از جمله بانک سامان - که شرکتی به نام هایکارد11 دارد - و ثمین را بهعنوان همکار میشناسیم.
بانک مرکزی گفته است که باید 300 هزار دستگاه ATM و POS12 در کشور نصب گردد تا کارت در کشور عمومی شود. اگر دولت یا سازمانهای ذیربط اجازه فعال بودن ندهند، هر اندازه که نیرومند باشیم، هیچیک از ما نمیتوانیم 300 هزار دستگاه نصب کنیم.
ما برای یکی شدن این شبکه آمادهایم که با ثمین یا شرکتهای دیگر به توافق برسیم. ما شتاب (شبکه تبادل اطلاعات بانکی) را - با همه کاستیهایش - گزینهای خوب میدانیم، اما هنوز به ما اجازه ندادهاند که به آن وصل شویم. از طریق بانک پارسیان در حال اقدام هستیم. اگر ما عضو شتاب شویم، دستگاه ما کارتهای بانک ملی را هم میپذیرد.
هماکنون سپه یک سیستم برای خود دارد، همینطور، ثمین، بانک ملی، سامان، سایپا که هیچکدام با هم هماهنگ نیستند. ما استاندارد حرکت کردیم، سامان هم همینطور؛ شتاب هم این ادعا را میکند، اما هنوز ناهماهنگ هستیم. اگر ما بتوانیم با هم هماهنگ شویم، با یک دستگاه چندین کارت استفاده میشود.
هزینهها
هر کدام از این دستگاهها یک قیمتی دارند. فرآوردههای عرضهکنندگان معروف، گران است. اما با هزینهای نزدیک به 4 میلیون ریال میتوان دستگاه کرهای را خرید. کره با 47 میلیون تن جمعیت، نزدیک به 300 هزار دستگاه در سال مصرف دارد. آنها به یک نقطه اشباع رسیدهاند که دستگاههای نوین، جایگزین کهنهها میشود. مدلهای گوناگونی هم هست که یک گونه تازه آن از خط موبایل استفاده میکند؛ زیرا در کره هزینه هر پالس موبایل از تلفن ثابت کمتر است. میبینید که زیرساختها کار را راهبری میکنند.
با توجه به سیستم مخابرات کشورمان ما به دنبال سیستم آنلاین رفتیم. سیستم برخط، ریسک بیشتری دارد، زیرا اگر کارتی - مانند کارت تلفنهای شارژی - گم شود و توسط دیگری استفاده شود، بانک نمیفهمد.
نقطه هدف
ما نزدیک 50 دستگاه داشتیم که بهزودی به 400 عدد میرسد. اما باز هم تعداد انتقالها بسیار کم است. در حالی که ما هنوز از سوی بانک پارسیان کار میکنیم و بهصورت عمومی هم کار نکردهایم.
رسیدن به نقطهای که ما انتظارش را داریم 2 سال دیگر است. 2 سال دیگر شرکت ما یک شرکت 150 نفره است با تجهیزات متفاوت و چیزی حدود 8-7 هزار دستگاه که اگر هر عدد آن را 400 هزار تومان حساب کنیم، رقم بالایی خواهد شد. هزینه شبکه و خطوط اجرایی آن هم هست؛ اما هیچ سازمانی از ما پشتیبانی نمیکند. تنها بانک پارسیان، آن هم بهدلیل تفکر شخصی مدیرعامل آن است که از 10 سال پیش بهدنبال سیستم کارت در ایران بوده است.
سیستمهای آنلاین و آفلاین
دو گونه سیستم آنلاین و آفلاین13 داریم. یکی از کارتهای سیستم آفلاین، کارت هوشمند14 است. استاندارد پرداخت روی کارت هوشمند، EMV15 نام دارد، که شرکتهای معتبر اروپایی بهطور مشترک آن را برای سختافزار و نرمافزار تدوین کردهاند. این استاندارد پایهاش آنلاین است.
البته آفلاین بودن به معنای هوشمندی نیست. آفلاین یعنی اجازه ایجاد تراکنش، بدون مجوز از مرکز؛ که کارت هوشمند هم گونهای از آن است.
هنگامیکه کارتی صادر میشود، دیگر هر بار برای انجام هر تراکنش نیازی به اجازه از مرکز نیست. اگر خطرپذیری16 وجود داشته باشد، برای پرداخت از یک رقم به بالا، از مرکز اجازه گرفته میشود. اما بهخاطر ریسک بالای این کار، هنوز ما در ایران این رقم را صفر گذاشتهایم؛ یعنی برای هر مبلغ پرداخت، از مرکز اجازه گرفته میشود. اما این کار تواناییهای آفلاین را بهما میدهد، چون این سیستم برای کارهای خُرد است.
استانداردهای این بخش را ایزو تعیین میکند؛ اما بیشترین استانداردها در کارتها متعلق به ویزا است. آنها زیرساختار را میسازند و 58 درصد از تراکنشهای جهانی برای ویزا است. در خارج از کشور بسیاری از اینگونه دستگاهها را میتوان از طریق اینترنت خرید.
سقف اعتبار
ما میدانیم که اعتبار تا 5 میلیون ریال، کم است و در این فکر هستیم که این اعتبار را برای مشتریان خاص خود تا 20 میلیون ریال افزایش دهیم؛ چون ما نماینده بانک و بازوی اجرایی بانک هستیم.
این سیاست ما است و با بانک ملی هم صحبت شده که این سرویس را در اختیار بانکهای دیگر بگذاریم، چون برای بانکهای دیگر هم صرف میکند. هماکنون ما زیرساخت این کار را درست کردهایم و چند قرارداد بستهایم. این کارتها را همینجا صادر میکنیم و همه کارهایش اینجا انجام میشود و میتوانیم بهجای آرم بانک پارسیان، آرم بانکی دیگر را بر آن بگذاریم که آنجا نیازی هم به دایره کارت نداشته باشد.
چون بازوی بانک هستیم، باید بتوانیم برای جزییات انتقال پول در بانک پارسیان توضیح بدهیم.
ایراد مغازهداران
راه اصولی آن این است که بانک مرکزی اجازه کار به شرکتهایی مانند ما بدهد. برابر با بررسی اقتصادی ما، این اعتبار توسط برخی از مغازهداران - مانند سوپرمارکتها - بهصورت چوبخط ماهیانه به اهالی محل داده میشود. با این تفاوت که آنها این اعتبار را به چند ده نفر میدهند، اما ما این اعتبار را سازمانیافته، به چند میلیون تن میدهیم.
اما مغازهدار ما میگوید چرا من هزینه کنم و یکی از این دستگاهها را بیاورم در حالیکه مشتری به من پول نقد میدهد؟ برای همین است که در کشور ما سالانه نزدیک به 10 میلیارد تومان هزینه اسکناسهای فرسوده میشود.
استانداردگذاری
جایی که باید بر استانداردها نظارت کند، گزارش آماری دهد و سیاستها را جهتدهی کند، بانک مرکزی است، اما حتی بانک مرکزی هم در نباید پذیرش استانداردها نقشی تعیینکننده داشته باشد. تنها باید اجازه انجام این کار را بدهد و رعایت استانداردهای بینالمللی را بررسی کند.
ما چند شرکت تولیدکننده کارت باید در کنار هم باشیم و یک کنسرسیوم پایاپای درست کنیم و بانک مرکزی هم ما را پشتیبانی کند. نباید اجباری در کار باشد و تنها باید به شرکتهایی مانند ما کمک کند.
EMV نتیجه یکی شدن سه شرکت بزرگ بوده است. با وجود تضاد منافع، آنها دیدند اگر کاری نکنند، یک شرکت دیگر میآید و از آنها پیشی میگیرد. بنابراین منافع مشترک این سه شرکت آنها را واداشت که استانداردی تعیین کنند که ایزو هم همان را تدوین کرد و هماکنون همه شرکتهایی که دستگاههای کارتخوان میسازند، استاندارد EMV را رعایت میکنند.
در جهان، نزدیک 15 شرکت دیگر از سوی EMV برای بازرسی تعیین شدهاند و هر دستگاهی که درست میشود، باید از سوی این شرکتها تایید شود. این استاندارد توافقی میانگروهی، برای پخش شدن کار است.
اکنون شتاب در اختیار بانک مرکزی است. اعتقاد من بر این است که بانک مرکزی آن قدر منزلت خود را پایین آورده که خود را در نقش کارگزار و سرویسدهنده بهما نشان دهد. در صورتیکه باید نقش نظارتی داشته باشد. زیرا هر بانکی برپایه ماهیت خودش رفتار مالی و سرفصلهای مالی خودش را دارد. اما بانک مرکزی هم حق دارد استانداردی را بخواهد؛ زیرا بانک مرکزی زبان مشترک میخواهد. هفتهای یک بار هم بانکها به بانک مرکزی گزارش عملکرد و تراز مالی میدهند.
در کشور ما به دلیل اینکه همه کارها را خود شخص باید انجام دهد، قیمت تمام شده بالا است. دولت باید بیشتر نقش پشتیبانی و کمتر نقش عملکننده داشته باشد، چون منافع دولت شخصی نیست و کارمندان آن دلسوزی لازم را نخواهند داشت. بنابراین بخش خصوصی موفقیت بیشتری خواهد یافت.
ارج مشتری و تقلب
بانک پارسیان نخستین بانکی بود که سیاست احترام به مشتری را پیاده کرد. برای نمونه، امکان نشستن مشتری پشت باجه را فراهم آورد، اما در برخی از جاها - بر اثر شلوغی - وادار شد که این کار را انجام ندهد. از این 17 شعبهای که داریم، 95 درصد از شعبههایمان این امکان را به مشتری میدهد.
بهنظر من، با توجه به جوان بودن کشور ما، سرویسهای غیرحضوری، درخواستهای بسیار خواهد داشت. آمار و پژوهش ما نشان میدهد که جامعه ما آمادگی پذیرش چنین سرویسهایی - مانند بانکداری اینترنتی - را دارد.
باید قوانینی هم باشد که این ریسکها را کمک کند و اگر جایی شکست خوردیم، باید ما کسی را پشتیبانی کند. این مهمترین نقشی است که دولت میتواند در بخشهای خصوصی بازی کند.
تا این زمان، استقبال از کارتهای اعتباری بسیار خوب بوده است. هماکنون یک ماه است که ما کار را آغاز کردهایم، دستکم قرارداد 7-8 سازمان، با اعتبار 10 میلیون ریال در حال بسته شدن است. شرکتی هم حاضر شده است به کارمندانش تا 15 میلیون ریال اعتبار بدهد.
ما برای خود مشتری ارزش قایل شدهایم. مردم ایران در جامعه جهانی زندگی میکنند و روش زندگی همهجا همانند است.
بازرگانی و پرداخت الکترونیکی و خرید از دور
ما درباره بازرگانی الکترونیکی گفتوگوهایی با شرکتی دیگر داشتهایم تا کارتمان را در شبکه اینترنت هم ارایه کنیم و خرید اینترنتی توسط ما انجام شود و ما بدون وجود هیچگونه بیمه و امنیتی، ریسک آن را پذیرفتهایم. اما اینترنت اجازه خریدهای بیش از اندازه معینی را نمیدهد.
در گفتوگو با شرکتهایی مانند ایرانایر - که سیستم ثبت بلیت اینترنتی دارد - آنها گفتند که اگر ما پرداخت آنها را بپذیریم، میتوانیم همکاری کنیم. البته رقمهای بلیتها گران است و ما هنوز درباره این ریسک آن تصمیم نگرفتهایم.
در کشور ما هنوز خرید از راه دور - مگر در مواد خوراکی - تجربه و باور نشده و این هم از دیگر مشکلات ما است.
در خارج وقتی از اینترنت بلیتی میخرید، یک عدد به شما اختصاص داده میشود و با همان عدد وارد فرودگاه میشوید و همانجا برایتان بلیت صادر میشود.
پیام همشهری هم برای آگهیهای خود کارتی صادر کرده که میتوانید از طریق اینترنت - با دادن شماره آن کارت - آگهی بدهید. البته باید خود این کارت بهطور فیزیکی خریده شود و اعتبار این کارتها هم کم است. مشتری با خود میگوید من که میخواهم بروم کارت را بخرم، خوب آگهی را هم همانجا میدهم؟! البته این کارتها برای این کار مناسب است.
بنابراین در بازرگانی الکترونیکی، ما باید اطمینان داشته باشیم که کالا بهدست مشتری خواهد رسید. مانند آبونمان مجله که پول را اول میدهید و سپس سرویس میگیرید. در خارج تسهیلاتی از جمله تخفیف برای خرید از اینترنت به مشتری داده میشود و حتی پس از فرستادن کالا برای مشتری، یک کد برای پیگیری آن واگذار میشود؛ اما در ایران چنین اطمینانی نیست.
ما میتوانیم پرداخت هزینهها را انجام دهیم، اما این کافی نیست و هنگامیکه خرید اینترنتی میشود و فیزیکی نیست، باید از کیفیت و تحویل آن اطمینان داشته باشید. اگر بخواهیم بازرگانی الکترونیکی راه بیافتد، باید این مشکلات را حل کنیم. این بحث در وزارت بازرگانی، تکفا و کشور خیلی داغ است.
و سرانجام ... نیاز به همکاری
اگر 2-3 شرکت دیگر مانند ما آغاز بهکار کند و همگی با هم تفاهم داشته باشند و مشتری بداند که جنس خود را بهموقع تحویل میگیرد، مساله پرداخت الکترونیکی رخ میدهد و آنگاه، هزینهها نیز کاهش مییابد.
پس از سالها، هنوز بحث پرداخت صورتحساب برق در کشور ما وجود دارد، اما چند درصد این کار را انجام میدهند؟ از سوی دیگر، هیچکس پیگیری نکردیم ببینیم مشکل عملیاتی نشدن این طرح چیست.
هماکنون سیستم بانکهای ما در حال فراگیر و یکپارچهشدن است. ما میتوانیم نظمی به پرداختهای گوناگون در بانکها بدهیم. الان حسابها در بیشتر بانکها متمرکز شده است. یکی از پایههای بازرگانی الکترونیکی، همین است. میشود تفاهمی میان بانکهای گوناگون و وزارتخانهها - برای پرداخت حقوق - انجام پذیرد و باید این ارتباط گسترش یابد.
آینده بانکداری الکترونیکی ایران
یک موسسه انگلیسی پژوهشی درباره کاربرد تلفنبانک، سرویسهای بانکی و سن مشتریان آن کشور انجام داده و بنابر آن 80 درصد از کاربران این سرویس، جوانان بودهاند و 90 درصد از مراجعان به شعبهها، بالای 55 سال داشتهاند.
شرایط جامعه ما تا اندازهای بههمینگونه است؛ جامعه ما هم جامعهای جوان است و نسل جوان ما حوصله ندارد که به شعبه برود و در صف بانک بایستد. ما ـ که این دوره را گذرانیدهایم - سرویسهای بانکیمان را تحمل میکنیم، اما نسل جوان شکیبا نیست و این طبیعی است.
بنابراین من پیشبینی میکنم که گسترش بانکداری الکترونیکی در کشور - در آیندهای نهچندان دور - فراگیر و شتابان باشد.
برای ارتباط با آقای تهرانی، میتوانید به نشانی mansoori@iecomco.com نامه بنویسید.
1 e-Commerce
2 Automated Teller Machine
3 Real-time
4 Online
5 Authorize
6 Revolving Credit
7 Automated Clearing House
8 Issuer
9 MasterCard
10 Visa
11 High Card
12 Point Of Sale
13 OffLine
14 Smart Card
15 European - Master card - Visa
16 Risk Management
- ۸۴/۰۲/۱۲