کودکان کار مجازی رها در بیقانونی
زهرا طوسی - در سراسر جهان ۱۶۰ میلیون کودک به عنوان کودکان کار مشغول کار هستند که به مدد پلتفرمهای مجازی، در لباس «کودک کاری» آنلاین و در خلاء قوانین مشخص و کارآمد هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود.
این پدیده، که در ابتدا ممکن است بهعنوان یک فرصت برای درآمدزایی و رشد اقتصادی در نظر گرفته شود، در واقع به عرصهای برای بهرهکشی از کودکان تبدیل شده است. خانوادههایی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم کودکان خود را به تولید محتوا در شبکههای اجتماعی تشویق میکنند. کودکان را بهعنوان ابزاری برای جذب لایک، کامنت و فالوور به کار می گیرند ممکن است بهطور علنی از پدیده کودکان کار در دنیای واقعی انتقاد کنند و آن را محکوم کنند، اما در عمل، خودشان در حال انجام کاری مشابه در فضای مجازی هستند. این تناقض رفتاری نشاندهنده عدم درک صحیح از مفهوم کودکان کار و نادیده گرفتن این واقعیت است که هرگونه استفاده از کودکان برای کسب درآمد، بهویژه در شرایطی که نیازهای عاطفی و روانی آنها نادیده گرفته میشود، مصداق بارز کودکان کار است.
برای درک بهتر این معضل، ابتدا باید علل اصلی ظهور کودکان کار آنلاین را مورد بررسی قرار دهیم. این علل، با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی، پیچیده و چندبعدی هستند.
۱. فقر اقتصادی و مشکلات معیشتی
فقر اقتصادی یکی از علل اصلی کودکان کار در دنیای واقعی است و این معضل به دنیای مجازی نیز سرایت کرده است. در بسیاری از خانوادهها، بهویژه در کشورهای در حال توسعه، فقر اقتصادی بهعنوان محرک اصلی استفاده از کودکان برای کسب درآمد در فضای آنلاین عمل میکند. برخی از والدین بهدلیل نبود فرصتهای شغلی مناسب یا درآمد پایین خود، فرزندانشان را به تولید محتوا در شبکههای اجتماعی یا انجام وظایف مختلف در پلتفرمهای دیجیتال ترغیب میکنند. در چنین شرایطی، کودکان بهجای بهرهبرداری از دوران کودکی خود برای یادگیری، بازی و تحصیل، به نیروی کار تبدیل میشوند.
۲. جذابیت درآمدزایی در اینترنت
پلتفرمهای دیجیتال مانند اینستاگرام، یوتیوب، تیکتاک، و دیگر شبکههای اجتماعی بهطور فزایندهای برای نوجوانان و کودکان جذاب شدهاند. این پلتفرمها فرصتهای زیادی برای تولید محتوا و درآمدزایی فراهم کردهاند. بهویژه در سالهای اخیر، درآمدزایی از طریق تبلیغات و همکاری با برندهای تجاری بهطور گستردهای رواج پیدا کرده است. این وضعیت باعث شده تا کودکان و نوجوانان بهعنوان یک منبع درآمد برای پلتفرمهای دیجیتال و کسبوکارهای آنلاین بهکار گرفته شوند. بسیاری از والدین، بهویژه در خانوادههای کمدرآمد، این فرصتها را بهعنوان یک راهحل برای مشکلات مالی خود میبینند و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم فرزندان خود را تشویق به فعالیت در این فضا میکنند.
۳. فقدان قوانین حمایتی و نظارت قانونی
یکی از بزرگترین مشکلات در دنیای دیجیتال، عدم وجود قوانین مشخص و کارآمد برای حمایت از حقوق کودکان است. در حالی که بسیاری از کشورها قوانینی برای حمایت از حقوق کودکان در دنیای واقعی دارند، اما در فضای مجازی این قوانین بهطور جدی رعایت نمیشود. پلتفرمهای آنلاین، بهویژه شبکههای اجتماعی، فاقد نظارت کافی هستند و بسیاری از محتواهای تولیدی کودکان در این فضاها بدون هیچگونه محافظتی بهاشتراک گذاشته میشود. این عدم وجود قوانین حمایتی، شرایط را برای بهرهکشی از کودکان و سوءاستفاده از آنها فراهم کرده است. بق آنچه مرکز پژوهش ها می گوید آنچه در قانون نیز بدان اشاره شده با ناهماهنگی دستگاه ها اجرایی نمی شود.
۴. نظارت ناکافی خانوادهها و ضعف در آموزش
یکی از عوامل دیگر، عدم نظارت کافی از سوی خانوادهها بر فعالیتهای آنلاین کودکان است. در بسیاری از مواقع، والدین به دلیل ناآگاهی از خطرات فضای مجازی یا مشغلههای زندگی، نظارت لازم را بر رفتارهای آنلاین فرزندان خود ندارند. این ضعف در نظارت و آموزش باعث میشود که کودکان در دنیای آنلاین با ریسکهای زیادی مواجه شوند و در برخی موارد، حتی تحت بهرهبرداری اقتصادی قرار گیرند. علاوه بر این، برخی کودکان از مزایای اقتصادی حاصل از این فعالیتها آگاه هستند و ممکن است بهطور خودجوش به این فعالیتها روی آورند.
سوءاستفاده از کودکان در کسبوکارها و پلتفرمهای مجازی
فضای مجازی بهویژه با رشد پلتفرمهایی که امکان کسب درآمد از طریق محتوا را فراهم میکنند، عرصهای برای بهرهکشی از کودکان بهشمار میآید. در این فضا، کودکان بهعنوان ابزارهایی برای جذب توجه، تبلیغات و کسب درآمد از برندها و شرکتها استفاده میشوند.
بهرهکشی اقتصادی: برندهای تجاری و شرکتهای مختلف، از شهرت و محبوبیت کودکان در فضای مجازی استفاده کرده و آنها را بهعنوان ابزار تبلیغاتی به کار میگیرند. در این فرآیند، کودکان معمولاً بدون هیچگونه درآمد واقعی و تنها برای منافع مالی شرکتها و برندها فعالیت میکنند.
عدم شفافیت در تقسیم سود: بسیاری از تولیدکنندگان محتوا و پلتفرمها، سود حاصل از تبلیغات را تنها برای خود نگه میدارند و سهم واقعی کودکان از این درآمدها، اغلب نادیده گرفته میشود. در واقع، کودکانی که در این فضاها فعالیت میکنند، در اکثر موارد سودی از زحمات خود نمیبرند و فقط برای کسبوکارهای آنلاین بهعنوان “ابزار” درآمدزایی عمل میکنند.
ترویج سبک زندگی غیرواقعی: تولید محتوا در فضای مجازی، اغلب نیازمند بهنمایش گذاشتن سبک زندگی، پوشش، رفتار و نظرات خاص است. این موضوع میتواند برای کودکان و نوجوانان مشکلساز شود، زیرا آنها بهعنوان یک شخصیت عمومی، تحت فشارهایی قرار میگیرند که ممکن است آسیبهای روانی به همراه داشته باشد.
راهکارهای مقابله با پدیده کودکان کار آنلاین
برای مقابله با این پدیده نوظهور، نیازمند اقدامات جدی و جامع هستیم. از جمله راهکارهای پیشنهادی عبارتند از:
تصویب قوانین سختگیرانه برای حمایت از کودکان در فضای مجازی: دولتها باید قوانینی را تصویب کنند که حمایتهای قانونی برای کودکان در دنیای دیجیتال فراهم کند. این قوانین باید شامل مواردی مانند نظارت بر پلتفرمها، تعیین حداقل سنی برای فعالیتهای آنلاین درآمدزا، و اطمینان از تقسیم عادلانه سود برای کودکان باشد.
آموزش خانوادهها و کودکان در مورد خطرات فضای مجازی: والدین باید از خطرات فضای مجازی آگاه شوند و مسئولیت بیشتری در زمینه نظارت بر فعالیتهای آنلاین کودکان خود برعهده گیرند. آموزشها باید در مدارس و بهطور گسترده در جامعه ارائه شوند تا کودکان و والدین از حقوق خود آگاه شوند.
ایجاد سیستمهای نظارتی در پلتفرمهای آنلاین: پلتفرمهای دیجیتال باید اقدام به ایجاد سیستمهای نظارتی کنند تا از بهرهکشی از کودکان جلوگیری شود. این نظارتها باید بهطور مستمر و با دقت پیگیری شوند تا از هرگونه سوءاستفاده جلوگیری گردد.
تشویق کسبوکارها به رعایت حقوق کودکان: کسبوکارها و برندهای تجاری باید موظف به رعایت حقوق کودکان باشند. این شامل پرداخت عادلانه برای کار کودک، حفظ حریم خصوصی و جلوگیری از فشارهای روانی غیرضروری میشود.
برای مقابله با این معضل، نیاز به اقدامات جدی و هماهنگ در سطح ملی و جهانی داریم. بدون قوانین حمایتی و نظارت مؤثر، آیندهای شفاف و ایمن برای کودکان در دنیای دیجیتال غیرممکن خواهد بود.