رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، شبکههای اجتماعی را به دلیل سانسور عکسهای شهدای فلسطینی، به «فاشیسم دیجیتالی» متهم کرد.
به گزارش ایسنا، این اظهارات از سوی رئیسجمهور ترکیه در حالی بیان شد که مقامات ترکیه سرگرم مذاکره با نمایندگان اینستاگرام برای بازگرداندن دسترسی میلیونها کاربر در ترکیه به این پلتفرم شبکه اجتماعی بودند.
سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات ترکیه، آخر هفته گذشته، بدون توضیحی، دسترسی به اینستاگرام را مسدود کرد. مقامات دولتی اعلام کردند این ممنوعیت به دلیل عدم رعایت مقررات ترکیه توسط اینستاگرام، اعمال شد. با این حال، چندین رسانه گزارش کردند این اقدام در واکنش به حذف پستهای کاربران ترکیه ای برای ترور و شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در اینستاگرام بود.
اردوغان روز دوشنبه، در یک مراسم حقوق بشری گفت: آنها حتی نمی توانند عکس شهدای فلسطینی را تحمل کنند و بلافاصله آنها را ممنوع میکنند. ما با یک «فاشیسم دیجیتالی» روبرو هستیم که در لوای آزادی، پنهان شده است.
رئیسجمهور ترکیه در ادامه اظهار کرد: ظاهرا وبسایتهای شبکههای اجتماعی، انواع تبلیغات توسط گروههای تروریستی در ترکیه را اجازه میدهند. ما سعی کردهایم از طریق نهادهای ذیربط خود، یک خط گفتگو برقرار کنیم. با این حال، هنوز نتوانستهایم به همکاری مطلوب دست یابیم.
عبدالقادر اورال اوغلو، وزیر حمل و نقل و زیرساخت ترکیه، گفت: مقامات ترکیه هفته گذشته با نمایندگان شرکت «متا» دیدار کرده و دور جدیدی از مذاکرات در روز دوشنبه، بدون دستیابی به راه حلی برگزار شد. اورال اوغلو گفت: ما به نتیجه دقیقی که میخواستیم نرسیدیم. تصور نمیکنیم امروز پیشرفتی حاصل شود.
طبق اطلاعات شرکت اخبار بازاریابی دیجیتالی «وی آر سوشال مدیا»، در کشور ۸۵ میلیون نفری ترکیه، بیش از ۵۷ میلیون نفر، کاربر اینستاگرام هستند.
بر اساس گزارش شبکه ای بی سی نیوز، انجمن اپراتورهای تجارت الکترونیکی، ارزش تجارت الکترونیکی اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی را حدود ۹۳۰ میلیون لیر ترکیه (۲۷ میلیون دلار) در روز، برآورد کرده است.
تحقیقی جدید منفورترین و محبوب ترین شبکه های اجتماعی در سراسر جهان را معرفی کرده است. طبق این پژوهش فیس بوک منفورترین شبکه اجتماعی در جهان است و در ۳۹ کشور کمترین امتیاز را به دست آورده است. به گزارش خبرگزار ی مهر به نقل از دیلی میل، پس از آن، میکروبلاگ ردیت در ۳۰ کشور از جمله انگلیس منفورترین اپ اجتماعی به حساب می آید. این درحالی است که تیک تاک محبوب ترین شبکه اجتماعی است و در صدر اپ های محبوب ۳۰ کشور قرار دارد.
در این تحقیق سرویس ردیابی ایمیل Mailsuit نقدهای ۱۵۰۰ اپلیکیشن در گوگل پلی را بررسی کرد. پژوهش نشان داد فیس بوک در میان پلتفرم های اجتماعی کمترین محبوبیت را دارد. این اپ به خصوص در کشورهای آمریکایی جنوبی منفور بود به طوریکه فقط ۴ کشور شبکه اجتماعی دیگری به جز فیس بوک را به عنوان پلتفرم منفور خود ذکر کردند.
همچنین این شبکه اجتماعی در بخش هایی از آفریقا و آسیا منفور بود و در هندوستان، پاکستان و نیجریه منفورترین پلتفرم ذکر شده بود.
البته میزان محبوبیت دیگر پلتفرم های متا مانند اینستاگرام و تردز فقط اندکی از فیس بوک بهتر بود.
از سوی دیگر شبکه اجتماعی ایکس در ۱۰ کشور منفورترین پلتفرم و درکل سومین پلتفرم نامحبوب تحقیق بود. علاوه برآن در کل ۳۰ کشور از جمله آلمان، فرانسه، اسپانیا و سوئد پایین ترین امتیاز محبوبیت میان شبکه های اجتماعی را به ردیت داده بود.
مالزی سرویس های شبکه اجتماعی با بیش از ۸ میلیون کاربر در کشور را از یکم آگوست ملزم به دریافت مجوز می کند. این اقدام برای مقابله با افزایش جرائم سایبری انجام می شود.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، کمیسیون ارتباطات و مولتی مدیا مالزی در بیانیه ای اعلام کرد مجوز مذکور با تصمیم کابینه هم راستا با پیروی شبکه های اجتماعی و سرویس های پیام رسان اینترنتی از قوانین این کشور جهت مقابله با کلاهبرداری ها، قلدری آنلاین و جرائم جنسی است.
اگر سرویس های اجتماعی تا یکم ژانویه ۲۰۲۵ میلادی درخواست مجوز ثبت نکنند، اقدامات قانونی علیه آنها اجرا خواهد شد.
هفته گذشته فهمی فضیل وزیر ارتباطات مالزی اعلام کرد دستورالعملی جهت فراهم کردن بازخورد درباره نگرانی های دولت در خصوص جرائم سایبری و محتوای مخرب در شبکه های اجتماعی را برای این پلتفرم ها صادر کرده است.
مالزی از افزایش قابل توجه محتوای مخرب در شبکه های اجتماعی در اوایل سال جاری میلادی خبر داده و از شبکه های اجتماعی از جمله متا(شرکت مادر فیس بوک) و تیک تاک خواسته بود تا بر پلتفرم هایشان نظارت کنند.
در حال حاضر رگولاتور ارتباطات مالزی می تواند محتوای مخالف قوانین محلی در شبکه های اجتماعی را برچسب بزند اما پلتفرم ها درباره حذف آن تصمیم می گیرند.
فاطمه سادت مرتضوی -درحالحاضر حجم عظیمی از گردش اطلاعات، مبادلات علمی- آموزشی، تعاملهای انسانی، تجارت و... در بستر شبکههای اجتماعی انجام میگیرد. بر این اساس شبکههای اجتماعی، بخش عمده از زندگی امروز ما را شکل دادهاند.
وزیر ارتباطات مالزی با بیان اینکه دولت بهدنبال کاهش محتواهای مضر در فضای برخط برای کاربران مالزیایی است، گفت: تلاش داریم شبکههای اجتماعی را به مقابله با جرایم سایبری از جمله کلاهبرداری، قُلدری و آزار کودکان متعهد کنیم.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از رویترز، مالزی در اوایل سال جاری میلادی افزایش چشمگیر انتشار محتوای مضر در شبکههای اجتماعی را به شرکتهای مالک آنها از جمله متا گزارش کرد. به گفته مقامات مالزی، در سه ماه اول سال ۲۰۲۴ دولت این کشور ۵۱ هزار و ۶۳۸ مورد از این محتواها را برای انجام اقدامات بیشتر به شرکتهای شبکههای اجتماعی ارجاع داد؛ این عدد سال گذشته ۴۲ هزار و ۹۰۴ مورد بوده است. «فهمی فاضل» وزیر ارتباطات مالزی اعلام کرد که نهاد تنظیمگر ارتباطات این کشور دستورالعملهایی خطاب به شرکتهای رسانههای اجتماعی صادر کرده تا درباره محتوای مُضر موجود در سکوهایشان توضیح بدهند. وی در یک نشست رسانهای تصریح کرد: سکوهایی هستند که تمایل بیشتری به همکاری با دولت مالزی دارند و برخی هم وجود دارند که همکاریشان راضیکننده نیست. «فهمی فاضل» افزود: متا بالاترین میزان انطباق با درخواست دولت مالزی برای حذف محتوای مضر موجود در سکوهایش را دارد؛ سکوهای این شرکت مثل فیسبوک با ۸۵ درصد، اینستاگرام با ۸۸ درصد و واتساپ با ۷۹ درصد برای انطباق با این معیارها تلاش کردهاند. وزیر ارتباطات مالزی اضافه کرد: تیکتاک متعلق به شرکت «بایت دنس» چین، ضریب انطباق ۷۶ درصدی، تلگرام ۶۵ درصدی و ایکس ۲۵ درصدی دارند. وی ادامه داد: نهاد تنظیمگر ارتباطات مالزی میتواند محتوایی را که با قوانین این کشور مغایرت دارد، به شرکتهای شبکههای اجتماعی اعلام کند، اما این به سکوها بستگی دارد که درباره حذف محتوایی که مغایر با دستورالعملهای جامعه است، تصمیم بگیرند. مقامات مالزی، قمار آنلاین، کلاهبرداری، انتشار تصاویر خصوصی، آزار و اذیت مجازی و محتوای مربوط به نژاد، مذهب و حاکمیت این کشور را مُضر میدانند. دادههای منتشرشده توسط این شرکتها در سال گذشته نشان میدهد که متا و تیکتاک بیشترین تعداد پستها و حسابهای کاربری را در ۶ ماه اول سال ۲۰۲۳ در مالزی محدود کردهاند.
تهدیدهای آنلاین بومی هستند و تعداد قابل توجهی از کودکان را تحت تأثیر قرار میدهند. علاوه بر این، چندین مشکل حل ناشدنی به احتمال زیاد، بحران را در آینده نزدیک تشدید خواهند کرد.
به گزارش ایسنا، امروزه یکی از مهمترین تهدیدها و نگرانیها برای کودکان بحث فضای مجازی و دسترسی و عادت کودکان برای ورود و وقت گذراندن در این دنیای غیر واقعی اما تاثیرگذارتر از دنیای واقعی است. تهدید کودکان در شبکههای اجتماعی در حال تبدیل شدن به بحران است و انکار ناپذیر! در این خصوص و در ادامه سلسله مقالات مرتبط، پژوهشی از گروه شورای بوستون برگزیدیم. این مقاله توسط دیوید پانهانس، لیلا حوتیت، شعیب یوسف، تئو بروارد، خانم علا م. الفاضل، و خانم بسما اچ الشعلان نوشته شده که در ادامه میخوانیم:
خطراتی که کودکان در فضای آنلاین با آن روبرو هستند در حال افزایش است و پاسخهای فعلی تقریباً کافی نیستند. رفع مشکل نیازمند یک استراتژی جامع جهانی است. با دسترسی آنلاین تقریباً در همه جا روی رایانهها، تلفنهای هوشمند، تبلتها و سایر دستگاههای تلفن همراه، تقریباً همه کودکان زیر 12 سال اکنون کاربر اینترنت هستند. از آنجایی که این کودکان بیشتر و بیشتر وقت خود را به صورت آنلاین میگذرانند - روندی که از زمان شروع همهگیری کووید-19 سرعت گرفته است - خطرات سایبری که آنها با آن روبرو هستند، مانند اخاذی آنلاین، محتوای نامناسب و اعتیاد دیجیتال، بدتر میشود.
تلاشها برای پاسخگویی با افزایش آگاهی و اقدامات حفاظتی در حال افزایش است، اما تقریبا کافی نیست. حفاظت از کودکان در فضای مجازی موضوعی فوری است که نیاز به توجه فوری و پاسخهای هدفمندتر از آنچه تا کنون دیدهایم دارد.
با توجه به شدت این مشکل، BCG موسسه مطالعاتی مشورتی بوستون به بررسی آسیبپذیری آنلاین کودکان در مناطق مختلف پرداخت. ما میخواستیم بدانیم که کجا و چرا حفاظت وجود ندارد یا از بین میرود، عوامل مؤثر بر واکنش جهانی به مشکل، و راهحلهایی که ممکن است مناسب باشند. برای پاسخ به این سؤالات، BCG بررسی کاملی از تحقیقات موجود در مورد تهدیدات سایبری برای کودکان انجام داد و آن را با یک نظرسنجی جهانی از 41000 والدین و کودکان تقویت کرد.
تحقیقات ما نشان داد که: تهدیدهای آنلاین بومی هستند و تعداد قابل توجهی از کودکان را تحت تأثیر قرار میدهند. علاوه بر این، چندین مشکل حل ناشدنی به احتمال زیاد، بحران را در آینده نزدیک تشدید خواهند کرد. بیشتر برنامههایی که با تهدیدات سایبری سروکار دارند، بر یک جنبه از موضوع کلی تمرکز دارند - به عنوان مثال، سوء استفاده جنسی آنلاین. هماهنگی بین این برنامه ها باید در مناطق و دولت ها بهبود یابد تا تلاش های تکراری کاهش یابد و نتایج بهبود یابد. هر چند یک جنبه روشن وجود دارد. بر اساس دادههای نظرسنجی ما، تصویر گستردهتری از میزان خطرات فضای مجازی برای کودکان در حال مشاهده است - و طرحی برای تبدیل قلمرو آنلاین به مکانی امنتر برای کودکان در حال ظهور است.
طیف وسیعی از تهدیدات نتایج نظرسنجی ما نشان میدهد که 93 درصد از کودکان 8 تا 17 ساله در اینترنت هستند. قابل توجه است که تقریباً از هر چهار پاسخ دهنده، سه نفر گفتند که حداقل یک تهدید سایبری را تجربه کردهاند. (شکل 1 را ببینید.)
با وجود فراوانی چنین تهدیداتی، بیشتر حوادث گزارش نمیشوند. تنها حدود 40 درصد از والدین گفتند که فرزندانشان در مورد محتوای نامناسبی که در فضای مجازی با آنها مواجه شده بودند ابراز نگرانی کردهاند. بیش از 80 درصد از کودکان گفتند که در آن شرایط برای کمک به والدین خود مراجعه نمیکنند. این نشان میدهد که ممکن است موانع خاصی وجود داشته باشد - مانند عدم اطمینان در مورد تهدید آنلاین یا احتمالاً ترس از صحبت کردن - کودکان را از گزارش تهدیدات سایبری باز میدارد.
بنابراین، دقیقاً چه چیزی یک تهدید را تشکیل میدهد؟ امروزه، بحثهای مربوط به امنیت آنلاین کودکان - و برنامههایی که تلاش میکنند به این موضوع بپردازند - به شدت به سمت خطرات سوء استفاده جنسی آنلاین از کودکان و (تا حدی کمتر) در مورد قلدری سایبری گرایش دارند. با این حال، خطراتی که کودکان در فضای مجازی با آن روبرو هستند، فراتر از این حوزههای مهم است.
طبقهبندی پذیرفته شدهای از این خطرات - که ما احساس میکنیم به اندازه کافی جامع است - توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) ارائه شد و سپس در مراحل مختلف توسط یونیسف و بسیاری از سازمانهای دیگر به تصویب رسید. این چارچوب موضوع را از طریق چهار دسته بررسی میکند:
محتوا، از جمله قرار گرفتن در معرض محتوای غیرقانونی و نامناسب با سن، بازاریابی جاسازی شده، و قمار آنلاین. تماس، از جمله اقناع ایدئولوژیک؛ استثمار (سوء استفاده جنسی و قاچاق، آزار و اذیت و اعتیاد به مواد مخدر)؛ و نقض و سوء استفاده از داده های شخصی. رفتار، از جمله آزار و اذیت سایبری و تأثیر زمان بیش از حد صفحه نمایش و داشتن دستگاه های دیجیتال بر کودکان. مصرف کننده، از جمله ریسکهای بازاریابی، پروفایل تجاری، مالی و امنیتی.
علاوه بر خطرات آشکار ذاتی هر یک از "چهار بخش بالا، خطراتی مانند نفوذ به حریم خصوصی وجود دارد که همه دستهها را در بر میگیرد. صرف نظر از نحوه طبقه بندی خطرات، آنها می توانند تأثیر چشمگیری بر سلامت و رفاه کودکان داشته باشند. به گفته موسسه DQ، در عرصه سلامت روان، قربانیان قلدری سایبری تا 160 درصد بیشتر احتمال دارد اقدام به خودکشی کنند. و مطالعات زمان بیش از حد صفحه نمایش را با بزهکاری، نمرات پایین، رفتارهای پرخطر، افسردگی و اضطراب مرتبط دانستهاند.
نتایج فیزیکی برای کودکانی که زندگی سایبری بیش از حد فعال دارند نیز مشکل ساز است. زمان زیاد روی کامپیوتر میتواند منجر به نمرات بالاتر توده بدن و چاقی، ناتوانی در رعایت دستورالعملهای اولیه تناسب اندام و حتی شرایط مزمن مانند استقامت ضعیف عضلات پشت و کمر شود.
این مشکلات تنها در صورتی بدتر خواهند شد که اقدامات فوری برای مدیریت خطرات آنلاین انجام ندهیم. قرار گرفتن بالقوه کودکان در معرض تهدیدات سایبری به سرعت در حال افزایش است. در طول همهگیری، اینترنت به یکی از کانالهای اصلی برای آموزش روزانه تبدیل شده است، به طوری که دو سوم کودکان مورد بررسی گفتند که روزانه از پلتفرمهای آنلاین مدارس خود استفاده میکنند. علاوه بر این، فناوریهای نوظهور مانند اینترنت اشیا یا دستگاههای مبتنی بر ابر و متصل به شبکه - از جمله پوشیدنیها، لوازم خانگی، اسباببازیها و روباتها - احتمالاً به مجموعه جدیدی از تهدیدات منجر خواهند شد. این موارد اساسا همیشه آنلاین هستند و احتمال قرار گرفتن کودکان در معرض خطرات سایبری از جمله سوء استفاده از دادههای خصوصی مانند مکان و الگوهای استفاده را افزایش میدهند.
آنچه دادهها به ما میگویند همانطور که به تحقیق موجود پرداختیم، احساس کردیم که مهم است یافتههای خود را با دادههای جهانی که میتواند تصویر واضحتری از رفتارهای آنلاین کودکان ارائه دهد، تأیید و گسترش دهیم. همچنین میخواستیم دامنه و فراوانی تهدیدات آنلاین خاص و نحوه واکنش کودکان و والدینشان به آنها را درک کنیم. جمعآوری چنین دادههایی یک پایه اساسی برای طراحی راهحلهای منسجم و گسترده است که از رفتارهای آنلاین واقعی مطلع میشوند. علاوه بر این، به ما امکان میدهد تا استراتژیهایی را توسعه دهیم که خطرات آنلاین خاصی را که کودکان با آن مواجه هستند و نقشی که شرکت کنندگان در اکوسیستم میتوانند در به حداقل رساندن این تهدیدات ایفا کنند، هدف قرار دهند.
شواهد حکایتی و تحقیقات موجود که نیاز به کمی سازی داشتند شامل دادههای جهانی در مورد فعالیت آنلاین کودکان میشد. آگاهی و رفتار کودکان نسبت به تهدیدات آنلاین؛ تجربیات کودکان در مورد تهدید؛ واکنش والدین به این تهدیدها، به ویژه هنگامی که کودکان هشدار میدهند. و اینکه چگونه استفاده آنلاین و تهدیدات در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است. برای جمع آوری این داده ها، ما حدود 41000 کودک و والدین آنها را مورد بررسی قرار دادیم. نظرسنجی ما از گونهشناسی اصلاحشده OECD از تهدیدات آنلاین - محتوا، تماس، رفتار، و مصرفکننده - پیروی میکند و سؤالات بر حوزههای آسیبپذیری خاص در این دستهها متمرکز شده است.
رفتار و ترسهای آنلاین در حالی که دادههای اصلی درباره فعالیتهای آنلاین کودکان و تهدیداتی که آنها با آنها روبرو هستند به خودی خود مشکلساز هستند، بررسی عمیقتر پاسخهای نظرسنجی مشکلی را با بسیاری از نکات ظریف و دردناک نشان میدهد که باید مستقیماً به آنها پرداخته شود.
به عنوان مثال، در حالی که در نظر گرفتن اینکه تقریباً هر کودکی در هر نقطه از جهان تا سن 12 سالگی در اینترنت است به اندازه کافی چشمگیر است، خطرات بالقوه با این واقعیت بزرگتر و جدیتر میشود که 81٪ از کودکان روزانه آنلاین میشوند.
از آنجایی که اکثر کودکان روزانه به اینترنت دسترسی دارند، ما میخواهیم آنها هنگام جستجو در فضای مجازی احساس خطر نکنند و از نحوه اجتناب و واکنش به خطرات سایبری آگاه باشند. با این حال، تنها نیمی از کودکانی که مورد بررسی قرار گرفتیم، در هنگام آنلاین بودن احساس امنیت می کنند. (به شکل 3 مراجعه کنید.) این نباید تعجب آور باشد، زیرا 72 درصد از کودکان مورد بررسی حداقل یک تهدید آنلاین را تجربه کرده اند. شایع ترین تهدیدات سایبری تبلیغات ناخواسته و تصاویر و محتوای نامناسب بود. علاوه بر این، تقریباً از هر پنج کودک، یک کودک گفت که با قلدری یا رویکردهای جنسی ناخواسته مواجه شده است. چگونه والدین واکنش نشان می دهند یا شکست می خورند. با توجه به ماهیت جدی تهدیدات سایبری و تعداد بالای کودکانی که فعالیتهای ناایمن آنلاین را تجربه کردهاند، این واقعیت که تنها حدود 40 درصد از والدین گفتهاند که فرزندانشان این نوع حوادث را به آنها گفتهاند، نگرانکننده است. اما شاید حتی نگرانکنندهتر این باشد که وقتی والدین متوجه میشوند که فرزندانشان محتوای ناخواسته، ناخوشایند و مخرب دریافت میکنند یا با آنها مواجه میشوند، اقدامات انجامشده اغلب واکنشی بوده و بهجای گزارش دادن آن به پلیس (41٪) به سمت حذف محتوا (56%) منحرف میشوند. یا اطلاع رسانی مدارس (34٪). بدون شفافیت بالاتر در مورد تعداد تهدیدها و ماهیت آنها، شرکت کنندگان در اکوسیستم قادر به پاسخگویی مناسب و ایجاد اقدامات پیشگیرانه پیشرفته برای ایمن نگه داشتن کودکان آنلاین نخواهند بود.
البته، والدین یک عنصر خط مقدم حیاتی در محافظت از کودکان آنلاین هستند - و در این رابطه به نظر میرسد که آنها در مورد تنظیم قوانین مربوط به مدت زمان صرف شده در اینترنت بیشتر مراقب باشند تا نظارت واقعی بر فعالیتهای آنلاین فرزندانشان! حدود سه چهارم کودکان گفتند که والدین آنها محدودیتهایی را برای استفاده از اینترنت قائل شدهاند. اما تنها 60 درصد از والدین گفتند که به طور منظم نحوه استفاده فرزندانشان از دستگاههای متصل خود را بررسی میکنند، که «به طور منظم» به عنوان یک بار در هفته یا بعد از هر بار استفاده تعریف میشود. در واقع، 20 درصد از والدین گفتند که حداکثر سالی یک بار فعالیت را دنبال میکنند. و در حالی که تقریباً همه والدین پاسخ دادند که با مکانیسمهای کنترلی آشنا هستند که میتواند فرزندانشان را از درگیر شدن در انواع خاصی از فعالیتهای بالقوه خطرناک آنلاین باز دارد، اما تنها حدود نیمی از آنها گفتند که واقعاً از این ابزارهای والدینی استفاده میکنند.
شکاف منطقهای دلیل اصلی تحقیق ما در مورد تهدیدات آنلاین، پر کردن شکافهای داده مربوط به فعالیتهای آنلاین کودکان و تهدیداتی بود که در سطح جهانی با آنها روبرو هستند. با این حال، نظرسنجی ما تفاوت های ظریف منطقهای و حتی در سطح کشور را نیز آشکار کرده است که باید هنگام اجرای راه حل ها در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، 70 درصد از کودکان در آمریکای لاتین در سن هشت سالگی آنلاین هستند. 65 درصد از کودکان در خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) تا این سن آنلاین هستند. این در مقایسه با 50 درصد در آسیا و اقیانوسیه و 48 درصد در اروپا است. جای تعجب نیست که کودکان در آمریکای لاتین و MENA نیز بیشترین تعداد تهدیدات سایبری را متحمل شده اند. از هر پنج کودک آنلاین در آمریکای لاتین چهار کودک می گویند که قربانی حداقل یک حادثه شده اند.
شاید مایه تسلیت باشد که بالاترین درجه نظارت والدین در MENA رخ می دهد، جایی که تعداد تهدیدات سایبری افزایش یافته است. در آن منطقه، 65 درصد از والدین به طور منظم زندگی آنلاین فرزندان خود را زیر نظر دارند و بیش از 50 درصد از کودکان و والدین به طور معمول در مورد استفاده و فعالیت های اینترنت صحبت می کنند. در مقابل، نظارت والدین در آسیا و اقیانوسیه کمترین میزان است، جایی که تنها 46 درصد از والدین گفتند که به طور مرتب نحوه استفاده فرزندانشان از اینترنت را بررسی می کنند. این رقم نگران کننده است، زیرا تنها 35 درصد از کودکان در آسیا-اقیانوسیه گفتند که آنها و والدینشان آشکارا و به طور منظم در مورد کارهایی که آنلاین انجام می دهند صحبت می کنند. همچنین تنها یک سوم والدین گفتند که تهدیدات سایبری را به پلیس گزارش خواهند داد. در اروپا و آمریکای لاتین، این تعداد به حدود 50 درصد از والدین می رسد. (به شکل 4 مراجعه کنید.)
همه اینها تصویری از فضای مجازی را ترسیم میکند که در آن خطرات برای کودکان شایع است. اما والدین و فرزندان تا حدودی در مورد نحوه برقراری ارتباط با یکدیگر و با مقامات و نحوه پاسخگویی به تهدیدات هستند. علاوه بر این، در مجموع، مدارس با چالش تجهیز کودکان به ابزارها و مهارتهای مورد نیاز برای هدایت و مقابله با خطرات سایبری مواجه نیستند. کمتر از 60 درصد از کودکان گفتند که مدارس آنها کارگاه ها و سایر برنامه های مرتبط با ایمنی آنلاین را ارائه می دهند. به طور مشابه، کمپینهای آگاهی ملی که کودکان را هدف قرار میدهند نیز وجود ندارد، به طوری که تنها حدود نیمی از کودکان مورد بررسی گفتند که کمپینهایی را در تلویزیون یا بیلبوردهای تبلیغاتی در کشور خود دیدهاند.
ابتکارات فعلی در حال پیشرفت هستند - اما شکافها باقی میمانند به عنوان بخشی از تلاش برای ایجاد یک استراتژی کلی برای مقابله با این مسائل، ما همچنین ارزیابی گستردهای از بیش از 60 سازمان متمرکز بر حفاظت از کودکان در فضای مجازی انجام دادیم. ما تلاشهای کلیدی جهانی را در تمام جنبههای جامعه، تحقیقات و دادههایی که تولید کردهاند، و رویدادها و کنفرانسهای پیشرو جهانی که حمایت مالی کردهاند، بررسی کردیم.
ما ابتکارات قوی، فعال و پرانرژی زیادی پیدا کردیم که به ایمنتر کردن فضای مجازی برای کودکان و حمایت بهتر از افرادی که در فضای مجازی تهدید شدهاند کمک میکنند. از جمله ابتکارات:
تلاشهای یونیسف شامل دو پروژه چندشریک به نامهای جهانی کودکان آنلاین و آسیبهای مخرب است که خطرات کودک آزاری آنلاین و اقدامات بالقوه برای مبارزه با آن را ارزیابی میکند. اتحادیه بینالمللی مخابرات، یکی از نهادهای سازمان ملل متحد، ابتکار حمایت آنلاین از کودک را در سال 2008 راهاندازی کرد. این ابتکار، یک تلاش چندجانبه در چارچوب دستور کار جهانی امنیت سایبری، شرکای بینالمللی را از تمام بخشهای اکوسیستم حفاظت از کودک گرد هم میآورد تا یک محیط آنلاین امن و توانمند ایجاد کند.
تقویت کودکان در سراسر جهان WeProtect Global Alliance (WPGA) یک موسسه بین المللی مستقل است که بر روی پایان دادن به سوء استفاده جنسی از کودکان به صورت آنلاین متمرکز است. این اقدام از طریق ارزیابی تهدیدات جهانی و چارچوبهای واکنش ملی و جهانی خود، تقویت صدای کودکان و بازماندگان سوء استفاده و حمایت از همکاری انجام میشود. WeProtect در سال 2016 تاسیس شد. اعضای آن شامل 99 کشور، چندین سازمان بزرگ بین المللی، 59 شرکت بخش خصوصی و 77 سازمان جامعه مدنی است. اعضای اتحاد برای تجدید تعهد خود برای مقابله با سوء استفاده جنسی از کودکان به صورت آنلاین در اجلاس سالانه WPGA در سال 2022 ملاقات خواهند کرد. موسسه DQ، یک اندیشکده که دفتر مرکزی آن در سنگاپور است، متعهد به تنظیم استانداردهای جهانی برای مهارت های دیجیتال و ایمنی است. از سال 2020، کمپین #DQEveryChild این سازمان، یک جنبش جهانی شهروندی دیجیتال برای کودکان، با همکاری بیش از 100 سازمان شریک به بیش از 80 کشور جهان رسیده است. این مؤسسه همچنین یک شاخص ایمنی آنلاین کودکان را در 30 کشور در سراسر جهان ایجاد کرده است و یک استاندارد جهانی برای سواد دیجیتال، مهارتهای دیجیتال و آمادگی دیجیتالی ایجاد کرده است. OECD، یک سازمان بین دولتی با بیش از 35 کشور عضو، چارچوب "چهار C" را برای طبقه بندی خطرات آنلاین و توصیهای برای حمایت از کودکان به صورت آنلاین ایجاد کرد - که مورد اخیر توسط G20 در یک توافق نامه نظارتی برای تسهیل تبادل اطلاعات به تصویب رسید. در حالی که این سازمانها و بسیاری دیگر در حال انجام کارهای ارزشمند هستند، تحقیقات ما نشان میدهد که هنوز شکافهای مهمی وجود دارد که باید برای مقابله با حمایت از کودکان در فضای مجازی بهطور جامع و همهجانبه برطرف شود. یکی از این شکاف ها فقدان دادههای استاندارد شده در دسترس است. نظرسنجیهای انجامشده توسط این گروهها شامل زیرمجموعههای منطقهای کوچکی از فعالیتهای آنلاین کودکان میشود یا تنها بخشهای نازکی از تهدیدات مهمی که کودکان با آنها روبهرو هستند را بررسی میکنند. علاوه بر این، این نظرسنجیها اغلب گروههای سنی مختلف را پوشش میدهند - به عنوان مثال، ممکن است یک نفر به کودکان 8 تا 12 ساله و دیگری در 15 تا 24 سال نگاه کند - که تشخیص اینکه کدام کودکان بیشتر در معرض خطر هستند را دشوار میکند.
دلایل مختلفی برای کارایی محدود سازمانهایی که تلاش میکنند به مشکل حمایت از کودکان آنلاین رسیدگی کنند، وجود دارد. بسیاری از آنها سازمانهای غیرانتفاعی هستند و برای به دست آوردن بودجه مورد نیاز و ایجاد اکوسیستمهای گسترده لازم برای مقابله تهاجمی با این موضوع مبارزه می کنند - نقصی که می تواند با همکاری بین المللی بیشتر و همچنین بخش خصوصی فعال تر و متعهدتر برطرف شود. تعامل، به ویژه از سوی غول های فناوری مانند فیس بوک، گوگل، مایکروسافت و اپل و همچنین شرکت های بازی. علاوه بر این، تلاشهای آنلاین حمایت از کودکان در کشورهای با درآمد بالاتر پیشرفتهتر است، در حالی که بسیاری از بدترین تهدیدها در مناطق کمتر برخوردار وجود دارد، جایی که تعداد بیشتری از کودکان از سنین پایینتر تمایل به آنلاین بودن دارند. و تمرکز این تلاشها - و سرمایهگذاریهایی که نیاز دارند - به حمایت از اقدامات واکنشی بر خلاف ابتکارات پیشگیری میپردازد.
چطور سازمانهای جهانی کاملاً مؤثر باشند؟
بر اساس تحقیقات گسترده ما - از جمله بررسی و تجزیه و تحلیل ابتکارات و شکافهای موجود در سراسر اکوسیستم حفاظت از کودک - BCG یک استراتژی با یک سری توصیه برای هر یک از این قشر مورد نظر آمده است که میتواند به عنوان نقطه شروعی برای یک جامعه جهانی باشد.
ما در شرکتهای فناوری و بخش خصوصی شاهد برخی اقدامات از سوی شرکتهای فناوری جهانی، مانند تیک تاک TikTok برای کاربران جوانتر بودهایم - برنامهای که به کودکان زیر 13 سال ویژگیهای حفظ حریم خصوصی و ایمنی بیشتری در حین استفاده از این سرویس، از جمله محدودیتهایی در اظهار نظر و ارسال محتوا، ارائه میدهد. با این حال، هنوز نیاز مبرمی به غولهای فناوری - که سختافزار و نرمافزار آنها نقطه ورود کودکان آنلاین است- وجود دارد تا تلاشهای خود را برای محافظت از کودکان افزایش دهند. شرکتهای فناوری باید بیشتر همکاری کنند، استانداردهای صنعتی را تعیین کنند و راهحلهای نوآورانه برای مقابله با ریسکها را توسعه دهند. مکانیسمهای ایمنی باید در محصولات و خدماتی تعبیه شود که بچهها به احتمال زیاد از آنها استفاده میکنند. علاوه بر این، بخش خصوصی باید سیستمهایی را برای نظارت و گزارش عمومی در مورد تهدیدات و حوادث سایبری ایجاد کند - شفافیت بیشتری را در مورد میزان و انواع مشکلاتی که کودکان با آن روبرو هستند، داشته و در این فرآیند راه حلهای هدفمندتری را فراهم کند.
اجرای قانون و سیستمهای قضایی باید به نسبت تهدیدات فضای سایبری با نوآوریهای سریع فناوری که با سرعت بیشتری نسبت به قوانین و مقرراتی که برای کنترل آنها در نظر گرفته شده، تقویت شوند. این وضعیت با این واقعیت تشدید میشود که تهدیدات سایبری علیه کودکان از مرزها عبور میکند - و تنها همکاری مجری قانون بینالمللی در این موارد محدود است. علاوه بر این، حفاظت از کودکان به صورت آنلاین معمولاً به عنوان یک موضوع ملی در کشورهای در حال توسعه کمتر اولویت دارد، چه به دلیل کمبود منابع و بودجه و چه به دلیل اینکه مشکلات دیگر ضروریتر تلقی میشوند.
چارچوبهای اجرای قانون موجود باید در سطوح ملی گسترش یافته و به تصویب برسد و باید به طور مستمر به روز شود تا بهترین شیوهها و فنآوریهای جدید برای پلیس و پیگرد تهدیدهای آنلاین برای کودکان توصیه شود. چارچوبهای قانونی ملی جدید باید در جایی که هنوز وجود ندارد ایجاد شود. جوامع کوچک بدون کمک مالی ملی، پشتیبانی فنی و تیمهای پیگیری نمیتوانند به تنهایی با این مشکل مقابله کنند. علاوه بر این، مقامهای مجری قانون ملی باید به دنبال همکاری بینالمللی برای پیشگیری و پاسخگویی بهتر به تهدیدات سایبری باشند که احتمال وقوع آنها بیشتر از فعالیتهای محلی است.
خدمات حمایت از کودکان فقط تعداد کمی از کشورها، مانند بریتانیا، ایالات متحده و استرالیا، سیستمهای بالغی برای آموزش کارکنان برای حمایت از کودکان در دنیای مجازی دارند. در بسیاری از کشورها، موانعی - از جمله فقدان دانش در مورد حمایتهای موجود و تلقی نادرست که والدین و کودکان را حتی از بحث در مورد این موضوع منصرف می کند- بر سر راه ارائه خدماتی قرار دارد که میتواند به مقابله با تهدیدات آنلاین کمک کند.
اولین الزام برای خدمات حمایت از کودکان، ارتقای مهارت کارکنان، آموزش آنها در مورد تهدیدهای آنلاینی که کودکان با آن روبرو هستند و نحوه خود مراقبتی آنها است. در مرحله بعد، این آژانسها باید آگاهی از این موضوع را در جوامع خود افزایش دهند و به کودکان و والدین اطلاع دهند که چه پشتیبانی برای رسیدگی، نظارت و گزارش تهدیدات سایبری در دسترس است. همانطور که نظرسنجی ما نشان داد، کودکان به اندازه کافی به والدین خود در مورد تهدیدهای سایبری که با آنها برخورد کردهاند نمیگویند - بنابراین خدمات پشتیبانی نیز باید فعالانه برای غلبه بر هرگونه تردید کودکان در صحبت آزادانه در مورد چنین حوادثی کار کنند.
مدارس و سیستمهای آموزشی برخی از کشورها برنامههای آموزشی و درسی را با پوشش مهارتها و شایستگیهای دیجیتال تطبیق دادهاند. اما حتی این برنامهها نیز در ارائه آموزش ملموس و راهحلهایی برای خطرات آنلاین - اینکه چه هستند، کجا هستند، چگونه به آنها واکنش نشان دهیم و چگونه از آنها اجتناب کنیم، ناکام میمانند. علاوه بر این، سیستمهای آموزشی با والدین کار نمیکنند تا آنها را در جریان آخرین تهدیدات قرار دهند.
ماژولهای ایمنی آنلاین باید در برنامههای درسی K-12 در همه کشورها گنجانده شود. جلسات اطلاع رسانی والدین نیز باید توسط مدارس ارائه شود و کمپینهای آگاهی رسانی متمرکز بر تهدیدات سایبری در همه جا وجود داشته باشد. به همان اندازه مهم، مدارس باید دورههای سواد دیجیتالی را ارائه دهند تا اطمینان حاصل شود که مربیان با آخرین پیشرفتهای فناوری و پویاییهای خطر سایبری بهروز شوند.
والدین و مراقبین والدین نسبت به تهدیداتی که کودکان در فضای مجازی با آن روبرو هستند آگاهی کافی ندارند. و اکثر والدین فاقد دانش، آموزش و مهارت در مورد بهترین روشها و ابزار برای محافظت از کودکان هستند. مانند مجریان قانون، والدین برای همگام شدن با پیشرفتهای فناوری با مشکل مواجه هستند. و در بسیاری از موارد، والدین در مطرح کردن و بحث آشکار موضوعات حساس با فرزندان خود مردد هستند.
با در نظر گرفتن همه اینها، آموزش والدین در مورد این مسائل بسیار مهم است. نتایج نظرسنجی به وضوح نشان داد که والدین فعالیتهای آنلاین فرزندان خود را به اندازه کافی نظارت نکرده، و همچنین حوادث را به اندازه کافی به مقامات گزارش نمیکنند.
مجری طرح «پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران» ضمن تشریح جزئیات این پیمایش گفت: پنج رسانه اجتماعی پرطرفدار بر اساس این پیمایش به ترتیب ۷۲ درصد اینستاگرام، ۵۲ درصد تلگرام، ۴۶ درصد واتساپ، ۴۲ درصد روبیکا و ۳۲ درصد ایتا بودهاند.
به گزارش ایسنا، مجید سلیمانی در نشست خبری پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران که پیش از ظهر امروز در محل پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، گفت: در دوره فعالیت پژوهشگاه در دولت سیزدهم شاهد بودیم که طرحهای ملی جدی برای فهم جامعه ایران صورت گرفت. جای خالی این موضوع بهویژه در حوزه رسانه وجود داشت. در واقع برخلاف تصور، رویکرد علمی در دولت سیزدهم وجود داشته و هدف ما هم این بوده است که تحولات جامعه ایران را در این زمینه بسنجیم.
وی درباره شیوه انجام این مطالعه، افزود: رسانههای اجتماعی به شدت به زندگی روزمره جامعه نزدیکاند. این پیمایش بر ۱۴ هزار و ۵۰۵ نفر انجام شده است و یکی از شروط ما این بود که افراد حتما کاربر شبکههای اجتماعی بوده باشند. رسانه اجتماعی را نیز شامل شبکههای اجتماعی، پیامرسانهای اجتماعی و شبکههای اجتماعی پخش ویدیو، شبکههای خرید کالا و خدمات و بازیها تعریف کردیم.
سلیمانی با اشاره به آثار فرهنگی استفاده از شبکههای اجتماعی، اظهار کرد: ما به این نتیجه رسیدهایم که تغییرات مختلف در عرصههای مختلف کاملا به حضور و کنشگری در رسانههای اجتماعی وابسته بوده است. بهویژه ظهور اینستاگرام در سالهای اخیر به این موضوع دامن زده است.
وی با اشاره به اینکه کنشگری کاربران در فضای اجتماعی مهم است، اظهار کرد: این موضوع ذیل فرهنگ دیجیتال قرار میگیرد و تنها مربوط به ایران هم نیست بلکه در جهان در حال رخ دادن است، در حالی که قبل از آن خرده فرهنگها وابسته به منطقه خاص خود رخ میداد. در واقع به واسطه رسانههای اجتماعی، فرهنگ دیجیتال مسطحی شکل گرفته است. انگیزه مصرف محتوا و میزان مصرف محتوا کاملا وابسته به مسائل مختلف جامعه است. ما به این نتیجه رسیدهایم که هرچه کنشگری در شبکه اجتماعی بیشتر باشد میزان تغییر و تحولات هم در حوزههای مختلف بیشتر بوده است.
وی بصری شدن رسانههای اجتماعی را موضوع بسیار مهمی دانست و اظهار کرد: بعد از ظهور اینستاگرام، فراگیر شدن رسانههای اجتماعی را در تلفنهای همراه شاهد بودیم. اما آیا به دنبال این فراگیر شدن رسانههای اجتماعی، سواد رسانهای هم افزایش یافته است؟ برخی از سوالات این طرح ملی به همین امر اختصاص داشت.
وی تاکید کرد: استفاده از رسانه طی سالهای قبل توانسته ساحتهای مختلفی از فرهنگ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... را تحت تاثیر قرار دهد.
مجری طرح پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران به ذکر برخی از نتایج طرح پرداخت و ادامه داد: بر اساس مصاحبه حضوری و تصادفی با افراد بالای ۱۵ سال در ۳۱ استان کشور، پرسشنامهای در اردیبهشت ماه امسال تکمیل شده است. ۴۷ درصد این جامعه آماری مردان و ۵۲ درصد زنان بودهاند. پنج رسانه اجتماعی پرطرفدار بر اساس این پیمایش به ترتیب ۷۲ درصد اینستاگرام، ۵۲ درصد تلگرام، ۴۶ درصد واتساپ، ۴۲ درصد روبیکا و ۳۲ درصد ایتا بودهاند. در شبکههای اشتراکگذاری ویدیو نیز روند استفاده به این صورت بوده است که ۴۲ درصد از آپارات، ۸ درصد از تماشا و ۲۵ درصد از یوتیوب استفاده میکردند.
وی افزود: همچنین در این جامعه آماری، ۲۴ درصد گفتهاند که به هیچ وجه از شبکههای اجتماعی داخلی استفاده نمیکنند. ۱۳ درصد نیز اعلام کردهاند که به هیچ وجه از شبکههای اجتماعی خارجی استفاده نمیکنند.
سلیمانی ادامه داد: ۸.۶ درصد از افراد حاضر در این پیمایش اعلام کردهاند که از طریق شبکههای اجتماعی کار اقتصادی میکنند و با انگیزه کسب درآمد وارد چنین فضایی شدهاند.
وی افزود: برای پیگیری اطلاعات و اخبار ۳۰ درصد افراد اعلام کردند خیلی زیاد از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و ۲۰ درصد هم گفتند اصلا در این زمینه از شبکه اجتماعی استفاده نمیکنند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: ۴۱ درصد از افراد حاضر در پژوهش گفتهاند که از شبکههای اجتماعی در حد زیاد و خیلی زیاد برای گوش کردن موسیقی استفاده میکنند و این موضوع قابل تامل است.
به گفته وی حدود ۵۷ درصد از افراد حاضر در پژوهش اعلام کردند که در شبکههای اجتماعی صرفا نظارهگر هستند و کنشگری ندارند، اما درمورد محتوای آموزشی چنین نیست و شاهد رشد استفاده از شبکههای اجتماعی برای یادگیری بودهایم به شکلی که تا ۳۲ درصد افراد اعلام کردند در حد زیاد و خیلی زیاد بهره آموزشی میبرند.
سلیمانی درباره اعتماد به اخبار بیان کرد: رسانههای اجتماعی اکنون سهم زیادی از فضای رسانه را به خود اختصاص دادهاند. در این رابطه به مقایسه مقبولیت و مرجعیت نشریات مهم و صداوسیما پرداختیم و پرسیدیم افراد چقدر به محتوایی که از این طریق دریافت میکنند، اعتماد دارند. ۱۸.۵ درصد از پاسخگویان اعلام کردهاند اعتماد زیادی به اخبار صداوسیما دارند، ۷ درصد گفتند اعتماد زیادی به BBC دارند، ۵ درصد گفتند اعتماد زیادی به روزنامه کیهان دارند و ۳.۸ درصد گفتند اعتماد زیادی به روزنامه شرق دارند. ۱۱ درصد هم اعلام کردند برای دریافت اخبار به اینستاگرام و ۸ درصد به توییتر اعتماد دارند. ۱۲.۵ درصد هم اعلام کردند برای دریافت اخبار به ایتا اعتماد دارند.
وی افزود: یکی از پرسشهای مطرح شده در این پویش این بود که «آیا رسانههای اجتماعی همه واقعیتهای جامعه را به ما نشان میدهد؟» که ۲۳ درصد موافق بودند که همه واقعیت از طریق رسانههای اجتماعی نشان داده میشود و ۵۸ درصد هم اعلام کردند که رسانههای اجتماعی همه واقعیت را نشان نمیدهند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه طی سالهای اخیر انجام تبلیغات از رسانههای رسمی به شبکههای اجتماعی سوق پیدا کرده است، اظهار کرد: این یک روند جهانی است که در نگرش مردم هم مشخص است. بر اساس پویش ۶۶ درصد افراد معتقد بودند که تبلیغات در شبکههای اجتماعی موثرتر است، البته این نگرش افراد بوده است و نمیتوان گفت واقعت همین است.
وی افزود: از شرکتکنندگان پرسیدیم که «آیا فضای مجازی خطری برای فرهنگ ایرانی است؟» و ۴۸ درصد افراد این فضا را تهدید و خطری برای فرهنگ ایرانی میدانستند. یا ۴۹ درصد فضای مجازی را ابزاری برای قدرتطلبی و نفوذ غربیها اعلام کردند.
به گفته مجری طرح پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران، ۴۳ درصد از شرکتکنندگان در این پویش معتقد بودند که بلاگرهای فضای مجازی باعث تصویرسازی منفی از فضای ایران میشوند. حتی درحوزه فرهنگ اقتصادی حدود ۵۰ درصد از پاسخدهندگان پویش اعلام کردهاند که باید از سلبریتیها و بلاگرهای فضای مجازی مالیات گرفته شود.
وی افزود: در زمینه کسب و کار نیز حدود ۵۰ درصد افراد معتقد بودند که رسانههای اجتماعی بستر مناسبی برای توسعه و رونق کسب و کار است اما به اعتقاد ۳۸ درصد، این شبکههای اجتماعی در امور اقتصادی مداخله میکنند و باعث گرانی مسکن و خودرو میشوند.
سلیمانی با اشاره به اینکه موضوع حکمرانی فضای مجازی و اینکه دادههای شبکههای اجتماعی کجا ذخیره شود هم امری مهم در پرسشنامه بود، تصریح کرد: ۵۱ درصد پاسخگویان نسبت به ذخیره اطلاعات شخصیشان در رسانههای اجتماعی غیرایرانی اظهار نگرانی کردند.
وی افزود: فقط ۲۳.۳ درصد افراد مخالف این بودند که دولت به دلیل محتوای غیراخلاقی و جنسی شبکههای اجتماعی را محدود کند. از طرفی از مردم پرسیدیم که «دولت به دلیل وجود دیدگاههای مخالف سیاسی، رسانههای اجتماعی را محدود میکند، نظرتان درباره این موضوع چیست؟». ۱۸.۳ درصد مخالف و ۵۹.۴ درصد هم موافق بودند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره روند تماشای فیلم و سریال از شبکههای مجازی و صداو سیما، گفت: ۲۱ درصد گفتهاند از شبکههای ماهوارهای برای تماشای فیلم و سریال استفاده میکنند، ۳۰ درصد از یوتیوب، اینستاگرام و ...، ۴۴درصد از صداوسیما و ۳۳ درصد از شبکه نمایش خانگی و ۱۱.۶ درصد از سینما استفاده میکنند. درباره سازگاری محتوای شبکه نمایش خانگی با فرهنگ جامعه نیز ۲۱ درصد معتقد بودند که محتوای سریالهای شبکه نمایش خانگی با فرهنگ جامعه سازگار است و ۱۱ درصد اصلا سازگار ندانستند و ۳۱ درصد هم گفتهاند کم یا خیلی کم با فرهنگ سازگار است. در این بین ۶۲.۲ درصد هم هزینه خرید اشتراک شبکه نمایش خانگی را گران دانستند.
جعفری، پژوهشگر پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی نیز درباره روند این کار تحقیقاتی، توضیح داد: دادههای پژوهش با ضریب خطای ۳ درصد قابل اعتماد هستند و به لحاظ علمی نظارت دقیقی بر پیمایش انجام شده است.
مدارس منطقه لانگ آیلند در آمریکا از فیسبوک، تیکتاک و اسنپچت شکایت کردند. مدارس منطقه لانگ آیلند در آمریکا از فیسبوک، تیکتاک و اسنپچت شکایت کردند. به گزارش خبرنگار علم وفناوری خبرگزاری برنا؛ این مدارس معتقدند این شبکههای اجتماعی اعتیادآور و خطرناک هستند و باعث مشکلات سلامت روان در کودکان و نوجوانان میشوند.
ویلیام شینوف، وکیل کالیفرنیایی دز این باره گفت: «این شبکهها به خوبی از آسیبی که به کاربرانشان وارد میکنند، آگاه هستند، اما هیچ کاری برای جلوگیری از آن انجام نمیدهند.»
به گفته وی در منطقه لانگ آیلند آمریکا دهها مدرسه دیگر قصد دارند شکایتهایی مشابه را تنظیم و ارائه کنند.
شینوف افزود: «مدارس همچنین از شرکتهای شبکههای اجتماعی میخواهند که فرآیندهای تایید سن خود را تقویت و نظارت بر دسترسی کودکان را برای والدین و مسئولان مدرسه آسانتر کنند.
مسئولان این مدارس تاکید کردند که در خط مقدم جبران آسیبهایی هستند که الگوریتمهای این شبکهها به کاربرانشان وارد میکنند؛ آسیبهای ناشی از ویژگیهای اعتیادآور محصولات دیجیتال که کودکان و نوجوانان در برابر آنها بسیار آسیبپذیر هستند.»
نیکلاس سیاپتا، رئیس هیئت آموزش و پرورش منطقه هانتینگتون جنوبی گفت: «ما چیزهایی را دیدهایم که پست شدهاند و بهشدت برای محیط مدرسه مخرب هستند. ما از شبکههای اجتماعی میخواهیم مسئولیت این موضوع را بر عهده بگیرند و تدابیر حفاظتی مناسب را بیندیشند.»
هنک گریشمن، سرپرست منطقه جریکو گفت: زمانی که بچههای ما در شبکههای اجتماعی صرف میکنند، نگرانکننده است. علاوه بر این، محتواهایی که در این شبکهها در دسترس بچههاست، مرا نگران میکند؛ شبکههای اجتماعی باید از دریافت اطلاعات شخصی کودکان یا ردیابی فعالیتهای اینترنتی آنها منع شوند.»
دادستان کل نیویورک تاکید کرده که متا از آسیبزدن به کودکان سود برده و به شکلگیری بحران سلامت روانی آنان دامن است.
اریک آدامز، شهردار نیویورک هم شکایت مشابهی را تنظیم و شرکتهای متا و گوگل را به طراحی سکوهایی متهم کرد که عمداً کودکان و نوجوانان را به شبکههای اجتماعی معتاد میکنند.
نماینده گوگل گفت: «رائه تجربه ایمنتر و سالمتر برای کودکان و نوجوانان، همواره محور اصلی کار ما بوده است و ما با همکاری کارشناسان مسائل کودکان و نوجوانان، سلامت روان و فرزندپروری، خدمات و سیاستهایی را ایجاد کردهایم تا به این دسته از کاربرانمان تجربیات مناسب سنشان ارائه کنیم.»
اتحادیه اروپا در سالهای اخیر مجموعهای از قوانین و مقررات را برای محدود کردن و تنظیم فعالیتهای شبکههای اجتماعی آمریکایی وضع کرده است.
به گزارش همشهری آنلاین، این قوانین به منظور حفاظت از حریم خصوصی کاربران، جلوگیری از انحصار و تضمین شفافیت در عملکرد این شرکتها تدوین شدهاند.
چرا قوانین سختگیرانه این قوانین به دلایل متعددی تصویب شدهاند که شامل حفاظت از حریم خصوصی کاربران، جلوگیری از انحصار، تضمین شفافیت و حفاظت از دموکراسی و امنیت اجتماعی است.
حفاظت از حریم خصوصی کاربران: با افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی، حجم عظیمی از دادههای شخصی کاربران توسط این شرکتها جمعآوری و پردازش میشود. این دادهها شامل اطلاعات حساس و خصوصی است که میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد. جلوگیری از انحصار و تضمین رقابت عادلانه: شرکتهای بزرگ فناوری آمریکایی مانند گوگل، فیسبوک و آمازون، سهم بزرگی از بازار دیجیتال را در اختیار دارند و قدرت زیادی در این زمینه دارند. این انحصار میتواند به کاهش رقابت و نوآوری در بازار منجر شود. تضمین شفافیت و مقابله با اطلاعات نادرست: شبکههای اجتماعی با استفاده از الگوریتمهای پیچیده، محتوایی را به کاربران نمایش میدهند که میتواند بر افکار عمومی تأثیر بگذارد. انتشار اطلاعات نادرست و اخبار جعلی میتواند به بیاعتمادی عمومی و حتی ناآرامیهای اجتماعی منجر شود. حفاظت از دموکراسی و امنیت اجتماعی: استفاده نادرست از این پلتفرمها میتواند به تضعیف دموکراسی و ایجاد ناآرامیهای اجتماعی منجر شود.
۱. مه ۲۰۱۸: قانون عمومی حفاظت از دادهها (GDPR) این قانون یکی از جامعترین قوانین حفاظت از دادهها در جهان است. GDPR مجموعهای از قواعد را برای حفاظت از دادههای شخصی کاربران وضع کرده و شرکتها را ملزم به رعایت حقوق کاربران در زمینه دادههای شخصیشان میکند. این قانون شامل مقررات سختگیرانهای برای جمعآوری، ذخیره و پردازش دادههای شخصی است. جریمههای سنگینی برای عدم رعایت این قانون تعیین شده است.
۲. ژوئن ۲۰۲۰: مقررات حریم خصوصی و ارتباطات الکترونیک (ePrivacy Regulation) این مقررات که هنوز در حال نهایی شدن است، به منظور تکمیل GDPR تدوین شده و قوانین دقیقتری برای حفظ حریم خصوصی کاربران در ارتباطات الکترونیکی وضع میکند. این مقررات شامل مقرراتی برای استفاده از کوکیها و سایر فناوریهای ردیابی آنلاین است.
۳. دسامبر ۲۰۲۰: قانون خدمات دیجیتال(DSA) و قانون بازارهای دیجیتال (DMA) کمیسیون اروپا پیشنهاد قوانین DSA و DMA را ارائه کرد.
قانون خدمات دیجیتال: هدف این قانون ایجاد یک محیط دیجیتال ایمن و شفاف است. قانون DSA شامل مقرراتی برای ارائه اطلاعات دقیقتر درباره الگوریتمها، حذف سریعتر محتوای غیرقانونی و جلوگیری از انتشار اطلاعات نادرست میشود.
قانون بازارهای دیجیتال: هدف این قانون جلوگیری از انحصار و ایجاد رقابت عادلانه در بازارهای دیجیتال است. محدودیتهایی را برای شرکتهای بزرگ فناوری وضع میکند تا از سوءاستفاده از قدرت انحصاری خود جلوگیری کنند.
۴. مارس ۲۰۲۱: تصویب پیشنویس قوانین DSA و DMA پارلمان اروپا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا به بحث و بررسی این قوانین پرداختند و پیشنویسهای ارائه شده توسط کمیسیون اروپا را تصویب کردند.
۵. ژوئیه ۲۰۲۳: توافق نهایی بر سر قانون DSA اتحادیه اروپا به توافق نهایی بر سر قانون خدمات دیجیتال(DSA) رسید و این قانون به مرحله اجرا نزدیکتر شد.
۶. سپتامبر ۲۰۲۳: آغاز اجرای تدریجی DSA برخی از مقررات DSA بهصورت تدریجی به اجرا درآمد تا شرکتها بتوانند خود را با مقررات جدید تطبیق دهند
احمد محمدغریبان - بالاگرفتن رقابتهای انتخاباتی برای تعیین چهاردهمین رییس جمهوری در ایران، به شکل معمول و طبیعی منجر به جذب و مراجعه بخشهای زیادی از جامعه به فضای مجازی اعم از سایتهای خبری، شبکههای اجتماعی و پیامرسانها برای کسب اخبار، اطلاعات و به شکل خلاصه شناخت و آگاهی شد.
مصطفی رفعت - طیِ دهه گذشته «اخبار آنلاین»، از رسانههای چاپی و تلویزیون بهعنوان «منبع خبری شماره ۱» برای بسیاری از مردم «پیشی» گرفته است.
طبق گزارش ۲۰۲۴ «اخبار دیجیتال مؤسسه رویترز»؛ ۷۷درصدِ بیش از ۹۰هزار پاسخدهنده موردبررسی در ۴۷ کشور، اخبار خود را آنلاین دریافت کردهاند؛ درحالیکه ۵۵درصد، اخبار را از «تلویزیون» تماشا میکنند و تنها ۱۹درصد همچنان «اخبار چاپی» را میخوانند!
نکته جالب و شاید ترسناک ماجرا در تمایل بیشتر مردم بهسمت اخبار آنلاین ایناستکه آنها خوراک خود را از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی میگیرند و این شبکهها حالا نهتنها بهعنوان «منبع خبری»؛ بلکه بهعنوان بستر دروازهبانی اخبار نیز بهکار میروند؛ درواقع، هم نوع خبر را تعیین و هم در اثرگذاریِ اخبار نقش ایفا میکنند.
درحالیکه دسترسی مستقیم به «وبگاههای خبری» یا «برنامههای خبری» رایجترین مکان مصرف اخبار آنلاین در ۲۰۱۸ بودند؛ اکنون اما سومین مرجع خبری، پس از «جستجو» و «رسانههای اجتماعی» هستند.
این، گرچه مزایایی نظیرِ ظرفیتِ انتشار زودتر اخبار و دسترسپذیرتر و شخصیسازی آنها را دارد؛ اما خالیازایراد نیست؛ اخبار و مطالب، دیگر فقط توسط متخصصان رسانه تهیه و منتشر نمیشود؛ بلکه هرکسی در قالب شهروند-خبرنگار (انسان-رسانه) امکان خبرسازی و خبرپراکنی را دارد.
ازسویی، الگوریتمهایی خاص تهیه میشوند تا هم بر شیوه نشر اخبار نظارت کنند و هم با کمکِ ابزار هوشمند، محتواها را جهتدار و برای تأمین منافع ویژه، در تعاملات انسانی بگذارند؛ یعنی احساسات را بر عقل حاکم میکنند تا محتوای موردنظر پیروز شده و بهاینمنظور همه امکانات را بسیج میکنند.
اینجاست که فیکنیوزها و لشکرکشیهای مجازی راه میافتند و قدرتِ «دیدِ متعادل» از مخاطب سلب میشود. رسانههای اجتماعی «اتاقهای پژواک» ایجاد میکنند و مخاطب فقط آنچه میخواهد را بهعنوان خوراک دریافت میکند؛ سوگیریهای مردمی وارد کارزار شده و ... دوقطبیها اینگونه برجسته میشود.
ماجرا تا وقتی صحبت از سرگرمی بهمیان میآید، «خوب» است؛ اما وقتی بحث نظرگاههای عقیدتی (مذهب، سیاست، ایدئولوژی و ...) بهمیان میآید «بالقوه خطرناک» است. این دادهنما نشان میدهد: میزان (بهدرصد) دریافتیِ اخبار یکهفتهاخیر مردم از کدام منابع بوده است. (روزنامه سایه)
سعید طاهری - طیف چالشهای رسانههای اجتماعی هم از نظر اقدامات نمایشی، شیرینکاری و هنرنمایی و هم به دلایلی که مردم آن را انجام میدهند، گسترده است اما چرا جوانان با چالشهای تهدیدآمیز برای سلامتی، رفاه و گاهی اوقات زندگیشان مواجه میشوند؟
رسانههای اجتماعی مردم را از هر جای جهان به هم متصل میکنند، اما باید آگاه بود که تأثیر این رسانهها بر روابط شخصی شبیه یک شمشیر دولبه است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از سایت هندی deccan herald، در عصری که دسترسی رسانههای اجتماعی بی حد و حصر است، تأثیر آن بر روابط انسانی به موضوع مباحث داغ ارتباطی تبدیل شده است. شبکههای اجتماعی به دلیل افزایش اشتراک اطلاعات و ایجاد جوامع و گروههای مجازی مورد ستایش قرار میگیرند، آنها همچنین میتوانند دیدگاههای سیاسی جدیدی شکل دهند و بر تعاملات شخصی هم تأثیر بگذارند. کمپین ریاستجمهوری باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ را در نظر بگیرید: رسانههای اجتماعی قدرت خود را برای تضمین پیروزی او به نمایش گذاشتند، اما رسوایی «کمبریج آنالیتیکا» در سال ۲۰۱۰ مشکلات قابل توجهی را نشان داد. در این رسوایی، اطلاعات شخصی میلیونها کاربر فیسبوک بدون رضایت آنها برای تبلیغات سیاسی جمعآوری شد که بر انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و همهپرسی «برگزیت» تأثیر گذاشت. در هند، شبکههای اجتماعی برای احزاب سیاسی که از سکوهایی مانند فیسبوک و واتساپ برای تبلیغاتشان استفاده میکنند، بسیار مهم است. چشمانداز رسانههای اجتماعی هند گسترده و دائماً در حال رشد است. در ژانویه ۲۰۲۴، این کشور ۷۵۱.۵ میلیون کاربر اینترنت با ۵۲.۴ درصد نفوذ اینترنت داشت. حدود ۴۶۲ میلیون نفر یا ۳۲/۲ درصد از کل جمعیت هند از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. یک نظرسنجی جدید از ۷ هزار و ۴۶۳ پاسخدهنده ۱۵ ساله و بالاتر از ۱۹ ایالت نشان داد که واتساپ پرکاربردترین شبکه اجتماعی در هند است. این نظرسنجی نشان داد که نفوذ رسانههای اجتماعی در هند ۳۲/۸ درصد است و جوانان ۱۸ تا ۲۵ ساله بیشترین سهم کاربران این شبکهها را تشکیل میدهند. ۳۱ درصد از این گروه سنی، از ۶ تا ۹ پلتفرم رسانه اجتماعی به طور همزمان استفاده میکنند. این ضریب نفوذ میتواند بر قلمروهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورها و مردم آنها تأثیر بگذارد. نظرسنجی مرکز تحقیقات «PEW» که بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ در ۲۷ کشور انجام شد، نشان داد که مردم در ۲۰ کشور معتقدند رسانههای اجتماعی به دموکراسی کمک میکنند. در اقتصادهای نوظهور مثل نیجریه، مکزیک، سنگاپور و هند، عموم مردم معتقدند که شبکههای اجتماعی فرآیندهای دموکراتیک را بهبود دادهاند، به طوری که ۷۷ درصد از پاسخدهندگان در نیجریه و مکزیک، ۷۶ درصد در سنگاپور و ۷۴ درصد در هند از این دیدگاه حمایت میکنند. این دیدگاه در انتخابات پارلمانی اخیر هند هم منعکس شده است؛ جایی که اینفلوئنسرهای سیاسی و محتوای مربوط به انتخابات در سکوهایی مانند یوتیوب میلیونها بازدید به دست آورد و نقش رسانههای اجتماعی را در شکلدادن به گفتمان سیاسی و افکار عمومی نشان داد. در حالی که رسانههای اجتماعی مردم را از نقاط مختلف جهان به هم پیوند میدهد، اما باید آگاه بود که تأثیر این رسانهها بر روابط شخصی به مثابه یک شمشیر دولبه است. آنطور که تحقیقات نشان میدهد افسردگی نوجوانان به استفاده از رسانههای اجتماعی مرتبط است، در همین حال این رسانهها ارتباطات و دوستیها را نیز تسهیل میکنند. رسانههای اجتماعی میتوانند عزت نفس نوجوانان را کاهش دهند و به جایگزینی برای تخلیه عاطفی آنان تبدیل شوند. نظرسنجی «PEW» در سال ۲۰۲۲ نشان داد که ۵۴ درصد از نوجوانان آمریکایی برای کنار گذاشتن رسانههای اجتماعی با مشکل مواجهند و برخی تقریباً بهطور مداوم از آن استفاده میکنند. در حالی که ۸۰ درصد احساس میکنند با دوستان خود ارتباط بیشتری دارند، ۷۱ درصد رسانههای اجتماعی را فضایی خلاقانه میدانند، ۳۸ درصد احساس میکنند تحت تأثیر محتواهای آن قرار میگیرند و ۲۹ درصد هم برای به اشتراک گذاشتن محتوای جلب توجه تحت فشار هستند. بر اساس تحقیقات، استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی، بهویژه زمانی که بیش از سه ساعت در روز باشد، باعث ایجاد مشکلات حاد روحی و روانی در نوجوانان میشود. البته بزرگسالان هم از این اثرهای مخرب مصون نیستند. انتشار اخبار و اطلاعات نادرست بهویژه درباره موضوعات حساسی مانند سیاست و مذهب، منجر به پیامدهای قابل توجهی مثل خشونت اوباش در هند شده است. تمایل شبکههای اجتماعی به تقویت «سوگیری تایید» میتواند منجر به مشکلات شناختی و تیره شدن روابط میان فردی شود. رسانههای اجتماعی، آگاهی و روابط ما را تقویت میکنند، اما نیاز به استفاده آگاهانه دارند. کاربران باید تاثیر پستهای خود را در نظر بگیرند، از انتشار اطلاعات تاییدنشده خودداری کنند و مراقب پیامهای سیاسی یا مذهبی که میتوانند روابط واقعی را مختل کنند، باشند. باید بدانیم استفاده هوشمندانه از این رسانهها باعث ترویج همزیستی مسالمتآمیز میشود. آموزش مردم درباره آثار نامطلوب رسانههای اجتماعی میتواند اثرهای منفی آنها در ارتباطات انسانی را کاهش دهد.
ایرنا- انقلاب ارتباطی در عصر حاضر بر ابعاد مختلف زندگی انسان آثار فراوانی بر جای گذاشته که از مهمترین آنها میتوان به رسوخ فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی در هویت ملی افراد اشاره کرد؛ اثرگذاری که در خصوص نوجوانان قابلتاملتر به نظر میرسد.
با توجه به این که نوجوانان در سنین هویتیابی به سر میبرند و آن را از طریق کشف و جستوجو بنا میکنند و نیز رسانههای جدید امکان این جستوجو را در اختیارشان قرار میدهند، لازم است تاثیر این رسانهها بر شکلگیری هویت ملی آنها مورد مطالعه قرار گیرد.
به عبارتی دیگر، شناخت واقعی و عملی نوجوانان که آیندهداران این کشورند و حل مسائل آنان، مستلزم بررسی ابعاد مختلف تاثیرگذاری و تاثیرپذیریشان از رسانهها (سنتی و نوین) است. در این پیوند،غلامعلی فرجزاده و علی جعفری در مقالهای با عنوان «تجارب زیسته نوجوانان از نقش رسانههای سنتی و نوین در هویت ملی» [۱] به این موضوع پرداختهاند. جامعه آماری پژوهش نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ سال شهر اردبیل بوده است. در ادامه بخشهایی از این پژوهش و نتایج آن را میخوانیم:
ارتباط رسانههای نوین با هویت ملی
در دنیای امروز، عواملی که بر هویت افراد تاثیر میگذارد تنها به خانواده، مدرسه، دوستان و حتی محیط زندگی فرد محدود نمیشود، بلکه عناصر جدیدی مانند تکنولوژی با شکلدهی به ارتباطات فرد میتواند بر هویت افراد و هویت ملی آنها اثربخش باشد. فناوریهای نوین و در راس آنها اینترنت، با ایجاد محیطهایی چون وب سایت، چت روم و... و همچنین ایجاد اجتماعات مجازی که فاقد ثبات و پایداری و مکانیسم نیرومند در زمینه کنترل هویتهای خاص اجتماعی هستند، زمینه را برای ارتباط، تبادل اطلاعات و تجربیات افراد در خارج از فضای ارتباطی مستقیم و واقعی فراهم ساخته است. مطالعات موجود نشان میدهد که رشد و گسترش تکنولوژیهای ارتباطی عامل عمدهای در شکلگیری تجدد و فرایند جهانی شدن و به دنبال آن، هویت ملی بوده است.
افراد با منابع هویتیابی متکثری روبهرو هستند و هویتیابی شکلی غیرمحلی و جهانی یافته است. بر این اساس، به نظر میرسد در عصر جدید، یکی از ابزارهایی که از طریق جامعهپذیری میتواند بر هویت فردی و اجتماعی فرد تاثیر گذارد رسانهها (نوین و سنتی) هستند.
رسانهها بنابر خواست صاحبان و سهامداران و مدیران آنها در هویت ملی مخاطبان تاثیر مثبت یا منفی دارند. رسانهها به بازسازی فرهنگ، افکار و عقاید موجود در جامعه میپردازند و به آنها استحکام میبخشند از این نگاه، رسانهها بر شناخت مردم تاثیر میگذارند؛ یعنی به مردم میگویند چه موضوعاتی مهم به نظر میرسند. تغییرات نظام ارتباطی و ظهور رسانههای نوین همچون اینترنت، خود به ایجاد منابع جدید هویتسازی و تغییرات اساسی در آن انجامیده است. به این دلیل در دوران معاصر، معمای هویت بیش از هر عصری، آدمی را به خود مشغول کرده است.
اگر رسانههای چاپی، انسان عهد مدرن را به سمت هویتی پایدار و معین رهنمون میساختند، دادهها و اطلاعات اینترنت و رسانههای الکترونیکی جدید هویت کاربران را میسازند؛ هویتی که کاملا سیال و تغییرپذیر است.
پیشرفت در فناوریهای ارتباطی به عنوان مهمترین منبع تجربه باواسطه در فرایند هویتیابی، تاثیری عظیم بر هویت شخصی و همچنین، ساختارهای روابط اجتماعی بر جای گذاشته است. با توسعه وسایل ارتباط جمعی، به ویژه ارتباطات الکترونیکی، تداخل توسعه هویت شخصی و نظامهای اجتماعی تا حد موازین و معیارهای عام و جهانی، بیش از پیش محسوس شده است.
رسانهها ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند. رسانهها میتوانند موجب تثبیت هویت ملی یا هویتیابی شوند برخی از جامعهشناسان بر این باورند که رسانههای نو موجب گسست جدی در میان هویت جامعه و تضعیف هویت ملی میشوند.
وارسی نقش رسانههای سنتی و نوین بر هویت ملی نوجوانان
طبق پژوهش حاضر، رسانههای سنتی فراوانی کمتری را از نظر مصاحبهشوندگان نوجوان (تجارب خودزیسته گروه سنی ١٢ تا ١٨ سال؛ نوجوانی ثانویه) در مولفههای آگاهیبخش و برسازنده هویت ملی نوجوانان دارند؛ به طوری که میتوان گفت آگاهی فرهنگی با ١٦ فراوانی، آگاهی تاریخی با ١٤ فراوانی، آگاهی اجتماعی با ١٨ فراوانی و آگاهی سیاسی با ١٧ فراوانی مورد توجه نوجوانان بوده است؛ یعنی بیشترین فراوانی دادهای رسانههای سنتی در آگاهی بخشی اجتماعی و کمترین فراوانی مربوط به آگاهی تاریخی هویت ملی نوجوانان است.
ازنظر نگرش (منفی، مثبت و خنثی) نیز رسانههای سنتی نسبت به رسانههای اجتماعی فراوانی کمتری را داشته است. هرچند ازنظر نوجوانان شرکتکننده در مصاحبههای روایتی، رسانههای سنتی به ویژه تلویزیون سعی کردهاند نگرش مثبتی (با ١٧ فراوانی) بر روی نوجوانان بگذارند، نگرش منفی ١٢ فراوانی و نگرش خنثی ٩ فراوانی داشته است.
در تحلیل مضمون رفتار نیز رسانههای سنتی به ویژه تلویزیون در شکلدهی به رفتار نوجوانان بالاترین فراوانی دادهای را داشته است تا تغییر و اصلاح رفتار(شکل دهی ٢٦ فراوانی و تغییر/ اصلاح رفتار ١٣ فراوانی).
و اما در وارسی رسانههای نوین، شبکههای اجتماعی بالاترین فراوانی را از نظر مصاحبهشوندگان نوجوان (تجارب خودزیسته گروه سنی ١٥ تا ١٨ سال؛ نوجوانی ثانویه) در تاثیر بر هویت ملی نوجوانان داشته است؛ به طوری که میتوان گفت آگاهی فرهنگی با ١٧ فراوانی، آگاهی تاریخی با ١٨ فراوانی، آگاهی اجتماعی با ٢١ فراوانی و آگاهی سیاسی با ٢٦ فراوانی مورد توجه نوجوانان بوده است. این یعنی بیشترین فراوانی شبکههای اجتماعی در آگاهی بخشی سیاسی بوده و کمترین فراوانی را آگاهی فرهنگی در هویت ملی نوجوانان داشته است.
از نظر نگرش (منفی، مثبت و خنثی) نیز رسانههای نوین نسبت به رسانههای سنتی از فراوانی دادهای بالاتری برخوردار بوده است. هرچند از نظر نوجوانان شرکت کننده در مصاحبههای روایتی، رسانه های نوین به ویژه تلگرام و اینستاگرام نگرش منفی (با ٢٨ فراوانی) بر روی هویت ملی نوجوانان داشته است، نگرش مثبت ١٨ فراوانی و نگرش خنثی ١٢ فراوانی داشته است. باید گفت در بین نوجوانان نسبت به هویت ملی، نگرش منفی و مخرب فراوانی بیشتری را داشته است.
در تحلیل مضمون رفتار نیز شبکههای اجتماعی به ویژه اینستاگرام، واتساپ و تلگرام در شکلدهی به رفتار و اصلاح رفتار نوجوانان بیشترین فراوانی دادهای را داشته است (شکل دهی ٢١ فراوانی و تغییر/ اصلاح رفتار ٢٢ فراوانی).
الگوی ترسیمی مستخرج از فرایند کدگذاری با توجه به فهم معنا
روایتهای مصاحبهشوندگان در خصوص فهم مساله هویت ملی از طریق رسانهها
از دیدگاه نوجوانان (گروه سنی ١٢ تا ١٧ سال) چنین روایت میشود که رسانههای نوین در مقایسه با رسانههای سنتی باعث تضعیف هویت ملی در بین نوجوانان شده است و در این میان، شکاف زیادی دیده میشود.
در تبیین آگاهی فرهنگی نسبت به هویت ملی از طریق رسانههای سنتی یکی از مصاحبه شوندگان (م ١٠- دختر هفده ساله) چنین اظهار کرده است : «من از طریق تلویزیون و برنامههای فرهنگی آن هویت ملی-مذهبیام را گسترش میدهم و اگر تلویزیون در این خصوص، برنامههای متنوع فرهنگی مطابق نیاز نوجوانی من را بیشتر کند، من اوقات فراغتم را سپری خواهم کرد...»
یکی دیگر از مصاحبهشوندگان (م ٣- پسر پانزده ساله) نسبت به نقش رسانههای نوین چنین اذعان داشته است : «... فضاهای مجازی مثل اینستاگرام و واتساپ را برای تقویت هویت ملیام که هم وطنانم در آنجا بیشتر حضور دارند، برای شکلگیری فرهنگ بومی و ملی بیشتر میپسندم؛ هرچند این فضای مجازی مشکلات خاص خودش را دارد...»
در تبیین آگاهی اجتماعی نسبت به هویت ملی از طریق رسانههای جمعی و اجتماعی از مصاحبهشوندگان (م ٣- پسر پانزده ساله و م ٤- پسر هفده ساله) چنین اظهار کردهاند: «... از طریق رسانههای سنتی مثل رادیو و تلویزیون آداب ورسوم اجتماعی اقوام مختلف ایرانی را دنبال میکنم. بعد از این هم سعی میکنم در فضاهای مجازی از قومیتهای مختلف در ایران آداب و رسومشان را یاد بگیرم.»
یکی دیگر از مصاحبه شوندگان (م ٦- پسر پانزده ساله) در تبیین آگاهی تاریخی از طریق رسانههای سنتی و نوین نسبت به تکوین هویت ملی چنین اذعان داشته است : «... آگاهی از تاریخ پیامبران و امامان معصوم در فضای مجازی و آگاهی از تاریخ گذشتگان در رسانههای سنتی با اینکه در برخی موارد مغایرت دارد، اما با تحلیل خودم و بررسیهای زیاد میتوانم به هویت ملی-مذهبیام پایبند بمانم.»
در این روایتها آنچه در نوجوانان بیشتر مشهود بوده، آگاهی از رسانههای نوین به لحاظ شکل دادن به هویت ملی در جهت تضعیف آن بوده است. آگاهیبخشی فرهنگی-اجتماعی بیشترین نمود را در رسانههای سنتی داشته است و آگاهیهای سیاسی و تاریخی بیشتر از رسانههای نوین بهره میبرند.
تحلیل نگرش (باور) از رسانههای سنتی و نوین نسبت به هویت ملی
در تبیین نگرش نسبت به هویت ملی از طریق رسانههای سنتی، یکی از مصاحبه شوندگان (م ١٠- دختر شانزده ساله) چنین اظهار کرده است : «... من نگرش خوب و مثبتی نسبت به تلویزیون دارم؛ چون برنامههای تلویزیون دائماً تأثیر خوبی روی من دارد و بیشتر از طریق تلویزیون نیازهای خودم را دنبال میکنم.»
برخی از روایتکنندگان اظهار داشتهاند که «... دفاع از وطن به خاطر منافع ملی و سرزمینم را میپسندم. تا ایران نباشد من هم نیستم ...» یا «پایبندی به قوانین و مقررات کشور به عنوان هویت ملی را همیشه سرلوحه خودم قرار داده و خواهم داد، هرچند شاید عدهای با این تفکر آشنا نباشند و شاید از این تفکر پیروی کنند...» (م ٧ – دختر چهارده ساله).
برخی دیگر از روایت کنندهها در نگرش مثبت به هویت ملی چنین اظهار میدارند: «به شهدای ملی و مذهبی در برنامه های تلویزیونی و فضاهای مجازی افتخار میکنم و با دیدن این برنامهها احساس افتخار و آرامش دارم ...»(م ٨ - دختر شانزده ساله).
یکی دیگر از روایتکنندهها (م ١٢- دختر هفده ساله) در نگرش منفی به رسانههای نوین چنین اظهار میدارد: «... پس از سال ها حضور در فضاهای مجازی الآن از اینستاگرام احساس تنفر دارم. چون کانالها و گروههای ضددینی بدون منطق حرفهایی را می زنند که آدم خنده اش میگیرد.»
در تحلیل نگرش آنچه در نوجوانان بیشتر نمود پیدا کرده است، نگرش منفی به رسانههای نوین اعم از اینستاگرام و تلگرام بیشترین ملحوظ بوده است و نگرش مثبت نوجوانان نیز نسبت به رسانههای سنتی و رسمی در برخی از نوجوانان دیده شده است و در برخی نیز نگرش خنثی غالبترین نگرش نسبت به رسانههای نوین و سنتی بود.
تحلیل رفتار (مصرف) از رسانههای سنتی و نوین نسبت به هویت ملی
در تبیین رفتار نسبت به هویت ملی از طریق رسانههای سنتی، یکی از مصاحبهشوندگان (م ١٠ -دختر هفده ساله) چنین اظهار کرده است : «... اکثر مواقع برنامههای رسانههای رسمی و جمعی را مورد توجه قرار میدهم و از آنها الهام میگیرم. چون والدینم هم بنا بر شرایط مذهبی خانواده فضاهای اجتماعی مجازی را برای سن من نمیپسندند.»
دیگر روایتکنندهها (م ١٧ – پسر پانزده ساله و م ١٤- دختر پانزده ساله) در تعلق خاطر خویش به هویت ملی چنین اظهار میدارند: «... من از طریق تلویزیون ملی تعلق و تعهد خود را به هویت ملی ام و آرمانهای کشورم الزامآور میکنم تا بتوانم به مملکتم احساس وفاداری کنم ...» (م ١٧ – پسر پانزده ساله). «... بیشتر دوست دارم از طریق فضاهای مجازی رفتارهای قابل قبول را شناسایی کنم و هویت فردی و ملی خود را شکل دهم، چون خیلی از دوستان من نیز در خانواده فقط به ماهواره نگاه میکنند تا تلویزیون ملی...» (م ١٤- دختر پانزده ساله).
در تحلیل روایتهای رفتاری نسبت به رسانههای سنتی و نوین در راستای هویت ملی نوجوانان باید گفت که این رسانهها در شکلدهی رفتار و در برخی موارد، تغییر و اصلاح رفتار نوجوانان بیتاثیر نبودهاند. میتوان گفت رسانههای نوین اعم از اینستاگرام و تلگرام در تغییر و اصلاح رفتار نوجوانان در تضعیف هویت ملی موفق عمل کردهاند؛ اما رسانههای سنتی و رسمی در شکلدهی رفتار نوجوانان بیشترین نمود را از نظر روایتکنندگان داشتهاند.
نتیجهگیری
- رسانههای سنتی و نوین نقش متفاوتی در هویت ملی نوجوانان دارند. این تفاوت به گونهای است که هویت ملی و ابعاد آن در بین نوجوانانی که رسانه غالب آنها از نوع رسانههای نوین است کمتر از نوجوانانی است که رسانه غالب آنها از نوع رسانههای سنتی است
- براساس تجارب زیسته مشارکتکنندگان، شکاف بین دانش، نگرش و رفتار نسبت به هویت ملی در رسانههای سنتی و نوین مشهود بود؛ به طوری که هویت ملی و ابعاد آن در بین نوجوانانی که رسانه غالب آنها از نوع رسانههای نوین است ضعیفتر از نوجوانانی است که رسانه غالب آنها از نوع رسانه های سنتی است.
- هویت ملی نوجوانانی که از رسانههای سنتی استفاده میکنند، شکلیافتهتر، منسجمتر و واقعیتر بوده و هویت ملی افرادی که از رسانههای نوین استفاده میکنند، سیار، ناپایدار و متکثر بوده است.
- در قیاس با هویتی که با توجه به برخی خصوصیات، میتوان آن را هویت فراملی یا جهانی نامید، نوجوانان با مصرف غالب رسانههای سنتی سعی در پاسداشت منابع سنتی هویت ملی داشتهاند؛ در مقابل، نوجوانان با مصرف غالب رسانههای نوین خود را طرفدار هویت جهانی یا جهان وطنی بازنمایی میکردند.
- یافتهها بیانگر آن است که رسانههای نوین به جهت ماهیت ارتباطیشان هویت ملی را در بین نوجوانان کمرنگ کرده است.
پینوشت
[۱] . غلامعلی فرجزاده و علی جعفری، «تجارب زیسته نوجوانان از نقش رسانههای سنتی و نوین در هویت ملی»، مجله مطالعات ملی، شماره ۹۴، ۱۴۰۰.
آسیه فروردین - به عنوان والدین، قاعدتا به دنبال ایمن بودن فرزندانتان هستید. وقتی بچههای شما شروع به راه رفتن میکنند، خانهتان را برای حفاظت کودک آماده میکنید و اطراف چیزهای خطرناک در خانه را میپوشانید، زیرا هرچند آنها میتوانند از نظر فیزیکی حرکت کنند اما هنوز قسمتهایی از مغزشان توسعه نیافته که آنها را از آسیب دور کند.
در سالهای اخیر، نفوذ فراگیر شبکههای اجتماعی در زندگی ما، بحثهای داغی را درباره تأثیر این شبکهها بر سلامت روان، بهویژه احساس تنهایی ایجاد کرده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مطالعه جدیدی این موضوع را بررسی کرد که چگونه الگوریتمهایی که شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام را هدایت میکنند، بر احساس تنهایی در میان کاربران تأثیر میگذارند.
انگیزه این تحقیق، افزایش شیوع تنهایی در کنار افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی بود. بر اساس یافتههای محققان، ادراک الگوریتمهای رسانههای اجتماعی با احساس تنهایی مرتبط است.
در طول دهه گذشته، آمریکا شاهد افزایش میزان احساس تنهایی افراد به موازات افزایش استفاده از سکوهایی مانند اینستاگرام بوده است.
برخی از محققان استدلال میکنند که شبکههای اجتماعی با جایگزینشدن با تعاملات چهره به چهره، به نوعی همهگیری تنهایی کمک میکنند، در حالی که برخی دیگر معتقدند این شبکهها فرصتهای جدیدی برای ارتباط فراهم میسازند. کشف رابطه بین استفاده از رسانههای اجتماعی و احساس تنهایی، بهشدت در میان صاحبنظران داغ است و البته اثرات مثبت و منفی را نشان میدهد.
این مطالعه با تمرکز بر نقش الگوریتمهای شبکههای اجتماعی که محتوا را بر اساس تعامل کاربر تنظیم میکند و از پلتفرمهایی مانند اینستاگرام جداییناپذیر است، این رابطه پیچیده را روشن کرد. شرکتهای مالک شبکههای اجتماعی بهویژه «متا» ادعا میکنند که الگوریتمهای شخصیسازی آنها برای کمک به شکلگیری و حفظ روابط اجتماعی طراحی شدهاند.
«ساموئل هاردمن تیلور» پژوهشگر این مطالعه که استادیار دانشگاه «ایلینوی» شیکاگو است، گفت: علاقه من این است که بفهمم چگونه شخصیسازی میتواند احساس نزدیکی به دوستان و خانواده را تقویت کند، زیرا ایدههای شخصیسازی و روابط شخصی اغلب بهعنوان متضاد ارائه میشوند. وی در ادامه افزود: هدف اصلی ما این بود که بررسی کنیم چگونه درک کاربران از الگوریتمهای شبکههای اجتماعی بر احساس تنهایی آنها تأثیر میگذارد.
محققان این فرضیه را مطرح کردند که کاربرانی که این الگوریتمها را پاسخگو و حمایتکننده میدانند، احساس تنهایی کمتری خواهند کرد. در حالی که کسانی که آنها را نادیده انگاشتهاند، احساس انزوای بیشتری خواهند داشت. این تحقیق در دو بخش انجام شد: یک مطالعه مقطعی که طیف سنی گستردهای از کاربران اینستاگرام را بررسی میکند و یک مطالعه طولی با تمرکز بر بزرگسالان جوان. اولین مطالعه شامل ۴۶۸ کاربر اینستاگرام ۱۹ تا ۶۸ ساله بود که از Mechanical Turk آمازون استخدام شده بودند.
(Mechanical Turk یا به اختصار (MTurk) برنامهای است که به مشاغل اجازه میدهد افراد را برای کارهای مجازی ساده به کار بگیرند. ایده این برنامه است که کارهای زیادی وجود دارد که بشر هنوز بهتر از رایانه انجام میدهد، مثلا انواع رونویسیها، تحقیقها و نظرسنجیها)
از شرکتکنندگان درباره آگاهی آنها از الگوریتمهای اینستاگرام و درک آنها از میزان پاسخگویی این الگوریتمها به نیازها و هویت آنها نظرسنجی شد. محققان دو بُعد پاسخگویی الگوریتم را اندازه گرفتند: پاسخگویی الگوریتم درکشده و عدم حساسیت الگوریتم درکشده.
پاسخگویی الگوریتم درکشده به میزانی اشاره دارد که کاربران احساس میکنند الگوریتمها اهداف خود را درک و از آنها پشتیبانی میکنند، در حالی که عدم حساسیت الگوریتم درکشده نشاندهنده درجهای است که کاربران احساس میکنند توسط الگوریتمها نادیده گرفته شده یا تضعیف میشوند.
تجزیه و تحلیل مقطعی نشان داد که سطوح بالاتر عدم حساسیت الگوریتم درکشده، با احساس تنهایی بیشتر در تمام گروههای سنی مرتبط است. جالب توجه است که رابطه بین پاسخگویی الگوریتم درکشده و تنهایی، بر اساس سن متفاوت است. در میان بزرگسالان جوانتر، پاسخگویی الگوریتم درکشده با احساس تنهایی کمتر مرتبط بود. این نشان میدهد الگوریتم حمایتی میتواند ارتباط اجتماعی را افزایش دهد.
در میان بزرگسالان مُسنتر، پاسخگویی الگوریتم درکشده با افزایش تنهایی همراه بود، احتمالاً به این دلیل که این کاربران ممکن است تعاملات آنلاین را جایگزین ارتباطات رو در رو کنند.
در مطالعه دوم، ۱۵۵ دانشجوی مقطع کارشناسی ۱۸ تا ۲۹ ساله در یک نظرسنجی طولی سه موجی که طی چهار هفته انجام شد، شرکت کردند.
این مطالعه با هدف بررسی رابطه دوسویه بین ادراک الگوریتم و تنهایی در طول زمان انجام شد.
شرکتکنندگان احساس تنهایی، درک پاسخگویی الگوریتم و مشارکت خود را در انواع مختلف نگهداری رابطه اینستاگرام (تعاملهای عمومی فعال مانند نظر دادن، تعاملات خصوصی فعال مانند پیامرسانی مستقیم و تعاملات عمومی غیرفعال مانند مرور) گزارش کردند. این نشان میدهد که تنهایی میتواند درک کاربران از الگوریتمهای رسانههای اجتماعی را تغییر داده و یک حلقه بازخورد ایجاد کند.
محققان همچنین دریافتند که حفظ روابط عمومی فعال و غیرفعال، رابطه بین پاسخگویی الگوریتم درکشده و تنهایی را تحت تاثیر قرار میدهد. کاربرانی که الگوریتمها را حمایتکننده میدانستند، بیشتر درگیر اظهار نظر، لایک کردن و مرور محتوای شبکه اجتماعی خود بودند که به نوبه خود با احساس تنهایی کمتری همراه بود.
دو نکته اصلی این مطالعه عبارتند از:
۱) زمانی که مردم احساس کردند که الگوریتمهای توصیه اینستاگرام از اهداف و هویت آنها پشتیبانی میکند. آنها به احتمال زیاد از این پلتفرم برای برقراری ارتباط با دوستان و خانواده خود استفاده میکنند.
۲) افرادی که تنها بودند و کمتر از الگوریتمها حمایت میکردند.
«ساموئل هاردمن تیلور» افزود: بنابراین، نحوه درک کاربر از الگوریتمها ممکن است باعث تنهایی بیشتری شود.
این مطالعه دیدگاههای ارزشمندی را ارائه میدهد، اما در همین حال محدودیتهایی نیز دارد؛ ماهیت مقطعی مطالعه یک، ایجاد علیت را دشوار میکند و تحلیل طولی در مطالعه ۲ نیز با یک چارچوب زمانی کوتاه محدود شده است.
علاوه بر این، تکیه بر دادههای گزارششده توسط خود افراد، میزان تأثیرات تقاضا را معرفی میکند به همین دلیل ممکن است شرکتکنندگان پاسخهای خود را بر اساس آگاهیشان از اهداف مطالعه تغییر دهند.
تحقیقات بعدی برای درک بهتر اثرات بلندمدت ادراک الگوریتم بر تنهایی باید مدتزمان مطالعه طولانیتری را در نظر بگیرند.
بررسی سایر سازوکارها مانند محتوای تعاملات الگوریتمی میتواند بینش عمیقتری ارائه دهد. علاوه بر این، طرحهای تجربی میتوانند به کاهش اثرات تقاضا و ارائه نتایج قویتر کمک کنند.
یک مقالهنویس کُرهای، تجربه خود از دور شدن از شبکههای اجتماعی را به نگارش درآورده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مقالهنویس سایت کُریاتایمز در مطلبی با عنوان «فاصله از رسانههای اجتماعی» ، تجربه مثبت خود از دورشدن از شبکههای اجتماعی را توضیح داد و نوشت: همه ما به خوبی میدانیم، صرف زمان بیش از حد در فضای مجازی باعث ایجاد اثرات نامطلوب بر روی کاربران میشود. من یکی از کاربران آسیبپذیری بودم که به راحتی تحت تأثیر پستهایی که به اشتراک میگذاشتم و پستهایی که توسط دیگران به اشتراک گذاشته میشد، قرار میگرفتم. من که نمیدانستم چقدر با تلفن هوشمندم وقت گذراندهام، بیوقفه در گوشی همراهم میچرخیدم تا هرگونه بهروزرسانی را بررسی کنم و نظرات مردم را در مورد پستهایم با وسواس زیر نظر داشتم. یک روز فهمیدم که باید کاری انجام دهم؛ من باید از دنیای آنلاین فاصله بگیرم. چیزی نزدیک یک ماه طول کشید تا تصمیم بگیرم برنامهای که مدتها ذهنم را مجذوب خود کرده بود، حذف کنم. حالا میخواهم توضیح دهم که چرا رسانههای اجتماعی را که هنوز هم بسیار محبوب هستند، تَرک کردم: رسانههای اجتماعی به طرز چشمگیری، ما را دور هم جمع کرده است. صادقانه بگویم، من از این فضا استفاده کردم، زیرا به من امکان میداد به اخبار مربوط به آشنایانم توجه کنم. این فضا همچنین به من کمک میکرد که به هر خبری در جامعه خود توجه بیشتری داشته باشم. من عموماً از صفحه شخصیام برای انعکاس امور روزمره و کارهایی که انجام میدادم، استفاده میکردم. شاید من میخواستم از دیگران درباره کارهایی که با موفقیت انجام میدادم، حس تمجید دریافت کنم. وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم هدف اصلی من از استفاده از شبکههای اجتماعی، جلب حمایت دیگران با ایجاد یک داستان جذاب و خاص بود. من اینگونه توجه دنبالکنندگان را به خود جلب کردم و به مرور صفحه شخصی من پُر شد از تصاویر لحظات خوش زندگیام. متأسفانه، در مرور زمان این فعالیتها باعث شد من احساس پوچی کنم. من به طور ناخودآگاه خود را با همسالانم مقایسه میکردم آنهم با نگاه به تصاویری که در آنها نکات مثبت زندگی افراد برجسته و موارد منفی پنهان میشوند. تصاویر لحظات شاد زندگی مردم حسادت من را برانگیخت، افسردگی ام را عمیقتر کرد و باعث نارضایتی من از زندگی شد. گاهی اوقات وقتی کسی چیزی را که من آرزویش را داشتم به دست میآورد، احساس حقارت میکردم. همه این چیزها ذهن من را تضعیف کرد. وسواس لایک و کامنت زیر پستهایم مشکل دیگری بود. وقتی لایکهای زیادی میگرفتم احساس خوشحالی کردم و در مقابل، وقتی لایکهای کم دریافت میکردم، دلسرد میشدم. خوشحالی من تا حد زیادی به تعداد لایکها و نظرات مثبت دنبالکنندگانم بستگی داشت؛ این عامل اصلی برای تصمیم من درباره تَرک شبکههای اجتماعی بود. حالا از شبکههای اجتماعی دور شدم، ارتباط نزدیکم با دوستانم را از دست دادم و جایی برای به اشتراک گذاشتن روزمرگی هایم نداشتم. اما این تجربه به من آموخت که صبر تلخ است، اما میوه اش شیرین. من اکنون وقتشناستر شدهام، از آنچه امروز دارم راضی هستم و نیازهای خودم را اولویت بندی کردهام. خوشحالم که تصمیم درستی گرفتم، چون ارزش امتحانکردن را داشت.
آسیه فروردین - نسل آلفا، حتی با وجود ممنوعیتها، بالاخره راهی برای ارتباط آنلاین با یکدیگر پیدا میکند و این امر به پلتفرمها و بزرگترها بستگی دارد که اینترنت امنتری فراهم کنند.
شرکتهای حوزه فناوری میگویند برای مبارزه با اطلاعات نادرست در جریان انتخاباتها از جمله انتخابات پارلمان اروپا، تلاش میکنند تا با تعیین سیاستهایی خاص به مقابله با سوءاستفاده دولتها و نامزدهای انتخاباتی از این فضا شوند و به اصطلاح شرایط را خودشان مدیریت کنند.
به گزارش ایسنا، دولتها در سراسر دنیا همزمان با نزدیکشدن به ایام انتخابات و آغاز فعالیت نامزدها که پیشتر برای تبلیغات انتخاباتی خود به رسانههای سنتی همچون روزنامه و شبکههای تلویزیونی متکی بودند، تلاش میکنند با اقداماتی کنترل شبکههای مجازی که این روزها نقش بسزایی در میان جوامع و افکار عمومی دارند، به دست بگیرند.
اما در این میان شرکتهای حوزه فناوری و صاحبان شبکههای مجازی مدعیاند که بهطور مستقل به دنبال فراهم کردن فضایی سالم و به دور از هر گونه جهتگیری سیاسی در راستای منافع یک حزب یا کاندیدای خاص تا بتوانند بهرغم رعایت اصل آزادی بیان از امنیت و ایمنی کاربران و همچنین نامزدهای انتخاباتی محافظت کنند.
سیاستهای سختگیرانه درباره اطلاعات نادرست
یوتیوب که یک پلتفرم انتشار ویدئو متعلق به گوگل است و رسانهای پربیننده در فضای مجازی به شمار میآید، تعیین میکند که چه چیزی در این رسانه مجاز نیست و برای همه محتواها - صرف نظر از زبان یا دیدگاه سیاسی - اعمال میشود. یوتیوب به گفته خود، سیاستهای سختگیرانهای در برابر سخنان نفرتانگیز، آزار و اذیت، تحریک به خشونت و انواع خاصی از اطلاعات نادرست انتخاباتی دارد. بهعنوان مثال، یوتیوب اجازه انتشار محتوایی که رأیدهندگان را در مورد «نحوه رأی دادن گمراهانه یا مداخله در فرآیند دموکراتیک را تشویق میکند»، نمیدهد.
یوتیوب در سال ۲۰۲۳ بیش از ۳۵۰۰۰ ویدیو را که به دلیل نقض خطمشیهای مرتبط با اطلاعات نادرست در اتحادیه اروپا آپلود شده بودند، حذف کرد.
این رسانه در ادامه سیاستهای خود در رابطه با فعالیتهای انتخاباتی عملیات نفوذ هماهنگ در را صرف نظر از دیدگاههای سیاسی که آنها حمایت میکنند، مجاز نمیداند. یوتیوب برای این منظور، با «گروه تجزیه و تحلیل تهدیدات» گوگل (TAG) همکاری نزدیک دارد تا این نوع کمپینها را در این پلتفرم شناسایی کند و به فعالیت کانال های آنها خاتمه دهد.
یوتیوب در این باره اعلام کرد: این میتواند شامل تلاش برای مداخله در انتخابات باشد. به عنوان مثال، همانطور که گروه تجزیه و تحلیل تهدیدات به اشتراک گذاشته بود، قبل از انتخابات اخیر پرتغال، ما هفت کانال مرتبط با افراد در آرژانتین را به عنوان بخشی از تحقیقات جاری خود در مورد کمپینهای اطلاعات نادرست فسخ کردیم.
یوتیوب برای انتخابات ۲۰۲۴ پارلمان اروپا نیز از روز پنجشنبه آغاز شده و تا روز یکشنبه ادامه دارد هم پنلهایی را ایجاد کرده است که به کاربران اجازه میدهد به اطلاعات کاندیداها و گرایشهای سیاسیشان دسترسی پیدا کنند و برای روز برگزاری انتخابات پنلی را طراحی کرده است که کاربران از طریق آن میتوانند نتایج انتخابات را در زمان واقعی ردیابی کنند.
بازگشت تبلیغات سیاسی به ایکس
شبکه اجتماعی ایکس که پیشتر بهعنوان توئیتر شناخته میشد در سال ۲۰۲۴ به دلیل برگزاری انتخابات در هند و آمریکا تیمهای ایمنی و انتخابات خود را گسترش داد تا بر روی مبارزه با دستکاری، افشای حسابهای غیر معتبر و نظارت دقیق بر بستر تهدیدهای نوظهور تمرکز کند.
این پلتفرم، دوباره برای اولین بار از سال ۲۰۱۹ اجازه تبلیغات سیاسی را در سال ۲۰۲۴ داده است.
توییتر در سال ۲۰۱۹ محدودیتهایی را برای تبلیغات سیاسی و موضوعی اعمال کرد، زیرا این نگرانی وجود داشت که سیاستمداران ممکن است به دنبال هدف قرار دادن کاربران با اطلاعات نادرست یا گمراهکننده باشند.
«ایلان ماسک» صاحب ایکس که پس از خریداری آن تغییرات زیادی را در بخش ایمنی، دستکاری پلتفرم و سیاست انتخابات اعمال کرد، در اوت ۲۰۲۳ گفت این پلتفرم به اعمال خط مشی یکپارچگی مدنی خود ادامه خواهد داد که استفاده از این رسانه را برای «دستکاری یا مداخله در انتخابات» ممنوع میکند. این، شامل ممنوعیت تبلیغ محتوای نادرست یا گمراه کننده خواهد بود.
ایکس مدعی است که یک مرکز شفافیت تبلیغات جهانی ایجاد کرده که به کاربران امکان میدهد تبلیغات سیاسی را بررسی کنند - قابلیتی که قانون جدید خدمات دیجیتال اروپا آن را ملزم میکند و انتظار می رفت ایکس و دیگر پلتفرم های فناوری بسیار بزرگ از آن پیروی کنند.
تلاش متا برای حذف مطالب نادرست
شرکت متا که میگوید از سال ۲۰۱۶، بیش از ۲۰ میلیارد دلار برای ایمنی و امنیت سرمایهگذاری و تعداد تیم جهانی خود را در این زمینه چهار برابر کرده، خود را برای انتخابات در چند کشور دنیا آماده کرده است. این اقدامات شامل ۱۵۰۰۰ بازبین محتوا میشود که پستهای کاربران را در فیس بوک، اینستاگرام و تردز (پلتفرمهای زیرمجموعه متا) بررسی میکند.
متا در راستای مقابله با انتشار اطلاعات نادرست که در ایام انتخابات بسیار شایع است، جدیترین انواع اطلاعات نادرست را از فیسبوک، اینستاگرام، تردز حذف میکند، مانند محتوایی که میتواند به خشونت قریبالوقوع یا آسیب فیزیکی کمک کند یا تلاش میکند در رأیگیری مداخله داشته باشد.
شرکت متا برای انتخابات پارلمانی ۲۰۲۴ اروپا سیاستهایی را در رابطه با نفرتپراکنی، خشونت و تحریک و قلدری و آزار و اذیت اعمال کرده است که به نظر میرسد بیشتر در راستای حفظ امنیت کاندیداهاست. متا اعلام کرد: ما از نمایندگان مجلس و نامزدها در برابر تماس های مکرر ناخواسته و آزار محافظت میکنیم و اگر یک شخصیت عمومی مستقیماً در یک پست یا نظر برچسب زده شود یا در جایی مستقیماً آن را گزارش کند، پستهای توهینآمیز بیشتری را حذف میکنیم.
متا همچنین با احزاب سیاسی همکاری نزدیک دارد تا نامزدها را تشویق کند که هر چیزی را که باعث نگرانی میشود، گزارش دهند و در همین راستا، بر صفحات باز رسانههای برای جلوگیری از سوءاستفاده و تهدید نظارت میکند.
تیکتاک، شبکه اجتماعی محبوب جوانان
موسسات اروپایی استفاده از تیکتاک در دستگاههای الکترونیکی در محیطهای کاری را ممنوع کردهاند اما برای بسیاری از قانونگذاران اروپایی، تیکتاک یک وسیله حیاتی برای برقراری ارتباط با رأیدهندگان جوان است.
ادعا شده که این شبکه اجتماعی پرطرفدار پیش از انتخاباتهای اروپایی نیز تبلیغات حاوی اطلاعات نادرست سیاسی را تأیید کرده است. این اقدام موجب شد تا این رسانه دستورالعملهای خود را نادیده بگیرد و سؤالاتی را در مورد توانایی آن در تشخیص دروغهای انتخاباتی ایجاد کرد.
برای مثال، گروه بینالمللی گلوبال ویتنس (Global Witness) ماه گذشته ۱۶ آگهی ایجاد کرد که مخاطبان ایرلندی را با اطلاعات نادرست در مورد انتخابات پیش رو در اتحادیه اروپا هدف قرار میداد و سعی کرد آنها را توسط سه پلتفرم تیک تاک، یوتیوب و ایکس تائید کند.
گلوبال ویتنس مدعی شده تیکتاک که به ویژه در بین رایدهندگان جوان محبوب است، همه ۱۶ مورد را برای انتشار تأیید کرد، یوتیوب ۱۴ مورد را متوقف کرد، در حالی که ایکس همه این آگهیها را فیلتر کرد و حسابهای جعلی گروه را به حالت تعلیق درآورد.
قانونگذاران ایالت نیویورک آمریکا، قانونی را به تصویب رساندند که براساس آن، شبکههای اجتماعی از اِعمال محتوای الگوریتمی «اعتیادآور» برای کاربران زیر ۱۸ سال بدون رضایت والدین منع میشوند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از رویترز، این لایحه همراه با لایحهای درباره محدود کردن سایتهای آنلاین از جمعآوری و فروش دادههای شخصی کاربران زیر سن قانونی، یک روز پس از تصویب در مجلس سنای ایالت نیویورک، به تصویب نهایی رسید. کتی هوچول» فرماندار نیویورک بهزودی هر دو مصوبه را امضا میکند و به این ترتیب به قانون تبدیل میشود. خانم «هوچول» این دو مصوبه را گامی تاریخی و رو به جلو در تلاش برای رسیدگی به بحران سلامت روان کودکان و نوجوانان و ایجاد یک محیط دیجیتال امنتر برای آنان دانسته است. این تصمیم میتواند به درآمد شرکتهای رسانههای اجتماعی مانند متا (مالک فیسبوک و اینستاگرام) ضربه بزند. مطالعه اخیر دانشگاه هاروارد نشان داده که شش پلتفرم بزرگ رسانههای اجتماعی در سال ۲۰۲۲ میلادی، بیش از ۱۱ میلیارد دلار از تبلیغات برای خردسالان درآمد داشتهاند. حامیان این لوایح، نرخ بالای افسردگی، اضطراب، اختلالات خواب و سایر مشکلات سلامت روان را با استفاده بیش از حد از رسانههای اجتماعی توسط نوجوانان مرتبط میدانند. در مقابل، انجمن صنعت NetChoice این قانون را محکوم کرد و آن را «حمله به آزادی بیان و اینترنت باز» و «اجبار وبسایتها به سانسور محتوا نسبت به سن کاربران» خواند. شرکت متا از این لایحه حمایت و در بیانیهای اعلام کرد: ما با تمام جنبههای این لوایح موافق نیستیم، اما از تبدیلشدن نیویورک به اولین ایالتی که قانونی را تصویب میکند که مسئولیت فروشگاههای برنامه را به رسمیت میشناسد، استقبال میکنیم. لایحه دوم هم که قانون حفاظت از دادههای کودکان نیویورک نامیده میشود، تمام سایتهای آنلاین را از جمعآوری، استفاده، بهاشتراکگذاری یا فروش دادههای شخصیِ افراد زیر ۱۸ سال منع میکند، مگر اینکه رضایت آگاهانه دریافت کنند یا جمعآوری و بهاشتراکگذاری چنین دادههایی کاملاً ضروری باشد. درباره کاربران زیر ۱۳ سال، رضایت آگاهانه باید از سوی والدین تایید شود. متخلفان از این قوانین با جریمههایی تا سقف ۵ هزار دلار برای ارتکاب هر تخلف مواجه میشوند. در مارس ۲۰۲۳ (اسفند و فروردین گذشته) ایالت «یوتا» به عنوان اولین ایالت آمریکا قوانینی را برای تنظیم دسترسی کودکان به رسانههای اجتماعی تصویب کرد.
آزاده کیاپور - ماکایلا مورگان در مقالهای برای سایت ربل نوشت؛ در سال 2022، دانیل متیو در مقاله خود با عنوان «نقش رسانههای اجتماعی در روزنامهنگاری» که در مجله ارتباطات جمعی و روزنامهنگاری منتشر شد، اعلام کرد:
ظهور رسانههای اجتماعی برای افرادی که عاشق به اشتراک گذاشتن تصاویر، فیلم و تکههایی از زندگی روزمره خود با دوستان و خانواده هستند، رویایی بود که به واقعیت پیوست. با این حال، تحقیقات جدید نشان میدهد که صرف زمان بیش از حد در شبکههای اجتماعی میتواند به دیدن کابوسهای آزاردهنده منجر شود.
به گزارش ایسنا، این مطالعه که توسط گروهی از محققان بینالمللی انجام شد و در مجله BMC Psychology منتشر شد، مفهوم «کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی» را معرفی میکند که نوع جدیدی از خواب بد است که از استرسها و اضطرابهای تجربیات آنلاین ما سرچشمه میگیرد. این کابوسها اغلب حول محورهای درماندگی، از دست دادن کنترل و قربانی شدن در زمینه تعاملات رسانههای اجتماعی میچرخند. کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی همچنین میتوانند به عنوان عوامل استرسزا عمل کنند، چرخه خواب کاربران را مختل کنند و به طور بالقوه باعث بیداری در طول شب شوند.
چه چیزی به دیدن کابوسهای شبکههای اجتماعی منجر میشود؟
به نقل از اساف، برای درک بهتر این پدیده، محققان مقیاس کابوس مرتبط با رسانههای اجتماعی(SMNS) را توسعه دادند که پرسشنامهای ۱۴ سوالی برای اندازهگیری فراوانی و محتوای این رویاهای ناراحتکننده بود. این مقیاس شامل مواردی مانند «ناتوانی در ورود به شبکههای اجتماعی»، «اختلال در روابط با سایر کاربران رسانههای اجتماعی» و «آزار دیدن در رسانههای اجتماعی» بود.
در این مطالعه ۵۹۵ فرد بزرگسال ایرانی که به طور منظم از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند، مورد بررسی قرار گرفتند و اکثریت آنها کاربران اینستاگرام بودند. در حالی که فراوانی کلی کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی نسبتا کم بود، یافتهها ارتباط معناداری را بین میزان استفاده از رسانههای اجتماعی و وقوع این رویاهای ناراحتکننده نشان داد.
شرکتکنندگانی که سطوح بالاتری از حضور رسانههای اجتماعی را در زندگی روزمره خود گزارش کردند، به این معنی که زمان بیشتری را در این پلتفرمها سپری میکردند و احساس ارتباط عاطفی بیشتری با آنها داشتند، احتمال بیشتری داشت که کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی را تجربه کنند. رایجترین کابوسها شامل ناتوانی در ورود به شبکههای اجتماعی و تجربه اختلال در روابط آنلاین بود.
اما تاثیر این کابوسها فراتر از تجربه چند لحظه ناراحت کننده در طول شب است. این مطالعه نشان داد که افرادی که بیشتر کابوسهای مرتبط با شبکههای اجتماعی را تجربه میکنند، سطوح بالاتری از اضطراب، کاهش آرامش ذهنی، کیفیت خواب ضعیفتر و ناراحتی بیشتری را از رویاهای بد خود گزارش کردند.
این یافتهها نشان میدهد که کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی میتوانند مسیری بالقوه باشند که از طریق آن عادات آنلاین ما ممکن است بر سلامت روان و رفاه ما تأثیر منفی بگذارد.
رویاهای مبتنی بر فناوری فقط بدتر میشوند
در حالی این مطالعه نمیتواند به طور قطع ثابت کند که استفاده از رسانههای اجتماعی باعث این کابوسها میشود اما نتایج به دست آمده اهمیت توجه به تعامل آنلاین ما را نشان میدهد. همانطور که رسانههای اجتماعی به تکامل خود ادامه میدهند و به طور فزایندهای با زندگی ما در هم آمیخته می شوند و بسیار مهم است که ما عادات و مرزهای سالمی را برای محافظت از سلامت روان خود در ساعات بیداری و زمانی که به خواب میرویم ایجاد کنیم.
رضا شباهنگ نویسنده این مطالعه دانشگاه فلیندرز میگوید: با پیشرفت سریع فناوری و رسانهها، از جمله هوش مصنوعی(AI) و واقعیت مجازی، همراه با افزایش وابستگی به این فناوریها و یکپارچگی عمیقتر، پیشبینی میشود که رویاهای حاوی محتوای فناوری و رسانهای بیشتر شوند. مطالعات آینده پتانسیل گسترش دامنه این اکتشاف را دارند و در زمینههایی مانند کابوسهای مربوط به خطرات درک شده از هوش مصنوعی کار میکنند.
بنابراین، چه کاری میتوانیم انجام دهیم تا خطر کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی را به حداقل برسانیم؟ شباهنگ توصیه میکند هنگام استفاده از این پلتفرمها و تلاش برای تعامل مسئولانه و آگاهانه، از افکار و احساسات خود آگاهتر باشیم. این ممکن است شامل تعیین محدودیتهایی برای استفاده روزانه از رسانههای اجتماعی، انتخابی بودن در مورد محتوایی که مصرف میکنیم و به اشتراک میگذاریم و زمانی که احساس میکنیم تحت تأثیر تعاملات آنلاین خود تحت فشار قرار میگیریم، باشد.
البته، اجتناب از فیسبوک، اینستاگرام، تیک تاک و سایر شبکههای محبوب به طور کامل نیز میتواند کمک کننده باشد. تحقیقات گذشته نشان داده است که حتی یک هفته مرخصی از شبکههای اجتماعی، مردم را شادتر میکند و بهزیستی را بهبود میبخشد.
ماریا رِسا، روزنامهنگار آمریکایی-فیلیپینی که در سال ۲۰۲۱ به خاطر دفاع از آزادی رسانه جایزه صلح نوبل را دریافت کرد، مدیران عامل شرکتهای فناوری مانند مارک زاکربرگ و ایلان ماسک را «بچه پولدارهای حوزه تکنولوژی» خواند و آنها را «بزرگترین دیکتاتورها» دانست. آی تی من- ماریا رِسا سالهاست با اتهاماتی که در دوران ریاست جمهوری رودریگو دوترته در فیلیپین علیه او طرح شده مبارزه میکند، اما میگوید: دوترته در مقایسه با مارک زاکربرگ، دیکتاتور بسیار کوچکتری است و بگذارید ایلان ماسک را هم به این لیست اضافه کنم.
او در سخنرانی خود در جشنواره ادبی Hay در پویس گفت که زاکربرگ و ماسک «ثابت کردهاند که همه ما، فارغ از فرهنگ، زبان یا جغرافیا، اشتراکات بسیار بیشتری نسبت به تفاوتها داریم، زیرا همه ما به شیوهای یکسان دستکاری میشویم.»
رِسا گفت: پلتفرمهای شبکههای اجتماعی توانایی تغییر احساسات ما را دارند و این به نوبه خود دید ما نسبت به جهان و نحوه رفتارمان را تغییر میدهد.
وی افزود: گفتوگوها درباره سیاستهای هویتی (identity politics) در فضای آنلاین منجر به موارد مشابهی از قطبیسازی در سراسر جهان شده است.
وی گفت: در فیلیپین، موضوع ثروتمندان در مقابل فقرا و در ایالات متحده، مساله نژاد وجود دارد. جنبش Black Lives Matter توسط تبلیغات روسیه بمباران شد. هدف این نبود که مردم به یک چیز خاص باور کنند، هدف باز کردن این شکاف و ایجاد هرج و مرج بود.
رِسا گفت: شیوه شرکتهای فناوری در تحریک قطبیسازی، تحریک ترس و خشم و نفرت، ما را «در سطح شخصی و اجتماعی» تغییر میدهد.
او برای کاهش کنترل شرکتهای فناوری بر ما دو راه پیشنهاد کرد و گفت: آمریکا باید بخش ۲۳۰ قانون شایستگی ارتباطات ۱۹۹۶ را که به این شرکتها مصونیت میدهد، لغو کند. این بخش، شرکتهای اینترنتی را در برابر شکایتهای مربوط به محتوایی که توسط کاربرانشان منتشر میشود، محافظت میکند.
رِسا گفت: راه دوم این است که اگر بچه دارید، اجازه ندهید تا زمانی که به سن کافی نرسیدهاند به شبکههای اجتماعی وارد شوند زیرا این فضا تا حدی اعتیادآور است.
او در حالی که فکر میکند تلاشها برای ممنوعیت تیکتاک که متعلق به چین است در آمریکا و ایتالیا عالی است، اما گفت: فقط به خاطر تیکتاک نباید نگران باشیم، بلکه باید نگرانی ما تمام شبکههای اجتماعی و اینترنت به طور کلی باشد.
او با اشاره به مطالعهای که اوایل سال جاری در رابطه با اثر هوش مصنوعی بر کیفیت محتوای وب منتشر شد، گفت: با هوش مصنوعی مولد (Generative AI)، کیفیت اطلاعاتی که دریافت میکنید، رو به کاهش است. تازه این در حالی است که هوش مصنوعی مولد هنوز فعالیت واقعی خود را شروع نکرده است.
اینفلوئنسرهای ثروتمند چینی به دلیل به رخ کشیدن سبک زندگی تجملاتی از حضور در شبکههای اجتماعی محروم شدند. به گزارش ایمنا، چین افرادی را که سبک زندگی مجلل خود را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، به علت ترویج مادیگرایی از ادامه فعالیت محروم میکند. در اصل چین مشغول سرکوب اینفلوئنسرهایی است که سبک زندگی لاکچری و خودنمایی را بهعنوان وسیلهای برای کسب سود ترویج میکنند.
چین در سال ۲۰۲۱ نیز اقدامات مشابهی را برای جلوگیری از حضور اینفلوئنسرهای تولید و منتشرکننده محتوای «غیراخلاقی» به مرحله اجرا گذاشت.
رگولاتور اینترنت چین، اداره فضای سایبری و مجازی این کشور، در ماه آوریل برای جلوگیری از نمایش ثروت در فضای مجازی دست به اقدامی سرکوبگرانه زد و حضور اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی را به دلیل به رخ کشیدن سبک زندگی تجملاتی و ترویج مادیگرایی در فضای مجازی ممنوع کرد.
این سازمان ماه گذشته کمپینی را راهاندازی کرد تا کاربران رسانههای اجتماعی را از نمایش عمدی سبک زندگی مجلل مبتنی بر ثروت منصرف کند و اعلام کرد که سلبریتیها دیگر نمیتوانند در شبکههای اجتماعی «نمایش ثروت» یا «ولخرجیهای افراطی» داشته باشند.
بهدنبال این ممنوعیت، حسابهای کاربری اینفلوئنسرهایی با چند میلیون دنبالکننده در نسخههای چینی رسانههای اجتماعی که از گشتوگذار در خانههای مجلل خود یا در مورد کالاهای لوکس پست میگذاشتند، محدود و مسدود شد.
پلتفرمهایی مانند Weibo، Douyin و Xiaohongshu نیز در پانزدهم ماه می موجی از اقدامات را برای مهار رفتارهای خودنمایی اعلام کردند. فهرست رفتارهای Weibo که حضور اینفلوئنسرها را ممنوع میکند شامل نمایش خانهها و اتومبیلهای لوکس برای تبلیغ محصولات، به رخ کشیدن مقادیر زیادی پول نقد و ارسال پست با محتوای حضور خردسالان و استفاده از کالاهای لوکس برای جذب فالوور است.
چین اینفلوئنسرهای لاکچریباز و تجملگرا را تنبیه میکند
چین همچنین حضور اینفلوئنسرهایی را محدود کرده است که داستانهای ساختگی آنلاین ارسال میکنند تا احساسات مخاطبان را برانگیزند.
وزارت امنیت عمومی چین اعلام کرد که این ممنوعیتها تنها نمونهای معمولی از اقدامات این کشور در برابر اطلاعات نادرست است و این کشور درصدد انجام فعالیتهای گستردهتر در این زمینه است.
یک کمیته چندحزبی متشکل از نمایندگان مجلس عوام انگلیس تاکید کرده که کودکان باید تا سن ۱۶ سالگی از ورود به شبکههای اجتماعی منع شوند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از تلگراف، کمیته آموزش مجلس عوام انگلیس تاکید کرده که سن مجاز ورود کودکان به شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و اینستاگرام باید از ۱۳ سال به ۱۶ سال افزایش یابد.
در بیانیه این کمیته آمده که دولت بعدی انگلیس باید ممنوعیت قانونی استفاده از تلفن همراه در مدارس و ممنوعیت کامل درباره تلفنهای هوشمند را برای افراد زیر ۱۶ سال در نظر بگیرد.
«رابین واکر» رئیس این کمیته گفت: استفاده بیش از حد از گوشیهای هوشمند، تأثیرات منفی متعددی بر سلامت ذهنی و جسمی کودکان و جوانان دارد.
او در ادامه افزود: تحقیقات ما آمار تکاندهندهای درباره میزان آسیبهای وارده از شبکههای اجتماعی به افراد زیر ۱۸ سال را نشان میدهند.
«رابین واکر» تصریح کرد: ما هیچ دلیل و مدرکی نداریم که نشان دهد نوجوانان ۱۳ ساله پیامدهای اشتراکگذاری اطلاعات شخصی در فضای مجازی را درک کردهاند و بر همین اساس از دولت میخواهیم که این سن را به ۱۶ سال افزایش دهد.
بررسی سن کافی نیست
قانون ایمنی آنلاین، شرکتهای فناوری را ملزم میکند تا اطمینان حاصل کنند که کودکان زیر ۱۳ سال نمیتوانند به شبکههای اجتماعی دسترسی داشته باشند. این شرکتها در صورت موفق نبودن، با جریمهای معادل ۱۰ درصد از گردش مالی جهانیشان روبرو خواهند شد.
با این حال، کمیته آموزش مجلس عوام انگلیس اعلام کرده که بررسی سن به اندازه کافی قوی نیست و اکنون زمان بررسی بیشتر درباره سن دیجیتالی کاربران است.
در این بیانیه آمده است: «سن کاربری دیجیتال افراد در انگلیس ۱۶ سال است، در حالیکه یک فرد انگلیسی تا ۱۷ سالگی نمیتواند رانندگی کند و تا ۱۸ سالگی نمیتواند رای دهد.»
بر اساس این بیانیه، سن کاربری دیجیتالی افراد در حال حاضر در پایینترین سطح ممکن تعیین شده که باید فوراً تغییر کند.
چگونه لایحه ایمنی آنلاین جهان را تغییر خواهد داد؟
لایحه ایمنی آنلاین که به زودی با موافقت پادشاه انگلیس به قانون تبدیل میشود، یک گام بزرگ رو به جلو در تنظیم رسانههای اجتماعی است.
در حال حاضر زیربنای اصلی این قانون (مبتنی بر این ایده که سکوهایی مانند فیسبوک و تیک تاک بر وظیفه مراقبت از کاربران خود متمرکز هستند و مسئولیت آسیبهای احتمالی ناشی از محصولات خود را دارند) الهامبخش قوانین در سراسر اروپا و سراسر جهان است.
کمیته مجلس عوام انگلیس اعلام کرده که برای محافظت بهتر از کاربران کودک و نوجوان باید اصول سختگیرانهتری درباره تلفنهای همراه در مدارس و نحوه مدیریت زمان استفاده آنها از تلفن همراه و شبکههای اجتماعی در خانه تدوین شود.
بر این اساس استفاده نامحدود از تلفنهای هوشمند و شبکههای اجتماعی برای سلامت روانی و جسمی کودکان مضر است و مدارس و والدین باید درباره این موضوع توجیه شوند.
در اوایل سال جاری میلادی، وزارت آموزش و پرورش انگلیس دستورالعملهایی صادر کرد که در آن به مدیران آموزش میداد تا چگونه استفاده از تلفن هوشمند را در کلاس، هنگام استراحتها و زمان صرف ناهار ممنوع کنند.
این وزارتخانه پیشنهاد کرد که مسئولان میتوانند در صورت لزوم، دانشآموزان و کیفهایشان را برای یافتن تلفن همراه جستجو کنند. اما کمیته مجلس عوام اعلام کرد که این تصمیم به اندازه کافی و به درستی پیش نرفت و به همین دلیل هم خواستار ممنوعیت قانونی شد.
بر اساس این گزارش، در فاصله بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲ میلادی، زمان استفاده کودکان انگلیسی از تلفنهای هوشمند ۵۲ درصد افزایش یافته و گفته میشود یکچهارم آنها از دستگاههای خود به شکلی اعتیادآور استفاده میکنند.
در این گزارش آمده که برای برخی کودکان، زمان استفاده از تلفن همراه هوشمند از ۶ ماهگی شروع میشود، به طوری که از هر ۵ کودکِ سه تا چهار ساله، یک نفر تلفن همراه دارد و تقریباً همه کودکان در سن ۱۲ سالگی تلفن همراه دارند.
نمایندگان مجلس عوام انگلیس که عضو این کمیته هستند، اعلام کردند که اگرچه قانون ایمنی آنلاین نقش موثری در ایمن نگه داشتن کودکان از آسیبهای آنلاین ایفا میکند، اما تا زمانی که این قانون به طور کامل در سال ۲۰۲۶ اجرا نشود، حفاظت واقعی از کاربران کودک انجام نخواهد شد.
«ایان راسل» فعال امنیت آنلاین که دختر ۱۴ سالهاش پس از مشاهده مطالب مضر در رسانههای اجتماعی جان خود را از دست داد، گفت: ممنوعیت دسترسی به تلفنها یا رسانههای اجتماعی بیشتر از آنچه که فایده داشته باشد، مُضر است و کودکان را به دلیل شکست شرکتهای فناوری در محافظت از آنها مجازات میکند.
آقای «راسل» که بنیاد خیریه پیشگیری از خودکشی «مولی رز» را راهاندازی کرده و مدیر آن است، افزود: دولت بعدی انگلیس باید مقررات قویتری در این زمینه ارائه کند، نه سیاستهایی که کُندتر اجرا میشوند و نتایج بدتری به همراه خواهند داشت.
وی تصریح کرد: سریعترین و مؤثرترین راه برای حفاظت از ایمنی و رفاه آنلاین کودکان، تقویت قانون ایمنی آنلاین در مجلس آینده انگلیس است لذا ما از همه احزاب میخواهیم خود را به تحقق این امر ملزم بدانند.
سازوکار رسانههای اجتماعی در انتخاب و نمایش محبوبترین محتواها، بیشازپیش، پیچیده و مبهم شده است. هیچ بعید نیست که ویدئویی خاص در گوشهای از فضای مجازی سروصدا کند، ولی در صفحات شما ظاهر نشود و از آن باخبر نشوید.
روزی روزگاری پچ پچهای درِگوشی افراد و به اصطلاح «یک کلاغ و چهل کلاغ» منبع دست به دست شدن شایعات بود. اگر کسی حرفی یاوه را برای طرف مقابل میگفت تا زمانی که این حرف به گوش همه ساکنان یک شهر برسد شاید روزها زمان میبرد اما اکنون شایعهپراکنی و حتی شایعهباوری به طرز چشمگیری در میان مردم افزایش یافته است.
متخصصان در جریان مطالعهای تحقیقاتی در یکی از دانشگاههای کانادا مشاهده کردهاند که فشار روانی بر زنان جوانی که به صورت مداوم در حال مقایسه ظاهر خود با دیگران هستند، بسیار بالاست. به گزارش ایسنا، گروهی از دختران جوان در کانادا که در این مطالعه تحقیقاتی شرکت کردهاند، از تاثیر مخرب شبکههای اجتماعی در زندگیشان گفتهاند از جمله اینکه استفاده از شبکههای اجتماعی توانایی آنان در ایجاد روابط را کاهش داده، خواب آنان را مختل کرده و همچنین سبب شده که حتی به خودکشی بیاندیشند.
در این مطالعه ۶۶ دانشجوی رشته روانشناسی دانشگاه «یورک» تورنتو به دو گروه تقسیم شدند. دسترسی گروه اول به مدت یک هفته به فیسبوک، تیکتاک، اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی قطع شد و گروه دیگر طبق روال معمول به این شبکهها دسترسی داشتند.
پیش از آغاز مطالعه نیز با شرکتکنندگان هر دو گروه مصاحبه و سوالاتی مانند میزان تمرکز، اعتماد به نفس و نگرش نسبت به ظاهر فیزیکی از آنها پرسیده شد. مثلا اینکه چقدر از اندام خود راضی هستند؟ آیا دوست دارند مانند مدلهای مجلات به نظر برسند؟ چقدر در روز شکل ظاهری بدن خود را با اینفولئنسرهای شبکههای اجتماعی مقایسه میکنند؟ نسبت به فرم بدن خود شرم دارند؟
به گفته «جنیفر میلز»، استاد روانشناسی که این پژوهش را سرپرستی میکرد، پاسخها شوکه کننده بود و از اثرات مخرب بزرگی خبر میداد که اغلب در تحقیقات روانشناسی نادیده گرفته میشوند.
حتی پس از اصلاحات آماری که تنوع طبیعی در نحوه تفکر افراد در مورد شکل بدنشان را در نظر گرفته بود، بین دو گروه مطالعه شده، تفاوت آشکاری وجود داشت. بدین ترتیب که اعتماد به نفس و نگرش نسبت به خود در گروهی که در یک هفته از شبکههای اجتماعی استفاده نکرده بودند به میزان قابل توجهی بهتر بود.
میلز که بیش از دو دهه است در مورد نقش هدفمند رسانههای اجتماعی بر زنان و به خصوص تاثیر آن بر اختلالات زنان تحقیق کرده است، میگوید: این موضوعات پیش از فراگیر شدن اینترنت تا امروز که استفاده از شبکههای اجتماعی به طور چشمگیری اجتنابناپذیر شده، وجود داشته است. البته در آن زمان، فقط میتوانستید تعداد محدودی از دقایق یا ساعات خود را صرف خواندن مجلات مد و زیبایی کنید و این مجلات دست کم فقط یک بار در هفته منتشر میشدند اما حالا هر لحظه در معرض خواندن و دیدن مطالب از این دست هستید.
این استاد روانشناسی همچنین معتقد است، پرهیز از مراجعه به شبکههای اجتماعی به تنهایی عاملِ تغییر در ارزشهای روانشناختی در بین زنان جوان نخواهد شد بلکه پیامدهای آن، منجر به تغییرات در سبک زندگی فرد میشود.
به گزارش دویچه وله، عدم استفاده از چنین شبکههایی افراد را به ملاقات بیشتر حضوری با دوستان، خواب با کیفیت و بودن در هوای تازه و ورزش نیز سوق میدهد؛ فعالیتهایی که به اثبات برای سلامت جسم و روان نقش بسیار مهم و سودمندی ایفا میکنند.
هدف نهایی از این مطالعه این است که آگاهی مردم نسبت به خطرات ناشی از استفاده کنترلنشده از شبکههای اجتماعی افزایش یابد.
خواه یک تولید کننده محتوای تازه کار باشید یا یک کهنه کار باتجربه، شاید بخواهید بدانید کدام پلتفرم شبکه اجتماعی در سال ۲۰۲۴، بیشترین پرداخت را دارد.
به گزارش ایسنا، شبکههای اجتماعی فقط جنبه سرگرمی و بازی ندارند و برای تولیدکنندگان محتوا، میتواند دنیای پرمخاطرهای باشد که در آن موفق شده یا شکست میخورند.
کدام شبکه اجتماعی بیشترین درآمد را دارد؟
روی کاغذ، پلتفرم شبکه اجتماعی با بیشترین نقدینگی، باید بهترین پرداخت را داشته باشد. فیسبوک و اینستاگرام، دو پلتفرم بزرگ شبکه اجتماعی از نظر درآمد هستند و اولی، به خصوص در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲، پیشتاز بود. با توجه به این که هر دو پلتفرم، از زمان رونق اولیه شبکههای اجتماعی حضور داشتهاند و اکنون دو رکن اصلی شرکت متا هستند، منطقی به نظر می رسد که بهترین پرداخت را داشته باشند.
یوتیوب در جایگاه سوم قرار دارد و لینکدین، تیکتاک و اسنپ چت پس از آن قرار دارند. اما فقط به این دلیل که فیسبوک و اینستاگرام بیشترین درآمد را دارند، به معنای آن نیست که بیشترین درآمد را برای تولیدکنندگان محتوا به همراه دارند. فقط به تمام آزمایشها و سرمایهگذاریهایی که فیسبوک و اینستاگرام انجام میدهند، فکر کنید. این نکته بدی نیست. در واقع، پلتفرمهای شبکه اجتماعی برای دوام آوردن باید تغییر کنند و این، به معنای آن است که سهم کوچکی هم میتواند نصیب تولیدکنندگان محتوا شود.
بنابراین، کدام شبکه اجتماعی بیشترین پول را پرداخت میکند؟ همه اینها به صورت مورد به مورد است و باید به بخشهای کوچکتر تقسیم شود اما، طبق تحقیقات اپیدمیک سون از ۱۵۰۰ تولیدکننده محتوای دارای درآمد، تیکتاک بهترین پلتفرم برای درآمدزایی است. در واقع ۳۰ درصد از پاسخ دهندگان از تیکتاک نام بردند.
یوتیوب با ۲۵.۸ درصد در فاصله نه چندانی زیادی پس از تیکتاک قرار دارد و پس از آن، فیسبوک با ۱۶.۵ درصد، توییتر با ۱۳.۱ درصد و اینستاگرام با ۷.۱ درصد، بیشترین درآمد را برای تولیدکنندگان محتوا دارند. بنابراین، با وجود این که فیسبوک و اینستاگرام، بیشترین درآمد را به همراه دارند، کاربران در تیکتاک و یوتیوب، پول بیشتری کسب میکنند.
در خصوص درآمدهای کلان، یوتیوب منبع اصلی درآمد برای تولیدکنندگان محتوایی است که بیش از ۲۰۰ هزار دلار در سال درآمد دارند. شاید دانستن این موضوع، شگفت آور باشد اما منبع اصلی درآمد برای تولیدکنندگان محتوایی که کمتر از این مقدار درآمد دارند، تیکتاک است. با وجود ورود دیرهنگام، این اپلیکیشن چینی بیش از پلتفرمهای دیگر، جبران کرده است.
تعداد ویوها، اغلب برای سنجش میزان درآمد تولیدکننده محتوا در شبکههای اجتماعی استفاده میشود اما با در دسترس قرار گرفتن گزینههای پرداخت بیشتر شامل هدایا، حمایتهای مالی، مدلهای اشتراک و موارد دیگر، تمرکز روی ویوها کاهش یافته است. در واقع، هیچ راه مشخصی برای تعیین این که کدام پلتفرم شبکه اجتماعی، بیشترین هزینه را برای بازدیدها دارد، وجود ندارد.
با در نظر گرفتن این موضوع، بیایید ببینیم که چهار پلتفرم اصلی شبکه اجتماعی، چقدر به تولیدکنندگان محتوا پرداخت میکنند و آیا آنها به ازای هر ویو، پول پرداخت میکنند:
تیکتاک: پرداختهای تیکتاک ثابت نیست. این پرداختها از محل صندوق تولیدکننده تیکتاک انجام میشود که پس از مدتی با برنامه خلاقیت تیکتاک ادغام شد. در حال حاضر، برآورد میشود که پس از ثبت نام در این صندوق، تولیدکنندگان محتوا میتوانند به ازای هر هزار بازدید تیکتاک، بین ۲ تا چهار سنت دریافت کنند. پرداختها در تیکتاک به طور قابلتوجهی کمتر از سایر پلتفرمها است.
یوتیوب: پس از کسب درآمد از یک ویدئو، یوتیوببرهای معروف میتوانند انتظار دریافت حدود ۰.۰۱۸ دلار را برای هر بازدید از تبلیغات داشته باشند. این بدان معناست که شما برای هر هزار بازدید از تبلیغات در ویدئوی خود، حدود ۱۸ دلار هزینه خواهید داشت، که به طور متوسط برای هزار بازدید از ویدئو در یوتیوب، حدود ۳ تا ۵ دلار است
اینستاگرام: تولیدکنندگان محتوا به ازای هر ویو در اینستاگرام، پولی دریافت نمیکنند، اما میتوانید با فعال کردن تبلیغات در ویدئوهای خود، کسب درآمد کنند. اگر این گزینه را انتخاب کنند، ۵۵ درصد از کل درآمد تبلیغات را که ماهانه پرداخت میشود، دریافت خواهند کرد.
فیسبوک: پرداخت فیسبوک به ازای هر هزار ویو هم قطعی نیست. برخی از افراد گزارش داده اند که در ازای هر هزار ویو، یک دلار تا ۱۰ دلار دریافت کرده اند.
دانستن این که کدام پلتفرم شبکه اجتماعی، چه میزان پول به ازای هر ویو پرداخت میکنند و کدام یک پرداخت نمیکنند، شروع خوبی است اما کدام پلتفرم شبکه اجتماعی بیشترین پول را در سال ۲۰۲۴ پرداخت میکند؟ متاسفانه هیچ پاسخ قطعی وجود ندارد. مطمئنا تیکتاک، بزرگترین سهم از درآمد تولیدکنندگان محتوا را به خود اختصاص میدهد، اما این برای همه صادق نیست و تیکتاک ممکن است خانه مناسبی برای محتوای شما نباشد.
بر اساس گزارش اپیدمیک ساند، ساختار مالی هر پلتفرم متفاوت است و مسیرهای مختلفی را برای کسب درآمد ارائه میدهد. کسب درآمد در شبکههای اجتماعی نباید تنها دلیل تولید محتوا باشد، اما طبیعتا یک مزیت است.
ترجمه محمد رهبری - شبکههای اجتماعی دیگر چندان اجتماعی نیستند؛ این ایده یادداشت مهمی است که هفتهنامه اکونومیست مدتی قبل منتشر کرد. بر اساس این گزارش، فعالیت کاربران شبکههای اجتماعی، به گروههای خصوصی در پیامرسانها (مثل واتساپ و تلگرام) منتقل شده و محتوای درون شبکههای اجتماعی (مثل توئیتر و اینستاگرام) با محتوای افراطی جایگزین شده است. امری که مشکلاتی برای کاربران شبکههای اجتماعی و پیامرسانها ایجاد خواهد کرد. خلاصه این یادداشت با کمی تغییر را در ادامه میتوانید بخوانید:
بیش از ۲۰ سال از زمانی که فیسبوک متولد شد و دنیای جدیدی را خلق کرد، گذشت؛ اما حالا پس از ۲۰ سال از فراگیر شدن شبکههای اجتماعی، آنها دستخوش دگرگونی عمیقی شدهاند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. جادوی عجیب شبکههای اجتماعی آنلاین ترکیب تعاملات شخصی با ارتباطات جمعی بود. اکنون این ترکیب، دوباره به دو قسمت تقسیم شده است.
حالا مشاهده آخرین وضعیت دوستان در شبکههای اجتماعی جای خود را به ویدیوهایی از افراد غریبه داده است که شبیه تلویزیون است. پستهای عمومی به طور فزایندهای به گروههای بسته در پیامرسانها منتقل میشود. شبکههای اجتماعی در حال تحول هستند و همین امر اکنون مشکلاتی را ایجاد کرده است.
این موضوع مهمی است، زیرا مردم اینترنت را از طریق شبکههای اجتماعی تجربه میکنند. استفاده از پلتفرمهای شبکههای اجتماعی بیش از یک چهارم ساعت بیداری را شکل میدهد. شبکههای اجتماعی علاوه بر سرگرم کننده بودن، محل بحث آنلاین و کمپینهای سیاسی هستند.
ویژگی بارز شبکههای اجتماعی جدید این است که دیگر چندان اجتماعی نیستند. با الهام از TikTok، برنامههایی مانند فیسبوک به طور فزایندهای ترکیبی از کلیپهایی را ارائه میکنند که توسط هوش مصنوعی انتخاب شده است؛ آن هم بر اساس رفتار تماشای کاربر و نه ارتباطات اجتماعی آنها. در ضمن مردم کمتر از گذشته پست می گذارند. از سال ۲۰۲۰، سهم آمریکاییهایی که میگویند از انتشار مطالب مربوط به زندگی روزانهشان به صورت آنلاین لذت می برند از ۴۰ درصد به ۲۸ درصد کاهش یافته است.
چراغهای «میدان شهر دیجیتال» در حال خاموش شدن است. البته برخی از نتایج این اتفاق خوشایند است. فعالان سیاسی می گویند که برای جلب نظر گروههای خصوصی در پلتفرمهایی نظیر واتساپ یا تلگرام، باید پیامهای خود را ملایمتر کنند. یک پست تحریکآمیز که ممکن است در توئیتر بهخوبی لایک بگیرد، ممکن است در گروه واتساپی والدین مدرسه دافعه ایجاد کند.
اکنون بهنظر میرسد که گروههای تلگرامی یا واتساپی، برای سلامت روان نوجوانان مناسبتر باشد چرا که زندگیشان در فضای عمومی مورد تجزیه و تحلیل دیگران قرار نمیگیرد. علاوه بر این، پیامرسانهایی نظیر واتساپ و تلگرام از این جهت مفیدتر هستند که پستها را بر اساس ترتیب زمانی نشان میدهند نه بر اساس الگوریتمی که ایجاد هیجان کند و این نیز برای سلامت روان بهتر است.
در دنیای جدید شبکههای اجتماعی، کاربران، بیشتر به گروههای کوچک در پیامرسانها متمایل شدهاند. اما این دنیای جدید مشکلات خود را به همراه دارد. اگرچه گفتوگوهای رمزگذاریشده در گروههای کوچک در تلگرام یا واتساپ، به حفظ جان انسان در نظامهای اقتدارگرا کمک میکند، اما این گروهها محیط مناسبی برای پخش دروغها هستند. سیاستمداران در هند از واتساپ برای پخش دروغها استفاده کردهاند در حالی که این دروغها در شبکههای باز مانند فیسبوک، حذف میشدند.
در سمت دیگر، به نظر میرسد الگوریتمهای شبکه باز (مثل توئیتر و اینستاگرام) که توسط رفتار کاربران هدایت میشوند، افراطیترین ویدیوها را پخش میکنند تا واکنش مخاطب را بگیرند. در گذشته، برای اینکه چیزی در یک شبکه اجتماعی وایرال شود، مردم مجبور بودند آن را به اشتراک بگذارند. اما اکنون آنها آن را صرفاً با تماشا کردن یک ویدئو، به وایرال شدن آن کمک میکنند، زیرا الگوریتمهای شبکههای اجتماعی به محتوایی که بیشترین تعامل را جذب میکند، پاداش می دهد. این شرایط جدید به کسانی مانند ترامپ یا تاجران اطلاعات نادرست، سود خواهد رساند چرا که آنها بهتر از هر کس میتوانند از مخاطب واکنش بگیرند؛ در این وضعیت جدید، محتوایی که با deep fake تولید شده باشد بهراحتی وایرال میشود.
آنچه از ظهور اخبار جعلی مهمتر است، کمبود اخبار واقعی در شبکههای اجتماعی است. از زمان تغییر جهت شبکه به سمت سرگرمی ، اخبار تنها ۳ درصد از آنچه مردم در آن می بینند را تشکیل می دهد. در سراسر شبکههای اجتماعی، تنها ۱۹ درصد از بزرگسالان داستانهای خبررا به اشتراک می گذارند که در مقایسه با سال ۲۰۱۸ کاهش ۲۶ درصدی داشته است. (منبع:کانال تلگرامی «تحلیل شبکههای اجتماعی)
دبیرکل سازمان ملل متحد با متهم کردن پلتفرمهای شبکه اجتماعی به همدستی در دامن زدن به یهودستیزی، نژادپرستی و نفرت پراکنی علیه مسلمانان، از شرکتهای فناوری خواست از سود بردن از انتشار محتوای سمی، دست بردارند.
به گزارش ایسنا، آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت: شرکتهای فناوری باید مسئولیتهای خود را بر عهده بگیرند و از افزایش محتوای سمی از هر نوع، سود نبرند.
گوترش که به دفعات مکرر درباره قدرت شرکتهای شبکه اجتماعی، ابراز نگرانی کرده و خواستار تنظیم مقررات برای بهبود شفافیت شده است، گفت: ما شاهد انفجار غیرقابل تحمل یهودستیزی و سایر اشکال نفرت مذهبی و نژادی هستیم.
دبیرکل سازمان ملل متحد گفت: جوامع دچار شکاف، جوامع ضعیفی هستند که در آن، روایتهای افراطی میتوانند اثرگذار شده و تنشها به سرعت به خشونت تبدیل میشوند و ارزشهای دموکراتیک را تضعیف میکنند.
بر اساس گزارش رویترز، شرکتهای شبکه اجتماعی گفتهاند تدابیر گستردهای را برای حذف محتوای نامطلوب از پلتفرمهای خود، بهویژه از زمان آغاز جنگ غزه در هفتم اکتبر، انجام دادهاند.
پولتیکو در گزارشی نوشت: هدف قانونگذاران آمریکایی محافظت از سلامت روان کودکان با وادار کردن سکوهای فناوری بزرگ به طراحی مجدد سایت هایشان است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، به نقل از پولیتیکو، قانونگذاران آمریکایی در حال حرکت به سمت محدودیت شبکههای اجتماعی برای کودکان و نوجوانان هستند، زیرا معتقدند این شبکههای اجتماعی به افزایش نرخ بیماریهای روانی در میان کودکان کمک میکنند. ایالت کانکتیکات در ماه ژوئن یک قانون حفظ حریم خصوصی را بهروزرسانی کرد تا سکوهای برخط را ملزم به انجام ارزیابیهای ایمنی کودکان، ایجاد تغییراتی در طراحی برای کمک به کودکان برای جلوگیری از مواد مضر و محدود کردن افرادی که میتوانند با استفاده از ابزارهای پیامرسانی با خردسالان تماس بگیرند، ایجاد کرد.
ایالت ورمونت لایحه مشابهی را اوایل ماه جاری ارائه کرد و یک قانونگذار ایلینوی هفته آینده طرحی را ارائه خواهد کرد. قانونگذاران در نیومکزیکو، مریلند و مینه سوتا در حال به روز رسانی لوایح ارائه شده سال گذشته هستند.
پولتیکو در ادامه نوشت: ایالتهای آمریکا به این دلیل به این سمت حرکت میکنند که معتقدند شبکههای اجتماعی به افزایش نرخ بیماریهای روانی در میان کودکان کمک میکنند و کنگره اقدام موثری نکرده است. حمایت دو حزبی در کاپیتول هیل(مجلس نمایندگان آمریکا) برای انجام کارهای بیشتر وجود دارد، اما قانونگذاران آنجا نمیتوانند در مورد اینکه آیا استاندارد ملی حریم خصوصی باید قوانین ایالتی را نادیده بگیرد یا خیر به توافق برسند.
مونیک پریستلی، نماینده ایالت ورمونت، نماینده دموکرات که اخیراً لایحه طراحی ایمن برای کودکان را ارائه کرده است گفته استاندارد ملی که از همه کودکان محافظت میکند بهترین گزینه است.
برخی از ایالتها، مانند یوتا و آرکانزاس، تغییرات طراحی سایت را اجباری نمیکنند، اما قوانینی را تصویب کردهاند که افراد زیر سن قانونی را ملزم به دریافت رضایت والدین برای دسترسی به رسانههای اجتماعی میکند. قانونگذاران کارولینای جنوبی و نیویورک در حال بررسی لایحههایی هستند که الگوریتمهایی را که شرکتهای رسانههای اجتماعی برای هدایت محتوا به خردسالان استفاده میکنند، تنظیم میکند.
در اقدامی جداگانه، ۳۳ ایالت آمریکا از شرکت متا، شرکت مادر فیسبوک و اینستاگرام، در ماه اکتبر در دادگاه فدرال سانفرانسیسکو به اتهام نقض حریم خصوصی کودکان شکایت کردند. این اقدام در صورت موفقیت، همچنین میتواند شرکت را مجبور به تغییر سکوهای برخط خود کند.
دعوای حقوقی گسترده است و نتیجه چندان روشن نیست. قانون ۲۰۲۲ کالیفرنیا، اولین قانونی که تغییرات طراحی وب سایت را الزامی کرده اکنون پس از اعتراض یک گروه صنعتی فناوری در دادگاه فدرال اجرای این قانون در هالهای از ابهام قرار دارد.
چشم انداز الزام به تبعیت از قوانین ایالتهای مختلف آمریکا شرکتهای فناوری را نگران کرده است و این شرکتها به دنبال این هستند تا قانونگذاران ایالتی را متقاعد کنند که قوانین جدیدی لازم نیست.
برای انجام این کار، شرکتها کنترلهای خود را بر آنچه کودکان برخط میبینند، تشدید میکنند. شرکت متا در حال ارائه حفاظتهای جدیدی است که به کودکان کمک میکند از محتوایی که مضر تلقی میشود، مانند پستهایی درباره خشونت، روابط غیراخلاقی یا اختلالات خوردن اجتناب کنند.
این شرکتها اصرار دارند که مخالف مقررات نیستند، اما یک استاندارد ملی را به مجموعهای از ۵۰ قانون دولتی ترجیح میدهند.
لیزا کرنشاو، مدیر روابط عمومی متا گفت: قوانینی که برنامههای مختلف را با استانداردهای متفاوت در ایالتهای مختلف نگه میدارند، نوجوانان را با تجربیات برخط متناقض مواجه میکند.
قوانین فدرال یا فدرالیسم
هجده ماه پیش، کمیته انرژی و بازرگانی مجلس نمایندگان با ۵۳ رأی موافق در برابر ۲ رأی به تصویب قانون حفاظت از حریم خصوصی و حفاظت از دادههای آمریکا داد تا به آمریکاییها کنترل بیشتری بر دادههایشان داده شود و تبلیغات هدفمند برای خردسالان ممنوع شود. کمیسیون تجارت فدرال هم با یک بخش جدید که مسئولیت آن در نظر گرفتن قوانین اضافی برای محافظت از کودکان برخط در این زمینه اقدام کرد. اما نتوانست در سنا پیشروی کند، جایی که رئیس هیئت دارای صلاحیت، ماریا کانتول (D-Wash.)، از تصدی آن خودداری کرد. کانتول گفت که در اجرای آن بسیار ضعیف است، زیرا این قانون از قوانین قویتر حریم خصوصی ایالتی مانند کالیفرنیا جلوگیری میکند.
آرتورو بژار، مدیر مهندسی سابق فیس بوک، در جلسه یک کمیته فرعی قوه قضائیه سنا در ماه نوامبر گفت: که دادههای شرکت نشان میدهد، یک پنجم نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله در این سکو مورد قلدری مجازی قرار گرفته و ۱۳ درصد قربانی تجاوز شده اند. ۴۰ درصد دیگر متوجه شدند که مقایسههای اجتماعی منفی دارند. بر اساس گزارش سال ۲۰۲۳ مرکز سیاست فناوری در دانشگاه نورث در کارولینا، تاکنون ۱۳ ایالت ۲۳ قانون برخط ایمنی کودکان را تصویب کرده اند.
طرفداران قوانین طراحی سایت میگویند که میخواهند استانداردهای ایمنی کودکان را برای محصولات برخط ایجاد کنند، همانطور که برای سایر محصولات وجود دارد. این لوایح در تلاش برای جلوگیری از حفرههای احتمالی هستند که دامنه گستردهای دارند و شرکتهای فناوری را ملزم میکنند تا ویژگیهای سایتهای خود را ارزیابی کرده و هر گونه آسیبی را که پیدا میکنند کاهش دهند.
کریستین بانر، نماینده ایالت مینهسوتا، نماینده دموکرات حامی یکی از لایحههای آتی، گفت: فناوری تنها فضایی است که ما از فیلتر ایمنی کودکان استفاده نکردهایم.
پریستلی گفت هدف لایحه او به جای تلاش برای محدود کردن گسترده دسترسی به محتوا که ممکن است با اصلاحیه اول مغایرت داشته باشد، جلوگیری از سوء استفاده شرکتها از دادههای کودکان و استفاده از آن برای هدف قرار دادن آنها با محتوای مضری است که به دنبال آن نبودند. انگلیس در سال ۲۰۲۱ الزامات طراحی ایمن برای کودکان را ارائه کرد و انجمن بینالمللی حرفهایهای حریم خصوصی، یک گروه حامی حریم خصوصی، میگوید که قانون شرکتهای رسانههای اجتماعی را مجبور کرده دادههایی را که درباره کودکان جمعآوری میکنند کاهش دهند؛ همینطور دسترسی های آن ها به برخی ابزارهای این رسانه ها را.
به عنوان مثال، یوتیوب یک ویژگی پخش خودکار را برای خردسالان غیرفعال کرد که برخی آن را اعتیاد آور میدانند. ویدیوهای مداوم را برای کاربران سایت پخش میکرد. سایت اشتراکگذاری ویدیوی متعلق به Google همچنین ویژگی «مصور کردن» و یادآوریهای زمان خواب را برای بچهها اضافه کرده است. روی وایمن، وکیل حریم خصوصی در شرکت Bass Berry & Sims، گفت که اگر شرکتهای رسانههای اجتماعی از تلاش برای کارکرد متفاوت سایتهای خود در خطوط ایالتی خسته شوند، جمعی از ایالتها میتوانند به طور موثر استاندارد ملی را تعیین کنند.
به عنوان مثال، به دنبال قانون ایمنی برخط انگلیس، آلفابت تغییرات طراحی ایمن برای کودکان را در سایتهای گوگل و یوتیوب در سطح جهانی اعمال کرد و طبق یک مجموعه خطمشی سال گذشته، این شرکت از اصول طراحی متناسب با سن پشتیبانی میکند.
پیشدستی ایالتها برای بسیاری از جمهوری خواهان غیرقابل مذاکره است، زیرا در صورتی که ایالتها بتوانند قوانین خود را در بالای استانداردهای فدرال حریم خصوصی قرار دهند، عرصه عمل قانونی و مانعی برای صاحبان کسب و کارهای برخط پیش بینی میکنند.
جی اوبرنولت، نماینده جمهوریخواه، نماینده یک ناحیه کالیفرنیا در شرق لسآنجلس، گفت: تنها نهادهایی که دارای پیچیدگی قانونی برای پیروی از چشمانداز مقرراتی آن مجموعه هستند، شرکتهای بزرگ با ساختمانهای پر از وکیل هستند. کمیته بازرگانی کانتول در ماه ژوئیه دو لایحه حفظ حریم خصوصی متمرکز بر کودکان را تصویب کرد، اما سنا به صورت کامل هنوز رأی نیاورده است.
جمهوری خواهان با این قانون مخالفت میکنند، زیرا قانون ایمنی برخط کودکان مانع از قوانین ایالتی نمیشود و از نظر آنها، شکایتها را بیشتر میکند. سناتور تد کروز (تگزاس) در آن زمان گفت: فکر نمیکنم وقتی از قبل فرصتی برای حل منازعات آینده داریم، یک مغناطیس دعوی جدید ایجاد کنیم.
با این وجود، حامیان قانون حفظ حریم خصوصی فدرال به ایجاد پرونده ادامه میدهند. کتی مک موریس راجرز، رئیس انرژی و بازرگانی (R-Wash.) هفت جلسه استماع درباره حریم خصوصی دادهها برگزار کرده است و تحقیقاتی را درباره نحوه سودآوری کارگزاران داده از دادهها آغاز کرده است.
شواهد آسیب با این حال، فشار برای این اقدام در حال افزایش است. بر اساس جدیدترین نظرسنجی رفتار پرخطر جوانان مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری، در سال ۲۰۲۱، بیش از ۴۰ درصد از دانشآموزان دبیرستانی در طی یک دوره دو هفتهای آنقدر غمگین یا ناامید شدند که از انجام سرگرمیهای منظم خود دست کشیدند. این نظرسنجی همچنین نشان داد که ۳۰ درصد از دختران نوجوان به طور جدی به خودکشی فکر میکردند، و این آمار، ۱۹ درصد نسبت به ۱۰ سال پیش افزایش داشت.
پاسخ دوگانه شبکه های اجتماعی نشریه پولتیکو در ادامه نوشتن: شرکتهای مالک رسانههای اجتماعی رویکردی دو جانبه در برابر فشارهای نظارتی دارند. متا (شرکت مالک واتساپ، فیسبوک و اینستاگرام) داوطلبانه در حال ایجاد تغییرات طراحی در سایت های خود است که می گوید از بچه ها محافظت می کند و متعهد به حمایت از قوانین فدرال برای تعیین قوانین است. چند روز پس از اظهارات پیچار، مدیر عامل آلفابت، متا پستی در وبلاگش منتشر کرد که در آن خواستار قانونی شد که رضایت والدین را برای دانلود برنامه برای کودکان زیر 16 سال الزامی میکند.
متا همچنین مدعی شده ابزارهای جدیدی را برای محدود کردن توصیههای محتوا به نوجوانان، تنظیم تنظیمات حریم خصوصی قویتر و سختتر کردن یافتن محتوای آسیبرسانی به خود و اختلالات خوردن ارائه کرده است.
انجمن روانشناسی آمریکا و آکادمی اطفال آمریکا میگویند اینترنت و رسانههای اجتماعی خطرات «بینظیری» برای کودکان ایجاد میکنند.
آنها گفتند که نوجوانان در برابر بسیاری از شیوه های طراحی دستکاری و حریم خصوصی که معمولاً توسط رسانه های اجتماعی و پلت فرم های دیجیتال استفاده می شود، آسیب پذیر هستند.
دولت انگلیس با وجود تصویب قانون ایمنی آنلاین برای حفاظت از کودکان در برابر خطرات اینترنت، ممکن است در ۲۰۲۴ میلادی اقداماتی در این زمینه انجام دهد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، به گفته یک وزیر در انگلیس پس از ارائه قانون ایمنی آنلاین با تمرکز روی کودکان و حذف محتوای غیرقانونی، ممکن است این کشور در سال جدید اقدامات بیشتری برای حفاظت از کاربران نوجوان در مقابل ریسک شبکه های اجتماعی انجام دهد.
لایحه ایمنی آنلاین که در اکتبر سال جاری میلادی به قانون تبدیل شد، پلتفرم هایی مانند اینستاگرام و یوتیوب را ملزم می کند تا به شیوه ای سختگیرانه تر محتوای غیرقانونی و سن کاربران پلتفرم هایشان را کنترل کنند.
کاربران پلتفرم های بزرگ مانند اینستاگرام، یوتیوب و اسنپ چت باید حداقل ۱۳ سال داشته باشند.
براساس گزارشی جدید دولت انگلیس تصمیم دارد درباره دسترسی کودکان کمتر از ۱۶ سال به شبکه های اجتماعی اقدامی انجام دهد که احتمالا ممنوعیت هایی را دربر خواهد داشت.
اندرو گریفیث وزیر علوم انگلیس روز گذشته اعلام کرد دولت همیشه به دنبال راهی است تا توازنی میان آزادی های مهم و کنترل های والدین برقرار کند. او به تایمز رادیو گفت: اگر در مقطعی در آینده نیاز به مشاوره وجود داشته باشد ، بررسی شیوه های ادامه از حفاظت از کودکان در مقابل آزادی اینترنت برای بزرگسالان، کاری است که یک دولت متعادل انجام می دهد. البته همانطور که قبلا گفتم این امر درحال حاضر فقط یک گمانه زنی است.
علی سعد - با گذشت بیش از پنج دهه از اعلام ایده «رسانه پیام است» از سوی «مارشال مک لوهان» امروز دولتها در دو راهی جدیدی در خصوص بازنگری اصول قبلی قرار گرفتهاند.
سعید میرشاهی - با ظهور و اوج رسانههای اجتماعی قدرتمند مانند اینستاگرام طی سالهای گذشته، اکنون رقبای جدیدی پا به منصه ظهور گذاشتهاند اما منتقدان این عرصه معتقدند این اوج، در حال افول است و کارکرد «اجتماعی» این رسانهها، به سمت پیامهای مستقیم (DM) و خصوصی تغییر یافته است.
هندوستان به شبکه های اجتماعی ایکس، یوتیوب و تلگرام هشداری ارسال کرده و از آنها خواسته تا از عدم وجود محتوای سواستفاده جنسی از کودکان در پلتفرم هایشان اطمینان حاصل کنند. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، این شرکت ها در صورت عدم پیروی از دستور ممکن است از مصونیت در برابر مسئولیت قانونی محروم شوند. در این هشدارها که توسط وزارت الکترونیک و فناوری اطلاعات ارسال شده، روی اهمیت حذف سریع و دائمی هرگونه محتوای آزار جنسی کودکان در پلتفرم ها تاکید شده است.
راجیو چاندراسخار وزیر فناوری اطلاعات هندوستان در بیانیه ای نوشته است: اگر شرکت ها به سرعت اقدام نکنند، مصونیت آنها طبق قانون از بین می رود.
وی یکی از حامیان مهم حذف چنین محتوای مخربی از فضای اینترنت هند بوده است. از سوی دیگر دولت نارندا مودی نخست وزیر این کشور نیز مصمم است با قوانین فناوری اطلاعات، فضای اینترنتی امن و معتبر ایجاد کند.
نمایندگان ایکس و گوگل( مالک یوتیوب) و همچنین تلگرام هنوز به درخواست اظهار نظر پاسخی نداده اند.
در هشدارهای ارسالی دولت هندوستان، از شرکت ها خواسته شده اقداماتی مانند الگوریتم های بازبینی محتوا و مکانیسم های گزارش دهی را برای جلوگیری از انتشار آزار جنسی کودکان در آینده به کار گیرند.
آسیه فروردین – قانون خدمات دیجیتال اتحادیه اروپا (EU DSA) از سپتامبر 2023 رسما اجرایی شد. بر اساس این قانون، اروپاییها با ورود به حسابهای رسانههای اجتماعی خود، با پنج اصلاح مهم مواجه شده و شاهد تغییراتی در زندگی آنلاین خود خواهند بود.
فرانسه روز پنجشنبه قانون جدیدی را تصویب کرد که بر اساس آن سکوهای شبکههای اجتماعی مانند باید سن کاربران را تأیید کنند و رضایت والدین را برای افراد زیر ۱۵ سال را دریافت کنند. به گزارش خبرگزاری صداوسیما، به نقل از فرانس ۲۴، این قانون بخشی از مجموعه اقدامات اخیر دولت برای کاهش زمان استفاده کودکان از شبکه های اجتماعی و محافظت از آنها در برابر آزار و اذیت سایبری و سایر جرایم است. نگرانیهای قانونگذاران از هرزهنگاری گرفته تا تعقیب سایبری، استانداردهای زیبایی دست نیافتنی و جلب توجه و ماهیت اعتیادآور سکوها، که خطر خاصی برای جوانان به همراه دارد، متغیر بود. ژان نوئل بارو، وزیردیجیتال به قانونگذاران مجلس گفت: این قانون در اسرع وقت اعمال خواهد شد. اما تاریخ دقیق اجرایی شدن لایحه تأیید سن، پس از تصویب سنا در روز پنجشنبه همچنان نامشخص است، زیرا تاریخ خاصی تعیین نشده است و کمیسیون اروپا هنوز آن را بررسی نکرده است که آیا با قوانین اتحادیه اروپا مطابقت دارد یا خیر. سپس سایتها یک سال فرصت خواهند داشت تا با این خط مشی برای مشترکین جدید مطابقت داشته باشند و دو سال دیگر برای اعمال الزامات برای کاربران فعلی فرصت دارند.
مقررات موجود که عمدتاً بر جمع آوری دادههای شخصی متمرکز شده اند، تأثیری بر دسترسی کودکان به رسانههای اجتماعی نداشته اند. سایتها از نظر تئوری برای افراد زیر ۱۳ سال در فرانسه بسته هستند. اما با توجه به اینکه برخی از کاربران از سن هشت سالگی ثبت نام میکنند، طبق گزارش کمیسیون ملی فناوری و آزادی فرانسه (CNIL)، بیش از نیمی از کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله از سایتهای رسانههای اجتماعی مانند اسنپ چت و اینستاگرام استفاده میکنند. قانون جدید صراحتاً سایتها را ملزم میکند تا با استفاده از راهحلهای فنی که مطابق با دستورالعملهای تنظیمکننده فرانسوی آرکام هستند، تأییدیه والدین یا قیم کاربر را در صورتی که زیر ۱۵ سال سن دارند، دریافت کنند. شرکتهای شبکههای اجتماعی که این قانون را زیر پا بگذارند، تا ۱ درصد از درآمد جهانی خود را جریمه خواهند کرد. این قانون همچنین به والدین اجازه میدهد تا درخواست تعلیق حسابهای متعلق به فرزندان زیر ۱۵ سال خود را داشته باشند و سایتها را ملزم میکند تا ابزارهایی برای محدود کردن زمان سپری کردن کودکان در این پلتفرم ارائه دهند. لوران مارکنجلی، قانونگذار رهبر این اقدام، روز چهارشنبه اعتراف کرد که پایان دادن به نگرانیهای مربوط به ایمنی کودکان در فضای مجازی کافی نخواهد بود. او همچنین خواستار پیشرفت در فناوری تایید سن به صورت آنلاین و سرمایه گذاری هنگفت در آموزش دیجیتال برای والدین، کودکان و معلمان شد. قانونگذاران فرانسوی اخیراً لایحه دیگری را برای حقوق تصویر کودکان در برابر سوء استفاده والدین در شبکههای اجتماعی ارائه کردند که هنوز باید به قانون تبدیل شود. در ماه مارس، اقداماتی برای مقابله با قرار گرفتن بیش از حد کودکان در معرض نمایشگرها نیز در مجلس ارائه شد. انتظار میرود هفته آینده، وزیر بارو از لایحهای برای "ایمن سازی و تنظیم فضای دیجیتال" دفاع کند.