تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
پارلمان فرانسه روز پنجشنبه هفته گذشته به لایحهای رای داد که از حمایت گسترده احزاب مخالف دولت نیز برخوردار بود؛ لایحهای که با بدل شدن به قانون، راه را برای برخورد قانونی با تخلفهای اینفلوئنسرهای فعال در شبکههای اجتماعی هموار میکند.
این لایحه که با هدف جلوگیری از تبلیغ و ترویج مصرف محصولات زیانآور و کلاهبرداری اینفلوئنسرها تدوین شده، روز چهارشنبه به تصویب مجلس ملی رسید و یک روزِ بعد نیز رای مثبت ۳۴۲ سناتور از ۳۴۸ سناتور فرانسوی عضو مجلس سنا را نیز جلب کرد.
به گزارش یورونیوز مطابق تخمینهای موجود، حدود ۱۵ هزار اینفلوئنسر در فرانسه فعال هستند، اما اقدامات برخی از اینفلوئنسرها در شبکههای اجتماعی موجب برانگیخته شدن انتقادات فزایندهای نسبت به عملکرد آنها به ویژه در حوزه بازاریابی شده است.
بر همین اساس، برخی شاکیان شکایتهای جمعی تنظیم کرده و به جریان انداختهاند و اداره پیشگیری از تقلب فرانسه (DGCCRF) نیز اخیرا گزارشی انتقادی از عملکرد تعدادی از اینفلوئنسرها منتشر کرده است. همزمان، بوبا (Booba)، خواننده سبک رپ که از شهرت زیادی در فرانسه برخوردار است، کارزاری را علیه اینفلوئنسرهایی که به زعم او در حال «دزدی» از مردم هستند، به راه انداخته است.
قانون جدید، ترویج برخی اعمال مانند جراحی زیبایی و پرهیز از درمان توسط اینفلوئنسرها را ممنوع میکند. همچنین، تبلیغ دستگاهها و ابزارهای به ظاهر پزشکی که فاقد تاییده و استاندارد لازم هستند، غیرقانونی خواهد بود.
اینفلوئنسرها حق تبلیغ محصولات حاوی نیکوتین و وبسایتهای شرط بندی را نخواهند داشت. تبلیغ بازیهای پولی نیز به پلتفرمهایی محدود میشود که از نظر فنی دسترسی خردسالان را محدود میکنند.
اینفلوئنسرها در صورت تبلیغ برخی محصولات همچون لوازم آرایشی باید روشن کنند که آیا از ابزارهای روتوش چهره و یا فیلترهای تصویر استفاده کردهاند یا خیر. آنها در عین حال، حق نمایش صحنههایی را با حضور حیواناتی که نگهداری آنها به عنوان حیوان خانگی ممنوع است، نخواهند داشت.
تخطی اینفلوئنسرها از مفاد این قانون میتواند مجازات تا دو سال حبس و ۳۰۰ هزار یورو جریمه نقدی را برای آنها به همراه داشته باشد.
افزون بر اینفلوئنسرها، این قانون مدیر برنامههای آنها را نیز ملزم کرده که در صورت عبور ارقام از سطح مشخصی نسبت به عقد قرارداد کتبی اقدام کنند. اینفلوئنسرهای فعال در خارج از فرانسه، اتحادیه اروپا، سوئیس یا منطقه اقتصادی اروپا نیز باید نسبت به عقد قرارداد بیمه مسئولیت مدنی در اتحادیه اروپا اقدام کنند و پلتفرمهای شبکههای اجتماعی هم باید بر پایه شرایط مشخص شده در متن قانون، پاسخگوی تخلفهای انجام شده، باشند.
آرتور دلاپورت، سناتور سوسیالیست فرانسه، در خصوص نقش عملی این قانون گفت: «اینفلوئنسرها همچنان به فعالیت خود ادامه خواهند داد و در این میان گروهی کلاهبردار هم وجود خواهند داشت ولی از این پس آنها میدانند که قانون برای مجازات آنها وجود دارد.»
بر اساس قانون حمایت از روزنامهنگاری در کالیفرنیا، پلتفرمهای بزرگ فناوری باید به ناشران برای اخباری که منتشر میکنند پول پرداخت کنند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از سی ان بی سی، قانونگذاران کالیفرنیا یک لایحه دو حزبی ارائه و تصویب کردند که بر اساس آن، پلتفرمهای بزرگ فناوری باید به ناشران برای اخباری که منتشر میکنند پول پرداخت کنند. این اتفاق درست یک روز پس از تهدید متا به حذف اخبار از فیسبوک و اینستاگرام در صورت تصویب این لایحه رخ داد.
قانون حمایت از روزنامهنگاری در کالیفرنیا که در مجلس ایالتی تصویب شده، باید توسط سنای ایالت هم تصویب و توسط فرماندار امضا شود تا به قانون تبدیل شود.
اما این قانون میتواند چالشهای جدیدی را برای پلتفرمهای فناوری ایجاد کند و احتمالاً چشمانداز اطلاعات موجود در سایتهای رسانههای اجتماعی در کالیفرنیا را در مقایسه با سایر نقاط آمریکا تغییر خواهد داد.
«اندی استون» سخنگوی متا در واکنش به تصویب این لایحه گفت: اگر قانون حمایت از روزنامهنگاری تصویب شود، ما مجبور خواهیم شد به جای پرداخت هزینه اشاره شده که عمدتاً به نفع شرکتهای رسانهای بزرگ و خارجی است، اخبار را از فیسبوک و اینستاگرام حذف کنیم.
این لایحه، پلتفرمهای آنلاین با حداقل ۵۰ میلیون کاربر فعال ماهانه در آمریکا، یک میلیارد کاربر فعال در سراسر جهان یا فروش خالص سالانه بیش از ۵۵۰ میلیارد دلار را ملزم میکند تا مبلغی را به روزنامهنگاران دیجیتال واجد شرایط پرداخت کنند.
درگیری کنونی بین قانونگذاران متا و کالیفرنیا یادآور دعوای مشابهی در استرالیا در سال ۲۰۲۱ است، زمانی که دولت استرالیا به دنبال الزام پلتفرمهای آنلاین به پرداخت هزینه محتوای خبری بود. چند روز پس از محدود کردن صفحات خبری در این کشور، فیسبوک با دولت به توافقی رسید که منجر به تغییر سیاست این شرکت شد.
امنیت اطلاعات کاربران شبکههای اجتماعی از گذشته موضوعی با اهمیت بوده است. شاید فکر کنید رفته رفته پیشرفت فناوری این امنیت را ارتقاء دهد اما دعوای بین مدیران این پیام رسانها چیز دیگری میگوید.
فارس- در هفتههای گذشته یکی از مدیران توییتر مطلبی در صفحه شخصی خود منتشر کرد که جنجال تازهای درباره امنیت واتساپ به پا کرد. در این توییت گفته شده بود: «واتساپ از میکروفون در پس زمینه استفاده میکند، در حالی که من خواب بودم و از ساعت ۶ صبح از خواب بیدار شدم (و این فقط بخشی از جدول زمانی است!) چه خبر است؟».
توییت یکی از مدیران توییتر درباره استفاده واتساپ از میکروفون گوشی در غیر از زمان استفاده
هشدار مالک توییتر درباره واتساپ
این مطلب با واکنش توییتری ایلان ماسک مدیرعامل متا مواجه شد. او نوشت: «واتساپ قابل اعتماد نیست.» او مجددا پس از آن، در توییت دیگری نوشت:«به هیچ چیز اعتماد نکنید، هیچچیز.»
توییت ایلان ماسک درباره غیر قابل اعتماد بودن واتساپ
توییت کنایه آمیز ایلان ماسک بعد از توییت قبلی درباره اعتماد نکردن به هیچ چیز
رسوایی بزرگ فیسبوک
دعوای ایلان ماسک و فیسبوک (که واتساپ هم زیر مجموعه آن بوده است و الان همگی زیر مجموعه متا هستند) تازه نیست. پس از افشای داستان «دادن دسترسی به اطلاعات میلیونها کاربر فیسبوک به کمبریج آنالیتیکا» و رسوایی ناشی از موثر بودن آن در انتخابات 2016 آمریکا، او به کمپینی با هشتگ #DeleteFacebook پیوست که همین نگرانی ها را بابت نبود امنیت اطلاعات کاربران و حفظ حریم خصوصی را بیشتر میکرد. او همچنین صفحه مربوط به SpaceX و tesla را با حدود 2.5 میلیون دنبال کننده از روی فیسبوک پاک کرد. [1]
اشاره تصویر به کمپین حذف فیسبوک
پای مالک تلگرام به دعوا بازشد
تنها منتقد واتساپ این روزها، ایلان ماسک نیست بلکه دعوای جنجالی دیگری نیز بین مدیر عامل تلگرام و واتساپ در جریان است. پاول دوروف مالک و مدیر تلگرام در تاریخ ۵ اوکتبر ۲۰۲۲ نوشت: «مهم نیست که شما ثروتمندترین فرد روی زمین هستید - اگر واتساپ را روی تلفن خود نصب کرده باشید، همانطور که جف بزوس (مالک شرکت آمازون و از ثروتمندترین اشخاص دنیا) در سال ۲۰۲۰ متوجه شد، تمام اطلاعات شما از هر برنامه موجود در دستگاه شما قابل دسترسی است. ...از واتساپ دوری کنید.»
مطلب منتشر شده مدیر تلگرام در خصوص ناامنی واتساپ
مدیرعامل آمازون قربانی ناامنی شبکه های اجتماعی
اما ماجرای جف بزوس که دوروف اشاره کرد چه بود؟ خبرگزاری گاردین در تاریخ 22 ژانویه 2020 گزارش منتشر کرد که محمد بن سلمان، پادشاه عربستان سعودی در ماه مه ۲۰۱۸، گوشی همراه جف بزوس، موسس و مدیرعامل آمازون را هک کرده است. هک حساب واتساپ جف بزوس در اوائل ماه می سال ۲۰۱۸ و در زمانی صورت گرفته که وی پیامی را به طور مستقیم از حساب واتساپ بن سلمان دریافت کرد. این پیام دارای یک فایل ویدئویی بود که در آن یک بدافزار برای سرقت اطلاعات شخصی بزوس مخفی شده بود. این اطلاعات بعد از سرقت از گوشی جف بزوس پاک شد. پس از آن دیلی میل در خبری اعلام کرد:«هفت ماه قبل از اینکه بازرسان ولیعهد سعودی را به هک جف بزوس متهم کنند، مقامات سازمان ملل به دلیل نگرانی های امنیتی از استفاده از واتساپ منع شدند.»
تیتر گاردین درباره هک شدن تلفن همراه جف بزوس از طریق واتساپ
«اسب تروا» توصیف آمریکا درباره تیکتاک
جنجال تیک تاک در آمریکا را نیز باید به دعواهای حوزه امنیت اطلاعات کاربران و حریم خصوصی اضافه کرد. یک سناتور آمریکایی گفته:« تیکتاک اسب تروای حزب کمونیست چین است. این یک خطر امنیتی بزرگ برای ایالات متحده است و تا زمانی که مجبور نشود روابط خود را با چین بهطور کامل قطع کند، جایی در دستگاههای الکترونیکی دولتی ندارد.»
اسب تروا یک افسانه است. طبق این افسانه یونانیان نبرد بزرگی را با تروایی ها آغاز کردند. یونانیان با مشقت خود را به سواحل شهر تروا رساندند. اما استحکامات شهر چنان محکم و مقاوم بود که پس از نزدیک به ده سال نتوانستند شهر را تسخیر کنند. زمزمه های خستگی سربازان یونان و لزوم بازگشت از جنگ بین سربازان پخش شد. در این هنگام یک حیله به ذهن یونانیان رسید و آن طرح اسب چوبین بزرگ بود. آنها در ظاهر خود را شکست خورده نشان دادند و کشتیها را از ساحل دور کردند و به رسم یادگاری این اسب چوبین را برجا گذاشتند. فرامانروایان و مردم شهر به خیال اینکه همه چیز تمام شد و آسیبی آنها را تهدید نمی کند جشن بزرگی برپا کردند و این اسب چوبین را به داخل شهر آوردند. اما در شب و هنگامی که همه خواب بودند سربازان یونان از درون این اسب بیرون آمده و دروازه ها را باز کردند تا ارتش یونان بتواند به این دژ مستحکم نفوذ کند و تروا را تصرف کند. با این حیله تمام مقاومت های تروا بر باد رفت.
اشاره سناتور آمریکایی به اسب تروا بودن تیکتاک
وقتی دولت آمریکا تیکتاک را به رگبار میبندد
در ۲۳ مارس مدیر عامل شرکت تیک تاک، در مجلس نمایندگان ایالات متحده حاضر شد تا به سؤالات نمایندگان پاسخ دهد. در این جلسه جنجالی که بیش از پنج ساعت طول کشید، نمایندگان جمهوریخواه و دموکرات در یک صف متحد، نگرانیهای عمیق خود را درباره تیک تاک ابراز کردند.
بخشی از جلسه استیضاح مدیر عامل تیکتاک در کنگره آمریکا
بخشی از جلسه استیضاح مدیر عامل تیکتاک در کنگره آمریکا
ترس کشور های پیشرفته از شبکه های اجتماعی
پیش از این جلسه نیز مقامات آمریکایی درباره تهدید تیکتاک برای امنیت ملی آمریکا و لزوم فیلترنگ آن اظهار نظرهایی کرده بودند. (مقابله ایالات متحده با یک شبکهاجتماعی غیربومی/ آیا تیک تاک در آمریکا فیلتر میشود؟) از جمله این اظهارات میتوان به هشدار وزارت دفاع آمریکا به پرسنل ارتش برای حذف تیکتاک به دلیل «برای جلوگیری از لو رفتن هر گونه اطلاعات شخصی»، ابراز نگرانی گروهی از سناتورهای جمهوریخواه در مورد احتمال دخالت تیکتاک در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، هشدار مدیر اف بی آی نسبت به اینکه تیکتاک میتواند برای «تاثیرگذاری روی افکار کاربران» و «عملیات نفوذ» مورد استفاده قرار گیرد و... .
جریمه پشت جریمه
در کنار این موارد شبکه های اجتماعی توسط دولت های غربی عموماً با جریمه های سنگینی مواجه میشوند. این جرائم بیشتر به دلیل عدم رعایت حفظ حریم شخصی و نبود امنیت اطلاعات کاربران در این شبکه ها است. به عنوان مثال میتوان به نمونه های زیر اشاره کرد:
جریمه ۴۱۰ میلیون دلاری متا توسط کمیسیون حفاظت از دادهی ایرلند (موسومبه DPC)بهدلیل نقض قوانین حریم خصوصی اتحادیهی اروپا[2]
اتحادیه اروپا شرکت آمازون را به علت نقض قوانین رعایت حریم شخصی در این بخش از جهان بیش از 886 میلیون دلار جریمه کرد.[3]
جریمه گوگل و یوتیوب(زیرمجموعه گوگل) به میزان 170 میلیون دلار به دلیل نقض قوانین حریم خصوصی کودکان (جمع آوری اطلاعات شخصی کودکان بدون رضایت والدین ) توسط آمریکا[4]
پرداخت جریمه ۳۹۱٫۵ میلیون دلاری توسط گوگل به آمریکا و اعتراف به استفاده از روشهایی غیرقانونی برای رهگیری لوکیشن کاربران[5]
جریمه 5.5میلیون یورویی واتساپ توسط کمیسیون حفاظت از داده ایرلند به دلیل نقض قوانین حریم خصوصی[6]
تایید جریمه ۲۲۵ میلیون یورویی پس از ثبت شکایاتی در ایرلند مبنی بر استفاده واتساپ از دادههای خصوصی کاربران[7]
جریمه کمیسیون ملی حمایت از زندگی و اطلاعات خصوصی فرانسویان برای گوگل و فیس بوک به ترتیب ۱۵۰ میلیون و ۶۰ میلیون یورو به دلیل نحوه عملکرد نادرستشان در کوکی ها. به علاوه جریمه روزانه 100 هزار یورو درصورت تغییر ندادن عملکرد.[8]
و...
یکی دیگر از رسوایی بزرگ در این حوزه که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد، رسوایی بزرگ فیسبوک در زمان انتخابات آمریکا است که باعث شد ملزم به پرداخت ۵ میلیارد دلار جریمه شود. در تحقیقات کمیسیون تجارت فدرال آمریکا مشخص شد، داده های ۸۷ میلیون کاربر فیسبوک به شکل غیرقانونی در اختیار موسسه بریتانیایی کمبریج آنالیتیکا قرار گرفته بود. این تحقیقات به جریمه ۵ میلیارد دلاری فیسبوک ختم شد.[۹] کمبریج آنالیتیکا دادههای فیسبوک را در جهت مدیریت رفتار رای دهندگان به نفع رای آوری دونالد ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ استفاده کرده بود.
شبکههای اجتماعی جهان ناامن
موارد فوق تنها بخشی از موارد نقض حریم خصوصی، سواستفاده از اطلاعات کاربران، و مشکلات امنیتی شبکه های اجتماعی است. نکته دیگر این است که در نمونه های ذکر شده امکان شکایت و الزام کردن شرکت های ارائه دهنده خدمات به پرداخت جریمه برای کشور های قربانی وجود داشته است. با این حال علی رغم رشد فناوری هنوز راه هایی برای جلوگیری کامل از اینگونه سو استفاده ها وجود ندارد و کاربران شبکه های اجتماعی هیچگاه نمیتوانند با اطمینان خاطر از این جهان ناامن استفاده کنند. این ناامنی ها باعث میشود دولت ها کنترل خود را بر شبکه های اجتماعی بیشتر کنند و از راهکارهایی مانند استفاده از شبکه های اجتماعی بومی، انتقال سرورها به درون مرزهای خود، الزام شرکت ها به تاسیس نمایندگی در کشور و ... استفاده میکنند.
[1].https://time.com/5212921/elon-musk-deletes-facebook/
[2].https://www.theverge.com/2023/1/4/23538750/ireland-dpc-meta-instagram-facebook-gdpr-violation-fines
[3].https://www.reuters.com/business/retail-consumer/amazon-hit-with-886-million-eu-data-privacy-fine-2021-07-30/
[4].https://www.ftc.gov/news-events/news/press-releases/2019/09/google-youtube-will-pay-record-170-million-alleged-violations-childrens-privacy-law
[5].https://www.reuters.com/legal/exclusive-google-pay-about-400-million-settle-location-tracking-lawsuit-sources-2022-11-14/
[6].https://www.irishtimes.com/business/2023/01/19/data-protection-commission-hands-whatsapp-additional-55m-gdpr-fine/
[7].https://www.euronews.com/next/2021/09/02/ireland-fines-whatsapp-225m-for-breaking-eu-data-protection-rules
[8].https://www.cnil.fr/en/cookies-cnil-fines-google-total-150-million-euros-and-facebook-60-million-euros-non-compliance
[9].https://www.ftc.gov/news-events/news/press-releases/2019/07/ftc-imposes-5-billion-penalty-sweeping-new-privacy-restrictions-facebook
در اوایل سال جاری، وزارت کشور عراق اپلیکیشنی به نام بالغ (Ballegh) را با سر و صدای زیادی راه اندازی کرد. دولت بغداد از آن به عنوان فرصتی برای هر کسی در عراق یاد کرد تا به دولت کمک کند تا پست های رسانه های اجتماعی را که "توهین آمیز" هستند شناسایی کند.
به گزارش سایبربان، مشکل این است که دولت «توهین آمیز» را تعریف نکرده است، که همین امر به بغداد اجازه داده است تقریباً هر کسی را پس از اینکه محتوای آنها را «ناشایست» تلقی کرد، سرکوب و دستگیر کند.
فعالان دیجیتال و حقوق بشر می گویند که موجودیت بالغ در برابر مفاد آزادی بیان که در قانون اساسی عراق پس از صدام حسین در 20 سال پیش درج شده بود، تضعیف می شود. ایاد راضی، مدیر فناوری اطلاعات در وزارت کشور که مسئول این اپلیکیشن است، در یک مصاحبه مکتوب میگوید که دولت فقط از «ارزشهای خانوادگی» محافظت میکند.
به نظر می رسد که مردم عادی عراق از این تلاش استقبال می کنند. وزارت کشور نیز می گوید که از زمان معرفی این پلتفرم در ژانویه، بیش از 144 هزار گزارش دریافت کرده است. راضی، نحوه عملکرد آن را توضیح می دهد و نظرات او برای وضوح، ویرایش و فشرده شده است.
ایاد راضی: زمانی که یک شهروند گزارشی از «بالغ» می دهد، یک رکورد در پایگاه داده ایجاد می شود و به عنوان «مورد جدید» علامت گذاری می شود. تیمی از مدیران، پروندههای جدید را بررسی میکنند و تصمیم میگیرند که آیا یک پرونده حداقل مقدار اطلاعات را دارد تا آن را به بخش پلیسی منتقل کند، جایی که پرونده برای آنچه واجد شرایط بودن مدرک است تجزیه و تحلیل میشود، و اگر چنین است، به زنجیره بالا میرود.
خبرنگار: و چگونه تشخیص می دهید که چه چیزی ناشایست یا غیراخلاقی است؟
ایاد راضی: این به کمیته - که دارای یک افسر، یک قاضی، محققان اجتماعی و متخصصان جامعه است - واگذار می شود تا تصمیم بگیرد. بنابراین این هرگز یک نفر نیست که تصمیم می گیرد. کمیته یک جزء اصلی در زنجیره است، زیرا کمیته گزارشها را روزانه پردازش میکند و در صورت داشتن شواهد مجرمانه، آنها را به سطح بعدی ارتقا میدهد.
خبرنگار: شما ده ها هزار گزارش دریافت می کنید. چگونه اندازه تیمی که این گزارش ها را ارائه می دهد، تعیین می کنید؟
ایاد راضی: تیم انعطاف پذیر است. اعضای کارکنان بر حسب تقاضا و مطابق با تعداد گزارشهای منحصر به فرد روزانه اضافه و حذف میشوند. ما الگوریتم های سفارشی سازی شده ای برای جمع آوری گزارش های مشابه داریم. وقتی حادثه/ویدیو/چیزی وایرال شود، هزاران گزارش خواهیم داشت که به همان محتوا اشاره دارند. بنابراین، ما چند الگوریتم داریم که اساساً گزارش های مشابه را گروه بندی می کنند تا بتوان آنها را تحت یک عنوان پردازش کرد.
خبرنگار: عراق آخرین نمونه کشوری در خاورمیانه است که از فناوری برای گزارش فعالیت های رسانه های اجتماعی استفاده می کند. مثلاً ما را به یاد کولانا امین در عربستان می اندازد. به نظر شما شبیه است؟
ایاد راضی: این یک مشاهده جالب است. صادقانه بگویم، ما آن را بر اساس نیاز خود توسعه دادیم، بنابراین آن را با هیچ راه حل دیگری مقایسه نکردیم. ما فقط لیستی از ویژگی های مورد نیاز خود را تهیه کردیم و به حالت ساختن رفتیم.
خبرنگار: برخی می گویند بالغ به مردم اجازه می دهد تا انتقام گیری های شخصی را حل و فصل کنند. چطور به آن پاسخ می دهید؟
ایاد راضی: خب، مردم می توانند چیزهای زیادی بگویند، اما آنچه مهم است نتایج واقعی است. همه افرادی که دستگیر شدند صدها (چند هزار) شکایت از آنها به دلیل فیلم های فحاشی/بزرگسالان وجود داشت. بگذارید این طور بگویم، موارد از منظر حقوقی روشن بود. به همین دلیل است که حتی یک مورد در دادگاه رد نشد.
خبرنگار: آیا در میان کسانی که از بالغ برای گزارش کاربران رسانه های اجتماعی استفاده می کنند، روندهای جمعیتی مشاهده می کنید؟
ایاد راضی: ما هیچ اطلاعاتی در مورد افرادی که گزارش را انجام می دهند جمع آوری نمی کنیم زیرا ناشناس است. با این حال، ما شاهد یک روند جالب بزرگ هستیم و آن این است که مردم بسیار به اخلاق و ارزش های خانواده اهمیت می دهند. بیشترین محتوای گزارش شده معمولاً ویدیویی است که اصول اصلی خانواده عراقی را نقض می کند. بگذارید این طور بگویم، مردم برای خانواده خود با چنگ و دندان می جنگند.
از نظر افرادی که گزارش می شوند، ما افراد 20 تا 30 ساله بدون مدرک دانشگاهی، بدون شغل/اشتغال رسمی را می بینیم.
خبرنگار: آیا شما یک نسخه دوم از بالغ در دست ساخت دارید؟ آیا ویژگی هایی وجود دارد که می خواهید اضافه کنید، که آرزو می کنید داشته باشید؟
ایاد راضی: بالغ به طور مداوم در حال توسعه است، یعنی پنل مدیریت به طور منظم به روز می شود. ما بسیاری از ویژگیها را از تیمهای مدیریت خود دریافت میکنیم که به آنها کمک میکند کار خود را به نحو احسن انجام دهند. ما همچنین در حال بهینه سازی الگوریتم های شباهت به طور منظم هستیم. بنابراین همانطور که ما آن را می بینیم، هیچ نسخه 2.0 وجود ندارد زیرا ما در حالت به روز رسانی چرخشی هستیم.
خبرنگار: ما توانستیم به بالغ در ایالات متحده دسترسی پیدا کنیم. آیا در خارج از عراق قابل دسترسی است؟
ایاد راضی: در دسترس بود اما ما هدف حملات انکار سرویس توزیع شده (DDoS) قرار گرفتیم، بنابراین فعلاً آن را فقط به عراق محدود کرده ایم.
خبرنگار: اگر میتوانستید یک کار برای بهبود برنامه انجام دهید، آن کار چه بود؟
ایاد راضی: ما به آنچه که هوش مصنوعی اوپن جی پی تی-4 (OpenAI's GPT-4) ارائه می دهد بسیار علاقه مندیم. بنابراین ما به دنبال راه هایی برای ادغام آن با پنل مدیریت برای بهبود شباهت و فرآیند پیش فیلتراسیون هستیم. هر چه بیشتر به آن فکر کنیم، بیشتر آن را به عنوان یک ویژگی ضروری می بینیم.
ما همچنین نوع دوم گزارش را اضافه کردیم که «فساد توسط یکی از اعضای نیروهای امنیتی» است. ما از مردم میخواهیم که هرگونه مورد فساد/اخاذی را گزارش کنند.
محمد تقیزاده - ایرنا- در حالی که توئیتریها در ۱۰۰ روز نخست اعتراضهای ۱۴۰۱، بیشترین حجم از محتوای مرتبط با این حوادث را منتشر کردند، بررسی تگها و هشتگهای تِرند شده در تلگرام و اینستاگرام از فراوانی محتوایِ ورزشی و غیرسیاسی حکایت دارد.
اعتراضات سال گذشته که در پی در گذشت مهسا امینی در شهریورماه اتفاق افتاد موجی از واکنشها را در فضای مجازی به وچود آورد به نحوی که حجم محتوای منتشرشده درباره مهساامینی تنها در توئیترفارسی ۳۲ برابر مجموع اعتراضهای گذشته بوده است از این رو واکاوی این جریان مجازی و بررسی ریشهها، مضامین، مهمترین نقاط اوج و فرود و پیداکردن کاربران و جریانهای تاثیرگذار میتواند در تحلیل جریانشناسی و نقاط عطف این ناآرامیها بسیار مفید فایده باشد.
از سوی دیگر برای بررسی میزان نفوذ پلتفرمهای مختلف میتوان به نظرسنجیها و سابقه مطالعات پیشین استفاده کرد. براساس نتایج نظرسنجی ایسپا در سال ۱۴۰۱، ۷۸.۵ درصد مردم ایران دست کم عضو یک شبکه اجتماعی هستند یا از یک پیام رسان استفاده و ۹۶.۹ درصد شرکت کنندگان بین ۱۸ تا ۲۹ ساله بیان داشتهاند حداقل از یک شبکه اجتماعی یا پیام رسان استفاده کنند. ادعا شده واتس اپ با سهم ۷۱.۱ درصدی، محبوبترین پیام رسان در بین شهروندان ایران است. اینستاگرام هم در بین مردم ایران در جایگاه دوم قرار دارد و ۴۹.۴ درصد افراد از آن استفاده میکنند. ادعا شده محبوبیت تلگرام با کاهش ۹ درصدی نسبت به تیرماه ۱۴۰۰ به ۳۱.۶ درصد رسیده است. محبوبیت توییتر هم تنها ۳ درصد عنوان شده است. همین آمار نشان میدهد افراد با تحصیلات بالاتر بیشتر از پیام رسانها یا شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و محبوبیت آنها در بین افراد با تحصیلات پایینتر اما با سواد کمتر است.
به دلیل اهمیت سه بستر تلگرام، توئیتر و اینستاگرام در ایران، گروه دادهکاوی ایرنا به تجزیه و تحلیل کمی و کیفی دادههای این سه بستر در جریان ناآرامیهای پس از درگذشت مهسا امینی پرداخته است. این گزارش به طور دقیق در بازه زمانی ۲۵ شهریور تا ۳ دی انجام شده و اتفاقات پس از درگذشت مهسا امینی را به عنوان مهمترین رویداد سیاسی اجتماعی سال در شبکههای اجتماعی مورد رصد و بازبینی قرار داده است:
۱. توئیترفارسی
الف: تحلیل آماری محتوای توئیتری
براساس دادههای استخراج شده در سامانه پایشگر شبکههای اجتماعی در بازه زمانی ۱۰۰ روزه نخست اعتراضات یعنی از ۲۵ شهریور تا ۳ دی ماه، ۳۷۳ میلیون توئیت از سوی کاربران مختلف منتشر و موفق به جذب ۲ میلیارد و ۷۷۱ میلیون لایک شدهاند. این در حالیست که نزدیک به ۱۱ میلیارد ریتوئیت نیز در این مدت بازنشر شده که حکایت از تمایل زیاد کاربران به محتوای بازنشری دارد. این سامانه همچنین از ثبت ۲۱ میلیون کوت که به معنی نوشتن متن روی محتواب بازنشری است، اشاره دارد.
ب: واژگان پرتکرار توئیتها
گراف ابرنمای تگهای پرتکرار، پرتکرارترین واژگانی که در کل محتوا از سوی کاربران به کار برده شده را به نمایش در میآورد. در این گراف که از مجموع ۳۷۳ میلیون توئیت گردآوری شده، کلیدواژه «جمهوری اسلامی» پرتکرارترین واژهای است که اشاره به ادبیات سیاسی معترضین و براندازان در ارتباط با ناآرامیهای اخیر ایران دارد.
سایر کلیدواژههای به کار برده شده نیز در فضای جغرافیایی و سیاسی این حوادث قرار دارد و به طورکلی برخی اشخاص از قبیل علی کریمی، حسین رونقی، حامد اسماعیلیون تا برخی مکانها از قبیل دانشگاه شریف، اشنویه، دانشگاه تهران را شامل میشود. اشاره به برخی شعارها از قبیل زن زندگی آزادی و برخی استانهایی که بیشتر درگیر این ناآرامیها بودند از قبیل سنندج، کردستان، سیستان و بلوچستان و مهاباد نیز از دیگر کلمات پرتکرار این نمودار بودهاند.
ج. هشتگهای برجسته توئیتها
هشتگها با توجه به اهمیتی که در اجماع کاربران و ایجاد کمپینهای مجازی دارند در پلتفرمهای مختلف قابل اهمیت و بررسی هستند. پرتکرارترین هشتگهای توئیتر فارسی در ۱۰۰ روز نخست اعتراضات در نمودار میلهای زیر ارائه شده است:
مهسا امینی با بیش از ۲۰۰ میلیون تکرار و اختلاف قابل ملاحظه نخستین هشتگ پرکاربرد توئیتریها در این ایام بوده است که در گزارش جداگانهای این هشتگ مورد تحلیل قرار گرفته است.
اعتصابات سراسری دیگر هشتگ پرتکراری است که حدود ۵۰ میلیون تکرار داشته و از جمله هشتگهای مورد استفاده کاربران برانداز توئیتر به شمار میرفت که در بیشتر اوقات با هشتگ مهسا امینی استفاده شده است.
opiran مخفف opertaion of iran به معنی عملیات ایران است که هشتگ مرتبط با گروههای هکری است که با دستکاری سایتهای مختلف داخلی، هدف ناامنی و افشاگری اطلاعات را دنبال کردهاند.
نیکاشاکرمی، محسنشکاری، حسین رونقی و توماج صالحی دیگر افراد بازداشتشده ناآرامیهای اخیر بودند که نامشان به طور هشتگ پرتکرار شدند.
هشتگ StopHazaraGenocide عنوان هشتگی بود که کاربران توئیتر در واکنش به نسلکشی در هزاره افغانستان پرتکرار شد.
د. روند انتشار محتوا در بازه زمانی ۱۰۰ روزه
روند انتشار محتوای توئیتری در بازه زمانی ۱۰۰ روزه نخست اعتراضات از حجم قابل توجه دادهها حکایت دارد به طوری که توئیتر فارسی را یکی از فعالترین پلتفرمهای تولیدمحتوا پیرامون حوادث پس از درگذشت مهسا امینی تبدیل کرد. این حجم بالای تولیدمحتوا تا اواخر آذر ماه نیز ادامه داشت و بیشترین تمرکز معترضین و براندازان با تاکید روی انتشار هشتگ مهسا امینی صورت گرفته است.
بیشترین حجم تولیدمحتوا در روز ۲ مهرماه و حدود ۳۱ میلیون توئیت بوده که شامل توئیت، ریتوئیت، کوت و ریپلای بوده است.
ه: تاثیرگذارترین کاربران توئیتری
تاثیرگذارترین کاربران توئیتر در این مدت به کاربرانی اتلاق میشود که بیشترین تعداد لایک را با توجه به تعداد توئیتهایشان از کاربران دریافت کردند چرا که لایک معیاری برای پذیرش و همراهی کاربران مختلف توئیتر با محتوای منتشرشده محسوب میشود.
در میان ۱۰ چهره و رسانه نخست کاربران تاثیرگذار، جملگی به جریان برانداز و مخالف نظام تعلق داشتهاند: ممد پوری با ۴۵ میلیون لایک پیشتاز است. outfarsi، ایران اینترنشنال و ۱۵۰۰ تصویر سه رسانه تاثیرگذار توئیتریها با ۳۹، ۲۷ و ۲۱ میلیون لایک بودهاند.
پوریا زراعتی مجری شبکه من و تو و ایران اینترنشنال، از فعالترین و تاثیرگذارترین کاربران توئیتر بوده که به طور لحظهای و مداوم توئیتهای براندازانه خود را در حمایت و تهییج اغتشاشگران منتشر میکردند.
فریبرز کرمیزند کاربر مجهولالهویه و با عکس پروفایل نظامی است که توئیتهای زیادی با هشتگ مهسا امینی منتشر و با ۳۰ میلیون لایک جزو تاثیرگذاران توئیتر بوده است.
سیما ثابت دیگر عضو تحریریه ایران اینترنشنال بوده که به طور مستمر و مداوم اخبار و حوادث ناآرامیهای ۱۴۰۱ را پوشش داده است.
توماج صالحی و علی کریمی نیز از دیگر چهرههای محبوب توئیتریها بودند که در مدت اعتراضات شهریور تا آذرماه به شدت از ناآرامیها حمایت و بر طبل اغتشاش و براندازی کوبیدند.
و. پرلایکترین توئیتها
پرلایکترین توئیتهای این موج به سه چهره مخالف نظام یعنی حامد اسماعیلیون، وریا غفوری و حسن رونقی اختصاص داشته است. توئیت حامد اسماعیلیون با ۱۵۴ هزار لایک و ۴۱ هزار ریتوئیت درباره هزارمین روز جانباختگان هواپیمای اوکراینی در تاریخ ۱۲ مهرماه بود که با استفاده از هشتگ مهسا امینی به این اتفاقات پیوند داده شد.
توئیت وریا غفوری در آبان ماه و توئیت حسن رونقی در آذرماه نیز به ترتیب در حمایت از ناآرامیها و انتشار خبر آزادی حسین رونقی منتشر شده بود.
۲. تلگرام فارسی
الف: تحلیل آماری محتوای تلگرامی
براساس دادههای استخراج شده در سامانه پایشگر شبکههای اجتماعی در بازه زمانی ۱۰۰ روزه نخست اعتراضات یعنی از ۲۵ شهریور تا ۳ دی ماه، ۳۳۷ میلیون پست تلگرامی و ۷۶ میلیون پست فوارواردی(در مجموع ۴۱۳ میلیون) منتشر شده که در مجموع ۲۶۰ میلیارد بازدید داشتهاند. میانگین بازدید پستها با این حساب، ۶۲۸ ویو محاسبه شده که نشان از توجه ویژه کاربران تلگرامی به اخبار کانالهای خبری این پلتفرم دارد.
ب: واژگان پرتکرار پستهای تلگرامی
گراف ابرنمای زیر، پرتکرارترین واژگانی که در کل محتوا از سوی کانالهای تلگرامی به کار برده شده را به نمایش در میآورد. برخلاف محتوای توئیتری، جام جهانی و تیم ملی فوتبال در صدر اخبار پربازنشر تلگرامیها بوده است و علاقه به محتوای مربوط به فوتبال و تیم ملی باعث شده این کلیدواژهها در صدر محتوا قرار گیرد. محتوای تبلیغاتی دیگر بخش برجسته کلیدواژهای تلگرامی بودند که در قالب پستهای تجاری با عباراتی چون گرم طلا، انس طلا، جهت سفارش، خرید و فروش و فری سایز مطرح شدند. از ناآرامیهای اخیر نیز تگ مهسا امینی به طور ویژه در میان کلمات پرتکرار این گراف به نمایش درآمده است.
ج. هشتگهای برجسته پستهای تلگرامی
هشتگها با توجه به اهمیتی که در اجماع کاربران و ایجاد کمپینهای مجازی دارند در پلتفرمهای مختلف قابل اهمیت و بررسی هستند. پرتکرارترین هشتگهای تلگرام فارسی در ۱۰۰ روز نخست اعتراضات در نمودار میلهای زیر ارائه شده است:
مهسا امینی در تلگرام نیز همچون توئیتر پرتکرارترین هشتگ مورد استفاده در کانالهای تلگرامی با بیش از یک میلیون تکرار بوده است. این هشتگ با اختلاف زیاد نسبت به هشتگهای دیگر در صدر هشتگهای پرتکرار تلگرام قرار گرفته است.
در تلگرام نیز همانند توئیتر هشتگ دوم پرتکرار اعتصابات سراسری است که گویا براندازان همزمان با توئیتر، این هشتگ را در تلگرام نیز ترند کردهاند.
زن زندگی آزادی با حدود ۳۰۰ هزار بار تکرار هشتگ سومی است که در تلگرام پرتکرار شده است. این هشتگ همراه با هشتگ مهسا امینی به نوعی به اسم رمز براندازان و معترضین بدل شده بود.
cup۹۰ برخلاف دیگر هشتگها، یک هشتگ غیرسیاسی و ورزشی است که به اتفاقات جام جهانی فوتبال در قطر مربوط میشود. این هشتگ به طور ویژه در سایتهای شرطبندی برای تعیین نتایج جام جهانی استفاده شده بود.
اعتراضات سراسری همراه با اعتصابات سراسری از هشتگهای پرتکراری بود که در خبرهای تلگرامی کانالهای برانداز نمود زیادی داشت و در اینجا نیز به عنوان هشتگ پنجم برجسته شده است.
هشتگهایی چون انقلاب ایران، قیام تا سرنگونی و آزادی آزادی آزادی در کنار نام افرادی چون نیکا شاکرمی و ژینا امینی از دیگر هشتگهایی بود که به طور ویژه از شهریور تا دی ماه در تلگرام پرتکرار شدند.
د. روند انتشار محتوا در بازه زمانی ۱۰۰ روزه
گراف زیر نمایشدهنده حجم محتوای تلگرامی در بستر زمانی شهریور تا دیماه ۱۴۰۱ بوده است. علت کاهش محتوا در بازه زمانی مهر تا دی ماه تغییراتی است که سامانه پایشگر در ماژول زبانی خود انجام داده است و دلیل این نقصان، فنی عنوان شده است.
بیشترین محتوای تلگرامی در هفته آخر مهرماه و در حدود ۴۰ میلیون پست در روز بوده است که به نقطه اوج محتوای تلگرامی در بازه ۱۰۰ روزه بدل شده است.
در بازه زمانی بعد از تغییرات سامانه نیز شاهد روند افزایشی تولیدمحتوا تا ۲۶ آذرماه بودیم که بیشترین میزان تولیدمحتوا در نیمه دوم این بازه زمانی در ۲۶ در ماه و ۲۱ میلیون پست بوده است.
ه: تاثیرگذارترین کانالهای تلگرامی
تاثیرگذارترین کانالهای تلگرامی در بازه زمانی ۱۰۰ روزه اعتراضات از نظر میزان بازدید مورد مقایسه قرار گرفتهاند. با این احتساب، کانالهای تلگرامی اقتصادی که نرخ لحظهای ارز و سکه و طلا را گزارش میدادند بیشترین بازدید را داشتهاند به نحوی که طوفان هریرود با ۹۹ میلیون بازدید در صدر این تاثیرگذاری و بازدید قرار گرفته است.
و: پربازدیدترین پستها
در اینجا نیز سه پست پربازدید در بازه زمانی ۱۰۰ روزه از شهریور تا دی ماه مرتبط با حوزه ورزش و اقتصاد و درباره پیشبینی جام جهانی قطر و تبلیغات دو بانک شهر و تجارت بوده است. این پستها به ترتیب مربوط به کانالهای تلگرامی بست فوروارد، بانک شهر و بانک تجارت با یک میلیون و ۴۰۰، یک میلیون و سیصد و یک میلیون بازدید بوده است.
۳. اینستاگرام فارسی
الف: تحلیل آماری محتوای اینستاگرامی
به دلیل محدودیتهای اینستاگرام در رصد اکانتهای خصوصی و مشکلاتی که سامانه پایشگر در استخراج دادههای این پلتفرم داشته، در این بخش تنها دادههای پیجهای خبری فارسی زبان و برخی هشتگهای خاص جمعآوری و از نظر کمی و کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. براین اساس، در بازه زمانی ۱۰۰ روزه نخست اعتراضات یعنی از ۲۵ شهریور تا ۳ دی ماه، ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار پست اینستاگرامی استخراج شده که این تعداد پست در مجموع ۱ میلیارد لایک و ۷۷ میلیون کامنت گرفتهاند. ویدئوهای این صفحات در حدود ۴.۵ میلیارد بازدید داشتهاند که به روشنی به توجه کاربران اینستاگرامی در این روزها و دنبالکردن اخبار و ویدئوها دلالت دارد.
ب: واژگان پرتکرار پستهای اینستاگرامی
گراف ابرنمای زیر، پرتکرارترین واژگانی که در کل محتوا از سوی کاربران به کار برده شده را به نمایش در میآورد. در اینستاگرام نیز مانند تلگرام و برخلاف توئیتر، کلیدواژههای مربوط به جام جهانی قطر در مرکز این نمودار برجسته و مشخص شده که نشان از توجه اینستاگرامیها به بازیهای جام جهانی و صفحات سرگرمی پیشبینی مسابقات دارد.
نام برخی شهرها از جمله زاهدان، کردستان، کرج، چابهار، سنندج، مشهد، کرمانشاه و اهواز نیز میتواند به شهرهای درگیر در ناآرامیهای بعد از درگذشت مهسا امینی مربوط باشد که به طور پراکنده و همه جانبه برجسته شدهاند.
کلیدواژههای مرتبط با صفحات فروش اینستاگرام از جمله جهت سفارش، بازار بزرگ و هزینه ارسال نیز با توجه به تکرار در پستها برجسته و در ابرکلمات مشخص شده است.
ج: هشتگهای برجسته پستهای اینستاگرامی
هشتگها با توجه به اهمیتی که در اجماع کاربران و ایجاد کمپینهای مجازی دارند در پلتفرمهای مختلف قابل اهمیت و بررسی هستند. پرتکرارترین هشتگهای اینستاگرام در ۱۰۰ روز نخست اعتراضات در ابرکلمات زیر ارائه شده است:
مهسا امینی با نگارشهای مختلف و زبانهای مختلف در اینستاگرام نیز از هشتگهای پرتکرار و برجسته کاربران محسوب میشود. نام برخی کشتهشدگان از جمله حدیث نجفی، نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیل زاده در کنار اشخاصی چون علی کریمی از هشتگهای محبوب و پرکاربرد اینستاگرامیها بوده که همگی به ناآرامیهای بعد از درگذشت مهسا امینی مربوط بوده است.
برخی هشتگهای تبلیغاتی از جمله اکسپلور ۲۰۲۰ نیز به عنوان هشتگهای پرتکرار بعد از هشتگهای سیاسی در این پلتفرم پرتکرار شدهاند.
د. روند انتشار محتوا در بازه زمانی ۱۰۰ روزه
نمودار حجمی تولیدمحتوای اینستاگرامی در بستر زمان در گراف زیر به نمایش در آمده است. در این بخش نیز اشکالات فنی پالایش دادهها از سوی سامانه سبب شده از اواسط آبان ماه به بعد حجم تولیدمحتوای استخراج شده با واقعیت تطبیق نکند. در هر صورت، اوج تولیدمحتوای اینستاگرامی در این پلتفرم در هفته اول آبان ماه و در حدود ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار پست بوده است. روند انتشار پستهای اینستاگرامی از ابتدای مهرماه روند افزایشی داشته تا در هفته نخست آبان ماه به اوج خود رسیده است.
ه: تاثیرگذارترین کاربران اینستاگرامی
تاثیرگذارترین صفحات اینستاگرامی آن دسته از صفحاتی انتخاب شدند که پستهای آنها بیشترین بازدید را دریافت کرده بودند. در این مقایسه که بیشتر در میان صفحات خبری فارسی زبان صورت گرفته من و تو فارسی با حدود ۹۰ میلیون بازدید در بازه زمانی ۱۰۰ روزه در صدر است. مسیح علینژاد با حدود ۸۵ میلیون بازدید دومین صفحه اینستاگرامی و نخستین اکانت شخصی است که بیشترین بازدید و به نوعی تاثیرگذاری را داشته است.
در میان صفحات خبری ایران اینترنشنال، بیبی سی فارسی، ۱۵۰۰ تصویر و ورزش سه بیشترین بازدید را از مخاطبان اینستاگرامی خود دریافت کردند این در حالی است که از میان صفحات شخصی بعد از مسیح علینژاد به ترتیب علی کریمی، گلی فراهانی، سینا ولیالله با ۴۹ و ۴۳ و ۲۷ میلیون، تاثیرگذارترین صفحات این پلتفرم بودند که جملگی به انتشار مطالب براندازانه و مخالف نظام پرداختند.
و: پرلایکترین پستهای اینستاگرامی
پرلایکترین صفحات اینستاگرامی در بازه زمانی ۱۰۰ روزه اعتراضات به مطالب دو ورزشکار فعال در این پلتفرم اختصاص داشته است. علی دایی و علی کرمی با ۳۲۰ و ۲۵۰هزار پیشتاز در جذب لایک کاربران این بستر پربازدید بودهاند. پست علی کریمی که ۲۵۰ هزار لایک گرفته بود نزدیک ۱۱ میلیون باز بازدید شده است که در تهییج و تقویت اتحاد کاربران منتشر شده است.
اگرچه علی دایی چندین بار تاکید کرده که هیچ صفحه مجازی در شبکههای اجتماعی ندارد اما اکانت توئیتری و اینستاگرامی منتسب به وی در مدت ناآرامیها به شدن فعال و از نظر جذب لایک و بازدید تاثیرگذار بوده است.
جمعبندی
۱. حجم بالای محتوای منتشرشده درباره ناآرامیهای پس از درگذشت مهسا امینی در پلتفرمهای مجازی با ثبت ۳۷۳ میلیون توئیت در توئیترفارسی و ۴۱۳ میلیون پست در تلگرام فارسی به وضوح نشان میدهد که شبکههای اجتماعی یکی از برجستهترین منابع منعکسکننده اعتراضات و به طورکلی اتفاقات سیاسی و اجتماعی در ایران هستند، از سوی دیگر حجم قابل تامل این دادهها نشان از اهمیت فزاینده این موضوع در میان کاربران مختلف اط طیفهای مختلف فکری و سیاسی دارد.
۲. بررسی خط سیر تولیدمحتوا در بسترهای مختلف مجازی نشان میدهد که بیشترین حجم تولیدمحتوا در یک ماه نخست رخ داده به نحوی که در روز ۲ مهرماه ۳۱ میلیون توئیت در توئیترفارسی و در ۲۳ مهرماه در حدود ۴۰ میلیون پست در تلگرام فارسی رکورد زده است. این روند اگر چه در ادامه کاهش یافت اما تا اوایل دیماه نیز میزان قابل توجهی بوده است.
۳. هشتگ مهسا امینی با نگارش و زبانهای مختلف نه تنها به عنوان پرتکرارترین هشتگ جریان ناآرامیها در بسترهای مختلف توئیتر، تلگرام و اینستاگرام مطرح شد بلکه به نوعی به اسم رمز براندازان در مجازی بدل شد به نحوی که هر محتوای اعتراضی و براندازی در این فضا با هشتگ مهسا امینی همراه بود و این اتفاق علاوه بر تحلیل کیفی در بالابردن کمی این هشتگ نیز بسیار موثر بود.
۴. واکاوی چهرههای تاثیرگذار مجازی در بسترهای مختلف از نظر میزان فعالیت و تعداد لایک و بازدید نشان میدهد که جملگی این افراد به جریان برانداز نظام تعلق داشتهاند. ممد پوری و پوریا زراعتی در توئیترفارسی و صفحات اینستاگرامی من و تو، مسیح علینژاد و علی کریمی از جمله چهرههای برجسته این جریان بودند که در بازه ۱۰۰ روزه اعتراضات محتوای منتشرشده آنها از حیث کمی و کیفی مورد توجه کاربران قرار گرفته بود.
۵. تحلیل محتوای کیفی مطالب منتشرشده در پلتفرمهای مختلف با استفاده از ابرکلمات واژگان پرتکرار نشان میدهد که برخلاف توئیترفارسی که ماجرای ناآرامیهای مهسا امینی و مضامین سیاسی در صدر تولیدمحتوا بودند، در تلگرام و اینستاگرام فارسی محتوای ورزشی مرتبط با جام جهانی قطر از هیجان مسابقات تا سایتهای شرطبندی در صدر واژگان پرتکرار این دو بستر پرمخاطب قرار گرفتهاند.
ارینب سیفی - ایرنا- دریک دهه اخیر و با ورود پلتفرمهای رسانههای اجتماعی نوع جدیدی از تاثیرگذاران در این شبکهها به وجود آمده و رشد کرده اند که تاثیر زیادی بر تمامی ابعاد زندگی مخاطبان خود دارند، به همین دلیل بسیاری از کشورهای جهان اقدام به وضع قوانین برای فعالانی مانند اینفلوئنسر و بلاگرها کردهاند.
سلبریتیها چهرههای سرشناس و تاثیرگذار ورزشی، هنری و سیاسی هستند که شهرت خود را از رسانههای سنتی مانند تلویزیون، روزنامه، مجلات و ... دارند در حالی که اینفلوئنسرها شهرت خود را از رسانههای اجتماعی جدید مانند اینستاگرام، توییتر، یوتیوب، تیکتاک و ... دارند.
سلبریتیها در بستر رسانههای اجتماعی نیز میتوانند تاثیرگذار باشند اما اینفلوئنسرها هرگز نمیتوانند جایگاه و اعتبار یک سلبریتی را داشته باشند. هر اندازه که سلبریتیها با شهرت زیاد از دنیای واقعی مردم فاصله گرفته و به ستاره بودن تبدیل میشوند، اینفلوئنسرها با نمایش ابعاد مختلف زندگی خود در صفحات مجازیشان و استفاده از قابلیت گفت وگو از طریق لایو، استوری و پست در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، خود را به مخاطبانشان نزدیکتر میکنند.
اینستاگرام پلتفرم محبوب ایرانیها
در فاصله زمانی فوریه ۲۰۲۲ تا فوریه ۲۰۲۳ اینستاگرام با ۷۶درصد پرکاربردترین و محبوبترین پلتفرم در میان پلتفرمهای رسانههای اجتماعی بوده است. قابلیتهای جذاب این پلتفرم و در دسترس بودن آن برای اقشار مختلف مردم تا قبل از فیلتر شدن موجب شده تا محبوبیت بیشتری در میان کاربران شبکههای اجتماعی داشته باشد. امکان دنبال کردن صفحات کاربران و افراد تاثیرگذار از سراسر دنیا و ارتباط با آنها از دیگر قابلیتهای این پلتفرم است که در نسخههای مشابه بومی این امکان وجود ندارد. از آنجا که این پلتفرم بیشترین تعداد کاربر را در میان رسانههای اجتماعی در کشورمان دارد، میزان محتوای تولیدی توسط افراد تاثیرگذار و تعداد اینفلوئنسرها در این پلتفرم هم بیشتر بوده است.
تاثیرگذار به شرط تولید محتوای جذاب
تاثیرگذاری اینفلوئنسرهای رسانههای اجتماعی در گرو محتوایی است که جذابیت داشته و مورد علاقه مخاطبان باشد. اینفلوئنسرها بر اساس پلتفرمی که در آن فعالیت میکنند به عناوین مختلفی مانند اینستاگرامر، یوتیوبر، تیکتاکر و .... تقسیم شده و بر اساس محتوایی که تولید میکنند به دستههای مختلفی همچون فودبلاگر و فود تستر، بیوتی بلاگر، لایف استایل بلاگر، واینر و... تقسیمبندی میشوند.
فودبلاگرها افراد تاثیرگذار در اینستاگرام هستند که با تولید محتوا در زمینه آموزش آشپزی فعالیت میکنند. دستهای دیگر از اینفلوئنسرهایی که در زمینه غذا تولید محتوا میکنند، فود تسترها (آزمایش کنندگان غذا) هستند. این گروه از اینفلوئنسرها با تست غذاهای رستورانها، غذاخوریها، شیرینی فروشیهای مختلف و معرفی آنها به دنبال کنندگان خود فعالیت میکنند.
بیوتی بلاگرها گروهی دیگر از افراد تاثیرگذار در این پلتفرم هستند که با تولید و ارائه محتوا در زمینه آموزش خودآرایی، معرفی برندهای مختلف لوازم آرایشی و بهداشتی، آموزش نکات آرایشی و بهداشتی در صفحات خود فعالیت میکنند.
لایف استایل بلاگرها از پر تعدادترین اینفلوئنسرهای اینستاگرام هستند که دامنه فعالیت آنها از تولید محتوا در زمینه موضوعات روزمره تا سبک زندگی و نوع پوشش، دکوراسیون خانه و نکات خانهداری و... گسترده شده است.
واینرها یا کمدینهای مجازی از پرطرفدارترین گروه اینفلوئنسرها هستند که در زمینه تولید محتوای طنز و کمدی فعالیت میکنند. اصطلاح واینر برای اولین بار به کاربرانی گفته شد که در اپلیکیشن واین(vine) ویدئوهای ۶ ثانیهای با محتوای سرگرم کننده تولید کرده و به اشتراک میگذاشتند. بعدها این اپلیکیشن در رقابت با اینستاگرام شکست خورد و برای همیشه طرفداران خود را از دست داد. اما بعضی از این واینرها به یوتیوب کوچ کرده و با عنوان یوتیوبر به فعالیت خود ادامه دادند و برخی دیگر با همان عنوان واینر و با تعریف جدید «کمدین مجازی» در اینستاگرام مشغول به فعالیت شدند.
گروهی دیگر از اینفلوئنسرها عدهای هستند که با تولید محتوا در زمینه موضوعات تخصصی مانند موسیقی، آموزش طراحی دکور، موضوعات روانشناسی و توسعه فردی، ورزش و ... فعالیت میکنند. این افراد را به طور کلی «content creator» یا تولید کننده محتوا میگویند.
اینفلوئنسری ویترینی برای تبلیغ برندها
تا مدتها سلبریتیها به عنوان افراد تاثیرگذار نقش مهمی را در تبلیغات برندها و محصولات شرکتها از طریق رسانههای سنتی مانند تلویزیون و یا بر روی بیلبوردهای شهری بازی میکردند. اما با ورود رسانههای اجتماعی به زندگی مردم، اینفلوئنسرها به دلیل محبوبیت و جایگاه ویژهای که در بین کاربران رسانههای اجتماعی داشتند، مورد توجه برندها و کسب و کارها برای تبلیغات قرار گرفتند. در سراسر دنیا اینفلوئنسرها روشهای مختلف و مشخصی برای تبلیغات برندها و محصولات شرکتها و کشب و کارها دارند. اما همه این فعالیتهای تبلیغاتی باید تحت نظارت قانون و نهادهای قانوگذار و مجری قانون باشد.
باید و نبایدهای تبلیغات اینفلوئنسرها در کشورهای مختلف
به دلیل اهمیت و نقش اینفلوئنسرهای مجازی و میزان تاثیرگذاری آنها بر روی مخاطبان، کشورهای مختلف دنیا قوانینی را هم برای اینفلوئنسرها و هم برای برندها و شرکتها وضع شده کردهاند.
بر اساس قوانین آلمان محتوای تبلیغاتی و غیر تبلیغاتی باید از یکدیگر تفکیک شوند. اگر محتوا به عنوان تبلیغ محسوب شود و واجد شرایط محتوای تبلیغاتی باشد باید به گونهای برچسبگذاری شود که به عنوان «تبلیغات پنهانی» یا «Schleichwerbung» لحاظ نشود و مخاطب را گمراه نکند. بر اساس قانون رقابت غیرمنصفانه(UWG)، قانون رسانههای دوربرد(TMG) و پیمان رسانهای(RSTV) آلمان، خود اینفلوئنسر نیز باید نسبت به تبلیغات پنهانی و مخفی پاسخگو باشد. علاوه بر این نام تجاری که اینفلوئنسر برای آن فعالیت تبلیغاتی انجام داده نیز بر اساس قانون رقابت غیرمنصفانه و تخطی از مسئولیت باید پاسخگو باشد.
به طور کلی اگر پاداشی به اینفلوئنسر داده شود که تاثیر اقتصادی برای اینفلوئنسر داشته باشد، محتوا باید برچسب گذاری شود. پاداش نه تنها به هرگونه پرداخت اطلاق میشود بلکه محصولات رایگان را نیز شامل میشود. باید در ابتدای هر پست برپسبگذاری با کلمات و اصطلاحات واضح آلمانی نظیر «Werbung» یا «Anzeige» به معنای «تبلیغات» انجام شود.
استفاده از کلماتی مانند «با حمایت مالی» یا «با همکاری» معمولاٌ کافی نیست. در صورت تخلف از این قوانین در این کشور میتوان برای نام تجاری قرار منع تعقیب صادر کرد و دستور به حذف محنوا داد. قرار منع تعقیب و حذف محتوا معمولاٌ شامل شروط و مجازاتی برای تخلفات آتی نیز است. برای اینفلوئنسر نیز میتوان قرار منع تعقیب صادر کرد و دستور داد تا محتوایی که برچسبگذاری درست نشده را حذف کند.
مقررات بازاریابی اینفلوئنسرها در انگلستان عمدتاً توسط «سازمان استانداردهای تبلیغاتی» و همچنین «سازمان رقابت و بازارها» تعیین میشوند و به طور کلی در مورد میزان کنترل برند بر روی محتوا است. به صورت کلی محتوا باید به عنوان یک تبلیغ یا روابط تجاری_بازاریابی اینفلوئنسرها به وضوح قابل شناسایی باشد. این الزام در قوانین حمایت از مصرف کنندگان در برابر معاملات غیرمنصفانه(مصوب سال ۲۰۰۸) ذکر شده که تبلیغات گمراه کننده را جرم تلقی میکند و اقدامات تجاری ناعادلانه از جمله «محتوای گمراه کننده» و «عدم شفافیت» و «قابل شناسایی نبودن» محتوایی که برای آن هزینه پرداخت شده را منع میکند. هم اینفلوئنسر و هم نام تجاری که تبلیغ میشود هر دو میتوانند به دلیل تخلف از قوانین بازاریابی بریتانیا مورد بازخواست قرار بگیرند و سازمان استانداردهای تبلیغاتی و همچنین سازمان رقابت و بازارها میتوانند آنها را مورد بازجویی قرار دهند.
به میزان کنترل نام تجاری بر روی محتوا نوع برچسبگذاری متفاوت خواهد بود ولی نیازی به برچسبگذاری بر روی محتوایی که در وبسایت رسمی نام تجاری قرار داده میشود حتی اگر توسط یک اینفلوئنسر تهیه شده باشد، نیست. زیرا در این صورت کاملاً مشخص است که چنین محتوایی یک تبلیغ محسوب میشود. برچسب باید در قسمتی از محتوا قرار گیرد که خواننده مطلب قبل از هرگونه عکسالعمل نسبت به آن بتواند برچسب را مشاهده کند. اگر برند کنترل محتوایی بر روی پست داشته باشد برچسب «Sponsored Content» و چنانچه برند بر روی محتوا کنترل نداشته باشد برچسب «Advertisement» گذاشته میشود.
علاوه بر برچسبگذاری صحیح و شفاف محتوا، اینفلوئنسرها میتوانند از شناسههای دیداری و متنی مانند نمایش لوگوی یک نام تجاری، یک علامت خاص در ویدئوها و تگ کردن نام تجاری در پستهای صفحات شبکههای اجتماعی خود، هم جهت اعلام رابطه تجاری با یک برند خاص و جلب توجه مخاطبان خود استفاده کنند.
در صورت تخلف از این قوانین، رگلاتور ممکن است احکامی صادر کند و در مورد رفتارهای آتی اینفلوئنسرها یا خود برند نیز تعهداتی بگیرد. در موارد جدیتر اینفلوئنسرها یا برندها میتوانند با جریمههای نامحدود یا حبس حداکثر دو سال برای مدیران روبرو شوند. این احکام به صورت آنلاین منتشر شده و به این ترتیب احتمالا آن نام تجاری خاص و اینفلوئنسر مربوطه با دیدگاه و نگرش منفی مردم روبرو خواهند شد.
در فرانسه در حوزه بازاریابی اینفلوئنسرها خطر تداخل بین محتوای غیرتجاری و تجاری_تبلیغاتی وجود دارد، که این امر میتواند منجر به نقض اصل قانونی «شناسایی و تعیین مصادیق تبلیغات» شود. این قانون زیر مجموعه قوانین اقتصاد دیجیتال فرانسه است. طبق قوانین این کشور نیز هم اینفلوئنسر و هم برند تجاری باید در قبال اقدامات تجاری فریبکارانه پاسخگو باشند. سه عامل در این قانون در نظر گرفته میشود:
-آیا نام تجاری کنترلی بر روی محتوا دارد؟
-آیا اینفلوئنسر تبلیغی برای نام تجاری انجام میدهد؟
-آیا به اینفلوئنسر پرداخت، پاداش یا محصولات رایگانی داده میشود؟
حتی اگر تبلیغی توسط اینفلوئنسر صورت نگیرد باید رابطه تجاری اینفلوئنسر با نام تجاری شفاف باشد. فرانسه رویکرد خود را در این موضوع تغییر داده و اکنون به رویکرد بریتانیا نزدیکتر شده است. قبل از ژوئن ۲۰۱۶ تنها عامل در تعیین اینکه آیا محتوای ارائه شده به عنوان تبلیغ محسوب میشود این بوده که آیا اینفلوئنسر از نام تجاری مبلغی دریافت کرده است یا خیر.
بر اساس قوانین فرانسه در این حوزه در ابتدای هر پست باید برچسبگذاری به زبان فرانسه و با اصطلاحاتی نظیر «Publicité» به معنی «تبلیغات»، «Sponsorisé par» یا همان «با حمایت مالی» و عبارت «en partenariat avec» یا «با همکاری» انجام شود. محتوای تبلیغاتی باید از همان ابتدا برای مخاطب کاملا مشخص باشد. با توجه به اینکه قانون فرانسه استفاده از زبان فرانسوی را در محتوای تبلیغاتی الزامی میداند، بنابراین توصیه شده از کلمات فرانسوی مناسب استفاده شود.
در فرانسه میتوان هم برای اینفلوئنسر و هم برای برند تجاری قرار منع تعقیب صادر کرد و دستور به حذف محتوا داد. نهایتاً ممکن است اینفلوئنسر یا نام تجاری شامل مجازات زیر گردند:
-اشخاص حقیقی حبس حداکثر به مدت ۲ سال و جریمه تا ۳۰۰۰۰۰ یورو
-اشخاص حقوقی جریمه نقدی تا ۱.۵ میلیون یورو
اینفلوئنسرهای ایرانی اینستاگرام به روایت آمار
از آنجا که اینستاگرام محبوبترین پلتفرم رسانههای اجتماعی در میان مردم ایران است و کاربران زیادی در این پلتفرم حضور دارند، تعداد اینفلوئنسرهای فعال در زمینههای مختلف نیز در این پلتفرم بیشتر است. طبق آمارهایی که از بررسی صفحات ۳۰۰ اینفلوئنسر فعال در اینستاگرام به دست آمده ۴۳.۵ درصد از این تعداد متولد دهه ۶۰ و ۴۱.۵ درصد از این اینفلوئنسرها متولد دهه ۷۰ هستند. دهه هشتادیها و متولدین دهه ۵۰ هر کدام با ۶.۵ درصد جایگاه سوم را در میان این تعداد اینفلوئنسر بررسی شده دارند. از این رو اینستاگرام را میتوان پلتفرم مورد علاقه دهه شصتیها و دهه هفتادیها دانست.
از میان این تعداد اینفلوئنسر بررسی شده ۴۲ درصد لایف استایل بلاگر بوده که در زمینه موضوعات روزمره تولید محتوا میکنند. ۲۶.۵ درصد از این اینفلوئنسرها کمدین مجازی(واینر) هستند. تولید کنندگان محتوا با ۱۲ درصد جایگاه سوم را در میان اینفلوئنسرها دارند و بعد از آن بیوتی بلاگرها با ۸ درصد و فودبلاگرها با ۶ درصد به ترتیب در جایگاههای بعدی این نمودار قرار دارند.
بر اساس این بررسی، لایف استایل بلاگرها با ارائه موضوعات روزمره و نمایش گوشه و کنار زندگی شخصی خود، محبوبیت بیشتری در میان کاربران اینستاگرام دارند. واینرها نیز به دلیل تولید محتوای طنز، سرگرم کننده و جذاب توجه مخاطبان بیشتری را به صفحات خود جلب کردهاند. تولید کنندگان محتوا با ویدئوهای جالب در زمینههای مختلف تخصصی مورد توجه کاربران قرار گرفتهاند. بیوتی بلاگرها با معرفی لوزام آرایشی و بهداشتی و آموزش خودآرایی، و فودبلاگرها با معرفی و آموزش در زمینه موضوعات تخصصی حیطه خود جذابیت زیادی برای کاربران اینستاگرامی خود دارند.
بر اساس نمودار جنسیتی اینفلوئنسرهای بررسی شده، نزدیک به ۷۰ درصد(۶۹.۵ درصد) از این تعداد را زن و ۳۰ درصد را مرد تشکیل میدهند که نشان میدهد اینفلوئنسرهای زن در اینستاگرام فعالتر از اینفلوئنسرهای مرد هستند.
اگرچه به نظر میرسد اینفلوئنسرها تنها به دلیل محتوای سرگرم کننده و آموزشی که تولید میکنند طرفدار دارند، اما تاثیرگذاری این افراد بر سبک زندگی دنبال کنندگان و تاثیر نظرات و جهتگیریهای آنها در زمان بحرانهای اجتماعی و سیاسی نشان میدهد این افراد تا چه اندازه میتوانند بر روی مخاطبان خود تاثیر داشته باشند.
علاوه بر این به دلیل میزان تاثیرگذاری اینفلوئنسرها، این افراد مورد توجه برندهای تجاری قرار گرفته و تبلیغات محصولات مختلف بخش زیادی از محتوای تولیدی صفحات اینفلوئنسرها را تشکیل میدهد. این موضوع اهمیت نظارت بر محتوای تولیدی توسط اینفلوئنسرها و همچنین نظارت بر فعالیتهای تبلیغاتی آنها را افزایش میدهد.
*اسامی اینفلوئنسرهای بررسی شده و شناسه کاربری آنان در صفحه اینستاگرام موجود است.
افشین حیدری - فارس - زبان من در آوردی شبکههای اجتماعی تا کجا پیش میروند؟ امروزه دیگر اینستاگرام، تلگرام و توئیتر بخشی از زندگی و هویت مردم شدند و به برکت این شبکهها هر کسی با مخاطب و هواداران خودش حرف میزند. در این دنیای مجازی تولید محتوا و انتشار مطالبی بسته به نوع علائق و دلبستگیهایمان بخشی از زندگی این روزهای ما شده که بدون آن زندگی را مشکل تر میکند. در این گزارش تلاش خواهیم کرد از زاویهای تازه به آسیب شناسی زبان حاکم بر فضای مجازی بپردازیم.
ارتباطهایی که در قالب کامنتها و لایکها میان همدیگر رد و بدل میشود، مهر تأییدی بر گفتههای منتشر شده صفحات مجازی است که حال هر منتشر کنندهای را خوب میکند. در کنار تمام فوائدی که میتوان برای دنیای اینترنتی امروزه متصور شد باید گفت که تاراج رفتن زبان فارسی و ترویج فرهنگ غلط نویسی در بستر اینترنت و عادی شدن آن در شبکههای اجتماعی که به صورت محاوره و در گفتگوهای روزمره به کار برده میشود، زنگ خطری است که باید هر چه زودتر مسئولان و مردم را به تلاش وا دارد.
مستقل بودن شبکههای اجتماعی و اداره شدن آن توسط افرادی که از نظر سواد ادبی در یک سطح نیستند در کنار نبود نظارت از طرف ارگانی خاص که در صورت غلط نویسی آن را اصلاح کند باعث شده تا این رسانهها خیلی در فرهنگ سازی موفق نباشد.مواجهه با کلماتی چون «عایا» به جای «آیا» و یا «عاقا»که به جای«آقا» به کار می رود و یا استفاده از حروف به جای همدیگر و یا تغییر آن با یک حروف دیگر مثل آورین به جای آفرین که صرفاً برای بانمک و متفاوت شدن حالت عادی کلمه استفاده میشود؛ تهدیدی است که زبان فارسی را نشانه گرفته به طوری که خیلی از این کلمات چنان با فرهنگ شبکههای اجتماعی پیوند خورده است که دیگر تشخیص واژۀ درست از غیر درست آن ممکن نیست.
در این مسیر پر و پیچ خم تغییر زبان نگارشی، هر روز شاهد پیوستن افراد بیشتری به صورت ناخودآگاه به این جنبش غلط نویسی هستیم. کلمههایی چون «حرفیدن» که به جای «حرف زدن» و یا «اصن»که به جای «اصلاً» به کار می روند به آشناترین و پرکاربردترین واژگان شبکه های اجتماعی تبدیل شدند به طوری که بسیار در گفتگوهای روزمره نیز به کار میروند به گونهای که حتی در متنهای رسمی هم رسوخ پیدا کرده است.باید گفت فضای مجازی برای بعضی افراد تبدیل به مرجعی برای رواج غلط نویسی شده است به طوری که فکر میکنیم اگر هر کلمه ای را خارج از ساختار خود به کار بریم، حالت بهتری پیدا میکند.
کاربران میلیونی تلگرام، توییتر، اینستاگرام و بسیاری شبکههای اجتماعی دیگر برای مدیریت زمان و و یا به خاطر مد بودن نوع نوشتار در این شبکهها، سراغ شکستهنویسی و استفاده از زبان محاوره در نوشتار خود میروند و به غلط کلماتی را به کار میروند که در اثر استفادۀ زیاد از آنها تبدیل به عادت شده است. مثلاً استفاده از «ه» به جای کسره در بعضی کلمات و یا«ذ» به جای «ز» در سپاسگزارم نشان میدهد که مخاطبان شبکههای مجازی از نوعی تقلید کورکورانه و به دور از خرد بهره میبرند که تبدیل به عادتی غلط شده است.
این در حالی است که در میان جوامع کشورهای پیشرفته این چنین مسائلی کمتر به چشم میخورد و شاهد هستیم که علاوه بر استقبال از کلمات و عبارات جدید اما کمتر اجازه میدهند تا خدشهای به اصالت زبانی شان وارد شود و همیشه رعایت اصول و چهار چوبهای قواعد زبانی خود را بر هر چیز دیگری مقدم میشمارند.
بیتوجهی به اصول و قواعد نوشتاری فارسی در بستر اینترنت که شیوع آن در میان نوجوانان و جوانان بیشتر از سایر اقشار جامعه موج میزند به گونهای شده که حتی ناخودآگاه و غیر ارادی در نوشتار رسمی و مشقهای دانش آموزان هم نفوذ کرده به طوری که معلمان مدارس و مسئولان آموزش و پرورش آن را هشدار جدی میدانند که باید برای آن برنامهریزی شود چرا که در آیندهای نزدیک، ریشۀ زبان و ادب فارسی را میخشکاند.
در این مسیر پرشتاب تکنولوژی و تسخیر زندگی انسانها توسط اینترنت، تلاش سیستم آموزشی کشور و مؤلفان کتابهای درسی در درست نویسی و نگارش رسمالخط فارسی بیش از هر چیز احساس میشود به طوری که در مقایسه با سالهای گذشته جنگ نابرابر با سیستم نابهنجار و گاهاً ضد فرهنگی شبکههای اجتماعی که شبانه روز در دست انسانها است باعث شده تا کار سختی را پیش روی آنها و برنامه سازان فرهنگی قرار دهد.
حتی در این زمینه کاربرد نادرست واژگان فارسی در رسانهها و بازی با کلمات و استفادههای غیر متعارف از معادلهای خارجی و کلمات کوچه بازاری که برای کسب پرستیژ و خاص بودن برنامه توسط مجریان به کار میرود نیز باعث شده تا از روانی و زیبایی زبان فارسی ما روز به روز کاسته شود.
ناآشنایی با قواعد سادۀ دستوری زبان فارسی توسط بعضی نویسندگان، شاعران، ترانه سرایان و روزنامه نگاران هم مزیدی بر علت شده تا اشتباهات رایج ادبی که در میان مردم منتشر میشود گونۀ موجه تری به خود بگیرد و عادی جلوه کند.
به واقع کماطلاعی، کمسوادی، جهالت و حتی غرض ورزی و نظر سوء بعضی کاربران شبکههای اجتماعی که به ترویج غلطنویسی دامن میزند و در کنار آن تبعیتهای کورکورانۀ مردم از آنها باعث شده تا آیندهای گنگ و مبهم را از زبان فارسی رقم بزند.
مطمئناً اگرهمین وضعیت ادامه پیدا کند و نخبگان ادب فارسی چارهای نیندیشند باید گفت که در آیندهای نزدیک چیزی از زبان اصیل فارسی باقی نخواهد ماند.
حال در این مسیر پر پیچ و خم سیر زبان فارسی در شبکههای اجتماعی که بسیار بر آن ایراد وارد است باید گفت که ویراستاری کتابها و توجه ناشران به این مهم نیز میتواند به عنوان روزنهای از امید، زبان فارسی را از آفتها و فرهنگ غلط نوشتاری معصون نگه دارد و در درست نویسی جامعه و استحکام زبان نوشتاری نقش به سزایی داشته باشد.
حتی در این مهلکۀ زبان فارسی، نقش فرهنگستان زبان و ادب فارسی که یکی از متولیان و سیاستگذاران اصلی این حوزه است هم خیلی در مقام عمل موفق ظاهر نشده و فقط نقش آن در تصویب چند معادل کلمه خلاصه شده است. کلماتی که با فرهنگ و زبان گفتاری مردم ما نامأنوس هستند و چنان با واژههای عجیب و غریب و غیر قابل انعطافی تنیده شدند که فرهنگ گفتاری و زبان جامعه ما آنها را بر نمیتابد و کمتر کسی است که به آن اعتنایی کند.
باید گفت که غلطنویسیها برای زبان فارسی آسیبزننده است. وقتی یک چیز غلط نوشته میشود و بر این غلط اصرار میکنیم نسل جدیدی که میآید شاید حتی درست آن را بلد نباشد و به اشتباه این مسیر را ادامه میدهد.
امیدوارم که روزی فرا برسد که همۀ ایرانیان با احساس مسئولیت خود و پاسداشت زبان و فرهنگ فارسی و حفظ دستاوردهای گذشتگان برای اعتلای زبان و ادب فارسی بیش از پیش کوشا باشند تا بتوانیم این امانت را سالم به نسل آینده انتقال دهیم.
معاون مرکز ملی فضای مجازی از تدوین طرحی برای ضابطه مند کردن حضور و فعالیت مسئولان در فضای مجازی خبر داد.
به گزارش مهر، معاون مرکز ملی فضای مجازی از تدوین طرحی برای ضابطه مند کردن حضور و فعالیت مسئولان در فضای مجازی خبر داد و گفت: مدیران باید به قوانینی که خودشان تعیین و تصویب می کنند پایبند باشند.
قاسم خالدی با اشاره به یکی از طرحهای جدید مرکز ملی فضای مجازی در ارتباط با ضوابط و الزامات حضور مسئولان در رسانههای اجتماعی گفت: ما معتقدیم اگر در جمهوری اسلامی قانونی گذاشته میشود باید همه اقشار به آن قانون عمل کنند حتی اگر قرار است استثنایی وجود داشته باشد این استثنا نیز باید در قالب قانون باشد.
وی افزود: بارها گفته شد که اگر سکویی مسدود میشود ممکن است گروههایی به هر دلیلی نیاز ویژه به آن سکو داشته باشند و ما باید این نیازها را برطرف کنیم لذا باید برای آن خدمت ما به ازای داخلی داشته باشیم مانند تماس صوتی، تصویری و گروهی، اینترکانکشن یا ارتباط بین پیام رسانها که در حال ارائه و تکمیل هستند. اما به هر دلیلی بخشی از نیازها برای گروههای خاصی تأمین نمیشود و در نهایت باید به این گروهها خدمات و دسترسی خاص داده شود به عنوان مثال خبرنگاران باید همه سکوهای داخلی و خارجی را در رصد خود داشته باشند و باید این نیاز برای آنها به نحوی مرتفع گردد. این نه طرح صیانت است نه طرح طبقاتی.
معاون فرهنگی، اجتماعی و امور محتوایی مرکز ملی فضای مجازی گفت: در این بین اگر مسئولی حسب ضرورت بخواهد در فضای مجازی خارجی تعامل داشته باشد و بر اساس ضرورت شغلی اش میخواهد در فضای بین الملل پیامی را نشر دهد، ما باید ضوابطی را برای این منظور تعیین کنیم. در مطالعاتی که انجام دادیم دیدیم کشورهای مختلف این موضوع را در دستور کار داشتنه اند بخشی توانسته اند با سیاستهای توصیهای این کار را بکنند و بخشی این موضوع را به قانون تبدیل کرده اند.
وی افزود: با بررسیهایی که انجام دادیم طرح "ضوابط و الزامات حضور و فعالیت مسئولان و دستگاههای اجرایی در رسانههای اجتماعی" را تدوین کردیم.
خالدی گفت: در این مسیر با چالشها و پرسشهایی مواجه بودیم که باید به آنها پاسخ میدادیم، برای مثال آیا حساب کاربری یک مسئول، حساب رسمی است؟ آیا یک مسئول با حساب رسمی حقوقی اش میتواند رفتار حقیقی داشته باشد یا نه و بالعکس. ما روی سند ضوابط حضور مسئولان در رسانههای اجتماعی بیش از دو سال کار کردیم.
وی افزود: این سند توسط کارشناسان مختلف بررسی و یک جلسه هم در شورای عالی فضای مجازی به بحث گذاشته شد، برخی نکات حقوقی مطرح و قرار شد مجدداً توسط مرکز ملی بررسی، اصلاح و عودت گردد.
معاون فرهنگی، اجتماعی و امور محتوایی مرکز ملی فضای مجازی تاکید کرد: ما مصر هستیم که این سند تصویب شود تا مسئولان ما به صورت بی محابا در سکوهای خارجی حضور و فعالیت نداشته باشند. ضمن اینکه قرار شده است مرکز ملی فضای مجازی با پیگیری از مسئولان دعوت کند تا در سکوهای داخلی فعالیت داشته باشند و برای بستن حساب شأن در سکوهای خارجی در صورت عدم ضرورت نیز اقدام کنند. حداقل همه مسئولان اولویتشان باید حضور در سکوهای داخلی باشد.
وی افزود: برای این منظور پیگیریهایی انجام داده ایم و در حال رصد فعالیت مسئولان در فضای مجازی هستیم، یعنی به نوعی گشت ارشاد مدیران در فضای مجازی داشته باشیم تا مدیران به قوانینی که خودشان تعیین و تصویب میکنند عمل کنند.
روزنامۀ اقتصادی مشهور فایننشال تایمز انگلیس اخیراً طی گزارشی تفصیلی به بررسی خطرات افزایش استفاده از گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی بر سلامت روان نوجوانان پرداخته است که نتایج عجیبی به دست آورده است.
برنا-نتایج تحقیقات فایننشال تایمز، حاکی از آن است که بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۰، میانگین نوجوانان انگلیسی که نسبت به خود احساس منفی داشتند، بین ۶ و ۴ درصد متغیر بوده اما این آمار از سال ۲۰۱۰ بیش از دو برابر شده است از سوی دیگر، طی سالهای اخیر، تعداد افرادی که خود را شکست خورده میدانند، بیدلیل نگران هستند و از زندگی خود ناراضیاند نیز به شدت افزایش یافته است.
این آمار برای اغلب کشورهای جهان صادق است. تعداد دانش آموزان دبیرستانی آمریکا که تصور میکنند زندگیشان بی معنی است در ۱۲ سال گذشته افزایش یافته است. میزان افسردگی در بین جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله فرانسه در دهه گذشته چهار برابر شده است.
دادهها نشان میدهند که نقطه آغاز فروپاشی سلامت روان جوانان سال ۲۰۱۰ و همزمان با فراگیری گوشیهای هوشمند است. تئوری تأثیر مخرب حضور در رسانههای اجتماعی و استفاده از اقلام دیجیتال که ۲۴ ساعت شبانه روز و ۷ روز هفته در دسترس کاربران هستند، اتفاق تازهای نیست. مدافع اصلی این تئوری ژان تونگ، استاد روانشناسی دانشگاه ایالتی سندیگو و نویسنده دهها مقاله پژوهشی در این زمینه است.
با این حال، تئوری یاد شده تا پذیرش جهانی راهی طولانی در پیش دارد. گاهی کارهای تونگ و جاناتان هایت مورد انتقاد قرار گرفته است اما بسیاری از کارشناسان معتقدند که شواهد مؤید استدلالهای آنها در طول سالهای اخیر افزایش یافته است.
یکی از این شواهد، جایگزینی معاشرت دیجیتالی با حضور در اجتماعات است. آمار نشان میدهد تعداد نوجوانان آمریکایی که بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ کمتر از یک بار در ماه با دوستان خود ملاقات میکردند، تنها ۳ درصد بود اما این آمار از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ به ۱۰ درصد رسیده است. این در حالی است که ۴۶ درصد افراد در جهان امروز، به صورت مداوم آنلاین هستند.
بر اساس مطالعات صورت گرفته، وخامت وضعیت سلامت روان نوجوانان با زمان استفاده آنها از شبکههای اجتماعی، نسبتی مستقیم دارد. گزارشهای آماری حاکی از آن است که سلامت روان دختران از آن جهت که زمان بیشتری را نسبت به پسران در رسانههای اجتماعی میگذرانند، وضعیت نامساعدتری دارد.
تفاوت نرخ افسردگی میان طرفداران دیدگاهها و احزاب سیاسی گوناگون نیز شرایط مشابهی دارد. برخی معتقدند که فرزندان خانوادههای لیبرال به دلیل نگرانی دائمی نسبت به بیعدالتی، افسردهتر از فرزندان خانوادههای محافظهکار هستند؛ اما تحقیقات نشان میدهد جوانان لیبرال زمان بیشتری را نسبت به جوانان محافظهکار در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میگذرانند.
برخی معتقدند که آمار نگرانکننده در مورد سلامت روان نوجوانان، ناشی از افزایش امکان بحث در مورد اختلالات روانی در بستر جوامع مدرن است و ارتباطی با افزایش شیوع آنها ندارد. این در حالی است که طبق آمار، نوجوانان انگلیسی که روزانه پنج ساعت از زمان خود را در رسانههای اجتماعی میگذرانند، دو تا سه برابر بیشتر از همسالان خود در معرض خطر آسیب به خود هستند. در آمریکا نیز شرایط مشابهی حکمفرما است.
نتایج تحقیقات بسیاری نشان میدهد کاهش زمان فعالیت در رسانههای اجتماعی سلامت روان را بهبود میبخشد. به عقیده بسیاری از متخصصان، «آموزش فرزندان و والدین» اصلیترین راهکار موجود برای حفظ سلامت کودکان در برهه حساس کنونی محسوب میشود. با این وجود، تجربه ترویج خوراکیهای مضر و استعمال دخانیات در جامعه نشان داده است که کمپینهای اطلاعرسانی عمومی در مواجهه با اعتیاد کماثر هستند.
گزینه دیگر پیشروی متولیان امور، تنظیمگری رسانههای اجتماعی است. افزایش محدودیت سنی برای کاربران شبکههای اجتماعی و مجازات شرکتهایی که محدودیتهای یاد شده را اجرا نمیکنند، از جمله مقرراتی است که میتواند در کاهش مخاطرات نقشی مؤثر ایفا کند.
یک گزارش تکان دهنده نشان میدهد که سایتهای رسانههای اجتماعی از کاربران خود جاسوسی میکنند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، رسانههای اجتماعی هر حرکت شما را ردیابی و حجم عظیمی از دادههای شخصی کاربران را بدون اجازه آنها جمع آوری میکنند، اما برخی از سایتها اطلاعات بیشتری نسبت به سایرین جمع آوری میکنند.
گزارش جدیدی که توسط روزنامه انگلیسی "Dailymail" به اشتراک گذاشته شده است نشان میدهد که برنامه TikTok یکی از سایتهای جمع آوری اطلاعات است، به گونهای که بر اساس مطالعهای که توسط اینترنت انجام شده است، اطلاعات بیشتری را نسبت به سایر برنامههای رسانه اجتماعی یا خدمات پیام رسانی جمع آوری میکند.
اپلیکیشن محبوب اشتراکگذاری ویدئو که متعلق به شرکت چینی ByteDance است، بیش از ۱ میلیارد کاربر فعال در سراسر جهان دارد و TikTok بیش از دو برابر میانگین، ردیاب در کد منبع خود دارد.
ربات TikTok به طور مخفیانه دادههای کاربران را جمعآوری میکند تا الگوریتمی را که منبع تغذیه اصلی آن است تنظیم کند. در همین حال، میتواند اطلاعاتی درباره وایفای و سیمکارت کاربر جمعآوری کند که نگرانیهایی را در مورد نحوه استفاده از این دادهها ایجاد میکند.
نه تنها TikTok، بلکه Microsoft Teams، Outlook، Instagram، Twitter و Snapchat نیز در بین هشت شرکت از ۲۲ شرکت بزرگی که بیشترین داده را جمع آوری میکنند، قرار دارند. در حالی که فیسبوک به عنوان یکی از بهترین شرکتهای عدم جاسوسی با رتبه ۱۶ ارزیابی شده است.
شرکت Internet ۲.۰ با استفاده از نرم افزار Malcore خود به هر برنامه امتیازی بر اساس میزان اطلاعات شخصی جمع آوری شده داده که TikTok در مجموع امتیاز ۶۳.۱ را کسب کرد که بالاتر از سایت شبکه روسی VK، رقیب فیسبوک است.
بعد از تیک تاک، VK به عنوان دومین شرکت بزرگ اینترنتی روسیه، با ۱۳ ربات و ۲۸ "مجوز خطرناک" که در کد منبع آن فاش شده است، امتیاز ۶۲.۷ را کسب کرد.
سومین اپلیکیشن دارای بیشترین ردیابی، وایبر مسنجر است که بیش از ۱ میلیارد کاربر داشته و مشخص شد که ۱۱ ردیاب دارد.
اپلیکیشن مایکروسافت تیمز برای تماسهای کاری گروهی دارای حدود ۴ ردیاب و تعداد زیادی درخواست مجوز بود که در این فهرست امتیاز ۳۸ را دریافت کرده و در رتبه چهارم قرار گرفته است.
سرویس ایمیل Outlook با حدود ۴۰۰ میلیون کاربر در سراسر جهان با ۳۵.۹ و ۷ فالوور در رتبه پنجم قرار گرفت و پس از آن اینستاگرام، توییتر، اسنپ چت و لینکدین که همگی حدود ۳۴ امتیاز به دست آوردند، در رتبههای بعدی قرار دارند. برنامه Gmail و وی چت نیز در پایان این فهرست قرار گرفته اند.
یافتههای این مطالعه در بحبوحه یک مناقشه امنیتی در مورد نحوه استفاده از اطلاعات جمع آوری شده توسط شرکتهای رسانههای اجتماعی منتشر شده است.
معاون دادستان قم در امور فضای مجازی با تاکید بر ضرورت تبیین مسوولیت افراد در قبال فعالیت در شبکههای اجتماعی، گفت: هر شخص نسبت به تولید محتوا، انتشار و به اشتراک گذاردن مطلب در صفحه خود، محتوای کامنتهای دیگران در این صفحه و لایک مطالب دیگران مسوولیت قانونی دارد.
به گزارش ایلنا، ابوالفضل تحریری در تشریح اقدامات مجرمانه در فضای مجازی که منجر به پیگرد قضایی میشود، افزود: توهین به مقدسات، شخصیتها، باورها، اعتقادات و اقوام، تبلیغ نژادپرستی، تهدید، انتشار اکاذیب، انتشار شایعات، تولید و انتشار اخبار و اطلاعات و تحلیلهای غیرواقعی از شرایط، پدیدهها و حوادث را در شبکههای مجازی دارای عناوین مجرمانه خواند که قانونگذار برای آن مجازات در نظر گرفته است.
وی، تبلیغ خشونت، دعوت به تجمعات غیرقانونی، دعوت به اعتصابات، تبلیغ و ترویج اقدامات منجر به اغتشاشات، آموزش ساخت سلاح، تشویش اذهان عمومی، ترویج مسائل ضدامنیتی و فرهنگی، سیاه نمایی، انتشار مطالب علیه وحدت ملی و انجام فعالیتهای تجزیهطلبانه در صفحات مجازی را نیز غیرقانونی و مشمول پیگرد دانست.
تحریری در بیان دیگر اقدامات مجرمانه رایج در صفحات مجازی، تصریح کرد: قرار دادن سیمکارت و یا گوشی در اختیار افراد دیگر برای انجام اقدامات مجرمانه، جعل عنوان شخصیتها و افراد شناخته شده از طریق ساخت اکانتهای جعلی، ایجاد، مدیریت و عضویت در صفحات گروهها و کانالهایی که اقدام به انتشار مطالب غیرقانونی میکنند، تگ و هشتگ در راستای فراخوانها و اقدامات گروههای غیرقانونی و ضد امنیتی، درج نظرات غیرمجاز سایر افراد در صفحه شخصی خود و درج این نوع نظرات در صفحه دیگران نیز از موارد مجرمانه در فضای مجازی است که برخورد قضایی به همراه خواهد داشت.
وی به دارندگان صفحات در فضای مجازی نسبت به مسوولیت قانونی تحرکات و اقداماتشان هشدار داد و اضافه کرد: تمامی اقدامات مجرمانه صورت گرفته در فضای مجازی و بستر شبکههای اجتماعی در رصد و اشراف کامل دادستانی و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی استان بوده و با متخلفان طبق ضوابط قانونی برخورد خواهد شد.
مالک توییتر نوشت که تمامی رسانههای اجتماعی برای سانسور مطالب کاربران با دولت آمریکا همکاری کرده و به عنوان مثال گوگل برخی از لینکها را ناپدید میکند.
به گزارش ایرنا، ایلان ماسک، مدیر عامل توییتر دیروز (۶ دی) با بازنشر یکی از رشته توییت های افشاگر همکاری رسانه های اجتماعی با دولت آمریکا، نوشت: تمامی رسانه های اجتماعی مشغول سانسور شدید بوده و دولت (آمریکا) در این زمینه دخالت چشمگیر داشته و گاهی به طور آشکار فرمان می دهد.
اسنادی که ماسک پس از خرید توییتر منتشر کرده، نشان می دهند که این رسانه با پلیس فدرال (اف بی آی)، سازمان اطلاعات مرکزی (سیا)، وزارت دفاع (پنتاگون) و سایر سازمان های دولتی آمریکا برای سانسور محتوای مرتبط با انتخابات آمریکا، جنگ اوکراین و همه گیری کرونا همکاری کرده است.
در بخشی از رشته توییت های«مت تایبی»، فاش شده که مدیران توییتر به طور منظم با اعضای اف بی آی و سیا ملاقات میکردند. در این جلسات، ماموران دولت فهرستی از «صدها حساب مشکل دار» را به مدیران توییتر ارائه می کردند تا در طول انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ تعلیق شوند.
نویسنده این توئیتها معتقد است، علاوه بر توییتر، واشنگتن «تقریباً با تمامی شرکت های بزرگ فناوری» از جمله فیسبوک، مایکروسافت، ورایزون، ردیت و حتی پینترست در تماس بود.
آسیه فروردین – بر اساس نتایج یک نظرسنجی معتبر و جدید بینالمللی، رسانههای اجتماعی باعث میشوند تقریبا نیمی از نسل Z (زومرها یا بومی دیجیتال) و نسلY (هزاره)، نسبت به وضعیت مالی خود، احساس منفی داشته باشند. همچنین به طور کلی، رسانههای اجتماعی، بر 84 درصد از نسل Z ، 77 درصد از نسل Y، 55 درصد از نسل X و 38 درصد از نسل بومر (بزرگسال) تاثیر منفی گذاشتهاند.
بر اساس گزارشی که U.S. economy reporter منتشر کرده است، رسانههای اجتماعی مدتهاست که به دلیل ایجاد احساس ضعف در مورد دستاوردها یا سبک زندگی کاربران، مورد انتقاد قرار گرفتهاند. به نظر میرسد این رسانهها میتوانند باعث شوند مردم درباره مسایل مالی خود نیز احساس بدی داشته باشند.
رسانههای اجتماعی و احساس منفی درباره وضعیت مالی
بر اساس نظرسنجی جدید بانکریت (Bankrate) بیش از یک نفر از هر 3 بزرگسال آمریکایی (34 درصد) که از رسانههای استفاده میکنند، معتقدند پس از مشاهده پستهای دیگران، نسبت به وضعیت مالی خود احساس منفی داشتهاند. این احساسات شامل حسادت، بیکفایتی، اضطراب، شرم و خشم بود.
جالبتر اینکه به نظر میرسد رسانههای اجتماعی موجب میشوند کاربران بیش از هر جنبه دیگری از زندگی خود، نسبت به کیف پولشان، احساس منفی داشته باشند. وضعیت ظاهر (32 درصد)، شغل (27 درصد)، موقعیت زندگی (26 درصد)، روابط شخصی (25 درصد) و سرگرمیها (17 درصد) در رتبههای بعدی هستند.
با این حال، شواهد روشنی وجود دارد که نشان میدهد رسانههای اجتماعی بیشتر بر چه کسانی تاثیر میگذارند. در این خصوص، نسلهای جوان با رسانههای اجتماعی بزرگ میشوند یا بزرگ شدن رسانههای اجتماعی با خودشان را تماشا میکنند.
طبق آمار بانکریت، تقریبا نیمی از نسل Z و هزارهها یعنی 47 درصد شامل افراد بین 18 تا 25 سال و نیز 46 درصد شامل افراد بین 26 تا 41 سال، با گذراندن وقتشان در سیستمهای عامل و شبکههای اجتماعی نسبت به وضعیت مالیشان، احساس منفی داشتهاند. این موضوع در مقایسه با نسل X، یکسوم یعنی 31 درصد شامل افراد بین 42 تا 57 سال و در مقایسه با نسل بومرها (بزرگسالان)، بیش از یک پنجم یعنی 22 درصد شامل افراد بین 58 تا 76 سال است.
تد راسمن، تحلیلگر ارشد صنعت کارت اعتباری بانکریت میگوید: «رسانههای اجتماعی، واقعیت را به این معنا تحریف میکنند که مردم، بهترین تلاش خود را انجام میدهند و گاهی اوقات، نسخههای غیرواقعی از آنها را به تصویر میکشند. شما نمیدانید برخی افراد برای تامین هزینههای تعطیلات شگفتانگیز یا لباسی که در عکسهایشان به تصویر کشیده شده، بدهی زیادی متعهد شدهاند. این امر، میتواند منجر به رقابت بین دوستان و آشنایان شود.»
نکات کلیدی: نسل Y و Z؛ آسیبپذیرترینها
– تقریبا نیمی از کاربران شبکههای اجتماعی نسل Z (47 درصد) و نسل هزاره (46 درصد)، پس از مشاهده پستهای دیگران نسبت به وضعیت مالی خود احساس منفی دارند؛ یعنی بیش از هر نسل دیگری.
– بیش از 3 نفر از هر 5 نفر یعنی حدود 64 درصدِ والدینی که فرزندان زیر 18 سال آنها در رسانههای اجتماعی حضور دارند، معتقدند این امر، موجب شده فرزندانشان، انتظارات غیرواقعی از پول داشته باشند.
– نزدیک به نیمی از کاربران رسانههای اجتماعی (49 درصد)، محصولی را که در این رسانههای مشاهده کرده، خریداری کردهاند و بیش از سه پنجم (64 درصد) از آن پشیمان شدهاند.
– نزدیک به نیمی از نسل Z (46 درصد) و بیش از یک سوم نسل Y (38 درصد) پستهای رسانههای اجتماعی را در نظر دیگران، موفق نشان میدهند.
تاثیر رسانههای اجتماعی بر نسلهای مختلف
اما پول تنها جنبه نسل Y نیست و نسل Z نیز پس از دیدن پستهای دیگران در رسانههای اجتماعی احساس بدی نسبت به آن دارند.
پلتفرمهای اجتماعی باعث میشود 49 درصد نسل Z، نسبت به ظاهر خود، احساس منفی داشته باشند. همچنین شغل و موقعیت حرفهای (41 درصد)، روابط شخصی (40 درصد) و موقعیت خانه یا محل زندگی (40 درصد)، در ردیفهای بعدی قرار دارند.
با این حال، برای نسل Y، پول در رتبه اول قرار دارد. بیش از 2 نفر از 5 نفر (44 درصد) اظهار کردهاند رسانههای اجتماعی باعث میشوند آنها درباره ظاهر خود احساس ضعیفی داشته باشند. همچنین شغل (40 درصد)، موقعیت خانه یا محل زندگی (38 درصد) و روابط شخصی (35 درصد) در ردیفهای بعدی قرار میگیرند.
به طور کلی، رسانههای اجتماعی، بر 84 درصد از نسل Z و 77 درصد از نسل Y، در مقایسه با 55 درصد نسل X و 38 درصد از نسل بومر (بزرگسال)، تاثیر منفی گذاشتهاند.
تاثیر منفی بیشتر بر زنان
تفاوت در حوزههای دیگر مانند جنسیت نیز مشخص است. تقریبا از هر 5 زن 3 نفر (61 درصد) معتقدند رسانههای اجتماعی به نحوی بر زندگی آنها تاثیر منفی گذاشته، در حالی که این رقم درباره مردان 56 درصد است. ادراک زنان از ظاهر (39 درصد)، وضعیت مالی (36 درصد)، وضعیت زندگی (29 درصد)، روابط شخصی (28 درصد) و شغل (27 درصد)، بیشترین تاثیر را داشته است. با این حال، رسانههای اجتماعی به احتمال زیاد، در مردان نسبت به پول (32 درصد)، پس از آن شغل (26 درصد)، ظاهر (25 درصد)، وضعیت زندگی (24 درصد) و روابط شخصی (22 درصد)، احساس منفی ایجاد میکنند.
تاثیر منفی بر کمدرآمدها
بیشتر افراد کمدرآمد، معتقدند رسانههای اجتماعی بر احساسات آنها نسبت به پول، تاثیر منفی میگذارد. این تاثیر به ترتیب در 38 درصد افرادی که کمتر از 40 هزار دلار در سال، درآمد دارند، سپس 35 درصد افرادی که بین 40 هزار تا 79.9 هزار دلار در سال، درآمد دارند و در نهایت، 30 درصد افراد که 80 هزار دلار یا بیشتر در سال، درآمد دارند، قابل مشاهده است.
والدین، نگران انتظارات غیرواقعی فرزندان
بیش از 3 والد از هر 5 والد دارای فرزندان زیر 18 سال که در رسانههای اجتماعی حضور دارند، معتقدند این رسانهها، انتظارات غیرواقعی درباره پول ایجاد کردهاند. نظرسنجی بانکریت نشان میدهد والدین معتقدند فرزندانشان نیز آموزههای مالی نادرستی از رسانههای اجتماعی میآموزند و این امر، آنها را در معرض خطر قرار میدهد و تاثیر منفی دارد. بیش از 3 والد از هر 5 والد (64 درصد) که دارای فرزندان زیر 18 سال با دسترسی به رسانههای اجتماعی هستند، معتقدند پلتفرمهای اجتماعی، انتظارات غیرواقعی را درباره پول در فرزندانشان ایجاد کرده است. همچنین 31 درصد از والدین به شدت با این نظر موافقند.
راسمن میگوید: «متاسفانه بیشتر مردم، آموزش مالی شخصی زیادی در مدرسه یا خانه نمیبینند. در این زمینه، بهویژه کودکان و بزرگسالان جوانتر میتوانند آسیبپذیر باشند، زیرا تاثیرپذیرند و تجربه زیادی از زندگی ندارند. آنها ممکن است احساس کنند میتوانند به یک دوست یا اینفلوئنسر خاص اعتماد کنند و متوجه نمیشوند که توصیه آنها ممکن است بهترین رویکرد نباشد.»
خریدهای ناگهانی و پشیمانی ناگهانی!
موضوع دیگر، تاثیر رسانههای اجتماعی بر خرید است. نظرسنجی بانکریت، نشان میدهد تصورات منفی درباره پول، اغلب میتواند منجر به خریدهای ناگهانی شود و البته بیشتر آمریکاییها از این خریدها، پشیمان شدهاند!
در این زمینه، نزدیک به نیمی (49 درصد) از کاربران شبکههای اجتماعی، محصولی را که در شبکههای اجتماعی مشاهده کردهاند، خریدهاند. با این حال، حدود دوسوم این افراد (64 درصد) اعلام کردهاند حداقل از یکی از خریدهای خود پشیمان هستند.
در این زمینه، کاربران جوانتر رسانههای اجتماعی با 66 درصد از نسل Z و 57 درصد نسل Y، در مقایسه با 45 درصد نسل X و 38 درصد نسل بومرها (بزرگسال)، احتمال بیشتری برای خرید فوری دارند. البته بومرها با 70 درصد، بیشتر از نسلهای دیگر، در مقایسه با نسل X با 63 درصد، نسل Y با 61 درصد و نسل Z با 64 درصد، حداقل از یکی از خریدها پشیمان میشوند. در مجموع، زنان بیشتر از مردان (52 درصد در مقابل 45 درصد) تمایل به خرید از رسانههای اجتماعی دارند. بیش از دوسوم (68 درصد) زنان اظهار کردهاند حداقل بعد از یکی از خریدها پشیمان شدهاند، در حالی که این رقم در مردان، 58 درصد بوده است.
اینفلوئنسرها نقش زیادی برای فشار بر خریدهای فوری در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی دارند. بسیاری از مردم احساس میکنند تنها اگر لباس شنا یا یک جفت کفش داشته باشند، میتوانند بسیار جذاب باشند. بازاریابی رسانههای اجتماعی و صنعت خرید با پرداخت دیرتر، با هم ترکیب شدهاند تا شیوه پرداختها را در یک زمان، از همیشه، آسانتر کنند.
دلایل آسیب به درک پولی نسل جوان
دلیل برجسته اینکه چرا رسانههای اجتماعی بر درک کاربران از پول، تاثیر منفی میگذارند، این است که از هر 4 نفر یک نفر (25 درصد) گفتهاند با هدف موفقیت خود در پلتفرم، پست گذاشتهاند، در حالی که 62 درصد دیگر مطمئن هستند افراد دنبالکننده، این کار را انجام میدهند.
نظرسنجی بانکریت نشان میدهد این امر به ویژه برای نسلهای جوانتر، صادق است؛ به طوری که تقریبا نیمی از نسل Z (46 درصد) و بیش از یک سوم نسل Y (38 درصد) گفتهاند پستهای رسانههای اجتماعی را با هدف کسب موفقیت انجام دادهاند. این مقایسه برای نسل X، 17 درصد و برای نسل بومر 9 درصد بوده است.
در مجموع، تقریبا 3 نفر از هر 4 نسل Z و Y، به عنوان کاربران رسانههای اجتماعی (به ترتیب 73 و 70 درصد) معتقدند افرادی که پستهایشان را دنبال میکنند، با هدف کسب موفقیت آن را منتشر کردهاند. این آمار برای نسل X، 62 درصد و برای نسل بومر 51 درصد بوده است.
ارزش و اصالت، در صدر پستها
کاربران رسانههای اجتماعی در ارسال پستها بر موضوعات مختلفی تاکید داشتهاند. بیش از نیمی از کاربران، یعنی 53 درصد ارزشها، 47 درصد اصالت، 40 درصد شادی و 38 درصد هوش را مدنظر قرار دادهاند. فقط 16 درصد از پوسترهای رسانههای اجتماعی گفتهاند امیدوارند پستهای آنها، جذابیت را به تصویر بکشد و 10 درصد به ثروت یا موفقیت اشاره کردهاند. همچنین 22 درصد از نسل Z و 14 درصد از نسل Y، امیدوارند پستهای آنها، ثروت و موفقیت را به تصویر بکشد. این میزان برای نسل X، فقط 7 درصد و برای بومرها، تنها 3 درصد بوده است.
راسمن میگوید: «هنگامی که در فیدهای خود مرور میکنیم، میتوانیم نسبت به آنچه دیگران دارند، حسادت کنیم. ممکن است احساس کنیم میتوانیم با صرف هزینههای بیش از حد، برای ارایه نسخه غیرواقعی از خود که دیگران را تحتتاثیر قرار دهد، بر حسادتمان غلبه کنیم.»
گفتنی است شرکت YouGov از طرف بانکریت، مامور انجام این نظرسنجی شد. حجم کل نمونه، 2664 بزرگسال بوده است. تحقیق پیمایشی بین 22 تا 24 ژوئن 2022 انجام شد. این نظرسنجی به صورت آنلاین، صورت گرفته و با استانداردهای کیفیت دقیق، مطابقت دارد. این تحقیق، نمونهگیری غیراحتمالی را با استفاده از سهمیههای اولیه در طول کار، جمعآوری کرده و سپس یک طرح وزندهی در انتها به کار گرفته که برای ارایه نتایج، طراحی و لحاظ شده است. (منبع:عصرارتباط)
وزیر فرهنگ در حاشیه بازدید از روند انتخابات هیات نظارت بر مطبوعات در سخنانی با بیان اینکه تمامی اقدامات و فعالیتهای خارج از عرف رسانهای شبکههای ترویج تروریسم به منظور شکایت در مجامع بینالمللی رصد میشود، گفت: اقدامات قضایی علیه تروریسم رسانهای این شبکهها اعم از ترویج خشونت و ایجاد ناامنی و آشوب با همکاری نهادهای ذیربط در مراجع بینالمللی پیگیری میشود.
به گزارش روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد مهدی اسماعیلی در حاشیه بازدید از روند برگزاری انتخابات نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت بر مطبوعات با اشاره به تروریسم رسانه ای که شبکه های معاند این روزها بر آن متمرکز شده اند، گفت: شبکه های معاند و ایرانی نما با بودجه های نجومی که از سوی دشمنان ملت ایران دریافت می کنند از هر بستری در فضای مجازی برای ترویج فعالیت های تروریستی، اقدامات خشونتآمیز و ایجاد آشوب، ناامنی و انشقاق در جامعه استفاده می کنند که در این میان شبکه های اجتماعی و پیام رسانهای خارجی نیز به عنوان ابزار در خدمت فعالیت های تروریستی این شبکه ها قرار گرفته اند که این نیز مصداق جرم رسانه ای تلقی خواهد شد.
وی افزود: در پیگیری حقوقی هم شکایت از شبکه تروریسم رسانه ای را در دستور کار قرار داریم و هم شبکههای اجتماعی که بستر خود را در اختیار ترویج خشونت و اقدامات تروریستی قرار میدهند. همچنین کشورهای میزبان رسانه های تروریستی و شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام باید پاسخگوی چرایی میزبانی از این اقدامات تروریستی باشند.
وی افزود: شبکه های اجتماعی و پیامرسان مروج آشوب و خشونت، شریک تمامی اقدامات تروریستی شبکه های تروریستی به شمار می روند و باید عواقب در اختیار دادن بستر برای ترویج اقدامات تروریستی به این شبکه ها را بپذیرند.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: همانطور که پیش از این اعلام شده از طریق مراجع ذی صلاح پیگیر شکایات کیفری و حقوقی از این شبکههای تروریستی در مراجع بینالمللی و کشورهای میزبان هستیم.
اسماعیلی با اشاره به تلاش دشمنان برای بزرگنمایی مشکلات و تحریف و جعل واقعیتهای ایران، گفت: دشمن شب و روز با تروریسم رسانه ای به مردم دروغ می گوید و به دنبال انشقاق در کشور است و با پیشرفته ترین تجهیزات، بهره از اتاق فکر صهیونیزم و پول های بادآورده کشورهای مرتجع عملیات خود را علیه آرامش و امید مردم ایران به راه انداخته است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به روند برپایی انتخابات هیات نظارت بر مطبوعات اشاره کرد و گفت: نهایت تلاش ها و اقدامات انجام شده که این انتخابات با بیشترین مشارکت و عادلانه ترین روش ها برگزار شود، از سوی دیگر پیشبینیهای لازم انجام شده تا با همکاری نهادهای نظارتی خدشه ای به انتخابات وارد نشود.
تهدیدهای سایبری که کودکان با آن مواجه میشوند، باید زنگ خطری برای شرکتهای رسانه اجتماعی باشد.
براساس نظرسنجی جدید در مورد خطرات پیش روی جوانان در فضای سایبری، بیش از یک سوم نوجوانان هنگام استفاده از اینترنت، تماس جنسی ناخواسته را تجربه میکنند.
شاخص ایمنی آنلاین کودک 2022، تهیه شده بهوسیله «DQ Institute»، سازمان آموزشی مستقر در سنگاپور، همچنین نشان میدهد که 13 درصد از کودکان بین 8 تا 12 سال با غریبهها تماس پرخطر از جمله جلسات آفلاین دارند.
یوهیون پارک (Yuhyun Park)، مدیر عامل مؤسسه گفت : «این تحقیق، براساس دادههای 330 هزار کودک و نوجوان در 100 کشور جهان، نشان داد که شرکتهای رسانه اجتماعی باید برای محافظت از جوانانی که از خدمات آنها استفاده میکنند، بیشتر تلاش کنند. شاخص امنیت آنلاین کودک 2022 باید به عنوان زنگ خطری برای همه در مورد امنیت آنلاین کودکان جهان عمل کند. خطرات سایبری برای کودکان همیشه، حتی قبل از همهگیری، وجود داشته است، اما همهگیری فرصتی برای تشخیص نیاز مبرم برای رسیدگی به این موضوع فراهم کرد.»
طبق این تحقیق، نیمی از کودکان و نوجوانان در کشورهای مورد بررسی تحت تأثیر آزار و اذیت سایبری قرار دارند، تا 40 درصد تهدیدات سایبری را تجربه میکنند، 25 درصد در معرض محتوای خشونت آمیز و جنسی، 16 درصد در معرض خطر اختلال بازی و 8 درصد در معرض خطر اختلال رسانههای اجتماعی هستند؛ علاوه بر این، 40 درصد از کودکان و نوجوانان بین 13 تا 18 سال تماس جنسی ناخواسته را تجربه میکنند.
پارک در حاشیه مجمع جهانی امنیت سایبری در ریاض در گفتگو با وبگاه تخصصی عرب نیوز (Arab News) اعلام کرد که شرکتهایی که رسانه اجتماعی، بازی و همه سرگرمیها را به کودکان ارائه میکنند، مسئولیت بزرگی در قبال اتفاقات دارند.
تحقیقات این شرکت نشان داد که از هر 4 کودک و نوجوان 8 تا 18 ساله در سراسر جهان، 3 نفر در 12 ماه منتهی به سپتامبر 2022 حداقل با یک تجربه قلدری سایبری مواجه شدهاند.
به گفته پارک، موضوع خطر سایبری فقط مربوط به رفتار بد گروههای خاصی از دانشآموزان یا کودکان نیست، بلکه موضوعی برای همه است. وی افزود که این موضوع مربوط به یک کشور نیست، بلکه یک الگوی بسیار ثابت از خطر سایبری بالا در سراسر کشورها، سراسر فرهنگها و سراسر زبانها وجود دارد.
از نظر ایمنی، انگلستان به عنوان بهترین کشور برای امنیت کودکان در سراسر جهان است و پس از آن ژاپن قرار دارد.
کشورهای آسیای شرقی امتیازات بالاتری را برای ایمنی آنلاین کودکان کسب کردند؛ در مقابل کشورهای آسیای جنوبی، آسیای جنوب شرقی، آمریکای لاتین و کشورهای خاورمیانه و آفریقا رتبه نسبتاً پایینتری داشتند.
علاوه بر این، در حالیکه خطرات سایبری در میان کودکان بین 2 تا 10 درصد در طول همهگیری کووید-19 بین سالهای 2020 تا 2021 کاهش یافت، از سال 2022 دوباره بین 5 تا 15 درصد افزایش یافت.
ارقام نشان میدهد که نوعی آگاهی از کودکانِ در معرض تهدیدات آنلاین وجود دارد که در نتیجه باعث افزایش گزارش در این مورد شده است.
مدیرعامل سازمان آموزشی مستقر در سنگاپور اظهار داشت که مؤسسه او به عنوان یک اتاق فکر مهندسی جهانی با هدف تعیین استانداردهایی برای چندین مهارت دیجیتال از جمله سواد، آمادگی دیجیتالی و در کل هوش دیجیتال کار میکند.
پارک توضیح داد که یکی از چالشهای اصلی این است که افراد در درک اینکه واقعاً سواد دیجیتال چیست، با مشکل مواجه میشوند و در نتیجه باعث سردرگمی، ناسازگاری و ناکارآمدی از نظر آموزش میشود؛ درنتیجه، برای مقابله با این مشکل، مؤسسه آموزشی همراه با مجمع جهانی اقتصاد زبان مشترکی را برای تسهیل درک در مورد سواد دیجیتال و مهارتهای دیجیتال تعیین کرده است.
وی خاطرنشان کرد : «در حال حاضر بزرگترین مشکل دنیای امروز در سواد دیجیتال این است که مردم درک مشترکی از سواد دیجیتال ندارند. بنابراین، وقتی در مورد ریاضی صحبت میکنید، میدانید که از یک به علاوه یک شروع میکنید و همه درک یکسانی از ریاضی دارند. اما سواد دیجیتال، از آنجایی که موضوع جدیدی است، مردم کاملاً متفاوت میفهمند. این امر سردرگمی و ناهماهنگی و ناکارآمدی زیادی در آموزش ایجاد میکند.»
منبع: سایبربان
الکس فون تونزلمان - وقتی به خودِ جریان جنگ میپردازیم، همیشه تصاویر گویاتر از اطلاعات هستند، فارغ از اینکه اطلاعات با چه سرعت و حجم زیادی انتقال یابد. نتیجهی یک جنگ ممکن است به دلایل مختلف مانند توانمندی فرماندهان یا سپاهیان، منابع مادی، امکانات نقل و انتقال، آب و هوا یا حتی تصادفات، تغییر کند. همانطور که نسلهای متوالی از مروجان پروپاگاندا بهخوبی دریافتهاند، واقعیتهای عملی در میدان جنگ ممکن است در نهایت حتی سنجیدهترین روایتهای ساختهشده را از هم بگسلد.
همچنان که تهاجم روسیه به اوکراین در جریان است، حضور فراگیر شبکههای اجتماعی در بستر آن چشمگیر بوده است. علاوه بر جنگ اطلاعات میان دولتها، ارتشها و نهادهای درگیر، و گزارشهای روزنامهنگاران معتبر، اکنون امکانات نامحدودی برای افراد عادیِ درگیر این وقایع وجود دارد تا تجربههای خود را با دیگران در میان گذارند. شهادتهای دست اول و عکسها از جنایتهایی مانند بوچا و ماریوپول میتواند بهطور زنده در پیامخوانهای ما در شبکههای اجتماعی ظاهر شود و به شکلی نامتجانس در کنار میمهای پرطرفدار این شبکهها و ویدیوهای گربهها جا بگیرد.
این سیل اطلاعات غربالنشده (یا بسیار اندک غربال شده) کاملاً بیواسطه و مستمر است و بیتردید بر میزان دلمشغولیِ افراد مختلف از گوشه و کنار جهان به وقایع چشمگیر جاری که عموماً دور از آنها اتفاق میافتد، تأثیر دارد. اما آیا امکان دارد که این پیامهای شبکههای اجتماعی بر روند خود جنگ نیز تأثیر بگذارند؟
در سه دههی گذشته انقلاب در فناوری، تجارب و تعاملات انسانها را بیش از پیش به هم پیوند زده است. حدود دو سوم از جمعیت جهان یعنی حدود ۴/۹ میلیارد نفر اکنون به اینترنت دسترسی دارند (عددی که در دوران بیماری جهانگیر کرونا بهطرز قابل توجهی افزایش داشته و حدود ۸۰۰میلیون کاربر جدید را به اینترنت افزوده است). در حدود ۴/۴ تا ۴/۶ میلیارد نفر از این افراد، از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، یوتیوب، اینستاگرام، تیکتاک و توئیتر استفاده میکنند.
کاربران شبکههای اجتماعی تنها شاهد وقوع این وقایع بهطور زنده نیستند؛ بلکه نسبت به آنها واکنش نشان میدهند و با آنها تعامل میکنند. حرکتهایی چون درج پرچم اوکراین در نام کاربریِ خود ممکن است تنها نمادین باشد، اما وقتی کاربران بهطور آنلاین بر سیاستمداران فشار میآورند، برای اهداف خود پول میدهند و حتی خانههای خود را در اختیار پناهجویان قرار میدهند، مشارکتشان در جنگ نتایجی در پی دارد که به جهان مجازی محدود نیست. به نظر میرسد که نیروهای مهاجم روسیه از امکانات بالقوهی موجود در شبکههای اجتماعی آگاهاند: شبکههای ارتباطی موبایل در اوکراین را هدف گرفتهاند، در ۱۱ مارس مرکز رسانهای کیفاستار را در اوکتیرکا هدف موشک قرار دادند و بنا به گزارشها در ماریوپل نیز سعی کردند تا زیرساختهای ارتباطی را ویران کنند.
ظهور شبکههای اجتماعی نخستین نوآوری بشری نیست که برداشتِ ما را از جنگ دچار تحول کرده است. در دو قرن گذشته، پیشرفتها در صنعت ارتباطات همواره کسانی را که در جنگ مشارکت ندارند، بیش از پیش در تماس با آن قرار داده است. در سال ۱۸۵۵، در نزدیکی محل جنگ کنونی در اوکراین، جنگ کریمه برای نخستین بار بهطور سیستماتیک عکسبرداری شد. (در گذشته چند عکس سیاه و سفید از جنگهای مکزیک و آمریکا در سالهای ۱۸۴۶ تا ۱۸۶۸ گرفته شده بود، اما آن عکسها قابل مقایسه با ثبت کامل و جامع جنگ کریمه نبود).
راجر فنتون، عکاس بریتانیایی، صدها عکس از نبردگاهها، لشگرها و ویرانیِ بعد از جنگ گرفت. برخلاف کاربرانِ تلفنهای همراه که امروزه میتوانند بهطور زنده تصاویری را ثبت و منتشر کنند، او هرگز نتوانست عکسی از صحنههای زندهی جنگ بگیرد: زمان لازم برای گرفتن هر عکس دستکم ۲۰ ثانیه بود. عکسهای او روند جنگ را تغییر ندادند اما به افزایش آگاهی دربارهی نیازهای سربازان زخمی که به خانه برمیگشتند یاری رساند و به غیرنظامیان کمک کرد تا فهم کاملتری نسبت به گذشته از میدان جنگ به دست آورند. بعضی تصویر فتون از لرد بالگونی را نخستین عکس از موجگرفتگی در جنگ میدانند. این تصویر با تصاویر رؤیاپردازانه از مردان نظامی که مردم به آن عادت داشتند، تضادی خیرهکننده داشت.
در جنگ جهانی اول، سینما رسانهی جدیدی را فراهم کرد. در اوت ۱۹۱۶، وزارت جنگ بریتانیا یک فیلم کامل با عنوان جنگ سُوم (The Battle of the Somme) منتشر کرد و در آن تصاویر مستند را با بازسازیهای سینمایی در هم آمیخت. این فیلم موفقیت فوقالعادهای کسب کرد: در چند هفتهی اول نمایش، بیست میلیون نفر آن را تماشا کردند. اما در ارتباط با تصاویر صریح و بیپرده از کشتار، و اینکه آیا نشان دادن آنها جنگ را به شکلی از تفریح هراسانگیز تبدیل میکند، نگرانیهای گستردهای را به وجود آورد. در آن زمان نشریهی منچستر گاردین دربارهی تصاویر تشویشآور چنین نوشت: «این معنای واقعی جنگ است، و کار درستی است که مردم ما ناچار شوند هراس آن را احساس کنند و بفهمند که جنگ تنها بازیِ پرهیجانی نیست که در روزنامهها جریان دارد.» امروز نیز در شبکههای اجتماعی استدلالهای مشابهی دربارهی تصاویر و فیلمهای بیپرده و صریح مطرح میشود.
در دههی ۱۹۶۰، جنگ در ویتنام را نخستین «جنگ تلویزیونی» توصیف کردند و فیلمهای جنگ هر شب در سراسر آمریکا پخش میشد. هنوز میان تاریخدانان توافقی وجود ندارد که چقدر این موضوع بر افکار عمومی تأثیر گذاشت. در فوریهی ۱۹۶۸ اندکی پس از حملهی تِت (Tet)، والتر کرونکایت، مجری شبکهی تلویزیونی سیبیاس، با حالتی اندوهگین به مخاطبان گفت که «پای ما در گل گیر کرده است». میگویند که رئیسجمهور وقت آمریکا، لیندون بی. جانسون، اظهار داشته بود: «اگر کرونکایت را از دست داده باشم، تمام ایالتهای مرکزی آمریکا را از دست دادهام». چند هفتهی بعد، او اعلام کرد که دیگر نامزد ریاست جمهوری نخواهد شد. عوامل بسیاری در تغییر افکار عمومی آمریکاییها علیه جنگ نقش داشت، اما ارزیابی معتدل کرونکایت ظاهراً بر رئیسجمهور تأثیر مهمی داشته است.
جنگ اوکراین نخستین جنگی نیست که در دوران شبکههای اجتماعی اتفاق افتاده است. بیش از یک دههی قبل، سلسلهای از ناآرامیهای اجتماعیِ موسوم به بهار عربی تا حدی به لطف سرعت و کاراییِ ارتباطات آنلاین گسترش یافت. بنابر گزارشها مردی مصری چنان تحت تأثیر نقش شبکههای اجتماعی قرار گرفته بود که نام دختر اول خود را «فیسبوک جمال ابراهیم» گذاشت. بعد از آن واقعه، جنگ در سوریه را نیز جنگی دانستهاند که بیشترین تأثیر را از شبکههای اجتماعی گرفته، یعنی دستکم تا پیش از جنگ اوکراین.
هرگونه فناوریِ تازهی ارتباطات مناقشاتی را دربارهی اخلاقیات و مشروعیت انتشار اطلاعات دربارهی جنگ به راه میاندازد. در مشهورترین عکس فنتون از کریمه، دشت سایهی مرگ، به نظر میرسد که توپها به میان راه آورده شدهاند تا ترکیب مؤثرتری به عکس بدهند. سابقهی استفاده از پروپاگاندا از سوی طرفین جنگ به دوران باستان میرسد و شبکههای اجتماعی تنها آخرین محمل این کار هستند. اما این شبکهها تغییرات مهمی در این ماجرا ایجاد کردهاند. از جمله سرعت و حجم بالای انتقال اطلاعات است. این به نوبهی خود نیاز به ضدپروپاگاندای سریع و جامع را به وجود آورده است: اطلاعاتی که شاید درست باشد اما برای طرفِ خودی آسیبزاست، باید قبل از آنکه مقبولیت یابد، مشروعیتزدایی شود. ترویجگران آنلاین روس در شبکههای اجتماعی مثل تلگرام به هر شاهدی از جنایتهای جنگ بلافاصله واکنش نشان میدهند و آن را ساختگی اعلام میکنند یا مسئولیت آن را به گردن اوکراینیها میاندازند.
اطلاعات در زمان جنگ به هر شکلی که انتقال یابد میتواند بر تصمیمات واسطههای قدرت اثر بگذارد و افکار عمومی را در سطح ملی (یا بینالمللی) تغییر دهد. این وضعیت میتواند روحیهی نظامیان و غیرنظامیانی را که در میانهی جنگ گرفتار شدهاند بالا یا پایین ببرد. برتریِ شبکههای اجتماعی نسبت به فناوریهای قبلی این است که سرعت انتقال اطلاعات و جمعیت مخاطبان را بهشدت افزایش میدهد و به افراد اجازه میدهد که برداشت خود از وقایع را بیان کنند، برداشتی که ممکن است بهتر یا بدتر از واقعیت باشد.
وقتی به خودِ جریان جنگ میپردازیم، همیشه تصاویر گویاتر از اطلاعات هستند، فارغ از اینکه اطلاعات با چه سرعت و حجم زیادی انتقال یابد. نتیجهی یک جنگ ممکن است به دلایل مختلف مانند توانمندی فرماندهان یا سپاهیان، منابع مادی، امکانات نقل و انتقال، آب و هوا یا حتی تصادفات، تغییر کند. همانطور که نسلهای متوالی از مروجان پروپاگاندا بهخوبی دریافتهاند، واقعیتهای عملی در میدان جنگ ممکن است در نهایت حتی سنجیدهترین روایتهای ساختهشده را از هم بگسلد.
برگردان: پویا موحد
الکس فون تونزلمان تاریخدان و نویسندهی کتاب بتهای سرنگونشده: دوازده مجسمهی تاریخساز (۲۰۲۱) است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:
Alex von Tunzelmann, ‘The big idea: can social media change the course of war?’, The Guardian, 25 April 2022.
www.aasoo.org
(منبع:شارا)
اگر درباره دزدان دریایی و انواع دزدیها شنیدهایم، بد نیست درباره «دزدی توجه» هم بدانیم. شبکههای اجتماعی یا «سوشیال مدیاها» متخصص این نوع دزدی هستند. تمام عزمشان را جزم میکنند تا در دنیای پررقابت شبکههای اجتماعی، برنده میدان شوند. شبکههایی مجانی که پشت پردههای عجیب مالی و اقتصادی دارند.
فارس - «اقتصاد توجه» همان پاشنهای است که دَرِ امپراتوری رسانهای غرب و شبکههای اجتماعی روی پاشنه آن میچرخد. دنیای امروز دنیای سوشیال مدیاهاست. اینها میتوانند با جلب و مدیریت توجه عموم دستبهکارهای عجیبی مانند به قدرت رساندن یک فرد، برکناری او و فروش اطلاعات شخصی و سلایق کاربران خود به نهادها و بنگاههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بزنند و ذائقه جهانی را در زمینههای مختلف هدایت کنند. هرچند این را اتهامی به خود میدانند اما هرسال، خبرهای متعددی درباره متهم شدن یک یا چندتایی از این شبکهها به فروش یا افشای اطلاعات خصوصی کاربرانشان منتشر میشود. در جهان امروز که «اطلاعات» و «ایده» گرانبهاترین سرمایه است، این اتفاقات نه دور از ذهن است نه غیرممکن. عضو چند شبکه اجتماعی هستیم؟
«سوشیال مدیا» به تعبیری همان شبکه و رسانههای اجتماعی هستند که البته گاهی بهاشتباه از آن بهعنوان «مارکتینگ در فضای مجازی»هم نامبرده میشود. شاید این نام کمی پیچیده باشد اما این شبکه ها نزدیکتر از چیزی به ما هستند که تصورش میکنیم. فضای اینستاگرام که هرکدام از ما یک صفحه برای خودمان در آن داریم، مصداق مناسبی از سوشیال مدیاست؛ بله تقریباهمه ما کاربران سوشیال مدیا هستیم. تمام شبکههای اجتماعی شامل اینستاگرام، واتساپ، توییتر، تلگرام، تیک تاک و... مصادیقی از سوشیال مدیاهای نامآشنا و پرکاربردند. بهطورکلی شبکههای اجتماعی و کار در آن همان تعریفی ملموس و ساده از سوشیال مدیاست. این گزارش، تحقیق و جستاری در این زمینه است که چطور میتوانیم از خودمان در فضای مجازی سوشیال مدیا محافظت و نحوه توجهمان را مدیریت کنیم تا فرصتهای زندگی واقعیمان را از دست ندهیم، فردی مؤثر و موفق باشیم.
آیا سوشیال مدیا از اساس بد است؟
سوشیال مدیا بد است؟ این نخستین و مهمترین سؤالی است که باید از خودمان بپرسیم. شبکهها و رسانههای اجتماعی بهخودیخود، خوب یا بد نیستند. آنچه آنها را مثبت یا منفی میکند، نحوه استفاده و چگونگی کاربری ما در این فضاها، اثر و کاربردشان در زندگی ماست. اما چرا باید حضورمان در این فضاها را مدیریت کنیم؟ اگر در این زمینه دقت و همت لازم را نداشته باشیم، چه ضرری در پی خواهد داشت؟ پاسخ به این پرسشها اهمیت، یک نقطه عطف و مشترک هم دارد. هدف و دلیل حیات سوشیال مدیا چیزی نیست جز به دست آوردن ترافیک بازید و جلبتوجه مخاطبان.
سرمایه اصلی و ذاتی این شبکهها و نقطه مانورشان هم از اساس همین است. برای جلبتوجه بهتر مخاطبان، رسانهها و شبکههای اجتماعی باهم رقابتی جدی دارند. هر سوشیال مدیا که بتواند توجه بیشتری را به خود معطوف کند، برگ برنده در دست دارد. به شبکه و رسانه اجتماعی اول و برتر تبدیل میشود و به منافع عظیمی میرسد.
مجازیترین باتلاق جهان، اینجاست!
مشکل از زمان و جایی آغازشده که تمرکز صرف، بر«جلبتوجه» باعث میشود این شبکههای اجتماعی از شیوههای نامحسوس، هوشمند، کاملاً حسابشده و گاه ناجوانمردانه استفاده کنند که مخاطب، عادت به توجه کردن به آنها پیدا کند. به نحوی دچار توجه «تخدیری» و اعتیاد گونه شود. یعنی چه؟ سادهتر توضیح میدهیم. برخی سوشیال مدیاها از شیوههایی استفاده میکنند که سِیر ارادی و انتخابی توجه کردن از دست مخاطب خارج میشود و تقریباً غیرارادی و ناخواسته، ذهن و توجهش به بند کشیده میشود. این همان چیزی است که بعضی کارشناسان و متخصصان فضای مجازی از آن با تعابیری مانند «باتلاق»، «دام»، «تله» و کمینِ سوشیال مدیا یا «اسارت مجازی» صحبت میکنند و دربارهاش هشدار میدهند.
10 دقیقه چطور تبدیل شد به 3 ساعت؟!
وابستگی به سوشیال مدیا و سیر بیش از حد در دنیای مجازی، عملکرد روزانه فرد را در دنیای حقیقی مختل میکند. راندمانش پایین میآید و سبک زندگی سالم، زمان کافی برای تحرک و تغذیه سالم ندارد. بهمرور سلامت فردی و روان او تحت تأثیر قرار میگیرد. سوشیال مدیاها با ایجاد جریان در فضای مجازی، تعامل در فضای حقیقی را کمرنگ و بهمرور از عموم کاربرانشان افرادی منزوی میسازند. فرد منزوی برای فرار از تنهایی به سوشیال مدیا روی میآورد. بهمرور، انزوای او بهتنهاییِ خشمگینانه و شکننده تبدیل و فرد، افسرده میشود. برخی کاربران در نظرسنجیها از تغییر محسوس سبک زندگیشان پسازاینکه تلفن همراه خریدهاند و با فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آشنا شدهاند، گفتهاند. چاقی، سردی مغز؛ افزایش افسردگی و بدبینی، افت میل تعامل با دیگران در فضای حقیقی، کمتحرک شدن، کمآوردن وقت، به هم خوردن ریتم زندگی از شایعترین این تغییرات است.
یک تجربهشان اما قابل تأملتر و آشنا برای خیلیهایمان است؛ «بُهت از دست دادن و گم کردن زمان». بسیاری افراد گفتهاند برای بازدید یک اعلان یا بررسی یک پست یا محتوا وارد فضای مجازی شدهاند اما همینکه به خودشان آمده، دیدهاند که زمان را به طرز حیرتآوری گمکردهاند. ده دقیقهشان تبدیلشده به 2، 3 ساعت چرخ زدن در فضای مجازی. این توصیف آشنا نیست؟ ما هم دچاریم.
درباره «اقتصاد توجه» چیزی شنیدهایم؟
اما چرا این اتفاق میافتد، چرا باید برخی مدیریتِ توجه ما را به دستگیرند، چه منفعتی برایشان دارد؟ گفتیم که سوشیال مدیا مربوط به شبکههای اجتماعی و کار در آن است. سیر این کار در خدمت جذب مخاطب، فروش یا همان اصطلاح معروف «مارکتینگ» و«برندینگ» است. بنابراین سوشیال مدیا زیرشاخهای از این دو بوده و تحت لوای آن، ماهیت پیدا میکند. در فرهنگ غرب که خاستگاه سوشیال مدیاست و تحت تفکر لیبرال و سرمایه سالاری فقط محصول، مصنوع و خدمتی باارزش به شمار میرود که آورده مالی و سرمایه داشته باشد.
سوشیال مدیا در یککلام مبتنی بر «اقتصاد توجه»؛«Attention economy»است. هر شبکه اجتماعی موفقتر در جلبتوجه، پولسازتر و هرچه ثروتمندتر، قدرتمندتر. هر جا ثروت و قدرت باشد امکان سودجویی و تشکیل باند و مافیا هم بیشتر. در چنین شرایطی بدیهی است که باید خودمان میزان توجهمان به فضای مجازی و سوشیال مدیاها را مدیریت کنیم تا زیان نبینیم. پشت هر پست، داده و اطلاعات(fact) و محتوای سوشیال مدیاها ساعتها مارکتینگ و بررسی اقتصادی نامرئی وجود دارد.
ترامپ را توییتر رئیسجمهور آمریکا کرد
فضای سوشیال مدیاها بسیار هوشمندانه و نه! بر پایه کسب درآمد که چند پله بالاتر؛ پولسازی و سوددهی طراحیشده است. محتواهای متنی، ویدئو، عکس و گرافیک تولیدشده در این فضا تولید میشوند تا با جلبتوجه ما به اشتراک گذاشته شوند. گاهی پای توصیه و فروش یک کالا و خدمت در میان است. گاهی یک اندیشه، خط و جریان فکری بهواسطه پسندها و به اشتراک گذاشتن نظرها بهراحتی جریان اول و بهاصطلاح «برنده» میشود. در «جنگ روایتها» مهم است که روایت غالب کدام باشد؟ سوشیال مدیاها از تمام اهرمهایشان برای این برنده سازی استفاده و بهراحتی با ضریب «توجه عمومی»، چهرهسازی و فرد یا جریانی را مشهور میکنند.
نمونهای برای این ادعا وجود دارد؟ بله! «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق آمریکا که گفته شد «توییتر» او را به ریاست جمهوری رساند! حالا بهتر مشخص میشود که سوشیال مدیاها، سرمایهگذاران و طراحانش تا کجا میتوانند از«جلبتوجه عموم» سود ببرند؟ این مدیریت کردن توجه ما توسطشان حتی میتواند قدرت حکمرانی را به دستشان دهد. حالا معلوم میشود چرا این روزها مدام صحبت از امپراتوری، حکمرانی رسانهای و سلطه شبکههای اجتماعی است؟
«دزدی توجه» هم داریم؛ شنیدهاید؟!
جایی نوشته بود، توجه؛ لایک و کامنتهای شما در فضای سوشیال مدیا در حقیقت همان سکههای سود شما برای طراحان و گردانندگان این فضاست پس مواظب باشید سکههایتان را کجا خرج میکنید و به جیب چه کسی میریزید. توصیفی خوب و تلنگری برای ماست که بیشتر دقت کنیم که این حضور، تفریحی و تصادفی نیست بلکه کاملاً تجاری است. وقتی صحبت از تجارت سوشیال مدیا میشود و اینکه طراحانش پولهایی هنگفت به جیب میزنند، بسیاری از ما ممکن است این نکته را قبول نداشته باشیم حتی بگوییم من برای عضویت در تلگرام، اینستاگرام، توییتر و...یک ریال هم پرداخت نکردهام حتی کسبوکار اینترنتی خودم را در این فضا راه انداختهام و درآمد هم دارم.
اگر درباره دزدی در خشکی و دزدان دریایی شنیدهاید، حالا بد نیست درباره دزدی مجازی هم بشنوید. سوشیال مدیاها بر سر جلبتوجه مخاطب، رقابتی جدی باهم دارند. سالانه آمار دقیقی از رتبهبندی محبوبترین شبکههای اجتماعی منتشر میشود. بنابراین بدیهی است که سوشیال مدیاها برای صدرنشینی از ترفندها و شگردهای مختلفی استفاده میکنند که به «دزدی توجه» معروف است.
وقتی همهچیز رایگان است، محصول شمایید!
حالا یک سؤال؛ سازندگان این فضاها و شبکههای اجتماعی خیّرند؟ چرا باید خدماتی کاملاً رایگان به ما ارائه کنند؟ چه توجیه اقتصادی و چه منفعتی برایشان دارد؟ بهخصوص در فضای غرب و لیبرال که ارزش، مساوی است با اقتصاد، درآمد و سود. جملهای بسیار عجیب اما پرمغز در دنیای اقتصاد را مرور کنیم که میگوید: اگر برای دریافت محصولی پول پرداخت نمیکنید، خودتان محصول هستید. یعنی خودتان مصرف میشوید! شبکههای اجتماعی علایق، سلیقه و تفکر ما را شناسایی میکنند همین اطلاعات را با مبالغی هنگفت به بنگاههای اقتصادی و... میفروشند. برندهای معروف برای تولید محصولاتشان، انتخاب رنگ سال، تعیین مُد روز و تولید محتواهای در خدمت منافعشان از این اطلاعات استفاده میکنند. داشتن این اطلاعات بقا و سودآوریشان را بهخوبی تضمین میکند. این، سود بسیار هنگفتی برای سوشیال مدیا و البته خریداران اطلاعات دارد.
اطلاعات و ایده، گرانقیمتترینها هستند
در دنیای امروز «اطلاعات» و «ایده» گرانترین سرمایههای بشر است. دو، سه دهه قبل، دسترسی به اینترنت واقعاً سخت بود و عمومیت نداشت. بسیار نیازمند سختافزار حجیم و پیچیده بود. فرد چون بهزحمت وارد فضای مجازی میشد، زمان و جستجوهایش را مدیریت میکرد. توجه «عمیق» و «دقیق» داشت. حالا اما با یک تلفن همراه و اشاره انگشت، وارد فضای مجازی میشویم. «حضور»، گسترده اما «توجه» سطحی است. درگذشته فضای مجازی خلاصه به موتورهای جستجو و بنابراین بستر فضای مجازی هم محدود بود حالا اما تنوع قابلتوجهی از شبکههای اجتماعی در حال فعالیت و رقابت هستند. بنابراین بستر حضور هم بسیار گسترده است. در چنین شرایطی سوشیال مدیاها برای به دست آوردن توجه کاربر و مخاطب، سازوکارهای مربوط به رقابت و دزدی توجه را به کار میگیرند. چرا هرکدام از ما ساعتها وقتمان را در فضای مجازی میگذرانیم؟ امروز، رقابت و مهمترین تجارت همان «اقتصاد توجه» است و حرف اول را میزند. شبکههای اجتماعی با توجه به «محرک» و پرداخت«پاداش آنی» مخاطبان خود را جذب میکنند.
لایک و کامنت، پاداشهای فضای مجازی هستند
من و شما نیاز به توجه، سرگرمی، اطلاعات یا...داریم. محتواها ذهن ما را تحریک میکند و با مواردی مانند امکان لایک و کامنت(پسند و نظر دهی) پاداش آنی دریافت و حس میکنیم فردی بهروز و تعبیری حسابی فرزند زمانه خود هستیم. به یک نکته ظریف هم باید توجه کنیم. در فضای سوشیال مدیا اگر خدمات کاملاً رایگان هستند، پاداشها هم از اساس غیرمادی و به همین دلیل آنی و بیوقفه است.
اما چرا تمایل به حضور در این فضا، کمرنگ که نمیشود! تقویت هم میشود. پاداشهای آنی، منجر به تأمین و پاسخگویی به حس «لذت آنی» هستند. ما حضور داریم چون از نظر روحی در لحظه ارضا، تشویق و به این سیستم خشنودی آنی وابسته میشویم. کنجکاویمان پاسخ داده میشود و با انبوهی از اخبار و اطلاعات روبرو میشویم بااینکه فرصت بررسی «حقیقت» و «صداقت» اطلاعات( fact check) را نداریم اما حس میکنیم فردی بهروز و مطلع هستیم. در نقطه مقابل اگر در این فضا نباشیم، حس بیخبری و عقب ماندن داریم و برخی حتی دچار سندروم «فومو» یا همان ترس از عقب ماندن از جهان میشویم. بنابراین شبها در آغوش تلفن همراه به خواب میرویم و صبح در اولین اقدام روزانهمان با بررسی تلفن همراه بیدار میشویم.
از لذت آنی به فرصت و لذت پایدار برسیم
برخی مواقع، تصور نادرستی از مدیریت کردن حضورمان در فضای مجازی داریم. فکر میکنیم بالغانه و آگاهانه در این فضا حضور داریم اما حواسمان به توجه «نامرئی» و «منفی» خودمان نیست. حتی وقتی محتوایی ازنظر ما مناسب نیست و اشتباه است، ما با توجه منفی، نوشتن کامنت و نظرمان، آن سوشیال مدیا را از ضریب توجه خودمان بهرهمند میکنیم. این به آن معنا نیست که باید در این فضا حضور نداشت یا منفعل بود. گاهی همان نقد و نظر منفی ما یا محتوایی که تولید میکنیم، باعث میشود حقیقتی پنهان نماند و دیگران با خواندن نظرات، بتوانند با واقعیت روبرو شوند. پس باید بود و حضور داشت.
اما میتوان با مسدود کردن، گزارش دادن برخی صفحات و محتواهای زرد، دروغ و مغرضانه برخی سوشیال مدیاها و محدود کردنشان، زمینه سودجوییشان را کمتر کرد. نکته مهم این است که مدام از خودمان بپرسیم چرا این شبکه اجتماعی را دارم و برایم چه فایده و آوردهای دارد؟ این پرسش مدام، زمینه مدیریت بهتر توجهمان را فراهم و بهمرور ما را به آن مسلط میکند. همین باعث میشود برای یک لذت آنی مانند لایک و کامنت، فرصتهای خوب در دنیای واقعی و لذتهای پایدار را از دست ندهیم.
رژیم سوشیال مدیایی گرفتهایم؟!
با اقدامات گفته شده در بالا ما صفحات تولیدکننده محتوا را به نحوی «تنبیه مجازی» میکنیم اما با خودِ بنگاه؛ سوشیال مدیا یا همان شبکه مجازی چه باید کرد؟ تمام کارشناسان معتقدند «خود مدیریتی» در این فضا، اهمیت یگانه و مؤثری دارد. اما مهارت مدیریت توجه خود را چگونه باید و میتوان به دست آورد، اصلاً شدنی است؟!
ما باید مثل تاجری که از ثروت و سرمایهاش، کشاورزی که از محصولاتش، دامداری که از دامهایش و... مراقبت میکند یا مثل فردی که از سلامتی خود حمایت و حفاظت میکند از سلامت روانمان هم مراقبت کنیم. اینجا با یک واژه جدید آشنا میشویم؛ «رژیم رسانهای». هر فردی که قصد لاغر شدن دارد، معمولاً سراغ یک نوع رژیم میرود. درباره سوشیال مدیاها، مدیریت حضور و توجهمان که همزمان «نشان قدرت» و «پاشنه آشیل» شبکههای اجتماعی است باید هدفمند و کاملاً ظریف عمل کرد.
چگونه رژیم رسانهای خوب بگیریم؟!
ترک عادتها همیشه سخت است. یکی از بهترین راهها، «حذف تدریجی» و «عادت جایگزین» به شمار میرود. در تمام رژیمها قبل از آنکه گفته شود چه اندازه باید غذا خورد یا نخورد؟ صحبت از مدیریت مواد غذایی وسوسه کننده در طول روز و بهاصطلاح مواد خوراکی ورودی خانه و بدن است. بدون شک پیش از آنکه به فردی عاشق شکلات، گفته شود برای لاغری باید فلان غذا را با چنان جزئیات و دستور تهیه و پخت رژیمی و سالم بخورد باید کاسه تخمه و شکلات؛ عامل وسوسهگر را از او دور نگه داشت. این دقیقاً درباره سوشیال مدیا حکم میکند.
ما هر بار به هوای اینکه اعلان تلفنمان را بررسی یا درزمانی کوتاه، تازهترینها را مرور کنیم وارد سوشیال مدیای موردعلاقهمان و از آن به سوشیال مدیایی دیگر جابجا میشویم. لازم است، شناخت خوبی از خود داشته باشیم. بدانیم معمولاً کی و به دنبال چه حسی سراغ سوشیال مدیای محبوبمان میرویم؟ اگر وقتی دلمان سرگرمی، تنهایی، جذابیت و... میخواهد سراغش میرویم، به فکر جایگزین مناسب سبک زندگیمان باشیم. برای مثال برای تنهایی مفید، اپلیکیشن کتابخوانی مجازی نصب کنیم و کتاب بخوانیم. اگر دنبال تفریح و هیجانیم غذای جدیدی که مدتهاست میخواهیم بپزیم اما فرصتش را نداریم، بپزیم و...
برنامه مفید روی تلفن همراه نصب کنیم
این کارها هم ضروری است.، برنامهها و آیکونهایی که ما را وارد این فضا میکند دور از دسترس همیشگی قرار دهیم نه پیش چشم و دم دست که به بهانه هر بار خاموش یا روشن شدن صفحه تلفن همراهمان، ناخودآگاه و یکباره وارد این فضا شویم. پس بهجای حذف یکباره، حذف تدریجی و آرام یک عادت را انجام دادهایم. حالا نوبت یک عادت جایگزین است. دنیای امروز پر از برنامهها و اپلیکیشنهایی است که میتوانند جایگزین سوشیال مدیایی که به آن عادت کرده و معتادش شدهایم، شود. برای ترک سیگار معمولاً فرد رو به خوردن تخمه میآورد. این مثال درباره سوشیال مدیا مصداق دارد.
برنامه و سرگرمی جدید که حالمان را خوب و لذت «پایدار» نصیبمان کند و ما را ارتقا دهد، جایگزین توجه افراطی به سوشیال مدیا شود. برای مثال نرمافزارهایی که گعده مجازی متخصصان هر رشته و فرصتی برای آموزش و پیشنهادهای شغلی و همکاری است. بهمرور بانظمی پایدار و انجام همین کوچکترین تغییرها، سبک زندگی بهتری خواهیم داشت و بازنده سوشیال مدیاها نخواهیم بود. در آغاز راه این تغییر، ممکن است بارها دچار خطا شویم. ساعتها وقتمان دوباره در سوشیال مدیاها هدر برود اما باید به خودمان فرصت بدهیم. همانطور که عادت بهمرور ایجادشده تغییر هم به زمان و البته شانهبهشانه آن به نظم و نظارت خودمان به خودمان نیاز دارد.
یک دادگاه تجدید نظر در آمریکا، قانون تگزاس مبنی بر ممنوعیت شبکه اجتماعی درخصوص سانسور یا حذف دیدگاه های کاربران را تایید کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، این اقدام شکست بزرگی برای گروههای پشتیبان صنعت فناوری به حساب میآید که معتقدند چنین اقدامی پلتفرمها را به محلی برای انتشار محتوای خطرناک تبدیل میکند.
از سوی دیگر محافظه کاران و حامیان راستگرا بارها اعلام کردهاند باید از سرکوب دیدگاههایشان توسط شرکتهای بزرگ فناوری اجتناب شود.
قانون تگزاس توسط مجلس این ایالت که اکثریت آن جمهوریخواه است تأیید شده و فرماندار نیز آن را امضا کرده بود. شکایت درباره این قانون نیز توسط گروههای حامی فناوری از جمله «نت چویس»، «انجمن صنعت کامپیوتر و کامونیکیشنز» (نماینده فیس بوک، توئیتر، یوتیوب و غیره) ثبت شده بود.
شرکتهای فناوری به دنبال راهی برای قانونمندسازی محتوای کاربران در زمانی هستند که احتمالاً به خشونت منجر میشود. همچنین پلتفرمهای قانونمند نشده به گروههای افراطی مانند حامیان نازیها، تروریستها و دولتهای متخاصم خارجی اجازه فعالیت میدهد.
عباس سیاح طاهری – ترند مخالفت با حاکمیت در تصمیمات حکمرانی امروز موضوع فیلتر شدن اینستاگرام با ادبیاتهای مختلف است و تکرار گزاره فیلتر اینستاگرام با تکیه بر کسب و کارهای این پلتفرم نوعی قطعیت در فیلتر اینستاگرام توسط حاکمیت را به مخاطبان القا میکند. حال آنکه هیچ تصمیمی در حاکمیت برای این مساله حتی عنوان نشده است.
کمیته امور دولت و امنیت داخلی سنای آمریکا چهارشنبه هفته جاری جلسه استماعی برای بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر امنیت کشور با شرکت های فیس بوک، یوتیوب، توئیتر و تیک تاک برگزار می کند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، این کمیته به رهبری گری پیترز سناتور دموکرات اعلام کرد جلسه استماع مذکور فرصتی برای درک گستره ای است که مدل تجاری شبکه های اجتماعی از طریق الگوریتم ها، تبلیغات هدفمند، دیگر عملیات و فرایندها به ترویج محتوای مخرب و تهدیدها علیه امنیت داخلی کشور منجر می شوند.
طی جلسه قرار است مقامات شرکت ها از جمله متا (شرکت مادر فیس بوک) شهادت دهند. کریس کاکس مدیر ارشد محصول متا، نیل موهان مدیر ارشد محصول یوتیوب، ونسا پاپاس مدیر ارشد عملیات تیک تاک و بلوبرید جی سالیوان مدیرعامل توئیتر در این جلسه استماع با کمیته سنا حاضر می شوند.
طی ۵ سال گذشته، این سی و یکمین باری است که یک مدیر ارشد فیس بوک یا متا در مقابل کنگره شهادت می دهد.
پیترز سال گذشته میلادی شبکه های اجتماعی را تحت فشار قرار داد تا اطلاعات بیشتری در خصوص سیاست های شرکت شان جهت نظارت و حذف محتوای افراطی و نظریه های توطئه مروج خشونت افشا کنند. او شیوه ترویج محتوای افراط گرایانه در پلتفرم های اجتماعی را بررسی کرد و در جلسه استماع ۲۰۲۱ میلادی گفت: در حملات مداوم نشانه هایی از آن وجود دارد که پلتفرم های اجتماعی نقشی مهم در قرار گرفتن افراد در معرض محتوای خشونت بار دارند و حتی محتوای خطرناک را برای کاربران بیشتری ترویج می کنند.
محققان دلایل فعالیت کاربران در شبکههای اجتماعی را مورد بررسی و واکاوی قرار دادند.
به گزارش سایبربان ؛ یک کاربر اینترنتی به طور متوسط نزدیک به سه ساعت در روز از شبکههای اجتماعی استفاده میکند. واضح است که رسانههای اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات مهم با افراد، مانند نحوه ایمن ماندن از کووید-۱۹، به طور فزایندهای حیاتی میشوند و محققان میخواهند بدانند چه چیزی باعث میشود یک رسانه آنقدر قانعکننده و جذاب باشد که کاربران، مطلبی را به صورت آنلاین در آن به اشتراک بگذارند.
یک مطالعه جدید منتشر شده در مجله روانشناسی تجربی به رهبری محققان دانشگاه پنسیلوانیا، رفتار بیش از ۳۰۰۰ فرد را برای بررسی روانشناسی در پس اشتراک گذاری اطلاعات آنلاین مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
پاسخ این گونه بود که مردم اطلاعاتی را که احساس میکنند برای خودشان یا افرادی که میشناسند معنادار است به اشتراک میگذارند. اساسا این اطلاعات در اینترنت میتواند ویروسی شود، زیرا مردم آن را ذاتا ارزشمند مییابند، چه برای خود چه برای جامعه.
کاسمه، یکی از محققان این مطالعه میگوید: این یافته کلیدی برای ایجاد پیامهای موثر برای علل اجتماعی است. دانستن مواد روانشناختی که باعث میشود فرد پستی را در رسانههای اجتماعی به اشتراک بگذارد، میتواند به دانشمندان کمک کند حقایق مربوط به تغییرات آب و هوا را به اشتراک بگذارند یا مقامات بهداشت عمومی افسانههای مربوط به واکسنها را از بین ببرند.
تحقیقات «کاسمه» نشان میدهد افراد به اطلاعاتی که تصور میکنند مربوط به خودشان است توجه بیشتری میکنند.
به همین ترتیب، انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و دوست دارند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. به اشتراک گذاری اطلاعات، مراکز پاداش را در مغز ما فعال میکند و هنگامی که با دیگران ارتباط برقرار میکنیم، آنچه را که طرف مقابل فکر میکند یا میخواهد بشنود در نظر میگیریم، کیفیتی که به عنوان ارتباط اجتماعی شناخته میشود.
برای مطالعه «کاسمه»، شرکت کنندگان در معرض مقالات و پستهای رسانههای اجتماعی در مورد سلامت، تغییرات آب و هوا، انتخابات و کووید-۱۹ قرار گرفتند. برخی از شرکت کنندگان سرفصلها و خلاصه مقالات خبری را مطالعه کردند، برخی دیگر به پستهای رسانههای اجتماعی نگاه کردند. همه شرکتکنندگان ارزیابی کردند که چقدر احتمال دارد هر پیامی را به اشتراک بگذارند و چقدر هر یک را با خودشان و افرادی که میشناسند، مرتبط میدانند.
محققان دریافتند صرف نظر از موضوع پوشش داده شده یا رسانه پیام، مردم به احتمال زیاد میگویند پیامهایی را به اشتراک میگذارند که از نظر آنها مرتبط با خود یا جامعه است. علاوه بر این، آنها دریافتند وقتی از شرکتکنندگان خواسته میشود به صراحت بنویسند که چرا یک پیام به خودشان یا افرادی که میشناسند مربوط است، حتی احتمال بیشتری دارد که آن را به اشتراک بگذارند.
کاسمه میگوید: به اشتراک گذاری اطلاعات یک جزء حیاتی از اقدامات فردی و جمعی است. در آغاز شیوع کرونا، ما نیاز داشتیم به سرعت اطلاعات دقیقی را در مورد آنچه در حال وقوع است، چگونگی محافظت از خود و یکدیگر منتشر کنیم. انتشار اطلاعات در شبکههای اجتماعی میتواند برای تغییر رفتار فردی ما بسیار موثر باشد. رفتار جمعی ما از طریق تغییر درک ما از آنچه هنجار است دچار تغییراتی می شود.
کاسمه و همکارانش با دادههای دهها هزار پیام، معتقدند که این یافته میتواند به شکلدهی پیامهای عمومی موثر در رسانههای اجتماعی کمک کند. کاسمه میگوید: ما علاقهمندیم بدانیم چگونه میتوانیم نظریه روانشناختی را به مداخلات دنیای واقعی برای ترویج تغییر رفتار ترجمه کنیم.
یکی از راههای بهبود اشتراکگذاری محتوا، استخدام افرادی است که محتوا را با خود یا از نظر اجتماعی مرتبط میدانند تا پیامهای آنلاین را به اشتراک بگذارند. مورد دیگر این است که پیامها را به گونهای قاب بندی کنیم که مخاطبان آنها را بیشتر مرتبط با خود یا جامعه بدانند، بدون اینکه خود پیامها را سفارشی کنند.
فالک، نویسنده ارشد این مطالعه میگوید: ما چارچوبهای پیامی را ایجاد کردیم که میتوان آن را با اخبار و پستهای رسانههای اجتماعی موجود جفت کرد. این بدان معنی است که همان اعلانهایی را که در این مطالعه به کار گرفته شدند، میتوان به راحتی در زمینههای دیگر نیز آزمایش کرد.
برای این مطالعات، محققان از اسکنرهای fMRI برای درک اینکه چگونه مناطق خاصی از مغز درک خود و ارتباط اجتماعی را شکل میدهند، استفاده میکنند؛ به طور کلی تیم امیدوار است که نتایج این مطالعه به کسانی که میخواهند تغییرات اجتماعی ایجاد کنند، ابزارهایی را برای انجام این کار به طور موثر ارائه دهد. کاسمه میگوید: مسائل بزرگ نیازمند اقدام جمعی هستند و انتشار اطلاعات دقیق، افراد را قادر میسازد تا به یکدیگر بپیوندند و اقدام کنند.
فالک میگوید: این مطالعه مولفههای روانشناختی کلیدی را برجسته میکند که افراد را برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات در مورد موضوعاتی که بر رفاه ما تاثیر میگذارند، برمیانگیزد. اشتراکگذاری یکی از اهرمهای کلیدی برای تغییر هنجارهای فرهنگی و ایجاد انگیزه برای اقدام در مقیاس بزرگتر است، بنابراین بسیار مهم است که بفهمیم چه چیزی باعث این اتفاق میشود.
منبع: باشگاه خبرنگاران
دموکراتهای آمریکایی از شبکههای اجتماعی در مورد تهدید عوامل انتظامی و پستهای خشونتآمیز توضیح خواستند.
به گزارش سایبربان؛ بر اساس نامههایی که روز جمعه به هشت شرکت پلتفرم رسانههای اجتماعی ارسال شد، دموکراتهای مجلس نمایندگان آمریکا از این شرکتها خواستند تا اطلاعاتی درباره خطراتی که مقامات انتظامی فدرال را تهدید میکنند و نحوه مبارزه با پستهای خشونتآمیز ارائه کنند.
کارولین مالونی، رئیس کمیته نظارت و اصلاح مجلس نمایندگان و استفان لینچ، یکی از نمایندگان آمریکایی از شرکتهای متا، توییتر، تیکتاک، تروث سوشال، رامبل، گتر، تلگرام و گاب خواستند تا با جزئیات در مورد سیاستها و دادههای خود در مورد تهدیدات توضیح دهند.
این درخواست پسازآن صورت گرفت که محققان از زمان جستجو در اقامتگاه ترامپ، افزایش پستهای خشونتآمیز علیه مأموران پلیس فدرال را شناسایی کردهاند.
در این نامه، دموکراتها به پستهای تحریکآمیز همکاران جمهوریخواه خود اشاره کردند که وزارت دادگستری را به مسلح شدن علیه ترامپ متهم کرده و خواستار کم کردن بودجه پلیس فدرال شدهاند.
دموکراتها در نامه خود نوشتند: این کمیته قویاً از حقوق اولیه همه آمریکاییها برای صحبت در مورد اقدامات دولت و مسائل اجرای قانون، ازجمله در سیستمعاملهای رسانههای اجتماعی، حمایت میکند. بااینحال، تهدید و تحریک به خشونت مرگبار غیرقابلقبول و خلاف قانون است.
آنها در ادامه نامه خود افزودند: این کمیته به دنبال این است که بفهمد وقتی کاربران تهدیدهایی علیه مجریان قانون ارسال میکنند، شرکت شما چگونه واکنش نشان میدهد و چگونه میتواند از استفاده از پلت فرم شما برای تحریک خشونت علیه کارکنان مجری قانون جلوگیری کند و اینکه آیا اصلاحات قانونی برای محافظت از کارکنان مجری قانون و افزایش هماهنگی بین مقامات فدرال ضروری است یا خیر.
آنها همچنین گفتند که پستهای خشونتآمیز کاربرانی که خواستار جنگ داخلی و خشونت علیه مجریان قانون فدرال شدهاند، قبلاً به حمله منجر شده است و به تلاش برای حمله به یک دفتر میدانی پلیس فدرال در سینسیناتی اشاره کردند.
قانونگذاران از این شرکتها میخواهند که تا 2 سپتامبر به سؤالات در مورد تهدیدات و سیاستهای خود به صورت دقیق پاسخ دهند.
قانون گذاران اتحادیه اروپا قوانین مهمی را برای مدیریت غولهای فناوری تصویب کردند که شرکتها در صورت نقض آنها با جریمههای هنگفت رو به رو خواهند شد.
به گزارش فارس به نقل از انگجت، پس از ماهها مذاکره و وجو، اتحادیه اروپا یک لایحه مهم را تصویب کرد که برای مهار قدرت فناوری های بزرگ طراحی شده است.
قانون بازارهای دیجیتال (DMA) و قانون خدمات دیجیتال (DSA) به منظور ترویج رقابت عادلانه تر، بهبود حفاظت از حریم خصوصی و همچنین ممنوعیت استفاده از برخی از اشکال فاحش تبلیغات هدفمند و شیوه های گمراه کننده در نظر گرفته شده است.
به عنوان مثال، قانون خدمات دیجیتال، بر پلتفرم های آنلاین مانند فیسبوک، آمازون و گوگل تمرکز دارد. آنها وظیفه خواهند داشت که هم در زمینه تعدیل محتوا و هم برای جلوگیری از فروش کالاهای غیرقانونی یا ناایمن در این پلتفرم ها، فعال تر عمل کنند.
کاربران همچنین میتوانند بفهمند که چگونه و چرا یک الگوریتم، محتوای خاصی را به آنها توصیه میکند و هرگونه تصمیم تعدیل محتوا که به صورت الگوریتمی گرفته شده به چالش بکشند. در نهایت، شرکتها دیگر نمیتوانند از دادههای شخصی حساس کاربران برای هدفیابی تبلیغات، فروش تبلیغات به کودکان یا استفاده از الگوهای دیگر استفاده کنند.
این قوانین به صورت شناور عمل می کنند و غول های فناوری بیشترین تعهدات را برعهده خواهند داشت. پلتفرمهایی که 45 میلیون کاربر ماهانه یا بیشتر دارند، برای اطمینان از اینکه از اخبار جعلی و محتوای غیرقانونی جلوگیری میکنند، تحت بازرسی مستقل قرار خواهند گرفت. آنها همچنین باید الگوریتمها و دادههای خود را به محققان (مورد تایید) ارائه کرده تا آنها را قادر به مطالعه اثرات و آسیبهای احتمالی سیستمها کنند.
در همین حال، قانون بازارهای دیجیتال بیشتر بر جلوگیری از سواستفاده دارندگان پلتفرم های غالب مانند گوگل، مایکروسافت و اپل تمرکز دارد. این موضوع شامل ارائه قابلیت همکاری بهتر با سرویس های کوچکتر و رقیب و حصول اطمینان از ارسال فایل ها بین سیستم ها می شود.
همچنین فضای بزرگی برای ویترین فروشگاه های اپلیکیشن وجود دارد که توسعه دهندگان اکنون حق دارند بدون مراجعه به دارنده پلتفرم مورد نظر، در مورد معاملات با مشتریان خود تماس بگیرند.
شرکت ها در صورت نقض با جریمه تا 10 درصد از گردش مالی سالانه جهانی برای قانون بازارهای دیجیتال و 6 درصد برای قانون خدمات دیجیتال روبرو هستند. با این حال، اگر رگولاتورها متوجه نقض مکرر شوند، این رقم به 20 درصد گردش مالی جهانی خواهد رسید. این رقم به اندازه کافی بزرگ است و حتی اپل هم نمی تواند به طور منظم از دست دادن آن را تحمل کند.
گفتنی است که قانونگذاران و کشورهای اتحادیه اروپا در اوایل سال جاری به یک توافق سیاسی در مورد هر دو قانون دست یافتند و برخی از جزئیات را باقی گذاشتند. قانون خدمات دیجیتال تا اول ژانویه 2024 لازم الاجرا خواهد شد. قانون بازارهای دیجیتال به زودی اجرایی می شود و پلتفرم های اصلی، به نام «دروازه بانان» (Gatekeepers) شش ماه دیگر فرصت خواهند داشت تا قبل از اعمال قوانین جدید، سیستم های خودشان را مرتب کنند.