تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
معاون دادستان قم در امور فضای مجازی با تاکید بر ضرورت تبیین مسوولیت افراد در قبال فعالیت در شبکههای اجتماعی، گفت: هر شخص نسبت به تولید محتوا، انتشار و به اشتراک گذاردن مطلب در صفحه خود، محتوای کامنتهای دیگران در این صفحه و لایک مطالب دیگران مسوولیت قانونی دارد.
به گزارش ایلنا، ابوالفضل تحریری در تشریح اقدامات مجرمانه در فضای مجازی که منجر به پیگرد قضایی میشود، افزود: توهین به مقدسات، شخصیتها، باورها، اعتقادات و اقوام، تبلیغ نژادپرستی، تهدید، انتشار اکاذیب، انتشار شایعات، تولید و انتشار اخبار و اطلاعات و تحلیلهای غیرواقعی از شرایط، پدیدهها و حوادث را در شبکههای مجازی دارای عناوین مجرمانه خواند که قانونگذار برای آن مجازات در نظر گرفته است.
وی، تبلیغ خشونت، دعوت به تجمعات غیرقانونی، دعوت به اعتصابات، تبلیغ و ترویج اقدامات منجر به اغتشاشات، آموزش ساخت سلاح، تشویش اذهان عمومی، ترویج مسائل ضدامنیتی و فرهنگی، سیاه نمایی، انتشار مطالب علیه وحدت ملی و انجام فعالیتهای تجزیهطلبانه در صفحات مجازی را نیز غیرقانونی و مشمول پیگرد دانست.
تحریری در بیان دیگر اقدامات مجرمانه رایج در صفحات مجازی، تصریح کرد: قرار دادن سیمکارت و یا گوشی در اختیار افراد دیگر برای انجام اقدامات مجرمانه، جعل عنوان شخصیتها و افراد شناخته شده از طریق ساخت اکانتهای جعلی، ایجاد، مدیریت و عضویت در صفحات گروهها و کانالهایی که اقدام به انتشار مطالب غیرقانونی میکنند، تگ و هشتگ در راستای فراخوانها و اقدامات گروههای غیرقانونی و ضد امنیتی، درج نظرات غیرمجاز سایر افراد در صفحه شخصی خود و درج این نوع نظرات در صفحه دیگران نیز از موارد مجرمانه در فضای مجازی است که برخورد قضایی به همراه خواهد داشت.
وی به دارندگان صفحات در فضای مجازی نسبت به مسوولیت قانونی تحرکات و اقداماتشان هشدار داد و اضافه کرد: تمامی اقدامات مجرمانه صورت گرفته در فضای مجازی و بستر شبکههای اجتماعی در رصد و اشراف کامل دادستانی و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی استان بوده و با متخلفان طبق ضوابط قانونی برخورد خواهد شد.
مالک توییتر نوشت که تمامی رسانههای اجتماعی برای سانسور مطالب کاربران با دولت آمریکا همکاری کرده و به عنوان مثال گوگل برخی از لینکها را ناپدید میکند.
به گزارش ایرنا، ایلان ماسک، مدیر عامل توییتر دیروز (۶ دی) با بازنشر یکی از رشته توییت های افشاگر همکاری رسانه های اجتماعی با دولت آمریکا، نوشت: تمامی رسانه های اجتماعی مشغول سانسور شدید بوده و دولت (آمریکا) در این زمینه دخالت چشمگیر داشته و گاهی به طور آشکار فرمان می دهد.
اسنادی که ماسک پس از خرید توییتر منتشر کرده، نشان می دهند که این رسانه با پلیس فدرال (اف بی آی)، سازمان اطلاعات مرکزی (سیا)، وزارت دفاع (پنتاگون) و سایر سازمان های دولتی آمریکا برای سانسور محتوای مرتبط با انتخابات آمریکا، جنگ اوکراین و همه گیری کرونا همکاری کرده است.
در بخشی از رشته توییت های«مت تایبی»، فاش شده که مدیران توییتر به طور منظم با اعضای اف بی آی و سیا ملاقات میکردند. در این جلسات، ماموران دولت فهرستی از «صدها حساب مشکل دار» را به مدیران توییتر ارائه می کردند تا در طول انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ تعلیق شوند.
نویسنده این توئیتها معتقد است، علاوه بر توییتر، واشنگتن «تقریباً با تمامی شرکت های بزرگ فناوری» از جمله فیسبوک، مایکروسافت، ورایزون، ردیت و حتی پینترست در تماس بود.
آسیه فروردین – بر اساس نتایج یک نظرسنجی معتبر و جدید بینالمللی، رسانههای اجتماعی باعث میشوند تقریبا نیمی از نسل Z (زومرها یا بومی دیجیتال) و نسلY (هزاره)، نسبت به وضعیت مالی خود، احساس منفی داشته باشند. همچنین به طور کلی، رسانههای اجتماعی، بر 84 درصد از نسل Z ، 77 درصد از نسل Y، 55 درصد از نسل X و 38 درصد از نسل بومر (بزرگسال) تاثیر منفی گذاشتهاند.
بر اساس گزارشی که U.S. economy reporter منتشر کرده است، رسانههای اجتماعی مدتهاست که به دلیل ایجاد احساس ضعف در مورد دستاوردها یا سبک زندگی کاربران، مورد انتقاد قرار گرفتهاند. به نظر میرسد این رسانهها میتوانند باعث شوند مردم درباره مسایل مالی خود نیز احساس بدی داشته باشند.
رسانههای اجتماعی و احساس منفی درباره وضعیت مالی
بر اساس نظرسنجی جدید بانکریت (Bankrate) بیش از یک نفر از هر 3 بزرگسال آمریکایی (34 درصد) که از رسانههای استفاده میکنند، معتقدند پس از مشاهده پستهای دیگران، نسبت به وضعیت مالی خود احساس منفی داشتهاند. این احساسات شامل حسادت، بیکفایتی، اضطراب، شرم و خشم بود.
جالبتر اینکه به نظر میرسد رسانههای اجتماعی موجب میشوند کاربران بیش از هر جنبه دیگری از زندگی خود، نسبت به کیف پولشان، احساس منفی داشته باشند. وضعیت ظاهر (32 درصد)، شغل (27 درصد)، موقعیت زندگی (26 درصد)، روابط شخصی (25 درصد) و سرگرمیها (17 درصد) در رتبههای بعدی هستند.
با این حال، شواهد روشنی وجود دارد که نشان میدهد رسانههای اجتماعی بیشتر بر چه کسانی تاثیر میگذارند. در این خصوص، نسلهای جوان با رسانههای اجتماعی بزرگ میشوند یا بزرگ شدن رسانههای اجتماعی با خودشان را تماشا میکنند.
طبق آمار بانکریت، تقریبا نیمی از نسل Z و هزارهها یعنی 47 درصد شامل افراد بین 18 تا 25 سال و نیز 46 درصد شامل افراد بین 26 تا 41 سال، با گذراندن وقتشان در سیستمهای عامل و شبکههای اجتماعی نسبت به وضعیت مالیشان، احساس منفی داشتهاند. این موضوع در مقایسه با نسل X، یکسوم یعنی 31 درصد شامل افراد بین 42 تا 57 سال و در مقایسه با نسل بومرها (بزرگسالان)، بیش از یک پنجم یعنی 22 درصد شامل افراد بین 58 تا 76 سال است.
تد راسمن، تحلیلگر ارشد صنعت کارت اعتباری بانکریت میگوید: «رسانههای اجتماعی، واقعیت را به این معنا تحریف میکنند که مردم، بهترین تلاش خود را انجام میدهند و گاهی اوقات، نسخههای غیرواقعی از آنها را به تصویر میکشند. شما نمیدانید برخی افراد برای تامین هزینههای تعطیلات شگفتانگیز یا لباسی که در عکسهایشان به تصویر کشیده شده، بدهی زیادی متعهد شدهاند. این امر، میتواند منجر به رقابت بین دوستان و آشنایان شود.»
نکات کلیدی: نسل Y و Z؛ آسیبپذیرترینها
– تقریبا نیمی از کاربران شبکههای اجتماعی نسل Z (47 درصد) و نسل هزاره (46 درصد)، پس از مشاهده پستهای دیگران نسبت به وضعیت مالی خود احساس منفی دارند؛ یعنی بیش از هر نسل دیگری.
– بیش از 3 نفر از هر 5 نفر یعنی حدود 64 درصدِ والدینی که فرزندان زیر 18 سال آنها در رسانههای اجتماعی حضور دارند، معتقدند این امر، موجب شده فرزندانشان، انتظارات غیرواقعی از پول داشته باشند.
– نزدیک به نیمی از کاربران رسانههای اجتماعی (49 درصد)، محصولی را که در این رسانههای مشاهده کرده، خریداری کردهاند و بیش از سه پنجم (64 درصد) از آن پشیمان شدهاند.
– نزدیک به نیمی از نسل Z (46 درصد) و بیش از یک سوم نسل Y (38 درصد) پستهای رسانههای اجتماعی را در نظر دیگران، موفق نشان میدهند.
تاثیر رسانههای اجتماعی بر نسلهای مختلف
اما پول تنها جنبه نسل Y نیست و نسل Z نیز پس از دیدن پستهای دیگران در رسانههای اجتماعی احساس بدی نسبت به آن دارند.
پلتفرمهای اجتماعی باعث میشود 49 درصد نسل Z، نسبت به ظاهر خود، احساس منفی داشته باشند. همچنین شغل و موقعیت حرفهای (41 درصد)، روابط شخصی (40 درصد) و موقعیت خانه یا محل زندگی (40 درصد)، در ردیفهای بعدی قرار دارند.
با این حال، برای نسل Y، پول در رتبه اول قرار دارد. بیش از 2 نفر از 5 نفر (44 درصد) اظهار کردهاند رسانههای اجتماعی باعث میشوند آنها درباره ظاهر خود احساس ضعیفی داشته باشند. همچنین شغل (40 درصد)، موقعیت خانه یا محل زندگی (38 درصد) و روابط شخصی (35 درصد) در ردیفهای بعدی قرار میگیرند.
به طور کلی، رسانههای اجتماعی، بر 84 درصد از نسل Z و 77 درصد از نسل Y، در مقایسه با 55 درصد نسل X و 38 درصد از نسل بومر (بزرگسال)، تاثیر منفی گذاشتهاند.
تاثیر منفی بیشتر بر زنان
تفاوت در حوزههای دیگر مانند جنسیت نیز مشخص است. تقریبا از هر 5 زن 3 نفر (61 درصد) معتقدند رسانههای اجتماعی به نحوی بر زندگی آنها تاثیر منفی گذاشته، در حالی که این رقم درباره مردان 56 درصد است. ادراک زنان از ظاهر (39 درصد)، وضعیت مالی (36 درصد)، وضعیت زندگی (29 درصد)، روابط شخصی (28 درصد) و شغل (27 درصد)، بیشترین تاثیر را داشته است. با این حال، رسانههای اجتماعی به احتمال زیاد، در مردان نسبت به پول (32 درصد)، پس از آن شغل (26 درصد)، ظاهر (25 درصد)، وضعیت زندگی (24 درصد) و روابط شخصی (22 درصد)، احساس منفی ایجاد میکنند.
تاثیر منفی بر کمدرآمدها
بیشتر افراد کمدرآمد، معتقدند رسانههای اجتماعی بر احساسات آنها نسبت به پول، تاثیر منفی میگذارد. این تاثیر به ترتیب در 38 درصد افرادی که کمتر از 40 هزار دلار در سال، درآمد دارند، سپس 35 درصد افرادی که بین 40 هزار تا 79.9 هزار دلار در سال، درآمد دارند و در نهایت، 30 درصد افراد که 80 هزار دلار یا بیشتر در سال، درآمد دارند، قابل مشاهده است.
والدین، نگران انتظارات غیرواقعی فرزندان
بیش از 3 والد از هر 5 والد دارای فرزندان زیر 18 سال که در رسانههای اجتماعی حضور دارند، معتقدند این رسانهها، انتظارات غیرواقعی درباره پول ایجاد کردهاند. نظرسنجی بانکریت نشان میدهد والدین معتقدند فرزندانشان نیز آموزههای مالی نادرستی از رسانههای اجتماعی میآموزند و این امر، آنها را در معرض خطر قرار میدهد و تاثیر منفی دارد. بیش از 3 والد از هر 5 والد (64 درصد) که دارای فرزندان زیر 18 سال با دسترسی به رسانههای اجتماعی هستند، معتقدند پلتفرمهای اجتماعی، انتظارات غیرواقعی را درباره پول در فرزندانشان ایجاد کرده است. همچنین 31 درصد از والدین به شدت با این نظر موافقند.
راسمن میگوید: «متاسفانه بیشتر مردم، آموزش مالی شخصی زیادی در مدرسه یا خانه نمیبینند. در این زمینه، بهویژه کودکان و بزرگسالان جوانتر میتوانند آسیبپذیر باشند، زیرا تاثیرپذیرند و تجربه زیادی از زندگی ندارند. آنها ممکن است احساس کنند میتوانند به یک دوست یا اینفلوئنسر خاص اعتماد کنند و متوجه نمیشوند که توصیه آنها ممکن است بهترین رویکرد نباشد.»
خریدهای ناگهانی و پشیمانی ناگهانی!
موضوع دیگر، تاثیر رسانههای اجتماعی بر خرید است. نظرسنجی بانکریت، نشان میدهد تصورات منفی درباره پول، اغلب میتواند منجر به خریدهای ناگهانی شود و البته بیشتر آمریکاییها از این خریدها، پشیمان شدهاند!
در این زمینه، نزدیک به نیمی (49 درصد) از کاربران شبکههای اجتماعی، محصولی را که در شبکههای اجتماعی مشاهده کردهاند، خریدهاند. با این حال، حدود دوسوم این افراد (64 درصد) اعلام کردهاند حداقل از یکی از خریدهای خود پشیمان هستند.
در این زمینه، کاربران جوانتر رسانههای اجتماعی با 66 درصد از نسل Z و 57 درصد نسل Y، در مقایسه با 45 درصد نسل X و 38 درصد نسل بومرها (بزرگسال)، احتمال بیشتری برای خرید فوری دارند. البته بومرها با 70 درصد، بیشتر از نسلهای دیگر، در مقایسه با نسل X با 63 درصد، نسل Y با 61 درصد و نسل Z با 64 درصد، حداقل از یکی از خریدها پشیمان میشوند. در مجموع، زنان بیشتر از مردان (52 درصد در مقابل 45 درصد) تمایل به خرید از رسانههای اجتماعی دارند. بیش از دوسوم (68 درصد) زنان اظهار کردهاند حداقل بعد از یکی از خریدها پشیمان شدهاند، در حالی که این رقم در مردان، 58 درصد بوده است.
اینفلوئنسرها نقش زیادی برای فشار بر خریدهای فوری در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی دارند. بسیاری از مردم احساس میکنند تنها اگر لباس شنا یا یک جفت کفش داشته باشند، میتوانند بسیار جذاب باشند. بازاریابی رسانههای اجتماعی و صنعت خرید با پرداخت دیرتر، با هم ترکیب شدهاند تا شیوه پرداختها را در یک زمان، از همیشه، آسانتر کنند.
دلایل آسیب به درک پولی نسل جوان
دلیل برجسته اینکه چرا رسانههای اجتماعی بر درک کاربران از پول، تاثیر منفی میگذارند، این است که از هر 4 نفر یک نفر (25 درصد) گفتهاند با هدف موفقیت خود در پلتفرم، پست گذاشتهاند، در حالی که 62 درصد دیگر مطمئن هستند افراد دنبالکننده، این کار را انجام میدهند.
نظرسنجی بانکریت نشان میدهد این امر به ویژه برای نسلهای جوانتر، صادق است؛ به طوری که تقریبا نیمی از نسل Z (46 درصد) و بیش از یک سوم نسل Y (38 درصد) گفتهاند پستهای رسانههای اجتماعی را با هدف کسب موفقیت انجام دادهاند. این مقایسه برای نسل X، 17 درصد و برای نسل بومر 9 درصد بوده است.
در مجموع، تقریبا 3 نفر از هر 4 نسل Z و Y، به عنوان کاربران رسانههای اجتماعی (به ترتیب 73 و 70 درصد) معتقدند افرادی که پستهایشان را دنبال میکنند، با هدف کسب موفقیت آن را منتشر کردهاند. این آمار برای نسل X، 62 درصد و برای نسل بومر 51 درصد بوده است.
ارزش و اصالت، در صدر پستها
کاربران رسانههای اجتماعی در ارسال پستها بر موضوعات مختلفی تاکید داشتهاند. بیش از نیمی از کاربران، یعنی 53 درصد ارزشها، 47 درصد اصالت، 40 درصد شادی و 38 درصد هوش را مدنظر قرار دادهاند. فقط 16 درصد از پوسترهای رسانههای اجتماعی گفتهاند امیدوارند پستهای آنها، جذابیت را به تصویر بکشد و 10 درصد به ثروت یا موفقیت اشاره کردهاند. همچنین 22 درصد از نسل Z و 14 درصد از نسل Y، امیدوارند پستهای آنها، ثروت و موفقیت را به تصویر بکشد. این میزان برای نسل X، فقط 7 درصد و برای بومرها، تنها 3 درصد بوده است.
راسمن میگوید: «هنگامی که در فیدهای خود مرور میکنیم، میتوانیم نسبت به آنچه دیگران دارند، حسادت کنیم. ممکن است احساس کنیم میتوانیم با صرف هزینههای بیش از حد، برای ارایه نسخه غیرواقعی از خود که دیگران را تحتتاثیر قرار دهد، بر حسادتمان غلبه کنیم.»
گفتنی است شرکت YouGov از طرف بانکریت، مامور انجام این نظرسنجی شد. حجم کل نمونه، 2664 بزرگسال بوده است. تحقیق پیمایشی بین 22 تا 24 ژوئن 2022 انجام شد. این نظرسنجی به صورت آنلاین، صورت گرفته و با استانداردهای کیفیت دقیق، مطابقت دارد. این تحقیق، نمونهگیری غیراحتمالی را با استفاده از سهمیههای اولیه در طول کار، جمعآوری کرده و سپس یک طرح وزندهی در انتها به کار گرفته که برای ارایه نتایج، طراحی و لحاظ شده است. (منبع:عصرارتباط)
وزیر فرهنگ در حاشیه بازدید از روند انتخابات هیات نظارت بر مطبوعات در سخنانی با بیان اینکه تمامی اقدامات و فعالیتهای خارج از عرف رسانهای شبکههای ترویج تروریسم به منظور شکایت در مجامع بینالمللی رصد میشود، گفت: اقدامات قضایی علیه تروریسم رسانهای این شبکهها اعم از ترویج خشونت و ایجاد ناامنی و آشوب با همکاری نهادهای ذیربط در مراجع بینالمللی پیگیری میشود.
به گزارش روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد مهدی اسماعیلی در حاشیه بازدید از روند برگزاری انتخابات نماینده مدیران مسئول در هیات نظارت بر مطبوعات با اشاره به تروریسم رسانه ای که شبکه های معاند این روزها بر آن متمرکز شده اند، گفت: شبکه های معاند و ایرانی نما با بودجه های نجومی که از سوی دشمنان ملت ایران دریافت می کنند از هر بستری در فضای مجازی برای ترویج فعالیت های تروریستی، اقدامات خشونتآمیز و ایجاد آشوب، ناامنی و انشقاق در جامعه استفاده می کنند که در این میان شبکه های اجتماعی و پیام رسانهای خارجی نیز به عنوان ابزار در خدمت فعالیت های تروریستی این شبکه ها قرار گرفته اند که این نیز مصداق جرم رسانه ای تلقی خواهد شد.
وی افزود: در پیگیری حقوقی هم شکایت از شبکه تروریسم رسانه ای را در دستور کار قرار داریم و هم شبکههای اجتماعی که بستر خود را در اختیار ترویج خشونت و اقدامات تروریستی قرار میدهند. همچنین کشورهای میزبان رسانه های تروریستی و شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام باید پاسخگوی چرایی میزبانی از این اقدامات تروریستی باشند.
وی افزود: شبکه های اجتماعی و پیامرسان مروج آشوب و خشونت، شریک تمامی اقدامات تروریستی شبکه های تروریستی به شمار می روند و باید عواقب در اختیار دادن بستر برای ترویج اقدامات تروریستی به این شبکه ها را بپذیرند.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: همانطور که پیش از این اعلام شده از طریق مراجع ذی صلاح پیگیر شکایات کیفری و حقوقی از این شبکههای تروریستی در مراجع بینالمللی و کشورهای میزبان هستیم.
اسماعیلی با اشاره به تلاش دشمنان برای بزرگنمایی مشکلات و تحریف و جعل واقعیتهای ایران، گفت: دشمن شب و روز با تروریسم رسانه ای به مردم دروغ می گوید و به دنبال انشقاق در کشور است و با پیشرفته ترین تجهیزات، بهره از اتاق فکر صهیونیزم و پول های بادآورده کشورهای مرتجع عملیات خود را علیه آرامش و امید مردم ایران به راه انداخته است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به روند برپایی انتخابات هیات نظارت بر مطبوعات اشاره کرد و گفت: نهایت تلاش ها و اقدامات انجام شده که این انتخابات با بیشترین مشارکت و عادلانه ترین روش ها برگزار شود، از سوی دیگر پیشبینیهای لازم انجام شده تا با همکاری نهادهای نظارتی خدشه ای به انتخابات وارد نشود.
تهدیدهای سایبری که کودکان با آن مواجه میشوند، باید زنگ خطری برای شرکتهای رسانه اجتماعی باشد.
براساس نظرسنجی جدید در مورد خطرات پیش روی جوانان در فضای سایبری، بیش از یک سوم نوجوانان هنگام استفاده از اینترنت، تماس جنسی ناخواسته را تجربه میکنند.
شاخص ایمنی آنلاین کودک 2022، تهیه شده بهوسیله «DQ Institute»، سازمان آموزشی مستقر در سنگاپور، همچنین نشان میدهد که 13 درصد از کودکان بین 8 تا 12 سال با غریبهها تماس پرخطر از جمله جلسات آفلاین دارند.
یوهیون پارک (Yuhyun Park)، مدیر عامل مؤسسه گفت : «این تحقیق، براساس دادههای 330 هزار کودک و نوجوان در 100 کشور جهان، نشان داد که شرکتهای رسانه اجتماعی باید برای محافظت از جوانانی که از خدمات آنها استفاده میکنند، بیشتر تلاش کنند. شاخص امنیت آنلاین کودک 2022 باید به عنوان زنگ خطری برای همه در مورد امنیت آنلاین کودکان جهان عمل کند. خطرات سایبری برای کودکان همیشه، حتی قبل از همهگیری، وجود داشته است، اما همهگیری فرصتی برای تشخیص نیاز مبرم برای رسیدگی به این موضوع فراهم کرد.»
طبق این تحقیق، نیمی از کودکان و نوجوانان در کشورهای مورد بررسی تحت تأثیر آزار و اذیت سایبری قرار دارند، تا 40 درصد تهدیدات سایبری را تجربه میکنند، 25 درصد در معرض محتوای خشونت آمیز و جنسی، 16 درصد در معرض خطر اختلال بازی و 8 درصد در معرض خطر اختلال رسانههای اجتماعی هستند؛ علاوه بر این، 40 درصد از کودکان و نوجوانان بین 13 تا 18 سال تماس جنسی ناخواسته را تجربه میکنند.
پارک در حاشیه مجمع جهانی امنیت سایبری در ریاض در گفتگو با وبگاه تخصصی عرب نیوز (Arab News) اعلام کرد که شرکتهایی که رسانه اجتماعی، بازی و همه سرگرمیها را به کودکان ارائه میکنند، مسئولیت بزرگی در قبال اتفاقات دارند.
تحقیقات این شرکت نشان داد که از هر 4 کودک و نوجوان 8 تا 18 ساله در سراسر جهان، 3 نفر در 12 ماه منتهی به سپتامبر 2022 حداقل با یک تجربه قلدری سایبری مواجه شدهاند.
به گفته پارک، موضوع خطر سایبری فقط مربوط به رفتار بد گروههای خاصی از دانشآموزان یا کودکان نیست، بلکه موضوعی برای همه است. وی افزود که این موضوع مربوط به یک کشور نیست، بلکه یک الگوی بسیار ثابت از خطر سایبری بالا در سراسر کشورها، سراسر فرهنگها و سراسر زبانها وجود دارد.
از نظر ایمنی، انگلستان به عنوان بهترین کشور برای امنیت کودکان در سراسر جهان است و پس از آن ژاپن قرار دارد.
کشورهای آسیای شرقی امتیازات بالاتری را برای ایمنی آنلاین کودکان کسب کردند؛ در مقابل کشورهای آسیای جنوبی، آسیای جنوب شرقی، آمریکای لاتین و کشورهای خاورمیانه و آفریقا رتبه نسبتاً پایینتری داشتند.
علاوه بر این، در حالیکه خطرات سایبری در میان کودکان بین 2 تا 10 درصد در طول همهگیری کووید-19 بین سالهای 2020 تا 2021 کاهش یافت، از سال 2022 دوباره بین 5 تا 15 درصد افزایش یافت.
ارقام نشان میدهد که نوعی آگاهی از کودکانِ در معرض تهدیدات آنلاین وجود دارد که در نتیجه باعث افزایش گزارش در این مورد شده است.
مدیرعامل سازمان آموزشی مستقر در سنگاپور اظهار داشت که مؤسسه او به عنوان یک اتاق فکر مهندسی جهانی با هدف تعیین استانداردهایی برای چندین مهارت دیجیتال از جمله سواد، آمادگی دیجیتالی و در کل هوش دیجیتال کار میکند.
پارک توضیح داد که یکی از چالشهای اصلی این است که افراد در درک اینکه واقعاً سواد دیجیتال چیست، با مشکل مواجه میشوند و در نتیجه باعث سردرگمی، ناسازگاری و ناکارآمدی از نظر آموزش میشود؛ درنتیجه، برای مقابله با این مشکل، مؤسسه آموزشی همراه با مجمع جهانی اقتصاد زبان مشترکی را برای تسهیل درک در مورد سواد دیجیتال و مهارتهای دیجیتال تعیین کرده است.
وی خاطرنشان کرد : «در حال حاضر بزرگترین مشکل دنیای امروز در سواد دیجیتال این است که مردم درک مشترکی از سواد دیجیتال ندارند. بنابراین، وقتی در مورد ریاضی صحبت میکنید، میدانید که از یک به علاوه یک شروع میکنید و همه درک یکسانی از ریاضی دارند. اما سواد دیجیتال، از آنجایی که موضوع جدیدی است، مردم کاملاً متفاوت میفهمند. این امر سردرگمی و ناهماهنگی و ناکارآمدی زیادی در آموزش ایجاد میکند.»
منبع: سایبربان
الکس فون تونزلمان - وقتی به خودِ جریان جنگ میپردازیم، همیشه تصاویر گویاتر از اطلاعات هستند، فارغ از اینکه اطلاعات با چه سرعت و حجم زیادی انتقال یابد. نتیجهی یک جنگ ممکن است به دلایل مختلف مانند توانمندی فرماندهان یا سپاهیان، منابع مادی، امکانات نقل و انتقال، آب و هوا یا حتی تصادفات، تغییر کند. همانطور که نسلهای متوالی از مروجان پروپاگاندا بهخوبی دریافتهاند، واقعیتهای عملی در میدان جنگ ممکن است در نهایت حتی سنجیدهترین روایتهای ساختهشده را از هم بگسلد.
همچنان که تهاجم روسیه به اوکراین در جریان است، حضور فراگیر شبکههای اجتماعی در بستر آن چشمگیر بوده است. علاوه بر جنگ اطلاعات میان دولتها، ارتشها و نهادهای درگیر، و گزارشهای روزنامهنگاران معتبر، اکنون امکانات نامحدودی برای افراد عادیِ درگیر این وقایع وجود دارد تا تجربههای خود را با دیگران در میان گذارند. شهادتهای دست اول و عکسها از جنایتهایی مانند بوچا و ماریوپول میتواند بهطور زنده در پیامخوانهای ما در شبکههای اجتماعی ظاهر شود و به شکلی نامتجانس در کنار میمهای پرطرفدار این شبکهها و ویدیوهای گربهها جا بگیرد.
این سیل اطلاعات غربالنشده (یا بسیار اندک غربال شده) کاملاً بیواسطه و مستمر است و بیتردید بر میزان دلمشغولیِ افراد مختلف از گوشه و کنار جهان به وقایع چشمگیر جاری که عموماً دور از آنها اتفاق میافتد، تأثیر دارد. اما آیا امکان دارد که این پیامهای شبکههای اجتماعی بر روند خود جنگ نیز تأثیر بگذارند؟
در سه دههی گذشته انقلاب در فناوری، تجارب و تعاملات انسانها را بیش از پیش به هم پیوند زده است. حدود دو سوم از جمعیت جهان یعنی حدود ۴/۹ میلیارد نفر اکنون به اینترنت دسترسی دارند (عددی که در دوران بیماری جهانگیر کرونا بهطرز قابل توجهی افزایش داشته و حدود ۸۰۰میلیون کاربر جدید را به اینترنت افزوده است). در حدود ۴/۴ تا ۴/۶ میلیارد نفر از این افراد، از شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، یوتیوب، اینستاگرام، تیکتاک و توئیتر استفاده میکنند.
کاربران شبکههای اجتماعی تنها شاهد وقوع این وقایع بهطور زنده نیستند؛ بلکه نسبت به آنها واکنش نشان میدهند و با آنها تعامل میکنند. حرکتهایی چون درج پرچم اوکراین در نام کاربریِ خود ممکن است تنها نمادین باشد، اما وقتی کاربران بهطور آنلاین بر سیاستمداران فشار میآورند، برای اهداف خود پول میدهند و حتی خانههای خود را در اختیار پناهجویان قرار میدهند، مشارکتشان در جنگ نتایجی در پی دارد که به جهان مجازی محدود نیست. به نظر میرسد که نیروهای مهاجم روسیه از امکانات بالقوهی موجود در شبکههای اجتماعی آگاهاند: شبکههای ارتباطی موبایل در اوکراین را هدف گرفتهاند، در ۱۱ مارس مرکز رسانهای کیفاستار را در اوکتیرکا هدف موشک قرار دادند و بنا به گزارشها در ماریوپل نیز سعی کردند تا زیرساختهای ارتباطی را ویران کنند.
ظهور شبکههای اجتماعی نخستین نوآوری بشری نیست که برداشتِ ما را از جنگ دچار تحول کرده است. در دو قرن گذشته، پیشرفتها در صنعت ارتباطات همواره کسانی را که در جنگ مشارکت ندارند، بیش از پیش در تماس با آن قرار داده است. در سال ۱۸۵۵، در نزدیکی محل جنگ کنونی در اوکراین، جنگ کریمه برای نخستین بار بهطور سیستماتیک عکسبرداری شد. (در گذشته چند عکس سیاه و سفید از جنگهای مکزیک و آمریکا در سالهای ۱۸۴۶ تا ۱۸۶۸ گرفته شده بود، اما آن عکسها قابل مقایسه با ثبت کامل و جامع جنگ کریمه نبود).
راجر فنتون، عکاس بریتانیایی، صدها عکس از نبردگاهها، لشگرها و ویرانیِ بعد از جنگ گرفت. برخلاف کاربرانِ تلفنهای همراه که امروزه میتوانند بهطور زنده تصاویری را ثبت و منتشر کنند، او هرگز نتوانست عکسی از صحنههای زندهی جنگ بگیرد: زمان لازم برای گرفتن هر عکس دستکم ۲۰ ثانیه بود. عکسهای او روند جنگ را تغییر ندادند اما به افزایش آگاهی دربارهی نیازهای سربازان زخمی که به خانه برمیگشتند یاری رساند و به غیرنظامیان کمک کرد تا فهم کاملتری نسبت به گذشته از میدان جنگ به دست آورند. بعضی تصویر فتون از لرد بالگونی را نخستین عکس از موجگرفتگی در جنگ میدانند. این تصویر با تصاویر رؤیاپردازانه از مردان نظامی که مردم به آن عادت داشتند، تضادی خیرهکننده داشت.
در جنگ جهانی اول، سینما رسانهی جدیدی را فراهم کرد. در اوت ۱۹۱۶، وزارت جنگ بریتانیا یک فیلم کامل با عنوان جنگ سُوم (The Battle of the Somme) منتشر کرد و در آن تصاویر مستند را با بازسازیهای سینمایی در هم آمیخت. این فیلم موفقیت فوقالعادهای کسب کرد: در چند هفتهی اول نمایش، بیست میلیون نفر آن را تماشا کردند. اما در ارتباط با تصاویر صریح و بیپرده از کشتار، و اینکه آیا نشان دادن آنها جنگ را به شکلی از تفریح هراسانگیز تبدیل میکند، نگرانیهای گستردهای را به وجود آورد. در آن زمان نشریهی منچستر گاردین دربارهی تصاویر تشویشآور چنین نوشت: «این معنای واقعی جنگ است، و کار درستی است که مردم ما ناچار شوند هراس آن را احساس کنند و بفهمند که جنگ تنها بازیِ پرهیجانی نیست که در روزنامهها جریان دارد.» امروز نیز در شبکههای اجتماعی استدلالهای مشابهی دربارهی تصاویر و فیلمهای بیپرده و صریح مطرح میشود.
در دههی ۱۹۶۰، جنگ در ویتنام را نخستین «جنگ تلویزیونی» توصیف کردند و فیلمهای جنگ هر شب در سراسر آمریکا پخش میشد. هنوز میان تاریخدانان توافقی وجود ندارد که چقدر این موضوع بر افکار عمومی تأثیر گذاشت. در فوریهی ۱۹۶۸ اندکی پس از حملهی تِت (Tet)، والتر کرونکایت، مجری شبکهی تلویزیونی سیبیاس، با حالتی اندوهگین به مخاطبان گفت که «پای ما در گل گیر کرده است». میگویند که رئیسجمهور وقت آمریکا، لیندون بی. جانسون، اظهار داشته بود: «اگر کرونکایت را از دست داده باشم، تمام ایالتهای مرکزی آمریکا را از دست دادهام». چند هفتهی بعد، او اعلام کرد که دیگر نامزد ریاست جمهوری نخواهد شد. عوامل بسیاری در تغییر افکار عمومی آمریکاییها علیه جنگ نقش داشت، اما ارزیابی معتدل کرونکایت ظاهراً بر رئیسجمهور تأثیر مهمی داشته است.
جنگ اوکراین نخستین جنگی نیست که در دوران شبکههای اجتماعی اتفاق افتاده است. بیش از یک دههی قبل، سلسلهای از ناآرامیهای اجتماعیِ موسوم به بهار عربی تا حدی به لطف سرعت و کاراییِ ارتباطات آنلاین گسترش یافت. بنابر گزارشها مردی مصری چنان تحت تأثیر نقش شبکههای اجتماعی قرار گرفته بود که نام دختر اول خود را «فیسبوک جمال ابراهیم» گذاشت. بعد از آن واقعه، جنگ در سوریه را نیز جنگی دانستهاند که بیشترین تأثیر را از شبکههای اجتماعی گرفته، یعنی دستکم تا پیش از جنگ اوکراین.
هرگونه فناوریِ تازهی ارتباطات مناقشاتی را دربارهی اخلاقیات و مشروعیت انتشار اطلاعات دربارهی جنگ به راه میاندازد. در مشهورترین عکس فنتون از کریمه، دشت سایهی مرگ، به نظر میرسد که توپها به میان راه آورده شدهاند تا ترکیب مؤثرتری به عکس بدهند. سابقهی استفاده از پروپاگاندا از سوی طرفین جنگ به دوران باستان میرسد و شبکههای اجتماعی تنها آخرین محمل این کار هستند. اما این شبکهها تغییرات مهمی در این ماجرا ایجاد کردهاند. از جمله سرعت و حجم بالای انتقال اطلاعات است. این به نوبهی خود نیاز به ضدپروپاگاندای سریع و جامع را به وجود آورده است: اطلاعاتی که شاید درست باشد اما برای طرفِ خودی آسیبزاست، باید قبل از آنکه مقبولیت یابد، مشروعیتزدایی شود. ترویجگران آنلاین روس در شبکههای اجتماعی مثل تلگرام به هر شاهدی از جنایتهای جنگ بلافاصله واکنش نشان میدهند و آن را ساختگی اعلام میکنند یا مسئولیت آن را به گردن اوکراینیها میاندازند.
اطلاعات در زمان جنگ به هر شکلی که انتقال یابد میتواند بر تصمیمات واسطههای قدرت اثر بگذارد و افکار عمومی را در سطح ملی (یا بینالمللی) تغییر دهد. این وضعیت میتواند روحیهی نظامیان و غیرنظامیانی را که در میانهی جنگ گرفتار شدهاند بالا یا پایین ببرد. برتریِ شبکههای اجتماعی نسبت به فناوریهای قبلی این است که سرعت انتقال اطلاعات و جمعیت مخاطبان را بهشدت افزایش میدهد و به افراد اجازه میدهد که برداشت خود از وقایع را بیان کنند، برداشتی که ممکن است بهتر یا بدتر از واقعیت باشد.
وقتی به خودِ جریان جنگ میپردازیم، همیشه تصاویر گویاتر از اطلاعات هستند، فارغ از اینکه اطلاعات با چه سرعت و حجم زیادی انتقال یابد. نتیجهی یک جنگ ممکن است به دلایل مختلف مانند توانمندی فرماندهان یا سپاهیان، منابع مادی، امکانات نقل و انتقال، آب و هوا یا حتی تصادفات، تغییر کند. همانطور که نسلهای متوالی از مروجان پروپاگاندا بهخوبی دریافتهاند، واقعیتهای عملی در میدان جنگ ممکن است در نهایت حتی سنجیدهترین روایتهای ساختهشده را از هم بگسلد.
برگردان: پویا موحد
الکس فون تونزلمان تاریخدان و نویسندهی کتاب بتهای سرنگونشده: دوازده مجسمهی تاریخساز (۲۰۲۱) است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:
Alex von Tunzelmann, ‘The big idea: can social media change the course of war?’, The Guardian, 25 April 2022.
www.aasoo.org
(منبع:شارا)
اگر درباره دزدان دریایی و انواع دزدیها شنیدهایم، بد نیست درباره «دزدی توجه» هم بدانیم. شبکههای اجتماعی یا «سوشیال مدیاها» متخصص این نوع دزدی هستند. تمام عزمشان را جزم میکنند تا در دنیای پررقابت شبکههای اجتماعی، برنده میدان شوند. شبکههایی مجانی که پشت پردههای عجیب مالی و اقتصادی دارند.
فارس - «اقتصاد توجه» همان پاشنهای است که دَرِ امپراتوری رسانهای غرب و شبکههای اجتماعی روی پاشنه آن میچرخد. دنیای امروز دنیای سوشیال مدیاهاست. اینها میتوانند با جلب و مدیریت توجه عموم دستبهکارهای عجیبی مانند به قدرت رساندن یک فرد، برکناری او و فروش اطلاعات شخصی و سلایق کاربران خود به نهادها و بنگاههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بزنند و ذائقه جهانی را در زمینههای مختلف هدایت کنند. هرچند این را اتهامی به خود میدانند اما هرسال، خبرهای متعددی درباره متهم شدن یک یا چندتایی از این شبکهها به فروش یا افشای اطلاعات خصوصی کاربرانشان منتشر میشود. در جهان امروز که «اطلاعات» و «ایده» گرانبهاترین سرمایه است، این اتفاقات نه دور از ذهن است نه غیرممکن. عضو چند شبکه اجتماعی هستیم؟
«سوشیال مدیا» به تعبیری همان شبکه و رسانههای اجتماعی هستند که البته گاهی بهاشتباه از آن بهعنوان «مارکتینگ در فضای مجازی»هم نامبرده میشود. شاید این نام کمی پیچیده باشد اما این شبکه ها نزدیکتر از چیزی به ما هستند که تصورش میکنیم. فضای اینستاگرام که هرکدام از ما یک صفحه برای خودمان در آن داریم، مصداق مناسبی از سوشیال مدیاست؛ بله تقریباهمه ما کاربران سوشیال مدیا هستیم. تمام شبکههای اجتماعی شامل اینستاگرام، واتساپ، توییتر، تلگرام، تیک تاک و... مصادیقی از سوشیال مدیاهای نامآشنا و پرکاربردند. بهطورکلی شبکههای اجتماعی و کار در آن همان تعریفی ملموس و ساده از سوشیال مدیاست. این گزارش، تحقیق و جستاری در این زمینه است که چطور میتوانیم از خودمان در فضای مجازی سوشیال مدیا محافظت و نحوه توجهمان را مدیریت کنیم تا فرصتهای زندگی واقعیمان را از دست ندهیم، فردی مؤثر و موفق باشیم.
آیا سوشیال مدیا از اساس بد است؟
سوشیال مدیا بد است؟ این نخستین و مهمترین سؤالی است که باید از خودمان بپرسیم. شبکهها و رسانههای اجتماعی بهخودیخود، خوب یا بد نیستند. آنچه آنها را مثبت یا منفی میکند، نحوه استفاده و چگونگی کاربری ما در این فضاها، اثر و کاربردشان در زندگی ماست. اما چرا باید حضورمان در این فضاها را مدیریت کنیم؟ اگر در این زمینه دقت و همت لازم را نداشته باشیم، چه ضرری در پی خواهد داشت؟ پاسخ به این پرسشها اهمیت، یک نقطه عطف و مشترک هم دارد. هدف و دلیل حیات سوشیال مدیا چیزی نیست جز به دست آوردن ترافیک بازید و جلبتوجه مخاطبان.
سرمایه اصلی و ذاتی این شبکهها و نقطه مانورشان هم از اساس همین است. برای جلبتوجه بهتر مخاطبان، رسانهها و شبکههای اجتماعی باهم رقابتی جدی دارند. هر سوشیال مدیا که بتواند توجه بیشتری را به خود معطوف کند، برگ برنده در دست دارد. به شبکه و رسانه اجتماعی اول و برتر تبدیل میشود و به منافع عظیمی میرسد.
مجازیترین باتلاق جهان، اینجاست!
مشکل از زمان و جایی آغازشده که تمرکز صرف، بر«جلبتوجه» باعث میشود این شبکههای اجتماعی از شیوههای نامحسوس، هوشمند، کاملاً حسابشده و گاه ناجوانمردانه استفاده کنند که مخاطب، عادت به توجه کردن به آنها پیدا کند. به نحوی دچار توجه «تخدیری» و اعتیاد گونه شود. یعنی چه؟ سادهتر توضیح میدهیم. برخی سوشیال مدیاها از شیوههایی استفاده میکنند که سِیر ارادی و انتخابی توجه کردن از دست مخاطب خارج میشود و تقریباً غیرارادی و ناخواسته، ذهن و توجهش به بند کشیده میشود. این همان چیزی است که بعضی کارشناسان و متخصصان فضای مجازی از آن با تعابیری مانند «باتلاق»، «دام»، «تله» و کمینِ سوشیال مدیا یا «اسارت مجازی» صحبت میکنند و دربارهاش هشدار میدهند.
10 دقیقه چطور تبدیل شد به 3 ساعت؟!
وابستگی به سوشیال مدیا و سیر بیش از حد در دنیای مجازی، عملکرد روزانه فرد را در دنیای حقیقی مختل میکند. راندمانش پایین میآید و سبک زندگی سالم، زمان کافی برای تحرک و تغذیه سالم ندارد. بهمرور سلامت فردی و روان او تحت تأثیر قرار میگیرد. سوشیال مدیاها با ایجاد جریان در فضای مجازی، تعامل در فضای حقیقی را کمرنگ و بهمرور از عموم کاربرانشان افرادی منزوی میسازند. فرد منزوی برای فرار از تنهایی به سوشیال مدیا روی میآورد. بهمرور، انزوای او بهتنهاییِ خشمگینانه و شکننده تبدیل و فرد، افسرده میشود. برخی کاربران در نظرسنجیها از تغییر محسوس سبک زندگیشان پسازاینکه تلفن همراه خریدهاند و با فضای مجازی و شبکههای اجتماعی آشنا شدهاند، گفتهاند. چاقی، سردی مغز؛ افزایش افسردگی و بدبینی، افت میل تعامل با دیگران در فضای حقیقی، کمتحرک شدن، کمآوردن وقت، به هم خوردن ریتم زندگی از شایعترین این تغییرات است.
یک تجربهشان اما قابل تأملتر و آشنا برای خیلیهایمان است؛ «بُهت از دست دادن و گم کردن زمان». بسیاری افراد گفتهاند برای بازدید یک اعلان یا بررسی یک پست یا محتوا وارد فضای مجازی شدهاند اما همینکه به خودشان آمده، دیدهاند که زمان را به طرز حیرتآوری گمکردهاند. ده دقیقهشان تبدیلشده به 2، 3 ساعت چرخ زدن در فضای مجازی. این توصیف آشنا نیست؟ ما هم دچاریم.
درباره «اقتصاد توجه» چیزی شنیدهایم؟
اما چرا این اتفاق میافتد، چرا باید برخی مدیریتِ توجه ما را به دستگیرند، چه منفعتی برایشان دارد؟ گفتیم که سوشیال مدیا مربوط به شبکههای اجتماعی و کار در آن است. سیر این کار در خدمت جذب مخاطب، فروش یا همان اصطلاح معروف «مارکتینگ» و«برندینگ» است. بنابراین سوشیال مدیا زیرشاخهای از این دو بوده و تحت لوای آن، ماهیت پیدا میکند. در فرهنگ غرب که خاستگاه سوشیال مدیاست و تحت تفکر لیبرال و سرمایه سالاری فقط محصول، مصنوع و خدمتی باارزش به شمار میرود که آورده مالی و سرمایه داشته باشد.
سوشیال مدیا در یککلام مبتنی بر «اقتصاد توجه»؛«Attention economy»است. هر شبکه اجتماعی موفقتر در جلبتوجه، پولسازتر و هرچه ثروتمندتر، قدرتمندتر. هر جا ثروت و قدرت باشد امکان سودجویی و تشکیل باند و مافیا هم بیشتر. در چنین شرایطی بدیهی است که باید خودمان میزان توجهمان به فضای مجازی و سوشیال مدیاها را مدیریت کنیم تا زیان نبینیم. پشت هر پست، داده و اطلاعات(fact) و محتوای سوشیال مدیاها ساعتها مارکتینگ و بررسی اقتصادی نامرئی وجود دارد.
ترامپ را توییتر رئیسجمهور آمریکا کرد
فضای سوشیال مدیاها بسیار هوشمندانه و نه! بر پایه کسب درآمد که چند پله بالاتر؛ پولسازی و سوددهی طراحیشده است. محتواهای متنی، ویدئو، عکس و گرافیک تولیدشده در این فضا تولید میشوند تا با جلبتوجه ما به اشتراک گذاشته شوند. گاهی پای توصیه و فروش یک کالا و خدمت در میان است. گاهی یک اندیشه، خط و جریان فکری بهواسطه پسندها و به اشتراک گذاشتن نظرها بهراحتی جریان اول و بهاصطلاح «برنده» میشود. در «جنگ روایتها» مهم است که روایت غالب کدام باشد؟ سوشیال مدیاها از تمام اهرمهایشان برای این برنده سازی استفاده و بهراحتی با ضریب «توجه عمومی»، چهرهسازی و فرد یا جریانی را مشهور میکنند.
نمونهای برای این ادعا وجود دارد؟ بله! «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق آمریکا که گفته شد «توییتر» او را به ریاست جمهوری رساند! حالا بهتر مشخص میشود که سوشیال مدیاها، سرمایهگذاران و طراحانش تا کجا میتوانند از«جلبتوجه عموم» سود ببرند؟ این مدیریت کردن توجه ما توسطشان حتی میتواند قدرت حکمرانی را به دستشان دهد. حالا معلوم میشود چرا این روزها مدام صحبت از امپراتوری، حکمرانی رسانهای و سلطه شبکههای اجتماعی است؟
«دزدی توجه» هم داریم؛ شنیدهاید؟!
جایی نوشته بود، توجه؛ لایک و کامنتهای شما در فضای سوشیال مدیا در حقیقت همان سکههای سود شما برای طراحان و گردانندگان این فضاست پس مواظب باشید سکههایتان را کجا خرج میکنید و به جیب چه کسی میریزید. توصیفی خوب و تلنگری برای ماست که بیشتر دقت کنیم که این حضور، تفریحی و تصادفی نیست بلکه کاملاً تجاری است. وقتی صحبت از تجارت سوشیال مدیا میشود و اینکه طراحانش پولهایی هنگفت به جیب میزنند، بسیاری از ما ممکن است این نکته را قبول نداشته باشیم حتی بگوییم من برای عضویت در تلگرام، اینستاگرام، توییتر و...یک ریال هم پرداخت نکردهام حتی کسبوکار اینترنتی خودم را در این فضا راه انداختهام و درآمد هم دارم.
اگر درباره دزدی در خشکی و دزدان دریایی شنیدهاید، حالا بد نیست درباره دزدی مجازی هم بشنوید. سوشیال مدیاها بر سر جلبتوجه مخاطب، رقابتی جدی باهم دارند. سالانه آمار دقیقی از رتبهبندی محبوبترین شبکههای اجتماعی منتشر میشود. بنابراین بدیهی است که سوشیال مدیاها برای صدرنشینی از ترفندها و شگردهای مختلفی استفاده میکنند که به «دزدی توجه» معروف است.
وقتی همهچیز رایگان است، محصول شمایید!
حالا یک سؤال؛ سازندگان این فضاها و شبکههای اجتماعی خیّرند؟ چرا باید خدماتی کاملاً رایگان به ما ارائه کنند؟ چه توجیه اقتصادی و چه منفعتی برایشان دارد؟ بهخصوص در فضای غرب و لیبرال که ارزش، مساوی است با اقتصاد، درآمد و سود. جملهای بسیار عجیب اما پرمغز در دنیای اقتصاد را مرور کنیم که میگوید: اگر برای دریافت محصولی پول پرداخت نمیکنید، خودتان محصول هستید. یعنی خودتان مصرف میشوید! شبکههای اجتماعی علایق، سلیقه و تفکر ما را شناسایی میکنند همین اطلاعات را با مبالغی هنگفت به بنگاههای اقتصادی و... میفروشند. برندهای معروف برای تولید محصولاتشان، انتخاب رنگ سال، تعیین مُد روز و تولید محتواهای در خدمت منافعشان از این اطلاعات استفاده میکنند. داشتن این اطلاعات بقا و سودآوریشان را بهخوبی تضمین میکند. این، سود بسیار هنگفتی برای سوشیال مدیا و البته خریداران اطلاعات دارد.
اطلاعات و ایده، گرانقیمتترینها هستند
در دنیای امروز «اطلاعات» و «ایده» گرانترین سرمایههای بشر است. دو، سه دهه قبل، دسترسی به اینترنت واقعاً سخت بود و عمومیت نداشت. بسیار نیازمند سختافزار حجیم و پیچیده بود. فرد چون بهزحمت وارد فضای مجازی میشد، زمان و جستجوهایش را مدیریت میکرد. توجه «عمیق» و «دقیق» داشت. حالا اما با یک تلفن همراه و اشاره انگشت، وارد فضای مجازی میشویم. «حضور»، گسترده اما «توجه» سطحی است. درگذشته فضای مجازی خلاصه به موتورهای جستجو و بنابراین بستر فضای مجازی هم محدود بود حالا اما تنوع قابلتوجهی از شبکههای اجتماعی در حال فعالیت و رقابت هستند. بنابراین بستر حضور هم بسیار گسترده است. در چنین شرایطی سوشیال مدیاها برای به دست آوردن توجه کاربر و مخاطب، سازوکارهای مربوط به رقابت و دزدی توجه را به کار میگیرند. چرا هرکدام از ما ساعتها وقتمان را در فضای مجازی میگذرانیم؟ امروز، رقابت و مهمترین تجارت همان «اقتصاد توجه» است و حرف اول را میزند. شبکههای اجتماعی با توجه به «محرک» و پرداخت«پاداش آنی» مخاطبان خود را جذب میکنند.
لایک و کامنت، پاداشهای فضای مجازی هستند
من و شما نیاز به توجه، سرگرمی، اطلاعات یا...داریم. محتواها ذهن ما را تحریک میکند و با مواردی مانند امکان لایک و کامنت(پسند و نظر دهی) پاداش آنی دریافت و حس میکنیم فردی بهروز و تعبیری حسابی فرزند زمانه خود هستیم. به یک نکته ظریف هم باید توجه کنیم. در فضای سوشیال مدیا اگر خدمات کاملاً رایگان هستند، پاداشها هم از اساس غیرمادی و به همین دلیل آنی و بیوقفه است.
اما چرا تمایل به حضور در این فضا، کمرنگ که نمیشود! تقویت هم میشود. پاداشهای آنی، منجر به تأمین و پاسخگویی به حس «لذت آنی» هستند. ما حضور داریم چون از نظر روحی در لحظه ارضا، تشویق و به این سیستم خشنودی آنی وابسته میشویم. کنجکاویمان پاسخ داده میشود و با انبوهی از اخبار و اطلاعات روبرو میشویم بااینکه فرصت بررسی «حقیقت» و «صداقت» اطلاعات( fact check) را نداریم اما حس میکنیم فردی بهروز و مطلع هستیم. در نقطه مقابل اگر در این فضا نباشیم، حس بیخبری و عقب ماندن داریم و برخی حتی دچار سندروم «فومو» یا همان ترس از عقب ماندن از جهان میشویم. بنابراین شبها در آغوش تلفن همراه به خواب میرویم و صبح در اولین اقدام روزانهمان با بررسی تلفن همراه بیدار میشویم.
از لذت آنی به فرصت و لذت پایدار برسیم
برخی مواقع، تصور نادرستی از مدیریت کردن حضورمان در فضای مجازی داریم. فکر میکنیم بالغانه و آگاهانه در این فضا حضور داریم اما حواسمان به توجه «نامرئی» و «منفی» خودمان نیست. حتی وقتی محتوایی ازنظر ما مناسب نیست و اشتباه است، ما با توجه منفی، نوشتن کامنت و نظرمان، آن سوشیال مدیا را از ضریب توجه خودمان بهرهمند میکنیم. این به آن معنا نیست که باید در این فضا حضور نداشت یا منفعل بود. گاهی همان نقد و نظر منفی ما یا محتوایی که تولید میکنیم، باعث میشود حقیقتی پنهان نماند و دیگران با خواندن نظرات، بتوانند با واقعیت روبرو شوند. پس باید بود و حضور داشت.
اما میتوان با مسدود کردن، گزارش دادن برخی صفحات و محتواهای زرد، دروغ و مغرضانه برخی سوشیال مدیاها و محدود کردنشان، زمینه سودجوییشان را کمتر کرد. نکته مهم این است که مدام از خودمان بپرسیم چرا این شبکه اجتماعی را دارم و برایم چه فایده و آوردهای دارد؟ این پرسش مدام، زمینه مدیریت بهتر توجهمان را فراهم و بهمرور ما را به آن مسلط میکند. همین باعث میشود برای یک لذت آنی مانند لایک و کامنت، فرصتهای خوب در دنیای واقعی و لذتهای پایدار را از دست ندهیم.
رژیم سوشیال مدیایی گرفتهایم؟!
با اقدامات گفته شده در بالا ما صفحات تولیدکننده محتوا را به نحوی «تنبیه مجازی» میکنیم اما با خودِ بنگاه؛ سوشیال مدیا یا همان شبکه مجازی چه باید کرد؟ تمام کارشناسان معتقدند «خود مدیریتی» در این فضا، اهمیت یگانه و مؤثری دارد. اما مهارت مدیریت توجه خود را چگونه باید و میتوان به دست آورد، اصلاً شدنی است؟!
ما باید مثل تاجری که از ثروت و سرمایهاش، کشاورزی که از محصولاتش، دامداری که از دامهایش و... مراقبت میکند یا مثل فردی که از سلامتی خود حمایت و حفاظت میکند از سلامت روانمان هم مراقبت کنیم. اینجا با یک واژه جدید آشنا میشویم؛ «رژیم رسانهای». هر فردی که قصد لاغر شدن دارد، معمولاً سراغ یک نوع رژیم میرود. درباره سوشیال مدیاها، مدیریت حضور و توجهمان که همزمان «نشان قدرت» و «پاشنه آشیل» شبکههای اجتماعی است باید هدفمند و کاملاً ظریف عمل کرد.
چگونه رژیم رسانهای خوب بگیریم؟!
ترک عادتها همیشه سخت است. یکی از بهترین راهها، «حذف تدریجی» و «عادت جایگزین» به شمار میرود. در تمام رژیمها قبل از آنکه گفته شود چه اندازه باید غذا خورد یا نخورد؟ صحبت از مدیریت مواد غذایی وسوسه کننده در طول روز و بهاصطلاح مواد خوراکی ورودی خانه و بدن است. بدون شک پیش از آنکه به فردی عاشق شکلات، گفته شود برای لاغری باید فلان غذا را با چنان جزئیات و دستور تهیه و پخت رژیمی و سالم بخورد باید کاسه تخمه و شکلات؛ عامل وسوسهگر را از او دور نگه داشت. این دقیقاً درباره سوشیال مدیا حکم میکند.
ما هر بار به هوای اینکه اعلان تلفنمان را بررسی یا درزمانی کوتاه، تازهترینها را مرور کنیم وارد سوشیال مدیای موردعلاقهمان و از آن به سوشیال مدیایی دیگر جابجا میشویم. لازم است، شناخت خوبی از خود داشته باشیم. بدانیم معمولاً کی و به دنبال چه حسی سراغ سوشیال مدیای محبوبمان میرویم؟ اگر وقتی دلمان سرگرمی، تنهایی، جذابیت و... میخواهد سراغش میرویم، به فکر جایگزین مناسب سبک زندگیمان باشیم. برای مثال برای تنهایی مفید، اپلیکیشن کتابخوانی مجازی نصب کنیم و کتاب بخوانیم. اگر دنبال تفریح و هیجانیم غذای جدیدی که مدتهاست میخواهیم بپزیم اما فرصتش را نداریم، بپزیم و...
برنامه مفید روی تلفن همراه نصب کنیم
این کارها هم ضروری است.، برنامهها و آیکونهایی که ما را وارد این فضا میکند دور از دسترس همیشگی قرار دهیم نه پیش چشم و دم دست که به بهانه هر بار خاموش یا روشن شدن صفحه تلفن همراهمان، ناخودآگاه و یکباره وارد این فضا شویم. پس بهجای حذف یکباره، حذف تدریجی و آرام یک عادت را انجام دادهایم. حالا نوبت یک عادت جایگزین است. دنیای امروز پر از برنامهها و اپلیکیشنهایی است که میتوانند جایگزین سوشیال مدیایی که به آن عادت کرده و معتادش شدهایم، شود. برای ترک سیگار معمولاً فرد رو به خوردن تخمه میآورد. این مثال درباره سوشیال مدیا مصداق دارد.
برنامه و سرگرمی جدید که حالمان را خوب و لذت «پایدار» نصیبمان کند و ما را ارتقا دهد، جایگزین توجه افراطی به سوشیال مدیا شود. برای مثال نرمافزارهایی که گعده مجازی متخصصان هر رشته و فرصتی برای آموزش و پیشنهادهای شغلی و همکاری است. بهمرور بانظمی پایدار و انجام همین کوچکترین تغییرها، سبک زندگی بهتری خواهیم داشت و بازنده سوشیال مدیاها نخواهیم بود. در آغاز راه این تغییر، ممکن است بارها دچار خطا شویم. ساعتها وقتمان دوباره در سوشیال مدیاها هدر برود اما باید به خودمان فرصت بدهیم. همانطور که عادت بهمرور ایجادشده تغییر هم به زمان و البته شانهبهشانه آن به نظم و نظارت خودمان به خودمان نیاز دارد.
یک دادگاه تجدید نظر در آمریکا، قانون تگزاس مبنی بر ممنوعیت شبکه اجتماعی درخصوص سانسور یا حذف دیدگاه های کاربران را تایید کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، این اقدام شکست بزرگی برای گروههای پشتیبان صنعت فناوری به حساب میآید که معتقدند چنین اقدامی پلتفرمها را به محلی برای انتشار محتوای خطرناک تبدیل میکند.
از سوی دیگر محافظه کاران و حامیان راستگرا بارها اعلام کردهاند باید از سرکوب دیدگاههایشان توسط شرکتهای بزرگ فناوری اجتناب شود.
قانون تگزاس توسط مجلس این ایالت که اکثریت آن جمهوریخواه است تأیید شده و فرماندار نیز آن را امضا کرده بود. شکایت درباره این قانون نیز توسط گروههای حامی فناوری از جمله «نت چویس»، «انجمن صنعت کامپیوتر و کامونیکیشنز» (نماینده فیس بوک، توئیتر، یوتیوب و غیره) ثبت شده بود.
شرکتهای فناوری به دنبال راهی برای قانونمندسازی محتوای کاربران در زمانی هستند که احتمالاً به خشونت منجر میشود. همچنین پلتفرمهای قانونمند نشده به گروههای افراطی مانند حامیان نازیها، تروریستها و دولتهای متخاصم خارجی اجازه فعالیت میدهد.
عباس سیاح طاهری – ترند مخالفت با حاکمیت در تصمیمات حکمرانی امروز موضوع فیلتر شدن اینستاگرام با ادبیاتهای مختلف است و تکرار گزاره فیلتر اینستاگرام با تکیه بر کسب و کارهای این پلتفرم نوعی قطعیت در فیلتر اینستاگرام توسط حاکمیت را به مخاطبان القا میکند. حال آنکه هیچ تصمیمی در حاکمیت برای این مساله حتی عنوان نشده است.
کمیته امور دولت و امنیت داخلی سنای آمریکا چهارشنبه هفته جاری جلسه استماعی برای بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی بر امنیت کشور با شرکت های فیس بوک، یوتیوب، توئیتر و تیک تاک برگزار می کند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، این کمیته به رهبری گری پیترز سناتور دموکرات اعلام کرد جلسه استماع مذکور فرصتی برای درک گستره ای است که مدل تجاری شبکه های اجتماعی از طریق الگوریتم ها، تبلیغات هدفمند، دیگر عملیات و فرایندها به ترویج محتوای مخرب و تهدیدها علیه امنیت داخلی کشور منجر می شوند.
طی جلسه قرار است مقامات شرکت ها از جمله متا (شرکت مادر فیس بوک) شهادت دهند. کریس کاکس مدیر ارشد محصول متا، نیل موهان مدیر ارشد محصول یوتیوب، ونسا پاپاس مدیر ارشد عملیات تیک تاک و بلوبرید جی سالیوان مدیرعامل توئیتر در این جلسه استماع با کمیته سنا حاضر می شوند.
طی ۵ سال گذشته، این سی و یکمین باری است که یک مدیر ارشد فیس بوک یا متا در مقابل کنگره شهادت می دهد.
پیترز سال گذشته میلادی شبکه های اجتماعی را تحت فشار قرار داد تا اطلاعات بیشتری در خصوص سیاست های شرکت شان جهت نظارت و حذف محتوای افراطی و نظریه های توطئه مروج خشونت افشا کنند. او شیوه ترویج محتوای افراط گرایانه در پلتفرم های اجتماعی را بررسی کرد و در جلسه استماع ۲۰۲۱ میلادی گفت: در حملات مداوم نشانه هایی از آن وجود دارد که پلتفرم های اجتماعی نقشی مهم در قرار گرفتن افراد در معرض محتوای خشونت بار دارند و حتی محتوای خطرناک را برای کاربران بیشتری ترویج می کنند.
محققان دلایل فعالیت کاربران در شبکههای اجتماعی را مورد بررسی و واکاوی قرار دادند.
به گزارش سایبربان ؛ یک کاربر اینترنتی به طور متوسط نزدیک به سه ساعت در روز از شبکههای اجتماعی استفاده میکند. واضح است که رسانههای اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات مهم با افراد، مانند نحوه ایمن ماندن از کووید-۱۹، به طور فزایندهای حیاتی میشوند و محققان میخواهند بدانند چه چیزی باعث میشود یک رسانه آنقدر قانعکننده و جذاب باشد که کاربران، مطلبی را به صورت آنلاین در آن به اشتراک بگذارند.
یک مطالعه جدید منتشر شده در مجله روانشناسی تجربی به رهبری محققان دانشگاه پنسیلوانیا، رفتار بیش از ۳۰۰۰ فرد را برای بررسی روانشناسی در پس اشتراک گذاری اطلاعات آنلاین مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
پاسخ این گونه بود که مردم اطلاعاتی را که احساس میکنند برای خودشان یا افرادی که میشناسند معنادار است به اشتراک میگذارند. اساسا این اطلاعات در اینترنت میتواند ویروسی شود، زیرا مردم آن را ذاتا ارزشمند مییابند، چه برای خود چه برای جامعه.
کاسمه، یکی از محققان این مطالعه میگوید: این یافته کلیدی برای ایجاد پیامهای موثر برای علل اجتماعی است. دانستن مواد روانشناختی که باعث میشود فرد پستی را در رسانههای اجتماعی به اشتراک بگذارد، میتواند به دانشمندان کمک کند حقایق مربوط به تغییرات آب و هوا را به اشتراک بگذارند یا مقامات بهداشت عمومی افسانههای مربوط به واکسنها را از بین ببرند.
تحقیقات «کاسمه» نشان میدهد افراد به اطلاعاتی که تصور میکنند مربوط به خودشان است توجه بیشتری میکنند.
به همین ترتیب، انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و دوست دارند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. به اشتراک گذاری اطلاعات، مراکز پاداش را در مغز ما فعال میکند و هنگامی که با دیگران ارتباط برقرار میکنیم، آنچه را که طرف مقابل فکر میکند یا میخواهد بشنود در نظر میگیریم، کیفیتی که به عنوان ارتباط اجتماعی شناخته میشود.
برای مطالعه «کاسمه»، شرکت کنندگان در معرض مقالات و پستهای رسانههای اجتماعی در مورد سلامت، تغییرات آب و هوا، انتخابات و کووید-۱۹ قرار گرفتند. برخی از شرکت کنندگان سرفصلها و خلاصه مقالات خبری را مطالعه کردند، برخی دیگر به پستهای رسانههای اجتماعی نگاه کردند. همه شرکتکنندگان ارزیابی کردند که چقدر احتمال دارد هر پیامی را به اشتراک بگذارند و چقدر هر یک را با خودشان و افرادی که میشناسند، مرتبط میدانند.
محققان دریافتند صرف نظر از موضوع پوشش داده شده یا رسانه پیام، مردم به احتمال زیاد میگویند پیامهایی را به اشتراک میگذارند که از نظر آنها مرتبط با خود یا جامعه است. علاوه بر این، آنها دریافتند وقتی از شرکتکنندگان خواسته میشود به صراحت بنویسند که چرا یک پیام به خودشان یا افرادی که میشناسند مربوط است، حتی احتمال بیشتری دارد که آن را به اشتراک بگذارند.
کاسمه میگوید: به اشتراک گذاری اطلاعات یک جزء حیاتی از اقدامات فردی و جمعی است. در آغاز شیوع کرونا، ما نیاز داشتیم به سرعت اطلاعات دقیقی را در مورد آنچه در حال وقوع است، چگونگی محافظت از خود و یکدیگر منتشر کنیم. انتشار اطلاعات در شبکههای اجتماعی میتواند برای تغییر رفتار فردی ما بسیار موثر باشد. رفتار جمعی ما از طریق تغییر درک ما از آنچه هنجار است دچار تغییراتی می شود.
کاسمه و همکارانش با دادههای دهها هزار پیام، معتقدند که این یافته میتواند به شکلدهی پیامهای عمومی موثر در رسانههای اجتماعی کمک کند. کاسمه میگوید: ما علاقهمندیم بدانیم چگونه میتوانیم نظریه روانشناختی را به مداخلات دنیای واقعی برای ترویج تغییر رفتار ترجمه کنیم.
یکی از راههای بهبود اشتراکگذاری محتوا، استخدام افرادی است که محتوا را با خود یا از نظر اجتماعی مرتبط میدانند تا پیامهای آنلاین را به اشتراک بگذارند. مورد دیگر این است که پیامها را به گونهای قاب بندی کنیم که مخاطبان آنها را بیشتر مرتبط با خود یا جامعه بدانند، بدون اینکه خود پیامها را سفارشی کنند.
فالک، نویسنده ارشد این مطالعه میگوید: ما چارچوبهای پیامی را ایجاد کردیم که میتوان آن را با اخبار و پستهای رسانههای اجتماعی موجود جفت کرد. این بدان معنی است که همان اعلانهایی را که در این مطالعه به کار گرفته شدند، میتوان به راحتی در زمینههای دیگر نیز آزمایش کرد.
برای این مطالعات، محققان از اسکنرهای fMRI برای درک اینکه چگونه مناطق خاصی از مغز درک خود و ارتباط اجتماعی را شکل میدهند، استفاده میکنند؛ به طور کلی تیم امیدوار است که نتایج این مطالعه به کسانی که میخواهند تغییرات اجتماعی ایجاد کنند، ابزارهایی را برای انجام این کار به طور موثر ارائه دهد. کاسمه میگوید: مسائل بزرگ نیازمند اقدام جمعی هستند و انتشار اطلاعات دقیق، افراد را قادر میسازد تا به یکدیگر بپیوندند و اقدام کنند.
فالک میگوید: این مطالعه مولفههای روانشناختی کلیدی را برجسته میکند که افراد را برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات در مورد موضوعاتی که بر رفاه ما تاثیر میگذارند، برمیانگیزد. اشتراکگذاری یکی از اهرمهای کلیدی برای تغییر هنجارهای فرهنگی و ایجاد انگیزه برای اقدام در مقیاس بزرگتر است، بنابراین بسیار مهم است که بفهمیم چه چیزی باعث این اتفاق میشود.
منبع: باشگاه خبرنگاران
دموکراتهای آمریکایی از شبکههای اجتماعی در مورد تهدید عوامل انتظامی و پستهای خشونتآمیز توضیح خواستند.
به گزارش سایبربان؛ بر اساس نامههایی که روز جمعه به هشت شرکت پلتفرم رسانههای اجتماعی ارسال شد، دموکراتهای مجلس نمایندگان آمریکا از این شرکتها خواستند تا اطلاعاتی درباره خطراتی که مقامات انتظامی فدرال را تهدید میکنند و نحوه مبارزه با پستهای خشونتآمیز ارائه کنند.
کارولین مالونی، رئیس کمیته نظارت و اصلاح مجلس نمایندگان و استفان لینچ، یکی از نمایندگان آمریکایی از شرکتهای متا، توییتر، تیکتاک، تروث سوشال، رامبل، گتر، تلگرام و گاب خواستند تا با جزئیات در مورد سیاستها و دادههای خود در مورد تهدیدات توضیح دهند.
این درخواست پسازآن صورت گرفت که محققان از زمان جستجو در اقامتگاه ترامپ، افزایش پستهای خشونتآمیز علیه مأموران پلیس فدرال را شناسایی کردهاند.
در این نامه، دموکراتها به پستهای تحریکآمیز همکاران جمهوریخواه خود اشاره کردند که وزارت دادگستری را به مسلح شدن علیه ترامپ متهم کرده و خواستار کم کردن بودجه پلیس فدرال شدهاند.
دموکراتها در نامه خود نوشتند: این کمیته قویاً از حقوق اولیه همه آمریکاییها برای صحبت در مورد اقدامات دولت و مسائل اجرای قانون، ازجمله در سیستمعاملهای رسانههای اجتماعی، حمایت میکند. بااینحال، تهدید و تحریک به خشونت مرگبار غیرقابلقبول و خلاف قانون است.
آنها در ادامه نامه خود افزودند: این کمیته به دنبال این است که بفهمد وقتی کاربران تهدیدهایی علیه مجریان قانون ارسال میکنند، شرکت شما چگونه واکنش نشان میدهد و چگونه میتواند از استفاده از پلت فرم شما برای تحریک خشونت علیه کارکنان مجری قانون جلوگیری کند و اینکه آیا اصلاحات قانونی برای محافظت از کارکنان مجری قانون و افزایش هماهنگی بین مقامات فدرال ضروری است یا خیر.
آنها همچنین گفتند که پستهای خشونتآمیز کاربرانی که خواستار جنگ داخلی و خشونت علیه مجریان قانون فدرال شدهاند، قبلاً به حمله منجر شده است و به تلاش برای حمله به یک دفتر میدانی پلیس فدرال در سینسیناتی اشاره کردند.
قانونگذاران از این شرکتها میخواهند که تا 2 سپتامبر به سؤالات در مورد تهدیدات و سیاستهای خود به صورت دقیق پاسخ دهند.
قانون گذاران اتحادیه اروپا قوانین مهمی را برای مدیریت غولهای فناوری تصویب کردند که شرکتها در صورت نقض آنها با جریمههای هنگفت رو به رو خواهند شد.
به گزارش فارس به نقل از انگجت، پس از ماهها مذاکره و وجو، اتحادیه اروپا یک لایحه مهم را تصویب کرد که برای مهار قدرت فناوری های بزرگ طراحی شده است.
قانون بازارهای دیجیتال (DMA) و قانون خدمات دیجیتال (DSA) به منظور ترویج رقابت عادلانه تر، بهبود حفاظت از حریم خصوصی و همچنین ممنوعیت استفاده از برخی از اشکال فاحش تبلیغات هدفمند و شیوه های گمراه کننده در نظر گرفته شده است.
به عنوان مثال، قانون خدمات دیجیتال، بر پلتفرم های آنلاین مانند فیسبوک، آمازون و گوگل تمرکز دارد. آنها وظیفه خواهند داشت که هم در زمینه تعدیل محتوا و هم برای جلوگیری از فروش کالاهای غیرقانونی یا ناایمن در این پلتفرم ها، فعال تر عمل کنند.
کاربران همچنین میتوانند بفهمند که چگونه و چرا یک الگوریتم، محتوای خاصی را به آنها توصیه میکند و هرگونه تصمیم تعدیل محتوا که به صورت الگوریتمی گرفته شده به چالش بکشند. در نهایت، شرکتها دیگر نمیتوانند از دادههای شخصی حساس کاربران برای هدفیابی تبلیغات، فروش تبلیغات به کودکان یا استفاده از الگوهای دیگر استفاده کنند.
این قوانین به صورت شناور عمل می کنند و غول های فناوری بیشترین تعهدات را برعهده خواهند داشت. پلتفرمهایی که 45 میلیون کاربر ماهانه یا بیشتر دارند، برای اطمینان از اینکه از اخبار جعلی و محتوای غیرقانونی جلوگیری میکنند، تحت بازرسی مستقل قرار خواهند گرفت. آنها همچنین باید الگوریتمها و دادههای خود را به محققان (مورد تایید) ارائه کرده تا آنها را قادر به مطالعه اثرات و آسیبهای احتمالی سیستمها کنند.
در همین حال، قانون بازارهای دیجیتال بیشتر بر جلوگیری از سواستفاده دارندگان پلتفرم های غالب مانند گوگل، مایکروسافت و اپل تمرکز دارد. این موضوع شامل ارائه قابلیت همکاری بهتر با سرویس های کوچکتر و رقیب و حصول اطمینان از ارسال فایل ها بین سیستم ها می شود.
همچنین فضای بزرگی برای ویترین فروشگاه های اپلیکیشن وجود دارد که توسعه دهندگان اکنون حق دارند بدون مراجعه به دارنده پلتفرم مورد نظر، در مورد معاملات با مشتریان خود تماس بگیرند.
شرکت ها در صورت نقض با جریمه تا 10 درصد از گردش مالی سالانه جهانی برای قانون بازارهای دیجیتال و 6 درصد برای قانون خدمات دیجیتال روبرو هستند. با این حال، اگر رگولاتورها متوجه نقض مکرر شوند، این رقم به 20 درصد گردش مالی جهانی خواهد رسید. این رقم به اندازه کافی بزرگ است و حتی اپل هم نمی تواند به طور منظم از دست دادن آن را تحمل کند.
گفتنی است که قانونگذاران و کشورهای اتحادیه اروپا در اوایل سال جاری به یک توافق سیاسی در مورد هر دو قانون دست یافتند و برخی از جزئیات را باقی گذاشتند. قانون خدمات دیجیتال تا اول ژانویه 2024 لازم الاجرا خواهد شد. قانون بازارهای دیجیتال به زودی اجرایی می شود و پلتفرم های اصلی، به نام «دروازه بانان» (Gatekeepers) شش ماه دیگر فرصت خواهند داشت تا قبل از اعمال قوانین جدید، سیستم های خودشان را مرتب کنند.
سیدجواد شیخالاسلامی – در راستای گسترش چشمگیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمام وجوه زندگی بشر، تغییر شبکههای انسانی به شکل دیجیتالی عامل مهمی در افزایش تعاملات مجازی بین افراد شده است. باتوجه به حجم استقبال از شبکههای اجتماعی به خصوص در طیف نسل جوان، این پایگاهها نقش بسیار مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی دارند و زمینهای جدید در ایجاد مجموعههای جمعی با خاستگاههای اجتماعی مجازی فراهم میآورند. اهمیت این رسانهها از این حیث مورد توجه قرار میگیرد که نسبت به محتوایی که در آنها تولید میشود، میتوانند تفکرات خاص و برنامهریزی شدهای را به کاربر مخاطب منتقل کنند و طبق همین ویژگی است که به راحتی موضوع و حادثههای عادی را به یک بحران تبدیل میکنند و یا با برجستهسازی موضوع خاصی، افکار عمومیکاربران و مشترکان در این شبکههای اجتماعی را از واقعه خاصی دور و به اتفاق مدنظر متوجه میسازند.
البته این را هم نمیتوان نادیده گرفت که اطلاعرسانی خوب، صحیح و به موقع از طریق این شبکهها میتواند از بروز حوادث و بحرانهای گوناگون جلوگیری کند.
شبکههای اجتماعی از ابتدا تا امروز
شروع فعالیت شبکههای اجتماعی با سیستمی به شکل تابلو اعلانات در اواخر دهه ۸۰ میلادی بود. در آن زمان سیستمی بود که افراد از طریق خط تلفن به اینترنت محلی وصل میشدند و مطالب مختلف از این طریق روی فضای مجازی قرار میگرفت و سایر افراد متصل به این سیستم میتوانند از این طریق به تبادل اطلاعات بپردازند. اما به علت محدودیت دسترسی و پایین بودن سرعت تبادلات به موفقیت چندانی دست نیافت. با بهتر شدن سرعت و کیفیت اینترنت برای همگان در اوایل دهه ۹۰، سایتی راهاندازی شد که هدف آن برقراری ارتباط میان دانشآموزان و تبادل اطلاعات و همفکری برای مناسبتها، جشنها یا برنامههای درسی و غیردرسی بود. اگرچه این سیستم دارای محدودیت رده سنی بوده و به همین دلیل عمومیت چندانی نیافت اما تا به امروز به فعالیت خود را ادامه داده و ۵۷ میلیون نفر کاربر دارد. با توجه به استقبال شدید از این سایت و علاقه کاربران به برقراری ارتباط با یکدیگر، افراد زیادی تمایل به سرمایهگذاری در این سایت پیدا کردند.
در سال ۲۰۰۳ با ورود لینکدین و مای اسپیس دنیای شبکههای مجازی شکلی کاملتر به خود گرفت، در مای اسپیس امکان تعامل میان کاربران در مقایسه با دوستدار تسهیل شد و ظرفیت این شبکه افزایش یافت و تا سال ۲۰۰۶ تبدیل به پربازدیدترین سایت در گوگل شد.
لینکدین فضایی تخصصی و رسمی برای کاربران پدید آورد و دیگر خبری از بازی یا صحبت برای گذراندن وقت یا پیدا کردن دوستان قدیمیو جدید مطرح نبود. از طریق لینکدین رزومه افراد و شرکتها به همراه سوابق، تجارب و علاقهمندیها به اشتراک گذاشته و نیازهای کاریابی یا کارمندیابی کاربران به سادگی برطرف میشود.
اما در سال ۲۰۰۴ فیسبوک به عنوان شبکهای شخصی توسط مارک زاکربرگ برای دانشجویان دانشگاه هاروارد راهاندازی شد و طی ۴ سال توانست به سرعت از مای اسپیس پیشی بگیرد علت این امر در نوع مخاطبان این دو شبکه بود، مای اسپیس مخاطبینی عام داشت درحالی که فیسبوک توسط دانشجویان و برای دانشجویان طراحی شده بود، قشری که بیشترین گرایش و استفاده را از ابزار ارتباطی و اینترنت در سراسر دنیا دارند و پیشرویان استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا هستند و تا امروز بیش از 5/1 میلیارد نفر عضو دارد. موفقیت فیسبوک علاوه بر تمام این موارد مدیون ظرفیت بالای سایت و ابتکاراتی مثل لایک بود.
در سال ۲۰۰۷ گوگل نیز با راهاندازی سیستم گوگلپلاس امکان به اشتراک گذاشتن تصاویر برای کابران خود را فراهم کرد و همچنین با اضافه کردن سیستم هنگ اوتو به جیمیل امکان برقراری ارتباط صوتی و تصویری را نیز میان کاربران خود پدید آورد.
گوگل پلاس تا ژوئن ۲۰۱۴ ماهانه ۲۵ میلیون بازدیدکننده دارد. با ورود موبایلهای هوشمند، تبلتها و… روش استفاده از شبکههای اجتماعی و برقراری ارتباط میان افراد به طور کلی دگرگون شد. در چند سال اخیر موبایلهای هوشمند با قابلیت اتصال به اینترنت و داشتن دوربینهایی با کیفیت تبدیل به محبوبترین و پرکاربردترین ابزار برقراری ارتباط میان مردم شدهاند و توانستهاند در راستای رسیدن به ایده دهکده جهانی گامیموثر و انکارناپذیر بردارند. به وسیله اپلیکیشنهایی مثل اینستاگرام ،اسنپ چت تا سال ۲۰۱۰ بیش از ۲۰ میلیارد عکس توسط کاربران در فضای مجازی قرار گرفته که بهترین آرشیو از نابترین عکسها در اقصا نقاط جهان را فراهم آورده است.
تعاملات ملی بر بستر شبکههای اجتماعی
در حال حاضر، بخش عمدهای از فعالیتها و تعاملات اقتصادی، تجاری، فرهنگی، اجتماعی و حاکمیتی کشور، در تمام سطوح، اعم از افراد، موسسات غیردولتی و نهادهای دولتی و حاکمیتی در فضای مجازی انجام میگیرد. زیرساختها و سامانههای حیاتی و حساس کشور، یا خود، بخشی از فضای مجازی کشور را تشکیل میدهند یا از طریق این فضا، کنترل، مدیریت و بهرهبرداری میشوند و عمده اطلاعات حیاتی و حساس کشور نیز، به این فضا منتقل یا اساسا در این فضا، شکل گرفته است. در همین راستا عمده فعالیتهای رسانهای در این فضا نیز به شبکههای اجتماعی منتقل شده، بیشتر مبادلات نیز مالی از طریق این شبکهها انجام میگیرد و نسبت قابل توجهی از وقت و فعالیتهای شهروندان، صرف تعامل در این حوزه میشود.سهم درآمد حاصل از کسب و کارهای شبکههای اجتماعی در تولید ناخالص ملی افزایش چشمگیر یافته و از میان شاخصهای تعیین شده برای سنجش میزان توسعه یافتگی کشور، شاخصههای حوزه فضای مجازی مخصوصا شبکههای اجتماعی، سهم عمدهای را به خود اختصاص دادهاند.
به این ترتیب بخش قابل توجهی از سرمایههای مادی و معنوی کشور، صرف این حوزه شده و بخش قابل توجهی از درآمدهای مادی و اکتسابات معنوی شهروندان نیز از این حوزه کسب شده و یا تاثیر عمده میپذیرد. به عبارت دیگر، وجوه مختلف زندگی مردم، به معنای واقعی، با این شبکهها در آمیخته و هرگونه بیثباتی، ناامنی و چالش، مستقیما وجوه مختلف زندگی را متاثر خواهد کرد.(اسناد پدافند سایبری،1395)
با شیوع بیماری کرونا سرعت این وابستگی بیشتر شده و ابعاد دیگری از نیاز در این شبکهها مشاهده میشود، ابعادی که شاید به صورت عادی چندین سال طول میکشید تا نیاز به آن احساس شود و به صورت فراگیر در جامعه توسعه یابد اما امروزه با ضرورت در خانه ماندن و عدم حضور در جامعه، کار را به جایی رسانده است که دستگاههای آموزشی مانند آموزش عالی و آموزش و پرورش را نیازمند سرویسها و خدمات این شبکهها کرده است و آموزش فضای مجازی در بین عموم جامعه به عنوان یک آموزش رسمیجای خود را باز کرده است.
تبعات بیبرنامگی
اما این توسعهیافتگی همراه با عوارضی مانند تغییر باور در جامعه و وابستگی به عنوان مشکل فردی است که متاسفانه با نداشتن سناریو مواجهه بوده است. آینده پیش روی شبکههای اجتماعی با تغییرات فناوریهایی مانند واقعیت مجازی، واقعیت افزوده، هوش مصنوعی و… همراه است که شامل عوارض جدید در ابعاد مثبت و منفی است.
نداشتن سناریو مواجهه و ادامه این موضوع باعث خسارتهای زیادی در حوزههای مختلف حمکرانی مجازی میشود که ما برای مقابله با آن هزینه زیادی اعم از هزینه اجتماعی و مالی پرداخت میکنیم این هزینه به مراتب نسبت به سناریو پیشدستانه بیشتر است. به دنبال تغییر فناوری در حوزه شبکههای اجتماعی و ورود این فناوریها به جنبههای مختلف زندگی وابستگی روز افزون متقابل کشورها و ملل افزایش یافته است که این وابستگیها به تغییر تعاملات در ابعاد مختلف حکمرانی منجر میشود.
یکی دیگر از دستاوردهای تغییرات در حوزه شبکههای اجتماعی تمرکززدایی جوامع و نهادها است که به دلیل گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، شتاب بیشتری مییابد، این عدم تمرکز با تمایل روزافزون جهانی شدن به همراه حفظ ویژگیهای ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر همراه بوده است که گام اول آن شناخت و درک بهتر از “کاربردها”، “تغییرات” و “آینده” این شبکهها در ابعاد محتوا، خدمات، کاربر، فناوری و زیرساخت برای سیاستگذاری دولتها، فعالان کسب و کارها، سازمانها و مردم است.
شبکههای اجتماعی به مثابه سلاح
آینده، اساسا دارای عدم قطعیت است، اما با این همه، آثار و رگههایی از اطلاعات و واقعیتها که ریشه در گذشته و اکنون دارند، میتوانند رهنمون ما به آینده باشند. گسترش فزاینده فناوریهای شبکههای اجتماعی و اتصال همه افراد جامع به شبکه جهانی اینترنت و آثار چشمگیر آن در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و لزوم تاثیرات این شبکهها در تغییر نظام سیاسی کشورهایی چون استونی و گرجستان موثر بوده است هر چند در ایران نتوانست به تغییر نظام بینجامد اما به ما هشدار میدهد که آینده شبکههای اجتماعی عاری از حملات و تهدیدات دفاعی و امنیتی حاصل از فناورهای نوظهور نخواهد بود، از تجربیات دیگر این حوزه بیداری اسلامی است که توسط شبکههای اجتماعی ایجاد شد و توسط همین شبکههای اجتماعی هم مورد ضربه قرار گرفت و باعث شناسایی و دستگیری انقلابیون در مصر و چند کشور دیگر شد.
در کتاب شبکههای خشم و امید؛ جنبشهای اجتماعی در عصر اینترنت تالیف مانوئل کاستلز به این انقلابها و نقش قدرت شبکه پرداخته شده است. فناوریهایی که با پیامهای صلحجویانه و یا گسترش رفاه و سلامت میخواهند اعتماد جهانی را به خود جلب کنند تا به مقاصد سلطهجویانه خود دست یابند(کاستلز، 2018)؛ در این میان کشورهایی مانند چین و روسیه برای مدیریت توسعه فضای مجازی برای جلوگیری از غافلگیری خود قوانینی را برای پذیرش فناورهای این حوزه وضع کردهاند تا بتوانند مواجههای فعال با این فناوریها داشته باشند.(ملائی و همکاران،1397)
برخورد سلبی و ضربه دوم
متاسفانه در کارهای مطالعاتی انجام گرفته شده در خصوص شبکههای اجتماعی تا کنون بحث سناریوهای پیشدستانه و مواجهه فعال که از دغدغههای رهبری به شمار میرود مغفول واقع شده است و استراتژی برخورد ایران با موضوعات فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ضربه دوم است یعنی ابتدا مساله در حوزه حکمرانی فضای مجازی توسط کشورهای پیشرو مطرح میشود و بدون هیچ گونه بررسی اولیه وارد کشور میشود و اثرات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… خود را بر جامعه اعمال میکند سپس سیاستگذاران برای مواجهه با اثرات آن با مدل سلبی مانند فیلترینگ وارد عمل میشوند؛ از این رو خوب است به دنبال رفع این خلأ و تغییر استراتژی باشیم، تا با بررسی اولیه نسبت به تغییرات شبکههای اجتماعی آینده به سناریو پیشدستانه دست پیدا کرده و استراتژی ضربه دوم را به استراتژی ضربه اول براساس طراحی سناریو بازدارندگی و پیشنهادهایی برای سناریوهای آفندی تغییر دهیم تا دیگر شاهد انفعال در مدل مواجهه با تغییرات آینده حوزه فضای مجازی مخصوصا بحث شبکههای اجتماعی نباشیم.(منبع:عصر ارتباط)
صدراعظم آلمان معتقد است شبکه های اجتماعی باید مسئولیت بیشتری در قبال محتوای انتشار یافته داشته باشند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان در مصاحبه ای با دفاع از قانون سرویس های دیجیتال بر اهمیت مسئولیت پذیری شبکه های اجتماعی برای محتوای انتشار یافته تاکید کرد.
شولتز در کنفرانس دیجیتالre:publica در برلین در این باره گفت: باید پلتفرم ها و شرکت ها مسئولیت اجتماعی خود را به رسمیت بشناسند و تایید کنند.
به گفته شولتز قوانینی مانند سرویس های دیجیتال جریمه های سنگین برای پلتفرم های آنلاینی در نظر گرفته که محتوای غیرقانونی را کنترل نمی کنند. این قوانین به قدرتمندتر شدن بازارها کمک می کند و به سانسور منجر نمی شود.
او قانون سرویس های دیجیتال را با قانون حفاظت از اجاره بها مقایسه کرد و افزود در اماکنی که از مستاجران حمایت بیشتری می شود، آپارتمان های قابل اجاره بیشتری در بازار وجود دارد.
هندوستان قوانین جدیدی برای شبکه های اجتماعی صادر کرده و توضیح داده وجود این قوانین ضروری است زیرا شرکت ها حقوق اساسی مردم هندوستان را نقض کرده اند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، این قوانین هفته گذشته ارائه شده بود و اکنون دولت بدون هیچ تغییری آن را منتشر کرده است.
هفته گذشته این کشور پیش نویس تغییراتی در قانون فناوری اطلاعات خود را منتشر کرد که براساس آن شرکت های فناوری ملزم هستند به حقوق شهروندان هندی براساس قانون اساسی این کشور احترام بگذارند و همچنین یک پنل دولتی تشکیل داد تا درخواست های تجدیدنظر درمورد تصمیمات بررسی محتوا در شبکه های اجتماعی را در نظر بگیرد.
در هر حال دولت هند روز گذشته دوباره پیش نویس این قوانین را بدون هیچ تغییری منتشر کرد و از عموم مردم خواست تا ۳۰ روز دیگر نظرات خود درباره آن را اعلام کنند.
در همین راستا دولت برای نخستین بار دلیل این اقدام را اعلام کرد. چند شرکت فناوری برخلاف حقوق شهروندان هندی که در قانون اساسی مشخص شده، عمل کردند. البته دولت هیچ اشاره ای به شرکت یا حقوق اساسی خاصی نکرد.
طبق قوانین پیشنهادی شرکت های فناوری باید تمام اقدامات مناسب را به کار گیرند تا از دسترسی کامل شهروندان به سرویس هایشان اطمینان حاصل و در این میان باید حریم خصوصی کابران و شفافیت را رعایت کنند.
دولت در دفاع از قوانین جدید ادعا می کند شبکه های اجتماعی چنین مکانیسمی نداشته اند و اساسا هیچ مکانیسمی برای قانونمندسازی خود ندارند.
رابطه دولت نارندا مودی نخست وزیر هند با شرکت های فناوری بزرگ همواره پر تنش بوده است. در همین راستا دولت سعی دارد قوانین حاکم بر شرکت هایی مانند فیس بوک، یوتیوب و توئیتر را سختگیرانه تر کند.
این در حالی است که سال گذشته تنش میان دولت هند و توئیتر به شدت بالا گرفت زیرا این شبکه اجتماعی از پیروی دستورات برای حذف حساب های کاربری که اخبار جعلی درباره اعتراضات کاربران منتشر می کردند، سرباز زد.
دولت انگلیس دیروز اعلام کرد از این پس شرکتهای بزرگ فناوری آمریکایی را مجبور خواهد کرد تا با تبلیغات آنلاین قلابی منتشر شده از طریق پلتفرمهای خود مقابله کنند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، دولت انگلیس میگوید شبکههای اجتماعی بزرگ مانند توئیتر، فیسبوک و گوگل و نیز سایر پلتفرمهای آنلاین باید آگهیهایی را که با هدف دریافت پول از کاربران منتشر شده و خدماتی به افراد ارائه نمیکنند را مسدود کنند.
تا به حال رگولاتوری انگلیس موسوم به آفکام و نیز برخی گروههای مدافع مصرف کنندگان در این کشور بارها از دولت خواسته بودند با کلاهبرداریهای متنوعی که از طریق شبکههای اجتماعی انجام میشود، مقابله کند.
بر اساس پیشنویس قانونی که قرار است در این زمینه در انگلیس به تصویب برسد، پلتفرمهای بزرگ اینترنتی باید از کاربران در برابر کلاهبردارانی که خود را به جای اشخاص مشهور یا شرکتهای معتبر جا میزنند، محافظت کرده و جلوی سرقت اطلاعات شخصی افراد و سرمایه گذاریهای مالی ناایمن را بگیرند و نگذارند سارقان آنلاین به حسابهای بانکی افراد مختلف نفوذ کنند.
بر اساس این پیشنویس پلتفرمهایی که در این زمینه کوتاهی کنند به پرداخت حداکثر ۲۴ میلیون دلار یا معادل ده درصد از گردش مالی سالیانه شأن محکوم میشوند. در شش ماهه اول سال ۲۰۲۱ بیش از ۷۵۴ میلیون پوند کلاهبرداری آنلاین بانکی در انگلیس ثبت شده که نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۲ سه برابر شده است.
انگلیس روز سهشنبه اعلام کرد گوگل، فیسبوک، توییتر و سایر پلتفرمهای آنلاین را مجبور میکند برای مقابله با کلاهبرداریهای آنلاین بیشتر تلاش کنند.
به گزارش فارس به نقل از رویترز، پس از درخواست رگولاتوری و گروههای حامی مصرفکنندگان برای مقابله جدی تر با کلاهبرداریهای آنلاین، انگلیس به دنبال شناسایی عوامل تبلیغات تقلبی در شبکه های اجتماعی است.
دولت انگلیس می گوید پیشنویس قانون جلوگیری از آسیبهای آنلاین شامل الزام پلتفرمهای بزرگ به ارتقای دفاع از کاربران در برابر مجرمانی است که جعل هویت افراد مشهور یا شرکتها برای سرقت اطلاعات شخصی، خرید و فروش و سرمایهگذاریهای مالی ناامن یا نفوذ به حسابهای بانکی را در دستور کار خود قرار داده اند.
رگولاتوری آفکام انگلیس هم این موضوع را بررسی خواهد کرد که آیا پلتفرمها سیستمهایی را برای شناسایی و حذف تبلیغات جعلی ایجاد کردهاند یا خیر. آفکام می تواند خدمات رسانی پلتفرم های متخلف را مسدود کند یا جریمه ای تا سقف 18 میلیون پوند (24 میلیون دلار) یا معادل 10 درصد از گردش مالی سالانه شرکت های متخلف را منظور کند.
کلاهبرداریهای آنلاین از طریق تبلیغات جعلی در گوگل، فیس بوک و توئیتر و سایر رسانههای اجتماعی رشد شدیدی داشته اند، زیرا تعداد کاربران اینترنت در ایام همه گیری کرونا رشد چشمگیری داشت.
فرانک مک کورت میلیاردر آمریکایی در مصاحبه با فرانس ۲۴ به اظهارنظر در مورد حکمرانی دیجیتال، مالکیت دادهها و انتقاد از شبکههای اجتماعی پرداخت.
به گزارش خبرنگار مهر؛ فرانک مک کورت میلیاردر آمریکایی، بنیانگذار پروژه لیبرتی و مالک باشگاه فوتبال فرانسوی المپیک مارسی در مصاحبه با فرانس ۲۴ در مجمع صلح پاریس، درمورد مسائل مربوط به حکمرانی دیجیتال و مالکیت دادهها که باعث ایجاد نابرابری در اقتصاد آنلاین شده است و نقش شبکههای اجتماعی در کاهش اعتماد و ایجاد انگیزه در گسترش اطلاعات نادرست بحث کرد. وی در حاشیه این گفتگو، اعلام کرد که معتقد است، برای حل این مشکلات به یک سیستم جدید نیاز است.
مک کورت در مصاحبه با فرانس ۲۴ تاکید کرد که معماری فعلی فناوری از اساس دچار کاستی است و در ادامه بیان کرد که از نظر او برای حل مشکلات شبکههای اجتماعی و فناوری آنها باید راه حلی فنی ارائه کرده که هدف آن این است که تک تک افراد این امکان را داشته باشند که مالک و کنترلگر دادههای خود باشند.
مک کورت در ادامه بحث خود، انتقاد تند خود را نسبت به شرکتهای غول فناوری اعلام کرد و گفت: «شبکه های اجتماعی دموکراسی ما را تضعیف میکنند. فناوری جدید به خودی خود هیچ مشکلی را حل نمیکند. ما باید در این مورد گفتگو کنیم و تصمیم بگیریم که این فناوری چه کاری و برای چه کسی انجام دهد.»
وی در مورد نیاز به یک مدل فناوری جدید صحبت کرد و اعلام کرد که این مدل جدید از طریق پروژه لیبرتی محقق خواهد شد و سپس، در مورد پروژه لیبرتی بیشتر توضیح داد و اظهار داشت که در این پروژه که امیدوار است روش کار اینترنت را متحول کند، ۱۰۰ ملیون دلار سرمایه گذاری کرده است.
پروژه لیبرتی در پی تغییر نحوه عملکرد به منظور تقویت دموکراسی، بازگرداندن اعتماد عمومی و ایجاد نوعی اکوسیستم اقتصاد دیجیتال عادلانه است. این پروژه شامل یک پروتکل متن باز پیشگامانه، به عنوان زیرساخت جدید برای نسل بعدی وب و یک سازمان جدید است که کمک به اطمینان از تعبیه و اولویت بندی حاکمیت دیجیتال در نسخه جدید وب و توسعه فناوریهای نوظهور را در دستور کار دارد.
وی در ادامه گفت: «حجم زیادی از زمان و انرژی ما در حال حاضر صرف تلاش برای اصلاح مدل فعلی فناوری، محدود کردن آن و تلاش برای ترمیم آسیب وارد شده، میشود. پروژه لیبرتی تلاشی برای دستیابی به یک مدل جدید است که روش کار اینترنت را تغییر میدهد و به افراد اجازه کنترل و مالکیت دادههایشان را میدهد.»
وبگاه «سرچ اینجین ژورنال»، اخیرا طی مقاله ای کوتاه به بررسی پیش بینی های مطرح شده از سوی متخصصان حوزه فضای مجازی در مورد آینده شبکه های اجتماعی طی یک سال آینده، پرداخته است.
به گزارش خبرنگار مهر؛ کارشناسان فضای مجازی در این نوشتار کوتاه، پیشبینی های خود را در مورد آینده رسانههای اجتماعی در طول سال میلادی ۲۰۲۲، به اشتراک میگذارند. سال گذشته فرصت مناسبی برای بازاریابان رسانههای اجتماعی بود تا برای تعیین استراتژیهای کلان رسانههای اجتماعی و چگونگی تخصیص بودجه در سال ۲۰۲۲ را برنامهریزی کنند.
برنامه اسنپ چت در همین حین که یکی از بازیگران اصلی بین شبکه های اجتماعی است با افزایش ۵۷ درصدی، درآمد خود را در طول سه ماه برای اولین بار به یک میلیارد دلار رساند و همچنین تعداد کاربران فعال روزانه اش را تا به ۳۰۰ میلیون افزایش داد که این یک موفقیت چشمگیر بود.
به روز رسانی IOS همچنین حرکتی سودآورد برای اپل در سال گذشته بود.
توئیتر «Fleets» (توییت هایی که بعد از ۲۴ ساعت حذف میشوند و قابلیت ریتوییت شدن یا لایک شدن را ندارند)را حذف کرد، مجموعهای از ویژگیهای ویژه را افزود و گزینه جدیدی تحت عنوان «Super Follow» (یک نوع اشتراک پولی است که افراد معروف و سلبریتی ها در توئیتر آن را میفروشند و یکسری از توییتهایشان فقط برای حسابهای کاربری ویژه منتشر میشود) را در بروز رسانی جدیدش به پلتفرم خود اضافه کرد.
پیش بینیها از آینده شبکه های
در سال ۲۰۲۲ نگاه و تمرکز بازاریابان فعال در رسانههای اجتماعی به یوتیوب به عنوان یک رسانه اجتماعی تغییر میکند و اقبال بیشتری نسبت به آن شکل میگیرد. از آن جایی که فیس بوک ایراداتی از جمله میزان پایین دیده شدن پستهای کاربران به صورت ارگانیک دارد و نرخ تعامل کاربران با آن چیزی حدود ۰.۲۵% است احتمالاً آنها به دنبال پلتفرمهای جایگزین خواهند بود. به نظر می رسد یکی از این جایگزینها تیک تاک است که به تازگی به چیزی حدود یک میلیارد کاربر فعال در سراسر جهان رسیده، در حالی که اینستاگرام، طبق آمار، بعد از چندین سال به کاربران میلیاردی فعال رسید. پلتفرم دیگری که احتمالاً جایگزین فیس بوک خواهد شد یوتیوب است. کاربران دوباره یوتیوب را به عنوان پلتفرم اصلی اشتراک گذاری ویدئو کشف خواهند کرد. این در حالیست که اینستاگرام از سال ۲۰۱۴ تلاش کرده علاوه بر هویت قبلی خود که پلتفرم اشتراک گذاری عکس است، به عنوان یک پلتفرم اشتراک گذاری ویدئو نیز معرفی شود.
دسترسی به هوش مصنوعی آسان تر می شود
در سال ۲۰۲۲ احتمالاً شاهد توسعه هوش مصنوعی و دسترسی آسانتر به آن باشیم، دادههای با کیفیت تر و افزایش هزینههای تبلیغات دیجیتال و کاهش کوکیها، پدیدههای دیگر ۲۰۲۲ خواهند بود. بسیاری از برندهای معتبر بودجههای تبلیغاتی و تولید محتوای خود را در چندین پلتفرم پخش خواهند کرد و از رسانههای کوچکتر و تأثیر گذار تر برای فعالیت استفاده میکنند. بازاریابان برندها به شخصیتها، سبکهای تصمیم گیری، ترجیحات تبلیغاتی، اهداف و سایر اطلاعات روانشناختی کاربران توجه بیشتری میکنند. با توجه به اینکه فناوری هوش مصنوعی به صورت فزایندهای در حال دقیقتر شدن است، به طوری که ممکن است به الگوهایی از رفتار کاربران دسترسی پیدا کند که حتی باتجربهترین متخصصان بررسی رفتار کاربران نیز آنها را از قلم بیندازند و از طرف دیگر پلتفرمی که موفق شود رفتار واقعی کاربران را بهتر بشناسد، به ثمرات بهتری دست مییابد. در بسیاری از این موارد یافتن ذائقه کاربران به عهده هوش مصنوعی گذاشته خواهد شد.
در سال پیش رو با چهار گرایش از طرف پلتفرمهای اجتماعی مواجه خواهیم بود:
• اولین مسئله افزایش اهرمهای فشار به پلتفرمها برای مدیریت و کنترل محتواها است.
• خدمات اجتماعی پولی، در طول کاربری افراد، کاربرد جامعتری مییابد.
• پلتفرمهای رسانههای اجتماعی برای مسئولیت پذیر تر بودن در مورد نحوه استفاده از قابلیتهای خود تحت فشار قرار میگیرند.
• تغییر بیشتر پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به سمت ویژگیهای واقعیت افزوده و متاورس است. هر چند ممکن است حرکت و اظهارات شرکت متا (فیسبوک) در این مورد به طور کامل و شفاف بیان نشده باشد اما این روند از قبل آغاز شده و تا سال ۲۰۲۲ به طور حتم با شتاب بیشتری در بهره برداری از متاورس روبرو خواهیم شد.
با نگاهی گذرا به روند و مسیر رسانههای اجتماعی شاخص جهان در طول سالهای اخیر، میتوان به روند افزایش تنش میان این ابر شرکتهای فناوری با بسیاری از دولتهای جهان پی برد. بی شک تداوم این روند، میتواند ادامه فعالیت این غولهای فناوری را با چالشهای مواجه کند و سبب تغییر شرایط ادامه زیست آنها در اکوسیستم فناوری شود. از سوی دیگر، ظهور رقبای جدید چینی نیز مسئله دیگری است که بی شک بر آینده رسانههای اجتماعی اثرگذار خواهد بود. همه این مشکلات و مسائل، سبب شده است که سال ۲۰۲۲، سالی سرنوشت ساز برای پلتفرمهای اجتماعی محسوب شود.
بررسیهای یک مطالعه بر روی هزار دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نشان داد که حدود ۴۴ درصد از دانشجویان به شبکههای اجتماعی معتادند.
به گزارش ایسنا، فضای مجازی زندگی اجتماعی و فرهنگی جوامع را تحت تاثیر پیامدهای مثبت یا منفی خود قرار داده است. در عصر حاضر، شیوع اعتیاد به شبکههای اجتماعی باعث شده که بسیاری از کاربران از جمله دانشجویان، در حال جدا شدن از دنیای واقعی زندگیشان باشند.
با توجه به پیامدهای این موضوع؛ پژوهشگران با انجام یک مطالعه میزان شیوع اعتیاد به شبکههای اجتماعی را در بین دانشجویان ایرانی برآورد کردند و عوامل مرتبط با آن را مورد بررسی قرار دادند.
این مطالعه به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۹ بر روی هزار دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استاندارد «اعتیاد به شبکههای اجتماعی» استفاده شد و پژوهشگران این پرسشنامه را به صورت آنلاین بین دانشجویان توزیع کردند. دادههای بهدستآمده با استفاده از روشهای آماری مورد بررسی قرار گرفت.
بررسیهای این مطالعه نشان داد که به طور کلی ۴۶۲ نفر (۴۴درصد) به شبکههای اجتماعی اعتیاد داشتند که از این تعداد ۴۴۹ نفر (حدود ۹۰ درصد) اعتیاد خفیف و ۱۳ نفر (نزدیک به ۱۰ درصد) اعتیاد شدید داشتند.
این نتایج حاکی از آن بود که سن، نوع رشتههای مرتبط با درمان و استفاده از داروی اعصاب، با اعتیاد به شبکه های اجتماعی ارتباط معنی داری داشتند. بین اعتیاد به شبکههای اجتماعی و سایر متغیرها رابطه معنیداری مشاهده نشد.
تحلیل نتایج نشان داد که در دانشجویان دختر، اضطراب عامل محافظتی در اعتیاد به شبکههای اجتماعی است، در حالی که نارسایی هیجانی؛ که مشخصه اصلی آن ناتوانی در تشخیص و تحویل احساسات خود به دیگران است، از عوامل خطر اعتیاد به شبکههای اجتماعی است.
همچنین دیده شد که در دانشجویان پسر نارسایی هیجانی و داشتن تیپ شخصیتی A، دارا بودن خصوصیاتی مانند تند مزاجی، عصبی بودن افراطی در شیوه زندگی، اضطراب، ناشکیبایی و رقابت جویی، از عوامل خطر اعتیاد به شبکههای اجتماعی است. البته در بررسیهای بیشتر، ارتباطی بین جنسیت و اعتیاد به شبکههای اجتماعی یافت نشد.
پژوهشگران این مطالعه میگویند: با توجه به شیوع قابل توجه اعتیاد به شبکههای اجتماعی در دانشجویان و آگاهی از آسیبی که این اعتیاد میتواند به زندگی شخصی و اجتماعی، فعالیت های علمی و شغل آینده آنها وارد کند، اجرای استراتژیها و برنامههای آموزشی برای دانشجویان، والدین و مسئولین دانشگاهی برای شناسایی شخصیت دانشجویان و کاهش سطح اضطراب و نارسایی هیجانی آنها و ارتقاء دانش جهت استفاده صحیح از شبکههای اجتماعی و جلوگیری از این آسیبها ضروری است.
نتایج این پروژه تحقیقاتی با عنوان «بررسی شیوع اعتیاد به شبکه های اجتماعی و ارتباط آن با اضطراب، نارسایی هیجانی و تیپ های مختلف شخصیتی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال 1399» در پایگاه نتایج پژوهشهای سلامت کشور منتشر شده و سهیلا خداکریم اردکانی، حوریه رحیمی نیا و حمید سوری؛ پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در انجام این طرح تحقیقاتی مشارکت داشتند.
فرانسیس هاوگن افشاگر فیسبوک میگوید پیشنویس قوانین اتحادیه اروپایی برای مقابله با تخلفات شرکتهای فناوری باید به استانداردی جهانی مبدل شود.
به گزارش فارس به نقل از رویترز، فرانسیس هاوگن افشاگر فیس بوک می گوید پیشنویس قوانین اتحادیه اروپا برای مقابله با تخلفات شرکتهای فناوری باید به استانداردی جهانی مبدل شود.
در این پیش نویس تصریح شده که مقابله با محتوای آنلاین غیرقانونی توسط شرکتهای فناوری و شبکه های اجتماعی باید توسط سایر کشورها نیز دنبال شود.
هاوگن معتقد است اگر قرار است دنیای آنلاین به فضایی ایمنتر مبدل شود، چارهای جز سختگیری در برابر غولهای فناوری نیست.
هاوگن، کارمند سابق فیس بوک که به عنوان مدیر محصولات در گروه اطلاعات نادرست مدنی این شرکت کار می کرد، غول رسانه های اجتماعی را متهم کرده که به طور مکرر کسب سود را به مقابله با سخنان نفرت انگیز و اطلاعات نادرست ترجیح داده است.
شهادت هاوگن در کمیته پارلمان اروپا پس از سخنرانی های وی در لندن، لیسبون و برلین روی می دهد. در هفته های اخیر مقامات اتحادیه اروپا در حال بحث برای وضع قوانینی در مورد انحصارطلبی شرکت های فناوری و بی توجهی آنها به سوءاستفاده از ابزار خود برای نفرت پراکنی و انتشار اطلاعات دروغ هستند.
او به قانونگذاران اتحادیه اروپا گفت: این تحول میتواند الهام بخش کشورهای دیگر، از جمله آمریکا باشد تا قوانین جدیدی را دنبال کنند که از دموکراسیهای ما محافظت کند، اما قانون باید قوی و محکم باشد. در غیر این صورت، تمامی نسل های ما این فرصت را برای همسویی با آینده فناوری و آینده از دست خواهند داد.
وزیر دیجیتال، فرهنگ، رسانه و ورزش انگلیس به مدیران ارشد اجرایی شبکههای اجتماعی هشدار داده تا الگوریتمهای مخرب را حذف کنند یا با تعقیب کیفری روبرو می شوند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسکای نیوز، نادین دوریس اعلام کرد مشغول همکاری با مقامات است تا لایحه ایمنی آنلاین پیشنهادی را برای شرکتهای فناوری سختگیرانه تر کند که به گفته دوریس توانایی اصلاح اقدامات اشتباه خود را دارند.
یکی از برنامهها در این زمینه تسریع در انجام اقدامات جنجالی است که مجازات زندان برای مدیران ارشد اجرایی شرکتها در نظر میگیرد. در پیشنهادات ارائه شده برای این قانون، شرکتهای فناوری تا ۲ سال پس از تصویب قانون فرصت دارند تا برای مجازاتهای کیفری آماده شوند.
اما دوریس معتقد است تأخیر در اجرای قانون بی معنی است و درهمین راستا او خواستار کاهش مدت انتظار به ۳ تا ۶ ماه شده است. او در این باره گفت: شبکههای اجتماعی میدانند چه کاری را اشتباه انجام میدهند.
او همچنین تأیید کرد در لایحه ایمنی آنلاین، تعریف گسترده آزارهای آنلاین به کار رفته که شامل آزارهای روانی نیز میشود.
این در حالی است که این اظهارات وزرای انگلیس شرکتهای فناوری را نگران کرده است. در همین راستا مدیر بخش سیاست گذاری توئیتر اخیراً اعلام کرده بود باید در این خصوص شفافیت بیشتری ایجاد شود.
از سوی دیگر چندی قبل فرانسیس هوگن افشاگر فیس بوک در پارلمان انگلیس حاضر شد و شواهدی را ارائه کرد. پس از آن فیس بوک نام خود را به متا تغییر داد. بسیاری از کارشناسان تغییر نام فیس بوک را اقدامی در جهت منحرف کردن توجهات از رسواییهای های شرکت قلمداد کردند.
دوریس نیز با اشاره به اینکه تغییر نام فیس بوک کارساز نیست، گفت: هنگامیکه آزاری ایجاد شود، ما آن را پیگیری میکنیم.
او در ادامه افزود: شرکت باید ۱۰ هزار مهندسی که برای توسعه پروژه متاورس استخدام کرده، برای متوقف کردن آزارهای آنلاین به کار گیرد.
نتایج یک افکارسنجی آنلاین در ایرنا نشان می دهد: بسیاری از پاسخگویان اعلام کردند میزان استفاده آنها از شبکه های اجتماعی نسبت به سال گذشته بیشتر شده و اکثر آنها از شبکه های اجتماعی برای دریافت "خبر و اطلاع رسانی" استفاده می کنند.
بیشترین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در چه مواردی است؟شبکههای اجتماعی در عین حال که فضایی برای یافتن اطلاعات جدید و همچنین دوستان تازه یا قدیمی است، محلی برای تبادل نظر است. مکانی که عقاید و نظرات به اشتراک گذاشته می شود، از این رو این شبکه ها در میان مردم محبوبیت زیادی پیدا کرده است . بر این اساس، دفتر پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا در صدد برآمد تا نظرات مردم را در مورد «شبکه های اجتماعی» جویا شود؛ ایرنا در این راستا نظرسنجی آنلاین هفتگی خود را به این موضوع اختصاص داد و از مخاطبان خود خواست تا در این مورد اعلام نظر کنند. پرسش های این نظرسنجی در روزهای ۱۴ تا ۲۱ مهرماه سال جاری روی سایت ایرنا قرار گرفت و حدود ۸ هزار نفر در این نظرسنجی آنلاین شرکت کردند.
خبرگزاری جمهوری اسلامی «ایرنا» در افکارسنجی آنلاین خود از مخاطبانش خواست تا اعلام کنند از چه شبکه های اجتماعی استفاده می کنند؟ بنا بر اعلام ۷۳.۳ درصد از شبکه های اجتماعی «خارجی» و ۲۶.۷ درصد از شبکه های اجتماعی «داخلی» استفاده می کنند
همچنین نتایج این بررسی نشان داد؛ میزان استفاده ۵۳ درصد پاسخگویان میزان استفاده از شبکه های اجتماعی امسال نسبت به سال گذشته « بیشتر شده است » . بنا بر اعلام ۳۲ درصد پاسخگویان این نسبت به سال گذشته « تغییری نکرده است » و تنها ۱۵ درصد نسبت استفاده امسال خود را به سال گذشته « کمتر» دانستند.
در این نظرسنجی هفت پرسش ؛ ۱- میزان استفاده شما از شبکه های اجتماعی طی ۲۴ ساعت چه میزان است ؟ ۲- از چه شبکه های اجتماعی بیشتر استفاده می کنید؟ ۳- میزان استفاده شما از شبکه های اجتماعی نسبت به سال گذشته چه تفاوتی کرده است ؟ ۴- بیشترین استفاده شما از شبکه های اجتماعی در چه حوزه ای است ؟ ۵- میزان وابستگی شما به شبکه های اجتماعی چه اندازه است ؟۶- در میان شبکه های اجتماعی خارجی از کدام شبکه بیشتر استفاده می کنید؟ ۷ - در میان شبکه های اجتماعی داخلی کدام شبکه را بیشتر ترجیح می دهید؟ مطرح شد.
بر اساس نتایج به دست آمده ؛ ۴۷ درصد پاسخگویان بیشترین استفاده از شبکه های اجتماعی را در حوزه « خبری و اطلاع رسانی» اعلام کردند. ۲۷.۴ درصد از شبکه های اجتماعی بیشتر برای « سرگرمی» ، ۱۶.۸ درصد برای« فعالیت های آموزشی و پژوهشی » و ۸.۸ درصد برای«کسب و کار » استفاده می کنند.
۴۱.۴ درصد پاسخگویان « بیش از ۴ ساعت » از شبکه های اجتماعی طی ۲۴ ساعت استفاده می کنند . ۲۸.۵ درصد پاسخگویان میزان استفاده از شبکه های اجتماعی را در ۲۴ ساعت « حدود ۳ ساعت » ، ۲۵.۹ درصد « حدود ۱ ساعت » اعلام کردند و ۴.۲ درصد نیز بیان کردند « اصلا» در ۲۴ ساعت از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند.
از مخاطبان خواسته شد میزان وابستگی خود را به شبکه های اجتماعی بیان کنند؛ ۳۸.۹ درصد پاسخگویان میزان وابستگی خود را « زیاد » و به همین میزان یعنی (۳۸.۹ درصد) « تاحدی » اعلام کردند. ۱۷.۳ درصد میزان وابستگی خود را « کم » و ۴.۹ درصد « اصلا» دانستند.
در پاسخ به سوال: در میان شبکه های اجتماعی خارجی از کدام شبکه بیشتر استفاده می کنید؟ شبکه اجتماعی «واتساپ» با ۴۳.۵ درصد ، «اینستاگرام» با ۲۸.۸ درصد ، «تلگرام » با ۱۹.۱ درصد، « توییتر» با ۱.۵ درصد ، « فیسبوک » با ۰.۸ درصد و « سایر شبکه های اجتماعی » با ۶.۳ درصد توسط مخاطبان انتخاب شده است.
همچنین در پاسخ به سوال: در میان شبکه های اجتماعی داخلی کدام شبکه را بیشتر ترجیح می دهید؟ « روبیکا » با ۲۰.۲ درصد ، «اینا» با ۱۲.۷ درصد ، «سروش» با ۹.۶ درصد، « بله» با ۶.۳ درصد ، « آی گپ » با ۳.۶ درصد ، « فیس نما» با ۰.۵ درصد و « سایر نرم افزارها » با ۴۷.۱ درصد توسط مخاطبان انتخاب شده است.
سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به منظور اطلاعرسانی و کسب آرای عمومی در مورد موضوعها و مسایل مختلف جامعه از ۲۹ مهرماه سال ۱۳۹۹ برنامه «افکارسنجی» آنلاین را برای نخستینبار در تارنمای اصلی خود راهاندازی کرد.
ایرنا ضمن قدردانی از مشارکت مخاطبان در این رویکرد پژوهشی، تاکنون توانسته دیدگاهها و مطالبات عمومی را در ۵۰ نظرسنجی برگزار شده در مورد موضوعهای مختلف از جمله همهگیری ویروس کرونا، محدودیتهای کرونا، خرید آنلاین و وضع بورس، خودرو، بازار مسکن، آلودگی هوا، افزایش نرخ ارز، ادامه محدودیتهای کرونایی، هتک حرمت مسؤولان، افزایش پهنای باند، انتخابات ۱۴۰۰، بازارهای مالی، انتخابات شوراها، چهارشنبه آخر سال، سفرهای نوروزی، نگاه مردم به سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰، روز طبیعت، فعالیت در شبکه های اجتماعی، چالش های رونق تولید، ارزهای دیجیتال، انتخابات ریاست جمهوری، بحران کم آبی، بازار ارز، تبلیغات در انتخابات ریاست جمهوری، تاثیر خشکسالی بر کشور، وعده ها و شعارهای تبلیغاتی، مناظره های انتخاباتی، فرجام مناظره ها، مشارکت در انتخابات و اولویت های رییس جمهوری منتخب، نحوه پرداخت یارانه در دولت آینده، بحران کم، روند واکسیناسیون کرونا ، تاثیرات قطع برق، حمایت از تولید داخلی، اولویت های دولت سیزدهم، چرخش های تحول آفرین دولت، روند واکسیناسیون، بازگشایی مدارس، آزادسازی واردات خودرو ، برنامه شاد و شبکه های اجتماعی مطرح کند.
سهم کسب و کارهای اینترنتی و آنلاین روز بهروز در حال افزایش است، این کسب و کارها با کمترین هزینه در بستر فضای مجازی شکل گرفتهاند؛ گزارشها نشان میدهد که سهم اینستاگرام در ارائه و معرفی کالا و خدمات واحدهای تجارت الکترونیکی ۸۳ درصد است.
به گزارش ایرنا، خرید و فروش ملزومات و ارائه خدمت در بستر فضای مجازی، جزو مسائلی است که با ظهور شبکههای اجتماعی به سبک زندگی افراد سراسر دنیا اضافه شده است. این تغییر سبک کسبوکار باعث شده تجارت الکترونیکی بتواند در چهار سال گذشته با رشد ۶.۸ برابری رو به رو شود.
بنابر گزارشی که مرکز توسعه تجارت الکترونیکی به تازگی آن را منتشر کرده است، اکنون ۷۸ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی به منظور ارائه کالا یا خدمات خود علاوه بر وبسایت از شبکههای اجتماعی نیز استفاده میکنند. همچنین ۲۸ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی علاوه بر وبسایت از اپلیکیشن موبایل به منظور ارائه کالا یا خدمات خود بهره میبرند.
طبق نظرسنجی به عمل آمده توسط پرسشنامه، در میان شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای مختلف اینستاگرام با ۸۳ درصد، بیشترین سهم استفاده را در میان واحدهای تجارت الکترونیکی دارا بوده است.
پس از اینستاگرام، واتسآپ ۵۳ درصد، تلگرام ۴۳ درصد، وبلاگ و فیسبوک ۸ درصد، پیامرسان سروش ۵ درصد، پیامرسانهای ایتا، بله، گپ ۳درصد، آیگپ ۲ درصد و سیگنال ۱ درصد در استفاده واحدهای تجارت الکترونیکی از شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای مختلف نقش آفرینی کردهاند.
روشهای تامین سرمایه واحد تجارت الکترونیک
هر واحد تجارت الکترونیکی برای شروع به کار و توسعه فعالیتهای خود نیاز به سرمایه دارد. طبق دادههای جمعآوری شده از طریق پرسشنامه، ۹۳ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی از روش سرمایهگذاری شخصی برای شروع و توسعه کسبوکار خود استفاده کردهاند.
این میزان نسبت به سال گذشته هفت درصد رشد داشته است. استفاده از روش جمعسپاری مالی، سرمایهگذاریهای شرکتی نظیر شتابدهندهها و سرمایهگذاری دولتی به ترتیب سایر روشهای جذب سرمایه هستند.
روشهای دریافتوجه
۶۳ درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی صرفا از درگاه پرداخت اینترنتی برای دریافت وجه از مشتری استفاده میکنند. این میزان نسبت به سال قبل ۱۳ درصد رشد داشته است. میتوان شیوع کووید ۱۹ و لزوم رعایت پروتکلهای بهداشتی را عامل اصلی افزایش پرداختها به صورت اینترنتی دانست.
همچنین ۳۴درصد از واحدهای تجارت الکترونیکی از هر دو روش COD (پرداخت در محل) و پرداخت از طریق درگاه اینترنتی بانکی، ۳ درصد از روش پرداخت در محل، کارت به کار و واریز به حساب استفاده میکنند.
روش ارسال و تحویل کالا
خدمات شرکت پست با آمار ۷۷ درصدی، بیشترین سهم ارسال کالا توسط واحدهای تجارت الکترونیکی فعال در حوزه فروش کالا را از آن خود کرده است. استفاده از شرکتهای باربری بین شهری (۳۰درصد)، سیستم توزیع واحد تجارت الکترونیکی (۲۸درصد) و خدمات شرکتهای پست خصوصی (۲۶درصد) به ترتیب سایر روشهایی هستندکه برای ارسال کالا از آنها استفاه میکنند.
بررسی آمار کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که تلگرام، اینستاگرام و توییتر به ترتیب محبوبترین شبکه اجتماعی در بین ایرانیان هستند.
به گزارش فارس، مرکز پژوهشی بتا با توجه به آمار کاربران فارسی زبان تلگرام، اینستاگرام و توییتر در سال ۱۴۰۰ به بررسی میزان محبوبیت این شبکههای اجتماعی در میان مردم پرداخته است. این دادهکاویها نشان میدهد تلگرام، اینستاگرام و توییتر به ترتیب بین مردم محبوبتر و پراستفادهتر هستند.
اینستاگرام
این شبکهی اجتماعی که مختصِ به اشتراک گذاشتن عکس و فیلم کوتاه است در ایران بر خلاف سایر برنامهها مانند توییتر و یوتیوب مسدود نشده است. محبوبیت این برنامه در ایران سبب شده رشد آن همچنان ادامه داشته باشد. طبق آمار مرکز پژوهشی بتا تعداد کاربران اینستاگرام از ۲۴ میلیون کاربر در سال ۹۶ (۲۰۱۷) به ۴۸ میلیون کاربر در سال ۱۴۰۰ (۲۰۲۱) رسیده است. یعنی در طی ۴ سال رشد دو برابری داشته. بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که رشد فالوور کاربران برتر شامل سلبریتیها و اینفلوئنسرهای اینستاگرام نسبت به کاربران معمولی این برنامه، افزایش قابل توجهی داشته است. به طوری که دنبالکنندگان سلبریتیها در طی دو تا سه سال اخیر گاها به ۵تا۱۰ برابر هم رسیدهاند.
مقایسه آمار منتشر شده از سوی مرکز پژوهشی بتا اینستاگرام در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ نشان داده شده است. بر اساس نمودار تعداد کل کاربر از ۴۷ میلیون به ۴۸ میلیون افزایش یافته است. همچنین تعداد کاربرانی که یک میلیون و بیش از یک میلیون فالوور دارند از ۶۰۰ کاربر در سال ۹۹ به یک هزار کاربر در سال ۱۴۰۰ رسیده است. بر اساس این آمار میزان کاربران پرفالوور افزایش یافته است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت کاربران جدید اغلب به دنبال پیگیری صفحات جذاب و کاربران پرفالوور و حتی برای خرید از پیجهای فروش وارد این اپ شدهاند درنتیجه اغلب کاربران جدید به دنبال تولید محتوا و ارتباطگیری با کاربران دیگر و تاثیرگذاری بر سایر کاربران نیستند.
تلگرام
در ایران، تلگرام تا پیش از فیلتر شدن، محبوبترین پیامرسان بین ایرانیان بود. بهگونهای که در سال ۱۳۹۶، ۶۲٫۲ درصد ایرانیان عضو آن بودهاند. سال ۱۳۹۶ برای مدت کوتاهی این شبکهی اجتماعی در ایران فیلتر شد. در ۱۰ اردیبهشت ۹۷ مجدداً به دستور قضایی به طور کامل از دسترسی کاربران خارج شد.
هرچند با فیلترینگ تلگرام در سال ۹۷، کاربران فعال در این بستر با مشکلاتی مواجه شدند اما به سرعت با فراگیر شدن استفاده از فیلترشکنها رونق خود را پیدا کردند تا جایی که فروش و راهاندازی فیلترشکن خود به یکی از خدمات درآمدزا تبدیل شد.
مقایسه آمار تلگرام در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ توسط مرکز پژوهشی بتا نشان میدهد تعداد کاربران تلگرام در طی یک سال گذشته تغییری نکرده است. با این حال بر اساس آمار مرکز پژوهشی بتا تعداد گروه فعال از ۲ میلیون گروه به ۵/۲ میلیون گروه و تعداد کانال از ۲ میلیون کانال به ۸/۲ میلیون کانال افزایش یافته است.
توییتر
توییتر یک شبکه اجتماعی متنمحور است که مخاطبان خاص خود را دارد. این شبکه اجتماعی از سال 88 تاکنون در ایران فیلتر است. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد توییتر «محدودیت کلمات» در آن است. توییتها در ابتدا به ۱۴۰ حرف محدود شده بودند، اما در نوامبر سال ۲۰۱۷، این محدودیت به ۲۸۰ حرف در هر توییت (به جز زبانهای چینی، ژاپنی و کرهای) افزایش یافت. این بستر هم از طریق اپلیکیشن موبایل و هم از طریق نسخۀ وب قابل دسترس برای کاربران است. به هر نوشتهای که در این شبکه منتشر شده یک توییت گفته میشود.
مقایسه آمار توییتر در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ توسط مرکز پژوهشی بتا نشان میدهد تعداد کل کاربران فارسی زبان از ۲ میلیون کاربر در سال ۹۹ به ۳.۲ میلیون در سال ۱۴۰۰ رسیده است. همچنین تعداد پستها نیز از ۵۰۰ میلیون به ۷۹۰ میلیون پست افزایش داشته است. در این بین تعداد کاربرانی که بیش از ۱۰۰ هزار فالوور دارند ۱۷۰ و بیش از ۲۰ هزار فالوور حدود ۱.۳ هزار کاربر بوده است. توییتر به تعداد انگشتشماری کاربر میلیونیِ فارسی زبان داشته است.
پس از اعلام نتایج انتخابات میاندوره ایالات متحده عناوین مهم خبری حامی این کشور با افتخار اعلام کردند که تلاش بسترهای رسانههای اجتماعی برای جلوگیری از آنچه آنها دخالت خارجی در انتخابات و ارائه اطلاعات غلط نامیدند، ثمربخش بودهاست. طبق ادعاهای مطرح شده، رسانهها در کنترل اطلاعات جعلی و دروغین موفق عمل کرده و توانستهاند از تکرار رسوایی سال 2016 یعنی دخالت کشورهای بیگانه جلوگیری کنند.
اما مشکل اینجاست که صحتسنجی این ارزیابی صرفا برمبنای اطمیناندهی و ادعای خودِ این رسانهها و نیز گزارش سازمانهای دولتی و آموزشی که این بار هم مثل سال 2016 هیچ اقدامی انجام ندادند، غیرممکن است. با توجه به این نکته که این نهادها دخالتهای انتخاباتی سال 2016 را به اعتراف خودشان تشخیص ندادند و این بار هم بهجای نگاه رو به جلو و استفاده از روشهای جدید برای بررسی اطلاعات جعلی و دروغین فقط به گذشته توجه داشتند تا اتفاقات قبلی تکرار نشود، پس چرا باید به ادعای ایشان که هیچ سوءاستفاده عمدهای از رسانههای اجتماعی برای تغییر روند انتخابات انجام نشده اطمینان کرد؟
فوربس در سال 2018 طی گزارشی اعلام کرد که در سال 2016 رسانههای اجتماعی مطرح نتوانستند نشانههای آشکار پویشهای انتشار اطلاعات دروغین را که در این بسترها ایجاد شده بود، شناسایی کنند. تمامی این هشدارها حداقل از بیش از نیم دهه قبل از سوی متخصصین گوشزد شده بود و متأسفانه گوش شنوایی برای آن وجود نداشت. سازمانهای دولتی ایالات متحده - به عنوان یک مجموعه- از آنچه در حال رخ دادن بود، بیخبر بودند و گروههایی هم که آگاه بودند، نتوانسته بودند اقدام مؤثری انجام داده و یا راهی برای مقابله بیابند. با وجود تمامی هشدارها بخش آموزشی و دانشگاهی نیز نتوانست اهمیت موضوع را درک کند. دلیل عمده آن سرباز زدن شبکههای اجتماعی از ارائه اطلاعات مهم و کلیدی به پژوهشگران خارج از مجموعه خودشان بود. دلیل دیگر شکاف موجود بین متخصصین و پژوهشگران دانشگاهی بود که در دو زمینه رسانههای اجتماعی و روشهای انتشار و ارائه اطلاعات جعلی فعالیت میکردند. در حال حاضر، پژوهشگران انگشتشماری هستند که سابقه فعالیت در بخش اطلاعات و با هدف شناسایی و مبارزه با انتشار اطلاعات دروغین را داشته باشند.
به طور خلاصه میتوان گفت در سال 2016 تشخیص این که بسترهای اجتماعی چگونه میتوانند بر انتخابات اثرگذار باشند، با شکست مواجه شد و هنگامی که زنگ خطر این مداخله به صدا در آمد نیز اقدام به موقع انجام نشد. در سال 2018 بزرگترین خطر در مقابله با روشهای انتشار اطلاعات دروغین رخ داد و آن این که بهجای تفکر نوآورانه درباره روشها و شکلهای جدید پویشهای انتشار اطلاعات جعلی، بر شناسایی و خنثیسازی روشهای به کار رفته در سال 2016پرداخته شد.
عمده شناسهها و سنجههای به کار رفته برای شناسایی این پویشها تا به امروز بر روشهایی متمرکز بودهاند که در سال 2016 شناخته شد و این یعنی بخش امنیت سایبری به شکلی سادهلوحانه بهجای پیشنهاد راهبردهای جدید به دنبال کشف و مقابله با اتفاقاتیست که در گذشته رخ داده است! اگر یک امر ثابت در دنیای اطلاعات وجود داشته باشد، فقط و فقط این است که بسترهای اطلاعاتی دائما در حال گسترش، نوآوری و تطبیق هستند.
به گزارش فوربس، مداخله در انتخابات سایر کشورها توسط دولتها پیشینهای طولانی دارد، حتی به قدمتی برابر با اولین انتخاباتهای برگزار شده در طول تاریخ. خود ایالات متحده به تنهایی سابقهای طولانی در استفاده حداکثری از فنآوریهای روز در کنار عملیات مختلف در راستای ایجاد پویشهایی برای انتشار اطلاعات دروغین در انتخابات سایر کشورها دارد. با افزایش اهمیت رسانههای اجتماعی استفاده از این بسترها برای اجرای چنین عملیاتی طبیعیست. در عین حال باید توجه داشت این تصور که «کشورها تنها از رسانهها آن هم برای انتشار خبر دروغ استفاده میکنند» صحیح نیست و روشهای بیشماری برای مداخله کشورهای خارجی در هر انتخاباتی وجود دارد. برخی از این روشها بسیار پیچیده بوده و برای تقویت، جهتدهی و همراستا با عملیات دیگر به کار میروند. به طور خلاصه میتوان گفت برخلاف تصور عموم که مداخله خارجی فقط به شکل تبلیغات و اطلاعات دروغین در رسانهها انجام میشود، این تنها بخش بسیار کوچکی از پویشهاییست که هر روز در این راستا در رسانهها میبینیم.
با پیشرفت یک روش، شناسایی و مقابله با آن نیز دشوارتر میشود. به عنوان مثال یکی از این روشها شناسایی و به کارگیری شهروندان یک کشور با استفاده از رسانههای اجتماعی است؛ بهخصوص وقتی دستمزد این افراد به شکل بورسیه تحصیلی پرداخت میشود و خودِ آنها هم گرایش مشابهی با کشور خارجی داشته و سابقه بیان چنین دیدگاههایی را پیدا میکنند. حال فیسبوک و توئیتر چگونه میتوانند این تخلف را شناسایی کرده و با آن مقابله کنند؟! از طرف دیگر هنگامی که این روشها به شکلی گسترده در دنیای آنلاین و آفلاین در بستر رسانههای اجتماعی و در فضای اینترنت به کار گرفته میشوند، شناسایی و تشخیص آنها از رفتار معمولی افراد و سپس مقابله با آن نیز به مراتب سختتر خواهد بود.
با وجود این، مدافعین حریم انتخاباتی در هر کشوری برای جلوگیری از دخالت خارجی تنها بر این تلاشند که «اخبار جعلی»[i] و «اطلاعات غلط»[ii] را شناسایی کنند و بتوانند نظرات واقعی رأیدهندگان را از دیدگاههای خارجی تحمیلشده تمییز دهند که پرواضح است تلاشی ناکافی است.
اما معضل دیگر، اقدامات بسیار سطحی دخالت است. پویشهایی که برای دخالت به خوبی اجرا میشوند یا آن قدر پیچیده هستند که هرگز شناسایی نمیشوند و یا عمدا آن قدر سطحی هستند که به سادگی و در زمان مناسب شناسایی میشوند تا صحت انتخابات را زیر سوال برده و موجب تفرقه و بینظمی شوند. چنین رهیافتهایی پیشینهای به قدمت سیاست دارند و موضوع جدیدی نیستند. فقط با توجه به گذر زمان، جدیدترین فنآوریها با رسانههای اجتماعی تطبیق یافته و دنبال کردن این پویشهای موفق را سادهتر و ارزانتر کردهاند.
در حال حاضر جدید بودن این نحوه استفاده از رسانههای اجتماعی و باور عموم درباره عصر فنآوری موجب شده که رسانههای اجتماعی به بزرگترین وحشت افراد تبدیل شوند. اکنون علاوه بر «اخبار جعلی» مفهومی چون «حباب فیلتر»[iii] نیز که از پژوهشهای دانشگاهی به جامعه منتقل شده، توجهات را به خود جلب کرده و رسانههای اجتماعی را به معضلی جدی برای جامعه تبدیل کرده است.
یکی از دلایلی که رسانههای اجتماعی را در معرض مذمت قرار داده تلاش بسیار کم این بسترها برای شناسایی راههای سوءاستفاده از آنهاست. اتکای بیش از حد این بسترها به فرآیندهای فیلترسازی تقریبا تمامخودکار - که حتی به افراد اجازه میدهد تبلیغی را به اسم مایک پنس یا داعش بارگذاری کنند- موجب شده تلاش رسانههای اجتماعی برای جلوگیری از انتشار اطلاعات غلط بیشتر ادعا به نظر برسد تا اقدامی عملی. به همین دلیل هنگامی که از سخنگوی فیسبوک خواسته شد تا در این باره نظر بدهد، پاسخی نداشت! علاوه بر این به نظر میرسد این بسترها به شکل جزیرهای با موضوع برخورد کرده و هر یک به دنبال حل مشکل در بستر خود است و اقدامی چندجانبه و هماهنگ که تمام یا حداقل بسیاری از بسترها را شامل شود، وجود ندارد.
در پایان با نگاه به انتخابات 2016 میتوان گفت سازمانهای دولتی و دانشگاهی در شناسایی و مقابله با مداخله خارجی و سوءاستفاده از بسترهای اجتماعی شکست خوردهاند. همچنین ادعاهای مطرح شده درباره انتخابات میاندورهای سال 2018 مبنی بر موفقیتآمیز بودن کنترل پویشهای اطلاعات دروغین نیز این سوال را به ذهن میآورد که آیا واقعا باید ادعای این بسترها را بپذیریم؟! با توجه به شکست قبلی آنها چرا باید بدون داشتن هیچ مدرکی به جز ادعای خودِ این بسترها انتظار داشته باشیم در سال 2018 نسبت به سال 2016 بهتر عمل کرده باشند؟!
با تمرکز بر شناسایی روشها و رهیافتهای سالهای قبل بهجای شناسایی روشهای نوآورانه و پیشرفته برای انتشار اطلاعات دروغین میتوان گفت رسانه های اجتماعی نسبت به این که چه مداخلهای در انتخابات رخ داده نابینا هستند و طبیعتا نمیتوانند حتی تشخیص دهند که آیا دخالتی صورت گرفته است یا نه؛ چه رسد به این که اگر دخالتی صورت گرفته، بتوانند از آن ممانعت کنند! در زمان امروز که جوامع با خودکار شدن فرآیندها تطبیق یافتهاند، همین روشهای سادهسازی در کنار مفاهیمی چون «حباب فیلتر» موجب شده است تا حفاظت و حراست از اطلاعات تقریبا بیمعنا شود. لذا بهطور کلی میتوان گفت که کنترل افکار عمومی در فضای مجازی رو به گسترش است. در نتیجه نباید نگاه رو به گذشته به این مسئله داشت و تنها بهدنبال ممانعت از روشهای پیشین دخالت در انتخابات بود. زمانی که ما تنها به گذشته نگاه میکنیم، مداخلهجویان در انتخابات چشم به آینده دارند و به دنبال رهیافتهای جدیدی برای استفاده از دنیای دیجیتال بهمنظور انتشار اطلاعات جعلی و کنترل و هدایت رسانههای اجتماعی به سمت نتیجه مورد نظر خود در انتخابات هستند. نگهبانانی که در سکوت و مات و مبهوت، آنچه را که در دنیای آنلاین میبینیم و میشنویم کنترل میکنند، در حال کنترل میزان درک واقعی ما از دنیای دیجیتال نیز هستند. در دنیایی که خودِ دموکراسی هم در خطر است و این دیدگاه حقیقتا بسیار ترسناک است.
شهرزاد شهرابی (مترجم مؤسسه علمی پژوهشی منهاج)
تهیهشده در گروه مطالعات اخلاقی پژوهشگاه فضای مجازی
[i] Fake news
[ii] Disinformation
[iii] Filter bubble