وبلاگ
آهنگری کاری نداره!
روایت جالبی است روایتی که در پی می آید، این داستان فی الواقع حکایت آنان است که قوره نشده می خواهند مویز شوند. داستان را بخوانید و لذت ببرید.
بیوه زنی پسر خردسالش را به کارآموزی نزد آهنگری گذاشت.امروز و فردایی گذشت. روز سوم بیوه زن به کارگاه آمد و گفت: فکر شاگرد دیگری بکنید پسرم از امروز نخواهد آمد.
...
روایت جالبی است روایتی که در پی می آید، این داستان فی الواقع حکایت آنان است که قوره نشده می خواهند مویز شوند. داستان را بخوانید و لذت ببرید.
بیوه زنی پسر خردسالش را به کارآموزی نزد آهنگری گذاشت.امروز و فردایی گذشت. روز سوم بیوه زن به کارگاه آمد و گفت: فکر شاگرد دیگری بکنید پسرم از امروز نخواهد آمد.
آهنگر گفت چرا چه شده؟
بیوه زن گفت : هیچ چون آهنگری را کاملاً یاد گرفته دیدم دیگر آمدن و رفتنش فقط کفش و کلاه پاره کردن بی فایده است.
استاد حیرت کرد که چطور به دو روز آهنگری یاد گرفته؟
بیوه زن مغرور از داشتن چنان پسری هوشمند خندید: بله می گوید آهنگری کاری ندارد، آهن را پهن می کنی بیل می شود، دمش را می کشی میل می شود.
استاد که از خنده به خود می پیچید گفت: راستی که عجب پسره ناقلایی است! خودش که یاد گرفته هیچ ، به ننه اش هم یاد داده!.