ایران جای قانون گذاری در کودک بلاگری سالها خالیست

تداوم معضل استثمار کودکان ایرانی در فضای مجازی

پدیده «کودک‌بلاگری» به شکلی روزافزون، مرز بین سرگرمی خانوادگی و شکلی نوین از کار کودک را مخدوش کرده است. بسیاری از این کودکان، قربانیان «استثمار نرم» هستند؛ استثماری که در آن فشار روانی، نقض حریم خصوصی و بهره‌گیری اقتصادی، در پوششی جذاب از شهرت و محبوبیت پنهان شده است.

اگر چند دقیقه در صفحات پرطرفدار اینستاگرام، یوتیوب یا تیک‌تاک بچرخید، احتمالاً به چهره‌های کوچکی برمی‌خورید که با لبخند و انرژی بسیار، مخاطبان میلیونی را سرگرم می‌کنند؛ کودکانی که آشپزی می‌کنند، دابسمش می‌خوانند، اسباب‌بازی نقد می‌کنند، چالش انجام می‌دهند، گریه می‌کنند، و برای ویدئوهای بیشتر التماس مخاطبان را بالا می‌برند.این کودکان همان «کارگران عصر دیجیتال» هستند؛ پدیده‌ای که هنوز قوانین مشخصی درباره‌اش در ایران وجود ندارد، اما به سرعت به یکی از جدی‌ترین مسائل اجتماعی جهان تبدیل شده است.

در گذشته تصویر کودک‌کار با دست‌های سیاه‌شده در کارگاه یا چهارراه معنا پیدا می‌کرد؛ امروز اما مفهوم «کار کودک» در لباسی نو، صیقلی و براق پدیدار شده: کودک‌کار با رینگ‌لایت، موبایل و اسپانسر.

در ظاهر، کودکان اینفلوئنسر فقط «بازی» می‌کنند. اما پشت یک ویدئوی ۳۰ثانیه‌ای ممکن است ساعت‌ها فیلم‌برداری، هماهنگی، نور، دیالوگ‌خوانی و ویرایش باشد. خانواده‌ها اغلب می‌گویند: «بچه خودش دوست داره جلوی دوربین باشه»؛ اما پرسش بزرگ اینجاست:

آیا کودک واقعاً می‌داند که «کار» چیست؟ کودک معنای، درآمد، فشار مخاطب، شهرت‌زدگی، استرس تکرار محتوا، یا حتی تبعات بلندمدتِ افشای زندگی خصوصی را نمی‌فهمد. او فقط با ذوق از تایید و توجه بزرگسالان لذت می‌برد. در بسیاری از کشورها، روانشناسان هشدار داده‌اند که تبدیل توجه کودک به ابزار درآمد مرز خطرناکی دارد. کودک هنوز به بلوغ روانی نرسیده و واکنش‌های احساسی‌ او از گریه تا خنده می‌تواند دستکاری شود.

در جهان، ارزش صنعت (بلاگرهای کودک) میلیاردی است. برندهای اسباب‌بازی، پوشاک، خوراکی، اپ‌های آموزشی و حتی فروشگاه‌های بزرگ از این کودکان برای تبلیغات استفاده می‌کنند. ایران نیز در مسیر پیوستن به همین بازار است برخی صفحات کودک ایرانی در اینستاگرام، ۵۰۰ هزار تا چند میلیون دنبال‌کننده دارند و هر پست تبلیغاتی، از ۱۰ میلیون تا ۱۰۰ میلیون تومان می‌تواند قیمت داشته باشد. در یوتیوب، کودکانی که ویدئوهای سرگرمی تولید می‌کنند، گاهی ماهانه بین ۲۰۰۰ تا ۱۰هزار دلار درآمد دارند.در این مدل، کودک «هم ستاره است و هم کالا»؛ چهره‌اش برندشده، رفتارهایش قابل فروش و حتی لحظه‌های خصوصی زندگی‌اش قابل بازپخش است.

استثمار نرم کودکان در فضای مجازی/ جای خالی قانون گذاری در کودک بلاگری

چرا والدین این کار را انجام می‌دهند؟

اینکه چرا والدین این کار را انجام می دهند دلایل متعددی دارد که مهم ترین آنها درآمد است، برخی خانواده‌ها درآمد اصلی‌شان از تولید محتوای کودک است و از این راه کسب درآمد هنگفتی دارند؛ علت دیگر فانتزی شهرت بسیاری از والدین تمنای دیده شدن را روی فرزند خود پیاده می‌کننددر حالی که از عواقب روانی آنها آگاهی ندارند و فکر می‌کنند کودک فقط «بازی می‌کند»، اما عملاً در حال کار است. فشار الگویی وقتی صفحه‌ای با یک کودک موفق می‌شود، والدین دیگر هم تشویق می‌شوند همان مسیر را بروند و به کودک فشار وارد می کنند؛ و در نهایت خلأ قانونی هیچ نهاد رسمی جلوی این روند را نمی‌گیرد، حتی در حد هشدار.
کودکی که موظف است هفته‌ای سه ویدئو با موضوعات مشخص (مثلاً «باکس‌گشایی اسباب‌بازی»، «چالش‌های طنز» یا «مرور مهدکودک») تولید کند. برای هر ویدئو، ساعات زیادی صرف تمرین خط، فیلمبرداری، و ادیت می‌شود. این روند شبیه به یک شغل تمام‌وقت با ددلاین‌های مشخص است. مریم، مادر کودک ۷ ساله‌ای به نام علی است. او یک صفحه اینستاگرام با ۵۰۰ هزار فالوور برای علی ایجاد کرده که عمدتاً به «باکس‌گشایی اسباب‌بازی»، «چالش‌های خانوادگی» و «طنزهای کودکانه» می‌پردازد.اون لازم است با تکرار پلان های مکرر و نشان دادن کودکی شاد فضا را برای مخاطب جذاب کند در حالی فرزندش را از بازی های کودکانه منع می کند تا تن به این کار دهد.

یا پژمان برای دخترش نیلا، برنامه هفتگی محتوایی مشخص کرده است به این صورت که، دوشنبه‌ها؛ باکس‌گشایی اسباب‌بازی اسپانسرشده ، چهارشنبه‌ها یک چالش طنز و جمعه‌ها ویدئوی «یک روز از زندگی من». نیلا پس از بازگشت از مدرسه، باید ۲ تا ۳ ساعت از روز را صرف تمرین متن، فیلمبرداری (که اغلب چندین بار تکرار می‌شود) و همکاری در ادیت ویدئو کند. این روند ، زمان بازی آزاد، استراحت یا انجام تکالیفش را به شدت محدود می‌کند. او عملاً یک شیفت کار روزانه پس از مدرسه دارد.

استثمار نرم کودکان در فضای مجازی/ جای خالی قانون گذاری در کودک بلاگری

فقدان قرارداد و کنترل مالی
یک شرکت اسباب‌بازی برای یک پست اسپانسر شد به ازای نمایش محصولش، ۵ میلیون تومان به حساب لاله واریز می‌کند. تمام درآمد حاصل از فالوورها و سایر همکاری‌ها نیز مستقیم به حساب لاله یا همسرش می‌رود. زیرا فرزند آنها هیچ درکی از میزان درآمد حاصل از کار ندارد و هیچ پس‌انداز یا حساب مستقلی به نام او برای آینده‌اش تشکیل نشده است. او صرفاً ابزار درآمدزایی است، بدون هیچ حق مالکیتی بر دستمزد خود.

فشار روانی و جریمه‌های پنهان
یک روز رادمهر، پسر ۷ ساله خانه به دلیل سردرد و خستگی، از همکاری برای فیلمبرداری امتناع می‌کند. مادرش به جای توجه به حال او، عصبانی می‌شود و می‌گوید: «اگر امروز ویدئو را نگیریم، قرارداد با اسپانسر را از دست می‌دهیم و آن اسباب‌بازی جدیدی که می‌خواستی را نمی‌خرم!». یا او را از بازی مورد علاقه‌اش محروم می‌کند. این رفتار، یک شرطی‌سازی عاطفی ایجاد می‌کند یعنی همکاری در ازای پاداش (خرید اسباب‌بازی، توجه مثبت) و عدم همکاری در ازای تنبیه (عصبانیت، محرومیت). یعنی توجه به عواطف و نیازهای فیزیکی در ازای پیشرفت کار است.

نقض حریم خصوصی
پدر آراد لحظه‌های بسیار خصوصی فرزندش را نیز ضبط و منتشر می‌کند، گریه او پس از افتادن در زمین بازی، جشن تولد خصوصی‌اش در خانواده، یا حتی اولین روز مدرسه و اضطرابش یعنی هیچ گوشه‌ای از زندگی آراد، مقدس و خصوصی نیست و همه آن را تماشا می کنند و واکنش نشان می دهند.یعنی یا او را مسخره می کنند یا دلسوزی می کنند و یا قربان صدقه اش می روند و یا گاهی به او توهین می کنند . او از همان کودکی می‌آموزد که هیجانات و تجربیات شخصی‌اش ملک عمومی است. این موضوع می‌تواند در آینده باعث ایجاد مشکلات هویتی، احساس شرم و ناتوانی در تشخیص مرزهای سالم شخصی شود.

تبدیل کودک به پروژه اقتصادی
لعیا دختر ۱۰ ساله خانه قبلاً عاشق نقاشی کشیدن بود و ساعت‌ها برای خودش نقاشی می کرد. اکنون، مادرش از او می‌خواهد هر هفته یک جلسه نقاشی را مقابل دوربین اجرا کند، با هیجانی اغراق‌شده و با اشاره مداوم به نام اسپانسر مدادرنگی‌ها.در نتیجه لذت ذاتی نقاشی برای لعیا، به یک تکلیف نمایشی تبدیل شده است. او نه برای خود، بلکه برای حفظ رضایت مخاطب و اسپانسر و البته مادرش نقش بازی می‌کند در نتیجه ذات و خلاقیت کودکانه او بهادار و قیمت‌گذاری شده است.

استثمار نرم کودکان در فضای مجازی/ جای خالی قانون گذاری در کودک بلاگری

پشت پرده کودک بلاگری

در این مثال ها والدین کودک را نه با نیازهای طبیعی، بلکه به عنوان یک کارگر کوچک، یک برند و یک دارایی اقتصادی مدیریت می‌کنند. استثمار نرم دقیقاً در همین نقطه رخ می‌دهد، بهره‌کشی در پشت پرده‌ای از شهرت، لبخند و اسباب‌بازی‌های رایگان. آسیب‌های روانی این رفتار استرس مزمن، وابستگی عاطفی ناسالم، از دست دادن هویت ممکن است که سال‌ها بعد خود را نشان دهند و نیازمند مداخله قانونی و اجتماعی است.این حجم از تعهد،نداشتن زمان طبیعی برای بازی آزاد، استراحت و تعاملات غیردیجیتالی کودک را می‌بلعد. کودک نه به خواست خود، بلکه به عنوان یک کارگر محتوا عمل می‌کند.

همچنین کودک دیگر با بازی معمولی راضی نمی‌شود چون یاد گرفته هر فعالیتی باید «فیلم‌برداری و منتشر» شود که در نهایت مقایسه دائمی با کودکان دیگر به همراه دارد.مادران صفحات کودک‌محور دائماً به صفحات مشابه سر می‌زنند تا ایده بگیرند؛ کودک ناخودآگاه وارد چرخه رقابت می‌شود. ترس از از دست دادن مخاطب، جمله‌ای که برخی والدین به زبان می‌آورند: «اگر یک‌هفته پست نذاریم، افت می‌کنیم.» دخالت شدید مخاطبان در تربیت کودک. کامنت‌ها درباره وزن، لباس، لهجه یا رفتار کودک گاهی توهین‌آمیز است.پدر و مادرها معمولاً به کودک نمی‌گویند، اما این جو روانی بر خانواده تأثیر می‌گذارد. خراب شدن تصویر آینده کودک چهره و رفتار کودک در اینترنت «بایگانی دائمی» می‌شود. ده سال دیگر، همین ویدئوها ممکن است برایش شرم‌آور یا آزاردهنده باشد.

خشونت دیجیتال علیه کودکان Body shaming (خجالت کشیدن از بدن) کامنت‌هایی مثل «چقدر چاقه»، «چقدر لوسه»، «لهجش خنده‌داره» که از سمت کاربران مطرح می شود، در حالی که کودک هنوز آگاهی کاملی نسبت به این موضات ندارد.

یا نفرت‌پراکنی و تمسخر ، مخصوصاً علیه کودکانی که نقص جسمی یا رفتار متفاوت دارند. جنسی‌سازی ناخواسته ، متأسفانه برخی ویدئوهای کودکانه در صفحات خارجی ذخیره و بازنشر می‌شوند؛ این موضوع از نگاه فعالان حوزه امنیت آنلاین بسیار خطرناک است.

فشار روحی ناشی از سلبریتی‌بودن کودک مجبور می‌شود همیشه «شاد و جذاب» باشد. حمله‌های گروهی در فضای مجازی ،اگر کودک یک جمله اشتباه بگوید، موجی از تمسخر ممکن است شکل بگیرد؛ کودک توان تحمل چنین هجمه‌ای را ندارد.

استثمار نرم کودکان در فضای مجازی/ جای خالی قانون گذاری در کودک بلاگری

تأثیر بر رشد کودک

روانشناسان چند خطر مهم را مطرح می‌کنند که از مهمترین آنها می توان به اختلال هویت اشاره کرد چرا که کودک هویت شخصی خود را از دست می‌دهد و تمام رفتارهایش برای «مخاطب» تعریف می‌شود.اعتیاد به توجه؛ نیاز دائمی به لایک و تحسین، بعدها به مشکلات روابط اجتماعی تبدیل می شود. کاهش مهارت‌های زندگی، کودک زمان کمتری برای بازی واقعی، رابطه‌سازی، مدرسه و تعامل طبیعی دارد. افسردگی و اضطراب پنهان وقتی کودک خسته باشد اما مجبور شود جلوی دوربین لبخند بزند، یعنی وارد فاز «کار احساسی» شده؛ کاری که حتی برای بزرگسالان هم دشوار است. تهدیدهای امنیتی آدرس خانه، مدرسه و برنامه روزمره کودک در ویدئوها قابل شناسایی است.

این موضوع یک مسأله اجتماعی است زیرا آینده یک نسل تحت تاثیر قرار می گیرد. متاسفانه در حال حاضر شغل کودک کاری مدرن بدون هیچ چارچوبی طبیعی سازی شده است و الگویی برای والدین به‌وجود آورده است. ارزش کودک به «میزان لایک» تبدیل شده و حریم خصوصی کودکان در سطح ملی از بین می‌رود.این پدیده فقط یک مشکل خانوادگی نیست و پیامدی فرهنگی، اجتماعی متعددی دارد.و در نهایت اینکه کودک قبل از اینکه «اینفلوئنسر» باشد، انسان است؛ با احساسات لطیف، با حق رشد، با حق بی‌نقشی، با حق اشتباه اما پلتفرم‌ها دنیای جذابی ساخته‌اند که میان جذابیت و استثمار فقط یک قدم فاصله است.اگر جامعه امروز درباره این پدیده گفت‌وگو نکند، سال‌ها بعد با نسلی روبه‌رو می‌شود که کودکی‌اش مصرف شده؛ نسلی که هویت و خاطراتش پیش از اینکه خودش بشناسد، در فضای مجازی فروخته شده است.کودک‌کار دیجیتال یک بحران آرام است؛این کودکان قرار است نوجوانی و جوانی و آینده سالمی را تجربه کنند پس لازم است به عنوان موضوعی نو پدید به آن پرداخته شود و نهادهای ذی صلاح برای قانون گذاری های لازم ورود کنند.

استثمار نرم کودکان در فضای مجازی/ جای خالی قانون گذاری در کودک بلاگری

قانون درباره کودک بلاگری چه می گوید؟

در حالی که در قوانین ایران کار کودک زیر ۱۵ سال ممنوع است اما قانون درباره کار کودک در فضای دیجیتال اصلاً تعریف ندارد. در نتیجه خانواده می توانند بدون محدودیت از فرزند خود کسب درآمد کنند و هیچ نظارت سازمانی بر ساعت کار، میزان درآمد یا امنیت روانی این کودکان وجود ندارد از طرفی هیچ الزامی برای ایجاد حساب امانی برای ذخیره درآمد کودک نیست و هیچ سامانه‌ای برای ثبت این کودکان به‌عنوان «بازیگر» یا «اینفلوئنسر» وجود ندارد ایران هنوز در این مسئله بی قانون است و این بی قانون یعنی آسیب بالقوه.

در کشورهای دیگر اما این روند کمی متفاوت است مثلاً فرانسه قانون ویژه Kid Influencer دارد؛ هر درآمدی باید در حساب بانکی حفاظت‌شده ذخیره شود و کودک فقط پس از بلوغ حق برداشت دارد. یا آلمان اجازه نمی‌دهد کودک بدون حضور متخصص روان‌شناسی و مراقبت‌های لازم در پروژه‌های رسانه‌ای دائم فعالیت کند و یا امریکا برای سریال ها و تبلیغات ساعت مشخصی برای حضور کودک در لوکیشن تعیین کرده است.هدف این قوانین، ایجاد تعادل بین آزادی فعالیت و حفظ حقوق و سلامت کودک است.

استثمار نرم کودکان در فضای مجازی/ جای خالی قانون گذاری در کودک بلاگری

چه باید کرد؟ راهکارهای جهانی و قابل اجرا در ایران

لزوم تعریف قانونی و دقیق «کودک‌کار دیجیتال» به عنوان نخستین گام ضروری است. این تعریف می‌تواند مبنای تمامی حمایت‌های بعدی قرار گیرد از جمله محورهای کلیدی پیشنهادی برای این قانون می‌توان به موارد زیر اشاره کرد :

تعیین سن قانونی مشخص برای کودکان جهت مشارکت در تولید محتوای تجاری و دارای درآمد، تعیین سقف مجاز ساعات فیلمبرداری، تمرین و فعالیت مرتبط با تولید محتوا متناسب با سن کودک، به منظور تضمین حق تحصیل، استراحت و بازی. الزام به واریز حداقل ۷۰ درصد از درآمد حاصل از فعالیت کودک به یک حساب امانی معتبر که تا رسیدن کودک به سن قانونی (۱۸ سالگی) قابلیت برداشت نداشته باشد تا از هزینه‌ شدن درآمد کودک برای امور شخصی خانواده جلوگیری شود. محول کردن مسئولیت نظارت بر اجرای قانون به یک نهاد مشخص مانند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی یا سازمان بهزیستی کشور و ایجاد یک سامانه ملی ثبت صفحات پرطرفدار کودک‌محور برای شفاف‌سازی و نظارت بهتر. الزام والدین کودکان بلاگر به گذراندن دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت در زمینه حقوق کودک، مخاطرات فضای مجازی و روانشناسی رشد قبل از شروع فعالیت کودک. وضع محدودیت‌های قانونی برای افشای اطلاعات خصوصی و شناسایی کودکان (مانند محل تحصیل، شماره تماس، جزئیات زندگی روزمره) به منظور پیشگیری از آسیب‌های فرهنگی، اجتماعی و امنیتی

پدیده کودک‌بلاگری نیازمند نگاهی دقیق و حمایتگرانه از سوی قانون‌گذار است. تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد که می‌توان با وضع مقررات هوشمند، هم از سوءاستفاده اقتصادی و روانی از کودکان جلوگیری کرد و هم امکان بهره‌مندی ایمن از فرصت‌های فضای مجازی را فراهم آورد. در کشور ما نیز، تدوین قانونی جامع که ضمانت‌های لازم برای حفظ حقوق کودک، حریم خصوصی، تحصیل و سلامت وی را در کنار تعریف دقیق وظایف والدین و نهادهای ناظر در نظر بگیرد، یک ضرورت فوری به نظر می‌رسد. این امر مستلزم همکاری مراجع قانون‌گذاری، روانشناسان کودک، فعالان حوزه فناوری و خانواده‌هاست.

منبع
حیات
عضویت در تلگرام آی تی آنالیز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا