ایرانتحلیل

حباب مدیریتی و تکرار چرخه‌های معیوب

علی شمیرانی - «حباب اطلاعاتی یا حباب فیلتر» به پدیده‌ای گفته می‌شود که در آن، الگوریتم پلتفرم‌هایی مانند موتورهای جستجو و شبکه‌های اجتماعی، بر اساس سوابق جستجو، کلیک‌ها و علایق قبلی کاربر، محتوا و اخبار را برای او شخصی‌سازی می‌کنند.

این گزینش باعث می‌شود که کاربر دائماً در معرض اطلاعاتی قرار گیرد که صرفاً تأییدکننده باورها و سلیقه خودش هستند و به این ترتیب از دیدگاه‌ها و اطلاعات مخالف یا متفاوت محروم بماند؛ در چنین حالتی، فرد در یک «پیله اطلاعاتی» یا «اتاق پژواک» محصور می‌شود.
در نتیجه، این انزوای فکری، درک جامع و متعادل از واقعیت را تحریف کرده، به تشدید قطبی‌سازی اجتماعی دامن زده و زمینه را برای پذیرش کورکورانه اخبار جعلی تسهیل می‌کند.
اما واقعیت این است که به نظر نگارنده، حباب اطلاعاتی که از آن به عنوان دام الگوریتم‌ها برای تفکر باز و ندیدن تمام حقیقت یاد می‌شود، اختراعی جدید از سوی پلتفورم‌های نوظهور نیست و نوعی الگوگیری از یک پدیده قدیمی محسوب می‌شود.
اگر به خوبی مدیران نهادهای بزرگ دولتی و بعضا خصوصی و اقدامات و خروجی آنها را رصد کنید، متوجه وجود پدیده‌ای به نام حباب یا فیلتر اطلاعاتی در اطراف آنها می‌شوید. با این تفاوت که در این حالت نقش الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی را افرادِ اطراف مدیران ایفا می‌کنند.
در چنین شرایطی و در مرحله نخست، اگر افرادی که مدیری را در احاطه خود دارند، ناکارآمد باشند و منافع شخصی و اقتصادی هم داشته باشند حلقه و حباب مدیریتی نیز سخت می‌شود.
در نتیجه در جلساتی که به اصطلاح برای اصلاح و رفع مشکلات تشکیل می‌شود، مجیزگویی و اطلاعات غلط و انحرافی، صدای غالب و برتر است و متعاقبا هر صدای درونی و بیرونیِ ناهماهنگ، سانسور و حذف می‌شود. به این ترتیب حباب مدیریتی تبدیل به دیوار و حبس مدیریتی می‌شود.
از قضا حباب‌های فیلتر اگر دوست و فامیل باشند که عمدتاً هم همین است اوضاع نور علی نور می‌شود و دیگر اثری از تغییر و برکناری آنها هم نخواهد بود. چون روابط مالی و فامیلی پیوندی نیست که به راحتی وا برود.
اما  این پدیده مرحله دوم و پیچیده‌تری را شکل می‌دهد.
در چنین حالتی، نوک پیکان توجهات و انتقادات از درون و بیرون یک نهاد و تشکیلات، از صف فشرده حباب‌سازان به سمت مدیریت اصلی می‌رود که در انتصابات اشتباه و رفع مشکلات و فیلترهای اطراف خود، عمدا یا سهوا تعلل کرده یا ناتوان است.
در این فاز نیز، نقش و کارکرد حباب‌های اطلاعاتی از سانسور واقعیت‌ها تغییر کرده و به حامی و مدافع مدیر تبدیل می‌شود و هر انتقاد سازنده‌ای برچسب می‌خورد، یکی «بدخواه» می‌شود و دیگری «رقیب سیاسی» و….
در نتیجه حسب تجربه و سوابق، اتفاقی که عمدتا رخ داده و می‌دهد این است که از این مرحله به بعد، مدیر مربوطه و حباب‌های اطراف، به یکدیگر چسبنده‌تر شده و تیم واحد می‌شوند، چون بقایشان به هم گره می‌خورد.
لذا کار آن مدیر نیز سخت‌تر می‌شود، چراکه حذف حباب‌های اطراف به دلیل احتمال تبدیل شدن آنها از دوست سابق به دشمنی مطلع از پشت پرده‌ها، معضل مضاعف ایجاد می‌کند.
به همین دلیل است که این چرخه معیوب پابرجا مانده و عمدتا شاهد جابجایی اتوبوسی و تکرار بی‌حاصلی در نظام مدیریتی هستیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا