ایرانتحلیل

دلسوزان یا کاردان‌ها؛ کدام نجات بخش هستند؟

امروز به جایی رسیده‌ایم که حتی در پرداخت حقوق افراد مشکل داریم؛ در وضعیت فعلی اصلاح و کوچک کردن ساختار نه یک انتخاب که یک ضرورت است.»

این گفته‌های رییس جمهوری از زوایه‌ای در واقع  بیانگر وضعیت دولت چهاردهم است، دولتی میراث‌دار مشکلات متعدد که در طول سال‌های متمادی این روال تکرار می‌شود و دولت‌ها به جای حل مشکلات به صورت ریشه‌ای صرفا دست به اقدامات مسکن وار می‌زنند و مشکلات را در حد توان دولت خودشان به صورتی مقطعی جلو می‌برند تا در نهایت آن را به دولت بعد بسپارند!

در تفکر سیستمی ‌الگویی به نام انتقال فشار وجود دارد که در مفهوم آن آمده است: انتقال فشار از راه حل اساسی به راه حل موقت یکی از «کهن الگوهای سیستمی» است که باعث وابسته شدن به «راه‌کار‌های موقت» و کنار گذاشتن «راه حل‌های اساسی» می‌شود.

مفاهیم آن به صورت ساده وضعیت را اینگونه تعریف می‌کند:

راه حل موقت: نشانه مشکل را هدف قرار می‌دهد. نشانه مشکل آشکار است، جلب توجه می‌کند و همه انتظار دارند کاری برای رفع آن انجام شود. جلب توافق دیگران برای مشارکت در رفع نشانه مشکل آسان است و معمولا به سرعت نشانه مشکل را از بین می‌برد.

راه حل اساسی: ریشه مشکل را هدف قرار می‌دهد. ریشه مشکل معمولا مشخص نیست و ابهامات زیادی در مورد آن وجود دارد. اختلاف نظر در مورد ریشه مشکل، جلب مشارکت دیگران را سخت می‌کند. اجرای آنها سخت‌تر از راه‌حل موقت است و معمولا زمان می‌برد تا نتیجه دهند.

این همان چیزی است که در واقع در طول سال‌های متمادی در سیاست گذاری‌های دولت‌های مختلف عملیاتی شده و به نوعی نتیجه مشکلات امروز مورد اشاره پزشکیان است.

وضعیت تشریحی مسعود پزشکیان مشابه همان شعر معروف است: بر احوال آن مرد باید گریست، که دخلش بود نوزده، خرج بیست!

در واقع این چرخه‌ای بوده که تقریبا در تمامی ‌دولت‌های گذشته اتفاق افتاده است و به این ترتیب اظهارات وی موضوع جدیدی نیست، لذا به دلیل نوع سیاست‌گذاری برگرفته از الگوی انتقال فشار که در بالا اشاره شد، می‌توان گفت این رویکردی مختص تمامی‌ دولت‌های گذشته بوده است که تا به امروز میراث آن به دولت کنونی رسیده است.

نکته‌ای دیگر که علت‌های وضعیت فعلی را به درستی تشریح می‌کند جمله‌ای پرمفهوم از پیتر دارکر است که انگار برای وضعیت امروز ما گفته است: «بزرگترین خطر در هنگام تغییر خود تغییر نیست بلکه عمل کردن با همان منطق دیروز است!»

او در جمله کلیدی دیگری گفته است: «اگر می‌خواهید چیزهای جدیدی بدست آورید بایستی انجام کارهای قبلی خود را متوقف کنید.»

از این رو مسعود پزشکیان نسبت به پیشینیان خود اقبال بهتری دارد چرا که در مدیوم عملی‌تر در کشور آرژانتین که با تورمی ‌به شدت خزنده مشابه وضعیت فعلی ما مواجه بود با روی کارآمدن خاویر میلی همه چیز تغییر کرد.

خاویر میلی در آرژانتین ثابت کرد بازار آزاد جواب می‌دهد و در واقع اقدامات او یک کلاس عملی برای این ایده بود.

در ماه اولی که رئیس جمهور شد 50 هزار شغل دولتی را و تقریبا نصف وزارتخانه‌های آرژانتین را اره و از بدنه دولت جدا کرد.

عملیات تحولی خاویار میلی در عین حالی که ساده بود اما به سرعت جواب داد. وقتی او در دسامبر 2023 رئیس جمهور شد تورم در آرژانتین ماهانه 25 درصد بود اما او با اقدامات عملیاتی نه تنها تورم را کنترل کرد، بلکه باعث رشد اقتصادی بالای 7 درصد آرژانتین شده است، آن هم در کشوری که افت ارزش پولش عادی بود. نکته جالب‌تر این که روند مذکور را بدون کنترل قیمت‌ها انجام داد، مالیات‌ها را کاهش داد، حقوق کارمندان دولت را 20 درصد کم کرد، اقتصاد را بازتر کرد، برورکراسی‌ها را قلع و قمع کرد، (روزی تقریبا دو قانون اضافی را حذف کرد) و… این اقدامات را نه فقط روی کاغذ بلکه در میدان، عملیاتی کرد.

در واقع گفتن ایده‌های تغییر و اصلاحات اقتصادی آسان است اما اجرایی کردن آنها و جبران دهه‌ها پسرفت اقتصادی به همان آسانی نیست!

چرا که خاویر میلی به درستی مفاهیم بنیادین و آسیب‌های عمیق تورم را درک کرده بود. آن بخش‌هایی که مخصوصا میلتون فریدمن گفته بود:« اگر از مردم بپرسم، «آیا طرفدار تورم هستید یا نه؟» همه می‌گویند مخالف تورم‌اند. اما وقتی کمی ‌بیشتر بررسی می‌کنم و می‌پرسم: «بگویید، آیا شما از تورم سود برده‌اید؟» جواب می‌دهید: نه، من هیچ سودی نبرده‌ام.

فریدمن در ادامه می‌گوید: و با این حال واقعیت این است که افراد زیادی از تورم سود برده‌اند. افراد بسیاری بوده‌اند که بهره‌مند شده‌اند. البته بزرگ‌ترین برنده از تورم خزانه‌داری فدرال است، همان‌طور که قبلاً گفتم. اما تقریباً همه کسانی که در ۳۰ سال گذشته خانه‌ای خریده‌اند، از تورم سود برده‌اند. آن‌ها توانستند وام مسکنی بگیرند که تورم آن را به‌مرور پرداخته، درست همان‌طور که بدهی دولت را پرداخت کرده است. بنابراین تقریباً همه صاحبان خانه در این کشور از تورم بهره‌مند شده‌اند.

فریدمن در پایان می‌گوید: در واقع یکی از دلایلی که تورم را به یک «بیماری اجتماعی» خطرناک تبدیل می‌کند دقیقاً همین است: تورم ماهیتی تفرقه‌انگیز دارد، چون بعضی‌ها در دوران تورم وضعشان خیلی خوب می‌شود و بعضی‌ها در تنگنا و گرفتاری شدید می‌افتند. و نتیجه این است که جمعیت به دو گروه تقسیم می‌شود: گروهی که در رفاه ظاهری‌اند و گروهی که در رنج و سختی.»

از این رو مسعود پزشکیان گرچه از جنبه‌های مختلفی بدشناسی همراهش بوده اما از این جنبه که یک مدیوم عملی مثل خاویر میلی دارد و در صحبت‌های خود مدام کار علمی ‌را نجات بخش می‌داند، می‌بایست یکبار خود را از قید و بند اشخاص و مشاوران، کارگروه‌ها، جلسات و نشست‌ها رها کند و در تنهایی خود به دقت  اقدامات خاویر میلی در آرژانتین را بررسی کند، چراکه قطعا ایده‌ها و تفکرات آزمون داده‌ای را پیش روی خود خواهد دید. یعنی ایده‌ها و روندهای عملیاتی شده‌ای متفاوتی از نتایج نشست‌ها، کارگروه‌ها و جلسات رایج در ایران.

و در نهایت متن حاضر را هم باید با جمله‌ای از خاویار میلی رییس جمهوری موفق فعلی آرژانتین به پایان رساند که می‌گوید: «کسری بودجه تخم مار تمامی ‌مشکلات ما بود، کشورها نه با دلسوزان بلکه با کاردان‌ها از مشکلات نجات پیدا می‌کنند!»

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا