علی شمیرانی – ظاهرا نبردها و جدال‌های آماری بر سر موفقیت یا عدم موفقیت در سیاست‌های مجازی ایران، جذابیت خود را از دست داده‌اند.
از قضا بزرگی و کوچکی این آمارها، همانطور که تاثیری بر تغییر سیاست‌ها ندارد، به شکل مشابهی آثار و جذابیت خود را برای مردم هم از دست داده است و البته در سایر حوزه‌ها هم وضع تقریبا مشابهی حاکم است.
برای مثال هر از گاهی یک نماینده مجلس به اصطلاح به افشاگری از درآمد بالای فروشندگان فیلترشکن در ایران می‌پردازد، این موضوع نیز چند روزی سوژه توجه چند رسانه می‌شود و بعد از آن هم آب از آب تکان نمی‌خورد.
اصلا بیایید فرض کنیم درآمد فروشندگان فیلترشکن حتی از درآمد فروش نفت کشور هم بیشتر شود. خب که چه؟!
رسانه‌های کشور نیز تقریبا به طور روزانه و به نقل از منابع خارجیِ رصدکننده وضعیت فضای مجازی در دنیا به انتشار گزارش‌ها و آمارهایی می‌پردازند که فارغ از رتبه‌های پایین و اعداد بزرگ خسارات، اهمیتی برای متولیان فضای سایبری کشور نداشته و با واکنش و تغییر رویکردی مواجه نمی‌شود.
از سمت دیگر ماجرا هم همه روزه آمارهای میلیونی از جهش کاربران و کاربری در اقتصاد مبتنی بر پلتفورم‌های بومی منتشر می‌شود که فارغ از صحت و دقت آن، هیجان و توجهاتی از سمت کاربران و عمده رسانه‌ها به دنبال ندارد و محل مصرف این آمارها روشن است.
به این ترتیب ظاهرا ما به دورانِ مرگِ آمارها و افشاگریها از هر دو سوی این ماجرا مواجه شده‌ایم.
از این رو متعاقبا پرداختن به دلایل و خسارات ناشی از مرگ آمارها، دستاوردها و افشاگریها نیز اهمیت خود را از دست داده است و در میان این بی‌اعتمادی، بی‌اعتنایی و شکاف‌های روز افزون، زندگی موازی در جریان است.
در این میان تنها به یک خروجی وضع موجود باید پرداخت که به موجب آن کارکرد خبر، رسانه و اطلاع‌رسانی چه از نوع دولتی و چه غیر دولتی در حال اضمحلال و از دست دادن پایگاه و کارکرد خود است و در نتیجه عمدتا این «اخبار جعلی» هستند که پادشاهی می‌کنند.
به همین جهت است که در جدیدترین گزارش سازمان International Affairs، حضور ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی برای کسب «خبر» بیشتر از دیگر کشورهاست و ایران تنها استثنای دنیاست که در آن تعامل سیاسی با واسطه اینترنت، نقش مهمی در اعتراضات ضددولتی دارد.
که البته این آمار هم مهم نیست و به سرنوشت دیگر اخبار و آمار در ایران دچار می‌شود! (منبع:فناوران)