تحلیل

مشکلات و مشکل سازان

علی شمیرانی – 1- سال 95 و در جریان حادثه تلخ و خونین در منطقه هفت‌خوان استان سمنان به دلیل برخورد دو قطار مسافرتی با یکدیگر، حدود ۴۵ تن از هموطنان‌مان درگذشتند. به علت این حادثه مدیر عامل وقت راه‌آهن کشور استعفا داد....

علی شمیرانی – 1- سال 95 و در جریان حادثه تلخ و خونین در منطقه هفت‌خوان استان سمنان به دلیل برخورد دو قطار مسافرتی با یکدیگر، حدود ۴۵ تن از هموطنان‌مان درگذشتند. به علت این حادثه مدیر عامل وقت راه‌آهن کشور استعفا داد.

نام این مدیر عامل، محسن پورسیدآقایی بود. چند ماه بعد محمدعلی نجفی شهردار سابق تهران در حکمی محسن پورسیدآقایی را به عنوان معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران منصوب کرد.

محسن پورسیدآقایی حالا نامی شناخته شده برای اهالی مطبوعات و روزنامه‌نگاران ایران شده است چراکه نام او با اجرای طرح جنجالی و پرسروصدای “طرح جدید ترافیک” تهران گره خورده است. طرحی که به پیشنهاد او، اعتراضات، انتقادات و ابهامات گسترده‌ای از جامعه رسانه‌ای کشور گرفته تا دیوان عدالت اداری، سازمان بازرسی کل کشور، رییس پلیس راهور پایتخت، برخی از اعضای شورای شهر و خیل گسترده‌ای از رانندگان آژانس و غیره را به همراه داشته و دارد.

اگرچه طرح ترافیک جدید تهران با اصرار و طراحی محسن پورسیدآقایی مجوز قانونی شورای شهر تهران را دارد، اما به موجب این طرح که در مقطع زمانی بد و با شتاب در دستور کار قرار گرفته، ورود به محدوده طرح ترافیک که قرار بود تردد ماشین‌های شخصی در آن کاهش یابد، با پرداخت پول برای تمام مردم آزاد می‌شود!

ناگفته نماند که اجرای قانون جدید طرح ترافیک محسن پورسیدآقایی، سالانه حدودا 543 میلیارد تومان درآمد عاید شهرداری می‌کند.

2- هفته قبل و در یک گروه تلگرامی، یک مدیر دولتی نوشت: در نشستی با جمعی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، یکی از چالش‌های کشور «نداشتن ضمانت اجرایی مصوبات» مطرح شد، چه راهکار یا راهکارهایی برای برطرف کردن این چالش پیشنهاد می‌کنید؟

در ادامه نیز شماره تلفن و ایمیل برای همفکری و تبادل نظر ارایه داد. (به شکل کوتاه همانطور که قبلا نیز اعلام شده، بهترین ضمانت اجرایی برای مصوبات، پیش‌بینی جرایم برای مدیران خاطی و مسوول مستقیم در اجرای مصوبات است.)

با ذکر این دو نمونه، واقعیت آن است که یکی از عادات مرسوم در میان مدیران، کارشناسان و روزنامه‌نگاران کشور ما نوشتن نقد و خطابه‌سرایی در خصوص مشکلات و راه‌کارهای برون رفت از آنها است. این روش نقد اما هزار سال دیگر نیز ما را به جایی نمی‌رساند. چون نوک انگشت، قلم و انتقادات به سمت موجود موهوم و بی‌حد و اندازه‌ای به نام مشکل یا مشکلات نشانه رفته است.

حال آنکه مشکلات کشور به خودی خود به وجود نمی‌آید، بلکه این افراد و مقاماتی هستند که با بی‌توجهی به انتقادات، نظرات، انتصابات، مصوبات، مقررات و قوانین کشور، مشکلات را به وجود می‌آورند.

لذا بجاست که فرد یا افراد مشکل ساز هدف نقد، جریمه و تنبیه قرار گیرند، نه مشکلات. از این رو حداقل در رسانه‌ها و در تیترها باید مسوول یا مسوولان مستقیم مورد خطاب باشند تا همگان در جریان نحوه مدیریت و عملکرد آنها قرار بگیرند، در غیر اینصورت در بر همان پاشنه خواهد چرخید که تاکنون چرخیده و مدیران از یک صندلی یا یک تپه به صندلی و تپه دیگری منتقل می‌شوند و عامل مشکلات بیشتر و بیشتر می‌شوند.

این رویه (خطاب قراردادن مدیران و نه مشکلات) شاید در کوتاه مدت به واسطه وابستگی‌های آنها، مثمر ثمر نباشد، اما قطعا در بلند مدت حداقل حافظه تاریخی و عمومی مردم و کشور، مانع بکارگیری آنها در مسوولیت‌های جدید شده و امید می‌رود که راهی منازل، مسوولیت‌های غیرحساس و یا شرکت‌های شخصی خود شوند. (منبع:عصرارتباط)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا