معمای اختلاف کهنه وزارت ارتباطات با صداوسیما
دولت و نماینده آن وزارت ارتباطات نزدیک به شش سال است در تلاش برای بازپسگیری یا تخلیه فضای فرکانس ۷۰۰ مگاهرتز از سوی سازمان صداوسیما هستند؛
موضوعی که البته تاکنون به دلایل نامعلومی بینتیجه مانده و گویی این فضای فرکانسی که تا سال ۹۴ برآورد میشد ارزشی معادل ۳۰ هزار میلیارد تومان دارد، اکنون به استخوانی لای زخم بدل شده تا هر کس از این بلاتکلیفی سهم خود را ببرد.
اگرچه در متن حاضر بیشتر به جزییات ارزش این استخوان لای زخم خواهیم پرداخت، اما با توجه به محدودیت منابع فرکانسی در هر کشور و نیاز روزافزون ارایه خدمات ارتباطی بهویژه با گسترش اینترنت چیزها، ارزش این فضای فرکانسی روز به روز بیشتر هم میشود.
اما علت عدم تخلیه این فضای فرکانسی از سوی سازمان صداوسیما چیست و چرا وزارت ارتباطات و سازمان رگولاتوری در اجرای این مهم کجدار و مریز عمل میکنند؟ چرا به محض اینکه صداوسیما به پخش یک گزارش انتقادی از وزیر ارتباطات میپردازد، فردای آن روز معاون وزیر ارتباطات به میدان آمده و یاد پرونده اختلاف کهنه با صداوسیما و فضای فرکانسی ۷۰۰ مگاهرتز افتاده و در خصوص ارجاع آن به شورایعالی فضای مجازی تهدید میکند؟ آیا این جنجال چندساله با عقبنشینی صداوسیما از ادامه درج گزارشهای انتقادی از عملکرد وزارت ارتباطات، باز هم از سوی این وزارتخانه به حاشیه و فراموشی سپرده خواهد شد؟
ماجرای این فضای فرکانسی چیست؟ اختلافات از کجا شروع شد و چه اتفاقاتی سالهاست که در این حوزه رقم میخورد؟ این موضوعی است که در گزارش حاضر به آن میپردازیم. البته با ذکر این نکته که هفتهنامه عصر ارتباط شاید جدیترین و تنها رسانه پیگیر سرنوشت بازپسگیری این فضای فرکانسی از سازمان صداوسیما و از سالهای دور تا کنون بوده است. مروری بر برخی از این گزارشها گواه و موید این موضوع است.
سال ۹۲ ؛ پیگیری فرکانس ۷۰۰ با شروع دولت جدید
حدود شش سال قبل و با آغاز به کار دولت نخست حسن روحانی، موضوع فضای فرکانسی مورد مناقشه میان صداوسیما و دولت، در دستور پیگیری قرار گرفت؛ موضوعی که البته تاکنون به دلایل نامشخص بینتیجه مانده است.
دولت در آبانماه سال ۹۲ ماده واحده لایحه اجازه تعیین و وصول حق امتیاز فعالیت بخش غیردولتی در زمینه پست و مخابرات را به تصویب رساند که بر اساس آن وزارت ارتباطات میتوانست صددرصد مبالغی که بهعنوان حقالامتیاز و حقالسهم وصول میکند و درآمدهای حاصل از واگذاری فضای فرکانسی به صداوسیما هم جزو آن بود، در بودجه خود برای توسعه خدمات زیربنایی ارتباطات و فناوری اطلاعات در مناطق محروم روستایی در نظر بگیرد.
جالب آنکه سازمان صداوسیما در این مقطع بدهی خود بابت استفاده از فرکانس و همچنین خدمات ارتباطی را به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز پرداخت نکرده بود و ظاهرا تمایلی به پرداخت بدهی خود به دولت نداشت.
این تنها اقدام دولت در این خصوص بود و پیگیری بیشتر ادامه پیدا نکرد.
سال ۹۳؛ جدال صداوسیما و وزارت ارتباطات
در آذرماه سال ۹۳ درحالیکه وزارت ارتباطات ظاهرا قید بازپسگیری فضای فرکانس ۷۰۰ مگاهرتز از سازمان صداوسیما را زده بود، ما در هفتهنامه عصر ارتباط در گزارشی با تیتر «جدال ۳۰ هزار میلیارد تومانی واعظی و سرافراز» که به تیتر نخست هفتهنامه نیز تبدیل شد، تلاش کردیم تا به پیگیری سرنوشت این موضوع بپردازیم.
در این مقطع واعظی وزیر وقت ارتباطات راجعبه اختلاف نظرش با سازمان صداوسیما در مورد آزادسازی باند فرکانسی ۷۰۰ تا ۸۰۰ مگاهرتز گفت: ۱۵ سال پیش تمام کشورهای دنیا تصمیم گرفتند با توجه به پخش دیجیتالی شبکههای تلویزیونی، باندهای فرکانس مازاد را به پروژههای دیگری اختصاص دهند. این موضوع در کنفرانسهای اتحادیه بینالمللی مخابرات نیز مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت، زیرا تمام شبکههای تلویزیونی دنیا به سمت دیجیتالی شدن پیش میروند و از طرفی ارتباطات موبایلی هم توسعه مییابد. طیف فرکانس، منبعی کمیاب در کشورهای دنیا است که بهسرعت پایان مییابد. تنها چیزی که خلق نمیشود، طیف فرکانس است. بنا بر چنین ماهیتی، تصمیم گرفته شد باند فرکانسی که در گذشته به (پخش آنالوگ برنامههای رادیو) تلویزیون (اختصاص) داده شده بود، در تمام کشورهای دنیا آزاد شود و در اختیار سرمایهگذاریهای دیگر قرار گیرد.
نظر حاکم بر معاونت فناوری سازمان صداوسیما در چنین مقطعی این بود که تخصیص جهانی باند ۷۰۰ مگاهرتز به پخش رادیوتلویزیونی و تفویض آن در ایران به سازمان صداوسیما، یعنی این سازمان باید مقرراتگذاری و مدیریتش را در اختیار بگیرد.
اگرچه این باندها برای پخش آنالوگ اختصاص یافته بودند و از سوی دولت ایران، نخست به سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران و سپس به سازمان صداوسیما تفویض شدند، اما به عقیده کارشناسان با اتمام دوره گذار از پخش آنالوگ به پخش دیجیتالی و تخلیه بهموقع تکهباندهای آزادشده، میبایست امکان استفاده از این منبع ملی برای سایر شبکههای مخابراتی رادیویی فراهم میشد.
توجه کنید که برای عرضه خدمات تلویزیون همراه در شبکههای نسل سوم و نسل چهارم سیار، به کانالهای آزادشده در باند ۷۰۰ مگاهرتز نیاز مبرم وجود دارد.
سال ۹۴؛ تلاش مجدد وزارت ارتباطات برای بازپسگیری باند ۷۰۰
دو سال بعد یعنی در مردادماه سال ۹۴ محمود واعظی، وزیر وقت ارتباطات بار دیگر یادی از این موضوع کرد تا نشان دهد ظاهرا قصد پیگیری موضوع را دارد.
محمود واعظی در این مقطع، درباره اقدامات وزارت ارتباطات برای بازپسگیری باند فرکانسی ۷۰۰ مگاهرتز برای توسعه نسلهای جدید ارتباطی (نسل سوم و چهارم موبایل) در نقاط دور افتاده، اظهار کرد: در حال حاضر بین سازمانهای تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و صداوسیما مذاکراتی در حال انجام است تا از باند فرکانسی ۷۰۰ به نحو بهینه استفاده شود.
وی همچنین عنوان کرد: این فرکانس را که خودمان(وزارتخانه) در وزارت ارتباطات استفاده نمیکنیم و لذا علاقهمند هستیم که از آن در کل کشور استفاده بهینه شود.
وزیر ارتباطات با اشاره به جلسه فنی با مسوولان سازمان صداوسیما، گفت: معاون فنی صداوسیما با رییس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی مذاکراتی در سطح فنی به منظور استفاده بهینه از این باند فرکانسی داشتند.
واعظی گفته بود: البته باید این را هم دانست که صداوسیما مشکلاتی نظیر اینکه تاکنون نتوانستهاند تمام تجهیزاتشان را دیجیتال کنند، دارند و بر این اساس هنوز شبکههایی وجود دارند که آنالوگ هستند. صداوسیما نیازمند سرمایهای برای نوسازی تجهیزات است.
همان سال در هفتهنامه عصر ارتباط دوباره گزارشی از سرنوشت این مناقشه منتشر کردیم:
در این گزارش که در اواسط آذرماه ۹۴ منتشر شد، اعلام کردیم که لایحه «تنظیم برخی از احکام برنامههای توسعه کشور» به مجلس رفته است. در صورت تصویب این لایحه به موجب ماده ۳۸ آن، منابع ملی کمیاب از جمله باند ۷۰۰ مگاهرتز که تا این زمان بدون هیچ مدیریتی در مخابرات صداوسیما و نیروهای مسلح بودند مدیریتپذیر میشدند.
براساس تبصره این ماده، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، رگولاتور منابع کمیاب مورد نیاز مخابرات نیروهای مسلح میشد و چون در این تبصره، از صداوسیما نامی برده نشده بود، لذا صداوسیما بهضرورت جزو موارد صدر این ماده قرار میگرفت و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات میتوانست نسبت به بازنگری و در صورت لزوم تخلیه و جایگزینی باندهای فرکانسی اقدام کند.
سال ۹۵؛ بیتوجهی صداوسیما به توافقنامههای بینالمللی
سال ۹۵ دو خبرگزاری فارس و تسنیم تلاش کردند تا از زاویهای دیگر پیگیر سرنوشت این موضوع مهم و بلاتکلیف شوند.
خبرگزاری فارس در آن زمان با اشاره به لزوم توجه به توافقهای بینالمللی در این حوزه چنین استدلال کرد که این تکهباندها بخشی از طیف فرکانس هستند. طیف فرکانس در طبیعت خود منبعی کمیاب در هر کشور است و دارایی ملی با اهمیتی بهشمار میآید، لذا به دلیل کمیابی و تقاضای بالای بازار باید عادلانه توزیع و بهدرستی مدیریت شود.
براساس توافقنامه GE06 اتحادیه بینالمللی مخابرات که در سال ۲۰۰۶ میلادی در ژنو (سوییس) امضا شد، ۱۲۰ کشور از جمله ایران متعهد شدند تا ۱۷ می سال ۲۰۱۵ میلادی پخش رادیو تلویزیونی خود را بهطور کامل از آنالوگ به دیجیتال تبدیل کنند.
از سوی دیگر، تعداد زیادی از باندهای تخصیص دادهشده به نسل ۳ و ۴ تلفن همراه که در استانداردهای بینالمللی به عنوان باند یو.ام.تی.اس شناخته میشوند، در باند ۸۶۲-۶۴۹ مگاهرتز قرار داشتند.
همچنین تخصیص باندهای یو.ام.تی.اس براساس نتایج اجلاس جهانی «وارک -۹۲» (برگزارشده در اسپانیا به سال ۱۹۹۲) استاندارد شد.
براساس توافقنامه بینالمللی مذکور، ایران متعهد شده بود تا تاریخ ۱۳۹۴.۳.۲۷ تکهباندهای ۷۰۰ تا ۸۰۰ مگاهرتز را آزاد کند تا امکان استفاده عادلانه از این منبع کمیاب ملی برای اپراتورهای مخابراتی کشور فراهم شود.
پس از پیگیری فارس، خبرگزاری تسنیم نیز در مطلبی به سرنوشت باند ۷۰۰مگاهرتز پرداخته و نوشت: بعد از سالها کشمکش میان وزارت ارتباطات و سازمان صداوسیما بر سر باند فرکانسی ۷۰۰MHZ و ارایه خدمات تلویزیون اینترنتی، این دو مجموعه به توافق نهایی نرسیدند و هر کدام راه خودشان را رفتند، اما ظاهرا قرار است مذاکرات دوجانبه از سر گرفته شود.
آنطور که تسنیم گزارش داده بود، صداوسیما با توجه به در اختیارداشتن باند فرکانسی پایین ۷۰۰ مگاهرتز برای پوشش سراسری شبکههای آنالوگ تلویزیون و خالی بودن ظرفیت عظیمی از این باندها برای دیجیتالی شدن شبکهها، معتقد بود که توان بالقوهای در ارایه مجوز IPTV داشت.
این در حالی بود که وزارت ارتباطات به عنوان نهاد ناظر بر تخصیص باندهای فرکانسی میگفت صداوسیما مانند سایر ارگانها باند فرکانسی برحسب وظایف حاکمیتی و در جهت بهرهبرداری از پخش فراگیر دارد و امکان استفاده از این باند را در بخشهای دیگر ندارد.
براساس گزارش تسنیم، وزارت ارتباطات همسو با قوانین اتحادیه جهانی مخابرات به سمت بازپسگیری باندهای خالی صداوسیما برای استفاده از ظرفیت آنها در بخش موبایل رفت. اما بعد از اینکه کشمکشهای وزارت ارتباطات و صداوسیما به نتیجهای نرسید، فرایند بررسی درخواستهای همکاری با پروژه IPTV صداوسیما تکمیل و با درخواست کنسرسیومهای آسمان، باران تلکام، تراشه سبز، ایرانسل و آیسیما موافقت شد.
به این ترتیب بازیگران IPTV صداوسیما مشخص شدند، اما بار دیگر محمود واعظی (وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات وقت) نسبت به این مجوزها موضع گرفت و گفت: از نظر ما و دولت آنچه مربوط به محتوای صداوسیما میشود، پخش فراگیر است.
وی افزود: صداوسیما میتواند مالک برنامههای تولیدشده خودش باشد، اما اینکه اگر شرکتی بخواهد پخش محتوای ویدیویی به درخواست کاربر را داشته باشد، باید از وزارت ارشاد مجوز تلویزیون اینترنتی دریافت کند و نیازی به موافقت صداوسیما ندارد.
در نهایت وزارتخانههای ارتباطات و ارشاد در برابر رفتار صداوسیما، با یکدیگر متحد شدند و صدور پروانههای رسانه تعاملی (سند) را پیش کشیدند که در آن سامانه تلویزیون اینترنتی و ویدیو درخواستی (VOD) هم دیده شده بود.
سال ۹۶؛ سکوت برای بازپسگیری باند ۷۰۰
در این سال اطلاعی از سرنوشت این طرح و اخباری پیرامون پیگیریها و اقدامات وزارت ارتباطات در دست نبود و نیست. علت این موضوع نیز البته روشن نشده است.
سال ۹۷؛ گزارش انتقادی از وزیر ارتباطات
امسال همانطور که در ابتدای این گزارش نیز به آن پرداختیم، بخش خبری ۲۰:۳۰ سازمان صداوسیما برای نخستین بار اقدام به پخش گزارشی انتقادی از عملکرد وزیر و وزارت ارتباطات کرد. این در حالی است که تا پیش از این وزیر ارتباطات تقریبا در تمامی کانالهای خبری از جمله بخش خبری ۲۰:۳۰ که حتی در زمان کاندیدا شدن او به عنوان وزیر ارتباطات و بعد از آن گزارشهای حمایتی زیادی پخش کرده بود گرفته، تا تقریبا بیشتر برنامههای پربیننده سازمان صداوسیما اعم از برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری و برنامه حالا خورشید با اجرای رضا رشیدپور و برنامه دیروز، امروز، فردا با اجرای حسین رنجبران، مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما و بسیاری دیگر از برنامهها و شبکههای صداوسیما حاضر بود و به دفاع و تشریح اقدامات و عملکرد خود میپرداخت.
اما درست فردای درج این گزارش انتقادی از سوی ۲۰:۳۰ با واکنش یکباره معاون وزیر ارتباطات مواجه شدیم و پیگیری دوباره استخوان لای زخم یعنی فضای فرکانسی باقیمانده در دست سازمان صداوسیما.
به این ترتیب ۲۸ آبانماه امسال وزارت ارتباطات بار دیگر مقابل صداوسیما قرار گرفت و اعلام کرد این سازمان مانع توسعه موبایل در کشور است.
در این مقطع رییس سازمان رگولاتوری با اشاره به موضوع کهنه و قدیمی ضرورت آزادسازی باند فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ مگاهرتز که قبلا برای پخش همگانی آنالوگ از آن استفاده میشد، گفت: باوجود بیاستفاده بودن این باند فرکانسی، متاسفانه صداوسیما آن را آزاد نمیکند تا از آن برای توسعه شبکه موبایل استفاده شود که موضوع به شورایعالی فضای مجازی ارجاع شده است.
وی افزود: صداوسیما در ایران برخلاف دیجیتالیشدن و بیاستفاده بودن این باند، ادعای مالکیت بر آن را دارد، درحالیکه مطابق مقررات موجود همچون سایر باندهای فرکانسی باید برای توسعه زیرساخت و شبکهها از آن استفاده شود.
معاون وزیر ارتباطات این بخش از باندهای فرکانسی را از نظر اقتصادی بسیار باارزش خواند و اظهار کرد: بهدلیل اختلافاتی که تاکنون حل نشده است، موضوع در دولت و شورایعالی فضای مجازی مطرح شده و فرایند آن در جریان است.
به عبارت دیگر، سازمان رگولاتوری به یکباره یاد این فضای فرکانسی، ارزش آن و تعهدات صداوسیما افتاد، آن هم بلافاصله بعد از گزارش انتقادی صداوسیما!
جمعبندی و نتیجهگیری
باند فرکانسی ۷۰۰ مگاهرتز از جمله بهترین امواج انتقال داده و برقراری ارتباطات موبایلی در نسلهای جدید به حساب میآید. پیش از این فرکانس مذکور برای پخش فراگیر تلویزیونی بهکار میرفت، اما با توجه به دیجیتالی شدن شبکهها، صداوسیما دیگر نیازی به آن ندارد زیرا در یک رده بسامد میتواند بالغ بر ۱۰ کانال را پخش کند.
از سوی دیگر و همانطور که ذکر شد، این باند بهترین گزینه برای توسعه نسلهای سوم و چهارم موبایل است و از اهمیت ویژهای برای اپراتورهای تلفن همراه نسل سه و نسل چهار برخوردار است.
دعوای ادامهدار صداوسیما و وزارت ارتباطات برسر باند فرکانسی ۷۰۰ مگاهرتز اما این روزها بیش از آنکه جنبه فنی داشته باشد و در آن به مصالح کشور نگریسته شود به نظر میرسد به وسیلهای برای به ثمر نشاندن خواستهای طرفین تبدیل شده است.
اما اینطور به نظر میآید که ظاهرا در یک تعامل نانوشته، از یکسو وزارت ارتباطات به شکل جدی این مساله را پیگیری نمیکند و از سوی دیگر صداوسیما هم ملاحظاتی در پخش اخبار خود پیرامون عملکرد وزارت ارتباطات دارد و این موضوع همانطور که ذکر شد، به استخوانی لای زخم تبدیل شده که هر طرف نفع خاص خود را از آن میبرد. لذا ظاهرا هروقت صداوسیما برنامهای یا خبری انتقادی علیه وزارت ارتباطات روی آنتن ببرد، بلافاصله وزارت ارتباطات نیز گویی بحث باند ۷۰۰ مگاهرتز را پیش کشیده و به صداوسیما فشار میآورد!
تبدیل شدن موضوعی که منافع ملی بسیاری در پس آن است به یک اهرم فشار برای نیل به اهداف طرفین، تنها زمانی از حالت یک احتمال خارج میشود که وزارت ارتباطات، بهخصوص بعد از موضعگیری و تهدید دو هفته قبل مبنی بر ارجاع موضوع اختلاف به شورایعالی فضای مجازی، اجرای قانون و تعهدات بینالمللی، بهشکلی جدی و مستمر پیگیر تحقق آن باشد.
در غیر اینصورت، این اتهام که فضای فرکانسی مذکور به یکی از دلایل «ناتوانی، معامله یا سیاسیکاری» بلاتکلیف باقیمانده، بیشتر تقویت میشود. (منبع:عصرارتباط)