وبلاگ
-
حقالکشف برای یافتن زیربغل مار
تا چند سال پیش یکی از راههای سرکار گذاشتن ملت و خبرنگارا توسط مسوولان، اعلام وعدههای سر خرمن بود.اما الان بعضی مسوولان دارن یه کارایی میکنن که ما تازه معنی سرکار گذاشتن رو بازتعریف میکنیم و به مرحله «باز دم قبلیها گرم» داریم میرسیم. خوبی وعده سر خرمن که قبلنا میدادن این بود که شنونده یا بیننده میفهمید که قراره مثلا چه اتفاقی بیفته. مثلا میگفتن آزادراه فلان تا سه سال دیگه راهاندازی میشه. حالا اون طرح مثلا بیست سال هست راهاندازی نشده، اما همچنان مزیتش اینه که میدونیم قرار بود چی بشه و بابت چی سرکاریم. اما حالا اوضاع یه جوری شده که اصلا نمیدونی بابت چی سرکاری و باید منتظر چی باشی دقیقا.عرض کنم این روزا بعضی کارا و حرفای مسوولان رو هر چی از ته به سر و از سر به ته که میخونی بازم دستگیرت نمیشه چیکار کردن یا چیکار میخوان بکنن. خلاصه مثل وضعیت پیدا کردن زیربغل مار شده. که تو هر چی میگردی میگی خب اول باید دست مار رو پیدا کنم که به زیربغلش برسم که طبعا چون دستی در کار نیست …. این روزا خیلی از اخبار مثل پیدا کردن زیر بغل ماره. مثلا میگن فلان افتتاح طرح باعث جلوگیری از فلان …
-
ناتوانی فناوری برای کمک به فناوری!
یه سری از تخلفات توی حوزه بانکی و آیتی کشور تبدیل به بازی من بدو آهو بدو شده که حکایت از یک کار بیپایان داره. چون آهو هیچوقت از دویدن و فرار کردن باز نمیمونه که من به راحتی بتونم بگیرمش.جالب اینجاست که وقتی حرف از حوزه IT و بانکی میزنیم یعنی خروار خروار سامانه و شفافیت و از این جور چیزها. به قولی همیشه حرف از فناوری اطلاعات که میشه میگن باید همه جا گسترانیده بشه تا مثلا همه چیز به خوبی شفاف بشه و هر خلافی بساطش جمع بشه.اما جالبه که توی همین حوزههای فناورانه و بانکی هم IT نتونسته حتی به خودشم کمک کنه چه برسه به باقی حوزهها.حالا عرض میکنم چرا؟مثلا بد نیست حالا که پرونده قطع اینترنت به سرانجام نرسید و اینترنت وصل شد، یه بار دیگه همین پرونده شرکتهای وس رو با هم مرور کنیم. بعضیها میگن از شرکتهای وس که توی حوزه فناوری اطلاعات کار میکنن شفافتر اصلا وجود نداره، چون همه چیز با کامپیوتر قابل پردازشه و مشخصه کدوم شرکت، بابت کدوم خدمت(!)، از چه تعداد کاربر، چه میزان پول دریافت کرده.حتی یکی از کارشناسا گفته بود اطلاعات همه اینا سه سوته جلوی چشم هست و وزارت ارتباطات میتونه راحت تهش رو …
-
از دکمه فیلترینگ تا دکمه قطع اینترنت
یه زمانی توی ایران نگرانی کاربران اینترنتی، محدود به مسایل جزیی مثل فیلترینگ شبکههای اجتماعی و سایتهای پرمخاطب بود!برای رفع این دغدغه زمانی رییسجمهور اعلام کرد که قول میدهد دست وزیر ارتباطات روی دکمه فیلترینگ نرود.برای این موضوع هم یه سری دست و جیغ و هورا کشیدن و تیتر رسانهها شد و خلاصه خیلی شلوغش کردن.چند وقت بعد همه دیدن دکمه فیلترینگ از قضا خیلی هم روان و بدون هیچ اختلالی کار میکنه و مشکلی از این بابت نیست. بعد یه عده رفتن سراغ وزیر ارتباطات که ای بابا پس چرا این دکمه مرتب داره کار میکنه که پاسخ شنیدن بنده کارهای نیستم و یه کمیتهای هست که اونجا تصمیم میگیرن.فقط این وسط من نفهمیدم اگه دکمه فیلترینگ اساسا دست وزیر ارتباطات نبوده، پس چرا رییسجمهور چنین قولی داد و کلی هم دست و جیغ و هورا کشیدن؟ مثل این میمونه که مثلا من قول بدم چیزی گرون نشه. بعد که گرون شد و همه اومدن سراغم بگم من پای قولم هستم و من که گرونش نکردم؟!اتفاقا توی چند روز گذشته یه فیلمی هم بین کاربرا داره دست به دست میشه که البته مربوط به چند سال قبله و باز به نقل از رییسجمهور اعلام شده که اینترنت قطع نخواهد …
-
سوسول بازی بابت قطع اینترنت
قطع اینترنت در کشور ما خیلی هم طولانی نبود. اما بعضی اینقدر شلوغش کردن که اصلا یادمون رفت اینترنت برای چی قطع شد و بنزین گرون شد! آخه چند روز قطع شدن اینترنت چیه مگه؟ این سوسول بازیا چیه بعضیا از خودشون دارن در میارن. لطفا عصبانی نشین الان توضیح میدم چرا.شما هیچ میدونستید دولت هند، اینترنت و تلفن کشمیر رو با حدود 8 میلیون سکنه، بالای 100 روزه که قطع کرده؟خب یه مقدار با انصاف باشید و خودتون رو بذارید جای کشمیریها. شما الان از حال اونا خبر دارید؟ خب نه، چون به اینترنت و تلفن وصل نیستن، اما مطمئن هستم حالشون خوبه و اگه قطع تلفن و اینترنت مشکلی براشون پیش آورده بود، حتما تا حالا صداش در اومده بود.یه جوری بعضیا شلوغش میکنن که انگار آب رو قطع کردن. خب نمیمیرید که. صدا و سیما هم که صبح تا شب داشت گزارش میرفت که مشکل خاصی نیست و بعضی از مصاحبهشوندهها گفته بودن اصلا متوجه قطع اینترنت نشدیم.یه سری از نشریات هم مقاله نوشته بودن که با قطع اینترنت، کلی وقت آزاد پیدا کردن و تازه متوجه قد کشیدن بچشون شدن و فهمیدن کلاس چندمه.خب حالا مثلا نرید توی توییتر و تلگرام و واتساپ و دو سه …
-
چرخه تولید نخود سیاه
آلدوس هاکسلی نویسنده کتاب دنیای قشنگ نو، یه جملهای تو این مایهها داره که میگه: در آینده شما رو با چیزهایی که بهتون نمیدن، محروم نمیکنن، بلکه با چیزهایی که بهتون میدن شما رو محروم میکنن.یه مقدار مطلب سنگین شروع شد و حالا میخام یه جوک تو همین مایهها هم براتون بگم. طرف رو میبرن جلوی جنگل میگن به نظرت جنگل قشنگه؟ میگه والا اینجا اینقدر درخته که من اصلا نمیتونم جنگل رو ببینم.حالا چه ربطی داره این حرفا و مثالهای من به ارتباطات و فناوری اطلاعات. واقعیت اینه که تو این چند سال اخیر تو حوزه فاوا اینقدر درگیر حاشیه و طرح و وعده و همایش و سخنرانی و نهاد جدید شدیم و رسانهها رو هر روز فرستادن دنبال یه نخود سیاه جدید و قشنگ که دیگه تقریبا و کلا داره یادمون میره نهادهای حوزه فاوا اصلا برای چی درست شده بودن، قرار بود چیکار کنن و اصلا وقتی جلوی یک مقام مسوول میرسیم باید چی ازش بپرسیم.مثلا من خودم تقریبا دیگه یادم رفته شورای عالی فضای مجازی برای چی درست شد یا وزارت ارتباطات کار اصلیش چیه.یادش به خیر یه زمانی کلی شورای عالی تو حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات داشتیم، مثل شورای عالی انفورماتیک، شورای عالی اطلاعرسانی، …
-
سیستم راه بنداز؛ ولش کن
تو مسایل مدیریتی گاه از دو مدل تو راهاندازی برخی طرحها و پروژهها حرف زده میشه.یکیش اینه که میگن «راهبنداز؛ جا بنداز» مصداق بارزش میشه استارتآپها و خیلی از این کسب و کارهای اینترنتی که قبل از این که مثلا جا بندازن و قانون و مقرراتی براشون درست کنن، گفتن بیخیال بذارید راه بیفتن و هر کاری خواستن بکنن، بعد یواشیواش میریم سراغ جا انداختن موضوع. مثل تاکسیهای اینترنتی که فکر کنم ایران آخرین کشور دنیا بود که به این نتیجه رسید که آره خب همچین بیقانون هم نمیشه بمونن.مدل دومیش اینه که میگن «جا بنداز؛ راه بنداز»، البته این مدل معمولا خیلی تو ایران جواب نمیده. تو این مدل مثلا شروع میکنن به جا انداختن اینکه آقا برق رو درست مصرف کنید، آب رو کم مصرف کنید، قوانین رانندگی رو رعایت کنید و فرهنگسازی میکنن تا خلاصه جا بیفته.اما بعدش خب میبینن جواب نمیده قیمت آب و برق و گاز و تلفن و اینترنت رو به جایی میرسونن که همچین قشنگ فرهنگ استفادهش برای مردم جا بیفته و جرات اسراف نداشته باشن. در مورد قوانین راهنمایی هم جریمهها رو چنان بالا میبرن که قشنگ یه خلاف که کردی جاش تا چند وقت خوب نشه.حالا چند وقتیه من به این …
-
چرا قیمه رو میریزی تو ماستا!
یه لحظه با خودتون فکر کنید دارید یه مسابقه فوتبال میبینید که چند دقیقهای نگذشته، یکی از توپ جمعکنها میاد وسط زمین و یه گل میزنه به یکی از تیمها.چند لحظه بعد یکی از مامورای پلیس هم میپره وسط و یه گل هم اون میزنه. بعد یکی از تماشاچیها میاد وسط و توپ رو بر میداره و فرار میکنه.دیگه خیالت راحت شده که حتما تموم شد و میشه یه بازی درست و حسابی رو دید که یه دفعه یکی از عکاسای گوشه زمین میپره وسط و تور دروازه رو با قمه جر میده و دقایق طولانی گند میزنه تو بازی.این بار مربی یکی از تیمها میاد وسط و از پشت گردن دروازهبان تیم حریف رو میگیره و تکنیک خفه کردن رو اجرا میکنه روش و راهی بیمارستانش میکنه.یهو دوربین میره روی داور چهارم که چند تا مامور پلیس اومدن و دارن میبرنش. چون چک برگشتی داشته و شاکیش حکم جلبش رو گرفته بوده.این وسط یک دفعه برق استادیوم به خاطر مشکل زیرساختها اتصالی میکنه و حدود 20 هزار نفر از تماشاچیها کشته میشن.همه خلاصه از این وضعیت بازی کپ کردن و منتظرن ببینن داور چیکار میکنه که اونم دست میبره تو جیبش و بدون هیچ دلیلی به 7 تا از …
-
میمونهای سایبری ایران زرنگتر شدن
گاهی اوقات بعضی دوستانم گله میکنن که این چه وضعی هست که یک سری سلبریتی با دلقکبازی و حرفای بیسروته زدن توی فضای مجازی اینقدر طرفدار دارند اما خیلی آدمای محترم رو کسی دنبال نمیکنه؟بعد هم از ملت گله میکنن که چرا اینطوری شدن و افسوس میخورن و آه میکشن و میگن وضعیت خوبی نیست.من خب چون قبلا هم از این جور گلهمندیها دیده بودم، حرفهاشون که تمام شد، تصمیم گرفتم به زبان ساده توضیح بدم که چرا دلقکها توی فضای مجازی پرطرفدار هستن.ببینید اگه به باغوحش تشریف برده باشید، معمولا اطراف قفس میمونها خیلی شلوغه و مراجعهکنندهها با خودشون نمیگن مثلا دیدن میمونها بیکلاسی محسوب میشه و اگه برم دم قفس مارها یعنی آدم با کلاسی هستم! علتش اینه که میمونها از نظر ظاهری بیشترین شباهت رو به ما دارن و چون یک مقدار هم هوش یادگیریشون بیشتر از بقیه حیوانات هست، کارهایی میکنن که مردم سرگرم میشن.هفته قبل اما دو تا از میمونهای سایبری ایرانی کاری کردن که حسابی سر و صدا به پا کرد و البته من یک مقدار نگران شدم که اوضاع داره خطرناک میشه و اینا وارد فاز جدیدی دارن میشن.یکی از این میمونها به طرفداراش گفته بود 12 میلیون کامنت تو صفحش بذارن تا …
-
غولهایی که در ایران بیکار میمانند
هفته قبل وزارت ارتباطات به واسطه انتصاب مدیرعامل جدید رایتل، یه مصوبه صادر کرد مبنی بر اینکه مدیران اپراتورهای بالای نیم میلیون کاربر باید در یکی از رشتههای برق، کامپیوتر، IT، صنایع، مدیریت، حقوق، اقتصاد یا حسابداری درس خونده باشن تا بتونن مجوز کار تو این اپراتورها رو از این وزارتخونه بگیرن. هدفشونم از این کار خب حتما خیر و صلاح کشور و ملت بود که هر کسی راه نیفته بیاد تو این اپراتورها و باعث ایجاد ضرر و زیان تو بخش ارتباطات کشور بشه. خب این مصوبه خیلی سر و صدا به پا کرده و هنوزم ادامه داره. اما یه آدم جنسخرابی اومد تو یه گروهی که منم توش بودم یه تیکه انداخت وسط و رفت که خب خودش شد یه سوژه برای مطلب این هفته. طرف گفت با این حساب اگه یکی مثل بیلگیتس مالک مایکروسافت و استیو جابز مالک اپل (البته اگه زنده بود)، پا میشدن، میومدن ایران، اینجا کاری براشون وجود نداشت و صلاحیت پست گرفتن تو شرکتهای بزرگ رو پیدا نمیکردن، لذا یا باید میرفتن یه جا ویندوز نصب میکردن، یا تو مراکز پاسخگویی اپراتورها مشغول میشدن یا اگه از کار کارمندی خوششون نمیومد و سختشون بود، یه کار فناورانه مرتبط دیگه مثل راننده تاکسی …
-
این دروغو که میگی راسته؟!
یادش به خیر سریال روزی روزگاری. این سریال سال 70 از تلویزیون پخش شد و کلی دیالوگها و تیکهکلامهای ماندگار داشت که یکیش همین بود که حسام بیگ میپرسید: «ایی دروغو که میگی راسه؟» یا این تیکه که: ««قلی خان دزد بود، خان نبود. لابد تو هم اسمشو شنفتی. وقتی به سن و سال تو بود با خودش گفت ببینم تنهایی میتونم هزار تا قافله رو لخت کنم؟ با همین یه حرف، پای جونش وایساد و هزار تا قافله رو لخت کرد. آخر عمری پشت دستشو داغ زد و به خودش گفت: هزار تات تموم، حالاببینم عرضهش رو داری تنهایی یه قافله رو سالم برسونی مقصد؟ نشد… نشد… نتونست. مشغولالذمه خودش شد. تقاص از این بدتر؟» ولی عجب این جمله «ایی دروغو که گفتی راسه؟» این روزها مصداق پیدا کرده و باید با آب طلا نوشت. اونقدر اوضاع دروغهایی که بعضی مسوولان میگن زیاد و بد شده که واقعا هر کی هم یه بار راست بگه، همه میگن اوهاوه حتما به قول دیوی توی کلاه قرمزی از افعال معکوس استفاده کرده. بابا خب حق دارن اینطور برداشت کنن. طرف مثلا صد تا مصاحبه کرده و توییت زده و ژست فسادستیزی گرفته و گفته یه عده مخالف شفافیت و سامانهها و …