کسبه بازار علاءالدین و چارسو دست از کار کشیدند
برخی از کسبه بازار موبایل چارسو و علاءالدین امروز در اعتراض به گرانی شدید گوشی موبایل و کسادی بازار دست از کار کشیدند.
به گزارش فارس، برخی از کسبه بازار موبایل چارسو و علاءالدین در تهران امروز در اعتراض به گرانی شدید گوشی موبایل و کسادی بازار، دست از کار کشیدند.
این حرکت اعتراضی توسط برخی از کسبه شروع شد و آنها با دعوت از دیگر همکاران خود برای همراهی، خواستار تعطیلی مغازهها توقف فعالیت شدند.
در حال حاضر پلیس به پاساژ وارد شده است.
حاشیههای اعتراضات روز قبل
روز قبل نیز کسبه پاساژهای موبایل علاء الدین و چارسو امروز در اعتراض به افزایش شدید قیمت دلار و مشکلات مالی برای ساعاتی مغازههای خود را بستند. آنها می گفتند میدانند قیمت دلار به سادگی پایین نمیآید اما از دست روی دست گذاشتن خسته شدهاند.
پاساژهای موبایل علاءالدین و چارسو در تقاطع خیابان حافظ و جمهوری امروز روز ناآرامی را پشت سر گذاشتند.
حوالی ظهر که دلار فروشان میدان فردوسی روز را با دلار 8 هزار و 500 تومانی آغاز کردند تصور نمیکردند افزایش خندهدار و باورناپذیر امروز آتش در بساط صنف موبایل بیندازد.
به گفته شاهدان ماجرا، بعد از ظهر امروز برخی از کسبه بازار موبایل علاءالدین در اعتراض به افزایش شدید نرخ دلار و به تبع گرانی بی سابقه گوشی موبایل مغازههای خود را بستند و مقابل این پاساژ تجمع کردند. آنها در شعارهای خود میگفتند که دلار 8 هزار تومانی و 10 هزار تومانی نمیخواهند.
جمعیت معترض سپس به پاساژ موبایل چارسو وارد شدند و با فریاد حمایت حمایت از دیگر همصنفیهای خود خواستند با آنها همراهی کنند و مغازههای خود را ببندند. از آنجا که واحدهای صنفی بزرگ چارسو شرکتی هستند حتی اگر می خواستند هم بنای همکاری با جمعیت معترض را نداشتند اما از ترس آسیب احتمالی به کالاها کرکرهها را تا نیمه پایین کشیدند. برخی واحدهای شخصی نیز ناگزیر همراهی کردند.
این شلوغی چندان نشانه از خشونت نداشت و برای ساعتی ادامه یافت و برخی غیرکسبه هم با دست و جیغ آنها را همراهی میکردند.
کمی بعد جمعیت با ورود پلیس متفرق شد. در این بین برخوردی پیش نیامد؛ اما پلیس اصرار داشت که مغازهدارها به سرکار خود برگردند. مغازهدارها دوباره کرکرهها را بالا کشیدند و مشغول شدند.
شلوغی جمعیت که کم شد فرصتی برای همکلامی پیش آمد. علیرغم اضطراب و هیجان لحظه شلوغی اما میل به حرف زدن و گلایه کردن هم بسیار بود.
یکی از معترضان که در نتیجه هیجان دقایق قبل حرفهای عادی را هم با صدای بلند بیان میکرد از نوسان زیاد نرخ ارز و بلاتکلیفی وضعیت دلار شکایت داشت و می گفت که ادامه این روند امکان پذیر نیست. می گفت: اگر دلار 9 هزار تومان هم هست به مردم بگویند همین است و روی این نرخ تثبت شود. رودربایستی که ندارند.
یکی از معترضان که هنوز تا حدی دچار هیجان یا عصبانی بود، از اینکه به نظر میرسد دولت درباره گرانیهای اخیر هیچ اقدامی نمیکند عصبانی بود و انتظار داشت دولت الکی هم شده به مردم بگوید که به فکر چاره است. او می خواست دولت درباره وضع فعلی به مردم توضیح دهد.
در رفت و آمدهای ورودی پاساژ، شخصی که داشت اتفاقات را پشت گوشی موبایل با تب و تاب برای دیگری تعریف می کرد، گفت که «وضعیت خیلی خراب است؛ قیمت هر گوشی دو برابر شده است، گوشی سه و نیم میلیون تومانی 7 میلیون تومان شده و آیفون X از 6 به 13 میلیون رسیده است.»
یک فروشنده میگوید: قیمتها طوری غیرمعقول بالارفته که مردم با اینکه میدانند نخرند فردا گرانتر می شود اما باز هم منطق شان قبول نمیکند برای گوشی 2 میلیونی 4 میلیون بدهند چون واقعا هم ارزش ندارد و همین بازار کساد و مشکلات مالی فروشندهها ادامه مییابد.
یک شاغل در شرکت فروش گوشی توضیح داد که: وضع شرکتیها بد است چه برسد به کسبه آزاد. ما شرکتی هستیم و بفروشیم یا نفروشیم حقوقمان را میگیریم اما در این اوضاع کرایههای گران هم برای واحدهای آزاد از قبل گران تر شده است و حتی از پس کرایه هم بر نمیآیند. حق دارند اما کاری نمیشود کرد. ببندند هم چیزی تغییر نمی کند.
فروشنده یک مغازه شخصی این نظر را تایید میکرد اما میگفت: موافق اعتراض است؛ هر چند میداند فایدهای ندارد اما حداقل اگر چنین حرکاتی در اصناف مختلف صورت گیرد، دیده میشود. او می گفت: میدانیم نرخ ارز از 9 هزار تومان به سادگی پایین نمیآید اما حداقل صدای اعتراضمان را به گوش مسئولان می رسانیم.
به گفته کسبه برخی از معترضان شعار مخالفت با سوریه میدادند و شاید حضور ایران در این کشورها و این روش دفاع کشور از امنیت خود را مسبب گرانی دلار در کشور میدانند. همان خط خبری که توسط رسانه های خارجی زیاد تکرار میشود.
یکی از کسبه پاساژ موبایل با تردید به خبرنگار فارس، میگوید: واقعیت این است که خیلی از کسبه علاء الدین حرفهایی می زنند و اصلا نمیفهمند چه شده است؛ یک جمعیتی بلند می شود یک حرفی میزنند خیلیها هم دنبالشان راهمی افتند؛ بعد که از آنها بپرسید میگویند حالا خیلی جدی نبودیم. ما هم میدانیم اوضاع بد است؛ ما هم می دانیم امروز این کالا را بفروشیم فردا باید گرانتر بخریم و جای آن بگذاریم تازه اگر پیدا کنیم؛ پس امروز مجبوریم با قیمت بالاتر بفروشیم و در هر صورت ضرر میکنیم. اما با بستن مغازه اوضاع چه فرقی میکند؟ تازه در بازار کساد که خرید و فروشی نیست ما فقط درگیر اجاره و خرجمان هستیم؛ اوضاع آنها که بدهی دارند بدتر است. آنها جنس را وارد کردهاند و با دلار 5 هزار تومان فروختهاند حالا که باید باقی پول کالا را به خارج بفرستند دلار 9 هزار تومان شده است.
پس از بلند کردن فریاد اعتراض و نشان دادن صبر لبریز شده، اکنون آرامش بار دیگر به صنف موبایل بازگشته است.
غروب آفتاب نزدیک میشود. اغلب مغازههای هر دو پاساژ باز هستند؛ برخی واحدها تعطیل کرده و رفتهاند و برخی فوتبال می بینند و هرازگاهی درباره آنچه امروز اتفاق افتاده بود صحبت میکنند. اثری از جمعیت معترض نیست اما حضور پرتعداد پلیسها نشان از خبرهای ساعات پیش دارد