انتخابات نظام صنفی، مافیا یا لحاف ملا
مهرداد افضلی* - سرانجام پس از رایزنی ها فراوان و لابی های طاقت فرسای پشت پرده، چهار فهرست انتخاباتی دومین دوره انتخابات هیئت مدیره نظام صنفی رایانه ای استان تهران، منتشر شد. در جدول زیر اسامی نامزدهای این چهار فهرست ارائه و در آن نامزدهای اختصاصی هر فهرست نیز بصورت رنگی مشخص شده است.
نکته قابل توجه این جدول وجود اسامی مشترک در هر چهار فهرست می باشد که بر اساس آن فهرست اتحاد با فهرست انسجام هفت نفر کاندید مشترک، فهرست اتحاد با فهرست ائتلاف هم اندیشان دوازده نفر کاندید مشترک، فهرست اتحاد با فهرست پیشنهاد 20 ده نفر کاندید مشترک، فهرست انسجام با فهرست ائتلاف هم اندیشان هفت نفر کاندید مشترک، فهرست انسجام با فهرست پیشنهاد 20 یازده نفر کاندید مشترک و فهرست ائتلاف هم اندیشان با فهرست پیشنهاد 20 نه نفر کاندید مشترک دارد . خلاصه نتایج این مقایسه نیز در جدول زیر ارائه شده است.
نگاهی اجمالی به فهرست های منتشر شده نشان از وجود اسامی مشترک فراوان میان فهرست ها دارد. این موضوع با توجه به کم بودن تعداد 29 نفری نامزدهای انتخابات در مقابل 15 نفر مورد نیاز، طبیعی می نماید. اما آنچه باعث تعجب است، نوع برخورد و جهت گیری های تبلیغاتی فهرست موسوم به پیشنهاد 20 است زیرا در چند روز اخبار روزنامه ها و سایت های خبری مملو از صحبت های آقای علی پور، به عنوان مرد پشت پرده فهرست پیشنهاد 20 و نامزدهای اختصاصی آن یعنی آقای بحری و خانم طباطبایی مبنی بر وجود مافیا، پدرخوانده ها و عروسک های خیمه شب بازی آنها به عنوان نامزدهای انتخاباتی سه فهرست دیگر می باشد. این اخبار هر خواننده ای را به این باور خواهد رساند که فهرست چهارم ( پیشنهاد 20) قرار است شق القمر کرده و نامزدهای جدید و فهرستی ضد مافیایی را به جامعه تحت سلطه پدرخواندگان معرفی کرده و آنها را از خواب غفلت بیدار و بسوی رهایی از سلطه آنها رهنمون نماید.
اما آنچه در عمل دیده می شود این است که 13 نفر از 15 نفر فهرست شرکتی پیشنهاد 20 ، از دورن سه فهرست دیگر منصوب به پدرخواندگان انتخاب و معرفی شده اند و فقط همین دو نفر یعنی آقای بحری و خانم طباطبایی به عنوان کاندیدهای اختصاصی این گروه در فهرست حضور یافته اند. آنچه در اینجا ذهن خواننده را به خود مشغول می کند این است آیا واقعا دعوا بر سر مافیاست یا لحاف ملا ؟
چون اگر واقعا بپذیریم که مرد پشت صحنه پیشنهاد 20 در روزها و ساعت های پایانی نزدیک به انتخابات هیئت مدیره جدید و پس از چندین سال همدمی و همراهی با پدرخواندگان به وجود پدرخواندگی در صنف پی برده است و می خواهد در نقش قهرمان آزادی، صنف را از قیود آنها برهاند، چگونه می توان باور کرد که دو نفر، آن هم دو نفری که در سایر زمینه های مشترک زندگی خود دچار مشکلات عدیده ایی شده اند می توانند آنچنان متحد باشند که بتوانند در یک جمع 15 نفره با 13 تن از عوامل پدرخواندگان مبارزه کرده و سازمان را حسب فرموده مرشد خود که گفته است " می مانیم و سازمان را اصلاح می کنیم " اصلاح نمایند. یا آنکه باید بپذیریم که این موضوع ترفندی در تبلیغاتی بیش نبوده تا دو عنصری را که در پیدا و پنهان منافع شخصی و شرکتی وی را تامین کرده و می نمایند بعنوان نمایندگان اختصاصی در غیاب وی و در جهت دفاع از منافعش در جمع هیئت مدیره حضور یابند. حال این سوال اساسی مطرح می شود که براستی آیا در صنف ما پدیده پدرخواندگی وجود داشته و یا فرصت طلبی حکم می نماید که نعل وارونه زده و بخاطر فرستادن نوچه های خود به هیئت مدیره در هیبت مبارزان علیه پدرخواندگی ظاهر شویم.
البته فراموش نکنیم آنکه امروز پدرخوانده می خوانیمش، همان پدر معنوی دیروز کسی است که در یادداشت مورخ 8/4/1387 روزنامه فناوران اطلاعات در خصوص وی از سوی آقای علی پور عنوان شده بود " اگر ذره ای اعتبار برای شخص بنده در این صنف وجود داشته باشد آن را مدیون حضورم در صف دوستان وی می دانم و لاغیر.
* عضو سازمان نظام صنفی رایانه ای
- ۸۷/۰۷/۲۵