تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
گزارشی جدید نشان می دهد شبکه های اجتماعی اطلاعات کاربرانشان را جمع آوری می کنند اما شفافیت اندکی درباره استفاده از آنها برای آموزش هوش مصنوعی شان در اختیار افراد قرار می دهند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، کمیسیون فدرال تجارت آمریکا (FTC)در گزارشی فاش کرد شبکه های اجتماعی انبوهی از اطلاعات کاربرانشان را جمع آوری و فراوری می کنند و به اشتراک می گذارند اما شفافیت یا کنترل اندکی درباره شیوه استفاده هوش مصنوعی شان از این داده ها برای کاربران فراهم می کنند.
گزارش مذکور شیوه مدیریت داده های کاربران در متا، تیک تاک، توییچ (پلتفرم بازی رایانشی آمازون) و دیگر پلتفرم ها را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده سیاست های مربوط به مدیریت و نگهداری داده در بسیاری از شرکت ها ناکافی است.
شبکه اجتماعی یوتیوب، ایکس، اسنپ، دیسکورد و ردیت نیز در گزارش FTC مورد بررسی قرار گرفته اند، البته در یافته های گزارش به شرکت خاص و عملکردهای خاصی اشاره نشده است.
طبق گزارش FTC شبکه های اجتماعی با استفاده از فناوری های مربوط به تبلیغات آنلاین و خرید اطلاعات از دلالان داده و روش های دیگر، اطلاعات را جمع آوری می کنند. لینا خان مدیر این کمیسیون می گوید: هرچند روش های نظارتی برای شرکت ها بسیار سودآور است اما آنها حریم خصوصی فرد را به خطر می اندازند، تهدیدی برای آزادی هستند و افراد را در مقابل آسیب های مختلف از سرقت هویت یا تعقیب قرار می دهند.
از سوی دیگر شرکت های بزرگ فناوری مشغول جمع آوری داده هستند تا فناوری های نوظهور هوش مصنوعی خود را آموزش دهند. قراردادهای تبادل داده نیز به ندرت فاش می شوند و بیشتر اوقات شامل شامل محتوای خصوصی هستند که بدون اطلاع کاربران یا هشداری نامحسوس به آنها جمع آوری می شود.
علاوه بر آن کمیسیون فدرال تجارت آمریکا هنگام تحقیق درباره جمع آوری داده ها درباره اینکه چگونه کاربران از سرویس های شرکت ها استفاده می کنند، سن و جنسبت کاربران مذکور را بررسی کرد یا براساس اطلاعات دیگر این شاخص را تخمین زد. برخی از شرکت ها اطلاعاتی مانند درآمد، آموزش و وضعیت خانوادگی فرد را نیز جمع آوری کردند.
این شرکت ها حتی داده های کاربرانی که از سرویس هایشان استفاده نمی کردند را جمع کرده بودند.
حداقل سن قانونی برای عضویت در شبکههای اجتماعی در کشورهای مختلف جهان متفاوت است.
به گزارش همشهری، حفاظت از کودکان در فضای مجازی به دلیل افزایش استفاده از اینترنت و خطرات مرتبط با آن، به یک ضرورت تبدیل شده است، ضرورتی که کشورهای مختلف به شیوههای مختلفی آن را دنبال میکنند.
هند
گرچه اغلب پلتفرمهای اجتماعی در فضای مجازی حداقل سن 13 را برای عضویت در نظر گرفتهاند، حداقل سن قانونی برای عضویت در شبکههای اجتماعی بسته به قوانین و سیاستهای مدیریت و کنترل فضای مجازی در کشورهای مختلف جهان متفاوت است. در ادامه به برخی از این موارد اشاره میشود:
آمریکا: ۱۳ سال
کانادا: ۱۳ سال (در اکثر پلتفرمها)
انگلیس: ۱۳ سال
آلمان: ۱۴ سال (برای برخی از شبکهها)
بلژیک: ۱۳ سال
فرانسه: ۱۵ سال
استرالیا: ۱۳ سال
اسپانیا: ۱۶ سال
ایتالیا ۱۴ سال (۱۳ سال زیرنظر والدین)
نروژ: ۱۳ سال
بلغارستان ۱۴ سال
جمهوری چک ۱۵ سال
لهستان ۱۳ سال
روسیه: ۱۴ سال
برزیل: ۱۳ سال
ژاپن: ۱۳ سال (با اجازه والدین)
چین: ۱۸ سال (برای استفاده از شبکههای اجتماعی خاص)
هند: ۱۸ سال (در بسیاری از پلتفرمها)
سنگاپور: ۱۳ سال
ترکیه: ۱۳ سال
اولین نشست سمینار «تحلیل وضعیت شبکههای اجتماعی در ایران» با عنوان «مصرف رسانههای اجتماعی و اعتماد رسانهای» یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ با استناد به دادههای «پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران» و با حضور مسعود کوثری (استاد ارتباطات دانشگاه تهران)، مجتبی صمدی (استادیار ارتباطات؛ رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)، محمدحسین ساعی (استادیار ارتباطات؛ رئیس دانشگاه سوره) و حسین حسنی (استادیار ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در بخش اول این نشست مسعود کوثری به برخی دادههای «پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران» اشاره کرد و گفت: طبق این پیمایش، میزان استفاده از رسانههای خارجی بیشتر از رسانههای داخلی است؛ بهگونهای که بیشترین میزان ساعت استفاده از رسانههای داخلی، زیر یک ساعت است در حالی که برای رسانههای خارجی، از یک تا بیش از سه ساعت است. در این پیمایش مواردی چون کیفیت پایین امکانات پیامرسانهای داخلی، عدم اطمینان از امنیت اطلاعات شخصی و احساس آزادی بیشتر در شبکههای اجتماعی غیرایرانی، بهعنوان دلایل استفاده کمتر کاربران از رسانههای داخلی، عنوان شده است.
همچنین مطابق این پیمایش، در بخش اطمینان از صحت اخبار و اطلاعات، پس از گویههای کسب اخبار از خانواده و دوستان، جستوجو در شبکهها و رسانههای اجتماعی و جستوجو در اینترنت، صداوسیما منبع چهارم چککردن صحت و درستی اخبار است. نتایج موج چهارم پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان که در آبان ۱۴۰۲ انجام شده نیز، میزان خیلی کم را با اعتماد ۵۸درصد به اخبار صداوسیما نشان میدهد. نتایج این پیمایش هم نسبت به موج قبلی آن که در سال ۱۳۹۴ انجام شده، نشان میدهد میزان اعتماد به صداوسیما نسبت به ۸ سال پیش، کاهش چشمگیری داشته است. البته باید گفت وضعیت پیچیدهای در این خصوص در جامعه ایرانی وجود دارد و بیاعتمادی به رسانههای داخلی لزوماً به معنای اعتماد به رسانههای خارجی نیست. بهطور کلی در جامعه ایران بدبینی رو به گسترشی نسبت به شبکههای اجتماعی وجود دارد و بهطورکلی، میزان بیاعتمادی بالاست.
او با بیان اینکه آنچه در این پیمایشها مشاهده میشود، برخلاف تجزیهوتحلیلهای رسمی از شبکههای اجتماعی است، افزود: میتوان گفت گرایش غالب در استفاده از شبکههای اجتماعی، خرید، سرگرمی و ... است نه لزوماً پیگیری اخبار و اطلاعات روز. با لحاظ بالابودن میزان بیاعتمادی نسبت به شبکههای اجتماعی در حالت کلی، میزان این بیاعتمادی نسبت به شبکههای داخلی بیشتر و نسبت به روزنامهها و صداوسیما، بیشتر از آن است. لذا میتوان گفت در این فضا نمیتوان مرجعیت رسانهای ایجاد کرد. وضعیت رسانهای ما ضعیف است و ما باید ضمن واقعبینبودن، به دنبال تحلیلهای کیفی بیشتری در این خصوص باشیم.
در ادامه محمدحسین ساعی فهم شیوه زیست ایرانیها در فضای مجازی از طریق پیمایشها را غیرقابل وصول دانست و ابراز داشت: در پژوهشی شخصی با عنوان «گفتمانشناسی نخبگان جمهوری اسلامی درباره فضای مجازی» ۵ گفتمان را بررسی کردم که حتی یک گزاره مشترک نداشتند و این یعنی فضای ذهنی نخبگان راجعبه فضای مجازی بسیار از هم دور است. چند قطب فکری درباره فضای مجازی در ایران شکل گرفته که به شکل افراطی از هم جدا شدهاند. به همین دلیل ممکن است انجام پیمایشها و پژوهشها خیلی روشنکننده نباشد. ضمن اینکه سوالات و گزارههای این پیمایشها هم خیلی ساده هستند که بعید میدانم بتوان با آنها عمق آنچه که در جامعه ایرانی رخ داده و میدهد را بتوان فهم کرد.
رئیس دانشگاه سوره در ادامه فهم مفاهیم رسانهای را ابتدا منوط به درک کلی از دنیا و پویشهای آن دانست و گفت: ما سهگانهای داریم که از عصر خرد شروع شد، به عصر رمانتیک رسید و هماکنون در عصر لذت هستیم. مفاهیم رسانهای ذیل این سهگانه تطور یافته است. لذا ابتدا باید درکی کلی از دنیا داشته باشیم و بعد مسائل را تحلیل کنیم. جامعه امروز با جامعه ۲۰۰ سال قبل قابل مقایسه نیست و همه چیز از انسان، فرهنگ، اقتصاد و ... تغییرات بنیادی داشته است. امروز جامعه همه چیز را بر اساس لذت میسنجد. همانطور که در این نظرسنجیها بود، درصد خیلی کمی از رسانه برای اخبار استفاده میکنند. افراد برای لذت سمت رسانه میروند. این مسئله عمق زیادی دارد که در تحقیقات پیمایشی نمیتوان آنها را فهم کرد. شاید لازم باشد ابتدا پیمایشهای کیفی مردمشناسانه سنگینی برای یافتن شیوههای مصرف و کشف مباحث مربوط به لذت انجام دهیم.
او با بیان اینکه نیازمند رسیدن به نقاط مورد وفاق در عرصه فضای مجازی هستیم، خاطرنشان کرد: باید چند گزاره را به میان آوریم که نخبگان فارغ از قطبیدگیها روی آن اجماع کنند، سپس آنها را گسترش دهیم تا در نهایت به موضوع مرجعیت در عرصه رسانه و اعتماد برسیم؛ چراکه اعتماد یا برای همه است یا برای هیچکس.
حسین حسنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، سخنران بعدی این نشست ضمن اشاره به عدم امکان فهم و صورتبندی لایههای زیرین فرهنگ ایرانی از طریق پیمایشها، درباره سیاستگذاری پیامرسانهای اجتماعی طی دهه ۹۰ به ایراد سخن پرداخت و اظهار داشت: حکومت بنا به دلایل گوناگون تلاش کرده پیامرسانهای بومی را جایگزین پیامرسانهای خارجی کند اما نتیجه «پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران» نشان میدهد بهرغم تلاشهای صورتگرفته همچنان پلتفرمهای واتساپ، تلگرام و اینستاگرام در ایران در صدر استفاده هستند. عمدهترین سیاستهایی که دولت برای کشاندن کاربران ایرانی به سمت پیامرسانهای داخلی داشته، تعرفه ترجیحی و فیلترینگ بوده است. مطابق تعرفه ترجیحی، کاربران در پیامرسانهای داخلی، هزینه کمتری پرداخت میکنند. جالب این است که طبق یک نظرسنجی انجامشده با ۱۵۰۰ نفر مصاحبهشونده، ۶۰ تا ۷۰ درصد از این تعرفه خبر نداشتند. سیاست دیگر، فیلترینگ و بستن پیامرسانهای خارجی بوده که عملاً جواب نداده است! مطابق یافتههای این پیمایش، ازجمله دلایل مهم عدم گرایش کاربران به استفاده از پیامرسانهای داخلی، کیفیت پایین امکانات پیامرسانهای داخلی، عدم اطمینان از امنیت اطلاعات شخصی و احساس آزادی بیشتر در شبکههای اجتماعی غیر ایرانی، عنوان شده است. این نکته قابل انکار نیست که پیامرسانهای داخلی امکانات ضعیفی دارند که یکی از نمونههای آن نبود امکان تماس تصویری در ایتا بود که به تازگی به آن افزوده شده است. درخصوص مسئله حفاظت از حریم خصوصی افراد نیز، بیش از دو دهه است که هیچ قانونی برای آن وجود ندارد. درباره مورد سوم هم باید گفت که کاربران بهدنبال ارتباطات جهانی و بودن در یک زیست جهانی هستند؛ از اینرو نمیتوان آنها را محدود کرد که حتماً در پیامرسانهای داخلی باشند.
وی در پایان افزود: بین آرمانها و سیاستگذاریهای سادهانگارانه کسانی که بهدنبال کشاندن افراد به پیامرسانهای داخلی هستند و زیست روزمره کاربران و واقعیتهای جامعه، تعارض وجود دارد و تا زمانی که این دو به هم نزدیک نشوند، نمیتوان یک پیامرسان فراگیر بومی داشت که همه را زیر چتر خود بیاورد.
در پایان این نشست مجتبی صمدی، رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه از نبود مرجعیت رسانهای برای صداوسیما بهعنوان یک چالش جدی یاد کرد و گفت: پیمایشهای مختلفی از جمله همین «پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران» نشان میدهند که صداوسیما برای جامعه ما مرجعیت خبری ندارد و اگر دولت یا حاکمیت بخواهد رویدادهای خود را به اطلاع مردم برساند، نمیتواند صرفاً از طریق این سازمان اقدام کند. یکی از نکات قابل تأمل که درخصوص تغییر مرجعیت رسانهای در حال بروز است، تغییر در مصرف رسانههاست. در جامعه ایران رسانهای مانند اینستاگرام با ۴۹/۶ درصد برای بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال مرجعیت رسانهای پیدا کرده و عملاً گوی سبقت را از صداوسیما با ۴۷/۲ درصد ربوده است. یکی دیگر از نکات قابل تأمل، پاسخی است که به سوالی مبنی بر نیت قدرتطلبی کشورها از ابزارکردن رسانههای اجتماعی داده شده است که ۴۹/۱ درصد موافق و ۵۱/۹ درصد مخالف آن بودند. این نشان میدهد در جامعه ایران در فضای رسانههای اجتماعی، انگاره خاص و قطبیت و دوگانگی به وجود آمده که نیازمند ایجاد باب گفتوگویی در این زمینه است.
شسمینار تحلیل وضعیت شبکههای اجتماعی در ایران به استناد دادههای «پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران»، یکشنبه ۲۵ شهریور برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر، سمینار تحلیل وضعیت شبکههای اجتماعی در ایران به استناد دادههای «پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران»، یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در قابل سه نشست تخصصی برگزار میشود.
نشست اول این سمینار با عنوان «مصرف رسانههای اجتماعی و اعتماد رسانهای» از ساعت ۹ تا ۱۱ با مدیریت مسعود کوثری (استاد ارتباطات دانشگاه تهران) برگزار میشود؛ در این نشست مجتبی صمدی (استادیار ارتباطات؛ رئیس پژوهشکده ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)، محمدحسین ساعی (استادیار ارتباطات؛ رئیس دانشگاه سوره) و حسین حسنی (استادیار ارتباطات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) سخنرانی خواهند کرد.
«سرگرمی و فرهنگ شهرت رسانههای اجتماعی»، عنوان نشست دوم این سمینار است که ساعت ۱۴ تا ۱۶ با حضور احسان شاهقاسمی (دانشیار ارتباطات دانشگاه تهران)، محمدمهدی مولایی (استادیار ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی) و محمدحسن یادگاری (استادیار ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی) برگزار میشود. مدیریت این نشست را نیز مسعود کوثری برعهده خواهد داشت.
در نشست سوم و پایانی این سمینار با عنوان «رسانههای اجتماعی و خانواده»، مجید سلیمانی (استادیار ارتباطات دانشگاه تهران و مجری پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران) به همراه سیدمحمد مهدیزاده (دانشیار ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی) و لیلا وصالی (استادیار ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی) با مدیریت حامد طاهری کیا (استادیار سیاستگذاری فرهنگی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی) در خصوص رسانههای اجتماعی در ایران به استناد دادههای پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران سخنرانی خواهند کرد. این نشست ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸:۳۰ برگزار خواهد شد.
سمینار تحلیل وضعیت شبکههای اجتماعی در ایران انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار میشود. این برنامه از نشانی زیر نیز پخش خواهد شد:https://www.skyroom.online/ch/ricac/research
دادههای پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران در اردیبهشت ۱۴۰۳ به شیوه گردآوری میدانی و براساس مصاحبه حضوری با ۱۴.۵۰۵ نفر از افراد ۱۵ سال و بالاتر ساکن در ۳۱ استان کشور که به روش تصادفی انتخاب شدهاند، به دست آمده است.
استرالیا، شبکههای اجتماعی را که برای جلوگیری از انتشار اطلاعات نادرست آنلاین کوتاهی می کنند، معادل حداکثر پنج درصد از درآمد جهانی آنها جریمه خواهد کرد.
به گزارش ایسنا، دولت استرالیا اعلام کرد پلتفرمهای فناوری باید شیوه نامه ای در خصوص نحوه توقف انتشار اطلاعات خطرناک تهیه کنند که مورد تائید رگولاتوری قرار بگیرد. اگر پلتفرمی در انجام این کار کوتاهی کند، رگولاتور، استانداردهای خود را تعیین خواهد کرد و سپس، شرکتها را برای عدم رعایت این الزام، جریمه می کند.
هدف از این مقررات که روز پنج شنبه در پارلمان استرالیا رونمایی شد، مقابله با نشر اطلاعات نادرستی است که سلامت انتخابات یا روان عمومی را نشانه می رود، به نفرت پراکنی علیه یک گروه می پردازد یا ممکن است زیرساخت یا خدمات اضطراری کلیدی را مختل کند.
این لایحه در راستای برخورد رگولاتوری استرالیا با پلتفرمهای فناوری خارجی و داخلی و در آستانه انتخابات فدرال سال آینده این کشور معرفی شده است.
شرکت متا که مالک فیس بوک است، اعلام کرده که اگر مجبور شود به ناشران پول بپردازد، محتوای خبری حرفه ای را در پلتفرمهای خود مسدود خواهد کرد و شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) از سال ۲۰۲۲ که توسط ایلان ماسک خریداری شد، از نظارت بر محتوا دست کشیده است.
میشل رولاند، وزیر ارتباطات استرالیا در بیانیه ای اعلام کرد: اطلاعات نادرست و غلط، تهدید جدی برای آرامش و سلامت روان مردم استرالیا و همچنین دموکراسی، جامعه و اقتصاد این کشور است. قصد نداریم دست روی دست بگذاریم و اجازه دهیم این مشکل بزرگتر شود.
بر اساس گزارش رویترز، نسخه اولیه این لایحه که در سال ۲۰۲۳ معرفی شد، به دلیل دادن اختیارات بیش از اندازه به سازمان ارتباطات و رسانه استرالیا، برای تشخیص اینکه چه چیزی اطلاعات نادرست و غلط است، مورد انتقاد قرار گرفت. رولاند گفت: لایحه جدید، تصریح کرده که رگولاتور استرالیا، قدرت وادار کردن شبکههای اجتماعی به حذف پستهای شخصی یا حسابهای کاربری را نخواهد داشت.
حانیه قاسمیان - با انتشار خبر دستگیری پاول دوروف، مالک شبکه تلگرام که به زاکربرگ روسیه مشهور است، به اتهام 12 عنوان جرم در فرانسه، مساله نظارت و حکمرانی شبکههای مجازی بار دیگر مورد بازنگری رسانهها قرار گرفت. همزمان مارک زاکربرگ رئیس شرکت متا که فیسبوک و اینستاگرام نیز جزئی از آن است در گفتاری ادعا کرد که ایالاتمتحده برای سانسور اخبار مربوط به کووید 19 او را تحت فشار قرار میداده است. مالک تلگرام توسط فرانسه بهعنوان یک دولت غربی دستگیر شده و همزمان آمریکا نیز سوابقی در مقابله با نفوذ چین در فضای مجازی خود دارد؛ با اینحال حمایت تلویحی زاکربرگ و ماسک که اصلیترین صاحبان شبکههای اجتماعی در غرب هستند، از دوروف روستبار، نشان میدهد فراتر از تقسیمبندیهای ملی و جبههبندیهای جهانی، صاحبان شبکههای اجتماعی در قالب یک طبقه خاص در حال حمایت از خود در برابر اقدامات محدودکننده دولتها هستند. به نظر میرسد با توسعه هوش مصنوعی و فضای متا جهان در آینده شاهد درگیریهای بیشتری میان طبقه قدرتمند و نوظهور مالکان شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی و دولتها باشد.
امپراتوریهای نوظهور
در عصر دیجیتال مدرن، پلتفرمهای شبکههای اجتماعی به سطحی از نفوذ دست یافتهاند که گاه از قدرت دولتهای سنتی پیشی میگیرند. این پلتفرمها، که توسط تعداد کمی از غولهای فناوری اداره میشوند، کنترل بیسابقهای بر حجم عظیمی از دادهها دارند و میتوانند به گفتمان عمومی شکل بدهند، بر نتیجه انتخابات تاثیر بگذارند، یا موجب بیثباتی دولتها شوند. این قدرت جدید منجر به ظهور آنچه که میتوان آن را امپراتوریهای جدید دیجیتال نامید شده است؛ امپراتوریهایی که اقتدار دولت-ملتها را به چالش میکشند و منجر به درگیریهای پنهان میان دولتهای سنتی و این قدرتهای نوظهور شدهاند.
پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و تیکتاک به بخش جداییناپذیر زندگی روزمره میلیاردها نفر در سراسر جهان تبدیل شدهاند. این پلتفرمها نهتنها ابزارهای ارتباطی هستند، بلکه میدانهای اصلیای هستند که در آنها نظر عمومی شکل میگیرد، جنبشهای اجتماعی متولد میشوند و دادههای شخصی جمعآوری میشوند. یکی از اولین نمونههای بروز قدرت رسانههای اجتماعی برای جهانیان بهار عربی بود، زمانی که تظاهراتکنندگان مصری علیه رژیم مبارک، محل تجمعها را در شبکه اجتماعی فیسبوک هماهنگ میکردند و دولت مبارک تسلطی بر کنترل این شبکه نداشت. کار تا جایی پیش رفت که به خیزش بهار عربی نام خیزش فیسبوک داده شد. صاحبان این پلتفرمها قدرت بیسابقهای را در اختیار دارند، جریان اطلاعات را کنترل میکنند، تعیین میکنند چه محتوایی دیده یا سانسور شود و از حجم عظیمی از دادههای تولیدشده توسط کاربرانشان درآمد کسب میکنند.
این کنترل بر اطلاعات و دادهها به این امپراتوریهای دیجیتال اجازه داده است که از مرزهای ملی فراتر روند و نوعی نفوذ جهانی ایجاد کنند که دولتها در مطابقت با آن مشکل دارند. پایگاههای داده عظیمی که این شرکتها نگهداری میکنند، حاوی جزئیات دقیقی از زندگی، ترجیحات و رفتارهای کاربران است و به این پلتفرمها بینشهایی از جامعه میدهد که حتی ممکن است دولتها نیز به آنها دسترسی نداشته باشند. این دانش همان قدرت است و به این شرکتها اجازه داده است تا به دروازهبانهای جدید عصر دیجیتال تبدیل شوند و شرایط مشارکت در دنیای مجازی را تعیین کنند.
ظهور این امپراتوریهای دیجیتال از چشم دولتها دور نمانده است. قدرتی که این پلتفرمها دارند، حس خطر را در میان دولتها برانگیخته است؛ دولتهایی که میبینند حاکمیت و اقتدارشان تضعیف میشود. دولتها بهطور فزایندهای آگاه شدهاند که توانایی آنها در حکومت کردن موثر، توسط نفوذ این پلتفرمها بر شهروندانشان به چالش کشیده شده است.
یکی از نگرانیهای اصلی دولتها، کنترل این پلتفرمها بر جریان اطلاعات است. در بسیاری از موارد، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به منبع اصلی اخبار و اطلاعات برای بخشهای وسیعی از جمعیت تبدیل شدهاند. این امر به این پلتفرمها قدرت شکل دادن به افکار عمومی، تاثیرگذاری بر نتایج سیاسی و حتی تحریک ناآرامیها را میدهد. توانایی این شرکتها در گسترش یا سرکوب اطلاعات، چه از طریق الگوریتمها و چه از طریق مداخله مستقیم، تهدیدی جدی برای نقش سنتی دولتها بهعنوان منبع اصلی اقتدار و نظم است.
علاوهبر این، حجم عظیمی از دادههایی که توسط این پلتفرمها جمعآوری میشود، چالشی برای امنیت ملی ایجاد میکند. دولتها بهطور سنتی انحصار بر نظارت و جمعآوری اطلاعات در داخل مرزهای خود را در اختیار داشتهاند، اما پلتفرمهای شبکههای اجتماعی اکنون اطلاعات دقیقتر و جامعتری از شهروندانشان نسبت به هر آژانس دولتی در اختیار دارند. این دادهها میتوانند برای اهداف مختلفی ازجمله تبلیغات هدفمند و دستکاری سیاسی استفاده شوند و کنترل آنها توسط شرکتهای خصوصی به جای موسسات عمومی، نگرانیهای جدی درمورد حریم خصوصی، امنیت و حاکمیت به وجود آورده است.
جنگ تاج و تخت
در پاسخ به تهدیدات ناشی از بزرگ شدن پلتفرمهای اجتماعی، دولتها اقدامات مختلفی را برای کنترل این امپراتوریهای دیجیتال انجام دادهاند. برخی دولتها، بهویژه دولتهای مرکزگرا، تلاش کردهاند تا نفوذ پلتفرمهای خارجی شبکههای اجتماعی را با ممنوعیت آنها یا ایجاد جایگزینهای تحت کنترل دولت محدود کنند. دیگران مقررات سختگیرانه و جریمههای سنگینی بر این شرکتها تحمیل کردهاند، آنها را مجبور به رعایت قوانین محلی کرده و خواستار دسترسی به دادههای آنها شدهاند.
در کشورهای سرمایهداری، این درگیری پیچیدهتر اما به همان اندازه شدید است. دولتها بهطور فزایندهای به بررسی شیوههای شرکتهای رسانههای اجتماعی پرداختهاند، جلسات برگزار کردهاند، تحقیقات انجام دادهاند و قوانین جدیدی را برای محدود کردن قدرت آنها پیشنهاد کردهاند. مسائلی مانند حریم خصوصی دادهها، نظارت بر محتوا و گسترش اطلاعات نادرست به مرکز بحثهای سیاسی تبدیل شدهاند و قانونگذاران به دنبال یافتن تعادلی بین حفاظت از حقوق شهروندان و کنترل قدرت این پلتفرمها هستند.
در عین حال، برخی دولتها ارزش همسویی با این امپراتوریهای دیجیتال را تشخیص میدهند. با همکاری با شرکتهای شبکههای اجتماعی، دولتها میتوانند به دادهها و ابزارهای ارزشمندی برای نظارت و تاثیرگذاری بر افکار عمومی دست یابند. این همکاری اغلب نیازمند توازن ظریفی است؛ زیرا دولتها به دنبال بهرهگیری از قدرت این پلتفرمها هستند بدون اینکه کنترل زیادی به آنها واگذار کنند.
ایالات متحده خاستگاه نخستین پلتفرمهای فضای مجازی است. استارتاپهایی که ایدههای پلتفرمهای فضای مجازی را داشتند، در ایالات متحده پا گرفتند و رشد کردند. میتوان ادعا کرد کلاف سردرگم عصر فناوری اطلاعات را که پی بگیریم به ایالات متحده پس از جنگ سرد میرسد. با بزرگ شدن شبکههای اجتماعی، دولت ایالات متحده در صدد تسلط و استفاده از دادهها و اطلاعات انباشتهشده در این پلتفرمها قرار گرفت. با توجه به آنکه شبکههای اجتماعی موظف به حفظ حریم خصوصی کاربران هستند، تلاشهای آمریکا برای دریافت دادههای شبکه فیسبوک و دیگر چالشها موجب رسواییهایی در عرصه عمومی شده و نگرانی دیگر کشورها را در حفظ حریم خصوصی کاربرانشان برانگیخته است.
اطلاعات فروشی به سبک زاکربرگ
یکی از درگیریهای برجسته بین فیسبوک و دولت ایالات متحده از رسوایی کمبریج آنالیتیکا در سال ۲۰۱۸ آغاز شد. کمبریج آنالیتیکا، یک شرکت مشاوره سیاسی بریتانیایی، بهطور نادرست به دادههای شخصی بیش از ۸۷ میلیون کاربر فیسبوک بدون رضایت آنها دسترسی پیدا کرد. گفته میشود این دادهها برای تاثیرگذاری بر رفتار رایدهندگان در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ ایالات متحده استفاده شدهاند که منجر به نگرانیهای گستردهای درمورد نقض حریم خصوصی و نقش فیسبوک در تسهیل دستکاری سیاسی شد.
در پاسخ به این موضوع، کمیسیون تجارت فدرال ایالات متحده (FTC) در سال ۲۰۱۹ جریمهای ۵ میلیارد دلاری به فیسبوک تحمیل کرد که بزرگترین جریمه تا آن زمان برای نقض حریم خصوصی مصرفکنندگان بود. FTC همچنین تغییراتی در شیوههای حفظ حریم خصوصی فیسبوک ایجاد کرد و کمیته مستقلی در هیاتمدیره شرکت برای نظارت بر حریم خصوصی تاسیس کرد.
فیسبوک همچنین متهم به اشتراکگذاری دادههای کاربران با دولت ایالات متحده شده است، بهویژه در زمینه برنامههای نظارتی مانند PRISM. در حالی که زاکربرگ بارها فروش مستقیم دادههای کاربران به دولت را انکار کرده است، همکاری این پلتفرم با سازمانهای مجری قانون و اطلاعاتی تحت تعهدات قانونی، اعتماد عمومی را بهشدت تحت تاثیر قرار داده و انتقادات زیادی را برانگیخته است. این مسائل بهشدت اعتماد عمومی به فیسبوک را تحت تاثیر قرار دادهاند و بسیاری از کاربران اکنون با احتیاط بیشتری از این پلتفرم استفاده میکنند و برخی حتی از آن خارج شدهاند.
هنر تخته کردن در تیکتاک
تیکتاک که به شرکت چینی بایتدنس تعلق دارد، به دلیل نگرانیهایی مبنیبر اینکه دادههای کاربران میتوانند توسط دولت چین مورد دسترسی قرار گیرند، با نظارت شدیدی از سوی دولتهای غربی بهویژه ایالات متحده، مواجه شده است. دولتهای غربی ادعا میکنند که این مساله اصلی حول محور امنیت ملی میچرخد. آنها میگویند که حزب کمونیست چین ممکن است از تیکتاک برای انجام جاسوسی یا تاثیرگذاری بر افکار عمومی در کشورهای خارجی استفاده کند. این در حالی است که پیشتر پروندههای رسوایی فروش اطلاعات پلتفرمها به دولتهای غربی بارها درز کرده است.
در سال ۲۰۲۳، شو زی چو، مدیرعامل تیکتاک برای پاسخ به این نگرانیها به کنگره ایالات متحده احضار شد. در طول جلسات استماع، نمایندگان کنگره آمریکا درمورد شیوههای دادهپردازی تیکتاک، رابطه آن با بایتدنس و ارتباطات احتمالی آن با دولت چین سوالاتی مطرح کردند. با وجود تاکیدات چو بر اینکه تیکتاک بهطور مستقل عمل میکند و دادههای کاربران ایالات متحده در داخل این کشور ذخیره میشوند، دولت ایالات متحده همچنان بر سلطه کامل روی تیک تاک اصرار دارد.
دولت ترامپ در سال ۲۰۲۰ تلاش کرد تا تیکتاک را به دلیل نگرانیهای امنیت ملی ممنوع کند و بعدا تلاش کرد تا بایتدنس را مجبور به فروش عملیاتهای خود در ایالات متحده به یک شرکت آمریکایی کند. با اینکه این تلاشها توسط چالشهای قانونی متوقف شد و دولت بایدن رویکرد متفاوتی را در پیش گرفت، فشارها بر تیکتاک کاهش نیافته است. دولت ایالات متحده همچنان به بررسی اقداماتی برای کاهش ریسکهای احتمالی ادامه میدهد؛ از جمله مذاکرات جاری درباره ترتیبات امنیت دادهها.
اروپا در برابر آمریکا مانع میچیند
اتحادیه اروپا در خط مقدم تنظیم غولهای فناوری از طریق قانونگذاری جامع با هدف حفاظت از حریم خصوصی کاربران و تضمین رقابت عادلانه قرار دارد. مقررات عمومی حفاظت از دادهها (GDPR) و قانون بازارهای دیجیتال (DMA) نمونههایی از چنین چهارچوبهای نظارتی هستند. GDPR از سال ۲۰۱۸ اجرایی شده و قوانین سختگیرانهای را در مورد حفاظت از دادهها و حریم خصوصی تحمیل میکند که بر نحوه جمعآوری، ذخیره و استفاده از دادههای کاربران توسط شرکتهایی مانند متا و گوگل تاثیر میگذارد. تخلفات GDPR میتواند منجر به جریمههای سنگین شود و چندین غول فناوری قبلا تحت این مقررات جریمههای قابلتوجهی دریافت کردهاند. DMA که در سال ۲۰۲۳ به اجرا درآمد، بهاصطلاح «نگهبانان» در اقتصاد دیجیتال را هدف قرار میدهد و الزامات و ممنوعیتهایی را برای اطمینان از رقابت عادلانه وضع میکند. این قانون شرکتهایی مانند متا، گوگل و اپل را تحت تاثیر قرار میدهد و چالشهایی برای تسلط و شیوههای آنها در بازار دیجیتال ایجاد میکند.
پیش به سوی شبکه اجتماعی بومی
در سالهای اخیر، نگرانیهای فزایندهای درباره حریم خصوصی دادهها و امنیت ملی باعث شده است که چندین کشور به ایجاد پلتفرمهای رسانه اجتماعی داخلی روی آورند. این تلاشها اغلب پاسخی به خطرات ناشی از تسلط پلتفرمهای بینالمللی، بهویژه پلتفرمهای مستقر در ایالاتمتحده است که در چندین رسوایی دادهها نقش داشتهاند. رویکردها برای مدیریت این خطرات بهطور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و به زمینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر کشور بستگی دارد. در ادامه نمونههایی موفق از نحوه هدایت کشورهای مختلف در ایجاد تعادل بین تقویت پلتفرمهای داخلی و تنظیم پلتفرمهای بینالمللی آمده است.
1. ژاپن؛ تقویت پلتفرمهای داخلی با حفظ حق انتخاب کاربران
ژاپن رویکرد متعادلی را در ترویج پلتفرمهای رسانه اجتماعی داخلی اتخاذ و درعینحال دسترسی به پلتفرمهای بینالمللی را حفظ کرده است. پلتفرمهای ژاپنی مانند لاین محبوبیت زیادی پیدا کردهاند و تجربهای محلی را ارائه میدهند که به نیازهای فرهنگی و زبانی کاربران ژاپنی پاسخ میدهد. لاین که در ابتدا یک اپلیکیشن پیامرسان بود، به پلتفرمی گستردهتر تبدیل شده است که خدماتی مانند پرداختهای موبایلی، اخبار و بازیها را ارائه میدهد و به بخشی از زندگی روزمره بسیاری از مردم ژاپن تبدیل شده است. با وجود موفقیت پلتفرمهای داخلی، ژاپن محدودیتهای سختگیرانهای بر شبکههای اجتماعی بینالمللی مانند فیسبوک و توییتر اعمال نکرده است. درعوض دولت ژاپن بر حفاظت از حریم خصوصی دادهها از طریق مقررات سختگیرانه مانند قانون حفاظت از اطلاعات شخصی (APPI) تمرکز کرده است. این قانون از شرکتهای داخلی و خارجی میخواهد که در هنگام پردازش اطلاعات شخصی شهروندان ژاپنی، استانداردهای سختگیرانهای را رعایت کنند. البته سهلگیری ژاپن درخصوص فضای مجازیاش، به حاکمیت این کشور نیز باز میگردد؛ کشوری که نظامیان آمریکایی در خاک آن حضور دارند و اعتراضات مردمی در این خصوص به جایی نمیرسد، حتی درصورت تصمیم گرفتن نیز قادر به حفاظت موثر از فضای مجازی خود در برابر شرکتهای آمریکایی نیست.
2. برزیل؛ پلتفرمهای داخلی در کنار مقررات نظارتی
برزیل نیز شاهد رشد پلتفرمهای رسانه اجتماعی داخلی بوده است که بهدلیل تقاضای بازار و فشارهای نظارتی به وجود آمدهاند. پلتفرمهایی مانند کویی Kwai)) که یک پلتفرم ویدئوی کوتاه مشابه تیکتاک است، در بازار برزیل بهشدت مورد توجه قرار گرفتهاند. دولت برزیل در تنظیم پلتفرمهای رسانه اجتماعی بینالمللی، بهویژه در رابطه با اطلاعات نادرست و نفرتپراکنی فعال بوده است که این موضوع بهویژه در دوران آشفتگی سیاسی و پاندمی کرونا اهمیت پیدا کرد. قانون حفاظت از دادههای عمومی برزیل LGPD)) که مشابه مقررات GDPR اتحادیه اروپاست، الزامات سختگیرانهای در مورد نحوه جمعآوری، ذخیره و استفاده از دادههای شخصی شرکتها تعیین میکند. درحالیکه پلتفرمهای بینالمللی همچنان در برزیل فعال هستند، آنها باید با این مقررات محلی همخوانی داشته باشند یا با جریمههای سنگینی مواجه شوند. این محیط نظارتی به نفع پلتفرمهای داخلی است که با چشمانداز قانونی محلی و ترجیحات کاربران بیشتر آشنا هستند.
3. کرهجنوبی؛ ترویج پلتفرمهای ملی و حفاظت از دادهها
کرهجنوبی در ترویج پلتفرمهای رسانه اجتماعی داخلی موفق عمل کرده و درعینحال پلتفرمهای خارجی را تحت نظارت قرار داده است. پلتفرمهایی مانند کاکائوتاک (KakaoTalk) و ناور (Naver) که پلتفرمهای اجتماعی Naver Band و سرویس پرسش و پاسخ Naver Knowledge iN را مدیریت میکند، در بازار کرهجنوبی تسلط دارند. این پلتفرمها به دلیل ادغام قوی با جنبههای دیگر زندگی دیجیتال کرهای ازجمله تجارت الکترونیک، سرگرمی و اخبار موفق شدهاند. دولت کرهجنوبی نیز مقررات سختگیرانهای برای حفاظت از دادهها و حریم خصوصی کاربران اجرا کرده است. قانون حفاظت از اطلاعات شخصی (PIPA) یکی از سختگیرانهترین قوانین حفظ حریم خصوصی در آسیا است که نحوه جمعآوری، ذخیره و پردازش دادههای شخصی را تنظیم میکند. دولت کرهجنوبی تلاش کرده است این قوانین را روی هردو پلتفرم داخلی و بینالمللی اعمال کند. بهعنوان مثال در سال ۲۰۲۰، فیسبوک بهدلیل اشتراک دادههای کاربران بدون رضایت جریمه شد که نشاندهنده تعهد کشور به اجرای قوانین است. علاوهبراین کرهجنوبی گاهیاوقات برخی از پلتفرمهای خارجی را در صورت عدم رعایت قوانین محلی محدود کرده است. بهعنوان مثال برخی از خدمات گوگل در کرهجنوبی با چالشها و مقررات نظارتی مواجه شدهاند، بهویژه در زمینههای مربوط به ذخیرهسازی دادهها و تعهدات مالیاتی.
4. چین؛ مسدود کردن پلتفرمهای خارجی برای تقویت گزینههای داخلی
چین نمونهای سرسخت از ترجیح پلتفرمهای داخلی با محدود کردن یا مسدود کردن کامل شبکههای اجتماعی بینالمللی است. پلتفرمهایی مانند ویچت و ویبو (نسخه داخلی تیکتاک) بر بازار چین تسلط دارند. دولت چین چهارچوب قانونی سختگیرانهای تحت قانون امنیت سایبری و قانون امنیت دادهها ایجاد کرده است که از همه پلتفرمهای رسانه اجتماعی که در چین فعالیت میکنند، میخواهد دادههای کاربران را بهطور محلی ذخیره کنند و با الزامات نظارتی دولتی همخوانی داشته باشند. پلتفرمهای خارجی مانند فیسبوک، توییتر و گوگل از سال ۲۰۰۹ در چین مسدود شدهاند و این امر باعث شده است که پلتفرمهای داخلی بدون رقابت خارجی رشد کنند. این سیاست بخشی از استراتژی گستردهتر «حاکمیت سایبری» است که در آن دولت چین کنترل دقیقی بر اینترنت در داخل مرزهای خود اعمال میکند. این کنترل نهتنها از دادههای کاربران محافظت میکند، بلکه به دولت امکان مدیریت و سانسور محتوایی را که میتواند از نظر سیاسی حساس باشد، میدهد.
5. هند؛ تشویق پلتفرمهای داخلی در کنار مقررات برای غولهای بینالمللی
هند نمونهای پیچیده است که در آن دولت تلاش کرده رشد پلتفرمهای داخلی را تشویق و مقرراتی برای پلتفرمهای بینالمللی وضع کند. پلتفرمهایی مانند ShareChat و Koo بهعنوان جایگزینهای هندی برای توییتر و فیسبوک محبوبیت پیدا کردهاند. این پلتفرمها بهدلیل موج ملیگرایی و حمایت دولتی، بهویژه پس از ممنوعیت چندین اپلیکیشن چینی توسط دولت هند در سال ۲۰۲۰ ازجمله تیکتاک بهدلایل امنیت ملی موفقیت بیشتری یافتهاند. درعینحال هند مقرراتی مانند قوانین فناوری اطلاعات (راهنمای واسطان و کد اخلاق رسانه دیجیتال) ۲۰۲۱ را معرفی کرده است که الزامات سختگیرانهای برای نظارت بر محتوا در پلتفرمهای رسانه اجتماعی، چه داخلی و چه بینالمللی تعیین میکند. این قوانین از پلتفرمها میخواهد که افسران انطباق منصوب کنند، قابلیت ردیابی پیامها را فراهم آورند و محتوای غیرقانونی را در مدت زمان مشخصی حذف کنند. دولت هند همچنین در تعاملات خود با پلتفرمهای بینالمللی فعال بوده است. بهعنوان مثال این کشور بارها با توییتر در مورد نظارت بر محتواهای مربوط به اعتراضات سیاسی و مدیریت پاندمی 19-COVID دچار اختلاف شده است. این برخوردها تنشهای میان ترویج آزادی بیان و حفظ امنیت ملی و نظم عمومی را نشان میدهد.
نکات
درخصوص وضعیت و نسبت شبکههای اجتماعی با ملتها و دولتها، نکاتی وجود دارد:
1. شبکههای اجتماعی دارای امکان اعمال قدرتند. به این معنا که به برخی از ارتباطات و مطالب میتوانند اجازه نشر داده یا برخی از فعالیتها را محدود کنند. این مساله با نمونههای پیشین مانند اعمال محدودیت بر رسانهها در جهان مسبوق به سابقه است. یک شبکه اجتماعی علاوهبر آنکه میتواند صفحه رسانهها را مسدود کند، میتواند رفتار کاربران خود را نیز محدود نماید. این اعمال قدرت سراسری و دوطرفه، حائز اهمیت است.
2. ایجاد شبکههای اجتماعی و ارائه امکانات نیازمند زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری سنگینی است. از این رو، تنها افراد متصل به قدرتهای بزرگ، موفق به توسعه بزرگترین شبکههای اجتماعی شدهاند. بنابر این روابط عمیقی میان این افراد و بخشی از ساختار قدرت، در ابرقدرتها وجود دارد.
3. بسیاری از کسبوکارها در بستر شبکههای اجتماعی جریان دارند و با توجه به ارزشی که برخی شبکهها یافتهاند، خود به پشتوانهای بزرگ تبدیل شده و حتی درصدد ارائه رمزارزهای مخصوص خود هستند. این اقدام باعث رشد بیش از پیش آنها میشود.
4. شبکههای اجتماعی با توجه به رقابت بر سر حوزه نفوذ با شبکههای رقیب، قصد دارند امکانات و آزادیهای فراوانی به کاربران بدهند. در مقابل دولتها برای حکمرانی، خواهان رعایت و تسری قوانین به محیط شبکههای اجتماعی هستند. این اقدام گاهی اوقات در تعارض با منافع شبکههای اجتماعی در رقابت با حریفان قرار میگیرد. چنین پدیدهای یک نقطه اختلاف بزرگ میان دولتها و شبکههای اجتماعی است.
5. شبکههای اجتماعی با توجه به رصد و پالایش ارتباطات میتوانند به اطلاعات بیبدیلی درخصوص عمیقترین علائق و گرایشهای جوامع برسند. آنها همچنین با بررسی تفاوتهای رفتاری، در ارتباطات دو به دو یا گروهی، به بانک اطلاعات بسیار مهمی دست مییابند. این اطلاعات میتوانند به شبکههای اجتماعی و دیگر مرتبطان اقتصادی آن برای افزایش درآمد کمک کند. این اطلاعات همچنین میتواند مورد استفاده گروههای سیاسی نیز قرار گیرد. از سوی دیگر، چنین شبکههایی میتوانند علایق مردم را جهتدهی کنند.
6. جذابیتهای شبکههای اجتماعی باعث شده تا مردم بخش بزرگی از اوقات خود را در آنها بگذرانند. این اتفاق اقتصاد ویژهای را حول آنها تشکیل داده است. شبکههای اجتماعی نیاز برای خرید وسایل ارتباطی مانند گوشیهای موبایل و تبلتها را افزایش دادهاند. همچنین مردم بیشتر از آنکه در خیابان به بیلبوردهای تبلیغاتی نگاه کنند، چشمشان به صفحه نمایش است. این مساله باعث سرریز تبلیغات مختلف مستقیم و ادراکی به این شبکهها شده است.
7. شبکههای اجتماعی مرزها را برداشته و به دولتها و شرکتهای قدرتمند اجازه روبهرویی مستقیم با مردم کشورهای مختلف را میدهند. از این رو، دولتها و شرکتها درصدد استفاده منفی از این امکان علیه دشمنان خود هستند. بر همین اساس، تعدادی از کشورهای ضعیفتر به دلیل اینکه قدرت مقابله با چنین فشارهایی را ندارند، به سمت مقابله با این پدیده گام برمیدارند. به لحاظ منطقی، واکنش دولتهای ضعیفتر نادرست نیست اما اگر واکنش آنها به شکل هوشمندانهای تنظیم نشده باشد، آنها بازنده میدان خواهند بود. به دلیل عدم تقارن توانمندیها، دولتهای ضعیفتر چارهای جز اعمال محدودیت برای کاستن از شدت تبلیغات منفی علیه خود را ندارند اما اگر به سمت نفی کامل استفاده از شبکههای اجتماعی گام بردارند، در عمل به تقویت بیش از پیش آنها دامن خواهند زد. نفی این مساله میتواند باعث شود کشور مزبور به سمت توسعه توانمندیهای داخلی حرکت نکرده و در عمل زمان را از دست بدهد. این کشور درنهایت مجبور خواهد شد زیر فشارها دست به بازگشایی بزند اما این بازگشایی زمانی خواهد بود که شکاف میان توانمندیهای این دولت با دولتها و شرکتهای قدرتمند، عمیقتر شده است. دولتهای ضعیفتر باید از همان ابتدا دست به مدیریت شکاف بزنند. ایجاد شبکههای اجتماعی داخلی، تقویت آنها، تقویت اعتماد به برنامههای داخلی و توجه به سهولتپذیری ارتباطات و کسبوکارها یکی از این مسیرهاست.
8. در اروپا برای مدت زیادی زمینداران و فئودالها مجلس کشور را تشکیل داده و در آن به تصمیمگیری، تصویب قوانین و انتخاب شاه میپرداختند. پس از مدتی، تجار و صاحبان صنایع با افزایش ابعاد فعالیت خود، خواهان حضور در این مجلس شدند که در پی آن انقلابهایی قاره سبز را فراگرفت. امروزه نیز به نظر میرسد صاحبان شبکههای اجتماعی به دلیل افزایش ابعاد قدرت خود در جهات مختلف ازجمله اطلاعاتی و اقتصادی، خواهان کسب سهم بیشتری از کیک قدرت باشند.
آزاده کیاپور - در حالیکه در آمریکا یک موج تبلیغاتی با هدف برجستهسازی کارزار انتخاباتی ترامپ و طرح ادعای نفوذ سایبری ایران به کمپین وی مطرح شده است، حالا کارشناسان انگلیسی نیز در ادعایی مشابه و همسو با رویکرد دائمی «ایرانهراسی سایبری»، ناآرامیهای این کشور را به مداخلات و تحریکهای سایبری ایران ارتباط دادهاند!
گروه صنعتی آسیایی که شامل گوگل، متا و ایکس است، از دولت مالزی خواستند طرح الزامی کردن سرویسهای شبکه اجتماعی برای درخواست صدور مجوز را به دلیل عدم شفافیت در خصوص مقررات پیشنهادی، متوقف کند.
به گزارش ایسنا، «رگولاتور ارتباطات مالزی» در راستای مبارزه با جرایم سایبری، در ژوئیه اعلام کرد پلتفرمهای شبکه اجتماعی که بیش از هشت میلیون کاربر در این کشور دارند، یک ماه فرصت دارند تا مجوز درخواست کنند. پلتفرمهایی که تا اول ژانویه سال ۲۰۲۵ مجوز دریافت نکرده باشند، با اقدام قانونی روبرو خواهند شد.
«ائتلاف اینترنت آسیا» که اعضای آن شامل اپل، آمازون و گراب هستند، روز جمعه، در نامهای گشوده به انور ابراهیم، نخست وزیر مالزی، گفتند سیستم مجوزدهی پیشنهادی، برای این صنعت، غیرقابل اجرا است و ممکن است با تحمیل بار ناخواسته بر کسب و کارها، نوآوری را سرکوب کند.
این گروه اعلام کرد هیچ مشورت عمومی رسمی درباره این طرح انجام نشده و باعث ابهاماتی در صنعت در خصوص وسعت الزامات تحمیلی بر پلتفرمهای شبکه اجتماعی شده است.
«ائتلاف اینترنت آسیا» همچنین از اینکه مقررات پیشنهادی ممکن است مانعی برای اقتصاد دیجیتال رو به رشد مالزی شود که امسال سرمایهگذاریهای قابل توجهی را جذب کرده است، ابراز نگرانی کرد. این گروه اعلام کرد در تعهد دولت برای پرداختن به آزار و اذیتهای آنلاین، سهیم است اما مدت زمان اجرای پیشنهاد شده، شفافیت و زمان کافی برای ارزیابی پیامدهای این الزامات برای صنعت، باقی نگذاشته است.
بر اساس گزارش رویترز، دولت مالزی اوایل امسال، به افزایش شدید محتوای نامطلوب در فضای شبکه اجتماعی اشاره کرد و از شرکتهای شبکه اجتماعی از جمله متا و پلتفرم ویدئوی کوتاه تیکتاک خواست، نظارت بر پلتفرمهای خود را مضاعف کنند.
ایرلند از مجازات شرکتهای رسانههای اجتماعی خبر داد که از حذف پستهایی با محتوای نفرتپراکنی خودداری میکنند.
به گزارش ایمنا دولت ایرلند بهعنوان بخشی از لایحه عدالت کیفری (تحریک به خشونت یا نفرت و جرایم نفرتپراکنی) که بهدنبال بهروزرسانی قانون منع تحریک به نفرت در سال ۱۹۸۹ تصویب شده است، با سخنان نفرتپراکنی آنلاین و محتوای مضر مقابله میکند. بر اساس قانون پیشنهادی، مدیران شرکتهای رسانههای اجتماعی بهشخصه مسئول تأخیر در حذف محتوای نفرتپراکنی و خصمانه از پلتفرمهای دیجیتالی خود خواهند بود. انتظار میرود مصوبه حاضر طی ماههای آینده به قانون تبدیل شود و شرکتهای خاطی را در صورت نقض، میلیونها یورو جریمه کند.
بعضی از ۱۰ شرکت برتر رسانههای اجتماعی در جهان از جمله متا، ایکس و تیکتاک دارای دفاتر اصلی در دوبلین، پایتخت ایرلند، هستند و وزیر امور اقلیم و ارتباطات این کشور خاطرنشان کرد که این شرکتها باید نسبت به آنچه در پلتفرمهایشان منتشر میشود، مسئولیتپذیر باشند.
وی تأکید کرد که در نهایت آنها میزبان هستند و از محتواهای آنلاین سود بهدست میآورند، بنابراین باید تعهدی برای آنها وجود داشته باشد که به آن توجه، بر محتوای منتشرشده نظارت و آن را مدیریت کنند.
فرایند مقابله با جرایم نفرتپراکنی در محیطهای آنلاین پس از افزایش دریافت تهدیدهای آنلاین توسط وزرای ایرلندی تسریع شد. به نظر میرسد این احساس فوریت توسط رئیس دولت ایرلند عنوان شده است.
کارشناسان فناوری معتقدند اعمال جریمههای مالی کلان برای شرکتهای رسانههای اجتماعی به احتمال زیاد نتایج مثبتی در سالهای آینده به همراه خواهد داشت و با پیروی بسیاری از شرکتهای فناوری از آئیننامه رفتاری جدید همراه خواهد بود، زیرا این آئیننامه تحت حمایت قانون خدمات دیجیتال قرار دارد که قانونی با جریمههای سنگین در سراسر اتحادیه اروپا است.
لایحه جرایم نفرتپراکنی ایرلند با انتقاد شدید ایلان ماسک مواجه شده که اعلام کرده است در صورت تصویب این قانون را به چالش خواهد کشید، با این حال مقامات ایرلندی خاطرنشان کردند که دلیل نگرانی آنها نه برای مؤسسان و مالکان رسانههای اجتماعی، بلکه تنها در راستای حفاظت، ایمنی و رفاه مردم کشور خود است.
تصمیم متا برای تعطیل کردن «کراود تنگل» (Crowd Tangle) یک ابزار تحلیلی بسیار ارزشمند برای محققان، سبب شده رگولاتورهای اتحادیه اروپا دوباره تحقیق درباره این شرکت را از سر بگیرند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از انگجت، کمیسیون اتحادیه اروپا که درباره برنامه شبکه اجتماعی برای قطع سرویس رسانی ابزار مذکور قبل از برگزاری انتخابات های مختلف در سراسر جهان در ۲۰۲۴ میلادی ابراز نگرانی کرده بود، اکنون به متا فشار می آورد جزئیات بیشتری درباره شیوه فعالیتش با محققان ارائه کند.
کمیسیون اتحادیه اروپا قبلا اشاره کرده بود تعطیلی احتمالی «کراود تنگل» بخشی از یک تحقیق وسیع تر درباره شیوه کنترل کمپین های اخبار جعلی و سیسات های مرتبط با انتخابا این شرکت خواهدبود. اکنون چند روز پس از تعطیلی سرویس که با وجود درخواست های مکرر محققان و سازمان های مدنی اجتماعی برای ادامه فعالیت آن تا پایان سال انجام شده، رگولاتورهای اروپایی وظایف متا را تحت قانون سرویس های دیجیتال یادآوری کرده اند.
طبق این قانون شرکت های بزرگ اینترنتی باید اجازه دسترسی به اطلاعاتشان را باید برای محققان فراهم کنند.
در بیانیه کمیسیون اتحادیه اروپا آمده است: سازمان از متا می خواهد اطلاعات بیشتری درباره اقداماتی که برای پیروی از وظایف خود انجام داده تا دسترسی محققان به داده هایش را به طور عمومی در فیس بوک و اینستاگرام افزایش دهد، فراهم کند. همچنین این شرکت باید برنامه های خود را برای به روزرسانی شیوه رصد انتخابات و گفتمان مدنی اعلام کند.
متا قبلا سرویس مخازنMeta Content Library را به عنوان جایگزینی برای کراود تنگل معرفی کرده بود. اما دسترسی به Meta Content Library بسیار سخت تر و محدودتر است و محققان اعلام کرده اند سرویس مذکور تمام قابلیت های کراود تنگل را ندارد.
۱۹ عضو کنگره آمریکا با ارسال نامه ای به مارک زاکربرگ از او خواسته اند تا توضیح دهد چرا متا به تبلیغاتی برای کوکایین، اکستازی و دیگر مواد مخدر در اینستاگرام و فیس بوک اجازه نمایش داده است
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از انگجت، این نامه در حالی ارسال شده که تحقیق موسسه Tech Transparency Project (TTP) از صدها نمونه از چنین تبلیغاتی در پلتفرم های این شرکت پرده برداشت. در نامه نمایندگان آمریکایی به مارکر زاکربرگ به گزارش TTP در ماه گذشته اشاره شده است. طی تحقیق از مخزن تبلیغات متا برای کشف ۴۵۰ آگهی در اینستاگرام و فیس بوک استفاده شد که طیف وسیعی از داروهای مخدر و غیره را می فروختند.
بسیاری از این تبلیغات حاوی تصاویری از داروهای تجویز شده توسط پزشکان، انبوهی از قرص ها و پودرها یا بسته های کوکایین بودند که کاربران را به اپ هایی خارج از پلتفرم از جمله تلگرام هدایت می کردند.
از آن زمان تاکنون TTP نمونه هایی دیگر از چنین تبلیغاتی را در ایکس نیز منتشر کرده که یکی از آنها در چند روز گذشته یافته شده است.
قانونگذاران آمریکایی در نامه خود نوشته اند: به نظر می رسد متا همچنان از مسئولیت اجتماعی خود فرار می کند و دستورالعمل های پلتفرم هایش را نادیده می گیرد. نکته قابل توجه درباره این نمونه آن است که محتوای مذکور توسط کاربر در وب تاریک یا در صفحات شخصی شبکه های اجتماعی تولید نشده، بلکه تبلیغی است که متا آن را تایید می کند و با آن به درآمد دست می یابد.
بسیاری از این تبلیغات آشکارا به مواد مخدر غیرقانونی در عنوان، توضیحات، عکس ها و نام کاربری آگهی دهندگان اشاره می کند، به طوریکه محققان و خبرنگاران وال استریت ژورنال و TTP با استفاده از مخزن تبلیغات متا به راحتی آنها را یافته اند اما به نظر می رسد متا آنها را ردیابی نکرده یا فرایندهای داخلی شرکت آنها را نادیده گرفته است.
همچنین در نامه مذکوردرخواست شده جزییاتی درباره سیاست های متا برای اجرای قوانین در مقابل تبلیغات مرتبط با مواد مخدر و همچنین اطلاعاتی درباره میزان مشاهده تبلیغات گزارش شده در اختیار مقامات قرار گیرد. متا تا ۶ سپتامبر فرصت دارد به این نامه پاسخ دهد.
یک تحلیلگر شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی گفت: دغدغه نوجوان ایرانی بالا رفتن دنبال کنندهها در شبکههای اجتماعی است چرا که برای نوجوان یک هویتسازی از این طریق صورت میگیرد.
به گزارش خبرنگار مهر، دومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی مصرف رسانه نوجوان با موضوع «نوجوان، اینترنت و شبکههای اجتماعی» با همکاری اندیشکده مرآت و مرکز نوآوری امید در کارستان بهارستان برگزار شد.
در ابتدای نشست نرگس دیدهخانی پژوهشگر رسانه به وضعیت مصرف اینترنت و شبکههای اجتماعی پرداخت و گفت: اگر بخواهیم وضعیت مالکیت تلفن هوشمند در بین سنین افراد ۸ تا ۱۸ سال بین سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ را بررسی کنیم باید بگوییم که در سال ۲۰۲۱ آماری که در سطح جهان منتشر شده نشان میدهد که ۹۷ درصد از نوجوانان در سن ۱۷ سالگی دارای موبایل و تلفن همراه هستند.
وی افزود: ۹۵ درصد از نوجوانان در آمریکا از یوتیوب استفاده میکنند و در واقع این پلتفرم محبوبترین پلتفرم این گروه سنی شناخته میشود. تیک تاک با ۶۷ درصد در رتبه دوم قرار دارد و ۶۲ درصد از نوجوان ۱۳ تا ۱۷ ساله هم از اینستاگرام استفاده میکنند.
پژوهشگر رسانه گفت: نتایج یک پژوهش بر روی نوجوانان بین ۱۳ تا ۱۷ ساله نشان میدهد که نوجوانان آثار مخرب یا منفی شبکههای اجتماعی را در گروه همسالان بیشتر از خود ارزیابی کردهاند و به نوعی خودشان را آگاهتر میدانستند و معتقد بودند شبکههای اجتماعی اثرات منفی کمتری بر آنها داشته است.
همچنین در ادامه مرضیه حدادی تحلیلگر شبکههای اجتماعی و هوش مصنوعی گفت: نوجوانان اکنون به دنبال پلتفرمهای پویا هستند. پلتفرمهایی که در واقع با تمرکز بصری و تعاملی بیشتر به نوجوان امکان ارائه تصویر جذابتری میدهند. در نتیجه روند مصرف رسانههای اجتماعی نوجوانان یک چشم انداز پویایی را نشان میدهد که با پذیرش سریع پلتفرمهای نوظهور مثل تیک تاک و یوتیوب همراه است.
وی ادامه داد: در حقیقت طی سالهای اخیر افزایش چشمگیری در مصرف تولید محتوای ویدیوئی در میان نوجوانان مشاهده میشود. این پلتفرمها چنین امکانی را به نوجوانان میدهند که ماهیت اصلی خودشان را به روز دهند یعنی خود را ابراز کنند. با تغییر ذائقه نوجوانی، مصرف نوجوان از شبکههای اجتماعی سنتی مثل فیس بوک به سمت شبکههای اجتماعی ویدئو محور رفته است.
حدادی گفت: در سال ۲۰۲۲ تعداد کاربران فیسبوک در ایالات متحده در میان نوجوانان ۳۲ درصد کاهش داشته است، این در حالی بوده که حدود ۲۵ درصد از نوجوانان زیر ۱۹ سال به سمت تیک تاک رفتند و عضو شبکه اجتماعی تیک تاک شدند که بر پایه ویدئو است.
وی ادامه داد: دغدغه نوجوان ایرانی بالا رفتن دنبال کنندهها در شبکههای اجتماعی است چرا که برای نوجوان یک هویتسازی از این طریق صورت میگیرد. بنابراین نوجوان برای رسیدن به لایک و دنبال کننده بیشتر تولید محتوای جذاب و بصری میکند.
در ادامه جلسه مهشید شهیدی دبیر علمی نشست گفت: ویدئو محور بودن برخی از شبکههای اجتماعی نگاه نوجوان را به خود جلب کرده و باعث شده برخی چالشها در سالهای اخیر بازنشر شوند و این موضوع به چرخه معیوبی تبدیل شود که نوجوان را به رفتارهای پرخطر و مضر ترغیب کند. این جلب توجه باعث میشود که این عرصه تولید محتوا ادامه پیدا بکند و تبدیل به یک رقابت شود، یعنی هر کسی سعی میکند محتوای جذابتر یا عجیبتر یا مثلاً پرخطرتری را تولید بکند و این میتواند تا ابد ادامه پیدا بکند و مخاطبان خودش را هم پیدا کند.
وزیر ارتباطات مالزی گفت: شرکتهای مالک رسانههای اجتماعی از کاربران مالزیایی سود بردهاند، اما نتوانستهاند امنیت آنها را تضمین کنند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از چنلنیوز آسیا، «فهمی فاضل» وزیر ارتباطات مالزی تاکید کرد که دولت این کشور در حال بررسی راهاندازی یک برنامه کاربردی و رسانه اجتماعی ویژه شهروندان خود است.
او در ادامه افزود: این تصمیم به این دلیل اتخاذ شده که برخی از شرکتهای مالک رسانههای اجتماعی از مالزیاییها سود میبرند، اما در تضمین ایمنی کاربران ناکام هستند.
«فهمی فاضل» گفت: سال گذشته تخمین زده شد که فیسبوک به تنهایی ۶۰۰ میلیون دلار از مالزی درآمد داشته است، اما آنها برای اطمینان از ایمنبودن شرایط و استفاده از این سکو در مالزی چه کردهاند؟
وی با بیان اینکه ما نیاز به مطالعه و ارزیابی شرایط داریم، تصریح کرد: توسعه یک شبکه اجتماعی بومی آسان نیست، اما برخی از کشورها این کار را انجام دادهاند و ما هم آن را بررسی خواهیم کرد.
وزیر ارتباطات مالزی عنوان کرد که این تصمیم پس از اقدام اخیر شرکت «متا» در حذف پستهای مرتبط با فلسطین گرفته شده است.
«فهمی فاضل» تاکید کرد که بهزودی با مسئولان شرکت «متا» دیدار خواهد کرد تا درباره حذف محتوای مربوط به فلسطین از حساب شبکههای اجتماعی «انور ابراهیم» نخستوزیر مالزی گفتگو کند.
وی در ادامه افزود: وزارت ارتباطات مالزی تضمین خواهد کرد که «متا» هیچ محتوایی را که مربوط به تظاهرات حامیان آرمان فلسطین است، حذف نکند.
وزیر ارتباطات مالزی با بیان اینکه آنها با این کار موافقت کردهاند، ادامه داد: من علاوه بر حساب فیسبوک نخستوزیر، حسابهای رسمی چندین رسانه را به «متا» ارائه کردهام؛ باید ببینیم که آنها چگونه عمل خواهند کرد.
هفته گذشته، مالزی چارچوب قانونی جدیدی را برای همه رسانههای اجتماعی و پیامرسانهای اینترنتی با حداقل ۸ میلیون کاربر ثبتشده در این کشور ارائه کرد تا از آن پیروی کنند. این سکوها شامل فیسبوک، تیکتاک، ایکس و دیگر رسانههای اجتماعی است.
ارائه مجوز بر اساس ضوابط جدید از اول ژانویه (۱۲ دی) آغاز خواهد شد.
در جزئیات منتشرشده توسط کمیسیون ارتباطات و چندرسانهای مالزی (MCMC)، مجوز دولت یک سال معتبر است و شرکتها ملزم به تمدید سالانه آن هستند.
رسانههای محلی مالزی گزارش دادند که شرکتهایی که تا اول ژانویه موفق به ثبتنام و دریافت مجوز نشوند، در صورت ادامه فعالیت در این کشور ممکن است با جریمهای بیش از ۵۰۰ هزار رینگیت یا پنج سال حبس یا هر دوی آنها مواجه شوند.
«فهمی فاضل» پیشتر گفته بود که مدل جدید اعطای مجوز به سکوها، توان قانونی دولت مالزی برای اطمینان از ایمن بودن اینترنت برای کودکان و خانوادهها را افزایش میدهد.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، شبکههای اجتماعی را به دلیل سانسور عکسهای شهدای فلسطینی، به «فاشیسم دیجیتالی» متهم کرد.
به گزارش ایسنا، این اظهارات از سوی رئیسجمهور ترکیه در حالی بیان شد که مقامات ترکیه سرگرم مذاکره با نمایندگان اینستاگرام برای بازگرداندن دسترسی میلیونها کاربر در ترکیه به این پلتفرم شبکه اجتماعی بودند.
سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات ترکیه، آخر هفته گذشته، بدون توضیحی، دسترسی به اینستاگرام را مسدود کرد. مقامات دولتی اعلام کردند این ممنوعیت به دلیل عدم رعایت مقررات ترکیه توسط اینستاگرام، اعمال شد. با این حال، چندین رسانه گزارش کردند این اقدام در واکنش به حذف پستهای کاربران ترکیه ای برای ترور و شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در اینستاگرام بود.
اردوغان روز دوشنبه، در یک مراسم حقوق بشری گفت: آنها حتی نمی توانند عکس شهدای فلسطینی را تحمل کنند و بلافاصله آنها را ممنوع میکنند. ما با یک «فاشیسم دیجیتالی» روبرو هستیم که در لوای آزادی، پنهان شده است.
رئیسجمهور ترکیه در ادامه اظهار کرد: ظاهرا وبسایتهای شبکههای اجتماعی، انواع تبلیغات توسط گروههای تروریستی در ترکیه را اجازه میدهند. ما سعی کردهایم از طریق نهادهای ذیربط خود، یک خط گفتگو برقرار کنیم. با این حال، هنوز نتوانستهایم به همکاری مطلوب دست یابیم.
عبدالقادر اورال اوغلو، وزیر حمل و نقل و زیرساخت ترکیه، گفت: مقامات ترکیه هفته گذشته با نمایندگان شرکت «متا» دیدار کرده و دور جدیدی از مذاکرات در روز دوشنبه، بدون دستیابی به راه حلی برگزار شد. اورال اوغلو گفت: ما به نتیجه دقیقی که میخواستیم نرسیدیم. تصور نمیکنیم امروز پیشرفتی حاصل شود.
طبق اطلاعات شرکت اخبار بازاریابی دیجیتالی «وی آر سوشال مدیا»، در کشور ۸۵ میلیون نفری ترکیه، بیش از ۵۷ میلیون نفر، کاربر اینستاگرام هستند.
بر اساس گزارش شبکه ای بی سی نیوز، انجمن اپراتورهای تجارت الکترونیکی، ارزش تجارت الکترونیکی اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی را حدود ۹۳۰ میلیون لیر ترکیه (۲۷ میلیون دلار) در روز، برآورد کرده است.
تحقیقی جدید منفورترین و محبوب ترین شبکه های اجتماعی در سراسر جهان را معرفی کرده است. طبق این پژوهش فیس بوک منفورترین شبکه اجتماعی در جهان است و در ۳۹ کشور کمترین امتیاز را به دست آورده است.
به گزارش خبرگزار ی مهر به نقل از دیلی میل، پس از آن، میکروبلاگ ردیت در ۳۰ کشور از جمله انگلیس منفورترین اپ اجتماعی به حساب می آید. این درحالی است که تیک تاک محبوب ترین شبکه اجتماعی است و در صدر اپ های محبوب ۳۰ کشور قرار دارد.
در این تحقیق سرویس ردیابی ایمیل Mailsuit نقدهای ۱۵۰۰ اپلیکیشن در گوگل پلی را بررسی کرد. پژوهش نشان داد فیس بوک در میان پلتفرم های اجتماعی کمترین محبوبیت را دارد. این اپ به خصوص در کشورهای آمریکایی جنوبی منفور بود به طوریکه فقط ۴ کشور شبکه اجتماعی دیگری به جز فیس بوک را به عنوان پلتفرم منفور خود ذکر کردند.
همچنین این شبکه اجتماعی در بخش هایی از آفریقا و آسیا منفور بود و در هندوستان، پاکستان و نیجریه منفورترین پلتفرم ذکر شده بود.
البته میزان محبوبیت دیگر پلتفرم های متا مانند اینستاگرام و تردز فقط اندکی از فیس بوک بهتر بود.
از سوی دیگر شبکه اجتماعی ایکس در ۱۰ کشور منفورترین پلتفرم و درکل سومین پلتفرم نامحبوب تحقیق بود. علاوه برآن در کل ۳۰ کشور از جمله آلمان، فرانسه، اسپانیا و سوئد پایین ترین امتیاز محبوبیت میان شبکه های اجتماعی را به ردیت داده بود.
مالزی سرویس های شبکه اجتماعی با بیش از ۸ میلیون کاربر در کشور را از یکم آگوست ملزم به دریافت مجوز می کند. این اقدام برای مقابله با افزایش جرائم سایبری انجام می شود.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، کمیسیون ارتباطات و مولتی مدیا مالزی در بیانیه ای اعلام کرد مجوز مذکور با تصمیم کابینه هم راستا با پیروی شبکه های اجتماعی و سرویس های پیام رسان اینترنتی از قوانین این کشور جهت مقابله با کلاهبرداری ها، قلدری آنلاین و جرائم جنسی است.
اگر سرویس های اجتماعی تا یکم ژانویه ۲۰۲۵ میلادی درخواست مجوز ثبت نکنند، اقدامات قانونی علیه آنها اجرا خواهد شد.
هفته گذشته فهمی فضیل وزیر ارتباطات مالزی اعلام کرد دستورالعملی جهت فراهم کردن بازخورد درباره نگرانی های دولت در خصوص جرائم سایبری و محتوای مخرب در شبکه های اجتماعی را برای این پلتفرم ها صادر کرده است.
مالزی از افزایش قابل توجه محتوای مخرب در شبکه های اجتماعی در اوایل سال جاری میلادی خبر داده و از شبکه های اجتماعی از جمله متا(شرکت مادر فیس بوک) و تیک تاک خواسته بود تا بر پلتفرم هایشان نظارت کنند.
در حال حاضر رگولاتور ارتباطات مالزی می تواند محتوای مخالف قوانین محلی در شبکه های اجتماعی را برچسب بزند اما پلتفرم ها درباره حذف آن تصمیم می گیرند.
وزیر ارتباطات مالزی با بیان اینکه دولت بهدنبال کاهش محتواهای مضر در فضای برخط برای کاربران مالزیایی است، گفت: تلاش داریم شبکههای اجتماعی را به مقابله با جرایم سایبری از جمله کلاهبرداری، قُلدری و آزار کودکان متعهد کنیم.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از رویترز، مالزی در اوایل سال جاری میلادی افزایش چشمگیر انتشار محتوای مضر در شبکههای اجتماعی را به شرکتهای مالک آنها از جمله متا گزارش کرد.
به گفته مقامات مالزی، در سه ماه اول سال ۲۰۲۴ دولت این کشور ۵۱ هزار و ۶۳۸ مورد از این محتواها را برای انجام اقدامات بیشتر به شرکتهای شبکههای اجتماعی ارجاع داد؛ این عدد سال گذشته ۴۲ هزار و ۹۰۴ مورد بوده است.
«فهمی فاضل» وزیر ارتباطات مالزی اعلام کرد که نهاد تنظیمگر ارتباطات این کشور دستورالعملهایی خطاب به شرکتهای رسانههای اجتماعی صادر کرده تا درباره محتوای مُضر موجود در سکوهایشان توضیح بدهند.
وی در یک نشست رسانهای تصریح کرد: سکوهایی هستند که تمایل بیشتری به همکاری با دولت مالزی دارند و برخی هم وجود دارند که همکاریشان راضیکننده نیست.
«فهمی فاضل» افزود: متا بالاترین میزان انطباق با درخواست دولت مالزی برای حذف محتوای مضر موجود در سکوهایش را دارد؛ سکوهای این شرکت مثل فیسبوک با ۸۵ درصد، اینستاگرام با ۸۸ درصد و واتساپ با ۷۹ درصد برای انطباق با این معیارها تلاش کردهاند.
وزیر ارتباطات مالزی اضافه کرد: تیکتاک متعلق به شرکت «بایت دنس» چین، ضریب انطباق ۷۶ درصدی، تلگرام ۶۵ درصدی و ایکس ۲۵ درصدی دارند.
وی ادامه داد: نهاد تنظیمگر ارتباطات مالزی میتواند محتوایی را که با قوانین این کشور مغایرت دارد، به شرکتهای شبکههای اجتماعی اعلام کند، اما این به سکوها بستگی دارد که درباره حذف محتوایی که مغایر با دستورالعملهای جامعه است، تصمیم بگیرند.
مقامات مالزی، قمار آنلاین، کلاهبرداری، انتشار تصاویر خصوصی، آزار و اذیت مجازی و محتوای مربوط به نژاد، مذهب و حاکمیت این کشور را مُضر میدانند.
دادههای منتشرشده توسط این شرکتها در سال گذشته نشان میدهد که متا و تیکتاک بیشترین تعداد پستها و حسابهای کاربری را در ۶ ماه اول سال ۲۰۲۳ در مالزی محدود کردهاند.
تهدیدهای آنلاین بومی هستند و تعداد قابل توجهی از کودکان را تحت تأثیر قرار میدهند. علاوه بر این، چندین مشکل حل ناشدنی به احتمال زیاد، بحران را در آینده نزدیک تشدید خواهند کرد.
به گزارش ایسنا، امروزه یکی از مهمترین تهدیدها و نگرانیها برای کودکان بحث فضای مجازی و دسترسی و عادت کودکان برای ورود و وقت گذراندن در این دنیای غیر واقعی اما تاثیرگذارتر از دنیای واقعی است. تهدید کودکان در شبکههای اجتماعی در حال تبدیل شدن به بحران است و انکار ناپذیر! در این خصوص و در ادامه سلسله مقالات مرتبط، پژوهشی از گروه شورای بوستون برگزیدیم. این مقاله توسط دیوید پانهانس، لیلا حوتیت، شعیب یوسف، تئو بروارد، خانم علا م. الفاضل، و خانم بسما اچ الشعلان نوشته شده که در ادامه میخوانیم:
خطراتی که کودکان در فضای آنلاین با آن روبرو هستند در حال افزایش است و پاسخهای فعلی تقریباً کافی نیستند. رفع مشکل نیازمند یک استراتژی جامع جهانی است.
با دسترسی آنلاین تقریباً در همه جا روی رایانهها، تلفنهای هوشمند، تبلتها و سایر دستگاههای تلفن همراه، تقریباً همه کودکان زیر 12 سال اکنون کاربر اینترنت هستند. از آنجایی که این کودکان بیشتر و بیشتر وقت خود را به صورت آنلاین میگذرانند - روندی که از زمان شروع همهگیری کووید-19 سرعت گرفته است - خطرات سایبری که آنها با آن روبرو هستند، مانند اخاذی آنلاین، محتوای نامناسب و اعتیاد دیجیتال، بدتر میشود.
تلاشها برای پاسخگویی با افزایش آگاهی و اقدامات حفاظتی در حال افزایش است، اما تقریبا کافی نیست. حفاظت از کودکان در فضای مجازی موضوعی فوری است که نیاز به توجه فوری و پاسخهای هدفمندتر از آنچه تا کنون دیدهایم دارد.
با توجه به شدت این مشکل، BCG موسسه مطالعاتی مشورتی بوستون به بررسی آسیبپذیری آنلاین کودکان در مناطق مختلف پرداخت. ما میخواستیم بدانیم که کجا و چرا حفاظت وجود ندارد یا از بین میرود، عوامل مؤثر بر واکنش جهانی به مشکل، و راهحلهایی که ممکن است مناسب باشند. برای پاسخ به این سؤالات، BCG بررسی کاملی از تحقیقات موجود در مورد تهدیدات سایبری برای کودکان انجام داد و آن را با یک نظرسنجی جهانی از 41000 والدین و کودکان تقویت کرد.
تحقیقات ما نشان داد که:
تهدیدهای آنلاین بومی هستند و تعداد قابل توجهی از کودکان را تحت تأثیر قرار میدهند. علاوه بر این، چندین مشکل حل ناشدنی به احتمال زیاد، بحران را در آینده نزدیک تشدید خواهند کرد.
بیشتر برنامههایی که با تهدیدات سایبری سروکار دارند، بر یک جنبه از موضوع کلی تمرکز دارند - به عنوان مثال، سوء استفاده جنسی آنلاین. هماهنگی بین این برنامه ها باید در مناطق و دولت ها بهبود یابد تا تلاش های تکراری کاهش یابد و نتایج بهبود یابد.
هر چند یک جنبه روشن وجود دارد. بر اساس دادههای نظرسنجی ما، تصویر گستردهتری از میزان خطرات فضای مجازی برای کودکان در حال مشاهده است - و طرحی برای تبدیل قلمرو آنلاین به مکانی امنتر برای کودکان در حال ظهور است.
طیف وسیعی از تهدیدات
نتایج نظرسنجی ما نشان میدهد که 93 درصد از کودکان 8 تا 17 ساله در اینترنت هستند. قابل توجه است که تقریباً از هر چهار پاسخ دهنده، سه نفر گفتند که حداقل یک تهدید سایبری را تجربه کردهاند. (شکل 1 را ببینید.)
با وجود فراوانی چنین تهدیداتی، بیشتر حوادث گزارش نمیشوند. تنها حدود 40 درصد از والدین گفتند که فرزندانشان در مورد محتوای نامناسبی که در فضای مجازی با آنها مواجه شده بودند ابراز نگرانی کردهاند. بیش از 80 درصد از کودکان گفتند که در آن شرایط برای کمک به والدین خود مراجعه نمیکنند. این نشان میدهد که ممکن است موانع خاصی وجود داشته باشد - مانند عدم اطمینان در مورد تهدید آنلاین یا احتمالاً ترس از صحبت کردن - کودکان را از گزارش تهدیدات سایبری باز میدارد.
بنابراین، دقیقاً چه چیزی یک تهدید را تشکیل میدهد؟ امروزه، بحثهای مربوط به امنیت آنلاین کودکان - و برنامههایی که تلاش میکنند به این موضوع بپردازند - به شدت به سمت خطرات سوء استفاده جنسی آنلاین از کودکان و (تا حدی کمتر) در مورد قلدری سایبری گرایش دارند. با این حال، خطراتی که کودکان در فضای مجازی با آن روبرو هستند، فراتر از این حوزههای مهم است.
طبقهبندی پذیرفته شدهای از این خطرات - که ما احساس میکنیم به اندازه کافی جامع است - توسط سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) ارائه شد و سپس در مراحل مختلف توسط یونیسف و بسیاری از سازمانهای دیگر به تصویب رسید. این چارچوب موضوع را از طریق چهار دسته بررسی میکند:
محتوا، از جمله قرار گرفتن در معرض محتوای غیرقانونی و نامناسب با سن، بازاریابی جاسازی شده، و قمار آنلاین.
تماس، از جمله اقناع ایدئولوژیک؛ استثمار (سوء استفاده جنسی و قاچاق، آزار و اذیت و اعتیاد به مواد مخدر)؛ و نقض و سوء استفاده از داده های شخصی.
رفتار، از جمله آزار و اذیت سایبری و تأثیر زمان بیش از حد صفحه نمایش و داشتن دستگاه های دیجیتال بر کودکان.
مصرف کننده، از جمله ریسکهای بازاریابی، پروفایل تجاری، مالی و امنیتی.
علاوه بر خطرات آشکار ذاتی هر یک از "چهار بخش بالا، خطراتی مانند نفوذ به حریم خصوصی وجود دارد که همه دستهها را در بر میگیرد. صرف نظر از نحوه طبقه بندی خطرات، آنها می توانند تأثیر چشمگیری بر سلامت و رفاه کودکان داشته باشند. به گفته موسسه DQ، در عرصه سلامت روان، قربانیان قلدری سایبری تا 160 درصد بیشتر احتمال دارد اقدام به خودکشی کنند. و مطالعات زمان بیش از حد صفحه نمایش را با بزهکاری، نمرات پایین، رفتارهای پرخطر، افسردگی و اضطراب مرتبط دانستهاند.
نتایج فیزیکی برای کودکانی که زندگی سایبری بیش از حد فعال دارند نیز مشکل ساز است. زمان زیاد روی کامپیوتر میتواند منجر به نمرات بالاتر توده بدن و چاقی، ناتوانی در رعایت دستورالعملهای اولیه تناسب اندام و حتی شرایط مزمن مانند استقامت ضعیف عضلات پشت و کمر شود.
این مشکلات تنها در صورتی بدتر خواهند شد که اقدامات فوری برای مدیریت خطرات آنلاین انجام ندهیم. قرار گرفتن بالقوه کودکان در معرض تهدیدات سایبری به سرعت در حال افزایش است. در طول همهگیری، اینترنت به یکی از کانالهای اصلی برای آموزش روزانه تبدیل شده است، به طوری که دو سوم کودکان مورد بررسی گفتند که روزانه از پلتفرمهای آنلاین مدارس خود استفاده میکنند. علاوه بر این، فناوریهای نوظهور مانند اینترنت اشیا یا دستگاههای مبتنی بر ابر و متصل به شبکه - از جمله پوشیدنیها، لوازم خانگی، اسباببازیها و روباتها - احتمالاً به مجموعه جدیدی از تهدیدات منجر خواهند شد. این موارد اساسا همیشه آنلاین هستند و احتمال قرار گرفتن کودکان در معرض خطرات سایبری از جمله سوء استفاده از دادههای خصوصی مانند مکان و الگوهای استفاده را افزایش میدهند.
آنچه دادهها به ما میگویند
همانطور که به تحقیق موجود پرداختیم، احساس کردیم که مهم است یافتههای خود را با دادههای جهانی که میتواند تصویر واضحتری از رفتارهای آنلاین کودکان ارائه دهد، تأیید و گسترش دهیم. همچنین میخواستیم دامنه و فراوانی تهدیدات آنلاین خاص و نحوه واکنش کودکان و والدینشان به آنها را درک کنیم. جمعآوری چنین دادههایی یک پایه اساسی برای طراحی راهحلهای منسجم و گسترده است که از رفتارهای آنلاین واقعی مطلع میشوند. علاوه بر این، به ما امکان میدهد تا استراتژیهایی را توسعه دهیم که خطرات آنلاین خاصی را که کودکان با آن مواجه هستند و نقشی که شرکت کنندگان در اکوسیستم میتوانند در به حداقل رساندن این تهدیدات ایفا کنند، هدف قرار دهند.
شواهد حکایتی و تحقیقات موجود که نیاز به کمی سازی داشتند شامل دادههای جهانی در مورد فعالیت آنلاین کودکان میشد. آگاهی و رفتار کودکان نسبت به تهدیدات آنلاین؛ تجربیات کودکان در مورد تهدید؛ واکنش والدین به این تهدیدها، به ویژه هنگامی که کودکان هشدار میدهند. و اینکه چگونه استفاده آنلاین و تهدیدات در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه متفاوت است. برای جمع آوری این داده ها، ما حدود 41000 کودک و والدین آنها را مورد بررسی قرار دادیم. نظرسنجی ما از گونهشناسی اصلاحشده OECD از تهدیدات آنلاین - محتوا، تماس، رفتار، و مصرفکننده - پیروی میکند و سؤالات بر حوزههای آسیبپذیری خاص در این دستهها متمرکز شده است.
رفتار و ترسهای آنلاین در حالی که دادههای اصلی درباره فعالیتهای آنلاین کودکان و تهدیداتی که آنها با آنها روبرو هستند به خودی خود مشکلساز هستند، بررسی عمیقتر پاسخهای نظرسنجی مشکلی را با بسیاری از نکات ظریف و دردناک نشان میدهد که باید مستقیماً به آنها پرداخته شود.
به عنوان مثال، در حالی که در نظر گرفتن اینکه تقریباً هر کودکی در هر نقطه از جهان تا سن 12 سالگی در اینترنت است به اندازه کافی چشمگیر است، خطرات بالقوه با این واقعیت بزرگتر و جدیتر میشود که 81٪ از کودکان روزانه آنلاین میشوند.
از آنجایی که اکثر کودکان روزانه به اینترنت دسترسی دارند، ما میخواهیم آنها هنگام جستجو در فضای مجازی احساس خطر نکنند و از نحوه اجتناب و واکنش به خطرات سایبری آگاه باشند. با این حال، تنها نیمی از کودکانی که مورد بررسی قرار گرفتیم، در هنگام آنلاین بودن احساس امنیت می کنند. (به شکل 3 مراجعه کنید.) این نباید تعجب آور باشد، زیرا 72 درصد از کودکان مورد بررسی حداقل یک تهدید آنلاین را تجربه کرده اند. شایع ترین تهدیدات سایبری تبلیغات ناخواسته و تصاویر و محتوای نامناسب بود. علاوه بر این، تقریباً از هر پنج کودک، یک کودک گفت که با قلدری یا رویکردهای جنسی ناخواسته مواجه شده است.
چگونه والدین واکنش نشان می دهند یا شکست می خورند. با توجه به ماهیت جدی تهدیدات سایبری و تعداد بالای کودکانی که فعالیتهای ناایمن آنلاین را تجربه کردهاند، این واقعیت که تنها حدود 40 درصد از والدین گفتهاند که فرزندانشان این نوع حوادث را به آنها گفتهاند، نگرانکننده است. اما شاید حتی نگرانکنندهتر این باشد که وقتی والدین متوجه میشوند که فرزندانشان محتوای ناخواسته، ناخوشایند و مخرب دریافت میکنند یا با آنها مواجه میشوند، اقدامات انجامشده اغلب واکنشی بوده و بهجای گزارش دادن آن به پلیس (41٪) به سمت حذف محتوا (56%) منحرف میشوند. یا اطلاع رسانی مدارس (34٪). بدون شفافیت بالاتر در مورد تعداد تهدیدها و ماهیت آنها، شرکت کنندگان در اکوسیستم قادر به پاسخگویی مناسب و ایجاد اقدامات پیشگیرانه پیشرفته برای ایمن نگه داشتن کودکان آنلاین نخواهند بود.
البته، والدین یک عنصر خط مقدم حیاتی در محافظت از کودکان آنلاین هستند - و در این رابطه به نظر میرسد که آنها در مورد تنظیم قوانین مربوط به مدت زمان صرف شده در اینترنت بیشتر مراقب باشند تا نظارت واقعی بر فعالیتهای آنلاین فرزندانشان!
حدود سه چهارم کودکان گفتند که والدین آنها محدودیتهایی را برای استفاده از اینترنت قائل شدهاند. اما تنها 60 درصد از والدین گفتند که به طور منظم نحوه استفاده فرزندانشان از دستگاههای متصل خود را بررسی میکنند، که «به طور منظم» به عنوان یک بار در هفته یا بعد از هر بار استفاده تعریف میشود. در واقع، 20 درصد از والدین گفتند که حداکثر سالی یک بار فعالیت را دنبال میکنند. و در حالی که تقریباً همه والدین پاسخ دادند که با مکانیسمهای کنترلی آشنا هستند که میتواند فرزندانشان را از درگیر شدن در انواع خاصی از فعالیتهای بالقوه خطرناک آنلاین باز دارد، اما تنها حدود نیمی از آنها گفتند که واقعاً از این ابزارهای والدینی استفاده میکنند.
شکاف منطقهای دلیل اصلی تحقیق ما در مورد تهدیدات آنلاین، پر کردن شکافهای داده مربوط به فعالیتهای آنلاین کودکان و تهدیداتی بود که در سطح جهانی با آنها روبرو هستند. با این حال، نظرسنجی ما تفاوت های ظریف منطقهای و حتی در سطح کشور را نیز آشکار کرده است که باید هنگام اجرای راه حل ها در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، 70 درصد از کودکان در آمریکای لاتین در سن هشت سالگی آنلاین هستند. 65 درصد از کودکان در خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) تا این سن آنلاین هستند. این در مقایسه با 50 درصد در آسیا و اقیانوسیه و 48 درصد در اروپا است. جای تعجب نیست که کودکان در آمریکای لاتین و MENA نیز بیشترین تعداد تهدیدات سایبری را متحمل شده اند. از هر پنج کودک آنلاین در آمریکای لاتین چهار کودک می گویند که قربانی حداقل یک حادثه شده اند.
شاید مایه تسلیت باشد که بالاترین درجه نظارت والدین در MENA رخ می دهد، جایی که تعداد تهدیدات سایبری افزایش یافته است. در آن منطقه، 65 درصد از والدین به طور منظم زندگی آنلاین فرزندان خود را زیر نظر دارند و بیش از 50 درصد از کودکان و والدین به طور معمول در مورد استفاده و فعالیت های اینترنت صحبت می کنند. در مقابل، نظارت والدین در آسیا و اقیانوسیه کمترین میزان است، جایی که تنها 46 درصد از والدین گفتند که به طور مرتب نحوه استفاده فرزندانشان از اینترنت را بررسی می کنند. این رقم نگران کننده است، زیرا تنها 35 درصد از کودکان در آسیا-اقیانوسیه گفتند که آنها و والدینشان آشکارا و به طور منظم در مورد کارهایی که آنلاین انجام می دهند صحبت می کنند. همچنین تنها یک سوم والدین گفتند که تهدیدات سایبری را به پلیس گزارش خواهند داد. در اروپا و آمریکای لاتین، این تعداد به حدود 50 درصد از والدین می رسد. (به شکل 4 مراجعه کنید.)
همه اینها تصویری از فضای مجازی را ترسیم میکند که در آن خطرات برای کودکان شایع است. اما والدین و فرزندان تا حدودی در مورد نحوه برقراری ارتباط با یکدیگر و با مقامات و نحوه پاسخگویی به تهدیدات هستند. علاوه بر این، در مجموع، مدارس با چالش تجهیز کودکان به ابزارها و مهارتهای مورد نیاز برای هدایت و مقابله با خطرات سایبری مواجه نیستند. کمتر از 60 درصد از کودکان گفتند که مدارس آنها کارگاه ها و سایر برنامه های مرتبط با ایمنی آنلاین را ارائه می دهند. به طور مشابه، کمپینهای آگاهی ملی که کودکان را هدف قرار میدهند نیز وجود ندارد، به طوری که تنها حدود نیمی از کودکان مورد بررسی گفتند که کمپینهایی را در تلویزیون یا بیلبوردهای تبلیغاتی در کشور خود دیدهاند.
ابتکارات فعلی در حال پیشرفت هستند - اما شکافها باقی میمانند
به عنوان بخشی از تلاش برای ایجاد یک استراتژی کلی برای مقابله با این مسائل، ما همچنین ارزیابی گستردهای از بیش از 60 سازمان متمرکز بر حفاظت از کودکان در فضای مجازی انجام دادیم. ما تلاشهای کلیدی جهانی را در تمام جنبههای جامعه، تحقیقات و دادههایی که تولید کردهاند، و رویدادها و کنفرانسهای پیشرو جهانی که حمایت مالی کردهاند، بررسی کردیم.
ما ابتکارات قوی، فعال و پرانرژی زیادی پیدا کردیم که به ایمنتر کردن فضای مجازی برای کودکان و حمایت بهتر از افرادی که در فضای مجازی تهدید شدهاند کمک میکنند. از جمله ابتکارات:
تلاشهای یونیسف شامل دو پروژه چندشریک به نامهای جهانی کودکان آنلاین و آسیبهای مخرب است که خطرات کودک آزاری آنلاین و اقدامات بالقوه برای مبارزه با آن را ارزیابی میکند.
اتحادیه بینالمللی مخابرات، یکی از نهادهای سازمان ملل متحد، ابتکار حمایت آنلاین از کودک را در سال 2008 راهاندازی کرد. این ابتکار، یک تلاش چندجانبه در چارچوب دستور کار جهانی امنیت سایبری، شرکای بینالمللی را از تمام بخشهای اکوسیستم حفاظت از کودک گرد هم میآورد تا یک محیط آنلاین امن و توانمند ایجاد کند.
تقویت کودکان در سراسر جهان
WeProtect Global Alliance (WPGA) یک موسسه بین المللی مستقل است که بر روی پایان دادن به سوء استفاده جنسی از کودکان به صورت آنلاین متمرکز است. این اقدام از طریق ارزیابی تهدیدات جهانی و چارچوبهای واکنش ملی و جهانی خود، تقویت صدای کودکان و بازماندگان سوء استفاده و حمایت از همکاری انجام میشود. WeProtect در سال 2016 تاسیس شد. اعضای آن شامل 99 کشور، چندین سازمان بزرگ بین المللی، 59 شرکت بخش خصوصی و 77 سازمان جامعه مدنی است. اعضای اتحاد برای تجدید تعهد خود برای مقابله با سوء استفاده جنسی از کودکان به صورت آنلاین در اجلاس سالانه WPGA در سال 2022 ملاقات خواهند کرد.
موسسه DQ، یک اندیشکده که دفتر مرکزی آن در سنگاپور است، متعهد به تنظیم استانداردهای جهانی برای مهارت های دیجیتال و ایمنی است. از سال 2020، کمپین #DQEveryChild این سازمان، یک جنبش جهانی شهروندی دیجیتال برای کودکان، با همکاری بیش از 100 سازمان شریک به بیش از 80 کشور جهان رسیده است. این مؤسسه همچنین یک شاخص ایمنی آنلاین کودکان را در 30 کشور در سراسر جهان ایجاد کرده است و یک استاندارد جهانی برای سواد دیجیتال، مهارتهای دیجیتال و آمادگی دیجیتالی ایجاد کرده است.
OECD، یک سازمان بین دولتی با بیش از 35 کشور عضو، چارچوب "چهار C" را برای طبقه بندی خطرات آنلاین و توصیهای برای حمایت از کودکان به صورت آنلاین ایجاد کرد - که مورد اخیر توسط G20 در یک توافق نامه نظارتی برای تسهیل تبادل اطلاعات به تصویب رسید.
در حالی که این سازمانها و بسیاری دیگر در حال انجام کارهای ارزشمند هستند، تحقیقات ما نشان میدهد که هنوز شکافهای مهمی وجود دارد که باید برای مقابله با حمایت از کودکان در فضای مجازی بهطور جامع و همهجانبه برطرف شود. یکی از این شکاف ها فقدان دادههای استاندارد شده در دسترس است. نظرسنجیهای انجامشده توسط این گروهها شامل زیرمجموعههای منطقهای کوچکی از فعالیتهای آنلاین کودکان میشود یا تنها بخشهای نازکی از تهدیدات مهمی که کودکان با آنها روبهرو هستند را بررسی میکنند. علاوه بر این، این نظرسنجیها اغلب گروههای سنی مختلف را پوشش میدهند - به عنوان مثال، ممکن است یک نفر به کودکان 8 تا 12 ساله و دیگری در 15 تا 24 سال نگاه کند - که تشخیص اینکه کدام کودکان بیشتر در معرض خطر هستند را دشوار میکند.
دلایل مختلفی برای کارایی محدود سازمانهایی که تلاش میکنند به مشکل حمایت از کودکان آنلاین رسیدگی کنند، وجود دارد. بسیاری از آنها سازمانهای غیرانتفاعی هستند و برای به دست آوردن بودجه مورد نیاز و ایجاد اکوسیستمهای گسترده لازم برای مقابله تهاجمی با این موضوع مبارزه می کنند - نقصی که می تواند با همکاری بین المللی بیشتر و همچنین بخش خصوصی فعال تر و متعهدتر برطرف شود. تعامل، به ویژه از سوی غول های فناوری مانند فیس بوک، گوگل، مایکروسافت و اپل و همچنین شرکت های بازی. علاوه بر این، تلاشهای آنلاین حمایت از کودکان در کشورهای با درآمد بالاتر پیشرفتهتر است، در حالی که بسیاری از بدترین تهدیدها در مناطق کمتر برخوردار وجود دارد، جایی که تعداد بیشتری از کودکان از سنین پایینتر تمایل به آنلاین بودن دارند. و تمرکز این تلاشها - و سرمایهگذاریهایی که نیاز دارند - به حمایت از اقدامات واکنشی بر خلاف ابتکارات پیشگیری میپردازد.
چطور سازمانهای جهانی کاملاً مؤثر باشند؟
بر اساس تحقیقات گسترده ما - از جمله بررسی و تجزیه و تحلیل ابتکارات و شکافهای موجود در سراسر اکوسیستم حفاظت از کودک - BCG یک استراتژی با یک سری توصیه برای هر یک از این قشر مورد نظر آمده است که میتواند به عنوان نقطه شروعی برای یک جامعه جهانی باشد.
ما در شرکتهای فناوری و بخش خصوصی شاهد برخی اقدامات از سوی شرکتهای فناوری جهانی، مانند تیک تاک TikTok برای کاربران جوانتر بودهایم - برنامهای که به کودکان زیر 13 سال ویژگیهای حفظ حریم خصوصی و ایمنی بیشتری در حین استفاده از این سرویس، از جمله محدودیتهایی در اظهار نظر و ارسال محتوا، ارائه میدهد. با این حال، هنوز نیاز مبرمی به غولهای فناوری - که سختافزار و نرمافزار آنها نقطه ورود کودکان آنلاین است- وجود دارد تا تلاشهای خود را برای محافظت از کودکان افزایش دهند. شرکتهای فناوری باید بیشتر همکاری کنند، استانداردهای صنعتی را تعیین کنند و راهحلهای نوآورانه برای مقابله با ریسکها را توسعه دهند. مکانیسمهای ایمنی باید در محصولات و خدماتی تعبیه شود که بچهها به احتمال زیاد از آنها استفاده میکنند. علاوه بر این، بخش خصوصی باید سیستمهایی را برای نظارت و گزارش عمومی در مورد تهدیدات و حوادث سایبری ایجاد کند - شفافیت بیشتری را در مورد میزان و انواع مشکلاتی که کودکان با آن روبرو هستند، داشته و در این فرآیند راه حلهای هدفمندتری را فراهم کند.
اجرای قانون و سیستمهای قضایی باید به نسبت تهدیدات فضای سایبری با نوآوریهای سریع فناوری که با سرعت بیشتری نسبت به قوانین و مقرراتی که برای کنترل آنها در نظر گرفته شده، تقویت شوند. این وضعیت با این واقعیت تشدید میشود که تهدیدات سایبری علیه کودکان از مرزها عبور میکند - و تنها همکاری مجری قانون بینالمللی در این موارد محدود است. علاوه بر این، حفاظت از کودکان به صورت آنلاین معمولاً به عنوان یک موضوع ملی در کشورهای در حال توسعه کمتر اولویت دارد، چه به دلیل کمبود منابع و بودجه و چه به دلیل اینکه مشکلات دیگر ضروریتر تلقی میشوند.
چارچوبهای اجرای قانون موجود باید در سطوح ملی گسترش یافته و به تصویب برسد و باید به طور مستمر به روز شود تا بهترین شیوهها و فنآوریهای جدید برای پلیس و پیگرد تهدیدهای آنلاین برای کودکان توصیه شود. چارچوبهای قانونی ملی جدید باید در جایی که هنوز وجود ندارد ایجاد شود. جوامع کوچک بدون کمک مالی ملی، پشتیبانی فنی و تیمهای پیگیری نمیتوانند به تنهایی با این مشکل مقابله کنند. علاوه بر این، مقامهای مجری قانون ملی باید به دنبال همکاری بینالمللی برای پیشگیری و پاسخگویی بهتر به تهدیدات سایبری باشند که احتمال وقوع آنها بیشتر از فعالیتهای محلی است.
خدمات حمایت از کودکان
فقط تعداد کمی از کشورها، مانند بریتانیا، ایالات متحده و استرالیا، سیستمهای بالغی برای آموزش کارکنان برای حمایت از کودکان در دنیای مجازی دارند. در بسیاری از کشورها، موانعی - از جمله فقدان دانش در مورد حمایتهای موجود و تلقی نادرست که والدین و کودکان را حتی از بحث در مورد این موضوع منصرف می کند- بر سر راه ارائه خدماتی قرار دارد که میتواند به مقابله با تهدیدات آنلاین کمک کند.
اولین الزام برای خدمات حمایت از کودکان، ارتقای مهارت کارکنان، آموزش آنها در مورد تهدیدهای آنلاینی که کودکان با آن روبرو هستند و نحوه خود مراقبتی آنها است. در مرحله بعد، این آژانسها باید آگاهی از این موضوع را در جوامع خود افزایش دهند و به کودکان و والدین اطلاع دهند که چه پشتیبانی برای رسیدگی، نظارت و گزارش تهدیدات سایبری در دسترس است. همانطور که نظرسنجی ما نشان داد، کودکان به اندازه کافی به والدین خود در مورد تهدیدهای سایبری که با آنها برخورد کردهاند نمیگویند - بنابراین خدمات پشتیبانی نیز باید فعالانه برای غلبه بر هرگونه تردید کودکان در صحبت آزادانه در مورد چنین حوادثی کار کنند.
مدارس و سیستمهای آموزشی برخی از کشورها برنامههای آموزشی و درسی را با پوشش مهارتها و شایستگیهای دیجیتال تطبیق دادهاند. اما حتی این برنامهها نیز در ارائه آموزش ملموس و راهحلهایی برای خطرات آنلاین - اینکه چه هستند، کجا هستند، چگونه به آنها واکنش نشان دهیم و چگونه از آنها اجتناب کنیم، ناکام میمانند. علاوه بر این، سیستمهای آموزشی با والدین کار نمیکنند تا آنها را در جریان آخرین تهدیدات قرار دهند.
ماژولهای ایمنی آنلاین باید در برنامههای درسی K-12 در همه کشورها گنجانده شود. جلسات اطلاع رسانی والدین نیز باید توسط مدارس ارائه شود و کمپینهای آگاهی رسانی متمرکز بر تهدیدات سایبری در همه جا وجود داشته باشد. به همان اندازه مهم، مدارس باید دورههای سواد دیجیتالی را ارائه دهند تا اطمینان حاصل شود که مربیان با آخرین پیشرفتهای فناوری و پویاییهای خطر سایبری بهروز شوند.
والدین و مراقبین
والدین نسبت به تهدیداتی که کودکان در فضای مجازی با آن روبرو هستند آگاهی کافی ندارند. و اکثر والدین فاقد دانش، آموزش و مهارت در مورد بهترین روشها و ابزار برای محافظت از کودکان هستند. مانند مجریان قانون، والدین برای همگام شدن با پیشرفتهای فناوری با مشکل مواجه هستند. و در بسیاری از موارد، والدین در مطرح کردن و بحث آشکار موضوعات حساس با فرزندان خود مردد هستند.
با در نظر گرفتن همه اینها، آموزش والدین در مورد این مسائل بسیار مهم است. نتایج نظرسنجی به وضوح نشان داد که والدین فعالیتهای آنلاین فرزندان خود را به اندازه کافی نظارت نکرده، و همچنین حوادث را به اندازه کافی به مقامات گزارش نمیکنند.
مجری طرح «پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران» ضمن تشریح جزئیات این پیمایش گفت: پنج رسانه اجتماعی پرطرفدار بر اساس این پیمایش به ترتیب ۷۲ درصد اینستاگرام، ۵۲ درصد تلگرام، ۴۶ درصد واتساپ، ۴۲ درصد روبیکا و ۳۲ درصد ایتا بودهاند.
به گزارش ایسنا، مجید سلیمانی در نشست خبری پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران که پیش از ظهر امروز در محل پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، گفت: در دوره فعالیت پژوهشگاه در دولت سیزدهم شاهد بودیم که طرحهای ملی جدی برای فهم جامعه ایران صورت گرفت. جای خالی این موضوع بهویژه در حوزه رسانه وجود داشت. در واقع برخلاف تصور، رویکرد علمی در دولت سیزدهم وجود داشته و هدف ما هم این بوده است که تحولات جامعه ایران را در این زمینه بسنجیم.
وی درباره شیوه انجام این مطالعه، افزود: رسانههای اجتماعی به شدت به زندگی روزمره جامعه نزدیکاند. این پیمایش بر ۱۴ هزار و ۵۰۵ نفر انجام شده است و یکی از شروط ما این بود که افراد حتما کاربر شبکههای اجتماعی بوده باشند. رسانه اجتماعی را نیز شامل شبکههای اجتماعی، پیامرسانهای اجتماعی و شبکههای اجتماعی پخش ویدیو، شبکههای خرید کالا و خدمات و بازیها تعریف کردیم.
سلیمانی با اشاره به آثار فرهنگی استفاده از شبکههای اجتماعی، اظهار کرد: ما به این نتیجه رسیدهایم که تغییرات مختلف در عرصههای مختلف کاملا به حضور و کنشگری در رسانههای اجتماعی وابسته بوده است. بهویژه ظهور اینستاگرام در سالهای اخیر به این موضوع دامن زده است.
وی با اشاره به اینکه کنشگری کاربران در فضای اجتماعی مهم است، اظهار کرد: این موضوع ذیل فرهنگ دیجیتال قرار میگیرد و تنها مربوط به ایران هم نیست بلکه در جهان در حال رخ دادن است، در حالی که قبل از آن خرده فرهنگها وابسته به منطقه خاص خود رخ میداد. در واقع به واسطه رسانههای اجتماعی، فرهنگ دیجیتال مسطحی شکل گرفته است. انگیزه مصرف محتوا و میزان مصرف محتوا کاملا وابسته به مسائل مختلف جامعه است. ما به این نتیجه رسیدهایم که هرچه کنشگری در شبکه اجتماعی بیشتر باشد میزان تغییر و تحولات هم در حوزههای مختلف بیشتر بوده است.
وی بصری شدن رسانههای اجتماعی را موضوع بسیار مهمی دانست و اظهار کرد: بعد از ظهور اینستاگرام، فراگیر شدن رسانههای اجتماعی را در تلفنهای همراه شاهد بودیم. اما آیا به دنبال این فراگیر شدن رسانههای اجتماعی، سواد رسانهای هم افزایش یافته است؟ برخی از سوالات این طرح ملی به همین امر اختصاص داشت.
وی تاکید کرد: استفاده از رسانه طی سالهای قبل توانسته ساحتهای مختلفی از فرهنگ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... را تحت تاثیر قرار دهد.
مجری طرح پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران به ذکر برخی از نتایج طرح پرداخت و ادامه داد: بر اساس مصاحبه حضوری و تصادفی با افراد بالای ۱۵ سال در ۳۱ استان کشور، پرسشنامهای در اردیبهشت ماه امسال تکمیل شده است. ۴۷ درصد این جامعه آماری مردان و ۵۲ درصد زنان بودهاند. پنج رسانه اجتماعی پرطرفدار بر اساس این پیمایش به ترتیب ۷۲ درصد اینستاگرام، ۵۲ درصد تلگرام، ۴۶ درصد واتساپ، ۴۲ درصد روبیکا و ۳۲ درصد ایتا بودهاند. در شبکههای اشتراکگذاری ویدیو نیز روند استفاده به این صورت بوده است که ۴۲ درصد از آپارات، ۸ درصد از تماشا و ۲۵ درصد از یوتیوب استفاده میکردند.
وی افزود: همچنین در این جامعه آماری، ۲۴ درصد گفتهاند که به هیچ وجه از شبکههای اجتماعی داخلی استفاده نمیکنند. ۱۳ درصد نیز اعلام کردهاند که به هیچ وجه از شبکههای اجتماعی خارجی استفاده نمیکنند.
سلیمانی ادامه داد: ۸.۶ درصد از افراد حاضر در این پیمایش اعلام کردهاند که از طریق شبکههای اجتماعی کار اقتصادی میکنند و با انگیزه کسب درآمد وارد چنین فضایی شدهاند.
وی افزود: برای پیگیری اطلاعات و اخبار ۳۰ درصد افراد اعلام کردند خیلی زیاد از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و ۲۰ درصد هم گفتند اصلا در این زمینه از شبکه اجتماعی استفاده نمیکنند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: ۴۱ درصد از افراد حاضر در پژوهش گفتهاند که از شبکههای اجتماعی در حد زیاد و خیلی زیاد برای گوش کردن موسیقی استفاده میکنند و این موضوع قابل تامل است.
به گفته وی حدود ۵۷ درصد از افراد حاضر در پژوهش اعلام کردند که در شبکههای اجتماعی صرفا نظارهگر هستند و کنشگری ندارند، اما درمورد محتوای آموزشی چنین نیست و شاهد رشد استفاده از شبکههای اجتماعی برای یادگیری بودهایم به شکلی که تا ۳۲ درصد افراد اعلام کردند در حد زیاد و خیلی زیاد بهره آموزشی میبرند.
سلیمانی درباره اعتماد به اخبار بیان کرد: رسانههای اجتماعی اکنون سهم زیادی از فضای رسانه را به خود اختصاص دادهاند. در این رابطه به مقایسه مقبولیت و مرجعیت نشریات مهم و صداوسیما پرداختیم و پرسیدیم افراد چقدر به محتوایی که از این طریق دریافت میکنند، اعتماد دارند. ۱۸.۵ درصد از پاسخگویان اعلام کردهاند اعتماد زیادی به اخبار صداوسیما دارند، ۷ درصد گفتند اعتماد زیادی به BBC دارند، ۵ درصد گفتند اعتماد زیادی به روزنامه کیهان دارند و ۳.۸ درصد گفتند اعتماد زیادی به روزنامه شرق دارند. ۱۱ درصد هم اعلام کردند برای دریافت اخبار به اینستاگرام و ۸ درصد به توییتر اعتماد دارند. ۱۲.۵ درصد هم اعلام کردند برای دریافت اخبار به ایتا اعتماد دارند.
وی افزود: یکی از پرسشهای مطرح شده در این پویش این بود که «آیا رسانههای اجتماعی همه واقعیتهای جامعه را به ما نشان میدهد؟» که ۲۳ درصد موافق بودند که همه واقعیت از طریق رسانههای اجتماعی نشان داده میشود و ۵۸ درصد هم اعلام کردند که رسانههای اجتماعی همه واقعیت را نشان نمیدهند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه طی سالهای اخیر انجام تبلیغات از رسانههای رسمی به شبکههای اجتماعی سوق پیدا کرده است، اظهار کرد: این یک روند جهانی است که در نگرش مردم هم مشخص است. بر اساس پویش ۶۶ درصد افراد معتقد بودند که تبلیغات در شبکههای اجتماعی موثرتر است، البته این نگرش افراد بوده است و نمیتوان گفت واقعت همین است.
وی افزود: از شرکتکنندگان پرسیدیم که «آیا فضای مجازی خطری برای فرهنگ ایرانی است؟» و ۴۸ درصد افراد این فضا را تهدید و خطری برای فرهنگ ایرانی میدانستند. یا ۴۹ درصد فضای مجازی را ابزاری برای قدرتطلبی و نفوذ غربیها اعلام کردند.
به گفته مجری طرح پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی در ایران، ۴۳ درصد از شرکتکنندگان در این پویش معتقد بودند که بلاگرهای فضای مجازی باعث تصویرسازی منفی از فضای ایران میشوند. حتی درحوزه فرهنگ اقتصادی حدود ۵۰ درصد از پاسخدهندگان پویش اعلام کردهاند که باید از سلبریتیها و بلاگرهای فضای مجازی مالیات گرفته شود.
وی افزود: در زمینه کسب و کار نیز حدود ۵۰ درصد افراد معتقد بودند که رسانههای اجتماعی بستر مناسبی برای توسعه و رونق کسب و کار است اما به اعتقاد ۳۸ درصد، این شبکههای اجتماعی در امور اقتصادی مداخله میکنند و باعث گرانی مسکن و خودرو میشوند.
سلیمانی با اشاره به اینکه موضوع حکمرانی فضای مجازی و اینکه دادههای شبکههای اجتماعی کجا ذخیره شود هم امری مهم در پرسشنامه بود، تصریح کرد: ۵۱ درصد پاسخگویان نسبت به ذخیره اطلاعات شخصیشان در رسانههای اجتماعی غیرایرانی اظهار نگرانی کردند.
وی افزود: فقط ۲۳.۳ درصد افراد مخالف این بودند که دولت به دلیل محتوای غیراخلاقی و جنسی شبکههای اجتماعی را محدود کند. از طرفی از مردم پرسیدیم که «دولت به دلیل وجود دیدگاههای مخالف سیاسی، رسانههای اجتماعی را محدود میکند، نظرتان درباره این موضوع چیست؟». ۱۸.۳ درصد مخالف و ۵۹.۴ درصد هم موافق بودند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره روند تماشای فیلم و سریال از شبکههای مجازی و صداو سیما، گفت: ۲۱ درصد گفتهاند از شبکههای ماهوارهای برای تماشای فیلم و سریال استفاده میکنند، ۳۰ درصد از یوتیوب، اینستاگرام و ...، ۴۴درصد از صداوسیما و ۳۳ درصد از شبکه نمایش خانگی و ۱۱.۶ درصد از سینما استفاده میکنند. درباره سازگاری محتوای شبکه نمایش خانگی با فرهنگ جامعه نیز ۲۱ درصد معتقد بودند که محتوای سریالهای شبکه نمایش خانگی با فرهنگ جامعه سازگار است و ۱۱ درصد اصلا سازگار ندانستند و ۳۱ درصد هم گفتهاند کم یا خیلی کم با فرهنگ سازگار است. در این بین ۶۲.۲ درصد هم هزینه خرید اشتراک شبکه نمایش خانگی را گران دانستند.
جعفری، پژوهشگر پیمایش ملی فرهنگ رسانههای اجتماعی نیز درباره روند این کار تحقیقاتی، توضیح داد: دادههای پژوهش با ضریب خطای ۳ درصد قابل اعتماد هستند و به لحاظ علمی نظارت دقیقی بر پیمایش انجام شده است.
مدارس منطقه لانگ آیلند در آمریکا از فیسبوک، تیکتاک و اسنپچت شکایت کردند. مدارس منطقه لانگ آیلند در آمریکا از فیسبوک، تیکتاک و اسنپچت شکایت کردند.
به گزارش خبرنگار علم وفناوری خبرگزاری برنا؛ این مدارس معتقدند این شبکههای اجتماعی اعتیادآور و خطرناک هستند و باعث مشکلات سلامت روان در کودکان و نوجوانان میشوند.
ویلیام شینوف، وکیل کالیفرنیایی دز این باره گفت: «این شبکهها به خوبی از آسیبی که به کاربرانشان وارد میکنند، آگاه هستند، اما هیچ کاری برای جلوگیری از آن انجام نمیدهند.»
به گفته وی در منطقه لانگ آیلند آمریکا دهها مدرسه دیگر قصد دارند شکایتهایی مشابه را تنظیم و ارائه کنند.
شینوف افزود: «مدارس همچنین از شرکتهای شبکههای اجتماعی میخواهند که فرآیندهای تایید سن خود را تقویت و نظارت بر دسترسی کودکان را برای والدین و مسئولان مدرسه آسانتر کنند.
مسئولان این مدارس تاکید کردند که در خط مقدم جبران آسیبهایی هستند که الگوریتمهای این شبکهها به کاربرانشان وارد میکنند؛ آسیبهای ناشی از ویژگیهای اعتیادآور محصولات دیجیتال که کودکان و نوجوانان در برابر آنها بسیار آسیبپذیر هستند.»
نیکلاس سیاپتا، رئیس هیئت آموزش و پرورش منطقه هانتینگتون جنوبی گفت: «ما چیزهایی را دیدهایم که پست شدهاند و بهشدت برای محیط مدرسه مخرب هستند. ما از شبکههای اجتماعی میخواهیم مسئولیت این موضوع را بر عهده بگیرند و تدابیر حفاظتی مناسب را بیندیشند.»
هنک گریشمن، سرپرست منطقه جریکو گفت: زمانی که بچههای ما در شبکههای اجتماعی صرف میکنند، نگرانکننده است. علاوه بر این، محتواهایی که در این شبکهها در دسترس بچههاست، مرا نگران میکند؛ شبکههای اجتماعی باید از دریافت اطلاعات شخصی کودکان یا ردیابی فعالیتهای اینترنتی آنها منع شوند.»
دادستان کل نیویورک تاکید کرده که متا از آسیبزدن به کودکان سود برده و به شکلگیری بحران سلامت روانی آنان دامن است.
اریک آدامز، شهردار نیویورک هم شکایت مشابهی را تنظیم و شرکتهای متا و گوگل را به طراحی سکوهایی متهم کرد که عمداً کودکان و نوجوانان را به شبکههای اجتماعی معتاد میکنند.
نماینده گوگل گفت: «رائه تجربه ایمنتر و سالمتر برای کودکان و نوجوانان، همواره محور اصلی کار ما بوده است و ما با همکاری کارشناسان مسائل کودکان و نوجوانان، سلامت روان و فرزندپروری، خدمات و سیاستهایی را ایجاد کردهایم تا به این دسته از کاربرانمان تجربیات مناسب سنشان ارائه کنیم.»
اتحادیه اروپا در سالهای اخیر مجموعهای از قوانین و مقررات را برای محدود کردن و تنظیم فعالیتهای شبکههای اجتماعی آمریکایی وضع کرده است.
به گزارش همشهری آنلاین، این قوانین به منظور حفاظت از حریم خصوصی کاربران، جلوگیری از انحصار و تضمین شفافیت در عملکرد این شرکتها تدوین شدهاند.
چرا قوانین سختگیرانه
این قوانین به دلایل متعددی تصویب شدهاند که شامل حفاظت از حریم خصوصی کاربران، جلوگیری از انحصار، تضمین شفافیت و حفاظت از دموکراسی و امنیت اجتماعی است.
حفاظت از حریم خصوصی کاربران: با افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی، حجم عظیمی از دادههای شخصی کاربران توسط این شرکتها جمعآوری و پردازش میشود. این دادهها شامل اطلاعات حساس و خصوصی است که میتواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
جلوگیری از انحصار و تضمین رقابت عادلانه: شرکتهای بزرگ فناوری آمریکایی مانند گوگل، فیسبوک و آمازون، سهم بزرگی از بازار دیجیتال را در اختیار دارند و قدرت زیادی در این زمینه دارند. این انحصار میتواند به کاهش رقابت و نوآوری در بازار منجر شود.
تضمین شفافیت و مقابله با اطلاعات نادرست: شبکههای اجتماعی با استفاده از الگوریتمهای پیچیده، محتوایی را به کاربران نمایش میدهند که میتواند بر افکار عمومی تأثیر بگذارد. انتشار اطلاعات نادرست و اخبار جعلی میتواند به بیاعتمادی عمومی و حتی ناآرامیهای اجتماعی منجر شود.
حفاظت از دموکراسی و امنیت اجتماعی: استفاده نادرست از این پلتفرمها میتواند به تضعیف دموکراسی و ایجاد ناآرامیهای اجتماعی منجر شود.
۱. مه ۲۰۱۸: قانون عمومی حفاظت از دادهها (GDPR)
این قانون یکی از جامعترین قوانین حفاظت از دادهها در جهان است. GDPR مجموعهای از قواعد را برای حفاظت از دادههای شخصی کاربران وضع کرده و شرکتها را ملزم به رعایت حقوق کاربران در زمینه دادههای شخصیشان میکند. این قانون شامل مقررات سختگیرانهای برای جمعآوری، ذخیره و پردازش دادههای شخصی است. جریمههای سنگینی برای عدم رعایت این قانون تعیین شده است.
۲. ژوئن ۲۰۲۰: مقررات حریم خصوصی و ارتباطات الکترونیک (ePrivacy Regulation)
این مقررات که هنوز در حال نهایی شدن است، به منظور تکمیل GDPR تدوین شده و قوانین دقیقتری برای حفظ حریم خصوصی کاربران در ارتباطات الکترونیکی وضع میکند. این مقررات شامل مقرراتی برای استفاده از کوکیها و سایر فناوریهای ردیابی آنلاین است.
۳. دسامبر ۲۰۲۰: قانون خدمات دیجیتال(DSA) و قانون بازارهای دیجیتال (DMA)
کمیسیون اروپا پیشنهاد قوانین DSA و DMA را ارائه کرد.
قانون خدمات دیجیتال: هدف این قانون ایجاد یک محیط دیجیتال ایمن و شفاف است. قانون DSA شامل مقرراتی برای ارائه اطلاعات دقیقتر درباره الگوریتمها، حذف سریعتر محتوای غیرقانونی و جلوگیری از انتشار اطلاعات نادرست میشود.
قانون بازارهای دیجیتال: هدف این قانون جلوگیری از انحصار و ایجاد رقابت عادلانه در بازارهای دیجیتال است. محدودیتهایی را برای شرکتهای بزرگ فناوری وضع میکند تا از سوءاستفاده از قدرت انحصاری خود جلوگیری کنند.
۴. مارس ۲۰۲۱: تصویب پیشنویس قوانین DSA و DMA
پارلمان اروپا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا به بحث و بررسی این قوانین پرداختند و پیشنویسهای ارائه شده توسط کمیسیون اروپا را تصویب کردند.
۵. ژوئیه ۲۰۲۳: توافق نهایی بر سر قانون DSA
اتحادیه اروپا به توافق نهایی بر سر قانون خدمات دیجیتال(DSA) رسید و این قانون به مرحله اجرا نزدیکتر شد.
۶. سپتامبر ۲۰۲۳: آغاز اجرای تدریجی DSA
برخی از مقررات DSA بهصورت تدریجی به اجرا درآمد تا شرکتها بتوانند خود را با مقررات جدید تطبیق دهند
مصطفی رفعت - طیِ دهه گذشته «اخبار آنلاین»، از رسانههای چاپی و تلویزیون بهعنوان «منبع خبری شماره ۱» برای بسیاری از مردم «پیشی» گرفته است.
طبق گزارش ۲۰۲۴ «اخبار دیجیتال مؤسسه رویترز»؛ ۷۷درصدِ بیش از ۹۰هزار پاسخدهنده موردبررسی در ۴۷ کشور، اخبار خود را آنلاین دریافت کردهاند؛ درحالیکه ۵۵درصد، اخبار را از «تلویزیون» تماشا میکنند و تنها ۱۹درصد همچنان «اخبار چاپی» را میخوانند!
نکته جالب و شاید ترسناک ماجرا در تمایل بیشتر مردم بهسمت اخبار آنلاین ایناستکه آنها خوراک خود را از پلتفرمهای رسانههای اجتماعی میگیرند و این شبکهها حالا نهتنها بهعنوان «منبع خبری»؛ بلکه بهعنوان بستر دروازهبانی اخبار نیز بهکار میروند؛ درواقع، هم نوع خبر را تعیین و هم در اثرگذاریِ اخبار نقش ایفا میکنند.
درحالیکه دسترسی مستقیم به «وبگاههای خبری» یا «برنامههای خبری» رایجترین مکان مصرف اخبار آنلاین در ۲۰۱۸ بودند؛ اکنون اما سومین مرجع خبری، پس از «جستجو» و «رسانههای اجتماعی» هستند.
این، گرچه مزایایی نظیرِ ظرفیتِ انتشار زودتر اخبار و دسترسپذیرتر و شخصیسازی آنها را دارد؛ اما خالیازایراد نیست؛ اخبار و مطالب، دیگر فقط توسط متخصصان رسانه تهیه و منتشر نمیشود؛ بلکه هرکسی در قالب شهروند-خبرنگار (انسان-رسانه) امکان خبرسازی و خبرپراکنی را دارد.
ازسویی، الگوریتمهایی خاص تهیه میشوند تا هم بر شیوه نشر اخبار نظارت کنند و هم با کمکِ ابزار هوشمند، محتواها را جهتدار و برای تأمین منافع ویژه، در تعاملات انسانی بگذارند؛ یعنی احساسات را بر عقل حاکم میکنند تا محتوای موردنظر پیروز شده و بهاینمنظور همه امکانات را بسیج میکنند.
اینجاست که فیکنیوزها و لشکرکشیهای مجازی راه میافتند و قدرتِ «دیدِ متعادل» از مخاطب سلب میشود. رسانههای اجتماعی «اتاقهای پژواک» ایجاد میکنند و مخاطب فقط آنچه میخواهد را بهعنوان خوراک دریافت میکند؛ سوگیریهای مردمی وارد کارزار شده و ... دوقطبیها اینگونه برجسته میشود.
ماجرا تا وقتی صحبت از سرگرمی بهمیان میآید، «خوب» است؛ اما وقتی بحث نظرگاههای عقیدتی (مذهب، سیاست، ایدئولوژی و ...) بهمیان میآید «بالقوه خطرناک» است. این دادهنما نشان میدهد:
میزان (بهدرصد) دریافتیِ اخبار یکهفتهاخیر مردم از کدام منابع بوده است. (روزنامه سایه)
رسانههای اجتماعی مردم را از هر جای جهان به هم متصل میکنند، اما باید آگاه بود که تأثیر این رسانهها بر روابط شخصی شبیه یک شمشیر دولبه است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از سایت هندی deccan herald، در عصری که دسترسی رسانههای اجتماعی بی حد و حصر است، تأثیر آن بر روابط انسانی به موضوع مباحث داغ ارتباطی تبدیل شده است.
شبکههای اجتماعی به دلیل افزایش اشتراک اطلاعات و ایجاد جوامع و گروههای مجازی مورد ستایش قرار میگیرند، آنها همچنین میتوانند دیدگاههای سیاسی جدیدی شکل دهند و بر تعاملات شخصی هم تأثیر بگذارند.
کمپین ریاستجمهوری باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ را در نظر بگیرید: رسانههای اجتماعی قدرت خود را برای تضمین پیروزی او به نمایش گذاشتند، اما رسوایی «کمبریج آنالیتیکا» در سال ۲۰۱۰ مشکلات قابل توجهی را نشان داد.
در این رسوایی، اطلاعات شخصی میلیونها کاربر فیسبوک بدون رضایت آنها برای تبلیغات سیاسی جمعآوری شد که بر انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و همهپرسی «برگزیت» تأثیر گذاشت.
در هند، شبکههای اجتماعی برای احزاب سیاسی که از سکوهایی مانند فیسبوک و واتساپ برای تبلیغاتشان استفاده میکنند، بسیار مهم است.
چشمانداز رسانههای اجتماعی هند گسترده و دائماً در حال رشد است. در ژانویه ۲۰۲۴، این کشور ۷۵۱.۵ میلیون کاربر اینترنت با ۵۲.۴ درصد نفوذ اینترنت داشت.
حدود ۴۶۲ میلیون نفر یا ۳۲/۲ درصد از کل جمعیت هند از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. یک نظرسنجی جدید از ۷ هزار و ۴۶۳ پاسخدهنده ۱۵ ساله و بالاتر از ۱۹ ایالت نشان داد که واتساپ پرکاربردترین شبکه اجتماعی در هند است.
این نظرسنجی نشان داد که نفوذ رسانههای اجتماعی در هند ۳۲/۸ درصد است و جوانان ۱۸ تا ۲۵ ساله بیشترین سهم کاربران این شبکهها را تشکیل میدهند. ۳۱ درصد از این گروه سنی، از ۶ تا ۹ پلتفرم رسانه اجتماعی به طور همزمان استفاده میکنند.
این ضریب نفوذ میتواند بر قلمروهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورها و مردم آنها تأثیر بگذارد.
نظرسنجی مرکز تحقیقات «PEW» که بین سالهای ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ در ۲۷ کشور انجام شد، نشان داد که مردم در ۲۰ کشور معتقدند رسانههای اجتماعی به دموکراسی کمک میکنند.
در اقتصادهای نوظهور مثل نیجریه، مکزیک، سنگاپور و هند، عموم مردم معتقدند که شبکههای اجتماعی فرآیندهای دموکراتیک را بهبود دادهاند، به طوری که ۷۷ درصد از پاسخدهندگان در نیجریه و مکزیک، ۷۶ درصد در سنگاپور و ۷۴ درصد در هند از این دیدگاه حمایت میکنند.
این دیدگاه در انتخابات پارلمانی اخیر هند هم منعکس شده است؛ جایی که اینفلوئنسرهای سیاسی و محتوای مربوط به انتخابات در سکوهایی مانند یوتیوب میلیونها بازدید به دست آورد و نقش رسانههای اجتماعی را در شکلدادن به گفتمان سیاسی و افکار عمومی نشان داد.
در حالی که رسانههای اجتماعی مردم را از نقاط مختلف جهان به هم پیوند میدهد، اما باید آگاه بود که تأثیر این رسانهها بر روابط شخصی به مثابه یک شمشیر دولبه است.
آنطور که تحقیقات نشان میدهد افسردگی نوجوانان به استفاده از رسانههای اجتماعی مرتبط است، در همین حال این رسانهها ارتباطات و دوستیها را نیز تسهیل میکنند.
رسانههای اجتماعی میتوانند عزت نفس نوجوانان را کاهش دهند و به جایگزینی برای تخلیه عاطفی آنان تبدیل شوند.
نظرسنجی «PEW» در سال ۲۰۲۲ نشان داد که ۵۴ درصد از نوجوانان آمریکایی برای کنار گذاشتن رسانههای اجتماعی با مشکل مواجهند و برخی تقریباً بهطور مداوم از آن استفاده میکنند.
در حالی که ۸۰ درصد احساس میکنند با دوستان خود ارتباط بیشتری دارند، ۷۱ درصد رسانههای اجتماعی را فضایی خلاقانه میدانند، ۳۸ درصد احساس میکنند تحت تأثیر محتواهای آن قرار میگیرند و ۲۹ درصد هم برای به اشتراک گذاشتن محتوای جلب توجه تحت فشار هستند.
بر اساس تحقیقات، استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی، بهویژه زمانی که بیش از سه ساعت در روز باشد، باعث ایجاد مشکلات حاد روحی و روانی در نوجوانان میشود. البته بزرگسالان هم از این اثرهای مخرب مصون نیستند. انتشار اخبار و اطلاعات نادرست بهویژه درباره موضوعات حساسی مانند سیاست و مذهب، منجر به پیامدهای قابل توجهی مثل خشونت اوباش در هند شده است.
تمایل شبکههای اجتماعی به تقویت «سوگیری تایید» میتواند منجر به مشکلات شناختی و تیره شدن روابط میان فردی شود.
رسانههای اجتماعی، آگاهی و روابط ما را تقویت میکنند، اما نیاز به استفاده آگاهانه دارند.
کاربران باید تاثیر پستهای خود را در نظر بگیرند، از انتشار اطلاعات تاییدنشده خودداری کنند و مراقب پیامهای سیاسی یا مذهبی که میتوانند روابط واقعی را مختل کنند، باشند. باید بدانیم استفاده هوشمندانه از این رسانهها باعث ترویج همزیستی مسالمتآمیز میشود.
آموزش مردم درباره آثار نامطلوب رسانههای اجتماعی میتواند اثرهای منفی آنها در ارتباطات انسانی را کاهش دهد.
ایرنا- انقلاب ارتباطی در عصر حاضر بر ابعاد مختلف زندگی انسان آثار فراوانی بر جای گذاشته که از مهمترین آنها میتوان به رسوخ فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی در هویت ملی افراد اشاره کرد؛ اثرگذاری که در خصوص نوجوانان قابلتاملتر به نظر میرسد.
با توجه به این که نوجوانان در سنین هویتیابی به سر میبرند و آن را از طریق کشف و جستوجو بنا میکنند و نیز رسانههای جدید امکان این جستوجو را در اختیارشان قرار میدهند، لازم است تاثیر این رسانهها بر شکلگیری هویت ملی آنها مورد مطالعه قرار گیرد.
به عبارتی دیگر، شناخت واقعی و عملی نوجوانان که آیندهداران این کشورند و حل مسائل آنان، مستلزم بررسی ابعاد مختلف تاثیرگذاری و تاثیرپذیریشان از رسانهها (سنتی و نوین) است. در این پیوند، غلامعلی فرجزاده و علی جعفری در مقالهای با عنوان «تجارب زیسته نوجوانان از نقش رسانههای سنتی و نوین در هویت ملی» [۱] به این موضوع پرداختهاند. جامعه آماری پژوهش نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ سال شهر اردبیل بوده است. در ادامه بخشهایی از این پژوهش و نتایج آن را میخوانیم:
ارتباط رسانههای نوین با هویت ملی
در دنیای امروز، عواملی که بر هویت افراد تاثیر میگذارد تنها به خانواده، مدرسه، دوستان و حتی محیط زندگی فرد محدود نمیشود، بلکه عناصر جدیدی مانند تکنولوژی با شکلدهی به ارتباطات فرد میتواند بر هویت افراد و هویت ملی آنها اثربخش باشد. فناوریهای نوین و در راس آنها اینترنت، با ایجاد محیطهایی چون وب سایت، چت روم و... و همچنین ایجاد اجتماعات مجازی که فاقد ثبات و پایداری و مکانیسم نیرومند در زمینه کنترل هویتهای خاص اجتماعی هستند، زمینه را برای ارتباط، تبادل اطلاعات و تجربیات افراد در خارج از فضای ارتباطی مستقیم و واقعی فراهم ساخته است. مطالعات موجود نشان میدهد که رشد و گسترش تکنولوژیهای ارتباطی عامل عمدهای در شکلگیری تجدد و فرایند جهانی شدن و به دنبال آن، هویت ملی بوده است.
افراد با منابع هویتیابی متکثری روبهرو هستند و هویتیابی شکلی غیرمحلی و جهانی یافته است. بر این اساس، به نظر میرسد در عصر جدید، یکی از ابزارهایی که از طریق جامعهپذیری میتواند بر هویت فردی و اجتماعی فرد تاثیر گذارد رسانهها (نوین و سنتی) هستند.
رسانهها بنابر خواست صاحبان و سهامداران و مدیران آنها در هویت ملی مخاطبان تاثیر مثبت یا منفی دارند. رسانهها به بازسازی فرهنگ، افکار و عقاید موجود در جامعه میپردازند و به آنها استحکام میبخشند از این نگاه، رسانهها بر شناخت مردم تاثیر میگذارند؛ یعنی به مردم میگویند چه موضوعاتی مهم به نظر میرسند. تغییرات نظام ارتباطی و ظهور رسانههای نوین همچون اینترنت، خود به ایجاد منابع جدید هویتسازی و تغییرات اساسی در آن انجامیده است. به این دلیل در دوران معاصر، معمای هویت بیش از هر عصری، آدمی را به خود مشغول کرده است.
اگر رسانههای چاپی، انسان عهد مدرن را به سمت هویتی پایدار و معین رهنمون میساختند، دادهها و اطلاعات اینترنت و رسانههای الکترونیکی جدید هویت کاربران را میسازند؛ هویتی که کاملا سیال و تغییرپذیر است.
پیشرفت در فناوریهای ارتباطی به عنوان مهمترین منبع تجربه باواسطه در فرایند هویتیابی، تاثیری عظیم بر هویت شخصی و همچنین، ساختارهای روابط اجتماعی بر جای گذاشته است. با توسعه وسایل ارتباط جمعی، به ویژه ارتباطات الکترونیکی، تداخل توسعه هویت شخصی و نظامهای اجتماعی تا حد موازین و معیارهای عام و جهانی، بیش از پیش محسوس شده است.
رسانهها ارزشها و هنجارهای اجتماعی و فرهنگی را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند. رسانهها میتوانند موجب تثبیت هویت ملی یا هویتیابی شوند برخی از جامعهشناسان بر این باورند که رسانههای نو موجب گسست جدی در میان هویت جامعه و تضعیف هویت ملی میشوند.
وارسی نقش رسانههای سنتی و نوین بر هویت ملی نوجوانان
طبق پژوهش حاضر، رسانههای سنتی فراوانی کمتری را از نظر مصاحبهشوندگان نوجوان (تجارب خودزیسته گروه سنی ١٢ تا ١٨ سال؛ نوجوانی ثانویه) در مولفههای آگاهیبخش و برسازنده هویت ملی نوجوانان دارند؛ به طوری که میتوان گفت آگاهی فرهنگی با ١٦ فراوانی، آگاهی تاریخی با ١٤ فراوانی، آگاهی اجتماعی با ١٨ فراوانی و آگاهی سیاسی با ١٧ فراوانی مورد توجه نوجوانان بوده است؛ یعنی بیشترین فراوانی دادهای رسانههای سنتی در آگاهی بخشی اجتماعی و کمترین فراوانی مربوط به آگاهی تاریخی هویت ملی نوجوانان است.
ازنظر نگرش (منفی، مثبت و خنثی) نیز رسانههای سنتی نسبت به رسانههای اجتماعی فراوانی کمتری را داشته است. هرچند ازنظر نوجوانان شرکتکننده در مصاحبههای روایتی، رسانههای سنتی به ویژه تلویزیون سعی کردهاند نگرش مثبتی (با ١٧ فراوانی) بر روی نوجوانان بگذارند، نگرش منفی ١٢ فراوانی و نگرش خنثی ٩ فراوانی داشته است.
در تحلیل مضمون رفتار نیز رسانههای سنتی به ویژه تلویزیون در شکلدهی به رفتار نوجوانان بالاترین فراوانی دادهای را داشته است تا تغییر و اصلاح رفتار(شکل دهی ٢٦ فراوانی و تغییر/ اصلاح رفتار ١٣ فراوانی).
و اما در وارسی رسانههای نوین، شبکههای اجتماعی بالاترین فراوانی را از نظر مصاحبهشوندگان نوجوان (تجارب خودزیسته گروه سنی ١٥ تا ١٨ سال؛ نوجوانی ثانویه) در تاثیر بر هویت ملی نوجوانان داشته است؛ به طوری که میتوان گفت آگاهی فرهنگی با ١٧ فراوانی، آگاهی تاریخی با ١٨ فراوانی، آگاهی اجتماعی با ٢١ فراوانی و آگاهی سیاسی با ٢٦ فراوانی مورد توجه نوجوانان بوده است. این یعنی بیشترین فراوانی شبکههای اجتماعی در آگاهی بخشی سیاسی بوده و کمترین فراوانی را آگاهی فرهنگی در هویت ملی نوجوانان داشته است.
از نظر نگرش (منفی، مثبت و خنثی) نیز رسانههای نوین نسبت به رسانههای سنتی از فراوانی دادهای بالاتری برخوردار بوده است. هرچند از نظر نوجوانان شرکت کننده در مصاحبههای روایتی، رسانه های نوین به ویژه تلگرام و اینستاگرام نگرش منفی (با ٢٨ فراوانی) بر روی هویت ملی نوجوانان داشته است، نگرش مثبت ١٨ فراوانی و نگرش خنثی ١٢ فراوانی داشته است. باید گفت در بین نوجوانان نسبت به هویت ملی، نگرش منفی و مخرب فراوانی بیشتری را داشته است.
در تحلیل مضمون رفتار نیز شبکههای اجتماعی به ویژه اینستاگرام، واتساپ و تلگرام در شکلدهی به رفتار و اصلاح رفتار نوجوانان بیشترین فراوانی دادهای را داشته است (شکل دهی ٢١ فراوانی و تغییر/ اصلاح رفتار ٢٢ فراوانی).
روایتهای مصاحبهشوندگان در خصوص فهم مساله هویت ملی از طریق رسانهها
از دیدگاه نوجوانان (گروه سنی ١٢ تا ١٧ سال) چنین روایت میشود که رسانههای نوین در مقایسه با رسانههای سنتی باعث تضعیف هویت ملی در بین نوجوانان شده است و در این میان، شکاف زیادی دیده میشود.
در تبیین آگاهی فرهنگی نسبت به هویت ملی از طریق رسانههای سنتی یکی از مصاحبه شوندگان (م ١٠- دختر هفده ساله) چنین اظهار کرده است : «من از طریق تلویزیون و برنامههای فرهنگی آن هویت ملی-مذهبیام را گسترش میدهم و اگر تلویزیون در این خصوص، برنامههای متنوع فرهنگی مطابق نیاز نوجوانی من را بیشتر کند، من اوقات فراغتم را سپری خواهم کرد...»
یکی دیگر از مصاحبهشوندگان (م ٣- پسر پانزده ساله) نسبت به نقش رسانههای نوین چنین اذعان داشته است : «... فضاهای مجازی مثل اینستاگرام و واتساپ را برای تقویت هویت ملیام که هم وطنانم در آنجا بیشتر حضور دارند، برای شکلگیری فرهنگ بومی و ملی بیشتر میپسندم؛ هرچند این فضای مجازی مشکلات خاص خودش را دارد...»
در تبیین آگاهی اجتماعی نسبت به هویت ملی از طریق رسانههای جمعی و اجتماعی از مصاحبهشوندگان (م ٣- پسر پانزده ساله و م ٤- پسر هفده ساله) چنین اظهار کردهاند: «... از طریق رسانههای سنتی مثل رادیو و تلویزیون آداب ورسوم اجتماعی اقوام مختلف ایرانی را دنبال میکنم. بعد از این هم سعی میکنم در فضاهای مجازی از قومیتهای مختلف در ایران آداب و رسومشان را یاد بگیرم.»
یکی دیگر از مصاحبه شوندگان (م ٦- پسر پانزده ساله) در تبیین آگاهی تاریخی از طریق رسانههای سنتی و نوین نسبت به تکوین هویت ملی چنین اذعان داشته است : «... آگاهی از تاریخ پیامبران و امامان معصوم در فضای مجازی و آگاهی از تاریخ گذشتگان در رسانههای سنتی با اینکه در برخی موارد مغایرت دارد، اما با تحلیل خودم و بررسیهای زیاد میتوانم به هویت ملی-مذهبیام پایبند بمانم.»
در این روایتها آنچه در نوجوانان بیشتر مشهود بوده، آگاهی از رسانههای نوین به لحاظ شکل دادن به هویت ملی در جهت تضعیف آن بوده است. آگاهیبخشی فرهنگی-اجتماعی بیشترین نمود را در رسانههای سنتی داشته است و آگاهیهای سیاسی و تاریخی بیشتر از رسانههای نوین بهره میبرند.
تحلیل نگرش (باور) از رسانههای سنتی و نوین نسبت به هویت ملی
در تبیین نگرش نسبت به هویت ملی از طریق رسانههای سنتی، یکی از مصاحبه شوندگان (م ١٠- دختر شانزده ساله) چنین اظهار کرده است : «... من نگرش خوب و مثبتی نسبت به تلویزیون دارم؛ چون برنامههای تلویزیون دائماً تأثیر خوبی روی من دارد و بیشتر از طریق تلویزیون نیازهای خودم را دنبال میکنم.»
برخی از روایتکنندگان اظهار داشتهاند که «... دفاع از وطن به خاطر منافع ملی و سرزمینم را میپسندم. تا ایران نباشد من هم نیستم ...» یا «پایبندی به قوانین و مقررات کشور به عنوان هویت ملی را همیشه سرلوحه خودم قرار داده و خواهم داد، هرچند شاید عدهای با این تفکر آشنا نباشند و شاید از این تفکر پیروی کنند...» (م ٧ – دختر چهارده ساله).
برخی دیگر از روایت کنندهها در نگرش مثبت به هویت ملی چنین اظهار میدارند: «به شهدای ملی و مذهبی در برنامه های تلویزیونی و فضاهای مجازی افتخار میکنم و با دیدن این برنامهها احساس افتخار و آرامش دارم ...» (م ٨ - دختر شانزده ساله).
یکی دیگر از روایتکنندهها (م ١٢- دختر هفده ساله) در نگرش منفی به رسانههای نوین چنین اظهار میدارد: «... پس از سال ها حضور در فضاهای مجازی الآن از اینستاگرام احساس تنفر دارم. چون کانالها و گروههای ضددینی بدون منطق حرفهایی را می زنند که آدم خنده اش میگیرد.»
در تحلیل نگرش آنچه در نوجوانان بیشتر نمود پیدا کرده است، نگرش منفی به رسانههای نوین اعم از اینستاگرام و تلگرام بیشترین ملحوظ بوده است و نگرش مثبت نوجوانان نیز نسبت به رسانههای سنتی و رسمی در برخی از نوجوانان دیده شده است و در برخی نیز نگرش خنثی غالبترین نگرش نسبت به رسانههای نوین و سنتی بود.
تحلیل رفتار (مصرف) از رسانههای سنتی و نوین نسبت به هویت ملی
در تبیین رفتار نسبت به هویت ملی از طریق رسانههای سنتی، یکی از مصاحبهشوندگان (م ١٠ -دختر هفده ساله) چنین اظهار کرده است : «... اکثر مواقع برنامههای رسانههای رسمی و جمعی را مورد توجه قرار میدهم و از آنها الهام میگیرم. چون والدینم هم بنا بر شرایط مذهبی خانواده فضاهای اجتماعی مجازی را برای سن من نمیپسندند.»
دیگر روایتکنندهها (م ١٧ – پسر پانزده ساله و م ١٤- دختر پانزده ساله) در تعلق خاطر خویش به هویت ملی چنین اظهار میدارند: «... من از طریق تلویزیون ملی تعلق و تعهد خود را به هویت ملی ام و آرمانهای کشورم الزامآور میکنم تا بتوانم به مملکتم احساس وفاداری کنم ...» (م ١٧ – پسر پانزده ساله). «... بیشتر دوست دارم از طریق فضاهای مجازی رفتارهای قابل قبول را شناسایی کنم و هویت فردی و ملی خود را شکل دهم، چون خیلی از دوستان من نیز در خانواده فقط به ماهواره نگاه میکنند تا تلویزیون ملی...» (م ١٤- دختر پانزده ساله).
در تحلیل روایتهای رفتاری نسبت به رسانههای سنتی و نوین در راستای هویت ملی نوجوانان باید گفت که این رسانهها در شکلدهی رفتار و در برخی موارد، تغییر و اصلاح رفتار نوجوانان بیتاثیر نبودهاند. میتوان گفت رسانههای نوین اعم از اینستاگرام و تلگرام در تغییر و اصلاح رفتار نوجوانان در تضعیف هویت ملی موفق عمل کردهاند؛ اما رسانههای سنتی و رسمی در شکلدهی رفتار نوجوانان بیشترین نمود را از نظر روایتکنندگان داشتهاند.
نتیجهگیری
- رسانههای سنتی و نوین نقش متفاوتی در هویت ملی نوجوانان دارند. این تفاوت به گونهای است که هویت ملی و ابعاد آن در بین نوجوانانی که رسانه غالب آنها از نوع رسانههای نوین است کمتر از نوجوانانی است که رسانه غالب آنها از نوع رسانههای سنتی است
- براساس تجارب زیسته مشارکتکنندگان، شکاف بین دانش، نگرش و رفتار نسبت به هویت ملی در رسانههای سنتی و نوین مشهود بود؛ به طوری که هویت ملی و ابعاد آن در بین نوجوانانی که رسانه غالب آنها از نوع رسانههای نوین است ضعیفتر از نوجوانانی است که رسانه غالب آنها از نوع رسانه های سنتی است.
- هویت ملی نوجوانانی که از رسانههای سنتی استفاده میکنند، شکلیافتهتر، منسجمتر و واقعیتر بوده و هویت ملی افرادی که از رسانههای نوین استفاده میکنند، سیار، ناپایدار و متکثر بوده است.
- در قیاس با هویتی که با توجه به برخی خصوصیات، میتوان آن را هویت فراملی یا جهانی نامید، نوجوانان با مصرف غالب رسانههای سنتی سعی در پاسداشت منابع سنتی هویت ملی داشتهاند؛ در مقابل، نوجوانان با مصرف غالب رسانههای نوین خود را طرفدار هویت جهانی یا جهان وطنی بازنمایی میکردند.
- یافتهها بیانگر آن است که رسانههای نوین به جهت ماهیت ارتباطیشان هویت ملی را در بین نوجوانان کمرنگ کرده است.
پینوشت
[۱] . غلامعلی فرجزاده و علی جعفری، «تجارب زیسته نوجوانان از نقش رسانههای سنتی و نوین در هویت ملی»، مجله مطالعات ملی، شماره ۹۴، ۱۴۰۰.
آسیه فروردین - به عنوان والدین، قاعدتا به دنبال ایمن بودن فرزندانتان هستید. وقتی بچههای شما شروع به راه رفتن میکنند، خانهتان را برای حفاظت کودک آماده میکنید و اطراف چیزهای خطرناک در خانه را میپوشانید، زیرا هرچند آنها میتوانند از نظر فیزیکی حرکت کنند اما هنوز قسمتهایی از مغزشان توسعه نیافته که آنها را از آسیب دور کند.
در سالهای اخیر، نفوذ فراگیر شبکههای اجتماعی در زندگی ما، بحثهای داغی را درباره تأثیر این شبکهها بر سلامت روان، بهویژه احساس تنهایی ایجاد کرده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مطالعه جدیدی این موضوع را بررسی کرد که چگونه الگوریتمهایی که شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام را هدایت میکنند، بر احساس تنهایی در میان کاربران تأثیر میگذارند.
انگیزه این تحقیق، افزایش شیوع تنهایی در کنار افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی بود. بر اساس یافتههای محققان، ادراک الگوریتمهای رسانههای اجتماعی با احساس تنهایی مرتبط است.
در طول دهه گذشته، آمریکا شاهد افزایش میزان احساس تنهایی افراد به موازات افزایش استفاده از سکوهایی مانند اینستاگرام بوده است.
برخی از محققان استدلال میکنند که شبکههای اجتماعی با جایگزینشدن با تعاملات چهره به چهره، به نوعی همهگیری تنهایی کمک میکنند، در حالی که برخی دیگر معتقدند این شبکهها فرصتهای جدیدی برای ارتباط فراهم میسازند.
کشف رابطه بین استفاده از رسانههای اجتماعی و احساس تنهایی، بهشدت در میان صاحبنظران داغ است و البته اثرات مثبت و منفی را نشان میدهد.
این مطالعه با تمرکز بر نقش الگوریتمهای شبکههای اجتماعی که محتوا را بر اساس تعامل کاربر تنظیم میکند و از پلتفرمهایی مانند اینستاگرام جداییناپذیر است، این رابطه پیچیده را روشن کرد.
شرکتهای مالک شبکههای اجتماعی بهویژه «متا» ادعا میکنند که الگوریتمهای شخصیسازی آنها برای کمک به شکلگیری و حفظ روابط اجتماعی طراحی شدهاند.
«ساموئل هاردمن تیلور» پژوهشگر این مطالعه که استادیار دانشگاه «ایلینوی» شیکاگو است، گفت: علاقه من این است که بفهمم چگونه شخصیسازی میتواند احساس نزدیکی به دوستان و خانواده را تقویت کند، زیرا ایدههای شخصیسازی و روابط شخصی اغلب بهعنوان متضاد ارائه میشوند.
وی در ادامه افزود: هدف اصلی ما این بود که بررسی کنیم چگونه درک کاربران از الگوریتمهای شبکههای اجتماعی بر احساس تنهایی آنها تأثیر میگذارد.
محققان این فرضیه را مطرح کردند که کاربرانی که این الگوریتمها را پاسخگو و حمایتکننده میدانند، احساس تنهایی کمتری خواهند کرد. در حالی که کسانی که آنها را نادیده انگاشتهاند، احساس انزوای بیشتری خواهند داشت.
این تحقیق در دو بخش انجام شد: یک مطالعه مقطعی که طیف سنی گستردهای از کاربران اینستاگرام را بررسی میکند و یک مطالعه طولی با تمرکز بر بزرگسالان جوان.
اولین مطالعه شامل ۴۶۸ کاربر اینستاگرام ۱۹ تا ۶۸ ساله بود که از Mechanical Turk آمازون استخدام شده بودند.
(Mechanical Turk یا به اختصار (MTurk) برنامهای است که به مشاغل اجازه میدهد افراد را برای کارهای مجازی ساده به کار بگیرند. ایده این برنامه است که کارهای زیادی وجود دارد که بشر هنوز بهتر از رایانه انجام میدهد، مثلا انواع رونویسیها، تحقیقها و نظرسنجیها)
از شرکتکنندگان درباره آگاهی آنها از الگوریتمهای اینستاگرام و درک آنها از میزان پاسخگویی این الگوریتمها به نیازها و هویت آنها نظرسنجی شد.
محققان دو بُعد پاسخگویی الگوریتم را اندازه گرفتند: پاسخگویی الگوریتم درکشده و عدم حساسیت الگوریتم درکشده.
پاسخگویی الگوریتم درکشده به میزانی اشاره دارد که کاربران احساس میکنند الگوریتمها اهداف خود را درک و از آنها پشتیبانی میکنند، در حالی که عدم حساسیت الگوریتم درکشده نشاندهنده درجهای است که کاربران احساس میکنند توسط الگوریتمها نادیده گرفته شده یا تضعیف میشوند.
تجزیه و تحلیل مقطعی نشان داد که سطوح بالاتر عدم حساسیت الگوریتم درکشده، با احساس تنهایی بیشتر در تمام گروههای سنی مرتبط است.
جالب توجه است که رابطه بین پاسخگویی الگوریتم درکشده و تنهایی، بر اساس سن متفاوت است. در میان بزرگسالان جوانتر، پاسخگویی الگوریتم درکشده با احساس تنهایی کمتر مرتبط بود. این نشان میدهد الگوریتم حمایتی میتواند ارتباط اجتماعی را افزایش دهد.
در میان بزرگسالان مُسنتر، پاسخگویی الگوریتم درکشده با افزایش تنهایی همراه بود، احتمالاً به این دلیل که این کاربران ممکن است تعاملات آنلاین را جایگزین ارتباطات رو در رو کنند.
در مطالعه دوم، ۱۵۵ دانشجوی مقطع کارشناسی ۱۸ تا ۲۹ ساله در یک نظرسنجی طولی سه موجی که طی چهار هفته انجام شد، شرکت کردند.
این مطالعه با هدف بررسی رابطه دوسویه بین ادراک الگوریتم و تنهایی در طول زمان انجام شد.
شرکتکنندگان احساس تنهایی، درک پاسخگویی الگوریتم و مشارکت خود را در انواع مختلف نگهداری رابطه اینستاگرام (تعاملهای عمومی فعال مانند نظر دادن، تعاملات خصوصی فعال مانند پیامرسانی مستقیم و تعاملات عمومی غیرفعال مانند مرور) گزارش کردند.
این نشان میدهد که تنهایی میتواند درک کاربران از الگوریتمهای رسانههای اجتماعی را تغییر داده و یک حلقه بازخورد ایجاد کند.
محققان همچنین دریافتند که حفظ روابط عمومی فعال و غیرفعال، رابطه بین پاسخگویی الگوریتم درکشده و تنهایی را تحت تاثیر قرار میدهد.
کاربرانی که الگوریتمها را حمایتکننده میدانستند، بیشتر درگیر اظهار نظر، لایک کردن و مرور محتوای شبکه اجتماعی خود بودند که به نوبه خود با احساس تنهایی کمتری همراه بود.
دو نکته اصلی این مطالعه عبارتند از:
۱) زمانی که مردم احساس کردند که الگوریتمهای توصیه اینستاگرام از اهداف و هویت آنها پشتیبانی میکند. آنها به احتمال زیاد از این پلتفرم برای برقراری ارتباط با دوستان و خانواده خود استفاده میکنند.
۲) افرادی که تنها بودند و کمتر از الگوریتمها حمایت میکردند.
«ساموئل هاردمن تیلور» افزود: بنابراین، نحوه درک کاربر از الگوریتمها ممکن است باعث تنهایی بیشتری شود.
این مطالعه دیدگاههای ارزشمندی را ارائه میدهد، اما در همین حال محدودیتهایی نیز دارد؛ ماهیت مقطعی مطالعه یک، ایجاد علیت را دشوار میکند و تحلیل طولی در مطالعه ۲ نیز با یک چارچوب زمانی کوتاه محدود شده است.
علاوه بر این، تکیه بر دادههای گزارششده توسط خود افراد، میزان تأثیرات تقاضا را معرفی میکند به همین دلیل ممکن است شرکتکنندگان پاسخهای خود را بر اساس آگاهیشان از اهداف مطالعه تغییر دهند.
تحقیقات بعدی برای درک بهتر اثرات بلندمدت ادراک الگوریتم بر تنهایی باید مدتزمان مطالعه طولانیتری را در نظر بگیرند.
بررسی سایر سازوکارها مانند محتوای تعاملات الگوریتمی میتواند بینش عمیقتری ارائه دهد. علاوه بر این، طرحهای تجربی میتوانند به کاهش اثرات تقاضا و ارائه نتایج قویتر کمک کنند.
یک مقالهنویس کُرهای، تجربه خود از دور شدن از شبکههای اجتماعی را به نگارش درآورده است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مقالهنویس سایت کُریاتایمز در مطلبی با عنوان «فاصله از رسانههای اجتماعی» ، تجربه مثبت خود از دورشدن از شبکههای اجتماعی را توضیح داد و نوشت:
همه ما به خوبی میدانیم، صرف زمان بیش از حد در فضای مجازی باعث ایجاد اثرات نامطلوب بر روی کاربران میشود.
من یکی از کاربران آسیبپذیری بودم که به راحتی تحت تأثیر پستهایی که به اشتراک میگذاشتم و پستهایی که توسط دیگران به اشتراک گذاشته میشد، قرار میگرفتم.
من که نمیدانستم چقدر با تلفن هوشمندم وقت گذراندهام، بیوقفه در گوشی همراهم میچرخیدم تا هرگونه بهروزرسانی را بررسی کنم و نظرات مردم را در مورد پستهایم با وسواس زیر نظر داشتم.
یک روز فهمیدم که باید کاری انجام دهم؛ من باید از دنیای آنلاین فاصله بگیرم.
چیزی نزدیک یک ماه طول کشید تا تصمیم بگیرم برنامهای که مدتها ذهنم را مجذوب خود کرده بود، حذف کنم.
حالا میخواهم توضیح دهم که چرا رسانههای اجتماعی را که هنوز هم بسیار محبوب هستند، تَرک کردم:
رسانههای اجتماعی به طرز چشمگیری، ما را دور هم جمع کرده است. صادقانه بگویم، من از این فضا استفاده کردم، زیرا به من امکان میداد به اخبار مربوط به آشنایانم توجه کنم. این فضا همچنین به من کمک میکرد که به هر خبری در جامعه خود توجه بیشتری داشته باشم.
من عموماً از صفحه شخصیام برای انعکاس امور روزمره و کارهایی که انجام میدادم، استفاده میکردم. شاید من میخواستم از دیگران درباره کارهایی که با موفقیت انجام میدادم، حس تمجید دریافت کنم.
وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم هدف اصلی من از استفاده از شبکههای اجتماعی، جلب حمایت دیگران با ایجاد یک داستان جذاب و خاص بود.
من اینگونه توجه دنبالکنندگان را به خود جلب کردم و به مرور صفحه شخصی من پُر شد از تصاویر لحظات خوش زندگیام.
متأسفانه، در مرور زمان این فعالیتها باعث شد من احساس پوچی کنم. من به طور ناخودآگاه خود را با همسالانم مقایسه میکردم آنهم با نگاه به تصاویری که در آنها نکات مثبت زندگی افراد برجسته و موارد منفی پنهان میشوند.
تصاویر لحظات شاد زندگی مردم حسادت من را برانگیخت، افسردگی ام را عمیقتر کرد و باعث نارضایتی من از زندگی شد. گاهی اوقات وقتی کسی چیزی را که من آرزویش را داشتم به دست میآورد، احساس حقارت میکردم. همه این چیزها ذهن من را تضعیف کرد.
وسواس لایک و کامنت زیر پستهایم مشکل دیگری بود. وقتی لایکهای زیادی میگرفتم احساس خوشحالی کردم و در مقابل، وقتی لایکهای کم دریافت میکردم، دلسرد میشدم.
خوشحالی من تا حد زیادی به تعداد لایکها و نظرات مثبت دنبالکنندگانم بستگی داشت؛ این عامل اصلی برای تصمیم من درباره تَرک شبکههای اجتماعی بود.
حالا از شبکههای اجتماعی دور شدم، ارتباط نزدیکم با دوستانم را از دست دادم و جایی برای به اشتراک گذاشتن روزمرگی هایم نداشتم.
اما این تجربه به من آموخت که صبر تلخ است، اما میوه اش شیرین. من اکنون وقتشناستر شدهام، از آنچه امروز دارم راضی هستم و نیازهای خودم را اولویت بندی کردهام.
خوشحالم که تصمیم درستی گرفتم، چون ارزش امتحانکردن را داشت.
شرکتهای حوزه فناوری میگویند برای مبارزه با اطلاعات نادرست در جریان انتخاباتها از جمله انتخابات پارلمان اروپا، تلاش میکنند تا با تعیین سیاستهایی خاص به مقابله با سوءاستفاده دولتها و نامزدهای انتخاباتی از این فضا شوند و به اصطلاح شرایط را خودشان مدیریت کنند.
به گزارش ایسنا، دولتها در سراسر دنیا همزمان با نزدیکشدن به ایام انتخابات و آغاز فعالیت نامزدها که پیشتر برای تبلیغات انتخاباتی خود به رسانههای سنتی همچون روزنامه و شبکههای تلویزیونی متکی بودند، تلاش میکنند با اقداماتی کنترل شبکههای مجازی که این روزها نقش بسزایی در میان جوامع و افکار عمومی دارند، به دست بگیرند.
اما در این میان شرکتهای حوزه فناوری و صاحبان شبکههای مجازی مدعیاند که بهطور مستقل به دنبال فراهم کردن فضایی سالم و به دور از هر گونه جهتگیری سیاسی در راستای منافع یک حزب یا کاندیدای خاص تا بتوانند بهرغم رعایت اصل آزادی بیان از امنیت و ایمنی کاربران و همچنین نامزدهای انتخاباتی محافظت کنند.
سیاستهای سختگیرانه درباره اطلاعات نادرست
یوتیوب که یک پلتفرم انتشار ویدئو متعلق به گوگل است و رسانهای پربیننده در فضای مجازی به شمار میآید، تعیین میکند که چه چیزی در این رسانه مجاز نیست و برای همه محتواها - صرف نظر از زبان یا دیدگاه سیاسی - اعمال میشود. یوتیوب به گفته خود، سیاستهای سختگیرانهای در برابر سخنان نفرتانگیز، آزار و اذیت، تحریک به خشونت و انواع خاصی از اطلاعات نادرست انتخاباتی دارد. بهعنوان مثال، یوتیوب اجازه انتشار محتوایی که رأیدهندگان را در مورد «نحوه رأی دادن گمراهانه یا مداخله در فرآیند دموکراتیک را تشویق میکند»، نمیدهد.
یوتیوب در سال ۲۰۲۳ بیش از ۳۵۰۰۰ ویدیو را که به دلیل نقض خطمشیهای مرتبط با اطلاعات نادرست در اتحادیه اروپا آپلود شده بودند، حذف کرد.
این رسانه در ادامه سیاستهای خود در رابطه با فعالیتهای انتخاباتی عملیات نفوذ هماهنگ در را صرف نظر از دیدگاههای سیاسی که آنها حمایت میکنند، مجاز نمیداند. یوتیوب برای این منظور، با «گروه تجزیه و تحلیل تهدیدات» گوگل (TAG) همکاری نزدیک دارد تا این نوع کمپینها را در این پلتفرم شناسایی کند و به فعالیت کانال های آنها خاتمه دهد.
یوتیوب در این باره اعلام کرد: این میتواند شامل تلاش برای مداخله در انتخابات باشد. به عنوان مثال، همانطور که گروه تجزیه و تحلیل تهدیدات به اشتراک گذاشته بود، قبل از انتخابات اخیر پرتغال، ما هفت کانال مرتبط با افراد در آرژانتین را به عنوان بخشی از تحقیقات جاری خود در مورد کمپینهای اطلاعات نادرست فسخ کردیم.
یوتیوب برای انتخابات ۲۰۲۴ پارلمان اروپا نیز از روز پنجشنبه آغاز شده و تا روز یکشنبه ادامه دارد هم پنلهایی را ایجاد کرده است که به کاربران اجازه میدهد به اطلاعات کاندیداها و گرایشهای سیاسیشان دسترسی پیدا کنند و برای روز برگزاری انتخابات پنلی را طراحی کرده است که کاربران از طریق آن میتوانند نتایج انتخابات را در زمان واقعی ردیابی کنند.
بازگشت تبلیغات سیاسی به ایکس
شبکه اجتماعی ایکس که پیشتر بهعنوان توئیتر شناخته میشد در سال ۲۰۲۴ به دلیل برگزاری انتخابات در هند و آمریکا تیمهای ایمنی و انتخابات خود را گسترش داد تا بر روی مبارزه با دستکاری، افشای حسابهای غیر معتبر و نظارت دقیق بر بستر تهدیدهای نوظهور تمرکز کند.
این پلتفرم، دوباره برای اولین بار از سال ۲۰۱۹ اجازه تبلیغات سیاسی را در سال ۲۰۲۴ داده است.
توییتر در سال ۲۰۱۹ محدودیتهایی را برای تبلیغات سیاسی و موضوعی اعمال کرد، زیرا این نگرانی وجود داشت که سیاستمداران ممکن است به دنبال هدف قرار دادن کاربران با اطلاعات نادرست یا گمراهکننده باشند.
«ایلان ماسک» صاحب ایکس که پس از خریداری آن تغییرات زیادی را در بخش ایمنی، دستکاری پلتفرم و سیاست انتخابات اعمال کرد، در اوت ۲۰۲۳ گفت این پلتفرم به اعمال خط مشی یکپارچگی مدنی خود ادامه خواهد داد که استفاده از این رسانه را برای «دستکاری یا مداخله در انتخابات» ممنوع میکند. این، شامل ممنوعیت تبلیغ محتوای نادرست یا گمراه کننده خواهد بود.
ایکس مدعی است که یک مرکز شفافیت تبلیغات جهانی ایجاد کرده که به کاربران امکان میدهد تبلیغات سیاسی را بررسی کنند - قابلیتی که قانون جدید خدمات دیجیتال اروپا آن را ملزم میکند و انتظار می رفت ایکس و دیگر پلتفرم های فناوری بسیار بزرگ از آن پیروی کنند.
تلاش متا برای حذف مطالب نادرست
شرکت متا که میگوید از سال ۲۰۱۶، بیش از ۲۰ میلیارد دلار برای ایمنی و امنیت سرمایهگذاری و تعداد تیم جهانی خود را در این زمینه چهار برابر کرده، خود را برای انتخابات در چند کشور دنیا آماده کرده است. این اقدامات شامل ۱۵۰۰۰ بازبین محتوا میشود که پستهای کاربران را در فیس بوک، اینستاگرام و تردز (پلتفرمهای زیرمجموعه متا) بررسی میکند.
متا در راستای مقابله با انتشار اطلاعات نادرست که در ایام انتخابات بسیار شایع است، جدیترین انواع اطلاعات نادرست را از فیسبوک، اینستاگرام، تردز حذف میکند، مانند محتوایی که میتواند به خشونت قریبالوقوع یا آسیب فیزیکی کمک کند یا تلاش میکند در رأیگیری مداخله داشته باشد.
شرکت متا برای انتخابات پارلمانی ۲۰۲۴ اروپا سیاستهایی را در رابطه با نفرتپراکنی، خشونت و تحریک و قلدری و آزار و اذیت اعمال کرده است که به نظر میرسد بیشتر در راستای حفظ امنیت کاندیداهاست. متا اعلام کرد: ما از نمایندگان مجلس و نامزدها در برابر تماس های مکرر ناخواسته و آزار محافظت میکنیم و اگر یک شخصیت عمومی مستقیماً در یک پست یا نظر برچسب زده شود یا در جایی مستقیماً آن را گزارش کند، پستهای توهینآمیز بیشتری را حذف میکنیم.
متا همچنین با احزاب سیاسی همکاری نزدیک دارد تا نامزدها را تشویق کند که هر چیزی را که باعث نگرانی میشود، گزارش دهند و در همین راستا، بر صفحات باز رسانههای برای جلوگیری از سوءاستفاده و تهدید نظارت میکند.
تیکتاک، شبکه اجتماعی محبوب جوانان
موسسات اروپایی استفاده از تیکتاک در دستگاههای الکترونیکی در محیطهای کاری را ممنوع کردهاند اما برای بسیاری از قانونگذاران اروپایی، تیکتاک یک وسیله حیاتی برای برقراری ارتباط با رأیدهندگان جوان است.
ادعا شده که این شبکه اجتماعی پرطرفدار پیش از انتخاباتهای اروپایی نیز تبلیغات حاوی اطلاعات نادرست سیاسی را تأیید کرده است. این اقدام موجب شد تا این رسانه دستورالعملهای خود را نادیده بگیرد و سؤالاتی را در مورد توانایی آن در تشخیص دروغهای انتخاباتی ایجاد کرد.
برای مثال، گروه بینالمللی گلوبال ویتنس (Global Witness) ماه گذشته ۱۶ آگهی ایجاد کرد که مخاطبان ایرلندی را با اطلاعات نادرست در مورد انتخابات پیش رو در اتحادیه اروپا هدف قرار میداد و سعی کرد آنها را توسط سه پلتفرم تیک تاک، یوتیوب و ایکس تائید کند.
گلوبال ویتنس مدعی شده تیکتاک که به ویژه در بین رایدهندگان جوان محبوب است، همه ۱۶ مورد را برای انتشار تأیید کرد، یوتیوب ۱۴ مورد را متوقف کرد، در حالی که ایکس همه این آگهیها را فیلتر کرد و حسابهای جعلی گروه را به حالت تعلیق درآورد.
قانونگذاران ایالت نیویورک آمریکا، قانونی را به تصویب رساندند که براساس آن، شبکههای اجتماعی از اِعمال محتوای الگوریتمی «اعتیادآور» برای کاربران زیر ۱۸ سال بدون رضایت والدین منع میشوند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما به نقل از رویترز، این لایحه همراه با لایحهای درباره محدود کردن سایتهای آنلاین از جمعآوری و فروش دادههای شخصی کاربران زیر سن قانونی، یک روز پس از تصویب در مجلس سنای ایالت نیویورک، به تصویب نهایی رسید.
کتی هوچول» فرماندار نیویورک بهزودی هر دو مصوبه را امضا میکند و به این ترتیب به قانون تبدیل میشود.
خانم «هوچول» این دو مصوبه را گامی تاریخی و رو به جلو در تلاش برای رسیدگی به بحران سلامت روان کودکان و نوجوانان و ایجاد یک محیط دیجیتال امنتر برای آنان دانسته است.
این تصمیم میتواند به درآمد شرکتهای رسانههای اجتماعی مانند متا (مالک فیسبوک و اینستاگرام) ضربه بزند.
مطالعه اخیر دانشگاه هاروارد نشان داده که شش پلتفرم بزرگ رسانههای اجتماعی در سال ۲۰۲۲ میلادی، بیش از ۱۱ میلیارد دلار از تبلیغات برای خردسالان درآمد داشتهاند.
حامیان این لوایح، نرخ بالای افسردگی، اضطراب، اختلالات خواب و سایر مشکلات سلامت روان را با استفاده بیش از حد از رسانههای اجتماعی توسط نوجوانان مرتبط میدانند.
در مقابل، انجمن صنعت NetChoice این قانون را محکوم کرد و آن را «حمله به آزادی بیان و اینترنت باز» و «اجبار وبسایتها به سانسور محتوا نسبت به سن کاربران» خواند.
شرکت متا از این لایحه حمایت و در بیانیهای اعلام کرد: ما با تمام جنبههای این لوایح موافق نیستیم، اما از تبدیلشدن نیویورک به اولین ایالتی که قانونی را تصویب میکند که مسئولیت فروشگاههای برنامه را به رسمیت میشناسد، استقبال میکنیم.
لایحه دوم هم که قانون حفاظت از دادههای کودکان نیویورک نامیده میشود، تمام سایتهای آنلاین را از جمعآوری، استفاده، بهاشتراکگذاری یا فروش دادههای شخصیِ افراد زیر ۱۸ سال منع میکند، مگر اینکه رضایت آگاهانه دریافت کنند یا جمعآوری و بهاشتراکگذاری چنین دادههایی کاملاً ضروری باشد.
درباره کاربران زیر ۱۳ سال، رضایت آگاهانه باید از سوی والدین تایید شود.
متخلفان از این قوانین با جریمههایی تا سقف ۵ هزار دلار برای ارتکاب هر تخلف مواجه میشوند.
در مارس ۲۰۲۳ (اسفند و فروردین گذشته) ایالت «یوتا» به عنوان اولین ایالت آمریکا قوانینی را برای تنظیم دسترسی کودکان به رسانههای اجتماعی تصویب کرد.
ظهور رسانههای اجتماعی برای افرادی که عاشق به اشتراک گذاشتن تصاویر، فیلم و تکههایی از زندگی روزمره خود با دوستان و خانواده هستند، رویایی بود که به واقعیت پیوست. با این حال، تحقیقات جدید نشان میدهد که صرف زمان بیش از حد در شبکههای اجتماعی میتواند به دیدن کابوسهای آزاردهنده منجر شود.
به گزارش ایسنا، این مطالعه که توسط گروهی از محققان بینالمللی انجام شد و در مجله BMC Psychology منتشر شد، مفهوم «کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی» را معرفی میکند که نوع جدیدی از خواب بد است که از استرسها و اضطرابهای تجربیات آنلاین ما سرچشمه میگیرد. این کابوسها اغلب حول محورهای درماندگی، از دست دادن کنترل و قربانی شدن در زمینه تعاملات رسانههای اجتماعی میچرخند. کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی همچنین میتوانند به عنوان عوامل استرسزا عمل کنند، چرخه خواب کاربران را مختل کنند و به طور بالقوه باعث بیداری در طول شب شوند.
چه چیزی به دیدن کابوسهای شبکههای اجتماعی منجر میشود؟
به نقل از اساف، برای درک بهتر این پدیده، محققان مقیاس کابوس مرتبط با رسانههای اجتماعی(SMNS) را توسعه دادند که پرسشنامهای ۱۴ سوالی برای اندازهگیری فراوانی و محتوای این رویاهای ناراحتکننده بود. این مقیاس شامل مواردی مانند «ناتوانی در ورود به شبکههای اجتماعی»، «اختلال در روابط با سایر کاربران رسانههای اجتماعی» و «آزار دیدن در رسانههای اجتماعی» بود.
در این مطالعه ۵۹۵ فرد بزرگسال ایرانی که به طور منظم از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند، مورد بررسی قرار گرفتند و اکثریت آنها کاربران اینستاگرام بودند. در حالی که فراوانی کلی کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی نسبتا کم بود، یافتهها ارتباط معناداری را بین میزان استفاده از رسانههای اجتماعی و وقوع این رویاهای ناراحتکننده نشان داد.
شرکتکنندگانی که سطوح بالاتری از حضور رسانههای اجتماعی را در زندگی روزمره خود گزارش کردند، به این معنی که زمان بیشتری را در این پلتفرمها سپری میکردند و احساس ارتباط عاطفی بیشتری با آنها داشتند، احتمال بیشتری داشت که کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی را تجربه کنند. رایجترین کابوسها شامل ناتوانی در ورود به شبکههای اجتماعی و تجربه اختلال در روابط آنلاین بود.
اما تاثیر این کابوسها فراتر از تجربه چند لحظه ناراحت کننده در طول شب است. این مطالعه نشان داد که افرادی که بیشتر کابوسهای مرتبط با شبکههای اجتماعی را تجربه میکنند، سطوح بالاتری از اضطراب، کاهش آرامش ذهنی، کیفیت خواب ضعیفتر و ناراحتی بیشتری را از رویاهای بد خود گزارش کردند.
این یافتهها نشان میدهد که کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی میتوانند مسیری بالقوه باشند که از طریق آن عادات آنلاین ما ممکن است بر سلامت روان و رفاه ما تأثیر منفی بگذارد.
رویاهای مبتنی بر فناوری فقط بدتر میشوند
در حالی این مطالعه نمیتواند به طور قطع ثابت کند که استفاده از رسانههای اجتماعی باعث این کابوسها میشود اما نتایج به دست آمده اهمیت توجه به تعامل آنلاین ما را نشان میدهد. همانطور که رسانههای اجتماعی به تکامل خود ادامه میدهند و به طور فزایندهای با زندگی ما در هم آمیخته می شوند و بسیار مهم است که ما عادات و مرزهای سالمی را برای محافظت از سلامت روان خود در ساعات بیداری و زمانی که به خواب میرویم ایجاد کنیم.
رضا شباهنگ نویسنده این مطالعه دانشگاه فلیندرز میگوید: با پیشرفت سریع فناوری و رسانهها، از جمله هوش مصنوعی(AI) و واقعیت مجازی، همراه با افزایش وابستگی به این فناوریها و یکپارچگی عمیقتر، پیشبینی میشود که رویاهای حاوی محتوای فناوری و رسانهای بیشتر شوند. مطالعات آینده پتانسیل گسترش دامنه این اکتشاف را دارند و در زمینههایی مانند کابوسهای مربوط به خطرات درک شده از هوش مصنوعی کار میکنند.
بنابراین، چه کاری میتوانیم انجام دهیم تا خطر کابوسهای مرتبط با رسانههای اجتماعی را به حداقل برسانیم؟ شباهنگ توصیه میکند هنگام استفاده از این پلتفرمها و تلاش برای تعامل مسئولانه و آگاهانه، از افکار و احساسات خود آگاهتر باشیم. این ممکن است شامل تعیین محدودیتهایی برای استفاده روزانه از رسانههای اجتماعی، انتخابی بودن در مورد محتوایی که مصرف میکنیم و به اشتراک میگذاریم و زمانی که احساس میکنیم تحت تأثیر تعاملات آنلاین خود تحت فشار قرار میگیریم، باشد.
البته، اجتناب از فیسبوک، اینستاگرام، تیک تاک و سایر شبکههای محبوب به طور کامل نیز میتواند کمک کننده باشد. تحقیقات گذشته نشان داده است که حتی یک هفته مرخصی از شبکههای اجتماعی، مردم را شادتر میکند و بهزیستی را بهبود میبخشد.