قانون اعتیاد به رسانههای اجتماعی را کم میکند؟
نگار قیصری - نیویورک به تازگی قانونی را درباره فیدهای اجتماعی اعتیادآور برای کودکان تصویب کرده اما برخی پژوهشگران درباره معنای واقعی آن تردید دارند.
کتی هوکول، فرماندار نیویورک، اخیرا در یک کنفرانس مطبوعاتی، به صراحت، نظر خود را درباره رسانههای اجتماعی بیان کرد و از تصویب دو قانون جدید ایالتی خبر داد که به منظور محافظت از افراد زیر ۱۸ سال، در برابر خطرات دنیای آنلاین طراحی شدهاند.
به گزارش بیبیسی، فرماندار نیویورک، در این کنفرانس گفت که این اپلیکیشنها، مسئول تبدیل «کودکان خوشحال به نوجوانان افسرده» هستند.
به گفته هوکول، این قانونها به حل این مشکل کمک میکنند. او میگوید: «ما امروز کودکانمان را نجات میدهیم. جوانان در سراسر کشور، با بحران سلامت روانی ناشی از خوراکهای اجتماعی اعتیادآور مواجه هستند.»
از سال ۲۰۲۵، این قوانین جدید ممکن است پلتفرمهایی مانند تیکتاک و اینستاگرام را مجبور کنند که برخی کودکان را به روزهای ابتدایی رسانههای اجتماعی برگردانند، یعنی قبل از اینکه محتوا براساس «لایکهای» کاربران تنظیم شود و غولهای فناوری، اطلاعات بیشتری درباره علاقهمندیها، حالات روحی، عادات و موارد دیگر جمعآوری کنند.
قانون توقف سوءاستفاده از خوراکهای اعتیادآور (SAFE) برای کودکان، نیازمند آن است که پلتفرمهای اجتماعی و فروشگاههای اپلیکیشن (اپاستورها)، قبل از استفاده کودکان زیر ۱۸ سال از برنامههای دارای «خوراکهای اعتیادآور»، رضایت والدین را جلب کنند.
این، یک تلاش نوآورانه برای تنظیم رهنمودهای الگوریتممدار یا دستورالعملمحور است. قانون SAFE، ارسال نوتیفیکیشنها به کاربران کودک یا نوجوان را از نیمهشب تا ساعت ۶ صبح ممنوع میکند؛ ساعاتی که عملا زمان خواب قانونی دستگاههاست و نیازمند تایید سن مناسب است. این امر موجب میشود کودکان، بدون شناسایی سیستمها، قادر به استفاده از آن نباشند.
قانون دوم، حفاظت از دادههای کودکان نیویورک است. این قانون، اطلاعاتی را که ارائهدهندگان اپلیکیشن درباره کاربران خود جمعآوری میکنند، محدود میکند.
هوکول توضیح داد: «با محدودسازی خوراکهای اعتیادآور و حفاظت از دادههای شخصی کودکان، محیط دیجیتالی امنتری فراهم خواهیم کرد، به والدین آرامش بیشتری خواهیم داد و آینده روشنتری برای جوانان نیویورک میسازیم.»
این قوانین، بخشی از نگرانیهای فزاینده درباره تاثیرات رسانههای اجتماعی بر سلامت روانی جوانان است.
ویوک مورتی، جراح کل ایالات متحده و رئیس عملیاتی سپاه خدمات بهداشت عمومی، اخیرا تا آنجا پیش رفت که خواستار برچسبهای هشدار برای اپلیکیشنهای رسانههای اجتماعی، مشابه اخطار روی بستههای سیگار شد.
در ایالات متحده و بسیاری از نقاط جهان، جوانان با بحران سلامت روانی مواجه هستند و حتی کارکنان برجسته دنیای فناوری اذعان کردهاند که برخی از کودکان را دچار آسیب کردهاند.
با این حال، دانش پیوند بین رسانههای اجتماعی و مشکلات سلامت روانی، بسیار کمتر از چیزی که بسیاری افراد تصور میکنند، روشن است. در واقع، مطالعات متعدد نشان دادهاند رسانههای اجتماعی میتوانند برای سلامت روانی نوجوانان مفید باشند. این مسئله باعث شده برخی تحلیلگران فناوری و روانشناسان کودک، مداخلات سیاسی اخیر را «هراس اخلاقی» بنامند.
برخی مدافعان سیاست و کارشناسان رسانههای اجتماعی نیز درباره چگونگی اجرای آسان مداخلات قانونی مانند قانون SAFE تردید دارند.
آنها میگویند این قانون میتواند تلاشهای بسیار ضروری برای مقابله با خطرات واقعی رسانههای اجتماعی، مانند محتوای سوءاستفاده جنسی از کودکان، نقض حریم خصوصی، سخنان نفرتآمیز، اطلاعات نادرست، محتوای خطرناک و غیرقانونی یا موارد دیگر را متوقف کند.
• پیامهای ترکیبی
بسیاری از مطالعاتی که با نتایج ضعیف سلامت روانی، ارتباط پیدا میکنند، بر «استفاده مشکلآفرین از رسانههای اجتماعی» تمرکز دارند؛ جایی که افراد نمیتوانند نحوه استفاده خود از رسانههای اجتماعی را تنظیم کنند. این موضوع با افزایش شیوع انواع مختلف اضطراب، افسردگی و استرس، مرتبط بوده است.
برخی مطالعات پیشنهاد میکنند که یک جنبه، وابسته به میزان مصرف آن است؛ جایی که علائم منفی سلامت روان با زمان صرفشده در رسانههای اجتماعی افزایش مییابد اما مطالعات دیگر نشان میدهند این پیوندها، ضعیف هستند و هیچ مدرکی برای ارتباط رسانههای اجتماعی با مشکلات گسترده روانشناختی پیدا نکردهاند.
برخی مطالعات حتی نشان میدهد استفاده متعادل از رسانههای اجتماعی میتواند در برخی شرایط به ایجاد حس اجتماعی مفید کمک کند. در واقع، توصیه جراح کل ایالات متحده درباره تاثیر فناوری بر جوانان، به این موضوع اشاره دارد که فناوری به همان اندازه که اثرات منفی دارد، دارای مزایای مثبت است.
طبق گزارش وی، 58 درصد جوانان گفتهاند رسانههای اجتماعی به آنها کمک میکنند احساس پذیرش بیشتری داشته باشند و 80 درصد، از توانایی این رسانهها در ارتباط با زندگی دوستان تمجید کردهاند.
در حال حاضر، حتی این موضوع که آیا استفاده مشکلساز از رسانههای اجتماعی، یک مشکل فزاینده است یا خیر، بحث وجود دارد. نتایج متاآنالیز (تحلیل کلان) اخیر از 139 مطالعه شامل 32 کشور نشان میدهد هیچ نشانهای از افزایش استفاده مشکلزا از این رسانهها، در طول هفت سال قبل وجود نداشته است، جز در کشورهای کمدرآمد که شیوع بیماری روانی در آنجا بیشتر است.
یکی از مشکلاتی که به طور مرتب ظاهر میشود، این است که بیشتر مطالعات در این زمینه، بر الگوهای حالات روحی و استفاده از دادههای خوداظهاری تکیه میکنند. این امر میتواند منجر به جهتگیری دادهها شود. ضمنا این مطالعات، از روشهای بسیار متنوع استفاده میکنند که به راحتی قابل مقایسه نیستند.
با این همه، عدم قطعیت علمی این نتایج، مانع کوبیدن بر طبل نگرانی توسط کمپینهای حمایت از کودکان و قانونگذاران نشده است. آنها استدلال میکنند اصل احتیاط، معقول است و باید اقدامات بیشتری صورت گیرد تا پلتفرمهای بزرگ فناوری به اقدامات لازم مجبور شوند. در حال حاضر، دو قانون جدید مطرحشده توسط هوکول، از تازهترین اقدامات است.
پیت اچلز، استاد روانشناسی و ارتباطات علمی در دانشگاه Bath Spa و نویسنده کتابUnlocked: The Real Science of Screen Time میگوید: «یک احساس فوری درباره همهچیز وجود دارد. اینکه باید همین حالا کاری انجام دهیم تا مشکل را حل کنیم. با این حال، فقط به این دلیل که احساس میکنیم این مشکل، فورا نیازمند حل شدن است، به این معنا نیست که اولین راهحل، واقعا موثرترین راهکار باشد.»
• پاسخهای ترکیبی
با این حال، برخی کارشناسان ایمنی آنلاین، از قوانین جدید در نیویورک استقبال کردهاند.
اندی باروز، مشاور بنیاد مالی رز است. این بنیاد توسط والدین مالی راسل، نوجوان بریتانیایی تاسیس شد؛ نوجوانی که در سال ۲۰۱۷ پس از مشاهده مجموعهای از تصاویر خودآزاری در رسانههای اجتماعی، خودکشی کرد.
باروز میگوید: «در حالی که قوانین نیویورک، بسیار گستردهتر و نسبت به قانون ایمنی آنلاین بریتانیا، کمتر بر آسیبهای مشخص تمرکز دارد، واضح است که تنظیم مقررات، تنها مسیری است که فناوریهای بزرگ، بر اساس آن الگوریتمهای خود را پاکسازی کرده و از پیشنهاد محتوای مضر خودکشی و آسیب به خود برای کودکان جلوگیری میکنند.»
به گفته وی، طبق حکم تاریخی در سال ۲۰۲۲ توسط پزشکی قانونی در لندن، تصاویر خودآزاری یکی از عوامل موثر در مرگ این نوجوان بودهاند. باروز معتقد است اقدامات سریع هوکول در مقایسه با کنگره ایالات متحده که به گفته او «در تصویب اقدامات جامع فدرال کُند عمل میکند» باید به خوبی دیده شود.
جس مدوکس، استادیار رسانههای دیجیتال در دانشگاه آلاباما میگوید: «سطح انتظار بسیار پایین است و این قانون، در مقایسه با بسیاری از قوانین بد دیگر، بهتر است. در بین ایالتهایی که در آمریکا تلاش میکنند رسانههای اجتماعی را از نظر تدوین مقررات، تنظیمگری کنند، این اقدام، یکی از بهترین تلاشهایی است که دیدهام.»
مدوکس از این قانون تمجید میکند، زیرا برخلاف طرح مشابه در فلوریدا که تلاش میکند استفاده کودکان از رسانههای اجتماعی را کاملا منع کند و سبب نگرانیهایی درباره مسائل سواد دیجیتال و آمادگی کمتر کودکان برای آینده شده،، این قانون، چنین محدودیتی ندارد.
به گفته وی: «این قانون، مسئولیت را برعهده پلتفرمهای رسانههای اجتماعی میگذارد تا کاری انجام دهند.»
واکنشهای پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به این قانون، متفاوت بوده است. نتچویس، نهاد صنعتی که نماینده بسیاری از شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل، ایکس، متا و اسنپ است، قانون نیویورک را «غیرقانونی» و سنگین توصیف کرد. این نهاد هشدار داد که این قوانین ممکن است حتی پیامدهای ناخواسته مانند افزایش خطر مواجهه کودکان با محتوای مضر به دلیل حذف قابلیت مدیریت فیدها و ایجاد مشکلات احتمالی حریم خصوصی داشته باشد.
در مقابل، سخنگوی متا که فیسبوک، اینستاگرام و واتساپ را اداره میکند، گفت: «هرچند با تمام جنبههای این قانون موافق نیستیم اما از اینکه نیویورک، اولین ایالتی است که قانونی را تصویب میکند که مسئولیت اپاستورها را به رسمیت میشناسد، استقبال میکنیم.»
وی به تحقیقاتی اشاره کرد که نشان میدهد بیشتر والدین از قوانینی که اپاستورها را ملزم به دریافت تاییدیه والدین میکند، حمایت میکنند.
وی افزود: «ما به همکاری با سیاستگذاران در نیویورک و جاهای دیگر برای پیشبرد این رویکرد ادامه میدهیم.»
با این حال، پلتفرمهای ایکس، تیکتاک، اپل و گوگل (شرکت مادر یوتیوب)، به درخواست بیبیسی برای اظهارنظر در این زمینه پاسخ ندادند.
البته قوانینی که رضایت والدین را در رسانههای اجتماعی الزامی میکند، نیز با موانع قانونی مواجه است. در ماه فوریه، یک قاضی فدرال، مانع اجرای قانونی در اوهایو شد که نیازمند اجازه والدین برای استفاده کودکان زیر 16 سال از رسانههای اجتماعی بود.
ایزابل جرارد، استاد ارشد ارتباطات دیجیتال در دانشگاه شفیلد در بریتانیا، که در حال مطالعه جنبش ایمنی آنلاین است، میگوید: زمانی که قانون SAFE با بررسی اجتنابناپذیری مواجه میشود، بحث درباره علم ممکن است بر قابلیت اجرایی آن تاثیر منفی بگذارد.
او میگوید: «این قانون فرض میکند که «اعتیاد» به رسانههای اجتماعی یک پدیده اثباتشده است اما اینطور نیست.»
او ادامه میدهد: «هرچند اتفاقنظر وجود دارد که هدف پلتفرمها به طور طبیعی و با تلاشهای سودجویانه، ایجاد تجربه لذتبخش برای کاربران و جلب توجه آنهاست اما اینکه آیا این موضوع باید به عنوان «اعتیاد»، طبقهبندی شود، هنوز جای بحث دارد.»
با این حال، جرارد معتقد است قانون دوم، یعنی قانون حفاظت از دادههای کودکان نیویورک، قویتر است.
او میگوید: «من -و در واقع، همه ما- مدتهاست نگران از دست دادن کنترل بچهها و دادههای آنها و کمبود دانش درباره اینکه به کدام سمت میروند، بودهایم.»
او معتقد است این قانون، پلتفرمها را ملزم به توضیح درباره استفاده از دادههای جمعآوریشده میکند. این کار، میتواند تغییر بزرگی باشد. وی میگوید: «در حالی که من کاملا با اصول برخاسته از این قانون موافقم اما علاقهمندم ببینم چگونه تکامل مییابد، زیرا این امر، مستلزم انجام کاری است که پلتفرمها هنوز مدیریت نکردهاند و به ضرر جامعه است.»
سام اسپوکونی، نماینده فرماندار هوکول، در پاسخ به این انتقاد، از اظهارنظر خودداری کرد.
• مشکلات اجرایی
برخی نیز نگران هستند که رویکرد نادرست برای مقرراتگذاری پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، پیامدهای بلندمدت داشته باشد.
مدوکس، هرچند این اقدامات را به خاطر بهتر بودن آنها نسبت به تلاشهای ایالتهای دیگر تحسین میکند اما میگوید: «اینجا، جایی است که تحسین من پایان مییابد، زیرا این مقررات تا حد زیادی، غیرقابل اجرا به نظر میرسد.»
او معتقد است پایان دادن به «فیدهای اعتیادآور» در یک ایالت دشوار است و آن را با قوانین تایید سن آنلاین که به طور موثر دسترسی به وبسایتهای مستهجن را به صورت ایالت به ایالت، در ایالات متحده ممنوع کرده، مقایسه میکند.
یکی از نگرانیها این است که تایید اینکه فیدهای رسانههای اجتماعی پس از اجرایی شدن قانون، کمتر اعتیادآور شدهاند، سخت است. این موضوع، به خودیخود اجرای آن را دشوار میکند.
مدوکس میگوید: «از آنجا که مقررات، غیرقابل اجرا بودند، میتوانم تصور کنم شرکتهای فعال رسانههای اجتماعی، به این موضوع به عنوان مدرکی برای عدم لزوم تنظیم مقررات استناد میکنند.»
چالش دیگر، رویکردهای مختلفی است که توسط ایالتهای گوناگون برای تنظیم استفاده کودکان از رسانههای اجتماعی اتخاذ میشود. شبکههای رسانههای اجتماعی، اغلب نه تنها از مرزهای دولتی، بلکه از مرزهای بینالمللی نیز فراتر میروند. بسیاری از سیاستگذاران کلیدی به دشواری اجرای محدودیتهای محلی متفاوت، اذعان دارند. در حال حاضر، ترکیبهای مختلف قوانین محلی برای شرکتهای رسانههای اجتماعی، این فضا را فراهم کرده تا این قوانین را از طریق دادگاهها در مکانهایی مانند اوهایو، کالیفرنیا و آرکانزاس به چالش بکشند.
مدوکس نگران است اگر این قوانین، به منظور محافظت از کودکان آنلاین، عجولانه اجرا شوند، ممکن است در مقایسه با قانونی که زمان لازم برای بررسی دقیق آن صرف شده، بیشتر از آنکه مفید باشد، مضر باشد.
او میگوید: «در کوتاهمدت، ممکن است کاری انجام داده باشیم اما در دراز مدت، احتمالا هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.» او در این نگرانی، تنها نیست. جرارد نیز میگوید: «نگران هستم افراد صاحب منصب، وقت گرانبهای خود را برای آنچه غیرقابل اجراست، تلف کنند.»
اکنون سوال این است که آیا منتقدان قانون جدید، جایگزین بهتری دارند؟ باروز میگوید: واضح است که در درازمدت برای همه افراد درگیر این موضوع، که شرکتهای فناوری را نیز شامل میشود، بهتر است رویکرد فدرال واحد و کاملا توسعهیافته، جایگزین رویکردهای جداگانه شامل مجموعهای متشکل از 50 ایالت شود.
متخصصان میگویند یک رویکرد واحد و یکپارچه که مبتنی بر شواهد باشد و به عنوان استاندارد جهانی عمل کند، مطلوبتر و صنعت فناوری نیز با آن موافقتر است. دنیای نوپای تنظیم مقررات هوش مصنوعی، مدلهایی را ارائه میدهد که میتواند به رسانههای اجتماعی نیز تعمیم یابد.
به عنوان مثال، قانونگذاران در حال مبارزه برای اجباری کردن ممیزی الگوریتمهای عمومی هستند تا شرکتها، سیستمهای هوش مصنوعی خود را به کارشناسان خارجی ارائه دهند. با این حال، این رویکرد هنوز ممکن است به اجماع جهانی نیاز داشته باشد. برای مثال، بریتانیا از سازندگان مدلهای هوش مصنوعی میخواهد محصولات خود را برای تجزیه و تحلیل به نهاد نظارتی هوش مصنوعی خود ارائه کنند اما برخی شرکتها اعلام کردهاند که این کار را انجام نمیدهند، زیرا اختیارات قانونی نسبتا محدود است.
در این میان، در حالی که شرکتهای فناوری بزرگ در حال عقبنشینی هستند، ایالتهای مختلف، به تلاشهای خود برای محافظت از کودکان در برابر آنچه ممکن است هنگام استفاده از رسانههای اجتماعی ببینند و احساس کنند، ادامه میدهند. و در نهایت به نظر میرسد جنگ بر سر آینده رسانههای اجتماعی، تازه شروع شده است. (منبع:عصرارتباط)