ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

۵۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبکه های اجتماعی» ثبت شده است

تحلیل


راه‌اندازی 10 شبکه مجازی در حوزه جوانان

چهارشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۹ ق.ظ | ۰ نظر

تفاهمنامه همکاری بین مرکز فناوری اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال وزارت ارشاد با معاونت ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان در حوزه فضای مجازی به امضا رسید.

این تفاهمنامه به امضای محمدرضا رستمی - معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان و سید مرتضی موسویان - رئیس مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال- رسید و دو طرف بر همکاری متقابل تاکید کردند.

در این مراسم رستمی گفت: وزارت ورزش و جوانان با رویکرد توانمندسازی وارد میدان شده است و با برگزاری دوره‌های مهارت‌افزایی و دانش‌افزایی اولین گام را برداشته است.

وی ادامه داد: در گام دوم به‌دنبال حمایت از طرح‌ها و برنامه‌ها هستیم. گام سوم کمک به سازمان‌یافته‌تر شدن و حمایت از این طرح‌ها است. در گام چهارم نیز برای پشتیبانی از این عرصه در قالب کسب و کار و گرفتن امکانات از سازمان‌ها وارد عمل خواهیم شد.

وی افزود: با استقبالی که دولت در حوزه جوانان دارد، ما توانسته‌ایم در حوزه شبکه های مجازی 10 شبکه را راه‌اندازی کنیم و در دست اقدام داشته باشیم که از جمله این شبکه‌ها می‌توان به شبکه اجتماعی جوان، شبکه اجتماعی مادران، شبکه اجتماعی کارآفرینی، شبکه نخبگان جوان، شبکه ملی جمع‌سپاری و ... اشاره کرد.

به گزارش ایسنا در ادامه این جلسه موسویان با اشاره به زمینه‌های همکاری مشترک گفت: از اهداف مهم این تفاهمنامه ایجاد سمن‌های فرهنگ و جوانان در حوزه رسانه‌های دیجیتال، برگزاری برنامه‌ها و جشنواره‌های استانی در حوزه‌های مشترک و ایجاد سمن‌های دیجیتالی وزارت ورزش در 350 خانه و مجتمع فرهنگی دیجیتال شبکه ملی فرهنگ وابسته به مرکز فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال است.

وی بهره‌گیری از ظرفیت‌های تولیدات فرهنگی- هنری به منظور ارتقای حوزه‌های فرهنگی، ورزشی و ترویج سبک زندگی سالم ایرانی اسلامی را از مفاد مهم این تفاهمنامه ذکر کرد.

۹ شبکه اجتماعی پربازدید ایرانی شامل افسران، هم‌میهن، فیس‌‌نما، کلوب، ‌نت‌ایران، بلوک ۱۳، بیست، تبیان و فیس‌بوک ایرانی با نقص جدی در امنیت و حریم خصوصی مواجهند که بر این اساس الزامات امنیتی مورد نیاز این شبکه‌ها در دست تهیه است.

 معاونت امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات سازمان فناوری اطلاعات ایران با همکاری مرکز راهکارهای اطلاعاتی هوشمند، پژوهش مشترکی را درباره امنیت در شبکه‌های اجتماعی ایرانی انجام داده‌اند.

در این پژوهش چالش‌ها، تهدیدها و راه‌کارها در حوزه امنیت و حریم خصوصی شبکه‌های اجتماعی بررسی شده است.

در این پژوهش 9 شبکه اجتماعی پربازدید ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است. این شبکه‌ها عبارتند از شبکه‌ اجتماعی افسران، هم‌میهن، فیس‌‌نما، کلوب، ‌نت‌ایران، فیس‌بوک، بلوک 13،بیست، تبیان و فیس بوک ایرانی.

فضای شبکه‌های اجتماعی در ایران اکنون با شبکه‌هایی پرجمعیت از کاربران، پیدایش روزافزون شبکه‌ها با رویکرد و خدمات مختلف و عدم وجود سرمایه‌گذاری کلان و تدوین قواعد دقیق در این حوزه مواجه است.

اگرچه وجود موتورهای شبکه‌های اجتماعی، راه‌اندازی این شبکه‌ها را تسهیل کرده، اما به معضلاتی نیز در ایجاد این شبکه‌ها دامن زده است. از جمله این معضلات عدم تطابق با مسائل فرهنگی و اسلامی، ترویج نرم‌افزارهای قفل شکسته و مهمتر از همه سازوکارهای امنیتی ضعیف است.

برای مثال بررسی کلان وضعیت شبکه‌های اجتماعی داخلی از نظر تعداد خطاهای امنیتی در سه گروه با ریسک بالا، با ریسک متوسط و با ریسک کم نشان می‌دهد در میان 10 شبکه مطرح اجتماعی ایرانی یکی از شبکه‌ها دارای خطا با ریسک بالاست و وضعیت شبکه دیگری نیز در وضعیت نامطلوبی قرار دارد.

همچنین اغلب شبکه‌های اجتماعی ایرانی از نظر تعداد خطاهای امنیتی با ریسک متوسط در وضعیت نه چندان مطلوبی قرار دارند. همچنان که اخیرا تعداد زیادی از حساب‌های کاربری یکی از این شبکه‌های داخلی که ضعیف‌ترین وضعیت امنیتی بین شبکه‌های اجتماعی ایرانی را داشت، هک شد و اطلاعات یوزرنیم و پسورد این تعداد از کاربران روی اینترنت قرار گرفت.

همچنین این بررسی نشان می‌دهد امکان جست‌وجو در میان نمایه‌های اعضا و دسترسی به اطلاعات خصوصی بدون نیاز به عضویت در شبکه و همچنین عدم امکان شخصی‌سازی وجود این دسترسی عمومی به نمایه‌ها از جمله ضعف‌های شبکه‌های اجتماعی داخلی است.

در حال حاضر در این شبکه‌ها خدمات به صورت تجاری ارائه می‌شود برای مثال ساخت گروه و ایجاد نظرسنجی، افزایش فضای ذخیره‌سازی و ارسال اطلاعات و تبلیغات و ارسال پیامک از جمله این خدمات تجاری است.

اما در این بررسی نمونه‌ای از فروش اطلاعات حریم خصوصی افراد شبکه بدون اطلاع‌رسانی نیز محرز شد که جزء یکی از خدمات تجاری در این شبکه‌ها ارائه می‌شود.

همچنین اگر شبکه‌های اجتماعی بخواهند سرویس تجارت الکترونیکی ارائه کنند ملزم به دریافت نماد اعتماد الکترونیکی از مرکز تجارت الکترونیکی وزارت صنعت، معدن و تجارت هستند، اما در برخی از این شبکه‌ها مصادیقی از عدم استفاده از نماد اعتماد الکترونیکی وجود دارد.

همچنین در برخی از این شبکه‌ها اطلاعات دارنده درگاه پذیرنده بانکی برای مبادلات مالی شک‌‌‌برانگیز است.

از دیگر نقایصی که در بررسی شبکه‌های اجتماعی داخلی احصاء شده است، شناسایی مصادیقی از فروش اطلاعات و تنظیم حریم خصوصی اعضای شبکه بدون مشخص شدن شرایط هنگام ثبت‌نام است.

به گزارش فارس در نهایت می‌توان 4 گام اساسی را برای ایجاد فضای مجازی امن در شبکه‌های اجتماعی داخلی پیمود. الزامات حاکمیتی، بستر ارزیابی، تولید موتور شبکه اجتماعی امن و آموزش اطلاع‌رسانی و ترویج می‌تواند در امن‌سازی شبکه‌های اجتماعی بومی مؤثر باشد.

همچنین معاونت امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات سازمان فناوری اطلاعات ایران، تهیه الزامات امنیتی مورد نیاز شبکه‌های اجتماعی داخلی را در دستور کار دارد که به زودی به صاحبان این شبکه‌ها ابلاغ خواهد شد و پس از این آموزش‌های لازم برای توجیه مزایای این دستورالعمل در دستور کار قرار می‌گیرد.

کمپین‌سازی 3 ثانیه‌ای ایرانی‌ها در تگرام

سه شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۲۰ ب.ظ | ۰ نظر

این روزها وقتی نام شبکه‌های مجازی به میان می‌آید، همه به یاد فراخوان و کانال‌های تلگرامی می‌افتند! فراخوان‌هایی که در زمان کوتاهی تشکیل می‌شوند و خیلی سریع در جو فضای مجازی به نقطه جوش می‌رسند. حتی خود تلگرام هم اعلام کرده که ایرانی‌ها در ایجاد فراخوان و کانال‌سازی یکی از نخستین‌ها هستند. طوری که هر روز فراخوانی تازه یا کانالی جدید ساخته می‌شود.

تیم ورک در فراخوان مجازی

گویی برخی ایرانی‌ها که در انجام کارهای جمعی ضعف دارند، ‌حالا سعی دارند ضعف خود را به صورت مجازی جبران کنند. دور هم جمع می‌شوند فراخوانی درست می‌کنند، عکس و پوستر هم می‌سازند و آن را به صورت طوفانی در گروه‌های تلگرامی و دیگر شبکه‌های مجازی به اشتراک می گذارند. حتی گاهی برای فراخوان فیلم می‌سازند. البته تا همین چند وقت پیش این فراخوان‌ها نه از سوی مدیران جدی گرفته می‌شد و نه کارشناسان اجتماعی آن را به عنوان یک منبع برای استخراج محتوای فضای جامعه درنظر می‌گرفتند. اما با جدی‌تر شدن ماجرا و تأثیرگذاری چند فراخوان به یکباره فضا برای همه با اهمیت‌تر شد.

مدیران و مسئولان حالا دیگر حساس‌تر شده‌اند و کارشناسان هم فراخوان را تا اندازه‌ای بازتابی جدی از فضای واقعی تلقی می‌کنند. در این بین فراخوان‌هایی که هرچند وقت یک بار شکل می‌گیرند گاهی موفق به جریان‌سازی می‌شوند و گاهی در همان حد سرگرمی باقی می‌مانند. نمونه بارز این دو مسأله را می‌توان در مورد فراخوان‌های خودرو وتحریم خرید مرغ به عینه مشاهده کرد. این درد مشترک هرگز جدا جدا...! فرهاد سروری، جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره موج فراخوان‌سازی می‌گوید: این مسأله در خود حامل مسائل مثبت و منفی است. مثبت از آن جهت که جامعه ایرانی به این نتیجه رسیده که برای حل مشکلات کلان خود نیاز به همگرایی دارد. برای همین به سوی تشکیل یک جمع مجازی می‌رود. از این جهت جامعه درد را احساس کرده و به این نتیجه رسیده است که در صورت کنار هم بودن می‌توان مشکل را حل کرد. حتی از این زاویه هم که توانسته از وقت تلف کردن‌های زیاد در شبکه‌های مجازی به چنین سمتی گام بردارد باید چنین اتفاقی را مثبت تلقی کرد. اما از نگاه کارشناسان این مسأله هم تبعات منفی دارد و هم اینکه خود این مسأله دارای پیام‌های ناامید‌کننده هم هست.


فعالیت واقعی را بی‌خیال، فقط فراخوان!
فرهاد سروری، خاطرنشان می‌کند: تشکیل مداوم فراخوان‌های مجازی نشانگر این مسأله هم می‌تواند باشد که جامعه علاقه‌ای به کارهای پرهزینه و زحمت برای حل مشکلات ندارد. یعنی این فراخوان‌ها تا جایی ادامه دارد که برای شهروندان بی‌هزینه وکم زحمت است و درواقع به همان فضای مجازی محدود می‌شود. مثلاً اگر روزی قرار باشد که برای خشکسالی و این بحران بی‌آبی فراخوانی ایجاد کنیم می‌توان مطمئن بود که تقریباً به همین فضای مجازی محدود خواهدشد. یعنی این‌گونه نیست که این فراخوان‌ها به تشکیل یک فراخوان در فضای واقعی منجر شود، برای همین هم اثرگذار نیست. این پالسی ناامید‌کننده از سوی جامعه محسوب می‌شود.
فراخوان ایرانی متفاوت با سراسر دنیا
همچنین این استاد دانشگاه در مقایسه چنین فراخوان‌هایی با فراخوان‌های مشابه در دنیا می‌گوید: به طور معمول فراخوان‌های مجازی در سراسر جهان و بویژه در جوامع توسعه یافته، تنها بخشی از یک مسأله در دنیای واقعی است. این فراخوان‌ها در دنیای واقعی هم مکانی مشخص دارند وهم فعالیتی آشکار!اما در ایران ظاهراً شهروندان بین جدی و سرگرمی سرگردان مانده‌اند. یعنی از یک سو حس انجام یک کار جدی را دارند و از طرفی دیگر حاضر نیستند که از وقت وانرژی خود برای به ثمر نشستنش هزینه کنند. برای همین بین سرگرمی و یک مسأله جدی معلق مانده‌اند و فراخوان‌هایشان بروز بیرونی ندارد. تنها داستان این فراخوان‌ها به همان فضای مجازی در ایران خلاصه می‌شود.
 

از فراخوان خودرو تا یک فراخوان مناسبتی
این صحبت‌های کارشناسان در حالی است که این روزها فراخوان‌ها یکی یکی و حتی مناسبتی از راه می‌رسیدند. اگر تا همین چند وقت پیش فراخوان نخریدن مرغ و ماشین روی بورس بود، حالا فراخوان استفاده نکردن از ظروف یک بار مصرف در محرم باب شده است؛ ظروفی که بسیاری از کارشناسان حوزه پزشکی بارها استفاده از آن را ممنوع دانسته‌اند. حتی گفته‌اند که این ظروف سرطان زا است و وقتی هم یک غذا یا هرچیز داغی درآن ریخته می‌شود، سرطان زایی‌اش مضاعف می‌شود.


فراخوان‌سازی سریع، چیزی بین آگاهی و جو
سارا اعلایی، روانشناس و استاد دانشگاه درباره این اتفاق به موفق نبودن آن اشاره می‌کند و می‌افزاید: مسأله سرطان زایی ظروف یک بارمصرف سال‌هاست که مطرح می‌شود، فوبیای سرطان هم در ذهن همه اقشار جامعه هست، اما اتفاقی رخ نمی‌دهد. این فراخوان را هم می‌توان یک حرکت شتاب زده اما ناکام دانست. یعنی ذهن شهروندان بشدت از سرطان ترسیده است. برای همین به سوی انجام یک کار حداقلی یعنی ایجاد چنین فراخوانی سوق پیدا می‌کند. اما چون احساس مسئولیت اجتماعی کم رنگ است فقط در همین حد باقی می‌ماند. درواقع جامعه مشکل را حس کرده اما این احساس را به جای یک تصمیم واقعی تنها با تشکیل یک فراخوان تخلیه می‌کند. هیچ حرکت جدی هم انجام نمی‌دهد. به این صورت که دوباره همان شهروندان غذا را در همان ظرف‌های نذری دریافت کرده و استفاده می‌کنند. پس در نتیجه این فراخوان‌سازی ناشی از یک نوع جو بوده است که دوباره رو به افول می‌رود.


فراخوان، نعمت حداقلی برای جامعه بی‌مطالعه
در این بین به نظر می‌رسد که فراخوان‌ها حداقل این فایده را دارند که گوش‌ها نسبت به خطرها و مشکلات تیز شوند. بویژه اینکه این روزها خیلی از شهروندان حتی حوصله خواندان سایت‌ها را هم ندارند. سارا اعلایی، روان پژوه دراین باره خاطرنشان می‌کند: تردیدی نیست که جامعه ما نسبت به هر چه که به صورت خلاصه و شفاهی در اختیارش قرار گیرد بیشتر توجه می‌کند. چرا که به طور کلی هم جامعه‌ای شفاهی است و هم علاقه‌ای به مطالعه و جست وجو ندارد. ضمن اینکه بی‌تفاوتی این روزها به یکی از خصلت‌های ثابت این جامعه مبدل شده است. به همین دلیل شاید این فراخوان‌ها بتوانند بخشی از یک فاجعه در پیش مثل بحران آب یا یک خطر مثل استفاده ظروف یک بار مصرف در ماه محرم را به شهروندان گوشزد کند.
حالا به نظر می‌رسد که جامعه ایرانی همچنان به این روند فراخوان‌سازی ادامه می‌دهد. سوژه‌ها هم آنقدر زیاد است که حالا حالاها موضوع برای فراخوان کم نخواهد آمد. به نظرمی رسد فراخوان‌سازی به مدی تازه برای جامعه ما مبدل شده!

منبع:روزنامه ایران

احتمال فیلتر کامل پیام‌رسان بی‌تاک

يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۱:۲۵ ب.ظ | ۰ نظر
زهرا سلیمانی: اغلب اندیشمندان و صاحب‌نظران در زمینه فضای مجازی از شبکه‌های اجتماعی به عنوان شمشیر دو لبه یاد می‌کنند و معتقدند این فضا با تمام محاسن خود می‌تواند بستر بسیاری از آسیب‌ها و نارسایی‌ها در جامعه محسوب شود. شبکه‌های اجتماعی امروزه به یکی از مرسوم‌ترین راه‌ها برای گسترش دوستی‌ها و توسعه مهارت‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند، اما با این وجود این فضای مجازی برای مجرمان سایبری، دزدان اطلاعات و سایر سوءاستفاده‌کنندگان از این محیط، فضای مناسبی را برای کلاهبرداری و سوءاستفاده ایجاد کرده است. در سال‌های اخیر نرخ وقوع بزه‌ها و آسیب‌های اجتماعی در نحوه استفاده از این فناوری باعث شده است که اعتماد افراد به یکدیگر کاهش یابد و زمینه بروز ناهنجاری را به وجود بیاورد. از آنجا که قبل از خریداری هر وسیله‌ای ابتدا باید نحوه استفاده از آن را آموخت، عضویت در شبکه‌های اجتماعی نیز منوط به فرهنگسازی و آموزش مهارت‌های لازم در نحوه استفاده از آن است. آنچه می‌خوانید نظرات « محمدعلی اسفنانی»، سخنگوی کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس درباره اقدامات انجام شده در زمینه ایمن‌سازی استفاده از فضای مجازی در کشور است. 
 
 هم‌اکنون نظارت‌ها بر فضای مجازی چگونه انجام می‌شود؟
شورای نظارت بر فضای مجازی اقدام به سیاستگذاری کرده و مسئولیت اجرای این قوانین نیز به کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه سپرده شده است. شایان ذکراست که کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه به موجب ماده 22قانون جرائم الکترونیکی به ریاست دادستان کل کشور تشکیل شده است. در ضمن اعضای این کارگروه 13 نفر هستند که وزرا، معاون رئیس‌جمهور، دو نفر از نمایندگان مجلس و... در آن حضور دارند. باید توجه داشت که نظارت بر این شورا به شکل مستمر انجام می‌شود. در مواردی که مصادیقی از محتوای مجرمانه در فضای مجازی مشاهده شود، با توجه به وضعیت موجود به فرد خاطی تذکر داده یا صفحه فضای مجازی او فیلتر می‌شود. این شورا مهم‌ترین نهادی است که به نظارت بر فعالیت شبکه‌های مجازی می‌پردازد. در کنار این شورا، سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی هم بنابر وظایف خود نظارت ویژه‌ای بر شبکه‌های مجازی اعمال می‌کنند. 
 
 هم‌اکنون برخی از کاربران در شبکه اجتماعی به نام بی‌تالک فعال هستند. این شبکه می‌تواند منشأ بسیاری از آسیب‌های اجتماعی باشد، این شورا و نهادهای امنیتی در زمینه نظارت بر فعالیت شبکه‌‌های اجتماعی این‌چنینی تاکنون چه اقداماتی انجام داده اند؟
بی‌تالک به عنوان یکی از شبکه‌های مشکل‌دار در فضای مجازی محسوب می‌شود. با مشاهده هرگونه بزه و رفتار خلاف عرفی گزارش‌ها به کارگروه مفاسد مجرمانه ارائه می‌شود و این کارگروه به شکل آنلاین به بررسی آسیب‌ها می‌پردازد و در صورت مشاهده نقایصی کل فضا یا صفحاتی از آن فیلتر می‌شود. باید توجه داشت که برخی از فضاها به شکل هوشمند در حال فیلتر شدن هستند. فضاهای مجازی آسیب‌زا به شکل دستی یا هوشمند فیلتر می‌شوند و اگر شبکه‌ای قابل فیلتر نباشد کل فضا مسدود می‌شود. 
 
 در روزهای اخیر اخباری مبنی بر فیلتر شدن تلگرام در شبکه‌های مجازی منتشر شده است. با توجه به اینکه در ماه‌های اخیر اخبار متعددی در زمینه فیلتر شدن شبکه مجازی تلگرام از سوی مدیران آن برای کاربران ایرانی منتشر می‌شود، به نظر شما این اخبار تا چه حد صحت دارد؟
این امر در کارگروه تعیین مفاسد مجرمانه مطرح می‌شود و اینکه این شبکه برای کاربران داخلی فیلتر شود یا خیر، بستگی به رای کارگروه دارد. در این شرایط نمی‌توان اظهارنظر شخصی کرد و دلیلش این است که هرگونه اقدام در این زمینه مبتنی بر نظرات کارگروه تعیین مفاسد مجرمانه است. 
 
 چندی پیش در زمینه رعایت حق کپی‌رایت در کشور قرار بود یکسری قوانینی تنظیم شود تا به این ترتیب فرهنگ رعایت از آن در کشور اجرایی شود، در این زمینه تاکنون چه اقداماتی انجام شده است؟
 این امر در قانون جرائم الکترونیکی مورد بررسی قرار گرفته است و اجرای این امر به شکل کامل منوط به اصلاحیه قوانین است. 
 
 در ابتدای دولت یازدهم اخباری مبنی بر رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی همچون فیس‌بوک یا توئیتر به گوش می‌رسید تا کاربران بتوانند بدون فیلترشکن به شکل گسترده از این شبکه‌ها استفاده کنند؛ اقدامات در این زمینه به کجا رسیده‌اند؟
استفاده از فیلتر برای مهار برخی شبکه‌ها به این معناست که شبکه فوق آلوده است. 
 
 اغلب بازی‌های رایانه‌ای بدون در نظر گرفتن شرایط سنی کودکان و نوجوانان در اختیار آنها قرار می‌گیرد؛ در این زمینه تاکنون اقدامات کارشناسی برای ساماندهی به وضعیت انجام شده است؟
بررسی و نحوه کم و کیف و تاثیرگذاری این بازی‌ها بر کودکان و نوجوانان را کارگروه مورد بررسی قرار می‌دهد. هر گروه کارشناسی به شکل ویژه به بررسی در این زمینه می‌پردازد و به این ترتیب اقدامات کارشناسی در زمینه نظارت بر کاربران مورد بررسی قرار می‌گیرد. 
 
 این روزها بازی «کلش او کلنز» بدون در نظر گرفتن سن و سال و شرایط افراد در اختیار کاربران قرار می‌گیرد؛ در مراحل فینال این بازی تصاویری توهین‌آمیز نمایش داده می‌شود، برای جلوگیری از پیشروی این امر شنیع در فضای مجازی تاکنون چه اقداماتی انجام شده است؟
 این امر جزو موارد مطرح شده در کارگروه تعیین مفاسد مجرمانه است و به نسبت با مشاهده تصاویری توهین‌آمیز به مقدسات بی‌شک این بازی در شبکه‌های مجازی فیلتر می‌شود. 
 
 هم‌اکنون وضعیت استفاده از شبکه‌های مجازی در کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا آن‌طورکه باید و شاید فرهنگ‌سازی در این زمینه لحاظ شده است؟
فضاهای مجازی با تمام محاسن خود می‌توانند زمینه بروز آسیب‌ها را در کشور ایجاد کنند، به این ترتیب فرهنگسازی برای مدیریت استفاده از آن می‌تواند تاثیرگذار باشد. (منبع: روزنامه آرمان)

شبکه‌های اجتماعی مهمترین نگران MI6

يكشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۲ ب.ظ | ۰ نظر

ریچارد بارت مدیر سابق بخش ضدتروریسم جهانی سازمان جاسوسی MI6 انگلیس معتقد است شبکه‌های اجتماعی به سلاح اصلی گروه‌های تروریستی در دنیای مجازی مبدل شده‌اند.

به گزارش کامپیوترویکلی، وی که در همایشی در لندن در ارتباط با همین موضوع سخن می گفت، افزود: در شرایطی که حملات تروریستی نگرانی اصلی مقامات سیاسی در سراسر جهان هستند، رسانه های اجتماعی هم قدرتمندترین ابزار در فضای سایبری برای استفاده گروه های تروریستی محسوب می شوند.

وی یکی از این تروریست های فعال را مهدی مسرور بیسواس دانست که از حامیان داعش است و حساب کاربری ShamiWitness را در توییتر مدیریت می کند. وی که در دسامبر سال 2014 در هند دستگیر شد بیش از 140 هزار پست را در حمایت از تروریست های داعش ارسال کرده و حسابش در زمان تعطیلی بیش از 18 هزار دنبال کننده داشته است.

توییت های Mehdi Masroor Biswas در ماه بیش از دو میلیون بازدید داشته و لذا وی در تشویق کاربران اینترنت به اعمال خشونت نقش پررنگی ایفا کرده است. به گفته این مامور اطلاعاتی انگلیسی داعش هر روز بیش از 40 پیام مختلف در رسانه های اجتماعی در مورد مسائل اقتصادی، قضایی، سیاسی و مذهبی منتشر می کند.

وی مقابله با این فعالیت ها را کاری پرچالش توصیف کرد و بر ضرورت وضع قوانین جدید برای کاستن از این مشکل و جلب همکاری شرکت های فناوری تاکید کرد.

به گزارش فارس اما داعش از مهارت های هکری خود هم برای مقابله با مخالفانش استفاده می کند و دستگیری مردی در مالزی به جرم سرقت اطلاعات خصوصی هزار مقام امنیتی آمریکایی نشانه این امر است. Ardit Ferizi فردی بیست ساله و اهل کوزو است که یک پایگاه داده حاوی اطلاعات کارکنان دولت آمریکا را در سوریه در اختیار داعش گذاشته و این نگرانی وجود دارد که تداوم این روند امنیت دهها هزار نفررا به خطر بیندازد.

ایجاد یک شبکه‌اجتماعی برای یزدی‌ها

جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۱۹ ب.ظ | ۰ نظر
با اقدامات جدید فرهنگی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری یزد، یزدی‌ها صاحب شبکه اجتماعی با عنوان باشگاه فرهنگی مبشران غدیر شدند.

باشگاه فرهنگی مبشران غدیر در واقع یک شبکه اجتماعی با تولید محتوای مذهبی است و مفاهیم ارزشمندی همچون غدیر، ولایت، امامت و ... در آن گنجانده شده و با هدف معرفی سبک زندگی علوی راه‌اندازی شده است.
این باشگاه فرهنگی در مراسمی با حضور مسئولان در بیت امام جمعه یزد رونمایی شد و در کنار این مراسم از دست اندرکاران و فعالان ستاد مبشر غدیر در ایام دهه امامت و ولایت نیز تقدیر شد.
شهردار یزد در این مراسم در مورد باشگاه مبشران غدیر اظهار داشت: این باشگاه در واقع هدیه ای فرهنگی از سوی سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری یزد به شهروندان یزدی است و امیدواریم بهره برداری خوبی از آن صورت گیرد.
محمدرضا عظیمی زاده عنوان کرد: شبکه های اجتماعی امروز جای خود را در همه خانه‌ها باز کرده اند اما اختیار همه این شبکه‌ها با بیگانگان است و خوراک فرهنگی توسط آنها تامین می شود.
وی عنوان کرد: باشگاه مبشران غدیر با هدف زیر پوشش قرار دادن جوانان و نوجوانان و خانواده ها راه اندازی شده و امیدواریم با تولید محتوای فرهنگی، بتواند خانواده های بسیاری را زیر پوشش قرار دهد.
عظیمی زاده همچنین با اشاره به برنامه های اجرا شده در عید غدیر و ایام دهه ولایت و امامت توسط ستاد مبشر شهرداری یزد قدردانی کرد و گفت: همکاری خوب مردم و مشارکت آنها، همراهی هیئت های مذهبی و برنامه ریزی های خوب این ستاد توانست امسال برنامه های خوبی در استان به مرحله اجرا درآورد.
به گزارش مهر شهردار یزد تصریح کرد: تلاش می کنیم در راستای تحقق «بلد امین» برنامه های فرهنگی شهرداری یزد را در راستای پاسداشت فرهنگ مقاومت اسلامی به پیش ببریم.
امام جمعه یزد نیز در این مراسم ضمن ابراز خرسندی از راه اندازی باشگاه مبشران غدیر و قدردانی از برنامه های اجرا شده توسط ستاد مبشران غدیر در ایام دهه ولایت و امامت اظهار داشت: شایسته است با برنامه ریزی های مناسب، هر سال جوانان بیشتری به این برنامه‌ها جذب شوند.

چرا شبکه‌های اجتماعی شایعه پرورند؟

دوشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

بسیاری بر این باورند که شایعات و اخبار نادرست نیز بخشی از زندگی روزمره محسوب می شوند و باید با آنها کنار آمد. به نظر می رسد جوانان بیشتر طرفدار این دیدگاه هستند و تصور می کنند کارکرد سرگرمی و گذران فراغت شایعه سبب می شود اطلاعات نادرست آسیب زننده نباشند اما افراد و گروه هایی که در اثر این شایعات آسیب می بینند، آبرو، اعتبار یا سرمایه اجتماعی خود را از دست می دهند.
سلامتی آنان در معرض تهدید قرار می گیرد و سازمان ها و موسساتی که برای خنثی کردن آثار و پیامدهای نشر این اخبار، هزینه های مالی و انسانی سنگینی متحمل می شوند به خوبی می دانند اطلاعات گمراه کننده یا دروغ چندان هم بی ضرر نیست به ویژه اگر ابزار انتشار آن شبکه های اجتماعی باشند.
شایعات، اطلاعات یا اخباری هستند که صحت آنها تایید نشده است. به همین دلیل هنگامی که در دسترس مخاطب قرار می گیرند، گیرنده پیام نمی تواند درستی یا نادرستی آنها را تشخیص دهد. عموم مردم در برخورد با چنین پیام هایی کمتر می اندیشند و کمتر خود را برای چک کردن درستی محتوا به دردسر می اندازند. شایعات به آسانی آب خوردن منتشر می شوند چون بازنشر آنها در شبکه های اجتماعی بسیار سریع و گسترده است، ضمن آنکه در فضای مجازی که کنترل مستقیمی بر محتوا وجود ندارد و عملا فرآیند دروازه بانی پیام صورت نمی گیرد، هر کاربر می تواند تولیدکننده محتوا و نشر دهنده آن باشد بی آنکه صلاحیت تولید پیام را داشته باشد.

بدتر آنکه در فرآیند نشر و بازنشر هر شایعه، هر کاربر می تواند در محتوا دخل و تصرف انجام دهد، اطلاعاتی را بردارد یا بیفزاید. بنابراین پیام هر بار که منتقل می شود تغییرات جزیی پیدا می کند و به عبارتی یک کلاغ، چهل کلاغ می شود در نتیجه به مرور زمان ضمن انتشار گسترده، یک شایعه ممکن است بزرگنمایی شود یا کاملا دگرگونی پیدا کند.
برخی افراد از ساختن و نشر اطلاعات جعلی لذت می برند و احساس می کنند قدرت پیدا کرده اند. در برخی موارد حس انتقامجویی از برخی فشارها یا ناملایمات اجتماعی و اقتصادی آنها را وامی دارد تا به نشر شایعه روی بیاورند اما در مورد اخبار سیاسی و حساس، غالبا پروپاگاندای برنامه ریزی شده ای در پس پرده وجود دارد که اهداف مشخصی را دنبال می کند.
جای شگفتی نیست که اینگونه شایعات اغلب مشتریان پروپاقرصی دارد که مشتاقانه آنها را می خوانند، باور می کنند و به اشتراک می گذارند. هیچ کس از محتوای تکراری و کسالت بار خوشش نمی آید. برای همین است که اخباری از این دست که به نظر هیجان انگیز و جذاب می آیند بازار داغی دارند. مشکل از آنجا آغاز می شود که این همه اشتیاق برای باور یک شایعه و بازنشر آن معمولا می تواند هر تلاشی برای اثبات واقعیت را خنثی کند.

هشدار جدی به رسانه های سنتی

پژوهشگران ایتالیایی می گویند چراغ خطر شبکه های اجتماعی روشن شده است. محققان این کشور تلاش کرده اند تا نشان دهند اطلاعات نادرست یا فرضیات توطئه آمیز چرا و چگونه سریع تر از اطلاعات معتبر در رسانه های اجتماعی منتشر می شوند.
در این مطالعه 270 هزار پست پست از 73 صفحه ایتالیایی فیس بوک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج ناامیدکننده است. محققان و خبرنگارانی که می خواهند اطلاعات عینی و واقعی در اختیار مخاطبان خود قرار دهند و به مسئولیت اجتماعی خود برای تنویر افکار عمومی عمل کنند، در برابر اطلاعات نادرست عملا کاری از پیش نمی برند. این مطالعه تاکید می کند قدرت غیرمعقول پست ها در شبکه های اجتماعی با ابزار «لایک» و «بازنشر» بسیار بیشتر از آن است که روش های سنتی ژورنالیستی بتواند با آن مقابله کند.
در بسیاری موارد پلاریزه شدن اخبار و سیاسی شدن موضوعات در جامعه، کار را برای رسانه ها و روزنامه نگاران سخت تر هم می کند چرا که کشف واقعیت و قضاوت عادلانه برای مردم در چنین شرایطی دشوارتر می شود. به همین دلیل در بسیاری موارد رسانه های سنتی بازی را به حریف واگذار می کنند.
محققان کشورهای انگلوساکسون و آلمانی زبان نیز بر این یافته تاکید دارند که رسانه های جریان اصلی و روزنامه نگاران حقیقی در فضای عمومی نقش خود را به عنوان دروازه بان خبری از دست داده اند، بنابراین هر محتوایی امکان می یابد در این فضا جریان پیدا کند.
یکی از مهمترین پیامدهای از بین رفتن دروازه بانی خبر، دوگانگی مخاطبان و سردرگمی آنان برای تشخیص منابع معتبر است. آنان به رسانه ها شک می کنند چرا که تصور می کنند کنترل رسمی روی آنها سبب می شود واقعیت ها را پنهان یا کتمان کنند.پرسانه های خبری اخیرا با پدیده ای جدید روبرو شده اند؛ «نفرت انفجاری»!
رویدادهای عمومی که سبب می شود اتاق های خبر، روزنامه نگاران و رسانه های سنتی، پرخاشگرانه ترین و نفرت بارترین کامنت ها را از مخاطبان خود دریافت کنند و به سانسور و پنهان کردن اطلاعات از جامعه محکوم شوند. در چنین شرایطی، بی اعتمادی مردم به رسانه های سنتی خود قدرت شبکه ها در شایعه پراکنی را صدچندان می کند.
خبرنگاران رسانه های سنتی با مشکل دیگری هم روبرو هستند. اخبار فوری آنها خود گاهی به منشأ شکل گیری شایعات بدل می شود. اگر سرعت، پول رایج عصر اطلاعات باشد اطلاعات سریع اما نادرست بسیار گران تمام می شود. رسانه های مدرن سبب شده اند منابع در دسترس مخاطبان افزایش پیدا کند. ما به اطلاعات بیشتری دست پیدا کرده ایم اما این اطلاعات تلفیقی از خبرهای درست، نیمه درست و دروغ و شایعه است. دسترسی به این بسته خبری سریع اما نامطلوب است چرا که اطلاعات نادرست مانند سرطانی است که به سرعت منتشر می شود.
فشار شبکه های اجتماعی و سرعت انتشار اطلاعاتی که چندان موثق نیستند و بیشتر بر ارزش های خبری منفی متکی هستند روزنامه نگاری عینی را عملا مختل کرده است.
رسانه های سنتی برای آنکه در رقابت با شبکه های اجتماعی جا نمانند سرعت را به دقت و صحت ترجیح می دهند و همین امر به نشر اطلاعات نادرست اما سریع دامن می زند. این چالشی است که نه فقط رسانه های کشور ما بلکه غول های رسانه ای جهان مانند «سی ان ان» یا «ردیت» هم با آن دست به گریبانند و بارها آنها را واداشته تا به دلیل انتشار اخبار نادرست از مخاطبان خود عذرخواهی کنند.

هیجان ها از واقعیت قدرتمندترند

اما چه چیز سبب شده است شایعات شبکه ای چنین قدرت غیرقابل رقابتی پیدا کنند؟ وقتی جامعه در شرایط بحرانی قرار می گیرد افکار عمومی عطش فراوانی برای دریافت اطلاعات و اخبار پیدا می کند. در نبود منابع موثق، اطلاعاتی که به نیاز خبری جامعه پاسخ دهند یا در صورت کندی عملکرد آنها، شبکه های اجتماعی قادرند به سرعت شایعات یا اطلاعات نادرست را منتشر کنند و افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار دهند.
انتشار شایعاتی نظیر کشته شدن افراد سرشناس، آلودگی مواد غذایی، تعطیلی یا ورشکستگی بانک ها یا صنایع مختلف مشتی نمونه خروار است که نشان می دهد به ویژه در شرایط بحرانی، اطلاعات چگونه با هم رقابت می کنند و منتشر می شوند.
در این شرایط دو دسته اطلاعات با یکدیگر در رقابت قرار می گیرند. یک دسته اطلاعاتی هستند که با استفاده از هیجان ها و احساس های مردم روی افکار عمومی تاثیر می گذارند و غالبا منشأ تزریق نگرانی و اضطراب در میان مردم هستند. بازنشر اینگونه اطلاعات در شبکه های اجتماعی به ترس و واکنش های هستریک جامعه دامن می زند چرا که غالبا در گفتگوهای فضای مجازی امکان بزرگنمایی پیدا می کند.
دسته دوم نیز اطلاعاتی هستند که از منابع رسمی نظیر سازمان ها و موسسات دولتی و توسط روابط عمومی ها و رسانه ها منتشر می شوند و سعی دارند با انتشار حقایق و اطلاعات واقعی و صحیح افکار عمومی را آرام یا کنترل کنند. مشکل از آنجا آغاز می شود که واکنش های هیجانی مخاطبان به اخبار منفی، غالبا بر منابع خبری رسمی و مجازی اطلاعات تمتقن غلبه پیدا می کند. به عنوان مثال خطر شیوع یک بیماری، آلودگی مواد غذایی یا گرانی کالاها قابلیت بالقوه بسیاری برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی دارد و دقیقا به دلیل آنکه عواطف و احساسات مخاطبان را تحت تاثیر قرار می دهد با سرعت غیرقابل باوری بازنشر پیدا می کند.
محققانی که به روانشناسی شایعه پرداخته اند معتقدند شایعات زمانی بالا می گیرد که ابهام، خطر یا تهدید بالقوه ای وجود داشته باشد. مطالعاتی که روی انتشار ویروسی شایعات انجام شده نشان می دهد برخی هیجان های خاص منجر به بازنشر بیشتر شایعات در شبکه های اجتماعی می شوند.
برخی از این هیجان ها که سرایت ویروسی دارند عبارتند از: حس کنجکاوی، نیاز به سرگرمی، منفعت طلبی، شگفتی و عدم اطمینان. عدم اطمینان و بی اعتمادی یکی از ویروسی ترین این هیجان هاست که عملا می تواند به بمب ساعتی خطرناکی برای ایجاد ترس و نشر بیشتر اکاذیب در شبکه های اجتماعی تبدیل شود.
هراس بانکی که در تعریف به هجوم سپرده گذاران برای دریافت وجوهی که نزد بانک سپرده گذاری کرده اند، گفته می شود و معمولا در پی عدم اطمینان ناشی از حوادثی نظیر جنگ، شورش یا کودتا در کشور یا سوءمدیریت در یک یا چند بانک رخ می دهد یکی از پدیده هایی است که چندی پیش به دلیل نشر اطلاعات نادرست در شبکه های اجتماعی کشور بحران ساز شد.
به همین ترتیب اخبار دستکاری شده یا شایعات اقتصادی می توانند به طرز ناخوشایندی بازارها را دستخوش بحران کنند و ترس و بی اعتمادی است که منشاء اصلی تمام این بحران ها به شمار می رود. در این شرایط افکار عمومی که دچار ترس و واضطراب شده منتظر پاسخگویی منابع رسمی در تلویزیون یا مطبوعات نمی نشیند بلکه به سرعت تحت تاثیر قرار می گیرد و واکنش نشان می دهد.
کمتر کسی از خاطر برده است که پنیک ناشی از شایعه گرانی دلار و کمبود مواد غذایی چگونه سبب شد انبارهای فروشگاه های زنجیره ای و سوپرمارکت ها در مدت کمتر از چند ساعت خالی شود!
نشر اخباری مانند واردات خرمای داعشی، وجود وایتکس در شیر یا استفاده از گوشت گربه در تولید سوسیس و کالباس نیز از جمله شایعاتی بودند که بیشترین بهره را از ترس و هراس مخاطبان خود بردند.
اینجا دقیقا جایی است که سازمان های دولتی و منابع رسمی خبری دچار چالشی جدی می شوند و از تلاش های خود برای خنثی کردن شایعات کمترین نتیجه را می گیرند چرا که آنها تلاش می کنند با استدلال و ارائه مدارک و مستندات واقعیت ها را منتشر کنند در حالی که به طور همزمان شبکه های اجتماعی با بهره گیری از محتوای کاملا هیجانی و احساسی که ریشه در ترس، اضطراب و احساس ناامنی یا حتی خوشحالی و شادمانی کاذب و مقطعی دارد مشغول نشر سریع اخبار گمراه کننده اند.
به بیان ساده تر می توان گفت در این شرایط واقعیت هایی که از طریق مجاری سنتی اخبار منتشر می شوند، نمی توانند به خوبی از پس مدیریت افکار عمومی بربیایند و شهروندان را با جریان مورد نظر دولت همراه کنند. اینجا جایی است که برای خنثی کردن شایعات مهندسی و طراحی پیام، مدیریت سریع و ضربتی، به کارگیری درست زبان و سرعت پاسخگویی به شایعات حرف اول را می زند. در شرایط بحرانی منابع رسمی باید جلوتر و حتی فراتر از شبکه های اجتماعی بیندیشند و عمل کنند.
پژوهش هایی که تلاش کرده اند قدرت نفوذ کانال های سنتی (مانند شبکه های خبری) را با پیام هایی که در شبکه های اجتماعی منتشر می شود، مقایسه کنند نشان داده اند که تاثیرگذاری رسانه های سنتی تنها اندکی از شبکه های اجتماعی بیشتر است. شاید به این دلیل که عموم مردم به ویژه نوجوانان و جوانان متوجه تمایز بین اخبار و اطلاعات رسمی و موثق و اطلاعات تولید شده توسط کاربران شبکه ها نیستند. آنها در مواجهه با پیام های تایید نشده یا همان شایعات کمتر به منبع اطلاعات توجه می کنند و تحت تاثیر هیجان ها تنها منشاء بازنشر اینگونه پیام ها می شوند.

تاکتیک هایی برای خنثی کردن شایعات
کارشناسان معتقدند پنج رویکرد حرفه ای می تواند با نشر اطلاعات نادرست در شبکه های اجتماعی مقابله کند:
* چارچوب بندی و زبان اولیه بسیار مهم است. تحقیقات نشان می دهد اولین اطلاعاتی که منتشر می شود اهمیت زیادی دارد. طراحی جملاتی که برای انتقال اطلاعات به عموم به کار می رود، بسیار حیاتی و کلیدی است چرا که خود می تواند به جای کنترل شایعه و ترس به آن دامن بزند. وقتی یک منبع رسمی می گوید: هنوز آمار دقیقی از کشته شدگان در دست نیست، شایعه پردازان به راحتی بالاترین آمارها را تخمین می زنند و در شبکه ها منتشر می کنند اما اگر همین خبر در قالب «آمار کشته شدگان را به زودی اعلام می کنیم» عنوان شود، قطعا تاثیر مثبت بیشتری بر افکار عمومی دارد.
* عدم اطمینان جرقه ای برای انفجار است. بی اعتمادی مردم اغلب سبب می شود برای کسب اطلاعات بیشتر به منابع اطلاعاتی خودشان روی بیاورند. هر قدر منابع رسمی و سازمان های مطلع برای نشر اطلاعات صحیح بیشتر دست دست کنند و سیاست حبس اطلاعات در پیش بگیرند، شبکه های اجتماعی برای نشر و بازنشر شایعات قدرت بیشتری پیدا می کنند. این شبکه ها در واقع با شایعه، شکاف اطلاعاتی را پر می کنند که می بایست توسط اخبار موثق پر می شد.
* پایش دقیق و تحلیل به موقع شبکه های اجتماعی برای مقابله با شایعات اقدامی بسیار کلیدی است. بررسی دقیق و لحظه به لحظه آنچه در شبکه های اجتماعی رخ می دهد سبب می شود در صورت انتشار اطلاعات نادرست امکان تکذیب یا اصلاح سریع آن وجود داشته باشد.
تحلیل به موقع محتوای شبکه ها بهترین راه حل دفاعی در برابر شایعات است زیرا نشان می دهد شکاف اطلاعاتی در کجاست و مردم به دنبال چه اطلاعاتی هستند. بنابراین منابع رسمی به سرعت می توانند نیاز اطلاعاتی شهروندان را برطرف و شکاف به وجود آمده را پر کنند. مشکل معمولا از آنجا ناشی می شود که منابع رسمی اغلب قدرت محاوره های عمومی در رسانه های آنلاین و شبکه های اجتماعی را نادیده می گیرند و از تاثیرگذاری آن غافل اند.
* تصاویر و ویدئوها بسیار سریع تر از کلمات و متون نشر پیدا می کنند. منابع رسمی اطلاعات باید بدانند تاثیرگذاری فرمت های مختلف اطلاعات در شرایط مختلف با یکدیگر متفاوت است. گزارش های تصویری غالبا تاثیر بیشرتی بر افکار عمومی می گذارند و سریع تر از اطلاعات مکتوب بازنشر پیدا می کنند.
محتواهایی مانند عکس یا فیلم در شرایط بحرانی و خاص، عملکرد ویژه ای دارند چرا که می توانند به طور مستند شایعات را تکذیب کنند.
* سواد رسانه ای همواره از ملزومات زندگی در دنیای رسانه های مدرن است. مردم، خبرنگاران و دولتمردان می بایست در این زمینه آموزش ببینند. کارشناسان حوزه ارتباطات معتقدند واکنش درست افکار عمومی و رسانه ها در قبال شایعات و موضع گیری صحیح سیاستمداران و دولتمردان در چنین شرایطی، در وهله نخست به میزان آگاهی آنان از کارکرد رسانه های نوین بازمی گردد به ویژه عموم مردم که با کوچکترین خبر نامساعدی دچار اضطراب و آشفتگی می شوند باید بدانند هر محتوایی در فضای جاری معتبر و قابل اعتماد نیست.
آنها باید منابع خبری رسمی و موثق را بشناسند و قدرت تشخیص و تفکیک محتوای دروغ و راست را با مراجعه به این منابع پیدا کنند. سیاستگذاران و خبرنگاران نیز باید تدابیری بیندیشند و منابع و مراجعی ایجاد کنند تا مردم در هنگام مواجهه با پیام های مشکوک و غیرقابل اعتماد به آنها مراجعه کنند و حقیقت را بیابند. گرچه نمی توان با نشر اطلاعات گمراه کننده در فضای مجازی به طور کامل مقابله کرد اما دست کم می توان با آموزش از آسیب های آن بر افکار عمومی کاست.
شاید بتوان شبکه های اجتماعی را به خاطر دروغ پراکنی و شایعه سازی مقصر دانست و سرزنش کرد اما آیا می توان زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شکل گیری شایعه و تاثیر متقابل آن بر همین حوزه ها را نیز نادیده انگاشت؟
هر نوع اطلاعات آنلاین در واقع بخشی از یک اکولوژی گسترده تر و پیچیده تر است که عوامل بسیاری در درون آن با هم در ارتباط هستند. به همین دلیل تشخیص و تبیین علل انتشار سریع اطلاعات نادرست و شناسایی منشأ آنها نیز کار آسانی نیست.
علاوه بر این لازم است کارشناسان و صاحبنظران فراتر از رسانه مسئله را مورد بررسی قرار دهند و به زمینه های سیاسی و فرهنگی که شایعه اساسا در آن شکل می گیرد و بازنشر می شود، توجه کنند.
واقعیت این است که برای کشف و درک پیامدهای نشر اطلاعات بدون دروازه بانی و کنترل در شبکه های اجتماعی هنوز در ابتدای راه هستیم. این شبکه ها در آینده نشر اخبار نقش پررنگی ایفا خواهند کرد و بدون شک دنیای خبر و خبررسانی را متحول می کنند اما به نظر می رسد در حال حاضر به جای بهتر کردن این دنیا، مشغول تخریب آن هستند.
شناسایی آسیب های شبکه های اجتماعی و تدوین راهکارهایی برای مقابله با پیامدهای ناخوشایند آنها نیازمند همکاری و همیاری پژوهشگران حوزه های مختلف از جمله ارتباطات، جامعه شناسی، روانشناسی و حتی علوم سیاسی است. قدرت و آسیب های شایعات شبکه ای را نباید دست کم گرفت. (منبع: هفته نامه تجارت فردا)

شبکه‌های اجتماعی بنگاه املاک می‌شوند

دوشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۸ ق.ظ | ۰ نظر

میثم لطفی - ویکتور کوئیرز، 34 ساله که حدود یک‌دهه از زمان تاسیس آژانس املاک او در کالیفرنیا می‌گذرد، این روزها به‌قدری از لحاظ مالی قدرتمند است که هفته گذشته 500 هزار دلار به یک انجمن خیریه کمک کرد. او در پنج سال نخست فعالیت خود یک‌بار اعلام ورشکستگی کرد و پس از آن تصمیم گرفت برای همیشه از عرصه خرید و فروش مسکن خارج شود. ولی همسرش پیشنهاد داد آگهی فروش املاک و زمین‌هایی را که به آنها مراجعه می‌کنند را روی شبکه اجتماعی اسنپ‌چت به‌اشتراک بگذارد تا افراد بیشتری به آنها دسترسی داشته باشند. طولی نکشید که این اتفاق موجب رونق کسب‌وکار آنها شد و سرانجام کوئیرز در کنار همسرش در فاصله سال‌های 2012 تا 2015 میلادی توانست بیش از 50 شعبه از آژانس خود را در شهرهای مختلف آمریکا تاسیس کند و به کمک شبکه‌های اجتماعی به یکی از بزرگ‌ترین بنگاه‌های املاک در این کشور تبدیل شود.

آژانس املاک زنجیره‌ای کوئیرز از جمله مراکزی محسوب می‌شود که بخش اعظم درآمدهای خود را به کمک کانال‌های موجود در شبکه‌های رسانه‌ای از جمله اسنپ‌چت، اینستاگرام و پریسکوپ به‌دست می‌آورد و بیشترین مشتری‌های خود را از طریق پلتفرم‌های رسانه‌ای جذب می‌کند. مدیر این مرکز می‌گوید: «شبکه‌های اجتماعی یک بنگاه املاک بزرگ محسوب می‌شوند که آگهی‌های تبلیغاتی در آنها بیشترین بازده را دارد ... ولی باید به‌درستی بدانید که چطور در این عرصه حضور یابید و با مشتریان خود برخورد کنید».

بنگاه‌های مجازی

بسیاری از آژانس‌های املاک در سراسر جهان سراغ فیس‌بوک می‌روند و در برخی موارد صفحات اختصاصی روی توییتر را در اختیار می‌گیرند. ولی آن‌دسته از آژانس‌هایی که کارشناس امور مجازی را استخدام کرده‌اند، به‌خوبی می‌دانند که حضور در دیگر شبکه‌های اجتماعی از جمله اینستاگرام و اسنپ‌چت می‌تواند خریداران جوان را به سمت آنها بکشاند. از جمله آژانس‌های زنجیره‌ای املاک در آمریکا که توانسته است با مطالعه دقیق در این زمینه به موفقیت‌های فراوان دست پیدا کند می‌توان به Redfin اشاره کرد. این مرکز فناوری‌های موجود در شبکه‌های اجتماعی را به یک مدل کاربردی برای فروش زمین و مسکن تبدیل کرده است و با تمام مشتریان خود از این طریق ارتباط برقرار می‌کند.

این شرکت هم‌اکنون تبلیغات گسترده در اینستاگرام دارد تا تصاویر خانه‌های اجاره‌ای و فروشی را به مشتریان نشان دهد و از این طریق آگهی‌های خود را به‌صورت گسترده‌تر به انتشار برساند. آنجلا نیومن، مدیر این شرکت بزرگ می‌گوید هدف اصلی آنها تبلیغ ابزار موبایلی آژانس Redfin از طریق شبکه‌های اجتماعی است تا بتوانند خود را به همه مردم جهان معرفی کنند.

این شرکت هم‌اکنون کارشناسانی استخدام کرده است تا به‌صورت مستمر فعالیت‌های آن را در فیس‌بوک، اینستاگرام، پینترست و یوتیوب مدیریت کنند. در این فعالیت‌ها نه‌تنها تصاویر مربوط به خانه‌های اجاره‌ای و فروشی منتشر می‌شود، بلکه کاربران می‌توانند بودجه خود را روی صفحه اختصاصی Redfin در شبکه‌های اجتماعی مختلف اعلام کنند تا شرکت بتوانند بهترین گزینه را در کوتاه‌ترین زمان برای آنها انتخاب کند. نیومن بر این باور است که اگر کسی قصد خرید خانه در کشور آمریکا را داشته باشد و به صفحات Redfin در پلتفرم‌های مختلف مراجعه کند، بی‌تردید می‌تواند خانه مورد علاقه خود را در فاصله زمانی یک روز بیابد.

آژانس زنجیره‌ای Redfin دریافته است که باید در هر شبکه اجتماعی رفتار متفاوتی داشت تا از این طریق مشتریان بیشتر جذب شوند. در فیس‌بوک کاربران تمایل دارند آگهی‌های تبلیغاتی را مانند اخبار جدید مطالعه کنند و به همین دلیل مطالب باید به این صورت تنظیم شوند. در پینترست و اینستاگرام کاربران تمایل به تماشای مطالب تصویری دارند و به همین دلیل در این دو شبکه اجتماعی باید تاکید اصلی روی جنبه بصری آگهی‌‌ها باشد. در شبکه اجتماعی یوتیوب هم Redfin یک کانال اختصاصی راه‌اندازی کرده است که در آن نحوه خرید صحیح املاک را آموزش می‌دهد و به‌جز تبلیغات، نشان می‌دهد که چگونه مردم می‌توانند بیشترین استفاده را از منابع مالی خود ببرند.

تجربه حضور آژانس‌های فروش مسکن در شبکه‌های اجتماعی در شرایطی صورت می‌گیرد که صاحبان بیشتر این مراکز در گروه سنی بالاتر از مشتریان خود به سر می‌برند و همین مساله موجب شده آنها به‌خوبی نتوانند نیازهای مشتری را شناسایی کنند. میانگین سن اعضای «انجمن ملی صاحبان آژانس املاک» (NAR) در کشور آمریکا 57 سال اعلام شده است که این رقم با سن والدین غالب خریداران مسکن در کشور آمریکا برابری می‌کند. مرکز NAR در آخرین گزارش خود اعلام کرد 91 درصد اعضای آن عضو شبکه‌های اجتماعی هستند و تا اندازه‌ای در این زمینه فعالیت می‌کنند. با این وجود هنوز هیچ آمار و اطلاعاتی منتشر نشده که نشان دهد فعالیت اجتماعی این مراکز در دنیای مجازی تا چه اندازه موفق بوده است.

بزرگ‌ترین آژانس اینترنتی

لینکدین که بزرگ‌ترین شبکه اجتماعی سازمانی و گسترده‌ترین پلتفرم تخصصی مجازی در جهان محسوب می‌شود، از نظر حضور آژانس‌های املاک و بنگاه‌های مسکن توانسته فیس‌بوک و توییتر را پشت ‌سر بگذارد و در این زمینه هم عنوان نخست را از آن خود کند.

دو مرکز تحقیقاتی NAIOP ماساچوست و Solomon McCown مطالعه مشترکی انجام دادند تا وضعیت آژانس‌های املاک در دنیای پلتفرم‌های اجتماعی مشخص شود. این بررسی نشان داد لینکدین بزرگ‌ترین پلتفرم برای حضور کارگزاران مسکن و بنگاه‌های املاک محسوب می‌شود و پس از آن فیس‌بوک با در اختیارگرفتن 20 درصد بازار در رتبه دوم قرار دارد.

کارشناسان در این بررسی متوجه شدند از میان تمام آژانس‌های املاک که فعالیت‌های خود را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند، 81 درصد از طریق دستگاه‌های موبایلی به صفحه اختصاصی خود سر می‌زنند و بقیه هم رایانه‌های رومیزی را برای این کار در اختیار می‌گیرند. باید توجه داشت که جذب مشتریان جدید انعقاد قرارداد با آنها نیز در بیشتر مواقع از طریق گوشی هوشمند انجام می‌شود و تنها کمتر از هفت درصد صاحبان آژانس املاک ترجیح می‌دهند در شبکه‌های اجتماعی حضور نداشته باشند.

از هر 10 نفر که مدیریت آژانس املاک را بر عهده داشتند، 9 نفر اعلام کردند که شبکه اجتماعی موجب رونق کسب‌وکارشان شده و زندگی تخصصی آنها را تغییر داده است. این بررسی نشان داد که لینکدین با 300 میلیون کاربر در 200 کشور جهان محبوب‌ترین شبکه اجتماعی برای بنگاه‌داران محسوب می‌شود و توانسته به یک عرصه قابل اعتماد برای فروش خانه در دورافتاده‌ترین نقاط تبدیل شود. لینکدین برای آنکه بتواند خدمات خود را با کیفیت قابل قبول در اختیار کاربران جهانی بگذارد، به‌صورت فصلی از مدیران شرکت‌های بزرگی چون یاهو، گوگل، مایکروسافت،‌TiVo، PayPal و Electric Arts کمک می‌گیرد. این شبکه اجتماعی که توسط «جِف وینر» مدیریت می‌شود، امکانات اختصاصی را در زمینه‌های مختلف ارایه می‌دهد و همین مساله موجب شده تا صاحبان آژانس‌های املاک بتوانند به‌خوبی نیازهای خود را در این پلتفرم پاسخ دهند.

لینکدین که خدمات آن به‌صورت عمومی عرضه می‌شود، مدل تجاری خود را به‌گونه‌ای تعریف کرده است که درآمدها به‌واسطه اشتراک کاربران جهانی، فروش آگهی‌های تبلیغاتی و راهکارهای هوشمند سازمانی به‌دست می‌آیند. این سایت در واقع متخصصان جهانی را گرد هم می‌آورد تا کارایی آنها را به حداکثر برساند و احتمال موفقیت پروژه‌های آنها را بیشتر کند. به همین دلیل آن‌دسته از آژانس‌های تبلیغاتی که در لینکدین سرمایه‌گذاری کرده‌اند، بیش از رقبای خود در فیس‌بوک و توییتر توانستند با مشتریان ارتباط برقرار کنند.

بنگاه‌های فناورانه

«انجمن ملی صاحبان آژانس املاک» در آمریکا بر اساس بررسی جدید خود به این نتیجه رسیده که با وجود بمباران اطلاعاتی در شبکه‌های اجتماعی، مردم به این فضا اطمینان دارند تا بتوانند خانه مورد علاقه خود را از این طریق انتخاب کنند. این مرکز متوجه شده که برای خریداران خانه دشوارترین اتفاق پیدا کردن گزینه‌های مناسب است. آمارها نشان می‌دهد از هر 10 نفری که برای پیدا کردن خانه جدید به‌صورت اینترنتی جست‌وجو می‌کنند چهار نفر با مشکل پیدا کردن گزینه‌های مناسب مواجه هستند و به‌درستی نمی‌دانند که چطور می‌توانند یک خانه ایده‌آل با قیمت مناسب را بیابند. با این وجود گفته شده که بیشتر مردم سعی می‌کنند به کمک آژانس املاک گزینه مناسب را پیدا کنند؛ به نحوی که در سال 2014 میلادی 88 درصد معاملات مربوط به خرید و فروش خانه در آمریکا را آژانس‌های مسکن مدیریت کردند که این رقم در سال 2010 میلادی 83 درصد گزارش شده بود. بررسی‌ها همچنین نشان داد 94 درصد جوانانی که قصد خرید خانه دارند، از سایت‌های اینترنتی و به‌خصوص شبکه‌های اجتماعی برای پیدا کردن گزینه‌های جدید استفاده می‌کنند. جوانان معمولا سراغ آن دسته از آگهی‌های تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی می‌روند که تصاویر خانه را نشان داده باشد، اطلاعات جامع مربوط به موقعیت خانه را شامل شود و یک تور مجازی برای حضور قسمت‌های مختلف خانه ارایه دهد. به طور میانگین این سه قابلیت در هر آگهی تبلیغاتی که باشد، بین 10 روز تا دو هفته خانه مربوطه را به فروش می‌رساند.

آژانس‌های املاک این روزها دریافته‌اند که برای حضور در بازار رقابتی باید در شبکه‌های اجتماعی فعالیت مستمر داشته باشند و از این طریق با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند. با این اتفاق میزان تمایل فروشندگان خانه به استفاده از فناوری بسیار زیاد شده است؛ به نحوی که بررسی‌ها نشان می‌دهد طی یک سال گذشته 93 درصد بنگاه‌های املاک از طریق پست الکترونیکی با مشتریان در ارتباط بوده‌اند و 85 درصد هم به‌صورت مستمر به مشتریان پیامک زده‌اند.

ولی در میان این فناوری‌ها شبکه‌های اجتماعی بیشترین اهمیت را دارند. «انجمن ملی صاحبان آژانس املاک» در آخرین گزارش رسمی خود اعلام کرد که از میان همه بنگاه‌های فعال در آمریکا 80 درصد در لینکدین حضور دارند، 71 درصد خدمات فیس‌بوک را به‌کار می‌برند و بقیه هم در توییتر، اینستاگرام، پینترست و اسنپ‌چت آگهی‌های خود را تبلیغ می‌کنند. حدود 81 درصد صاحبان آژانس املاک در آمریکا اعلام کردند از شبکه‌های اجتماعی برای بیشتر دیده‌شدن، قرارگرفتن در معرض عموم و بازاریابی استفاده می‌کنند، 66 درصد این پلتفرم‌ها را برای ایجاد ارتباطات و شبکه‌های جامع به‌کار گرفته‌اند، 59 درصد از آنها برای تبلیغات استفاده می‌کنند و 51 درصد هم شبکه‌های اجتماعی را با هدف افزایش انگیزه میان مشتریان مورد استفاده قرار می‌دهند.

به هر حال باید توجه داشت که صاحبان آژانس‌های املاک به‌صورت مستمر به‌دنبال روش‌هایی می‌گردند تا بتوانند مشتریان را ترغیب به خرید و فروش خانه کنند و تجربه آنها طی چند سال اخیر نشان داده که شبکه‌های اجتماعی بهترین و کاربردی‌ترین ابزار در این زمینه محسوب می‌شوند. البته باید گفت به‌جز آمریکا، پلتفرم‌های اجتماعی در دیگر کشورها هم با هدف خرید و فروش خانه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

(منبع:عصرارتباط)

رئیس پلیس فدرال آمریکا، اف بی آی هشدار داده که رسانه های اجتماعی و رمزگذاری داده‌ها در اینترنت به تروریست‌ها کمک می‌کند تا حملات خود را سازمان دهند و نیروهای جدید استخدام کنند.

به گزارش فارس به نقل از وی تری، جیمز کومی از روند فزاینده استفاده تروریست ها از اینترنت و قابلیتهای مختلف آن اظهار نگرانی کرده است.

وی که در کمیته قضایی سنای آمریکا در واشنگتن حضور یافته بود به طور ویژه در مورد تهدیدات داعش هم سخن گفت و مدعی شد که اعضای این گروهک تروریستی بیش از دیگر گروه های تروریستی از ارتباطات امن اینترنتی بهره می گیرند. کومی افزود که آنها در شبکه های اجتماعی و در پشت تصاویر عادی، مقالات عمیق و پیکارهای مختلف اینترنتی مخفی می شوند و در عرض چند ثانیه حملات ویرانگر خود را آغاز می کنند.

رییس اف بی آی اذعان کرد که رمزگذاری داده ها مبارزه با حملات و تهدیدات سایبری را پیچیده تر کرده ولی این خطرات باید شناسایی و برطرف شوند، چون با امنیت ملی آمریکا در ارتباط هستند. کومی همچنین از افزایش دامنه و وسعت خملات سایبری به زیرساخت های حساس این کشور خبر داد و بالارفتن میزان اطلاعات شخصی و تجاری و دولتی سرقت شده و تشدید خسارات مادی و معنوی را نشانه این امر دانست. وی اظهار امیدواری کرد همکاری کاخ سفید، شرکت های خصوصی و دیگر دولت ها برای مقابله با این چالش خطرناک افزایش یاید.

شبنم کهن چی - شک ندارم جامعه ما پر از ظرفیت‌ها و توانایی‌هایی است که با به کار گرفتن‌شان می‌توانیم به سرعت پیشرفت کنیم. جوانان خوش‌فکر، توانا، میان‌سال‌هایی که کوله‌باری از تجربیات ارزشمند دارند، ایده‌پردازها و حتی سرمایه‌گذارانی که عاشق شهرت و کسب درآمد هستند. اما چرا اینجا مانده‌ایم؟ چرا با وجود داشتن سرمایه انسانی جوانی که صاحب توانایی، مهارت و دانش هستند کند پیش می‌رویم. ما عقب می‌مانیم. عقب می‌مانیم چون همیشه در پذیرش شرایط جدید مقاومت می‌کنیم و فکر می‌کنیم هر تغییری، توطئه‌ای است برای در چنگ گرفتن‌مان. تفکر غالب‌مان همیشه، خاکریزهایی دارد که وادارمان می‌کند از خود دفاع کنیم و تصور غالب‌مان به ما می‌گوید قرار است به ما حمله شود و همیشه پر هستیم از اطلاعات سری و دیوارهایی آسیب‌پذیر که باید از آنها مراقبت کنیم.
 
ما مقاومان بی رهبر
عقب می‌مانیم چون بیش از آنکه دوست داشته باشیم رهبر باشیم، پیرو بودن را ترجیح می‌دهیم؛ قدم گذاشتن در راه‌های تجربه شده، الگوبرداری از طرح‌های اجرا شده و ایرانی کردن همه چیز. این اتفاق وقتی می‌افتد که گاردمان را کمی باز می‌کنیم، هنگامی که جامعه موافق همراه شدن با تغییرات جدید بزرگ‌تر می‌شود و جامعه مخالف با جهان پیش رفتن، کوچک و کوچک‌تر می‌شود. 
می‌‌توانم در حوزه کاری خودم به این موضوع بپردازم؛ شبکه‌های اجتماعی. اکثر ما به خاطر داریم مواجهه جامعه و دولت با اینترنت حدود دو دهه پیش چگونه بود. بخش بزرگی از جامعه و البته کل حاکمیت با موضع‌گیری منفی در اظهار نظرهایشان اینترنت و بستری که برای برقراری ارتباطات مهیا کرده بود را به چشم یک تهدید می‌دیدند؛ از تهدید اجتماعی گرفته تا تهدید سیاسی. آن روزها که هنوز خبری از فیس‌بوک نبود و پیرهن عثمان، چت یاهو بود. بعدتر که اورکات و یاهو 360 به عنوان اولین شبکه‌های اجتماعی از راه رسیدند، دسته جدیدی از اخبار در رسانه‌ها شکل گرفت؛ اخباری که حکایت از پخش عکس‌های دخترها و خیانت همسرها و دام‌های دزدی با استفاده از اینترنت داشت. 
مخالفت‌ها ادامه داشت اما آنچه در کنترل مخالفان قرار نداشت گسترش و هویدا شدن بهره‌هایی بود که می‌شد از اینترنت برد. تا ماجرا به فیس‌بوک رسید. مخالفت با حضور در فیس‌بوک با اظهارنظرها آغاز شد و تا ارعاب و تهدید و توهین هم پیش رفت. چرا می‌گویم توهین؟ چون خوب به خاطر دارم چند سال پیش رییس پلیس وقت گفت فیس‌بوک فیلتر است چون کاربران شعور استفاده از این شبکه اجتماعی را ندارند. ارعاب و تهدید هم که مشخص است؛ فیلتر کردن و به صورت غیر رسمی جرم اعلام کردن فعالیت در فیس‌بوک.
 
گارد شکست اما...
خدا را شکر باید کرد که زمان، هر چند دیر، اما دگرگون کننده هر وضعیتی است. حالا به جایی رسیدیم که وزیر امور خارجه‌مان با فعالیت در شبکه‌های اجتماعی از جمله فیس‌بوک یکی از پیش‌روهای دولت است و اختلاف نظرها درباره رفع فیلترینگ فیس‌بوک منجر به بحث‌ها و گفت‌وگوهایی شد که نشان داد بخش بزرگی از جامعه و البته حاکمیت نظرشان درباره این شبکه اجتماعی تغییر کرده است. ما حتی شروع به راه‌اندازی و فعال کردن شبکه‌های اجتماعی کردیم؛ کلوب، تبیان، لنزور، آپارات و بسیاری از شبکه‌های کوچک و بزرگ. اما چه اتفاقی افتاد که به صورت مشخص شبکه‌هایی مانند کلوب و تبیان، مورد استقبال چندانی قرار نگرفتند. 
 
مرغ ما هم غاز است
نیروی انسانی، چه در ایران، چه خارج از ایران وجود دارد. نیروی انسانی صاحب تفکر، ایده، مهارت و البته توانایی ارتقای آنهاست. چرا نیروی انسانی ما شبکه اجتماعی مانند کلوب و تبیان را عرضه کرد، اما نیروی انسانی در کشوری دیگر، شبکه‌ای مانند فیس‌بوک را به دنیا معرفی کرد. شبکه‌ای که مرزها را نه تنها در بسترش بلکه در نامش هم از بین برده. کسی نمی‌گوید شبکه اجتماعی آمریکایی، می‌گوییم بزرگ‌ترین شبکه اجتماعی دنیا. یا اگر خیلی بزرگش هم نکنیم می‌گوییم بزرگ‌ترین شبکه اجتماعی. اما ما اینجا در اخبار و گزارش‌ها و اظهار نظرها می‌گوییم و می‌شنویم شبکه اجتماعی ایرانی... . 
کلوب، تبیان و ده‌ها شبکه اجتماعی دیگری که اگر جست‌وجو کنید به سادگی می‌توانید بیابید، الگوبرداری از شبکه‌اجتماعی فیس‌بوک کردند؛ امکانات، طراحی و خدماتی که در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی شده توسط نیروی انسانی ایرانی راه‌اندازی شده، همان چیزی است که در فیس‌بوک است. 
این شبکه‌ها برای ایجاد جذابیت هیچ ایده‌ای ندارند و کاربران هنگامی که به مقایسه شبکه اجتماعی فیس‌بوک با یکی از شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی شده از سوی فعالان ایرانی می‌پردازد، با کاربری ساده‌تر و حرفه‌ای‌تر فیس‌بوک ترجیح می‌دهد همان‌جا بماند و از فیلترینگ استفاده کند.
 
ناباوری، نابارورمان کرد
چرا شبکه‌های اجتماعی که ما راه‌اندازی کردیم، بزرگ نشد؟ اولین پاسخ را بعد از درک مفهوم رسانه‌های اجتماعی باید در حوزه برنامه‌ریزی و ایده‌پردازی جست‌وجو کرد. مفهوم و خدماتی که می‌توان از رسانه‌های اجتماعی تعریف کرد و ارایه داد برای کسانی که اینجا اقدام به طراحی یک شبکه‌ اجتماعی می‌کنند چندان شفاف نیست. بخشی از جامعه ما هنوز باور نکرده رسانه‌های اجتماعی چه تاثیری می‌تواند در رشد اقتصادی کسب و کارهای کوچک و بزرگ داشته باشد. یا حتی در حوزه سیاسی چه کمکی می‌تواند به احزاب کند. 
تصوری که از رسانه‌های اجتماعی داریم، محیطی است که صرفا برای انتشار دل‌نوشته‌ها و لایک کردن و به اشتراک گذاشتن عکس و ویدیو است. اگر کمی حرفه‌ای‌تر و جدی‌تر به ماجرا نگاه کنیم شاید بتوانیم در راستای رشد در یک حوزه مشخص، شبکه اجتماعی طراحی کنیم که دایره امکانات بسته‌تر اما تخصصی‌تری داشته باشد. از سوی دیگر برای بسیاری از ما کافی است تنها یک شبکه مانند فیس‌بوک داشته باشیم؛ نه مخاطبان‌مان را هنگام طراحی شبکه مشخص می‌کنیم و نه سیاست بلندمدتی برای ارایه خدمات و بزرگ شدن شبکه داریم. 
 
بی برنامگی کشنده است
از موفق نبودن مدیریت این شبکه‌ها کار می‌کنند نیز می‌توان به عنوان یکی از دلایل موفق نبودن شبکه‌های اجتماعی داخلی نام برد. کافی است به فیس‌بوک و نحوه مدیریت داخلی و نتایجی بیرونی آن نگاهی بیندازیم.
یک برنامه منظم برای به روز رسانی و ایده‌پردازی، برای ارایه گزارش‌های مالی و سیاست‌گذاری‌های سالانه، برای برگزاری نشست‌های خبری و اطلاع‌رسانی به کاربرانی که از شبکه استفاده می‌کنند، برای رصد کردن توانایی کارمندان و ارایه پیشنهادات کاری جدید در فواصل زمانی معین جهت جا به جایی کارمندان در راستای افزایش کارایی آنها، برای ترسیم چشم‌انداز چند سال آینده و تهیه برنامه تجاری مناسب و گام بر داشتن بر اساس آن و... وجود دارد. این برنامه‌ها منجر به شفاف‌سازی در مورد قدم‌های بعدی، چشم‌انداز آینده، اهداف و در نتیجه بهبود کارایی تیم خواهد شد که نتیجه بیرونی آن ارتقای جایگاه محصول (که اینجا شبکه‌های اجتماعی مد نظرمان است) خواهد بود.
در کدام یک از شرکت‌هایی که برای طراحی و راه‌اندازی یک شبکه اجتماعی در ایران تیم جمع می‌کند این برنامه‌ریزی‌ها و اطلاع‌رسانی‌ها وجود دارد. 
چند نفر از کاربرانی که گیگ‌های شبکه‌های اجتماعی محسوب می‌شود کادر مدیریتی شبکه‌های اجتماعی مانند کلوب، تبیان، آپارات یا لنزور را می‌شناسند؟ چند بار گزارشی از سیاست سالانه این شبکه‌ها منتشر شده؟ چه گزارشی در مورد وضعیت مالی و برنامه تجاری این شبکه‌ها نوشته و در اختیار رسانه‌ها قرار داده شده است؟ در چند همایش، مدیران این شبکه‌ها به عنوان سخنران درباره ایده‌شان و راهی که آمده‌اند صحبت کرده‌اند؟
 
دست سایه را رها کن
اینجا همه چیز در سایه است و پیشرفت در سایه امکان‌پذیر نیست. دسترسی به آمار دقیق کاربران فعال در شبکه‌های اجتماعی که از سوی ایرانی‌ها راه‌اندازی شده است اگر نگوییم محال است، بسیار سخت است.
 در مورد برنامه تجاری نیز محال است بتوان از میزان درآمد کسب شده آنها و برنامه آینده‌شان برای افزایش درآمد اطلاعات دقیقی بتوان به دست آورد. حتما می‌دانید اینجا کشوری است که اعداد و ارقام، جزو اطلاعات سری مردمانش محسوب می‌شود. 
از روزنامه‌ها گرفته که تمایلی به اعلام دقیق تیراژشان ندارند تا شرکت‌های کوچک و بزرگی که از رونمایی کردن از اعدادشان در حوزه تولید، هزینه، درآمد و الی آخر فرار می‌کنند. اینجا همه چیز «حدودی» است؛ حدود هزار بازدید روزانه، حدود 100 هزار کاربر، حدود 20 میلیون سرمایه و غیره. اینجا شفاف‌سازی، احساس ناامنی به مدیران و صاحبان کسب و کارها می‌دهد. در حالی که شفاف‌سازی باعث جلب اعتماد مشتریان (اینجا کاربران مد نظر ماست) می‌شود.
 
ارث را بگذار و بگذر
هر چند طراحی و راه‌اندازی شبکه‌های اجتماعی، دنیایی کاملا نو و کم سن و سال در ایران است اما خصلت‌های قدیمی به فعالان این حوزه هم سرایت کرده است. اگر نگوییم وقتش گذشته، باید بگوییم وقتش رسیده جدی‌تر به این حوزه و تولید محتوای رسانه‌های اجتماعی نگاه کنیم. این حوزه، حوزه‌ای است که می‌تواند تاثیر به سزایی در بازار کار داخلی داشته باشد. از به کار گرفتن تیم‌های مشاوره‌ای گرفته تا گرافیست‌ها و برنامه‌نویس‌ها و کپی‌رایترها. فقط باید کمی بزرگ‌‌تر فکر کنیم و باور کنیم قرار است کاری انجام دهیم نه کاری انجام دهیم که باوری را از سر بازکنیم.

پاکسازی فضای مجازی به دست مردم

شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۲ ق.ظ | ۰ نظر

علی شمیرانی - اقناع کردن، صادق بودن و دادن اطلاعات کافی به مردم همیشه در پیشبرد و اصلاح امور در همه جای دنیا کارساز بوده است. ایرانی‌ها نیز از این قاعده مستثنا نبوده و هر گاه مقام یا مسوولی اظهاراتی از جنس صداقت داشته باشد، به سرعت با پذیرش و درک از سوی مردم مواجه می‌شوند.

محمد معصوم - حکایت است مرد هیزم‌شکن تبربه‌‌دستی با خرسی دوست بود. طبق داستان معروف، تبرش را با اره‌برقی عوض می‌کند اما دریغ از پیشرفتی چشم‍گیر در کارش. چراکه هیزم‌شکن نمی‌دانسته اره برقی روشن می‌شود و همچنان به شکل دستی از آن استفاده می‌کرد! روزی خسته از کار، او می‌خوابد و دوست خرسش در راستای پیشبرد داستان، اره را بر سر او فرود می‌آورد. از قضا اره شروع به‌کار کرده هر دو با تعجب می‌گویند: اااا... این چه صدای عجیبی است؟

اینترنت هم گاهی صداهای عجیبی دارد. در مورد اخیرش، El Chapo این صدا را می‌شنود. بعد از ماه‌ها بی‌خبری از این قاچاقچی مکزیکی متواری از زندان، پسر هوشمندش سالازار لطف می‌کند و عکس 3 نفره‌ای منتشر می‌کند. با این عنوان: من و 2 نفر یهویی. و البته ابتکار به‌خرج داده صورت آن دو عزیز را شکلکی می‌کند. اما آن بزرگوار سبیل‌دار چه کسی جز ال چاپوی افسانه‌ایست؟ سالازار گویا با مفهوم Geotag هم چندان آشنایی ندارد. در زیر پست توییتری او درج شده : Costa Rica. مگر چند کاستاریکا در جهان وجود دارد؟

البته درحال حاضر دیگرچنین پستی وجود ندارد.

اما همیشه قضایا به این شیرینی! هم نیست. درمورد دیگری، انتشار عکس باعث افشای هویت یک سلاخ حیوانات شد. والتر پالمر دندانپزشک آمریکایی، چندان ابایی از انتشار تصاویر شکارهایش ندارد. در یکی از این نمونه‌ها در محیط حفاظت شده زامبیا، شیر مهربانی ملقب به  Cecilبه طرز فجیعی کشته می‌شود بدون برجاماندن ردپایی از مسببین این حادثه. این دکتر شجاع و دوست شجاع‌ترش، اقدام به انتشار عکس‌های شیرشکار شده‌ای می‌کنند که از قضا این پرسش پیش می‌آید که این شیر همان سسیل بیچاره نیست ؟ چرا!

اما این داستان نیز پایان نمونه‌های عجیبی که صدایش در اینترنت درآمد نیست.Kiwi Jihadi – AbuAbdulRahman – Mohammad Daniel – Mark John Taylor این‌ها همه یک نفرند. یک استرالیایی که پاسپورتش را سوزانده تا به‌خیال خودش سفر One Way Trip یا یک‌طرفه‌ای داشته باشد به سرزمین‌های اسلامی. این داعشی گویا حواسش نبوده مکان‌نمای حساب کاربری‌اش را غیرفعال کند. او در سوریه بوده!

داستان بعدی نیز جالب است، این مورد البته بیشتر به مناسبات سیاسی کشورها برمی‌گردد. ماجرا از این قرار است که بعد از مراسم انتخاب بانوی برگزیده، دو برگزیده اسراییل و لبنان با هم عکس به اصطلاح سلفی می‌گیرند. گویا رسانه‌ای شدن این عکس اینستاگرامی برای هردو نفر دردسر ساز شده است.

یک مورد دیگر اما درباره فلسفه وجودی شبکه‌های اجتماعی است یعنی همان Show Off یا چشم و هم‌چشمی که من دارم تو نداری. چندی پیش دختر جوان چینی با عکس‌های خود دل خیلی‌ها را ربوده بود. ماشین‌های گرانقیمت، لباس‌های شیک، ساعت‌های پرزرق و برق. ولی این‌ها همه با قاموس نظام درتضادند. نمایش ثروت از خطوط قرمز حزب کمونیست است. با ایجاد حساسیت و پیگیری‌های ماموران دولتی، کاشف به عمل میآید این خانم گرداننده یک سایت شرط‌بندی آنلاین بوده؛ ولی او منشا ثروتش را چیز دیگری اعلام کرده بود. لازم به‌ذکر است شرط‌بندی نیز از خطوط قرمز حزب است.

اما از قدیم باب بوده پسران را بابت اشتباهاتشان شماتت و سرزنش می‌کردند که پدر به آن خوبی تو چرا این‌گونه شدی و پسر کو ندارد نشان از پدر نشاید که نامش نهند آدمی و قص علیهذا! ولی این خارجیان از اساس اعتقاداتشان متفاوت است. در این نمونه دختر یکی از بازیکنان مطرح فوتبال در آمریکا با انتشار عکس‌های نه‌چندان متعارف و معقول، به فکر آبروی پدرش نبوده. البته او عکس‌های جنجالی را پاک می‌کند ولی حواسش نبوده زود دیر می‌شود!

البته این مورد چندان هم جدید نیست. مشخص نیست چرا کریس براون خواننده رنگین پوست آمریکایی سال 2009 با فروشگا‌ه‌های زنجیره‌ای وال-مارت سر لج می‌افتد و به‌صورت توییتری آن را می‌نوازد شاید هنوز آلبوم‌های خودش را در قفسه‌هایش ندیده بود اما به محض دیدن آن‌ها پست را پاک می‌کند و مثلا ما نمی‌فهمیم!

قاعدتا سوانح و فجایع طبیعی احساس هم‌دردی مردمان سراسر جهان را برمی‌انگیزاند و هرکس به نحوی سعی در کمک می‌کند؛ اما این آقای استندآپ کمدین گویا بامزه‌تر از این حرف‌هاست. بعد از سومانی دهشتناک ژاپن، گیلبرت گاتفرید شروع به لطیفه‌سازی می‌کند. حالا این لطایف در جهت تلطیف فضا بود یا چیز دیگر نمی‌دانیم! البته این قضیه برایش گران تمام می‌شود و او دیگر در کنداکتور کمدین‌ها جایی نداشت.

داستان دیگر نیز مربوط به آنتونی وینر ملقب به مرد 140 کاراکتری است؛ یعنی قاعدتا باید با خطرات بازی کردن با دم این شیر بیشتر از بقیه آشنا باشد؛ اما معلوم نیست چرا و از چه روی عکس مساله‌دار خود را منتشر می‌کند آن‌هم برای یک دانشجوی خانم! البته این عکس از طریق توییتر نبود اما لینکش روی حساب کاربری توییتر قرار می‌گیرد. احتمالا حدس زده‌اید این پست پاک می‌شود اما آن‌چه  نباید می‌شد رخ داد! ابتدا ماجرا تکذیب و کمی بعد تایید می‌‍‌شود. این آقای سیاستمدار چندان از گذشته پندبگیر نیست. شما قضاوت کنید: July 29, 2010  - May 27, 2011  - May 30, 2011  - June 1, 2011 - June 6, 2011 - June 9, 2011 و غیره کافی نیست؟ نهایت ماجرا نیز به استعفا ختم می‌شود.

گذری هم به نمونه‌های وطنی داشته باشیم. ماجراهای پیج اینستاگرام the rich kids of Tehran تا مدت‌ها نقل محافل بود. بزرگ‌زادگانی که صدقه سر والدین گرانقدرشان زندگانی گرانقیمتی را تجربه کرده و دیگران را هم شریک این تجربیات می‌کنند اما تنها در عکس و فیلم خوشگذرانی‌. این صفحه 80 هزار و اندی فالوئردار مدتی از دسترس خارج بود اما کماکان به فعالیتش ادامه می‌دهد. اگر شما هم از قافله آن عزیزان بالایی هستید ما را در تجربیاتتان شریک کنید.

اما چندوقتی می‌شود بحث شمایل درون و بیرون عزیزان بازیگر فکر و ذکر نمایندگان مردم را به خود مشغول کرده است. هیاتی متشکل از نمایندگان 3 قوه بیانیه می‌دهند مسوول رسیدگی به این ماجرا شده‌اند؛ بازیگرانی که در تلویزیون آن‌طور باشند و در غیرتلویزیون این‌طور یا بالعکس با آن‌ها برخورد شده ممنوع‌الکار و ممنوع‌التصویر می‌شوند. حالا باید ببینیم این تهدیدها تا چه مقدار جدی است.

کاری نداریم این بحث مگو تا چه مقدار اساس فیزولوژیکی دارد، چه مقدارش روان‌شناسی است، اصلا حقیقی است یا هوا و هوسی بیش نیست، احتمالا هواداران و مخالفان پست جنجالی بهرام رادان هم کاری به این حرف‌ها ندارند. همیشه پای چیز دیگری درمیان است؛ از ما نشنیده بگیرید سیاست...!

به‌عنوان آخرین نمونه ذکر مهمان یکی از برنامه‌های پربیننده ساخت داخل خالی از لطف نیست. در برنامه امسال ماه عسل یکی از مهمانان تحت عنوان مشاغل سخت معرفی می‌شود. گویا تعریف شغل سخت دیگر آن عرق جبین سابق نیست؛ چون کاشف به‌عمل می‌آید این مهمان پوزر عروس است. پوزر عروس نوعی همراه و آموزش دهنده به عروس برای نحوه رفتار و اجرای برنامه عروسی است. البته ماجرا بعد از مراجعه هموطنان به پیج انیستای این پوزر! داغ‌تر شد تا آن‌جا که شنیدیم به عوامل این برنامه در مورد انتخاب مهمان گوشزد شد. امان از دست این اینستا...(منبع:فناوران)

 

پناهندگان سوری سوار بر موج شبکه‌های اجتماعی

دوشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۵۴ ب.ظ | ۰ نظر

میثم لطفی - انتشار تصاویر مربوط به جسم بی‌جان کودک سوری در ساحل ترکیه هفته گذشته همه کاربران را متاثر کرد و به‌اشتراک‌گذاشتن مطالب مربوطه موجب شد این کودک که به همراه خانواده خود برای زندگی آرام در کشور دیگر خاک سوریه را ترک کرده بود، به نماد پناهندگان مظلوم جهان تبدیل شود. اعضای شبکه‌های اجتماعی در طول هفته عکس‌های مربوط به این پسربچه را منتشر کردند و متن‌های مختلفی در رابطه با زندگی سخت او و همسالانش به‌اشتراک گذاشته شد تا دیگر کاربران جهانی در جریان این اتفاق قرار بگیرند. به گفته بسیاری از کارشناسان، شبکه اجتماعی تنها رسانه‌ای بود که باعث شد مرگ این کودک به یک اتفاق بزرگ در جهان تبدیل شود و توجه همه مردم را به این مساله جلب کند.

عکس‌العمل در مقابل انتشار گسترده این تصاویر در شبکه‌های رسانه‌ای به دو صورت شکل گرفت؛ نخست آنکه بسیاری از مردم پس از دیدن عکس‌های مربوط به پسربچه‌ای که در ساحل دریا جان خود را از دست داده بود ناراحت شدند. در مطالب منتشرشده از سوی این افراد به علل گوناگونی در این زمینه اشاره شد که جنگ سوریه، خودخواهی قدرتمداران، قوانین سختگیرانه اروپا برای ورود مهاجران، و بی‌تفاوتی سنگدلانه در مقابل بحران پناهندگان جهانی از مهم‌ترین آنها بود. تمامی این عوامل اهمیت فراوان داشت. با این وجود، عکس مربوط به کودک سوری موجب شد بار دیگر جهانیان مشکلات مربوط به پناهندگان را هم مورد توجه قرار دهند و شبکه اجتماعی در قالب یک ابزار رسانه‌ای این خبر را به گوش مردم جهان برساند. اعضای شبکه‌های اجتماعی با تشکیل کمپین، انتشار بیانیه،‌ اعتراض به مراکز مسوول و ... سعی کردند جلوی ادامه این روند را بگیرند.

عکس‌العمل گروه دیگری از کاربران لایک کردن تصاویر مربوطه بود و آنها تصور می‌کردند که این اتفاق یک موج زودگر در شبکه‌های رسانه‌ای است که پس از گذشت مدت کوتاه کنار می‌رود و کاربران جهانی با پیدا کردن موضوع جدید، این مساله را به دست فراموشی می‌سپارند. این گروه از اعضای شبکه‌های اجتماعی در مطالبی که طی هفته گذشته منتشر کردند، این مساله را مورد توجه قرار دادند که به‌اشتراک‌گذاری عکس‌های ‌آیلان کردی، کودک سه ساله سوری یک موج اجتماعی در دنیای مجازی است و هیچ‌گونه بازتابی در دنیای واقعی نخواهد داشت.

بازتاب در شبکه‌های اجتماعی

روزنامه نیویورک‌تایمز سال 2012 میلادی گزارشی را با عنوان «ناجیان مجازی در دنیای صنعتی» منتشر کرد و نشان داد که چگونه شبکه‌های اجتماعی اتفاقات مهمی را که در دنیای واقعی صورت می‌گیرد بازتاب می‌دهند و باعث می‌شوند یک مساله به دغدغه ذهنی همه مردم جهان تبدیل شود. در آن زمان یک جوان اهل اوگانادا تصویر ویدیویی زندگی خود را با موضوع تبعیض و فقر روی شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد و طولی نکشید که ویدیو به موضوع اصلی مطالب منتشر شده توسط کاربران جهانی تبدیل شد و توجه همگان را به خود جلب کرد. تجو کول، نویسنده گزارش نیویورک‌تایمز در آن زمان توضیح داد که چگونه چرخه خشم و نفرت در اینترنت می‌تواند برای همه کاربران همه‌گیر شود و پس از ایجاد موج همگانی نسبت به یک موضوع خاص، نتایجی بیش از سرگرمی در دنیای شبکه‌های اجتماعی را بر جا بگذارد.

در تراژدی مربوط به مرگ کودک سوری اتفاق مشابه صورت گرفت و فیس‌‌بوک بستری را برای کاربران ایجاد کرد تا خشم خود در مقابل وضعیت پناهندگان را بروز دهند و نسبت به مشکلات این گروه از افراد در سراسر جهان اعتراض کنند. اگرچه فیس‌بوک توانست بیشترین تاثیر را در انتشار گسترده خبر مربوط به آیلان کردی بر جا بگذارد، ولی باید توجه داشت که شبکه اجتماعی در چنین شرایطی نمی‌تواند راهکار حل مشکلات باشد و پس از طرح موضوع، راه‌حل‌های کاربردی باید در دنیای واقعی به‌کار گرفته شود. شبکه اجتماعی فضای لازم برای همدردی را فراهم می‌آورد و احساسات قابل اشتراک مردم سراسر جهان را بروز می‌دهد تا یک مساله مورد توجه قرار گیرد و در بیشتر مواقع راه‌حل کاربردی در چنین بستری ارایه نمی‌شود.

پناهندگی در شبکه‌های اجتماعی

مرگ کودک سه ساله سوری در ساحل مدیترانه هفته گذشته به مهم‌ترین موضوع در رسانه‌های اجتماعی تبدیل شد و تقریبا همه کاربران جهانی عکس‌های مربوط به این اتفاق را مشاهده کردند. با این وجود شبکه اجتماعی اتفاقات مشابهی که تا پیش از این صورت گرفت را بزرگ نکرده بود. از ابتدای سال 2015 میلادی تا زمان مرگ ‌آیلان کردی‌ بیش از دو هزار پناهنده جان خود را در دریا از دست دادند و در مجموع تعداد پناهندگانی که امسال به قصد زندگی در کشور بهتر زادگاه خود را ترک کردند 3279 نفر محاسبه شد. در حالی که بخش اعظم پناهندگانی که امسال جان خود را از دست داده‌اند ملیت سوری دارند، آخرین آمارهای رسمی نشان می‌دهد بیش از نیمی از ساکنان این کشور بی‌خانمان شده‌اند و از سال 2011 میلادی که جنگ در این کشور آغاز شد، بیش از چهار میلیون نفر از سوریه گریخته‌اند. طی این مدت کودکان سوری زیادی در جریان فرار از طریق دریای مدیترانه جان خود را از دست دادند و بسیاری از آنها که به اردوگاه‌های پناهندگان در اردن، لبنان و ترکیه رسیده‌اند، با مشکلات مالی فراوان مواجهند. با این وجود شبکه اجتماعی ماجرای ‌آیلان کردی را مورد توجه قرار داد و این کودک را به نماد پناهندگان جهان تبدیل کرد. اعتراضات جهانی در شبکه‌های اجتماعی طی یک هفته گذشته باعث شد دولت مجارستان سرانجام موافقت خود را برای ورود تمام پناهندگان سوری اعلام کند و از کشور آلمان بخواهد به صورت گسترده‌تر آنها را تحت پوشش قرار دهد.

دولت‌های غربی هم‌اکنون بر این باورند که مرگ یک کودک پناهنده در دریا تراژدی بزرگ محسوب می‌شود. ولی ورود میلیون‌ها پناهنده به کشورهای دیگر یک تهدید بزرگ است که اگر مدیریت نشود، مشکلات فراوانی را به‌وجود می‌آورد و به همین دلیل باید از ورود آنها جلوگیری شود. همین مساله موجب شده بسیاری از کارشناسان فشارهای مربوط به شبکه‌های اجتماعی در مورد وضعیت پناهندگان جهانی را مربوط به دنیای مجازی بدانند و به آثار آن در دنیای واقعی چندان خوش‌بین نباشند.

البته نقد این گروه از کارشناسان به این معنا نیست که شبکه اجتماعی نباید مرگ کودک یک کودک سوری را مورد توجه قرار ندهد. بلکه این افراد تاکید دارند که دنیای مجازی باید راهکارهای خود را به دنیای واقعی انتقال دهد و کمک‌های خود را عملی کند. این اتفاق بسیار خوبی است که کاربران شبکه‌های اجتماعی مرگ کودک پناهنده را مورد توجه قرار می‌دهند و از دیدن تصاویر آن متاثر می‌شوند. بسیاری از افرادی که عکس مربوطه را دست به‌دست چرخانده‌اند عضو تشکل‌های غیردولتی بودند که پس از این اتفاق سعی در کمک‌رسانی به پناهندگان جهان دارند.

قدرت شبکه‌های اجتماعی

شوکه‌شدن کاربران جهانی از انتشار تصاویر مربوط به کودک سه ساله سوری بخشی از قدرت شبکه‌های اجتماعی در انتشار گسترده یک مطلب و تمرکز هرچه بیشتر روی آن را نمایان کرد. با این جریانات بریتانیا که برای سال‌های طولانی تدابیر خصمانه‌ای در مقابل پناهندگان اتخاذ کرده بود، تیتر نخست بسیاری از روزنامه‌های خود را به مرگ آیلان کردی اختصاص داد و در صفحات اجتماعی مربوط به دولت این کشور هم مطالب مربوطه منتشر شد. البته به‌صورت همزمان در رسانه‌های غربی مطالب فراوانی در مورد تهدیدهای پناهندگان به انتشار رسید و برخی کاربران هم عکس‌هایی به‌نمایش گذاشتند که نشان می‌داد ماموران پلیس چگونه با خشونت از ورود بی‌خانمان‌ها به کشور خود جلوگیری می‌کنند. این مسایل طی یک هفته گذشته به‌صورت گسترده مورد توجه قرار گرفت و در یک طرف قدرت دولت‌ها برای جلوگیری از ورود سیل گسترده پناهندگان وجود داشت و در طرف دیگر قدرت شبکه‌های اجتماعی برای حمایت از هرچه بیشتر از پناهندگان دیده می‌‌شد.

البته باید توجه داشت که مقابله با پناهندگان فقط به بریتانیا محدود نمی‌شود. بسیاری از کشورهای غربی قوانینی را تصویب رسانده‌اند که بر اساس آنها جلوی ورود مهاجران گرفته می‌شود و در شرایطی که پناهندگان خود را به ارودگاه‌ها می‌رسانند، باز هم شرایط مناسبی برای آنها ایجاد نمی‌شود. همین مساله موجب شده دولت‌های غربی مرگ یک کودک در دریا را تراژدی بخوانند و ورود میلیون‌ها پناهنده به کشور خود را تراژدی بزرگ‌تر تعریف کنند. بسیاری از ساکنان کشورهای غربی در آخرین آمارگیری‌ها اعلام کردند که ترجیح می‌دهند پناهندگان در کنار آنها زندگی نکنند و از کشور آنها خارج شوند.

در آخرین بررسی صورت‌گرفته 67 درصد مردم بریتانیا اعلام کردند که خروج پناهندگان را از کشور خود ترجیح می‌دهند و تمایلی به ورود مهاجران ندارند. همین مساله موجب شد دولت بریتانیا تنها با ورود 216 بی‌خانمان سوری موافقت کند. ولی نکته جالب اینجاست که بسیاری از همین افراد که تمایلی به زندگی در کنار پناهندگان ندارند، طی یک هفته گذشته تصاویر آیلان کردی را به‌اشتراک گذاشتند و از مرگ او ابراز تاسف کردند. این مساله نشان داد که شبکه اجتماعی تا چه اندازه می‌تواند قدرتمند باشد و با تغییر اذهان عمومی جامعه، یک موضوع را میان مردم گسترش دهد.

پرسش اینجاست که وقتی شبکه اجتماعی احساسات کاربران جهانی را بر می‌انگیزد و در زمینه‌های مختلف یک مساله را در قالب بحران جهانی معرفی می‌کند، چه اتفاقی باید صورت گیرد تا آثار آن در دنیای واقعی مشهودتر باقی بماند؟ سال 1972 میلادی در جریان جنگ ویتنام عکس منتشرشده در روزنامه‌ها دختربچه‌ای را نشان می‌داد که پس از انفجار بمب در حال فرار بود تا جان خود را نجات دهد. در آن زمان که شبکه اجتماعی وجود خارجی نداشت، روزنامه‌های سراسر جهان این عکس را منتشر کردند و فشارهای عمومی بر دولت آمریکا به‌قدری افزایش یافت تا سرانجام جنگ خاتمه یافت. این روزها شبکه‌های رسانه‌ای به‌خصوص فیس‌بوک موج مشابهی را در جریان مرگ پسربچه سوری ایجاد کردند و تلاش می‌کنند وضعیت پناهندگان را بهبود بخشند. برخی کارشناسان با حمایت‌های کاربران جهانی طی هفته گذشته به این نتیجه رسیده‌اند که دولت‌های غربی هم‌اکنون آمادگی بیشتری برای تغییر قوانین خود دارند و ساکنان این کشورها هم بیش از گذشته زندگی در کنار پناهندگان را می‌پذیرند. ولی باید توجه داشت که تصویب قوانین جدید از سوی دولت‌های غربی نیازمند آن است تا مردم آنچه را که در شبکه‌های اجتماعی انجام دادند، در دنیای واقعی هم دنبال کنند.

کمک کردن به میلیون‌ها پناهنده‌ای که خانه خود را از دست داده‌اند و جایی برای زندگی ندارند محدود به شبکه‌های اجتماعی نمی‌شود. این اقدام نیازمند موج جهانی در دنیای واقعی است تا نگاه جامعه به زندگی در کنار افرادی با زبان خارجی و فرهنگ متفاوت تغییر کند. اگرچه کمپین‌های تشکیل‌شده در فیس‌بوک، به‌اشتراک‌گذاری تصاویر، تاثر همگانی و ... برای پررنگ‌تر شدن یک مشکل اتفاق قابل ملاحظه‌ای است، ولی ادامه آن در خارج از چارچوب‌های مجازی می‌تواند تاثیرات بهتری را بر جا بگذارد. (منبع:عصر ارتباط)

یک روانشناس گفت: دانستن‌های نادرست بزرگ‌ترین آفت جامعه امروز است.

سید محمود انوشه در همایش کار، تکنولوژی و زندگی سالم که در مجتمع فرهنگی ستارگان اراک برگزار شد، سن 14 تا 64 سالگی را دوران تخیل و توهم عنوان کرد و گفت: غالب عمر 14 تا 64 سالگی توهم است و افکار بیهوده به سراغ انسان می‌آید.

این نویسنده و محقق اظهار کرد: شبکه‌های اجتماعی از یک سو و شبکه‌های ماهواره‌ای از سویی دیگر خانواده‌های ایرانی را مورد هدف قرار داده‌اند تا نظام خانواده‌ها را از هم برچینند.

این روانشناس ضمن تاکید بر نقش شبکه‌های اجتماعی در خانواده‌های ایرانی گفت: ما دچار فقر مطالعه در حوزه خواندن کتاب هستیم.

وی فقر مطالعه و تغییر رویکرد به سمت شبکه‌های اجتماعی را از معضلات جامعه امروز برشمرد و تاکید کرد: این قضیه از دست تنظیم و اصلاح اجتماعی خارج شده و هر خانواده‌ای باید نگران فرزندان خود باشد.

به گزارش ایسنا وی عنوان کرد: میزان تمرکز، انرژی و زمانی که دانشجویان در این دو سال اخیر صرف شبکه‌های اجتماعی کرده‌اند با 48 واحد دانشگاهی در هر ترم برابر است.

انوشه افزود: بزرگترین آفت جامعه ما این است که اطلاعات بومی نیست و یک شبکه اطلاعات تقلیدی را بومی‌سازی کرده‌ایم.

مروری بر شبکه دولت 18 ساله

سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۲۶ ق.ظ | ۰ نظر

چشم انداز شبکه دولت، اتصال به شبکه ملی اطلاعات است. به این معنا که بعد از راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، کسانی که از شبکه ملی استفاده می کنند، می توانند به شبکه دولت دسترسی پیدا کنند. حتی شبکه لایه عمومی دولت می تواند خود لایه اختصاصی شبکه ملی اطلاعات شود، بنابراین منافاتی بین شبکه دولت و شبکه ملی اطلاعات وجود ندارد و هر دو بخشی از دولت الکترونیک خواهد شد.
یکی از ویژگی های شبکه عمومی دولت، اتصال به شبکه های دستگاهی وزارتخانه ها و سازمان های دولتی مانند «رشد» (آموزش و پرورش)، «شباب» (وزارت بازرگانی)، «سلامت» (وزارت بهداشت)، «عدالت» (قوه قضائیه) و... است تا شبکه های محلی بعد از اتصال به شبکه دولت بتوانند از شبکه های سایر دستگاه ها و وزارتخانه ها استفاده کنند.
«شبکه دولت» در آینده با امضای تفاهم نامه به «شبکه ملی اطلاعات» متصل و بخشی از دولت الکترونیک خواهد شد. این خبر را علی عباسیان آرانی، مدیر کل دفتر تحقیقات و برنامه ریزی مرکز فناوری اطلاعات و امنیت نهاد ریاست جمهوری اعلام کرد. وی به «ایران» گفت: اکنون شبکه دولت در 11 هزار نقطه کشور، برای تبادل اطلاعات و تسریع در انجام خدمات، قابل دسترسی است و مقرر شده دسترسی به این شبکه تا 60 هزار نقطه (تا سطح بخشداری ها) در کشور برسد.


**شبکه دولت، دولت الکترونیک نیست
«شبکه دولت را نباید با دولت الکترونیک یکی دانست یا اشتباه گرفت. این دو موضوع کاملاً از هم جدا هستند. شبکه دولت در حقیقت یک زیرساخت سخت افزاری و نرم افزاری برای انجام کارهای خاص و کاملاً متفاوت از دولت الکترونیک است البته می تواند در آینده بخشی از دولت الکترونیک باشد.»
عباسیان آرانی، با بیان این مطلب می افزاید: «سرویس هایی روی شبکه دولت قرار داده شده که در آینده امکان ارتباط آنها با دولت الکترونیک بیشتر میسر خواهد شد.»
وی در پاسخ سؤال عده ای که مطرح کردند چرا با وجود سابقه طولانی راه اندازی شبکه دولت، دولت الکترونیک شکل نگرفته است، می افزاید: «بحث دولت الکترونیک چند سال است که در برنامه پنجم توسعه دولت لحاظ شده است در صورتی که شبکه دولت سابقه طولانی دارد.»
این مقام مرکز فناوری نهاد ریاست جمهوری هدف شبکه دولت را ارائه خدمات الکترونیکی و اطلاعات، همسو سازی و هماهنگی برای استفاده از ظرفیت های آی تی سی به صورت یکپارچه به ذینفعان برای رسیدن به دولتی فراگیر و هوشمند عنوان کرده و می گوید: «چشم انداز شبکه دولت، اتصال به شبکه ملی اطلاعات است. به این معنا که بعد از راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، کسانی که از شبکه ملی استفاده می کنند، می توانند به شبکه دولت دسترسی پیدا کنند. حتی شبکه لایه عمومی دولت می تواند خود لایه اختصاصی شبکه ملی اطلاعات شود، بنابراین منافاتی بین شبکه دولت و شبکه ملی اطلاعات وجود ندارد و هر دو بخشی از دولت الکترونیک خواهد شد.»
عباسیان آرانی می افزاید: «قرار است تفاهم نامه ای برای دوران گذار شبکه دولت به شبکه ملی اطلاعات امضا شود. تا نیازی به انجام موازی کاری نباشد بنابراین شبکه دولت با شبکه ملی اطلاعات ارتباط تنگاتنگی خواهند شد.»


**یک شبکه 18 ساله
اما سؤال این است که پیشینه طرح «شبکه دولت» به چه زمانی بر می گردد و از چه زمانی و با چه اهدافی راه اندازی شده است؟ عباسیان آرانی ابتدا به تعریف این شبکه اشاره کرده و می گوید: «این شبکه مجموعه ای امن و با پهنای باند مناسب از زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری است که دارای استانداردهایی براساس قوانین و مقررات است و تسهیل، تسریع، حمل اطلاعات بین ذینفعان و ارائه خدمات الکترونیکی در لایه های عمومی و اختصاصی دولت را پیگیری می کند.»
«تفکر راه اندازی شبکه دولت در سال 1375 با بستر سخت افزاری و نرم افزاری آن زمان شکل گرفت و پیشنهاد شد دفتر هیأت دولت یک شبکه اختصاصی الکترونیکی برای انجام مکاتبه های سریع خود با وزارتخانه ها و سازمان های دولتی در شهر تهران راه اندازی کند، بنابراین، این شبکه سابقه نزدیک به 18 سال دارد.»
وی در ادامه می گوید: «بعد از فراهم شدن بستر، این شبکه در سال 76 راه اندازی و ابتدا مکاتبه های اداری بین چند دستگاه ستادی انجام شد. سپس در سال 77، 10 معاونت ریاست جمهوری، در سال 78 استانداری های 10 استان به شبکه دولت اضافه شد. نهایتاً در سال 86 تعداد استان هایی که به شبکه متصل بودند به 18 استان رسید. در سال 88 نزدیک به 90 نقطه از دستگاه های استان ها به این شبکه متصل شدند. در سال 90 هم با اتصال نزدیک به سه هزارنقطه که شامل زیرمجموعه دستگاه ها و نهاد های دولتی بود به شبکه دولت برای تسریع در کارها دسترسی پیدا کردند. اکنون که در سال 94 هستیم نزدیک به 10 هزار و 902نقطه از دستگاه ها و زیرمجموعه های آنها به شبکه دولت متصل شده اند و افق و چشم انداز پیش رو نیز اتصال بیش از 60 هزار نقطه از دستگاه ها و زیرمجموعه ها در مرحله اول و متصل شدن صدها هزار نقطه دیگر در برنامه بلند مدت است.»


**شبکه دولت یک شبکه ایمن
«شبکه دولت را دو لایه عمومی و اختصاصی تشکیل می دهد که هر دو لایه نیز دارای استانداردها و الزامات امنیتی مختص به خود است.»
عباسیان آرانی می گوید: «لایه اختصاصی بسیار ایزوله است و افراد بسیار محدودی با رعایت ضریب اطمینان بسیار بالا به این بخش از اطلاعات طبقه بندی شده دسترسی دارند اما لایه عمومی دارای ظرفیت دسترسی بیشتری است و تعداد بیشتری از دینفعان می توانند از اطلاعات شبکه دولت بهره برداری کنند.»
این مقام دولت با بیان اینکه بیش از 16 سرویس روی شبکه وجود دارد تا ارائه خدمات به ذینفعان سریعتر و با اطمینان تر انجام گیرد و 20 سرویس دیگر نیز راه اندازی خواهد شد می افزاید: «یکی از ویژگی های شبکه عمومی دولت، اتصال به شبکه های دستگاهی وزارتخانه ها و سازمان های دولتی مانند «رشد» (آموزش و پرورش)، «شباب» (وزارت صنعت، معدن و تجارت)، «سلامت» (وزارت بهداشت)، «عدالت» (قوه قضائیه) و... است تا شبکه های محلی بعد از اتصال به شبکه دولت بتوانند از شبکه های سایر دستگاه ها و وزارتخانه ها استفاده کنند. حتی مردم نیز می توانند از طریق دفاتر پیشخوان دولت از این شبکه و سرویس های آن بهره برداری کنند.»
عباسیان آرانی اظهار می دارد: «یکی از این سرویس های ارائه شده در شبکه دولت، سیماد (سامانه یکپارچه مراسلات اطلاعات الکترونیکی دولت) است که اکنون 11هزار نقطه در کشور اعم از دستگاه ها، ستاد ها و نهادهای دولتی به آن متصل هستند و هر نهادی بخواهد با نهاد یا دستگاه دولتی دیگر مکاتبه ای داشته باشد، از سیماد استفاده می کند. سرویس سپاد (سامانه پیگیری استعلام دولت) سامانه دیگری است که اگر نامه ای برای دولت و هر دستگاه دولتی نوشته شود با این سامانه قابل پیگیری است. جالب اینکه مردم نیز از طریق دفاتر پیشخوان دولت می توانند مکاتبات خود را در دستگاه های دولتی از طریق این سامانه پیگیری کنند. دفاتر پیشخوان دولت به این شبکه متصل است و مردم می توانند بدون سفر درون شهری و برون شهری و با کمترین هزینه مکاتباتی را که با دستگاه های دولتی انجام داده اند، از طریق شبکه دولت پیگیری کنند. سامانه سامد (سامانه ارتباطات مردم و دولت) سامانه دیگری است که روی شبکه دولت وجود دارد و اگر مردم مشکلی در خصوص وام، اشتغال، درمان، سلامت و... داشته باشند، می توانند با این سامانه به دولت تدبیر و امید منعکس کنند. از طریق این سامانه نامه های ارسالی براحتی به دستگاه های مربوطه ارسال می شود و قابل پیگیری است. سامانه مقامات، سامانه اطلاعات طرح های عمرانی، سامانه هیأت عالی گزینش، درگاه خدمات دولت برای پیگیری مصوبات دولت و... از جمله دیگر سامانه هایی هستند که روی شبکه دولت قرار دارد.»
وی می افزاید: «البته قرار است سرویس های دیگری نیز تا پایان سال به این شبکه متصل شوند، سرویس هایی مانند استعلام ثبت احوال و... . این سامانه ها مربوط به سازمان ها و دستگاه های دیگر دولتی است که با اتصال به شبکه دولت کارها سریعتر انجام خواهد گرفت. به فرض اگر دستگاهی نیاز به استعلام هویتی فردی داشته باشد براحتی می تواند از طریق شبکه دولت به سامانه ثبت احوال دسترسی داشته باشد و هویت فرد را شناشایی کند. بنابراین در همین راستا از انجام کارهای اداری اضافه پرهیز خواهد شد.»


**افق شبکه دولت
شاید برای بسیاری این سؤال مطرح شود ذینفعان شبکه دولت چه کسانی هستند که در این خصوص مدیر کل دفتر تحقیقات و برنامه ریزی مرکز فناوری اطلاعات و امنیت نهاد ریاست جمهوری به «ایران» می گوید: «در شبکه دولت دو گروه «ذینفعان» وجود دارد که گروه اول را نماینده های شورای عالی فضای مجازی، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزارت کشور، سازمان مدیریت و برنامه ریزی و... تشکیل می دهند که در عین استفاده از لایه های اختصاصی در سیاستگذاری و راهبرد این شبکه نیز نقش پررنگی دارند. گروه دوم شامل استفاده کنندگان از این شبکه است که شامل شهرداری ها، بانک ها، بیمه ها، وزارتخانه ها، دستگاه ها، بنگاه های اقتصادی و حتی مردم هستند که البته بهره برداری بیشتر مردم از این شبکه در آینده از این میسر خواهد شد. یعنی در شبکه دولت علاوه بر اینکه یک دستگاه دولتی با یک دستگاه دولتی دیگر می تواند ارتباط برقرار کند، امکان ارتباط دستگاه دولتی با مردم (کارمندان، بنگاه ها از طریق پیشخوان دولت و اپراتورها) نیز وجود خواهد داشت.»
*منبع : روزنامه ایران