تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
بهار ادیبان - کدام یک از ما دوست نداریم در شبکه های اجتماعی محبوب باشیم؟ عددی که کنار عنوان Follower ثبت می شود را هر روز کنترل می کنیم تا ببینیم چند نفر به پیروان مان اضافه شده یا چند نفر پیگیری محتوای ما را متوقف کرده اند و به اصطلاح ما را UnFollow کرده اند. داشتن شخصیتی محبوب در شبکه های اجتماعی وابسته به همان چیزی است که خودمان به دیگران نشان می دهیم؛ ادب و اخلاق، میزان مسوولیت پذیری در مقابل نشر محتوا، به روز بودن، احترام به دیگران، تعامل صحیح و میزان تعصب. ساده ترین کارهایی که می توانیم برای کسب محبوبیت کنیم چیست؟
فعالیت تان در شبکه های اجتماعی مستمر باشد، دقت کنید فعالیت مستمر به معنای ارسال سیلی از محتوا به تایم لاین دنبال کننده های تان نیست؛ بلکه منظور حذف غیب های طولانی مدت بین فعالیت هایتان است.
تعامل می تواند کلید طلایی افزایش محبوبیت شما باشد. با کسانی که شما را دنبال می کنند یا شما آنها را دنبال می کنید، تعامل سازنده داشته باشید.
از هر گونه توهین، طعنه و تحقیر دوری کنید.
مطالبی که دیگران منتشر می کنند و دوست دارید را بازنشر کنید نه کپی؛ منبع نوشته های تان را اگر خودتان نیستید، اعلام کنید.
در استفاده از هشتگ مناسب دقت کنید و از استفاده زیاد از هشتگ در یک جمله بپرهیزید.
از انتشار مطالبی که زمان غیبت شما بارها از سوی کاربران منتشر شده، خودداری و سعی کنید به جای تکرار یک مطلب از بعد دیگری به مساله نگاه کنید و نظرتان را درباره اش با دوستان تان به اشتراک بگذارید.
بیوگرافی، عکس و نام کاربری شما نشان دهنده شخصیت شماست، پس انتخاب مناسبی انجام دهید.
همواره منطقی باشید و براساس عقاید و اصول اخلاقی تان رفتار کنید؛ موج سواری و شتابزدگی در همراهی با یک جریان می تواند به ضررتان تمام شود.
در دام سرعت نیفتید، از صحت آنچه درباره اش صحبت می کنید، مطمئن شوید. انتشار مطالب نادرست محبوبیت شما را خدشه دار کرده و شما را کاربری غیر قابل اطمینان معرفی می کند. (منبع:فناوران)
کیوان صفی - شبکه های اجتماعی با تاروپود روزمره بسیاری از ما درهم تنیده شده است. ما شادی ها، موفقیت ها، توقعات، گلایه ها، رویدادها، ناراحتی های خود و دوستان مان را هر روز در شبکه های اجتماعی در معرض نمایش قرار می دهیم؛ با سوآرم چک این می کنیم کجاییم، در اینستاگرام محیط کار، زندگی یا اماکن تفریحی دوست داشتنی مان را و دوستان مان را نشان می دهیم، در توییتر نظرات، اعتقادات، انتقادات، پیشنهادات، حسی که داریم، اهداف، برنامه ریزی ها و بسیاری از موضوعات شخصی خود را منتشر می کنیم، در فیس بوک ارتباط با دوستان مان، برنامه هایی که در آن شرکت می کنیم، موضع گیری های مان درباره موضوعات مختلف را فاش می کنیم، در اسنپ چت از لحظات خود فیلم گرفته و به اشتراک می گذاریم. شبکه های اجتماعی به مثابه دایره ای شده که همه چیزمان را روی آن می ریزیم. چطور می توانیم با این همه افشاگری امنیت اطلاعات مان را تامین کنیم و حریم خصوصی مان را امن و امان نگه داریم؟
از انتشار عکس از مهمانی های خصوصی در شبکه های اجتماعی خودداری کنیم.
از ثبت آدرس محل ِ زندگی خود در اپلیکیشنی مانند سوآرم بپرهیزیم.
در انتخاب دوستانی که به آنها اجازه می دهیم سوآرم ما را دنبال کنند، دقت کنیم و آگاه باشیم لزومی ندارد غریبه ها بدانند پاتوق ِ ما کجاست؟ یا معمولا روزها در چه مسیرهایی تردد می کنیم.
در صورتی که دوست داریم اطلاعات شخصی در صفحات مان در شبکه های اجتماعی منتشر کنیم، بهتر است از امکان پرایوت کردن پروفایل مان استفاده کنیم.
رمز عبورمان در شبکه های اجتماعی را هراز گاهی تغییر داده و از رمز عبوری غیر از سال و ماه تولد، شماره تلفن خانه یا محل کار، شماره شناسنامه، شماره موبایل و اسم خود یا دوستان نزدیک و خانواده مان استفاده نکنیم.
تنظیمات امنیتی شبکه های اجتماعی مورد استفاده تان را به دقت مرور کرده و در صورت لزوم تغییر دهید. (فناوران)
در آستانه ششمین سال بزرگداشت روز جهانی رسانه های اجتماعی (فردا 30 ژوئن) کشورهای خاورمیانه بیشترین میزان رشد استفاده از شبکه های اجتماعی را در جهان از آن خود کردند؛ چیزی حدود 14 درصد. همچنین تعداد کاربرانی که از موبایل برای استفاده از شبکه های اجتماعی در خاورمیانه استفاده می کنند، 21 درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است.
فناوران- رسانه های اجتماعی بیش از هر جایی به آسیا و خاورمیانه کمک می کند تا سریع تر دوران گذار سیاسی و اجتماعی را پشت سر بگذارند. آمارهای سایت statista.com نشان می دهند در آسیا، چین بیشترین کاربران فعال رسانه های اجتماعی را در ماه دارد که از موبایل استفاده می کنند؛ 557 میلیون کاربر فعال ماهانه. بعد از چین هند با 116 میلیون کاربر فعال ماهانه که برای استفاده از شبکه های اجتماعی از موبایل استفاده می کنند، رتبه دوم را به خود اختصاص داده است.
در ابتدای سال 2016، درحالی که جمعیت جهان از 7 میلیارد نفر گذشته بود، حدود 3 میلیارد و 400 میلیون کاربر اینترنت داشتیم که از این جمعیت آنلاین در سراسر دنیا، شبکه های اجتماعی 2 میلیارد و 300 میلیون کاربر فعال داشتند و از میان آنها حدود یک میلیارد و 900 میلیون کاربر فعال از موبایل استفاده می کردند. این آمار حالا که نیمه سال میلادی هستیم، حتما افزایش پیدا کرده است.
جالب است بدانید تعداد کاربران فعال اینترنت در سال 2016 نسبت به سال 2015 در تمام جهان 10 درصد افزایش یافته است. آمار کاربران فعال شبکه های اجتماعی نیز به همین میزان افزایش پیدا کرده است. رشد کاربران فعال شبکه های اجتماعی که از موبایل استفاده می کنند نیز 17 درصد افزایش یافته است. در میان کشورهای مختلف بیشترین میزان رشد استفاده از شبکه های اجتماعی به کشورهای خاورمیانه تعلق دارد؛ چیزی حدود 14 درصد. همچنین تعداد کاربرانی که از موبایل برای استفاده از شبکه های اجتماعی در خاورمیانه استفاده می کنند، 21 درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. در ایران نخستین بار، سال 91 بود که روز جهانی رسانه های اجتماعی جدی گرفته شد و برگزاری اولین همایش در آن سال، ایران را نیز هم پای دیگر کشورها در این روز مطرح کرد. هرچند سال های عمر همایش روز جهانی رسانه های اقتصادی کوتاه بود و برگزارکننده ای مصرّی برای آن پیدا نشد، اما رسانه های اجتماعی در ایران به رغم تمام محدودیت ها به کار خود ادامه داد.
امروز کاربران شبکه های اجتماعی یکی از اثرگذارترین بخش های جوامع در تصمیم گیری ها و اطلاع رسانی هستند؛ کاربرانی که شامل اکثریت مردم می شود. می توان گفت کاربران، گروه های حامی حقوق بشر، حامی محیط زیست، فعالان اجتماعی و سیاسی سراسر جهان در آستانه ششمین سال بزرگداشت روز جهانی رسانه های اجتماعی به بلوغ رسیده اند. حالا هدفمندتر از گذشته و به موقع از رسانه های اجتماعی استفاده می شد و به همین دلیل هم هست که می بینیم جریان هایی که سرچشمه اش رسانه های اجتماعی هستند، درون جامعه نفوذ کرده و نمود بیرونی پیدا می کنند. در این میان گسترش استفاده از موبایل کمک بزرگی است به بزرگ تر و قدرتمندتر شدن رسانه های اجتماعی.(منبع:فناوران)
میثم لطفی - استفاده از ابزاری به نام شبکه اجتماعی در کنار همه برنامههایی که برای مراسم ازدواج تدارک دیده شده است، میتواند جالب باشد. این فضا اتفاقات جالب و جذابی را برای دو فردی که میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند رقم میزند و البته برای مهمانان هم تازگی دارد. این روزها بخش اعظم زندگی ما در دنیای الکترونیکی و مجازی سپری میشود و به همین دلیل اضافه شدن قابلیتهای این دنیای مدرن به مراسم ازدواج از جمله اتفاقاتی است که کاربران هزاره سوم به آن فکر میکنند. به هر حال، تا امروز به این مساله فکر کردهاید که اگر قرار باشد دنیای مجازی با دنیای واقعی شما ادغام شود و در یک مراسم مهم مانند ازدواج، این دو دنیای دور از هم را کنار یکدیگر قرار دهید، چه کار باید بکنید؟
یک داستان واقعی
هفته گذشته یک زوج بریتانیایی هزاران پوند پرداخت کردند تا مراسم ازدواج آنها بهصورت زنده و مستقیم روی شبکههای اجتماعی پخش شود که البته مدیریت این اتفاق را شرکتی بر عهده داشت که بهصورت تخصصی در زمینه ساماندهی مراسم ازدواج در پلتفرمهای رسانهای فعالیت میکند. عکسها و ویدیوهای «زو آناستازی» و «ویل دیگینس» از این روز بزرگ بهصورت مستقیم روی فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و پریسکوپ بهاشتراک گذاشته شد و حتی افرادی که در این مراسم شرکت نکردند هم توانستند از نزدیک آن را دنبال کنند.
شرکت انگلیسی که بهصورت تخصصی در زمینه برگزاری مراسم ازدواج در شبکههای اجتماعی فعالیت میکند، حداقل هزینه درنظر گرفتهشده برای خدمات خود را 6500 پوند اعلام کرده است. ولی این زوج جوان تصمیم گرفتند چند برابر مبلغ یادشده را به این شرکت بپردازند تا پوششدهی زنده و مستقیم از مراسم ازدواج آنها در شبکههای اجتماعی مختلف صورت گیرد. آناستازی که اهل یکی از شهرهای انگلستان به نام دربی است اعلام کرد که ارزشش را داشت برای مراسم ازدواجش این میزان پول پرداخت کند. عروس جوان که در یک شرکت ساختمانی فعالیت میکند، در این خصوص گفت: «ارزش دارد که برای این کار هزاران پوند پرداخت کنید، زیرا شما فقط یک بار در زندگی خود امکان تجربه چنین شبی را دارید و برای آنکه مراسم این شب به بهترین شکل برگزار شود، باید تا حد توان هزینه کرد. همه مردم برای مراسم ازدواج خود مقدار زیادی پول را برای محل برگزاری مراسم، خرید گل، غذا و نوشیدنی اختصاص میدهند. شبکه اجتماعی یک بخش مهم است که باید به این موارد اضافه شود و با توجه به اینکه بخش اعظم زندگی ما به آن اختصاص یافته است، باید در شب ازدواج هم به آن توجه شود».
دیگینس که بهعنوان مدیر یک مرکز مشاوره اقتصادی فعالیت میکند و وضع مالی خوبی دارد هم در اینباره توضیح داد: «این شبی است که بزرگترین جشن زندگی ما در آن برگزار میشود. ما نخستین زوج در جهان محسوب میشویم که مراسم ازدواج خود را بهصورت مستقیم روی شبکههای اجتماعی پخش کردیم. این کار ما را مشهور میکند. چه کسی از شهرت بدش میآید؟».
مراسم ازدواج این زوج انگلیسی در دنیای مجازی در چهار بخش مختلف دنبال شد:
راهاندازی یک صفحه عمومی در توییتر که تمام عکسها و خبرهای مربوط به این اتفاق بهصورت لحظه به لحظه روی آن منتشر شد.
راهاندازی یک صفحه عمومی در اینستاگرام که تمامی عکسهای مربوط به مراسم ازدواج را پوششدهی میکرد.
پخش مستقیم تصاویر ویدیویی مراسم ازدواج در شبکه اجتماعی پریسکوپ.
راهاندازی یک گروه خصوصی در فیسبوک برای دوستان و اقوام که بتوانند در این مراسم حضور داشته باشند.
برای اینکه این پوششدهی به بهترین شکل انجام شود، شرکت Status Social متخصص امور ازدواج در شبکههای اجتماعی یک قرارداد چندهزار پوندی با عروس و داماد منعقد کرد. این شرکت توضیح داد که پیشتر یک زوج آمریکایی در نیویورک تصمیم گرفتند چنین مراسمی را برگزار کنند، ولی این نخستین باری است که تمامی اتفاقات مربوط به مراسم شب ازدواج با تمام جزییات به این گستردگی روی شبکههای اجتماعی بهاشتراک گذاشته میشود.
مهمانهای واقعی و مجازی
زوج جوان انگلیسی برای آنکه بتوانند این شب را خاطرهانگیز کنند، برنامهریزیهایی انجام دادند تا مهمانهای واقعی و مجازی داشته باشند. خانم آناستازی گفت که اقوام او در کشورهای مختلف از جمله فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، قبرس، استرالیا و آمریکا زندگی میکنند و برای همه آنها دشوار است که به انگلستان سفر کنند تا در این مراسم حضور یابند. اگرچه آنها امکان حضور در ازدواج واقعی را از دست میدهند، ولی برگزاری مراسم روی دنیای مجازی برای تمام آنها امکانی فراهم میکند تا بهصورت مستقیم همه اقوام را ببیند و لحظه به لحظه در مراسم ازدواج حضور داشته باشند. عروس خانم توضیح داد: «در همه مراسمهای ازدواج عکاسها و فیلمبردارها حضور دارند تا خاطرات این شب را برای همیشه نگه دارند. ما با هماهنگیهایی که انجام دادیم از این افراد خواستیم تا حاصل کار خود را بهصورت مستقیم روی شبکههای اجتماعی بگذارند». آقای داماد نیز در این باره گفت: «این کار تمام اقوام و دوستان ما را هیجانزده کرده است. همه مردم درباره مراسم ازدواج ما صحبت میکنند و روی فیسبوک گروههایی از افراد تشکیل شده است که ما را نمیشناسند و با این وجود اقدام ما برای آنها بسیار جالب بوده و به موضوع صحبت آنها تبدیل شده است».
البته برگزاری همزمان مراسم عروسی بهصورت واقعی و مجازی کار چندان آسانی نبوده است. این اتفاق برای دنیای مجازی بهصورت کاملا حرفهای دنبال شد و افرادی در اختیار گرفته شدند تا بخشهای مختلف آن را مدیریت کنند. از مهمترین وظایفی که برای برگزاری هرچه بهتر این مراسم در دنیای مجازی در نظر گرفته شد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-مدیر شبکه رسانهای: تنظیم فعالیتهای مختلف برای هماهنگی حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی توییتر، فیسبوک، اینستاگرام، پریسکوپ و پینترست.
-مدیر ازدواج مخصوص شبکه رسانهای: فعالسازی لحظه به لحظه صفحات اجتماعی در شب عروسی و بررسی تکتک پستهای منتشرشده از سوی کاربران پیش از انتشار عمومی.
-دستیار ازدواج مخصوص شبکه رسانهای: همکاری نزدیک با عروس و داماد برای آمادهسازی اتفاقات مختلف حین پخش تصاویر روی شبکههای اجتماعی.
-عکاس عروسی مخصوص شبکه رسانهای: همراهی کامل با عروس و داماد در طول روز به همراه یک دستگاه گوشی هوشمند آیفون و ارسال مستقیم تصاویر روی شبکههای اجتماعی.
-تکنیسین مخصوص بهروزرسانی شبکه رسانهای در حوزه ازدواج: بررسی و مانیتورینگ مراسم عروسی در طول روز.
-کپیرایتر مخصوص ازدواج در شبکه رسانهای: بررسی تمام کلمات و جملات بهکاررفته روی صفحات مختلف شبکههای اجتماعی.
-کارگردان مخصوص ازدواج در شبکه رسانهای: در اختیار داشتن مسوولیت کل پروژه، بهخصوص در روز عروسی و تضمین پخش مستقیم و مناسب تصاویر و عکسها روی شبکههای اجتماعی با بهترین کیفیت و از بهترین زاویه.
بایدها و نبایدها
اگرچه این اتفاق اندکی عجیب بهنظر میرسد، ولی به هر حال این زوج انگلیسی برای نخستین بار در جهان مراسم عروسی خود را بهصورت همزمان در دنیای واقعی و مجازی برگزار کردند. شرکت Status Social که مدیریت این اتفاق در دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی را بر عهده داشت، از مدتها قبل مشاورههای مختلفی را به این زوج جوان داده بود. شرکت مذکور که بهصورت تخصصی در این زمینه فعالیت میکند برخی بایدها و نبایدها را برای برگزاری هرچه بهتر مراسم عروسی در شبکههای اجتماعی مطرح کرده است که به قرار زیر اعلام میشوند.
کارهایی که باید برای برگزاری مراسم عروسی در شبکههای اجتماعی انجام داد:
-برای برگزاری این مراسم بهصورت صریح برنامههای خود را اعلام کنید. مهمانها از جمله اعضای خانواده، اقوام، دوستان و آشنایان باید بدانند که این تصاویر چگونه در شبکه اجتماعی بهاشتراک گذاشته میشود.
-یک هشتگ ویژه برای خود در نظر بگیرید و از این طریق به مهمانها امکان دهید پستهای خود را در توییتر آسانتر بهاشتراک بگذارند.
-همه عکسهای اینستاگرام، توییتها و نوشتههای فیسبوک را در یک فضا برای خود نگه دارید تا در آینده بهعنوان خاطره به آن مراجعه کنید.
-از شبکه اجتماعی استفاده کنید تا بهآسانی بتوانید آخرین تغییرات در مراسم را به اطلاع مهمانها برسانید و با آنها در ارتباط نزدیک باشید.
-عکس سلفی بگیرید. لحظات خاص در شب مراسم بهجز تصاویری که توسط عکاسان تهیه میشود، میتواند با عکسهای سلفی ماندگارتر شود.
کارهایی که نباید برای برگزاری مراسم عروسی در شبکههای اجتماعی انجام داد:
-از انجام هرگونه اتفاق غیرمنتظره برای برگزاری مراسم عروسی در شبکه اجتماعی بپرهیزید. این کار جذابیتی برای مهمانهای واقعی و مجازی نخواهد داشت.
-تلفن همراه خود را کنار بگذارید. قرار است شما و همسرتان یک روز بهیاد ماندنی را تجربه کنید و به همین دلیل درگیر بودن با تلفن همراه نمیتواند حضور شما را در این شب پررنگ نشان دهد.
-کمک گرفتن از یک عکاس حرفهای را فراموش نکنید. درست است که این روزها همه مهمانها گوشی هوشمند دارند و بهصورت همزمان از اتفاقات مختلف مراسم شب عروسی عکس و فیلم تهیه میکنند، ولی به یاد داشته باشید که حضور یک عکاس حرفهای برای چنین شب مهمی اهمیت زیادی دارد.
-درست کردن هشتگ مخصوص ازدواج خود را به لحظه آخر موکول نکنید. اگرچه این اتفاق کار آسانی بهنظر میرسد، ولی توجه داشته باشید که ایجاد یک هشتگ معنیدار با مفهوم مناسب میتواند کار بسیار زمانبری باشد. سعی کنید سراغ هشتگهای تکراری نروید.
-ارتباطات مهمانان با خود را به شبکههای اجتماعی محدود نکنید. باید به این نکته توجه داشت که ممکن است برخی از مهمانها شیوه استفاده از شبکههای اجتماعی را ندانند یا در آنها عضویت نداشته باشند. روشهای دیگری را هم برای برقراری ارتباط با مهمانها در نظر بگیرید.(منبع:عصرارتباط)
برخی از رسانههای اجتماعی بزرگ مانند فیسبوک و یوتیوب قصد دارند بطور خودکار مطالب ارسال شده توسط گروههای افراطی را حذف کنند.
به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، اقدام به حذف مطالب و تصاویر گروهکهای افراطی و طرفدارانشان یک پیروزی بزرگ برای گروههای فعال مختلف ضد تروریسم و همچنین دولتهایی به شمار می رود که از شرکتهای مبتنی بر وب خواستهاند در جنگ علیه تروریسم به آنها کمک کنند، زیرا بسیاری از سازمانهای تروریستی از شبکههای اجتماعی و اینترنت به عنوان ابزاری مهم در جلب نیرو، برقراری ارتباط و تبلیغ استفاده میکنند.
شرکتهای فیسبوک، توئیتر، یوتیوب و مایکروسافت یک ماه پیش توافق کردند از قوانین جدید بیان نفرت که توسط اتحادیه اروپا وضع شده، حمایت کنند.
این شرکتها با اعمال فناوری خودکاری که به بررسی هشتگهای مرتبط به فیلمهای خاص میپردازد، میتوانند بطور موثر مطالب مشکلدار را از روی اینترنت حذف کنند. همچنین این کار انسانها را از مشاهده چندین باره فیلمهایی دارای محتوای آزاردهنده نجات میدهد.
این فناوری در اصل برای شناسایی و حذف محتوای دارای حق تکثیر حفاظت شده در سایتهای ویدئویی ساخته شده است و موارد دارای هشتگهای منطبق را حذف میکند.
شرکتهایی که از این فناوری برخوردارند، هنوز شیوه کاربردی خود را تائید نکردهاند اما بسیاری از افراد آشنا به این فناوری میگویند ویدیوهای ارسال شده احتمالا مجددا بر اساس یک پایگاه داده از محتوای ممنوعه مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا مطالب جدید مانند فیلم سر بریدن توسط داعش یا سخنرانیهای تحریک به خشونت را شناسایی کند.
اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در بیانیهای از سیاست یک بام و دو هوای وزارت ارتباطات انتقاد کرد.
به گزارش تسنیم، اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان با صدور بیانیهای درباره وضعیت شبکههای اجتماعی انتقاد کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
این حق اولیه مردم ایران است که از اینترنت سریع، ارزان، امن، سالم و شبکه های اجتماعی استاندارد برخوردار باشند. چندین سال است که مسئولین وزارت ارتباطات سخن از راه اندازی قریب الوقوع شبکه ملی اطلاعات می گویند! چیزی که در این سالها تنها نامش را از اینترنت ملی به شبکه ملی اطلاعات تغییر داده اند. ابتکار رهبر معظم انقلاب در تاسیس شورای عالی فضای مجازی که هم اکنون دورهی دوم خود را سپری می کند، میتواند پاسخی به بیتوجهی مسئولین وزارت ارتباطات در راه اندازی شبکه ملی اطلاعات باشد.
شبکهای که با راه اندازی آن چهار حق اساسی خانوادههای ایرانی در استفاده از اینترنت سالم، امن، سریع و ارزان به خودی خود تامین میشود، اما متاسفانه شورای عالی فضای مجازی نیز همچون وزارت ارتباطات دستمایه جریانات منتفع از فروش اینترنت در ایران گردیده است.
آیا شایسته است که دیوید کامرون نخست وزیر انگلستان به دلیل نگرانی خانوادههای کشورش، از آسیبهای اجتماعی اینترنت و برای جلب رضایت و رفع نگرانیهای فزاینده خانواده های انگلیسی، با طرح اینترنت خانواده پسند موفق به کسب آرای عمومی شود و به میزان قابل توجهی، دسترسی به محتوای نامناسب اینترنت را محدود کند، اما در جمهوری اسلامی ایران مسئولین عالی وزارت ارتباطات همچنان در برابر سیلاب آسیبهای اعتقادی، اخلاقی، امنیتی، اجتماعی و روحی-روانی اینترنت و شبکههای اجتماعی صهیونیستی سکوت کنند و دل به فیلترینگ هوشمندی ببندند که شعاری بیش نیست و علیرغم بلعیدن بودجههای میلیاردی هرگز عملی نشده است؟!
آیا شایسته است که اوباما و همسرش فرزندانشان را از ورود به این شبکهها برحذر بدارند و بگویند که این شبکهها برای اینجا (آمریکا) ساخته نشده است، اما مسئولین ما به جای توسعه شبکههای پیشرفته داخلی، جوانان کشورمان را در گرداب بلاهای خانمان سوز این ابزارها غرق کنند؟ آیا شایسته است دادگاههای جرائم رایانه ای و خانواده در روندی روز افزون شاهد از هم پاشیدن خانواده ها و گرفتار شدن ایرانیان در آسیبهای روز افزون این ابزارها باشند؟
استفاده از شبکههای اجتماعی و پیامرسانها حق مردم ایران است اما چرا ایرانیها برای استفاده از حق خود باید مجبور به ورود به زمین دشمن و فعالیت در بستر شبکه های اجتماعی صهیونیستی همچون وتساَپ، تلگرام و اینستاگرام گردند؟ چرا ما از داشتن پیامرسانهای ایرانی قدرتمند و چند ده میلیونی محرومیم در حالی که تکنولوژی و توان داخلی و نمونههای داخلی آن موجود است؟
ما دانشجویان، سیاست یک بام و دو هوای وزارت ارتباطات در برابر پیامرسانهای ایرانی و خارجی را برنمیتابیم! چرا وزارت ارتباطات سدهایی همچون مقررات، استانداردهای دشوار، مالیاتهای سنگین و ... را در برابر راه رشد پیامرسانها و شبکههای اجتماعی داخلی بناکرده است اما در همین کشور و تحت اشراف همین وزارتخانه، پیامرسانها و شبکههای ضداجتماعیِ صهیونیستی بدون پرداخت هیچ مالیات و عوارضی و بدون تبعیت از استانداردها، قوانین و مقررات جمهوری اسلامی و با استفاده از پهنای باند کشور، با نقض هر روزه این قوانین، آزادانه و بی قید و شرط، فعالیت میکنند و ضمن عرضه محتواهای سخیف، اطلاعات کاربران ایرانی را نیز به خارج از کشور منتقل میکنند!
این رفتار وزارت ارتباطات که بیشتر منافع غرب را تامین میکند تا جمهوری اسلامی ایران، جز با انگیزه کسب درآمد بیشتر از فروش اینترنت چگونه قابل توجیه است؟ دادن مهلت یکساله از سوی شورای عالی فضای مجازی به تلگرام برای انتقال مرکز داده هایشان به داخل کشور چه معنایی جز خریدن زمان برای این نرم افزارهای صهیونیستی دارد؟ آیا تلگرام به دلیل آنچه که تاکنون در حق ملت ما مرتکب شده باید محاکمه شود یا اینکه با مصوبهای کاملاً قانونی و با امضاء عالیترین مقامات کشور در شورای عالی فضای مجازی، یکسال دیگر برای ادامه جرائم خود گارانتی دریافت کند؟! آیا این مصوبه شورای عالی فضای مجازی، بیشتر شبیه زمان خریدن برای تلگرام و فریب افکار عمومی نیست؟ آیا این عزیزان نمیدانند که مطابق قانون، مبادله اطلاعات رمز در کشورمان ممنوع است؟ و آیا نمیدانند ارتباطات در این شبکهها از نوع رمز میباشد؟ چرا مسئولان عالی کشور برخلاف قوانین مصوب کشور، حرکت میکنند؟
صحبت از حمایت از شبکههای داخلی برای رقابت پذیر شدن با مشابه خارجی چه معنایی دارد؟ مگر شبکههای پیامرسان مانند صنعت خودرو و موتورسیکلت هستند که بخواهیم با مشابه خارجی آن رقابت کنیم؟ معنا ندارد که امنیت، فرهنگ و حریم خصوصی خانوادههای ما در دست سرویسهای خارجی قرار گیرد. حتی در همین مدتی که به غلط این شبکه ها در کشور فعالیت کردهاند، مسئولان امر نمیتوانند در پیشگاه مردم و از آن مهمتر در دادگاه الهی پاسخ گوی آسیبهایی باشند که از طریق این شبکهها بر سر جامعه، مردم و خانوادهها آمده است.
وجود فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مختلف از جمله اینستاگرام ، به خاطرقابلیت به اشتراک گذاری تصاویر و متن، باعث شده است که گویا تب تند فحاشی و هتاکی به سلبریتی ها درجامعه دیده شود.
شبکه های مجازی این روزها آینه ای از ما می سازند در برابر ما ، آینه ای که نباید آن را شکست بلکه باید حقیقت را در آن به تماشا نشست.اگر آنچه گفته می شود از سر خشم باشد بدون تردید این خشم لجام گسیخته و فروخورده ، خشمی از نوع متقابل را در دیگری بازتولیدمی کند. بسیاری از کاربران فضاهای مجازی وشبکه های اجتماعی این حق را برای خود قائل هستند تا به راحتی فحاشی کنندو سبب ناراحتی و رنجش دیگران شوند.
کافی است شما یک کاربر معمولی فضای مجازی باشید تا در طول شبانه روز حداقل یک بار شاهد فحاشی های بیدلیل بعضی افرادوانتقادهای همراه با توهین و تهمت آنها به دیگران شوید.
درجامعه مابسیاری از کاربران فضاهای مجازی وشبکه های اجتماعی این حق را برای خود قائل هستند تا به راحتی فحاشی کنندو سبب ناراحتی و رنجش دیگران شوند.وجود فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مختلف از جمله اینستاگرام ، به خاطرقابلیت به اشتراک گذاری تصاویر و متن، باعث شده است که گویا تب تندفحاشی و هتاکی،به سلبریتی ها درجامعه دیده شود.
چنین اتفاقی در صفحات افراد و چهره های مشهور به شکلی جدی تر دیده می شود. رفتاری که در یک روند صعودی چنان ویروسی که در حال انتشار است، رشد می کند و تاکنون برای آن چاره ای یافت نشده. خطر شاید اینجاست که اگر این فحاشی ها در فضای مجازی و با هویت های جعلی رخ ندهد انفجاری از خشم عصیانگر، این بار در فضای واقعی جامعه رخ دهد.
خشمی که چنان با اشخاص فحاش عجین شده است که ساحت مقدس خانواده طرف مقابل را مورد اهانت قرار می دهند.
راستی اما آیا آنچه با کلماتی که چنان گلوله روح و هویت طرف دیگر را نشانه می روند تنها از خشمی فروخفته است که سرچشمه می گیرد؟ خشمی پر از احساس انزجار که گاه حتی ترسناک می نماید. ترسناک از آن باب که اگر آزار جسمی و فیزیکی جراحتی بر پیکر انسان است این بار این کلمات و فحاشی ها چنان نیشتری بر روح آدم ها خورده می شود.
اگر آنچه گفته می شود از سر خشم باشد بدون تردید این خشم لجام گسیخته و فروخورده ، خشمی از نوع متقابل را در دیگری بازتولید می کند. خشمی فروخورده که با گلوله زشت ترین کلمات رخ می نماید و از سوی مقابل پاسخی خشمگینانه تر و تندتر دریافت می کند؛ گردونهای معیوب و هولناک.
شاید درک همین موضوع بود که تصمیم گرفتیم در اقدامی از نوع دیگر این بار پای حرف های فحاشان اینترنتی بنشینیم و ۱۳ فحاش مخاطب این شب زنده داری ها و پرسش ها بودند.
با بلاک پاسخ دادند
در اولین اقدام بود که در ساعات آغازین شب برای کاربری که جنسیتش مشخص نبود پیام فرستادم؛ به نظرخانم بود ،اما همین که خواستم بپرسم که چرا در صفحه شخصی برخی از بازیگران فحاشی کرده ، جوابی جز الفاظ رکیک و زننده نداد و بلاکم کرد.
یکی دیگر از کسانی که به سراغش رفتم ،پسرجوانی به اسم مرتضی بودکه برای وی نیز پیغام فرستادم و خود را معرفی کرده و هدفم را بیان کردم ، این بار فحاشی در کار نبود اما بلاک شدن در دستور کار این جوان بود.
فحاشی به دلیل نبود سرگرمی!
حدود ساعت ۳ نیمه شب بود که با پسر ۱۴ ساله ای به نام محمدحسن که ساکن اهواز بود،گفت و گو کردم.هنوز خود را کامل معرفی نکرده بودم و هدفم را درست توضیح نداده بودم که همان ابتدا و پیش از آغاز گفتوگو،فحاشی کردن به شخصیت های سینمایی و هنری را انکار کرد و گفت:«روزی که علی رضوانی گزارشگر صداوسیما خبری درباره امیرتتلو را در بخش خبری ۲۰:۳۰ منتشر کرد،گوشی دست پسر داییم بود.»اما یخ محمد حسن به مرور آب شد و وقتی مطمئن شد تنها روزنامه نگاری درپی یافتن یک چرا هستم ، شروع به حرف زدن کرد و گفت:« در اهواز امکانات تفریحی و ورزشی مناسبی وجود ندارد تا بتوانم اوقات فراغتم را پر کنم.علاقه شدیدی به فوتبال دارم امابرای اینکه فوتبال را به طور جدی ادامه بدهم، باید پول یا پارتی داشته باشم که هیچ کدام از این گزینه ها را ندارم.ای کاش پول نفت خوزستان درصداندکی اش در شهرمان خرج می شد تا مسئولان برای نوجوانان و جوانان امکاناتی در نظر می گرفتند».
از محمد حسن پرسیدم«اگرتفریح مناسب داشته باشی،فحش نمی دهی؟»،گفت:« نه! دیگه دلیلی ندارد به افرادی که دوست شان دارم توهین و بی حرمتی کنم.اماوقتی به خاطر شرایط آب و هوایی خوزستان مدام به ما می گویندکه درمواقع غیر ضروری خانه راترک نکنید،آیا غیر از گشتن در فضای مجازی و فحاشی با کار دیگری می توانم اوقاتم را پر کنم؟» «خب !می توانی وقتی که در خانه هستی،کتاب بخوانی یا موسیقی گوش کنی.»او این پرسشم را چنین پاسخ می دهد:«اصلا از صبح تا شب کتاب بخونم وموسیقی گوش کنم؛چه فایده ای دارد؟مگر با این کارها می توانم هیجان درونی خودم را تخلیه کنم؟برای تخلیه کردن انرژی دوران نوجوانی خودم باید به تفریحاتی که دوست دارم بپردازم ، به همین دلیل با فحاشی درصدی از انرژی خودم را تخلیه می کنم.»
زمانی که از او پرسیدم روزی که مردم به لیونل مسی فحش دادندتو هم به به او فحش دادی؟ گفت:«خیر،آن روزها خودم فوتبال بازی می کردم و توهین کردن به مسی را اصلا جایز نمی دانستم.اوالگوی فوتبالی من بود.»
محمد حسن ۱۴ ساله صفحه اینستایی داردکه پدرومادرش آن را چک نمی کنندوازفعالیت هایی که در این فضا انجام می دهد،اصلا آگاه نیستندالبته خودش از این بی توجهی والدین خود رضایت ندارد و می گوید:«ایرانی ها همیشه باید زور بالای سر داشته باشند تا از ترس به سمت خیلی چیزها نروند. اما از طرفی هم خیلی وقت هاآدم ها از زور شنیدن به کارهایی که نباید انجام بدهند ، روی می آورند.»از او پرسیدم،دوست داری پدرومادرت حواس شان به تو باشداماتومنگنه نذارند،گفت: «آره تو ذهنمو می خوانی ، دوست دارم ازدورمراقبم باشند».
این گفت وگوساعت ۳ شب انجام شدواین نوجوان ۱۴ ساله دراین ساعت شب دورازکنترل خانواده مشغول گشت زنی درفضای مجازی بود. سوال خطرناکی که ذهنم را درگیر کرده است اینکه محمدحسن که با آرامش پاسخم را می دهدآیا در آینده ممکن است تبدیل به یکی چون مرتضی شود که پاسخ مرا با بی اخلاقی بدهد؟محمد حسن از نابرابری اجتماعی، فقر و نبودبرنامه ریزی برای اوقات فراغتش والبته نبودنظارت درست والدین حرف زد. او برای من یکی از خیل بسیار نوجوانانی بود که رفتارشان فریادی است از این که در جامعه ای زندگی می کنند که کسی آنان را نمی بیند.
واقعیت تلخ این است که خانواده و جامعه برای نوجوانانی همچون او برنامه دقیقی ندارند.«محمد حسن ها» نمونه ای هستند از نسلی که در لایه میانی دوران گذار جامعه ما خود را به رخ می کشد و هنوز هیچکس، از جامعه و خانواده و مسئولان باور ندارند که آنان نسل بعدی و آینده این سرزمین هستند.
موزیسین جوان به نام اشکان.پ یکی دیگر ازافرادی بودکه به سراغ او رفتم. وی یکی از کاربرانی بود که ازکامنت های رکیک ابرازتاسف کرده بود.اودرپاسخ به این سوال که به نظرت چرابرخی از هموطنان مان چنین واکنش هایی را از خود بروز می دهند، می گوید:«من کشورهای زیادی سفر نکردم وبافرهنگ های مختلف آشنایی ندارم،امابه واسطه اینکه اقوا م زیادی درسرتاسردنیادارم کم وبیش با خیلی از کشورها آشنایی دارم ،تاجایی که می دانم ایران تنهاکشوری است که مردم آن ازهنرمندانش تنهاحمایت نمی کنند،بلکه سعی دارنداین عزیزان را ترورشخصیت کنند.«چرا؟»به دلیل اینکه برخی قوانین بی خود یا هنجارهای بی معنی ، افراد عقده ای را پرورش داده که بیماری سادیسم دارند. بنابراین موضوع بی فرهنگی ماکاملاواضح است، ازرفتن درپیج لیونل مسی گرفته تا غیره وذلک نشانه همین بی فرهنگی هاست. البته حسادت هم دراین واکنش ها دخیل است چرا که این افرادبابستگان خودشان هم همین رفتارها را دارند.»
اشکان یکی از جوانانی محسوب می شود، که خودش معترض به این برخوردهاست وبه عنوان شخص اهل فرهنگ وهنر، از وی انتظار می رفت که حداقل هایی از استانداردهای فرهنگی و اجتماعی را داشته باشد اما وی در بخشی از حرف هایش با من اشاره می کند که یک بار کامنتی توهینآمیز خطاب به یک خواننده ایرانی نوشته تا منتشر کند اما در نهایت آن را پاک کرده است.
شاید همین حرف های اشکان نشان می دهد که چگونه فحاشی مجازی حتی دامنگیر شخصی چون او که سعی می کند استانداردهای اخلاقی را رعایت کند نیز شده است. اشکان در انتهای حرف هایش نیز می گوید:«فقرفرهنگی منجر به ازدست رفتن سرمایه های جامعه وحتی سرمایه های اقتصادی جامعه می شود.درواقع این گونه رفتارها روزبه روز به کمبود سرمایه های اجتماعی دامن می زندودرنهایت همراه باکوچ وازدست رفتن سرمایه اجتماعی،سرمایه اقتصادی هم نابود می شود».
مثل آینه ام و فحش می دهم!
اما شاید یکی از عجیب ترین موردهای فحاشان اینترنتی زن جوان بارداری بود که در اواسط شب با وی گفت وگو کردم.رفتار زن جوان،که باردارهم بوددر نوع خود جالب است.اوخیلی توصیه می کرد که افرادباسن پایین نبایددرفضای مجازی چرخ بزنندوحتی خیلی نگران بچه ای بود که در راه داشت.
می گفت که فردا اگر بافرزندم برای عضو شدن در این شبکه ها مخالفت کنم باعث می شود که مشکلی در رابطه مادروفرزندی ما به وجود بیاید.این خانم که پرستارنیز بود،اظهار می کرد:«از اخبارهایی که مربوط به افراد مشهور باشد باخبر هستم و سلبریتی هایی که مایه ننگ باشند این مدلی با آنان برخورد میکنم یعنی در صفحه شخصی اینستای آنان فحاشی می کنم ،مثل گلشیفته که ازش متنفرهستم.»
وی همچنین می گفت:«من مانند آینه هستم و هر کس رفتار مناسب و در خور ایران داشته باشد با او خوب برخورد می کنم اما با فردی که با آبروی مملکتم بازی کنه مثل خودش رفتار نامناسبی دارم.»
وی در ادامه به نکته ای اشاره می کند که:«در کشوری که نابسامانی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی بیداد می کند و حتی مسئولان عالی رتبه سیاسی در سخنرانی هاشون از ادبیات سخیف استفاده می کنند،دیگر از من که به گونه ای از این فرد الگو برداری می کنم انتظار فحاشی نکردن را نباید داشت.»عجیب اما این بود که این زن با وجود این که نگران نسل آینده و فرزند خودبود و این فضارا برای او و افراد کم سن و سال ناامن می دانست اما به بهانه دفاع از ناموس و زن ایرانی و کشور خود دست به قضاوت می زد و حکم صادر می کرد.رفتار این کاربر شاید دقیقا مصداق همان چیزی بود که خود برای اینکه روزی کودکش وارد شبکه های مجازی شود از آن هراس داشت.
شبکه مجازی مشکلی ندارد ، مشکل را در خود دریابیم
به گزارش روزنامه قانون از میان ۱۳ نفری که سعی کردم با آنان حرف بزنم، بیشتر سهم از آن فحاشی ها و توهین ها بود و کمترین آن پاسخ هایی که داده شود. فحاشانی که در فضای مجازی نقاب به صورت دارند و به صورت دیگران پنجه میکشند. در میان آنان از بیکار تا منادی اخلاق و ادب یافت می شود. در این میان اما یک نکته باید بار دیگر دیده و بارها گوشزد شود.
مشکل نه وجود شبکه های اجتماعی و نه راه های نوین ارتباطی که مشکلی در درون جامعه ایرانی است. اژدهایی که در درون این جامعه لانه کرده است و آرام آرام سر بیرون می آورد. فیلتر کردن و محدود کردن شبکه ها کمکی به وضعیت بحرانی امروز ما نخواهد کرد که تنها پاک کردن صورت مساله ای است که اکنون بیش از همیشه نیازمند یافتن راه حل است.
شبکه های مجازی این روزها آینه ای از ما می سازند در برابر ما ، آینه ای که نباید آن را شکست بلکه باید حقیقت را در آن به تماشا نشست. حقیقتی که امروز اگر چنان اژدها از شبکه های مجازی سر برون آورده است طی یک دهه آتی می تواند چنان اژدهایی حقیقی برخیابان های شهرهایمان چمبره بزند. آتش خشمی فروخفته را باید درک کرد و برایش علاج یافت، چشم فرو بستن بر حقیقت و انکار و نفی آن دیگر چاره ساز نیست.
دبیر شورای عالی فضای مجازی گفت: تعرفه اتصال به سایتهای داخلی تا پایان سال به یک چهارم تعرفه فعلی اینترنت، کاهش می یابد.
ابوالحسن فیروزآبادی در یک برنامه تلویزیونی از کاهش چهار برابری هزینه دسترسی به محتوای داخلی اینترنت تا پایان سال جاری خبر داد و گفت: تعرفه و هزینه استفاده از خدمات شبکه ملی اطلاعات، نصف تعرفه استفاده از اطلاعات مشابه سایتهای خارجی خواهد شد.
وی با بیان اینکه تلاش میشود تا آخر سال این تعرفه به یک چهارم کاهش یابد، اظهار کرد: با راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، کیفیت و سرعت خدمات در مقایسه با خدمات مشابه خارجی بهتر و بیشتر میشود. این شبکه، مستقل و با مدیریت داخلی ارتباطات داخل کشور است و قابلیت اتصال به شبکههای جهانی را نیز دارد.
دبیر شورای عالی فضای مجازی، درباره ایجاد محدودیت در دسترسی به اینترنت تاکید کرد: شبکه ملی اطلاعات به هیچ عنوان محدودیت به دنبال نداشته و در زمان استفاده از آن، کاربر نهایی اصلا احساس نمیکند از یک شبکه داخلی یا خارجی استفاده میکند، اما در نهایت استفاده از این شبکه تعرفه ارزانتری را برای محتوای داخلی به همراه خواهد داشت.
وی با بیان اینکه اقدامات خوبی در حوزه فنی شبکه ملی اطلاعات صورت گرفته است، گفت: نخستین مرکز تبادل داده ٢٧ اردیبهشت امسال در تهران افتتاح شد که ترافیک این مرکز از ۲۵ گیگابیت بر ثانیه فعلی به ۸۰ گیگابیت بر ثانیه تا آخر خرداد میرسد.
رئیس مرکز ملی فضای مجازی ادامه داد: تا پایان این هفته نیز مراکز تبادل ترافیک در شیراز و تبریز هم راهاندازی میشود و همه عرضهکنندگان خدمات و محتوای اطلاعاتی در داخل کشور در چارچوب این شبکه کار میکنند.
فیروزآبادی از اتصال همه اپراتورها، بخش بزرگی از FCPها و دو دانشگاه به این شبکه خبر داد و افزود: امیدواریم تا هفته آینده بانکها هم به این شبکه متصل شوند.
به گزارش مهر، در راستای اتصال به مرکز تبادل داده تهران، هفته گذشته و با امضای تفاهمنامه میان شرکت ارتباطات زیرساخت و ۶ سرویس دهنده داخلی، نرخ اتصال به شبکه این سرویس دهنده برای کاربر نهایی، تا ۵۰ درصد کاهش یافت.
فناوریهای نوین، دنیای جدیدی از ارتباطات را مقابل چشم کاربران فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گشوده است. ابزاری که ابتدا وارد جامعه ایرانی شده و بعد از چند سال و طی مراحل آزمون و خطای بسیار، فرهنگ چگونگی استفاده از آن فراگیر میشود. در مرحله گذار که هنوز ادبیات استفاده صحیح از این فناوریها فراگیر نشده، برخی با ادبیاتی زشت و موهن به تولید محتوا تحتعنوان کامنت بخصوص برای چهرههای مشهور و هنرمندان جامعه اقدام میکنند.
نوشتن شایعات متعدد، اخبار ساختگی مرگ افراد، اتهام ارتباطات نامشروع، برچسب اختلاسهای مالی، فحشهای رکیک و بسیاری دیگر... باعث میشود که بسیاری از چهرههای علمی، هنری، ورزشی، اجتماعی و سیاسی از آمدن به فضای مجازی پرهیز کنند. حتی برخی از افراد مشهور که مدتی را در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، تلگرام و اینستاگرام بودهاند بهواسطه این بداخلاقیها، صفحه خود را بسته و از این فضا قهر کردهاند.
بهره بردن از تاکتیک اجتناب
دکتر مهران صمدی مدرس دانشگاه، برای ورود به بحث، معتقد است: در گذشته اگر فردی از نظر فکری، عقیدتی و رفتاری با شخص دیگر اختلاف داشت، شبانه و برای اینکه شناخته نشود، به پشت خانهاش میرفت و روی دیوارش ناسزایی مینوشت و فرار میکرد. این رفتار امروزه هم وجود دارد اما دیوار خانهها به صفحات شخصی یا عمومی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است.
در فضای مجازی چهره و نام و نشان افراد میتواند مخفی بماند؛ اختفای هویتی، این جسارت را در برخی افراد ایجاد میکند که براحتی نسبت به مطلب یا عکسی که توسط دیگران در سایتها و شبکههای اجتماعی منتشر شده، اهانت کرده و پیامهایی در ذیل مطلب اصلی بگذارند که بیشتر حاوی سخنان رکیک، زشت و افتراست.
اینگونه افراد بهدلیل پایین بودن قدرت تحمل نظر دیگران، بر خود فرض میدانند به محض حضور دیگری در فضای سایبر، با شدیدترین عکسالعمل با او برخورد کنند. نمونه افرادی که از فضای مجازی مانند اینستاگرام، تلگرام و فیسبوک قهرکردهاند، هنرمندان، ورزشکاران و افراد مشهورند که بواسطه وجود چنین بداخلاقیهایی، تصمیم به ترک این محیط گرفتهاند.
این استاد علوم ارتباطات میافزاید: علت اصلی این نوع رفتار، ریشه در فرهنگ فرد و بعضاً جامعه دارد. در شهرهای کوچک و روستاها، افراد همدیگر را بخوبی میشناسند و نسبت به فامیل و خویشان اهالی شناخت دارند. لذا در محاورههای روزانه، جسارت برای گفتن سخن زشت دیده نمیشود. اما در شهرهای بزرگ به دلیل ناشناس بودن آدمها، این جسارت و تندخویی در بین افراد براحتی بروز و ظهور میکند. فضای مجازی هم مانند شهری بزرگ پر از چهرههای ناشناس است.
دکتر صمدی مهمترین راه برخورد با افراد زشتنویس و ناسزاگو در فضای مجازی را برخورد مودبانه میداند و تصریح میکند: با این افراد باید ارشادی برخوردکرد یا براساس علم روان شناسی، از تاکتیک اجتناب بهره برد.
این تاکتیک بر تقویت منفی متمرکز است یعنی بیاعتنایی و نادیده گرفتن این افراد در فضای مجازی. این افراد برای اعلام حضور بهدنبال نوعی تبادل فحش هستند. چنانچه پاسخی به عبارتهای زشت آنها داده نشده و بلکه اصلا دیده نشوند، اندک اندک خود این افراد مجبور به ترک فضا یا تصحیح رفتار خود میشوند.
5 دلیل بداخلاقیهای مجازی
در ادامه، یک استاد جامعهشناس چندین عامل را در بروز بداخلاقیهای مکتوب در فضای مجازی و قهر چهرههای مشهور دخیل میداند و میگوید: اول، در جامعه با رفتاری روبهرو هستیم که به مصرفگرایی تظاهری و نمایشی معروف است. این رفتار به ساختار جامعه برمیگردد که در آن بعضی افراد با انتشار برخی از امور خصوصی خویش در فضای عام، قصد تفاخر و تظاهر دارند. این عمل، دیگران را تشویق میکند تا نسبت به این رفتار تفاخری و نمایشی، عکسالعمل نشان دهند. به نوعی یکی از دلایل اینکه به چهرههای شناخته شده در فضای مجازی هجمه میشود و جملات زشت مینویسند شاید نوع رفتار تفاخرگونه این افراد باشد.
دکتر داوود ابراهیمپور میافزاید: عامل دوم، قوانین بازدارنده است. در کشور ما قوانین تعزیرات وجود دارد. برای فحاشی و سخنان رکیک مجازات تعیین شده، اما در حوزه سایبری چنین قوانینی وجود ندارد یا اگر هست اطلاعرسانی درستی درباره اینگونه قوانین نشده است. بیشتر کاربران اینترنت این فضا را محیطی بیقانون میدانند. لذا تقنین قوانین روشن در این حوزه و اطلاعرسانی آن امری ضروری است.
هویتهای غیر واقعی
این مدرس دانشگاه میگوید: دلیل سوم، ایرانی نبودن بستر اصلی شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، تلگرام و اینستاگرام و غیره است که به کشورهای دیگر تعلق دارد. این امر باعث میشود کنترل و راستیآزمایی از اظهاراتی مانند جنسیت، سن، اهلیت، میزان تحصیلات، شغل و بسیاری دیگر مخفی بماند یا غیرواقعی باشد، چراکه توان راستیآزمایی داخلی وجود ندارد. افراد با هویت غیرواقعی از خطوط قرمز دولت، حکومت و حتی زندگی شخصی افراد عبور میکنند. لذا باید شبکه اجتماعی و اینترنتی بومی با بستر داخلی ایجاد شود و افراد براساس هویت واقعی مانند کد ملی و پروفایل حقیقی ثبتنام کرده و فعالیت کنند.
به گزارش جام جم ابراهیمپور تصریح میکند: چهارم، مدرنیته است، به عبارتی جامعه ایرانی بسرعت به سمت مدرن شدن پیش میرود. مدرنیته بین اقشار مختلف جامعه سنتی ما یک شکافی ایجاد کرده است. این شکاف باعث میشود در فضای مجازی، برخی خود را از طبقهای فرهیخته و متفاوت با عموم تصورکنند و جسارت بیان اختلافها، انتقادها و بعضا اهانتها افزایش یابد.
به گفته وی پنجم، موضوعی جامعهشناختی است. فرهنگ و تمدن در دو بخش مادی و غیرمادی در حال حرکت و پیشرفت است. بخش مادی با سرعت بالایی در حال توسعه است، چراکه وارداتی است مانند دنیای الکترونیک، مکانیک، صنعت و غیره. اما بخش غیرمادی چون به بعد فرهنگی میپردازد دچار پسافتادگی فرهنگی شده است.
به عبارت روشنتر، ابتدا تلویزیون و خودرو وارد میشود بعد درصدد بومیسازی فرهنگی آن برمیآییم. اگر توسعه مادی هم برای خودمان بود شاید سرعت رشد غیرمادی هم بیشتر میشد. در حوزه اینترنت، ابتدا تمام نرم افزارها و شبکههای اجتماعی ما را تسخیرکردند سپس با ادبیات شفاهی شروع به نوشتن و تعامل با یکدیگرکرده که بعضاً به نزاعها و کجفهمیهایی در موضوعات مختلف منجر شد.
چهرههایی که رفتند
استفاده از ادبیات زشت و کامنتهای رکیک در فضای مجازی از سوی برخی افراد که اکثرا بدون هویت واقعیاند، باعث میشود افراد بسیاری بخصوص چهرههای مشهور از شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، فیسبوک، تلگرام و ... قهرکرده و صفحات شخصی خود را ببندند.
کامبیز دیرباز، مصطفی زمانی، شیلا خداداد، ترلان پروانه، لادن طباطبایی، مهراوه شریفینیا، حنیف عمرانزاده، مهدی رحمتی، پرستو صالحی، مهرداد میناوند، آزاده نامداری، جابر انصاری، میثم مجیدی، روزبه چشمی، امین حاجمحمد، یعقوب کریمی و بسیاری دیگر از این جمله هستند. برخی به طورکامل و برخی به شکل موقت از حضور در فضای مجازی خودداری کردند.
میثم لطفی - آیا میخواهید بدانید چه کسی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز میشود، کدام فیلم بیشترین فروش را خواهد داشت و سهام چه شرکتی بالاترین سود را از آن سهامداران خود خواهد کرد؟ محققان میگویند شبکه اجتماعی به همه این پرسشها پاسخ میدهد.
پیتر گلور، یک گوی جادویی ندارد تا در مورد آینده پیشگویی کند. او گرفتن فال قهوه را هم بلد نیست و از روی خطوط کف دست هم نمیتواند در مورد اتفاقاتی که هنوز رخ نداده پیشبینی کند. با این وجود او که یکی از محققان دانشگاه MIT است ادعا میکند گمانهزنیهای کاملا درست مربوط به آینده را انجام میدهد و با قطعیت کامل میتواند در مورد اتفاقات پیش رو صحبت کند. گلور از مدتی قبل پیشگوییهای خود را در عرصه سیاست ارایه کرده است. برای مثال، دور قبل انتخابات ریاستجمهوری آمریکا همه مردم بر این باور بودند که نیوت گینگریچ نسبت به میت رامنی شانس بیشتری دارد تا در حزب جمهوریخواه خود را مطرح کند و با این وجود گلور از ابتدا اصرار داشت که گینگریچ نمیتواند به موفقیت برسد. گلور گفته بود که رامنی بر گینگریچ پیروز میشود و در پایان همین اتفاق صورت گرفت.
البته ممکن است فکر کنید که پیتر گلور این بار بهصورت اتفاقی پیشبینی درست انجام داده است. ولی او با اصرار تمام بر این مساله تاکید دارد که در هر زمینهای میتواند بهدرستی پیشبینی کند؛ زیرا گمانهزنیهای خود را برحسب دادهها و اطلاعات موجود در شبکههای اجتماعی انجام میدهد.
پیشگویی اینترنتی
در بسیاری از موارد که نتایج حاصل از نظرسنجیهای جامع کاربرد چندانی ندارند و نمیتوان به آنها بسنده کرد، تحلیل دادههای موجود در شبکههای اجتماعی میتواند نتایج بهتری را ارایه دهد. برای مثال، سال 2009 میلادی دولت سوییس تصمیم گرفت در مساجد این کشور منارههای جدید بنا کند. نتایج حاصل از نظرسنجی جامع در این کشور نشان داد که مردم سوییس تمایلی به ساخت مناره و بازسازی مساجد ندارند و این در حالی بود که پیتر گلور با تحلیلهای دقیقی که روی شبکههای اجتماعی انجام داد به این نتیجه رسید که این اتفاق میتواند با استقبال گسترده مردم مواجه شود. گلور در آن زمان گفته بود: «مردم از ساخت مناره در مساجد کشور سوییس استقبال میکنند، زیرا میخواهند نشان دهند که نژادپرست نیستند و تعامل خوبی با قومیتها و مذاهب مختلف دارند». در پایان مشخص شد پیشبینی گلور درست بوده است و این اقدام دولت سوییس استقبال گسترده مردم را بهدنبال داشته است.
بررسیها و تحلیلهای این کارشناسان دانشگاه MIT برای پیشگویی در مورد آینده بخشی از یک طرح علمی گسترده محسوب میشود که از آن با عنوان «پیشبینیهای تحلیلی» یاد میکنند. در این اقدام از نرمافزارهای هوشمند و الگوریتمهای پیچیده رایانهای استفاده میشود تا پستهای الکترونیکی، شبکههای اجتماعی و دیگر سایتهای عمومی زیر ذرهبین قرار بگیرند و از این طریق پیشبینیهای کاملا درست در مورد آینده انجام شود. این عرصه طی چند سال اخیر بسیار مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است تا در زمینههای مختلف بتوانند از فن پیشگویی بهره ببرند. برای مثال، شرکتهای بزرگ فیلمسازی با استفاده از این فرایند تلاش میکنند تا دریابند کدام یک از فیلمهای اکران شده در سال جاری بیشترین فروش را دارند و سرمایهگذاران با همین روش سعی میکنند سهامی را خریداری کنند که طی یک سال پیشرو بیشترین سود را نصیب آنها بکند. برای آن دسته از افرادی که به عرصه سیاست علاقه دارند، روش مذکور برای انتخابات پیشرو و اقداماتی از این دست مورد استفاده قرار میگیرد.
انبوه اطلاعات کاربردی
ایده اصلی تحلیل دادههای عمومی برای پیشبینی در مورد اتفاقات آتی اقدام جدیدی محسوب نمیشود. ولی تلاشهای قبلی که در این زمینه انجام شده بود بر رسانههای خبری تاکید داشت و این نخستین بار است که شبکههای اجتماعی بهعنوان موثقترین منبع در این زمینه مورد استفاده قرار میگیرند. در زمان جنگ جهانی دوم دولتهای آمریکا و بریتانیا رسانههای جهانی را مورد بررسی قرار میدادند تا بتوانند خصومت کشورهای مختلف در مقابل خود را پیشبینی کنند. در زمان جنگ سرد نیز دولت آمریکا آکادمیهای مختلف را به استخدام خود درآورد تا به کمک آنها بتواند مدلهای ریاضیاتی پیچیده را برای تحلیل گزارشهای رسانهای در اختیار بگیرد و از این طریق اقدامات و تصمیمهای اتحاد جماهیر شوروی را پیشبینی کند.
ولی یکدهه گذشته قانون بازی بهطور کامل تغییر کرد. در این دوره زمانی پلتفرمهای جدیدی با نام شبکه اجتماعی روی کار آمدند که بیشترین جذب مخاطب در طول تاریخ را داشتند و همین مساله موجب شد منبع معتبر برای پیشگویی تغییر کند. روی کار آمدن سایتهایی مانند فیسبوک و توییتر موجب شد اخبار در آن واحد به دست کاربران جهانی برسند و بازخورد مخاطبان در مقابل اتفاقات مختلف نیز بهصورت لحظهای منعکس شود. کالیف لیتارو، یکی از دانشمندان علوم رایانه در دانشگاه النویز شبکههای اجتماعی امروزی را به «دروازه بشریت» تشبیه میکند بهدلیل حجم انبوه دادهها و حضور گسترده کاربران بر این مساله تاکید دارد که عرصه مذکور میتواند اطلاعات را بهصورت یکسان به دست همگان برساند.
او در این خصوص میگوید: «در هر روز بیش از سه میلیارد مطلب جدید روی فیسبوک منتشر میشود و مشترکان توییتر هم هر روز بیش از 200 میلیون توییت جدید را بهاشتراک میگذارند. یکی از جالبترین آمارهای منتشرشده این است که هر روز تعداد کلماتی که در شبکه اجتماعی توییتر بهاشتراک گذاشته میشود، از تعداد کلمات منتشرشده در روزنامه نیویورک تایمز طی 60 سال گذشته بیشتر است».
این مساله نشان میدهد که شبکههای اجتماعی از چه اهمیتی برخوردارند و چگونه میتوانند بهعنوان یک منبع معتبر اطلاعاتی برای پیشبینی آینده مورد استفاده قرار بگیرند. البته باید توجه داشت که در شبکههای اجتماعی دادههای مختلف وجود دارند و باید بهدرستی فهمید کدام یک از این دادهها با چه موضوعاتی میتوانند ما را به پیشبینیهای دقیق نزدیکتر کنند.
شبکه اجتماعی جادویی
پیتر گلور در صحبتهای اخیر خود توضیح داده است که توییتر یک پلتفرم مناسب برای پیشبینی رفتارهایی محسوب میشود که از عموم مردم تاثیر میپذیرند و بهعبارت دیگر، اگر قرار باشد در مورد رفتارهای آتی توده مردم پیشبینی صورت گیرد بهتر است سراغ توییتر برویم. برای مثال، اگر قرار باشد به موفقیتهای یک فیلم سینمایی جدید در بازار پیشرو توجه شود، مردم تمایل زیادی دارند تا روی توییتر پیرامون آن صحبت کنند و این پلتفرم را به دیگر شبکههای اجتماعی ترجیح میدهند.
سینچوان چِن، از دانشمندان علوم رایانه در دانشگاه آریزونا بر اساس آخرین مطالعات گسترده خود این مساله را تایید کرده است. او و گروهش اطلاعات مربوط به صدها فیلم سینمایی ساخته شده در شرکت فیلمسازی هالیوود را بررسی کردند تا ارتباط میان فروش بلیت هر یک از این فیلمها و نظرات منتشرشده از سوی مردم در شبکههای اجتماعی را پیدا کنند. چِن اعلام کرد که بر اساس مدل نهایی بهدستآمده، این دو مساله با یکدیگر ارتباط مستقیم داشتند و هر چه کاربران توییتر تعریف بیشتری از یک فیلم کردند، میزان فروش آن در بازار جهانی افزایش یافته است.
مدلهای ارایهشده در آزمایشگاه تخصصی سینچوان چِن بهدرستی پیشبینی کرده بودند که در سال 2011 میلادی فیلم مِل گیبسون با نام «سگ آبی» بیشترین فروش جهانی را خواهد داشت. در همان سال گفته شده بود که فیلم جدید جیم کری با نام «پنگوئنهای آقای پاپر» هم بسیار پرفروش خواهد بود. این پیشبینیها از روی اطلاعات استخراجشده در شبکههای اجتماعی صورت گرفت و پایان سال 2011 معلوم شد پیشبینیها کاملا درست بوده است. این مساله نشان داد که اصلا مهم نیست چه ستاره سینمایی در فیلم بازی کرده یا کدام کارگردان آن را ساخته است تا میزان پرفروش بودن آن مشخص شود. به جای آن اگر کاربران شبکههای اجتماعی از فیلم استقبال کنند، میتوان موفقیت آن را قطعی دانست.
در حالی که این پیشگوییها در عرصه فیلمسازی کاملا درست بوده است، میتوان از آنها در زمینه سیاست هم به همین شکل بهره برد. البته کارشناسان برای آنکه بتوانند پیشگوییهای دقیق سیاسی انجام دهند، اطلاعات متفاوتی را به کار میگیرند.
پیشگوییهای سیاسی
پیتر گلور به فرمولی دست یافته است که مبتنی بر آن میتواند پیشبینیهای سیاسی کاملا درست را انجام دهد. او میگوید برای انجام این پیشبینیها باید از انبوه اطلاعات در زمینههای مختلف استفاده کرد و به دادههای منتشر شده از سوی گروه ویژهای از کاربران توجه بیشتری داشت. برای مثال، آن دسته از افرادی که بهصورت مرتب اطلاعات منتشرشده روی ویکیپدیا را ویرایش میکنند، دادههای مهمی را از خود بر جا میگذارند. گلور در مورد این افراد میگوید: «این روزها تعداد زیادی از مردم جهان بهطور مرتب به ویکیپدیا سر میزنند. ولی فقط دو تا سه هزار نفر از آنها هستند که بهصورت تخصصی اطلاعات منتشرشده روی این دایرهالمعارف آنلاین را ویرایش میکنند. ما بهدنبال بررسی دادههای منتشرشده از سوی این افراد هستیم و معتقدیم که اگر این دادهها را تحلیل کنیم، دقیقترین پیشگوییها را در عرصه سیاست انجام خواهیم داد».
در حالی که همه کارشناسان و محققان به اهمیت اطلاعات منتشرشده در شبکههای اجتماعی برای پیشبینی آینده پی بردهاند، ولی پیشبینیها با احتیاط زیاد در حیطههای مختلف انجام میشود و بهعبارت دیگر نمیتوان بهراحتی در هر زمینهای پیشگویی کرد. آینده برخی اتفاقات به واسطه ماهیت آنها هرگز نمیتواند از طریق شبکههای اجتماعی پیشبینی شود. برای مثال، گلور میگوید که هرگز از روی اطلاعات منتشرشده در شبکههای اجتماعی نمیتوان جرایم را پیشبینی کرد، زیرا اعضای شبکههای اجتماعی هرگز در مورد این اتفاقات صحبت نمیکنند و اطلاعات موثقی در این باره بهاشتراک گذاشته نمیشود.
همچنین این نکته وجود دارد که در برخی اتفاقات از جمله تظاهرات عمومی، جنبههای پنهان وجود دارد که نمیتوان آنها را در شبکه اجتماعی مشاهده کرد. برای مثال اگر به شورشهای سال 2011 در بریتانیا توجه کنید، متوجه میشوید که مردم نخستین بازتابها و انعکاسهای خود را روی فیسبوک و توییتر بهاشتراک گذاشتند. ولی زمانی که روی این اطلاعات تحلیلهای عمیقتر صورت گرفت، کارشناسان متوجه شدند شورشگرها از سیستم ارتباطی رمزگذاری شده در گوشیهای بلکبری استفاده کردند تا اطلاعات آنها فاش نشود و به همین دلیل شبکه اجتماعی به آنها دسترسی نداشته است.
به هر حال، کارشناسان این روزها با اطمینان کامل میگویند که شبکه اجتماعی میتواند مانند یک گوی جادویی در مورد آینده پیشگویی کند و اطلاعات دقیق را در مورد آنچه هنوز اتفاق نیفتاده، ارایه دهد.(منبع:عصرارتباط)
موسس و مدیرعامل فیسبوک نخستین گفتگوی زنده را از سایت خود با فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی انجام داد.
به گزارش ایسنا به نقل از اسپیس، مارک زوکربرگ موسس و مدیرعامل فیسبوک میزبان یک گفتگوی زنده 20 دقیقهای زمین به فضا با تیم پیکه، تیم کوپرا و جف ویلیامز در ایستگاه مداری بود که این امر توسط برنامه فیسبوک لایو محقق شد.
این مصاحبه شامل پرسش و پاسخهایی از سکنه ایستگاه بود و در صفحه شخصی زوکربرگ و همچنین ناسا پخش شد.
زوکربرگ پس از تشکر از فضانوردان اظهار کرد: وقتی محصولاتی را میسازید تا همه را در جهان به هم مرتبط کنید، ارتباط با دوستانی که در فضا هستند افراطی و همچنین جالب است. این عالی است که امروز فرصت گفتگو با شما را بدست آوردم.
این مصاحبه راه را برای پرسشهای ارائه شده توسط کاربران هموار کرد و به مشتاقان فضا اجازه داد تا بطور مستقیم به تماشای ایستگاه فضایی بینالمللی که بزرگترین سازه مصنوعی در مدار پائین زمین و آزمایشگاه تحقیقاتی برای انجام آزمایشات در شرایط ریزگرانش است، بپردازند.
کوپرا، فرمانده ماموریت اکسپدیشن 47، خود و همکارانش را یک تجربه خطاب کرد و اینکه بقای آنها در ایستگاه، به دانشمندان در درک آثار منفی گرانش صفر بر بدن انسان کمک میکند. برای مثال، این فضانوردان بطور منظم ورزش میکنند تا فرآیند از دست دادن تراکم استخوان و توده عضلانی را کاهش دهند.
کوپرا اظهار کرد که آنها در درون آزمایشگاه فضایی، همچنین تحقیقات پایه را نیز انجام میدهند که بیشتر شامل علوم فیزیکی از جمله جریان سیالات، احتراق و میکروبیولوژی است. این تحقیقات با هدف ارائه سود بلندمدت به لحاظ بهرهمند سازی سیاره زمین انجام میشوند.
این فضانوردان همچنین فناوریها و ایدههای جدیدی را برای کمک به ماموریتهای آینده سرنشیندار به مریخ آزمایش میکنند. یکی از آنها، ماژول بادکردنی است که قرار است برای ارسال انسانها و محموله های بیشتر به فضا با پرتابهای کمتر مجهز و آمادهسازی شود.
برنامه فیسبوک لایو به کاربران اجازه میدهد تا ویدیوهای زنده را در گروهها پخش کنند.
ظاهراً سایتی به آدرس starcon.net.kp با دامین کره شمالی به ثبت رسیده است که به فیسبوک بومی شهرت یافته است.
این سایت که با ورود به آن با جمله «بهترین شبکه اجتماعی کره شمالی» روبرو میشوید، کپی از فیسبوک بوده و سازنده با درج بنرها و تصاویر رهبر کره شمالی نشان داده که سایت باید وابسته به حکومت کمونیست باشد.
ازآنجاییکه اغلب سایتهای کره شمالی در چین مستقر است، وجود این سایت در کره شمالی و نیز در دسترس بودن آن برای دنیای خارج از کره شمالی شگفتانگیز است و این امر باعث تعجب غربیها شده است.
به گزارش خبرآنلاین، پس از ثبتنام قادر به آپلود عکس و پیدا کردن دوستان، ارسال پست و استاتوس و دریافت فید های خبری هستید!
گفته میشود فردی داخل کره شمالی این سایت را بهصورت آزمایشی رونمایی کرده تا کاربران در سراسر جهان بتوانند ان را مشاهده کنند.
به گفته کارشناسان، سازنده از phpDolphin و تمپلیت نرمافزاری مرتبط برای شبیهسازی فیسبوک در کره شمالی استفاده کرده است.
ده سال پس از آنکه «جک دورُسی» پایههای اولیه شبکه اجتماعی توئیتر را با انتشار اولین پیام تحت عنوان «فقط برای تنظیم توئیتر شخصی خودم» بنا نهاد، این پلتفرم ارایه خدمات میکروبلاگ به یکی از ارکان اصلی زندگی روزمره میلیونها کاربر در سراسر جهان تبدیل شد و حتی در برخی مواقع باعث شد مسیر زندگی کاربران عوض شود.
از ارسال پیشنهاد ازدواج 140 کاراکتری گرفته تا پیامهای مربوط به جنبشهای انقلابی طی یک دهه گذشته در توئیتر رد و بدل شد و مشترکان در فضاهای 140 کاراکتری خود سعی کردند به هر شکل که میتوانند روی دنیای پیرامون خود تاثیر بگذارند. در اینجا لیست تاثیرگذارترین توئیتهایی که طی یک دهه گذشته مسیر زندگی انسانها را تغییر داده است، بررسی میشود.
نخستین پیشنهاد ازدواج در توئیتر
زمانی که «گرِگ ریویز» یکی از شهروندان آمریکایی به دنبال روش متفاوت میگشت تا پیشنهاد ازدواج خود به استفانی را مطرح کند، تصمیم گرفت یک توئیت به او بفرستد. استفانی پیشتر در پیام خصوصی درخواست ازدواج ریویز را رد کرده بود و این روش متفاوت میتوانست شانس جدید برای او باشد.
او گفت: «ارسال پیشنهاد ازدواج در توئیتر ابتدا یک اتفاق برای سرگرمی بود. من پیشتر روی سرویسهای پیامرسان فوری با استفانی صحبت کرده بودم و از او خواسته بودم با من ازدواج کند. او پاسخ داد که من هرگز به روش صحیح این درخواست را مطرح نکردهام و به همین خاطر با من مخالف است. سرانجام تصمیم گرفتم یک پیام روی توئیتر منتشر کنم و از او بخواهم صفحه شخصی خود را نگاه کند. احساس کردم هماکنون زمان درست فرا رسیده است تا پیشنهاد من به نتیجه برسد».
ریویز در ادامه توضیح داد: «من خودم نمیدانستم این نخستین باری است که یک کاربر روی شبکه اجتماعی توئیتر پیشنهاد ازدواج را مطرح میکند. زمانی که متوجه شدیم این نخستین اقدام روی توئیتر بوده است، ما آن را جدیتر گرفتیم. از آن روز به بعد همه چیز بهتر شد و سرانجام استفانی به درخواست من برای ازدواج پاسخ مثبت داد. ما هماکنون در یک شهر نزدیک کالیفرنیا با هم زندگی میکنیم و البته محل کار من از منزل ما بسیار دور است. ما همچنان از توئیتر استفاده میکنیم. من توئیت مربوط به پیشنهاد ازدواج را سال 2009 ارسال کردم و از آن زمان به بعد هر سال در تاریخ مذکور روی توئیتر سالگرد ازدواج خود را جشن میگیریم».
نخستین دیدار همسر در توئیتر
«سومیتا دالمیا» از جوانان ساکن آتلانتا طی چند سال گذشته موفق شد از طریق شرکت در مسابقات مختلفی که روی توئیتر برگزار میشود درمجموع 10 هزار دلار برنده شود. موفقیت او در توئیتر باعث شد تا خانواده و اطرافیان به این نتیجه برسند که این دختر جوان میتواند عشق واقعی خود را هم در توئیتر پیدا کند و در این زمینه هم به موفقیت برسد.
سومیتا در این زمینه توضیح داد: «یکی از روزهای سپتامبر 2013 بود که من در توئیتر به دنبال خرید بلیت برای مراسم سالانه Jazzoo بودم که در باغ وحش آتلانتا برگزار میشد. من کلیدواژه مربوطه با نام این مراسم را وارد کردم و اولین گزینهای که پیدا شد صفحه مربوط به شخصی با نام «آنوج پاتِل» بود که او هماکنون نامزد من است».
او در ادامه گفت: «پاتِل برای من نوشته بود که یک بلیت اضافه برای این مراسم دارد. بیوگرافی او برای من جذاب بود، زیرا در زمینه ورزش و سرگرمی به صورت تخصصی فعالیت میکرد و من به این زمینهها بسیار علاقمندب بودم. ما از آن روز به بعد گفتوگو با یکدیگر را آغاز کردیم و برای هم توئیت و ایمیل میفرستادیم و روابط با نزدیکتر شد».
دسامبر 2015 آنوج سرانجام پیشنهاد ازدواج با سومیتا را مطرح کرد. او برای این کار یک توئیت روی صفحه عمومی سومیتا فرستاد و سرانجام در روز موعود با پرواز از داخل هلیکوپتر و فرود در یکی از میدانهای اصلی شهر، پوستری که به شکل توئیت طراحی شده بود و روی آن درخواست ازدواج اعلام شده بود را در دستان خود گرفت.
حضور یک نوجوانان در انتخابات بریتانیا
در اتنخابات عمومی 2015 بریتانیا یک نوجوان 18 ساله به نام «آبی تاملینسون» با ایجاد هشتگ #Milifandom یک کمپین تشکیل داد. زمانی که او متوجه شد هنوز اجازه شرکت در انتخابات را ندارد این هشتگ را ایجاد کرد و در آن زمان «اِد میلیبند» وزیر کار بریتانیا توجه چندانی به این موضوع نداشت. تاملینسون در این خصوص گفت: «من میخواستم در تعیین سرنوشت کشورم نقش داشته باشم و «اد میلیبند» به این مسئله توجهی نداشت».
طوری نکشید که این هشتگ به پرمخاطبترین موضوع بین مشترکان بریتانیایی توئیتر تبدیل شد و سرانجام میلیبند هم از آن باخبر شد. البته این اتفاقات باعث نشد تا تاملینسون بتواند در انتخابات شرکت کند، ولی این اتفاق مسیر زندگی او را به طور کامل تغییر داد.
زمانی که این هشتگ همهگیر شد دهها روزنامهنگار سراغ تامیلنسون آمدند و خبرهای آن در روزنامههای مختلف به چاپ رسید. او در این خصوص توضیح داد: «باید بگویم که توئیتر زندگی من را به طور کامل تغییر داد،زیرا به من کمک کرد تا بتوانم آنچه را که میخواهم به راحتی ابراز کنم. من فکر میکردم هرگز نمیتوانم در عرصه سیاست نقش داشته باشم».
پیدا کردن شغل مناسب
«مروا مامون» یک روزنامهنگار مصری است که سال 2011 میلادی به دلیل زایمان مجبور شد مدتی را در خانه بماند. بارداری برای تولد فرزند دوم و عدم توانایی برای حضور در تظاهرات عمومی در جریان انقلاب مصر باعث شد او سراغ توئیتر برود و همین اتفاق مسیر زندگی او را تغییر داد. او در این خصوص گفت: «من در خانه نشسته بودم، ولی اقدامات سیاسی خود را کاملا فعالانه دنبال میکردم. هر چند هفته یکبار موضوعی را انتخاب میکردم و از مشترکان توئیتر میخواستم نظرات خود را در مورد آن بنویسند».
او در ادامه توضیح داد: «در آن زمان متوجه نبودم که چه تاثیر بزرگی را برجا میگذارم. من فقط سعی میکردم دغدغههای ساکنان دنیای عرب را مطرح کنم. ولی پیش از آنکه متوجه شوم، به عنوان یکی از تاثیرگذارترین زنان دنیای عرب در توئیتر معرفی شدم و هر یک از مطالب من هزاران بار در توئیتر دست بهدست میچرخید. طولی نکشید که همه احزاب سیاسی مصر از من درخواست کردند با آنها همکاری کنم. من ابتدا با هدف ادامه فعالیتهای اجتماعی این کار را شروع کردم و سرانجام تویتر باعث شد مسیر زندگی من به طور کامل تغییر کند و این روزها به عنوان یک فعال سیاسی در جامعه حضور داشته باشم».
«مروا مامون» میگوید که بیشتر مواقع در شرایط بسیار دشوار با اینترنت کمسرعت و از طریق یک گوشی هوشمند شکسته توئیتهای خود را منتشر میکرد و تنها مسئله مهم این بود که بتواند موضوعات و دغدغههای خود را در دنیای اجتماعی مجازی به اشتراک بگذارد. او میگوید: «نیمی از نمایشگر گوشی من شکسته بود و به خوبی نمیتوانستم صفحه شخصی در توئیتر را مدیریت کنم. من یک روزنامهنگار حرفهای نبودم. بیشتر مواقع در بخش بازاریابی روزنامهها کار میکردم و هماکنون سردبیر یک سایت خبری معروف هستم که یک سرمایهگذار آمریکایی آن را مدیریت میکند».
لازم به ذکر است که همکاریهای مروا با این سایت برای دوره زمانی چند سال ادامه پیدا کرد و سرانجام او دور جدید فعالیتهای خود را با سازمان ملل متحد آغاز کرد. او هماکنون با رادیو ملی هلند و خبرگزاری بیبیسی هم فعالیت میکند.
تحول در زندگی بنیانگذار توئیتر
«جک دورُسی» بنیانگذار توئیتر نخستین توئیت منتشر شده روی این شبکه اجتماعی را سال 2006 میلادی منتشر کرد و همین مسئله باعث شد تا این پیام کوتاه از جمله توئیتهایی محسوب شود که به طور کاملا مشهود مسیر زندگی یک فرد را تغییر داده است. دورُسی جوان زمانی که این توئیت را منتشر میکرد، هرگز از ذهنش عبور نکرد که در آینده نه چندان دور میتواند مدیریت یکی از بزرگترین شبکههای اجتماعی جهان را عهدهدار شود.
در توئیت او نوشته شده بود: « فقط برای تنظیم توئیتر شخصی خودم». زمانی که این پیام به اشتراک گذاشته شد، هیچ کس نام توئیتر را هم نشنیده بود و این پلتفرم نوپا به عنوان یک ابزار ارتباطی قصد داشت خدمات متفاوتی را نسبت به فیسبوک ارایه دهد و البته دورُسی به درستی نمیدانست در این شبکه اجتماعی چه کار باید بکند. در آن زمان این شبکه اجتماعی با نام Twttr شناخته میشد به مشترکان امکان میداد هر توئیت را بازنشر کنند، به آن پاسخ دهند یا کلید ستاره در کنار آن را بزنند که مشخص شود این توئیت را دوست داشتهاند. به هر حال، توئیت دورُسی باعث شد مسیر زندگی این جوان آمریکایی به طور کامل تغییر کند و او در فاصله زمانی کوتاه به یکی از ثروتمندترین مردان آمریکا تبدیل شود.
آزادی از زندان به کمک توئیتر
سال 2008 میلادی «جیمز بوک» یکی از دانشجویان دانشگاه برکلی که به کشور مصر سفر کرده بود، بیدلیل دستگیر شد. او یک صفحه شخصی در شبکه اجتماعی توئیتر داشت که 48 نفر آن را دنبال میکردند. بوک برای آنکه به دوستان و خانواده خود اطلاع دهد با چه مشکلی مواجه شده است، ماجرای دستگیر شدنش را روی توئیتر منتشر کرد و دوستانش به سرعت این مسئله را با مدیران دانشگاه درمیان گذاشتند و طولی نکشید که این خبر به گوش سفارت آمریکا در مصر رسید.
در کمتر از 24 ساعت مقامات سیاسی آمریکا پرونده مربوط به دستگیری بوک را به صورت کاملا جدی بررسی کردند و با رایزنیهای بعدی، «جیمز بوک» یک روز پس از دستگیر شدن به کمک توئیتر آزاد شد. او در توئیت خود فقط یک کلمه نوشته بود: »دستگیر شدم».
نجات جان شهروندان نیویورکی
شاید به جرات بتوان گفت این مورد یکی از مهمترین توئیتهای یک دهه گذشته بود که جان هزاران نفر را نجات داد و مسیر زندگی آنها را عوض کرد. بیستونهم اکتبر 2012 ساعت 6 بعد از ظهر سازمان حمل و نقل شهری نیویورک یک توئیت را با مضمون زیر به اشتراک گذاشت: «رودخانه شرقی در حال طغیان است و پیشبینی میکنیم طی چند ساعت آینده آب به ارتفاع 4 متر کلیه تونلهای مترو را پر کند. #توفان سندی».
در یک ساعت نخست انتشار این مطلب، توئیت مربوطه 2350 بار بازنشر شد و این اتفاق به مردم کمک کرد در کوتاهترین زمان جان خود را نجات دهند. توفان سندی در سال 2012 میلادی شمال شرقی آمریکا را درنوردید و این اتفاق باعث شد برای چند روز متوالی تمام تونلهای مترو مملو از آب شود.(منبع:عصرارتباط)
در جریان سفر رئیسجمهوری آمریکا به ویتنام دسترسی به سایت فیسبوک در این کشور قطع شد.
به گزارش تسنیم به نقل از رویترز، دو سازمان مدنی در ویتنام اعلام کردند که دولت این کشور دسترسی به سایت فیسبوک را در جریان سفر باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا مسدود ساخته است.
مقامات سازمان حقوق بشری "اکسس ناو" و همچنین یک گروه حامی فعالیتهای دموکراتیک با نام "ویت تان" اعلام کردند که دسترسی به این سایت محدود شده و از یکشنبه تا چهارشنبه دسترسی به این سایت از داخل ویتنام امکانپذیر نبود.
سفر سه روزه اوباما به ویتنام در روز چهارشنبه به پایان یافت. اوباما در این سفر بر عادی سازی روابط با ویتنام متمرکز بود. رئیسجمهوری آمریکا پس از پایان یافتن سفرش برای شرکت در اجلاس گروه 7 راهی ژاپن شد.
تأثیر آنچه که در این شبکهها میگذرد به فضای مجازی محدود نمیماند و بارها حرکاتی که از این شبکهها شروع شده است، به عالم واقعی کشیده شده است.
ارتش وومائو
جمهوری خلق چین یکی از کشورهایی است که تلاش آن برای کنترل شبکههای اجتماعی مورد موشکافی قرار گرفته است. سه استاد دانشگاه هاروارد و کالیفورنیا در طی مقالهای به جزئیات این امر پرداختهاند. دولت چین متهم است که ارتش ۲ میلیون نفرهای را دارد که وظیفه پرکردن شبکههای اجتماعی با پستهای حمایت از دولت را دارند. این ارتش به «وومائو» مشهور شده است. وومائو به معنای ۵۰ سنت پول چین است و اشاره به این عقیده شایع دارد که این ارتش برای هر پستی که میگذارد، ۵۰ سنت دریافت میکند. طبق بررسی مقاله مزبور، ارتش پنجاه سنتی (Fifty Cent Party) سالانه حدود ۵۰۰ ملیون پست منتشر میکند. این گزارش برخلاف ادعاهایی که میشد، معتقد است که استراتژی ارتش مزبور نه بحث و جدل با مخالفان بلکه منحرف کردن اذهان از مسائل سیاسی و عوض کردن موضوع بحث در شبکههای اجتماعی است.[۱]
در سال ۲۰۱۴ یک هکر به آرشیو ایمیلهای یک دفتر پروپاگاندای اینترنتی منطقه جانگگونگ چین راه یافت و آنها را منتشر کرد. در این ۲۷۰۰ ایمیل جزئیات فراوانی از ساختار این ارتش، اسامی اشخاص و حتی شماره آنها در شبکه کیوکیو و اسم کاربری ویبو آنها در منطقه مزبور وجود داشت. در منطقه مزبور که ۵۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، ۳۰۰ نفر عضو وومائو بودند. با این که نظر رایج بر این است که اعضای وومائو شهروندان فقیر با درآمدی پایین هستند، اما طبق دادههای بدست آمده در این ایمیلها، افراد مزبور کارمندان دولت هستند. هیچ سندی مبنی بر اینکه این افراد مبلغ ۵۰ سنت یا هر مبلغی را دریافت میکنند، وجود ندارد و احتمالاً چنین فعالیتهایی برای حفظ موقعیت شغلی یا ارتقاء انجام میگیرد.[۲]
«لجان الکترونیة» در کشورهای عربی
با ظهور اینترنت و امکان نشر افکار از طریق آن مسئله «لجان الکترونیة» در جهان عرب مطرح شد. این افرادی که برای این سازمانها کار میکنند، موظف به نشر و بازنشر پستهای همسو، نوشتن کامنت در شبکههای اجتماعی، لایک کردن پستهای همسو، شرکت در نظرسنجیها و... هستند. گفته میشود شروع چنین پروژهای در فضای عربی از قطر بوده است. در ابتدای قرن ۲۱ که تعداد کل دارندگان اینترنت در کشوری مثل مصر به چند هزار میرسید، مطالبی که در سایت الجزیره منتشر میشد با صدها کامنت تشویق و تأیید مواجه میشد. این کامنتها با اسامی مستعاری مثل «فرزند مصر» یا «علی العراقی» بوده و بارها دیده شده که کتابت پست مطابق با لهجه کشور دیگری است.[۳]
این ایده پس از قطر به عربستان (و به کشورهای دیگر مثل مصر) انتقال یافت. آل سعود قبل از اینکه شبکههای اجتماعی فراگیر شوند، به اهمیت رسانه پی برده و تلاشهای زیادی در رستای تسلط بر آنها کردند. اما این کشورها چون همپیمان با صاحبان شبکههای اجتماعی (کشورهای غربی) هستند کسی همانند چین به بررسی ابعاد ارتش الکترونیکی آنها نمیپردازد. کسانی که با شبکههای اجتماعی عربی آشنا هستند به خوبی حضور ارتش الکترونیکی عربستان را احساس میکنند؛ حسابهای کاربری بدون عکس و با اسامی مستعار و جعلی که مهمترین وظیفه آنها نوشتن توهین به هر کسی است که با عربستان زاویه دارد (به خصوص در صفحات پربیننده) و مشارکت برای داغ کردن هشتگهای مورد نظر و پرکردن آنها و نوشتن نظرهای تأیید و تحسین در شبکههای اجتماعی شخصیتهای سعودی!
این پدیده باعث شده است که شبکههای اجتماعی عربزبان حالت عجیبی بگیرد. مهمترین اثر این سازمانها بر شبکههای اجتماعی عربی، زیاد شدن دروغ و قطبی شدن فضا و فراوان شدن توهین و کاهش امکان مباحثه مفید در شبکهها است. این سازمانها علاوه بر انحراف محتوای شبکههای اجتماعی، وظیفه رصد کردن صفحات و گروههای شخصیتها و جریانهای مخالف را دارند. در کشورهای حاشیه خلیج فارس (به خصوص بحرین و عربستان) انتشار مطالب انتقادی توسط اشخاص به سهولت منجر به دستگیری و حبس میگردد.
پی نوشت ها:
[۱] http://foreignpolicy.com/۲۰۱۶/۰۵/۱۹/meet-the-chinese-internet-trolls-pumping-۴۸۸-million-posts-harvard-stanford-ucsd-research/
[۲] http://gking.harvard.edu/files/gking/files/۵۰c.pdf?m=۱۴۶۳۵۸۷۸۰۷
[۳] http://arabobservatory.com/?p=۱۱۲۶۰
سلیمان تنهادخت
اندیشکده تبیین
استاد اقتصاد بازنشسته دانشگاه الزهرا (س)، استفاده از توان فضای مجازی را برای افزایش آگاهی عمومی درباره فعالیت رانت خواران، ویژه خواران و سوء استفاده کنندگان از قدرت و مزیت های اقتصادی خواستار شد.
حسین راغفر افزود: شبکه های اجتماعی و فضای مجازی نقش مهمی در آگاه سازی جامعه دارد و می تواند به ابزاری برای مبارزه با رانت خواران، ویژه خواران و سوء استفاده کنندگان از مزیت های اقتصادی تبدیل شود.
وی گفت: بایسته است با برنامه ریزی دقیق و تدابیر عملی از قدرت این شبکه ها برای مقابله با کج رفتاری های عده ای خاص بهره گرفت.
راغفر ادامه داد: می توان با تشکیل گروه های دانشگاهی و معتمد همه برنامه های ضد اخلاقی و جامعه ستیزانه رانت خواران و سوءاستفاده کنندگان را برملا و جامعه را برای آنان ناامن کرد.
این اقتصاددان اضافه کرد: این افراد شبکه های اجتماعی را به خدمت خود گرفته اند و فعالان قانونگرا و اعتدال محور،باید برای مقابله با آنان، از این ابزار نهایت استفاده را کنند تا اقدام های ناشایست آنان بی اثر شود.
وی از عملکرد صدا و سیما درباره برملا شدن اقدام دولت های نهم و دهم برای غارت دو میلیارد دلار از اموال کشور به دست آمریکا انتقاد کرد و گفت: صدا و سیما با جهت گیری سیاسی در اقدامی بی سابقه، دولت یازدهم را در این پرونده محکوم می کند؛ در حالی که در واقع این دولت نقشی در آن ندارد.
راغفر، از نفوذ جریان مافیا و رانت خواران به برخی رسانه های کشور خبر داد و گفت: شبکه های اجتماعی و فضای مجازی می تواند به افشای چهره این افراد پرداخته و موجب تطهیر جامعه شود.
به گزارش ایرنا، رئیس جمهوری نیز در بازدید شانزدهم فروردین ماه از مجموعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، شفاف شدن امور در فضای مجازی را از راههای مبارزه با فساد عنوان کرده بود.
الیتهای سیاسی در فضای سایبری از بحثهای تند و تیز در فیسبوک تا جمعآوری کمکهای مالی برای نامزدها یا برنامههای تلویزیونی که در یوتیوب پربازدید میشوند، از سالها پیش نقش رو به رشدی را در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ایفاء میکنند.
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به صورت فزایندهای در فضای آنلاین جنگیده میشود. رسانههای اجتماعی تبدیل به یکی از قویترین راهها برای ارتباط با رأیدهندگان شده است. کاندیداهای ریاستجمهوری در هر دو حزب از این ابزار برای کسب پول، نشر تبلیغات و جذب طرفدار استفاده میکنند.
مارک زوکربرگ
سیاست تبدیل به یکی از موضوعات برجسته مورد بحث در فیسبوک شده و کاربران با انتشار مطالب و فیلمهای ویدئویی حمایت از نامزدهای مورد علاقه خود را اعلام میکنند.
اهمیت این رسانه اجتماعی برای فرآیند سیاسی به مارک زوکربرگ، صاحب این وبسایت، پلتفرمی ارائه کرده که عقاید سیاسی خودش را مطرح کند.
زوکربرگ هفته گذشته از دونالد ترامپ، نامزد پیشروی حزب جمهوریخواه، به دلیل وعده ساخت دیواری در مرز مکزیک انتقاد کرد. اما قدرت اصلی زوکربرگ در محصولی است که تولید کرده، محصولی که مورد استفاده هفت نفر از هر 10 آمریکایی است.
فیسبوک ابزاری کلیدی برای ارتباط، جذب هوادار و تبلغات توسط نامزدهای ریاستجمهوری بوده و یک قطب اصلی نشر اخبار سیاسی است. در این فضای سایبری بخش اعظمی از مباحث سیاسی بین رأیدهندگان نیز انجام میگیرد.
فیسبوک در 15 مارس اعلام کرد که در عرض یک ماه 650 میلیون تعامل متقابل با پستهای مرتبط با ریاستجمهوری انجام شده - شامل لایک، پست،اظهار نظر و به اشتراک گذاری. توئیتر، اسنپچت و دیگر رسانههای اجتماعی نیز نقش خود را در این رقابت ایفاء میکنند اما تأثیرگذاری آنها در عرصه سیاسی آمریکا به مانند فیسبوک نیست.
مت دراج
مردی که در پشت وبسایت Drudge Report قرار گرفته، هنوز هم یکی از قویترین پلتفرمهای خبری را در اینترنت در اختیار داشته و توانایی این را دارد که مطالب را به جریان اصلی رسانههای سیاسی تزریق کند.
دراج متمایل به دونالد ترامپ بوده و اغلب مطالبی را جمعآوری و ترویج میکند که به نفع نامزدی این میلیارد جمهوریخواه است. در ماه فوریه، وبسایت با نمایش بنری در صفحه اولش اعلام کرد که ترامپ نامزد حزب جمهوریخواه خواهد بود.
ترامپ نیز به نوبه خود دراج را بارها تمجید کرده است. در ماه آگوست گذشته، ترامپ به یک نظرسنجی در این سایت اشاره کرد که وی را برنده اولین مناظره حزب جمهوریخواه معرفی کرده بود.
وی گفت: «من نمیگویم برنده شدهام، فقط نظرسنجی دروگ را به شما اعلام میکنم. چه کسی بهتر از دروگ؟ او یک فرد فوقالعاده است. آنچه که وی ساخته است بسیار قابل احترام است.»
دراج این ایده را کمپین سناتور تد کروز در کنگره جمهوریخواه کلورادو با تقلب وارد یک مبادله نمایندگی حزبی شده است را مطرح کرد. واشنگتنپست نوشت با اظهارنظرهای ترامپ مبنی بر اینکه سیستم با خدعه و نیرنگ علیه وی بسیج شده است، حملات در رسانههای اجتماعی آغاز شد.
کروز پس از این رویدادها گفت: «در یک ماه گذشته وبسایت دروگ ریپورت اساسا تبدیل به وبسایت حمله کمپین ترامپ شده است. آنها هر روز آخرین حملات ترامپ را انجام میدهند.»
جان اولیور
برنامههای این کمیدین مشهور که در آن به موضوعاتی که در اخبار مطرح شده، میپردازد ابتدا در شبکه اچبیاُ منتشر شد اما یوتیوب مهمترین پلتفرمی است که برنامههای اولیور از آن پخش میشود.
بخشهای کوچکی از برنامه «هفته گذشته در امشب» به طور پیوسته در سطح اینترنت پخش میشود، و توجهات را معروف به چیزهایی بسیار متنوع از لزوم بیطرفی فضای سایبر تا فساد در سازمان فیفا جلب میشود.
وی اکنون نگاه خود را معطوف به انتخابات 2016 کرده است. اولیور یک برنامه کامل را به دونالد ترامپ اختصاص داده و او را یک «هنرمند مزخرف» نامید. وی همچنین در برنامهای که فقط در یوتیوب تاکنون 25 میلیون بیننده داشت، اعلام کرد که نام خانوادگی اصلی ترامپ (Trump) درامف (Drumpf) است.
اولیور گفت: «ما نمیتوانیم با جادوی نام وی کور شویم. ما باید او را با چشمانی باز ببینیم.» وی برنامه را در مقابل یک تابلوی الکتریکی بزرگ پایان داد که بر روی آن درامف نوشته شده بود. «آقای ترامپ صبح منتظر شکایت قضایی شما هستم.» اولیور همچنین گفت کلاهی میفروشد که بر روی آن نوشته شده: «دونالد را دوباره درامف بسازید.» اشارهای طنزگونه به شعار کمپین انتخابی ترامپ: «آمریکا را دوباره بزرگ بسازید.»
آریانا هافینگتون
آریانا هافینگتون یکی از اولین روزنامههای آنلاین را در سال 2005 تأسیس کرد. این وبسایت لیبرال به عنوان پربازدیدترین سایت خبری سیاسی در انتخابات 2016 باقی مانده است.
سال گذشته میلادی هافینگتون پست در اقدام جنجالی اخبار مرتبط با دونالد ترامپ را در بخش «سرگرمی» منتشر میکرد اما این رویه را در دسامبر گذشته تغییر داد.
به گزارش تسنیم هافینگتونپست حین این تغییر نوشت با وجود اینکه خطمشیاش را تغییر داده کمپین ترامپ تبدیل به یک «نیروی زشت و خطرناک در عرصه سیاسی آمریکا شده است. بنابراین ما دیگر اخبار کمپین وی را در بخش سرگرمی پوشش نمیدهیم. اما این بدین معنا نیست که با کمپین وی به عنوان کمپینی عادی برخورد میکنیم.»
اکنون این سایت یک یادداشت سردبیری را به هر خبری درباره ترامپ اضافه میکند که میگوید: «دونالد ترامپ به طور مداوم خشونت سیاسی را تحریک کرده و یک دروغگوی سریالی، دگرهراسی همیشگی، نژادپرست، زنستیز و طرفدار نظریههای توطئه درباره اوباما است که به صورت مکرر وعده داده ورود همه مسلمانها - 1.6 میلیارد از اعضای یک دین - به آمریکا را ممنوع خواهد کرد.»
هافینگتونپست مدعی بنری بر روی سایت گذاشت که بر روی آن نوشته بود ترامپ «نژادپرست شده است.» ترامپ پاسخ تندی به این ادعاها داده و وبسایت را یک «شوی دلقکگونه» خواند.
وبسایت ساماسکور (ComScore) در دسامبر ماه گذشته هافینگتون پست را به عنوان پربازدیدترین وبسایت خبری سیاسی با 25 میلیون بازدیدکننده معرفی کرد. اگرچه برخی رسانههای رقیب درباره تعداد بازدیدهای این وبسایت اظهار تردید کردهاند.
اریک هیل
اریک هیل، مدیر اجرایی شرکت «اکتبلو» (ActBlue) است، شرکتی که در سال 2004 تأسیس شده و یک نرمافزار آنلاین کمک مالی برای نامزدهای دموکرات ارائه میکند.
به لطف رکورد شکنی کمکهای مالی به برنی سازندرز این شرکت توانسته کمک مالی بیشتری از هر زمان دیگری جمعآوری کند. این شرکت به کاربران اجازه میدهد در وبسایت ثبت نام کرده و مبلغ کوچکی را به ستاد انتخاباتی هر کدام از نامزدها که از این نرمافزار استفاده میکنند واریز کنند. اکنون صدها نفر از نمایندگان سنا، مجلس نمایندگان و مجالس ایالتی از این نرمافزار بهره میبرند.
شرکت در ماه فوریه، نزدیک به 59 میلیون دلار را از تقریبا 2 میلیون اهداء کننده دریافت کرد. در ماه مارس، مبلغ بیسابقه 72 میلیون دلار از 2.4 میلیون اهداء کننده جمعآوری شد. روزنامه لوسآنجلستایمز در مقالهای نوشت که این نرمافزار توسط ستادهای بزرگ انتخاباتی ریاستجمهوری مورد استفاده قرار نمیگرفت. در حالیکه ساندرز از اکتبلو استفاده میکند، هیلاری کلینتون، نامزد پیشتاز حزب دموکرات از ابزار کمکهای مالی مختص به خودش بهره میبرد.
ساندرز قدرت کمکهای مالی آنلاین را در شب پیروزیاش در نیوهمشایر نشان داد. وی در سخنرانیاش از مردم خواست که با حضور در فضای آنلاین به کمپین انتخاباتی وی کمک کنند، این دعوت موجب هجوم گسترده کاربران به اکتبلو شد
چند روز قبل هکرها آگهی فروش 117 میلیون حساب کاربری شبکه اجتماعی Linked-In را در اینترنت منتشر کردند. اطلاعات این حساب های کاربری ظاهرا توسط هکرهایی که چهار سال قبل به شبکه اجتماعی Linked-In حمله کردند، برای فروش عرضه شده است و تعداد آن ها به بیش از 100 میلیون حساب می رسد.
به گزارش تلگراف، در آن زمان تصور می شد شمار حساب های هک شده، کسری از این تعداد باشد و شبکه اجتماعی Linked-In اعلام کرد، حساب های مورد حمله را مجددا تنظیم کرده است. اما اکنون این شرکت قصد دارد تدابیر امنیتی را در مقیاس بسیار وسیع تری اجرا کند و در گام نخست گذرواژه تمام این حساب ها را منقضی کرده و از کاربران می خواهد که گذرواژه جدیدی را انتخاب کنند.
در زمان وقوع این حمله، شبکه Linked-In در حدود 165 میلیون کاربر داشت. پس از وقوع حمله فایلی حاوی اطلاعات 6.5 میلیون کاربر در روسیه منتشر شد و شرکت Linked-In مدعی شد اطلاعات این حساب ها از طریق ایمیل هایی که از طرف هکرها با موضوع تغییر رمز عبور ارسال شده بود، هک شده و شرکت گذرواژه تمام این حساب ها را غیرفعال کرده است.
اما یک متخصص امنیتی که به حدود یک میلیون مورد از این حساب ها دسترسی داشت، اعلام کرد به احتمال بسیار زیاد، اطلاعات این حساب ها در اثر یک حمله هکری به دست آمده است.
به گزارش ایرنا به منظور افزایش سطح امنیت، تمام گذرواژه های شبکه اجتماعی Linked-In رمزگذاری می شود اما متخصصان معتقدند، فرآیند این کار به گونه ای است که با استفاده از مهندسی معکوس، به سادگی می توان گذرواژه ها را به دست آورد.
کاربران شبکه اجتماعی Linked-In معمولا برای تبادل پیغام های اطلاعات کاری و یافتن فرصت های شغلی از آن استفاده می کنند. اغلب کاربران تمایلی به افشای این نوع اطلاعات ندارند.
مجرمین می توانند مستقیما از اطلاعات این حساب ها استفاده کنند یا با استفاده از گذرواژه آن ها، به سراغ حساب های کاربران در سایر شبکه های اجتماعی بروند.
بیش از ۱۰۰ عضو نوجوان یک شبکه اجتماعی محبوب در روسیه طی ۶ ماه گذشته خودکشی کردهاند.
بنابر گزارش رسانههای روسی مرگ چند نوجوان عضو یک گروه آنلاین شبکه اجتماعی حساسیتها را در رابطه با این شبکه اجتماعی برانگیخته است.
بر اساس گزارش راشاتودی، پستهای منتشر شده توسط اعضای شبکه اجتماعی «ویکی» که بزرگترین شبکه اجتماعی در اروپا محسوب میشود اغلب با موضوعات مرتبط با خودکشی است و رسانههای روسی میگویند که این شبکه اجتماعی عامل اصلی ترغیبکننده این نوجوانان به خودکشی است.
«ویکی»، که برآمده از سرواژههای VKontakte (به روسی: ВКонтакте) است، سرویس شبکه اجتماعی محبوب در میان کاربران اروپایی روسزبان در سراسر جهان است.
این شبکه اجتماعی در بین مردم روسیه، اوکراین، قزاقستان، مولداوی، بلاروس بسیار محبوب است؛ «ویکی» تشابه بسیاری به «فیسبوک» دارد.
رسانه دیدهبان روسیه به همراه آژانس بررسی رعایت حقوق مصرفکننده در حال بررسی اطلاعاتی هستند که توسط روزنامه «نوایا گازتا» روز گذشته(دوشنبه)منتشر شده است.
این اطلاعات در این رابطه هستند که بیش از 100 نوجوان ظرف 6 ماه گذشته و پس از آنکه به عضویت این شبکه اجتماعی درآمدند خودکشی کردهاند.
تحقیقات روزنامهنگاری که به «گروه مرگ» معروف شده است مدعی شده است که 130 کودک در فاصله زمانی نوامبر 2015 تا آوریل 2016 در شهرهای مختلف روسیه خودکشی کردهاند.
بر اساس گزارش «اینترفاکس»، در حال حاضر اکثریت قریب به اتفاق گروههای مربوط به خودکشی در شبکه اجتماعی «ویکی» مسدود شده است.
در عین حال خبرگزاری «تاس» روسیه نیز با اعلام خبری مشابه تعداد کاربران این شبکه اجتماعی را در این کشور 350 میلیون کابر عنوان کرده است.
به گزارش تسنیم در حالی که تحقیقات در این رابطه در حال انجام است، بیش از 9300 صفحه حاوی محتوای خودکشی توسط این آژانس از نوامبر 2012 تاکنون مسدود شده است.
به نوشته «نوایا گازتا» نزدیک به 1500 گروه در «ویکی» وجود دارد که به ترویج خودکشی میپردازند.
در دسامبر سال گذشته پدر و مادری در مرکز روسیه دختر 12 ساله خود را به دلیل خودکشی از بالکن طبقه 14 از دست دادند و این حادثه در حالی رخ داد که 3 دختر دیگر در شهرهای دیگر روسیه در همان روز و به همین روش خودکشی کرده بودند و همه عضو این شبکه اجتماعی بودند.
این گزارش همچنین به فیلم آنلاین ثبت شده در ماه فوریه اشاره میکند که یک پسر نوجوان در حال سقوط از یک پل از خودش ضبط کرده است.
ویدئوی بعدی مربوط به یک دختر بود که تصویر مرگ وی در حالی که سرش توسط یک قطار قطع میشود منتشر شد؛ این در حالی بود که یک روز قبل، او یک تصویر سلفی در «ویکی» منتشر کرده بود که با یک قطار در حال حرکت گرفته شده بود و زیر آن نوشته شده بود خداحافظ!
در حال حاضر روانشناسان روسی در حال بررسی دلایل گرایش این نوجوانان عضو در شبکه اجتماعی به پدیده خودکشی هستند و یافتن چرایی تبدیلشدن این پدیده به یک نماد از جمله کارویژههای این گروه پژوهشی است.
میثم لطفی - شبکه اجتماعی که از ابتدا رسالت خود را برقراری ارتباط آسان میان مردم جهان تعریف کرده بود، رفته رفته وظایف بیشتری را عهدهدار شد و به نیازهای مردم در عرصه مجازی پاسخ داد. از جمله اتفاقاتی که طی چند سال گذشته در این پلتفرمهای مجازی رواج یافت، فعالیتهای انساندوستانه بود که تابستان گذشته با انتشار گسترده تصویر جسم بیجان کودک جنگزده سوری در ساحل ترکیه به اوج خود رسید و شبکه اجتماعی این اتفاق دردناک را به یک تراژدی جهانی تبدیل کرد تا سیاستمداران بهصورت جدیتر وضعیت پناهندگان و جنگزدگان را بررسی کنند. روزنامه نیویورکتایمز سال 2012 میلادی گزارشی را با عنوان «ناجیان مجازی در دنیای صنعتی» منتشر کرده بود و همان زمان نوید داد که شبکههای اجتماعی در آینده نهچندان دور به یک ابزار کاربردی برای بازتاب اتفاقات مهم تبدیل میشوند و در فرایندهای انساندوستانه مورد استفاده قرار میگیرند. در آن زمان یک جوان اوگاندایی تصویر ویدیویی مربوط به زندگی خود را با موضع تبعیض نژادی و فقر، روی شبکههای اجتماعی بهاشتراک گذاشت و طولی نکشید که این موضوع به یک دغدغه جهانی تبدیل شد. این اتفاق در دیگر موارد هم بهصورت مشابه دنبال شد تا پلتفرمهای اجتماعی و رسانهای تمرکز بیشتری بر فعالیتهای انساندوستانه داشته باشند.
به گفته کارشناسان، عکسالعمل شبکههای اجتماعی و رسانهای در مقابل فعالیتهای انسان دوستانه به دو شکل انجام میشود. در مرحله نخست، گروه زیادی از کاربران پس از مشاهده مطلب و عکسهای مربوط به یک اتفاق ناگوار، آن را دست به دست میچرخانند و کامنتهای مربوطه را در مورد آن مینویسند تا عمق ناراحتی خود را در مورد آن اتفاق بهاشتراک بگذارند. این کاربران به علل مختلف اتفاق اشاره میکنند و هر یک از آنها جنبه متفاوت آن را مورد بررسی قرار میدهند. در این فرایند معمولا راهحلهای گوناگون برای رفع مشکل مذکور ارایه میشود و کاربران کمپینهایی را تشکیل میدهند تا از طریق آنها بتوانند حرف خود را به گوش دولتمردان برسانند یا اینکه کمکهای مالی و غیرمالی جمع کنند. مرحله دوم مربوط به عکسالعمل افرادی میشود که به لایک کردن تصاویر منتشرشده توسط عموم کاربران بسنده میکنند و بر این باورند که اتفاق مذکور یک موج زودگذر است که شبکه اجتماعی به آن دامن زده و پس از گذشت مدتی کنار میرود. در هر صورت، جدا از اینکه کاربران شبکههای اجتماعی چگونه به اتفاقات مختلف نگاه میکنند باید به این مساله توجه کرد که کمپینهای تشکیل شده در این عرصه توانسته است تاثیرات بسیار قابل ملاحظهای را در عرصه جهانی بر جا بگذارد و مشکلات زیادی را برطرف کند. به هر حال، اگر شما جزو کاربران فعال در شبکههای اجتماعی محسوب میشوید و قصد دارید فعالیتهای انساندوستانه انجام دهید، 10 کمپین برتر با این اهداف در شبکههای اجتماعی جهانی به قرار زیر معرفی شدهاند.
کمپین @7piliers
برندان مکدونالد، مدیر مرکز کمکرسانی به کارگرهای سازمان ملل متحد در این کمپین اجتماعی هر آنچه را مربوط به این حوزه باشد بهاشتراک میگذارد. بهعبارت دیگر، در این کمپین اجتماعی شما میتوانید همه اطلاعات و نیازهای خود مربوط به فعالیتهای انساندوستانه را در اختیار بگیرید و از بحران مربوط به پناهندگان گرفته تا اهداف توسعه پایدار سازمان ملل (SDGs) را در آن مشاهده کنید. سازمان ملل اطلاعات و اخبار مربوط به اجلاس جهانی بشردوستانه را نیز بهصورت مستقیم در این کمپین اجتماعی بهاشتراک میگذارد و از این طریق سعی میکند شرایط بهتر برای زندگی مناسب مردم جهان را فراهم آورد.
آخرین خبری که هفته گذشته در این کمپین روی شبکه اجتماعی توییتر منتشر شد، به قرار زیر است: «جامعه بینالمللی ضرورتهای انساندوستانهای را در نظر گرفته است تا کمکهای بشردوستانه را برای #پناهندگان و #جنگزدگانی که از طریق #دریا به هر نقطه از جهان سفر میکنند، ارایه دهد – برندان مکدونالد».
کمپین @DeganAli
دیگان علی، مدیر مرکز غیرانتفاعی Kenyan NGO Adeso در کشور سومالی یک خانم میانسال است که عمر خود را صرف فعالیتهای انساندوستانه کرده است. او تلاش فراوان میکند تا سیستمهای جهانی تعریفشده در حوزه خدمات انساندوستانه را به کشورهای آفریقایی انتقال دهد. خانم دیگان در آخرین مصاحبه خود با روزنامه گاردین بر این مساله تاکید کرد که مراکز غیرانتفاعی و غیردولتی جهان که فعالیتهای خیرخواهانه انجام میدهند، به قدرت بیشتری نیاز دارند تا بتوانند گروههای وسیعتری از مردم را تحت پوشش قرار دهند. او گفت که شبکههای اجتماعی این قدرت را در اختیار آنها میگذارند و به همین دلیل کمپین @DeganAli تشکیل شده است تا این فعالیتها جهانی شود.
او آخرین توییت خود را در این کمپین مجازی به قرار زیر بهاشتراک گذاشت: «فعالیت جهانی انجمنهای بشردوستانه بسیار گسترده است. چگونه میتوان از حقوق جهانی آنها پشتیبانی کرد؟ - دیگان علی».
کمپین @JemilahMahmood
جمیله محمود، یک پزشک مالزیایی و از فعالان خدمات انساندوستانه است که هماکنون زیر نظر دبیرکل فدراسیون جهانی همکاریهای صلیب سرخ فعالیت میکند. او پیشتر ریاست دبیرخانه اجلاس جهانی فعالیتهای بشردوستانه را بر عهده داشت. خانم جمیله محمود در این کمپین اجتماعی میکوشد کاربران جهانی را با فعالیتهایی که در این زمینه انجام میشود، آشنا کند و در صورت تمایل کمکهای آنها را برای مردم فقیر جهان جمعآوری کند. او یکی از فعالترین کمپینهای موجود در عرصه خدمات انساندوستانه را در شبکههای اجتماعی مدیریت میکند و از این طریق توانسته به موفقیتهای زیادی دست یابد.
آخرین توییت او در زمینه فعالیتهای خیرخواهانه روی این کمپین به قرار زیر منتشر شده است: «از گزارش کمپین مجازی @hpg-odi در روزنامه تایم سپاسگزارم. من اطمینان دارم مقامات بلندپایه برخی کشورها به فعالیتهای خود در این زمینه ادامه میدهند، ولی ما به کمکهای بیشتری در این زمینه نیاز داریم – دکتر جمیله محمود».
کمپین @EvilGeniusPubs
این کمپین بزرگ بر کامنتهای گسترده مردم پیرامون آخرین اخبار حوزه فعالیتهای انساندوستانه تاکید دارد. توییتهای مربوط به EvilGeniusPubs همه اخبار مربوط به این حوزه را پوشش میدهد و از کوچکترین اتفاقات در یک روستای آفریقایی گرفته تا حواشی مربوط به زندگی پناهندگان و جنگزدههای خاورمیانه را بهاشتراک میگذارد. اگر شما بهدنبال سایتها و وبلاگهای فعال در حوزه فعالیتهای انساندوستانه هستید، این کمپین بزرگ آخرین اتفاقات مربوط به آنها را در اختیار شما میگذارد. در این کمپین گزینههای متنوع و فراوانی وجود دارد که با استفاده از آنها به هر شکل میتوانید کمکهای خود را به دست مردم جهان برسانید.
آخرین مطلبی که در این کمپین روی توییتر منتشر شده به قرار زیر است: «در حالی که شما آخرین اخبار و اتفاقات پیرامون بازیگران و خوانندگان مشهور جهان را دنبال میکنید، بسیاری از مردم سوریه حتی به آب آشامیدنی هم دسترسی ندارند – اویل جنیوس».
کمپین @yarnellmark
مارک یارنل، وکیل ارشد سازمان جهانی پناهندگان است و بهصورت مستقیم در مناطق سومالی، کنیا، سودان جنوبی، جمهوری آفریقای مرکزی و یونان فعالیت میکند تا به فعالیتهای پناهندگان و جنگزدگان رسیدگی کند. او هماکنون فعالیتهای خود را در گروه تشخیص بیماریها (DRG) متمرکز کرده است. این فعال حقوق بشر در کمپین اینترنتی بزرگی که در شبکههای اجتماعی راهاندازی کرده است تلاش میکند بحرانهای مربوط به ناامنی و فعالیتهای انساندوستانه را تحت پوشش قرار دهد و در مناطق مذکور، مشکلات مردم را بهحداقل برساند.
آخرین توییت منتشرشده توسط یارنل در این کمپین اجتماعی به قرار زیر است: «فعالیت در این زمینه بسیار دشوار است. اردوگاه پناهندگان لوسندا برای آوارگان بروندی و شرایط زیستمحیطی بسیار دشوار؛ این شرایط وضعیت زندگی پناهجویان را بسیار دشوار کرده است – مارک یارنل».
کمپین @intldogoogder
جنیفر لنتفر، سخنگوی مرکز How Matters این کمپین بزرگ را راهاندازی کرده است. در این کمپین بیش از 300 سازمان مردمی بزرگ جهان فعالیت میکنند که بهصورت مستقیم در کشورهایی مانند زیمبابوه، مالاوی، نامبیا و... دفتر دارند. خانم لنتفر همچنین مدیریت وبلاگ مرکز How Matters را هم بر عهده دارد که بهصورت مرتب و روزانه مطالب را روی آن منتشر میکند و توانسته بهصورت گسترده در حوزه فعالیتهای انساندوستانه تاثیر بگذارد. این کمپین اجتماعی بر کامنتهایی که بهوسیله مردم جهان نوشته میشود تاکید فراوان دارد و از این طریق درمییابد در کدام یک از نقاط جهان کمکهای انساندوستانه بهدرستی انجام نمیشود.
در آخرین توییت منتشرشده روی این کمپین اجتماعی مطلب زیر آمده است: «یکی از سوالات اصلی که در این زمینه مطرح میشود، این است که همکاران جدید در حوزه فعالیتهای انساندوستانه چگونه میتوانند با ما همکاری کنند. باید به مردم سراسر جهان نشان دهیم که چگونه میتوانند از طریق این کمپین به یکدیگر کمک کنند».
کمپین @AidWorkerJesus
یکی از بزرگترین و گستردهترین کمپینهای انساندوستانه در شبکههای اجتماعی محسوب میشود که میلیونها نفر در سراسر جهان با آن همکاری میکنند. این کمپین بهصورت ویژه بر گروه ناجیان و تفاوتهای میان رنگینپوستان در سراسر جهان تاکید دارد و هشتگ AidWorkerJesus به مسایلی مانند فقر، تبعیض و مسایلی از این دست تاکید میکند. افرادی که با این کمپین اینترنتی فعالیت میکنند، وفاداری بسیار زیادی دارند و همواره کمکهای بشردوستانه خود را به سراسر جهان ارسال میکنند. این کمپین توانسته است همکاریهای گسترده با سازمانهای بینالمللی را برقرار کند و از این طریق نیازهای مردم جهان را بهدرستی شناسایی کند. این اتفاق موجب شده کاربران جهانی همواره گزینههای مختلف پیشرو داشته باشند تا هر بار که به این کمپین اینترنتی مراجعه میکنند، در هر شرایط و امکاناتی که هستند بتوانند حداقل کمکهای خود را بهراحتی به دست فعالان خدمات بشردوستانه برسانند.
در آخرین توییت مربوط به این کمپین اینترنتی بزرگ، مطلب زیر آورده شده است: «کدامیک را ترجیح میدهید: برای کمکهای انساندوستانه خود به فقرای سراسر جهان به هر فرد یک ماهی بدهید، یا به او ماهیگیری یاد بدهید؟ اگر بتوانید به فقرا، سیاهپوستان، پناهندگان، جنگزدگان و ... ماهیگیری بیاموزید، بهطور قطع بزرگترین کمک را به آنها کردهاید تا در هر شرایط و نقطه از کره زمین که باشند، بتوانند مشکل خود را حل کنند». (منبع:عصرارتباط)
سرپرست دادسرای ویژه جرایم رایانهای و سخنگوی مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سایبری با حضور در برنامه گفتوگوی ویژه خبری دیشب به تبیین فرصتها و تهدیدهای شبکههای اجتماعی و همچنین تشریح جزئیات پرونده عنکبوت دو پرداختند.
موضوع بررسی یک نمونه از تهدید شبکه های اجتماعی، مانکن سازی با حضور جواد بابایی، سرپرست دادسرای ویژه جرایم رایانه ای و مصطفی علیزاده، سخنگوی مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سایبری در گفتوگوی ویژه خبری یکشنبه 26 اردیبهشت ماه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
20 درصد از فضای شبکه اینستاگرام در اختیار چرخه مدلینگ است
در ابتدای این بحث جواد بابایی سرپرست دادسرای ویژه جرایم رایانه ای در تشریح جزئیات پرونده عنکبوت 2 اظهار داشت: از دو سال گذشته کار رصد شبکه اجتماعی اینستاگرام آغاز شد و با توجه به راهبردهایی که در این شبکه از سوی نظام استکباری برای تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی طراحی شده بود مجموعه ضابطین ما به این حوزه حساس شده و رصد در این حوزه را شروع کردند.
وی اضافه کرد: در پی رصد مجموعه ضابطین ما آن ها متوجه شدند که 20 درصد از فضای شبکه اینستاگرام در اختیار چرخه مدلینگ است و نکته جالب این است که این 20 درصد 60 درصد از دنبال کننده های شبکه اینستاگرام را به خود اختصاص می دهند که این حجم زیاد از دنبال کننده تاثیرپذیری زیادی در این حوزه خواهد داشت لذا حساسیت به این حوزه باعث شد که این حوزه مورد رصد قرار گیرد.
سرپرست دادسرای ویژه جرایم رایانه ای عنوان کرد: در پی رصد این حوزه ضابطین مواجه با ایجاد و القای مسائل غیراخلاقی، غیردینی و بی بند و باری در این بستر شدند که باعث شد این طیف تعریف شود که به صورت سازمان یافته فضای اینستاگرام که در جهت تخریب فضای اخلاقی و فرهنگی جامعه بود با افرادی که در این حوزه اقدام می کردند برخورد گردد.
بابایی خاطر نشان ساخت: قانون گذار انتشار و توزیع تصاویر مبتذل، مستهجن و تشویق و ترغیب افراد برای دستیابی به محتوای مبتذل وخلاف عرف و رفتار عمومی را در قانون مجازات اسلامی و در بخش جرایم رایانه ای جرم دانسته و ضرورت داشت دستگاه قضایی بر اساس وظیفه ذاتی خود به این حوزه ورود پیدا کرده و با افرادی که به صورت سازمان یافته و گسترده در این جهت فعالیت می کردند برخورد کند.
در ادامه این گفتگو مصطفی علیزاده سخنگوی مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سایبری نیز یادآور شد: گزارش فاز اول پروژه عنکبوت شب اول دهه فجر سال 93 به هموطنان ارائه شد که فاز اول در شبکه اجتماعی فیس بوک اتفاق افتاده بود و ضابطین 350 صفحه اصلی فیس بوک را مورد رصد قرار داده بودند.
وی ادامه داد: بر اساس اطلاع رسانی اولیه ای که در خصوص پرونده عنکبوت 1 داشتیم خوشبختانه پیام های حمایت فراوانی از طرف خانواده ها و کاربران فضای مجازی دریافت کردیم و از طرفی درخواست شد این رصد هم در حوزه فیس بوک ادامه پیدا کند و هم بتواند سایر بسترهای فضاهای اجتماعی را پوشش دهد.
سخنگوی مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سایبری اظهار داشت: متاسفانه بسترهای فضاهای مجازی و اجتماعی پاسخگویی مناسبی در قبال رفع و یا محو محتوای مجرمانه به دستگاههای ذیربط کشور را ندارند و به هر نحو که ما و دستگاه قضایی می خواستیم با آن ها ارتباط بگیریم آن ها پاسخگو نبودند.
علیزاده اظهار داشت: از آن جا که فضاهای مجازی از فضای پهنای باند ما استفاده می کنند و کاربران قابل توجهی نیز در داخل کشور ما دارند باید یک پاسخگویی حداقلی را داشته باشند که متاسفانه آن پاسخگویی حداقلی نیز وجود ندارد لذا عملیات ما و دستگاه قضایی این جا تعریف می شود وگرنه اگر هر یک از بسترهای سایبری و نرم افزارهای شبکه های اجتماعی عملیات محو محتوای مجرمانه را انجام دهند نیازی به ورود ما و دستگاه قضایی در این بسترها نیست لذا این مسئله مهمی است که دولت و دستگاههای مسئول باید آن را پیگیری کنند.
نمایی از شبکه ضدفرهنگی فعال در فضای مجازی که در تور عنکبوت ۲ گرفتار شدند.
واکنش مجری زن شبکه خبر به عنکبوت 2
علیزاده در پاسخ به سوال دیگر مجری برنامه مبنی بر این که آیا سایر شبکه های اجتماعی تحت نظارت قرار می گیرد گفت: فرایند سالم سازی بسترهای اینترنتی را در دستور کار داریم به طوری که در سال 93 فیس بوک و پس از آن نیز اینستاگرام را رصد می کنیم.
وی با اشاره به این که مجموعه فعالان شبکه های اجتماعی با سایر حوزه های مرتبط مانند اینستاگرام واتس آپ و تلگرام اشراف صد درصدی دارند.
سخنگوی مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سایبری تمام بسترهای پرمخاطب اجتماعی تحت نظارت قرار می گیرد خاطر نشان کرد: افراد باید از حوزه جرایم رایانه ای به دور باشند تا در دام نیفتند.
فرشاد مهدی پور کارشناس رسانه در ادامه با اشاره به مزایای شبکه های اجتماعی گفت: پیش از این مزایای شبکه های اجتماعی به درستی شناخته نشده بود.
وی با اشاره به این که مدلینگ پدیده ای نوظهوری است که در فضای اجتماعی ایجاد شده است اظهار داشت: این امر بر پایه شبکه های اجتماعی تحت موبایل شکل گرفته است
ضرورت آگاه سازی جوانان و نوجوانان در شبکه های اجتماعی
کارشناس رسانه با اشاره به این که کاربر بیشتر شبکه های اجتماعی نوجوانان و جوانان هستند افزود: نقش اساسی برای آگاه سازی مربوط به طیف جوانان می شود لذا نیازمند ایجاد سواد رسانه ای بسیار گسترده در این حوزه هستیم.
فرشاد مهدی پور با اشاره به این که پدیده های اجتماعی در این شبکه ها به سرعت رشد پیدا می کنند بیان کرد: تولید سریال های تلویزیونی در رابطه با مدلینگ می تواند نقش اساسی در آگاه سازی داشته باشد.
وی با بیان این که جوانان در معرض آسیب های شبکه های اجتماعی قرار دارند گفت: دستگاههای فرهنگی اجرایی باید برای رفع این تهدید دغدغه داشته باشند.
بابایی درادامه با اشاره به نقش رسانه های جمعی، گروهی و صدا و سیما در حوزه اطلاع رسانی پیرامون شبکه های اجتماعی گفت: توجه به فضای مجازی مورد تاکید رهبر معظم انقلاب است لذا نقش خانواده در این عرصه حائز اهمیت است به طوری که خانواده ها باید نظارت کافی و وافی را بر روی فرزندانشان داشته باشند.
وی با بیان این که جرایم سایبری اختصاص به سن خاصی ندارد ادامه داد: همه سنین جامعه از کودک و نوجوانان تا بزرگسالان درگیر این امر هستند.
اکثر قربانیان مزاحمت های سایبری در حوزه فضای مجازی بانوان و کودکان هستند
سرپرست دادسرای ویژه جرایم با اشاره به این که اکثر قربانیان مزاحمت های سایبری در حوزه فضای مجازی بانوان و کودکان هستند افزود: در حوزه بازی های رایانه ای کودکان مورد آسیب قرار می گیرند.
بابایی با اشاره به این که دستگاه های فرهنگی، اجرایی و قضایی باید برای رفع این تهدید دغدغه داشته باشند اضافه کرد: کسانی که در این فضا گرفتار شده اند از عدم آگاهی گله مند هستند.
گزارش گرداب از دستگیری مدلهای اینستاگرامی
در پی راهاندازی صفحات متعدد غیر اخلاقی در اینستاگرام تحت عناوینی نظیر مزونهای طراحی و فروش لباس، 170نفر از گردانندگان این صفحات به همراه مُدلهای آنها شناسایی و بازداشت شدند.
به گزارش جهان به نقل از گرداب، مرکز بررسی جرایم سازمان یافته اعلام کرد پس از حدود دو سال کار مستمر و فشرده اطلاعاتی و در پی وصول تعداد فراوانی شکایت و گزارش از جانب خانوادههای مختلف از شهرهای گوناگون ایران مبنی بر ضرورت پالایش اخلاقی سرویس های پر کاربرد ارتباطی و اجتماعی خارجی به ویژه اینستاگرام، پروژه عنکبوت 2 را در این محیط با موفقیت به پایان برده و گام بلندی در جهت بهبود نسبی فضای این نرم افزار برای خانواده های ایرانی برداشته است.
در اطلاعیه این مرکز اهداف اصلی اجرای پروژه عنکبوت 2، موارد زیر اعلام شده است:
1- حمایت از کیان خانواده و جامعه اسلامی
2- دفاع از هویت ملی و اسلامی
3- پالایش و سالم سازی محتوای ناسالم برای نوجوانان، جوانان و خانوادههای ایرانی
4- زمینه سازی برای استفاده از فرصتهای اینترنت
فاز صفر: چرا اینستاگرام؟
بر اساس اطلاعیه منتشره، مهم ترین نتیجه به دست آمده از پژوهش های اولیه این پروژه را میتوان "هدف گذاری تغییر سبک زندگی ایرانی- اسلامی" از سوی حامیان و گردانندگان پنهان اینستاگرام اعلام و نشانه آن را در اشغال 20 درصدی فضای این شبکه با موضوعات مدلینگ و ابتذال حرفهای یافت.
فاز 1؛ رصد، شناسایی و تشکیل بانک اطلاعاتی
بر اساس گزارش این مرکز محصول فاز اول پروژه عظیم عنکبوت 2، اشراف بر تمامی صفحات ایرانی شاخص در اینستاگرام بوده است. در این رصد نتایج قابل توجهی از جمله کشف چگونگی جذب کاربران ایرانی با استفاده از انتشار تصاویر مبتذل و در مواردی مستهجن مدلهای حرفهای و نیز آماتور ایرانی در پی داشته است. پس از پایان فاز اول، بانک اطلاعاتی دقیق بیش از 300 صفحه شاخص در اینستاگرام تشکیل شد که در این بانک مواردی چون مختصات قابل رصد هر صفحه اینستاگرامی از جمله پستها، دنبال کنندگان، دنبال شوندگان و لایک کنندگان و کامنت نویسان، آدرس سایر حسابهای اینترنتی مانند فیس بوک، لاین، تلگرام، کیک، ایمیل، شماره تلفن، نشانی، شماره حسابهای بانکی مندرج در هر صفحه به صورت هوشمند جمع آوری شدهاست. بررسی این بانک اطلاعاتی نشان میدهد اغلب اقدامات فعالان این حوزه کاملا هوشمند و دارای ساختار شبکهای بوده است.
فاز 2؛ شناسایی تخصصی و پنهان
اقدام راهبردی دیگر در این پروژه، یافتن خطوط اصلی هدایتگر اجرای پروژه اغواگرانه شهروندان ایرانی بود که با تلاش فشرده و پیچیده کارشناسان مرتبط این مرکز "اتاق فکر هوشمند تغییر سبک زندگی و پوشش ایرانیان" و اعضای اصلی آن شناسایی و در فرایند اقدامات بعدی قضایی و اطلاعاتی قرار گرفتند. این اتاق فکر مرکب از فعالان فضای واقعی و مجازی است که گام به گام اقدامات سازمان یافته خود را طراحی کرده و به پیش می بردند. در این مرحله، اطلاعات مردمی دریافتی کمک قابل توجهی به کارشناسان مرکز بررسی جرایم سازمان یافته کرد.
بر این اساس مجموعا 170 نفر از مدیران و اداره کنندگان صفحات فوقالذکر (شامل 58 مدل، 51 مدیر مزون و طراح لباس، 59 عکاس و آرایشگر و 2 موسسه فعال در عرصه مد) که موفق به اغوای تعداد قابل توجهی از جوانان شده و خسارات عظیم اخلاقی به بار آورده بودند، شناسایی و شبکه ارتباطی آنها کشف شد. از این تعداد برای 29 تن از مدیران اصلی و مرتبطین آنها پرونده قضایی تشکیل شد که منجر به بازداشت 8 نفر و احضار بقیه افراد گردید و اماکن مرتبط با جرایم ایشان نیز با حکم قضایی پلمب شد.
این مرکز همچنین از برخورد با مدیران چند صفحه فعال در زمینه تبلیغات اینترنتی در شبکه های ارتباطی خارجی نیز خبر داده است.
مرکز بررسی جرایم سازمان یافته در اطلاعیه خود به حضور و رفت و آمد قابل توجه برخی عناصر در کشورهای همسایه و غربی اشاره کرده و از انجام اقدامات مقتضی و همچنین عملیات برون مرزی چند مرحله برای اشراف و برخورد قاطع با این شبکه خبرداده است که مستندات تصویری آن متعاقبا منتشر خواهد شد.
فاز3؛ ترسیم مختصات پیاده نظام نفوذ فرهنگی
گزارش منتشره مرکز بررسی جرایم سازمان یافته نشان میدهد که جریان ابتذال حرفهای در کشور که یکی از بهترین بسترهای فعالیت و تبلیغ محصولات خود را اینستاگرام یافته است، سه زیر شاخه اصلی دارد:
اول: سیاستها و رویکردها
1- ترویج ابتذال فراگیر با رواج مدلینگ حرفهای و با هدف عادی سازی بی بند و باری
2- تولید و تبلیغ پوششهای خلاف عرف جامعه ایرانی و لباسهای نیمه عریان در فضای اجتماعی
3- ایجاد جذابیت برای دختران و پسران جوان جهت حضور موثر در این فرآیند از طریق پیشنهادات فریبنده کسب درآمد، کسب شهرت و ارضای شهوات
4- حمایت همه جانبه رسانهای و تبلیغی خارج کشور از مدلهای حرفهای و ستارهسازی از آنها و تشویق افراد غیر حرفهای به ورود به این چرخه برای بالا بردن مصرف تولیدات تبلیغ شده
دوم: بسترهای شکل گیری:
1- موسسات طراحی مد و پوشش در داخل و خارج کشور
2- آرایشگاههای زنانه حرفهای و نیمه حرفهای
3- مزونها و فروشگاههای البسه زنانه
4- برگزاری مراسم متناسب با مدلینگ، نظیر شوی لباس و جشنواره زن شایسته ایرانی در کشورهای مختلف
5- استودیوهای زیرزمینی تولید موسیقی و کلیپهای مبتذل
6- تبلیغ و پوشش کامل رسانهای مدلینگ از سوی ضدانقلاب در شبکههای ماهوارهای و پایگاههای خبری
7- صفحات پر بازدید با استفاده از نام افراد مشهور یا موضوع خاص و جذاب
سوم: فعالان و کاربران
1- عکاسان
2- آرایشگران
3- مدلهای حرفهای و آماتورها
فاز 4: جمعبندی و هشدار به متخلفان
مرکز بررسی جرایم سازمان یافته در پروژه عنکبوت 2 موفق به شناسایی سرپلهای خارجی و مدیریت جریان داخلی این پروژه شده و در اقدامات خود به مجموعه تفصیلی از ارتباطات بینالمللی فعالان داخلی مدلینگ با مؤسسات فعال و سازمانهای مردم نهاد با پوشش فرهنگی در سطح بینالمللی دست یافته است. نگرانی فزاینده خانوادههای ایرانی که منجر به وصول هزاران نامه و ایمیل به این مرکز شده، باعث شد تا این مرکز رسیدگی به این مسئله را در اولویتهای خود قرار دهد.
در بخش دیگر از این اطلاعیه آمده است برخی افراد بکارگیری شده به عنوان مدل در این پروژه دارای سوء سابقه قضایی و از آسیبدیدگان اجتماعی هستند.
این مرکز در پایان اطلاعیه خود، چند نکته را متذکر شده است:
1- برخوردها با افراد و جریانهای ضدفرهنگی و هنجارشکن در حوزه پیامرسانهای تلفن همراه به خصوص تلگرام با جدیت در دستور کار قرار دارد. هیچ حاشیه امنی برای مدیران، دست اندرکاران تولید محتوا و شبکه های تبلیغاتی مرتبط با ایشان وجود ندارد. این افراد منتظر برخوردهای قضایی متناسب از جانب دستگاه قضا باشند.
2- مرکز بررسی جرایم سازمان یافته بر خود لازم میداند با کاربران و عواملی که با فعالیتهای خاص خود، نام ایران و ایرانی را در کشورهای حاشیه خلیج فارس خدشهدار میکنند؛ نیز به صورت جدی برخورد نماید. این مرکز بر بخشهای گوناگون این موضوع، اشراف کامل اطلاعاتی دارد و به زودی ابعاد مختلف آن را اطلاعرسانی خواهد کرد.
3- لازم است با برنامه ریزیهای ضروری دستگاههای ذیربط، بستر مناسب برای فعالیت و رشد ابزارها و نرم افزارهای ارتباطی بومی فراهم شود و فرصت برای بهرهبرداری مطلوب از این امکانات بدون آسیب به بنیانهای اخلاقی و خانوادگی فراهم گردد.
4- لازم است شورای عالی فضای مجازی به عنوان قرارگاه راهبردی و عملیاتی فضای مجازی در کشور، نقش فعال و موثری ایفا کرده و فضای فعالیت سالم و امن را برای جوانان و خانوادهها فراهم آورد تا آسیبهای این حوزه به حداقل برسد و امکان بهرهبرداری از فرصتهای فضای مجازی در دسترس قرار گیرد.
5- خانوادهها نیز به عنوان رکن رکین جامعه لازم است حضور موثر در کنترل این فضاهای جدید داشته باشند. مسئولیت پیشگیری و کنترل فقط بر عهده حاکمیت نبوده و لازم است ورود خانواده در این حوزه جدی باشد.
6- مرکز بررسی جرایم سازمان یافته همچنان آماده دریافت گزارشها و اطلاعات مردمی، پیرامون موضوعات اشاره شده در این اطلاعیه است. این گزارشها نقش بسیار موثری در اجرای پروژه عنکبوت 2 داشته است. هموطنان عزیر میتوانند گزارشهای خود را از طریق سامانه تعاملی گرداب به آدرس (my.gerdab.ir) به این مرکز ارسال نمایند.
منابع: باشگاه خبرنگاران، صبحنو، ستارهها، گرداب
دادستان تهران گفت: اشراف اطلاعاتی و قضایی بر اینستاگرام و فیسبوک وجود دارد.
عباس جعفری دولت آبادی طی سخنانی در نشست مشترک با قضات دادسرای جرایم رایانهای با عنوان افشای پروژه مدلینگ در ایران با اشاره به آسیبهای فضای مجازی گفت: امروزه دشمن سعی میکند در حوزههای فرهنگی و اجتماعی سرمایهگذاری کند و بتواند در افکار جوانان نفوذ کند؛ بنابراین یکی از راهکارهای جدی در این زمینه مبارزه با تهدیدهایی است که در حوزه فضای مجازی رخ میدهد.
وی با اشاره به اقداماتی که در طی سالهای اخیر در زمینه مدلینگ انجام شده است، گفت: تعداد زیادی از آرایشگاهها و آتلیههای عکاسی تحت اشراف سیستم های اطلاعاتی و قضایی قرار گرفتند و دستگیری های خوبی را در این زمینه داشتیم و صفحات زیادی در اینستاگرام بسته شد.
به گزارش ایسنا دادستان عمومی و انقلاب تهران با بیان اینکه اشراف اطلاعاتی و قضایی در اینستاگرام و فیس بوک انجام شده است، ادامه داد: باید با اقدامات دشمن در این زمینه مبارزه کرد؛ البته اقدامات ما هم در این زمینه ادامه دارد. دستگاه های نظارتی هم مراقبت خوبی در این زمینه دارند. همگان مطمئن باشند که دادستان تهران به اینگونه موضوعات ورود پیدا می کند.
وی گفت: خانواده ها هم کنترل بیشتری بر رفتار جوانان داشته باشند. در صفحاتی که مروج اینگونه تبلیغات است نباید اجازه دهیم منجر به نقض ارزش ها در رفتار جوانان شود.
مهمترین ویژگی توئیتر ایرانیان آن است که در توئیتر دیالوگ برقرار کردند و با توییتهای خود به نوعی چت میکنند اما کاربران سایر کشورها، این استفاده را از توئیتر ندارند.
به گزارش روزنامه صبح نو، پاسخ به این سؤال چندان راحت نیست. با این حال یکی از دانشجویان ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در رساله کارشناسی ارشد خود سراغ این موضوع رفته است. «جواد افتاده» پایاننامه خود را در سال 92 با عنوان «ویژگیها و الگوهای رسانههای اجتماعی؛ مطالعه موردی: تحلیل شبکه توئیتر» با راهنمایی دکتر هادی خانیکی، مشاوره دکترعلیاصغر کیا و داوری دکترعباس اسدی دفاع کرده است.
جامعه مورد بررسی افتاده در این پژوهش، کاربران توئیتر فارسی بودهاند و او برای تکمیل حجم نمونه خود حدود 30 هزار کاربرِ فارسیزبان توئیتر را بررسی کرده و تحلیل دادههای جمعآوری شده را هم توسط دو نرم افزار تحلیل شبکه گفی و نوداکسال انجام داده است.
با بررسی انجام گرفته مشخص شد سرمایه اجتماعی بالایی نیز در شبکه وجود دارد. بنابراین افراد از حمایت بیشتری در شبکه برخوردارند. همریختی اجتماعی نیز در این شبکه میزان بالایی را داراست که نشان میدهد، افرادی با طبقه اجتماعی، ثروت و مقام مشابه، احتمال بیشتری دارد که اتفاقی با یکدیگر معاشرت کنند و همراه شوند.
افتاده درهمان زمان درگفتگویی به بیان واقعیتهای جالبی از کاربران ایرانی توئیتر هم پرداخته است. این پژوهشگر رسانه و ارتباطات عنوان کرده است مهمترین ویژگی توئیتر ایرانیان آن است که در توئیتر دیالوگ برقرار کردند و با توییتهای خود به نوعی چت میکنند اما کاربران سایر کشورها، این استفاده را از توئیتر ندارند. او همچنین در بیان جغرافیای پرمخاطب کاربران گفته:در تعیین پراکندگی جغرافیایی باید گفت که مکان در بسیاری از پروفایلها مشخص نشده و بیشترین کاربران مکان نامعلومی دارند و به دلیل فیلتر بودن شبکه توئیتر در ایران، این وضعیت تشدید شده است؛ اما در رتبه بعدی، بیشترین کاربران توئیتر از شهر تهرانند.
افتاده معتقد است که شبکه اجتماعی توئیتردرامتداد خبر است و به ویژه در ایران، بیش از کارکرد تفریحی و برقراری ارتباط، به توزیع وتولید محتوا پرداخته شده است و افزود: این رسانه میتواند محتوای محلی را به محتوای بین المللی تبدیل کند و اخبار پیرامونی و محیطی هر منطقه را زودتر از بقیه رسانههای اجتماعی و مدیاها به گوش جهانیان برسانند مانند کوهنوردان ایرانی که در پاکستان مفقود شدند.
چندی پیش این جریان در سایتی به نام www.mofsedin.info اعلام موجودیت کرد و سپس برخی استان های کشور نیز بنابرضرورت این امر در فضای مجازی اعلام موجودیت نمودند.
در قسمتی از این سایت که برخی از مفسدین شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام را شناسایی و شماره تلفن آن ها را به صورت خلاصه نشان داده بود آمده است:فضای مجازی در کنار ارائهی بستر تعاملی جذاب برای مخاطبان به ویژه قشر جوان و نوجوان، علاوه بر تمام نقاط قوتی که میتوانند برای زندگی امروزهی بشر داشته باشند، دارای نقاط ضعفی نیز هستند. یکی از مهمترین نقاط ضعف شبکههای اجتماعی مجازی که هماکنون برای جامعهی ایمانی ما یک تهدید بزرگ نیز به حساب میآید، سست کردن پایههای ایمان مردم با رویکرد عادیسازی ناهنجاریها است. همانطور که میدانید شبکهی اجتماعی اینستاگرام که در کشور ما بدون محدودیت برای تمامی سنین در دسترس است، هماکنون جولانگاه برخی از صفحات غیراخلاقی شده و با توجه به ناتوانی دستگاههای نظارتی نسبت به اجرای فیلترینگ هوشمند صفحات اینستاگرام ما جمعی از جوانان دغدغهمند بر آن شدیم تا ضمن رصد دقیق کاربرانی که مبادرت به اشاعهی فحشا در بستر شبکههای اجتماعی میکنند، اطلاعات این افراد را از طریق وبگاه www.mofsedin.info در اختیار همگان قرار دهیم، تا نقابی که مدتها پشت آن پنهان بودهاند کنار زده شود و دستگاههای مسئول راحتتر بتوانند نسبت به برخورد با مفسدین اقدام نمایند..
تاکنون اطلاعات بیش از ۵۰۰۰ نفر از کسانی که در شبکهی اجتماعی اینستاگرام اقدام به انتشار تصاویر غیراخلاقی و همچنین اقدامات منافی عفت مینمودند، جمعآوری شده و ضمن ارسال پیامک هشدار برای این افراد در روزهای اخیر، به صورت گام به گام اطلاعات و هویت این افراد را نیز منتشر خواهیم نمود. در گام نخست شمارهی موبایل این افراد با مخفی نمودن دو شمارهی آخر و حذف شناسهی اپراتور در قالب فایل زیر به صورت یکجا بر روی اینترنت منتشر میشود و توقع بر این است که نسبت به فعالیتهای خود بازنگری کرده و گذشته را نیز جبران نمایند، در غیر اینصورت به پشتوانهی حمایتهای شما مردم عزیز مسلمان ایران، ما خود را موظف به انجام هرگونه اقدام انقلابی نسبت به پاکسازی فضای شبکههای اجتماعی از محتواهای غیراخلاقی میدانیم.
این گزارش حاکی از آن است که پس از انتشار این مطلب در فضای مجازی برخی استان های کشور نیز به این جبهه پیوسته اند و از آمادگی خود برای مبارزه با فساد در فضای مجازی خبر داده اند.
به گزارش پارس جوانان انقلابی استان های آذربایجان غربی ،یزد و کرمان با انتشار مطالبی در پایگاه های خبری استانی از تشکیل جبهه مردمی مبارزه با فساد در فضای مجازی خبر داده اند . این جریانات اعلام کرده اند در پی دغدغه های اعتقادی – فرهنگی و اجتماعی موجود در فضای مجازی- فعالان جبهه مومن و انقلابی فضای مجازی این استان ها با پیوستن به جریان ملی جبهه مقابله با فساد در فضای مجازی حمایت و فعالیت خود را از این اقدام مهم و با ارزش اعلام کردند.
ازجمله اهداف مهم این جبهه تولید محتوا- امربه معروف و نهی از منکر- مطالبه گری- مقابله با فساد محتوایی و ترویج کنندگان آن می باشد. با توجه به تشکیل این جبهه مردمی و گسترش آن در سراسر کشور،دیگر فضای مجازی برای مفسدین امن نخواهد بود.
شبنم کهن چی - تلاش برای برابر شدن حقوق زن و مرد در ایران نیز مانند بسیاری از کشورها سابقه دیرینه دارد. زنان در ایران در مقاطع زمانی مختلف به خاطر زن بودن شان نتوانستند به حقوقی یکسان با مردان دست پیدا کنند. زنان در اموری مانند حق حضانت فرزند، حق طلاق، ارث و میراث، حق خروج از کشور، گرفتن دستمزد، رای دادن، شهادت دادن، تعیین دیه، مشارکت های اجتماعی، کسب کرسی های دولتی و بسیاری موارد دیگر از دیرباز حقی مساوی با مردان نداشته اند. در کنار این موارد، فرهنگ ما از قدیم الایام در حوزه مساوی بودن حقوق زنان و مردان می لنگد؛ دختر نباید بلند بخندد، دختر نباید بلند حرف بزند، دختر نباید جواب بدهد، دختر تنها نباید سفر کند و هزاران باید و نباید دیگر که کمتر در مورد پسران آنها را می شنویم.
سال هاست نه تنها در ایران، بلکه در تمام کشورهای جهان از توسعه یافته تا در حال توسعه و حتی توسعه نیافته، افرادی –شامل زنان و مردان- با هم متحد شدند تا در راستای اصلاح این فرهنگ و احقاق حقوق زنان و برابری بین زنان و مردان تلاش کنند. بسیاری از آنها از جامعه هنری برخاستند و سعی کردند با خلق آثار، روایتی از آزار و تبعیض جنسی زنان به جامعه ارایه دهند تا گامی در راستای آگاه سازی بردارند. از نمونه هنرمندان ایرانی می توان به پوران درخشنده اشاره کرد که فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی کشند» را ساخت و برای اولین بار آزار جنسی کودکان را به همراه تمام تعاریف غلطی که در جامعه تبدیل به عرف شده است را روی پرده سینما برد؛ روایت دختربچه هایی که مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند اما به دلیل ترس از خانواده شان آنها را بازگو نمی کردند و خانواده ها هم به خاطر ترس از آبرویشان پیگیر حقوق فرزندشان نمی شدند. (و البته که این فیلم توانست تاثیرات مثبت زیادی در ابعاد خود داشته باشد.)
با وجودی که به نظر می رسد جامعه مدرن شده و پیشرفت کرده ایم، هنوز هم بسیاری از کودکان، نوجوانان و حتی زنان جوان به خاطر نگاه حاکم بر جامعه از آزاری که می بینند صحبت نمی کنند. این آزار می تواند شامل نگاه آلوده، تفکر نادرست، گوشه و کنایه ها، متلک های خیابانی و ... تا سواستفاده های جنسی شود. چیزی که نه تنها زنان گرفتارش هستند بلکه گاهی شامل حال مردان نیز می شود. و ما در ایران تنها کسانی نیستیم که با چنین مشکلی مواجهیم. در بسیاری از کشورهای دنیای افراد از این آزار و اذیت در رنج و عذاب هستند.
در یک نمونه، نتیجه یک تحقیق در آمریکا نشان می دهد که مردانی که تا حدود 78 سال عمر می کنند نزدیک به یکسال از این مدت را صرف خیره شدن و نگاه کردن به زن ها می کنند. موضوعی که از جمله مصادیق تعرض به حریم خصوصی زن ها محسوب می شود. طی دهه های گذشته جنبش های زیادی برای رفع این مشکلات شکل گرفت که معروف ترین آنها فمنیست ها هستند. اما امروز مقابله با تفکرات نادرست برای به دست آوردن حقوقی برابر شکل دیگری به خود گرفته است. عده ای معتقدند جنگ و اعتراض و اعتصاب راهکار خوبی نیست، بهترین راه فرهنگ سازی و اطلاع رسانی است؛ کاری که امروز به مدد شبکه های اجتماعی ساده تر و فراگیرتر از هر زمان دیگری می توان انجام داد.
صحبت درباره قدرت شبکه های اجتماعی در اطلاع رسانی، تاثیرگذاری و ایجاد همبستگی تکراری به نظر می رسد. ما حداقل طی چهار سال گذشته در سطوح مختلف به خوبی با این قدرت آشنا شده ایم و در مقاطعی نیز از آن بهره برده ایم.
امروزه بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی به خصوص توییتر با هوشیاری از این ابزار نه تنها برای واکنش نشان دادن به رویدادهای جامعه شان بهره می برند بلکه تلاش می کنند در راستای فرهنگ سازی و اصلاح معضلات اجتماعی از قدرتی که در اختیار دارند بهره ببرند. زن جوانی به نام Laura Bates هفته گذشته اقدام موثری انجام داده است که نظر میلیون ها کاربر توییتر را در سراسر جهان به مساله آزار جنسیتی جلب کرده است. لورا باتس با معرفی هشتگ #WhenIWas از کاربران توییتر خواسته تجربیات خود از آزار جنسی خارج از خانه یا تبعیض جنسیتی هنگامی که کودک یا نوجوان بودند را با این هشتگ منتشر کنند.
روایت 50 هزار زن طی یک هفته
هفته گذشته کاربران توییتر از سراسر جهان با انتشار هشتگ #WhenIWas اقدام به تعریف تجربیات خود از آزار جنسی کردند؛ بیش از 50 هزار زن تجربیات تلخ خود از آزار جنسی و تبعیض جنسیتی را با کاربران توییتر به اشتراک گذاشتند. کاربران معمولا بعد از این هشتگ سن خود را هنگام تجربه آزار جنسی می نویسند و اگر این هشتگ را جست وجو کنید می بینید که در سنین 8 تا 16 سالگی، افراد بیشترین آزار و اذیت را در این زمینه دیده اند.
خجالت نکشید، آگاه شوید
لورا باتس که بنیانگذار پروژه تبعیض جنسی روزانه علیه زنان (The Everyday Sexism Project) است می گوید این کمپین را راه اندازی کرده تا دختران جوان را نسبت به آزار جنسی خارج از خانه و تبعیض جنسیتی آشنا کند. بر اساس گفته های وی نتیجه مطالعات سال 2015 دانشگاه کورنل نشان می دهد 84 درصد از زنان تجربه آزار جنسی خارج از خانه و تبعیض جنسیتی را قبل از 17 سالگی داشته اند.
تجربیاتی از ایران
بسیاری از کاربران ایرانی طی هفته گذشته تجربیات خود را از تبعیض جنسیتی و آزار جنسی خارج از خانه منتشر کردند. تجربیاتی که بین اکثر زنان ایرانی مشترک بود؛ مزاحمت های گفتاری یا فیزیکی در خیابان های شلوغ، تاکسی ها و در برخی موارد مدارس و تبعیض جنسیتی که در جامعه تجربه کرده اند. بعضی اوقات جنگ و جدل هایی هم بین کاربران درمی گرفت که ناشی از اختلاف عقیده و تفکر آنها بود.
حالا توییتر با این هشتگ برای جامعه شناسان، قانون گذاران و روان شناسان ایرانی تبدیل به یک منبع غنی از اطلاعات و تجربیات افراد در جوامع مختلف شده است و این راه هنوز ادامه دارد.
فرهنگ سازی، هدف اصلی
لورا باتس یکی از اهدافش از تشویق کاربران توییتر به تعریف داستان ها و تجربیات خود از آزار جنسی خارج از خانه و تبعیض جنسیتی را اطلاع رسانی و آموزش به دختران جوان عنوان کرده است. هدف دیگر وی فرهنگ سازی در مورد این است که زنان نباید از اطلاع رسانی درباره آزار جنسی شرمنده باشند یا از اینکه زن هستند (تبعیض جنسیتی) خجالت بکشند و اجازه دهند در حق آنها بی عدالتی شود. وی معتقد است هنگامی که زن یا دختر جوانی مورد آزار یا تبعیض جنسی (کلامی، روانی یا فیزیکی) قرار می گیرد به خاطر سرزنش دیگران از گفتنش منصرف می شود و ممکن است بارها این اتفاق برای وی بیفتد. در حالی که این او نیست که باید شرمنده باشد و سرزنش شود بلکه کسانی هستند که وی را مورد آزار و اذیت قرار داده اند.
آزاری که فقط برای زنان نیست
نتیجه بررسی توییت هایی که با هشتگ #WhenIWas منتشر شده است از یک جهت شوکه کننده است. لورا باتس از تجربیاتی که مردان در این زمینه داشتند و با این هشتگ منتشر کردند صحبت کرد و گفت: این هم یک فرهنگ سازی دیگر است که بفهمیم آزار و تبعیض جنسیتی تنها مختص به زنان نیست.
از شبکه های اجتماعی مدد بگیریم
لورا باتس در مصاحبه ای که با تلگراف انجام داده است اظهار امیدواری کرده حرکت هایی مشابه کاری که وی در شبکه اجتماعی توییتر انجام داده است، اتفاق بیفتد تا به اطلاع رسانی و فرهنگ سازی در جوامع مختلف کمک کند.
وی در سایت این پروژه در آدرس http://everydaysexism.com از کاربران خواسته با نام مستعار یا واقعی خود تجربیاتشان را با وی به اشتراک بگذارند تا او آنها را منتشر کنند یا در توییتر با هشتگ #WhenIWas بنویسند یا به اکانت @everydaysexism ریپلای بزنند. چون افراد در سراسر دنیا باید با یکدیگر متحد شوند تا به همه نشان دهند تبعیض جنسیتی و آزار جنسی هنوز وجود دارد و باید برای اصلاح فرهنگ و حل این مشکل اقدام کرد. (منبع:فناوران)
مطالعات محققان دانشگاه های کرنل و پکن نشان می دهد به اشتراک گذاری و ارسال مجدد مطالب دریافت شده در شبکه های اجتماعی، با عملکرد حافظه و فرآیند یادگیری تداخل دارد.
به گزارش مدیکال اگسپرس، در جهان دیجیتالی امروز که انتقال اطلاعات تنها به فشار سرانگشتان دست شما نیاز دارد، پیش از هر گونه تصمیم گیری در این زمینه تامل کنید.
مطالعه ای جدید نشان می دهد ارسال و به اشتراک گذاری مطالب دریافت شده که اصطلاحا در شبکه تلگرام فوروارد و در شبکه توییتر، توییت مجدد نام دارد، سبب فرآیندی به نام 'اضافه بار شناختی' می شود که با حافظه و یادگیری تداخل دارد.
به واقع ، افراد در شبکه های اجتماعی عمدتا پیامی تولید نمی کنند، بلکه پیام های دریافتی از سوی دوستان خود را به اشتراک می گذارند، در حالی که این کار تبعات منفی دارد و می تواند موجب اختلال در سایر قابلیت ها و مهارت ها شود.
تحقیقات اخیر نشان می دهد تصمیم در مورد ارسال کردن و یا نکردن یک مطلب، سبب صرف منابع شناختی می شود و همین موضوع با فرآیند یادگیری و حافظه تداخل دارد.
در این مطالعه از تعدادی از داوطلبان دانشجو خواسته شد که پس از دریافت مجموعه ای از پیام های توییتری، آنها را مطالعه کنند. گروهی از این داوطلبان دو گزینه 'پست مجدد' و 'پیام بعدی' را در اختیار داشتند، اما گروه دیگر پس از مطالعه تنها امکان استفاده از
گزینه پیام بعدی را داشتند.
دو گروه سپس در یک آزمون درباره محتوای پیام ها شرکت کردند و نتیجه این بود: خطاهای گروهی که امکان ارسال مطالب را برای سایرین داشتند، دو برابر گروه دیگر بود و همچنین آنها اشتباه بیشتری در زمینه درک مفهوم داشتند. محققان صرف منابع شناختی برای انتخاب یا خودداری از انتخاب پیام ها و ارسال مجدد آنها را دلیل این امر می دانند.
به گزارش ایرنا نتایج این تحقیقات در نشریه Computers in Human Behavior منتشر شده است.
سانسور در فیس بوک برای حذف اطلاعات حملات تروریستی پاریس 3 برابر شد
تعداد انواع محتوای محدود شده و حذف شده از فیس بوک در نیمه دوم سال 2015 تقریبا سه برابر شده و علت اصلی آن تلاش برای مقابله با انتشار یک عکس خاص از حملات تروریستی پاریس در ماه نوامبر بوده است.
به گزارش فارس به نقل از نیوزویک، بر اساس گزارشی که فیس بوک در مورد درخواست های دولتی برای حذف اطلاعات خود منتشر کرده، این شرکت انتشار 55827 آیتم مختلف را از ماه جولای تا دسامبر 2015 به علت نقض قوانین کشورهای مختلف محدود و ممنوع کرده است.
فیس بوک در شش ماه اول سال 2015 تنها 20568 آیتم را به درخواست دولت های مختلف جهان حذف کرده بود و در شش ماه دوم سال این درخواست ها حدودا سه برابر شده است.
کریس ساندربای یکی از معاونان فیس بوک یکی از مهم ترین علل این رشد سه برابری را حذف یکی از عکس های مربوط به حملات پاریس می داند که به اعتقاد مقامات فرانسه ناقض قوانین مربوط به حفظ کرامت و شان انسانها بوده است.
بعد از حملات تروریستی داعش به پاریس عکس ها و ویدئوهای بسیار محدودی از این حملات منتشر شد و با توجه به انتشار تصاویر و ویدئوهای فراوان در رویدادهای مشابه در دیگر نقاط جهان، فرضیه دخالت دولت فرانسه برای سانسور عکس ها و فیلم های تهیه شده توسط مردم مطرح شود. نکته جالب اینکه دولت های غربی بهانه این کار را حفظ کرامت انسانی می دانند، اما در صورت واکنش مشابه دولت های غیرغربی آنها را به سانسور و مقابله با آزادی بیان متهم می کنند.
ساندربای می گوید عکس یاد شده ناقض استانداردهای فیس بوک نبوده، زیرا در تقبیح تروریسم بوده و در نهایت تصمیم گرفته شد دسترسی به آن تنها در فرانسه محدود شود. عکس یاد شده در محل برگزاری کنسرت Bataclan گرفته شده و جنازه برخی قربانیان را نشان می داد.
بعد از فرانسه که با درخواست حذف 37695 آیتم اطلاعات از فیس بوک در رتبه اول سانسور دولتی بوده، هند با طرح14971 درخواست رتبه دوم را از آن خود کرده است.
اگر در قسمت جستوجوی اینستاگرام کلمه «آیتالله» را به انگلیسی یا فارسی بنویسید، حدود ٢٠ حساب کاربری را به شما نشان میدهد که اغلبشان نامهای مراجع شناختهشده هستند؛ آیتالله صافیگلپایگانی، آیتالله جوادیعاملی، آیتالله مکارمشیرازی، آیتالله شبیریزنجانی، آیتالله بهجت و.... این حسابها مانند همه دیگر حسابهای کاربران در اینستاگرام هرازگاهی عکسها یا فیلمهایی کوتاه از آنها را برای دنبالکنندگان به نمایش میگذارند. همچنین در این حسابهای کاربری مربوط به مراجع میتوان تصاویری از آخرین دیدارهای آنها یا سخنان مهمشان را خواند.
اگرچه در وبسایتهای رسمی بیشتر مراجع لینک یا نشانهای که تأییدکننده ارتباط این حسابهای کاربری در اینستاگرام باشد وجود ندارد اما در تماسهایی که با دفاتر بیشتر این مراجع گرفتم، مسئولان دفتر آنها تأیید کردهاند که این حسابهای کاربری «مورد تأیید حضرت آیتالله و دفتر ایشان است». بهعنوان نمونه در تماس با دفتر تنظیم و نشر آثار آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت آنها تأیید کردند که اکانت اینستاگرامی منسوب به آیتالله- به آدرس مشخص - مورد تأیید است و آنها این صفحه را اداره میکنند. همچنین دفتر آیتالله مکارم هم تأیید کرده است که این حساب کاربری متعلق به دفتر ایشان است و یکی از اعضای دفتر عکسهای آن را منتشر و اداره میکند.
به گفته برخی منابع، گردانندگان این حسابهای کاربری اغلب یا از اعضای دفتر یا یکی از نزدیکان نسبی آنها مانند نوههای مراجع هستند. علاوهبراین در قسمت بیوگرافی این حسابهای کاربری در اینستاگرام مراجع، میتوان آدرس کانالهای تلگرامی آنها را هم دید؛ کانالهایی که در یک سال اخیر و پس از فراگیرترشدن این شبکه اجتماعی و همچنین راهاندازی قابلیت کانال شروع به کار کردهاند.
شواهد در اینستاگرام نشان میدهد هماکنون با احتساب تعداد دنبالکنندگان (فالوئرها)ی این حسابهای کاربری، به غیر از حسابهای منسوب به دفتر مقام معظم رهبری با ٦٩٤ هزار دنبالکننده و آیتالله هاشمیرفسنجانی با ٣٥٤ هزار دنبالکننده، حساب اینستاگرامی آیتالله مصباحیزدی با ٥١ هزار دنبالکننده در صدر پرمخاطبترین صفحه بین حسابهای دیگر مراجع است. پس از آن حساب اینستاگرام با نام آیتالله جوادیآملی با ٢٨ هزار، آیتالله صافیگلپایگانی با ٢١ هزار، آیتالله بهجت با ٢٠ هزار، آیتالله مکارمشیرازی با ١٧هزار، آیتالله مجتهدیتهرانی با ١٧ هزار، آیتالله سیدعلی میلانی با ١٥هزار، آیتالله دستغیب با ١٤هزار، آیتالله موسویجزایری با ١٣هزار، آیتالله صفاییبوشهری با ١١هزار و آیتالله بیاتزنجانی با ١٠ هزار دنبالکننده در ردههای بعدی هستند.
البته استفاده روحانیون از شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام فقط به استفاده دفاتر مراجع خلاصه نمیشود، بسیاری دیگر از روحانیون که البته بیشتر به هویت سیاسیشان شناخته میشوند هم در اینستاگرام فعال هستند.
بین روحانیون یکی از افرادی که در زمینه استفاده از تکنولوژیهای روز مانند وبسایت و شبکههای اجتماعی و... از همه قدیمیتر و صاحبسبکتر بود، محمدعلی ابطحی است. او در دولت اصلاحات ریاست دفتر رئیسجمهور و معاونت پارلمانی و حقوقی ریاستجمهوری را برعهده داشت و در همان سالها با عکسهایی که با گوشی تلفنش در وبسایت معروفش، «وبنوشتهها» منتشر میکرد بسیار معروف شد. او پس از آن هم از جمله اولین کسانی بود که در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک حساب کاربری درست و شروع به فعالیت کرد. ابطحی این روزها در اینستاگرام هم فعال است و ٩٧هزار دنبالکننده دارد و همچنان به روال وبسایتش عکسهایی که خودش گرفته را با توضیحاتی منتشر میکند.
یکی دیگر از روحانیون شناختهشده و البته کمی هم جنجالی در شبکههای اجتماعی، حجتالاسلام حمید رسایی، نماینده مردم تهران در دوره نهم مجلس است. او در اینستاگرام تا امروز نظر ١١٣ هزار دنبالکننده را به خود جلب کرده است. عکسها و تصویرسازیها و مطالبی که رسایی در اینستاگرامش منتشر میکند بارها بحثبرانگیز شده است. نگاهی به شش عکس آخری که او در اینستاگرام منتشر کرده نشان میدهد که همه این شش عکس در انتقاد از دولت و برجام منتشر شدهاند.
با رسایی در همین رابطه گفتوگویی کردم و از او پرسیدم که چرا اینستاگرام و تلگرام را برای فعالیت برگزیده است و چرا در فیسبوک و توییتر حساب کاربری ندارد. این پاسخهای رسایی به این سؤالات است: «یکی از دلایل استفاده من از اینستاگرام و تلگرام، موبایلمحوربودن و دردسترسبودنشان است که برای مخاطبان بسیاری قابلیت استفاده دارند، کار با آنها بهنسبت آسان است و البته فیلترنبودنشان هم دلیل دیگری است. علاوهبراین تلگرام و اینستاگرام سیاستی دارند که به فضاهای مستهجن اجازه فعالیت نمیدهند و به آنها واکنش نشان میدهند، درمجموع بهنسبت فیسبوک و توییتر فضای سالمتری دارند، البته روی کامنتها در اینستاگرام نمیشود از قبل کنترلی داشت، گاهی فحاشی میشود ولی برای همین هم پیشبینیهایی شده است و میتوان کاربرانی که فحش میدهند را بلاک یا ریپورت کرد. این قابلیتها در دیگر شبکههای اجتماعی پیشبینی نشده است،»
رسایی همچنین در پاسخ به این سؤال «شرق» که آیا این حسابهای کاربری را خودش اداره میکند یا کسی از نزدیکانش مسئول آن است نیز گفت: «سایت، تلگرام و اینستاگرامم را خودم شخصا اداره میکنم، و همه مطالب و تصویرسازیهای آن را خودم با همین نرمافزارهایی که روی هر گوشی موبایلی هست انجام میدهم. برخی مطالب را در لحظه و به فراخور موضوع منتشر میکنم، برخی دیگر را هم در وقتهای اضافه از قبل آماده میکنم و به وقت مناسب انتشار میدهم».
یک شبکه اجتماعی دیگر هم هست که این روزها اگرچه برای مراجع و روحانیون شناختهشده سیاسی چندان محبوب نیست، اما دستکم برای تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم محبوبیت بسیاری دارد. این شبکه اجتماعی توییتر است که در ایران هم فیلتر شده و برای دسترسی به آن باید فیلترشکن داشت.
اگرچه راه مشخصی برای پیداکردن همه طلاب و روحانیون حاضر در توییتر نیست، اما در روزهایی که برای نوشتن این گزارش مشغول گردآوری اطلاعات بودم با حداقل ٣٠ تا ٤٠ طلبه فعال در توییتر آشنا شدم. وجه مشخصه بیشتر آنها جوانبودن و همچنین اطلاعات کاربریشان شامل اسم و عکسهای واقعی خودشان است، بیشتر آنها در عکسها ملبس به لباس روحانیت هستند. به این مشخصات باید گرایش سیاسی آنها را هم اضافه کرد، کاربرانی که بیشتر منتقد دولت روحانی و برجام هستند و در زمینه مسائل شرعی و دینی هم هرازگاه با کاربران بحث و جدلهایی دارند.
چند روز پیش برای برخی از آنها در قسمت پیام توییتر درخواست مصاحبه فرستادم، بیشترشان به دلایلی قبول نکردند، یکی از آنها گفت برای انتقال صحیح گفتههایش اعتماد ندارد، دیگری عدمموافقت استاد خود با این مصاحبه را ذکر کرد و... برخی از آنها هم قبول کردند.
یکی از این کاربران مصطفی تشیعی، طلبه سطح دو حوزه علمیه قم است که در توییتر با نام کاربری «حوزه» توییت میکند. بیشتر توییتهای این کاربر البته حولوحوش مسائل شرعی است.
مصطفی تشیعی در گفتوگو با «شرق» درباره اینکه چرا توییتر را برای فعالیت در شبکههای اجتماعی برگزیده است، اینطور پاسخ داد: «من در گوگل پلاس هم هستم، اما جو آنجا بیشتر سیاسی است و من خیلی علاقهای به مباحث سیاسی ندارم، البته منظورم این است که اگر قرار باشد صرفا بحث سیاسی باشد. اینستاگرام هم بیشتر شخصی است، ولی توییتر مقداری اجتماعیتر است، در فیسبوک هم اصلا نیستم. به همین دلیل اجتماعیبودن توییتر را ترجیح دادهام».
یکی از سؤالهایی که بسیاری از کاربران گاهی از این روحانیون فعال در توییتر میپرسند این است: «وقتی توییتر فیلتر است و استفاده از فیلترشکن هم جرم و ممنوع است، چرا شما از توییتر استفاده میکنید؟» از او پرسیدم پاسخش به این سؤال چیست؟ این توضیح اوست: «بحث فیلترینگ از لحاظ شرعی اینطور نیست که دست بگذارند روی چیزی بگویند به لحاظ شرعی هم کسی حق ندارد از آن استفاده کند و ممنوع است، شرع در این زمینه میگوید اگر چیزی استفادهاش برای شما مفسده دارد استفاده نکنید، چه فیلتر باشد چه نباشد. من با آقایان مسئول فیلترینگ هم دراینباره صحبت کردهام، آنها معتقدند با این دیدگاه که آیا استفاده از فلان سایت یا نرمافزار برای غالب مردم مفسده دارد یا خیر تصمیم به فیلترینگ بگیرند. برهمیناساس من بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که به تشخیص خودم توییتر برای شخص خودم مفسدهای ندارد، البته به نوع استفاده هم ربط دارد اینکه قرار نیست اینجا کاری خلاف قانون یا شرع انجام بدهیم».
او ادامه میدهد: «من توییتر را مثل جایی برای تبلیغ میبینم، قرار نیست اینجا وقتگذرانی یا شوخی کنم، هدف من این است که حرفهای ما اینجا شنیده شود و نباید خودمان را از این فضا محروم کنیم؛ چراکه فیلترینگ باعث نشده مردم از آنها استفاده نکنند، با استفادهنکردن فقط خودمان را از یک قابلیت ارتباطی محروم کردهایم».
از آقای تشیعی میپرسم فضای سنتی حوزه و قم دراینباره چه میگوید، آیا تا به حال شده است که مثلا استاد شما یا خانواده یا حراست حوزه از حضور و فعالیت شما در یک شبکه اجتماعی فیلترشده که نگاه رسمی هم دیدگاه مثبتی نسبت به آن ندارد، انتقاد کرده یا از شما یا دوستانتان توضیح خواسته باشد؟
او میگوید: «فضای قم سنتی است، اما باوجود این وقتی میفهمند ما چه نوع فعالیتی در توییتر داریم، استقبال میکنند و رضایت دارند». به گفته بسیاری از روحانیون و کسانی که در قم حضور دارند، دامنه فراگیری و استفاده از گوشیهای هوشمند بین روحانیون و طلاب اخیرا بسیار زیاد شده است، البته طبق شنیدهها استفاده از شبکههای اجتماعی مثل توییتر و فیسبوک در میان آنها چندان مرسوم نیست و کاربران طلبه آنها بسیار اندک هستند و بیشتر ابزارهایی مانند تلگرام و واتساپ بین آنها رواج دارد. از این طلبه عضو توییتر همچنین پرسیدم برای فعالیت در این شبکه اجتماعی آیا نوعی حدومرز برای فعالیت خود قائل هستید؛ مثلا اینکه اگر عکس یک کاربر که بیحجاب یا به تعبیر رایج بدحجاب باشد، آیا او را فالو میکنی، یا قواعدی از این دست؟ این پاسخ اوست: «برای فعالیت یکسری حدود دارم، معیارهای شخصی من این است که عکس بیحجاب و کمحجاب را بههیچوجه لایک نمیزنم، چون مبانی دینی دارد و صرفا نظر شخصی من نیست، اما فالو را انجام میدهم منتها بیشتر کسانی را فالو میکنم که حرفی برای گفتن داشته باشند؛ مثلا ممکن است کسی را فالو کنم که اصلا هم قبولش ندارم، مثل اکانت آقای اوباما، ولی میخواهم بدانم چه میگوید».
یکی دیگر از کاربران فعال توییتر طلبهای است با نام کاربری ساما، سیدعلیاکبر موسوی، او البته منتقد نوع فعالیت بیشتر طلاب حاضر در توییتر است. او دراینباره میگوید «به نظر من یک ویژگی مهم این دوستان این است که خودشان را در مقام «هدایتگری» میدانند و میخواهند بقیه را «هدایت» کنند. زمینهاش هم این است که من حقم و دیگران باطل. همین مسئله باعث میشود بیشتر از اینکه یک انسان معمولی باشند، مُبلغ هستند. انسان معمولی دندانش درد میگیرد، بچهاش مریض میشود. دیر به سر کار میرسد و... و از اینها در شبکههای اجتماعی هم مینویسند اما تقریبا تمام توییتهای اینها هدایتگری است. حالا هدایتگری سیاسی یا دینی و وقتی هدایتگری باشد، تقابل ایجاد میکند، اما وقتی من از دندان درد بنویسم، از املای بچهام بنویسم، هیچ تقابلی نیست؛ یک داستان انسانی که برای همه اتفاق میافتد را بیان میکنم، میشوم یکی مثل همه».
منبع: شرق
رییس پلیس فتا استان کرمان گفت:شبکه پیامرسان تلگرام و اینستاگرام در صدر آمار تخلفات و کلاهبرداریها قرار دارد.
به گزارش آنا، سرهنگ کامبیز اسماعیلی ادامه داد: بسیاری از افراد با فروش آثار هنری و سایر محصولات ساخت خود در اینستاگرام و تلگرام، علاوه بر ترویج هنر برای خود درآمد حلال کسب میکنند که در نوع خود قابل تقدیر است و پلیس فتا مخالف استفاده صحیح و مناسب از این شبکهها نیست.
وی افزود: با این حال طی ماههای اخیر تعداد زیادی از مجرمانی که شناسایی شدهاند از شبکههای اجتماعی موبایلی برای ارتکاب جرم استفاده کردهاند و تلگرام که بیش از ۱۴ میلیون کاربر در ایران دارد، رتبه نخست جرایم سایبری را بهخود اختصاص داده است.
سماعیلی گفت: بعد از تلگرام شبکه اجتماعی اینستاگرام به دومین کمینگاه کلاهبرداران شبکههای اجتماعی در ایران تبدیل شده، این شبکه اجتماعی به دلیل این که مبتنی بر عکس و فایلهای ویدیویی است، به خصوص مورد توجه کلاهبرداران حوزه مدلینگ است.
این مقام آگاه تصریح کرد: از طرف دیگر از آنجا که فروشندگان کالاهای تقلبی هم به راحتی میتوانند با قرار دادن یک عکس از محصول خود در صفحه اینستاگرامشان اقدام به فروش محصول کنند، این شبکه برای آنها محبوبیت بیشتری دارد.
وی افزود:بعد از این دو شبکه اجتماعی موبایلی شبکه اجتماعی فیسبوک با اختلاف بسیار زیاد نسبت به این دو، رتبه سوم وقوع جرایم سایبری در بین شبکههای اجتماعی را به خود اختصاص داده است.
رئیس پلیس فتا استان کرمان در پایان گفت:با توجه به گسترش روزافزون و قارچ گونه شبکههای اجتماعی در کشور و به تبع آن افزایش جرایم در این حوزه به خصوص افزایش کلاهبرداری، خود کاربران شبکههای اجتماعی به ویژه زنان و دختران ایرانی نیز می بایست مراقبت های لازم را در فضای مجازی به عمل آورند و اجازه ندهند که سودجویان آن ها را بازیچه سوداهای خویش کنند.
منصوره فراهانی - عموما آنچه که از دلالی دختران، فساد و فحشا در میان مردم تصور می شود، شکل زیر زمینی و در دسترس نبودن است. بسیاری از ما نمی توانیم تصور کنیم که در گوشه و کنار کشور، دخترانی هستند که تنها با یک پیام چند کلمه ای در دایرکت های اینستاگرامی و پیام های تلگرامی توسط باندهای فحشا به مزایده گذاشته می شوند.
اما در شرایط فعلی به مدد شبکه های مجازی رنگ و وارنگ بیش از هر زمان دیگری دستیابی به مراکز فساد و انجام کارهای غیر قانونی و غیر اخلاقی به آسانی میسر است.
از صفحات مجازی قوادان و دلالان فساد در شبکه های مختلف مانند فیس بوک و اینستاگرام گرفته تا تبلیغات پر آب و تاب باندهای فساد که این روزها با برچسب 18 +، ورود افراد بی جنبه ممنوع و ... به صفحات جوک و سرگرمی پرطرفدار این شبکه ها و کانال های تلگرامی نیز نفوذ کرده اند. صفحاتی با هزاران عضو که به بهانه جوک، طنز، مد و فشن و سرگرمی مشتریان بسیاری را برای کاسبی افراد سودجو فراهم می کنند .
نامرئی شدن جرایم زیر سایه شبکه های مجازی
دستیابی به این صفحات برای همه افراد از هر جنس و گروه سنی و طبقه اجتماعی تنها با تاچ صفحه گوشی ممکن است. به گونه ای که این مساله، عملا فعالیت این باندهای فساد را به امری در حال رشد و نامرئی تبدیل کرده است. باندهایی که این روزها فارغ از دغدغه مشاهده شدن در کوچه و خیابان و قرار گرفتن در دید عموم مردمی که مانعی برای فعالیتشان محسوب می شدند با عریض و طویل کردن دستگاه های تبلیغاتی خود هر روز افراد بیشتری را در دام خود می اندازند.
دیگر زنان فاحشه مانند گذشته دلهره حضور در خیابان ها و دستگیری توسط نیروی انتظامی را نداشته و تنها از طریق یک آی دی تلگرامی مشتریان خود را پیدا می کنند.
اینکه «فحشا» یا «روسپی گری» در جهان به عنوان یکی از سودمندترین تجارت ها درآمده است مساله جدیدی نیست اما اینکه در کشوری مسلمان شاهد فعالیت بدون توقف گروه های فروش زنان و دختران جوان باشیم بسیار تامل برانگیز است.
تناقض آمارهای ارائه شده و واقعیت تقویت کننده جرائم
نتیجه اینکه در توضیح آمار و جرائم به ویژه جرائم حیثیتی مانند روسپی گری سعی در کتمان واقعیت داشته باشیم چیزی جز بزرگتر شدن این غده چرکین نخواهد بود. اول اینکه باید بپذیریم کشور ایران هم از آفات و آسیب های این دسته از جرائم در امان نبوده و نیازمند ریشه یابی و حل مساله است.چرا که در این شرایط کتمان واقعیت تنها به ریشه دار شدن آن منجر خواهد شد.
از سویی از آنجا که به دلیل سنت های قدرتمند در خصوص مساله ازدواج و پایبندی به دین مبین اسلام وجود چنین آسیب های اجتماعی بیش از سایر کشورهای با قوانین باز و لیبرال مخرب است، اتخاذ سیاست های پیشگیرانه به منظور جلوگیری از اشاعه فساد و فحشا در جامعه و ممانعت از متلاشی شدن خانواده ها ضروری خواهد بود.
نوجوانان قربانیان اصلی شبکه های مجازی فساد
دایره اثرگذاری شبکه های اجتماعی برای نوجوانان و جوانان بسیار گسترده تر از گروه های دیگر است چرا که این قشر در سنین آزمون و خطا و تجربه اندوزی هستند و ممکن است به دلیل نداشتن تجارب و پختگی کافی با مشکلات بیشتری مواجه شوند.
ناهنجاری های رفتاری، بلوغ زودرس، پراکندگی و تعلیق هویت، تنوع گرایی در سلایق جنسی، تضاد در نگرش های دینی و مذهبی و انتقاد به سبک زندگی والدین تنها بخشی از معایب استفاده ناصحیح از شبکه های اجتماعی است.
همچنین رواج روابط نامشروع بین دختر و پسرها، آشنایی افراد متاهل با مجردها، از هم پاشیدن خانواده ها، گسترش دوستی های بی سرانجام و تاثیر نامطلوبی که بر روحیه جوان ها دارد، تنها چند مورد از مشکلات بزرگی هستند که رشد روز افزون این سایت ها در پی دارد. اما از آنجا که نوجوانان به دلیل کنجکاوی و اوج فعالیت سائق های جنسی به دلیل قرار گرفتن در دوران بلوغ بیش از سایرین ممکن است در دام این شبکه ها بیفتند باید بیشتر نیز مورد توجه خانواده ها قرار گیرند.
در بسیاری از مواقع اثرات افتادن در دام تمایلات جنسی در دوران نوجوانی و فرورفتن در منجلاب فساد بدون راهنمایی و چاره اندیشی تا پایان عمر فرد را درگیر خود خواهد کرد. و اینگونه است که نیروی جوان و کوشای جامعه به یک فرد منحرف جنسی و ناکارآمد تبدیل خواهد شد.
راهکار کاهش این پدیده (و نه ریشه کنی آن) را باید در قلمرو پیشگیری اجتماعی از یک سو و کاهش نیازمندی های بنیادین جوانان در امر تفریح و اشتغال از سوی دیگر جست. پیشگیری اجتماعی تکیه بر آموزش و فرهنگ سازی در دو وادی پیشگیری رشدمدار و پیشگیری جامعه محور دارد. پیشگیری رشد مدار بر کودکان تمرکز دارد و پیشگیری جامعه مدار بر وادی محله و اجتماع با تکیه بر آموزش و تربیت شهروندان. اما این دو قلمرو به نتیجه نمی رسد مگر همراه با لوازم دیگر اجتماعی از منظر توسعه سیاسی و اقتصادی،نبود یا کمبود شغل برای جوانان، هرگونه آموزشی را با دشواری و بعضاً شکست مواجه می کند. نبود یا کمبود فرصت های تفریحی و سرگرمی، برخی از جوانان کنجکاو را به ارضای خواسته های روانی و جنسی خود از رهگذر اینترنت و اتاق های گفتگو و شبکه های اجتماعی مجازی سوق می دهد.
خانواده سالم واکسینه در مقابل فحشا
خانواده سالم و به دور از کشمکش، فقر و اعتیاد، و همچنین با ایمان و پایبند به ازدواج از مهم ترین موانع فحشا و روسپی گری شمرده می شوند. البته برای مبارزه و پیشگیری از رواج فحشا در جامعه نباید فقط موانع مورد بررسی قرار گیرد، بلکه عواملی که منجر به شیوع فحشا در جامعه می شود نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
در این راستا مبارزه با فقر، اعتیاد و بیکاری جزء عواملی است که باید مورد توجه قرار گیرد. برای مبارزه با پدیده روسپی گری غیر از اجرای قانون، از یک طرف دولت باید راه های دیندارتر شدن مردم، ایجاد شغل های مناسب و وسائل ازدواج دائم را فراهم نماید و مبارزه با اعتیاد و بیکاری را سرلوحه کارهای خویش قرار دهد و از طرف دیگر والدین موظف هستند خانه را به محیطی امن برای فرزندان تبدیل کنند تا آنان در آرامش کامل به رشد فکری و جسمی مناسب برسند.
لزوم حضور جدی مراجع قضایی در نظارت و کنترل شبکه های مجازی
همانگونه که گفته شد اگرچه درمان ریشه ای آسیب های اجتماعی نسبت به طرح های ضربتی و تغییرات از بالا به پایین نتیجه بخش و مستمر تر خواهد بود اما در حال حاضر آنچه که بیش از هر راهکار دیگری برای فعالیت باندهای فساد اینترنتی و شبکه های دلالی مجازی لازم است برخورد قاطع تر دستگاه قضایی است.
برنامه ریزان باید سیاست گذاری مناسب این شبکه ها را در مسیر صحیح هدایت کنند تا خانواده ها کمتر دچار آسیب شده و دست افراد سودجو از بازی با آینده جوانان و سوءاستفاده از زنان و دختران جوان کوتاه شود. (منبع: تبیان)
بررسیهای جدید از ثبت برندهای آمریکایی در کشورمان نشان میدهد این بار دو شبکه اجتماعی مشهور آمریکایی یعنی اینستاگرام و واتساپ، آماده حضور رسمی در کشورمان هستند.
همین چند ماه پیش بود که خبر ثبت رسمی "مک دونالد" و پس از آن "فیس بوک" در ایران، بازتاب ها و واکنش های فراوانی را به دنبال داشت چراکه این رستوران و شبکه اجتماعی مشهور، دو نمونه از اصلی ترین نمادهای سبک زندگی آمریکایی به شمار می روند و با صرف هزینه های سنگین تبلیغاتی در صدد حفظ موقعیت خود به عنوان رتبه اول در حوزه های مربوط به خود هستند.
انتشار اسناد مذکور نشان داد کمپانی های بزرگ امریکایی علاقمند به حضور در فضای کشورمان هستند و بررسی ها نشان می دهد، این موضوع صرفا به کمپانی های مواد غذایی نیز خلاصه نشده است و برنامه آنها، حضور عمیق تر در کشورمان است چراکه طبق بخشی از آگهی شرکت فیس بوک آی ان سی مستقر در ایالت کالیفرنیای آمریکا در ایران، این علامت تجاری برای استفاده در طبقه 45 کالا و خدمات ثبت شده که عنوان کلی آن "خدمات شخصی یا اجتماعی که توسط دیگران برای رفع نیازهای افراد ارائه می شوند" است اما فیس بوک، از مصداق «خدمات پیدا کردن دوست (دختر یا پسر) !» برای ذکر مصداق این طبقه در آگهی و درخواست خود استفاده کرده است.
بررسی های جدید از ثبت برندهای آمریکایی در کشورمان نشان می دهد این بار دو شبکه اجتماعی مشهور آمریکایی یعنی اینستاگرام و واتساپ،آماده حضور رسمی در کشورمان هستند. بر اساس این بررسی های صبحانه، مجوز رسمی ثبت علامت تجاری اینستاگرام در ایران، در تاریخ 15 فروردین ماه سال 1395 صادر شده و مالک آن، شرکت اینستاگرام ال ال سی مستقر در منلو پارک کالیفرنیا در امریکا است.
--------------------------------------------------------
این علامت تجاری جهت استفاده در انواع طبقات کالا و خدمات در کشورمان همچون خدمات الکترونیکی، رایانه ای، دستگاههای پخش، تلفن های موبایل، وسایل آموزشی و البته خدمات پیدا کردن دوست! ثبت شده است.
به گزارش صبحانه، شرکت واتساپ نیز با ثبت علامت تجاری خود که آن نیز در تاریخ 15 فروردین ماه امسال مورد تایید قرار گرفته، نشانی خود را مونتین ویو کالیفرنیا در امریکا اعلام کرده است و طبقه کالا و خدمات آن نیز همانند شرکت اینستاگرام ثبت شده است.
طبق قوانین مربوط به ثبت علامت تجاری، "مالک علامت ثبت شده می تواند علیه هر شخصی که بدون موافقت وی از علامت استفاده کند و یا شخصی که مرتکب عملی شود که عادتا منتهی به تجاوز به حقوق ناشی از ثبت علامت تجاری گردد، در دادگاه اقامه دعوی نماید. این حقوق شامل موارد استفاده از علامتی میشود که شبیه علامت ثبت شده است و استفاده از آن برای کالا یاخدمات مشابه، موجب گمراهی عموم میگردد."
با توجه به تبعات اخلاقی و اجتماعی که ورود این شبکه های اجتماعی به کشورمان به همراه داشته است، مسئولان مربوطه باید علت ثبت این علامت ها در کشورمان و برنامه های این کمپانی ها برای توسعه فعالیت هایشان در ایران را مورد بررسی و نظارت دقیق قرار دهند.
میثم لطفی - از حدود یک سال قبل شبکههای اجتماعی بزرگ در قالب فروشگاه اینترنتی، امکان خرید انواع مختلف کالا را برای مشترکان خود فراهم کردند تا کاربران تنها با یک کلیک بتوانند هر آنچه را نیاز دارند بهصورت مستقیم در اختیار بگیرند. این پلتفرمهای پرمخاطب فروشگاه اینترنتی را بهعنوان عرصه جدید درآمد برای خود تعریف کردند. ولی اینطور که تازهترین گزارشها نشان میدهد، فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی صاحبنام به یک فروشگاه بزرگ برای افرادی تبدیل شدهاند که قصد خرید و فروش اسلحه را دارند و بهخصوص در کشور لیبی کسبوکار این فروشگاهها بسیار پررونق است.
نتایج حاصل از «مطالعه ارتش کوچک» و خدمات تحقیقاتی Armament (ARES) نشان داد میزان خرید و فروش تجهیزات نظامی در عرصه آنلاین بسیار افزایش یافته و بهخصوص در کشور لیبی شبکههای اجتماعی به یک عرصه پرمخاطب برای تبادل این وسایل تبدیل شدهاند. ولی آیا شبکههای اجتماعی تمایلی به ادامه این روند دارند و تصمیمی برای جلوگیری از این اتفاقات ندارند؟
اسلحهفروشی مجازی
کارشناسان بر این باورند که گروههای بسته در شبکه اجتماعی فیسبوک و ابزار ارتباطی واتساپ معمولترین فضاها برای چنین معاملاتی محسوب میشود و با این وجود اپلیکیشنهایی مانند اینستاگرام و تلگرام نیز طی ماههای اخیر برای خرید و فروش اسلحه به میزان قابل ملاحظه مورد استفاده قرار گرفتهاند.
اِن.آر جنزن-جونز، مدیر مرکز ARES اعلام کرد که گزارش آنها تنها یک تصویری کلی را بهنمایش میگذارد تا مشخص شود گروههای نظامی چگونه از شبکههای اجتماعی برای خرید و فروش آنلاین اسلحه استفاده میکنند. ولی واقعیت این است که آنها فعالیتهای گستردهتری انجام میدهند و هماکنون فقط بخش کوچکی از فعالیت آنها مشخص شده است.
به گفته او، دادههای جمعآوریشده توسط مرکز ARES نشان میدهد که نهتنها در لیبی، بلکه در بسیاری دیگر از نقاط جهان این قبیل معاملات در بستر شبکههای مجازی دنبال میشود و بهخصوص در کشورهای جنگزده از جمله سوریه، عراق و یمن این اتفاق بهصورت مشهود دنبال میشود. البته باید توجه داشت این قبیل خرید و فروشها فقط محدود به گروههای کوچک و شبهنظامیان نمیشود.
نتایج حاصل از این بررسی که نخستین بار در روزنامه نیویورکتایمز منتشر شد، این مساله را نشان داد که فروش ماشینآلات نظامی سنگین، اسلحههای بزرگ، دستگاههای پرتاب راکت، دستگاههای نارنجکانداز، سلاحهای ضدتانک و سیستمهای قابل حمل دفاع هوایی نیز بهراحتی روی فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی خرید و فروش میشود و گروههای نظامی کوچک و بزرگ آنها را مبادله میکنند.
این گزارش چند روز قبل منتشر شد و کارشناسان طی آن اعلام کردند بخش اعظم فروش اسلحه در شبکههای اجتماعی توسط گروههای شبهنظامی و افراد وابسته به آنها انجام میشود. این گروهها همچنین از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند تا سلاحهای غیرکاربردی و غیرقابل استفاده خود را بهفروش برسانند و البته برای فروش آنها همواره مشتری وجود دارد.
به گفته کارشناسان، فروش آنلاین تجهیزات نظامی از دوره حکومت قذافی در لیبی آغاز شد و به مرور زمان شبکههای اجتماعی رونق هرچه بیشتر این بازار سیاه را موجب شدند. پس از انقلاب سال 2011 در لیبی، زرادخانه بزرگ رژیم قذافی مورد توجه تاجران غیرقانونی اسلحه و گروههای شبهنظامی مسلح قرار گرفت و پس از گذشت مدتی، خرید و فروش غیرقانونی انواع مختلف سلاح برای آنها آسان شد. بازار سیاه آنلاین طی چند سال اخیر رونق گرفت و با افزایش دسترسی مردم به اینترنت و روی کار آمدن شبکههای اجتماعی محبوب از جمله فیسبوک، این عرصه به فروشگاهی بزرگ برای معامله اسلحه تبدیل شد.
ممنوعیت فروش آنلاین اسلحه
فیسبوک که سال 2012 میلادی اینستاگرام را خریداری کرد، قانونی را به تصویب رساند که به موجب آن خرید و فروش انواع مختلف اسلحه در تمام زیرمجموعههای آن غیرممکن شد. فیسبوک که هماکنون بیش از 59/1 میلیارد مشترک فعال ماهانه دارد، اعلام کرد بر اساس این قانون همه مردم جهان از خرید و فروش اسلحه، ماریجوانا، داروهای پرخطر و مواد مخدر منع شدهاند و هر کس از این قانون سرپیچی کند، مورد پیگرد قانونی قرار میگیرد.
مونیکا بیکرت، مدیر سیاستگذاریهای فیسبوک با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «طی دو سال گذشته تعداد بیشتری از کاربران جهانی از فیسبوک بهعنوان عرصهای برای خرید و فروش انواع مختلف محصولات استفاده کردهاند. ولی باید همه مردم جهان بهصورت کاملا صریح بدانند فیسبوک فروشگاهی برای عرضه اسلحه نیست». این شرکت بهصورت ویژه پروندههایی را بررسی میکند تا بر اساس آن گروههای کوچک و بزرگ فروش اسلحه را شناسایی و معدوم کند.
البته گفته میشود گروهکهای شبهنظامی همچنان این امکان را در اختیار دارند تا در مورد تجهیزات و اسلحههای خود روی فیسبوک صحبت کند و همین مساله راه را برای فروش محصولات آنها باز گذاشته است. ولی شرکت فیسبوک توضیح داد سیستمهایی را در اختیار گرفته تا فروش خصوصی اسلحه را به هر شکل شناسایی کند و تمامی محتوای مرتبط با این مساله را بهصورت خودکار از بین ببرد.
در پی بالا گرفتن بحث فروش اسلحه در فضای مجازی، فیسبوک هفته گذشته با ارسال بیانیهای به خبرگزاری سیانان اعلام کرد: «به محض آنکه از وجود محتوای مرتبط با خرید و فروش اسلحه آگاهی یابیم، بهسرعت آن را حذف میکنیم. ما کاربران را تشویق میکنیم تا لینکهای مرتبط با سایتهایی که در فیسبوک به خرید و فروش اسلحه میپردازند گزارش دهند. گروههای تخصصی ما از این طریق میتوانند محتوای منتشرشده را با دقت بازبینی کنند و در صورت لزوم هرچه سریعتر آنها را از بین ببرند». فیسبوک در این بیانیه اعلام کرد برخی گروههای خرید و فروش اسلحه طی چند هفته اخیر شناسایی شدهاند و اطلاعات مربوط به آنها در اختیار ماموران پلیس قرار داده شده است.
تروریستهای فیسبوکی
اگر یک تروریست قصد داشته باشد برای خود سلاح ضدهوایی تهیه کند، بهترین و کوتاهترین مسیر برای انجام این خرید شبکههای اجتماعی است. فیسبوک که بزرگترین شبکه اجتماعی جهان محسوب میشود، این روزها به بزرگترین عرصه آنلاین خرید و فروش اسلحه تبدیل شده است و در قالب یک بازار بزرگ نظامی، به انواع مختلف نیازهای تروریستی پاسخ میدهد تا سلاحهای کوچک و بزرگ، از اسلحه دستی گرفته تا ماشینهای سنگین و تانک در آن خرید و فروش شود.
فیسبوک اعلام کرده است که با انجام سرمایهگذاریهای فراوان قصد دارد جلوی این روند را بگیرد و امکان فروش سلاحهای گرم به تروریستها و گروههای نظامی را غیرممکن کند. این سلاحها انواع مختلف دارند و بررسیها نشان داده است بخش قابل ملاحظهای از آنها ساخت کشور آمریکا هستند و نیروهای امنیتی و نمایندگان آنها چنین سلاحهایی را در خاورمیانه توزیع کردهاند. برای فروش این قبیل تجهیزات نظامی سایتهای اینترنتی ویژه راهاندازی شده و گردانندگان این سایتها فعالیتهای گسترده در فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی را دنبال میکنند تا بتوانند به طیف گستردهتری از مشتریان دسترسی داشته باشند. بررسیها نشان داده که در بسیاری از این سایتها گروه تروریستی داعش فعالیت میکند و چه در قالب خریدار و چه در قالب فروشنده، سلاحهای نظامی را در شبکههای اجتماعی عرضه میکند.
قانون جدید فیسبوک مبنی بر ممنوعیت خرید و فروش اسلحه تاثیرات فراوانی در این زمینه بر جا گذاشته است و طی چند هفته اخیر دیده میشود داعش و دیگر گروههای تروریستی فعال در منطقه خاورمیانه سراغ دیگر پلتفرمها رفتهاند. نیویورکتایمز این هفته در گزارش خود اعلام کرد فیسبوک از زمانی که قانون منع فروش سلاح گرم را وضع کرده هفت گروه فعال در این زمینه را شناسایی کرده که شش مورد از آنها بهطور کامل غیرفعال شدهاند و جلوی فروش اسلحه توسط آنها گرفته شده است.
حقایق فروش آنلاین اسلحه
بررسیهای گسترده مرکز ARES در مورد خرید و فروش اسلحه روی شبکههای مجازی حقایقی را در این زمینه بازگو کرد که مهمترین آنها به قرار زیر مطرح میشود:
این سلاحها ماشینآلات سنگین و حتی تانک و موشکهای بزرگ را هم شامل میشوند و از تجهیزات مذکور میتوان برای مقابله با ارتشها استفاده کرد. فیسبوک میگوید فروش این تجهیزات نظامی در قالب آگهیهای تبلیغاتی طبقهبندیشده انجام میشود که البته جلوی بسیاری از آنها گرفته شده است.
انواع گروههای نظامی و شبهنظامی مشتری سلاحهای عرضهشده در شبکههای اجتماعی هستند و هر آنچه را در دنیای واقعی به آن دسترسی ندارند در شبکههای اجتماعی با قیمت ارزان خریداری میکنند. تمامی این گروهها قوانینی را که برای فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی وضع شده است نقض میکنند و بهدنبال تحقق اهداف خود هستند.
فروش انواع مختلف سلاح در شبکههای اجتماعی به یک درگیری جهانی تبدیل شده است و حتی افراد غیرنظامی هم از این طریق میتوانند به این قبیل تجهیزات دسترسی پیدا کنند. بازارهای مشابه در دیگر کشورها هم وجود دارد و طی چند سال اخیر گروههای شبهنظامی و تروریستی به چنین فضاهایی در کشورهای مختلف دامن زدهاند.
قوانین فیسبوک در مورد فروش اسلحه با توجه به نحوه استفاده از آن متغیر است. بر این اساس بدون کنار گذاشتن این قوانین برخی گروهها باز هم میتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند.
فیسبوک به کاربران خود اعتماد کرده تا در صورت مشاهده هر گونه تخلف در مورد فروش اسلحه به آن گزارش دهند. این کار میتواند فرایند شناسایی فروشندگان اسلحه در شبکههای اجتماعی را تسریع کند.
لیبی بزرگترین فروشنده سلاحهای دستی در فیسبوک محسوب میشود و هر چقدر قوانین سختگیرانه در این زمینه وضع شده است، باز هم مدیران بزرگترین شبکه اجتماعی جهان نتوانستهاند این فرایند را در کشور لیبی متوقف کنند. نگرانی از ناامنیهای پیش آمده موجب شده بسیاری از مردم عادی ساکن کشور لیبی هم از روی فیسبوک برای خود سلاح خریداری کنند.
فروش سلاح به گروههای متفقین مستقر در کشور عراق بسیار رونق گرفته و بسیاری از صفحات اجتماعی در فیسبوک بهصورت تخصصی این فرایند را دنبال میکنند. فروشندگان در بسیاری از موارد اسلحههایی را عرضه میکنند که در کشور آمریکا ساخته شده است.
در کشور سوریه سلاحهایی که آمریکا در اختیار نیروهای نظامی قرار داده است بهصورت مستقیم فروخته میشود. در این کشور بهجز فیسبوک، اپلیکیشنهای ارتباطی از جمله واتساپ و تلگرام بهصورت گسترده برای فروش اسلحه مورد استفاده قرار میگیرند.
صفحات اجتماعی در فیسبوک موجب شده است گروههای نظامی بهراحتی تجهیزات مورد نیاز خود را پیدا کنند و با دیگر شبهنظامیان در ارتباط باشند. این فضا موجب شده دامنه فعالیتهای آنها گسترش یابد و دسترسی آنها به انواع مختلف سلاحهای گرم بیشتر شود.
گروههای فیسبوک با عموم مردم هم در ارتباط هستند و این مساله موجب شده امکان خرید انواع مختلف سلاحهای گرم برای آنها فراهم شود. در این فرایند بسیاری از افرادی که قاچاق انسان میکنند هم به گروههای مذکور پیوسته و با مردم عادی ارتباط برقرار کردهاند. (منبع:عصرارتباط)
مژگان کریمنیایی - ما اطلاعات و جزییات زیادی را درباره خودمان و زندگی شخصیمان هر روز روی شبکههای اجتماعی قرار میدهیم، اما خط قرمز ما در انتشار اطلاعات شخصیمان باید دقیقا در کجا قرار بگیرد و چه اطلاعاتی شخصی را بههیچوجه نباید روی شبکههای اجتماعی قرار دهیم. در ادامه برخی از اطلاعات شخصیتان را که بههیچوجه نباید آنها را روی اینترنت قرار دهید به شما معرفی میکنیم.
تاریخ تولد
شاید دوست داشته باشید هر سال دوستانتان با اطلاع از تاریخ تولد شما روی فیسبوک، تولدتان را به شما تبریک بگویند. اما لازم است بدانید که انتشار تاریخ دقیق تولدتان میتواند برای حفظ حریم شخصیتان در اینترنت بسیار خطرناک باشد. در واقع تاریخ دقیق تولد شما یکی از آن راههایی است که کسانی که بهدنبال سرقت اطلاعات یا دزدیدن اکانت فیسبوک شما هستند به آن نیاز دارند تا بتوانند حساب کاربریتان را تصاحب کنند.
محل سکونت
بسیاری از مردم این موضوع را نمیدانند که به محض آنکه روی توییتر توییت میکنند، پستی در فیسبوک میگذارند یا در وایبر یا تلگرام مطلبی را میفرستند، به همراه مطلب فرستادهشده (بهدلیل اجازه تعیین موقعیت مکانی از طریق جیپیاس) محل دقیقی را که در آن حضور دارند هم برای دیگران آشکار میکنند. اینکه سایر افراد بدانند شما الان دقیقا کجا هستید برایتان بسیار خطرناک است، چون از این طریق سارقان بهراحتی میتوانند تشخیص دهند که شما در خانه نیستید و به دزدی از خانه شما اقدام کنند. درواقع اجازه دسترسی به موقعیت مکانی (جیپیاس) که در تنظیمات موبایلتان اجازه دسترسی به آن را میدهید میتواند در شبکههای اجتماعی برای سارقان حکم چراغ سبزی برای انجام راحت دزدی از خانه شما را داشته باشد. آنها از این طریق میتوانند بهراحتی از ساعتهای دقیق نبودن شما در خانه در طول شبانهروز آگاه شوند و هرگاه که اوضاع را مساعد دیدند به دزدی اقدام کنند.
تگکردن نام کودکان در عکسها
بدون شک تمام والدین حاضرند هر کاری برای دفاع از فرزندانشان انجام دهند؛ برای مثال حتی برای نجات جان آنها در یک تصادف خودشان را سپر فرزندشان کنند. اما با این وجود بسیاری از آنها در شبکههای اجتماعی عکسهای فرزندانشان را تگ کرده و اسم و فامیل دقیق فرزندشان را زیر آن مینویسند. این کار میتواند سودجویان را به فکر اندازد تا با دانستن نام و دیدن چهره فرزندان شما آنها را شناخته و بدزدند، سپس در مقابل جان آنها از شما درخواست پول کنند. شاید با خود بگویید من عکسهای فرزندانم را فقط با دوستانم بهاشتراک میگذارم، اما باز هم این احتمال وجود دارد که اکانت شبکه اجتماعی دوستانتان هک شود یا گوشیشان به سرقت رود. علاوه بر این فراموش نکنید که وقتی عکسی را بهاشتراک میگذارید همه دوستانتان و آنهایی که باید بشناسند، کودکتان را میشناسند و لازم نیست با تگ کردن و نوشتن نام کودکانتان آنها را به کسی معرفی کنید. اگر هم اصرار دارید که نام آنها را تگ کنید بهتر است حداقل از یک نام مستعار و جعلی برای این کار استفاده کنید.
آدرس منزل
بههیچوجه آدرس منزلتان را در شبکههای اجتماعی قرار ندهید؛ چراکه با این کار درواقع به سارقان هم اجازه میدهید از محل اقامتتان آگاه شوند.
وضعیت تاهل
مشخص بودن وضعیت تاهل شما موجب میشود دزدانی که بهدنبال فرصتی میگردند که بدانند شما در خانه تنها زندگی میکنید یا خیر، بهراحتی از این موضوع آگاهی یابند. بنابراین شاید بهتر باشد صفحه ریلیشنشیپ خود را فقط با نوشتن (این موضوع پیچیده است) It's Complicated پر کنید و از ذکر جزییات بیشتر بپرهیزید.
انتشار عکس با اعلام موقعیت جغرافیایی
تنظیمات بسیاری از گوشیهای موبایل بهگونهای است که وقتی از طریق آنها عکسی در یک شبکه اجتماعی مانند اینستاگرام بهاشتراک گذاشته میشود بهصورت خودکار موقعیت جغرافیایی شما هم در کنارش بهنمایش در میآید. همانطور که در موارد قبلی هم توضیح داده شد، دانستن محل دقیق حضور شما میتواند برای دزدان در حکم چراغ سبزی عمل کند که به آنها میگوید شما در منزلتان حضور ندارید. پس برای حفظ امنیتتان بهتر است امکان نمایش موقعیت جغرافیایی خود را غیرفعال کنید.
انتشار برنامه سفر
بههیچوجه از قبل روی شبکههای اجتماعی برنامههای سفری خود را اعلام نکنید و برای مثال نگویید قصد دارید برای عید یا تعطیلات آخر هفته به مسافرت بروید. همچنین انتشار عکسهایی با مضمون «من در فلان نقطه کشور یهویی» میتواند در حکم یک پیام ساده برای دزدی از خانه شما توسط دزدان تلقی شود.
موضوعاتی که نمیخواهید برخی بدانند
موضوعاتی را که دوست ندارید کارمندانتان، رییستان یا هر کس دیگری بداند یا ممکن است در آینده موجب خجالتزدگی شما شود در اینترنت بهاشتراک نگذارید. پیش از انتشار هر عکسی در فضای مجازی از خود بپرسید دوست ندارید چه کسانی آنرا ببینند و بعد از اینکه مطمین شدید با انتشار آن مشکلی ندارید، منتشرش کنید. توجه داشته باشید حتی اگر فقط چند لحظه عکسی را روی اینترنت بگذارید و سپس پشیمان شده و آن را پاک کنید، احتمال دارد کاربری دیگر از آن اسکرینشات بگیرد و آن را حفظ کند، پس حتما قبل از انتشار هر مطلب یا عکسی دقیقا از اینکه مطمین هستید میخواهید آن را منتشر کنید اطمینان حاصل کنید.
مسایل مربوط به کار
بههیچوجه درباره مسایل مربوط به کار خود روی شبکههای اجتماعی چیزی ننویسید، چون این احتمال وجود دارد که رقبای کاری شما یا شرکتتان به آنها دست پیدا کرده و از این اطلاعات علیه خود شما استفاده کنند.
از سال ۲۰۱۸ استفاده از توئیتر و فیسبوک برای نوجوانان اروپایی فقط با اجازه والدین امکان پذیر است.
از سال ۲۰۱۸ مقررات جدیدی در اتحادیه اروپا اجرا خواهد شد که بر اساس آن نوجوانان کمتر از ۱۶ سال فقط با اجازه والدین میتوانند از شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر و فیسبوک استفاده کنند.
بر اساس این گزارش، 20 درصد کودکان کمتر از 11 ساله در بریتانیا دارای حساب کاربری در فیسبوک هستند که مغایر مقررات استفاده از این شبکه اجتماعی است که طبق آن کاربر باید بالاتر از 13 سال باشد. حدود 80 درصد نوجوانان 12 تا 17 ساله در بریتانیا کاربر فیسبوک هستند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، شرکت های بزرگ باید روش دریافت موافقت یا مخالفت والدین با ثبت نام فرزندان خود در شبکه های اجتماعی را پیدا کنند.
بریتانیا و تعدادی از کشورها قصد دارند حداقل سن استفاده از شبکه های اجتماعی را به 13 سال کاهش دهند اما فرانسه و برخی از کشور های دیگر می خواهند حداقل سن 16 سال را حفظ کنند. در حال حاضر فیسبوک و اسنپ چت هنگام ثبت نام از کاربر تقاضا می کنند سال تولد خود را بنویسد و اگر وی کمتر از 13 ساله باشد از ثبت نام وی خودداری می کنند.
در همایش توسعه دهندگان F۸ که هفته پیش انجام شد، مارک زاکربرگ از نقشه ۱۰ ساله فیسبوک رونمایی کرد. برنامه فیسبوک بسیار بزرگتر از حدی است که فکرش را میکنید.
به گزارش بیزینس اینسایدر، زاکربرگ به طور خلاصه فیسبوک را اینطور تفسیر میکند که در گام اول به یک تکنولوژی روز بدل شده و در گام دوم، محصولاتی بر اساس آن ساخته خواهد شد. در گام سوم نیز فیسبوک به اکوسیستمی بدل خواهد شد که توسعه دهندگان و شرکتهای دیگر بر اساس آن کار خواهند کرد و کسب و کارشان را ارتقا خواهند بخشید.
فیسبوک در برنامه ریزی خود این طور اندیشیده که تمام مردم جهان در سال ۲۰۲۶ به اینترنت دسترسی خواهند داشت و مردم از طریق پایگاه internet.org یا همان بازوی ارتباطی فیسبوک به اینترنت دسترسی خواهند داشت. فیسبوک حتی بر این باور است مردم عینکهای واقعیت مجازی را به جای عینکهای معمولی میتوانند بدون دردسر استفاده کنند. زاکربرگ حتی میگوید که هوش مصنوعی آنقدر پیشرفت خواهد کرد که ما با رایانهها همچون انسانها، روابطی خوبی را برقرار خواهیم کرد.
به طور حتم عینکهای فیسبوکی بر روی کیفیت زندگی ما تاثیر خواهد گذاشت. برای مثال فرض کنید که به یکی از شعب مک دونالد رفتهاید و میخواهید ساندویچ سفارش دهید. سپس یک آواتار بر روی عینک شما ظاهر خواهد شد و سفارش شما را خواهد گرفت، بدون آنکه آن شخص واقعیت فیزیکی داشته باشد.
به گزارش فرادید پیامهای دستوری در چتها نیز بعدها به کار انسان خواهند آمد. مثلا فرض کنید میخواهید یک دسته گل سفارش دهید. کافی است با لحن عادی به بوت پیام رسان دستور دهید و دقایقی بعد دسته گل را درب منزل تحویل بگیرید. هوش مصنوعی به خوبی پیشرفت خواهد کرد. بنابراین تمام مبادلات مالی بعدها تحت نظارت هوش مصنوعی خواهد بود.
میثم لطفی - به جای اینکه با دوستانتان در دنیای واقعی قرار گذاشته و عصر پایان هفته را در کنار هم خوش بگذرانید، یک دنیای بیرونی را تصور کنید که همهچیز در آن جذاب است و میتوانید با اطرافیان لحظات بهتری را سپری کنید. در این دنیای جدید ارتباطات خود را دنبال میکنید و همهچیز همانطور پیش میرود که شما تمایل دارید.
به گفته کارشناسان، دنیای شبکههای اجتماعی به این سمت میرود و قرار است در آینده آنچه بهعنوان شبکه اجتماعی برای خود تعریف کردیم، با دنیای واقعیت مجازی ادغام شود تا یک پلتفرم تعاملی کاملا متفاوت در اختیار ما قرار گیرد. شرکت فیسبوک از جمله مراکزی است که بهصورت همزمان در دو فضای متفاوت و متمایز شبکههای اجتماعی و واقعیت مجازی سرمایهگذاری میکند. پلتفرم تعاملی این شرکت با بیش از 5/1 میلیارد مشترک ماهانه فعال، بزرگترین شبکه اجتماعی جهان است و زیرمجموعه دیگر آن با نام Oculus Rift از بزرگترین توسعهدهندگان فناوری واقعیت مجازی است و فیسبوک تصمیم گرفته در آینده نزدیک این دو بخش را با یکدیگر ادغام کند و در نهایت یک فناوری واحد و متفاوت به دست مردم برساند.
با وجود این باید توجه کرد که پیشروی دنیای شبکههای اجتماعی به سمت واقعیت مجازی فقط به فیسبوک محدود نمیشود و هماکنون گامهایی در این زمینه برداشته شده است.
تجربه کاملا واقعی مجازی
پلتفرم vTime نخستین شبکه اجتماعی واقعیت مجازی در جهان محسوب میشود که این آرزو را برای کاربران محقق میکند تا بتوانند در یک دنیای سهبعدی تعامل با اطرافیان را تجربه کنند. این شبکه اجتماعی توسط شرکت Starship Group راهاندازی شده است که در زمینه خدمات واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) گام برمیدارد و از هفته گذشته سرویس خود را مبتنی بر عینک هوشمند Cardboard گوگل راهاندازی کرده و البته یک اپلیکیشن ویژه هم برای آن ارایه شده است تا کاربران بتوانند با عینک واقعیت مجازی Gear VR سامسونگ هم وارد شبکه اجتماعی شوند.
این شبکه اجتماعی به شما امکان میدهد یک شخصیت مجازی برای خود طراحی کنید و به کمک بتوانید با یک تا سه کاربر دیگر در 12 دنیای مختلف تعامل داشته باشید. شما میتوانید در این فضای سهبعدی تالارهای گفتوگو راهاندازی کنید و دوستان خود را دعوت کنید تا در آن حضور داشته باشند. همچنین این امکان وجود دارد تا پس از فعال کردن قابلیت Random Match با یک کاربر غریبه که مشخصههای مشابه دارد وارد گفتوگو شوید و با او صحبت کنید. شرکت سازنده این شبکه اجتماعی به مرکز Quartz توضیح داد با وجود اینکه تنها یک هفته از راهاندازی پلتفرم واقعیت مجازی آنها گذشته است، چند میلیون کاربر از 150 کشور جهان در آن عضو شدهاند.
بررسیهای اولیه روی شبکه اجتماعی vTime نشان داد که اپلیکیشن کاربردی مربوط به آن میتواند دنیاهای مجازی پیچیده را با جزییات فراوان ایجاد کند، ولی در این زمینه یک مشکل اساسی وجود دارد: شما نمیتوانید در این دنیاها هر کاری که میخواهید انجام دهید و بهراحتی با ساکنان این دنیاها وارد گفتوگو شوید. این اپلیکیشن هنوز بر مبنای تواناییهای دنیای واقعیت مجازی فعالیت میکند و به همین دلیل محدویتهای فراوانی پیش روی آن است. این شبکه اجتماعی در دنیای واقعیت مجازی خود میتواند سطح زندگی ما را ارتقا دهد و تجربیات جدید به زندگی روزمره ما اضافه کند. کلمنس وانگرین، مدیر شرکت Starship در این خصوص توضیح داد: «مشکل اصلی این است که میخواهیم تجربیات مشترک خود را از طریق vTime عملی کنیم. ما میخواهیم روی ارتباطات تمرکز داشته باشیم و روشهای جدید و منحصر بهفرد برای ارتباط با یکدیگر را در دنیای واقعیت مجازی تجربه کنیم».
زندگی در واقعیت مجازی
بهدنبال نزدیک شدن هرچه بیشتر دنیای واقعیت مجازی با زندگی روزمره مردم، توسعهدهندگان این فناوری بهدنبال ابزارهای واسطهای کاربردیتر هستند تا بتوانند خدمات مربوطه را به دست کاربران برسانند. نکته مهم این است که مردم از این فناوری استقبال کردهاند و همین مساله میتواند پیشرفت هر چه بیشتر و توسعه آن را تضمین کند. بهدنبال این استقبال گسترده از سوی کاربران جهانی پروژهای با عنوان Goldman Sachs با ارزشی بالغ بر 80 میلیارد دلار ارایه شده که قرار است بهواسطه آن تا سال 2025 میلادی واقعیت مجازی و افزوده در قالب یک فناوری کاربردی و روزمره شبیه به گوشیهای هوشمند در اختیار همه کاربران جهانی قرار گیرد. شرکتهای بزرگ فناوری از جمله فیسبوک، مایکروسافت، سامسونگ و HTC هماکنون سرمایهگذاریهای گسترده خود را در این زمینه آغاز کردهاند تا عینکهای مخصوص واقعیت مجازی را در اختیار کاربران بگذارند و پیشبینی میشود که از اواخر سال جاری میلادی این عینکها بهصورت گسترده برای کاربران عرضه شود. گوگل و اپل نیز پروژههای محرمانهای در دست دارند تا در این زمینه گام بردارند و از رقبای خود در عرضه واقعیت مجازی عقب نمانند.
بهطور کلی میتوان گفت مبحث واقعیت مجازی از سال 2014 میلادی بهصورت جدی مطرح شد و در آن زمان فیسبوک با پرداخت دو میلیارد دلار شرکت Oculus VR را خریداری کرد. هماکنون گوگل هم به یکی از ارکان بزرگ عرصه واقعیت مجازی تبدیل شده است و کلای باوُر، مدیر تولید گوگل همه وظایف خود را کنار گذاشته تا بهصورت ویژه بر واقعیت مجازی تمرکز داشته باشد و در این زمینه گام بردارد.
وانگرین اعلام کرد پیشبینی میکند قابلیتهای جدید و کاربردی مربوط به این دنیای جدید طی چند سال آینده به مرور زمان عرضه شود. او در این خصوص میگوید: «با اطمینان میتوان گفت هر آنچه به دنیای واقعیت مجازی مربوط میشود، به مرور زمان طی چند سال آتی بهتر، کاربردیتر و گستردهتر خواهد شد. برای مثال، دنیاهای تعریفشده در عرصه واقعیت مجازی به مقاصد واقعیتر تبدیل میشوند و فضای صوتی هم در این عرصه بهتر میشود. محتوایی که هماکنون روی گوشیهای هوشمند شما موجود است میتواند در آینده نزدیک به دنیای واقعیت مجازی منتقل شود و آن را از طریق پلتفرمهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی در اختیار بگیرید. کاربران همچنین میتوانند تمام ویدیوهای عادی و روزمره خود را در دنیای واقعیت مجازی تجربه کنند و بهطور کلی به زندگی خود یک تجربه سهبعدی ببخشند».
جذابیتهای واقعیت مجازی
کارشناسان میگویند یکی از جذابترین اتفاقاتی که میتواند در دنیای واقعیت مجازی بیفتد این است که با شبکههای اجتماعی ادغام شوند. از آنجایی که شبکههای اجتماعی میان کاربران جهانی محبوبیت فراوان دارند و تنها در فیسبوک بیش از 5/1 میلیارد نفر عضویت دارند، ترکیب این دو فناوری میتواند استقبال گسترده مردم را به همراه داشته باشد. وانگرین در این خصوص میگوید: «در این زمینه علاقهمندی فراوان وجود دارد و شرکتهای بزرگ فناوری میتوانند به این عرصه بهعنوان یک منبع اقتصادی جدید نگاه کنند تا مزایای آن را مورد استفاده قرار دهند. برای مثال، در حالت تئوری شبکه اجتماعی vTime میتواند بهعنوان ابزاری برای ملاقات بیمار با پزشک مورد استفاده قرار بگیرد و مراحل درمانی در دنیای واقعیت مجازی دنبال شود. با توجه به اینکه شبکه اجتماعی یک فضای بهاشتراک گذاشته شده است، کاربران میتوانند در کنفرانسهای عمومی شرکت کنند یا اینکه نحوه تعمیر اتومبیل جدید خود را بیاموزند. همه این اتفاقات بهصورت سهبعدی در عرصه واقعیتهای مجازی و مبتنی بر شبکههای اجتماعی صورت میگیرد».
شرکت Starship بنیانگذار نخستین شبکه اجتماعی جهان مبتنی بر واقعیت مجازی، نسخههای مختلف vTime را برای هر یک از عینکهای هوشمند عرضه کرده است که از جمله آنها میتوان به Oculus Rift فیسبوک، HTC Vive و PlayStation VR اشاره کرد. به هر حال، اگر شما جزو آن دسته از کاربرانی هستید که هنوز عینک واقعیت مجازی در اختیار نگرفتهاید، مشکلی نخواهید داشت؛ زیرا vTime برای شما هم خدمات خود را بهصورت معمولی ارایه میدهد. در این شبکه اجتماعی سرویسی با نام vLife ارایه شده است که با گوشیهای هوشمند سازگاری دارد و صاحبان دستگاههایی مانند Nexus 6P گوگل، یا Galaxy S6 سامسونگ بهراحتی میتوانند از آن استفاده کنند.
پتانسیل شبکههای اجتماعی
کارشناسان بررسیهای گستردهای انجام دادند تا متوجه شوند عرصه واقعیت مجازی بر کدامیک از صنایع تاثیر مستقیم بر جا میگذارد. در پایان این بررسیها مشخص شد پتانسیل موجود در شبکههای اجتماعی موجب شده این بستر بیشترین تاثیر را از فناوری واقعیت مجازی ببیند. محققان بر این باورند که فناوری واقعیت مجازی تا سال 2025 میلادی به چهار روش زیر توسعه مییابد:
1-پتانسیل بزرگ؛ سازگاری کوچک: واقعیت مجازی و واقعیت افزوده کسبوکار نوپایی است که میتواند پس از سازگاری با نیازهای عموم کاربران جهانی به شکوفایی برسد. این عرصه زمانی قابلیتهای خود را نشان میدهد که بتواند خدمات خود را روی گوشیهای هوشمند و رایانههای لوحی ارایه دهد. برای رسیدن به این سازگاری زمان زیادی سپری میشود و دستکم باید تا سال 2025 منتظر ماند تا آثار آن مشخص شود.
2-گستردگی بازار: دومین نکته مهم این است که بازار فناوری واقعیت مجازی میتواند به تناسب نیاز کاربران گسترش یابد و ارزش 80 میلیارد دلاری آن تا سال 2025 نشان میدهد که این بازار در حال گسترش هرچه بیشتر است. سناریوی مطرحشده در مورد بازار رو به رشد واقعیت مجازی این مساله را ثابت میکند که فناوریهای محبوب از جمله شبکههای اجتماعی میتوانند بیشترین بهره را از این بازار ببرند و البته بالاترین تاثیر را برای بهبود وضعیت این بازار بر جا بگذارند.
3-قابلیتهای کاربردی: کارشناسان 9 منطقه مجزا در عرضه واقعیت مجازی و افزوده تعریف کردهاند که خدمات و قابلیتهای کاربردی در این مناطق مورد استفاده قرار می گیرند. این بخشها از بازیهای ویدیویی گرفته تا فروشگاههای عرضه محصولات مختلف را تحت پوشش قرار میدهند. در حالی که بازیهای ویدیویی بیشترین سهم از عرصه واقعیت مجازی را به خود اختصاص دادهاند، تمامی خدمات مورد نیاز مردم مانند سیستمهای سلامت، فروش مسکن، توزیع کالا و... با این فناوری سازگار میشوند و مهمتر از همه آنها، شبکههای اجتماعی تمام این خدمات را تحت پوشش میگیرند.
هزینه استفاده از خدمات و دستگاههای مربوطه: کاربران برای آنکه بتوانند وارد دنیای واقعیت مجازی شوند باید عینکهای هوشمند را خریداری کنند. خرید این سختافزارها در شرایط کنونی چندان کاربردی بهنظر نمیرسد و برای کاربران مقرون بهصرفه نیست، ولی اگر مردم به این نتیجه برسند که از طریق دنیای واقعیت مجازی میتوانند نیازهای روزمره خود را پاسخ دهند، مشکل آنها برای پرداخت پول و خرید سختافزارهای مربوطه برطرف میشود. بزرگترین مسالهای که کاربران را برای ورود به دنیای واقعیت مجازی ترغیب میکند، حضور در شبکههای اجتماعی است. از آنجایی که شبکههای اجتماعی به اندازه کافی برای جذب مردم جذابیت دارند، میتوان از این پلتفرمها بهعنوان یک انگیزاننده برای حضور هرچه بیشتر مردم در عرصه واقعیت مجازی استفاده کرد.(منبع:عصرارتباط)