ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

ITanalyze

تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران :: Iran IT analysis and news

  عبارت مورد جستجو
تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران

احمد محمدغریبان - در سال‌هایی که فناوری اطلاعات، ارتباطات و اقتصاد دیجیتال به‌سرعت در حال دگرگونی کشورهاست، یک حلقه ارتباطی مهم در این زنجیره در کشور ما نادیده گرفته شده است: رسانه‌های تخصصی حوزه ICT و اقتصاد دیجیتال.

در حالی‌که در جهان، سیاست‌گذاران و مدیران فناوری، رسانه‌های تخصصی را بازوی اصلی ارتباط با افکار عمومی و جامعه حرفه‌ای می‌دانند، در ایران این رسانه‌ها اغلب در حاشیه نگه داشته شده‌اند و نه به‌عنوان شریک فکری، بلکه به چشم منتقدی مزاحم و از قضا مسلط به امور دیده می‌شوند.

اما واقعیت آن است که غفلت از این رسانه‌ها، نه تنها باعث ضعف در اطلاع‌رسانی و اقناع افکار عمومی می‌شود، بلکه مستقیماً به رکود، کاهش اعتماد و افت سرمایه اجتماعی در عرصه دیجیتال منتهی می‌شود.

روزنامه‌نگاری تخصصی، به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند ICT، صرفاً تولید خبر نیست؛ نوعی تولید شناخت اجتماعی است. روزنامه‌نگاران این حوزه سال‌ها با واژگان، فناوری‌ها، بازیگران، روندهای پیچیده زیست‌بوم دیجیتال و آخرین دستاوردهای جهانی زندگی و تجربه کسب کرده‌اند. آنان با لایه‌های فنی، حقوقی و اقتصادی این حوزه آشنا هستند و می‌توانند از میان انبوه خبرهای تبلیغاتی، واقعیت‌های اثرگذار را استخراج کنند.

این در حالیست که فلسفه شکل‌گیری روزنامه‌نگاری تخصصی در جهان نیز بر همین اساس استوار است: «پرداختن عمیق‌تر به سوژه‌ها، دسترسی دقیق‌تر به کارشناسان آگاه، پرهیز از سطحی‌نگری، و در نهایت تولید محتوای مفیدتر برای جامعه مخاطب.»

چنین رسانه‌هایی، چشم سوم جامعه‌اند؛ میان دولت، بازار و مردم ایستاده‌اند تا نه فقط اطلاع دهند، بلکه آگاه کنند.

لذا در نبود، تضعیف یا عدم بهره‌گیری از ظرفیت آنها، چرخه اطلاعات معیوب می‌شود. داده‌ها از روابط‌عمومی‌ها به رسانه‌های عمومی می‌رسد، اما عمق و تحلیل‌گری دقیق و کارشناسی از دست رفته و جای خود را به مطالب سطحی و سیاسی می‌دهد. نتیجه این می‌شود که سیاست‌ها و پروژه‌های بزرگ دیجیتال، در سطح تبلیغ باقی می‌مانند و هیچ‌گاه به درک عمومی یا اجماع کارشناسی نمی‌رسند.

با تمام این تفاسیر اما بخش بزرگی از روابط‌عمومی‌های دستگاه‌های حوزه فناوری اطلاعات و فضای مجازی، هنوز در مرحله‌ «اطلاع‌رسانی یک‌طرفه» و عدم بهره‌گیری از ظرفیت‌های نهفته در رسانه‌های تخصصی مانده‌اند، چراکه تصور می‌کنند رسانه‌های تخصصی، تهدیدند نه فرصت.

این هراس از گفت‌وگو با خبرنگاران تخصصی و مسلط، ریشه در دو عامل دارد: نخست، ناآشنایی مدیران با کارکرد واقعی رسانه‌های تخصصی و دوم نگرانی از به چالش کشیده‌شدن توسط پرسش‌های فنی و مستند خبرنگاران باسابقه.

در نتیجه، مسیر طبیعی ارتباط – که باید دوسویه، منطقی و حرفه‌ای باشد- جای خود را به انتشار خبرهای گزینشی، تبلیغاتی، کم‌محتوا و روابط‌عمومی‌محور داده است. در چنین فضایی، نقد کارشناسی جای خود را به سکوت می‌دهد و دستگاه‌ها خود را در اتاقی بسته از بازخورد، محبوس می‌کنند.

از سوی دیگر وقتی نهادها، سازمان‌ها یا شرکت‌های دولتی مرتبط با ICT در رسانه‌های تخصصی حضور ندارند، خواسته یا ناخواسته پیام روشنی به مخاطبان و فعالان بازار می‌فرستند: «ما خروجی و فعالیت خاص و مهمی برای عرضه نداریم.»

در دنیای دیجیتال امروز، غیبت رسانه‌ای به‌معنای غیبت نهادی است. چراکه به شکل مرسوم و معمول مخاطبان متخصص، پیمانکاران، کسب‌وکارها و حتی سرمایه‌گذاران، تحولات و خروجی دستگاه‌ها را از همین رسانه‌ها رصد می‌کنند. اگرچه فلسفه شکل‌گیری رسانه‌های تخصصی محدود به حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات نیست. برای مثال به طور معمول مخاطبان و شیفتگان دنیای ورزش و در راس آن فوتبال، برای کسب اخبار و اطلاعات به رسانه‌های این حوزه مراجعه می‌کنند تا با انبوهی از جزییات و داده‌های بیشتر و جامع‌تر از مسایل این حوزه با خبرشوند، نه در رسانه‌های عمومی و غیرورزشی.

ازاین‌رو، فاصله گرفتن از رسانه‌های تخصصی، در افکار عمومی حوزه فناوری، معادل با کم‌کاری یا انفعال تلقی می‌شود. به‌ویژه در زمانی که دستگاه‌های دیگر با روایت‌های جذاب و داده‌محور در همین رسانه‌ها حاضر می‌شوند، غیبت یک نهاد به‌سرعت، نشانه ضعف مدیریتی تعبیر می‌شود.

لذا دوری از رسانه‌های تخصصی فقط یک خطای ارتباطی نیست بلکه خطایی راهبردی است که تبعات بلندمدتِ اقتصادی و سیاستی نیز دارد. وقتی جریان رسمی اطلاع‌رسانی، از گفت‌وگو با بدنه متخصص جامعه جدا می‌شود، چرخه پاسخ‌گویی از کار می‌افتد.

به‌دنبال آن، خطاهای سیاستی تکرار می‌شود و متعاقبا به دلسردی و فاصله‌گیری سرمایه‌گذاران از حوزه‌های مبهم و بلاتکلیف منجر شده و در نهایت بازار دیجیتال کوچک‌تر می‌شود. همچنین در این میان، سرمایه‌های انسانی نیز خسته، منتقد یا مهاجر می‌شوند؛ چون احساس می‌کنند در ساختاری بدون برنامه، جایی برای رشد و دیده‌شدن ندارند.

در نهایت آنکه، اگر دولت و نهادهای متولی اقتصاد دیجیتال، خواهان مشارکت واقعی بخش خصوصی و جامعه نخبگانی هستند، باید نخستین گام‌ها را از رسانه‌های تخصصی آغاز کنند. این رسانه‌ها نه دشمن‌اند و نه رقیب؛ بلکه مهم‌ترین کانال برای ایجاد اعتماد، شفافیت و جریان پایدار اطلاعات‌اند.

روابط‌عمومی‌ها باید از «ترس مواجهه» عبور کرده و به «شجاعت ارتباط» برسند. چراکه در عصر داده و هوش مصنوعی، پنهان‌کاری دیگر ممکن نیست و تنها گفت‌وگوی مستمر و حرفه‌ای است که اعتماد عمومی را بازمی‌سازد.

تا زمانی که دستگاه‌های حوزه فناوری با رسانه‌های فناوری حرف نزنند، هر پروژه‌ای ولو آنکه موفق باشد در ذهن جامعه ناقص دیده می‌شود، لذا گفت‌وگو با رسانه‌های تخصصی، یعنی بازگرداندن امید و تحرک به فضای دیجیتال. (منبع:عصرارتباط)

  • ۰۴/۰۸/۱۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">