تحلیل وضعیت فناوری اطلاعات در ایران |
نیک بیلتون - مترجم: بابک طهماسبی - چندماه قبل، شان پارکر، اولین رئیس فیسبوک، حرفهایی زد که داغ دل خیلیها را تازه کرد. پارکر تایید کرد که فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی، آگاهانه و عامدانه، از نقصانهای روانشناختی انسانها سوءاستفاده میکنند تا کاربرانشان را هرچه بیشتر درگیر کنند. دقیقاً مثل نوعی اعتیاد
بسیاری آمریکای پیش از جنگ داخلی را یک فانتزی پیشرو تصور میکنند: مردانی با سبیلهای چخماقی که در سالنهای گردوخاکگرفته لم دادهاند و عرق ذرت بالا میاندازند و صدای پیانو هم در پسزمینه میآید. ولی در واقعیت، زندگی در آن روزگار کثیفتر از این حرفها بود: آمریکاییها پس از فراغت از کار وقت خود را در شیرهکشخانههای کاملاً قانونی با کشیدن هروئین میگذراندند. در سال ۱۸۸۵ میلادی تریاک و کوکائین را حتی به بچهها هم میدادند تا مرهمی باشد بر درد دندان درآوردن. «قطره کوکائین برای دنداندرد»، که با شعار «تسکین فوری» تبلیغ میشد، بستهای ۱۵ سنت فروخته میشد. امروزه، در میانه بحران مواد مخدر، وقتی این را میشنویم، بیبروبرگرد تعجب میکنیم و میپرسیم: «واقعاً چه فکری پیش خودشون میکردن؟»
من نیز غالباً همین تعجب و سوال را دارم وقتی به شبکههای اجتماعی و تسلط فعلیشان بر جامعه فکر میکنم. آیا نسلهای آینده در ده یا بیست یا صد سال آینده به امروز ما خواهند نگریست و با سردرگمی خواهند پرسید درست است که این شبکههای اجتماعی فوایدی داشتند ولی با وجود شواهدی مبنیبر اینکه این پلتفرمها در حال نابودکردن جامعه بودند، چرا نسلی از انسانها اینقدر به آنها باور داشتند؟ شواهدی همچون اینکه تروریستها از این شبکهها برای عضوگیری استفاده میکنند، این شبکهها باجگیری را تسهیل میکنند، اضطراب را افزایش میدهند و انتخاباتمان را خراب میکنند. البته برخی از افرادی که این شبکههای اجتماعی را ایجاد کردهاند امروز مطمئن نیستند که اینها اصولاً فایدهای هم دارند. یک ماه پیش، نوشتهای منتشر کردم که بهتفصیل شرح میداد برخی از نخستین کارمندان فیسبوک اینک هیولایی را میبینند که خودشان خلق کردهاند. چنانکه یکی از نخستین کارمندان فیسبوک به من گفت: «شبها در جایم دراز میکشم و به چیزهایی فکر میکنم که در آن روزهای نخستین خلق کردیم و اینکه چه کاری میتوانستیم بکنیم تا از این محصول اینطور استفادههایی نشود».
پس از انتشار آن نوشته، منتظر ایمیلها و پیامهای خشمناک کارمندان سابق و فعلی فیسبوک و توییتر و اینستاگرام بودم. ولی چنین نشد و درعوض ایمیلهای بسیاری از کارکنان سابق (حتی فعلی) این شبکههای اجتماعی دریافت کردم که اعتراف میکردند همین حس را دارند. حتی برخی از آنها گفتند که خودشان دیگر از این پلتفرمها استفاده نمیکنند. کسانی که با من تماس گرفتند از ردههای مهندسی بودند تا مدیران ارشد. برخی از سرمایهدارانی که در روزهای نخستین این شبکهها یا رقبایشان از آنها حمایت مالی کردهاند به من گفتهاند که دیگر از این شبکهها استفاده نمیکنند یا خیلی کم استفاده میکنند. ماه پیش، مارک ساستر از شرکت آپفرانت ونچرز نوشت که پس از مشاهده استفاده ترامپ از شبکههای اجتماعی، فیسبوک و توییتر را از گوشی خود پاک کرده است. او نوشت: «اینکار موجب بهبودی عظیم در هر روز از زندگی من شد، بهبودی که نمیتوانم توصیف کنم و باید خودتان هم اینکار را بکنید تا بفهمید». این کار او بهموازات تعداد بیشمار روزنامهنگارانی است که به من گفتهاند حساب کاربری خود را حذف کردهاند یا اپلیکیشن شبکههای اجتماعی را در گوشی خود پاک کردهاند یا اینکه بدون حذفکردن حساب کاربری یا اپلیکیشن دنیای رسانههای اجتماعی را ترک گفتهاند.
وقتی دریافتم یکی از این سرمایهگذاران خطرپذیر، که عشقی الهی به توییتر داشت، مدتی است در این شبکه غیرفعال شده است، ایمیلی به او زدم تا حالش را بپرسم. چنین پاسخ داد: «بهسختی میتوانم تصور کنم چرا باید به توییتر برگردم. مانند یک بیماری عفونی و اعتیادآور است که بر آن غلبه کردهام و اینک سیستم ایمنی بدنم رضایت بیشتری دارد». همانطورکه همکارم، مایا کوزوف، چند روز پیش نوشته است، رونق شبکههای اجتماعی، که به لطف رشد صنعت موبایل شکل گرفت، به پایان رسیده است. اشاره درستی میکند: «اینکه آیا صنعت فناوری اطلاعات بتواند ورای بهرهگیری از اضطرابهای اجتماعی ما بهقصد فروش آگهی یا ورای خشمگینترکردن ما به سمتِ افزایش مشارکت [اجتماعی] ما برود، شاید نیازمند درانداختن طرحی نو در رابطه میان خلیج سانفرانسیسکو۱ با بقیه کشور باشد». این حس، همزمان، در بخشهایی از خلیج سانفرانسیسکو و بقیه کشور وجود دارد.
حالا (البته چندماهی میشود) خودِ من هم بخشی از این گروهم. اینستاگرام و فیسبوک و اسنپچت را از گوشی پاک کردهام. ماهی یکبار، حتی شاید هم کمتر، سری به فیسبوک میزنم تا اگر کسی پیغامی برایم فرستاده باشد ببینم و لایک و کامنت هم نمیگذارم. بیشتر از یک سال است که وارد اسنپ نشدهام. روزی سهبار در اینستاگرام عکس میگذاشتم ولی اکنون سالی سهبار عکس میگذارم. برای مقاصد کاری، هنوز از توییتر کمی استفاده میکنم ولی آخرهفتهها اپلیکیشن آن را از گوشی پاک میکنم زیرا مرا غمگین یا خشمگین یا مضطرب میکند. دیگر به یاد نمیآورم که آخرینبار چه زمانی سرزدن به شبکههای اجتماعی مرا شاد یا توانمند کرده است. شاید مهم به نظر نرسد ولی کسی این را میگوید که آنقدر توییتر را دوست داشت که کتابی درباره آن نوشته است.
بله تمام اینها را پیشتر نیز شنیدهایم، اینکه مردم شبکههای اجتماعی را ترک میکنند و اینکه پلتفرمها کارشان تمام است. نیویورکتایمز نسخههای مختلفی از این داستان را نوشته است و پرداختن به این موضوع در بخش اقتصادی این روزنامه مثل یک ستون ثابت شده است. ولی باور دارم اینبار اوضاع فرق دارد و این شروع یک چرخش بزرگ است و تقصیر بر گردن همین شبکههای اجتماعی است.
یکی از مشکلات این است که این شبکههای اجتماعی شباهت زیادی به مواد مخدر دارند. فیسبوک و سایر شبکهها بهخوبی این موضوع را میدانند. گوشیهایمان چندبار در ساعت از لایکها و کامنتها و ریتوئیتها میگویند. تلاش همهشان یکی است، اینکه ما را دوباره آنجا بکشند تا آمار و ارقامشان برای گزارش درآمد سهماهه بعد بهتر شود. شان پارکر، یکی از نخستین سرمایهگذاران فیسبوک و نخستین رئیس فیسبوک، چیزی را به زبان آورد که همگی میدانستیم: قصد فیسبوک این است که مثل مواد مخدر عمل کند با «دادن گاهبهگاه دوزهای پایین دوپامین ازاینطریق که کسی برای عکسی یا برای نوشتهای لایکی یا کامنتی گذاشته است». پارکر گفت که این کار عامدانه و با نقشه قبلی بوده است. این شرکتها «از نقطهضعفی در روانشناسی انسان سوءاستفاده میکنند». این نکته را چامات پالیهاپیتیا، از مدیران سابق فیسبوک، نیز بازتاب داده است. در برنامهای در تلویزیون سی.ان.ان، که درباره نقش فیسبوک در جامعه بود، او از خود پرسید «آیا خودم را مقصر میدانم؟» و پاسخ داد «قطعاً خودم را مقصر میدانم».
و درنهایت بزرگترین دلیلی که منجر میشود مردم شبکههای اجتماعی را کنار بگذارند: وعده ارتباط ختم شد به واقعیتِ گسست. همگی دیدیم دونالد ترامپ چگونه از شبکههای اجتماعی بهره گرفت تا بین ما تفرقه بیندازد، چگونه مشکلات درونی تاریک و رقتانگیز خود را به جهانیان توییت کرد، چگونه توجه نکرد که عواقب برچسبزدنهای بچهگانه روی یک دیکتاتور کمونیست، که بهاندازه خود او مشکلات درونی دارد، ممکن است ما را در آستانه یک جنگ هستهای قرار دهد. دیدن همه این اتفاقات بهصورت زنده موجب میشود از خود بپرسید با این عمر گرانقدر چه میکنم؟ درمورد گفتوگو با سایر شهروندان نیز چنین است. همه ما تلاشی منجر به شکست برای گفتوگو با سایرین در این شبکهها داشتهایم که بهسرعت تبدیل به جنگ و دعوا شده است یا افرادی غریبه به شما حملهور شدهاند چون عقایدتان با آنها متفاوت است. سالها پیش، یکی از مدیران فیسبوک به من گفت اختلافنظر سر یک مسئله اصلیترین دلیل قطع دوستی در فیسبوک است. او بهشوخی گفت «کی میدونه، اگه این وضع ادامه پیدا کنه، شاید آخرسر کاربرهایی داشته باشیم که فقط چندتا دوست تو فیسبوک دارن». ازهمهبدتر، همگی دیدیم روسیه بهگونهای این شبکههای اجتماعی را علیه ما آمریکاییها به کار گرفت که ده سال پیش کسی نمیتوانست فکرش را هم بکند.
اصلاً بیایید این شبکههای اجتماعی را بدهیم به روسها. روسیه از شبکههای اجتماعی ما استفاده کرد تا تفرقهافکنی کند، مانند عروسکگردانی که ارادهاش را بر عروسک تحمیل میکند. همانطورکه یک مقام دولتی اخیراً به من گفت، «پروپاگاندای پنهانی پوتین یکی از موفقترین کارزارهای تاریخ معاصر بوده است». به گفته مقامات، تمام چیزی که پوتین نیاز داشت همین شبکههای اجتماعی بود. از وقتی عضو این شبکههای اجتماعی شدم، این نخستینبار است که در اردوگاه کسانی قرار میگیرم که میپرسند «چه فکری پیش خودمون میکردیم؟».
پینوشتها:
• این مطلب را نیک بیلتون نوشته است و در تاریخ ۲۳ نوامبر ۲۰۱۷، با عنوان «The End of the Social Era Can’t Come Soon Enough» در وبسایت ونیتیفر منتشر شده است و وبسایت ترجمان در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ آن را با عنوان «پایان عصر شبکههای اجتماعی دور از تصور نیست» و ترجمه بابک طهماسبی منتشر کرده است.
•• نیک بیلتون روزنامهنگار انگلیسی-آمریکایی است که در حال حاضر گزارشگر ویژه ونیتیفر است. از تخم درآمدنِ توییتر: داستانی واقعی درباره پول، قدرت، دوستی و خیانت (Hatching Twitter: A True Story of Money, Power, Friendship, and Betrayal) از جمله کتابهای اوست.
[۱] ثروتمندین منطقه آمریکا که محل استقرار بسیاری از ابرکمپانیهای تکنولوژی است. (منبع:الف)
رسانههای اجتماعی فضای قابل توجهی در کسب و اشتراکگذاری اطلاعات به کاربران میدهند؛ هر کاربری میتواند درباره موضوعی خاص ایجاد ارتباط کند، دیگران نیز میتوانند در آن شرکت کرده و به نوعی سهیم باشند.
فضای رسانههای اجتماعی به کاربران اجازه میدهد هر شخص و گروهی درباره موضوع دلخواهش بحث کند و محتوایی را به اشتراک بگذارد.
فارغ از نوع رسانه اساسا افراد از طریق رسانهها اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت میکنند.
مراحل اساسی مدیریت و کنترل بحران به خصوص در بلایای طبیعی شامل سه مرحل اصلی آموزش(قبل از بحران)، مواجهه (زمان بحران) و پشتیبانی-اصلاح (پس از بحران) است.
1. مرحله آموزش: قبل از بحران بحث آموزشی و فرهنگسازی رسانهها دارای اهمیت بسیاری است؛ رسانهها به واسطه برخورداری از کارکرد نظارت بر محیط و همچنین تفسیر میتوانند بحرانهای بالقوه را شناسایی و به مسئولان گوشزد کنند؛ آموزش افراد و آگاه بخشی به آنان نیز در این مرحله قرار دارد.
2. مرحله مواجهه: هنگام وقوع بحران مهمترین وظیفه رسانه اطلاعرسانی، انتشار اخبار و نیز جلب مشارکت همگانی است؛ یکی از پیامدهای هر بحران شکلگیری شایعات است به همین منظور برای هدایت افکار عمومی اطلاعرسانی باید به شیوه مدبرانهای صورت پذیرد.
3. مرحله پشتیبانی: در این مرحله که پس از اتمام بحران شروع میشود، رسانهها سه نقش را برعهده میگیرند:
a. اطلاعرسانی برای تقویت همبستگی با آسیبدیدگان
b. بررسی چگونگی و نحوه مواجهه سازمانهای مسئول با بحران
c. اطلاعرسانی و آموزش برای کاهش درد و ناراحتی بازماندگان
به گزارش تسنیم ناگفته پیداست یکی از دلایلی که عموم مردم پس از بحران به صورت مجازی دور هم جمع میشوند، فراهم ساختن «حمایت عاطفی» رسانههای اجتماعی برای کاربران است.
به طور کلی درباره کارکرد رسانههای اجتماعی باید اشاره کرد انتشار اطلاعات در زمان درست از سوی رسانههای اجتماعی باعث میشود اطلاعات به صورت همزمان به میلیونها نفر برسد.
باید توجه داشت دسترسی به دادهها شامل عکسها و فیلمها در زمان واقعی میتواند به نیازهای اول یعنی هدایت خطر و همچنین در پیش گرفتن برنامه مدیریت بحران منجر شود.
علاوه بر این افرادی که دور از خانواده و دوستانشان هستند، میتوانند به اطلاعات درباره وضعیتهای بحرانی و عزیزانشان دسترسی داشته باشند.
مهمتر از همه رسانههای اجتماعی با قابلیت انتشار پیام در کسری از ثانیه و در سطح جهانی قادر به بسیج کردن منابع در سراسر جهان هستند.
نقش رسانههای اجتماعی در زلزله و سونامی شرق ژاپن
مدیریت بحران زلزله و سونامی در کشور ژاپن از نمونههای تأثیرگذار مدیریت در جهان به حساب میآید و پژوهشگران زیادی در سراسر دنیا آن را مورد مطالعه قرار دادهاند.
دولت ژاپن با استفاده از رسانههای جمعی و اجتماعی خدمات مفیدی به شهروندان بحرانزده و دیگر ساکنان ژاپنی ارائه کرده است.
بدون اغراق در ژاپن به بهترین شیوه از این رسانهها برای مدیریت بحران، امداد و نجات استفاده شده است.
رسانههای جمعی در ژاپن ماند تلویزیون و رادیو و رسانههای اجتماعی مانند توییتر، یوتیوب، فیسبوک و میکسی در این بحران توانستند به عنوان یکی از اهرمهای مدیریت بحران اقدام کنند.
همواره رسانههای جمعی در پوشش بحرانهای طبیعی پیشتاز بودهاند و اخبار و اطلاعات مربوط به زلزله را در اختیار مخاطبان خود قرار دادهاند اما همگی میدانیم ابزارهای جدید ارتباطی مانند رسانههای اجتماعی نیز پتانسیل بالایی در این بخش دارند.
ژاپن و رسانههای اجتماعی آن هنگام سونامی چگونه ظاهر شدند؟
یک روز پس از زلزله مرگبار و سونامی ژاپن، علیرغم اختلال در شبکههای مخابراتی و تلفن همراه، اینترنت در اکثر نقاط این کشور با سرعت و کیفیت خوب در دسترس بود.
عواملی مانند قطع نشدن اینترنت، سواد رسانهای مناسب ژاپنیها درباره چگونگی استفاده از رسانههای اجتماعی و... باعث حضور جدی این رسانهها در زلزله سال 2011 ژاپن شدند.
رسانههای اجتماعی مختلف را در ادامه زیر ذرهبین قرار دادهایم:
توییتر در صدر رسانههای اجتماعی
شبکه اجتماعی توییتر در ژاپن با داشتن نزدیک به 35 میلیون کاربر فعال سومین کشور از لحاظ تعداد کاربر به حساب میآید؛ توییتهای مربوط به زلزله از یک دقیقه و 25 ثانیه بعد از زلزله شروع شده و مربوط به شخصی از محل کانون زلزله بوده است.
پس از زلزله هشدارهای رسمی و غیررسمی بسیاری در توییتر منتشر شد که شامل اخطار تخلیه مناطق برای سونامی قریبالوقوع نیز بود؛ توییتهایی با پیام درخواست نجات و کمک، تقاضای امکانات، عزادارای برای از دست رفتگان، ابراز نگرانی برای کسانی که دوستشان دارند، پیشنهاد برای کمک و تسلیت از طریق این رسانه به راه افتاد و در روز اول تنها هزار و 200 توییت از توکیو منتشر شد.
یوتیوب در زلزله و سونامی شرق ژاپن
پس از بحران ژاپن، یوتیوب در صدر رسانههای پرکاربرد قرار گرفت؛ ویدئوهای زیادی از طریق این رسانه اجتماعی منتشر و در سرتاسر دنیا دیده شد.
بیشترین ویدئوی ضبط شده در طول تاریخ فجایع طبیعی و آپلود آن در یوتیوب متعلق به زلزله و سونامی شرق ژاپن است؛ ویدئویی که در آن شهردار یکی از شهرهای ژاپن تقاضای تعدادی داوطلب ایثارگر برای امداد و نجات میکرد حدود 500 هزار نفر بیننده داشت.
این ویدئو باعث شد صدها کامیون حاوی کمکهای امدادی به آن منطقه سرازیر شود.
شبکه اجتماعی میکسی در زلزله و سونامی شرق ژاپن
شبکه اجتماعی میکسی در بین ژاپنیها نسبت به فیسبوک از محبوبیت بالاتری برخوردار است و ضریب نفوذ بالاتری دارد؛ پس از زلزله محبوبیت فیسبوک به سرعت در بین مردم ژاپن افزایش پیدا کرد و کاربران آن به بیش از 17 میلیون نفر رسید.
گوگل در زلزله و سونامی شرق ژاپن
رسانههای اجتماعی شیوه متداول و مؤثر برای جستوجوی افراد گمشده و گرفتن اطلاعات به روز در این باره به حساب میآیند.
سرویس جستوجوی گوگل حدود دو ساعت بعد از زلزله راهاندازی و در زمان بسیار کمی به زبان ژاپنی ترجمه شد؛ مردم با استفاده از این سرویس شروع به جستوجو و آپلود اطلاعات درباره گمشدگان خود کردند.
رسانههای اجتماعی در زلزله کرمانشاه چه نقشی داشتند؟
انتشار خبر زلزله که مرکز آن حوالی استان کرمانشاه بود، منجر به ایجاد موج بزرگی در شبکههای اجتماعی شد.
خوشبختانه واکنش رسانههای اجتماعی به زلزله کرمانشاه بسیار سریع بود؛ از ساعت نخستین وقوع بحران کاربران شبکههای اجتماعی آخرین اطلاعات و عکسها از این فاجعه را به اشتراک گذاشتند و آخرین اخبار را نیز توییت کردند.
انتشار نیازهای زلزلهزدگان از همان ساعات اولیه باعث ارسال کمکهای مردمی به سمت کرمانشاه شد؛ همچنین در حالیکه میلیونها کاربر اطلاعات مفیدی را به اشتراک میگذاشتند، کمپینهای جمعآوری کمکهای اولیه نیز راهاندازی شد.
افراد بسیاری در همان ساعات آغازین از استانهای همجوار و سراسر ایران به کمک مردم زلزلهزده کرمانشاه شتافتند؛ از مهمترین اقدامات مثبتی که به واسطه رسانههای اجتماعی صورت گرفت، شناساندن مناطق آسیبدیده به افراد ناآشنا با منطقه بود.
براساس آمار منتشر شده از سوی سامانه رصد و تحلیل فضای مجازی «پایشگر» که نشریه دانشبنیان نیز به آن پرداخته است، از ساعت 9 شب 21 آبان تا ساعت 10 صبح 22 آبان ماه کاربران فضای مجازی بالغ بر 75 هزار مطلب در این فضا منتشر کردهاند.
ناگفته پیداست با توجه به اینکه هر فرد با داشتن گوشی هوشمند و اینترنت به صورت بالقوه یک رسانه محسوب میشود، کاربران زیادی از محل زلزله به انتشار اطلاعات پرداخته و باعث بسیج بیشتر منابع شدند.
کمپینهای بسیاری مانند همشانه، پشتگرمی، دلگرمی و هموطن از ساعات اولیه شروع به کار کرده و با استقبال کاربران مواجه شدند.
هشتگ کرمانشاه_تسلیت نیز از ساعات اولیه توسط کاربران زیادی به منظور همدردی با زلزلهزدگان در فضای مجازی منتشر شد.
البته در کنار تمام مزایای رسانههای اجتماعی و کارکرد بسیار مفیدشان باید توجه داشته باشیم که پیامدهای منفی و محدودیتهایی هم وجود دارد.
فراهم شدن فضایی برای کلاهبرداری مجازی یکی از همین پیامدهای منفی است.
به عنوان مثال در توییتر یا اینستاگرام میتوانید انواع پیامها و اطلاعات گمراه کننده از جمله توییتهای با هدف کلاهبرداری را ببینید.
ویژگی ذاتی رسانههای اجتماعی آنها را به بستری مناسب برای تولید و انتشار شایعه نیز تبدیل میکند و این موضوع در زمان بحران میتواند مسئلهساز شود.
در واقع هنگامی که اطلاعات نادرست گسترش مییابد پیگیری برای یافتن منشأ آن دشوار میشود؛ از دیگر مسائل استفاده از این رسانهها در هنگام بحران، صدق و صحت اطلاعات ارائه شده از سوی آنهاست.
برای مثال در زلزله کرمانشاه طی چند روز متوالی لیستی از روستاهایی که کمکرسانی نشدهاند در رسانههای اجتماعی منتشر شد؛ در حالیکه اغلب آنها در ساعات اولیه مورد شناسایی و کمکرسانی قرار گرفته بودند.
وقتی از این رسانهها به درستی استفاده نشود، باعث افزیش رعب و وحشت کاربران، گمراهی آنها و ایجاد آسیبهای جدی میشوند.
در پایان میتوان گفت شواهد عینی و تجربی به خوبی نقش مؤثر و برجسته رسانههای اجتماعی را در مدیریت و ارتباطات بحران نشان دادهاند؛ این رسانهها به طور همزمان به اقداماتی از قبیل اطلاعیابی، اطلاعرسانی و ترغیب به ایجاد بسیج عمومی در راستای کمک به مردم بحرانزده و امداد و نجات پرداختهاند.
قانون جاری کشور برای هتک حیثیت و نشر اکاذیب رایانهای مصوبات و مفادی دارد که بسیاری از کاربران فضای مجازی بدون آگاهی از آن دست به انتشار تصاویر و فیلمهای شخصی و خانوادگی میزنند.
به گزارش تسنیم هتک حیثیت و نشر اکاذیب، بعد از برداشت غیرمجاز از حسابهای بانکی یکی از بیشترین جرمهای حوزه جرائم رایانهای است و برخی از افراد با سوءاستفاده از مزیت فناوریهایی مانند اینترنت، موجب به خطر افتادن آبروی افراد میشوند.
ایجاد صفحه در برخی سایتهای اجتماعی به نام دیگران با هدف انتقامگیری و بازی با آبروی افراد، بارگذاری مطالب موهن در پایگاههای اینترنتی با هدف هتاکی به افراد مختلف، انتشار اسرار شخصی و خانوادگی دیگران با انگیزه انتقام و هتک حیثیت افراد، انتشار یا تحریف عکسهای خصوصی دیگران، نشر اکاذیب و افترا در اینترنت با هدف تشویق اذهان عمومی و بدبین کردن افراد به یکدیگر و... بخشی از اقدامات مجرمانهای است که برخی افراد با انگیزههایی همانند تفریح، انتقام و فرونشاندن عصبانیت و جلب توجه و باز کردن عقدههای روحی و روانی در حوزه فضای مجازی مرتکب میشوند که آسیبهای جبرانناپذیری را در پی دارد.
اخلاق یکی از مهمترین ویژگیهای زندگی بشر است و از خصلتهای روحی و نفسانی افراد نیز به حساب میآید.
این ویژگیها شامل موضوعات نیکو و پسندیده مانند امانتداری و راستگویی است؛ رفتارهایی که از این ویژگیها ناشی میشود را رفتار اخلاقی میگویند.
در فضای سایبر نیز اخلاق کاربران از لحظه ورود به آن شروع میشود و ممکن است بازتاب ماهیت واقعی آنها یا اینکه با اخلاق واقعی آنها تفاوت داشته باشد؛ البته این فضا قوانین خاص خود را داشته و بستگی به شرایطی دارد که کاربران در آن قرار میگیرند یا اخلاقی که از خودشان بروز میدهند.
هنجارسازی مثبت یکی از اصولی است که در هر فناوری نوظهوری باید رعایت شود بنابراین در فضای سایبر نیز کاربران هنجارهای مثبت را باید رعایت کنند و اخلاق حرفهای در استفاده از امکانات سودمند آن داشته باشند.
با توجه به آمارهای موجود موضوع هتک حیثیت و نشر اکاذیب یکی از بیشترین جرمهایی است که در حوزه جرائم رایانهای رخ میدهد.
برخی از افراد با سوءاستفاده از مزیت ابزارهای فناوری از قبیل شبکه اینترنت و موبایل و... اقدام به تشویق اذهان عمومی کرده و موجب به خطر افتادن آبروی افراد میشوند که قانون برای برخورد با اینگونه افراد در فصل پنجم قانون جرائم رایانهای در سه ماده مجازاتی را تعیین کرده است.
از این رو توصیه میشود که از قرار دادن تصاویر خصوصی و خانوادگی در شبکههای اجتماعی پرهیز کنند؛ در فضای مجازی به کسانی اعتماد کنند که مورد اعتماد خانواده هستند و شناخت کاملی از آنها دارند.
فصل پنجم قانون جرائم رایانهای در مورد هتک حیثیت و نشر اکاذیب رایانهای:
ماده 16 : هر کس به وسیله سیستمهای رایانهای یا مخابراتی، فیلم یا صوت یا تصویر دیگری را تغییر دهد یا تحریف و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوی که عرفا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از 91 روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا 40 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
ماده 17 : هر کس به وسیله سیستمهای رایانهای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او منتشر کند یا در دسترس دیگران قرا دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفا موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از 91 روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا 40 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
ماده 18 : هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله سیستم رایانه یا مخابراتی اکاذیبی را منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت، رأسا یا به عنوان نقل قول، به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامهای رسمی به طور صریح یا تلویحی نسبت دهد، اعم از اینکه از طریق یاد شده به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به دیگری وارد شود یا نشود، افزون بر اعاده حیثیت به حبس از 91 روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا 40 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
شبنم کهنچی - آخرین گزارش ها نشان دهنده کاهش روند رشد کاربران اینترنت در جهان به استثنای خاورمیانه و افزایش کاربران موبایلی رسانه های اجتماعی است.
بررسی گزارشی که شرکت Hootsuite به تازگی منتشر کرده، نشان می دهد که بیش از آنکه روند افزایش کاربران اینترنت در جهان سرعت داشته باشد، رشد کاربران رسانه های اجتماعی به خصوص با استفاده از موبایل سرعت گرفته است. در بیشتر کشورها رشد کاربران موبایلی رسانه های اجتماعی بیش از دیگر کاربران رسانه های اجتماعی است که از وب استفاده می کنند. این قاعده تنها در خاورمیانه به هم خورده و رشد کاربران موبایلی هنوز از کاربران وب پیشی نگرفته است. گزارش Hootsuite نشان می دهد تعداد کاربران موبایلی اینترنت دنیا 3 میلیارد و 448 میلیون نفر است.
این آمارها نشان می دهد در سال 2017 تعداد کاربران اینترنت در جهان به 3 میلیارد و 733 نفر رسیده که تقریبا نیمی از جمعیت جهان را شامل می شود. از بین کاربران آنلاین جهان 2 میلیارد و 789 نفر کاربر فعال رسانه های اجتماعی شناخته شده اند. در حالی که تعداد کاربران اینترنت در سال 2017 نسبت به سال 2016 حدود 10 درصد رشد داشته، تعداد کاربران فعال رسانه های اجتماعی در سال 2017 نسبت به سال 2016 حدود 21 درصد رشد داشته است. سال 2017 اولین سالی است که در بیشتر کشورهای جهان روند افزایش کاربران رسانه های اجتماعی از روند رشد کاربران اینترنت در جهان پیشی گرفته است.
رشد 34 درصدی در افریقا
گزارشی که منتشر شده و مورد توجه رسانه ها نیز قرار گرفته نشان می دهد که تعداد کاربران اینترنت در آفریقا در سال 2017 به 362 میلیون نفر رسیده است و از این جمعیت 170 میلیون نفر کاربر فعال رسانه های اجتماعی هستند. در حالی که رشد کاربران اینترنت در این کشور در سال 2017 نسبت به سال 2016 تنها 4 درصد رشد داشته، رشد کاربران فعالی رسانه های اجتماعی در آفریقا در سال 2017 نسبت به سال 2016 حدود 32 درصد رشد کرده است. این رشد در بین کاربران فعال رسانه های اجتماعی که از موبایل استفاده می کنند به 47 درصد می رسد؛ 150 میلیون کاربر.
رشد سریع کاربران در آمریکا
تعداد کاربران اینترنت در آمریکا در سال 2017 حدود 718 میلیون کاربر تخمین زده شده است. از این تعداد کاربر آنلاین آمریکایی تعداد کاربران فعال رسانه های اجتماعی 599 میلیون کاربر برآورد شده است. تعداد کاربران فعال رسانه های اجتماعی که از موبایل استفاده می کنند نیز 535 میلیون نفر است که نسبت به سال 2016 حدود 22 درصد رشد داشته است. این درحالی است که رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی در آمریکا در سال 2017 نسبت به سال 2016 تنها 17 درصد برآورد شده است. به این ترتیب باز هم رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی از رشد کاربران اینترنت در این کشور پیشی گرفته اما با موبایل.
یک چهارم جمعیت آسیا اقیانوسیه در رسانه های اجتماعی فعالند
تعداد جمعیت در منطقه آسیا–اقیانوسیه 4 میلیارد و 153 میلیون نفر برآورد شده است. از این جمعیت یک میلیارد و 909 میلیون نفر کاربر اینترنت هستند و از این تعداد یک میلیارد و 514 میلیون نفر کاربر فعال رسانه های اجتماعی شناخته شده اند. تعداد کاربران فعال رسانه های اجتماعی که از موبایل برای دسترسی به این رسانه ها استفاده می کنند یک میلیارد و 441 میلیون نفر برآورد شده است. به این ترتیب رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی در منطقه آسیا پاسفیک در سال 2017 نسبت به سال 2016 میزان 25 درصد بوده است. رشد موبایلی کاربران فعال نیز 35 درصد برآورد شده است.
نیمی از جمعیت اروپا فعال رسانه های اجتماعی هستند
از جمعیت 839 میلیون نفری اروپا 637 میلیون نفر کاربر اینترنت و از این جمعیت 412 میلیون نفر کاربر فعال رسانه های اجتماعی هستند. 340 میلیون کاربر فعال رسانه های اجتماعی نیز تنها از موبایل در این قاره استفاده می کنند. کاربران موبایلی رسانه های اجتماعی در اروپا در سال 2017 نسبت به سال 2016 حدود 11 درصد رشد داشته اند.
خاورمیانه ای ها؛ شنا بر خلاف جریان
جمعیت خاورمیانه 246 میلیون نفر تخمین زده شده است. از این میزان، 147 میلیون نفر کاربر اینترنت هستند. 93 میلیون از کاربران اینترنت در خاورمیانه کاربر فعال رسانه های اجتماعی شناخته می شوند و تعدا کاربران فعالی که از موبایل استفاده می کنند به 83 میلیون نفر می رسد. خاورمیانه تنها جایی است که رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی اش (کلی) بیش از کاربران فعال رسانه های اجتماعی است که تنها از موبایل استفاده می کنند. رشد کاربران فعال رسانه های اجتماعی در خاورمیانه به 47 درصد می رسد (نسبت به سال 2016) در حالی که رشد کاربران موبایلی این رسانه ها در سال 2017 نسبت به سال 2016 به 44 درصد می رسد.
362 میلیون کاربر 12 تا 15 ساله
به طور کلی یک میلیارد و 655 میلیون کاربر اینترنت زیر 12 سال ن دارند. 2 میلیارد و 17 میلیون کاربر زیر 15 سال هستند. به این ترتیب تعداد کاربران 12 تا 15 سال اینترنت در دنیا به 362 میلیون کاربر می رسد. تعداد کاربران 16 تا 64 ساله دنیا به 4 میلیارد و 803 میلیون کاربر می رسد و کاربران بالای 65 سال 657 میلیون نفر در سال 2017 برآورد شده اند. انتظار می رود تعداد کاربران بالای 65 میلیون نفر طی یک دهه آینده به شدت افزایش پیدا کند.
خاورمیانه، چهارمین در افزایش ضریب نفوذ
بر اساس گزارش Hootsuite ضریب نفود اینترنت در خاورمیانه 60 درصد برآورد شده است. این رقم در آمریکای شمالی 88 ردصد، آمریکای میانی 53 درصد، آمریکای جنوبی 66 درصد ، شمال اروپا 84 درصد، آفریقا 29 درصد، اروپای شمالی 67 درصد، آسیای میانه 48 درصد، آسیای جنوبی 33 درصد، آسیای شرقی 57 درصد، اقیانوسیه 68 درصد در سال 2017 برآورد شده است. به این ترتیب خاورمیانه در سال 2017 چهارمین رتبه را در میزان ضریب نفوذ اینترنت در دنیا کسب کرده است.
آینده طلایی پلی استیشن
45 درصد از کاربران اینترنت در دنیا از طریق لپ تاپ اطلاعات شان را به اشتراک گذاشته اند و 50 درصد از موبایل برای به اشتراک گذاری استفاده کرده اند. اما نکته جالب توجه این است که امسال پلی استیشن به عنوان ابزاری که از آن برای به اشتراک گذاری استفاده شده رشد چشمگیری داشته: 12 صدم درصد اشتراک گذاری ها در دنیا با استفاده از پلی استیشن بوده است. این رقم دو سال پیش صفر بوده و این رشد نشان دهنده آینده طلایی پلی استیشن است. رشد پلی استیشن در به اشتراک گذاری از دیگر ابزارها طی سال 2017 بیش از سایر ابزارها بوده است؛ 33 درصد.
نفوذ رسانه های اجتماعی
میزان نفوذ رسانه های اجتماعی در خاورمیانه 38 درصد در سال 2017 برآورد شد. این رقم در مورد اقیانویسه 52 درصد، آمریکای شمالی 66 درصد، آمریکای میانه 51 درصد، آمریکای جنوبی 59 درصد، اروپای شرقی 54 درصد، آفریقا 14 درصد، آسیای جنوبی 15 درصد، آسیای میانه 7 درصد، اروپای شمالی 44 درصد، آسیاس شرقی 57 درصد در سال 2017 است.
یبشترین میزان نفود دسترسی به رسانه های اجتماعی در منطقه East در سال 2017 را به ترتیب قطر، امارات، مولداوی، کره جنوبی دارند. کمترین رشد را نیز کره شمالی، ترکمنستان،اریتره، تاجیکستان داشته اند.
میزان نفود دسترسی به رسانه های اجتماعی از طریق موبایل در خاورمیانه 34 درصد، آمریکای شمالی 58 درصد، آمریکای میانه 46 درصد، آمریکای جنوبی 52 درصد، آفریقا 12 درصد، اروپای غربی 47 درصد، آسیای میانه 4 درصد، اروپای شرقی 34 درصد، آسیای جنوبی 13 درصد، آسیاس شرقی 42 درصد و اقیانوسیه 45 درصد در سال 2017 برآورد شده است.
پیام رسان ها در صدر
کاربران فعال رسانه های اجتماعی از کدام رسانه ها در سال 2017 بیشتر استفاده کردند: اول فیس بوک، دوم مسنجر فیس بوک و سوم واتس اپ، یوتیوب و دوباره دو پیام رسان به نام QQ و وی چت. اینکه از شش جایگاه اول رسانه های اجتماعی پرطرفدار دنیا، چهار جایگاه به پیام رسان ها اختصاص دارد، نشان دهنده گسترش کاربری پیام رسان ها نه فقط به عنوان پیام رسان است.
«اینفلوئنسر» ها از جذابیت های امروز رسانه های اجتماعی و ابزارهای جدید تبلیغاتی هستند. با فاصله ای از جوامع پیشرفته که کم هم نیست، جامعه ایرانی نیز به این مقطع رسیده: شغلی به نام اینفلوئنسری. تبلیغات اینفلوئنسری، شیوه جدیدی از تبلیغات است که آهسته آهسته در حال رواج پیدا کردن است. بنا بر گزارشاتی که منتشر شده آمارهای غیر رسمی نشان می دهد اینستاگرام حدود 28 میلیون کاربر در ایران دارد. کاربرانی که روزانه به طور متوسط حدود 13 دقیقه از وقت خود را در این شبکه اجتماعی سپری می کنند. این آمارها نشان می دهد حدود 80 درصد از کاربران ایرانی فعال، روزانه ۵ بار به اینستاگرام سر می زنند و به طور میانگین ۱۷ دقیقه از زمان خود را در این شبکه اجتماعی صرف بازدید از پست های به اشتراک گذاشته شده می کنند. با توجه به افزایش تعداد کاربران ایرانی که به واسطه محبوبیت و تخصص شان دارای اعتبار و نفوذ هستند و تغییراتی که در دنیای تبلیغات شاهدش هستیم، یکی از دغدغه های کسب و کارها و کاربران پر نفوذ، تبلیغات و کسب درآمد از آن است. در حال حاضر ابزارهای آنلاینی برای تهیه بانک اطلاعاتی اینفلوئنسرها وجود دارد که البته مورد استفاده اینفلوئنسرهای ایرانی قرار نمی گیرد. شرکت های بزرگ تبلیغات در سراسر دنیا نیز وارد این حوزه شده و با تمرکز بر معرفی این کاربران تلاش می کنند برای برندها راه جدیدی جهت بازاریابی و تبلیغات باز کنند.
پلتفرمی که «اولین» نبود
هفته گذشته، رامبد جوان، یکی از کمدین ها که البته وارد حوزه کارگردانی و مجری گری نیز شده و با داشتن 6.2 میلیون فالور در اینستاگرام یک اینفلوئنسر محسوب می شود، در باغ کتاب تهران مراسم رونمایی از «اولین پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ» را برگزار کرد. بسیاری از این پلتفرم به عنوان «اولین» پلتفرم یا شبکه اجتماعی اینفلوئنسرها یاد کردند.
این در حالی است که پیش از رونمایی پر سر و صدای تگ استار که خود را اولین پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ معرفی کرده است، شرکت های زیادی کار با اینفلوئنسرها را آغاز کردند. از جمله این شرکت ها، شرکت تبلیغاتی چنکا است. این شرکت دستاورد مرکز فناوری های پیشرفته دانشگاه صنعتی شریف است که با استفاده از فناوریهای داده محور در زمینه اینفلوئنسر مارکتینگ فعالیت می کند. چنکا نیز مانند تگ استار برای اجرای کمپین های تبلیغاتی در موضوعات مختلف جامعه هدفمندی را متناسب با موضوع انتخاب کرده و از این طریق تبلیغات اثربخش را برای کسب و کارها انجام می دهد. اسنپ فود، علی بابا، فیلیمو نیز از جمله مشتریان این شرکت هستند.
ادسنسور نیز شرکت دیگری است که در همین زمینه فعالیت می کند. این شرکت ادعا کرده طی یک سال بیش از ۱۰۰ تبلیغ اینفلوئنسر مارکتینگ با بیش از ۲۵۰ چهره در یک سال گذشته داشته است. از جمله نکاتی که برای جذب اینفلوئنسر به عنوان معیار مورد توجه این شرکت است می توان به میزان اثربخشی و تولید محتوای تخصصی پرداخت.
نقدهای تند
برخی فارغ از اولین یا چندمین پلتفرم بودن تگ استار، ورود رامبد جوان به حوزه تبلیغات را مورد انتقاد قرار دادند. اما بیشترین انتقادات به انتخاب مهمانانی بود که به عنوان اینفلوئنسر روی فرش قرمز آمدند و نیز انتقاد به معیار تگ استار برای اینفلوئنسر شناختن کاربران (2 هزار فالور برای توییتری ها و 10 هزار فالور برای اینستاگرامی ها). نقدی هم درباره عنوان این گردهمایی بود که تنها شامل بخشی از اینفلودنسرها می شد نه همه اینفلوئنسرهای ایران. از آنجا که تعداد انتقادات زیاد بود به خلاصه دو نقد از توییتر و اینستاگرام اشاره می کنیم*:
«محمد مهدی کارگر که مدیر شبکه های اجتماعی شهرداری تهران در توییتر خود mkargar@ اینطور نوشته است: چند روز پیش، #رامبد_جوان تعدادی لعبتک دلقک بی مایه را به اسم #سلبریتی و #اینفلوئنسر در فرهنگی ترین مکان تهران دور هم جمع کرد تا از پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ #تگ_استار رونمایی کند! چقدر زشت و چقدر تأسّف انگیز که مشاهیر و الگوهای ما در جامعه این سفله گان و بی مایه گان هستند! ... این ضدّ فرهنگ #تگ _استار در فرهنگی ترین نقطه ی تهران، یعنی باغ کتاب برگزار شده! آقای شهرداری تهران (TehranMunicipal@)، آقای باغ کتاب (baghe_ketab@)، رفیق عزیز سیدمجید حسینی (seyedmajid58@) چشم شما روشن! خبر داشتید از این برنامه اصلاً؟! ...ما هم می ریم یه میمون می خریم، یه صفحه اینستاگرام براش درست می کنیم، از ادا و اطوارش عکس و فیلم می گیریم، منتشر می کنیم، فالوئر که گرفتیم نامردید اگر میمون ما رو در پلتفرم اینفلوئنسر مارکتینگ #تگ_استار شرکت ندید آقای #رامبد_جوان و شرکت کذا! تأسف خوردن البته دردی رو دوا نمی کنه از جامعه ای که سر رشته رو گم کرده. از جامعه ای که خودش سر خودش کلاه می ذاره. از جامعه ای که خودش دوست داره کلاغ رو جای قناری بهش بندازن. جامعه ای که تشنه است، کمبود داره، عقده ای شده. دلقک و ملیجک ارج و قربش بیشتره تا دانشمند و هنرمند واقعی... هنرمند واقعی رو پیدا کنیم! مؤثر واقعی رو پیدا کنیم! خیلی بده مؤثرین جامعه ای از امیرکبیر، عارف، شریعتی، شجریان و سپهری برسه به مسترتیستر و کچلیک و مسی ایرانی. برای #رامبد_جوان متأسّفم و من بعد جور دیگه ای بهش نگاه می کنم...».
رامبد جوان و تگ استار در اینستاگرام نیز از تیغ انتقادات در امان نماندند:
آذر خرم که به عنوان فیلم ساز، بازیگر و مفهوم پرداز یکی از اینفلوئنسرهای اینستاگرام محسوب می شود که بیش از 252 هزار دنبال کننده دارد (azar.khorram1@) در واکنش به مراسمی تحت عنوان «اولین گردهمایی اینفلوئنسرهای ایرانی» برگزار شد و خودش هم حضور داشت، در اینستاگرامش نوشت: «سلام آقای جوان، درفضای مجازی (به خاطردسترسی همگانی) هرکسی میتونه یه شبه به صدهزارفالوئربرسه!...کافیه هزینه یکی دیگه رو بده یا اصرارداشته باشه با فیلم های دونفرش مردمو متقاعد کنه که اول اونا بودن بعد لیلی و مجنون! یا هر روز به جای یکی دیگه زندگی کنه وبه خودش بگه «بَدل» سوال اینه که معیار شما، برای انتخاب این صد نفر اثرگذار در اینستاگرام چی بوده؟!....
اگر حقیقتا می دونستید، چه افرادی رو با چه محتوای پیجی دعوت کردید که جای تاسف داره، اگر هم نمیدونستید و همینطوری دِیمی انتخاب کردید که بیشترجای تاسف داره! کاش به جای اینکه ارزش روبه لایک و بازدید بدید از خودتون می پرسیدید کی داره دانش، آگاهی یا فرهنگ وهنر رو رواج میده؟...به مدد عوام، این روزها خیلی از «بی فایده ها» معروف شدن! و حالا به جایی رسیدیم که حتی هنرمندامون با همین بی فایده ها سلفی میگیرن! ...لطفا بعد از اینکه منو خود برتر بین، بی ادب، مغرور و «مگه فکر کرده کیه» خطاب کردید، در بی طرفی به عمق مطلبم توجه کنید. کلمات قدرتمندند، لطفا با نسبت دادن الفاظی مثل بهترین، ستاره و...، درکاربرانِ آویزان اینستاگرام تَوهم فوق العاده بودن ایجاد نکنید!...بااحترام آذرخرّم»
شکی نیست که تعداد دنبال کننده های یک کاربر نشان دهنده میزان دیده شدنش است. اما فراموش نکنیم که اثرگذاری نیاز به شاخص هایی غیر از تعداد دنبال کننده ها دارد. شاخص هایی مانند میزان مهارت و توانایی تولید محتوایی مناسب، تفکر و فرهنگ در شاخه ای که در آن فعالیت می کند.
تناقض آقای مدیر
حالا رامبد جوان با این گردهمایی و تگ استار در مرکز انتقادات برخی کاربران رسانه های اجتماعی و خبرنگاران قرار گرفته است. هر چند در نشست خبری در کنار او، آرمان حسینی مدیرعامل تگ استار و سینا فرحی قایم مقام و رییس هیات مدیره این شرکت قرار داشتند اما از شیوه پاسخگویی به سوالات مشخص بود دو نفر دیگر تحت تاثیر رامبد جوان بودند. سند این ادعا شیوه پاسخگویی به یکی از سوالات خبرنگاران بود. هنگامی که خبرنگاری به صورت آنلاین درباره اینکه آیا این شرکت فکری برای مشکلات حقوقی که احتمال دارد برای برندها و اینفلوئنسرها پیش بیاید کرده؟ رامبد جوان تنها به یک «بله کردیم» اکتفا کرد و هنگامی که خبرنگاران حاضر در جمع را منتظر ارایه توضیح دید، شنیده شد که خطاب به مدیرعامل و قایم مقام و رییس هیات مدیره تگ استار گفت: «لازم نکرده توضیح بدهید».
این در حالی است که مدیرعامل این شرکت، روز پیش از برگزاری این مراسم در مصاحبه با همین خبرنگار بر لزوم بکارگیری مشاوران حقوقی برای بستن قرارداد از سوی فعالان حوزه رسانه های اجتماعی تاکید داشت و معتقد بود «در حال حاضر حدود 20 درصد از فعالان رسانه های اجتماعی و استارت آپ ها از مشاوران حقوقی استفاده می کنند. توصیه می شود تا جایی که می شود در بکارگیری مشاوران حقوقی و مالی خست به خرج ندهند چون این مساله به اندازه مسایل فنی و بازاریابی دارای اهمیت است. توجه به مسایل حقوقی و شفاف سازی در این بخش از ایجاد هزینه و خسارت در آینده پیشگیری خواهد کرد».
انتخاب بد
عامل اصلی که نارضایتی و انتقادات تند درباره تگ استار و شیوه برگزاری اولین گردهمایی اینفلوئنسرهای ایران را به وجود آورد، «انتخاب» و تعریف اینفلوئنسر بود؛ انتخاب جمعی که بخش کوچکی از جامعه اینفلوئنسرهای ایران بودند و نه همه آنها. البته اگر بتوان پذیرفت که این افراد تاثیرگذار هستند و نه فقط سرگرم کننده و پربیننده. این رفتار تنها باعث نارضایتی و انتقادات کاربران و فعالان این حوزه نشده. بلکه برخی از حامیان این برنامه هم از انتخاب چهره ها در این گردهمایی ناراضی بودند.
خبرگزاری مهر هفته گذشته با راشا شیدماهر، مدیر ارشد بازاریابی اسنپ که یکی از حامیان اصلی اولین گردهمایی اینفلوئنسرهای ایران بود صحبت کرد. وی به خبرگزاری مهر گفت: «قرار بر این بود که اینفلوئنسرهای واقعی گرد هم جمع شوند. اما در نهایت شاهد دورهمی اینفلوئنسرنماها بودیم. اگر از قبل مشخص بود که قرار است چه افرادی در این گردهمایی شرکت کنند به هیچ وجه حامی این رویداد نمی شدیم. تعداد زیادی از کسانی که امروز چهره های تاثیرگذار خطاب می شوند بدون صفحاتشان در شبکه های اجتماعی هیچ هویتی از خود ندارند و علت تاثیرگذار خواندنشان به هیچ عنوان مشخص نیست. بخش عمده ای از این افراد در نتیجه توجه بیش از حد کسب وکارهای مختلف بزرگ شدند و امروز در مسیری قرار گرفتند که می توانند روی مخاطبان شبکه های اجتماعی تاثیر کاذب بگذارند. ما در ایران الگوهای باارزشی همچون جهان پهلوان تختی و ریزعلی خواجوی را داشتیم. چرا باید فضایی به وجود آید که افرادی پوچ و بی هویت به درجه تاثیرگذاری بر مردم نائل شوند و افرادی که زحمت می کشند و نان حلال درمی آورند و کارآفرین هستند به حاشیه رانده شوند. ترویج زندگی به سبک اینفلوئنسرهایی که در اینستاگرام باب شده است آن هم در جامعه ای که اغلب مردم درگیر مشکلات معیشتی هستند کار درستی نیست». گفتنی است علی رغم اینکه اسنپ از حامیان گردهمایی اینفلوئنسرهای ایرانی بود و لوگوی آن زیر پوسترها دیده می شد، هیچ نماینده ای به مراسم رونمایی از تگ استار و گردهمایی نفرستاد.
فهرست کوتاهی از میهمانان
برخی از مهمانان اولین گردهمایی اینفلوئنسرهای ایران عبارت بودند از :
مستر تیستر: که غذای رستوران های مختلف را تست می کند.
کچلیک: پسر خردسال مازندرانی که با شیرین زبانی توانسته دل بعضی را ببرد.
رضا پرستش: جوانی که به دلیل شباهت به مسی به عنوان بدل مسی شناخته می شود.
محسن بروفر: کسی که روی گزارش های فوتبالی علیفر دابسمش می ساخت و به همین دلیل به شهرت رسید.
محسن ایزی: کسی که دابسمش می سازد.
عرفان علیرضایی: کلیپ طنز و دابسمش می سازد.
حسن شاهرخ نیا: کلیپ طنز و دابسمش می سازد.
دانیال کاظمی: کسی که ادعای شعبده بازی دارد.
*روزنامه فناوران مسوولیتی در مقابل نقدهایی که در رسانه های اجتماعی منتشر شده ندارد.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: باید این فضای مجازی را مدیریت کنیم، تا کی باید در این اسارت باشیم؟ ما نمیگوئیم آن را ببندید اما باید آن را مدیریت کنید.
اهم اظهارات امروز امام جمعه مشهد به نقل از خبرگزاری ها به این شرح است:
*نوع آرایشگری شیطان را اشاره کردیم، شیطان مال و ثروت را جلوه میدهد؛ برای مال به دست آوردن و پولدار شدن، چگونه باید پولدار شد؟ انواع و اقسام راهها را شیطان پیش روی انسان قرار میدهد و همین قدر که انسان جذب این پول و مال و ثروت و نقش آفرینی ثروت شد راههای شیطانی نیز مطرح میشود.
*برای برخی نیز مسئله مقام و قدرت مطرح است. جوانی که در ابتدا میخواهد راه را انتخاب کند، شیطان، قدرت را در نظر وی جلوه میدهد و میگوید اگر به این قدرت نرسی، با وضعیت عادی نمیتوانی به جایی برسی؛ برای اینکه به این قدرت بخواهد برسد، انواع و اقسام راههای غیرخدایی توسط شیطان ترسیم میشود.
*شیطان، پول و قدرت را در نزد جوان جلوه میدهد و برای وی جادهسازی میکند؛ مرحله دوم این است که راهبندان در مقابل انسان صورت دهد تا انسان به سمت کار خیر نرود و تلاش میکند از طریق توسعه منکرات و فحشا انسان را از راه راست باز بدارد.
*(با اشاره به حریق کشتی سانچی و درگذشت 32 سرنشین آن و تسلیت این واقعه): این حادثه بسیار ناگوار و دردناک بود و مورد اظهار دردمندی مردم ما قرار گرفت و از مردم باعاطفه و بااحساس وطندوست خود که همدردی کردند تشکر میکنم؛ در سایر بلاد و کشورهای دنیا ناظر امثال این حوادث هستیم و حتی شاید به مراتب شدیدتر هم باشد اما مردم آن کشور بیتفاوت از کنار آن میگذرند؛ از روزی که این حادثه رخ داد مردم باعاطفه ما در کنار عزیزان دردمند وابسته به این بزرگواران دست به دعا برداشتند و پس از رحلت آنان نیز در کنار آنها بودند.
*همه برابر این قضیه اظهار همدردی کردند که همراه با عاطفه سرشار مردمی ما بود و در عرصه اسلامی و دینی ما بسیار باارزش و ذی قیمت است؛ در کنار این عاطفهها، مشتی عناصر ناپاک و سودجو و معاملهگر سیاسی بدون توجه به این داغ، شروع به سوء استفاده سیاسی کردند و شایعه پراکنی نابکارانه کردند و بر این درد و زخم نمک پاشیدند و گفتند این نفت برای کره شمالی رفته و موشک آمریکایی اصابت کرده است که معلوم شد دروغ گفتهاند و سفیر کره جنوبی اعلام کرد این میعانات مربوط به این کشور بوده؛ از سوی دیگر به دلیل پرچم پاناما مسئله را زیر سوال بردند که این یک مسئله متدوال در دریانوردی است.
*با این شایعات دروغ نمک بر زخم داغداران پاشیدند، مبداء این جریان در کلیدواژههای استکباری دنیا وجود دارد و رحم در دل اینها وجود ندارد و فجیعترین حرکات را صورت میدهند و از ابزار شایعه پراکنی استفاده میکنند که بزرگترین شگرد دشمن ناپاک شکست خورده ما است.
* آمریکا از ابتدای شروع پیروزی انقلاب ما انواع و اقسام شگردهایش شکست خورده است، ابتدا کودتایشان شکست خورد و سپس وارد جنگ تحمیلی شدند و سپس شورش قومی و قبیلهای راه انداختند و همه شکست خورد و دیگر نمیخواهد برنامه قبلی را تجربه کند و قدرت برخورد نظامی ندارند.
*آمریکا شگرد دهه 60 را دنبال نمیکند و جنگ نرم را در دستور کار قرار داده تا مردم را از نظام جدا کند زیرا تمام توان و قدرت این نظام، مردم هستند؛ نکته دیگر نومید کردن مردم از نظام است تا مردم به این نتیجه برسند که نظام مقدس جمهوری اسلامی که مولود یک انقلاب مردمی است دیگر کارآمد نیست و روی این مسئله در حال کار کردن هستند زیرا میداند این نظام، یک نظام دینی است و تا وقتی باور مردم به این نظام ادامه دارد، این مردم عقب نمینشینند.
*آمریکا درصدد است مردم عقاید و باورهای دینی خود را از دست بدهند و این مردم از نظام جدا شوند و این اهدف سوء چگونه باید اجرا شود؟ تنها راه برای این مهم جنگ نرم است و ابزار اجرایی جنگ نرم، شایعه پراکنی است زیرا در این صورت افکار عمومی مردم و جوانان را به هم میزند و اگر دشمن در افکار عمومی با شایعه پراکنی نفوذ کند به اهداف جنگ نرم خود خواهد رسید و امروز فضای مجازی در کشور میدان جولان شایعه پراکنی است.
*با این ارتباطاتی که در فضای مجازی وجود دارد، انسانها را میتواند از نظام جدا کند و شایعاتی را راهاندازی کرده و در افکار عمومی نفوذ کند و نمونه آن را در اغتشاشات اخیر شاهد بودید، این را کاملاً لمس کردید که دشمن به دنبال شایعه پراکنی است؛ یک حادثه رخ داد و مردم ما داغدار شدند و این جریان بی رحم غیرانسان میخواست از این موقعیت دردمندی جامعه ما و ملت ما بهره برداری کند و با شایعه پراکنی جنگ نرمش را توسعه دهد و این را باید توجه کنیم. این میدان جولان شایعه پراکنی یعنی این فضای مجازی باید علاج شود و نمیتوان به همین شکل مسئله را رها کرد.
*(با اشاره به سخنان رئیس جمهور): شبکه اجتماعی ابزار ارتباط مردم است و مردم امروز برحسب توسعه تکنولوژی و فناوری، ارتباطاتشان از طریق این شبکهها تنظیم میشود و ابزار زندگی و کاسبی مردم است و شاید ضرورتش از یک اتوبان هم بیشتر باشد، البته اتوبان با چند تصادف بسته نمیشود اما بحث این است که با این شبکه اجتماعی پول مردم از بانکها دزدیده میشود و جریانهای تروریستی عضوگیری میکنند و مغزها را شستشو میدهند و دشمن در حال بهرهبرداری از این فضای مجازی است و درصدد درست کردن پیاده نظام برای خود است.
*شاهد هستیم که در مسئله بهره برداری افراد از این شبکههای اجتماعی این همه مفاسد وجود دارد؛ باید این را مدیریت و اصلاح کرد؛ بحث ما بسته شدن فضای مجازی و مسدود کردن نیست و هیچ عاقلی این را نمیگوید زیرا این نیاز مردم از نظر ارتباطات است و حتی نیاز درحدی است که اگر شبکههای داخلی جوابگو نباشد سراغ شبکههای فاسد بیگانه بروند. مدیریت این است که از این استعدادها استفاده کنید؛ شرکتهای دانش بنیان را حمایت کنید و نیاز مردم را از یک شبکه اطلاعات ملی و یک شبکه قوی برطرف کنید تا مردم به سراغ ابزار دشمن نروند و این باید مدیریت شود. دبیر شورای عالی فضای مجازی رسما اعلام کرد اگر بخواهیم وارد عرصه فعالیت شویم، امکانات داخل کشور از نظر نیروی انسانی را به کار بیندازیم و دولت حمایت کنیم تا یک سال دیگر از انحصار شبکههای بیگانه نجات مییابیم.
*باید این فضای مجازی را مدیریت کنیم، تا کی باید در این اسارت باشیم؟ خطری که در فضای مجازی متوجه خانوادههای ما است این است که امنیت از میان رفته است؛ ما نمیگوئیم آن را ببندید اما باید آن را مدیریت کنید و با یک سال تمام قضیه مدیریت میشود.
سید مسعود شهیدی - بدون تردید، موضوع فضای مجازی، در چند دهه اخیر و دهه های آینده یکی از مهمترین چالشهای دولت ها و ملت های جهان است. تمام کشورها بدون استثنا با این پدیده نوظهور رو در رو هستند و در قبال آثار مثبت و منفی آن و در قبال آزاد بودن یا محدود بودن آن بحث های گسترده ای در حوزه نخبگانی صورت گرفته و هنوز هم صورت می گیرد.
این بحث ها به تدریج در حوزه های سیاستگذاری و قانونگذاری کشورها، تبدیل به راهبرد های بلند مدت و کوتاه مدت، و قانون های رسمی می شود و چارچوب های اجتماعی و حقوق شهروندی را بازتعریف می کند. نگاهی گذرا به نوع تلقی، سیاستگذاری و قانونگذاری برخی کشورهای بزرگ جهان، و مقایسه آن با برخی دیدگاه های موجود در کشورمان، ما را با واقعیت های عینی این حوزه آشناتر و به وظایفمان در قبال فضای مجازی آگاه تر می کند تا با شناخت عمیقتر و فارغ از گرایش های جناحی و آزمون و خطاهای پر خسارت، واقع بینانه در مورد این پدیده سرنوشت ساز قرن جدید تصمیم گیری کنیم.
سوال روز و سوال اساسی که باید پاسخ آن را یافت این است که آیا فضای مجازی علی رغم همه حسن ها و منافعی که دارد، یک تهدید بزرگ و نگران کننده برای دوام و بقای کشورها هست یا نیست و آیا محدود کردن فضای مجازی مغایرتی با آزادی مردم و حقوق شهروندی دارد یا نه؟
از آمریکا که خاستگاه اولیه و پایگاه اصلی فضای سایبری و اینترنت جهانی و بزرگترین سرمایه گذار و بهره بردار فضای مجازی است باید شروع کرد. ایالات متحده، ضمناً یکی از کانون های اصلی لیبرال دموکراسی است و قطب دنیای آزاد به حساب می آید. آمریکا پدیدآورنده و مدیریت کننده و مرکزیت اینترنت جهانی است و از طریق آن اهداف خود در هر نقطه جهان را پی گیری می کند.
باید دید تحلیل کلان آمریکا که بزرگترین بهره بردار فضای مجازی است در قبال خطرات فضای مجازی برای خود آمریکا چیست؟ خلاصه ترین و گویا ترین بیان، متعلق به استفان هارتبر، مشاور اسبق وزارت امور خارجه آمریکا و یکی از نظریه پردازان نظام سیاسی آمریکاست.
او گفته است: « دولت آمریکا به لحاظ حقوقی، فرهنگی و اجتماعی هرگز و با هیچ بحرانی صدمه نخواهد دید، مگر از طریق فضای مجازی.» این جمله کوتاه، گویای این واقعیت است که ایالات متحده آمریکا که در رتبه نخست تکنولوژی و صنعت رایانه ای و سایبری و در جایگاه های نخست اقتصادی، علمی و نظامی جهان قرار دارد، فضای مجازی را بزرگترین خطر برای موجودیت و بقای خود شناخته است. این تحلیل، که برآمده از تحقیقات و تاملات صدها پژوهشگاه و اتاق های فکر و شوراهای تخصصی و سیاستگذاری کاخ سفید است، در اکتبر 2001 تبدیل به لایحه ای تحت عنوان «لایحه میهن پرستی» شد و در کنگره آمریکا به تصویب رسید که به موجب آن، ایجاد محدودیت از طریق کنترل و نظارت بر تبادلات اینترنتی کاربران، رنگ قانونی به خود گرفت و سپس در سال 2003 توسط دیوان عالی ایالات متحده، با شدت و حدت بیشتری به تصویب رسید و به اجرا درآمد.
برای بسیاری از غربگرایان و دولتمردان کشور ما، که هر روز با ساده لوحی تمام در رسانه ها شعار آزادی فضای مجازی سر می دهند، وجود "لایحه میهن پرستان" آن هم در آمریکا که قطب دنیای آزاد است باور کردنی نیست. آنها باور نمی کنند که الگوی آنها در جامعه باز، بیست و هشت سال قبل، در سال 1991، اولین کشور جهان بوده که برای محدود کردن فضای مجازی، دست به کار شده و لایحه بسیار مهمی تحت عنوان "شبکه ملی اطلاعات" را در کنگره به تصویب رسانده و اجرایی کرده که یکی از اهداف آن اعمال مدیریت ایالات متحده در پردازش فضای مجازی و ایجاد محدودیت، با کیفیت بسیار بالا و پیشرفته بوده است.
آنها ظرف این 28 سال 217 قانون دیگر برای کنترل، مدیریت و محدودسازی فضای مجازی آمریکا به تصویب رسانده اند که هر قانون، بندها و تبصره های دقیق و اجرائی و مصداقی و بدون ابهام دارد که شامل جزئی ترین تخلفات در عملکردها، ارتباط ها و مبادله ها ی فضای مجازی است. در همین چند هفته اخیر، مدیران دو شبکه اجتماعی «فیس بوک» و «توئیتر» بر اساس همین قوانین دقیق از سوی مقامات امنیتی و اطلاعاتی ایالات متحده مورد بازخواست قرار گرفته اند که چرا افکار عمومی مردم آمریکا را علیه امنیت ملی و علیه سیاست رسمی این کشور تهییج کرده اند؟
بر اساس این قوانین، «اف بی آی» اداره تحقیقات پلیس فدرال، موظف است تمامی اطلاعات و داده ها و ارتباطات مربوط به کاربران اینترنتی را جمع آوری و کنترل کند. باراک اوباما که برای رای آوردن در انتخابات، با شعار «تغییر» و «اینترنت باز» و «حق استفاده از اینترنت معادل حقوق بشر است» به صحنه آمده بود، پس از پیروزی در انتخابات، بر اساس مصالح عالیه کشورش که بین دو حزب اصلی مشترک است، بدون وقفه، قانون کنترل اینترنت را امضا کرد و امضای او بدین معنا بود که حزب دموکرات هم محدودیت های شدید فضای مجازی را تایید می کند و آن را مغایر با آزادی و مغایر با حقوق شهروندی نمی داند. او نه تنها تغییری در سیاست محدودسازی فضای مجازی که در زمان جمهوری خواهان تصویب و اجرا شده بود، نداد، بلکه در سال 2015 همان قانون «میهن پرستی» را با اضافه کردن " قانون شنود" و "قانون جاسوسی از ارتباطات اینترنتی کاربران و جاسوسی از مکالمات تلفنی شهروندان آمریکا" تمدید کرد.
بر اساس این قوانین، امروز در آمریکا تمامی ارتباط ها و اطلاعات اینترنتی شهروندان و تمامی تماس های تلفنی افراد ضبط می شود و تحت کنترل قرار دارد. قانون «سوپا» و قانون «پیپا» به دولت آمریکا قدرت می دهد که در صورت صلاحدید، حتی میلیون ها سایت اینترنتی را تعطیل کند. روزنامه نیویورک تایمز در سرمقاله خود، از واقعیتی پنهان پرده برمی دارد و می نویسد: "نتیجه اجرای دو قانون فوق، ایجاد پدیده ای مانند دیوار اینترنتی چین، یعنی همان دیوار آتش بزرگ چین، در آمریکاست."
به بیان دیگر، آمریکایی ها هم مثل چینی ها، برای حفظ موجودیت و منافع کشور خود، اقدام های مشابهی برای ایجاد محدودیت در فضای مجازی کرده اند. قابل توجه است که هیچ یک از این سخت گیری ها و محدودیت های فضای مجازی که در آمریکا اعمال شده، مغایر با حقوق شهروندی و حقوق بشر و مغایر با آزادی های مصرح در لیبرالیسم غربی و مغایر با قانون اساسی آمریکا شناخته نشده و کسی آنها را متهم به فاشیسم، کمونیسم، توتالیتاریسم، ضدیت با آزادی و ضدیت با جامعه باز نکرده است.
به تدریج در بسیاری از کشورها، مشابه پروژه "شبکه ملی اطلاعات در آمریکا" که در دهه 90 اجرائی شد، طراحی و پیاده سازی گردید. به طور نمونه کره جنوبی که رتبه اول سرعت اینترنت جهان را در اختیار دارد، در همان دهه ۱۹۹۰ برای محافظت از منافع ملی خود، پروژه "شبکه ملی اینترنت پر سرعت کره" را با هدف آسان سازی دسترسی به اطلاعات، کنترل و مدیریت فضای مجازی و تفکیک ترافیک داخل و خارج کشور اجرا کرد.
انگلستان، کشور دیگری است که پروژه بزرگ "شبکه ملی اطلاعات" را مشابه آنچه در آمریکا وجود داشت اجرائی کرد. امروز انگلستان، بزرگ ترین مرکز کنترل اینترنت جهان یا به اختصار «جی.سی.اچ.کیو" را در اختیار دارد. این مرکز به دولت انگلیس امکان می دهد تا در سراسر جهان، دسترسی افراد و سایت ها به اینترنت را به صورت هوشمند و دائمی کنترل کند. در انگلستان همچنین با سامانه مسدودسازی محتوا به سبک "کلینفید" به طور هوشمند، دسترسی بیش از 90 درصد خطوط پر سرعت اینترنتی انگلستان به محتواهای ممنوع، مسدود شده و در صورت تخلف، خطوط خانگی قطع می شوند.
استرالیا و کانادا هم که هر دو از کشورهای مشترک المنافع با بریتانیا هستند، در سال های اخیر برنامه های بسیار گسترده و سختگیرانه ای را برای کنترل اینترنت آغاز کرده اند، تا آنجا که در این زمینه بیش از دیگر متحدان غربی با کشور چین به عنوان بزرگ ترین محدود کننده اینترنت، مقایسه می شوند ولی با احساس مسئولیتی که در قبال منافع ملی خود دارند ترسی از این مقایسه ها به دل راه نمی دهند. استرالیا در آخرین اقدام، حتی دسترسی به سرویس های گوگل را هم محدود کرده و این اقدامات را مغایر با حقوق شهروندی نمی داند.
پس از افشاگری های ادوارد اسنودن که مشخص کرد آمریکا از طریق جاسوسی در فضای مجازی جهان، منافع خود را دنبال می کند، بسیاری از کشورها و حتی هم پیمان های آمریکا، برای حفظ منافع خود، به دنبال ایجاد " شبکه ملی اطلاعات" در خاک خود برآمدند تا با اعمال کنترل و نظارت بر اینترنت جهانی و جداسازی شبکه اطلاعات داخلی از شبکه اطلاعات خارجی، از جاسوسی های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و نظامی و نقض حریم خصوصی شهروندان خود در امان باشند. امروز کشورهایی همچون برزیل، هند، استرالیا و آلمان هم در صدد هستند اطلاعات و داده هایی که مبدا و مقصدشان خود این کشورهاست، از داخل خود این کشورها عبور کند نه از مبادی و مقاصدی که سازمان های اطلاعات آمریکا در آنها به جاسوسی میپردازند.
با وجود آنکه شبکه ملی اطلاعات در هر کشوری ویژگی های خاص خود را دارد ولی عموماً شبکه ای است کاملاً مستقل و حفاظت شده نسبت به شبکه اینترنت جهانی با امکان تعامل مدیریت شده با اینترنت. در این حالت، کشورها قادر می شوند از حالت بی دفاع و منفعل در برابر اینترنت، خارج شده و فعالانه، اقتضائات فرهنگی و منافع ملی خود را محافظت کنند. دانشنامه آزاد(ویکی پدیا) که یک منبع بین المللی اطلاعات است می نویسد: "شبکه ملی اطلاعات، یکی از پروژه های حفاظت از منافع ملی کشورها در فضای اینترنت است. کشورها و حتی قدرت های بزرگ جهان، به دنبال جدا کردن مسیر ترافیک داده های خود از خاک آمریکا هستند. اتحادیه اروپا هم که یکی از قدرتهای برتر جهان امروز است خطر را احساس کرده و در صدد ایجاد شبکه اطلاعات داخلی اروپاست. آنگلا مرکل گفته است با ایجاد این شبکه، ایمیل ها و سایر اطلاعات اروپا از مسیر آمریکا عبور نخواهد کرد."
اما صریح ترین مواضع و عملکردها در قبال خطرات فضای مجازی، مربوط به فرانسه است که اگر مورد تامل قرار گیرد، نگاه آسیب شناسانه در قبال فضای مجازی را تقویت خواهد کرد. فرانسه با وجود آنکه مهد آزادی و دموکراسی و لیبرالیسم شناخته می شود، بدون ترس و تعلل و لکنت زبان، برای حفظ منافع ملی خود، شدیدترین نظارت ها و محدودیت های حکومتی را بر فضای مجازی، اعمال کرده و از بیان آن هم هیچ ابائی ندارد، محدودیت هایی حتی فراتر از دیگر کشورهای اتحادیه اروپا. طبق قانون های "هادویی" و "لوپسی" مصوب سال 2009 کاربرانی که ممنوعیت های یک شبکه ای را رعایت نکنند بلافاصله از دسترسی به آن شبکه محروم می شوند.
در فرانسه فهرست بلندی از سایت های متخلف مسدود شده وجود دارد که چون قوانین را زیر پا گذاشته اند از دسترس خارج شده اند. در فرانسه، شهروندان، حق جستجوی عبارات ممنوع شده را - که حاکمیت فرانسه آن عبارات را مشخص کرده - در مورتورهای جستجو ندارند. اینترنت مدارس نیز شبکه های اجتماعی را به شدت محدود کرده است. اما مهم تر از همه این اقدامات، سخنان جدید رئیس جمهور فرانسه است که دیگر جای هیچ ابهامی در تشخیص موضوع باقی نمی گذارد.
او با صراحت گفته است: «اگر می خواهیم از لیبرال دموکراسی محافظت کنیم، بایستی قوانین قدرتمندی در زمینه کنترل و محدودسازی فضای مجازی داشته باشیم.»
او تصریح کرده؛ «من تصمیم گرفته ام نظام قانونی کشورمان را برای محافظت از حیات دموکراسی در برابر اخبار جعلی تغییر دهم.» ماکرون در این سخنرانی گفته است: «رسانه های اجتماعی بایستی منابع تامین مالی خود برای تولید محتوا را شفاف کنند.» او در بخش دیگری از اظهاراتش تصریح کرده؛ «بایستی به قضات اختیار داده شود مطالب حاوی اطلاعات نادرست را حذف کرده و حتی وبسایت هایی را که اقدام به انتشار چنین اطلاعاتی می کنند، مسدود کنند.» او گفته است: «بایستی به «شورای عالی سمعی بصری» (نهاد نظارت بر رسانه های فرانسه) اختیارات بیشتری داد تا با هرگونه تلاش برای بی ثبات سازی کشور از طریق کانال های تلویزیونی که تحت کنترل یا نفوذ کشورهای خارجی هستند، مبارزه کنند.»
وقتی رئیس جمهور فرانسه این گونه صریح سخن می گوید و دیگران این گونه از منافع ملی و حیات مادی و معنوی خود در قبال فضای مجازی دفاع می کنند، دولتمردان ما هم باید قوی تر از گذشته به میدان بیایند و ایجاد «شبکه ملی اطلاعات» و مدیریت بر فضای مجازی را که سال هاست به عنوان قانون ابلاغ شده، جدی تر از گذشته در دستور کار خود قرار دهند.
* با بهره برداری از پژوهش کارشناس محترم فضای مجازی، آقای دکتر کوهنانی (منبع:الف)
رئیسجمهور فرانسه میگوید قصد معرفی لایحهای برای «دفاع از حیات دموکراسی» در برابر فعالیت رسانههایی دارد که اقدام به انتشار اخبار جعلی و نادرست در فضای مجازی میکنند.
به گزارش تسنیم، «امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه در روزهای گذشته بارها به موضوع گسترش «اخبار جعلی» در رسانههای اجتماعی اشاره کرده و از قصد خود برای معرفی لایحهای برای مبارزه با آنها خبر داده است.
وی، به عنوان مثال روز چهارشنبه در جمع خبرنگارانِ «کاخ الیزه» با اشاره به اینکه برخی از رسانههای اجتماعی به ابزارهایی برای ارائه اطلاعات نادرست و راهاندازی هجمههای تبلیغاتی علیه شخصیتهای صنفهای مختلف تبدیل شدهاند، خواستار مسدود کردن آنها شد.
آقای ماکرون گفت: «در شبکههای اجتماعی سراسر جهان و به تمام زبانها، هزاران حساب کاربری ایجاد شدهاند که هدفشان گسترش پروپاگاندا و ترویج دروغ برای لکهدار کردن حیثیت مقامهای سیاسی، شخصیتها، مقامهای دولتی و روزنامهنگاران است.»
طرح ماکرون، با مخالفتهایی در محافل سیاسی فرانسه رو به رو شده و برخی از منتقدان آن را ناقض قوانین داخلی این کشور درباره آزادی بیان دانستهاند. «مارین لوپن» طرح ماکرون را «بسیار دردسرساز» توصیف کرده و گفته است: «چه کسی قرار است تصمیم بگیرد کدام اطلاعات نادرست هستند؟»
«ماکرون» در سخنرانی روز چهارشنبه گفت: «اگر میخواهیم از لیبرال- دموکراسی محافظت کنیم، بایستی قوانین قدرتمندی در این زمینه داشته باشیم. من تصمیم گرفتهام نظام قانونی کشورمان را برای محافظت از حیات دموکراسی در برابر اخبار جعلی تغییر دهم.»
با آنکه هنوز اخباری درباره محتوای لایحه پیشنهادی رئیسجمهور فرانسه منتشر نشده سخنرانی او حاوی اشاراتی بیانگر درباره تدابیری است که او احتمالاً در آینده در پیش خواهد گرفت.
«ماکرون» در آن سخنرانی گفت رسانههای اجتماعی بایستی منابع تامین مالی خود برای تولید محتوا را شفاف کنند و برای هزینهکرد آنها در این زمینه، سقف وجود داشته باشد. او در بخش دیگری از اظهاراتش تصریح کرد بایستی به قضات اختیار داده شود مطالب حاوی اطلاعات نادرست را حذف کرده و حتی دسترسی به وبسایتهایی که اقدام به انتشار چنین اطلاعاتی میکنند را مسدود کنند.
رئیس دولت فرانسه، به عنوان پیشنهادی دیگر گفت بایستی به «شورای عالی سمعی-بصری»، (نهاد نظارت بر رسانههای فرانسه) اختیارات بیشتری داد تا با «هر گونه تلاش برای بیثباتسازی کشور از طریق کانالهای تلویزیونی که تحت کنترل یا نفوذ کشورهای خارجی هستند» مبارزه کنند.
در دوران مبارزات انتخاباتی فرانسه، برخی از رسانههای این کشور شایعات زیادی درباره حسابهای برونمرزی «ماکرون» یا تامین منابع مالی ستاد انتخاباتی او توسط برخی کشورهای خارجی مطرح کردند. او در آن زمان از «مارین لوپن»، رهبر حزب جبهه ملی به دلیل استناد به شایعات مطرحشده در برخی رسانهها درباره حسابهای برونمرزیاش در «باهاماس» شکایت کرد.
منابع رسانهای در فرانسه گفتهاند لایحه پیشنهادی «ماکرون» احتمالاً با مانع چندانی برای تصویب در «مجمع ملی» این کشور و تبدیل به قانون رو برو نخواهد شد. حزب «آن مارش» رئیسجمهور «ماکرون» از اکثریت قابل توجهی در «مجمع ملی» برخوردار است.
یکی از مدیران ارشد فیسبوک، شبکههای اجتماعی را به عنوان عامل نابودی جوامع بشری معرفی کرد.
به گزارش ایرنا از ساینس، چاتمت پالیهاپیتیا که یکی از معاونان سابق فیسبوک است با شاره به کمپین شوخی شبکه اجتماعی WhatsApp که منجر به مجموعهای از بدنامیها در هند شد، شبکههای اجتماعی را ابزاری با قابلیت نابود کردن ساختارهای اجتماعی دانست.
وی که در دانشکده کسب و کار دانشگاه استنفورد سخنرانی میکرد، در این رابطه گفت : چرخههای کوتاه مدت فیسبوک که بر اساس هیجان طراحی میشوند، عملکرد ساختارهای اجتماعی را نابود میکند. تعاملاتی مانند لایک کردن یک عکس یا افزودن یک توییت به علاقمندیها، اقداماتی کوتاهمدت هستند و ارتباطات معنادار محسوب نمیشوند.
رسانههای اجتماعی امروزی ابزارهایی هستند که امکان شنیده شدن پیغامهای هر کاربر را به عنوان یک ایده قابل قبول و تشدید شده فراهم میکنند. این ویژگی امکان تبدیل شدن وقایع کوچک مثل زورگویی سایبری را به رخدادهای بزرگ مانند کمپینهای وسیع تمسخر و آزار و اذیت سایرین فراهم میکند.
در طول سالهای اخیر گروههای تروریستی از لایک کردن در شبکههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای عضوگیری استفاده کردهاند و تحقیقات متعددی بین افسردگی نوجوانان و استفاده از گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی رابطه مستقیمی را کشف کردهاند. البته تاثیر شبکههای اجتماعی بازتاب عملکرد کاربران است و همواره فضایی برای افرادی که از این ابزارها سوءاستفاده میکنند وجود دارد؛ اما نباید مزایای واقعی چنین شبکههایی نیز نادیده گرفته شود.
رئیس جمهوری سابق آمریکا درمصاحبهای که از سوی شاهزاده هری، نوه ملکه انگلیس بهعنوان مصاحبهگر مهمان و در تورنتو کانادا صورت گرفت، به خاطراتش درباره روز ترک کاخ سفید و امیدواریهایش برای زندگی پس از ریاست جمهوری پرداخت.
باراک اوباما گفت که مردم در جایگاه قدرت باید زمانی که پیامهایی را در رسانههای اجتماعی منتشر میکنند، نهایت دقت را داشته باشند.
رئیسجمهوری سابق آمریکا به توئیتهای دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا که به صورت مکرر صورت میگیرد، اشاره نکرد؛ اما گفت که رسانههای اجتماعی باعث مخدوش شدن گفتمان مدنی میشوند.
به گفته اوباما شیوه ارتباط مردم در رسانههای اجتماعی خطر ایجاد شکاف اجتماعی را بهدنبال دارد و رهبران باید مطمئن شوند که اینترنت کاربران را در تعصبات خودشان گرفتارنکند. او گفت: همه ما در کادر رهبری باید راهی بیابیم که بتوان یک فضای مشترک در اینترنت ایجاد کرد. یکی از خطرات اینترنت این است که مردم میتوانند واقعیتهای مختلفی داشته باشند و در اطلاعاتی غرق شوند که تعصبات آنها را دو چندان کند.
اوباما همچنین به روزی که زمام امور آمریکا را به ترامپ سپرد اشاره کرد و گفت، نگرانیهایی بابت چگونگی اوضاع کشور وجود دارد. او گفت: به رغم آنکه کارهای مهم ناتمامی باقی مانده بود ولی روزیکه کاخ سفید را ترک کردم احساس آرامش داشتم. اینکه حس کنید میتوانید هر صبح دستور کار خودتان را داشته و فرصت کافی برای گپ زدن با همسرتان را دارید و اینکه دیگر شما رئیسجمهور نیستید حس آزادی بزرگی است.
اوباما درباره هشت سال ریاستجمهوری و زندگی در کاخ سفید گفت: برای کار کردن دلم تنگ شده است. خیلی جالب و هیجانانگیز بود. وی طرح خود در حوزه سلامت را که به اوباما کر معروف شده یکی از دستاوردهای غرورآمیزش خواند.
اوباما گفت که از کمک به آموزش و روی کار آمدن نسل بعدی رهبران بسیار خرسند است. به عقیده وی جهان از بسیاری جهات سلامتتر و مرفهتر از همیشه است.شاهزاده هری همچنین سؤالاتی درباره وضعیت بهداشت روانی، بخش خیریهها و همچنین نیروهای مسلح پرسید و گفت که اینها موضوعاتی مهم هستند که باید درباره آنها صحبت شود.
کاخ سلطنتی انگلیس اعلام کرد که این مصاحبه در سپتامبر و در جریان بازیهای Invictus در تورنتو برگزار شد. (منبع:مدیریت رسانه)
بعد از جا افتادن اینترنت در خانهها به عنوان یکی از ملزومات زندگی هر فرد، هرازچندگاه یک یا چند شبکه اجتماعی محبوب شدند اما بعد از چندوقت کاربران آنها را رها کردند و به جای دیگری کوچ کردند.
میل به حضور در شبکههای اجتماعی و فعالیت در آن در ۱۰ سال اخیر به یکی از فعالیتهای کاربران اینترنتی تبدیل شده است. کاربرانی که در سالهای اول این دهه از پشت میز و کامپیوترشان وارد این شبکهها شدند. بعدها لپتاپ گرفتند و بعد از آن از طریق تلفنهای هوشمند و اینترنت بیسیم و اپلیکیشنهای مختلف پا به شبکههای مجازی گذاشتند. بررسی شبکههای اجتماعی در ایران نشان داده هرکدام از این شبکهها یک عمر مفید در کشور داشتهاند و بعد از گذر از آن کاربران تشخیص دادهاند از آن به جای دیگری کوچ کنند و خانه دیگری برای فعالیتهای مجازیشان بنا کنند. شبکههایی که در حوادث و اتفاقات سیاسی کشور موثر بودند و به همین دلیل برخی به ناچار فیلتر شدند. بعد از حوادث و اعتراضهای سراسری در کشور شبکه اجتماعی تلگرام بالاخره و بعد از حرف و حدیثهای فراوان فیلتر شد تا حیات تلگرام در ایران مورد بحث قرار گیرد. این موضوع بهانهای شد تا به تاریخچه شبکههای اجتماعی در ایران برویم و ببینیم ایرانیها در دهه اخیر به کدامیک از شبکههای اجتماعی روی خوش نشان دادند؟
اورکات
اورکات را میتوان اولین شبکه اجتماعی دانست که میان ایرانیها محبوب شد. اعضا در اورکات میتوانستند از طریق دوستان خود دوستان جدیدی پیدا کنند. در اورکات چند انجمن گفتگو وجود داشت که عضو میتوانست در آن فعالیت کنند و با دوستانشان سر موضوعات مختلف بحث کنند. مالک اورکات گوگل بود و در ۲۲ ژانویه کارش را آغاز کرد. اسم «اورکات» نیز به احترام یک خبرنگار ترک به نام «اورکوت بویوک کوکتن» است که این ایده و سیستم را از شرکت قبلی که در آن فعال بوده با خود به گوگل آورده بود. اما اورکات درسال ۲۰۰۵ یک رقیب بسیار جدی به نام «یاهو۳۶۰» پیدا کرد که گوی رقابت را از او دزدید.
یاهو ۳۶۰
جدیترین رقیب اورکات یاهو ۳۶۰ بود که بسیار محبوبتر از اورکات شد. این شبکه اجتماعی متعلق به شرکت یاهو بود و تمام کسانی که حساب کاربری یاهو داشتند میتوانستند از این سرویس استفاده کنند و در صفحه شخصی خود مطالب موردنظرشان را پست کنند. این شبکه اجتماعی در سال ۲۰۰۵ راه اندازی شد و حسابی میان جوانها محبوب شد و حتی سلبریتیهای خودش را هم داشت. اما با پیدا شدن سروکله فیسبوک روز به روز کمرنگ و در نهایت منسوخ شد. شرکت یاهو نیز طرح تعیلی این سرویس را از ابتدای سال ۲۰۰۸ کلید زد و در نهایت یک سال بعد یاهو ۳۶۰ به طور کامل تعطیل شد.
فرندفید
خبرخوانها و هواداران وبلاگ فرندفید را بسیار دوست داشتند. یک شبکه اجتماعی خبرخوان که از RSS پشتیبانی میکرد و کاربر را متوجه پستهای جدید مخاطبان، وبلاگها و اخبار خبرگزاریها میکرد. اما فرندفید رقیب جدی برای حریفانش نبود و فیلتر شدن آن در جریان آشوبهای ۸۸ از طرفدارانش کاست. فرندفید در سال ۲۰۰۹ به شرکت فیسبوک واگذارد و روز به روز از کاربرانش کم شد. در نهایت در ۹ آوریل ۲۰۱۵ برای همیشه از دسترس خارج شد.
کلوب
بعد از جا افتادن وبلاگ میان ایرانیان یک وبگاه ایرانی به نام «کلوب» به میانه میدان آمد تا ایرانیان را به هم پیوند دهد. سایت کلوب در دی ماه ۱۳۸۳ راهاندازی شد و بعد از مدتی یک مسابقه طراحی لوگو راه انداخت که بعد از میان آن آثار ارسالی طرح بالا برنده مسابقه شد و تا پایان کار خود نیز از همان طرح استفاده کرد. پیش از این از طرحی مشابه اورکات استفاده کرده بود. ایرانیان زیادی عضو این گروه شدند و در پایان بیش از ۲ میلیون ۶۰۰ هزار کاربر برای خودش دست و پا کرد. کلوب به علت ایرانی بودن و فیلتر نشدن میان ایرانیها خیلی باب بود و تا مدت زیادی خانه مجازی کاربران اینترنت در ایران شناخته میشد. در نهایت این شبکه اجتماعی بعد از ۱۲ سال پاییز امسال به کار خود پایان داد.
فیسبوک
بیشک فیسبوک محبوبترین و قدرتمندترین شبکهاجتماعی تولید شدهاست. شبکه اجتماعی که همه چیز داشت و با این حال در نسخهها و آپدیتهای مختلف بازهم شگفتیهای جدیدی برای مخاطبانش رو میکرد. مارکز زاکربرگ خالق فیسبوک ابتدا این شبکه را در ابتدای سال ۲۰۰۴ در دانشگاه هاروارد به وجود آورد تا دانشجویان در آن نامنویسی کنند. کم کم فیسبوک پارا فراتر گذاشت و از دانشگاههای دیگر نیز سردرآورد تا اینکه جهانی شد. اعتیاد به یک شبکه اجتماعی ابتدا با فیسبوک بر سر زبانها افتاد و آنقدر محبوب شد که تمام گروههای سنی به عضویت در آن مشتاق شدند. بسیاری از دوستان قدیمی که همدیگر را گم کرده بودند در این شبکه یکدیگر را یافتند. فیسبوک فاصله های دوستی را کم کرد. طوری که کاربران از مکان های مختلف دنیا می توانستند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این شبکه اجتماعی نیز در سال ۱۳۸۸ در ایران فیلتر شد. اما از محبوبیت آن هیچوقت کاسته نشد و همچنان عضو می گرفت. با اینکه این شبکه اجتماعی هنوزدر جهان فعال و پویاست. اما در دو سال اخیر افت چشمگیری در ایران داشته است. تاخیر در انتشار نسخه تلفن همراه و همزمان فیلتر بودن این شبکه اجتماعی را می توان از دلایل افت طرفداران فیسبوک در ایران دانست. این افت با اوج گرفتن اینستاگرام نیز همراه شد و باعث کوچ کاربران از فیسبوک به اینستاگرام شد. فیسبوک در حال حاضر بزرگترین شبکه اجتماعی در دنیاست که حدود ۲میلیارد کاربر دارد.
گوگل ریدر
در سال ۲۰۰۵ گوگل یک فیدخوان به نام «reader» به سرویسهایش اضافه کرد که اگر در تمام دنیا محبوبیت چندانی نداشت میان ایرانیها بسیار محبوب شد. در این فیدخوان شما میتوانستید با اضافه کردن فید خبرگزاریها، پایگاههای خبری و وبلاگهای موردعلاقهتان برخی افراد فعال در این شبکه اجتماعی را هم دنبال کنید و لینکها و متنهای منتشر شده از آنها را هم ببینید و حتی منتشر کنید. در زمان گوگل ریدر چهرههای مجازی زیادی با نامهای مستعار رشد کردند و اسم و رسم پیدا کردند که بعدها با همان اسامی در شبکههای اجتماعی دیگر حضور پیدا کردند. در مارس ۲۰۱۳ گوگل اعلام کرد میخواهد این سرویس را به دلیل کاهش استفاده ببندد. در آن زمان کاربران ایرانی زیادی برای این پست کامنت گذاشتند و از خجالت مدیران گوگلی در آمدند. در نهایت گوگل ریدر چندی بعد از معرفی گوگل پلاس بسته میشود.
گوگل پلاس
بعد از تعطیلی گوگل ریدر آوارههای این شبکه اجتماعی پا در گوگل پلاس گذاشتند و فعالیتشان را آنجا آغاز کردند. عدهای هم گوگل پلاس را کپی ضعیفی از فیس بوک میدانستند و ترجیح دادند در همان فیسبوک عضو باشند. اما به دلیل فیلتر نبودن گوگل پلاس در ایران، عدهای به پلاس روی خوش نشان دادند و فعالیتهایشان را در این شبکه اجتماعی ادامه دادند. بعد از خوابیدن موج فیسبوک در ایران پلاس تا مدتی پویا بود. اما موج دوم توییتر و جذابیتهای بصری اینستاگرام، گوگل پلاس را روزبه روز خلوت تر کرد تا مثل این روزها حسابی از رونق بیفتد.
اینستاگرام
بعد از ورود اسمارتفون و جا افتادن سیستم عاملهای آندرویدی و IOS در تلفنهای همراه شبکه اجتماعی اینستاگرام وارد تلفنهای همراه شد. نخستین نسخه این شبکه اجتماعی محبوب در اکتبر ۲۰۱۰ مصادف با مهر ۸۹ ارائه شد. اینستاگرام به دلیل جذابیت های بصری به سرعت محبوب شد و توانست در عرض ۴ سال ۳۰۰ میلیون کاربر داشته باشد. اینستاگرام همچنان میان ایرانی ها محبوب است و هر روزه افراد بیشتری در این شبکه حساب کاربری باز می کنند. شبکه اجتماعی مهمی که باعث به وجود آمدن یک سری مشاغل شد و عده زیادی توانستند از این طریق کسب درآمدهای بسیار خوبی داشته باشند. به جرات میتوان گفت ایرانیها حاشیهسازترین کاربران این شبکه اجتماعی هستند و ردپایشان را میتوان در همه صفحات اینستاگرامی مشاهده کرد. بسیار پیش آمده که در زمان وقوع یک حادثه خاص مثل شکست در یک مسابقه فوتبال و یا برداشتن قرعه جام جهانی، کاربران به صفحه فوتبالیست یا داور موردنظر هجوم بردهاند و همانجا با وی تسویه حساب کردهاند.
یکی دیگر از حواشی اینستاگرامی ترویج یک سبک زندگی خاص از سوی کاربران پر فالوور است. کاربرانی با زندگیهای مرفه مخاطبانشان را حسابی تحت تاثیر قرار میدهند. در سال ۹۳ بود که هشتگ و صفحهای به نام #richkidsoftehran حسابی خبرساز شد. هشتگی که پولدارهای تهرانی عکسهایشان از ماشین و ساعت و خانه و در کل زندگی پرزرق و برقشان را در اینستاگرام تحت این عنوان منتشر میکردند. بعد ها پولدارهای دیگر شهرها نیز دست به کار شدند و برای اینکه از قافله عقب نمانند هشتگ پولدارهای شهرشان را ساختند.
آدمهای معمولی و ناشناخته زیادی در این شبکه به یکباره مشهور شدند و به اصطلاح عامیانه تبدیل به شاخهای اینستاگرامی شدند. آدمهایی که بعدها توانستند با گذاشتن پستهای تبلیغی پولهای زیادی به جیب بزنند. آدمهایی که با لمینت دندانهایشان یا مرثیههای عاشقانه و ژست خودکشی توانستند چندین میلیون کاربر دست و پا کنند.
اینستاگرام اولین شبکه اجتماعی ست که سایه تهدید فیلترینگ را کمتر از باقی شبکههای اجتماعی احساس کردهاست. شاید یکی از دلایل این موضوع این بود که این شبکه اجتماعی محبوب خیلی کارکرد سیاسی ندارد.
توییتر
نماد پرنده آبیرنگ در حال پرواز برای این شبکه اجتماعی ساده و محبوب است. شبکه اجتماعی که کاربران آن تا چندی پیش میتوانستند تنها از ۱۴۰ کاراکتر برای بیان حرفهایشان استفاده کنند و بعد از چندین سال این تعداد کاراکتر به تازگی به عدد ۲۸۰ رسیدهاست. توییتر در سال ۲۰۰۶ آغاز به کار کرد و طبق آمار تا سال ۲۰۱۲ بیش از ۱۰۰ میلیون کاربر داشت. در ایران نیز کاربران زیادی به این شبکه پیوستند. توییتر در اتفاقات سال ۸۸ فیلتر شد و تا امروز فیلتر ماندهاست. یکی از نکات جالب درباره این شبکه اجتماعی در ایران دو قسمت بودن موج توییتری ست. با وجود اینکه این شبکه اجتماعی از سال ۲۰۰۶ فعال است و همان ابتدا کاربران ایرانی زیادی را به خود جلب کرد. مدتی بی سروصدا بود تا اینکه در یکی دو سال اخیر موج جدیدی ایجاد شد و دوباره رو آمد تا جمعیت ایرانیان توییتر به یکباره چندین برابر شود. توییتر شاید تنها شبکه اجتماعی ست که مسوولان مهم کشوری با وجود فیلتر بودن در آن حساب کاربری مشخص دارند و حتی در بسیاری از موارد به سوالات کاربران پاسخ میدهند.
توییتر در زمان اعتراض های سیاسی کاربرد بسیاری دارد و مخاطبان تلاش می کنند با استفاده از هشتگهایی یکسان کلمه موردنظرشان را ترند جهانی کنند. به طور مثال بعد از گفتههای بی اساس دونالدترامپ درباره ایرانیان، ایرانیها در توییتهایشان بارها از هشتگ #shotuptrump استفاده کردند تا این هشتگ ترند شود و حتی روزنامههای صهیونیستی نیز به آن اشاره کنند. اعتراضات سیاسی در توییتر همواره موثر و مورداستفاده کاربران بودهاست به همین دلیل گاهی این اعتراضات را «انقلابهای توییتری» نیز میگویند. از جمله انقلاب مصر و نا آرامیها در کشورهای عربی که در توییتر حسابی رخ نشان داد. مطالعات انجام شده روی بیش از ۳ میلیون توییت در زمان نا آرامی ها در کشورهای عربی نشان داد چندین گیگابایت ویدئو در یوتیوب و هزاران پست وبلاگ، نقش محوری رسانههای اجتماعی در شکلگیری مباحثات سیاسی در بهار عربی آشکار شده است. برای نمونه، در طول هفته پیش از استعفای رئیس جمهور مصر حسنی مبارک کل توییتهای مصر و دیگر نقاط جهان درباره تغییرات سیاسی در این کشور از روزی ۲۳۰۰ به روزی ۲۳۰ هزار توییت رشد کرد. طی دو هفته پس از استعفای مبارک، به طور میانگین روزی ۲۴۰۰ توییت از مردم کشورهای همسایه مصر درمورد شرایط سیاسی این کشور پست شده است. در تونس نیز پس از استعفای بن علی، روزانه حدود ۲۲۰۰ توییت ارسال میشده است.
بعد از راه افتادن موج دوم توییتری رفع فیلتر این شبکه بارها سر زبانها افتاد اما در حال حاضر هنوز راهی از پیش نبردهاست و این شبکه اجتماعی که قالب گفتگوهای آن میان ایرانیان خبری و سیاسی ست هنوز در حالت فیلتر قرار دارد.
وی چت
یکی از آرزوهای بزرگ SMSبازها این بود که بتوانند کم خرج تر پیام رد و بدل کنند و تعداد پیامهای بیشتری را برای مخاطب خود بفرستند.«ویچت» را میتوان اولین پیام رسان اینترنتی دانست که میان ایرانیان شایع شد. این اپلیکیشن پیام رسان چینی سال ۲۰۱۱ در چین تولید شد و به مرور طرفداران زیادی پیدا کرد. یکی از امکانات این نرم افزار نشان دادن فعالان ویچتی در فاصلههای کوتاه کاربر است که به او این امکان دوستیابی را نیز میدهد. اما این نرم افزار بعد از رایج شدن میان کاربران ایرانی به علت نداشتن امنیت کافی فیلتر شد تا دست ایرانیها از آن کوتاه شود.
وایبر
وایبردر دسامبر ۲۰۱۰ عرضه شد و بعد از ویچت سر از تلفنهای همراه هوشمند درآورد. وایبر به خاطر داشتن فضای زیبا و آسان برای پیام رسانی به سرعت محبوب شد. یکی از نقاط قوت این پیام رسان نسخه ویندوز آن بود که کاربران میتوانستند با لپتاپهایشان نیز از این پیام رسان استفاده کنند و فیلم و عکسهایشان را با دوستانشان به راحتی رد و بدل کنند. کاربران حتی در وایبر گروههای دوستی تشکیل دادند و توانستند به ارتباطاتشان قوت ببخشند. وایبر یک رقیب جدی به نام واتس آپ داشت که رقابت بین این دو را حسابی داغ کرد. اما در نهایت واتس آپ به صورت جهانی محبوبتر شد تا این نرم افزار در سایه قرار گیرد. یکی از دلایل منسوخ شدن سریع وایبر میان ایرانیان اسرائیلی بودن این نرم افزار بود که باعث شد ایرانیها بعد از پیدا کردن اولین نرم افزار جایگزین به جای دیگری کوچ کنند و نخواهند مکالماتشان را در وایبر ادامه دهند. بعد از کوچ کردن کاربران ایرانی وایبر این نرم افزار بی سروصدا فیلتر شد.
واتس اپ
همزمان و حتی بعد از وایبر پیام رسان واتساپ به شدت میان ایرانیان محبوب شد. نرم افزاری که سرعت بیشتر و سروشکل بهتری نسبت به همتای اسرائیلی خود داشت. این نرم افزار که در سال ۲۰۱۴ در همه جای جهان فراگیر شد فقط در سال اول رایگان بود و در سالهای بعدی از کاربران خود مبلغی معادل ۹۹,. دلار از مخاطبان خود طلب میکرد اما در نهایت رایگان شد. واتس اپ میان مردم جهان به خصوص اعراب بسیار محبوب شد به طوریکه وایبر را به طور کامل منسوخ کرد. مدتی هم میان ایرانیان رواج پیدا کرد. اما در نهایت ایرانیان ترجیح دادند از واتس اپ هم کوچ کنند و خانه بهتری برای گفتگوهایشان پیدا کنند و به اپلیکیشن عجیب و غریبی به نام تلگرام کوچ کردند.
لاین
دیگر شبکه اجتماعی که در تلفنهای همراه حضور پیدا کرد و تا حدی محبوب شد «لاین» بود. نرم افزاری ژاپنی که ظرف دوسال بزرگترین شبکه اجتماعی در ژاپن شد. استفاده ایرانیها از لاین همزمان با سایر نرمافزارهای پیامرسان بود. اما یکی از قابلیتهای لاین که نشان میداد چه کسانی شماره شما را در حافظه تلفنشان ذخیره دارند باعث شده بود در بیشتر تلفنهای همراه هوشمند حضور داشته باشد. لاین یک میکروبلاگ هم درون خودش داشت که مخاطبان در آن از خودشان مینوشتند و میشد پای پستهایشان کامنت گذاشت. اما این شبکه هیچوقت نتوانست محبوبیت نرمافزارهای مشابه خود را داشته باشد.
تلگرام
اواخر سال ۹۳ پیام رسانی در تلفنهای همراه سروکلهاش پیدا شد که دنیای ارتباطات را برای کاربران ایرانی خود زیر و رو کرد. نرم افزاری که حتی دنیای خبر و رسانه را نیز تحت تاثیر خود قرار داد و کانالهای خبری مستقلی را به وجود آورد. ابتدا دنیای تلگرام محدود به پیان رسانی و ایجاد گروههای دوستی بود. اما مزیتی که این شبکه را از نمونههای مشابهش متمایز میکرد سرعت و توان ارسال فایلهای پرحجم بود. بعد از آن تلگرام در به روز رسانیهای بعدی خود امکان ایجاد کانال را ایجاد کرد که مثل انقلابی بزرگ در شبکههای اجتماعی بود. تمامی مطبوعات با ایجاد کانال خبری خود در تلگرام فعال شدند و مخاطبان نیز ترجیح دادند اخبار را از طریق همین کانالها دنبال کنند چون تلگرام توانسته بود دسترسی را بسیار راحتتر کند. رفته رفته برخی از این کانالها مثل یک گالری استفاده کردند و برای خودشان شغلهای خانگی ایجاد کردند و توانستند از این طریق کسب درآمد کنند. با وجود همه شبکههای اجتماعی رنگارنگ، میل یا همان صندوق پستی الکترونیکی هیچگاه مورد تهدید قرار نگرفته بود. اما تلگرام با نسخه تحت وب و تحت ویندوز خود ایمیلها را نیز تحت تاثیر قرار داد و حتی بازار آنها را کساد کرد. تا کاربران ترجیح دهند فایلهای کاری خود را به جای ایمیل کردن به فرد موردنظر خیلی سریع و آسان از طریق تلگرام ارسال کنند.
شرکت تلگرام بارها درباره امنیت خود به مخاطبان اطمینان داده و حتی یک جایزه سیصدهزاردلاری هم برای پیدا کردن یک باگ در آن گذاشتهاست که در نهایت هیچ برندهای نداشتهاست. همین سبب اطمینان خاطر مخاطبان این شبکه شدهاست.
فیلتر شدن این شبکه اجتماعی مهم بارها در جلسات مسوولان کشور مطرح شد و هربار تلگرام توانست از زیر تیغ تیز فیلترینگ جان سالم به در ببرد طوریکه چندین بار مسوولان مربوطه اطمینان دادند که به این شبکه اجتماعی محبوب کاری نخواهند داشت اما در ۱۰ دیماه ۹۶ با به وجود آمدن آشوبهای خیابانی و تحریک مردم از طریق کانالهای معاند و ضد انقلاب موجود در این پیامرسان، مسوولان ترجیح دادند محبوبترین شبکه اجتماعی تاریخ کشور را بالاخره تحویل فیلترینگ بدهند.
بعد از فیلترتلگرام حرفها و حدیثها بر سر جایگزینهای احتمالی این پیام رسان حسابی داغ شد. پیامرسانهای داخلی و خارجی زیادی نامشان بر سر زبانها افتاد. اما در حال حاضر هیچکدام نتوانستند جای خالی غولی چون تلگرام را برای اعضایشان بگیرند. به همین دلیل هنوز اما و اگرها بر سر فیلتر موقتی و یا دائمی تلگرام وجود دارد و معلوم نیست سرنوشت این شبکه اجتماعی محبوب به کجا برسد. (منبع:مهر)
رییس سازمان امنیت آلمان از شبکههای اجتماعی به عنوان "قوه پنجم" نام میبرد و آنها را خطری برای دموکراسی در کشورهای غربی ارزیابی میکند. در بین شبکههای اجتماعی بیشترین حملات متوجه فیسبوک است.
دویچه وله - انتقاد هانس گئورگ ماسن، رییس سازمان امنیت آلمان، تا کنون بیشتر متوجه نقش شبکههای اجتماعی در ایجاد امکان تماس بین نیروهای جهادگرا بود. به باور او، شبکههای اجتماعی بهویژه فیسبوک برای جهادگرایان و نیروهای افراطگرا این امکان را فراهم میکنند که فعالیتهای خود را با یکدیگر هماهنگ کنند. بدیهی است که تماس نیروهای افراطی برای جوامع دموکراتیک و باز غربی میتواند تهدید کننده و حتی بسیار خطرناک باشد.
انتقاد و حملات اخیر رییس سازمان امنیت آلمان تنها به موارد یاد شده محدود نمیشود. اظهارات اخیر او متوجه نقش مخرب شبکههای اجتماعی در توهمآفرینی نیز است. فرایندی که هر گاه فراگیر شود، میتواند تفاوت بین اخبار صحیح و جعلی را از بین ببرد.
ماسن شبکههای اجتماعی را "قوه پنجم" خوانده است؛ پدیدهای نوظهور در کنار رسانهها و سه قوه حکومتی. رییس سازمان امنیت آلمان عملکرد عاری از مسوولیت کاربران روی شبکههای اجتماعی را برای بنیانهای نظام دموکراتیک زیانبار و خطرناک میداند.
او میگوید آنگاه که در ارزیابیها، اسناد و مدارک نقش و ارزش خود را از دست میدهند و واقعیت تا سطح نظر و باور تنزل مییابد، بنیان پلورالیسم دموکراتیک از بین میرود. او گفت: «در یک نظام دموکراتیک نمیبایست باورها و "اسناد" بهمثابه مجموع اطلاعاتی همارزش تلقی شون و ارزش اسناد را نمیتوان تا حد "بایت و بیت" کم کرد».
رییس سازمان امنیت آلمان او بر این باور است که انتقاد از خطرات ناشی از سو استفاده از شبکههای اجتماعی به معنی نادیده گرفتن نقش مثبت این شبکهها نیست، اما هرگاه این مباحث دموکراتیک در پهنه شبکهها به درستی پیش نروند، میتوانند بر فضای لیبرال و آزاد جوامع دموکراتیک تاثیراتی منفی بر جای گذارد.
این انتقادها که تنها رییس سازمان امنیت آلمان، پرچمدارش نیست باعث شده دولت آلمان قانونی را تصویب کند که مسوولان شبکههای اجتماعی و در موسساتی که روی شبکههای اجتماعی فعالیت دارند را موظف به کنترل بیشتر محتوا و موضوعات منتشر شده روی شبکه خود میکند.
بر اساس این قانون که از اول اکتبر سال ۲۰۱۷ اجرایی شده است، آن دسته از صاحبان پلتفرمهای فعال در شبکههای اجتماعی که بیش از ۲ میلیون کاربر دارند، موظفند ظرف ۲۴ ساعت اقدام به پاک کردن مطالب و پستهای مجرمانه کنند. هرگونه سهلانگاری در برخورد با وظیفه پاک کردن نمونههای مربوط به "محتوای مجرمانه" میتواند جریمههای نقدی سنگینی (حتی تا میزان ۵۰ میلیون یورو) به همراه بیاورد.
برخی گمان میکنند این انتقادها سو استفاده از وضعیت شبکههای اجتماعی در برخی از کشورها از جمله آمریکا و پرونده باز شبکههای اجتماعی (نقش روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) و بزرگنمایی است. روزنامه "زوددویچه" هفته گذشته با انتشار مقالهای نسبت به اظهارات رییس سازمان امنیت آلمان درباره خطرات برخاسته از شبکههای اجتماعی برای دموکراسی واکنش نشان داده است. نویسنده مقاله نقش اخبار جعلی در آلمان را بسیار ناچیز میداند. نویسنده از نتایج نظرسنجیهای صورت گرفته در زمینه باورپذیری شبکهها در آلمان برای اثبات نظر خود بهره گرفته و بر این حقیقت تاکید میکند که کاربران شبکههای اجتماعی در آلمان برای کسب اطلاعات مورد نیاز خود بیشتر به رسانههای اصلی و معتبر رجوع میکنند تا به اطلاعات منتشر شده در شبکهها.
از آن گذشته، دولت آلمان و سازمان امنیت این کشور بر فعالیت سایتها و حسابهای جعلی نظارت دارد. به عنوان نمونه، مسوولان با بستن این سایتها و مسدود کردن حسابهای کاربری مشکوک مانع از تاثیرگذاری آنها بر نتایج انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۷ آلمان شدند.
کارشناسان دیگر نیز تا کنون بارها نسبت به گسترش کنترل دولتی بر مضامین منتشر شده در شبکههای اجتماعی ابراز نگرانی کردهاند. به باور آنها اعمال فشار بر صاحبان پلاتفرمها و همچنین مسوولان شبکههای اجتماعی در عمل میتواند از گستره آزادی بیان بکاهد.
مسوولان فیسبوک نیز اعلام کردهاند که با دو شیوه با انتشار اخبار جعلی مقابله خواهند کرد. راهکار نخست برآمده از همکاری وسیع با خبرنگاران است. در چارچوب همکاریهای فیسبوک با خبرنگاران، امکان مطلع شدن هر چه سریعتر از نمونههای "محتوی مجرمانه" یا انتشار گزارشهای غلط فراهم میشود. از اینرو، مسوولان فیسبوک میتوانند امر پاک کردن این گونه مطالب و پستها را پیگیرانهتر به مورد اجرا گذارند.
بر اساس راهکار دوم، فیسبوک اعلام کرده است تا پایان سال جاری میلادی نرمافزار ویژهای را در دسترس کاربران قرار خواهد داد که قادر است تبلیغات غیر مجاز صورت گرفته روی فیسبوک را ردیابی کند. دامنه کاربرد این نرم افزار که Propaganda-Check نام دارد در شرایط کنونی محدود به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میشود.
کاربران آمریکایی با استفاده از این نرمافزار میتوانند میزان تبلیغات صورت گرفته از سوی آژانس پژوهش اینترنتی را ردگیری کنند. این شرکت که در پترزبورگ قرار دارد در فاصله زمانی ژانویه ۲۰۱۵ تا اوت ۲۰۱۶ کوشیده بود تا از طریق انتشار اخبار جعلی روی فیسبوک و اینستاگرام کاربران آمریکایی، بر نتایج انتخابات ریاست جمهوری این کشور تاثیر بگذارد.
چهارشنبه گذشته کمیته سنا با حضور نمایندگان توییتر، فیس بوک و گوگل نشستی با هدف بررسی مداخله دولت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری امریکا از طریق رسانه های اجتماعی برگزار کرد.
فناوران - در حالی که اعضای کمیته سنا انتظار داشتند مدیران عامل توییتر، فیس بوک و گوگل در نشست روز اول نوامبر این کمیته حاضر شوند با نمایندگان این کمپانی ها برای توضیح دادن درباره مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری مواجه شدند. اعضای کمیته سنا هر چند از توضیحات کمپانی های توییتر، فیس بوک و گوگل قانع شدند که آنها به ابزاری برای دولت روسیه تبدیل نشده اند اما از اینکه مدیران عامل این کمپانی ها برای ارایه توضیح در این نشست حضور پیدا نکردند ناراضی بودند.
سناتور مستقل اگنس کینگ خطاب به نمایندگان این سه کمپانی گفت: «ناامید کننده است است که شما اینجا حضور یافته اید نه مدیران شما». سناتور دمکرات جو منچین نیز گفت: «آرزوی من حضور مدیران بود. آنها باید در این مورد پاسخ دهند نه شما».
در نشست روز اول نوامبر کمیته سنا، کالین استرچ، مشاور ارشد حقوقی فیس بوک، شان اجت، مشاور نمایندگی توییتر و ریچارد سالگادو، مدیر اطلاعات و امنیت اطلاعات گوگل حضور یافتند. یکی از دیگر از سناتورها از آغاز جنگ سایبری اظهار نگرانی کرد و خطاب به نمایندگان توییتر و فیس بوک و گوگل گفت: « شما متوجه نیستید! آنچه ما اینجا از آن صحبت می کنیم تغییرات زلزله وار است. ما از شروع یک جنگ سایبری حرف می زنیم». فیس بوک که پیش از این اعلام کرده بود پروپاگاندای روسیه ممکن است در معرض دید ۱۲۶ میلیون کاربر آمریکایی این شبکه قرار گرفته باشد در نشست کمیته سنا خبر داد ۱۶ میلیون کاربر دیگر ممکن است از طریق اینستاگرام که متعلق به فیس بوک است در معرض این پست ها و آگهی ها قرار گرفته باشند.
این شبکه اجتماعی قبلا اعلام کرده بود حدود ۸۰ هزار پست، بین ژوئن ۲۰۱۵ تا اوت ۲۰۱۷، قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، توسط عوامل مستقر در روسیه آپلود شده و حتی نسخه هایی از آگهی های یک شرکت روسی و هویت خریداران آگهی را در اختیار رابرت مولر، بازرس ویژه کنگره آمریکا در مورد بررسی دخالت روسیه در انتخابات سال گذشته آمریکا، قرار داده بود. توییتر نیز به خاطر کم رنگ نشان دادن نقش بات هایش مورد انتقاد قرار گرفت.
شان اجت وکیل توییتر در این مورد گفت: تحقیق توییتر نشان می دهد کمتر از ۵ درصد از ۳۳۰ میلیون کاربر توییت، «بات» هستند.
این در حالی است که در همین نشست سناتور وارنر اعلام کرد تحقیقات مستقل نشان می دهده این رقم احتمالا به ۱۲ تا ۱۵ درصد می رسد. آنطور که گوگل نیز افشا کرده ظاهرا گروهی که با دولت روسیه در ارتباط بوده 4700 دلار برای راه اندازی تبلیغات دروغ در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هزینه کرده است. این گروه 18 کانال در یوتیوب ایجاد کرده و از طریق آنها 1108 ویدیو به زبان انگلیسی آپلود کرده بود. تنها برخی از این ویدیو ها سیاسی بودند، ولی در دوران انتخابات مذکور، در کل 309 هزار بار مورد مشاهده قرار گرفتند. وکلای سه کمپانی از اینکه اینترنت، رسانه های اجتماعی را تبدیل به ابزار انتشار اخبار جعلی کند اظهار نگرانی کردند.
نماینده فیس بوک در این باره گفت: ما نمی توانیم این تهدید مشترک را به تنهایی شکست دهیم. آمار جدیدی که این سه کمپانی در نشست کمیته سنا اعلام کردند نمایندگان سنا را نگران کرد. کمیته سنا بر همین اساس تصمیم گرفته قوانین جدیدی برای رسانه های اجتماعی تعریف کند. این تصمیم سنا مورد اعتراض سه کمپانی حاضر در جلسه قرار گرفت.
آنها اظهار کردند تلاش بیشتری برای شناسایی بات های اینترنتی و پخش اسپم و نشان دادن سرمنشا و ماهیت آگهی های سیاسی خواهند کرد. فیس بوک حتی خبر داد تا پایان سال آینده ۲۰ هزار نفر (که دو برابر نیروی کنونی آن است) در بخش «ایمنی و امنیت» این کمپانی استخدام خواهد کرد. قرار است بعد از بررسی مجدد کمیته سنا دوباره نشستی برای رسیدگی به وضعیت توییتر، فیس بوک و گوگل برگزار کند.
همه اینها به این معنی نیست که بگوییم رسانه های اجتماعی هیچ مزیتی ندارند؛ بدیهی است که این شبکه های اجتماعی در بسیاری موارد به ما برای برقراری ارتباط، پیدا کردن دوستان جدید و حتی یافتن افرادی که سال ها از آن ها بی خبر بودیم کمک می کند. آنچه ما بر آن تاکید داریم استفاده بیش از حد از این رسانه ها و اختصاص دادن بخش مهمی از زندگی به آن ها است.
کارشناسان بهداشتی علاقه دارند که بگویند شبکه های اجتماعی مانند سیگار کشیدن اعتیاد آورند. تعداد بیماری هایی که با نشستن زیاد مرتبط است و تعداد افرادی که هر ساله ظاهرا به این دلیل با انواع بیماری ها رو به رو می شوند زیاد است. امروزه سبک زندگی ماشینی و استفاده از رسانه های اجتماعی ما را وادار کرده تا ساعت های زیادی ساکن و بدون تحرک باشیم.
به گزارش جمهوریت؛ آکادمی پزشکی کودکان آمریکا در مورد اثرات منفی رسانه های اجتماعی در کودکان و نوجوانان ، از جمله تهدیدات اینترنتی و "افسردگی فیس بوکی" هشدار داده است. اما این خطرات ممکن است برای بزرگسالان نیز صدق کند. در این گزارش سایت فوربس به بررسی تاثیر استفاده بیش از حد از از شبکه های اجتماعی بر سلامت روان ما می پردازد.
شبکه های اجتماعی اعتیاد آور اند
بسیاری میان اعتیاد واقعی و آنچه به عنوان اعتیاد به شبکه های اجتماعی عنوان می شود تفاوت قائل می شوند، اما یک مطالعه که در دانشگاه ناتینگهام ترنت در مورد ویژگی های روانشناختی، شخصیتی و استفاده از رسانه های اجتماعی انجام شد ثابت نمود که "گفتن اعتیاد داشتن به فیسبوک چندان نیز بیراه نیست ... زیرا معیارهای اعتیاد، مانند غفلت از زندگی شخصی، مشکلات ذهنی، فرار از واقعیت، تجربیات تغییر حالت، تحمل و پنهان کردن رفتار اعتیاد آور، در برخی از افرادی که از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند کاملا صدق می کند » آنها همچنین دریافتند که انگیزه استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی بر اساس ویژگی های خاص افراد متفاوت است؛ افراد درونگرا و برون گرا هر کدام دلایل مختلفی برای این کار دارند.
فیل رید، یکی از محققان این حوزه نیز می گوید: " افرادی که بیش از حد وابسته به دستگاه های دیجیتال اند هنگامی که برای مدت زمان طولانی به این ابزار دسترسی ندارند مضطرب می شوند.
استفاده بیش از حد از رسانه ها باعث غم و اندوه بیشتر می شود
هرچه بیشتر از رسانه های اجتماعی استفاده کنیم، کمتر خوشحال خواهیم بود. یک مطالعه چند سال پیش نشان داد که استفاده از فیس بوک با احساس شادی و رضایت کمتر زندگی ارتباط دارد هرچه مردم بیشتر از فیس بوک در روز استفاده می کنند، بیشتر این دو متغیر یعنی شادی و رضایت در زندگی آنان کاهش می یابد. البته یافته های کنونی نشان می دهد که استفاده از فیس بوک ممکن است نتایج متضادی را در گروه های سنی مختلف به بار آورد.
مطالعه ای دیگر نشان داد که استفاده از رسانه های اجتماعی با احساس انزوای اجتماع یبیشتر ارتباط دارد. این تیم به بررسی میزان استفاده از 11 سایت اجتماعی از جمله فیس بوک، توییتر، پلاگین، یوتیوب، لینکد این، اینستاگرام، پینترست، تامبل، واین، اسنپ چت و ردیت پرداخت و این را با "انزوای اجتماعی" مرتبط کرد. تمام این تحقیقات نشان داد افرادی که از این شبکه ها بیش از حد استفاده می کنند افراد منزوی ای هستند.
مقایسه زندگی ما با دیگران در شبکه های اجتماعی موجب داشتن ذهنی ناسالم می شود
یکی از دلایلی که موجب انزوا و احساس جدایی فرد با جامعه می شود همین عامل مقایسه خودش با دیگران در شبکه های اجتماعی است. در مجموع ما با مقایسه خود با دیگران یا آن ها را بهتر از خودمان می دانیم یا اینکه آن ها را بدتر از خودمان و در هر دو صورت به خاطر اینکه ما واقعیت زندگی خودمان را با ظاهر دیگران مقایسه می کنیم این مقایسه موجب افسردگی می شود.
شبکه های اجتماعی می تواند منجر به حسادت و یک چرخه ی بدبختی شود
اصلا عجیب نیست که عامل مقایسه در رسانه های اجتماعی منجر به حسادت شود، اکثر مردم اعتراف می کنند که دیدن خوشی دیگران ممکن است باعث برانگیختن حس حسادت در آن ها شود. مطالعات نیز کاملا نشان داده است که استفاده از رسانه های اجتماعی این حس را در کاربران بر می انگیزد. نویسندگان یک مطالعه، با تماشای حسادت و دیگر احساسات منفی در هنگام استفاده از فیس بوک، نوشتند: "احساس حسادت ناشی از فیسبوک واقعا شگفت انگیز است، سپس آن ها شواهدی را ارائه می دهند که فیسبوک زمینه رشدی مناسب برای احساسات مضطرب را فراهم می کند." آنها اضافه می کنند که این احساس حسادت می تواند منجر به یک چرخه حیرت انگیز شود: احساس حسادت می تواند باعث شود که یک شخص برای بهتر جلوه دادن خود در این شبکه اجتماعی از زندگی واقعی دست بردارد و تنها به دنبال نمایش و ساختن چهره ای دروغین از خودش باشد.
در انتهای این مطالعه نتیجه این بود که وقتی حسادت کنترل شود، فیس بوک خیلی افسرده کننده نیست. بنابراین ممکن است حسادت حسی باشد که عمدتا در ارتباط با افسردگی و فیس بوک به سراغ فرد می آید.
گاهی به اشتباه فکر می کنیم که رسانه های اجتماعی خیلی کمک می کنند
بخشی از چرخه ناسالم این است که اگر ما احساس خوبی نکنیم به استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی روی می آوریم. این کار احتمالا به دلیل خطای پیش بینی است که در ذهن ما رخ می دهد: مانند یک دارو، ما فکر می کنیم که افراط در استفاده از شبکه های اجتماعی به ما کمک خواهد کرد، اما در واقع این کار فقط احساس ما را بدتر می کند، مطالعه ای در جریان است که در آن بر روی تاثیرات روانی استفاده از فیسبوک تمرکز می شود. این مطالعات نشان می دهد، شرکت کنندگان در این تحقیق تقریبا همیشه پس از استفاده از این شبکه اجتماعی احساس بدتری نسبت به افرادی که مشغول فعالیت های دیگر بودند داشتند. در حالی که اکثر افراد به اشتباه فکر می کردند این برایشان مفید خواهد بود.
داشتن دوستان مجازی زیاد به این معنا نیست که شما بیشتر اجتماعی هستید
چند سال پیش یک مطالعه نشان داد که داشتن دوستان زیاد در رسانه های اجتماعی لزوما به این معنا نیست که شما زندگی اجتماعی بهتر ی دارید، در حقیقت این رسانه ها شما را در این باره فریب می دهند ، همان طور که گفته شد این ها باعث انزوای شما در دنیای واقعی می شوند، علاوه بر این معیار و ملاک دوستی در شبکه های اجتماعی با آنچه در دنیای واقعی رخ می دهد به کلی متفاوت است.
همه اینها به این معنی نیست که بگوییم رسانه های اجتماعی هیچ مزیتی ندارند؛ بدیهی است که این شبکه های اجتماعی در بسیاری موارد به ما برای برقراری ارتباط، پیدا کردن دوستان جدید و حتی یافتن افرادی که سال ها از آن ها بی خبر بودیم کمک می کند. آنچه ما بر آن تاکید داریم استفاده بیش از حد از این رسانه ها و اختصاص دادن بخش مهمی از زندگی به آن ها است.
منبع: نواندیش
اسکات جانسی* - دو سال پیش، ویکی پدیا که از مشکلات مالی وحشت زده بود، کمپینی با هدف جمع آوری منابع مالی شروع کرد. اما به لطف دونالد ترامپ، امروز ویکی پدیا از هر زمان دیگری ثروتمند تر است. لیبرال های آمریکایی از این هراس داشتند که با تکیه زدن ترامپ بر مسند ریاست جمهوری، ایده آل های آگاهی گرایانه در معرض خطر قرار گیرد. همین ترس باعث شد که کمک های مالی فراوانی به سمت ویکی پدیا روانه شود تا ثبات مالی این بنیاد عمومی از گذشته نیز بیشتر باشد. اما در کنار این خبر خوش، خبری وجود دارد که برای ویکی پدیا چندان خوشایند نیست؛ نرخ رشد تعداد نویسندگان ویکی پدیا به ثبات رسیده و خبری از افزایش آن نیست. این مساله نشان دهنده گرایشی نگران کننده در بین کاربران است؛ گرایشی که ماهیت دانش بشری را با خطر مواجه کرده است.
وقتی اینترنت در اواخر دهه هشتاد پا به عرصه وجود گذاشت، به نظر می رسید ظهور این فناوری نیرویی برخلاف روند سرگرمی گرایی باشد، چراکه اینترنت در ابتدا رسانه ای متنی بود و به عنوان ابزاری برای فراگیری دانش دیده می شد، نه ابزاری برای تفریح. اما شبکه های اجتماعی، وب را به بند کشیده اند. از فیس بوک گرفته تا اینستاگرام، تمام این رسانه ها به جای تمرکز روی ارزش های عقلانی، بر ویدیوها، تصاویر و پاداش های احساسی نظیر گزینه «لایک» تمرکز کرده اند. این رسانه ها ما را بر آن داشته اند تا به جای دنبال کردن دانش، به دنبال خوشی های لحظه ای حاصل از پذیرفته شدن توسط دیگران باشیم؛ خوشی هایی که برای دست یابی به آنها همواره به گونه ای ناخودآگاه در حال نقش بازی کردن هستیم. شاید طعنه آمیز باشد، اما گوگل محصول پایان نامه دکتری خالقانش بود و فیس بوک در ابتدا ابزاری بود برای قضاوت درباره چهره اعضای یک کلاس. شبکه های اجتماعی، آن چیزی را به ما نشان می دهند که می خواهیم و فکر می کنیم. شعار «شجاع باشید و بدانید» که به عصر روشنگری بازمی گردد، اکنون به «شجاع نباشید و به دانستن اهمیت ندهید» مبدل شده است.
چالش امروز ما نجات دادن ویکی پدیا و مأموریت آن، یعنی گردآوری مجموعه ای آزاد و رایگان از دانش بشری، در گیرودار پیروزی نسل قدیم و جدید تلویزیون است. باید بدانیم چگونه در فضایی که دیگران اهمیت نمی دهند، نسبت به جمع آوری و حفظ دانش بپردازیم. امروزه تلویزیون حتی به ویکی پدیا نیز رسوخ کرده است. بسیاری از مقالات پربازدید ویکی پدیا مربوط به سریال های تلویزیونی و عوامل آن است.
*سردبیر thejancyreport (منبع:فناوران)
نیویورک تایمز دستورالعمل جدیدی برای استفاده روزنامه نگاران از رسانه های اجتماعی منتشر کرد. در این دستورالعمل تاکید شده خبرنگاران این رسانه باید آگاه باشند هیچ صفحه شخصی در رسانه های اجتماعی ندارند و فعالیت آنها در این فضا از سوی تایمز رصد می شود.
فناوران- نیویورک تایمز که پیش از این دستورالعمل خلاصه ای برای فعالیت کارکنان اتاق خبرش در رسانه های اجتماعی داشت با استفاده از تجربیات روزنامه نگاران مشهور در رسانه های اجتماعی و نیز نظرات کارشناسان، دستورالعمل خود را اصلاح و به روز کرده است.
در این دستورالعمل به نقش رسانه های اجتماعی و اهمیت حضور روزنامه نگاران در این رسانه ها اشاره شده و تایمز از روزنامه نگارانش خواسته برای جلوگیری از بیان دیدگاه های حزبی یا انتشار مطلب در مورد موضوعاتی که در نیویورک تایمز منتشر می شود دقت بیشتری داشته باشند.
همراه این دستورالعمل دین باته سردبیر اجرایی نیویورک تایمز @deanbaquet نامه ای خطاب به اعضای تحریریه این روزنامه منتشر کرده که در آن آمده: «نیویورک تایمز سال هاست در رسانه های اجتماعی به صورت جدی فعالیت می کند. حساب های کاربری نیویورک تایمز در رسانه های اجتماعی ده ها میلیون دنبال کننده دارد. بسیاری از روزنامه نگاران ما در توییتر، فیس بوک، اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی فعالیت می کنند و صاحب تاثیر و نفوذ هستند. از سوی دیگر نظراتی که مخاطبان در این شبکه ها منتشر می کنند، گزارشات و شیوه اطلاع رسانی ما را بهبود می بخشد».
دین باته گفته: ما معتقدیم برای حفظ تایمز به عنوان بهترین سازمان خبری دنیا باید حضوری پر رنگ و فعال در رسانه های اجتماعی داشته باشیم. اما باید مطمئن باشیم در رسانه های اجتماعی متعهد و مسوولیت پذیر هستیم. به همین دلیل ما دستورالعمل حضور در رسانه های اجتماعی را برای کارکنان اتاق خبر اصلاح و به روز کرده ایم».
در دستورالعمل جدید نیویورک تایمز که تاکید شده برای همه کارکنان اتاق خبر از جمله کسانی که در حوزه سیاست و دولت فعالیت نمی کنند لازم الاجرا است آمده: روزنامه نگاران ما نباید در رسانه های اجتماعی نظرات سیاسی خود را منتشر کنند، از نامزدهای سیاسی حمایت کنند، اعتراض کنند و یا کاری انجام دهند که شهرت روزنامه نگاری تایمز را کاهش دهد. همچنین روزنامه نگاران ما باید توجه و دقت خاصی در مشارکت در بحث هایی داشته باشند که تایمز برای کنار آمدن با آنها با تردید عمل می کند.
تایمز اعلام کرده «ما فعایت روزنامه نگاران را در رسانه های اجتماعی دنبال می کنیم و با سیاست های جدید نیویورک تایمز می سنجیم. ممکن است کارکنان اتاق خبر ما فکر کنند صفحات شان در اینستاگرام، توییتر، اسنپ چت، فیس بوک یا سایر رسانه های اجتماعی، صفحات خصوصی آنهاست و از نقش آنها در تایمز جداست. اما در حقیقت آنچه ما در رسانه های اجتماعی «منتشر می کنیم» عمومی است و هیچ چیز خصوصی وجود ندارد. آنچه هر کدام از ما در رسانه های اجتماعی انجام می دهیم به نوعی به تایمز مربوط است».
Nick Confessore، خبرنگار سیاسی نیویورک تایمز می گوید: واقعیت این است که حساب توییتر من حساب تایمز است، تایمز آن را کنترل نمی کند اما برای آنچه من منتشر می کنم به نوعی پاسخگو است. در واقع خواننده گاهی صفحات مرا در رسانه های اجتماعی به عنوان فرمتی از سیستم دیجیتال تایمز تفسیر می کند.
وی که یکی از افراد مشارکت کننده در تهیه دستورالعمل جدید نیویورک تایمز برای فعالیت کارکنان اتاق خبر در رسانه های اجتماعی است می گوید: دلیل اینکه شما در رسانه های اجتماعی تاثیرگذار و صاحب نفوذ هستید این است که در تایمز کار می کنید.
در دستورالعمل تایمز خطاب به کارکنان اتاق خبر اینگونه آمده است:
پیوستن به گروهای خصوصی و مخفی که ممکن است جهت گیری های حزبی داشته باشند در فیس بوک و سایر رسانه های اجتماعی ممنوع است. کارکنان اتاق خبر همچنین باید از ثبت نام برای شرکت در رویدادهای حزبی در رسانه های اجتماعی خودداری کنند.
همیشه با دیگران در رسانه های اجتماعی با احترام رفتار کنید. اگر یک خواننده سوالات یا انتقاداتی در مورد پست های شما در رسانه های اجتماعی داشت، به سرعت به او پاسخ دهید و این کار را با تفکر و احترام انجام دهید.
اگر انتقاد به شما همراه با تهاجم یا بی پروایی باشد، شاید بهتر است از پاسخ دادن خودداری کنید. همچنین ما از حق خبرنگاران مان حمایت می کنیم. اما لطفا فقط به خاطر این که از شما یا گزارش هایتان انتقاد می کنند کاربران را مسدود نکنید.
اگر حس کردید در رسانه های اجتماعی تهدید می شوید لطفا فورا سرپرست خود را مطلع کنید. تایمز سیاست هایی برای حفاظت و تامین امنیت روزنامه نگارانش دارد.
ما به ارزش استفاده از رسانه های اجتماعی برای پوشش زنده رویدادها و به روزرسانی در لحظه واقفیم. اما ممکن است بعضی اوقات ترجیح دهیم روزنامه نگاران ما تلاش های اولیه خود را روی پلتفرم دیحیتال تایمز متمرکز کنند.
ما معمولا خواهان انتشار انحصاری روی بستر دیجیتال خویش هستیم نه روی رسانه های اجتماعی، اما ممکن است مواردی وجود داشته باشد که برای اولین بار بهتر است در رسانه های اجتماعی منتشر شود. برای این کار با مشاوران مشورت کنید.
شفاف باشید؛ اگر می خواهید پستی را در رسانه های اجتماعی یا توییتی را در توییتر حذف کنید مطمئن شوید چیز نامناسبی است یا خطا کردید و به سرعت اقدام به اصلاح کنید.
انتشار اخبار و نظرات دیگران درباره موضوعی و جمع آوری مجموعه ای از نظرات بسیار مفید است اما توجه کنید که پیوسته به یک طرف بحث نپردازید که به نظر برسد طرفداری می کنید.
هنگام تفسیر داستان های تحریک آمیزی که از سوی تایمز تایید نشده اند احتیاط کنید.
در این دستورالعمل اعلام شده: ما می خواهیم روزنامه نگاران ما احساس کنند می توانند از رسانه های اجتماعی برای آزمایش سبک های مختلف گزارش نویسی و شنیده شدن صدایشان استفاده کنند. به ویژه هنگامی که سبک های مختلف گزارش نویسی و داستانی بتواند به تایمز در پلتفرم دیجیتالش کمک کند.
توصیه شده اگر کارکنان اتاق خبر نیویورک تایمز با خواندن این دستورالعمل هنوز نمی توانند تشخیص دهند پستی که در رسانه های اجتماعی منتشر می کنند مطابق با استانداردهای این رسانه است یا خیر این سوالات را پیش از انتشار پست از خود بپرسند:
آیا در نوشته خود نظراتی مشابه آنچه در تایمز منتشر می کنید دارید؟
آیا کسانی که پست شما را می خوانند دلایلی مبنی بر تعصب شما روی یک مساله خاص خواهند داشت؟
اگر خوانندگان پست شما را ببینند و متوجه شوند روزنامه نگار تایمز هستید، آیا دیگاه شما را به عنوان پوشش بی طرفانه روزنامه تایمز تلقی می کنند؟
آیا پست شما مانع ارتقای توانایی همکاران تان می شود؟
اگر کسی همه صفحات شما را در رسانه های اجتماعی مرور کند، لینک ها نظرات و غیره را ببینند در مورد توانایی شما برای پوشش رویدادهای خبری به روشی عادلانه و بی طرفانه شک می کند؟
تاکید شده در صورتیکه روزنامه نگاران با وجود این سوالات از استاندارد بودن پست شان مطمئن نیستند با مشاوران و سرپرستان تامیز مشورت کنند. تایمز اعلام کرده: ما همیشه تاکید کرده ایم کارکنان اتاق خبر نباید چیزی در رسانه های اجتماعی منتشر کنند که اعتبار اتاق خبر تایمز را به عنوان یک رسانه بی طرف آسیب بزند.
علاوه براین دستورالعمل که مربوط به فعالیت روزنامه نگاران در شبکه های اجتماعی است، کارکنان اتاق خبر باید دستورالعمل های روزنامه نگاری اخلاقی را نیز مد نظر قرار دهند.
شبکههای اجتماعی عجیب و متفاوت در دنیا کم نیستند و حتی ممکن است هر روزه شبکهای که جامعه هدف مشخصی دارد، متولد شود! در این گزارش با برخی از این ایدهها آشنا میشوید.
با اینکه روزانه درباره مضرات مختلف شبکههای اجتماعی و تاثیراتی که ممکن است روی کاربران داشته باشد، میشنویم؛ اما واقعیت این است که جذابیت ارتباط گرفتن و تجربه کردن به قدری در این فضاها بالاست که کمتر کسی میتواند به فضای مجازی بیتوجهی کند. در همین میان روزانه شبکههای مختلفی برای گروههای متفاوت در اینتررنت به وجود میآید که هرکدام هدف خاصی را برای خودشان تعیین میکنند و جالبتر اینکه همیشه کاربرانی هم هستند که عضو آنها شوند و حتی برای استفاده از امکانات آنها دست به جیب ببرند.
برای بسیاری از ما شبکههای اجتماعی فیسبوک، اینستاگرام، توئیتر، لینکداین، گوگلپلاس و پینترست خلاصه شود، اما همه دنیا در همین چند برنامه خلاصه نمیشوند و البته گاهی از دل آنها برنامههایی بیرون میآید که عجیب و متفاوت است! در این گزارش نگاهی داریم به برخی از این شبکههای اجتماعی عجیبی که احتمالا شما هم از وجود آنها متعجب میشوید!
فقط لاکچریها وارد شوند!
مدتی قبل گزارشی با عنوان «اگر لاکچری هستید، کلیک کنید» در خبرگزاری مهر منتشر شد که درباره شبکه اجتماعی ایرانی بود که کاربران برای حضور در آن باید مبلغ یک میلیون تومان واریز میکردند تا لاکچری بودنشان تایید شود! شبکه اجتماعی «لاکسا» برای ایرانیهایی است که میخواهند داراییهای میلیاردی خودشان را رخ دیگرانی که شبیه خودشان هستند، بکشند.
قرار عاشقانه حیوان خانگی
یکی از شبکههای اجتماعی که اتفاقا علاقهمندان کمی هم ندارد، DateMyPet است. جایی که شما برای حیوان خانگی خودتان یک صفحه شخصی میسازید و این امکان را به دیگران میدهید که برای حیوانتان درخواست دوستی بدهند و اگر خوشتان آمد، با آنها سر قرار بروید تا حیوانهای خانگیتان حضور در یک قرار عاشقانه را تجربه کنند.
رویاها را دریابید
دو شبکه اجتماعی با نامهای متفاوت اما کاربرد یکسان وجود داد که کاربران در آن عضو میشوند تا خوابهای خودشان را با دیگران به اشتراک بگذارند! البته در Match a Dream آنها میتوانند با استفاده از برخی کلیدواژهها بقیه کسانی را که درباره همان موضوعات خواب دیدهاند، پیدا کنند. اما در Rem Cloud کاربران تنها درباره خوابهایی که دیدهاند حرف میزنند و چیزی را که دیدهاند برای همه تعریف میکنند و دیگران میتوانند درباره خوابشان نظر بدهند. البته در هر دو برنامه بخشی برای دستهبندی انواع خوابها وجود دارد و قبل از نوشتن می توانید تخیلی، مهیج و ترسناک بودن خواب را مشخص کنید.
بافتنی آنلاین!
احتمالا شما هم فکر میکنید که هنرهایی مانند بافتن، قلابدوزی، دو میل و از این قبیل را نمیتوان از طریق فضای مجازی و اینترنت یاد گرفت. اما شبکه اجتماعی Ravelry که از سال ۲۰۰۷ راه افتاد، محلی برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات و ایدههای این هنرهای دستی بوده و با همین عکس و فیلمها توانسته بیش از سه میلیون عضو داشته باشد!
برای رستگار شدن عضو شوید!
استفاده از دین و مذهب برای جمع کردن مردم دور یکدیگر و حتی در مورادی سو استفاده از آنها از دور همیهای گروهی به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم کشیده شده است. اگر در برنامه Line for Heaven عضو شوید، در گردهمایی اعضای شبکه در روزهای یکشنبه شرکت میکنید که همه برای رستگاری و بخشیده شدن گناهان دعا میکنند. همچنین در بدو ورود به این شبکه روح مجازی با شما صحبت میکند و درباره گناههایتان اعتراف میگیرد که روحتان پاک شود.
سایت طرفداری که شبکه اجتماعی شد
طرفداران یک گروه موسیقی برای خودشان سایتی را راهاندازی میکنند که امکان هماهنگی برنامهها را داشته باشند، اما با بزرگتر شدن سایت، خودش تبدیل به شبکه اجتماعی زیرزمینی مواد مخدر و خشونت میشود که به جز در چند مورد شباهت زیادی با برنامه فیسبوک دارد. در این برنامه وقتی چیزی را دوست داشته باشید از عبارت «ووپ هوپ» استفاده میشود و به جای شناسههای زن و مرد از عبارتهای «جوگالو» و «جوگالِته» نام برده میشود.
گردهمایی گربهها
در شبکه اجتماعی CatMoji عضو شوید تا عکسهایی از گربههای مختلف را در آن ببینید! در حقیقت این شبکه اجتماعی ویژه گربههاست و صاحبان آنها با ساختن اکانتی برایشان از حال و هوای روزانه تا عکسها و وسیلههای جدیدشان را در صفحه به اشتراک میگذارند، در این شبکه شما با صاحبان آنها روبرو نیستید، بلکه همهچیز از زبان خود گربهها نوشته شده است.
جهانی کوچک از سلبریتیها
شبکه اجتماعی A Small World شبکهای ویژه هنرمندان و میلیونرهاست که برای تایید کردن هویت راههای مختلفی دارد، به همین دلیل اگر شخصیت معروف یا خیلی پولدار نباشید، اصلا نمی توانید در این شبکه ثبت نام کنید.
زندانیان در بند شبکه اجتماعی
در امریکا شبکه اجتماعی Jail Inmates ویژه زندانیان راه افتاده که افراد زندانی میتوانند از طریق آن با یکدیگر در ارتباط باشند. البته این شبکه خارج از زندان و برای مردم دیگر هم قابل دسترسی است و میتوانند عکسها را ببینند یا کامنتهایی را برای زندانیان بنویسند.
نابغهها گرد یکدیگر جمع میشوند
به نظر میرسد نابغهها در کنار دیگر مردم احساس راحتی ندارند و به همین دلیل شبکه اجتماعی خودشان را راهاندازی کردهاند! شبکهای که برای ثبت نام در آن باید در یک آزمون ورودی شرکت کرد، آزمونی که هرکسی آن را درست جواب دهد، نابغه حساب میشود و می تواند وارد شبکه شود! Intellect Connect اسم این شبکه اجتماعی است.
بیایید از هم متنفر باشیم!
همانقدر که فیسبوک بر اساس دوست داشتنها و عکسها و داستاهای خوب و خوشحال کننده ساخته شده، شبکه اجتماعی HateBook برای تنفر ساخته شده است! در اینجا باید هرچه بیشتر احساس تنفر را به اشتراک گذاشت.
زشتها وارد شوند!
بیشتر شبکههای اجتماعی بر اساس زیباییها ساخته شدهاند و کاربران هم در صدد انتشار بهترین تصاویر و لحظههای خودشان با دیگران هستند. اما در The Ugly Bug Ball لازم نیست همهچیز زیبا باشد! بلکه برعکس این شبکه برای کسانی است که معتقدند زشت هستند اما همچنان میخواهند با دنیا همچنان در ارتباط باشند.
دنیای خودتان را بسازید!
چند سالی است که بازار بازیهای انلاین در جهان خیلی گرم شده و بسیاری با عضویت در بازیها با دیگرانی که مشغول بازی هستند، ارتباط میگیرند. در همین فضا بازیهای جدیدی وارد شده که به کاربران این نوید را میدهد که میتوانند زندگی مورد نظر خودشان را بسازند! دنیای تازهای که حتی ممکن است فکر کنند از رسیدن به آن باز ماندهاند! Second Life یکی از این بازیهاست که میتواند به رویاهای کاربرانش در یک فضای سه بعدی رنگ واقعیت ببخشد
فناوران- عکس های خوش رنگ با چیدمان خاص و زیبا در اینستاگرام کم نیستند و در بسیاری از آنها روی محتویات عکس مانند دفتریادداشت ها، تابلوهای تزینی، زیورآلات، لباس ها، عینک ها، ساعت ها، وسایل آرایشی، کیف و کفش، غذاها و غیره تگ گذاشته شده است. تگ ها ما را به صفحاتی می برند که صاحبان کسب و کار هستند و آن محصولات را تولید کرده اند یا صاحبان کافی شاپ ها هستند یا هنرمندانی که کارهای دستی می کنند. بسیاری از ما از همین طریق مشتاق خرید محصولاتی می شویم که در اینستاگرام معرفی شده اند. هر چقدر کاربری که این تگ ها روی عکس هایش است برای ما قابل اعتماد تر و موجه تر و عکس زیباتر باشد، تمایل ما برای خرید و استفاده از محصولاتی که در عکس معرفی شده بیشتر می شود. این افراد تاثیرگذار یا به قولی «اینفلوئنسر» نامیده می شوند؛ کسانی که اینستاگرام شان نشان می دهد یا همیشه در سفرند، یا در کافه و رستوران، یا در مکان های تفریحی اند یا کنج خانه زیبا و خاص شان یک عصر آرام می گذرانند و زندگی روزمره شان پر از لحظات خوب و وسایل مورد استفاده شان خوشرنگ و قشنگ است. عکس های این افراد هزاران بار لایک می خورد و فیلم های شان هزاران بار دیده می شود. بسیاری از شما اینفلوئنسرهای ایرانی را می شناسید؛ مهسا نعمت (با 98.5 هزار دنبال کننده)، مهسا وحدت (با 126 هزار دنبال کننده)، هدی رستمی (با 190 هزار دنبال کننده)، آرشا اقدسی (با 82 هزار دنبال کننده) و... . کاربران زیادی هم هستند که به واسطه هنر، مهارت و دانش شان دارای دنبال کننده های زیادی هستند و شاید هیچ وقت هم مایل به ورود به دنیای بازاریابی نباشند. اما به هر حال تاثیرگذار بودن – چه در خرید چه در سبک زندگی- شاید بسیاری از ما را خوشحال کند. اینفلوئنسر شدن رویای بسیاری از کاربران اینستاگرام است. چطور می توان اینفلوئنسر شد؟ اینجا به چند نکته اشاره کرده ایم که به شما کمک می کند تبدیل به یک اینفلوئنسر شوید.
نام شما، برند شما
نام شما برند و شخصیت شماست. بنابراین در انتخاب نام کاربری خود دقت کنید و از انتخاب نام های عجیب، شکسته و تلفیق با اعداد تا جایی که می توانید پرهیز کنید. اغلب کسانی که به معرفی برندهای دیگر مشغول می شوند از نام واقعی خود استفاده می کنند. برخی که خودشان صاحب کسب و کار هستند، مثلا هنرمند هستند و هنری آموزش می دهند، نام برندشان را برای کاربری خود انتخاب می کنند. سلیقه ها متفاوت است فقط سعی کنید نامی انتخاب کنید که برازنده برند و شخصیت شما باشد.
اشتیاق یابی
مهم ترین و اولین گام بعد از تعیین نام کاربری، پیدا کردن موضوعی است که مشتاقید درباره آن محتوا تولید کنید. اشتیاق کلید پیشرفت شماست، چیزی که در سخت ترین شرایط هم باعث می شود از پا ننشینید. بنابراین لیستی از موضوعاتی که به آنها علاقه مند هستید تهیه کنید و به بررسی آنها بپردازید. سپس یک یا چند موضوع مرتبط را انتخاب کرده و کار خود را آغاز کنید.
دروغ نگویید
برند شما زنده است. از دروغ گفتن و فریب دادن مخاطبان خود برای تبلیغ کردن دیگران اجتناب کنید. در معرفی محصولات برندهای مختلف همان چیزی که تجربه می کنید را منتقل کنید. مخاطبان شما به شما اعتماد می کنند و اعتماد آنها اصلی ترین سرمایه شماست. بنابراین کاری نکنید که اعتماد مخاطبان به شما خدشه دار شود.
زیبا باشید
یکی از مهم ترین عوامل موفقیت شما در اینستاگرام، سلیقه و زیبایی شناسی شماست. چیدمان و رنگ هایی که در عکس های تان دیده می شود، میزان موفقیت شما در جذب کاربران را تعیین می کند. البته در این چیدمان تظاهر به لوکس بودن نکنید؛ چون چنین تظاهری به جای تبلیغ برای شما می تواند ضد تبلیغ باشد.
تغییر کنید
رسانه های اجتماعی، عادات، رفتار و انتظارات کاربران دایم در حال تغییر است. اگر می خواهید به روز باشید باید حواس تان به تغییرات باشد و در مقابل آنها مقاومت نکنید. منظور از اینکه مقاومت نکنید، زیاده روی و افتادن از آن سوی بام نیست. فقط از کسب تجربیات تازه و ایجاد تغییرات نترسید.
اجتماعی باشید
رسانه های اجتماعی باید به اجتماعی شدن شما کمک کند. منزوی نباشید. برای اینکه بتوانید رابطه خود را با مخاطبان و دوستان تان حفظ کنید، باید برای دیدار آنها در زندگی واقعی و نه تنها آنلاین وقت بگذارید. دوستان خود را در زندگی واقعی، وارد دنیای مجازی خود کنید و برعکس. در رویدادها شرکت کنید و با افراد جدید آشنا شوید.
استفاده درست از ابزارها
اپلیکیشن ها و سرویس های آنلاین باید به شما کمک کنند بتوانید تاثیرگذار باشید. بنابراین به روز باشید و کار با برنامه های متنوع را امتحان کنید و برنامه هایی که به شما در تاثیرگذاری بیشتر کمک می کنند را در اولویت استفاده قرار دهید.
وقت شناس باشید
گزارش ها و توصیه های زیادی درباره بهترین زمان ارسال محتوای متنی و تصویری در شبکه های اجتماعی منتشر شده است. آنها را مطالعه کنید، رفتار مخاطبان خودتان را زیر نظر بگیرید، وقت شناس باشید و بهترین زمان را برای ارسال پست در اینستاگرام پیدا کنید تا عکس های تان بیشتر دیده شود. می توانید تقویم هفتگی داشته باشید و با به کارگیری ابزار آنلاین، زمان ارسال پست های تان را مشخص کنید. با این کار خیال تان راحت خواهد بود که در صورت بروز هر اتفاقی عکس شما در بهترین زمان پست می شود. یکی از ابزارهای ساماندهی محتوای بصری و متنی Later است.
خلاق باشید
برای تاثیرگذاری باید بتوانید محتوای خلاقانه ای نیز تولید کنید. بنابراین عجول نباشید، برای عکس و متنی که می خواهید منتشر کنید وقت بگذارید و با دقت کلمات و عکس خود را بررسی کنید.
تکلیف محتوا را مشخص کنید
محتوا می تواند شامل هر چیزی شود؛ حیوانات خانگی، سلامتی، تکنولوژی، ورزش، زیبایی و غیره. زمانی موفق خواهید بود که تکلیف خود را مشخص کنید که می خواهید در چه حوزه ای فعالیت کنید. اینکه عکسی زیبا منتشر کنید برای تاثیرگذاری و جذب مخاطب کافی نیست. برای اینکه بتوانید صاحب نفوذ شوید باید برای کار با برندهای بزرگ برنامه ریزی کنید، نیاز مخاطبان خود را بشناسید و یک راه مشخص را برای فعالیت خود در پیش بگیرید. پس از پراکنده نگاری تا جایی که می توانید خودداری کنید و برای مخاطبان خود علایق جدید ایجاد کنید.
جبهه خود را مشخص کنید
باید از بین رسانه های اجتماعی، جبهه جنگ خود را انتخاب کنید. اگر ندانید کجا می خواهید به محبوبیت برسید، نمی توانید درست رقابت کنید. برای پیروزی در رقابت باید بتوانید یک برنامه استراتژیک تهیه کنید، رقبای خود را بشناسید، عادات کاربران آن شبکه را به ذهن بسپارید و ترفندهای آن را بیاموزید. اگر سعی کنید یک محتوا را روی فیس بوک و توییتر و اینستاگرام و واین و تامبلر و گوگل پلاس و لینکدین بگذارید باید با محبوبیت خداحافظی کنید. فکر کنید بخواهید برای هر کدام از این شبکه ها محتوای جداگانه تولید کنید! به نظرتان امکان پذیر است؟ بنابراین جبهه جنگ خود را مشخص کنید.
تناسب را حفظ کنید
هر کدام از شبکه های اجتماعی برای یک نوع محتوا طراحی شده است. مثلا اینستاگرام عکس محور است پس در آن از نوشتن متن های بلند بپرهیزید. فیس بوک برای هنرمندان مناسب نیست. محتوای ویدیویی در واین و یوتیوب موفق است و اگر اهل نوشتن هستید، توییتر برای شما بهترین جاست.
صرفه جویی در زمان
فکر نکنید فقط باید از اپلیکیشن های شبکه های اجتماعی استفاده کنید. سرویس هایی طراحی شده که بتوانید به صورت همزمان توییتر، فیس بوک و اینستاگرام را یک جا داشته باشید. به این ترتیب در زمانی که برای چک کردن آنها نیاز دارید صرفه جویی می شود. از جمله این برنامه ها می توان به داشبوردهایی مانند TweetDeck و Hootsuite اشاره کرد. در این سرویس ها علاوه بر اینکه می توانید شبکه های مختلف را همزمان چک کنید، می توانید برای انتشار مطلب در آینده نیز برنامه ریزی کنید تا به صورت اتوماتیک محتوای تان منتشر شود.IFTTT نیز یک سرویس کارآمد در این زمینه است.
صبور باشید
برای محبوب شدن عجله نکنید. سعی نکنید دایم جلوی چشم مخاطبان خود باشید و به جای اینفلوئنسر تبدیل به یک مزاحم شوید. صبور باشید و اجازه بدهید مخاطبان بدون اجبار و طی زمان مناسب جذب شما شوند. انتشار محتوای با کیفیت به صورت منظم و متداوم از اهمیت بالایی برخوردار است. پس به جای تمرکز روی زمان که موجب می شود عجول به نظر برسید، تلاش کنید روی تولید محتوای با کیفیت تمرکز کنید.
معجزه ای به نام ممارست
هیچ وقت فکر نکنید از دیگران بهترید، همه چیز بلدید، ماهرید و همه چیز را می دانید. دایم در حال تمرین کردن باشید؛ اگر عکاس هستید، دایم عکس بگیرید، اگر نویسنده هستید، دایم بنویسید، اگر در حوزه پادکست فعالیت می کنید دایم برنامه ضبط کنید. هیچ وقت دست از تمرین و یادگیری نکشید و خودتان را برتر از مخاطبان تان ندانید.
رابطه یک طرفه ممنوع
هنگامی که یک پست منتشر می کنید به صحبت هایی که کاربران زیر پست شما مطرح می کنند توجه کنید، پیام هایی که برای تان می نویسند را بی جواب نگذارید. با احترام با مخاطبان خود صحبت کنید و هیچ وقت سوال آنها را بی جواب نگذارید. فراموش نکنید همین جامعه است که تصمیم می گیرد شما را اثرگذار بداند یا خیر. علاوه بر این پست های دیگران را ببینید، با آنها درباره محتوایی که منتشر کرده اند صحبت
کنید.
استراتژی محتوا داشته باشید
همیشه وقتی محتوایی تولید می کنید از خودتان بپرسید چرا این پست باید برای مردم جذاب باشد؟ چرا مردم باید آن را بخوانند و از آن خوش شان بیاید؟ این سوال به شما کمک می کند محتوای تولید شده را از بعد دیگری ببینید و اصلاحات لازم را روی آن انجام دهید. همیشه برنامه ریزی داشته باشید؛ برای محتوای خود زمان انتشار مشخص کنید و اگر قصد دارید به هدف خاصی برسید برنامه زمان بندی شده برای رسیدن به آن هدف داشته باشید. برای رسیدن به یک هدف، یک حرکت (انتشار یک پست) کافی و اثرگذار نیست. شما باید بتوانید آرام آرام با چندین پست مخاطب تان را به هدف تان نزدیک کنید.
شبکه بسازید
با افراد و صاحبان کسب و کاری که در حوزه شما فعالیت می کنند ارتباط برقرار کنید. عضو انجمن ها و گروه ها شوید. در رویدادهای مرتبط شرکت کنید. دانش خود را در حوزه کاری تان ارتقا دهید.
استیسی استاینبرگ - اگر مداوماً عکس کودکتان را بدون رضایت او منتشر میکنید، منتظر باشید تا او نیز با دیگران چنین کند.
اکثر کودکان امروز، طعم بهاشتراکگذاری عکسهایشان را در صفحۀ شبکههای اجتماعی والدین چشیدهاند. اما کمتر به این مسئله از نگاه کودکان توجه شده است. ممکن است مادری عکس کودکش را بدون آنکه نیت بدی داشته باشد، در وضعیتی مضحک و نامناسب منتشر کند، ولی اینکار چندسال بعد، بچهاش را خجالتزده و غمگین کند. اما مسئله به اینجا ختم نمیشود، چرا که بچهها خیلی وقتها در شبکههای اجتماعی به همان شیوۀ والدینشان عمل میکنند.
واشنگتن پست — دوستم لیندزی داشت وعدههای ناهارِ روز بعد را بستهبندی میکرد که متوجه شد گوشیِ پسرش، کول، روی پیشخوان آشپزخانه میلرزد. کنجکاوِ شد که ببیند چه کسی در این وقت شب به او پیام داده است، گوشی را برداشت و رمزش را وارد کرد. لیندزی هم مثل اکثر والدینِ بچههای مقطع راهنمایی، به کول گفته بود که گاهگداری گوشیاش را چک خواهد کرد. به خودش گفت که فضولی نمیکند، بلکه کاری را میکند که هر مادر دلنگران دیگری در این شرایط انجام میدهد.
آنچه دید، نگرانکننده بود. متنْ پیام خشمگینی بود از خواهر بزرگ بِکی، بهترین دوست کول. همینطور که لیندزی در میان پیامهای کول عقب میرفت، فهمید که چرا بِکی آنقدر ناراحت است. او اینستاگرام کول را باز کرد، پسرش آنجا عکس بِکی، یکی از صمیمیترین دوستانش را در لباس شنا، وقتی خم شده بود تا چیزی را بردارد، منتشر کرده بود. عکس قشنگی نبود و ظاهر آن میگفت که بِکی نمیدانسته که از او عکس میگیرند. عکس نظرات زیادی دریافت کرده بود که اکثرشان حالتِ بِکی را مسخره میکردند.
دوستم بهوضوح از این قضیه ناراحت بود و میدانست که باید کاری بکند. کودکان ما به والدین وابستهاند تا به آنها کمک کنند فهم درستی پیدا کنند از چگونگی پیشبرد روابط، هم در جهان واقعی و هم دنیای آنلاین. جنیفر سیگر، روانشناسی در شهر گینزویل در فلوریدا میگوید «کودکان ۱۰ تا ۱۴ساله و نوجوانها میان میل به دیده/پسندیده شدن و درک تأثیرِ رفتارهایشان، گیر کردهاند.» کودکان دچار سردرگمی عظیمی میشوند بینِ کاری که میدانند باید بکنند و کاری که فکر میکنند دوستانشان از آنها میخواهند. «بهاشتراکگذاری الکترونیکی، ایموجیِ ’شستهای روبهبالا‘، یا در بسیاری موراد، ایموجی ’شستهای روبهپایین ‘، جانشینی برای عزت نفس واقعی شده است.»
پس آیا آنچه کول منتشر کرد نمونهای است از رفتارِ غریزی و غیرمنطقیِ نوجوانانهای که سیگر توصیف میکند؟ یا چیزی بود که جایی یاد گرفته بود؟ لیندزی همانطور که به گوشی پسرش چشم دوخته بود، چارهای نداشت بهجز یادآوری دفعاتِ زیادِ انتشار عکسهایی از پسرش در حال انجام کارهایی خجالتآور. بسیاری از عکسها و داستانها، حتی پیشازآنکه کول بداند فیسبوک چیست، بهاشتراک گذاشته شده بودند. اما بهموازاتِ آنکه کول رشد میکرد، بهاشتراکگذاریها ادامه یافت. او گاهگداری عکسها را میدید و ظاهراً خجالت میکشید، اما بهندرت از مادرش میخواست آنها را حذف کند. لیندزی نمیدانست آیا او هرگز آنقدر احساس قدرت کرده که این را بخواهد یا نه. دوستم نگران بود که بهاشتراگگذاریهای خودش، بهنوعی تأثیری گذاشته باشد بر عاداتی که داشت در کول آشکار میشد.
بسیاری از نوجوانهای امروزی، در دورۀ پیش از شبکههای اجتماعی متولد شدهاند. وقتی که آنها وارد پیشدبستانی شدند، اکثر والدینشان حسابهای فیسبوک داشتند. و بسیاری از والدینِ -تازهوارد به شبکههای اجتماعی- با هیجان، داستانهای شخصی و خجالتآورِ کودکانشان را بهاشتراک میگذاشتند. من در گذشته دراینباره نوشتهام که والدین چگونه باید تأثیراتی را در نظر بگیرند که این بهاشتراکگذاریها روی رشد روانی کودک دارند. کودکان از رفتار والدین سرمشق میگیرند. وقتی والدین مدام جزئیاتِ شخصیِ زندگیِ کودکان را بهاشتراک میگذارند و سپس، پستهایشان را برای شمردنِ تعداد لایک و فالور چک میکنند، کودکان به کارشان توجه میکنند. بااینکه اکثر والدین بهترین نیات را برای بچههای خود دارند زمانیکه داستانهای خصوصی را روی شبکههای اجتماعی بهاشتراک میگذارند، برای یاریشان در زمینۀ راهبردهای تربیت در عصر دیجیتال، راهنماهای کمی وجود دارد.
کودکان همیشه در حال جذب پیامهایی از منابع گوناگون، ازجمله والدین هستند. آنها این رفتار مشاهدهشده را در سنین بلوغ و بزرگسالی تقلید میکنند. کاملاً محتمل است که بهاشتراکگذاری (افراطی) والدین به کودکان آموخته باشد که بهاشتراکگذاری عکسها و داستانهای خصوصی فردی دیگر، کاری است که از آنها انتظار میرود و مناسب است انجامش دهند. درواقع، بسیاری از کودکانْ سالهای ابتدایی مدرسه را با حقوحقوق ناچیزی در قبالِ بهاشتراکگذاریهای آنلاین والدینشان گذراندهاند.
والدین میتوانند به فرزندان کمک کنند تا دلالتهای بهاشتراکگذاری آنلاینِ بدون رضایت را بهتر بفهمند، حتی اگر خود در گذشته دربارۀ فرزندانشان چیزهایی بهاشتراک گذاشتهاند. یکی از راههای مؤثر برای این کار، ارائۀ فرصتی است به کودکان بزرگتر برای پاککردن پستهایی که باعث سرافکندگی یا شرم میشوند. پیش از بهاشتراکگذاری پستهای آینده دربارۀ کودکان، خوب است والدین اجازه بگیرند. اینکار به نوجوانان کمک میکند قدرت و اهمیت کنترل کردن ردپای دیجیتال را بهتر بفهمند. چیزی که بهنوبۀخود به نوجوانان کمک میکند تا بفهمند چرا ضروری است که آنها نیز، پیش از اضافه کردن یا تغییر دادن ردپای دیجیتال دیگران، رضایت آنها را کسب کنند.
لیندزی، پسازاینکه با هم حرف زدیم، گفتوگویی با پسرش داشت. بااینکه او بهسرعت عکس را از اینستاگرامش پاک کرد، اما بخش بزرگی از آسیب قبلاً وارد شده و باعث رنجش و سرشکستگی بِکی شده بود. لیندزی برای اینکه به فهمِ کول کمک کند، پستهای فیسبوک خودش را بیرون کشید که بسیاری از عکسها، کول را در خردسالی نشان میداد. پسرش را در حالیکه عکسها را وارسی میکرد، نگاه کرد. هرچند خندههایی در کار بود، متوجه شد که کول از تعداد زیادی از افشاگریهای او تعجب کرده است. آنها دربارۀ اهمیت کنترل ردپای دیجیتال افراد حرف زدند. بههمینمنظور، لیندزی پیشنهاد کرد تا پستهایی را که بهنظر کول خجالتآور یا نامناسب بودند، پاک کند. کول پس از اندیشیدن به گفتوگویی که با مادرش داشت، صمیمانه از بِکی عذرخواهی کرد. او میدانست که بِکی هنوز حق دارد که عصبانی باشد، اما امیدوار بود که با پذیرش مسئولیت اعمالش، میتوانند آغاز به جبران مافات کنند.
من نیز مثل لیندزی، عکس کودکانم را بهاشتراک آنلاین میگذارم. سعی میکنم این کار را مسئولانه و با در نظر گرفتن بهترین کردارهایی انجام بدهم که طی پژوهشهایم بهتدریج یافتهام. شاید مهمترازهمه این است که دیگر عکسهای بزرگترین فرزندم را بدون کسب اجازۀ او منتشر نمیکنم. بااینکه سالهای زیادی را صرف بررسی این موضوع، هم در مقام فردی دانشگاهی و هم یک مادر کردهام، هنوز یافتن تعادل میان میل بهاشتراکگذاری داستانهایم، همزمان با محافظت از حریم خصوصی فرزندانم را سخت مییابم. هنوز برای دانستن اینکه چگونه رفتارهای بهاشتراکگذاری خودم در شبکههای اجتماعی، زمانی بر عادات بهاشتراکگذاری آنها تأثیر خواهد گذاشت، خیلی زود است. فقط میتوانم امیدوار باشم که با اندیشیدن پیش از فشار دادن دکمۀ بهاشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی، دارم به کودکانم اهمیت انجام همین کار را در خوراکهای شبکههای اجتماعیشان، القا میکنم.
ما داریم اجتماعاتی را میسازیم و زندگیهایمان را ازطریق شبکههای اجتماعی گسترش میدهیم، اما تازه شروع کردهایم به خلقِ نقشههایی که ما را راهنمایی کنند. درحالیکه زمانیکه مشغول بررسی موضوعات متعارضِ حفاظت از حریم خصوصی و بهنمایشدرآوردن آنلاین زندگیهایمان هستیم، ممکن است زمان خوبی باشد برای اینکه در عاداتمان بازاندیشی کرده و پیام را از نو تنظیم کنیم، برای اینکه به کودکانمان اهمیت رضایت را بیاموزیم و آنها را یاری کنیم تا شهروندان آنلاین باشرافت و تعاملکنندگانی مسئولیتپذیر باشند.
پینوشتها:
* این مطلب را استیسی استاینبرگ نوشته است و در تاریخ ۳۱ جولای ۲۰۱۷ با عنوان «Parents’ social media habits are teaching children the wrong lessons» در وبسایت واشنگتن پست منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۹۶ آن را با عنوان «کودکان رفتار والدینشان در شبکههای اجتماعی را تقلید میکنند» و با ترجمۀ علی امیری منتشر کرده است.
** استیسی استاینبرگ (Stacey Steinberg) استاد مهارتهای حقوقی در دانشکدۀ حقوق لوین در دانشگاه فلوریدا است، او همچنین معاون مرکز کودکان و خانوادهها در این دانشگاه است و سابق بر این، وکیلِ بهزیستی کودکان بوده است.
(ترجمۀ: علی امیری مرجع: WashingtonPost؛ منبع ترجمه: سایت ترجمان)
انتخابات سال 2016 آمریکا زمان دردناکی برای بسیاری از آمریکایی ها بود. اثر آن به حدی شدید بود که روانشناسان همچنان درباره اضطراب پس از انتخابات، با وجود آنکه ماه ها از آن زمان گذشته، صحبت می کنند. همه آن اضطراب ها و خستگی ها کجا شکل گرفتند؟
بسیاری شبکه های اجتماعی را بابت نتایج انتخابات سرزنش کردند و بر این عقیده بودند که نحوه انتشار اخبار درست و جعلی در این اتفاق موثر بوده است. شبکه های اجتماعی و نقش آن در انتشار اخبار سیاسی قابل چشم پوشی نیست و این نقش را نه می توان نادیده گرفت و نه می توان از خستگی های ناشی از آن رهایی یافت. اما این تنها تغییری نیست که در نقش شبکه های اجتماعی رخ داده است.
جمعیت شناسی شبکه های اجتماعی در حال تغییر است. نوجوانان از فیسبوک مهاجرت کرده اند و بسیاری اصلا به این شبکه ملحق نمی شوند چرا که والدین آنها از کاربران آن هستند. در سال 2016 تعداد کاربران، ارتباطات کاربران نیز به انتشار اخبار و الگوهای رفتاری تقلیل پیدا کرده است.
جین دیویس، موسس شبکه اجتماعی «کپشور» به نکات جالبی درباره تغییراتی که شبکه های اجتماعی در سال 2017 و سال های بعد خواهدداشت اشاره کرده است؛ در ادامه تعدادی از آنها را مرور می کنیم.
1. یکی از اولین شبکه های اجتماعی فرنداستر بود. این شبکه اجتماعی همانطور که از نامش پیداست با هدف نگهداری از دوستی ها ساخته شده بود. به همین ترتیب مای اسپیس و فیسبوک شکل گرفتند. البته آنها کمی پیشرفت کردند و به برند شخصی توجه بیشتری نشان دادند و درواقع تلاش کردند تا یک گام فراتر از دوستی گذاشته و به رویدادهای جاری زندگی افراد و جامعه ملحق شوند. پلتفرم های اجتماعی به یک ابزار انتشار برای افراد و شرکت ها تبدیل شده اند.
این موضوع وقتی قصد داشته باشید موضوع مهمی را با افراد کثیری در میان بگذارید، بسیار ارزشمند است. این ابزارها دیگر کمتر برای انتشار عکس های کودکان یا برقراری ارتباط با اعضای خانواده به شمار می روند.
2. تاکنون پست ها و مطالبی که افراد در شبکه های اجتماعی منتشر می کردند، به عکس ها، فیلم ها و نوشته ها محدود بود. با پیشرفت تکنولوژی و به دست آمدن امکانات تازه، عطش افراد برای به اشتراک گذاشتن تجربه های تازه در این زمینه ها بیشتر خواهدشد. جین لویس می گوید: «همان طور که روزی شگفت زده به یک نوار کاست گوش می کردیم با در دست داشتن تلفن های هوشمند این حس را دوباره تجربه خواهیم کرد.»
3. خدمات حرفه ای پرطرفدار خواهندشد! البته این یکی کمی ضدبصیرت به شمار می رود چرا که افراد برای تجربه هایی که در شبکه های اجتماعی به دست می آورند، باید متحمل پرداخت هزینه شوند. برای تغییر بینش قبلی دو اتفاق رخ خواهدداد. یک، نیاز به داشتن یک شبکه شخصی تر، با قابلیت ذخیره داستان ها و عکس های با کیفیت بالا برای آیندگان، دو، یافتن مکانی به دور از تبلیغات دائمی که از جمله مهمترین دلایل فعالیت شبکه های اجتماعی حرفه ای یا پرمیوم خواهدبود.
4. گوگل پلاس قبلا چیزی شبیه این را تجربه کرده بود اما به دلیل این که افراد پست های اشتباه در گروه های مختلف می دیدند به دلزدگی آنها منتهی شد. اما گروه بندی شبکه های اجتماعی دوباره به روی صحنه باز خواهدگشت. بدین ترتیب اگر بخواهید کسی موضع گیری شما درباره یک موضوع خاص یا حساس را نبیند، می توانید آن شخص را در خارج از دایره بحث ها و محتوای مرتبط با آن حوزه خاص قرار دهید. مثلا اگر محتوای سیاسی منتشر می کنید، می توانید گروهی برای غیرسیاسی ها در نظر بگیرید و این محتوای خود را دور از چشم آنها قرار دهید.
5. حریم خصوصی و اهمیت آن در شبکه های اجتماعی از ابتدای شکل گیری آنها وجود داشته است و روز به روزپررنگ تر می شود. پس باید انتظار داشته باشیم که شبکه های اجتماعی در آینده ایده های پیشرفته تری برای حریم خصوصی پروفایل ها داشته باشند.
6. بارها گفته شده است که اینترنت با جوهری نوشته شده که نمی توان آن را پاک کرد و در آینده نیز کاربران نی خواهند آن را از بین ببرند. کاربرها می خواهند شبکه اجتماعی آنها مانند یک کپسول زمان وجود داشته باشد و زندگی آنها را ضبط کند. سازندگان پلتفرم های هوشمند دانسته اند که پست ها نباید به یک شلیک لحظه ای در زمان محدود شود و بعد هم در ظرف چند ثانیه به فراموشی سپرده شود؛ بلکه می خواهند محتوا چندین چهره داشته باشد و تعاملی باشد که نویسندگان بسیاری را در بر گیرد و هر یک از آنها بتوانند داستان خود را بیان کنند.
7. شبکه های اجتماعی اصلی و معروف در برابر تغییر مقاومت می کنند و هم چون ماشین های لنگان و آهسته را ه خود را می پیمایند. مدل های آینده پلتفرم های پیشین را دیده اند و می خواهند امور را به یک سطح تازه از موفقیت سوق دهند و به همین دلیل برای کشف و گشایش راه های تازه آماده اند. آنها راه های بسیاری برای مدیریت مخاطبین، دوست شدن با دیگران، مدیریت رابط کاربری و غیره را امتحان خواهندکرد.
منبع: روزنامه هفت صبح
پس از آنکه اخبار دروغینی که برخی در صفحات گوگل و فیس بوک درباره حمله تیراندازی به مردم لاس وگاس آمریکا منتشر کردند، این دو شبکه اجتماعی باری دیگر مورد انتقاد قرار گرفتند.
به گزارش ایسنا، به نقل از وب سایت فایننشال تایمز، بر اساس اعلام پلیس شهر لاس وگاس، عامل تیراندازی دیروز به هزاران آمریکایی که در کنسرت و جشنواره موسیقی در این شهر گردهم آمده بودند، فردی به نام استفان کرگ پادوک بوده است که اهل ایالت نوادا در ایالات متحده آمریکا بوده است که از طبقه ۳۲ هتلی در نزدیکی این کنسرت موسیقی اقدام به تیراندازی کرده بوده است. طبق اخبار و گزارش های منتشر شده، تاکنون ۵۹ نفر در این حادثه کشته شده و بیش از ۵۰۰ نفر نیز زخمی شده اند. وی پس از آنکه پلیس به دنبال پیداکردن و دستگیری اش بود، خود را کشت.
در این حین، یک صفحه مجازی در فیس بوک که گفته می شود از رئیس جمهور کنونی آمریکا حمایت می کند، فرد دیگری را بعنوان عامل این حادثه و تیراندازی معرفی کرده بوده که یک چپگرا و حامی حزب دموکرات در آمریکا بوده است.
بر اساس گزارش ها و اخبار منتشر شده ای که نادرست هم بود، شبکه های اجتماعی گوگل و فیس بوک به شدت مورد انتقاد واقع شدند. با اینکه پس از شناسایی این اخبار نادرست و کذب، این دو شبکه اجتماعی آنها را حذف کرده و جلوی انتشار بیشتر آنها را گرفتند، اما باز هم انگشت اتهام بسیاری از کاربران اینترنتی به سوی آنها به نشانه رفته است.
در ماههای گذشته، شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک، گوگل و توییتر بارها و بارها به دلیل انتشار تبلیغات نژادپرستانه و ضد یهود و همچنین اقدامات مداخله جویانه روسیه در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مورد بازخواست قرار گرفته بودند و نمایندگان این غولهای تکنولوژی توسط نمایندگان کنگره ایالات متحده آمریکا استیضاح شده و موظف شده بودند که درباره مسائل مذکور، به آنها توضیح بدهند.
بنظر می رسد این روزها با توجه به نقش بسیار پررنگی که شبکه های اجتماعی، رسانه های و پیام رسان ها در انتشار اخبار و همچنین شایعات ایفا می کنند، فشار مضاعفی از سوی جوامع بین المللی بر روی غول های تکنولوژی و شبکه های اجتماعی وارد می شود و اینطور که پیش می رود انتظار می رود قانونگذاران در کشورهای پیشرفته که میزبان این غولهای تکنولوژی و شبکه های اجتماعی هساتند نیز قوانین و مقررات سختگیرانه تری را در قبال آنها وضع کنند.
حدود دو سوم افراد بزرگسال در آمریکا برای دریافت اخبار از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند؛ امری که نشانگر اقبال گسترده به این پدیده برای افزایش اطلاعات از رویدادهای محیط اطراف است.
به گزارش فارس به نقل از رویترز، بررسیهای موسسه پیو نشان می دهد از هر 10 بزرگسال آمریکایی دو نفر این کار را غالبا و به صورت مرتب انجام می دهند و 67 درصد مردم هم حداقل برخی اخبار خود را از این طریق و با مراجعه به فیس بوک، توییتر و اسنپ چت دریافت می کنند. این رقم در سال 2016 برابر با 62 درصد بود.
همچنین بر اساس همین بررسی، برای اولین بار حدود 55 درصد از مردم 50 سال به بالا در آمریکا از شبکه های اجتماعی برای مطالعه اخبار استفاده می کنند. این رقم در سال 2016 برابر با 45 درصد بود.
رشد این رویکرد به خصوص در میان آمریکایی های مسن، با سطح تحصیلات کمتر و غیرسفید قابل توجه است. البته هنوز هم میزان استفاده افراد زیر 50 سال از شبکه های اجتماعی برای دریافت اخبار بیشتر است و به عنوان مثال 78 درصد این افراد گفته اند از شبکه های اجتماعی برای مطالعه اخبار استفاده می کنند که از سال 2016 به این سو بدون تغییر باقی مانده است.
در میان شبکه های اجتماعی مختلف فیس بوک مورد توجه 45 درصد از بزرگسالان آمریکایی است و یوتیوب با 18 درصد در رتبه دوم و توییتر با 11 درصد در رتبه سوم است.
روزگاری برای بسیاری از مردان و زنان مهم بود که عکسهای خصوصیشان را تنها در آلبومِ عکس خانوادگیشان نگاهداری کنند؛ اما امروز برای برخی از افراد و چهرههای سرشناس، مهم این است که عکسهای نامزدی و عروسی و بارداری و دیگر برنامههای خصوصی و شخصیشان، تعداد بازدید و «لایک» بیشتری داشته باشد.
مقایسه روزگارِ امروز و مناسبات حاکم در جامعه امروزی ما با دیروز ها و پریروزهای این جامعه کاری است بسیار دشوار و گاه ناممکن. زیرا با پیشرفت هرچه شتابانِ فناوری و افزون شدنِ سطح رفاه در جامعه امروزی، مرز بسیاری از بایدها و نبایدها، زشت و زیباها و مستورگیها و مکشوفگیهای اخلاقی و عرفی جامعه ایرانی نیز جابهجا و حتی زیر و رو شده است.
دیروزِ جامعه ایرانیِ بد میدانست که مرد نامِ زن خود را جلوِ بیگانگان صدا بزند؛ و امروزِ جامعه ایرانی نه تنها زن را در حضور غریبهها به نامِ کوچکش میخواند، که الفاظِ تحبیبی چون «جان» و «عزیز» و «گُل» را نیز همراه با نامِ بانوی مورد نظر به کار میبرد. دیروز پسندیده نبود که مردِ خانه حتی در حضور محرمانِ خانواده خود دست همسرش را بگیرد اما امروز اگر زن و شوهرِ مجریِ یک شبکه تلویزیونی جلو چشمِ هزاران بیننده نیز به یکدیگر محبت های خارج از عرف کنند، صدایی درنمیآید. دیروز میکوشیدند باردار شدنِ دختر یا عروسِ خانواده را تا زمانی که میشد، حتی از مَحرمانِ فامیل پوشیده بدارند؛ اما امروز گویی دیگر قبحی ندارد که فلان فوتبالیست یا بازیگر یا کارگردان لبخند به لب، دست در گردنِ همسرِ پابهماهش بیاندازد و رو به دوربین بایستد و عکسِ این صحنه را با میلیونها چشم به اشتراک بگذارد. دیروز برای بسیاری از مردان و زنان مهم بود که عکسهای خصوصیشان را تنها در آلبومِ عکس خانوادگیشان نگاهداری کنند؛ اما امروز برای بسیاری مهم این است که عکسهای نامزدی و عقد و عروسی و دیگر برنامههای خصوصی و شخصیشان، تعداد بازدید و «لایک» بیشتری داشته باشد.
خلاصه اینکه برای بسیاری از دیروزیان مهم بود که هر جایی و به هر شکل و حالتی دیده نشوند و برای شمارِ روبهافزونی از امروزیان مهم این است که در هر جایی و به هر شکل و حالتی دیده شوند.
«مستورگی» و «مکشوفگی»، عرف دیروز و امروزِ گروههایی از افراد بانام و گمنامِ جامعه ایرانی است که هم در فضای حقیقی و هم با شدت بیشتری در فضای مجازی میتوان حد و حدودِ درهم آمیخته و نیز درهم شکسته آن را به خوبی دید. امروزه بسیاری از چهرههای سرشناسِ هنری، ورزشی، فرهنگی و گاه سیاسی همپا با شماری از مردمِ عادی و اجتماعی میکوشند لحظه و آنی از زندگی خصوصی خویش و نیز همسر و فرزند و متعلقانِ خود را برای عمومِ مردم به نمایش بگذارند و لابد هر یک نیز برای این کار دلایلی دارند.
با توجه به فراگیر شدنِ هرچه بیشترِ پدیده نمایش و اشتراکگذاری تصاویر شخصی برای عموم مردم، که به ویژه در میان هنرمندان، ورزشکاران و چهرههای مشهور نمود بیشتری دارد، ایرنا به سراغ تنی چند از کارشناسانِ رسانه، جامعه شناس و روانشناس رفته تا دیدگاه آنان را درباره این پدیده روبه گسترش جویا شود.
** اشتراکگذاری عکسهای خصوصی و خودکمبینی و عقدههای حقارت کودکی
پروفسور حسین باهر، استاد دانشگاه، پژوهشگر و رفتارشناس برجسته با اشاره به اینکه افراد سرشناس یا عادی که تصاویر خصوصی خود را در معرض دید عموم میگذارند، از عواقب این کار خود اطلاع کامل و دقیقی ندارند، گفت: دلایل فردی و شخصی چنین رفتارهایی را میتوان در خودکمبینی و عقدههای حقارت دوران کودکی افرادی دانست که عکسهای شخصی و خصوصی خود، همسر و خانوادهیشان را در فضای مجازی با دیگران به اشتراک میگذارند.
این استاد دانشگاه همچنین گفت: اینکه چهرههای سرشناس عکسهای شخصی خود را در فضا مجازی منتشر میکنند مسلماً دارای تأثیرهایی در جامعه خواهد بود که در این باره میتوان دو نوع تأثیر مثبت و منفی را در دو دوسته جماعت عقلانی و عشقانیِ جامعه در نظر گرفت که هر یک نیز تبعات ویژه ای خواهد داشت.
** قاعده طلایی اخلاق و انتشار تصاویر خصوصی
حجتالاسلام و المسلمین جلال نوری، پژوهشگر مذهبی و کارشناس رسانه، طرح دیدگاه خود را درباره بحث اشتراکگذاری عکسهای خصوصی در فضای عمومی، از زاویه مخاطبانِ این عکسها آغاز کرد و گفت: هر انسانی دوست دارد احترام و جایگاه هویت و شخصیتش حفظ شود؛ براین اساس، بهطور طبیعی انسان دوست ندارد عکسها و مسائل خصوصیِ زندگیاش در فضای عمومی پخش و منتشر شود. به همین دلیل است که امانتداری، رازداری و افشانکردنِ اسرار دیگران جزو وظایف اخلاقی ما است.
امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «آنچه برای خود نمیپسندی، برای دیگران نیز نپسند». از همین فرمایش حضرت یک اصل اخلاقی استنباط میشود که قاعده طلایی اخلاق شناخته شده و آن، این است که ما باید خودمان را به جای افراد دیگر بگذاریم، آن وقت ببینیم راضی هستیم اتفاقی که برای آنان میافتد، برای خودمان نیز رقم بخورد، یا نه. با این توضیح و با در نظرگرفتنِ اینکه فضای مجازی، فضای غیرامنی است که وقتی امری وارد آن شد، به صورت فراوان تکثیر و توزیع میشود، باید از خودمان بپرسیم اگر میخواهیم چیزی را منتشر کنیم، آیا به موجبِ آن، اسرار دیگران نیز افشا خواهد شد یا خیر.
وی ادامه داد: بُعد اخلاقیِ دیگرِ این ماجرا این است که باید توجه داشته باشیم که آیا براساس آموزههای اخلاقیمان، ما اجازه داریم عکس یا مطلبی را که حاوی محتوایی خصوصی همچون تصویر بیحجاب برخی خانمها است، منتشر کنیم؟ حال اگر این عکس، عکسِ خصوصی چهره ای سرشناس باشد، ما جدای از زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی، داریم به حیثیت اجتماعی او نیز آسیب میزنیم، زیرا افراد جامعه نسبت به یک چهره مشهور ذهنیت و تصوری دارند و ما با انتشار تصویر خصوصی آن فرد سرشناس، به آبرو و اعتبار و حیثیت اجتماعی او لطمه میزنیم و در واقع وارد حریم خصوصی او میشویم.
** عشق به امام حسین (ع) و انتشار عکس خصوصی؟!
این کارشناس رسانه و مسایل مذهبی همچنین گفت: به این نکته نیز باید توجه کرد که هر عکسی یک پیامی دارد؛ وقتی ما در تعریف از فردی، عکسی از او منتشر میکنیم که مثلاً دارد به نیازمند یا یتیمی کمک میکند، انتشار آن پیامد مثبتی دارد و موجب اعتبار و وجاهت بیشتر فردِ صاحبِ عکس میشود. اما برخلافِ این، یک عکس نیز میتواند موجب ترویج بداخلاقی، بیحجابی، حریمشکنی و تجاوز به حریم خصوصی شود. این در حالی است که ما در یک جامعه ایرانیِ مسلمانِ شیعه زندگی میکنیم و بسیاری از مردم ایران در محرم برای امام حسین (ع) مشکی میپوشند و میخواهند خودشان را با فرهنگ عاشورا همراه کنند و نیز مردم ما، چه سنی، چه شیعه عشق فراوانی به حضرت امیرالمؤمنین (ع) دارند. خب بر این اساس، ما امیرالمؤمنین (ع) را مظهر عدالت میدانیم و سیدالشهدا (ع) را نماد شهادت و حقطلبی؛ پس وقتی ما مسلمان و شیعه اهل بیت (ع) هستیم و وقتی فرهنگ اصیل ایرانیِ ما از چند هزار سال پیش بر حیا و عفت تأکید داشته و اسلام نیز به طور مضاعف بر این موضوع تأکید کرده است، چه طور میتوانیم به خودمان اجازه دهیم که وارد حریمهای خصوصی افراد شویم؟
حجت الاسلام نوری دیدگاه خود را درباره تمایل برخی چهرههای هنری یا ورزشی به انتشار عمومی عکسهای خصوصی و خانوادگیشان، این طور مطرح کرد: شخصیتهای هنری و ورزشی به واسطه اینکه ماهیت شغلشان با میزان شهرتشان به هم گره خورده است، شرایطی متفاوت نسبت به افراد عادی یا حتی شخصیتهای سیاسی و اجتماعی جامعه دارند. یعنی چه بسا نوع درآمد چهرههای سینمایی، موسیقایی، ورزشی و هنری به میزان شهرت آنان مرتبط است، بنابراین اینکه آنان عکسهایی را از خود منتشر کنند، خلاف عرف نیست و در همه جای دنیا نیز مرسوم است و نفس این ماجرا خلاف اخلاق و عرف نیست. اما این خلاف عرف و اخلاق نبودنِ این حرکت تاجایی است که به عرف و هنجار عمومی و اخلاقیِ جامعه آسیب نرساند. مثلاً اگر یک چهره سرشناس هنری، عکسهای نامزدی خود را منتشر کند و هزاران زوج جوان نیز آنها را ببینند و الگوبرداری کنند و آنان نیز بخواهند عکسهای خصوصی مراسم نامزدی خود را منتشر کنند و این مساله باب شود، آیا این منجر به این نمیشود که قبح بسیاری از مسائل بشکند و روابط نادرست بین محرم و نامحرم ترویج یابد و ارزشهای اخلاقی در جامعه کمرنگ شود؟
** انتشار عکس خصوصی چهرهها مانند تبلیغ سیگار است
وی ادامه داد: بنابر این همان قدر که انتشار عکس سیگار یا قلیان کشیدن چهرههای محبوب هنری و ورزشی، به سبب الگوسازی و تأثیرگذاری این شخصیتها بر جامعه، نادرست است، به همان میزان نیز انتشارِ عمومی عکسهای خصوصی آنان در فضای مجازیِ عمومی نادرست خواهد بود؛ زیرا شاید منِ نوعی چهره هنری سرشناسی باشم که برایم اهمیت ندارد عکس خصوصیام را دیگران ببینند، اما اگر مردم عادی از این کارِ من الگو بگیرند و عکسهای خصوصی و ناموسیشان را در فضای مجازی در دسترس همگان قرار دهند، این کار با توجه به قومیتها و فرهنگهای مختلفی که در جامعه ما وجود دارد، میتواند تبعات فراوانی داشته باشد و اتفاقهای خانوادگی و اجتماعی ناگواری را رقم بزند.
نوری افزود: جامعه ایرانی به دلیل اینکه با شیب تندی از سنت به مدرنیته وارد شده است، عطش ویژه ای به جاذبههای بصری دنیای دیجیتال دارد و ما بیآنکه از سواد و فرهنگِ این فناوری دیجیتال آگاه باشیم، داریم از آن استفاده میکنیم. از سویی ما نیز جامعه ای جوان داریم که کنجکاو است و افزون براین، ساختار جامعه ایرانی، یعنی شخصیت فکری و فرهنگی جامعه ایرانی نیز کنجکاو است. وقتی همه اینها را در کنار هم قرار میدهیم، میبینیم که همزمان با استفاده از این فناوری، دستگاههای فرهنگی و رسانههای عمومی موظف بودهاند فرهنگ استفاده از دنیای دیجیتال و فضای مجازی را آموزش دهند تا هم عامه مردم و هم چهرههای سرشناسِ جامعه یاد بگیرند که باید هنگام انتشار یک عکس، فیلم یا مطلب در فضای مجازی این را در نظر بگیرند که هم ما نباید حریم عمومی را نقض کنیم و هم دیگران نباید حریم خصوصی ما را بشکنند.
وی ادامه داد: دیدن فیلم و عکس جراحی قلب باز و یا کالبد شکافی مرده حرام نیست، اما چون انتشار این عکس قبیح و مشمئزکننده است، کمتر فردی پیدا میشود که آن را در فضای عمومی منتشر کند؛ بنابراین همان قدر که چنین عکسهایی در ظاهر چندشآور است، به همان اندازه هم انتشار عکس خصوصی یک خانم یا آقا میتواند قبیح باشد، زیرا حریم عمومی جامعه را نقض میکند و میتواند موجب جریحهدار شدن افکار عمومی شود.
** رابطه دو طرفه حریم خصوصی و حریم عمومی
حجتالاسلام و المسلمین نوری در ادامه با اشاره به مسئولیت چهرههای سرشناس در قبال جامعه و فرهنگ آن، گفت: از این سو باید پرسید آیا منِ نوعی که مثلاً یک چهره سرشناس فرهنگی، هنری، ورزشی یا حتی سیاسی هستم، اجازه دارم هر عکسی را از خودم در فضای مجازی منتشر کنم که حریم حیا و عفتِ جامعه را بشکند؟ من این پرسش را طرح میکنم که در هیچ قانونی حرمتی برای راه رفتن با پیجامه (پیژامه) یا شلوارک در انظار عمومی در نظر گرفته نشده، یعنی اینکه این کار غیرقانونی نیست، اما با وجود این بسیاری از افراد به خودشان اجازه نمیدهند با پیجامه یا شلوارک در خیابان ظاهر شوند و حریم عمومی را نقض کنند. زیرا حریم عمومی دارای عفت و حیای خاصی است و وقتی ما صفحه ای را در فضای مجازی ایجاد میکنیم و هزاران عکس را در آن منتشر میکنیم، که چند ده هزار نفر شاید آن را ببینند، باید از خودمان بپرسیم که عکسها و مطالبی که ما از خودمان منتشر میکنیم، آیا قوانین اجتماعی و هنجارهای عرفی و اخلاقیِ جامعه را نقض میکند یا خیر. یعنی همان قدر که از آن سو ما راضی نیستیم که کسی اسرار ما را فاش کند و عکسهای خصوصیمان را منتشر کند، از این سو ما نیز اجازه نداریم هنجار عمومی و عرف اجتماعی را بشکنیم.
** تحلیل انتشار عکسهای خصوصیِ چهرهها در سه سطح خرد و میانه و کلان
دکتر احمد بخارایی جامعه شناس و مدیر گروه مسایل و آسیب های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران نیز درباره چرایی اینکه چهرههای مشهور عکسهای خصوصی خود را منتشر میکنند، نظر خود را با ایرنا در میان گذاشته است.
این جامعهشناس در این باره گفت: هر پدیده اجتماعی را می توان در سه سطح یا از سه زاویه تحلیل کرد؛ سطح خرد، سطح میانه، سطح کلان. در سطح خرد حوزه مورد تحلیل ما به طور عمده فرد و روابط پیرامونی او است؛ مثلاً رابطه فرد با دوستانش یا یک گروه. در سطح میانه سازمانهایی مورد تحلیل قرار میگیرند که فرد تحت سازماندهی آن سازمانها رفتار میکند. گاه نیز یک پدیده اجتماعی در سطح کلان تحلیل میشود، که این سطح کلان به ساختارها بازمیگردد.
با ذکر این مقدمه، این ماجرا را هم که برخی چهرههای سرشناس عکسهای خصوصی و خانوادگی خود را در فضای مجازی برای عموم مردم منتشر میکنند، میتوان در این سه سطح تحلیل کرد.
وی افزود: در سطح خرد، میتوان اینطور گفت که شاید فرد مشهوری این کار را بکند و عکسهای مراسم خصوصی خود را منتشر کند، اما فرد مشهور دیگری این کار را نکند؛ که این بازمیگردد به خانواده، تربیت، دیدگاه و گذشته خانوادگی و اجتماعی افراد. ما هنرمندان بسیاری داریم که طبیعتاً هر یک عکسهای شخصی و خصوصی نیز دارند، اما شاید تنها بیست درصد آنان این نوع عکسهایشان را در فضای عمومی منتشر میکنند. متأسفانه بسیاری در تحلیل این ماجرا روی همین سطح خرد انگشت میگذارند؛ این، درحالی است که این سطح خرد شاید تنها به اندازه پانزده درصد در بروز چنین پدیدهای نقش دارد و چندان نمیتوان روی آن مانور داد، اما به اندازه همان پانزده درصد نیز نمیتوان از آن غفلت کرده و نادیدهاش گرفت.
** چهره سرشناسی که هویت خود را پیدا نکند میکوشد هر بار به طریقی خبرساز شود
بخارایی گفت: در سطح میانه باید به سراغ سازمانهایی رفت که این افراد در آن تعریف میشوند؛ یعنی سازمانهایی که برای آن افراد جنبه آیینه را دارد و آنان خود را در آیینه آن سازمان میبینند. آن سازمانها البته هم حالت رسمی دارد، مثل خانه هنرمندان یا وزارت ارشاد؛ و هم جنبه غیررسمی دارد، مانند مسایلی چون باندبازیهای زیرزمینی یا مسایلی که در پشتپرده اتفاق میافتد. به هر روی اینکه چنین پدیدهای در جامعه اتفاق میافتد، در سطح میانهاش باز میگردد به ضعف سازمانهای مربوط. مثلاً خانه هنرمندان را در نظر بگیرید؛ آیا یک هنرمند میتواند خودش را در خانه هنرمندان پیدا کند و در آنجا شکوفا و کامل شود؟ ابتدا باید دید که یک هنرمند هویت خود را در سازمانهای رسمی مربوط به حوزهاش پیدا کرده یا نه؛ و بعد باید به دنبال این رفت که چرا او عکسهای خصوصی خود را منتشر میکند. از آن سو در سازمانهای غیررسمی نیز که واضح است ملاکهای عقلانی و حرفهای چندان در نظر گرفته نمیشود، زیرا در آنجا احساسات و عواطف و روابط حکمفرما است و در چنین ملغمهای کنترل چندانی وجود ندارد زیرا در یک سازمان غیررسمی نظارت و کنترل تعریف نشده است.
این جامعه شناس ادامه داد: در سطح کلان که به ساختارها باز میگردد و بیش از شصت درصد از علتهای بروز این پدیده را به خود اختصاص میدهد باید به این توجه داشت که که آیا ساختارها به فرد اجازه بروز و ظهور میدهند یا خیر. بنابراین اگر یک هنرمندی خود را و هویت خود را در سه سطح خرد و میانه و کلان پیدا نکند، موجودی سرگشته و حیران خواهد بود که میکوشد خود را عرضه کند و به نمایش بگذارد و برای رسیدن به این منظور یک روز عکسهایش را در فضای مجازی منتشر میکند، یک روز حرف جنجالی میزند، حرکت تندی میکند، یک روز اعتیادش خبرساز میشود، یک روز افسردگیاش، یک روز خودکشیاش و خلاصه مخاطب باید هر روز منتظر یک چیز تازهای از او باشد.
** با توصیه کردن وضع بدتر میشود
وی تصریح کرد: البته این مساله تنها مختصِ هنرمندان نیست و دیگران نیز میتوانند اینگونه باشند، زیرا هنرمند نیز جزوی از جامعه است. البته ما در جامعهشناسی میگوییم هر پدیدهای کارکرد مثبت و منفی دارد و این اتفاق هم میتواند در کنار کارکردهای منفی، کارکرد مثبت نیز داشته باشد و میتوان اینگونه دید که آن هنرمند با این کارش دارد پیامی را به جامعه منتقل میکند و ما باید پیام او را بگیریم، زیرا با توصیه کردن هیچ مشکلی حل نمیشود، بلکه وضع بدتر میشود و مشکلات از روی زمین به زیرزمین میرود و در آن وقت حل کردن آنها بسیار دشوارتر خواهد بود.
** چهرههای مشهور تحت تأثیر جامعه هستند
رضا بافتی، روانشانس و پژوهشگر سبک زندگی، دیگر کارشناسی است که در گفتگو با ایرنا دیدگاههای خود را درباره پدیده به اشتراکگذاری عکسهای خصوصی چهرههای سرشناس، بیان کرد.
این روانشناس با بیان این که چهرههای سرشناس نیز تحت تأثیر فضای کلی جامعه عمل میکنند،گفت: به نظر من چهرههای سرشناس هم تحت تأثیر جامعه قرار گرفتهاند، زیرا اوایل اعلام میکردند که صفحههای مجازی موجود برای آنان نیست و دیگران آن صفحهها را به نام چهرههای سرشناس باز کردهاند، اما هرچه جلوتر آمدیم، دیدم کار به جایی رسیده که برخی چهرههای سرشناس هنری و فرهنگی و ورزشی حتی به تعداد فالورهای یکدیگر هم حسادت میکنند. به هر ترتیب به نظر من ما امروز به شرایطی رسیدهایم که دیگر نمیتوان جلو پدیدهای همچون به اشتراک گذاشتن عکسهای خصوصی را گرفت، اما میتوان با تشکیل اتاقهای فکر، از شتابِ روزافزون این پدیده کاست.
وی افزود: ما نمیتوانیم مقابل هر پدیدهای که وارد می شود، بایستیم، مانند ماهواره یا بسیاری از پدیدههای دیگری که نتوانستیم برابر آنها بایستیم؛ تنها راهی که پیش روی ما مانده، این است که سرعت پدیدههای این چنینی را مدیریت کنیم. چه ایرادی دارد برای این کار فرهنگسازی کنیم و اصلاً در تلویزیون برنامههایی را با حضور افراد درجه یک و محبوب درست کنیم که درباره فرهنگ فضای مجازی و شرایط آن بحث شود و آگاهیسازی صورت گیرد؛ برنامهای که دارای اتاق فکر و نویسندههایی قوی باشد که با حضور چهرههای محبوب بتواند توجه مردم را جلب کند و دیده شود. ما باید برای این فرهنگسازی به شکل موازی تبلیغات داشته باشیم نه اینکه بخواهیم مقابل این پدیده تبلیغ کنیم، زیرا اگر تبلیغ مقابل این پدیده روی دهد، حالت تز و آنتی تز عمل میکند و نتیجهاش بسیار بدتر خواهد بود.
** برخی چهرههای سرشناس اگر واهمه نداشتند بسیار رهاتر از این عمل میکردند
این کارشناسِ سبک زندگی درباره اینکه آیا چهرههای سرشناسی که اقدام به اشتراکگذاری عکسهای خصوصیشان میکنند، تا چه حد خود را در برابر جامعه و هنجارهای آن مسئول میدانند، گفت: به نظر من چهرههای هنری، ورزشی و مشهور را باید به سه دسته تقسیم کرد؛ عدهای هستند که نسبت به جامعه خود مسئول هستند؛ اگر بخواهم نمونه بیاورم، باید از م . م نام ببرم. او بارها اعلام کرده که هیچ صفحهای در فضای مجازی ندارد و یا وقتی با دخترش در یک مراسم حاضر میشود و عکسش منتشر میشود، میبینیم که دختر او نه آرایشی دارد و نه مانند برخی جراحی کرده است؛ خب این کار یعنی الگوسازی که موجب شد این عکس بسیار دیده شود. دسته دیگر نیز چهرههایی هستند که اصلاً هنجارهای جامعه برایشان اهمیت ندارد و برای همین است که عکسهای بحثانگیزی از خود منتشر میکنند؛ برخی از این افراد اگر از یک سری مسایل ترس و واهمه نداشتند، بسیار بدتر از این میکردند و رهاتر از آن چیزی که ما فکرش را بکنیم عمل میکردند. البته دستهای هم هستند که میان این دو گروه هستند؛ یعنی تا حدی رعایت میکنند و اینطور نیست که رها باشند.
** بیمحابا داریم خط قرمزها را میشکنیم
این روانشناس همچنین گفت: ما نمیتوانیم بگوییم که این فضای مجازی مفید است یا نامفید؛ زیرا مفید بودن یا نبودنِ آن بستگی دارد به نوع استفاده از آن. اما میتوان این را با اطمینان گفت که ما هیچ بستر و فرهنگسازی برای بهرمندی از این فضای مجازی نکردهایم. زمانی در اروپا و آمریکا سبک هیپیها مُد میشد، بعد مدل خام آن در ایران فراگیر میشد و تعدادی از جوانان ظاهر خود را به این سبک درمیآوردند، بیآنکه بدانند اصلاً هیپی یعنی چه. یا پانکها و رپها و دیگر سبکها نیز به همین ترتیب. فضای مجازی نیز در ایران همین طور شده است. در هیچ جای دنیا این طور نیست که همه سرگرم موبایل باشند و دایم در فضای مجازی دنبال سوژه بگردند؛ اما متأسفانه ما در ایران دچار وضعیتی شدهایم که بیمحابا داریم بسیاری از خط قرمزها را زیر پا میگذاریم.
بافتی گفت: الآن فضای مجازی بهگونهای شده که از کودک و نوجوان تا پیرمرد هشتاد ساله را درگیر کرده است. ما در کودکی حکایت دجال را شنیده بودیم که یک چشم است و کاری میکند که همه دنبال او راه بیافتند و الآن که گاهی با خودم فکر میکنم، تصور میکنم که شاید منظور همین موبایل و فضای مجازی بوده است. ما در ایران فقط حرف میزنیم، در حالی که برای حل کردن مشکلهای اساسی جامعه باید بودجه اختصاص داده شود و مردانه با تمام وجود و با اخلاق کامل کار کرد؛ همین است که میبینیم با بحران طلاق، اعتیاد، فضای مجازی، رشوهخواری، بیاعتمادی که به نظر من هر یک تبدیل به سونامی شده است، مواجه شدهایم و اگر امروز کاری نکنیم، فردا دیگر هیچ کنترلی نخواهیم داشت.
میزگرد و گزارش*3067*1466*گزارش: امیرحسین دولتشاهی*انتشار: داود پورصحت* (منبع:ایرنا)
بازاریابی تأثیرگذار، استراتژی جذابی برای فروش محصولات افراد و شرکتهای مختلف است؛ به شرطی که تعداد فالوور آنها در صفحات اجتماعی، واقعی باشد. چراکه در صورت جعلی بودن فالوور، بازاریابی تأثیرگذار به شکست منجر میشود.
به گزارش CNN، حدود ۸۳ میلیون از صفحات فیسبوک، ۲۰ میلیون از صفحات توئیتر و ۲ میلیون از صفحات اینستاگرام جعلی است. جالب است بدانید تعدادی از فالوور برخی افراد محبوب و معروف در صفحات اجتماعی نیز واقعی نیستند و حتی این افراد میتوانند در صورت پرداخت وجهی، برای خود فالوور بخرند.
بسیاری از افرادی که در صفحات اجتماعی حضور دارند، علاقهمند به تشخیص صفحات اصلی از جعلی هستند. برای بازاریابی تأثیرگذار، شناسایی اکانت های جعلی تا حدودی چالشبرانگیز است البته غیرممکن نیست. حال، با توجه به برخی ویژگیها، میتوان از جعلی بودن فالوورهای یک صفحه، آگاهی پیدا کرد.
• افزایش ناگهانی تعداد فالوور ها
جذب فالوور و هوادار یک شبه امکانپذیر نیست و فروشندگان و یا افراد تأثیرگذار برای جذب افراد، باید تلاشهای بسیاری کنند. معمولاً پس از پست مطلبی در اینترنت تا جذب هوادار و دریافت بازخورد، یک وقفه زمانی وجود دارد. اگر چنانچه، تعداد فالوورهای یک صفحه بسیار بیشتر از فعالیتهای ادمین آن صفحه باشد، یعنی آن صفحه از فالوور جعلی استفاده میکند.
البته برخی از افراد هم در طول شب پستهایی جنجالی میگذارند که یک شبه تعداد فالوور آنها بالا میرود. اگرچه این تعداد فالوور هم جعلی محسوب میشود اما ممکن است برای مدت طولانیتری در صفحه باقی بمانند.
• آمار فالوور های جعلی متناقض است
برای فروشندگان آنلاین، لوکیشن مشتریان بسیار مهم است. برای مثال، کسی که محدوده فروش کالاهایش در لندن است، به فالوورهایی که در شهر و یا کشور دیگری زندگی میکنند، احتیاج ندارد. بنابراین استفاده از ابزارهای ردیابی محل، به کشف فالوور جعلی بسیار کمک میکند.
افرادی که به دنبال فالوور جعلی هستند، محدوده جغرافیایی فالوورها، برایشان اهمیت ندارد. در صورتی که سایر افراد، اولویت اولشان جذب فالوور در شهر و کشور محل زندگی خود است. البته کسانی مثل خوانندگان و یا بازیگران هالیوودی، از سرتاسر دنیا فالوور دارند؛ اما به خاطر داشته باشید که همه آدمها، شهرت این افراد را ندارند.
• میزان اشتغال و سرگرمی و تعداد فالوور با هم رابطه مستقیم دارد
به گزارش کلیک، در پایان هر روز میزان پستهای منتشر شده در صفحه اجتماعی فرد، میزان لایک، اشتراکگذاری و کامنتهایی که یک پست دریافت میکند، نشاندهنده تلاش آن فرد در رسانههای اجتماعی است. اگر چنانچه تعداد این آیتمها پایین اما تعداد فالوورها بالا بود، نشانگر جعلی بودن فالوورهای آن صفحه است.
چرا بازاریابها نباید از بات و یا فالوور جعلی استفاده کنند؟
همیشه میتوان فالوور خرید. با اینکه این کار قانونی نیست اما هیچ محدودیتی در ارتباط با خرید و فروش فالوور جعلی اعمال نشده است. جالب است بدانید، بسته به تعداد فالوورها، میزان قیمت آنها نیز متفاوت است. در ادامه، بایدها و نبایدهای استفاده از فالوور جعلی را به اختصار توضیح میدهیم.
• بعد اخلاقی
فالوور جعلی، خلاف تعریفهای بازاریابی تأثیر گذار است. اولین موردی که در بازاریابی تأثیر گذار اهمیت دارد، اخلاق است. فروشندگانی که از این بعد استفاده نمیکنند، قابل اعتماد نیستند.
• فالوور جعلی محکوم به فنا است
تصور کنید که از فالوورهای جعلی در صفحه خود استفاده میکنید. اگر سایتی که از آن فالوور جعلی خریداری کردید، یک شبه تعطیل شود، تمام هزینهها و حتی زحماتی که کشیدید، ظرف چند ساعت از بین میرود. بنابراین همیشه به فکر عواقب خریدهای این چنینی باشید.
• فالوور جعلی، مزاحم تعاملات واقعی
در صورت استفاده از فالوور جعلی، تعاملات سالم با فالوور حقیقی به تدریج از بین میروند. چراکه بازاریابان تأثیرگذار نمیتوانند با فالوورهای اصلی و ثابت خود در تماس باشند. به همین دلیل، در مدتزمان کمی، کل اهداف تجاری آنان نیز از بین میرود.
شبنم کهن چی - رسانه های اجتماعی را باید از چند بعد دید و برای چالش های پیش روی آن چاره ای اندیشید. از نگاه کاربران و فعالان اجتماعی و سیاسی این رسانه ها تریبون های آزادی هستند که به مردم قدرت می دهند مطالبات خود را پیگیری کنند. به همین دلیل سانسور و مرزهای قرمز تاحدودی معنای خود را از دست داده اند و سکوت سیاستمداران و دولتمردان در مقابل اتفاقات و جریان های مختلف دیگر جایز نیست. از سوی دیگر این رسانه ها به دلیل همین فراگیری و تریبون آزاد بودن می توانند به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه مورد استفاده نادرست قرار بگیرند و موجب شکستن حریم خصوصی افراد حقیقی و حقوقی و آسیب زدن به اعتبار و آبروی آنها شود. رسانه های اجتماعی برای «اعلام کردن» رسانه هایی آزاد و بی نظیرند اما چقدر از اطلاعاتی که در این رسانه ها منتشر می شود، حقیقت است؟ کاربران پیش از نشر یا بازنشر اطلاعات درباره تایید صحت آنها احساس مسوولیت می کنند؟ آزادی و سرعت در رسانه های اجتماعی تبدیل به موجی شده که هر لحظه می تواند برای هر کسی ویرانی به بار آورد؛ مهم نیست شما سیاستمدار باشید، دولتمرد، فعال اجتماعی و سیاسی، صاحب کسب و کار یا یک کاربر معمولی باشید. کافی است یک نفر از اطرافیان شما، اطلاعاتی را که از شما دارد، افشا یا حقایق را ناقص یا وارونه ارایه کند یا برای شما ماجرایی درست کند که به حیثیت شما لطمه بزند. حیثیت افراد دسته بندی وسیعی دارد؛ تهمت، فحاشی، افشای اطلاعات و غیره. اگر به سرعت برای فرهنگسازی و ترویج اخلاق اجتماعی در این رسانه ها دست به کار نشویم، آنچه در انتظارمان خواهد بود، فضایی ناامنی و لبریز از دروغ و شایعه خواهد بود.
مسعود اسدپور، مدیر گروه فناوری اطلاعات دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران و مسوول آزمایشگاه شبکه های اجتماعی این دانشگاه درباره رعایت حریم خصوصی افراد در رسانه های اجتماعی گفت: اصل اساسی در حوزه رعایت حریم خصوصی، اخلاق اجتماعی است. کاربران رسانه های اجتماعی باید بیاموزند هیچ مطلبی را بدون داشتن حداقل اطلاعات اولیه درباره صحت آن موضوع، منتشر یا بازنشر نکنند. طبیعتا هر چقدر اطلاعات عمومی کاربران بیشتر باشد، بهتر می توانند اطلاعات منتشر ه را تحلیل کنند. هر چه سواد رسانه ای کاربران بالاتر برود، بهتر می توانند تشخیص دهند محتوای منتشر شده احتمالا شایعه است یا نه. گاه حتی بدون داشتن اطلاعات کاملا دقیق از یک خبر و فقط با تجزیه و تحلیل زمان و موضوع و مشخص کردن کسی که از آن خبر سود می برد، می توان در صحت آن خبر تشکیک کرد و در انتشار آن احتیاط کرد.
وی گفت: یکی از نشانه های شناخت شایعات در فضای مجازی، وجود میزان زیادی از کلمات اغراق آمیز در آن است. دروغ هر چه بزرگ تر باشد تجزیه و تحلیل آن برای مخاطب سخت تر است؛ زیرا از محدوده اعداد و ارقامی که روزمره با آن سر و کار داریم بیرون رفته و حس دقیقی به آن نداریم.
اسدپور افزود: بسیاری از شایعات حاوی دروغ هایی است که حس ناسیونالیستی ما را تحریک می کند. این دروغ ها به این دلیل که کاربران ما دوست دارند چنین اخباری صحت داشته باشد و تشنه باور چنین مطالبی هستند، به سرعت در کانال ها و گروه ها دست به دست می شوند. این دروغ ها اگر چه ممکن است در نگاه اول باعث ضرر به فرد خاصی نشود؛ اما با گذشت زمان که حقیقت برملا می شود باعث می شود غرور ملی خدشه دار شود و این موضوع زمینه ساز بی اعتمادی مردم به توان ملی، تاریخ و فرهنگ می شود.
مسوول آزمایشگاه شبکه های اجتماعی دانشگاه تهران گفت: موضوع دیگری که انگیزه انتشار شایعات در آن بالاست، رقابت های سیاسی و اقتصادی است. در انتخابات ریاست جمهوری امسال شایعات بسیار زیادی در کانال ها حتی کانال های برخی خبرگزاری های رسمی منتشر شد. در حیطه اقتصادی، رقابت برندها باعث ایجاد انگیزه لازم برای انتشار شایعه درباره برند رقیب می شود. این امر در موضوعاتی مثل سلامت، تغذیه، بهداشت و درمان که مصرف محصولات تقلبی باعث ضرر و زیان جانی می شود و به همین دلیل مصرف کنندگان نمی توانند ریسک کنند، بیشتر بروز پیدا کرده است.
او توصیه کرد: کاربران باید مراقب باشند رسانه یا به عبارتی ابزار دست عده ای که به دنبال این منفعت ها هستند نشوند. ما باید با ترویج مسوولیت اجتماعی به کاربران بیاموزیم بازنشر محتوای دروغ، چقدر می تواند خطرآفرین باشد. بررسی ها نشان می دهد در حوزه سواد رسانه ای در جامعه کاربران ایرانی با فقر اطلاعاتی و آموزشی روبه رو هستیم و نمره ما 12 از 100 است.
اسدپور گفت: برای ترویج مسوولیت اجتماعی انتظار می رود وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم اقدام کنند که ظاهرا قرار است درس سواد رسانه ای در مدارس آموزش داده شود. اما نباید فراموش کرد سواد رسانه ای یک مهارت است و با ممارست حاصل می شود. از سوی دیگر وزارت ارشاد نیز باید وارد این حوزه شود و از طریق رسانه ها اقدام به ترویج مسوولیت اجتماعی کند.
او افزود: فراموش نکنیم فرهنگ سازی کاری نسلی است و در طولانی مدت به ثمر می نشیند. البته پیگیر شدن افراد و شرکت ها برای گرفتن حق و حقوق شان در مقابل افترا و تهمت و رسانه ای کردن پرونده هایی که در این باب باز می شود، می تواند کاربران را از خطرات بازنشر بی حساب اخبار آگاه کرده و روند آموزش سواد رسانه ای و احساس نیاز به کسب مهارت را در آن تسریع کند.
محمد جعفر نعناکار، دکترای حقوق بین الملل نیز درباره حضور کاربران در فضای مجازی و حریم خصوصی آنها گفت: این یک واقعیت است هنگامی که وارد فضای مجازی می شویم خودمان را در معرض نقد و دیده شدن قرار می دهیم.
او درباره قوانین حامی حریم خصوصی کاربران در رسانه های اجتماعی گفت: هر رسانه اجتماعی قوانینی دارد که هنگام عضویت از کاربر می خواهد آنها را خوانده و موافقتش را اعلام کند. این قوانین شامل محدودیت های رفتاری و تولید محتوا، حریم خصوصی کاربران و مرزهای آن رسانه است؛ لذا کاربران باید حتما این قوانین را مطالعه کنند. جدا از این قوانین، هر شبکه اجتماعی دارای یک سری قواعد حقوقی است که به شکل قرارداد بین کاربر و شبکه نیست؛ مانند مسایل مربوط به نژادپرستی، توهین به ادیان، مبارزه با خشونت و غیره.
نعناکار افزود: در کنار این دو مورد، می توان به قواعد بین المللی WIPO پرداخت مانند پروتکل مادرید، کنوانسیون پاریس، رم و غیره. باید دید کشورها کدام یک از این قواعد را پذیرفته اند و نظام قضایی آن کشور چقدر روی موضوع مسلط است.
این کارشناس حقوقی به قوانین داخلی پرداخت و گفت: در ایران چند قانون وجود دارد که هنگام افشای اسرار تجاری به افراد حقوقی کمک می کند. این قوانین در قانون تجارت الکترونیکی (قوانین مربوط به مجازات ها)، قوانین مربوط به حمایت از مصرف کننده و قواعد کلی دیده می شود. در کنار این موارد، قانون ثبت اختراعات و علایم تجاری و قانون حمایت از مصنفین و مولفین و هنرمندان نیز وجود دارد. اگر افشای اطلاعاتی موجب خدشه دار شدن برندی شود و آسیبی که به آن رسیده، قابل اندازه گیری و اثبات باشد و اگر در حوزه مالکیت فکری و معنوی برای افراد مشکلی پیش بیاید، با استفاده از این قوانین می توان طرح شکایت کرد.
نعناکار درباره مطرح شدن ماجرای انتقاد و اعتراض به یکی از کافی شاپ های تهران در شبکه اجتماعی توییتر گفت: درباره این مساله از بعد سلبی هیچ گونه شکایتی از سوی صاحب برند نمی تواند مطرح شود. کافی شاپ یک مکان عمومی است و قوانین خاص خود را دارد. از سوی دیگر ما قانون شهروندی داریم که بر اساس آن هر مشکلی پیش آمده باشد، صاحب برند حق هیچ گونه توهینی به مشتری ندارد؛ چون ما ضابط قضایی داریم و صاحب برند می تواند از طریق ضابط قضایی پیگیر شکایت و اعتراض شود. اما نباید فراموش کنیم که نمی توان به مردم گفت در مکان عمومی فیلم نگیرند و برای اطلاع رسانی منتشر نکنند. این بخش سلبی ماجرا بود و می بینیم که از این به بعد امکان طرح و پیگیری شکایت از سوی کسب و کار وجود ندارد.
وی افزود: از بعد ایجابی باید گفت درست است که این کسب و کار خودش را در معرض دید عموم قرار داده و عمومی است اما می تواند حریم خصوصی محل کارش را داشته باشد. در قانون چیزی به نام اخلاق حسنه داریم. اگر رفتار مشتری با اخلاق حسنه مطابقت نداشته باشد، امکان پیگیری وجود دارد. اما باید دقت کنیم که این بار فرهنگی حقوقی مساله است و نه قانونی و ضابطه مندش.
این حقوق دان گفت: در قانون مجازات اسلامی مصوب سال 92 که قانون جرایم رایانه ای نیز با آن تلفیق شده افراد حقیقی می توانند در صورتیکه کسی اسرار زندگی خصوصی آنها را افشا کند، یا به آنها توهین کرده و اعتبار آنها را زیر سوال ببرد، تهمت بزند و غیره، با مراجعه به دادسرا شکایت خود را مطرح کنند. در نهایت از اینکه در رسانه های اجتماعی، حتی رسانه های اجتماعی که فیلتر هستند حضور دارید و فعالیت می کنید نترسید. کاربران می توانند با استناد به قانون در مقابل فحاشی، افترا و افشای اطلاعات خود در رسانه های اجتماعی طرح شکایت کرده و موضوع را از مراجع قضایی دنبال کنند.
پارلمان آلمان، فیسبوک، توییتر و یوتیوب را موظف کرد که محتویات مجرمانه یا دارای محتوای غیرقانونی را ظرف ۲۴ ساعت پاک کنند و در صورتی که این کار را نکنند با جریمه 57/1 میلیون دلاری مواجه خواهند شد.
BBC- از ماه اکتبر امسال فیس بوک، یوتیوب و سایت های دیگر که بیش از دو میلیون کاربر در آلمان دارند، باید پیام های حاوی نفرت پراکنی یا مجرمانه را ظرف ۲۴ ساعت حذف کنند. مطالبی که به صورت واضح غیرقانونی به نظر نمی رسند، باید در هفت روز بررسی شوند. قانون جدید آلمان درباره شبکه های اجتماعی یکی از سختگیرانه ترین قوانین جهان محسوب می شود. این قانون از اول اکتبر ۲۰۱۷ (۹ مهرماه) به اجرا گذاشته می شود. پیش از این الزام قانونی وجود نداشت و این تنها شرکت ها بودند که درباره حذف محتویات تصمیم می گرفتند. شرکت های نوپا از این قانون مستثنی شده اند. قانون یادشده شبکه های اجتماعی بزرگ را که ۲ میلیون کاربر دارند و سالانه دست کم ۱۰۰ شکایت دریافت می کنند، در بر می گیرد.
هیکو ماس، وزیر دادگستری آلمان، از فیس بوک نام برد که حدود ٣٠میلیون کاربر در آلمان دارد. او گفت: تجربه نشان داده است که بدون فشار سیاسی، اپراتورهای شرکت های بزرگ تعهدات خود را برای حذف محتوای غیرقانونی اجرا نمی کنند.
او افزود: با آنکه قانون تمام مشکلات را حل نمی کند، جلوی نفرت پراکنی در رسانه های اجتماعی را می گیرد که مشکل فزاینده ای در بسیاری از کشورهاست.
ماس که قانون جدید زیر نظرش تدوین شده است، به پارلمان آلمان گفت که جرایم مربوط به نفرت پراکنی اینترنتی در چند سال گذشته تقریبا ۳۰۰ درصد افزایش یافته است. او افزود: هیچ کس نباید بالاتر از قانون باشد.
این لایحه پس از چندین بار نشر اخبار جعلی و پیام های نفرت انگیز مجرمانه در شبکه های اجتماعی در آلمان تهیه شد. یکی از این موارد مربوط به هدف قرار دادن رنهت کونات، نماینده سبز پارلمان آلمان بود که به اشتباه ادعا می کرد او با پناهنده ای که یک دانشجوی آلمانی را در شهر فرایبورگ به قتل رساند، همدلی داشته است.
اقدام علیه نظم عمومی، فراخوان به ارتکاب جرم و تایید آن، مزاحمت جنسی، نفرت پراکنی، تشکیل گروه های تروریستی و توهین به باورمندان به مذاهب از جمله مواردی هستند که مصادیق آنها باید حذف شوند. اگر اثبات شود که شرکتی این مسائل را به صورت آگاهانه و هدفمند رعایت نکرده، ممکن است تا ۵ میلیون یورو جریمه شود. اگر نقض قانون ادامه یابد، ۵۰ میلیون یورو جریمه در انتظار شرکت خواهد بود.
فیس بوک در بیانیه ای اعلام کرده است که با هدف دولت آلمان برای مبارزه با نفرت پراکنی موافق است. در بیانیه فیس بوک آمده است: ما معتقدیم بهترین راه حل ها زمانی پیدا خواهند شد که دولت، جامعه مدنی و شرکت ها با یکدیگر همکاری کنند و این قانون در شکل کنونی نمی تواند تلاش ها برای مقابله با این معضل مهم اجتماعی را بهبود بخشد.
این شرکت اخیرا اعلام کرده است که اضافه بر ۴هزار و پانصد کارمند کنونی خود سه هزار کارمند دیگر استخدام کرده است تا بتواند میلیون ها گزارش را که هر هفته ارایه می شود، نظارت کند.
شرکت هایی مثل فیس بوک همچنین به گزارش اخیر کمیسیون اروپا اشاره می کنند که نشان می دهد حدود ۸۰ درصد محتوای غیرقانونی گزارش شده در آلمان پیش از این حذف شده است.
نگرانی از نقض حق آزادی اندیشه
قانون یاد شده که در آلمان به «قانون ضد نفرت پراکنی» مشهور است، مخالفان سرسختی هم دارد. غیر از شرکت های اینترنتی، بسیاری از فعالان اینترنتی و سیاستمداران هم با آن مخالفند.
مخالفان می گویند قانونگذار تصمیم گیری درباره مجرمانه بودن یا نبودن یک محتوا را بر عهده کمپانی های بین المللی بزرگ گذاشته، در صورتی که نظارت بر رعایت قانون بر عهده پلیس و دستگاه قضایی و به معنای فراگیرتر بر عهده حکومت هاست.
گذشته از خطر برخورد سلیقه ای، شرکت ها ممکن است از بیم جریمه شدن احتیاط بیش از حد به خرج دهند و موارد دوپهلو را که در اصل مجرمانه نیستند، حذف کنند؛ موضوعی که از جمله دامن طنزپردازان را خواهد گرفت.
گروه های حقوق بشر و نمایندگان رسانه های اجتماعی نیز می گویند که محدودیت زمانی تعیین شده توسط قانون غیرواقعی است و به سانسور اتفاقی منجر خواهد شد، چراکه شرکت های فعال در صنعت ارتباطات برای جلوگیری از جریمه ها احتیاط و پیام های زیادی را حذف خواهند کرد.
سازمان دهندگان انجمن صنایع اینترنت آلمان که ۱۵ سال از تاسیس آن می گذرد نیز درباره این قانون نگران هستند. آنها می گویند این قانون به طور شتاب زده برای اهداف سیاسی تهیه شده است.
الکساندر راب، عضو هیات مدیره این انجمن که دولت با او درباره پیش نویس قانون جدید مشورت کرده، می گوید: زمان لازم است تا تشخیص داده شود که آیا محتوای شکایت واقعا غیرقانونی است یا نه.
روبات هایی که حذف می کنند
بنا بر تصویب پارلمان آلمان، محتویات مجرمانه خود به خود حذف نمی شوند، بلکه باید شکایتی صورت گیرد. شبکه های اجتماعی بزرگ و یوتیوب موظفند زیرساخت های لازم جهت رسیدگی سریع به شکایت افراد را فراهم کنند. این شرکت ها همچنین باید مرجعی را برای پاسخگویی به نهادهای دولتی و قضایی معرفی کنند.حتی بیم آن می رود که شرکت ها حذف محتویات را به هوش مصنوعی و الگوریتم های رایانه ای بسپارند. در محافلی که در این باره بحث می شود، به سریال آمریکایی علمی ـ تخیلی «یکپارچه» (Incorporated) اشاره می شود. در این سریال دنیایی تصویر می شود که در آن نه حکومت ها، بلکه شرکت های بزرگ فناروی تصمیم گیری می کنند.
البته پیش بینی می شود این قانون پیش از اجرا با حکم قضایی مشمول اصلاح شود. ناظران می گویند پارلمان سراسری در آستانه انتخابات با عجله تصمیم گرفته و همه موارد را مدنظر قرار نداده است. انتخابات پارلمانی آلمان ۲۴ سپتامبر (۲ مهرماه) ۲۰۱۷ برگزار می شود. (منبع:فناوران)
در ایران حدود 30میلیون ایرانی در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای خارجی عضو هستند. نکته قابل توجه اینجاست که شبکههای بومی همچنان در بین کاربران محبوب نیستند.
طبق آمارهایی که توسط مسئولان فضای مجازی کشور منتشر شده است، بیش از 40میلیون دستگاه گوشی هوشمند موبایل در اختیار کاربران ایرانی قرار دارد. همچنین براساس گزارش الکسا، کاربران ایرانی رتبه نهم را در استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام دارند. امروزه شبکهها و پیامرسانهای اجتماعی همچون اینستاگرام و تلگرام در ایران، با ترافیک بیشتری نسبت به شبکههای اجتماعی همچون توئیتر و فیسبوک که زمانی در صدر توجه کاربران ایرانی بودند، روبهرو هستند. با توجه به آمارهای وبسایت الکسا که به انتشار و رتبهبندی سایتهای پربازدید میپردازد، در ایران شبکههای اجتماعی و وبسایتهای خارجی همچون اینستاگرام در رتبه ۹، تلگرام ۱۳، یوتیوب ۴۷، فیسبوک ۱۳۲ و توئیتر ۴۷۲ قرار گرفتهاند و شبکههای اجتماعی داخلی همچون فیسنما در رتبه ۳۴ و کلوب در رتبه ۶۳ قرار دارند.گوگل در جهان رتبه نخست را به خود اختصاص داده و در ایران هم مانند آمریکا و بسیاری کشورهای دیگر، در رتبه نخست وبسایتهای پربازدید قرار دارد. پس از آن وبسایت ورزش 3 که تولید محتوای آن در ایران صورت میگیرد در رتبه دوم است. رتبه سوم وبسایتها نیز در ایران به یاهو اختصاص یافته که در جهان در رتبه پنجم است. دیجیکالا و بلاگفا در رتبههای چهارم و پنجم قرار دارند و آپارات که در واقع وبسایتی ایرانی با محتوایی ویدئومحور مشابه یوتیوب است، در رتبه ششم جای گرفته و البته بخشی از مخاطبانش نیز در آمریکا حضور دارند. همچنین ویکیپدیا در ایران در رتبه هفتم و در جهان رتبه ششم را دارد. پارسیجو و یوز نیز که موتورهای جستوجوی ایرانی هستند به ترتیب رتبههای ۲۸۱ و ۹۸۴ را در ایران دارند.
« پیوندها» پربازدید است
از نکات جالب بازدیدها میتوان به وبسایت «پیوندها» اشاره کرد که رتبه ۲۸ را در ایران به خود اختصاص داده است. این وبسایت جدا از اینکه ممکن است توسط کاربران اینترنتی به صورت مستقل باز شود، هنگامی روی سیستم کاربر پدیدار میشود که یکی از سایتها یا بخشهای فیلترشده در سایتی توسط کاربری جستوجو شود. در صورت جستوجوی محتوای فیلترشده، کاربر به صفحه پیوندها هدایت میشود. بنابراین پیوندها برای کاربران ایرانی وبسایتی نامآشناست که تا به حال حداقل یکبار با آن روبهرو شدهاند. پیوندها که تنها در ایران مخاطب دارد و بنابراین 3/99درصد بازدیدکنندگانش ایرانی هستند، شامل بخشهایی ازجمله فهرست مصادیق محتوای مجرمانه، ثبت سایت در پایگاه ساماندهی، درخواست معرفی در پیوندها، درخواست فیلتر و رفع فیلتر و پیشنهادات و انتقادات است و رتبه ۲۸ این وبسایت در ایران را میتوان نشانهای از مراجعه بالای کاربران اینترنتی ایران به محتواهای فیلترشده دانست. همچنین نکته قابل توجه دیگر، تفاوت بازدیدهای تلگرام در ایران در مقایسه با سایر کشورهاست. این وبسایت که در حال حاضر پرمخاطبترین پیامرسان در ایران است و رتبه ۱۳ وبسایتهای پربازدید را دارد، در جهان در رتبه ۴۶۱ جای گرفته است. پس از ایران که با بازدید ۴۴درصدی از تلگرام استفادهکننده بیرقیب این پیامرسان است، روسیه با 4/10درصد، ایتالیا با 8/4درصد، اسپانیا با 7/3درصد و برزیل با 2/9درصد در رتبههای دوم تا پنجم قرار گرفتهاند.
۵۹درصد کاربران دنبال سرگرمی هستند
برمبنای آخرین بررسیهای نظام پایش شاخصهای ارتباطات کشور ۵۹درصد کاربران در اینترنت به دنبال تفریح و سرگرمیاند. درگاه پایش جامعه اطلاعاتی برمبنای نظام پایش شاخصهای ارتباطات و فناوری اطلاعات و با توجه به نتایج طرح آمارگیری برخورداری خانوارها و استفاده افراد از فناوری اطلاعات و ارتباطات، آخرین وضعیت استفاده از ICT در ایران را تا پایان سال ۹۴ اعلام کرده است. طبق این برآوردها مشخص شد که وضعیت حضور کاربران اینترنت در شبکههای اجتماعی از سال ۹۲ که ۲۰درصد بوده در پایان سال ۹۴ به ۶۵درصد افزایش یافته است. این درحالی است که بررسیها نشان میدهد ۵۹درصد کاربران در اینترنت به دنبال تفریح و سرگرمیاند و ۷۱درصد از این ابزار برای ارتباطات استفاده میکنند.
۸درصد کاربران در اینترنت محتوا تولید میکنند
در راستای فعالیت کاربران اینترنت در ایران مشخص شد که تنها هشتدرصد کاربران ایرانی به تولید محتوا در فضای مجازی میپردازند. از این میان 2درصد تولیدات محتوا مربوط به نرمافزارهای اینترنت برای ویرایش، سهدرصد محتوای تولیدشده برای مدیریت صفحات شخصی، ششدرصد محتوای ایجادشده توسط کاربر شامل متن، عکس، فیلم و موسیقی و نرمافزار و یکدرصد نیز به تولید محتوا در قالب وبلاگنویسی مربوط میشود.
استفاده13درصد کاربران ایرانی از بانکداری الکترونیک
براساس بررسی شاخصهای جامعه اطلاعاتی در ایران درباره فعالیت کاربران اینترنت مشخص شد که ۱۳درصد فعالیت کاربران اینترنت در ایران به بانکداری الکترونیکی معطوف است. همچنین 5/37درصد از کاربران از خدمات دولت الکترونیک و ۴۲درصد از تجارت الکترونیک در اینترنت استفاده میکنند. در همین حال اعلام شده است که 2درصد کاربران در فضای اینترنت مشارکت الکترونیکی دارند و 5/4درصد کاربران نیز از خدمات رایانش ابری استفاده میکنند.
27درصد کاربران اینترنت بالای ۵۰سال هستند
بررسیها نشان میدهد که 7/74درصد کاربران اینترنت در ایران در گروه سنی ۲۰ تا ۲۹ سال هستند. این در حالی است که 3/27درصد کاربران اینترنت در ایران را گروه سنی ۵۰ تا ۸۹ سال تشکیل میدهند. در همین حال فاصله جنسیتی بین کاربران اینترنت مرد و زن در ایران 9/1درصد است و فاصله بین کاربران اینترنت شهری و روستایی 5/25درصد برآورد میشود.
آمار ایرانیها در تلگرام و اینستاگرام
شهریور سال گذشته، دبیر شورای عالی فضای مجازی با اشاره به بررسیهای صورتگرفته از رفتار کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی تلگرام گفت: ۱۰۰هزار کانال ایرانی در تلگرام وجود دارد. ابوالحسن فیروزآبادی با اشاره به نیاز روزافزون کشور به شبکههای اجتماعی اظهار کرد: شبکههای اجتماعی ادامه تجربه بشر در دوران مدرنیته است که از رسانههای چاپی شروع شده و هماکنون به رسانههای تعاملی رسیده است. او با بیان اینکه آنچه در ایران شاهد آن هستیم سرعت بالای رشد شبکههای اجتماعی است، خاطرنشان کرد: نگرانی در این زمینه در ابعاد مختلف وجود دارد و همانطور که دسترسی به شبکههای اجتماعی اجتنابناپذیر است، ممکن است این دسترسی تبعات نامساعدی را برای انسان ایجاد کند. فیروزآبادی گفت: رشد استفاده از شبکههای اجتماعی در یک سال اخیر در کشور بسیار عجیب است به نحوی که بررسیها از ابعاد استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام نشان میدهد که بالغ بر ۱۰۰هزار کانال توسط ایرانیها در این شبکه ایجاد شده است. در همین حال در طول یک شبانهروز بیش از یکمیلیون و ۲۰۰هزار مطلب در فضای کانال تلگرام تولید میشود. دبیر شورای عالی فضای مجازی با اشاره به اینکه عدد بازدیدها از این مطالب بالاست، خاطرنشان کرد: بهطور متوسط هر مطلب حدود ۵۰۰هزار بار در روز دیده میشود و برخی کانالها بیش از یکمیلیون عضو دارند. او درباره فعالیت کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام تاکید کرد: ایرانیها چندینمیلیون فالوئر در صفحات اینستاگرام دارند و بسیاری از این صفحات ظرف ۲۴ ساعت بیش از دو تا سههزار کامنت به خود اختصاص میدهند، حتی شاهد آن هستیم که برخی اخبار در این شبکه که جزو اولینهای شبکههای اجتماعی هم نیست بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰هزار لایک میخورد.
استفاده از رسانه های اجتماعی در سراسر دنیا رو به افزایش است. تاثیر این رسانه ها در سبک زندگی روزمره مردم تا سیاستگذاری دولت ها کاملا مشهود است. نقشه جهانی رسانه های اجتماعی که بر اساس ترافیک این رسانه ها ابتدای سال 2017 ترسیم شده، نشان می دهد در کشورهای آمریکایی و اروپایی و آفریقایی فیس بوک پرچمدار است؛ اما داستان آسیا کمی متفاوت است. می توان گفت در آسیا شبکه های اجتماعی بومی محبوبیت بیشتری دارند.
روسیه و چین دو کشور بزرگی هستند که پرچمدارشان در میان رسانه های اجتماعی، شبکه های بومی شان بود. ایران در این نقشه، کشوری اینستاگرامی نشان داده شده است که بین کشورهای عربی فیس بوکی حال و هوای دیگری دارد.
رسانه غالب در کشورهای آمریکایی فیس بوک است؛ اما نقشه نشان می دهد آنها به توییتر هم علاقه دارند. کشورهای آفریقایی اما پراکندگی جالبی دارند؛ فیس بوک، لینکدین و اینستاگرام از رسانه های محبوب آفریقایی ها هستند. پرچمدار روسیه و چین، شبکه های اجتماعی بومی شان است. کشورهای عربی، افغانستان و پاکستان نیز بیشتر از هر رسانه ای از فیس بوک استفاده می کنند. تنها جایی که توییتر، رسانه غالب است و ترافیک بالایی دارد، ژاپن است.
ده اپلیکیشن برتر دنیا
ده اپلیکیشن رسانه های اجتماعی که محبوب ترین اپلیکیشن های این حوزه در دنیا شناخته شده اند، به ترتیب عبارتند از: واتس اپ با حدود 1.2 میلیارد کاربر فعال ماهانه، مسنجر فیس بوک با همین میزان کاربر، QQ Chat با 899 میلیون کاربر فعال ماهانه، وی چت با 806 میلیون کاربر فعال ماهانه، اینستاگرام با 700 میلیون کاربر فعال ماهانه، Qzone با 652 میلیون کاربر فعال ماهانه، وایبر 249 میلیون کاربر فعال ماهانه، لاین با 218 میلیون کاربر فعال ماهانه، اسنپ چت با 200 میلیون فعال ماهانه و YY با 122 میلیون کاربر فعال ماهانه.
کاربران فعال ماهانه سایت ها
آمار کاربران فعال ماهانه رسانه های اجتماعی که از سایت ها به جای اپلیکیشن ها استفاده می کنند، متفاوت است. فهرستی از رسانه های اجتماعی محبوب دنیا همراه با آمار کاربران فعال ماهانه سایت آنها منتشر شده است. در این فهرست فیس بوک با 1.94 میلیارد کاربر فعال ماهانه اول است. بعد از فیس بوک به ترتیب یوتیوب با یک میلیارد کاربر فعال ماهانه، اینستاگرام با 700 میلیون کاربر فعال ماهانه، توییتر با 313 میلیون کاربر فعال ماهانه، ردیت با 250 میلیون کاربر فعال ماهانه، واین با 200 میلیون کاربر فعال ماهانه، پینترست با 150 میلیون کاربر فعال ماهانه، Ask.fm با 160 میلیون کاربر فعال ماهانه، تامبلر با 115 میلیون کاربر فعال ماهانه، فلیکر با 112 میلیون کاربر فعال ماهانه، گوگل پلاس با 111 میلیون کاربر فعال ماهانه، لینکدین با 106 میلیون کاربر فعال ماهانه، VK با 90 میلیون کاربر فعال ماهانه، ClassMates با 57 میلیون کاربر فعال ماهانه و Meetup با 30 میلیون و 300 کاربر فعال ماهانه قرار دارند. (منبع:فناوران)
شرکتی در روسیه با قراردادن ماشین های فروش خودکار به کاربران شبکه های اجتماعی اجازه می دهد برای خود لایک و فالوور تقلبی بخرند. این امر انتقادات گسترده ای را موجب شده است.
گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مادر بورد، به تازگی در مسکو دستگاه فروش خودکاری در فروشگاه ها قرارداده شده که به فرد کمک می کند در اینستاگرام لایک تقلبی بخرد!
شرکت Snatap این دستگاه ها را ساخته و ۶ نمونه از آن را در شهرهای بزرگ از جمله مسکو سن پترزبورگ و همچنین پراگ نصب کرده است.همچنین افراد می توانند در این دستگاه ها عکس های اینستاگرام خود را پرینت کنند و عکس سلفی بگیرند.
به نوشته این نشریه، ماشین های خودکار فروش به افراد اجازه می دهند علاوه بر خرید لایک تقلبی در شبکه های اجتماعی، فالوور تقلبی نیز برای خود بخرند. کاربران با پرداخت ۵۰ روبل( ۸۸ سنت آمریکایی) می توانند ۱۰۰ لایک تقلبی در اینستاگرام و با پرداخت ۱۰۰ روبل(۱.۷۵ دلار آمریکا) ۱۰۰ فالوور تقلبی بخرند.
حتی فرد می تواند با پرداخت ۱۴ هزار روبل(۲۴۵ دلار) یک دستگاه فروش لایک تقلبی را اجاره کند. البته مدت زمان اجاره مشخص نشده است.
این درحالی است که این امر انتقادات گسترده ای را برانگیخته است.
دنیای اینستاگرام نه تنها به دنیای رقابتی نه چندان سازنده تبدیل شده است، بلکه در برخی مواقع همچون بیابانی بی آب و علفی است که هر آن ممکن است راهزن ها از راه رسیده و جیبت را بزنند اما این بار با ترفند دیگری ، اینکه اگر «بک ندی، آن فالو» می شوی، تو را به فضای رقابتی می کشانند.
برای آن دسته از افرادی که در اینستاگرام بسیار جست و جو می کنند، این جمله که اگر بک ندی، آن فالو می شوی، بسیار آشنا است، این جمله به این معنا است که اگر صفحه ات را فالو کردم، تو هم باید بی درنگ صفحه ی من را فالو کنی؛ در غیر این صورت صفحه ات آن فالو می شود و اگر صفحه ی من را آن فالو کنی، در کسری از ثانیه صفحه ات را آن فالو میکنم، این به این معنا است که من و تو نیاز مشترکی داریم و از این طریق سعی داریم تامین اش کنیم؛ فارغ از اینکه چه محتوایی در صفحات مان به اشتراک میگذاریم.
به بیان سادهتر اصلا اهمیتی ندارد من چه طور آدمی هستم و در قالب تصویر چه برای تو و دیگرانی که دنبالام میکنند، رو میکنم. ما و صفحههای مان نیاز اصلیتری داریم و آن تعداد فالوورها است که طبیعتا هرچه بیشتر باشند، یعنی ما از دسته آدمهای خفنی هستیم که بقیه برای آن ها سر و دست می شکنند.
در این بیابان بی آب و علف، راهزنها از هر ابزاری استفاده می کنند تا مال رهگذران را چپاول کنند. آدم های دنیای مجازی همان رهگذران هستند که هر یک با نیت و اهداف خاصی پا به دنیای مجازی گذاشته اند، عده ای فضای مجازی را تنها سرگرمی خود دانسته و بی هدف ، روز و شب در این فضا سیر می کنند غافل از اینکه عده ای دیگر هم با هدف و انگیزه هایی نه چندان خوشایند، پا به دنیای مجازی گذاشته اند و تا رسیدن به اهداف شوم خود اعم از مالی یا اخلاقی ، از پا نمی نشینند.
میثم جوانی 22 ساله است و روزانه چندین ساعت از عمر مفید خود را صرف گشت و گذار در پیج های افراد در اینستاگرام می کند.
بیش از اینکه در تلگرام جست و جو کنم، جست وجو در اینستگرام را بیشتر دوست دارم از عکس های خانواگی بگیرید تا دوستان و دانشگاه ها را در این فضا قرار داده ام، دوست داشتم فالوورهایم زیاد شود، با یکی از دوستان سر این موضوع شرط بندی کرده بودم تا ظرف یک ماه تعداد فالوورهایم را به هر قیمتی است افزایش دهم تا اینکه یک روز متوجه شدم یک نفر اکانت اینستاگرام من را دزدیده در حالی که به خاطر فالوورهام کلی پول خرج کرده بودم.
وی اضافه می کند: همین فرد یعنی دزد اکانت اینستاگرام، آمد توی تلگرام و گفت من با یکی شریکی نقشه کشیدم همه اکانت های اینستاگرام و هر چی اکانت تو صفحه مجازی دارم رو بگیرند و نصف به نصف استفاده کنند هر روز هم به دروغ و ترفندهای مختلف اکانتم را می دزدیدند.
سیاوش جوان دیگری است که فریب تعداد فالوورهای فردی را در اینستاگرام خورده است با این تصور که این تعداد فالوور یعنی اعتماد به فلان داروی ورزشی و عواقبی که برایش داشته است.
در یکی از پیج ها متوجه شدم داروی ورزشی تبلیغ می شود و تعداد فالوورهای این فرد هم بسیار بود اعتماد کردم و دارو را خریداری کردم اما اکنون دچار حساسیت های گوارشی شدیدی شده ام. نباید به راحتی به فضاهای مجازی اعتماد کرد.
**افزایش فالوور به هر قیمتی
امیرحسین قاسمی کارشناس آی تی و نرم افزار و حدودا 21 ساله است، در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در مورد علت تمایل افراد به افزایش تعداد فالوورهای خود در اینستاگرام، می گوید: یکسری از افراد با افزایش فالوورهای خود به دنبال دیده شدن مطالب یا عکس هایی هستند که در این فضا ارسال می کنند آن هم به هر قیمتی، حتی برخی افراد فالوور می خرند.
وی اضافه می کند: در عین حال برخی افراد نیز در پیج های دیگران گشت و گذار کرده، مطالب، فیلم و عکس آن ها که عموما از افراد انرمال جامعه هستند و به شاخ پنداری معروفند، را برداشته و برای افزایش فالوورهای خود در پست خود قرار می دهند.
**شاخ پنداری بیماری اینستاگرامی
این کارشناس آی تی می گوید: شاخ پنداری به افراد انرمالی گفته می شود که با کارهای عجیب و غریب و فرستادن این کارها در اینستاگرام به دنبال جذب مخاطب و افزایش فالوورهای خود هستند، مثل افرادی که جراحی های عجیب و غریب می کنند یا کارهایی انجام می دهند که آدم های عادی و سالم به لحاظ روانی حاضر به انجام آن کار ها نیستند.
قاسمی اضافه می کند: به عنوان مثال در اینستاگرام فردی با لمینت کردن دندان هایش به نوعی خود را مطرح کرده از یک سو، تعداد فالوورهای خود را افزایش داده تا از این طریق دندانپزشک خود را تبلیغ کند این در حالی است که عکس این فرد در پیج بسیاری از افراد که در اینستاگرام فعالیت دارند، دیده می شود.
وی می گوید: یا فرد دیگری مجسمه سازی را تبلیغ کرده بود ، یا دختر جوانی آرایشگاهی را با نشان دادن مدل های موی خود تبلیغ کرده بود و حتی در برخی از پست هایش گفته بود که فلان روز و فلان ساعت در فلان آرایشگاه باشید من هم هستم و با تخفیف ویژه می تواند از خدمات سالن آرایشگاه استفاده کنید.
قاسمی اضافه می کند: یک خانمی که تعداد فالوورهایش بسیار بالا بود فال قهوه گرفته و از این طریق برای خودش کاسبی راه انداخته است و بابت هر فالی حدود 300 تا 400 هزار تومان هزینه دریافت می کرد یا فرد دیگری در اینستاگرام وارد خرید و فروش سگ شده بود و چه پول هایی به جیب زده اما خبری از فروش سگ نبود.
وی اضافه می کند: نکته جالب و قابل تامل در مورد تمام این افراد این است که افرادی که پیج ها را دارند در پایین بیو( بیوگرافی) خود می نویسند، این پیج، تابع قوانین جمهوری اسلامی است در حالی که به راحتی با دیدن عکس یا فیلم هایی که می گذارند، می توان دید که چنین افرادی قائل به قوانین جمهوری اسلامی نیستند نه تنها برای قوانین جمهوری اسلامی احترامی قائل نیستند بلکه با ترفندهای مختلف قصد اخاذی از فالوورهای خود را دارند.برخی نیز با گذاشتن پست های غیر اخلاقی قصد دارند تعداد مخاطبان خود را افزایش دهند که در این بین ممکن است مخاطبان آن ها افرادی باشند که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند.
**حاشیه سازی برای افزایش فالوورها
این کارشناس فضای مجازی می گوید: یکی از شاخ های اینستاگرام، گفته است هزینه یک ساعت تبلیغش 400 تا 900 هزار تومان است، این فرد هر جا که می رفت در پستش اعلام می کرد که به عنوان مثال فردا فلان جا هستم چنین افرادی با این نوع تبلیغات به اهداف خود می رسند. این افراد دارای فالوورهای تا یک میلیون نفر هستند هر چه تعداد فالوورهایشان بیشتر شود، بیشتر پول به جیب می زنند.
وی می گوید: در این آشفته بازار، عده ای هم حاشیه سازی کرده و آن را در فضای مجازی انتشار می دهند تا از این طریق افراد بیشتری جذب شوند و به تبع آن میزان تبلیغات خود را به هر دلیل و انگیزه ای افزایش دهند که در این بین برخی اهداف مالی و برخی عقده های روانی خود را تخلیه می کنند برخی نیز از عکس هنرمندان و بازیگران استفاده کرده تا تعداد فالوورهای خود را افزایش دهند.
قاسمی اضافه می کند: متاسفانه نوجوانان و جوانان بسیاری از افرادی که دارای فالوورهای بسیاری هستند را الگوی خود قرار می دهند مثلا لباس و مدل موهای خود را تغییر می دهند و شبیه فردی می شوند که در اینستاگرام، با افزایش فالوورها جولان می دهد.
این کارشناس فضای مجازی می گوید: چه بسیار خانواده هایی که از طریق چنین فضاهایی از هم پاشیده شده اند که البته بیشتر زنان و دختران در دام می افتند.
قاسمی اضافه می کند: البته نمی توان از مزایای اینستاگرام غافل شد چراکه برخی مطالب و فیلم ها آموزنده و درس آموز است از سوی دیگر برخی افراد با نیت پاک به دنبال کارهای خداپسندانه و «خیر» هستند اما تشخیص افراد صالح از ناصالح در این فضا دشوار و گاه غیر ممکن است.
**تغییر آیدی از ترفندهای افراد سودجو در اینستاگرام
وی اضافه می کند: افراد سودجو در اینستاگرام سریع ایدی های خود را تغییر می دهند تا به اصطلاح ریپورت نشوند چون براساس قوانین اینستاگرام افرادی که گزارش خراب کاری (اسپم) در قالب هکر، ربات، کلاهبرداری، عکس های پورن و غیره را بدهند البته به زبان انگلیسی ، هرچه تعداد این گزارش ها بیشتر شود، اینستاگرام به این نتیجه می رسد که این فرد مخرب است، این افراد ایدی خود را مدام تغییر می دهند تا مردم نتوانند او را ریپورت و گزارش دهند در غیر این صورت برای اینستاگرام پیدا کردن آن ها کاری ندارد، در واقع اینستاگرام همچون پلیس رفتار می کند که اگر کسی شکایت یا گزارشی ارائه دهد در آن صورت وارد عمل شده و با بررسی و صحت ، به صورت کلی پیج آن فرد را حذف کرده و فرد شیاد در صورت ورود به این فضای مجازی باید ایمیل دیگر ساخته و وارد این عرصه می شود البته با هویت جدید و باید بار دیگر فالوور جذب کند.
**خرید مخاطبان راهی برای افزایش فالوور
به گفته وی نرم افزارهایی نیز برای خرید فالورهای، لایک و کامنت اینستاگرام وجود دارد و افراد از دو طریق می توانند این فالوورها را خریداری کنند، در یک روش باید پول پرداخت کرده و سکه خریداری کنند که آسان ترین راه است و راه حل دوم، این است که در ازای دریافت فالوور بیشتر، باید پست هایی را که نرم افزار معرفی می کند لایک کرده تا از این طریق سکه دریافت و در نهایت فالوورها را خریداری کنید.
قاسمی می گوید: خرید این فالوورها به راحتی در اپلیکیشن بازار موجود و در دسترس افراد است بویژه کسانی که نیت های شومی در سر دارند به راحتی می توانند با خرید فالورهای اعتماد مخاطبان را جذب کرده و دست به کلاهبرداری یا اخاذی بزنند.
**سونامی فضای مجازی در دنیای جوانان
مجید ابهری آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری در گفت و گو با ایرنا می گوید: ورود هر فناوری به جامعه اگر همراه با آموزش و فرهنگ سازی در راستای کاربرد آن نباشد، عوارض و آسیب های این فرآیند خیلی بیشتر از محاسن، تسهیلات و امکانات آن خواهد بود.
وی اضافه می کند: تجربه تلخ آپارتمان نشینی بدون فرهنگ سازی، تلفن همراه بدون بستر سازی، هنوز به پایان نرسیده که اینترنت و فضای مجازی همچون سونامی گسترده جامعه ما وبخصوص جوانان را فراگرفته است.
ابهری می گوید: 40 میلیون کاربر اینترنتی که حدود 70 درصد آن ها بیش از دو ساعت وقت خود را در این فضا صرف می کنند جامعه ما را به جای بهره گیری مثبت، دچار تنش های فکری و فرهنگی در این زمینه کرده است، روابط عاطفی کمرنگ شده و دخالت در حریم خصوصی دیگران افزایش چشمگیری یافته است، آزارهای روانی افراد و به هم زدن زندگی ها رونق گرفته است و امروز در کنار قمار اینترنتی خرید و فروش مواد مخدر، فحشای جنسی، شاهد کلاهبرداری های اینترنتی نیز هستیم.
**راهزن های اینترنتی در راهند
این آسیب شناس اضافه می کند: در هیچ جای دنیا حداقل در کشورهای پیشرفته راه زنی اینترنتی (هک کردن) مجاز نیست اما در جامعه ما، سی دی های هک کردن و روش های آن آزادانه خرید و فروش می شود یا در گروه های شبکه های مجازی قرار می گیرد.
ابهری می گوید: عده ای دیگر که من به آن ها تجار اینترنتی یا بازرگانان عضویتی می گویم، از طریق خرید و فروش اعضا ( ممبر) و پیرو (فالوور) بدون زحمت و تلاش به پول های کلان می رسند متاسفانه امروز تبادل لینک، تبلیغات و سپردن سفارش های تیلیغی براساس تعداد ممبر و فالوور صورت می گیرد از امروز شاهد فریب کاری مجازی خواهیم بود که نمی توان آن را در اشتغال زایی و کارآفرینی قرار داد.
وی اضافه می کند: تعداد اعضا و پیروان، معیاری برای ارزیابی شخصیت کاربر شده است و سفارشات براساس آن داده و گرفته می شود، کلاهبرداری آشکار به کمک فناوری صورت می گیرد. به جای استفاده علمی و تکنیکی، فرزندان ما ضمن عادت کردن به تنبلی و بدون به کار انداختن ابتکار و خلاقیت خود، از این رهگذر وارد دنیای پلیدی به نام راهزنی و کلاهبرداری اینترنتی می شوند در حالی که اطلاع رسانی ، آگاه سازی و خودداری از قرار دادن فرآیندهای فوق به عنوان ملاک ارزیابی باید متوقف شود و نوجوانان و جوانان باید روش های مناسب برای خلاقیت خود پیدا کنند.
این متخصص علوم رفتاری می گوید: با وجود پلیس فتا و مقابله این نهاد با بسیاری از پلیدی ها در این زمینه بخش عمده ای از کلاهبرداریها و فریب ها متوقف شده اما نهادهای فرهنگی و سازمان های متولی دیگر نیز باید با فراهم آوردن زمینه های رشد علمی، برای جوانان فرصت های مناسب را در بهره گیری کافی از این فناوری ایجاد کنند.
** هشدار پلیس در مورد افزایش فالوور و شگرد مجرمان سایبری
سرگرد حمید کیانی رئیس اداره تشخیص جرائم سایبری پلیس فتا نیروی انتظامی می گوید: افزایش فالوور شگرد جدید مجرمان سایبری است در حالی که افراد از تهدیدات و عواقب آن اطلاعی ندارند.
وی می افزاید: تعداد پسندها(لایکها)، درج کامنت و افزایش تعداد دنبال کنندهها (فالوور) یکی از بزرگترین دغدغههای نسل جوان امروزی و کاربران فعال در شبکههای اجتماعی است. به نحوی که برخی از کاربران فضای مجازی و به خصوص شبکههای اجتماعی از هر روشی برای افزایش بازدید کننده و لایکها استفاده میکنند.
وی اضافه می کند: انتشار و به اشتراکگذاری مطالب اگر با تعداد لایکهای بیشتری همراه باشد، علاوه بر افزایش اعتماد به نفس این کاربران در فضای مجازی گاها غرور و خود برتربینی را نیز برای آنها به همراه دارد. کاربرانی که بیمحابا به دنبال جذب مخاطب هستند و از تهدیدات و عواقب این جذب هیچ اطلاعی ندارند.
رئیس اداره تشخیص جرائم سایبری پلیس فتا ناجا می گوید: مدتی است در فضای مجازی باب شده و افراد سودجو با استفاده از تبلیغات جذاب سعی دارند کاربران را با خود همراه کرده و اهداف مجرمانه خود را عملی کنند.
سرگرد کیانی از سرقت اطلاعات به عنوان یکی از مهمترین اهداف مجرمانه سودجویان سایبری نام برده و می گوید: یکی از مواردی که حریم خصوصی کاربران در فضای مجازی را تهدید میکند، اطلاعاتی است که در پیجها و اکانتهای خود منتشر کرده اند. اطلاعاتی که ممکن است با استفاده از ترفندهای مختلف و مهندسی اجتماعی به دست افراد سودجو بیفتد.
وی می افزاید: جدای از واقعی یا غیر واقعی بودن اعضاء(فیک ممبرها) باید نسبت به راههای افزایش این اعضا و فالوورها دقت بیشتری به خرج داد.
سرگرد کیانی تبلیغات جذاب را یکی از مهمترین راههای موجود برای ترغیب کاربران به انجام خواستههای مجرمان دانسته و می گوید: با همین تبلیغات جذاب و رنگارنگ است که کاربران فریب آنها را خورده و اقدام به انتشار اطلاعات مهم و نصب نرم افزارهای پیشنهادی می کنند.
وی با اشاره به نرمافزارهای طراحی شده در زمینه افزایش فالوور می افزاید: در حال حاضر برخی از اپلیکیشنها برای افزایش فالوور کاربران طراحی شده است به نحوی که بعد از نصب توسط کاربران و عضویت در کانالها و گروههای مختلف، تعداد فالورهای آنان افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد. در واقع این افراد کسانی هستند که از همین نرمافزار استفاده کردهاند.
این مقام مسئول به سرقت نام کاربری و رمز عبور برخی از این اپلیکیشنها اشاره کرده و می گوید: روال عادی کار با این اپلیکیشنها به این صورت است که بعد از نصب باید شماره تلفن و یا ایمیل خود را به همراه رمز عبور صفحات و پیجهای خود را ثبت نمود و از طریق عضویت در دیگر کانالها، تعداد فالوورهای خود را افزایش داد. اما به تازگی مشاهده شده برخی از این نرمافزارها بعد از دریافت نام کاربری و رمز عبور، کاربر را به صفحهای جعلی لینک میدهد.
رئیس اداره تشخیص جرائم سایبری از این روش به عنوان فیشینگ نام برد و تصریحکرد: افراد سودجو با طراحی صفحاتی جعلی به دنبال سرقت اطلاعات کاربران میباشند. دراین روش هم افراد سودجو با طراحی نرم افزارهای جعلی به دنبال دستیابی به نام کاربری و رمز عبور کاربران در شبکههای اجتماعی هستند.
وی در توصیه به کاربران تاکید کرد: هموطنان باید دقت داشته باشند هدف اصلی تبلیغات، ترغیب کاربران برای بازدید از سایت، کانال یا گروه خود است، بنابراین باید نسبت به تبلیغاتی که اغوا کننده هستند کمی حساستر بود.
این مقام مسئول همچنین در خصوص عدم به اشتراک گذاری اطلاعات مهم و خصوصی در شبکههای اجتماعی گفت: در صورت دسترسی افراد سودجو به نام کاربری و رمز عبور شما، این امکان وجود دارد که به تمامی اطلاعاتی که شما در صفحات خود منتشر کردهاید دسترسی داشته باشد. لذا از انتشار و به اشتراک گذاری و همچنین نگهداری اطلاعات مهم و خصوصی در شبکههای اجتماعی خودداری کنند.
سرگرد کیانی ادامه داد: علاوه بر دسترسی به اطلاعات قربانی، دسترسی به اطلاعات اعضا و دنبال کنندگان شبکه اجتماعی وی نیز امکان پذیر میباشد که این افراد اصولا دوستان و آشنایان قربانی هستند. لذا هر گونه فعالیت مجرمانه تحت اکانت شما در این شبکه از سوی مجرم برای دوستان و آشنایان شما به نام شما ثبت و باعث رنجش از شما میشود.
وی تاکید کرد: فعالیت در شبکههای اجتماعی بسیار حساس است لذا حفظ اطلاعات شخصی و خصوصی در این فضا به مراتب مهمتر و جدی است و کاربران باید در این خصوص دقت لازم را داشته باشند.
سرگرد کیانی از هموطنان درخواست کرد در صورت مواجهه با موارد مشکوک آن را از طریق سایت پلیس فتا به آدرس 'Cyberpolice.ir' بخش مرکز امداد و فوریت های سایبری لینک ثبت گزارش مردمی به ما اطلاع دهند.
**فیشینگ و مجازات آن چیست؟
سرهنگ حسین رمضانی معاون امور بین الملل و حقوقی پلیس فتا ناجا به تشریح جرم فیشینگ و مجازات های آن پرداخته و می گوید: فیشینگ به منظور گمراه کردن کاربران اینترنتی برای بدست آوردن اطلاعات محرمانه آنان است که از طریق سرویس های ایمیل یا با وعده های دروغ انجام می گیرد یا با ایجاد برخی جذابیت ها کاربران اینترنتی را ترغیب می کنند اطلاعات خود را در سایت هایی که توسط کلاه برداران ساخته شده است، وارد کنند.
سرهنگ رمضانی در تشریح مجازات های فیشینگ، می گوید: در قوانین موجود ایران مواد 740 و 741 بخش جرایم رایانه ای قانون مجازات اسلامی جدید به این امر پرداخته است، ماده 740 می گوید، هر فردی به طور غیرمجاز دادههای متعلق به دیگری را برباید، چنانچه عین دادهها در اختیار صاحب آن باشد، به جزای نقدی از یک تا 20 میلیون ریال و در غیر این صورت به حبس از 91 روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا 20 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
وی اضافه می کند: براساس ماده 741 ، هر فردی به طور غیرمجاز از سیستمهای رایانهای یا مخابراتی با ارتکاب اعمالی از قبیل وارد کردن، تغییر، محو، ایجاد یا متوقف کردن دادهها یا مختل کردن سیستم وجه یا مال یا منفعت یا خدمات یا امتیازات مالی برای خود یا دیگری تحصیل کند، علاوه بر رد مال به صاحب آن به حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی از 20 تا یکصد میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
به گفته وی، ماده 1 قانون جرائم رایانهای در خصوص دسترسی غیرمجاز مقرر داشته است، هرفردی به طور غیرمجاز به دادهها یا سیستمهای رایانهای یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده است دسترسی یابد، به حبس از 91 روز تا یک سال یا جزای نقدی از پنج تا 20 میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
معاون امور بین الملل و حقوقی پلیس فتا ناجا می افزاید: برای اینکه بتوانید هرچه سریعتر علیه کلاهبرداران اقدام کنید و به مال از دست رفته تان برسید،نخستین گام این است که به دادسرای عمومی و انقلاب محل وقوع جرم مراجعه کنید ودر مورد دعوای فیشینگ هم لازم است چنانچه در تهران سکونت دارید به دادسرای جرایم رایانه ای و در سایر شهرستانها به دادسرای عمومی و انقلاب محل اقامت خود مراجعه و اعلام شکایت کنید؛ دادگاهی که پرونده تان به آن ارجاع می شود؛ در واقع همان دادگاه عمومی کیفری واقع در محل وقوع جرم است. بنابراین پرونده به دادگاهی ارسال می شود که جرم فیشینگ در آنجا اتفاق افتاده است. با دریافت پرونده، قاضی بلافاصله رسیدگی را آغاز و در اسرع وقت رای مناسب صادر خواهد کرد.
رگولاتوری ایران، قصد دارد با تعریف پروژهای و استفاده از متخصصین، شماره تلفن اعضای شبکههای اجتماعی را بیابد.
مطابق خبری که به تازگی در سایت رسمی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی منتشر شده، این سازمان درصدد کشف شماره تلفن اعضای شبکههای اجتماعی است.
در این خبر، با اعلام رسمی این پروژه، از پیمانکاران نرمافزاری دعوت شده که جهت مشارکت در این پروژه و ارائه نرمافزار ویژه این امر، به رگولاتوری مراجعه نمایند.
البته موضوع شناسایی هویت کاربران شبکههای اجتماعی، هم اکنون جزو موضوعات حساس و مناقشه برانگیز فضای مجازی در جهان است، به ویژه اینکه با مسئله حریم خصوصی کاربران نیز تداخل دارد.
از جمله جدیدترین تحولات در این زمینه، اقدام اخیر دولت جدید آمریکا است که در ادامه سختگیری بر مهاجران، از آنها خواست که تمامی فعالیتهای خود در شبکههای اجتماعی را رسما به دولت این کشور گزارش نمایند.
به گزارش ایتنا، گفتنی است این موضوع که همواره مورد انتقاد بوده است، در کشور ما تاکنون تنها در قالب نوعی خوداظهاری و صرفا برای برخی کانالهای پربازدید اجباری بوده است، که البته بنظر میرسد همین موضوع بیشتر در ایام انتخابات برای مدیران قابل توجیه بوده است؛ اما با طرح جدید رگولاتوری، بنظر میرسد این موضوع دامنه بیشتری خواهد یافت.
شایان ذکر است که در فراخوان رگولاتوری، تنها دو شبکه پیامرسان "تلگرام" و "واتساپ" ذکر شدهاند.
مریم آریایی - این روزها با اعلام نتایج انتخابات در ایران تحلیلهای زیادی از میزان اثرگذاری شبکههای اجتماعی در نتیجه انتخابات دیده میشود؛ عدهای شفافیت فضا و تحقق دموکراسی را نتیجه ظهور این رسانههای نوین میدانند و عدهای هم پا را فراتر گذاشته و در نگاهی اغراقآمیز شبکههای اجتماعی را تعیینکننده نتیجه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری میدانند.
امروزه نیمی از جمعیت جهان آنلاین هستند و عصر، عصر دیجیتال است؛ اما این واقعیت که کاربران هر روز وقت بیشتری در فضای مجازی میگذرانند، تاثیرات منفی اینترنت و شبکههای اجتماعی بر زندگی روزمره را بیشتر آشکار می کند.
به گزارش ایرنا از پایگاه اینترنتی بی بی سی ورلد، شبکههای اجتماعی میتوانند ابزار تحول باشند، به نشر ایدههای سازنده کمک کنند و انسانها را به هم وصل کنند؛ اما از نگرانی در مورد حریم خصوصی گرفته تا مزاحمت های آنلاین، معضلات هر روز کاربران شبکههای اجتماعی هستند.
علاوه بر این، پژوهشهای تازه نشان دادهاند که وابستگی کاربران به اینترنت و شبکههای اجتماعی اثر منفی روی سلامت جسمی و روانی آنها دارد.
تازهترین پژوهش در انگلیس نشان داده است که اینستاگرام تاثیر منفی بر سلامت جوانان دارد. اسنپچت در این مطالعه به عنوان دومین شبکه اجتماعی مضر برای سلامت روانی ذکر شده است.
به دنبال بیشتر شدن تاثیرات منفی شبکههای اجتماعی، کاربران بیشتری به تعدیل و تنظیم رابطه خود با دنیای آنلاین علاقمند شدهاند.
با این همه، درست مانند هر اعتیاد دیگر، افراد حتی در مواقعی که از شبکههای اجتماعی متنفر هستند، نمیتوانند آن را ترک کنند.
دکتر ریچارد گراهام، یکی از مشاوران مرکز ترک اعتیاد اینترنت در لندن، درباره تاثیر شبکههای اجتماعی بر مغز و حالتهای روانی کاربران گفت: گرچه مطالعات نشان داده است که شبکههای اجتماعی میتوانند حافظه کاربران را تقویت کنند، اما استفاده بیش از اندازه ممکن است به عکس، باعث ضعیف شدن حافظه و کاهش تمرکز شود.
شبکههای اجتماعی همچنین می توانند به اعتماد به نفس جوانانی که مدام به دنبال مقایسه خود با دیگر کاربران هستند، آسیب بزنند.
دکتر گراهام توصیههایی کاربردی برای کاربران دارد تا رابطهای سالم با شبکههای اجتماعی داشته باشند:
- مراقب خواب خود باشید. نور صفحه موبایل یا تبلت باعث کاهش فعالیت هورمون خواب و موجب میشود که مغز سیگنال بیدار شدن دریافت کند. از حدود یک ساعت مانده به زمان خواب، شبکههای اجتماعی را کنار بگذارید.
- اساسا استفاده از شبکههای اجتماعی را به زمان مشخصی محدود کنید، مثلا روزی چهار بار و هر بار فقط یک ربع به فیسبوک سربزنید و سعی کنید این میزان را به مرور کاهش دهید.
- دامنه مکان استفاده از شبکههای اجتماعی را محدود کنید. مثلا خودتان را مقید کنید که هیچ وقت در اتاق خواب سراغ اینستاگرام نروید.
- ابزارهای دیجیتال مانند موبایل و تبلت را در ساعات مشخصی از روز از خود دور نگه دارید تا سراغ شبکههای اجتماعی نروید.
-چالش کنترل استفاده از شبکههای اجتماعی را به عنوان یک فعالیت مثبت برای خود و اطرافیانتان جا بیندازید تا انگیزه کافی برای پایبند ماندن به آن داشته باشید،مثلا بگویید که میخواهید تمرکزتان را بالا ببرید.
مشاوران علاوه بر توصیه به کاهش استفاده از شبکههای اجتماعی، توصیههایی هم دارند که کاربران چگونه از شبکههای اجتماعی استفاده کنند:
- قبل از تایپ کردن فکر کنید. یک قاعده ساده آن است که چیزی را که در گفتوگوی رو در رو به دیگران نمیگویید، در شبکههای اجتماعی هم ننویسید.
- عملکرد خود در شبکههای اجتماعی را حسابرسی کنید. هر از گاهی پروفایلهای خود در شبکههای اجتماعی را بررسی کنید و از خود بپرسید آیا از پیامها، عکسها و مطالبی که به طور عمومی منتشر میکنید راضی هستید؟ آیا چهرهای که برای خود ساختهاید با واقعیت زندگی شما منطبق است؟
- خانهتکانی دیجیتال را فراموش نکنید. لازم نیست که در همه شبکههای اجتماعی پروفایل داشته باشید. اگر یکی از حسابهای شما مدتی است که بیاستفاده مانده است، آن را پاک کنید.
با انجام جدیدترین تحقیقات در سطح کشور انگلیس محرز شد، اینستاگرام به عنوان مضرترین رسانه اجتماعی، بیشترین کاربرد را در بین نوجوانان و جوانان سراسر جهان دارد.
به گزارش فارس، بر اساس نظرسنجیهای انجام شده در سطح شهر لندن و چندین ایالت دیگر، محرز شد که اینستاگرام بدترین شبکه اجتماعی است که برای سلامت روانی افراد و به خصوص نوجوانان و جوانان مضرترین رسانه اجتماعی به شمار میآید.
پژوهشگران و روانشناسان با مشارکت 1479 شهروند نوجوان و جوان در محدوده سنی 14 تا 24 سال و طرح این سؤال که اینستاگرام چه تأثیری در تنهایی، استرس، اضطراب، احساس تمسخر، بدخوابی و روابط با افراد دارد، به این نتیجه رسیدند که میتوان این رسانه را در دسته بدترین شبکههای اجتماعی قرار داد.
شبکه اجتماعی که منجر به تغییرات در روند زندگی شده و با دسترس بودن برای تمامی گروههای سنی منجر به افزایش آمار فساد در نوجوانان با سنین کم شده و علاوه بر تأثیر منفی گذاشتن بر روی تحصیلات آنها، منجر به آسیبهای گسترده به مغز آنها نیز شده است.
این در حالیست که والدین به عنوان کسانی که باید مراقبت از فرزندشان را برعهده داشته باشند و ناظر رفتار وی باشند، با استفاده بیحد و حصر از شبکههای اجتماعی این بهانه را به جوان خود میدهند که آزادانه و بدون هیچ فیلترینگی این شبکه را رصد کنند.
سازمان بهداشت انگلیس باور دارد، شبکههای اجتماعی «به بحران سلامت روان در میان کاربران جوان» دامن میزنند.
با وجود اینکه شبکههای اجتماعی میتوانند تأثیر مثبتی در شناساندن ویژگیهای خوب فرد به خود وی داشته باشند، اما عدم آموزش منجر به استفاده منفی از این شبکه شده و ما در تمام جهان تنها شاهد مضرات این شبکه اجتماعی هستیم.
در گذشته نه چندان دور، فیسبوک مضرترین شبکه اجتماعی شناخته میشد که در دو سال گذشته جای خود را به اینستاگرام داده است و با روند افزایش استفاده گروه سنی حساس از این رسانه، مدیریت این شبکه فضا را طوری فراهم کرده است که نوجوانان و جوانان تمامی کشورها هر روز برای استفاده از این شبکه اجتماعی مشتاقتر از قبل شوند.
باوجود اینکه قاعدهی خاصی برای پست گذاشتن در فیسبوک و اینستاگرام وجود ندارد، همیشه در شبکههای اجتماعی آداب ناگفتهای وجود داشته که بهتر است از آنها پیروی کنید.
به گزارش جام جم آنلاین، از قهوههای آخر شبی و سفارشهای پیتزا گرفته تا گذاشتن آموزش تمرینهای ورزشی بهعنوان پست و سلفیهای قشنگ، در این مقاله فوتوفن فیسبوک و اینستاگرام را به شما آموزش خواهیم داد.
فیسبوک نسبت به اینستاگرام رسمیتر است، با در نظر داشتن اینکه احتمالاً بیشترین مخاطب را در فیسبوک خواهید داشت – با هزاران دوست فیسبوکی که دارید—باید از آن بهصرفه استفاده کنید.
با داشتن این مطلب در ذهن، از فیسبوک اغلب برای نشان دادن اینکه چگونه با زندگی درگیر هستید به جهان استفاده میشود.
پس اگر چیزی بزرگی برای به اشتراک گذاشتن دارید، به زاکربرگ درون خود اعتماد کنید و از فیسبوک استفاده کنید.
* وقتهایی که پست گذاشتن در فیسبوک مناسب است:
وقتیکه میمیرید برای حرافی کردن دربارهی سیاست (همه میدانند که سیاست برای فیسبوک است)
وقتیکه میخواهید بهخوبی های فرزندان یا نوههای خود ببالید، که میتواند تعریفازخود درخشانی هم محسوب شود!
وقتیکه حس میکنید میخواهید ریسک کنید اما برای استفاده از فیسبوک لایو آماده نیستید.
اگر شما از قدیمیها هستید و فیسبوک تنها شبکهی اجتماعی مورداستفادهی شماست، بنابراین فکر میکنید که پستهای فیسبوک باحال ترین هستند.
وقتیکه میخواهید فیلم آموزش آشپزی خودتان را درست کنید. همه میدانند که کاربران فیسبوک عاشق دیدن ویدئوی نحوه تهیهی غذا هستند، پس چرا خودتان یک ویدئو نسازید؟
وقتیکه خبرهای شخصی هیجانآوری دارید که میتوانید روی شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارید، مثل نامزدی یا شغل جدید. پستی در فیسبوک بگذارید چون میخواهید همهی دنیا بدانند!
اگر یک گزارشگر فنی هستید و میخواهید به همه یادآوری کنید که یک گزارشگر فنی هستید.
وقتیکه بدون شک میخواهید در توجه باشید. احیاناً اگر نشنیدهاید، اخیراً دیگر کسی از استوری فیسبوک استفاده نمیکند، پس خیالتان راحت، اگر شما در استوری پستی بگذارید همه آن را خواهند دید شامل خانواده، دوستان، آشنایان، بدخواهان و آن یارویی که در دبیرستان جلوی شما زخمی شد!
اگر فک و فامیل زاکربرگ هستید، چون اگر از فیسبوک استفاده نکنید ممکن است تبعیدتان بکند.
پستهای اینستاگرام شوخی نیستند و باید بااحتیاط و دقیق روی آنها کار کرد.
اینستاگرام جایی است که به خلاقیتتان اجازه درخشش میدهید، جایی که تبدیل به عکاس حرفهای میشوید و صاحب زیباییهای واقعی اجتماعی میشوید.
اگر فکر میکنید از پسش برمیآیید و میخواهید ورود خوبی داشته باشید، اولین پست اینستاگرام با یک نوتیفیکیشن به فالوئر های شما هشدار میدهد که شما نیز به قافله پیوستهاید.
وقتهای که پست گذاشتن در اینستاگرام مناسب است:
وقتی در حالت تمام-جشن قرار دارید.
آیا در حال نوشیدن هستید با دوست صمیمی خود خوش میگذرانید؟ از قابلیت بومرنگ استفاده کنید تا فالوئرهایتان حس کنند پیش شما هستند.
وقتیکه میخواهید تصاویر خیرهکنندهی غذا را به اشتراک بگذارید.
از اینکه دهان بقیه را آب بی اندازید خجالت نکشید. فیلتری برای عکس خود انتخاب کنید و آن را پست کنید.
اگر میخواهید به همه بفهمانید که در حال نوشیدن قهوه هستید، باید در اینستاگرام پست بگذارید.
بااینحال فقط عکسهای قهوه در یک ماگ واقعی در یک کافیشاپ کوچک محلی قبول هستند.
اگر میخواهید بقیه بدانند که دقیقاً کجا هستید.
برعکس اسنپ چت شما موقعیت خود را با جزئیات دقیقتری به اشتراک میگذارید و دیگران میتوانند بفهمند بهجای اینکه در چه شهری هستید دقیقاً در چه رستورانی هستید.
وقتیکه میخواهید یک منظرهی عالی را به اشتراک بگذارید. آسمانخراشها، غروب آفتاب، یک روز آفتابی در ساحل؟ اینها برای اینستاگرام هستند.
اگر میخواهید عکسی از گربهی خود بگذارید.
کتابها ! کتابها ! اینستاگرام برای عکسهای کتابهاست.
اگر میخواهید هنری شوید اینستاگرام قابلیتهای هیجانانگیزی دارد مثل ~LIT~ متن درخشان و استیکر های بامزه که عکسهای شما را به سطح بالا میرساند.
وقتیکه میخواهید مخاطبین مختلفی داشته باشید.
برای خیلیها حریم شخصی اینستاگرام آرامتر از فیسبوک است.
اما اگر حساب شما پابلیک باشد شما فالوئر هایی خواهید داشت که شخصاً نمیشناسید و طرفدار دوآتشهی شما هستند.
فیرمن دیبراباندر؛ ترجمه امیرحسین میرابوطالبی - نحوۀ رفتارِ آنلاینِ ما حاویِ تناقضی شناختهشده است: میدانیم که همواره زیر نظریم، و در عین حال از نظارتِ شرارتبار گوگل و دولت تمجید و تحسین میکنیم. باوجوداین، دایرۀ چیزهایی که برای انتشار در یک برنامک یا بهاشتراکگذاری در حلقۀ «دنبالکنندگانِ» رسانۀ اجتماعی بیش از اندازه شخصی، پردهدرانه یا یا مبتذلاند، هر روز در حال کوچکشدن است. بسیاری از ما وقتی با این همه اسباببازیهای دیجیتال روبرو میشویم که سطوحی جادویی از ارتباط و سهولت را در اختیارمان میگذارند، مقهور این «تفکر سبکسرانه میشویم که حریم خصوصی احمقانه است»، جملهای که گَری اشتینگارت در سال ۲۰۱۳ در نیویورکر نوشت.
این به آن معنی نیست که رسانههای اجتماعی خودآگاهیِ ما را محدود کردهاند، یا اینکه خودِ اینترنتیِ ما به شدت مصنوعی و ساختگی نیست. همین طور به این معنی نیست که افرادی که در رژیمهای سرکوبگر زندگی میکنند یا اقلیتها در جوامعی که میدانند زیر نظرند، برای آنچه به صورت آنلاین میگویند نگران نیستند. با وجود همۀ اینها نکتۀ اصلی این است که رسانههای دیجیتال برداشتِ ما از صمیمیت و شرم را به کلی تغییر دادهاند و این کار را هم به شکلی غیرقابل پیشبینی و تناقضآمیز انجام دادهاند.
برای مثال من از فقدانِ حریم خصوصی مینالم و با این حال با آغوش باز و بنا به عادت همین حریم خصوصی را فدای سهولت میکنم. در این شرایط دیگر مجبور نیستم رستورانها را شانسی انتخاب کنم و حدس بزنم کدام بهتر است؛ برنامۀ «یِلپ» خیلی ساده به من میگوید کدام بهتر است و بعد من را تا دم در ورودیِ رستوران اسکورت میکند. دیگر با ریسک تاخیرهای پیشبینینشده در حمل ونقل عمومی روبرو نمیشوم؛ «نقشۀ گوگل» بهترین مسیر برای رسیدن به مقصد را نشانم میدهد و اگر هم مجبور شوم، یکی از ماشینهای اوبِر میتواند با استفاده از کُلی مسیرهای فرعی و میانبُر مرا به مقصد برساند. دیگر لازم نیست روز تولدِ دوستانم را به خاطر بسپارم؛ فیسبوک خبرم میکند و همیشه هم به نحوی گولم میزند تا پُست جدیدی در صفحهام قرار دهم، نکند که دیگران یادشان برود وجود دارم. برای بهرهبردن از این اپلیکیشنها تنها کاری که باید بکنم این است که هر وقت شرکتهای صاحبشان خواستند، مکان، عادات و باورهایم را در اختیارشان قرار بدهم. الاخره چه خبر است؟
همانطور که میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی، در کتاب مراقبت و تنبیه: تولد زندان۱ (۱۹۷۵) مینویسد، «در معرضِ دید بودنْ دام است.» منظور او این است که وقتی کسی اجازه میدهد زیر نظر باشد و یاد میگیرد دیگران را زیر نظر بگیرد، ماجرا هم جذاب است و هم خطرناک. او از طرحهای جرمی بنتام در قرن هجدهم برای ایجاد یک «سراسربین» الهام گرفته بود. منظور از سراسربین زندانی است که زندانیانش از برجی مرکزی تحت نظر بوده و متصدیِ نامرئیِ آن برج با چشمان هشیارش آنها را میبیند ولی کسی او را نمیبیند. ایدۀ بنتام این بود که زندانیان در این شرایط در درون خود وجودِ آن نگهبان خیالی را حس خواهند کرد و مراقب رفتارشان خواهند بود، حال چه در آن برج واقعاً کسی باشد یا نباشد. بنتام با هیجان در این رابطه میگوید: «اخلاقیات بهبود مییابد، بهداشت رعایت میشود، صنعت جان تازه مییابد، دستورالعملها به سرعت همهگیر میشوند و از فشار افکار عمومی نیز کاسته میشود.»
به نظر فوکو، نحوۀ فعالیت سراسربین به شکل عجیبی یادآور خودمراقبتی افراد در کل جامعه است. به گفتۀ او با وجود شاهدانِ همیشهمراقب، دیگر نیازی به اجبارِ فیزیکی نیست. افراد بر خودشان نظارت میکنند. آنها نمیدانند که ناظران در هر لحظه درحال ثبت چه چیز هستند، دقیقاً به دنبال چه میگردند و یا مجازات نافرمانی چیست. با این حال تخیلشان باعث میشود به راحتی قابل کنترل باشند. به اعتقاد فوکو در چنین شرایطی معماریِ نظارت به نحو مخرّبی هوشمندانه و یکدست خواهد بود، آنقدر «ملایم» که به زحمت برای کسی محسوس باشد.
افراد نهتنها این نوع مراقبت را میپذیرند، بلکه چیزی نمیگذرد که برایشان عادی و نامرئی شده و با کمال میل آن را تداوم میبخشند. اگر آدمها را در شرایطی قرار دهید که خودشان مسئول سانسور خود باشند، همچنان خود را آزاد و خودمختار مجسم میکنند. آنطور که فوکو مینویسد مراقبتْ قدرت را «چند برابر،خودکار، و ناشناس» میکند. این قدرت دیگر کمتر به شکل تهدید به خشونتِ از بالا به پایین نمود پیدا میکند و بیشتر به صورت «شبکهای از روابط» مطرح میشود که افراد را به رضایت و عدم مخالفت ترغیب میکند. برداشتِ فوکو از قدرتْ مشابهِ توصیفِ زیگموند فروید از نقش «فراخود۲» در روانِ انسان است، توصیفی که در کتابِ تمدن و ملالتهای آن (۱۹۳۰) آورده شده است: عاملی بازدارنده و موثر بر اخلاق که توسط تمدن روی هر فرد سوار میشود، چیزی «شبیه به پادگانی در شهری تصرف شده».
اگر فوکو زنده بود دربارۀ چشمانداز فعلی رسانههای دیجیتال چه میگفت؟ دولتهای مداربستۀ مدرن، که به لطف فناوریهای جدید به وجود آمده و گسترش یافته است، از جهات بسیاری نمونههایی درخشان از برجهای سراسربین هستند. برنارد هارکورت، نظریهپرداز آمریکایی، در کتاب در معرض دید: اشتیاق و نافرمانی در عصر دیجیتال۳ (۲۰۱۵) میگوید «دولت مداربسته» دیگر نمیتواند عبارت دقیق و درستی باشد. او ترجیح میدهد از نوعی «اُلیگارشیِ اختاپوسی» سخن بگوید تا شرکتهایی را مدنظر قرار دهد که از نقاط متعدد بر ما مسلط میشوند و در حال جاسوسی از ما هستند. به اینها باید مخاطبان دنبالکننده را هم اضافه کرد، از همکاران و آشنایان گرفته تا عموم مردم.
جان کلامِ فوکو این است که چنین نظارتی مایۀ نگرانی است، نه فقط به خاطرِ کارهایی که شرکتها و دولتها ممکن است با اطلاعات ما انجام دهند، بلکه به این خاطر که عمل نظارت فینفسه نوعی اِعمال قدرت ویرانگر است. این نظارت ظرفیت آن را دارد تا رفتارمان را تحت تاثیر قرار دهد و بدون آنکه کاملاً متوجه شویم ما را به همرنگی و همدستی وادار کند.
اما یک جای کار میلنگد. اینترنت هیچ مرکز مشخصی ندارد؛ نیاز به شواهدی متقن از توطئهچینی میانِ شرکتها و دولتها نداریم تا متوجه شویم که به صورت آنلاین تحت نظریم. به نظر میرسد که از همهجا و هیچجا تحت نظریم و با این حال همچنان خود را نمایش میدهیم. آیا واقعاً آنقدر به این مقررات تن دادهایم که نگهبانان دیگر نیازی به وجود برجهای نگهبانی نمیبینند، یا قضیه چیز دیگری است؟
خیلی از آن زمان نگذشته که به نظر میرسید ممکن است اینترنت بتواند فضای عمومی جدیدی برای قرن بیستویکم ایجاد کند، یک شهرِ مستحکم مجازی که جای فضاهای ویران فیزیکی و محیطهای از هم گسستۀ شهری را بگیرد. بله، شاید رسانههای اجتماعی پایانِ حرمتِ بورژواها را رقم زدند؛ اما آیا این روند باعث تشویق افراد به بیپرده و صریح سخن گفتن نشد؟ آیا باعث نشد خودداری را کنار بگذارند و بدون شرم هرچه در دل دارند بگویند؟ فوکو اعتقاد داشت که نظارت شدید باعث خرد شدن آزادیِ بیان و عقیده و همچنین باعث همکاریِ آنهایی که تحت نظارت هستند میشود. اما شاید رسانههای اجتماعی افراد را در برابر چنین فشاری واکسینه کردهاند. شاید ما آن شهروندان دموکراتیکی هستیم که فلاسفه از زمان سقراط آرزویش را داشتند: افرادی که حاضر باشند به خاطر مباحثه و مناظره زندگیشان را در طبق اخلاص بگذارند، آنهایی که هیچ چیز برایشان پوشیده یا ممنوعه نیست.
البته در شرایط فعلی، میتوان به سادگی گفت که انتخاب ترامپ با حمایت ماشینهای منفور جوکسازی که حامی راستگرایی افراطی بودند، نشان دهندۀ محدودیتهای چنین رویای شیرینی است. رسانههای اجتماعی فضایی اجتماعی فراهم میکنند که بیشتر مثل یک محیط خصوصی عمل میکند که در آن افرادِ زیادی خود را ابراز کرده و میدانند که آنهایی که آنها را میبینند با آن موافقند. یا مزاحمان اینترنتی، باور دارند که پیامدهای آنچه به صورت آنلاین میگویند به آنها آسیبی نخواهد رساند، انگار که به واسطۀ فناوری محافظت میشوند. داشتنِ یک گوشیِ هوشمند و دسترسی به اینترنت به صورت خودکار ابزار لازم برای همکاری، مباحثه و گفتوگویِ موثر و محترمانه را، آن طور که دموکراسی میطلبد، در اختیار ما قرار نمیدهد.
اگر امروز افلاطون زنده بود از نبودِ شرم در فضای آنلاین وحشتزده میشد. به گمانِ او شرمْ احساسی حیاتی است که برای فلسفهورزی و رفتار اخلاقی ضروری است. در گفتوگوهای مشهورِ افلاطون، سقراط را کسانی به ستوه میآورند که از این مینالند که خِرَد سقراط و فهم استدلالهایش آنها را شرمنده میکند. در جایی از رسالهای که مهمانی۴ نام دارد، آلکیبیادسِ سرمست، از محبتِ همراه با نارضایتی خود به سقراط میگوید: «میدانم که نمیتوانم جوابش را بدهم یا بگویم که نباید آن طور که او میگوید عمل کنم، اما وقتی از حضورش مرخص میشوم، علاقهام به محبوبیت باز هم مرا شکست میدهد.»
شرم این مفهوم را به صورت پیشفرض در خود دارد که بایستی بیش از این میدانستیم، اما با بیاعتنایی قوانین را زیرپا گذاشتیم. دقیقاً همین موضوع نکتهای است که افلاطون دربارۀ دانش اخلاقی در نظر دارد: ما از پیش آن را داریم، از پیش میدانیم که روش صحیحِ زندگیِ شایسته و رضایتبخش چیست، اما مدام از آن هدف عالی فاصله میگیریم. به این ترتیب از نظر افلاطون، شرم نیرویی است که به ما کمک میکند در مقابل اشتیاق به همرنگ شدن با چیزی که میدانیم اشتباه است، مقاومت کنیم. شرم به ما کمک میکند که با خودمان صادق باشیم، طعنههای سقراط را تاب بیاوریم و به دانشِ اخلاقیِ باطنیمان توجه کنیم. به گفتۀ افلاطون، انسان بیشرم بردۀ میل است، حال این میل میتواند کالاهای مادی، قدرت، شهرت یا احترام باشد. چنین میلی مستبدانه است، زیرا با توجه به طبیعتش ارضاپذیر نیست.
با این حال، فوکو در کتاب تاریخ جنسیت۵ (۱۹۷۶) نقش رهاییبخشِ کمتری برای شرم قائل است. او میگوید که در تمدن غربی، ابزار کنترل رابطۀ جنسی، به طور خاص، اعتراف بود، اعترافی که در آن جایی برای تاییدطلبی و شرم نمیماند. به گفتۀ فوکو: «انسان به حیوانی معترف بدل شد.» در شعائر کاتولیک، از پیروان خواسته میشود که روحشان را از آلایش تهی کنند و اجازه دهند حقیقت با همۀ زشتیاش فوران کند. این تنها راه پاکیزهشدن بهدستِ کشیش اعترافپذیر بود تا بخشش فرد از سوی خداوند اتفاق بیافتد. به اینترتیب، کشیش فرد را از احساس گناهش رها میکرد و تایید یا اجازۀ آن رفتار را به او میداد.
به گفتۀ فوکو این نهاد اعتراف بعدها از دین به آداب و رسوم سکولار انتقال یافت، چیزهایی مثل ادبیات، آزمایشات پزشکی و روانکاویِ اعترافی. اما همۀ آنها بر اساس یک اصل عمل میکردند که آن گشتزنی در مرز میانِ چیزهای متعارف وپسندیده از یک سو، و چیزهای شرمآور و غیرمتعارف از سوی دیگر است. فوکو مینویسد: «الزام به اعتراف چنان به نقاط مختلف بازپخش شده و در ما ریشه دوانده که دیگر آن را به چشم پیامدِ قدرتی که ما را محدود میکند نمیبینیم. در مقابل اینطور به نظرمان میرسد که حقیقتی که در پنهانترین بخشِ سرشتِ ما جای دارد، حتماً باید به بیرون بروز یابد.»
اعتراف میتواند به ما حس رهایی دهد، انگار که بارِ شرم را از روی دوشمان برمیدارد. این اعتراف، آنطور که سَن آگوستین در کتاب اعترافات۶ میگوید، میتواند محمل نمایشِ مجموعهای از فضیلتهای دموکراسی باشد، فضیلتهایی مانند صداقت، شجاعت و تواضع. اما اگر کسی فوکو را باور داشته باشد، میداند که این اعتراف همیشه شامل نوعی نیرنگ است. ما همیشه برای یک نفر اعتراف میکنیم، در پیشگاه کسی که صاحب اختیار باشد، حال چه واقعی چه خیالی. وقتی که افراد مطلبی را به صورت آنلاین پُست میکنند، مخاطبی فرضی در ذهن دارند؛ این کار هیچوقت به طور کامل بدون دلیل و غرض نیست.
آنچه خود را به شکلِ بیشرمیِ واضح نشان میدهد، شاید در حقیقت عکسش باشد. تصدیق جمعیت دیجیتالی جای تأیید کشیش اعترافپذیر را گرفته است، یا به بیان دیگر، به عنوان جایگزینی برای ندای درونیِ وجدانِ اخلاقیِ سقراط عمل میکند. افراد درونیاتشان را با دیگران در میان میگذارند، به این امید که نیازهایشان تصدیق شود، ایدههایشان تایید شود، و ویژگیهای عجیبشان با آغوش باز پذیرفته شود. نتیجه، همرنگی فزاینده در داخل هر دسته، در کنار کاهش فضای مشترک برای فهم یکدیگر و گفتوگو مابِین دستههای مختلف است.
آنهایی که قدرت را دست دارند همواره به دنبال سازوکاری بودهاند که با آن بتوانند به خودِ درونیِ شهروندانشان دست یابند، یا آنطور که فوکو میگوید «گوشۀ تاریکی که هر کدام در درونمان داریم» را هویدا کنند. درون هر کس بخشهایی خطرناک و سرکش وجود دارد، یا به نظر میرسد وجود داشته باشد. اگر قرار است کنترل شویم، این بخشها باید شناخته شده و رام شوند. برای آرام و مطیعساختنِ یک گروه و فریفتنِ آنها به خودگردانی، هیچ راهی بهتر از افشای ناهنجاریِ آنها و وعدۀ بخشایش این ناهنجاریها نیست.
پینوشتها:
* این مطلب در تاریخ ۳ ژانویه ۲۰۱۶ با عنوان Shame on you در وبسایت ایان منتشر شده است و وبسایت ترجمان در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ این مطلب را با عنوان شرم کن ترجمه و منتشر کرده است.
[۱] Discipline and Punish: The Birth of the Prison
[۲] super-ego
[۳] Exposed: Desire and Disobedience in the Digital Age
[۴] Symposium
[۵] History of Sexuality
[۶] Confessions