توییتر چگونه بازی سیاسی در جهان را تغییر داد؟
میثم لطفی - زمانی که هیلاری کلینتون بهعنوان نخستین زن کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ آمریکا خود را معرفی کرد، رقبا همه توان خود را در اختیار گرفتند تا او را از میدان بیرون کنند. دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه آمریکا که رقیب اصلی خانم کلینتون محسوب میشود، روی صفحه رسمی خود در شبکه اجتماعی توییتر نوشت: «اوباما به اشتباه از کلینتون حمایت کرده است. او میخواهد چهار سال دیگر رویه اوباما را دنبال کند، ولی هیچ شخص دیگری چنین قصدی ندارد».
البته این صحبتهای ترامپ پاسخی به اظهارات کلینتون در ژوئن امسال بود. وی با بهاشتراکگذاشتن یک توییت خطاب به ترامپ نوشته بود: «حساب کاربری خود را پاک کن». این متن عنوان پراشتراکترین توییت در تاریخ فعالیتهای شبکه اجتماعی توییتر را به خود اختصاص داد و البته هرکاربری که آن را منتشر میکرد، یک متن یا کامنت هم به آن اضافه میکرد و در نهایت خانم کلینتون از این طریق توانست تعداد هواداران خود را چند برابر کند. اینها همه بهدلیل توانایی سیاسی توییتر بود و کارشناسان اعلام کردند این شبکه اجتماعی بازی سیاسی را در جهان تغییر داد. توییتر در اصل توانست ارتباط میان فضای سیاسی و اجتماعی را برقرار کند و بهعنوان یک شبکه رسانهای کارآمد مورد استفاده قرار بگیرد. با این کار شبکه اجتماعی برای نخستین بار موفق شد فرهنگ سیاسی در محیط پیرامون ما را تغییر دهد.
بازی سیاسی
در دهه 1980 که رونالد ریگان رییسجمهور آمریکا بود، افرادی که وظیفه تنظیم نوشتاری سخنرانیهای او را بر عهده داشتند، از طرف رسانههای آمریکایی بسیار تحت فشار بودند تا این متنها را به سادهترین زبان برگردانند و البته همه این اتفاقات باید ظرف چند ثانیه انجام میشد تا مراکز خبری بهسرعت بتوانند نکات مهم در سخنرانی را به گوش همه مردم آمریکا برسانند. حدود یکدهه پس از این اتفاق رسانههای خبری بهصورت 24 ساعته اخبار را به دست مردم میرسانند و سیستمهای جدید امکاناتی فراهم میکرد تا سخنرانیهای سیاسی با دقت و سرعت بیشتر بهصورت عمومی پخش شوند. از سال 2000 به بعد بازی سیاسی میان رسانههای خبری اندکی تغییر کرد و اینترنت به مردم جهان امکان داد در آن واحد به آخرین خبرهای سیاسی مورد نظر خود دسترسی داشته باشند. طولی نکشید که وبلاگها بستر جدیدی را برای اظهار نظر عموم مردم در جنبههای مختلف سیاسی فراهم کردند و از سال 2010 به بعد، شبکههای اجتماعی بهعنوان کارآمدترین رسانهها در تاریخ موفق شدند عنان بازی سیاسی جهان را در دست بگیرند. با این فرایند توییتر توانست خود را بهعنوان یکی از سیاسیترین شبکههای اجتماعی در جهان معرفی کند.
جان پارملی، نویسند کتاب «سیاست و انقلاب توییتری» در این خصوص میگوید: «توییتر همان کاری را میکند که روزنامهنگاران حرفهای در جهان برای پوششدهی اتفاقات سیاسی مهم انجام میدهند. اگر توییتهایی را که ترامپ طی شش ماه گذشته بهاشتراک گذاشته است مرور کنید، به قدرت سیاسی این شبکه اجتماعی پی میبرید. او از این اهرم استفاده کرد تا پیامی را که میخواهد از طریق رسانههای خبری منتشر کند، بهصورت جهانی به گوش همه مخاطبان و هواداران خود برساند. توییتر معمولا از افراد سیاسی استفاده میکند تا بتواند روی دیگران تاثیر بگذارد. این شبکه اجتماعی یک دنیای کوچک از کاربران است که البته همین تعداد اندک از کاربران میتوانند تاثیرات قابل ملاحظهای را در جامعه واقعی بر جا بگذارند. فعالیت سیاسی در توییتر مانند لابی کردن افراد در دنیای واقعی دنبال میشود و هماهنگی آنها با یکدیگر میتواند آثار فراوانی بر جا بگذارد. ممکن است برخی افراد بگویند بهاشتراکگذاشتن یک پیام سیاسی میان گروه اندک کاربران در شبکه اجتماعی توییتر چه تاثیراتی میتواند داشته باشید. ولی واقعیت این است که همین گروه اندک از افراد میتوانند پیام مذکور را در فاصله زمانی کوتاه در دنیای واقعی بهاشتراک بگذارند. باید اعتراف کرد این گروه اندک از کاربران همان افرادی هستند که میتوانند روی رویه سیاسی کشورها اثر بگذارند».
البته باید توجه داشت که بهاشتراکگذاشتن اطلاعات در توییتر دقت نظر فراوانی میخواهد. برای مثال، مادرانی که در حومه شهر اوهایو در آمریکا زندگی میکنند، در ابتدا نظر خوشایندی نسبت به کلینتون نداشتند؛ زیرا او روی توییتر یک شوخی سیاسی انجام داده بود که به مزاج این گروه از افراد چندان خوش نیامد و طولی نکشید که خانم کلینتون هواداران خود را در شهر اوهایو از دست داد. همین مساله باعث شد مشاوران رسانهای کلینتون برای بهاشتراکگذاشتن هر پیام دقت بیشتری انجام دهند و سرانجام او پس از گذشت چند ماه توانست بار دیگر مردم اوهایو را با خود همراه کند.
اهمیت شبکههای اجتماعی
حضور فعال در توییتر برای بسیاری از سران سیاسی جهان به اندازه نفس کشیدن اهمیت دارد. در جریان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، توییتر بهخوبی نشان داد که تا چه اندازه میتواند در تعیین سرنوشت سیاسی کشورها نقش مهم بر عهده داشته باشد و پس از آن هم در کودتای نافرجام ترکیه، این شبکه اجتماعی به همگان ثابت کرد که با قدرت نفوذ خود چگونه میتواند سرنوشت یک کشور را عوض کند.
البته باید توجه داشت که بازی سیاسی در توییتر در هر یک از کشورها بهصورت متفاوت دنبال میشود. در آمریکا توییتر به ترامپ این امکان را داده است تا هر آنچه را میخواهد بدون هر محدودیتی بهاشتراک بگذارد. این کاندیدای ریاستجمهوری آمریکا نهتنها هیچ محدودیتی در سخنرانیهای خود قایل نمیشود، بلکه در توییتهای بهاشتراک گذاشتهشده هم این آزادی را پیش روی خود میبیند و همین مساله موجب شده بسیاری از مردم آمریکا بهواسطه ادبیات گفتاری او در شبکههای اجتماعی هواداری ترامپ را کنار بگذارند. بسیاری از کاربران در پیامهای خود روی شبکههای اجتماعی نوشتهاند که ترامپ با این نوع سیاستگذاری آتش را به زیر خانههای مردم آمریکا برده است؛ زیرا نمیتواند در صحبتهایی که انجام میدهد ملاحظات لازم را انجام دهد. نبود گروه تبلیغاتی مناسب و کارشناسان رسانهای موجب شده ترامپ در توییتر از رقیب اصلی خود یعنی هیلاری کلینتون عقب بماند و فعالیتهای او در شبکههای اجتماعی چندان مورد توجه قرار نگیرد. ترامپ همیشه در سخنرانیهای خود از ادبیات تند و گزنده استفاده کرده تا نامش در صدر اخبار باشد. ولی اینطور که بهنظر میرسد، کاربران شبکههای اجتماعی ادبیات مذکور را نمیپسندند و همین مساله موجب شده تا کلینتون در این فضا محبوبتر باشد.
یکی از بزرگترین استراتژیستهای سیاسی آمریکا که از هواداران حزب دموکرات در این کشور محسوب میشود، توضیح داد: «رویهای که در جهان سیاست دنبال میشد، بهطور کامل کنار گذاشته شده است. من سال 2012 را به یاد میآورم که در آن زمان میت رامنی، رقیب اصلی باراک اوباما در سخنرانیهای خود برخی دروغها را میان مردم رواج میداد تا از این طریق بتواند محبوبیت بیشتری را بهدست آورد، ولی دیوید اکسلرود، مدیر ارشد تعیین استراتژیهای اوباما همان زمان با استفاده از قدرت فیسبوک توانست قانون بازی را تغییر دهد و برای مردم مشخص کند که این صحبتها پایه و اساس ندارد».
او در ادامه صحبتهای خود گفت: هماکنون چهار سال از آن زمان گذشته است، ولی ترامپ هیچ استراتژی مشخصی برای حضور در شبکههای اجتماعی ندارد و از این فضا بهصورت آگاهانه و درست استفاده نمیکند. به همین دلیل است که من فکر میکنم توییت «حساب کاربری خود را پاک کن» مهمترین پیامی بود که کلینتون میتوانست به ترامپ بدهد. البته باید توجه داشت که فضای سیاسی امروز را نمیتوان با چهار سال قبل مقایسه کرد، چون این روزها تعداد بیشتری از کاربران جهانی در شبکههای اجتماعی عضو هستند و حضور فعال آنها موجب شده تمام فعالیتهای فعالان سیاسی زیر ذرهبین قرار بگیرد».
ترامپ برای آنکه بتواند از رسانه رایگانی به نام شبکه اجتماعی بهره کافی ببرد، استراتژی درستی تعرفی نکرده و زبان تند او در سخنرانیها موجب شده بسیاری از کاربران کمپینهایی را در شبکههای اجتماعی تشکیل دهند تا حرفهای عجیب و تند ترامپ را در آنها بهاشتراک بگذارند. این نوع رفتار ترامپ در شبکههای اجتماعی موجب شده تا نهتنها وجهه او در آمریکا تغییر کند، بلکه کاربران جهانی هم از او منزجر شوند. به همین دلیل کارشناسان سیاسی معتقدند اگر ترامپ هرچه سریعتر استراتژیهای خود را برای حضور درشبکههای اجتماعی مشخص نکند، در نهایت این بازی را به کلینتون واگذار خواهد کرد.
کارشناسان سیاسی بر این باورند که رفتارهای دونالد ترامپ در شبکههای اجتماعی آموزههای فراوانی را برای سیاستمداران دیگر کشورها داشته است و شاید به همین دلیل بود که رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه چند ساعت پس از آغاز کودتا در این کشور موفق شد با استفاده صحیح از قدرت شبکههای اجتماعی، به پیروزی برسد و در فاصله زمانی اندک بار دیگر قدرت را در این کشور در دست بگیرد.
ترامپ یکی از ثروتمندترین مردان آمریکا محسوب میشود که چند بانک خصوصی دارد و این روزها حتی فعالیت بانکهای او در شبکههای اجتماعی نیز تحت تاثیر سخنرانیهای تند و گزنده بسیار محدود شده است. نتایج حاصل از یک بررسی جدید نشان میدهد بانکهای تحت مدیریت ترامپ که در توییتر فعالیت میکنند، نسبت به گذشته محبوبیت کمتری دارند. این مساله نشان داده است که توییتر در جریان مدیریت بازیهای سیاسی حتی میتواند روی فضای اقتصادی هم تاثیر مستقیم بر جا بگذارد و تک تک کلماتی که در آن بهاشتراک گذاشته میشود، نیازمند تفکر و استراتژی صحیح است.
تجربه رقابت سیاسی میان هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری 2016 آمریکا نشان داد آنچه کاربران شبکههای اجتماعی را ترغیب میکند تا بهصورت گستردهتر کاندیدای مورد نظر خود را مورد پشتیبانی قرار دهند، این است که در ادبیات خود اخلاقمدار باشند و با یک استراتژی صحیح، با کاربران شبکههای رسانهای ارتباط برقرار کنند. با این روند بسیاری از کارشناسان میگویند که اگر قرار باشد رقابت میان این دو کاندیدا را در شبکههای اجتماعی مورد سنجش قرار داد، بهطور قطع میتوان گفت خانم کلینتون در شبکههای اجتماعی بیشترین درصد آرا را به خود اختصاص داده و حجم گستردهای از هواداران را جذب کرده است.
به هر حال باید دید قدرت سیاسی توییتر تا چه اندازه میتواند در دنیای واقعی اثرگذار باشد تا نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را به نفع هر یک از این دو کاندیدا تغییر دهد.(منبع:عصرارتباط)