دلایل قهر چهرهها از فضای مجازی
فناوریهای نوین، دنیای جدیدی از ارتباطات را مقابل چشم کاربران فضای مجازی و شبکههای اجتماعی گشوده است. ابزاری که ابتدا وارد جامعه ایرانی شده و بعد از چند سال و طی مراحل آزمون و خطای بسیار، فرهنگ چگونگی استفاده از آن فراگیر میشود. در مرحله گذار که هنوز ادبیات استفاده صحیح از این فناوریها فراگیر نشده، برخی با ادبیاتی زشت و موهن به تولید محتوا تحتعنوان کامنت بخصوص برای چهرههای مشهور و هنرمندان جامعه اقدام میکنند.
نوشتن شایعات متعدد، اخبار ساختگی مرگ افراد، اتهام ارتباطات نامشروع، برچسب اختلاسهای مالی، فحشهای رکیک و بسیاری دیگر... باعث میشود که بسیاری از چهرههای علمی، هنری، ورزشی، اجتماعی و سیاسی از آمدن به فضای مجازی پرهیز کنند. حتی برخی از افراد مشهور که مدتی را در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، تلگرام و اینستاگرام بودهاند بهواسطه این بداخلاقیها، صفحه خود را بسته و از این فضا قهر کردهاند.
بهره بردن از تاکتیک اجتناب
دکتر مهران صمدی مدرس دانشگاه، برای ورود به بحث، معتقد است: در گذشته اگر فردی از نظر فکری، عقیدتی و رفتاری با شخص دیگر اختلاف داشت، شبانه و برای اینکه شناخته نشود، به پشت خانهاش میرفت و روی دیوارش ناسزایی مینوشت و فرار میکرد. این رفتار امروزه هم وجود دارد اما دیوار خانهها به صفحات شخصی یا عمومی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است.
در فضای مجازی چهره و نام و نشان افراد میتواند مخفی بماند؛ اختفای هویتی، این جسارت را در برخی افراد ایجاد میکند که براحتی نسبت به مطلب یا عکسی که توسط دیگران در سایتها و شبکههای اجتماعی منتشر شده، اهانت کرده و پیامهایی در ذیل مطلب اصلی بگذارند که بیشتر حاوی سخنان رکیک، زشت و افتراست.
اینگونه افراد بهدلیل پایین بودن قدرت تحمل نظر دیگران، بر خود فرض میدانند به محض حضور دیگری در فضای سایبر، با شدیدترین عکسالعمل با او برخورد کنند. نمونه افرادی که از فضای مجازی مانند اینستاگرام، تلگرام و فیسبوک قهرکردهاند، هنرمندان، ورزشکاران و افراد مشهورند که بواسطه وجود چنین بداخلاقیهایی، تصمیم به ترک این محیط گرفتهاند.
این استاد علوم ارتباطات میافزاید: علت اصلی این نوع رفتار، ریشه در فرهنگ فرد و بعضاً جامعه دارد. در شهرهای کوچک و روستاها، افراد همدیگر را بخوبی میشناسند و نسبت به فامیل و خویشان اهالی شناخت دارند. لذا در محاورههای روزانه، جسارت برای گفتن سخن زشت دیده نمیشود. اما در شهرهای بزرگ به دلیل ناشناس بودن آدمها، این جسارت و تندخویی در بین افراد براحتی بروز و ظهور میکند. فضای مجازی هم مانند شهری بزرگ پر از چهرههای ناشناس است.
دکتر صمدی مهمترین راه برخورد با افراد زشتنویس و ناسزاگو در فضای مجازی را برخورد مودبانه میداند و تصریح میکند: با این افراد باید ارشادی برخوردکرد یا براساس علم روان شناسی، از تاکتیک اجتناب بهره برد.
این تاکتیک بر تقویت منفی متمرکز است یعنی بیاعتنایی و نادیده گرفتن این افراد در فضای مجازی. این افراد برای اعلام حضور بهدنبال نوعی تبادل فحش هستند. چنانچه پاسخی به عبارتهای زشت آنها داده نشده و بلکه اصلا دیده نشوند، اندک اندک خود این افراد مجبور به ترک فضا یا تصحیح رفتار خود میشوند.
5 دلیل بداخلاقیهای مجازی
در ادامه، یک استاد جامعهشناس چندین عامل را در بروز بداخلاقیهای مکتوب در فضای مجازی و قهر چهرههای مشهور دخیل میداند و میگوید: اول، در جامعه با رفتاری روبهرو هستیم که به مصرفگرایی تظاهری و نمایشی معروف است. این رفتار به ساختار جامعه برمیگردد که در آن بعضی افراد با انتشار برخی از امور خصوصی خویش در فضای عام، قصد تفاخر و تظاهر دارند. این عمل، دیگران را تشویق میکند تا نسبت به این رفتار تفاخری و نمایشی، عکسالعمل نشان دهند. به نوعی یکی از دلایل اینکه به چهرههای شناخته شده در فضای مجازی هجمه میشود و جملات زشت مینویسند شاید نوع رفتار تفاخرگونه این افراد باشد.
دکتر داوود ابراهیمپور میافزاید: عامل دوم، قوانین بازدارنده است. در کشور ما قوانین تعزیرات وجود دارد. برای فحاشی و سخنان رکیک مجازات تعیین شده، اما در حوزه سایبری چنین قوانینی وجود ندارد یا اگر هست اطلاعرسانی درستی درباره اینگونه قوانین نشده است. بیشتر کاربران اینترنت این فضا را محیطی بیقانون میدانند. لذا تقنین قوانین روشن در این حوزه و اطلاعرسانی آن امری ضروری است.
هویتهای غیر واقعی
این مدرس دانشگاه میگوید: دلیل سوم، ایرانی نبودن بستر اصلی شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، تلگرام و اینستاگرام و غیره است که به کشورهای دیگر تعلق دارد. این امر باعث میشود کنترل و راستیآزمایی از اظهاراتی مانند جنسیت، سن، اهلیت، میزان تحصیلات، شغل و بسیاری دیگر مخفی بماند یا غیرواقعی باشد، چراکه توان راستیآزمایی داخلی وجود ندارد. افراد با هویت غیرواقعی از خطوط قرمز دولت، حکومت و حتی زندگی شخصی افراد عبور میکنند. لذا باید شبکه اجتماعی و اینترنتی بومی با بستر داخلی ایجاد شود و افراد براساس هویت واقعی مانند کد ملی و پروفایل حقیقی ثبتنام کرده و فعالیت کنند.
به گزارش جام جم ابراهیمپور تصریح میکند: چهارم، مدرنیته است، به عبارتی جامعه ایرانی بسرعت به سمت مدرن شدن پیش میرود. مدرنیته بین اقشار مختلف جامعه سنتی ما یک شکافی ایجاد کرده است. این شکاف باعث میشود در فضای مجازی، برخی خود را از طبقهای فرهیخته و متفاوت با عموم تصورکنند و جسارت بیان اختلافها، انتقادها و بعضا اهانتها افزایش یابد.
به گفته وی پنجم، موضوعی جامعهشناختی است. فرهنگ و تمدن در دو بخش مادی و غیرمادی در حال حرکت و پیشرفت است. بخش مادی با سرعت بالایی در حال توسعه است، چراکه وارداتی است مانند دنیای الکترونیک، مکانیک، صنعت و غیره. اما بخش غیرمادی چون به بعد فرهنگی میپردازد دچار پسافتادگی فرهنگی شده است.
به عبارت روشنتر، ابتدا تلویزیون و خودرو وارد میشود بعد درصدد بومیسازی فرهنگی آن برمیآییم. اگر توسعه مادی هم برای خودمان بود شاید سرعت رشد غیرمادی هم بیشتر میشد. در حوزه اینترنت، ابتدا تمام نرم افزارها و شبکههای اجتماعی ما را تسخیرکردند سپس با ادبیات شفاهی شروع به نوشتن و تعامل با یکدیگرکرده که بعضاً به نزاعها و کجفهمیهایی در موضوعات مختلف منجر شد.
چهرههایی که رفتند
استفاده از ادبیات زشت و کامنتهای رکیک در فضای مجازی از سوی برخی افراد که اکثرا بدون هویت واقعیاند، باعث میشود افراد بسیاری بخصوص چهرههای مشهور از شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، فیسبوک، تلگرام و ... قهرکرده و صفحات شخصی خود را ببندند.
کامبیز دیرباز، مصطفی زمانی، شیلا خداداد، ترلان پروانه، لادن طباطبایی، مهراوه شریفینیا، حنیف عمرانزاده، مهدی رحمتی، پرستو صالحی، مهرداد میناوند، آزاده نامداری، جابر انصاری، میثم مجیدی، روزبه چشمی، امین حاجمحمد، یعقوب کریمی و بسیاری دیگر از این جمله هستند. برخی به طورکامل و برخی به شکل موقت از حضور در فضای مجازی خودداری کردند.