دفاع ناهماهنگ مقابل تهدیدات سایبری
مهدی پورصفا - به نظر میرسد با وجود تهدیدهای موجود علیه زیرساختهای کشور در حوزه سایبری هیچ راهبرد یکپارچهای برای مقابله با تهدیدات در بین نهادهای مسئول وجود ندارد.
یکی از مهمترین مسائلی که امروز در نبردهای نوین به عنوان عاملی تعیینکننده مطرح شده، توانمندیهای سایبری دو قدرت متعارض است.
اهمیت این مسئله از آنجا ناشی میشود که بخش عظیمی از امور روزانه و حتی حیاتی جامعه بشری از طریق نرمافزارهای رایانهای و همچنین فضای مجازی کنترل میشود. امروز آنچنان دامنه این مسئله گسترده شده است که حتی خصوصیترین امور انسانها از جمله عشق، عقاید سیاسی و حتی گفتوگوهای روزمره از طریق این فضا کنترل میشود. در چنین شرایطی هر گونه اختلال در توان سایبری و همچنین فعالیت شبکههای مجازی میتواند تا سر حد فلج کردن امور یک کشور نیز پیش برود؛ امری که حتی بدون شلیک یک گلوله و از طریق ویروسهای رایانهای یا حملات در فضای مجازی میتواند روی دهد.
نکته غامض در این ماجرا اینجاست که هنوز حقوق و قوانین و همچنین مرزهای نبردهای سایبری به درستی شناخته نشده است. از آنجا که تمام این نبرد میتواند در شبکههای مجازی اتفاق بیفتد، در دنیای واقعی نمیتوان مشابهی را برای آن یافت، به عنوان مثال یک حمله سایبری چه زمانی میتواند به عنوان یک حمله حقیقی به فضای حاکمیتی یک کشور شناخته شود.
آیا حق اقدام متقابل برای کشوری که مورد حمله سایبری قرار گرفته وجود دارد یا این حمله باید تنها در فضای مجازی پاسخ داده شود. این نکته را در نظر بگیرید که گاه شناختن منشأ یک حمله سایبری میتواند بسیار سخت و حتی غیرقابل ردیابی باشد. بسیاری از اخلالگران رایانهای با استقرار در مناطقی که نظم و قانون به صورت ناقص در آن اعمال میشود، خود را از دسترس عدالت دور میکنند. با در نظر گرفتن چنین پارامترهایی است که میتوان با قاطعیت گفت پیروزی در نبردهای سایبری میتواند حتی برنده جنگ را در دنیای واقعی مشخص میکند. در این میان نگاهی به تجارب کشور ما میتواند به راحتی ضرورت آمادگی برای چنین نبردهایی را به تصویر بکشد.
امریکاییها چه در سر داشتند
ایران از جمله کشورهایی بوده است که بارها و بارها در معرض حملات سایبری تروریستی با هدف اخلال در توان ملی قرار گرفته است. هیچ کس نمیتواند از یاد ببرد رژیم صهیونیستی و ایالات متحده امریکا در قالب طرحی به نام المپیک هدف قرار گرفتن زیرساختهای هستهای ایران را با ویروسی به نام استاکسنت آغاز کردند.
این ویروس رایانهای به صورت مشترک توسط آژانس امنیت ملی امریکا و واحد جنگ سایبری در سیستم اطلاعاتی رژیم صهیونیستی طراحی شد و یک ناقل آلوده به شبکه تجهیزاتی صنعت هستهای ایران منتقل شد؛ نکتهای که بنا به سخنان سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه میتوانست به ایجاد یک چرنوبیل دوم منتهی شود، البته در نهایت این ویروس به دست متخصصان داخلی کشورمان مهار شد اما به خوبی نشان داد چگونه یک ابزار رایانهای میتواند بدون یک حمله مستقیم به مهمترین صنعت راهبردی کشور ضربه وارد کند. امریکاییها در این میان حتی یک قدم نیز جلوتر گذاشته بودند، آن هم زمانی بود که اطلاعاتی از طرحی به نانم نیترو زئوس در رسانههای این کشور منتشر شد که مربوط به یک حمله همهجانبه به زیرساختهای حیانی ایران در صورت شکست مذاکرات هستهای بود.
این طرح در سالهای ابتدایی ریاست جمهوری باراک اوباما تدوین و به منظور ایجاد یک گزینه برای امریکا به جز جنگ برای مقابله و مهار برنامه هستهای ایران طراحی شده بود.
در این طرح که از سوی وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) طراحی شده بود حملات گسترده به زیرساختهای شبکه ارتباطی، شبکه برق و دفاع هوایی ایران پیشبینی شده بود.
این طرح در سالهای 2009 و 2010 بنا به دستور اوباما به ژنرال جان آلن در فرماندهی مرکزی ارتش امریکا به منظور تدوین یک طرح حمله سایبری به ایران طراحی شد. علاوه بر طرح حمله سایبری نیترو زئوس، سازمانهای اطلاعاتی امریکا طرحی را به منظور نفوذ و از کار انداختن تأسیسات هستهای فردو ایران نیز آماده کرده بودند. بنا بر ادعای رسانههای امریکایی طرح نیترو زئوس علاوه بر مقابله با دغدغه پیشرفت سریع غنیسازی ایران اهداف دیگری نیز داشت که شامل مقابله با احتمال حملات خودسرانه اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران و نیز داشتن یک راهکار جایگزین غیرنظامی به منظور مقابله با پیشرفت برنامه هستهای ایران در صورت شکست رویکردهای دیپلماتیک بود.
امریکاییها طرحی نیز برای هدف قراردادن زیرساختهای روسیه داشتهاند.
علاوه بر رسانههای امریکایی مقامات رسمی کشورمان نیز بارها به بحث حملات سایبری و خطرات آن اشاره کردهاند. از جمله سردار جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل در اجلاس همایش پدافند غیرعامل گفت: تهدیدات سایبری به سه دسته کمخطر، با خطر متوسط و پر خطر یا سلاح سایبری تقسیم میشود که از نظر ما دسته سوم خطرناک هستند، به دلیل اینکه زیرساختهای با اهمیت کشور را تخریب میکنند.
وی افزود: بر این اساس، طی سال گذشته بیش از ۵۰هزار تک سایبری علیه کشورمان صورت گرفته که ۹۴ درصد آنها جزو دو دسته اول و حدود ۶ درصد در بخش پر خطر بودند که بخش عمدهای از این حملات نیز با اقداماتی که از قبل برای ایمنسازی زیرساختها انجام شده بود، کشف و خنثی شد و بقیه تهدیدات را نیز کنترل و مدیریت خواهیم کرد.
ضرورت تدوین برنامهای یکپارچه برای مقابله با تهدیدات سایبری
با چنین شرایطی روشن است که باید برای یک نبرد همهجانبه در این حوزه آماده بود، اما مشکل اینجاست که نهادهای مسئول از آشفتگی همهجانبهای رنج میبرند. شورای عالی فضای مجازی به عنوان بالاترین نهاد حاکمیتی در این زمینه بیشتر به تشکیل جلسات بسنده کرد و بار این مسئله بر عهده سایر نهادهاست، همین مسئله منجر به رویکردهای متفاوت و چند پاره در این حوزه شده است. به نظر میرسد شورای عالی فضای مجازی با کنار گذاشتن انفعال خود برنامهای همهجانبه برای مقابله با تهدیدات سایبری در حوزه زیرساختی را تدوین و اجرا کند.
منبع: روزنامه جوان