وقتی اینترنت در سبد خانوار نیست
علی شمیرانی - معمولا ارزش واقعی برخی از چیزها زمانی به خوبی احساس میشود که آن چیز را حتی به صورت موقت از دست بدهیم. در مورد خدمات ارتباطی و اینترنت چطور؟ آیا موضوع خدمات ارتباطی در کشور نیز از اهمیت بالایی برخوردار است؟
برای آن که بتوان پاسخ دقیقتری به این موضوع داد و به عبارتی ارزش و جایگاه ارتباطات و اینترنت را در کشور سنجید بد نیست این مقوله را با موارد دیگری قیاس کرد.اصولا در ایران این گونه گفته میشود که هر چیزی که در سبد خانوار قرار داشته باشد برای کشور نیز اهمیت بالایی پیدا میکند. ذکر این نکته نیز ضروری است که شاید قیاسی که در پی میآید چندان به مذاق برخی خوش نیاید ولی به اعتقاد نگارنده این واقعیتی است که وجود دارد.
اگر به واکنشهای گسترده از سطح دولت و مجلس گرفته تا سطوح پایین جامعه طی سالهای اخیر نگاه کنیم به نکات جالبی برخورد میکنیم. گوجه فرنگی، پودر ماشین لباس شویی، تخم مرغ، برنج . این چهار مورد شما را یاد چه میاندازد؟ حتما شما را به یاد تیترهای درشت و کوچک مطبوعات، خطابههای نمایندگان مجلس و واکنشهای دولت میاندازد.بله واقعیت آن است که اندکی مشکل در عرضه این موارد حتی به سطح بحثهای مردمی نیز کشیده شد و تمامی نهادهای درگیر را وادار به پاسخگویی کرد. اگرچه تسویه حسابها و فشارهای سیاسی نیز چاشنی موارد مذکور شد ولی به هر تقدیر چهار مقوله فوق این امکان را برای ورود سیاسیون نیز هموار کرد.
اما در عرصه ارتباطات و اینترنت چه اتفاقی در حال رخ دادن است. بی شک کسی منکر جایگاه ارتباطات در کشور نبوده و نمیتواند باشد. برای روشنتر شدن مقصود نگارنده از واکنش و حساسیت عمومی و حاکمیتی به مسایل مختلف کشور که در واقع تبیین کننده جایگاه واقعی آن مقوله نیز هست، باید مثالهایی مبتنی بر ارتباطات کشور را نیز زد.
حتما میدانید که در زمان قطع شدن ارتباطات تلفن همراه در هر گوشه از کشور و به ویژه در پایتخت چه اتفاقاتی رخ میدهد. موضوع اختلال در شبکه تلفن همراه تقریبا از روزنامههای غیر تخصصی و سیاسی گرفته تا رسانههای تخصصی تبدیل به تیتر میشود. به عبارت دیگر فشار سنگینی متوجه بخش ارایه دهنده این خدمات میشود.در مورد اینترنت نیز به محض قطع آن (که چند باری نیز در سطح کشور آن را تجربه کردهایم)، واکنشهای به مراتب گستردهای در سطح کشور مشاهده میشود. در این خصوص نیز از جهات مختلف رسانهای، عمومی و دولتی به انواع مراکز ارایه دهنده خدمات اینترنتی خصوصی و دولتی فشار وارد میشود.
کافی است تا یکبار در زمان قطعی اینترنت گوشی تلفن خود را برداشته و با بخش مشترکان تمام ارایه دهندگان خدمات اینترنتی تماس بگیرید و تا ساعتها با خطوط اشغال مواجه شوید.حالا دو مثال حوزه ارتباطات یعنی قطعی کامل اینترنت و شبکه تلفن همراه را در کنار کمبود و گرانی هر چند موقت گوجه فرنگی، پودر ماشین لباس شویی، تخم مرغ و برنج بگذارید و قضاوت کنید.
به نظر شما واکنشهای عمومی، رسانهای، سیاسی و حاکمیتی در کدام موارد سختتر و در عین حال گستردهتر بوده است؟اجازه دهید بار دیگر به حوزه ارتباطات، اینترنت و مشخصا موضوع کیفیت، قیمت و شرکتهای درگیر با موضوع اینترنت در کشور بازگردیم.
این روزها موضوع کیفیت و سرعت دسترسی به اینترنت، وضعیت شرکتهای ارایه دهنده اینترنت پرسرعت (PAP)، وضعیت ارایه خدمات تلفن اینترنتی
(VoIP) و شرکتهای مربوطه و حتی موضوعی کلانتر یعنی نحوه خصوصی سازی مخابرات در کشور از جمله موضوعاتی است که با جدیت ( آن هم نه از سوی کلیه فعالان جامعه ICT کشور) در حال پیگیری است.
پرسش اینجاست که کدامیک از موارد ذکر شده توانستهاند تاثیری در حد یکی از مقولات قرار گرفته در سبد خانوار داشته باشد؟ بنابراین و با توجه به قرار نگرفتن اینترنت در سبد خانوار و واکنشهای ضعیف و پراکنده به مشکلات این بخش آیا نمیتوان این گونه نتیجه گرفت که اولا اینترنت با همین شکل موجود و سرعت و کیفیت پایینش قابل قبول است و ثانیا موضوع ارتباطات در کشور هنوز در سبد خانوار قرار نداشته و به دغدغه حاکمیت تبدیل نشده است؟
منبع : فناوران
- ۸۷/۰۳/۰۵