آغاز تحول پارکهای فناوری در حوزه تجاریسازی
علی شمیرانی - دکتر محمدنبی شهیکیتاش، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد و استادتمام گرایش مالی و بخش عمومی است که به مدت 10 سال، سابقه فعالیت اجرایی در زیستبوم نوآوری داشته و به تازگی مسئولیت معاونت فناوری و نوآوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را عهدهدار شده است.
معاون جدید فناوری و نوآوری وزارت علوم که در واقع متولی پارکهای علم و فناوری کشور است، اکنون به نوعی معماری تحول نوین پارکهای فناوری کشور را در دستور کار دارد، چراکه شهیکیتاش برنامهای جهشی و تحولگرایانه برای تبدیل این پارکها از «فناوریمحور به اقتصادمحور» دارد و معتقد است پارکها، باید یکی از اولویتهای راهبردی توسعه شوند.
در همین راستا وی به تشریح 9 راهبرد کلان برای تحقق دگردیسی و مرحله نوین در چرخه پارکهای فناوری پرداخته که حاوی نکات مهمی برای سیاستگذاران و ذینفعان بخش دولتی و خصوصی در اکوسیستم نوآوری و فناوری کشور است.
شهیکیتاش اگرچه در اظهارات خود به لزوم همکاری مستمر و ویژه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و افزایش هدفمند بودجه پارکهای فناوری تاکید دارد، اما همزمان بر این باور است که توسعه زیستبوم نوآوری تنها با پول دولتی میسر نیست و نظام و ساختار انگیزشی باید بهگونهای باشد که زمینه ورود بخش خصوصی در این حوزه، پررنگتر شود.
وی معتقد است، ظرفیتهای قانونی در پارکها و سایر ارکان این زیستبوم، باید شرایطی ایجاد کند که جذابیت ورود بخش خصوصی در حوزه اقتصادِ هایتک تقویت شده و ارزش افزوده این حوزه در طی زمان افزایش یابد.
متن کامل گفتوگوی عصر ارتباط با دکتر محمدنبی شهیکیتاش معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را در ادامه بخوانید.
• ظاهرا معاونت فناوری و نوآوری وزارت علوم، تازه تاسیس است. بنابراین فعلا نمیتوان نقد کرد که چرا نقش آن را همانند برخی نهادها از جمله معاونت علمی ریاست جمهوری، در اکوسیستم فناوری کشور پررنگ نمیبینیم. به عنوان پرسش نخست، اهم ماموریتهای این معاونت چیست؟
این معاونت، جزو آخرین معاونتهایی بوده که در ساختار وزارت علوم شکل گرفته است. پیش از این در سال 1384، معاونت فناوری از ساختار تشکیلاتی وزارت علوم، حذف و به مدیرکل فناوری تبدیل و مجددا 3 سال قبل این معاونت احیا شد. با این حال، قدمت شکلگیری پارکهای علم و فناوری، که متولی آنها معاونت فناوری و نوآوری وزارت علوم است، به قبل از آن، یعنی سه دهه قبل بازمیگردد؛ زمانی که نخستین مجموعه با ماموریت پارک علم و فناوری، تحت عنوان شهرک علمی تحقیقاتی در اصفهان شکل گرفت. زیرمجموعه این شهرک، چند پارک علم و فناوری قرار دارد. بعد از آن، در 10 استان برخوردار، شعب پارک فناوری ایجاد شد تا اینکه در سال 1391، همه استانهای کشور دارای پارک علم و فناوری شدند.
• در حال حاضر، مجموعا چند پارک علم و فناوری داریم؟
در شرایط فعلی، 59 پارک علم و فناوری داریم که از این تعداد، 7 پارک دستگاهی (مربوط به وزارتخانهها مانند وزارت نیرو، نفت، ارتباطات، جهاد و...) و 18 پارک دانشگاهی که بیشتر در تهران هستند، چون زیستبوم پایتخت کاملا متفاوت از شهرستانهاست و ظرفیت مناسبی برای توسعه زیستبوم نوآوری دارد و تقریبا توسعه پارکها، متناسب با ظرفیت، جمعیت و نیروی انسانی توانمند، قابل توجیه است. همچنین یک پارک خصوصی، 29 پارک منطقهای و 23 پردیس علم و فناوری در شرایط فعلی در کشور فعال هستند.
• و همه اینها، حتی پارکهای دستگاهی، مجوز خود را از معاونت فناوری گرفتهاند؟
بله! تمام این پارکها با مجوز وزارت علوم، شروع به فعالیت کردهاند.
• با این توضیحات آیا تمرکز و ماموریت اصلی معاونت فناوری وزارت علوم، هدایت و سیاستگذاری روی پارکهاست؟
یک بخش پارکهاست. اگر یک گام به عقب برگردیم، مراکز رشد واحدهای فناور قرار دارند. ما 297 مرکز رشد واحدهای فناور در دانشگاههای کشور داریم که کار پیشرشد هستههای نوآور و رشد واحدهای فناور، در این مراکز انجام میشود.
در همین راستا به طور میانگین، حدود 24 درصد کل واحدهای فناور در پارکهای علمی و فناوری به حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات اختصاص دارد. 15 درصد در حوزه الکترونیک، حدود 13 درصد در حوزه زیستفناوری و به طور متوسط 20 درصد در حوزه صنایع خلاق و بقیه در سایر حوزهها فعالیت میکنند.
• جنابعالی یکدهه مدیریت پارک فناوری سیستان و بلوچستان را به عهده داشتهاید. با توجه به این سابقه، اهم چالشها و فرصتهای پارکهای علم و فناوری در ایران چیست؟
برای پاسخ به این پرسش ما باید اثربخشی، کارآیی و تجاریسازی که جزو مولفههای بسیار مهم و بنیادین در پارکهاست را بسنجیم. از طرف دیگر، باید ورودیها و خروجیها را مقایسه کنیم. ما پارکهایی را داریم که با منابع محدود، ظرفیت اشتغال 140 هزار نفر از فارغالتحصیلان دانشگاههای کشور را ایجاد کردهاند و حدود 13 هزار و 800 واحد فناور و دانشبنیان در این پارکها، مشغول به فعالیت هستند. بنابراین وقتی به آورده نگاه میکنیم، منابع بسیار محدود بوده است. میانگین بودجه پارکهای علم و فناوری در کشور، زیر 1000 میلیارد تومان (یک همت) است. اما با وجود این رقم، توانستهاند جریان خوبی ایجاد کنند. لذا اگر با دید اقتصادی و اجتماعی به پارکهای فناوری نگاه کنیم، یک ظرفیت نهادی بسیار ارزشمند و نیازمند توجه و سرمایهگذاری است که میتواند به عنوان پیشران توسعه نهادی در کشور باشد. در این زیستبوم، مهمترین فرصت، سرمایه انسانی خوب کشور است. در دنیای فعلی، رقابت بر سر جذب استعدادهای برتر است و پارکها در عرصه جهانی، کانون جذب نیروهای مستعد هستند. از این جهت، پارکهای فناوری فرصت برای نگهداشت و صیانت از سرمایه انسانی است که متعاقبا ارزش افزوده فناوری و اقتصادی برای کشور ایجاد میکند.
• و اهم چالشها در این بخش چیست؟
چالشها بسیار متنوع است. یکی از چالشها در حوزه هویت است. اول اینکه پارکهای علم و فناوری، هنوز جایگاه خود را متناسب با ظرفیت ساختاری پیدا نکردهاند. دوم اینکه مهارتهای حوزه دانشبنیان در نسلی که تربیت میکنیم، هنوز به آن میزان در جِرم علمی و فناوری نرسیده که سرریز معنادار توسعه فناوری را ایجاد کند و به همین جهت شدیدا نیاز به سرمایهگذاری در حوزه منابع انسانی داریم.
سوم اینکه بخش اصلی توسعه پارکها، تحقیق و توسعه (R&D) صنعت است. الان چون بخش R&D، جایگاه واقعی را در صنعت کشور ندارد، قادر نیست متناسب با آن سرریز را در پارک ایجاد کند. چهارم اینکه بیشتر دانشگاههای ما در حوزه ماموریتهای آموزشی و پژوهشی در نسل 1 و 2 هستند. از طرفی موفقیت یک پارک، ریشه در تحولات دانشگاه دارد، لذا اگر دانشگاه ما ارزشآفرین و صنعتساز باشد و روی سبد قابلیتها و مهارتهای دانشجویان سرمایهگذاری کنند، خروجی آن میتواند یک نسل توانمند باشد. از این رو حرکت نظام آموزش عالی ما به سمت یک نظام ارزشآفرین و تبدیل دانشگاه به یک نهاد پیشرفت، بسیار حایز اهمیت است.
• جنابعالی در مواردی که ذکر کردید اشارهای به چالشهای بودجهای نداشتید. با توجه به رویکرد شما، مبنی بر تجاریسازی پارکها، آیا عدد یک همت، کفایت اهداف و انتظارات را میکند؟
هدفگذاری ما این است که پارکهای کشور حداقل ظرفیت زیرساختی و پشتیبانی جذب 500 هزار نفر از صاحبان ایده در این زیستبوم را فراهم کنند. لذا برآورد ما برای این تعداد افراد، نشان میدهد که پایه بودجه پارکها، باید حداقل چهار برابر شود تا به نقطه ایدهآل برسیم.
• در قانون برنامه هفتم توسعه، تربیت 500 هزار نیروی متخصص اقتصاد دیجیتال، پیشبینی و به دستگاهها تکلیف شده است. با توجه به اینکه نیروی انسانی در عرصه اقتصاد دیجیتال یک خلأ مستمر در دنیا محسوب میشود، آیا پارکها در این زمینه، میتوانند به صورت عملیاتی ورود کنند؟
ما پروژهای را با عنوان طرح «نوآفرین» شروع کردیم که در چند مرحله انجام میشود. هدف ما با توجه به امکانات و ظرفیت پارکهای علم و فناوری، رشد 50 هزار نیرو با استانداردهای موردنیاز کشور در قالب یک پروژه یکساله است. مخاطب آن هم بیشتر، دانشجویان سال آخر یا کسانی هستند که به تازگی فارغالتحصیلان شدهاند. این پروژه نیز فعلا در 15 استان شروع شده است.
بیشتر این افراد هم در حوزه اقتصاد دیجیتال هستند. همچنین در برخی استانها، که تعداد نیروی انسانی محدود بوده، در تکمیل زنجیره ارزش منطقهای وارد شدهایم و در زمینه پرورش نیروهایی که میتوانند در این رنجیره تامین نقشآفرینی کنند، طرح نوآفرین را جهتدهی کردهایم.
• به موضوع برنامههای شما در دوره فعلی برسیم. از آنجا که به تازگی در این مسوولیت مشغول شدهاید. اهم راهبردها و اولویتهای کاریتان چیست؟
نخستین راهبرد این است که از نظر کیفی، خدماتِ با ارزش افزوده را در پارکهای علم و فناوری ارتقا دهیم و در این راستا به دنبال آن هستیم که چتر حمایتی در پارکها توسعه پیدا کند. زیرا نسلی که در پارکهای علم و فناوری مستقر میشوند، نیازمند بهرهگیری از ظرفیتهای پیشتیبانی پارکها، مانند توانمندسازی، منتورینگ، بیزینسکوچ و سایر سرفصلهایی که به بلوغ و بالندگی مجموعهها کمک میکند، هستند.
دومین راهبرد، ایجاد تنوع در سبد تامین منابع و ابزارهای مالی پارکهاست. بخشی از منابع پارکها، خصوصا در حوزه زیرساختی میتواند از ظرفیت بودجههای سنواتی احصا شود. ما باید مدلهای مختلف را طراحی کنیم که منابع مالی بخش خصوصی نیز در زیستبوم نوآوری کشور وارد شود. از این جهت چند الگوی «مشارکت عمومی- خصوصی» را طراحی کردیم که آماده ابلاغ به پارکهاست. نکته مهم این است که بتوانیم تخصیص هدفمند اعتبارات و بستر پول هوشمند را در پارکها فراهم آوریم. لذا تنوع در سبد تامین منابع مالی، ضرورت امروز و آینده پارکهای علم و فناوری کشور و از راهبردهای محوری این حوزه است.
سومین راهبرد این است که دنبال نهادسازیهایی هستیم که اتمسفر پارکها را به یک فضای اقتصادی تبدیل کند. به همین خاطر، تغییر تشکیلات تفصیلی پارکها، ایجاد دفاتر جذب سرمایهگذاری، دفاتر انتقال فناوری و از همه مهمتر، شکلگیری سازمانهای توسعه و سرمایهگذاری در پارکهای پیشرو کشور را دنبال میکنیم. این موارد به ایجاد نهادسازی مکمل کمک میکند. همچنین تلاش میکنیم فضا را از سمت فناوریمحور به سمتی ببریم که جریان اقتصادی فناوری در آن پررنگتر شود.
چهارمین راهبرد ایجاد مدلهای منعطف است، چراکه پارکهای کشور با توجه به شرایط متفاوت هر زیستبوم، به مدل اقتصادی مناسب خود نیاز دارد. بنابراین نمیتوان نسخه واحدی برای کل جغرافیا و پهنه کشور درنظر گرفت. الگوی اقتصادی پارکها از شمال تا جنوب، سطح پارکها، شرایط صنعتی یا غیرصنعتی هر استان و فاکتورهای دیگر، به ما نشان میدهد که متناسب با شرایط زیستبوم هر منطقه و قلمرو جغرافیایی، به مدلهای منعطف در پارکها نیاز داریم که طراحی آنها آغاز شده است.
در تشریح پنجمین راهبرد نیز باید گفت، امروز ما با این واقعیت مواجه هستیم که در عصر جدید با موج فناوریهای نوین، نیاز به پیشبرد گفتمان ترویجی و فرهنگسازی قوی وجود دارد، چراکه میدان نوین فناوری، یک عرصه آیندهساز و فرصتساز برای کشور است. از این جهت ضرورت این مسئله و تبدیل شدن آن به اولویت راهبردی کشور، یک موضوع جدی و مهم است. از طرف دیگر، نیاز داریم زمینه ورود و توسعه موج جدید فناوریها در پارکهای علم و فناوری شکل بگیرد.
ششمین راهبرد این است که با هدف تسهیل جذب دانشجویان در بازار، سبد قابلیتها و مهارتهای دانشجویان و کسانی که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند را به نحوی توسعه و ارتقا دهیم تا به پارکها گره خورده و با بهرهگیری از مزایای پارکها، وارد بازار کار شوند. این پروژه در 15 استان شروع شده و با توجه به نیاز کشور، تلاش میکنیم استخر ورودی در پارکها را افزایش دهیم. چراکه باور دارم تربیت نسلی منطبق با نیازهای فعلی و آتی کشور و در تراز و استاندارد بینالمللی، از ضرورتهای انکارناپذیر است.
هفتمین راهبرد ما توسعه فنبازارهاست. اگر نتوانیم در حوزه تجاریسازی و توسعه بازار، موفق باشیم، عملا نسلی از استارتاپها، واحدهای فناور و دانشبنیان را رشد میدهیم که خیلی زود به نقطه شکست میرسد. از این جهت، دیدن بازار و گره زدن فعالیتها به نیاز واقعی بازار، یک مساله کلیدی است. به همین خاطر، شکلگیری فنبازار منطقهای در پارکها و حمایت جدی از آنها، راهبرد بسیار مهمی است که در همین راستا در فاز اول، در حال فراهمسازی زمینه تقویت، شکلگیری و توسعه 8 فنبازار هستیم که از کل شبکه پارکهای علم و فناوری کشور پشتیبانی کند.
هشتمین راهبرد که به عنوان یک دغدغه جدی باید پذیرفت، محدودیت منابع و امکانات ماست. واقعیت این است که تمام پارکهای ما نمیتوانند همزمان در همه عرصهها ورود پیدا کنند و اینجاست که موضوع ماموریتگرایی تخصصی و شکلگیری خوشههای نوآور مطرح میشود. به همین منظور تلاش داریم تا تزریق منابع محدود را به صورت تخصصی، در شکلگیری خوشههای نوآور استانی یا منطقهای و در قالب کنسرسیومی و مشترک جهتدهی کنیم. به همین جهت در این راهبرد، تزریق منابع به هر پارک، مشروط به این امر شده است.
و در نهایت نهمین راهبرد، قرار گرفتن در سیستم یادگیری جهانی و زنجیره ارزش بینالمللی است. اینکه پارکهای ما تا چه میزان میتوانند در این حوزه ورود کنند نیز مسئلهای بسیار اساسی و مهم است. در همین راستا نیز پارکها را به چهار سطح تفکیک کردهایم: پارک پیشرو که در این زمینه 2 پارک داریم و تراز فعالیت و ظرفیت آنها متفاوت است. پارک سطح یک که شامل 6 پارک است، پارک سطح دو که 20 پارک است و پارک سطح سه که بقیه پارکها را شامل میشود. در این خصوص برای ما بسیار مهم است که پارکهای پیشرو و سطح یک، بتوانند در زنجیره ارزش بینالمللی وارد شوند، چراکه اگر این پارکها، نتوانند حیات و بقای خود را در بازارهای بینالمللی تعریف کنند، مقیاسشان کوچک شده و نمیتوانند موثر باشند.
• برخی از مواردی که ذکر کردید، بیشتر از زبان مدیران فعلی و سابق معاونت علمی ریاست جمهوری میشنیدیم و تصور میشد مستقیما به حوزه کاری این نهاد مربوط میشود. ارتباط معاونت شما با معاونت علمی برای همسویی ظرفیتها و منابع چیست؟
واقعیت این است که ما نیاز به ایجاد شبکه همافزا داریم. نوع نگاه ما، منافع ملی و توسعه کشور است. در همین راستا ظرفیت خوبی در معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری وجود دارد. این طرف هم نهادهای خوبی مانند پارکهای علم و فناوری، دانشگاهها و پژوهشگاهها را داریم. اگر قرار باشد تحولاتی در عرصه دانشبنیان شکل بگیرد، یک بخش آن پررنگکردن ظرفیت و نقش دانشگاهها و پارکهای فناوری است.
به همین منظور فکر میکنم چند سرفصل کاری مشترک را میتوان در این حوزه پیش برد. سرفصل اول، شکلگیری هستههای فناور و نوآور صنعتی در دانشگاهها با مدل مشترک معاونت علمی و وزارت علوم است. سرفصل دوم شکلگیری و توسعه یکسری زیرساختهای فناوری در کشور است. مثلا در زنجیره GPU شدیدا به ایجاد اشتراکی این زیرساخت در دانشگاهها و پارکها، نیاز داریم که برای شکلگیری این بستر، معاونت علمی، ظرفیت خوبی دارد. یا در حوزه شکلگیری کارگاه ساخت دیجیتال (FabLab)، پتانسیل خوبی وجود دارد و حمایت معاونت علمی برای نمونهسازی و تجاریسازی محصولات موثر است. سرفصل سوم اینکه معاونت علمی، بخشهای متنوع خدمات حمایتی و توسعهای دارد که گسترش این چتر حمایتی به واحدهای فناور و دانشبنیان در پارکهای علم و فناوری کمک میکند تا با ایجاد بازار بزرگ، سریعتر به مقیاس توسعه و اسکیلآپ برسند.
• و در پایان یک چالش کلی در عرصههای پرشتاب فناوری این است که ما برای اینکه همیشه مصرفکننده فناوری باقی نمانیم، مجبوریم سرعتالعملمان را در برنامهریزی و اقدام، ارتقا دهیم و بازیگر فعال و بهروزی باشیم. نظر شما در این خصوص چیست؟
دقیقا! یکی از مباحث بسیار مهم، برنامهریزی جدی است. شکلگیری اقتصادِ هایتک، واقعا یک کار زمانبر، هزینهبر و نیازمند زیرساخت است و از طرف دیگر تحولات فناوری، شتابان بوده و این عرصه، به سرعت تحتالشعاع نوآوریهای جدید قرار میگیرد.
در همین راستا یک بخش از فعالیتهای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که به تازگی شروع شده، ایجاد ظرفیت آموزشی رشتههای جدید در حوزه فناوریهای عمیق و اَبَرروندهاست و در این راستا تلاش داریم زیرساختهای مرتبط و متناسب نیز در پارکها شکل بگیرد. حوزه کوانتوم، هوش مصنوعی، زیستمواد، امنیت سایبری، مهندسی ساخت افزایشی و سایر رشتههای نوین که مبتنی بر فناوریهای تحولآفرین هستند، نمونههایی از این رشتههای نوظهور محسوب میشوند. واقعیت این است که آینده کشور، شدیدا به این عرصه مهم و تحولات فناوری گره خورده است. لذا بنده فکر میکنم ما به سرمایهگذاری معنادار در این حوزهها، در دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری نیاز داریم و همزمان باید از فرصتهای تجاری و اقتصادی این حوزه، در زنجیره ارزش بینالمللی نیز نهایت استفاده را ببریم.
دومین نکته اینکه ما نیازمند ایجاد و قوامدهی به شبکه تامین مالی نوآورانه در حوزه اقتصادِ هایتک هستیم. امروز در کشور VCها و CVCهایی داریم و صندوقهای PE هم در حوزه فناوری در حال شکلگیری هستند. اینها همگی نهادهای مالی هستند که به عنوان یکی از ارکان تامین مالی بخش فناوری فعالیت دارند و ضمن افزایش اثربخشی آنها، منابع میبایست در حوزه استارتاپها و کسبوکارهای مرتبط با فناوریهای عمیق صرف شود. تحقق این موارد نیز نیازمند کار جدی و جزو شبکهای است که باید همافزا با تمام ارکان زیستبوم اجرایی شود و این مدل میتواند وزارتخانه، پارکها و سایر ذینفعان را شامل شود.
نکته سوم و پایانی اینکه توسعه زیستبوم نوآوری تنها با پول دولتی میسر نیست و نظام انگیزشی، ساختار انگیزشی و سیگنال قیمتها باید بهگونهای باشد که زمینه ورود بخش خصوصی در این حوزه، پررنگتر شود. در این راستا نیز بسیار مهم است که ظرفیتهای قانونی در پارکها و سایر ارکان این زیستبوم، بهگونهای باشد که جذابیت ورود به حوزه اقتصادِ هایتک را تقویت کند و متعاقبا ارزش افزوده این حوزه در کشور به مرور افزایش یابد. (منبع:عصرارتباط)