آیا «صنعت همایشها» مافیا دارد؟

علی شمیرانی - تعداد زیادی از سخنرانان ثابت همایشها و نمایشگاهها در ایران را افرادی تشکیل میدهند که اگر در این مراسمها حضور پیدا نکنند، فراموش شده و اصلا بعید نیست که به کل از یادمان برود که فلان نهادی هم در کشور وجود دارد که رییسش بهمان فرد است.
در واقع این تیپ سخنرانان، همچون افرادی که مثلا برای خوانندگی به عروسیها دعوت میشوند، حضور در همایشها به مثابه شغلی ثابت و جذاب برایشان محسوب میشود تا بتوانند در جلوی دید باشند و از چرخه حضور در مراسمهای بعدی خارج نشوند تا به این ترتیب در آینده به واسطه شهرت کاذبی که کسب کردهاند، احتمالا قیمتشان بالاتر رفته و یا دعوت به همکاری در مناصب یا همایشهای دیگر بشوند.
نظر به گستردگی بیش از پیش صنعت برگزاری همایش و نمایشگاه در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات و چهره ثابت سخنرانان، مجریان، اسپانسرها، جایزهبگیرها، جایزه خرها و حتی مکان برگزاری همایشها اما بد ندیدم تا نکاتی را ذکر کنم.
اجزای لازم برای برگزاری همایش چیست؟
برای ورود به صنعت همایش، نخستین کاری که باید کرد یافتن یک عنوان پرطمطراق، دهانپرکن و ترجیحا غیرتکراری است. گام بعدی یافتن حامی یا اسپانسر است. اسپانسرها به دو دسته مالی و معنوی تقسیم میشوند.
اسپانسرهای مالی عمدتا با برگزارکنندگان همایشها ارتباطاتی دارند. برخی از اسپانسرها در واقع خود برگزارکننده اصلی همایش هستند اما چون احتمال حرف و حدیث در خصوص هزینهها وجود دارد، یک واسطه جلو میفرستند. در برخی موارد، حامی مالی، بخش قابل ملاحظهای از پول اهدایی را از واسط برگزاری به حساب شخصی خود بر میگردانند.
برخی از اسپانسرهای مالی هم در عوض پرداخت پول، خواستار سخنرانی در مراسم هستند. برخی نیز خواستار اهدای جایزه و تقدیر از خود در مراسم میشوند. برخی هم در قالب استانداردهای اولیه، صرفا خواستار پخش تیزر یا بنرهای تبلیغاتی شرکت یا نهاد خود هستند.
بعد از یافتن حامی مالی، سایر اجزا همچون سخنرانان و مجریان و مکان برگزاری هماهنگ میشود و در نهایت چند تبلیغ در تلگرام و توییتر برای دعوت از مدعوین و تمام. البته گاه مدعوین از پرسنل نهاد دولتی یا خصوصی حاضر در همایش هستند.
فایده برگزاری همایشها چیست؟
گاه شرکتکنندگان بیتجربه و غیرحرفهای در برخی همایشها که تعدادی از آنها حتی برای ورود به همایش ارقام قابل توجهی هم پرداخت کردهاند، در پایان همایشها انتقاداتی را مطرح میکنند.
مثلا میگویند برخی مجریان و سخنرانان همچون انرژی شدهاند که از بین نرفته و صرفا از همایشی به همایش دیگر منتقل میشوند. به همین دلیل این مدعوین بیتجربه انتقاد دارند که برای چندمین سال متوالی است که پای حرفهای تکراری و داستانهای تجربه موفقیت فلان شخص و شرکت مینشینند و هیچ حرف نو و جدیدی عایدشان نشده است.
درست مثل عمده برنامههای اعیاد صدا و سیما که پای ثابت آن تعدادی بازیگر، خواننده یا ورزشکار هستند و مردم باید برای چندین چندمین بار شاهد شنیدن داستانهای زندگی آنها، ماجرای عاشق شدنشان، تعداد زن و بچههایشان و غیره باشند. موضوعی که قاعدتا کلیشهای و کسالتبار شده است.
اما چیزی که مخاطبان غیرحرفهای همایشها هنوز در نیافتهاند فایده برگزاری همایشها است.
واقعیت آن است که در بسیاری از همایشهای حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، هدف مراسم اصولا حاضران در همایش نیست و شرکتکنندگان خاصیتی بیش از پر کردن صندلیها نداشته و صرفا بخشی از دکور یک مراسم محسوب میشوند.
لذا همانطور که ذکر شد فایده برگزاری اکثر همایشها برای برگزارکنندگان آنها، کسب درآمد، پولشویی، تبلیغات شخصی، اهدای جایزه به اسپانسرها و همباندیها، یافتن فرصتهای شغلی و همکاری و افتادن در بورس این مراسمها برای تکرار فواید ذکر شده است.
آیا همایشها مافیا دارند؟
همانطور که ذکر شد، ما معمولا شاهد چهرههای کاملا تکراری در اکثر همایشها به عنوان مجری، سخنران، جایزهبگیر و جایزه خر هستیم. به نحوی که شاید بد نباشد به برگزارکنندگان این همایشها پیشنهاد داد که حتی زحمت چاپ و طراحی پوستر و بنر را هم به خود نداده و با توجه به ثابت بودن چهرهها، صرفا عنوان همایش را تعویض و اصلاح کنند.
اما پرسشی که با توجه به وضع موجود (تکراری بودن اجزای همایشها) مطرح میشود این است که آیا صنعت برگزاری همایش در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات، مافیا دارد؟ به این مفهوم که آیا به فرد دیگری اجازه ورود به صنعت همایشها داده نمیشود؟
پاسخ من به این پرسش منفی است. مافیایی در کار نیست. برای روشن شدن موضوع، ذکر مثالی اعصاب خردکن به درک بهتر ماجرا کمک میکند. بازیگر اصلی تبلیغات دوغ عالیس را تقریبا تمام ایرانیها دیدهاند و میشناسند. به عبارتی و در حالی که معلوم نیست عالیس صدا و سیما را خریده یا صدا و سیما عالیس را، حجم تبلیغات صوتی و تصویری محصولات این شرکت به حدی زیاد است که این روزها صداوتصویر بازیگر تبلیغات این شرکت، از مجموع تمام مقامات و سلبریتیهای صداوسیمایی نیز بیشتر شده است و او ستاره این روزهای رسانه ملی است!
علت استفاده دایمی از بازیگر تبلیغات عالیس نیز به آن جهت بود که یکی از تبلیغات این شرکت، دستمایه طنز و در نهایت توجه عمومی قرار گرفت و کارگردان تبلیغات و مدیران شرکت عالیس هم به این نتیجه رسیدند که با توجه به شهرت حاصله برای آن تبلیغ و بازیگر حاضر در آن، به کرات از همان بازیگر استفاده کنند.
پس اینکه بگوییم بازیگر دوغ عالیس یک فرد مافیایی است که نمیگذارد فرد دیگری نقش اول تبلیغات را بازی کند و میخواهد خود شبانه روز جلوی دید مردم باشد، تصور اشتباهی است.
لذا در صنعت برگزاری همایشهای حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز ماجرا از همین قرار است و مافیایی در کار نیست. بلکه چون تعدادی از سخنرانان و مجریان پای ثابت مراسمها بودهاند، برگزارکنندگان همایشها هم ترجیح میدهند از شهرت ایجاد شده بر اثر حضور تکراری ایشان استفاده کرده و به اصطلاح ریسک استفاده از چهرههای ناشناس و گمنام را نپذیرند. اتفاقی که البته آثار منفی خود را به همراه داشته است.
آری! ماجرای این روزهای صنعت همایش از این قرار است و در نتیجه مخاطبانی که همچنان در این مراسمها حاضر هستند، یا باید گله و شکایت از حرفها و سخنرانان و مجریان تکراری را کنار بگذارند و یا قید حضور در همایشها را بزنند. درست مثل رفتاری که با شروع تبلیغات تکراری صداوسیما و در راس آن دوغ عالیس انجام داده و یا کانال تلویزیون را عوض میکنند و یا به سراغ قضای حاجت میروند.
- ۹۸/۱۰/۱۶