استراتژیهای غلبه بر رباتهای هوش مصنوعی
سعید میرشاهی - تاثیرات فزاینده و اغلب هولناک هوش مصنوعی بر حیات امروز و فردای انسانها در عرصههای مختلف سایه افکنده است.
در همین راستا روزنامه فایننشال تایمز در قالب یک گزارش جذاب و خواندنی، فرصتها و البته بیشتر، تهدیدهای هوش مصنوعی، این ترند شگفتانگیز جهان معاصر را از دریچه نگاه نقادانه اسوات داموداران (Aswath Damodaran) نویسنده و استاد امور مالی در دانشکده بازرگانی استرن در دانشگاه نیویورک واکاوی کرده است.
وی با تمرکز بر تهدیدهای واقعی هوش مصنوعی، راهبردهای سهگانه را برای غلبه بر رباتهای AI به خوانندگان پیشنهاد کرده است.
چند ماه پیش، در حال تدریس در کلاسهایم در دانشگاه استرن (Stern) بودم. در همین حال، دوستم واسانت دهار، که کلاسهای مختلف، از یادگیری ماشین تا علم دادهها را تدریس میکند، تماس گرفت و درباره ربات «داموداران» با من صحبت کرد!
این، یک دستاورد خلاقانه هوش مصنوعی است که تمام نوشتهها، ویدئوهای آموزشی و ارزیابیهایی را که تا به حال منتشر کرده بودم، مطالعه کرده و آماده بود تا شرکتها را ارزیابی کند.
او به من گفت که این ربات، برای اولین بار، آماده آزمایش است و میتواند ارزشگذاریها را با بهترین دانشجویان کلاس من مقایسه کند.
نتایج این رقابت، هنوز در حال جمعآوری است و مطمئن نیستم چه نتایجی را مشاهده خواهم کرد. اگر هوش مصنوعی، به اندازه یا بهتر از من، شرکتها را ارزشگذاری کند، این، یک نشانه قوی از این موضوع است که من دیگر از دور خارج شدهام و در مقابل اگر بد عمل کند، نشانه این است که من به عنوان معلم ناکام بودهام!
هوش مصنوعی، ترکیبی از دو نیروی بزرگ است: اول افزایش قدرت محاسباتی (و ارزانتر شدن آن) و دوم انباشت دادهها، اعم از کمی و کیفی. به عنوان فرد ناآشنا به هوش مصنوعی، سه بُعد را میبینم که هوش مصنوعی در آنها، نسبت به انسانها برتری دارد: اول، فعالیتهای مکانیکی یا فرمولی به جای اقدامات شهودی، دوم، رشتههای مبتنی بر قوانین به جای مبتنی بر اصول و سوم وظایفی که پاسخ آنها عینی است، نه وابسته به قضاوتهای ذهنی.
اگر این مسائل را به سطح فردی بیاوریم، چنانچه شغلتان بیشتر مکانیکی، مبتنی بر قواعد و عینی باشد، تهدید هوش مصنوعی برای حرفه شما، بیشتر و اگر شهودی، مبتنی بر اصول و قضاوت آزادانه باشد، این تهدید، کمتر خواهد بود.
در حالی که هوش مصنوعی، ممکن است به شکل فعلیاش، نتواند جایگزین شما در شغلتان شود، با گذشت زمان بهتر میشود و از تماشای کارهایی که انجام میدهید، چیزهای بیشتری یاد میگیرد. بنابراین، چهکاری میتوانید انجام دهید تا برون سپاری توسط ماشینها یا جایگزینی با هوش مصنوعی دشوارتر شود؟ در این زمینه، چهار نکته به ذهن میرسد:
اول: در دنیایی که متخصصان در عزلت و گوشهنشینی کار میکنند و بینش محدود دارند، هوش مصنوعی، به نفع کسانی است که عمومیتر کار میکنند، در رشتههای مختلف راحت هستند و میتوانند چشمانداز کلان را مشاهده کنند.
دوم: در حوزه سرمایهگذاری و ارزیابی، اگر تکنیک ارزیابی شما عمدتا به مدلسازی مالی و استنتاج دادههای گذشته، محدود شده باشد، هوش مصنوعی میتواند این کار را سریعتر و با خطای بسیار کمتر انجام دهد اما اگر ارزیابیهای شما بر اساس یک داستان کسبوکار ساخته شده باشد و با دادههای نرم، غنیسازی شده باشد، هوش مصنوعی در تقلید از آنچه شما انجام میدهید، با چالش بیشتری مواجه خواهد شد.
سوم: ما قربانی نفرین «جستجوی گوگل» هستیم؛ یعنی در مواجهه با یک پرسش، به جای اینکه خودمان تلاش کنیم تا پاسخ را بیابیم، سریعا از طریق اینترنت به دنبال جواب میرویم. هرچند این رفتار ممکن است بیضرر باشد اما اگر به دنبال پاسخ جزییات کوچک باشیم، میتواند مضر باشد، خصوصا وقتی از آن، برای پاسخ به سوالاتی استفاده کنیم که خودمان باید به آنها فکر کنیم. این استدلال، ممکن است زمانبر باشد و شما را به پاسخهای اشتباه هدایت کند اما یک مهارت آموختهشده است و اگر به آن بیتوجهی کنیم، در معرض از دست دادن آن خواهیم بود.
چهارم: ذهن خالی ممکن است اتاق کار شیطان باشد اما در عین حال، زادگاه خلاقیت است. ظرفیت اتصال حقایقِ ظاهرا ناهمسو و داشتن لحظات «آها»/ زمان شگفتی (Aha)، خاصِ انسانهاست و هوش مصنوعی در این زمینه، با دشواری مواجه خواهد شد.
اگر شما یک نظریهپرداز توطئه باشید، میتوانید داستانی از شرکتهای فناوری بسازید، مبنی بر اینکه آنها در تلاش هستند تا محصولات اغلب رایگان و راحت برای استفاده ما ارائه دهند تا ما را بیشتر متخصص و یکبعدی و البته کمتر استدلالمحور کنند، در حالی که اوقات فراغت ما را پر میکنند. این، پیشدرآمدی برای رها کردن هوش مصنوعی به عنوان یک سلاح پیش روی ماست.
چون زندگی کاریام در حوزه عمومی است و یک ربات با نام من در آن وجود دارد، تهدید هوش مصنوعی برای من واقعی است اما برای شما ممکن است به اندازه من فوری نباشد.
وقتی به فکر پاسخ این موارد هستید، سه استراتژی وجود دارد که میتوانید آنها را امتحان کنید:
اولین استراتژی این است که آنقدر درباره کاری که انجام میدهید، محرمانه باشید که ربات نتواند شما را ردیابی کند اما باید توجه داشت اقدامات شما ممکن است فرایند کارتان را افشا کند و هوش مصنوعی میتواند آنچه شما انجام میدهید، وارونه جلوه دهد.
دومین استراتژی این است که از سیستمهایی برای حفاظت، از سوی نهادهای نظارتی و قانونی، در برابر اختلالات هوش مصنوعی استفاده کنید. بنابراین حتی اگر هوش مصنوعی جایگزین انسانها در کسبوکار ارزشیابی (قیمتگذاری) شود، شرط میبندم دادگاهها و نویسندگان قوانین حوزه حسابداری، متقاعد میشوند تنها ارزیابیهای قابل قبول، باید توسط ارزیابهای انسانی باشد.
سومین استراتژی این است که یک «خندق» یا مزیت رقابت کلیدی ایجاد کنید؛ یعنی دفاع استراتژیک که جایگزینی شما با هوش مصنوعی را در شغلتان دشوارتر کند اما این کار، نیازمند ارزیابی صادقانه از آنچه شما به حرفهتان میآورید، خواهد بود.
اگر فکر میکنید نسبت به تهدید هوش مصنوعی، بیش از حد واکنش نشان میدهم (فارغ از اینکه این تهدید، واقعی است یا خیالی)، هزینههای واقعی بودن آن، به قدری است که به همه ما توصیه میشود بهگونهای عمل کنیم که واقعی است و همین حالا باید اقدام کنیم، زیرا این امر کمک میکند در زمینه آنچه انجام میدهیم، بهتر شویم، حتی اگر این تهدید، خیالی بوده باشد. (منبع:عصرارتباط)