بلیتفروشی الکترونیکی به شیوه عصر حجر!
آیا دوباره کاسهای زیر نیم کاسه است که فعلاً هواداران از آن خبردار نیستند یا پای بلیتهای تقلبی و بلیتهای غیرقابل فروش در میان است؟
وضعیت بلبشو بلیتفروشی دربی پایتخت یک بار دیگر این حقیقت را به اثبات رساند که متولیان فوتبال ایران و برگزاری مسابقات فوتبال تنها در حد حرف ادعای حرفهایگری دارند، اما وقتی پای عمل به میان میآید نه تنها خبری از رعایت اصول استاندارد نیست، بلکه رفتار بسیار مبتدیانهای از سوی دستاندرکاران مشاهده میشود تا در این میان عدهای فرصتطلب سودهای کلان و نجومی به جیب بزنند.
ماجرای بازار سیاه بلیت دربی صدم و قیمتگذاری نجومی آن توسط دلالهای بازار سیاه با آنچه سازمان لیگ ادعا دارد کاملاً در تضاد است، اما در اوج ناباوری در سکوهای مختلف بلیت دیدار استقلال و پرسپولیس به قیمت گزاف ۲میلیون تومان خرید و فروش شد تا انتقادهای بسیار زیادی به موضوع نبود نظارت بر فرایند بلیتفروشی صورت گیرد.
البته مثل همیشه متولیان سازمان لیگ و برگزارکننده مسابقات فوتبال از بار مسئولیت شانه خالی کردند اما اعتراض گسترده هواداران به نحوه فروش بلیت و در دسترس نبودن سایت بلیتفروشی برای تمام علاقهمندان به تماشای این بازی، بیانگر این مسئله است که سازمان لیگ در حد یک سازمان آماتور و غیرحرفهای هم توانمندی پشتیبانی یک بازی معمولی را ندارد چه رسد به دربی بزرگ پایتخت!
از طرفی پس از افتضاح بلیتفروشی توسط سامانه فروش بلیت و سوءاستفاده دلالان در بازار سیاه، یک پرسش بزرگ برای علاقهمندان به وجود آمده که چگونه بلیتها وارد این چرخه شده در حالی که به گفته مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ هر فرد برای خرید بلیت مسابقه باید از طریق کدملی خود اقدام کند و بدون تطبیق کدملی خریدار با اصل کارت ملی آن فرد امکان ورود تماشاگر به ورزشگاه آزادی نیست، اما برخلاف این ادعاها بلیتهای بینام و نشان در فضای مجازی دست به دست میچرخد و میان دلالها و متقاضیان رد و بدل میشود!
آیا دوباره کاسهای زیر نیم کاسه است که فعلاً هواداران از آن خبردار نیستند یا پای بلیتهای تقلبی و بلیتهای غیرقابل فروش در میان است؟ چرا ارکان قضایی فدراسیون فوتبال یک بار برای همیشه بساط این ماجرای خسته کننده را جمع نمیکنند؟ هواداران استقلال و پرسپولیس از تداوم این روند معیوب خسته شدهاند، تا کی و چه زمانی باید دلالهای نامعلوم از این بازار نهایت بهرهبرداری را داشته باشند در حالی که فرایند فروش بلیت الکترونیکی به این بهانه آغاز شد که سوءاستفاده و سوداگری تمام شود، اما نه تنها این ماجرا تمام نشد بلکه روزبهروز بیشتر شد و حالا واسطهها بدون هیچ دغدغهای با انتشار آگهیهای اعجابانگیز و ثبت شماره تلفن همراه خود از این راه کاسبی میکنند تا طبل رسوایی سازمان لیگ و سامانه بلیتفروشی مسابقات فوتبال در هر کوی و برزنی به سهولت شنیده شود.
خلاصه اینکه تنها میتوان تأسف خورد به حال ورزش کشور، از وزارتخانه بزرگ ورزش و جوانان گرفته تا فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ و تمام تصمیمسازان پر ادعای این حوزه که توان مدیریت چند ده هزار صندلی خالی را ندارند تا به تعداد و براساس منطق و عقلانیت برای متقاضیان واقعی بلیت صادر کنند. به قطعیت میتوان گفت با وجود سامانههای جدید به عنوان مثال بلیت هواپیما یا قطار را به راحتی با یک قیمت مشخص به فروش گذاشت و در این حالت دیگر فرد یا افرادی در چند ساعت میلیونها تومان پول بیزحمت بدست نمیآورند، اما تنها در این حالت به هم ریخته است که رد بعضیها شناسایی نمیشود. (قدس آنلاین)
- ۰۲/۰۲/۰۴