به بهانه سالگرد تولد سازمان نظام صنفی رایانه ای
رضا دانش - دوازدهم تیرماه امسال سازمان نظام صنفی رایانهای کشور هفت ساله و به همین منظور مراسمی در سالن اجتماعات سازمان برگزار شد. هدف از این یادداشت نقد مراسم نیست، فقط خواستم چند حس را که پس از حضور در این مراسم به من دست داد در قالب یادداشتی مرور کنم:
به حق در این سالها تلاشهای زیادی شده است تا سازمان پا بگیرد و به نقطه فعلی برسد. این تلاشها را موسسان، اعضا و برخی مشاوران سازمان انجام دادهاند که جای تشکر هم داشته و دارد. اما اینکه دایما افتخار کنیم و به خود ببالیم و واژگان بزرگنمایی شده به کار ببریم، چیزی جز کلیشه و دور باطل نیست. آنچه از این به بعد مهم است، روشها و نتایج حاصل از آنهاست. اصولا زندگی درگذشته مشی افراد مترقی و نو اندیش نیست. گذشته صرفا مجموعهای از تجارب است. زحمات و اقدامات پیشین، باید چراغ راه آینده باشد و تاکید بیش از حد بر آن چیزی جز تابوسازی نیست. این احساس که رهنمون کردن صنف به سرمنزل مقصود تنها از عهده تعدادی محدود بر میآید یک رویکرد و نگرش ناپسند و غیرقابل دفاع است که متاسفانه میتوان آن را از برخی رفتارها و گفتارها استنتاج کرد. این همان دیدگاه ناخوشایندی است که صنف را خالی از مدیران قوی برای هدایت بهتر و صحیح تر میکند.
همیشه در این گونه مراسم خود را صنف مترقی و برتر معرفی میکنیم. نمیگویم که نیستیم، اما میخواهم بدانم چرا در کار تیمی و گروهی ضعیف بودهایم؟ چرا همواره برای بهتر شدن صنف دنبال تک چهرهها یا افکار خاص هستیم؟ مگر میشود یک صنف با چند هزار عضو را سوپرمن گونه مدیریت کرد؟مگر میشود با یک طرز تفکر ثابت مجموعهای از سلایق، دیدگاهها و منافع متضاد را در یک مسیر یکتا رهنمون شد؟ آیا بهتر نیست به جای تاکید بر اشخاص و فردگرایی، تفکر سازی کنیم، تصمیمسازی جمعی را تمرین کنیم،منتقد را دشمن نپنداریم و غیظ و مغالطه و های و هوی را از رفتار کنار بگذاریم؟ چرا یک صنف که مدعی آی تی کشور است هنوز مسایل مهم و حیاتی خود را از طریق رای گیریهای الکترونیکی غیرحضوری به پیش نمیبرد؟آیا واقعا با انتخاب یک جمع بیست و چند نفره میتوان همه چیز را به آنها سپرد و مداخله مستمر و موثر نکرد؟ بعد از گذشت شش سال به جای حرکت رو به رشد و فعالانه باید بنشینیم و خاطره تعریف کنیم؟ مگر شش سال چه عمر طولانی است که کار آن به خاطره تعریف کردن کشیده باشد؟اینها را نمیگویم که یعنی در سالروز تاسیس سازمان بنشینیم، خشک گزارش بدهیم و بازخواست کنیم. نه؛ فکر میکنم این مراسم جایی برای متلک باران کردن منتقدان یا تمسخر آنان هم نیست البته ممکن است منتقدانی باشند که مغرضانه، یا با هدف مطرح شدن نقد کنند، اما عمده منتقدان معقول سازمان ضمن اعتقاد کامل به اصل سازمان و ضرورت تقویت آن، کلیشه و سلیقه محوری را برنمیتابند. البته ممکن است در یک انتخابات آحاد صنف همین کلیشه را بخواهند که در آن صورت بحث مترقی بودن و پیشتازی صنفی را باید با احتیاط بیشتری مطرح کرد و صد البته که باید به نتیجه انتخابات صنف، هرچه که باشد، احترام گذاشت. مهم این است که استعدادهای دارای فکر و خیرخواه صنف بتوانند در کنار هم آینده بهتری را ترسیم کنند و این مهم میسرنمیشود مگر با جذب بدنه خاموش صنف که در اکثر مجامع و مراسم سازمان غایب هستند و دلیل آن را باید در عملکرد خودمان جستوجو کنیم.
همیشه حس کرده و میکنم که یک صنف با چسبیدن به مقامهای اجرایی و دولتی قوی نمیشود. داشتن روابط خوب با دستگاههای حاکمیتی مهم است اما به هیچ وجه کافی نیست.صنفی قوی است که اعضا به آن باور داشته باشند،آن را مامن خود بدانند،به آن مراجعه کنند و از آن انتظار داشته باشند و برای رسیدن به این نقطه نیازمند اتحاد و انسجام صنفی هستیم که تاکنون عمدتا یک واژه کلیشهای تکراری جلسات بوده است و برخی اقدامات کاملا ناقض این اصول را در این سالها دیدهایم. تا زمانی که برای یک پروژه در حالی که به روی هم میخندیم، از پشت به هم خنجر میزنیم، نه مترقی خواهیم شد نه پیشرفته. برای صنفی بودن و صنفی حرکت کردن، لازم است در کنارحفظ منافع شخصی و شرکتی که عقلایی و انکارناپذیر است، نیم نگاهی هم به منافع جمعی داشته باشیم اینکه بخواهیم منافع صنفی را بر منافع شخصی خود ترجیح دهیم پیشکش؛ سالها تا رسیدن به آن نقطه فاصله داریم.
منبع : فناوران اطلاعات
- ۹۰/۰۴/۱۸