تحدید روزنامهنگاری و تهدید ژورنالیستها
سیدمحمدمهدی شهیدی - «... امروز قلم و صداهایی را میخواهیم که از ضرورت و فواید طرح هدفمند کردن یارانهها بنویسند و بگویند، نه اینکه آنچه خود در ذهن میپرورانند قلم بزنند. اگر خبرنگاران به عنوان یک ایرانی قلم میزنند باید در جهت تقویت پایههای این طرح بنویسند و اگر به عنوان ژورنالیست مستقل از منافع کشور دست به قلم میشوند که دیگر تکلیفشان روشن است...»
(وزیر اقتصاد سمینار شورای عالی استانداران – 28/7/89)
عبارات فوق تازهترین اظهارات وزیر محترم اقتصاد در جمع استانداران سراسر کشور راجع به طرح هدفمندی یارانههاست.
به عنوان یک ژورنالیست ایرانی با بیش از دو دهه فعالیت حرفهای که دهه دوم آن عمدتا در حوزه اقتصاد بوده است، در مورد بیانات جناب آقای حسینی، وزیر محترم اقتصاد چند نکته طرح میکنم؛ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
1- وزیر محترم با لحنی تحکمآمیز و دستوری خطاب به اصحاب رسانه در مورد طرح هدفمند کردن یارانهها، خواستهاند که قلمها از ضروریات و فواید طرح هدفمند کردن یارانهها بنویسند».
طبق قانون مطبوعات هیچ مقام دولتی حق ندارد خبرنگاران را در نگارش یا عدم نگارش خبری تحت فشار قرار دهد. امری که در بیانات وزیر به صراحت به چشم میخورد.
در عین حال ایشان خواستهاند که خبرنگاران در مورد ضرورت و فواید طرح هدفمند کردن یارانهها قلم بزنند.
جا دارد از وزیر محترم پرسیده شود، چگونه میتوان انتظار داشت از طرحی که کوچکترین اطلاعاتی از آن حتی در دسترس نمایندگان مجلس و مقامات کشوری و لشکری قرار نگرفته، اطلاعرسانی کرد و ابعاد فرضا «مفید» آن را برای مردم تحلیل و تبیین نمود.
بدیهی است چنین انتظاری از اصحاب مطبوعات نیازمند اطلاعاتی جامع در مورد هدفمندی یارانههاست؛ اطلاعاتی که با توجه به اظهارات بسیاری از کارشناسان دولتی و مستقل در دسترس هیچ شخص حقوقی و حقیقی قرار نگرفته است.
جالب است که وزیر اقتصاد خطاب به خبرنگاران به صراحت عنوان میکند که «از ما انتظار نداشته باشند همه جزییات این قانون (طرح هدفمندی یارانهها) را قبل از اجرا اطلاعرسانی کنیم، زیرا به صلاح کشور نیست». در چنین شرایطی چگونه میتوان انتظار داشت که خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات «از ضرورت و فواید طرح» حمایت کنند. آیا این تاکتیک مقامات اقتصادی در عدم اطلاعرسانی از یک طرح بزرگ که معیشت 70 میلیون ایرانی را تحت تاثیر قرار میدهد، راهی جز «پروراندن ذهنی موضوع» پیش پای اهل قلم باقی میگذارد؟
2- جناب وزیر در ادامه براساس تعریفی که منشأ و معیار آن، لااقل بر اینجانب معلوم نیست، خبرنگاران را به دو گروه تفکیک کردهاند: اول خبرنگارانی که ایرانیاند و باید از ضروریات و فواید طرح حمایت و اطلاعرسانی کنند. دوم ژورنالیستهایی که باز هم ایرانیاند اما چون به تمجید طرح نمیپردازند و یا ابعاد گوناگون آن را به نقد میکشند، «تکلیفشان روشن است».
تا آنجا که راقم این سطور میداند، ژورنالیست نام دیگر خبرنگار یا روزنامهنگار و به طور کلی کسی است که در مطبوعات قلم میزند. بدیهی است که نقد برنامه یا یک عملکرد دولت معیاری برای «غیرایرانی بودن» و «توجه نداشتن به منافع ملی» نیست. ایجاد چنین تفکیکی در میان اصحاب مطبوعات کشور به سادگی به مفهوم رودررو قرار دادن جامعه رسانهای است، آن هم در شرایطی که مقامات ارشد نظام همگی بر ایجاد وحدت و همدلی در جامعه تاکید دارند.
3- بایسته و شایسته است تا جناب وزیر روشن سازند که «روشن بود تکلیف ژورنالیستها» به چه معناست. از نظر این راقم، خصوصا اگر لحن جناب آقای حسینی را در زمان بیان این موارد مشاهده کرده باشید، روشن بودن تکلیف، رنگ و بوی تهدیدی جدی در خود دارد. اصولا نه تنها در جامعه رسانهای ایران که در کل جوامع، رسانهها و ژورنالیستها به عنوان رکن چهارم جامعه، بالضروره، دیدگاهی نقادانه به مسایل دارند، چه در غیر این صورت، وظیفه و رسالت خود را به انجام نرساندهاند.
منبع : روزنامه فناوران
- ۸۹/۰۷/۳۰