تهدید اتحاد سایبری ایران، چین و روسیه
سعید میرشاهی – سایت اودالوپ با انتشار گزارشی به بررسی تهدید اتحاد احتمالی سایبری سه کشور ایران، روسیه و چین علیه آمریکا پرداخت و نوشت: گزارشهای اخیر نشان میدهد روابط بین روسیه و ایران به حدی تشدید شده که روسیه اکنون حامی ارشد نظامی ایران است.
این امر، بسیار نگران کننده است؛ به ویژه برای واشنگتن که شاهد جنگ در اوکراین بوده و اکنون، بیش از هر زمان دیگری، رقبای سنتی خود را به هم نزدیکتر میبیند.
این رابطه نظامی، اتفاق بیسابقهای است که در آن تهران، تجهیزات نظامی مانند مهمات و پهپادها را تحویل میدهد و حتی امکان ارایه موشکهای بالستیک در آینده، در ازای همکاری در تولید مشترک پهپاد و فناوری ارایهشده توسط روسیه را دارد.
به طور طبیعی، نگرانیها درباره تامین مواد مرتبط هستهای از طرف روسیه به ایران برای جلوگیری از برنامه تسلیحات هستهای این کشور ایجاد شده است. این امر هرگونه امید به توافق بین ایالات متحده و ایران بر سر برنامه هستهایاش را به خطر میاندازد. همچنین همکاری بین دو رقیب سنتی آمریکا، تهدیدی برای طولانیتر شدن جنگ روسیه و اوکراین است. در حالی که توجه ایالات متحده به نقاط دیگر یعنی تحریمهای سنگین اقتصادی و مالی معطوف شده، اکنون روسیه از ایران، حمایت اقتصادی و دفاعی میکند.
گسترش روابط ایران و روسیه در حوزه سایبری
طبیعتا این روابط رو به رشد، سوالات مختلفی را درباره اینکه آیا تعامل رسمیتر بین مسکو و تهران در حوزه سایبری گسترش خواهد یافت، ایجاد میکند؛ حوزهای که هر دو کشور میتوانند از همکاری نزدیکتر در این زمینه بهره ببرند. به گفته یک منبع خبری برجسته، روسیه قبلا تجهیزات نظارتی و دیگر تجهیزات را برای تسهیل جمعآوری اطلاعات و نیز دوربینهای مخفی در اختیار ایران قرار داده و در این مورد، دروغ گفته است.
علاوه بر اینها، گمانهزنیهایی مبنی بر این وجود دارد که احتمالا مسکو نرمافزار پیچیدهای در اختیار تهران قرار داده که مقامات ایرانی را قادر ساخته تا موبایل مخالفان سیاسی را در سال 2022 هک کنند و به آنها اجازه تغییر، اختلال و نظارت بر نحوه استفاده از تلفنهایشان را بدهند.
اگرچه به نظر میرسد این فناوری پیشرفته در مقایسه با بدافزارهای مخرب یا مخرب پیچیده، بیشتر بر نظارت متمرکز است اما تمایل این کشورها را برای اشتراکگذاری ابزارها و تجهیزات سایبری پیشرفته نشان میدهد.
این تحولات، چندان تعجبآور نیست، زیرا تهران و مسکو، در گذشته در سطوحی از همکاری سایبری شرکت کردهاند. هر دو دولت در سال 2021، یک توافقنامه رسمی اطلاعات و سایبری امضا و فرصتی را برای هماهنگ کردن فعالیتهای امنیت سایبری خود ایجاد کردهاند. اگرچه جزئیات این توافق، کمتر منتشر شده اما به نظر میرسید بر دفاع سایبری متمرکز بود تا حمله. آنها با تصدیق این امر که نیاز به کاهش اتکا به فناوری خارجی و افزایش آگاهی از فعالیتهای تهدیدات دولتی پیشرفته مانند ایالات متحده در فضای سایبری دارند، بر این موضوع تاکید کردند. این توافقنامه، ریشه در توافقنامه سال 2015 با مضمون مشابه داشت که در آن دو دولت توافق کردند درباره مسائل دفاع سایبری با همدیگر همکاری کنند؛ توافقی که تبادل اطلاعات و تعامل در برابر تهدیدات سایبری رایج را شامل میشود.
چین وارد میشود
در حالی که بسیاری از مواقع، چنین توافقهایی تا حد زیادی تشریفاتی هستند اما در نهایت، مبنایی برای گسترش حوزههای منفعت متقابل در فضای مجازی فراهم میکنند. چین با تقویت روابط خود با روسیه و ایران، در حالی که ایالات متحده تلاش میکند آمال جهانی پکن را مهار کند، پیچ و تاب جالبی به این تحولات اضافه میکند.
البته چین و روسیه، پیش از این روابط خود را با ایران تعمیق بخشیدهاند. این امر از طریق بهبود روابط چین و ایران که با سفر رئیسجمهوری ایران به چین و توافق صلح میان ایران و عربستان مورد تاکید قرار گرفت، حاصل شده است. در سال 2019، مقامات پکن و تهران، علنا تعهد خود را برای مقابله با هژمونی سایبری آمریکا، اعلام و بر همکاری برای مقابله با این تهدیدات تاکید کردند.
در ژانویه 2022، هر دو دولت یک توافقنامه همکاری استراتژیک جامع 25 ساله امضا کردند که در آن، امنیت سایبری یک جزء برجسته شامل کمک چین به ایجاد اینترنت داخلی در ایران بود. اگرچه همه نشانهها حاکی از آن است که روابط سایبری چین و ایران، هنوز به آن سطح همکاری که روابط روسیه و ایران را تقویت کرده، نرسیده اما سابقه مهمی ایجاد کرده که چنانچه هر دو طرف آن را به نفع خود بدانند، میتوان آن را بیشتر پرورش داد.
توافق سهجانبه سایبری میسر است؟
در نهایت، این سناریو این سوال را مطرح میکند که آیا توافق سایبری سهجانبه قابل اجرا بین چین، ایران و روسیه میسر است؟ یک دیدگاه معتقد است که چنین محوری با هر ظرفیتی که باشد، یک نوع تلاش توهمآمیز است. بر اساس این دیدگاه، هریک از این دولتها، نوعا با تعهد دوجانبه، «به دنبال هماهنگی سهجانبه متوسط» در بهترین شرایط هستند.
در حالی که این امر ممکن است برای بسیاری از حوزههای دیپلماتیک/اقتصادی صادق باشد، همکاریهای سایبری بینالمللی دولتی و غیردولتی که در حمایت از اوکراین تحقق یافته، به ناظران نشان داده که تلاشهای یک قدرت سایبری برجسته مانند روسیه را میتوان از طریق همکاری تهاجمی و تدافعی کاهش داد. این امر بر تمایل پکن برای اتحاد مجدد با تایوان که نوعی رویداد ژئوپلیتیکی است، تاثیرگذار است و حمایت جامعه بینالمللی را از تایوان، به ویژه در فضای سایبری تسریع میکند.
اخیرا کنگره ایالات متحده، قانون انعطاف پذیری امنیت سایبری تایوان را پیشنهاد کرده که پنتاگون را موظف میکند تا «توسعه» و همکاری خود با تایوان را تقویت کند. پکن فراموش نمیکند که این امر، همواره عملیات «شکار به جلو» فرماندهی سایبری ایالات متحده را نیز شامل میشود.
هرچه کشورهای غربی بیشتری برای مبارزه با دشمنیهای مشترک در اوکراین، با ناتو و آمریکا در حوزه حمایت سایبری متحد شوند، کشورهای منزویتر، ممکن است به دنبال فرصتهایی برای اتحاد باشند.
آمریکا و متحدانش، اغلب در رتبهبندی جهانی قدرت سایبری قرار میگیرند؛ فهرستی که از روشی استفاده میکند که رویکرد چندوجهی را برای رتبهبندی معیارها لحاظ میکند.
هنگام همکاری، قابلیتهای قوی دولتی بزرگنمایی میشوند و اگر اوکراین تا کنون از هجوم حملات سایبری روسیه، جان سالم به در برده، به خاطر قدرت حملات سایبریاش بوده است. پس تعجب نمیکنیم که کیِف چگونه در جنگ سایبری یک به یک، علیه روسیه قرار گرفته است.
اکنون پرسش اینجاست که آیا توانایی اوکراین برای شناسایی، کاهش و اصلاح حملات به این شکل بوده، همانطور که بدون کمک بینالمللی موفق بوده است؟ اگر آنچه در اوکراین اتفاق میافتد، منادی این باشد که چگونه درگیریهای آینده میتواند کشورهای دیگر را برای ارایه کمک و کمک سایبری به سوی خود بکشاند، در این صورت کشورهایی مانند ایران، کرهشمالی و روسیه میتوانند به دنبال کمکهای مشابه در برابر حملات سایبری باشند.
نتایج همکاری سایبری سهجانبه
با توجه به اینکه رتبهبندی قدرت سایبری یادشده، چین، روسیه و ایران را نیز در فهرست دهها کشور برتر قرار داده، اشتراکگذاری اطلاعاتی قوی و عملیات مشترک بین این دولتها، میتواند مقابله با این عملیاتها باشد. البته ممکن است این، یک رویا به نظر برسد. وقتی دشمنان دست کم گرفته میشوند، اتفاقات عجیبی رخ میدهد. علاوه بر این، انزوا تنها کشورهای طردشده را به یکدیگر نزدیک میکند؛ جایی که آنها مجبور به یافتن جایگزین برای جریان اصلی غربی هستند مانند انگیزه تاسیس بریکس و سازمان همکاری شانگهای.
اگر تصور این باشد که کشورهای غربی برای متحد کردن تلاشهای سایبری علیه روسیه گردهم میآیند، جای تعجب نیست که هرچه روسیه بیشتر در تیررس جنبشهای سایبری ایالات متحده و ناتو قرار گیرد، تمایل بیشتری به ارایه خدمات دارد. حمایت بینالمللی تا کنون ثابت کرده در حفاظت از کشور در معرض خطر، موثر است. با این حال، این نوع همکاری میتواند به دشمنان نیز گسترش یابد.
متاسفانه «طرف دیگری را گرفتن» و «شریک شدن»، خطر تشدید درگیری محلی به یک جنگ سایبری جهانی را به همراه دارد که در آن متحدان در فضای سایبری می جنگند؛ حتی اگر در درگیری از طرف موردنظرشان حمایت فیزیکی نکنند. اکنون در جنگ اوکراین، در حوزه فضای سایبری، کشورهای دیگر به دلیل وفاداریشان، هدف حملات سایبری غیرکشنده و البته مخرب قرار گرفتهاند.
اگر چین، ایران و روسیه یک گروه سهجانبه سایبری تشکیل دهند که در آن، هریک در فضای سایبری به دفاع از دیگری بپردازند، آنها توانایی و منابع بالقوه ترکیبی برای نمایش قدرت قابل توجه را دارند و بدونشک غرب را در تلاش برای مطابقت و پیروی از آن متقاعد میکنند. این، شاید بدترین سناریو هنگام بحث درباره جنگ سایبری باشد مانند دفاع سایبری بنبست ناتو – پیمان ورشو که شامل کمک متقابل، دفاع سایبری و ساخت تسلیحات سایبری است.
هرچه معاهدات سایبری و هنجارهای رفتاری طولانیتر، گریزان بمانند و هرچه بازیگران دولتی و غیردولتی بیشتری در ترکیب قرار گیرند، حتی بیضررترین درگیریهای ژئوپلیتیکی نیز میتواند به سرعت طرفین را وارد جبهه سایبری کند و تعامل سایبری، برخلاف درگیری جنبشی، دارای هزینه کمتر و پایدارتر است. تصمیمگیرندگان خوب میدانند که تاریخ تکرار میشود. بیایید امیدوار باشیم آنها علائم را تشخیص دهند و مسیر خود را قبل از اینکه جهان، کاملا درگیر جنگ سرد سایبری شود، تغییر دهند.(منبع:عصر ارتباط)