کارزار جهانی اعتراض به سیاست شرکتهای بازیساز
کارزار «بازیها را نکشید» به حرکتی جهانی برای دفاع از ماهیت خلاقانه، کامل و اصیل بازیهای ویدئویی تبدیل شده است؛ جنبشی که با هدف مقابله با سیاستهای سودجویانه شرکتهای بزرگ بازیسازی طیف گسترده کاربران و توسعهدهندگان را با خود همراه کرده است.
به گزارش ایرنا، در ماههای اخیر، بسیاری از علاقهمندان به بازیهای ویدئویی شاهد تغییرات به گفته خودشان «نگرانکننده»ای در این صنعت بودند؛ از لغو ناگهانی پروژههای بزرگ و بستهشدن استودیوهای محبوب گرفته تا عرضه ناقص بازیها و پشتیبانی کوتاهمدت از آنها. در این فضا، کارزار «Stop Kill Games» یا «کشتن بازیها را متوقف کنید» با هدف افشای پشتپرده تصمیمات تجاریِ زیانبار و دفاع از جایگاه فرهنگی و هنری بازیها شکل گرفت؛ کارزاری که حالا به صدای اعتراض جامعهای گسترده از گیمرها و توسعهدهندگان تبدیل شده است.
این کارزار، ابتدا توسط چهرههایی از استودیوهای مستقل و طرفداران سرسخت بازیهای ویدئویی در فضای مجازی آغاز شد و خیلی زود مورد توجه رسانههای تخصصی، فعالان اجتماعی و حتی برخی از اعضای صنعت بازیهای ویدئویی قرار گرفت. شعار محوری آن ساده و هشداردهنده بود: «کشتن بازیها را متوقف کنید»؛ پیامی که به سیاستهای مخرب شرکتهایی چون الکترونیک آرتز (Electronic Arts)، امبریسر گروپ (Embracer Group)، و مایکروسافت (Microsoft) اشاره دارد که با تعدیل نیرو، توقف پروژهها و اولویت دادن به سود کوتاهمدت، آسیبهای جدی به فضای خلاقانه بازیسازی وارد کردهاند.
طی ماههای اخیر، بیش از ۲۰۰ هزار امضا جمعآوری شده و بیش از ۵۰ استودیو مستقل و مشهور حمایت خود را از این کارزار اعلام کردهاند. نهتنها توسعهدهندگان شناختهشده، بلکه فعالان حقوق بشر، منتقدان فرهنگی و روزنامهنگاران نیز با این کارزار همراه شده اند.
اهمیت این کارزار از چند منظر «فرهنگ وفاداری و هویت گیمرها»، «لزوم جدایی بازیسازی از سیاست» و منظر اقتصادی قابل بررسی است؛ این کارزار هشداری جدی به سرمایهگذاران، ناشران و حتی دولتهاست که محدودسازی برای کسب سود کوتاهمدت، ممکن است برای چشمانداز درازمدت تجارت و نوآوری زیانبخش باشد.
یکی دیگر از دلایل اهمیت این کارزار، نمایان کردن بحران ساختاری در صنعت بازی است. برخلاف گذشته که توسعه بازیها بیشتر تحتتأثیر شور هنری و خلاقیت بود، امروزه تصمیمگیریهای اقتصادی و فشار سهامداران به اصلیترین محرک اقدامات شرکتهای بزرگ تبدیل شده است. در این مسیر، پروژههای پرمخاطره اما نوآورانه قربانی شدهاند و بسیاری از استودیوهای با استعداد، تنها بهدلیل بازده مالی نامطمئن تعطیل شدهاند.
از طرفی، کارزار «کشتن بازیها را متوقف کنید» با انتشار بیانیهها، ویدئوهای آگاهیبخش و مصاحبههای تأثیرگذار، موفق شده صدای اعتراض جامعهای خاموششده را دوباره بلند کند. بسیاری از بازیسازان مستقل، با پیوستن به این جنبش، تجربیات شخصی خود را از بستهشدن استودیوها و لغو پروژهها به اشتراک گذاشتهاند. این امر نهتنها همدلی عمومی را افزایش داده، بلکه باعث شده مخاطبان به پیچیدگیهای پشتپرده صنعت بازیهای ویدئویی نیز توجه نشان دهند.
واکنشها به این کارزار در سطح رسانهای و صنعتی نیز قابلتوجه بوده است. رسانههایی چون آی جی ان (IGN)، کوتاکو (Kotaku) و گیم اسپات (GameSpot) و مقالاتی تحلیلی در حمایت از این حرکت منتشر کردهاند و برخی توسعهدهندگان برجسته مانند مایک بیتل (Mike Bithell) و رمی ایزمایل (Rami Ismail) نیز با انتشار پستهایی در شبکههای اجتماعی از این کارزار پشتیبانی کردهاند. حتی در برخی محافل صنعتی، فشار افکار عمومی باعث شده مدیران شرکتها در رویکردهای خود بازنگری کنند یا دستکم مجبور به توضیح درباره تصمیمات خود شوند.
اهمیت دیگر این کارزار در چشمانداز بلندمدت آن نهفته است. در دنیایی که بازیهای ویدئویی نهفقط سرگرمی بلکه ابزار روایت، آموزش و هویت فرهنگی شدهاند، حذف تنوع و خلاقیت از این صنعت، به معنی محدودسازی یکی از اثرگذارترین رسانههای قرن ۲۱ خواهد بود. کارزار «Don't Kill Games» نهتنها تلاشی برای احیای استودیوها و بازیها، بلکه نوعی هشدار به آیندهای است که در آن خلاقیت فدای مباحث مالی خواهد شد.
در این میان، یکی از انتقادات اصلی فعالان کمپین به مسئولیتناپذیری شرکتهای بزرگ بازیسازی است. کمپانیهایی که میلیونها دلار از وفاداری بازیکنان خود سود میبرند، اما در زمان تصمیمگیری برای توقف یک بازی، کمترین تعهدی به حفظ دسترسی یا اطلاعرسانی شفاف ندارند. بهزعم فعالان این کمپین، شرکتها نمیتوانند تنها در زمان فروش محتوا یا بتل پس (battle pass) به جامعه کاربری خود متکی باشند، و سپس در بزنگاههای حساس، از مسئولیت اجتماعی خود شانه خالی کنند.
این کارزار بهنوعی آغاز بحثی مهم در صنعت بازیسازی است: آیا یک شرکت میتواند صرفاً به دلیل سودآور نبودن یا تغییر استراتژی، بازیای را که میلیونها نفر با آن زندگی کردهاند، بهسادگی از بین ببرد؟ آیا نباید اصولی اخلاقی و تعهداتی فراتر از سود تجاری برای حفظ آثار دیجیتال و جامعه بازیکنان در نظر گرفت؟ بسیاری از تحلیلگران معتقدند اگر این کارزار بتواند آگاهی عمومی را نسبت به حقوق کاربران افزایش دهد، میتواند مسیرهایی نو برای حفاظت از بازیها، تاریخ دیجیتال، و حتی حق بازیکنان در آینده باز کند.
در نهایت، کارزار «کشتن بازیها را متوقف کنید» بهروشنی نشان داد که جامعه بازیهای ویدئویی، صرفاً مصرفکننده منفعل نیست، بلکه میتواند به نیرویی مطالبهگر و آگاه تبدیل شود. این جنبش یادآور میشود که پشت هر بازی، انسانهایی با رؤیاها، تلاشها و تعهد به هنر ایستادهاند؛ و اگر قرار باشد صنعت بازیهای ویدئویی زنده بماند، باید جایی برای این صداها باقی بماند.